در برنامه کاندیداهای وزارت آموزش و پرورش به طور سنتی چند کُد گنجانده می شود:
"اجرای سند تحول، تربیت دینی و نماز، تلاش برای بودجه و حقوق معلمان، درآمدزایی از راه های جدید، تعریف و تمجید اغراقآمیز از معلمان، توسعه مشارکت های مردمی" هر یک از این کدها مخاطبان خاص دارد. اما در مجموع کسی "برنامه" را جدی نمی گیرد.
وزرای آموزش و پرورش برای جلب حمایت روحانیون بلندپایه قم و نمایندگان اصولگرا ، شعار توجه ویژه به آموزشهای مذهبی، برگزاری نماز و آیینهای مذهبی در مدارس را می دهند، برای جلب حمایت مقامات سیاسی و شورایعالی انقلاب فرهنگی وعده اجرای سند تحول بنیادین را مطرح می کنند. برای دلربایی از معلمان از کافی نبودن بودجه وزارت و سختی معیشت کارکنان می نالند و برای خوش آمد رییس جمهور قول درآمدزایی از ظرفیت های کشف نشده آموزش و پرورش را می دهند و برای خوش آمد خانواده ها ممنوعیت اخذ پول در مدارس دولتی و کنترل شهریه مدارس غیردولتی را پیش میکشند. شرایط امروز کشور بهتر از سال 92 نیست. بنابراین اگر وزیر آموزش و پرورش وعده رفاه و افزایش حقوق و بودجه دولتی بدهد باید محل تامین اعتبارات آن را واضح و شفاف بگوید
با آمدن یک وزیر جدید در آموزش و پرورش دو اتفاق می افتد:
1- آرایش جدید تیم ستادی و مدیرکل ها. 2- تغییرات ساختار اداری از طریق حذف و اضافه و ادغام دوایر ستاد وزارتخانه که وسوسه اغلب وزیران است. در عزل و نصب مدیران اداری، نمایندگان مجلس، گروه بندی های اداری، احزاب سیاسی، تشکل های معلمان، مقامات بانفوذ استانی و نیز علایق قومی و زبانی و استانی وزیر در عزل و نصب ها دخالت دارند. مدیران ستادی و مدیرکلها سعی می کنند نظر وزیر احتمالی را به خود جلب کنند. افراد معزول در دوره وزیر قبلی هم به جنب و جوش افتادهاند. وزیر در عزل و نصب ریاست سازمان پژوهش و تالیف کتابهای درسی، اعضای هیات مرکزی گزینش، هیاتهای تخلفات اداری، معاون پرورشی، مدیرکل حراست، رییس دانشگاه فرهنگیان و... اختیارات محدودی دارد. اما بخشهای اداری و مالی و عمرانی در اختیار دولت و وزیر است. تازه در این بخش هم مدیران محتاط دولتی متوجه مراکز قدرت و نفوذ خارج از دولت هستند.
سیاست دولت روحانی همان پنج اصلی است که علی اصغر فانی وزیر اسبق دنبال پیاده کردن آن بود:
1- ساماندهی و بهسازی نیروی انسانی (خرید خدمات آموزشی به جای استخدام رسمی )، 2- توسعه مشارکت های مردم (تقویت مدارس غیردولتی و جذب کمک مالی در مدارس دولتی ) 3- ارتقای مدیریت آموزشگاهی (طرح تعالی مدیریت مدارس) 4- عملیاتی کردن بودجه (تخصیص اعتبار برمبنای عملکرد و نتیجه ) 5- تمرکز زدایی ( تفویض اختیار به مدیران استانی و مناطق و مدارس).
اجرای این سیاستها در آموزش و پرورش با مقاومت نمایندگان اصولگرا و بخش عمده ای از معلمان مواجه شد و بعد از عزل فانی به حال تعلیق درآمد.
وزیر و مجموعه مدیران ترجیح می دهند به جای این حرفهای دردسرساز همصدا با منتقدان از تریبونها خواهان افزایش بودجه و افزایش حقوق کارکنان شوند و برای خود محبوبیت بخرند.
رییس جمهور در 13 خرداد 92 در مصاحبه با سایت آفتاب گفت: "رشد اقتصادی کشور منفی شده و اصلاً پول کافی برای برآوردن نیازهای اولیه مثل دارو هم وجود ندارد، چه رسد به آموزش و پرورش ... باید رشد اقتصادی ایجاد کنیم، بنبستها را بشکنیم، و با راهانداختن چرخ اقتصاد داخلی، چندمحصولی شدن و باز کردن راهها برای صادرات دوباره نفت ... به وضعیت آموزش و پرورش هم برسیم... نجات آموزش و پرورش در گرو نجات اقتصادی کشور است و هر برنامهای که فقط دنبال دادن اعتبارات بیشتر بدون نجات اقتصادی کشور باشد ظاهرسازی است.... بدون تغییر نگرش ما به تعامل با جهان، گشودن بنبستها ... نمیتوانیم این مسائل را حل کنیم."
شرایط امروز کشور بهتر از سال 92 نیست. بنابراین اگر وزیر آموزش و پرورش وعده رفاه و افزایش حقوق و بودجه دولتی بدهد باید محل تامین اعتبارات آن را واضح و شفاف بگوید.
در حوزه نرم افزاری هم وزیر با محدودیت مواجه است. هر حرکت وزیر به سمت اجرای آموزه های مدرن تربیتی با برچسب "اجرای سند 2030 " و ساسی مانکن و... خنثی می شود. کار وزیر جدید اداره روزمره وزارتخانه در 2 سال باقیمانده از عمر دولت است که با توجه به تنگناهای دولت کار آسانی نیست. حقوق معلمان متناسب با تورم افزایش نخواهد یافت و سفره معلمان مثل اقشار دیگر کوچکتر خواهد شد. در حوزه تالیف کتابهای درسی و برنامه ریزی تربیتی، سیاست اشباع دینی از سوی اصولگرایان داخل آموزش و پرورش پیگیری میشود. اصولگرایان داخل و خارج از آموزش و پرورش بر بستر نارضایتی کارکنان سیاست تهاجمی تری نسبت به دولت در پیش می گیرند.
دفاع از سیاست دولت برای اصلاح طلبان مشکل تر می شود. مدیران معتدل برای تضمین آینده خود تظاهر بیشتری به اصولگرایی خواهند کرد. دخالت و نفوذ نهادها و دستگاه ها و افراد خارج از آموزش و پرورش به خصوص بعد از انتخابات مجلس افزایش خواهد یافت.
کانال آموزگاران اندیشمند
گروه تشکل ها/
همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ نشست تشکل های فرهنگیان با علی ربیعی سخنگوی دولت و سیدجواد حسینی سرپرست وزارت آموزش و پرورش چهارشنبه 22 خرداد در محل وزارت آموزش و پرورش برگزار گردید .
در این نشست فقط از 4 رسانه ایرنا ، ایلنا ، ایسنا و خبرآنلاین برای تهیه خبر و گزارش دعوت شده بود .
پرتال وزارت آموزش و پرورش فقط سخنان سخنگوی دولت و سرپرست وزارت آموزش و پرورش را منتشر کرد و خبری از اظهار نظر مدعوین و نمایندگان تشکل ها نبود .
مطابق معمول ، حتی خود تشکل های شرکت کننده نیز گزارش جامع و شفافی در این مورد به افکار عمومی ارائه نکردند .
« زهرا علی اکبری » کارشناس روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در این مورد به اظهار نظر پرداخته است .
پیشنهاد « صدای معلم » به دوستان روابط عمومی این است که متن گفت و گوهای انجام شده به صورت کامل منتشر شود تا معلمان خود در این مورد قضاوت کنند .
انتخاب وزیر آموزش و پرورش برای معلمان ، دانش آموزان و به طور کلی جامعه بسیار مهم می باشد، چرا که با انتخاب درست وزیری توانمند و عمل گرا نه تنها دغدغه های معلمان شاغل و درگیر با سیستم آموزشی با جمعیت نزدیک به یک میلیون نفر، بلکه جمعیت چهارده میلیونی دانش آموزان که با احتساب خانواده هایشان جمعیت قابل توجهی از کشور را تشکیل می دهند، رفع یا به حداقل خواهد رسید. حال باید دید تا چه حد رئیس جمهور و مجلس خود را مقید به تعیین وزیری توانمند و متعهد به رفع مشکلات عدیده و انباشت شده سالیان گذشته میدانند و اصولا ملاک انتخاب وزیر از نظر آنان چیست؟
در انتخاب وزیر طبق قانون و عرف به انتخاب رییس دولت از میان چند نفر رزومه کاری و مصاحبه گرفته می شود و در نهایت یک نفر برای گرفتن رای اعتماد به مجلس معرفی می شود. در مجلس نیز نمایندگان بر روی برنامه کاری وزیر پیشنهادی بحث نموده و نسبت به تایید یا رد وی نظر می دهند.
اما اگر انتخاب وزیران به درستی انجام می گیرد، چرا به عنوان مثال آقای فانی چند نوبت مورد استیضاح قرار می گیرد و کارت زرد دریافت می کند و در نهایت مجبور به استعفا می شود؟ مگر نه اینکه رزومه کاری و برنامه ایشان مورد تایید دولت و مجلس بوده است، پس دلیل این همه استیضاح و نهایتا اجبار به استعفا چیست؟ آیا دولت و مجلس در انتخاب وزیر اشتباه کرده اند؟
چرا جناب دانش آشتیانی کمتر از یک سال بر مسند این وزارت قرار می گیرد و اگر برنامه های نامبرده مورد تایید است، چرا امکان ادامه کار در دولت دوازدهم را پیدا نمی کند؟ آیا یک وزیر در وزارت خانه مهمی که تقریبا با کل جامعه سروکار دارد در کمتر از یک سال می تواند بر روی اجرای برنامه های آموزشی، فرهنگی و... تمرکز کند؟ آیا انتخاب وزیر برای این زمان کوتاه نشان دهنده انتخاب نادرست دولت و مجلس است یا سیاسی کاری دولت و مجلس باعث عمر کوتاه این وزیر شد؟
در دولت دوازدهم، جناب بطحایی معاون این وزارتخانه که سابقه سرپرستی را در کارنامه داشت، با وجود انتقادات کارشناسان بر مسند وزارت آموزش و پرورش قرار گرفت و سعی نمود برای بهبود وضعیت آموزش و پرورش شعارهایی داشته باشد. ایشان در شروع کار خود، تحول در آموزش و پرورش بر اساس سند تحول بنیادین، تربیت نسلی متدین، اخلاقی، کارآفرین و همچنین پیگیری و ارتقاء معیشت و منزلت یک میلیون و هفتصد هزار فرهنگی شاغل و بازنشسته را از اهداف و برنامه های خود عنوان نمود. رفته رفته مشخص شد موضوعات مطرح شده باز هم رنگ تعبیر به خود نخواهد دید، چرا که در بحث معیشت معلمان نه تنها نتوانست تا روز آخر کاری برای منزلت و رفاه معلمان انجام دهد، بلکه با وعده های پوچ باعث اعتراض و رنجش خاطر هر چه بیشتر معلمان شد.
در بحث تربیت نسلی متدین و اخلاقی و کارآفرین نیز در عمل نتیجه ای دیده نشد. هر چند انباشت مشکلاتِ سالیانِ سال را نمی شود به حساب ایشان نوشت اما این وزیر با آهنگ ساسی، کلیپهای رقصی که هر از چند گاه از مدارس در فضای مجازی قرار گرفت مواجه شده و تماشاگر و شعار دهنده ای بیش نبود. همچنین در بحث کارآفرینی و مهارت آموزی همه نیک می دانیم دستاوردی وجود ندارد و این واژه نیز درحد شعار باقی مانده است.
شعار سوم ایشان تحول در آموزش و پرورش براساس سند تحول بود که جناب بطحایی وقتی در دو موضوع مذکور ناتوان و درمانده شد، عملا تمام تلاش خود را معطوف به این موضوع نمود و برنامه هایی را دنبال نمود که بیشتر این برنامه ها نافرجام یا نیمه تمام باقی ماند؛ برنامه هایی مثل حذف آزمون ورودی پایه هفتم، مدرسه محوری و تفویض اختیار به مدارس، مبارزه با مافیای کنکور و کتب کمک آموزشی، انتخابات هیئت مدیره صندوق ذخیره و شورای عالی آموزش و پرورش، حذف مشق شب و ...
در نهایت، موضوعات و مشکلات مهم این وزارتخانه همچنان پابرجاست؛ مشکلاتی که برطرف شدنشان نیاز به عزم جدی دولت و مجلس دارد، از قبیل:
* کمبود معلم و کمبود فضای آموزشی در نتیجه تراکم بالای دانش آموزان در کلاسهای درس، افت کیفیت آموزشی و فشار مضاعف بر معلمان
* مدارس تخریبی و ناایمن
* عدم وجود سیستم گرمایش و سرمایش استاندارد در مدارس
* تجهیزات فرسوده مدارس
* سرانه ناچیز مدارس
* بودجه ناکافی برای تعمیرات ضروری مدارس
* دخالت بیش از حد نمایندگان در عزل و نصب مدیران
و ...
اما از نتیجه کار این وزیر که بگذریم، اعلام دلیل استعفای ایشان مبنی بر کاندید مجلس شورای اسلامی شدن تا چه حد منطقی، واقعی و قابل قبول است؟
آیا ناتوانی از تحقق شعارهای داده شده باعث استعفا شده است یا موضوعات دیگری در میان است؟
آیا جناب بطحایی وقتی در مسند یک وزارتخانه نمی تواند تحول مثبتی ایجاد کند، با پوشیدن ردای نمایندگی (به فرض توفیق) توانش بیشتر از یک وزیر خواهد بود؟
در حال حاضر دولت، جناب سیدجواد حسینی را به عنوان سرپرست منصوب نموده است جا دارد اگر ایشان را فردی کارآمد و با توان رفع مشکلات میدانند به مجلس معرفی نمایند و مجلس نیز بدون سهم خواهی و سیاسی کاری ایشان را به عنوان وزیر انتخاب نمایند و برای رفع مشکلات در کنار وزیر باشند. دردهای سیستم آموزش و پرورش روشن است و نیاز به واکاوی آن چنانی ندارد ؛ آنچه نیاز است صداقت و اقدامات عاجل دولت ،مجلس و شخص وزیر است.
در نهایت به نظر می رسد دولت ها و مجلس ها در برگزیدن وزیری توانمند اشتباهات پیاپی را مرتکب شده اند و البته وزیران انتخاب شده فارغ از میزان شایستگی، وقتی عدم همکاری و همراهی دولت و مجلس را در رفع مشکلات عدیده این وزارتخانه می بینند، عطایش را به لقایش ترجیح می بخشند و استعفا را بهترین گزینه ممکن می دانند. در این بین مطالبات انباشت شده با ورود وزیر جدید وارد چرخه جدید تشکیل کارگروه و کمیته ها با عناوین مختلف می شود و عملا مطالبات و کمبودها روز به روز بیشتر و نارضایتی فرهنگیان و جامعه دانش آموزی بیش از پیش افزایش می یابد.
یکی از مشکلات اساسی وزارت آموزش و پرورش عدم اختصاص بودجه کافی و متناسب با اهمیت و گستردگی حوزه کاری است، شاید در این بین دولت ها به زعم خود با عدم همکاری با وزیر و تغییر یا استعفای سکانداران این وزارت خانه، وقفه ای در اختصاص بودجه مکفی به این وزارت خانه ایجاد کنند که این موضوع اشتباهی بزرگ است، چرا که هزینه در سیستم آموزشی سرمایه گذاری برای آینده کشور است و خلاف آن عملی است نابخشودنی....
در پایان، معلمان و جامعه از دولت و مجلس انتظار دارند به دور از سیاسی کاری وزیری توانمند از بدنه آموزش و پرورش انتخاب نمایند و برای رفع مشکلات در کنار وزیر انتخابی باشند تا قدری از مشکلات و موانع سیستم آموزش و پرورش کاسته شود که در غیر این صورت، آینده سیستم آموزشی با مخاطرات عدیده روبه رو خواهد شد و راه به سرمنزل مقصود نخواهد برد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">
گروه استان ها و شهرستان ها/
نامه ی زیر توسط یکی از فرهنگیان استان خراسان جنوبی برای صدای معلم ارسال گردیده است .
این رسانه آمادگی خود را برای انتشار پاسخ مسئولان اعلام می کند .
تکرار نصبها و عزلها و استیضاحها و استعفاها در وزارتخانهی آموزش و پرورش، اگر گرهگشای مشکلات نهادینهشدهی این وزارت بود، چهار دهه آزمون و خطا کافی مینمود.
ماشین عظیم و ثقیل و مستهلک آموزش و پرورش را سادهانگاری است اگر بپنداریم، تنها رانندهای ماهر بتواند در طریق صحیح هدایت کند؛ بدون آنکه مجموعهای از دیگر امکانات به کمک بیایند.
نگاهی به عمر چهل سال اخیر آموزش و پرورش، دلیلی بر مدعای فوق است:
آموزش و پرورش در طول این چهار دهه، تقریباً تمام گرایشهای فرهنگی و سیاسی و حتی ایدئولوژیک را در سطح مدیریتی تجربه کرده است.
از زمان شهید رجایی، دومین وزیر آموزش و پرورش پس از انقلاب تا امروز، صحنهی آموزش و پرورش، میدان تلاشها و کوششها و زحمات افراد مختلف بوده است. شهید رجایی، نمایهای از تحولخواهی انقلابی در این دستگاه بود؛ هرچند عمر کوتاه و پربرکتش این مجال را از او گرفت.
پس از او دیدگاههایی از تندروترینها تا محافظهکارترینها بر این مسند نشستند و هرکدام در عمر وزارت خویش اقداماتی را به عمل آوردند. چه کسانی که همچو او بالیدهی آموزش و پرورش بودند و از کسوت معلمی به جامهی وزارت رسیده بودند و چه افرادی، همچو وزیر اولین دولت اصلاحات، که یک روز هم سابقهی معلمی در کارنامهی خود نداشتند؛ اما به سهم خود دغدغهی آموزش و پرورش را داشتند.
در قطاری که انواع دیدگاهها و گرایشها را در ایستگاه آموزش و پرورش سوار و پیاده کرد، همهی چشمها به تواناییهای ذاتی و مدیریتی و اجرایی لوکوموتیورانها بود؛ ...و نه به دیگر تمهیدات و لوازم این قطار پرواگن. کمتر کسی به ریلهای زیر این قطار و زیرساختهای زیر ریلها یا فرسودگی واگنها یا سوخت مناسب لوکوموتیو اندیشه کرد. همه، همیشه لوکوموتیوران را نگریستند و افتوخیز این قطار را در کوره راههای پرپیچ و خم چهار دهه، یکسره از چشم راننده دیدند.
با این نگاه، تردید نکنید، ماهرترین و چابکترین راننده نیز همچنان این قطار را یا در میانهی کویر یا وسط پلی معلق یا در جنگلی انبوه متوقف خواهدکرد؛ یا زیر تیغ استیضاح، یا به عافیت استعفا و یا حتّی به رؤیای بهارستان!
یافتهی من این است که یک حلقهی مفقوده در کلان حاکمیت در کار آموزش و پرورش باید یافته و در جای خود نهاده شود؛ ...و آن ارادهی تغییر و تحول و نوسازی و کارآمدی است.
امروز، سه عنصر بودجه، نیروی انسانی ماهر و راهبرد علمیِ آموزشی-پرورشی در حلقهی مفقودهی آموزش و پرورش پنهان شده است.
داستان بودجه از فرط تکرار، ملالانگیز شده است. بحث نیروی انسانی ماهر و کارآزموده، به تبَع بودجه و نیز فقر پژوهشهای عملیاتی در مدیریت نیروی انسانی، به یک تراژدی زمانخورده تبدیل شده است و بالاخره مشکل راهبرد علمی درازمدت در این امر بزرگ، در دو دههی اخیر در چالش با تجارت فرهنگی و آموزشی قربانی شده است.
راهبرد «آموزش کنکوری» و «تربیت حافظهمحور» -که در تجارت تست و حلالمسائل و مؤسسات به اصطلاح کمک آموزشی نمایان شده- راه را بر هرگونه تجدیدنظرطلبی نوآورانه و تحولخواهانه بسته است و تا زمانی که ارادهای جامع در کلان حاکمیت برای حل و رفع این سه مانع به میدان نیاید، رفتوآمد وزیرانی که یکییکی قربانی روزمرگیهای وزارتخانه هستند، گرهی از کار فروبستهی آموزش و پرورش نمیگشاید. بد نیست صاحبان مناصب و تصمیمات -که در این یک هفته با انواع طعنهها و شماتتها وزیر را به خاطر استعفایش نواختند- تصور کنند که با ادامهی همین ساختار، وزیر بعدی چه معجزی رو خواهد کرد؟
گیرم «جاندیویی» زنده شود و یا «ابنمسکویه» روحش احضار گردد و یا «محمدباقر هوشیار» سر از گور بهدر آورَد!
روزنامه اطلاعات
گروه تشکل ها/
همان گونه که پیش تر نیز بیان شد ( این جا ) ؛ نشست مشترک تشکل های فرهنگیان با « علی ربیعی » سخنگوی دولت دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس جمهور و « سیدجواد حسینی » سرپرست وزارت آموزش و پرورش در وزارت آموزش و پرورش برگزار گردید .
در این نشست از 4 رسانه ایرنا ، ایسنا ، ایلنا و خبرآنلاین برای خبررسانی و تهیه گزارش دعوت شده بود .
« خبرآنلاین » اسامی تشکل های شرکت کننده را این گونه آورده است :
انجمن اسلامی معلمان ایران، مجمع فرهنگیان ایران اسلامی، کانون مدرسان، سازمان معلمان، کانون صنفی معلمان، جامعه اسلامی فرهنگیان و... ؛ این در حالی است که پرتال وزارت آموزش و پرورش در گزارش خود نمایندگان تشکل های شرکت کننده را مجمع فرهنگیان ایران اسلامی، سازمان معلمان ایران، کانون صنفی معلمان، کانون صنفی مدرسین دانشگاه فرهنگیان و انجمن اسلامی معلمان ذکر کرده است همچنین رسانه آموزش و پرورش سخنان نمایندگان تشکل ها را بیان نکرده است .
گفته می شود تشکل های غیرهمسو این دعوت را نپذیرفته اند .
تحلیل گزارش های 3 رسانه نشان می دهد که محتوای آن ها تقریبا یکی است اما گزارش خبرگزاری ایرنا کامل تر است .
« صدای معلم » با انتشار گزارشی پیش از برگزاری نشست نوشت :
" «صدای معلم » ضمن استقبال از « گفت گو و تقریب نگرش ها » به تشکل های فرهنگیان پیشنهاد می کند تا ضمن پرهیز از ارائه گزارش صوری و یا تیتروار مطالب مطروحه در نشست را به صورت جامع و شفاف را برای اطلاع افکار عمومی معلمان منتشر کنند .
جامعه ما بیش از پیش به اعتماد سازی نیاز فراوان دارد .
هنوز سرپرست وزارت آموزش و پرورش به پیشنهاد صدای معلم برای برگزاری نشست رسانه ای با خبرنگاران پاسخی نداده است ."
یک فرد مطلع به صدای معلم گفت که اغلب تشکل های حاضر با معرفی سیدجواد حسینی به عنوان " وزیر آموزش و پرورش " به مجلس شورای اسلامی موافق بوده اند .
گزارش ایرنا را می خوانیم .
گروه اخبار/
حجتالاسلام و المسلمین تیمور علیعسکری معاون پارلمانی و حقوقی وزارت آموزش و پرورش در مورد برخی مسائل و از جمله استعفای سیدمحمد بطحایی اظهار نظر کرده است.
عسکری در حالی به نقش استاندار و یا فرماندار در انتخاب مدیر کل آموزش و پرورش استان انتقاد می کند که مطابق تبصره 4 از ماده 3 قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش ریاست شورای آموزش و پرورش هر استان با استاندار و در سطح پایین تر با فرماندار است .
به نظر می رسد قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش حدود اختیارات را برای مقامات سیاسی به درستی و شفاف مشخص نکرده است و مبهم است .
این ها در کنار دخالت نمایندگان مجلس در امور آموزش و پرورش از مواردی هستند که به نظر می رسد قانون گذار و مجری قانون باید شفاف سازی کنند .
گروه تشکل ها/
چهارشنبه 22 خرداد نشست مشترک نمایندگان تشکل های فرهنگیان با « ربیعی سخنگوی دولت » و « سیدجوادحسینی سرپرست آموزش و پرورش » برگزار می گردد .
سایت سازمان معلمان ایران می نویسد :
فردا نخستین نشست سرپرست وزارت آموزش و پرورش با حضور علی ربیعی سخنگوی دولت و حضور ۲ نفر به نمایندگی از هر تشکل در محل وزارت آموزش و پرورش برگزار می شود.
عادل عبدی مشاور وزیر در امور تشکل های فرهنگیان از تشکل ها خواسته تا ۲ نفر را معرفی کنند تا در نشست فردا (چهارشنبه ) به بحث و تبادل نظر بپردازند.
گفتی است به پیشنهاد طاهره نقی یی دبیرکل سازمان معلمان ایران ؛ محمدداوری سخنگو و رفیق مصطفایی مسئول کمیته مدنی و حقوقی سازمان معلمان به نمایندگی از این تشکل در این نشست حضور خواهند داشت.
اعضای شورای مرکزی سازمان معلمان عصر امروز(سه شنبه) در جلسه ای پیرامون مواضع سازمان و مطالبی که لازم است در این نشست طرح شود به بحث و تبادل نظر پرداختند.
لازم به ذکر است علی ربیعی هنگام اعلام خبر پذیرش استعفای سیدمحمدبطحایی وزیر سابق اعلام کرده بود که به زودی با تشکل های فرهنگیان نشستی برگزار خواهد شد.
«صدای معلم » ضمن استقبال از « گفت گو و تقریب نگرش ها » به تشکل های فرهنگیان پیشنهاد می کند تا ضمن پرهیز از ارائه گزارش صوری و یا تیتروار مطالب مطروحه در نشست را به صورت جامع و شفاف را برای اطلاع افکار عمومی معلمان منتشر کنند .
جامعه ما بیش از پیش به اعتماد سازی نیاز فراوان دارد .
هنوز سرپرست وزارت آموزش و پرورش به پیشنهاد صدای معلم برای برگزاری نشست رسانه ای با خبرنگاران پاسخی نداده است .
پایان پیام/
سیدجواد حسینی، سرپرست وزارت آموزش و پرورش در اولین حضور خود در جمع شورای معاونان گفت: "معتقدم بخش عمدهای از تلاشها باید در جهت رفع مشکلات مالی آموزش و پرورش باشد؛ لذا از آنجا که منابع مالی دولتی در این زمینه جوابگو نیست، توسعه و تقویت مشارکت و درآمدزایی از ظرفیتهای درونی آموزش و پرورش میتواند در این خصوص راهگشا باشد. "
این جملات در کنار سخنان رییس جمهور در روز ارائه بودجه 98 معنا پیدا می کند که روحانی گفت: هزینه یک دانش آموز در آموزش و پرورش نسبت به بخش خصوصی (خرید خدمات آموزشی و.... ) چهار برابر است و باید برایش فکری کرد. منظور از استقلال و مشارکت نزد حاکمان ،مشارکت مالی و استقلال در تامین مالی است!
انتخاب گزینه ی استعفا توسط بطحایی از میان دوگانه عزل یا استعفا ،فراتر از انتظاری بود که ما از: این وزیر خوشرو وخوش سخن سراغ داشتیم، رمز گشایی این انتخاب بماند برای بعد!
انتخاب سید جواد حسینی توسط رییس جمهور نیزانتخابی فراتر از انتظار بود و تعجب اهالی آموزش و پرورش را به دنبال داشت . دولتی که مسائل ومشکلات کلان، نفسش را بریده و مجالی برایش باقی نگذاشته ، قطعا"دنبال دردسر جدید نمی گردد!
پرسش این است چرا سراغ فردی می رود که ادامه منطقی فانی - بطحایی نیست! وشاید در مقابل آنها هم تعریف شود!
شرایطی که امروز برای کشور ساخته اند! وزیری را می طلبد که بدون مطالبه مالی جدی از دولت، این مجموعه بزرگ را مدیریت کند ، البته فقط مدیریت و نه بیشتر!
دراین شرایط انتخاب حسینی خلاف عادت می نماید و گره ای دارد که باید گره تحلیلی آن باز شود!
به نظر می رسد ،حسینی با طرح خود اتکایی اقتصادی آموزش و پرورش (بخوانید استقلال) با مشارکت بخش خصوصی و خانواده ها، توانسته روحانی را متقاعد به انتخابش کند..... دولتی که ناتوان از تزریق پول به آموزش و پرورش است، از خود اتکایی مالی- مشارکتی این نهاد استقبال می کند.
ولی باید بدانیم این مسیر کاملا بر خلاف خواست جامعه است . جامعه و بدنه آموزش و پرورش، استقلال و مشارکت را در برنامه ها و محتوایی دنبال می کنند نه در درآمد زایی و تامین مالی!
معلمان عدم دخالت قدرت وایدئولوژی را در مدیریت و فرایند این نهاد مطالبه می کنند!
ولی ظاهرا منظور از استقلال و مشارکت نزد حاکمان ،مشارکت مالی و استقلال در تامین مالی است!
نسخه جدید ،حمایت را کم خواهد کرد و دخالت را افزایش خواهد داد؟ امیدواریم این گونه نباشد!
دقت در نقل قولهای ابتدای متن، مارا به تامل وا می دارد و پیام می دهد: باید کمی انتظار کشید که این انتخاب های فراتر از انتظار! ،چه سرانجامی می یابند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">