مدیریت تعارض منافع، مبتنی بر سیاستهای پیشگیرانه بوده که متاسفانه در کشور ما، چندان مورد توجه و اهتمام قرار نگرفته است.
در طی ۳۰ سال گذشته به میزانی به این مسئله کمتوجهی و بیاعتنایی صورت گرفته که به روالی عادی و طبیعی بدل شده است. بر این اساس نیز، متاسفانه هیچ مدیر یا مسئولی از اینکه به طور همزمان در دو حوزه دولتی و بخش خصوصی فعالیت کند، ابائی نداشته است.
بر اساس لایحه مدیریت تعارض منافع، وزیر آموزش و پرورش، مهلت دوماههای برای مدیران و مسئولان این وزارتخانه برای انتخاب یکی از گزینههای، توقف فعالیتهای آموزشی در بخش خصوصی یا استعفا از سمتهای اجرایی و مدیریتی و همچنین انصراف از عضویت در شورای نظارت بر مدارس دولتی تعیین کرده که به زعم من، این رویکرد مطمئنا مشکلی را حل نخواهد کرد.
در این صورت است که شاهد اضافه شدن بخشنامهای بیخاصیت به سایر بخشنامهها خواهیم بود. چرا که اکثریت مخاطبین این بخشنامه، تلاش خواهند کرد تا با توسل به سندسازی به صورت توامان از پست و منافع خود حفاظت کنند.
به عقیده من، اگر آقای وزیر عزم جدی برای اجرای این بخشنامه دارد، باید از مدیران اطراف خود در وزارت آموزش و پرورش شروع کرده و آن دسته از کسانی که در شورای معاونین، معاونت مشارکتهای مردمی و شورای نظارت بر مدارس غیردولتی، مصداق بخشنامه مدیریت تعارض منافع هستند را از کار برکنار کند.
به عنوان نمونه در حوزه مدارس و موسسات آموزشی و فرهنگی غیردولتی یا غیرانتفاعی، شاهد مسائل جدی هستیم که میتوانم به اختصار به آن اشاره کنم.
در این حوزه شاهد هستیم که گاهی، مجوز و ملک یا یکی از این دو به نام مدیر ارشد آموزش و پرورش بوده یا آن مدیر، مجوز خود را به فرد دیگری اجاره داده است. در همین رابطه، گاهی نیز شاهد هستیم که ملک و مجوز، هر دو به نام شخصیت حقیقی یا حقوقی دیگری بوده و مدیر ارشد آموزش و پرورش به صورت همزمان با تصدی پست مدیریت ارشد، مدیر، عضو هیئتامنا یا هیئت مدیره آن است. گاهی نیز، مجوز یا ملک به نام همسر یا بستگان فرد مدیر ارشد بوده است.
در این حوزه، همچنین، گاهی شاهد این هستیم که مدیر ارشد آموزش و پرورش، بدون اخذ هیچ مجوزی، خود متصدی آموزشگاه آزاد کنکور، آموزشگاه زبانهای خارجی، موسسه علمی آزاد، موسسه مشاوره تحصیلی و کنکور، بهداشت روانی، تستهای هوش و امثال آن است. همچنین، مدیران ارشدی نیز در حوزه خود، اقدام به طراحی دورههای ضمن خدمت در راستای ارتقا سطح علمی معلمان کرده و شخصا نیز به عنوان استاد در این دورهها و کارگاههای آموزشی و کلاسهای دوره میکنند.
در تعارض منافع در این حوزه، شاهد این هستیم که قراردادهای مربوط به پروژههای تحقیقاتی، میان مدیران ارشد وزارتخانه با یکدیگر مبادله شده و از آن جا که یک مدیر، مجاز به انعقاد چنین قراردادهایی با شخص خود نبوده، با نان قرض دادنی، آن را به سایر مدیران میرساند. همچنین، در مواردی شاهد سفارش و انعقاد قرارداد تهیه و تدوین کتاب با رانت حوزه مدیریت و سفارش دستوری از طریق بخشنامه برای خرید آن توسط معلمان در دورههای ضمن خدمت و دانشجویان به عنوان کتب درسی هستیم.
در مواردی نیز شاهد تعارض منافع به این منوال هستیم که برخی مدیران ارشد، اقدام به تهیه ملزومات و تجهیزات آموزش و پرورش از طریق شرکتهای متعلق به خود یا بستگانشان میکنند. به عنوان نمونه در بحث تعیین رشته تحصیلی کنکور دانشآموزان توسط مدیر ارشد آموزش و پرورش و با دریافت هزینه از دانشآموز، آن هم با استفاده از امکانات دولتی یا حتی اخذ حق ماموریت شاهد تعارض در منافع در نظام تعلیم و تربیت هستیم.
تعارض منافع در واگذاریها از دیگر مصادیق لایحه تعارض منافع در آموزش و پرورش است که گاهی شاهد این هستیم که مثلا یک مدرسه دولتی به بهانه نبود دانشآموز و با استفاده از اهرم طرح فروش مدارس با توافق رئیس اداره، مدیر مدرسه را زودتر از موعد بازنشسته کرده و همان مدرسه با موقعیتی مناسب به وی اجاره داده میشود.
امتداد
گروه گزارش/
به تازگی برخی تشکل های دانشجویی که عمدتا آن را " بسیج های دانشجویی " تشکیل می دهند در نامه ای به استاندار آذربایجان شرقی خواهان صدور مجوز برای برگزاری تجمع اعتراضی علیه " جعفر پاشایی " مدیر کل آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی شده اند . ( 1 )
در این نامه آمده است :
" با عنایت به طرح موارد متعدد و مستند از تخلفات عدیده صورت گرفته در مجموعه آموزش و پرورش آذربایجان شرقی و نظر به قداست کیان تعلیم و تربیت و همین طورخدشه دار شدن اعتماد عمومی به ویژه اعتماد جامعه ی فرهنگیان عزیز استان و نیز با توجه به عدم شفاف سازی و پاسخ گویی بایسته مدیر کل آموزش و پرورش عیل رغم درخواست متعدد از سوی تشکل ها ، دلسوزان و فعالین جامعه فرهنگی و رسانه ای ، بدین طریق از حضرتعالی به عنوان رئیس شورای آموزش و پرورش استدعا داریم ضمن دستور بررسی دقیق تر موضوعات مطروح ، دستور فرمایید فرمانداری محترم تبریز نسبت به درخواست تجمع اعتراضی جمعی از تشکل های دانشجویی به شرح ذیل و با رعایت پروتکل بهداشتی ، کارسازی و موافقت معمول دارند . "
این نامه به تایید و امضای جمعی از تشکل ها رسیده است .
نخستین پرسش « صدای معلم » آن است که آیا این تشکل ها که عمدتا در خارج از حوزه آموزش و پرورش هستند ؛ تاکنون پی گیر مشکلات و چالش های این حوزه بوده اند ؟
آیا این پی گیری های قبلی مستند بوده است ؟ زمانی که از معلمان این استان و رسانه های مستقل به خاطر پی گیری مطالبات قانونی شکایت شد و فرهنگ امنیتی جایگزین امنیت فرهنگی شد ، کجا بودند ؟
آیا این تشکل ها بر مسائل آموزش و پرورش احاطه و اشراف دارند و آیا مرسوم و معمول است که تشکل هایی دانشجویی خارج از آموزش و پرورش این چنین خواهان اعتراض و برگزاری تجمع علیه یک مدیر کل آموزش و پرورش شوند ؟
آیا این تشکل ها در حوزه تحصیل و فعالیت خود یعنبی " آموزش عالی " مشکلی ندارند که نوبت به آموزش و پرورش رسیده است ؟
« شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان آذربایجان شرقی » در نامهای به مدیر کل آموزش و پرورش استان در 24 خرداد 1399 برای حضور در نشست خبری و رسانهای دعوت می کند .
در این نامه چنین آمده است : ( این جا )
" با نظر به تاریخ پر افتخار انقلاب عزیزمان شاهدیم که جوانان و فرزندان انقلابی و دغدغهمند این کشور همواره به عنوان دیده بان شفافیت و نهاد مطالبه گری نقش بی بدیلی در پیشگیری و مبارزه با فساد و همین طور ارتقای شاخص اعتماد عمومی به حریم اسلام و انقلاب داشته اند.
گروه گزارش/
نخستین بار خبر تغییر رئیس دانشگاه فرهنگیان 20 خرداد در صدای معلم مننتشر گردید . ( این جا )
گزارش « صدای معلم » " در 24 خرداد با عنوان جایگاه اصل 57 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران کجاست ؟ داستان دخالت نمایندگان مجلس در عزل و نصب های آموزش و پرورش تا کی ادامه خواهد داشت ؟ " اظهارات "جبار کوچکی نژاد " در مورد تغییر رئیس دانشگاه فرهنگیان و چند پرسش ؟! ( این جا ) منتشر شد . ( این جا )
در این گزارش تصریح شده بود :
" نمایندگان مجلس مطابق قانون حق اظهار نظر در مورد همه امور را دارند اما آیا مرز میان " انتقاد " و " دخالت " تفکیک شده است ؟
آیا وزیر آموزش و پرورش حق عزل و نصب مدیران خود را ندارد ؟
در غیر این صورت ؛ پاسخ گویی چه شان و جایگاهی خواهد داشت ؟
داستان دخالت نمایندگان مجلس در عزل و نصب های آموزش و پرورش تا کی ادامه خواهد داشت ؟ "
باشگاه خبرنگاران جوان در گزارشی خبر داد ( این جا ) که برخی مدیران ارشد این مجموعه، دانشگاه را محلی برای فروش محصولات و کتابهای خود و نزدیکانشان کرده اند آن هم در شرایطی که همچنان بن بست مشکلات مالی دانشجومعلمان را نبود اعتبارات کافی دانسته و داعیه حمایت از آنها دارند البته ناگفته نماند که تاکنون بخش عمده این ادعاها و پیگیری راه به جایی نبرده است.
این رسانه در ادامه گفته بود :
طبق گزارشهای خرید حدود ۲۰ هزار جلد کتاب برای توزیع میان دانشجومعلمان آن هم با هدف شرکت در مسابقات کتابخوانی یا کتابی دیگر آن هم با ادعای کمک به روند آموزشی دانشجو معلمان با قیمتهایی به ارزش ۴۹ هزار و ۳۴ هزار تومان که در مجموع درآمد نجومی را شامل میشود، جای سوال دارد.
این کتابها به رایگان میان دانشجومعلمان توزیع شده است و در مراسم و برنامههای گوناگون دانشگاه به عنوان هدیه و بسته فرهنگی برنامه توزیع شده است که در ظاهر هدف بالا بردن سرانه مطالعه و آموزش به دانشجو معلمان را دنبال میکند و در باطن عایدات قابل توجهی برای مدیرانی دارد که در کنار آموزش به این دانشجومعلمان دغدغه مالی خود را پاسخ گو هستند.
ماجرای کتاب فروشی به این سبک و سیاق به این جا محدود نمی شود .
عبدالرسول عمادی رئیس پیشین مرکز سنجش وزارت آموزش و پرورش در حاشیه جلسه مشترک شورای معاونان و مدیران کل استان ها در 17 اسفند 1396 از انتشار کتابی خبر می دهد که دکتر غلامعلی حداد عادل در ۸۸ صفحه نوشته و توسط انتشارات مدرسه وابسته به سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وابسته به وزارت آموزش و پرورش منتشر شده است. ( این جا )
عمادی می نویسد :
" طنز جالب تر این داستان معرفی این اثر سترگ در سخنرانی آقای دکتر خنیفر سرپرست محترم دانشگاه فرهنگیان است که ایشان فرمودند هر چه من می خواستم بگویم درکتاب آقای حداد عادل گفته شده است!
یکنکته این است که ایشان فرمودند در حال تدوین برنامه صد ساله برای دانشگاه فرهنگیان هستند و دیگر اینکه ایشان آمادگی دارد که بین بیست تا بیست وپنج هزار دانشجو علاوه بر ظرفیت سالانه دانشگاه دانشجو بپذیرد .
طنز برنامه صد ساله که عالی بود و نمره اش بیست است طنز دانشجو پذیری سخاوتمندانه ایشان هم زمانی معلوممی شود که بدانیم وضع معیشت و خورد و خوراک و خوابگاه و سایر اوضاع دانشجویان دانشگاه فرهنگیان با حداقل استانداردهای تربیت معلم چه اندازه فاصله دارد.
به هر حال سازمان پژوهش و برنامه ریزی با انتشار صحیفه حدادیه و دانشگاه فرهنگیان با شرح و بسط این صحیفه فخیمه گام های بلندی در ادخال سرور در آموزش و پرورش برداشتهاند! "
شیرزادعبداللهی می نویسد :
" گزارش باشگاه خبرنگاران جوان فاقد صراحت و دقت است. آقای حسین خنیفر رییس دانشگاه فرهنگیان در سال 1396 همراه با خانم ناهید مسلمی کتابی به نام "اصول و مبانی روش های پژوهش کیفی" در دو جلد منتشر کرده است .
شورای پژوهش دانشگاه فرهنگیان در سال 98 ، مصوبه خرید این کتاب در دوجلد و قیمت جلد اول 75 هزار تومان و جلد دوم 70 هزار تومان به تیراژ 14 هزار جلد (در سه مر حله 6، 7 و1 هزار تایی ) را صادر کرد. واسطه این معامله یکی از توزیع کنندگان کتاب به نام محمودلو است. هزینه خرید این کتابها از بودجه دانشگاه فرهنگیان حدود دو میلیارد تومان بوده است. معاون شورای پژوهش که این مصوبه را امضا کرده جایی گفته است که با فشار حوزه ریاست و با اکراه به این خرید تن داده است. چگونه می توان در این دانشگاه به دانشجو معلمان و معلمان آینده این جامعه ، درس " صداقت " و " جدیت " را آموخت ؟
اسناد این معامله در شورای پژوهش که آن را مصوب کرده و اداره پشتیبانی وابسته به معاونت منابع توسعه انسانی و "اداره کل حقوقی و قراردادهای دانشگاه فرهنگیان" که قرار داد خرید این کتابها را تنظیم کرده ، موجود است. این معامله نمونه ای از سوء استفاده از موقعیت برای تحصیل مال نامشروع است.
کتاب دو جلدی"اصول و مبانی روش های پژوهش کیفی"،خریداری شده از بودجه دانشگاه فرهنگیان، در اختیار آقای خنیفر قرار داده شد، تا به مهمانان ، اساتید دانشگاه و نمایندگان مجلس هدیه بدهد! هدیه کتاب کار خوبی است به شرطی که هدیه دهنده از مال شخصی خود هدیه بدهد. بخشش از پول بیت المال(به اصطلاح کیسه خلیفه ) هنر نیست. جالب اینکه واحد حقوقی دانشگاه فرهنگیان قرارداد خرید این کتابها را تنظیم کرده است. آنچه اتفاق افتاده یک فساد سیستماتیک به نفع رییس دانشگاه است که قطعا فسادهای دیگری مانند برکشیدن افراد متملق و زد و بندهای دیگری را به دنبال داشته است. کتابی که تیراژ آن به 500 جلد نمی رسد با پول دانشگاه در تیراژ 14 هزار تایی خریداری شده تا مفت و مجانی به افراد هدیه دهند.
یکی دیگر از کتاب های تالیفی حسین خنیفر رییس دانشگاه فرهنگیان، کتاب " مهارتهای دوران دانشجویی و تربیت معلم" است که در سال 97 تالیف شده است. قیمت این کتاب 53900 تومان است. معاونت دانشجویی دانشگاه فرهنگیان در مهر 98 ، 16 هزار جلد از این کتاب را خریداری و در جشن ورودی سال 98 دانشگاه به دانشجویان هدیه داده است! یعنی با این قرارداد مبلغ 856 میلیون تومان به حساب مولف و ناشر از بودجه دانشگاه واریز شده است. بر اساس برخی برآوردها سهم رییس دانشگاه از این "خاصه بخشی" یا رانت، در دو کتاب به حدود 4 میلیارد تومان می رسد. ظاهرا وقتی که حاجی میرزایی وزیر آموزش و پرورش با یک سری اسناد و فاکتورهای غیرقابل انکار این سوء استفاده مواجه شد، داغ کرد و تصمیم گرفت که خنیفر را عزل کند اما خیلی ساده زورش نچربید و کوتاه آمد.
بعد از یک هفته و در شرایطی که وزیر آموزش و پرورش در ضعیف ترین موقعیت سیاسی است، دانشگاه فرهنگیان به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان پاسخ داده است. در این پاسخ بدون اشاره به نام مولف کتاب های اهدایی و نحوه خرید و محل تامین بودجه آمده است که : "عرف دستگاههای آموزشی از جمله دانشگاهها این است که در مراسم مربوطه به استقبال از ورودیهای جدید اقدام به اهدای بستههای فرهنگی میکنند رویه معقول این است که به جای اهدا و توزیع اقلام یکبار مصرف رایج در این مراسم، کالای ارزشمند و ماندگار کتاب تحت عنوان بسته فرهنگی عرضه شود." در ادامه می گوید : "با توجه به اینکه کتاب دیگری با شاخصهای مذکور در بازار موجود نبوده فلذا، کتاب مورد نظر به صورت رایگان و در قالب هدیه به دانشجویان عرضه و ارائه شده و هیچگونه وجهی نیز از دانشجویان بابت این امر اخذ نشده است."
در این پاسخ اشاره ای به نام کتاب"اصول و مبانی روش های پژوهش کیفی"، نام مولف (خنیفر) محل تامین بودجه (پول دانشگاه) و تیراژ 14 هزار جلد، برای هدیه به مهمانان و نمایندگان مجلس نشده است. این شاهکار رانت خواری است که رییس دانشگاه با هزینه دو میلیارد تومان از بودجه دانشگاه، کتاب خودش را بخرد و به مهمانان هدیه بدهد! در مورد کتاب دوم یعنی کتاب " مهارتهای دوران دانشجویی و تربیت معلم" هم در جوابیه به درستی اشاره شده است که وجهی از دانشجویان اخذ نشده ، اما هزینه خرید 16 هزار جلد از این کتاب، از بودجه دانشگاه تامین شده است. اینکه "کتاب دیگری با شاخصهای مذکوردر بازار موجود نبوده" این گمان را تقویت می کند که اصولا تالیف این کتاب در زمان ریاست خنیفر (سال 97) با هدف تجاری و قالب کردن آن به دانشجویان صورت گرفته است و یک پروژه تجاری بوده است.
حسین خنیفر متخصص در امر کتاب سازی و مقاله سازی و رزومه سازی است. او از سال 83 تا 99 یعنی در مدت 16 سال 35 عنوان کتاب تالیف و ترجمه کرده است، یعنی هرسال بیش از دو کتاب!
خنیفر بعد از انتصاب به ریاست دانشگاه فرهنگیان، 13 کتاب تالیف و ترجمه کرده است!
ما با نوع جدیدی از کادر علمی دانشگاه ها مواجهیم که به کلی فاقد صلاحیت های علمی و آکادمیک هستند، اما ژست استاد و پژوهشگر را می گیرند. اگر واقعا حساب و کتاب آکادمیک در کار باشد این تعداد تالیفات نه تنها، نباید ملاکی برای ارتقای یک مدرس جوان باشد بلکه دلیل محکمی مبنی بر بیسوادی و رزومه سازی او قلمداد شده و منتهی به بررسی کیفیت اخذ مدرک لیسانس و فوق لیسانس و دکتری او بشود. اما دریغ و درد که همین فرد با نمایش خود به عنوان یک شیعه غالی و متعصب و بی منطق دور خود حصاری می تند که گویا انتقاد از او انتقاد از مقدسات و خدا و پیامبر و امامان است. "
نخستین پرسش « صدای معلم » آن است که آیا گفته های آقای عبداللهی را تایید می کنند ؟
چرا دانشگاه فرهنگیان در برابر یادداشت عمادی سکوت کرد ؟
آیا یک مدیر در یک دستگاه اجرایی پرمشغله و زمان بر می تواند سالی دو کتاب بنویسد ؟
واکنش تند برخی نمایندگان مجلس مانند کوچکی و دهمرده نشان داد که خبر عزل و یا برکناری رئیس دانشگاه فرهنگیان صحیح بوده است .
خبرگزاری فارس چهارشنبه، 21خرداد 99 خبر داد که حبیبالله دهمرده نماینده مردم زابل طی تذکر شفاهی در صحن علنی مجلس و انتقاد از سیاسی بودن عزل و نصبها می گوید : اخیراً رئیس انقلابی دانشگاه فرهنگیان عزل شده است، چرا مجلس نسبت به این مسئله بیتفاوت است. ( این جا )
مطابق تبصره 3 از ماده 10 اساسنامه دانشگاه فرهنگیان ؛ پذیرش استعفا یا عزل رئیس «دانشگاه» با پیشنهاد وزیر آموزش و پرورش و تأیید وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و حکم وزیر آموزش و پرورش انجام می پذیرد.
پرسش این است که چرا وزیر آموزش و پرورش حسین خنیفر را برکنار کرده است و پرسش مهم تر این که چگونه در مقام سابق ابقا شده است ؟
پرسش « صدای معلم » از وزیر آموزش و پرورش آن است ؛ آیا وقایعی که در دانشگاه فرهنگیان رخ داده است از مصادیق " مدیریت تعارض منافع " نیست ؟
اگر پاسخ مثبت باشد ؛ " مسیر بدون بازگشت " را با کدام تدبیر ، شجاعت و صراحت مدیریت خواهد کرد ؟
آیا این سکوت و عقب نشینی ها بر میزان اعتماد عمومی در سیستم خواهد افزود ؟
چگونه می توان در این دانشگاه به دانشجو معلمان و معلمان آینده این جامعه ، درس " صداقت " و " جدیت " را آموخت ؟
پایان گزارش/
گروه اخبار/
آیت الله سید حسن عاملی نماینده ولی فقیه در استان اردبیل در خطبههای نماز جمعه گفت :
ضمن تبریک شروع به کار نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی ، دعا می کنیم که مجلس در زمان آن ها در راس امور باشد و دعا می کنیم که آنها بتوانند ثابت کنند که مجلس عصاره ملت است از نمایندگان محترم میخواهیم تمام تلاش خود را در دو محور متمرکز کنند:
اول؛ تصویب قوانینی که کشور را از تمام خطرات خلاصی بخشد و ملت ما را در رفاه معنوی، اخلاقی و مادی قرار دهد.
دوم؛ نظارت جامع بر حسن اجراء قوانین تا عدالت در مرحله اجراء زیر پا گذاشته نشود و منافذ سوء استفاده از پست های حساس اداری و از امکانات عمومی کاملاً سدّ گردد.
توصیه خیرخواهانه من به آنها این است که دنبال عزل و نصبها نروند. بعضی از گذشتگان رفتند خراب شدند و اگر جایی دیدند که ورود به عزل و نصب ها ضروری است با رعایت دو امر ایرادی ندارد. اول اینکه کسی که خودشان می آورند قوی تر از مدیر معزول باشد دوم اینکه فردی که می آورند نباید از ستاد انتخاباتی آنها یا از فامیل و اقرباء و آشنایان آنها باشد و در هر صورت به هیچ وجه نباید به آموزش و پرورش نزدیک شوند.
کانال مردمی سرعین شهریمیز
با گذشت تنها 23 روز از عمر مجلس یازدهم ، مجلسی که قرار بود با اولویت دادن به دو عنصر اقتصاد و فرهنگ ، به فکر چاره برای چالش های پر شمار کشور باشد گویا در پیمودن این راه ، ظاهرا جدی به نظر نمی رسد.
بازهم مثل همیشه ، دور خیز اول تمامی نمایندگان، فارغ از تجربه ، توان و تخصص فردی ،کمیسیون های اقتصادی است نه بدان خاطر که به کرشمه ای گره از زلف اقتصاد کشور بگشایند بلکه بدان سبب که در حوزه انتخابیه خود ، کلاس گذاشته ، نام و نشانی برای خود یا دور آینده انتخابات، دست و پا کنند.
باز هم بر حسب عادت مالوف و سبیل معمول در تمامی دوره ها ،تنها جایی که خریداری ندارد، کمیسیون فرهنگی است.
فرهنگ در بازار این کشور تنها کالایی است که از دیرباز خریدار واقعی ندارد !
پیشنهاد ختم قرآن در جلسات مجلس ، اصرار بر تغییر نام خیابان ها ، معابر و برخی از اماکن شهری ، سوق دادن بیش از پنجاه درصد مردم گرفتار آمده در زیر خط فقر به ازدواج اجباری برای به توان و تصاعد رساندن شمار جمعیتی که هم اکنون در گرداب تورم غوطه ور گشته است نمی تواند رفتارهای فرهنگی ما را به سامان کرده ، اصلاح کند.
آموزش و پرورش طبقاتی شده ، داغ بودن بازار اختلاس و ارتشاء ، زمین خواری یا ویلا خواری ، پر دادن آقازاده ها یکی پس از دیگری به بلاد فرنگ ، ویژه خواری با تهدید به حربه سوال و استیضاح ، تفاوت حداقل 20 برابری دریافتی کارگزاران نجومی بگیر با کارمندان حداقل بگیر با چراغ سبز مجلس دهم ، رشد 42 درصدی مستاجران بی مسکن ، فوران دوباره آتشفشان اعتیاد و رفتار های پرخطر ، فراوانی کودکان کار ، بی سرپرست یا بدسرپرست ، زندگی شاهانه کارگزاران کاخ نشین لواسانات در مقابل آلونک نشین های 30 درصدی پناه برده به حاشیه نشین شهرها از فرط فقر و بیکاری ، کاهش امید به زندگی در بین بازنشستگان خسته از تبعیض ، رقابت نابرابر و بد فرجام میان پولبران و کولبران از جمله پدیده های اجتماعی است که باید همزمان در دستور مشترک های کمیسیون اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی مجلس قرار گیرد.
داشتن نگاه صرفا انتزاعی ، تک عاملی ،حداقلی و تجزیه شده به پدیده های پیچیده و در هم تنیده اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی خطای راهبردی است که متاسفانه چنین اتفاقی را به تکرار در مجالس ایران شاهد بوده ایم.
تنقیح و اصلاح قوانین ، اتخاد رویکرد علمی و درست در به کارگیری ابزارهای نظارتی در حوزه های فرهنگی -اجتماعی ، پیشگام شدن در ارائه طرح های مقتضی یا داده کاوی در بررسی لوایح پیشنهادی دولت مستلزم تبیین و شناخت عمیق و دقیقی از مسایل در حوزه های یاد شده است که اتفاقا می طلبد قوی ترین ، باسواد ترین و متخصص ترین نمایندگان که گریبان برای دفاع از حقوق ملت چاک می دهند در این کمیسیونها جای گیرند.
آیا کسی تاکنون این پرسش مقدر را پاسخ گفته است که در طول دو دهه گذشته دست آورد کمیسیون هایی مانند آموزش ، تحقیقات و فن آوری ، فرهنگی و اجتماعی مجلس در مواجهه درست با چالش های فراوان تربیتی ، فرهنگی و اجتماعی که رابطه چند سویه ، تعاملی و متقابل با مشکلات اقتصادی دارند کدام است ؟
کدام گره را به سرپنجه تدبیر گشوده اند؟
آیا توانسته اند از هدر رفت منابع موازی در این حوزه جلوگیری کنند؟
آیا به جای معلول ستیزی ، ریشه ها را هدف گرفته اند ؟
معضلات فرهنگی و اجتماعی را نمی توان بابرپایی همایش ، سمینار، تدوین چند مجله و کتاب ،سخنرانی به تکرار رفته استادان حوزه و دانشگاه به فراموشی سپرده یا وقوع آن را به تاخیر افکند.
مجلس زمانی می تواند در راس امور جای گیرد که مجلسی ها درک درستی از رویدادهای اجتماعی و فرهنگی روزگار خویش داشته ، به دور از مجامله و تعارفات معمول در فکر چاره برای آن باشند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
در سیستم استخدام دولتی معلمان ، دولت هم کارفرما است و هم نقش سندیکا و اتحادیه معلمان را ایفا می کند. حقوق و دستمزد بر اساس ضوابط اداری تعیین می شود. افزایش حقوق سالانه طبق نظر مدیران دولتی صورت می گیرد. مساله استخدام و نگهداشت و خروج نیروی کار تابع مقررات سفت و سختی است که از سوی نهادهای دولتی تعیین شده است. معلم بعد از استخدام رسمی جز در موارد امنیتی و سیاسی از نوعی مصونیت آهنین شغلی برخوردار می شود. در واقع فضایی برای فعالیت تشکل باقی نمی نماند. این وِیژگی جوامع تحت کنترل دولت های اقتدارگرا است که اتحادیه و سندیکا و احزاب مخالف بسیار ضعیف و تحت کنترل هستند. معلمان هم به همین دلیل (سلطه کامل دولت ) تشکل ها را جدی نمی گیرند.
تشکل های صنفی یا صنفی – سیاسی با گرایش چپ و اصلاح طلب و اصولگرا در واقع بخشی از جریان های سیاسی هستند که مطالبات معلمان را ذیل گرایش سیاسی خود تعریف می کنند. این موضوع از جنبه نظری قابل بحث است و حتما بحث مبسوطی را می طلبد، اما بعد از این مقدمه، مورد نظر من این است که جلسات اخیر نوبخت با نمایندگان برخی تشکل ها به محوریت فرج کمیجانی برگزارشده و می شود.
سوابق مجمع فرهنگیان نشان می دهد که مطالبات صنفی کمترین جایگاه را در فعالیت ها و بیانیه ها و خواسته های این حزب دارد. استراتژی این حزب چینش اعضای حزب در پست های مدیریتی آموزش و پرورش و خودداری از هرگونه انتقاد از حاکمیت و دولت و و وزرای آموزش و پرورش است. حالا همین حزب به کمک نوبخت میدان دار مطالبات معلمان شاغل و بازنشسته و کمیجانی تبدیل به ستاره صنفی معلمان شده است!
او افزایش حقوق معلمان در طرح رتبه بندی را به نام خود ثبت کرد و الان هم با تیمی به عنوان نمایندگان بازنشستگان مشغول مذاکره و مشاوره با نوبخت است و احتمالا در این قسمت هم اعتباری کسب می کند.
تصور من این است که افزایش حقوق معلمان شاغل (رتبه بندی) ، ناشی از مطالبه گری و فشار گروه های شرکت کننده در این جلسات نبوده، بلکه یک تصمیم دولتی و حکومتی بوده است که به دلایلی که معلوم نیست آقای نوبخت این تشکل ها را هم سهیم کرده است.
البته با توجه به کسری شدید بودجه دولت این افزایش حقوق ها مشکوک است. اما مساله این است که چرا سازمان برنامه خودش مستقلا ترمیم حقوق شاغلان و بازنشستگان را انجام نمی دهد و چرا اعتبار این اقدامات را به حساب فرج کمیجانی واریز می کند؟
نکته دیگر این است که کمیجانی تبلیغ می کند که تنها راه برای گرفتن حق معلمان ، رایزنی با مسئولان و خودداری از اعتراض و تجمع و تحصن است.
همه ما به دلایل زیادی روی فعالیت چپ مارکسیستی حساسیت داریم و آن را در داخل فعالیت های صنفی نقد می کنیم، اما حساسیت چندانی روی سندیکاهای راست و وابسته به دولت نداریم.
حالا فرض کنیم این گرایش در دولت روحانی جواب می دهد ، اگر دولت عوض شود و دولتی روی کار بیاید که اصولا فعالیت صنفی و تشکل ها را به رسمیت نشناسد سرنوشت تشکل های طرفدار دولت فعلی چه خواهد شد؟
گروه فعالین رسانه ای معلمان
گروه گزارش/
خبر تغییر و یا به عبارتی برکناری رئیس دانشگاه فرهنگیان در صدای معلم منتشر گردید . ( این جا )
هر چند 2 ساعت پیش از انتشار توسط صدای معلم این خبر توسط مرکز بسیج دانشجویی که منتشر شده بود حذف گردید .
آیا حذف اخبار بدون توضیح و یا شفاف سازی می تواند امری حرفه ای در حوزه رسانه باشد ؟
آیا به این ترتیب دیگر مخاطبان به آن رسانه می توانند " اعتماد " کنند ؟
هنوز و پس از گذشت یک سال " جبار کوچکی نژاد " به گزارش صدای معلم پاسخی ارائه نکرده است . ( این جا )
بازار اظهار نظر در مورد صلاحیت و یا عدم صلاحیت گزینه دولت برای وزارت آموزش و پرورش داغ است .
از سوی دیگر با نزدیک شدن به انتخابات مجلس در اسفند ماه نمایندگان مجلس سعی می کنند تا می توانند " صدای معلمان " باشند و حتی بر تنور مطالبات آنان بدمند .
جبار کوچکینژاد نایب رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در یک برنامه تلویزیونی درباره چالشهای پیش روی وزیر جدید آموزش و پرورش اظهار کرده است .
او گفته است :
" در چند ماه آینده انتخابات مجلس را داریم و دولت به شدت نسبت به آموزش و پرورش طمع دارد و آن را به عنوان نهادی که بین فرهنگیان و خانوادهها دارای نفوذ بسیار است در جهت تامین امیال احزاب فعال در دولت و احزاب خارج از دولت مهم میداند درحالی که دولت باید آموزش و پرورش را در جهت خواستههای برحق مردم و در جهت اسناد بالادستی هدایت کند و همین نگاهها باعث میشود که تحولات سریع در آموزش و پرورش رخ دهد و با تغییر یک وزیر حتی مدیران مدارس هم تغییر میکنند که این آسیبهای جدی به همراه دارد."
« صدای معلم » پیش تر در گزارشی نوشت : ( این جا )
" پس از کنار گذاشتن « نجات بهرامی » معاون مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش ؛« مرتضی نظری » رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی در مورد دخالت نمایندگان مجلس در توئیتی نوشت : ( این جا )
" دخالت برخی نمایندگان مجلس در امور داخلی استان ها و شهرستان ها به حد غیرقابل تحمل رسیده . مدیران تحول گرای آموزش و پرورش تحت فشار انتصابات قومی و قبیله ای هستند .آموزش و پرورش سازمان رای کسی نیست . "
این موضوع واکنش تند « جبار کوچکی نژاد » نایب رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس را در پی داشت که خواهان عزل مرتضی نظری توسط وزیر آموزش و پرورش گردیده بود .
سرانجام این درخواست نماینده مجلس اجابت گردید و در قالب ادغام دوایر سازمانی و کوچک سازی ساختار ، نظری کنار گذاشته شد .
حکایت دخالت ها و حتی درخواست های غیرمعقول و شخصی نمایندگان مجلس که قانونا باید حافظ منافع عموم و مصالح کشور باشند به یک معضل بزرگ تبدیل شده است و جایگاه نمایندگان و نمایندگی مجلس را به ابتذال کشانده است .
مطابق توصیه نامه زیر جبار كوچكي نژاد درخواست انتقال " اعظم كوچكي نژاد " را به دانشگاه فرهنگيان كرده است. ( این جا )
« صدای معلم » پیش تر نیز نشست تشکل های فرهنگیان را با کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در مورد تشکیل سازمان نظام معلمی مورد نقد قرار داد . ( این جا )
به این نمایندگان پیشنهاد می شود گزارش صدای معلم را در مورد جعبه سیاه انتصاب مدیر کل آموزش و پرورش خوزستان مورد پی گیری قرار داده و به افکار عمومی گزارش دهند . ( این جا )
این رسانه با نزدیک شدن انتخابات رفتار نمایندگان مجلس را در 4 سال گذشته در بوته نقد و نظر کارشناسی قرار خواهد داد . نمایندگان مجلس مطابق قانون حق اظهار نظر در مورد همه امور را دارند اما آیا مرز میان " انتقاد " و " دخالت " تفکیک شده است ؟
از همه فرهنگیان دعوت می کنیم در این مطالبه گری همراه ما باشند . "
امروز خبرگزاری میزان گفت و گویی با این نماینده مجلس داشته است .
جبار کوچکینژاد در گفتوگو با میزان از برکناری حسین خنیفر رییس دانشگاه فرهنگیان خبر داده و می گوید: مجلس باید در مقابل این نوع تصمیمگیریها مقاومت کند.
با توجه به تاکیدات، نه تنها در این سالها توجهی به این دانشگاه نشد که در نهایت با حذف آقای خنیفر فصل جدیدی در آن شروع شده که این فصل به بی اثر کردن دانشگاه میانجامد.
اقدام صورت گرفته از سوی مجلس بی پاسخ نخواهد ماند و مجلس سریعاً به موضوع رسیدگی خواهد کرد.
قطعاً در این زمینه سؤال از وزیر آموزش و پرورش مطرح خواهد شد و مجلس به این مسئله ورود خواهد کرد.
کوچکینژاد با اشاره به نقش عواملی که در حذف خنیفر مؤثر بودند، ادامه می دهد : عواملی که دنبال حذف خنیفر بودند در داخل دانشگاه و در بسیاری از معاونتها نفوذ داشته و تقریبا قدرت آقای خنیفر را خنثی کردند آنچنان که آقای خنیفر در زمان تصدی خود بر این دانشگاه همواره مظلومانه برای این دانشگاه تلاش میکرد.
تیمی که به دنبال برکناری خنیفر بود پیشتر در دانشگاه فرهنگیان فعال بود و انحرافاتی داشت.
این نماینده مجلس با بیان اینکه خنیفر یک نیروی انقلابی و متدین بود که میتوانست دانشگاه فرهنگیان را دچار تحول کند، گفت: جریان و عوامل برکناری خنیفر در دانشگاه فرهنگیان یک جریان مخوف است. این جریان، همان جریانی است که زمانی این دانشگاه را منحل کرده و به بدنه آموزش و پرورش کشور آسیب رساند. "
پرسش « صدای معلم » آن است که این گونه اظهار نظرها که بوی دخالت در امور آموزش و پرورش را می دهد تا کی و کجا باید ادامه یابد ؟
اصل 57 از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تصریح می کند :
" قواي حاكم در جمهوري اسلامي ايران عبارتند از: قوه مقننه، قوه مجريه و قوه قضاييه كه زيرنظر ولايت مطلقه امر و امامت امت بر طبق اصول آينده اين قانون اعمال ميگردند. اين قوا مستقل از يكديگرند . "
« مرتضی تمجیدی » مدیر کل پیشین استان زنجان در این مورد می گوید : ( این جا )
" «مسئله مهم این است که انتخاب و انتصاب مسئولان ذیربط حق ذاتی و قانونی فرد مسئول محسوب میشود و فرقی نمیکند این انتصاب در چه سطح مدیریتی باشد. آن مدیر باید پاسخگو باشد و به همین خاطر باید استقلال در انتخاب و عمل را هم داشته باشد.
متأسفانه در سالهای اخیر نهادها، افراد و عوامل خارج از آموزش و پرورش سعی میکنند در فرآیند قانونی انتخاب مسئولان دخالت کنند و به جای تفکر به منافع ملی و استانی و حل مسائل جامعه به دنبال مسائل شخصی هستند و دنبال اینکه برای اطرافیان خود پست و جایگاهی کسب کنند.»
تمجیدی میگوید: «فشار میآورند و سعی میکنند خواستههای شخصیشان را اعمال کنند و متأسفانه در این بین برخی از نمایندگان مجلس بدون توجه به اصل تفکیک قوا که اصلی قانونی است سعی میکنند نظرات و افکار غیرمنطقی خودشان را با فشار و زور و روشهای خاص اعمال کنند.
متأسفانه در این بین باید به این موضوع اشاره کرد که در این شرایط مسئولان وزارتی و استانی هم دچار انفعال و استیصال هستند و گاهاً مسئولان استانی تشویق میشوند تن به خواستههای غیرقانونی برخی از نمایندگان بدهند.
این موضوع به یک فرهنگ تبدیل شده است و برخی نمایندگان در تمامی انتصابها از آبدارچی گرفته تا مدیر و معاون و مدیرکل دخالت میکنند و از اهرم استیضاح بهره لازم را میبرند در حالی که استیضاح وسیلهای است برای حذف وزیران ناکارآمد نه وسیلهای برای رسیدن به اهداف شخصی و به جایی رساندن اقوام و اطرافیان و آنهایی که در ستادهای انتخاباتی بودند.
به گفته این مدیر بازنشسته جای خالی مدیران شجاع و مستقل و کسانی که تسلیم این خواستهها نشوند در بین مدیران استانی و وزارتی خالی است و این مسئله باعث شده در عزل و نصبها همیشه ردپایی از نفوذ و دخالت کسانی دیده شود که مسئولیتی ندارند. از طرفی دیگر در نتیجه این دخالتها کسانی انتخاب می شوند که در درجات چهارم و پنجم مدیریتی قرار دارند. همه نمایندگان اعلام می کنند که دخالتی ندارند اما همه میدانند و دلایل و شواهدی وجود دارد که ثابت میکند از ابتدا در همه مسائل دخالت دارند.
وی ادامه میدهد: «جای گلایه وجود دارد که چرا آموزش و پرورش باید تسلیم این هیاهوها شود. اگر دخالتهای بیجای برخی نمایندگان یک روی سکه باشد روی دیگر آن ضعف برخی مدیران ستادی است که تسلیم این فضا میشوند. زمانی که در استان قبول مسئولیت کردم دوره قبلی مجلس بود. نمایندگان استان در دوره قبل تعامل بهتری با آموزش و پرورش داشتند و دخالتهای بسیار کمتری دیده میشد. وقتی مدیر کل شدم وزیر وقت دکتر فانی بود که کمتر اجازه دخالت به نمایندگان میداد. بعد از فانی، دکتر آشتیانی هم به استقلال آموزش و پرورش بها میداد اما در یکی دو سال اخیر میزان دخالتها بیشتر شده است.»
تمجیدی با ذکر این نکته که «امیدواریم حاکمیت قانونی را تصویب کند که مدیران بر اساس شایستگی انتخاب شوند و ثبات مدیریتی داشته باشند»، درباره علل بروز این رفتار از سوی نمایندگان میگوید: «شاید نیاز به آسیبشناسی داشته باشد و یک مطالعه فرهنگی بطلبد تا بتوان برای این دخالتها پاسخی علمی و قانعکننده داد. اما متأسفانه این وضعیت در سالهای اخیر رو به رشد بوده و عدهای با زدوبند بر سر کار آمدهاند و میخواهند همچنان جایگاه خود را داشته باشند و فکر میکنند اگر افرادی را که از اطرافیان خود هستند در مدیریت بگمارند دوره مسئولیتشان ادامه می یابد.» "
* نمایندگان مجلس مطابق قانون حق اظهار نظر در مورد همه امور را دارند اما آیا مرز میان " انتقاد " و " دخالت " تفکیک شده است ؟
آیا وزیر آموزش و پرورش حق عزل و نصب مدیران خود را ندارد ؟
در غیر این صورت ؛ پاسخ گویی چه شان و جایگاهی خواهد داشت ؟
داستان دخالت نمایندگان مجلس در عزل و نصب های آموزش و پرورش تا کی ادامه خواهد داشت ؟
پایان گزارش/
گروه اخبار/
خبرگزاری فارس لیست اعضای کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس شورای اسلامی مجلس یازدهم را منتشر کرد .
فارس گفته است ، احتمال تغییر جزیی در فهرست نهایی اعضا کمیسیون وجود دارد.
اسامی اعضای کمیسیون آموزش تحقیقات مجلس به شرح زیر است:
۱- اسفندیار اختیاری
۲- محمدمهدی زاهدی
۳- علیرضا زاکانی
۴- حبیبالله دهمرده
۵- علی کریمی
۶- علیرضا منادی
۷- اکبر احمدپور
۸- روحالله متفکرآزاد
۹-احمد نادری
۱۰-فرهاد بشیری
۱۱-احمدحسین فلاحی
۱۲-مهرداد ویس کرمی
۱۳-محمدرضا احمدی
۱۴-مهدی اسماعیلی
۱۵-مهدی روشنفکر
۱۶-زهره سادات لاجوردی
۱۷-سیدمحمد مولوی
۱۸- مسلم صالحی
۱۹-رضا حاجیپور
در این لیست « حمیدرضا حاجی بابایی » باز هم حضور ندارد .
« صدای معلم » در گزارش خود به تاریخ 8 خرداد از حاجی بابایی خواشته بود تا ریاست کمیسیون آموزش مجلس را بر عهده بگیرد . ( این جا )
در این گزارش آمده بود :
« صدای معلم » همچون دوره گذشته به حمیدرضا حاجی بابایی پیشنهاد می کند که با عضویت در کمیسیون آموزش و حتی تصدی ریاست آن تاثیر این کمیسیون را در مسائل آموزش و پرورش به صورت عملی و نه شعار نشان دهد .
شاید تلفیق ریاست فراکسیون فرهنگیان با رویکرد متفاوت از گذشته در کنار عضویت موثر در کمیسیون آموزش بتواند گامی در حل بحران ها و چالش های نظام آموزشی داشته باشد . "
پایان پیام/
گروه گزارش/
19 خرداد روابط عمومی دانشگاه فرهنگیان نوشت : ( این جا )
" اساتید و کارکنان حوزه ستادی این دانشگاه با قیام عمومی ملت آمریکا علیه ساختار حکومت و سیاست در این کشور و جنبش اجتماعی نفس در ایالات متحده آمریکا اعلام همبستگی کردند.
در مراسمی که در همین خصوص با حضور رئیس دانشگاه در جمع اساتید و کارکنان در محل محوطه سازمان مرکزی برگزار شد، دکتر حسین خنیفر با معرفی آمریکا به عنوان کشوری زیاده خواه تصریح کرد: آمریکا در سطح جهان هیچ دستاوردی نداشته است علت آن هم زیاده خواهی و سلطه طلبی این کشور بوده است که همچنان با نگاه خصمانه خود تصور میکند هنوز ابرقدرت است و میتواند سیاستهای خود را در سطح جهان خصوصا در جمع مردم مظلوم تحمیل کند.
رئیس دانشگاه، از اخلاق و خیرخواهی برای همنوع به عنوان مهم ترین مؤلفه اجتماعی یاد کرد و گفت: گستردهترین ارتباط انسان، ارتباط و تعامل با اعضای جامعه خویش است. متاسفانه این اصل در کشور آمریکا فراموش شده است.
این مقام مسئول، حمایت از مظلوم را وظیفه همگانی دانست و افزود: این تفکر بسیار عوامانه و غیر دینی است که فقط به خود توجه کنیم و نسبت به مشکلات مستضعفان جهان بی تفاوت باشیم.
وی، تاکید کرد: هرگاه برای گروهی از ملت ها زمینه قیام فراهم شده، به مبارزه با حکومت ظلم و جور پرداخته اند، و بسیاری از این مبارزه ها نتیجه اش پیروزی اهل حق بوده است. بنا بر کلام الهی در برابر نقشه دشمنان، خداوند چاره جو و پشتیبان اولیاى خویش است.
دکتر خنیفر، کشور ایران را جزء ده کشور آگاه سیاسی جهان ذکر و تصریح کرد: انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) در عمر 40 ساله خود دستاوردهای ارزشمندی در بخش های مختلف کسب کرد.
وی، در پایان ابراز امیدواری کرد: به برکت نام بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، مقاومت آحاد مردم، رشادت های شهدا و هدایت های حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) شاهد توفیق بیش از پیش کشورمان ایران باشیم."
انتظار این است فردی که ریاست یک مجموعه آکادمیک را بر عهده دارد " علمی " سخن گفته و می باید که گفته ها مستند و به روز باشند .
نخستین پرسش « صدای معلم » از حسین خنیفر آن است که ایشان بر پایه کدامین شواهد و مستندات حکم داده است که کشوری مانند آمریکا که بیشترین رشد اقتصادی در جهان را دارد هیچ دستاوردی نداشته است ؟
سایت بورس نیوز در این زمینه خبر می دهد : ( این جا )
" اقتصاد ایالات متحده آمریکا با وجود مشکلات و چالشهایی در سطح داخلی، هنوز یکی از بزرگترین اقتصادهای دنیا است. میزان تولید ناخالص داخلی این کشور در سال ۲۰۱۹ در حدود ۲۱ تریلیون دلار آمریکا پیشبینی میشود. اقتصاد آمریکا ۲۰ درصد از درآمد کلی جهانی است.
اقتصاد در آمریکا، کاملا توسعه یافته و مبتنی بر سیستمهای پیشرفته تکنولوژیک است. اقتصاد آمریکا تحت سیطره شرکتهای خدماتگرا است که در زمینههای مختلفی از جمله فناوری، خدمات مالی و سرمایهگذاری، بخش سلامت و خرده فروشی فعالیت میکنند.
شرکتهای بزرگ آمریکایی، نقشی تاثیرگذار در اقتصاد جهانی دارند. بیش از ۵۰ شرکت از شرکتهای Fortune Global 500 از کشور ایالات متحده آمریکا هستند .
اقتصاد آمریکا برای رشد ۲.۵ درصدی در سال ۲۰۱۹ و ۱.۷ درصدی در سال ۲۰۲۰ برنامهریزی شده است. "
و اما نکته مهم و پرسش مهم تر از " رئیس دانشگاه فرهنگیان " آن است که ایشان بر پایه کدامین شواهد و مستندات علمی ایران را جزء ده کشور آگاه سیاسی جهان ذکر می کند ؟
میزان " آگاهی " افراد یک جامعه نسبت مستقیمی با میزان و سرانه مطالعه دارد .
آماری که در سال قبل یعنی 1398 ارائه شده است ؛ کشور " هند " بیشترین آمار مطالعه را به خود اختصاص داده است .
" بر اساس تحقیقات انجام شده و آمار منتشر شده، هند به صورت هفتگی و به طور متوسط 10 ساعت و 42 دقیقه مطالعه دارد. در واقع هند با این میزان مطالعه در رتبه اول این لیست قرار گرفته است. باید اشاره کنیم که هند با سطح سواد پایین از مطالعه بسیار بالایی برخوردار است و این میزان مطالعه مردم این کشور روز به روز رو به افزایش است. این آمار نشان می دهد که هندی ها علاقه زیادی به مطالعه و به طور کلی خواندن دارند و روزانه ساعاتی از وقت خود را مشغول مطالعه هستند. " ( این جا )
لیست کشورهایی با بیشترین آمار مطالعه در جهان
" گاردین " در سال 2016 10 کشور از باسواد ترین کشورهای جهان را معرفی کرده است :
و اما نکته ی آخر تاکید رئیس دانشگاه فرهنگیان بر اعلام همبستگی دانشگاه فرهنگیان با جنبش نفس در آمریکا است .
حسام شیخ محمدی عضو اسبق شورای نظارت بر وضعیت صنفی-رفاهی دانشگاه فرهنگیان در یادداشتی در « صدای معلم » چنین می نویسد : ( این جا )
" اگرچه این دانشگاه در بخش عمدهای از بودجه خود وابسته به وزارت آموزش و پرورش است و در قوانین اجرایی و دانشگاهی زیرنظام وزارت علوم، تحقیقات و فناوری محسوب می شود و در واقع می بایست مورد حمایت هر دو وزارتخانه مهم کشور باشد، اما محروم تر از دانشگاه های وابسته به تنها وزارت عتف یا وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به گذران امور می پردازد.
مطالبات دانشجویی و کنش های صنفی نیز در این دانشگاه از چارچوبی خاص خارج نمی شود و به جهت وابستگی شغلی محصلین این دانشگاه به قوه مجریه یعنی تعهد ۸ ساله ایشان به وزارت آموزش و پرورش و رصد از سوی گزینش ادارات کل آموزش و پرورش استان ها ، امکان ابتکار عمل و رساندن صدای خویش را همچون دیگر دانشگاه ها نداشته و ندارند.
امید است متانت و وجهه معلمی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان مورد سوء استفاده مقامات و مسئولین قرار نگیرد و حقوق اولیه ای همچون امکان تشکل یابی و آزادی برابر با دانشجویان دانشگاههای دیگر ، امکان انتخاب پوشش و نه الزام یک نوع پوشش خاص ، مقررات رفت و آمد برابر با دیگر دانشگاه ها ، بهره مندی از برترین اساتید کشور همچون نظام های تربیت معلم برتر در دنیا ، و مهمتر از همه تخصیص سرانه غذایی و رفاهی به دانشجویان انسان ساز این دانشگاه ، به سرعت برقرار گردد. و در نهایت با به کارگیری پشتیبانی های فراسازمانی و استفاده از ظرفیت های کشور در رفع مشکل برخورداری دانشجومعلمان از فضاهای آموزشی، پژوهشی، ورزشی، خوابگاهی و غذاخوری در شان دانشجویان دانشگاه همت بگمارند و محدودیت تک جنسیتی بود نیز با ساخت مراکز جامع تربیت معلم در استان ها مرتفع گردد... "
پرسش مهم " صدای معلم " آن است که آیا دانشجو معلمان در این دانشگاه حتی بر اساس همان منشورهای تدوین شده در داخل دانشگاه و نیز منشور حقوق شهروندی ، در کمال آزادی و بدون ترس از سوی نهادهایی مانند گزینش ، حراست و... می توانند حرف های خود را در تریبون این دانشگاه و سایر رسانه ها بزنند ؟
آیا امکان " نفس کشیدن " برای منتقدان این دانشگاه فراهم است ؟
آیا آقای خنیفر بیانیه موهن و تهدید آمیز خود به عنوان رئیس دانشگاه فرهنگیان در مورد مکتوبات خدیجه گلینمقدم معاون مدیرکل آموزش و پژوهش این دانشگاه که در صفحه شحصی خود نوشته بود را فراموش کرده است ؟! ( این جا ) و ( این جا )
کسی که تحمل انتقاد یک شهروند آن هم در صفحه شخصی خود و نه در تریبون دانشگاه را ندارد ؛ چگونه می تواند با جنبشی در آن سوی مرزها اعلام همبستگی کند ؟
آیا این مواضع واقعا بر مبنای صداقت و واقعیت هستند ؟
این در حالی است که علی رغم محکومیت این عمل نزد حوزه عمومی و واکنش کنش گران نه رئیس دانشگاه فرهنگیان و نه هیات رئیسه بابت آن بیانیه هیچ گاه عذرخواهی نکردند ! ( این جا )
( به دستور شهردار واشنگتن شعار "زندگی سیاهان مهم است"( Black Lives Matter) در کف یکی از خیابان های اطراف کاخ سفید نوشته شد. )
پایان گزارش/
( صحنه ای از برخورد پلیس آمریکا با تظاهرکنندگان! )
گروه اخبار/
« محمود بهشتی لنگرودی » فعال صنفی و عضو کانون صنفی معلمان امروز دوشنبه 19 خرداد از زندان اوین به مرخصی آمد .
او به دلیل فعالیت های صنفی خود به ۵ سال حبس محکوم شده و از تاریخ ۲۱ شهریور ۹۶ به دلیل این حکم زندانی است. بهشتی از زمان تإسیس کانون صنفی معلمان ایران در سال ۱۳۷۸ عضو این کانون بوده و مدتی نیز سخنگوی این تشکل صنفی بوده است.
به گفته نزدیکان وی ؛ مرخصی ایشان متصل به آزادی است .
در حال حاضر ، « اسماعیل عبدی » ، « محمد حبیبی » و « نجات بهرامی » در زندان به سر می برند .
چندی پیش وزیر آموزش و پرورش در نشست رسانه ای با خبرنگاران و در پاسخ به پرسش و انتقاد « صدای معلم » گفت که حکم اخراج آقای حبیبی از آموزش و پرورش شکسته شده و اصلاح گردیده است . ( این جا )
پایان پیام/