« در میان اقلیت قرار داشتن حتی در اقلیتی تک نفری، نشان جهل و جنون نیست.
حقیقت در یک سو قرار دارد و کذب در سویی دیگر، اگر تو به تنهایی جانب حقیقت را بگیری و در سوی دیگر، در برابر تو، همه دنیا قرار داشته باشد تو دیوانه نیستی... »
جورج اورول
از کتاب "1984" »
در مراسم آغاز سال تحصیلی در دانشگاه فرهنگیان که گزارش آن در صدای معلم منتشر شد ( این جا ) ؛ در قسمتی از این نشست و البته در اثبات علت وجوبی و وجودی این دانشگاه برخی چهره های معروف نمایش داده شدند که فارغ التحصیلان دانشسراهای قدیم بودند .
چهره هایی مانند :
غلامحسین مصاحب ، سیداحمد فرید ، محمد جواد مشکور ، روح الله خالقی ، جعفر شعار ، حبیب یغمایی ، غلامحسین شکوهی که در یک بازه زمانی 100 ساله و به اندازه عمر دستگاه " تربیت معلم " از آن بیرون آمدند .
حال اگر به برون دادهای مراکز تربیت معلم پس از انقلاب اسلامی و نیز خروجی های دانشگاه فرهنگیان در دهه ی گذشته نگاهی بیفکنیم ؛ آیا چهره هایی به وزن " بالا " یافت خواهند شد ؟کرونا بحران وجود " معلم حرفه ای " را بیش از پیش در نظام آموزشی بیمار و بحران زده ایران عیان ساخت ... نشان داد که چگونه برخی و شاید بسیاری از معلمانی که از فیلترهای سخت و چند لایه گزینش و حراست عبور کرده اند ؛ چه آسان و با دست خویش اقتدار مدرسه را نابود کرده و با ایجاد ترس های غیرواقعی ؛ مدرسه را در افکار عمومی به " محل و منشا کرونا " تبدیل می کنند .
این وضعیت در مورد سایر چهره های کم تر معروف و اما تاثیرگذار در آموزش که تحت عنوان " چهره های تاریخی " در صدای معلم منتشر می شود نیز صادق است .
جالب است بدانیم برخی از این چهره های تاریخی که فارغ التحصیل از دارالمعلمین بوده اند توانسته اند منشا اثرات ماندگاری در حوزه دانشگاه شوند و شما مقایسه کنید وضعیت کنونی را که آموزش عالی خود را فراتر و بالاتر از آموزش و پرورش تصور می کند و این در همه عرصه ها و حتی حقوق و مزایا کاملا هویداست .
-" حسین شکویی " آموزگار که پس از سالها تلاش توانست رشتههای تاریخ و جغرافیا را در دانشگاهها از هم جدا کند و پیوند دانش جغرافیا را با مسائل اقتصادی و سیاسی آشکار سازدو نخستین اثرش "فلسفه جغرافیا" را نوشت . ( این جا )
- "کمالالدین جناب " فارغ التحصیل از دارالمعلمین تهران که اثر ماندگارش "مکانیک فیزیک" از کتابهای درسی دانشکده علوم را منتشر کرد که ۵۰ سال در دانشگاه تهران تدریس میشد. ( این جا )
این پرسشی است که باید مسئولان و به ویژه حامیان تئوریک و عملگرای این دانشگاه به آن پاسخ صریح و شفاف دهند .
اگر سیستم جذب و گزینش معلم در این 4 دهه مشکل داشته که قطعا دارد باید دید که چه افراد و نهادهایی و با چه ذهنیت و نگرشی ، " معلم " را به درون این سیستم " پمپاژ " کرده اند ؟
بدون وجود معلمانی مستعد ، باهوش ، خلاق و حرفه ای امید به اصلاحات آموزشی در ایران امکان پذیر نخواهد بود و بدون تعریف و تبیین مرکزی هوشمند و مستقل برای تعریف و احصای مهارت ها و صلاحیت های حرفه معلمی نمی توان نظام آموزشی پویا و پیشرو به عنوان " محور توسعه پایدار " متصور بود .
این مقدمه از آن جهت بیان شد که بدون طی این مقدمات و فرآیند واقعا نمی توان در آموزش و پرورش تغییری را انتظار کشید .
معلم ، موتور محرکه نظام آموزشی است . اگر معلم توان مند جذب این سیستم شده و در فرآیندهای آموزشی به معیارهای حرفه ای بودن دست یازد ، بحران آموزش به حد مساله تنزل یافته و می توان روی حل مساله و روش های آن بحث کرد .
در سلسله یادداشت ها و گزارش های پیشین به نکات و موضوعات فراوان و مهمی اشاره کرده ام اما آن چه باید در این جا به عنوان یک " مساله بزرگ " یاد کنم نقش " معلم " در طراحی فضای سازمانی با رویکرد " عامل " و تاثیرگذار در شکل گیری سیاست ها و خط مشی هایی است که بر این سیستم دیکته می شود و البته معلم " فعلی " نقشی " سترون " و " تقلید گر " در آن ایفا می کند .
در آخرین یادداشت با عنوان : " کرونا " بهانه ای بیش نیست ؛ " فرار از مدرسه " خود معلول است ! به برخی مسائل اشاره کردم . ( این جا )
به نکته مهمی اشاره گردید با عنوان :
" یادگیری مشارکتی "
یادگیری مشارکتی یک روش یادگیری نیست بلکه یک روش زندگیست .
یک اصل در میان اصول یادگیری مشارکتی وجود دارد به نام اصل سرنشینان یک کشتی مشترک.
توضیح آن این گونه است: دانش آموزان در جریان یادگیری های مشارکتی به یک باور راستین دست پیدا می کنند که همگی سر نشینان یک کشتی هستند، یا با هم به ساحل نجات می رسند یا همگی با هم غرق می شوند. » ( بهارک اعظمی - 1399 )
پرسش بنیادین آن است که نقش " معلمان " در یادگیری مشارکتی چگونه تعریف شده و تا چه میزان معلمان فعلی ما به آن باور دارند ؟
و اما پرسش راهبردی تر آن که معلمان ما چه نقشی در بنیان گذاری مفهوم " اقتدار " مدرسه و یا " بازیابی " آن ایفا کرده اند ؟
ورود کرونا به جامعه و مهم تر از آن تاثیرش بر مدرسه و آموزش و پرورش بسیاری از مسائل مکتوم و پنهان را آشکار کرد .
می توانم به جرات ادعا کنم تنها رسانه ای که از ابتدا مخالف " تعطیلی مدارس " و مدافع تمام عیار حفظ اقتدار و شان مدرسه بوده است صدای معلم است که به هیچ وجه چرخش موضع نداده و بر مسیر کارشناسی و علمی و مطابق با تجربیات علمی حرکت می کند .
کرونا بحران وجود " معلم حرفه ای " را بیش از پیش در نظام آموزشی بیمار و بحران زده ایران عیان ساخت ... نشان داد که چگونه برخی و شاید بسیاری از معلمانی که از فیلترهای سخت و چند لایه گزینش و حراست عبور کرده اند ؛ چه آسان و با دست خویش اقتدار مدرسه را نابود کرده و با ایجاد ترس های غیرواقعی ؛ مدرسه را در افکار عمومی به " محل و منشا کرونا " تبدیل می کنند .
معلمی که تصورش از " روز جهانی معلم " و آموزش و پرورش تطبیقی فقط در مقایسه حقوق خلاصه می شود غافل از آن که معلم اگر مطالبه گر و پرسشگر باشد می تواند جایگاه واقعی خود در هندسه آموزشی را به رخ جامعه بکشد به جای آن که همیشه و در موضع تدافعی و منفعلانه بخواهد برای جامعه اثبات کند که تعطیلاتش زیاد نیست و حقوقش مشروع .در این جا هم می گویند که اصلا مدارس یک سال دیگر هم تعطیل باشند ؛ چه اتفاقی می افتد ؟
تعطیلاتی که همچون چماقی در محافل ، منابر و مجالس و به کنایه بار او می کنند و بر استدلال ها و براهین او جز تمسخر و مضحکه چیز دیگری حواله نمی کنند .
معلمی که از " مدرسه " یک مرکز انتشار بیماری در افکار عمومی می سازد و با ارسال اخبار غیرواقعی مدرسه را جای غیرقابل اعتمادی نقاشی می کند چگونه می خواهد در فردای پس از کرونا ثابت کند که این گونه نیست و باید به مدرسه و ارکان و اسبابش اعتماد کرد ؟ ( 1 )
از نوع و وضعیت حضور مردم در عزاداری های محرم و پس از آن هجوم همین افراد به جاده ها برای ادای قضای مسافرت می شد پیش بینی کرد که سونامی ابتلا و فوت پس از فروکش کردن این تحرکات همه را درگیر خود خواهد کرد و متاسفانه چنین هم شد .
اما برخی آگاهانه و عامدانه و کثیری نیز بر اساس همان اصل " تقلید " و مسابقه برای " کسب محبوبیت " این ابتلائات و فوتی ها را که با بازگشایی مدارس مقارن گشت به حساب " مدرسه " تمام کردند و این واقعا ستم و ظلمی مضاعف برای دیوار کوتاه مدرسه و مظلومیت این سلول زنده آموزشی بود .
اگر سیستم جذب و گزینش معلم در این 4 دهه مشکل داشته که قطعا دارد باید دید که چه افراد و نهادهایی و با چه ذهنیت و نگرشی ، " معلم " را به درون این سیستم " پمپاژ " کرده اند ؟ هر کسی و هر جریانی در هر گوشه ای با افراشتن بیرق " حمایت از سلامت و جان " لگدی به سوی مدرسه پرتاب کرد تا در سایه فقدان و ضعف اقتدار وزیر آموزش و پرورش و تیم ناهماهنگ و چند صدا که بیشتر ماجرای " قوچعلی " را به ذهن متبادر می کرد ؛ 50 درصد مدارس باز به 10 درصد تقلیل یافت .
هر چند این فاتحان شجاع که زبان شان برای اعتراض در سایر موارد الکن و قاصر است و جرات نمی کنند در حوزه عمومی عملکرد حاکمیت را در این موارد به چالش بکشند و پرسش گری کنند ، عزم خود را جزم کرده تا مدرسه " نیمه جان " را به یک " جسد " تبدیل کرده و بر سر پیکرش سرود فتح و پیروزی بخوانند .
(در یک نمونه ؛ یکی از تشکل های معلمان در یکی از استان ها بیانیه ای برای صدای معلم ارسال کرد که در آن خواهان تعطیلی مدارس شده بود .
به ایشان گفتم چرا در مورد شرکت بی محابای مردم در عزاداری ها و یا موارد دیگر چیزی ننوشته اید .
وی در پاسخ گفت که در این مورد به صورت " محرمانه " قبلا با استانداری مکاتبه کرده اند ! )
و یا در یک نمونه بسیار مهم تر و کلان تر ؛ حدود شش ماه پس از اختصاص یک میلیارد یورو از صندوق توسعه ملی ایران برای مبارزه با کرونا، وزیر بهداشت از دریافت «سهم کوچکی» از آن خبر داد و یک مقام سازمان برنامه و بودجه در واکنش گفت «ارز صندوق توسعه ملی در دسترس نیست».
پس از آن که سعید نمکی اعلام کرد نمیداند بودجه مبارزه با کرونا را «برای کدام کار مهمتر گذاشتهاند»، خبرگزاری فارس به نقل از یک مقام ارشد در سازمان برنامه و بودجه نوشت «بانک مرکزی به دلیل آثار پولی که تبدیل یورو به ریال دارد، ملاحظاتی داشته و مخالف است. همچنین ارز صندوق توسعه ملی نیز در دسترس نیست».
کسی از این دوستان نمی پرسد چرا در این مورد ننوشتید و صدای خود را بلند نکردید و این که سهم مدرسه از این بودجه چقدر بوده است ؟
در این معرکه برخی جریان های صنفی و پوپولیست که راهبرد آن ها حتی پیش از کرونا بر " تعطیلی مدرسه " تعریف و استوار گشته و از نظر آنان مسیر احقاق مطالبات از این مسیر محقق می شود ، در بحران کرونا سنگ تمام گذاشتند هر چند می توان گفت که این تحرکات بیش از آن که دلسوزی برای مدرسه و جریان آموزش باشد بیشتر منبعث از " نفرت عمومی " است که در جامعه پراکنده شده و در این وانفسا ، خردورزی ، تدبیر و عقلانیت هم از سوی معترضان و هم از سوی حاکمیت " تعطیل " و به " لجبازی " سازمان یافته و تعطیل ناپذیر تغییر ماهیت داده است .
( در این مورد و به مناسبت روز جهانی معلم که در پیش است به تفصیل خواهم نوشت . )
مشکل و گره اصلی در جامعه ایرانی آن است که بسیاری و البته اکثریت هنوز فرق میان " مطالبه گری " و " لجبازی " را یا نمی دانند و یا خود را آغشته به " جهالت مرکب " نموده اند .
مطالبه گری فرآیندی آگاهانه و عقل مدار با اشراف بر منافع ملی و آگاهی طبقاتی است که نتیجه اش پرتاب جامعه به سوی " جلو " خواهد بود و اثرات آن نافع و بلند مدت .معلمی که از " مدرسه " یک مرکز انتشار بیماری در افکار عمومی می سازد و با ارسال اخبار غیرواقعی مدرسه را جای غیرقابل اعتمادی نقاشی می کند چگونه می خواهد در فردای پس از کرونا ثابت کند که این گونه نیست و باید به مدرسه و ارکان و اسبابش اعتماد کرد ؟
اما " لجبازی " که رویه ای مرسوم و دیرین در این کهن دیار است جریانی شخصی و خودمدار است که عاری از عنصر " عقلانیت " بوده و منافع شخصی را تعقیب می کند هر چند ممکن است در آینده جامعه را دچار فروپاشی هم بکند .
واقعا در دنیا کدام ملت مترقی و توسعه یافته را می توان یافت که از کانال " لجبازی " به مسیر توسعه دست یازیده باشد ؟
و جامعه ای که فرق این دو را تشخیص ندهد محکوم است به تکرار و تکرار و تکرار .
پیش تر نوشتیم که در تایوان که در رتبه های نخست مدارس برتر جهان و کیفیت آموزش قرار دارد در یک حرکت سراسری دانش آموزان را با آموزش مهارت های زندگی مانند آمادگی در برابر زلزله برای آینده تربیت می کنند . ( این جا )
در این جا هم می گویند که اصلا مدارس یک سال دیگر هم تعطیل باشند ؛ چه اتفاقی می افتد ؟
مدرسه ای که برای دانش آموزان نتواند آینده ای روشن را ترسیم کند همان به که تعطیل باشد .
البته اگر از این فرد مدعی سوال کنی که در غیاب مدرسه و تعطیلی آن ، حقوقی برقرار نخواهد بود و یا به اندازه زحمت و خلاقیت به تو دستمزد خواهند داد ؛آیا این مدعیان همچنان بر طبل تعطیلی مدارس خواهند نواخت ؟
واضعان توهم توطئه در برابر استدلال های صدای معلم برای سرپا نگهداشتن مدرسه این رسانه را به متهم به ارتباط با مافیا و رابطه پنهان با مراکز قدرت و... می کنند اما به نظر می رسد که این ها فهمی از فلسفه و روح تعلیم و تربیت و پداگوژی ندارند و عقلانی ترین کار این است که به جای تعطیل کردن مدارس به بهانه های مختلف ، سایه این اذهان علیل و تعطیل از سر نحیف مدرسه کم شود تا شاید با دمی تازه ، جانی دوباره یابد .
زمانی که در کلیپی ؛ آن آموزگار اهل کشور جنگ زده و مصیبت دیده سوریه را دیدم که چقدر عاشقانه و آگاهانه و با علاقه به حرفه معلمی با دانش آموزانش کلمات و جملاتی را همخوانی می کردند و در میانه آن همه خرابی 8 ساله هنوز کورسوی امید به " آینده " را با بچه ها تمرین می کند و چراغ کلاس را روشن نگاه داشته است به این رسیدم که یا چنین معلمانی می توان کشور را ساخت و بر ویرانه های جنگ و نابودی ، جامعه ای " از نو " ساخت .
جامعه ای که در مدرسه اش الفبای عشق و امید به آینده آموخته می شود و طلبکاری جای خود را به مسئولیت پذیری داده است . ( این جا )
( 1 )
پی نوشت 1:
خبرگزاری مهر از ابتلای ۳۹ دانش آموز در الشتر لرستان به کرونا خبر داد .
معاون آموزش و پرورش لرستان هم این گونه پاسخ داد :
هیچ گونه ارتباطی بین ابتلای دانش آموزان اعلام شده مبتلا به کرونابا بازگشایی مدارس وجود ندارد.
یک هفته بیشتر از بازگشایی مدارس نمیگذرد و در شهرستان سلسله نیز بازگشایی مدارس و آموزش حضوری به دانش آموزان از هفته گذشته به دلیل اعلام شرایط قرمز در این شهرستان در کمتر از ۱۰ درصد مدارس و آن هم به شکل حضور اختیاری دانشآموزان و با رعایت دقیق پروتکلهای بهداشتی انجام گرفته است.
در بحث نتایج اعلامی آزمایش تشخیص کرونا مورخ ۲۱ و ۲۲ شهریور از سوی شبکه بهداشت شهرستان سلسله در خصوص مثبت بودن ابتلاء ۱۸ دانش آموز، پس از بررسیها و پیگیریهای انجام گرفته از طریق مدیران مدارس مشخص شد که تنها یک نفر از دانش آموزان و آن هم در یکشنبه گذشته صرفاً جهت تحویل کتاب به مدرسه مراجعه کرده و نتیجه مثبت ابتلای ۲۱ دانشآموز دیگر به ویروس کرونا نیز قبل از بازگشایی مدارس به آنها اعلام شده است.
پی نوشت 2 :
* ابتلای ۱۶۳ دانش آموز و ۴۸ معلم اصفهانی به کرونا در دو هفته گذشته
خبرگزاری برنا :
« معاون درمان دانشگاه علوم پزشکي استان اصفهان: در دو هفته گذشته ۴۸ معلم گرفتار شده و ۱۸۳ معلم هم داراي اعضاي خانواده مبتلا بودند همچنین ۱۶۳ دانش آموز مبتلا شده اند و خانواده دو هزار و ۸۶۳ دانش آموز درگير کرونا هستند. »
خبرگزاری ایرنا:
معاون آموزش متوسطه و دبیر پروژه مهر ادارهکل آموزش و پرورش اصفهان گفت: کلاس های چهار شهرستان این استان به دلیل قرمز بودن شرایط کرونایی با یک هفته تاخیر و به صورت مجازی آغاز میشود.
بر اساس مصوبه ستاد کرونا اصفهان و وضعیت پرخطر کرونا در برخی شهرستانهای اصفهان، آغاز کلاسهای حضوری در مدارس نواحی ششگانه شهر اصفهان، خمینی شهر، فلاورجان و نجف آباد با یک هفته تأخیر آغاز میشود.
کلاسهای مدارس سایر نقاط استان بنا بر اعلام قبلی به صورت حضوری آغاز میشود.
در این هفته کلاس های چهار شهرستان یاد شده در تمامی پایه های تحصیلی به صورت مجازی برگزار می شود. »
نظرات بینندگان
آقا/ خانم دبیر .
پایدار باشید .
آقای رمضان پور
سپاس از شما .
اتفاقا نکته همین جاست !
آیا فقط " زور " ما به مدرسه می رسد ؟!
لااقل می توان برای مدرسه ، هزینه اجتماعی تولید نکرد اگر در جهت آبادی آن تلاش نمی کنیم .
پایدار باشید .
سلام
البته نظریه پردازی خودش یک " هنر " است !
پایدار باشید .
به غیر از نفر اول همه از چهره های سیاسی بوده اند که سواد و تحصص آنچنانی هم نداشته اند
فشار مقنعه؟ مگه مقنعه فشار داره؟ فشار حجاب؟ احتمالا بی حجابی بی فشاره؟
تحجر؟ سنگ بودن؟ جدی نبودن؟
عجب، هرکی بی حجابتره رئوفتره؟ اصلا ایندو با هم ربطی داره یا نداره و اگر داره چه جوری ربط داره؟ ربطش مرتبط به عواملی دیگر است؟
دوستی بن لادن و کلینتون و بن سلمان و ترامپ؟
تحصیلکرده کدوم دانشگاهی؟ بی فرهنگیان؟
ملکه نیمه شب دستور داد که به علت شیوع بیشتر کرونا در فصل رطوبت در ساعات و ایام افزایش رطوبت زنبورها حتی الامکان حق تردد نداشته و از ذخایر غسل میتوانند استفاده نمایند.
لازم به ذکر است قرار شد به جای ممنوعیت از تردد و نشان دادن پلیسها از رسانه زنبورها، در این زمینه اطلاع رسانی و فرهنگ سازی شود.
در ضمن بطور مفصل مقرر گردید، از انحصار تولید و رانت عرضه و لجام گسیختگی قیمتها جلوگیری شود.
در این جلسه پروتکلهای معقول آموزشی نیز تصویب شد.
لازم به توضیح است از فردا در سحرگاه ها در نمازخانه و مساجد محل زنبورها به دلیل آلودگی و کهنگی ماسکها، ماسک بطور رایگان و محدود و نظام مند توزیع خواهد.
تمهیداتی نیز برای تولید و برگشت قیمت الکل صورت گرفت.