صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه گزارش/

انتقاد صدای معلم از صدور احکام قضایی برای فعالان صنفی و معلمان استان خراسان شمالی

صدور احکام قضایی برای 7 نفر از  فعالان صنفی و معلمان استان خراسان شمالی و نیز اظهارات رئیس کل دادگستری استان خراسان شمالی پرسش ها و ابهامات فراوانی را برای جامعه فرهنگیان ایران ایجاد کرده است .

حجت‌الاسلام والمسلمین اسدالله جعفری با تشریح جزئیات پرونده انجمن صنفی معلمان گفته است :

 این افراد با سوء استفاده مالی اقدام به جمع‌آوری کمک برای زلزله‌زدگان کرده و مبالغ را در این ‌مورد خرج نکرده‌اند. اسناد این موارد ثابت شده و بررسی‌های لازم صورت گرفته و متوجه شدیم که این مبالغ تصاحب و به نفع شخص استفاده شده است.

این پرونده در مرحله بدوی است و محکومیتی که تا کنون قطعی شده، دو سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق برای توهین به افراد برای متهم ردیف اول و برای همدستان وی هم ۶ ماه حبس و شلاق و نفر سوم هم به دلیل فقد سابقه کیفری، حکم تعلیق تا سه سال گرفته است.

انتقاد صدای معلم از صدور احکام قضایی برای فعالان صنفی و معلمان استان خراسان شمالی

رئیس کل دادگستری استان خراسان شمالی با تشریح جزئیات دیگر این پرونده٬ ادامه می دهد : این بُعد پرونده ۷ متهم دارد. در بُعد دیگر پرونده، جرم امنیتی رخ داده است. تحریک به آشوب، تحصن٬ تظاهرات و درگیری از طریق فراخوان در فضای مجازی و حتی برنامه‌ریزی برای تسخیر برخی مکان‌های نظامی، به ‌دست آوردن سلاح و اقدام مسلحانه از اقرارات صریح این افراد است.

تمام اقدامات این افراد رصد شده و قاضی دادگاه انقلاب این رأی‌ها را در مرحله بدوی صادر کرده است. هنوز این آرا قطعی نیست. وکیل این پرونده کاملاٌ در جریان بوده و قانون را می‌داند و افراد می‌توانند در مرحله تجدید نطر دادخواهی کنند. افراد نباید در این مورد فرافکنی کنند.

هم از رأی و حکم دفاع می‌کنیم و هم از صادر کننده حکم دفاع کرده و دستگاه قضایی تحت تأثیر هیچ فرد، رسانه و جو سازی‌های رسانه‌های ضد انقلاب قرار نمی‌گیرد. "

فرهنگیان در سال های 96 و 97 در جهت اعتراض نسبت به مطالبات قانونی و صنفی خویش اقداماتی را که به صورت مسالمت آمیز بود انجام دادند . « صدای معلم » از وزیر آموزش و پرورش می خواهد تا از مسیرهای قانونی پی گیر وضعیت این معلمان باشد .

تجربیات حداقل 2 د هه اعتراضات صنفی معلمان بر " غیرسیاسی بودن " و " غیرجناحی بودن " آن ها تصریح و تاکید دارد .

این گونه اظهارات یک مقام قضایی برای بسیاری از معلمان قابل پذیرش نیست .

« علی عسکری » معاون پیشین حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش در  گفت و گو با صدای معلم در این مورد می گوید : ( این جا )

" مطالبات صنفی یک مطالبه معقول انسانی است. ما هم در جایگاه آنها باشیم مطالبه را خواهیم داشت. ما همیشه باید آن طرف میز را ببینیم. "

عسکری در بخش دیگری از این گفت و گو تصریح می کند :

" من می گویم افزون بر این آن چیزی که خیلی مهم است و شما باید دنبال کنید و ما و دولت و مجلس در چارچوب همان قانون شهروندی که فرمودید این است که ما مطالبات صنفی را در قانون بیاوریم و یک چارچوبی برایش تعریف کنیم که سیاسی برداشت نشود ، امنیتی برداشت نشود و حق هم به حق دار برسد . "

نخستین پرسش « صدای معلم » آن است که آیا آن گونه که معاون پیشین حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش تصریح می کند آیا خلاهای قانونی در مورد مطالبات صنفی احصا و یا تعریف شده است ؟

آیا می توان از این گونه اعتراضات صنفی که تفسیر موسعی از آن در جهت آسیب پذیر کردن امنیت و یا سیاسی کردن صورت می گیرد برداشت خاصی را معیار و ملاک نظر و عمل قرار داد ؟

آیا آن گونه که آقای عسکری می گوید مسئولان و مقامات قضایی نیز به مطالبات صنفی به عنوان مطالبات معقول انسانی می نگرند و مسائل این معلمان را که جنبه غیرشخصی داشته و سخن بسیاری از معلمان است را از آن سوی " میز " مشاهده و قبول دارند ؟

آیا مسئولان و مقامات در جهت احقاق حقوق مسلم قانونی در چارچوب قانون اساسی و آزادی های شهروندی و مدنی تلاش و اهتمام لازم را به عمل آورده اند ؟

پرسش مهم این رسانه از این مقام قضایی آن است که آیا واقعا در این گونه موارد تناسب " جرم و " مجازات " رعایت گردیده است ؟

آیا این مقامات وسایر مسئولان همان گونه که در مورد این گونه پرونده ها حساسیت های " ویژه " را به خرج می دهند در مورد سایر تجمعات و تحرکات که اکثرا سیاسی بوده و حتی معطوف به " منافع ملی " و " مصالح جامعه " نبوده و حتی در تضاد و تعارض با آن ها هستند پی گیر بوده و برخوردهای قانونی را انجام می دهند ؟

و اما بخش دیگر سخنان رئیس کل دادگستری استان خراسان شمالی در مورد اتهامات مالی است .

این فعالان صنفی در مورد اتهامات مالی می گویند :

" حمیدرضا رجایی ، سعید حق پرست و محمدرضا رمضانزاده در زمان زلزله استان کرمانشاه در آبان 96 حساب مشترکی برای کمک به زلزله زدگان افتتاح  و  مقداری کمک نقدی جمع آوری کردند. مجموع کمک جمع آوری شده کمی کمتر از 90 میلیون تومان بود که مطابق اسنادی  منتشر شده بیش از 87 میلیون تومان آن صرف خرید 8 کانکس برای ایجاد مدارس موقت و حمل به منطقه شده است.

مبلغ باقیمانده در حساب این سه نفر ،  دو میلیون  و سیصد و شصت و هشت هزار تومان بوده که ظاهرا همان را به حساب سوء استفاده مالی گذاشته اند . "

انتقاد صدای معلم از صدور احکام قضایی برای فعالان صنفی و معلمان استان خراسان شمالی

معلمان علی رغم تحمل سختی ها و رنج های فراوان که مهم ترین آن ها " تبعیض " است اما مخالف خشونت در همه ابعاد آن بوده و به اذعان مسئولان از سالم ترین و پاک دست ترین اقشار جامعه محسوب می شوند .

این اظهارات برای افکار عمومی معلمان قابل قبول و پذیرش نیست و افکار عمومی را جریحه دار کرده است .

« صدای معلم » از وزیر آموزش و پرورش می خواهد تا از مسیرهای قانونی پی گیر وضعیت این معلمان باشد .

پایان گزارش/


انتقاد صدای معلم از صدور احکام قضایی برای فعالان صنفی و معلمان استان خراسان شمالی

منتشرشده در گفت و شنود

گروه تشکل ها/

تشکیل شورای سازمان معلمان شهر ری و گزارش صدای معلم

امروز پنج شنبه صبح  نشست فرهنگیان شهر ری با موضوع " تشکیل شورای سازمان معلمان شهر ری " در مرکز آموزشی – فرهنگی شهر ری برگزار گردید .

در ابتدای این نشست ، « علی پورسلیمان » مدیر صدای معلم به ارائه دیدگاه های خویش در حوزه جامعه مدنی و نهادهای موثر آن یعنی " رسانه و تشکل " پرداخت .

پورسلیمان ضمن نقل قول از برخی سخنان مصطفی ملکیان و حسن قاضی مرادی خود انتقادی و فرآیند خودارزیابی ر ا لازمه اقتضائات جامعه امروز و به ویژه رسانه و تشکل دانست و تصریح کرد :

" اگر آموزش ما دچار چالش ها و آسیب های متعدد و فراوان است باید به دنبال " متعیرهای مستقل " باشیم و خیلی روی متغیر های وابسته نایستیم .

ما در این جامعه تجربه جنبش مشروطیت را داریم .

جنبشی که به بیش از 1000 سال دوران اقتدار ایلی پایان داد .

ترجیع بند و حرف اصلی و روح مستتر در این جنبش معطوف به " قانون " و روح آن بود .

اما چر ا پس از گذشت بیش از یک سده هنوز در جامعه رفتارهای ایلی و قبیله ای به عنوان هنجار و یا نرم مطرح است و حرف اول را می زند ؟

باید به این موضوع به صورت جدی اندیشید .

چرا هنوز به جامعه مدنی و حتی الفبای آن نرسیده ایم ؟

این جامعه مدنی توسط نهادهای مدنی بنا می شود .

در واقع اورلپ  ( Overlap ) دو حوزه شخصی و حکومتی و سیاسی ، نهادهای مدنی از جمله رسانه ها و تشکل ها هستند . "

در ادامه مدیر صدای معلم در فرآیند پرسش و پاسخ با فرهنگیان شهر ری شرکت کرد و به مدت بیش از 90 دقیقه به گفت و گو با همکاران پرداخت .

 در ادامه طاهره نقی ئی ، محمد داوری و برخی از اعضای شورای مرکزی سازمان معلمان ایران که هم زمان " نشست فصلی استان ها " را در همین مکان برگزار کرده بودند در نشست فرهنگیان حاضر شده و از حرکت مسئولانه معلمان برای تشکل پذیری و تشکل یابی تشکر و قدردانی به عمل آوردند .

دبیر کل سازمان معلمان ایران گفت :

" ما معلم هستیم . من معلم هستم . و ما به توسعه کشور فکر می کنیم . می دانیم خیلی از مسائلی که باید حل شود از مسیر " آموزش " باید سازمان دهی شود .

می ایستیم تا این تلاش عظیم را به سامان برسانیم .

می خواهیم آموزش های کشوری مان را فعال کنیم .

ما معلمان باید سطح آموزش و تعاملات کشوری مان را باید ارتقا دهیم .

اگر فرهنگیان جامعه ای این کار را نکنند و مخصوصا آن هایی که کار مدنی را انجام می دهند نمی توانند از وقتی که می گذارند در جهت " آموزش بهتر " بهره بگیرند .

نقی ئی در ادامه به واقعه ی مهمی در کشور که جریان " انتخابات " اتفاق افتاده اشاره کرد و ضمن انتقاد از رد صلاحیت های صورت گرفته آن را " پایان انتخابات " نامید .

ایشان تصریح کرد این نظر افراطی نیست و حاضریم از آن دفاع کنیم .

دبیر کل سازمان معلمان ایران گفت 160 کرسی از الان تکلیفش مشخص است حتی بدون رای !

تشکیل شورای سازمان معلمان شهر ری و گزارش صدای معلم

در 70 کرسی رقابت بین اصول گراهاست و ما احتمالا در 30 کرسی احتمال انتخاب داریم . این رد صلاحیت ها به معنای حذف یک جریان ریشه دار تاریخی ایران بوده و یک " فاجعه " محسوب می شود .

سپس « محمد داوری » به عنوان عضو و سخنگوی شورای مرکزی سازمان معلمان ایران از انگیزه و حرکت معلمان برای تشکیل یک نهاد مدنی تشکر و عنوان کرد :

موسسان پیشگامان هر جریانی هستند . یکی از این تحلیل گران می گفت ما در تاریخ معاصر مدیون یک بخشی از تاریخ هستیم که ایده " تاسیس " خیلی قوی بود .

نهادهای مختلف تاسیس شدند و شرکت های اقتصادی و جریانات اجتماعی مختلف تاسیس و این آغاز " مدنیت " بود .

بذرهای مدنیت کاشته شد . شما امروز با هر انگیزه و دلیلی امروز به این جا آمدید و زمانی که این جا را ترک می کنید خیلی متفاوت تر باشید از آن کسی که صبح این جا آمده و گفته چون فلانی از ما خواسته ، چون رابطه دوستی داریم برویم یعنی ما  احتمالا با  انگیزه خیلی کمی آمدیم .

شاید نمی دانستیم کجا می رویم و برای چه می رویم ولی حالا که آمده و مهم ترین بخش زندگی که همان " زمان " است را در اختیار این جا گذاشته که قابل جبران هم نیست تا این جا برای یک جریان جدی و برای یک مسئولیت مشترک و برای سرنوشت مشترک نرسیدید این را رها نکنید .

داوری ریشه بسیاری از مشکلات و ناهنجاری ها را در " فرهنگ " نهفته دانسته و تصریح اگر از توسعه متوازن حرف می زنیم باید سنگ بنای آن را سنگ بنای فرهنگی بگذاریم . یعنی توسعه فرهنگی و فرهنگ توسعه باید محور اصلی فعالیت های ما باشد .

در ادامه کاندیداهای عضویت در شورای منطقه شهر ری به معرفی خود پرداختند .

یکی از کاندیداها دانشجو معلم پردیس شهر ری بود که تازه وارد دانشگاه فرهنگیان شده است .

وی در گفت و گو با  « صدای معلم » شرکت خود در این تشکل را با انگیزه " مسئولیت پذیری " خوانده و گفت که با علاقه و انگیزه وارد حرفه معلمی شده است .

وی از جریان و فضای روزمره موجود در آموزش و پرورش انتقاد کرده و تصریح کرد که بسیاری از افراد و حتی معلمان باسابقه به جای آن که به من و جوان ها انگیزه بدهند ما را متاسفانه ناامید می کنند .

پاسخ من دانشجو معلم با 18 سال سن به این گونه معلمان آن است که اگر شما این حرفه را نمی شناختید و یا ازآینده آن بی خبر بودید چرا خودتان " معلم " شدید ؟!

تشکیل شورای سازمان معلمان شهر ری و گزارش صدای معلم

یکی از معلمان بازنشسسته با 31 سال سابقه که کاندید ورود به شورای منطقه بود در معرفی خویش و برنامه های خود گفت :

امیدوارم بتوانم گامی حتی کوچک در جریان پرورش تفکر نقادانه در آموزش و پرورش بردارم .

از گام یکم نمی توان به گام دهم رفت .

ما باید بتوانیم جریان تفکر انتقادی را به تدریج و گام به گام در آموزش و پرورش نهادینه کنیم .

 از نکات مهم در برگزاری این نشست آن بود که معلمان شرکت کننده اکثرا جوان و نزدیک به 70 درصد آن را " بانوان " تشکیل می دادند .

گزارش مشروح این نشست در صدای معلم منتشر خواهد گردید .

تشکیل شورای سازمان معلمان شهر ری و گزارش صدای معلم

تشکیل شورای سازمان معلمان شهر ری و گزارش صدای معلم

تشکیل شورای سازمان معلمان شهر ری و گزارش صدای معلم

تشکیل شورای سازمان معلمان شهر ری و گزارش صدای معلم

تشکیل شورای سازمان معلمان شهر ری و گزارش صدای معلم

تشکیل شورای سازمان معلمان شهر ری و گزارش صدای معلم

پایان گزارش/


تشکیل شورای سازمان معلمان شهر ری و گزارش صدای معلم

منتشرشده در گفت و شنود

گروه گزارش/

انتقاد صدای معلم از تغییرات کتاب های درسی  در آموزش و پرورش و تطهیر روسیه و پاسخ علی ذوعلم

امروز دوشنبه 14 بهمن نشست خبری حجت الاسلام والمسلمین علی ذوعلم با خبرنگاران در محل این سازمان برگزار گردید .

شاید ذوعلم از معدود مدیران ستادی در وزارت آموزش و پرورش است که به طور مرتب و منظم با رسانه ها نشست خبری برگزار می کند و هر چند در این مدت صدای معلم از بسیاری از پاسخ های ایشان با توجه به پرسش های خویش قانع نشده است اما این تعامل و پاسخ گویی در هر مرتبه و درجه ای قابل تامل و تقدیر است و می تواند سرمشق سایر مدیران در همه سطوح این وزارتخانه قرار گیرد .

رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی وزارت آموزش و پرورش در ابتدا گفت :

" از همکاران رسانه ای خیلی تشکر می کنیم .

دهه ی فجر را خدمت شما تبریک می گویم و امیدوارم که تلاش رسانه ای همکاران ما در جهت تثبیت و پیشبرد اهداف بلند و آرمان های بلند انقلاب اسلامی در کنار بقیه بخش های جامعه روز به روز قوی تر ، اثرگذارتر و جامع تر  شود و ما به عنوان یک سازمانی که رسالت بسیار بزرگی بر عهده ماست بتوانیم در خدمت ملت عزیزمان باشیم و آن اهداف و آرمان ها را دنبال کنیم .

تا لیست را بیاورند در این مدتی که در خدمت شما نبودیم یعنی از فاصله نشست قبلی تا این نشست مجلس شورای اسلامی مصوبه ای داشت در باب مکلف کردن وزارت آموزش و پرورش و وزارت تحقیقات و علوم برای گنجاندن توطئه ها و جنایات امریکا نسبت به ملت ما که این مصوبه توسط رئیس جمهور محترم ابلاغ شد و وزیر محترم آموزش و پرورش این را به ما ابلاغ کرد .

قبلا در کتاب های درسی به این مساله پرداخته شده اما این مصوبه و ابلاغیه دولت محترم برای ما یک وظیفه بیشتری ایجاد و ایجاب می کند که بتوانیم یک سرفصل های گویا و جامع و متقنی را در این زمینه در کتاب هایمان اضافه کنیم .

انتقاد صدای معلم از تغییرات کتاب های درسی  در آموزش و پرورش و تطهیر روسیه و پاسخ علی ذوعلم

فکر می کنم حداقل 10 عنوان از عناوین مهم جنایات و توظئه های آمریکا علیه کشور خودمان را اگر بخواهیم به حساب بیاوریم باید به آن بپردازیم که از نظر تاریخی شاید مهم ترین و اولینش خیانت به دکتر مصدق در سال 1331 است در مقابله ای که دولت ملی مصدق با شرکت نفت انگلیسی داشت و آمریکایی ها به او کمک نکردند ، به او وعده دادند اما به وعده ها عمل نکردند .

در مقابله با خود انقلاب اسلامی و حرکت مردم جنایات 25 ساله در کشور ما از سال 1332 تا سال 1357 که ده ها هزار مستشار آمریکایی با پولی که از ملت ما می گرفتند منافع آمریکا را تامین می کردند و دنبال می کردند و نمونه های زیادی هست که من از آن می گذرم .

در واقع دولت آمریکا موجب یک تاخیر حداقل نیم قرنه در پیشرفت کشور ما متناسب با تمدن ، تاریخ و فرهنگ و نگاه خودش داشت که گناه نابخشودنی است .

توطئه حمایت از شاه در برابر انقلاب که 2 سال به خاطر پشتیبانی غرب به ویژه رژیم ایالات متحده آمریکا پیروزی انقلاب اسلامی به تاخیر افتاد و نهایتا با حضور قاطع مردم آن ها مجبور شدند که عقب نشینی کنند .

توطئه تفرقه میان مسلمانان که همچنان استمرار دارد به انواع و اقسام مختلف . تفرقه بین شیعه و سنی . ایجاد یک گرایش سنی آمریکایی و شیعه انگلیسی .

تفرقه بین حوزه و دانشگاه . تفرقه بین روشنفکران و مردم . تفرقه بین دولت و ملت که همچنان این توطئه ها از طریق ابزارها و در قالب های بسیار پیچیده ای ادامه و استمرار دارد .

جنایت آمریکا در حمایت همه جانبه از صدام حسین برای حمله به کشور ما و 8 سال دوره دفاع مقدس که اگر حمایت سیاسی و حمایت نظامی و اطلاعاتی و اقتصادی آمریکا نبود قطعا این جنایت رخ  نمی داد .

توطئه حمایت از یک کشور جعلی و یک رژیم کودک کش به اسم رژیم صهیونیستی که بیش از 70 سال است در جهان اسلام این توطئه همچنان استمرار دارد و آخرین قدمی که این ها برداشتند طرحی بود که به نام " معامله قرن " مطرح کردند که به خاطر هوشیاری و بصیرتی که در جهان اسلام و امت اسلامی شکل گرفته این طرح متولد نشده دچار مرگ مغزی شد و از صحنه سیاسی جهان خارج شد و هنوز هم عکس العمل ها در برابر این طرح بسیار خام و خائنانه را مشاهده می کنیم .

جنایت آمریکا در توطئه تجزیه کشورمان اوائل بعد از انقلاب که بسیار خطرناک بود و با طراحی های مختلفی سعی می کردند که کشور عزیز و بزرگ ما را به چند پاره کوچک تقسیم کنند تا بتوانند آن لقمه های کوچک تر را ببلعند و در واقع از امتداد انقلاب اسلامی پیش گیری کنند .

یک توطئه بسیار فرهنگی و عمیق و حساب شده و طراحی شده که جذب مغزهای کشور ما و جوانان ما و تلاش برای هویت زدایی از ملت ما هست که این هم همچنان ادامه دارد .

توطئه آمریکا برای اسلام ستیزی . بدنام کردن اسلام . نشان دادن یک چهره متحجرانه و بسیار عقب مانده از اسلام ناب با ایجاد داعش و حمایت از کشورهای دست نشانده و حکام وابسته .

این ها در واقع یک فهرست اجمالی است .

آخرین آن هم که صرحا علیه کشور ما اقدام تروریستی بسیار خشنی را انجام دادند که ترور شهید بزرگوار سردار سلیمانی بود که آن را بر عهده گرفتند .

اتفاقی که در تاریخ جهان بی مانند وبی سابقه است .

از طرفی این توطئه ها پایان نیافته است و از طرف دیگر نشان می دهد که ملت ما ، کشور ما و جامعه ما در حال رشد و تعالی است و آن ها چاره ای برای حفظ منافع خودشان جز مقابله با ملت ما نمی بینند .

امیدواریم ایستادگی و مقابله ملت ما و به خصوص جوان های ما و جبهه فرهنگی ما ، معلمان ما ، دانش آموزان ما و اساتید ما بتواند این توطئه ها را خنثی کند و آن جایگاه شایسته ملت ما را در سطح جهانی تثبیت کند و ما بتوانیم یک زمانی بدون این مزاحمت ها و موانع واقعا آن مسیر پیشرفت و حرکت خودمان را در حدی بسیار سریع تر و عمیق تر دنبال کنیم .

پس از این سخنرانی  رسانه ها پرسش های خود را مطرح کردند .

« صدای معلم » از 5 پرسش توانست 4 تای آن ها را مطرح کند .

انتقاد صدای معلم از تغییرات کتاب های درسی  در آموزش و پرورش و تطهیر روسیه و پاسخ علی ذوعلم

مدیر صدای معلم ابتدا ضمن انتقاد از تغییر و نیز حذف برخی بخش های کتاب های درسی که با عملکرد کشور " روسیه " در مورد تاریخ کشور ایران مرتبط است پرداخت و چنین پرسش کرد :

-آیا تغییراتی در برخی کتابها اعمال شده است؟

آیا برخی تغییرات در محتوای کتابها، مانند گنجاندن اسناد سفارت آمریکا، بدون اطلاع مولفان کتابها صحت دارد ؟

 این کار توسط چه بخشی از سازمان انجام می شود؟

شنیده ایم حتی در متن کتاب تاریخ بدون اطلاع دکتر ولایتی دست برده اند.

در فارسی 2 پایه یازدهم مواردی از حذف بخشی از عملکرد  نادرست و تجاوزکارانه کشور روسیه را شاهد بوده ایم .

به عنوان مثال ؛ چاپ اول (۹۷-۹۶): «تبریز، این شهر کهن، مرکز فرماندهی خطَ مقدمِ دفاع در برابر دست‌درازی‌های همسایه‌ی شمالی ایران، یعنی روسیه بود.»

 چاپ جدید: حذف

و سایر موارد .

خودتان مستحضر هستید سیاست اصولی و تعریف شده جمهوری اسلامی ایران در بخش سیاست خارجی عبارت از " نه شرقی و نه غربی " است .

به نظر می رسد این تعادل و توازن بر اساس سیاست های تعریف شده باید رعایت شود و نباید با حذف تاریخ جهت گیری خاصی به نفع طرفین انجام شود ."

عدم ارائه پاسخ های منطقی در این مورد موجب گردید تا بار دیگر خبرنگار روزنامه " آفتاب یزد " این پرسش را به صورت جدی تر و مفصل تری مطرح کند .

این نشست رسانه ای با آن که به مدت 90 دقیقه  اطلاع رسانی شده بود اما در کم تر از 40 دقیقه به پایان رسید .

برخی از خبرنگاران که برای طرح پرسش ثبت نام کرده بودند زمانی که نوبت شان شد بیان کردند که قصد دارند پرسش ها را به صورت " خصوصی ( اختصاصی ) " مطرح کنند .

مشروح پرسش و پاسخ صدای معلم با علی ذوعلم رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی منتشر خواهد شد.

پایان گزارش/


انتقاد صدای معلم از تغییرات کتاب های درسی  در آموزش و پرورش و تطهیر روسیه و پاسخ علی ذوعلم

منتشرشده در گفت و شنود

گروه گزارش/

هنوز هیچ یک از مسئولان گزینش در وزارت آموزش و پرورش به گزارش متعدد صدای معلم در مورد عملکرد  " گزینش ها " پاسخی نداده اند . ( این جا ) و ( این جا )

در پایان این رسانه پرسش هایی مطرح کرده بود :

" دستاورد گزینش در 40 سال گذشته چه بوده است؟

آیا سیستم جذب کارمند از طریق گزینش سیاسی و اعتقادی داوطلبان موفق بوده است؟

آیا تربیت معلم حرفه ای اساسا با کارکرد نهاد گزینش و رویکردهای آن قابل جمع است ؟

معیارهایی که گزینش گران برای خود تعریف کرده اند چه نسبتی با " تفکر انتقادی " و " پرسشگری " دارند ؟

آیا نشست های که در ادارات آموزش و پرورش با صفت " تخصصی " برگزار می شوند واقعا تخصصی بوده و با معیارهای مدیریت علمی و رفتار سازمانی تجانس و سنخیت دارند ؟

با توجه به نقش بی بدیل نهاد گزینش و هسته های آن در تولید و فربه شدن آموزش و پرورش ایدئولوژیک ؛ آیا برنامه ای برای تحول واقعی و غیرشعاری در این وضعیت و پیروی از تجارب کشورهای توسعه یافته در امر جذب و تربیت معلم پیش بینی شده است ؟

آیا وقت تغییر معیارهای گزینش معلم نرسیده است؟

محمد حیدری ورجانی دبیر شاخه جوانان مجمع فرهنگیان ایران اسلامی و از دانش آموختگان دانشگاه شهید رجایی در یادداشتی از وضعیت گزینش دانشجو معلمان در آموزش و پرورش انتقاد کرده است .

« صدای معلم » همچنان آمادگی خود را برای انتشار پاسخ مسئولان اعلام می کند .

منتشرشده در یادداشت
چهارشنبه, 09 بهمن 1398 18:26

قانون گذار یا قانون گریز ؟!

دخالت نمایندگان مجلس در امور آموزش و پرورش

بر اساس اصول 71، 87 و 113 قانون اساسی، نمایندگان مجلس شورای اسلامی دو وظیفه قانون گذاری و نظارت بر حسن اجرای آن را بر عهده دارند، وظایفی که به صراحت بحث تفکیک قوا را مطرح می کند و به صورت مستقیم هرگونه دخالت در امور اجرایی دولت از سوی نمایندگان مجلس را خلاف قانون می داند به این معنا که هیچ نماینده ای حق سفارش و یا رد شخصیت ها را برای اعمال انتصابات گوناگون ندارد مگر آن که از وی به عنوان یک مشاور استعلام شود و نماینده، شخصی را با رزومه مناسب به مراجع ذیربط معرفی کند.

حال با توجه به اصول یاد شده دونوع نماینده را می شود تعریف کرد :

نماینده ی قانون مدار:

نماینده ای که بدون فشارهای سیاسی به عنوان یک مشاور می تواند اصلح ترین فرد را با توجه به کارنامه ی عملی به دستگاههای اجرایی معرفی کند و شایسته سالار است.


نماینده ی قانون گریز :

که با وارد کردن فشارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بر یک سازمان سعی بر ایجاد تغییرات در آن مجموعه دارد تا شخصی که به وی نزدیک است را وارد آن سازمان یا اداره کند.
بدون شک یکی از وظایف اصلی نمایندگان مردم، نظارت بر عملکرد مدیران است ؛ حال در بین مدیران اجرایی شهرستان دلفان کارنامه ی عملی دستگاه آموزش و پرورش و وجود نیروهای جهادی که پاهایشان مناطق صعب العبور را لمس کرده است و دستانشان دست خیرین را به مهر فشرده است در راهروهای اداره کل مورد بی مهری قرار می گیرد و فشارهای سیاسی قانون گریزان که عملا نشان می دهند اصول قانون اساسی برایشان بیگانه است چهره ی پر از امید دستگاه تعلیم و تربیت دلفان را مشوش گردانده است .

دخالت نمایندگان مجلس در امور آموزش و پرورش

 آری ! تا بوده همین بوده دستگاه تعلیم و تربیت جولانگاه ویژه ای برای تشویق و تنبیه حامیان و مخالفان وکلای ملت بوده است اما این بار بیرق عدالت برافراشتن و نه گفتن قاطع به معاملات متعفن سیاسیون عرصه را بر قانون گریزان چنان تنگ گردانیده که پله پله تا ملاقات وزیر رفته اند تا شاید پیچ و خم راهروهای آموزش و پرورش برایشان هموار گردد.

دستهای پر از صداقت و عملگرا بودن دستگاه کنونی با مدیریت جهادی دست عده ای را خالی گذاشته است چنان که جز بر سر کوبیدن مجالی برایشان نیست و رخش از کمین نا برادران گریخته است.

جالب است ٰمخاطبان ارجمند بدانند  افراد غرض ورز و کسانی که تیرشان به سنگ خورده  و وعده و وعیدهایشان به هواداران معطل مانده ، از هیچ تلاشی  برا بازماندن آموزش و پرورش از مسیر اصلی، کوتاهی نکرده و  به انحاء مختلف بر سر راه کشتی متلاطم تعلیم و تربیت ، دست اندازهای گوناگون ایجاد کرده اند و همچنان از بد اندیشی و کج خلقی خود دست برنداشته و در حالیکه نفس های پایانی خود را می کشند، به دنبال استعمار مطلق آموزش و پرورشند

متاسفانه دخالت یدک کشان نام قانون گذار که قانون گریزی را عملا در راهروهای سیاست جار زده اند در عزل و نصب‌ها و توصیه‌های استخدامی، دستشان را در اصلی ترین وظیفه خود یعنی نظارت، می بندد.
به امیدی که رسد روزی که در سایه عدل گرگ گوید ندریم ...


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

دخالت نمایندگان مجلس در امور آموزش و پرورش

منتشرشده در یادداشت

نقدی بر عملکرد سازمان دانش آموزی و خبرگزاری پانا

نام خبرگزاری پانا (PANA) مخفف عبارت Pupils Association News Agency به معنای "خبرگزاری انجمن دانش‌‌آموزان"  است .  صاحب امتیاز این موسسه ، سازمان دانش آموزی وابسته به وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران است. کار این خبر گزاری بر اساس آنچه که در سایت خبرگزاری درج شده است : 

1- پوشش اخبار حوزه دانش‌آموزی و آموزش و پرورش.  من دقیقا نمی دانم که خبرگزاری پانا با تشکیلات استانی چند پرسنل و چه امکاناتی دارد اما می دانم که اداره سایتی مانند سایت این خبرگزاری نیاز به هزینه چندانی ندارد و برخی سایت های شخصی از جهت اخبار و گزارش غنی تر از سایت خبرگزاری پانا هستند.

2-  نگاه تحليلي و آسيب‌شناسانه به مسائل ايران 

3- کمک به آموزش دانش آموزان برای کار خبرنگاری است.

سازمان دانش آموزی در سال 78 تاسیس شد. احتمالا هدف از ایجاد آن پر کردن جای خالی سازمان پیشاهنگی بود که در سال 61 با رای مجلس شورای اسلامی منحل شد.

با نگاهی به سایت خبرگزاری پانا در می یابیم که این آژانس در پوشش اخبار واقعی دانش آموزی و نگاه تحلیلی و آسیب شناسانه به مسایل ایران موفق نبوده است.

تیترهای صفحه اول این سایت مانند همه سایت های دیگر دولتی است. در مورد کمک به دانش آموزان برای کار خبرنگاری قطعا آمارهای پانا حاکی از تربیت چند هزار دانش آموز- خبرنگار در سطح کشور است. اما راستی آزمایی این آمار قطعا نیاز به اطلاعات جزیی دارد از جمله اسامی اساتید برگزار کننده کلاس ها ، تعداد ساعات آموزش، محتوای آموزش و.... به نظر من این آمارها مثل آمارهای دیگر معاونت پرورشی تبلیغاتی و فاقد اعتبار است، مگر اینکه خبرگزاری پانا جزییات این آموزش ها را اعلام کند.

 

گفتم که احتمالا هدف از تاسیس سازمان دانش آموزی پر کردن جای خالی سازمان پیش آهنگی بوده است. سازمان پیش‌آهنگی که در سال 1304 شمسی در ایران تاسیس شد، می‌کوشید تا نوجوانان ایرانی را با مهارت‌های گوناگون آشنا کند از جمله : " کوهنوردی ، جنگل نوردی ، نحوه برپایی اردو ، بهداشت فردی و عمومی ، آشنایی با قوانین راهنمایی و رانندگی، کاردستی، بازی و نقاشی، حرکات ورزشی، کمک‌های اولیه، سرود و آداب معاشرت، شعر، استفاده از طناب و انواع گره ها ، بستن دو چوب، روشن کردن آتش ، عبور از رودخانه ، کار های گروهی و.... "  البته در رژیم سابق هم از پیشاهنگی سوء استفاده سیاسی مانند رژه در جشن تولد شاه (چهارم آبان ) می شد اما این استفاده مقطعی بود.

 نقدی بر عملکرد سازمان دانش آموزی و خبرگزاری پانا

اساسنامه سازمان دانش آموزی یک متن عمدتا عقیدتی – سیاسی  است که در آن اهداف حرفه ای سازمان تحت الشعاع عبارت پردازی های سیاسی – عقیدتی مانند : ...کمالات انسانی براساس تعالیم عالیه اسلام ناب محمدی (ص) ، بسط مشارکت فعال دانش‌آموزان در عرصه‌های مختلف انقلاب و پاسداری از حریم ولایت و قانون اساسی و... قرار گرفته است. یکی از مشکلات کشور  وجود دستگاه ها و نهادهای موازی با عملکرد تقریبا یکسان اما بودجه و تشکیلات جداگانه است. در واقع عملکرد سازمان دانش آموزی با عملکرد تشکیلات بسیج دانش آموزی و اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزی و بخش های دیگر معاونت پرورشی و حتی فعالیت های عادی مدارس  همپوشانی دارد.  

 نقدی بر عملکرد سازمان دانش آموزی و خبرگزاری پانا

در کشوری که  سانسور و عدم امنیت روزنامه نگاران و فیلترینگ فضای مجازی عرصه را برای گردش آزاد اطلاعات تنگ کرده است افزایش تعداد خبرگزاری های وابسته به دولت (ایران و ایرنا و پانا و... ) و خبرگزاری ها و سایت های متعدد وابسته به نهادهای غیردولتی از جمله سپاه (تسنیم و فارس و...) و شهرداری و ...  کمکی به گردش آزاد اطلاعات نمی کند. تفاوت اینها در  وابستگی آنها به این یا آن نهاد و  تبلیغات به نفع  این یا آن نهاد و جناح حکومتی و تخریب همدیگر و دعواهای ساختگی  است. در واقع نهادهای مختلف از رسانه به عنوان ابزار تبلیغات علیه رقبا  استفاده می کنند. روزنامه های به ظاهر مستقل هم به عنوان  ارگان شخصیت ها و احزاب برای فصل انتخابات کاربرد دارند و معمولا به کپی برداری و ترجمه و یادداشت روی می آورند. در این میان خبرگزاری پانا هم زایده ای بر روابط عمومی وزارتخانه است.

 این آژانس در پوشش اخبار واقعی دانش آموزی و نگاه تحلیلی و آسیب شناسانه به مسایل ایران موفق نبوده است.

آموزش و پرورش ما با کثرت ماموریت ها و وظایف غیر مرتبط مواجه است که قدرت حرکت را از آن سلب کرده است. ماموریت های غیر مرتبط، آموزش و پرورش را از انجام وظایف اصلی خود باز می داردو باعث اتلاف بودجه و انرژی و نیروی انسانی در جهت هایی می شود که به ماموریت آموزش و پرورش ربط مستقیم ندارد. من قبلا هم نوشته ام که آموزش و پرورش بخش هایی از وظایف بیش از 10 نهاد و سازمان و وزارتخانه از جمله حوزه علمیه،  سازمان تبلیغات اسلامی،  وزارت مسکن ،  وزارت بهداشت ، سپاه پاسداران، شهرداری و.... را عهده دار است. آموزش و پرورش باید سبکبار شود.

بسیج دانش آموزی ، اتحادیه  انجمن های اسلامی دانش آموزان، سازمان دانش آموزی، بسیج معلمان نباید تعطیل شوند ، بلکه بندناف آنها با بودجه وزارت و تشکیلات اداری باید قطع و دفاتر آنها به خارج از ادارات و مدارس منتقل شود و حضور در آنها داوطلبانه و بدون رانت دولتی باشد.   

به بحث اصلی یعنی سازمان دانش آموزی برگردیم. ماده 14 اساسنامه سازمان دانش آموزی  استفاده از کمکهای مستمر دولت متناسب با رشد فعالیت و برنامه‌های سازمان را مجاز شمرده است . در تبصره همین ماده آمده است : " بخشی از نیروهای مورد نیاز سازمان از طریق مأمور نمودن کارکنان وزارت آموزش و پرورش و سایر دستگاههای دولتی تأمین خواهد شد. منابع‌ پرداخت حقوق و مزایای این گونه کارکنان از محل بودجه دستگاههای دولتی مربوط و به عنوان بخشی از کمک دولت به سازمان منظور و تأمین خواهد‌شد." همین تبصره راه را برای گسترش بی حساب تشکیلات این گونه نهادها که در اصل نهاد عمومی غیر وابسته به دولت هستند باز می کند. مثل همه نهادهای دولتی برای انجام کاری که در بخش خصوصی از یک نفر بر می آید ، چهار نفر مامور می شوند و کار را به بدترین نحو انجام می دهند و نهایتا کار نیمه تمام می ماند.

 

در سازمان دانش آموزی و زیرمجموعه های آن هیچ محدودیتی برای گسترش چارت سازمان وجود ندارد. افراد مامور می شوند و وزارتخانه حقوق آنها را می پردازد. همین دست و دلبازی  عامل اصلی ناکارآمدی سازمان دانش آموزی و موسسات وابسته به آن مانند خبرگزاری دانش آموزان است. علاوه بر تشکیلات ستادی در هرمرکز استان،  سازمان حداقل 8 کمیته دارد. هر کمیته چند عضو دارد را نمی دانم. وقتی هزینه را دولت می دهد و پشت بندش هم ماموریت ایدئولوژیک- سیاسی است  .کسی جرات مخالفت با گسترش این نهادها را ندارد و این نهادها به بهشت تنبل ها و از زیرکار در روها تبدیل می شود.

برون سپاری یکی از سیاست های آموزش و پرورش است که معمولا در مورد مدارس مناطق محروم اجرا می شود.  حالا که نمی توانید موسسات اضافی را منحل کنید لااقل موسساتی مانند خبرگزاری پانا را برون سپاری کنید. من مطمئنم که با هزینه بسیار کمتر در حد ده درصد هزینه های فعلی می توان پانا را با کیفیتی بالاتر اداره کرد. چرا برون سپاری را فقط در مدارس اجرا می کنید؟

 نقدی بر عملکرد سازمان دانش آموزی و خبرگزاری پانا

استفاده سیاسی - تبلیغاتی دولت ها از این موسسات تبلیغاتی ناپایدارو موقتی است. دیروز در خدمت دولت احمدی نژاد بودند و امروز در خدمت دولت روحانی هستند و فردا هم در خدمت دولت دیگری .

بنابر این اگر یک دولت نگاه استراتژیک داشته باشد سعی می کند که این موسسات را که فایده ای جز اتلاف بودجه و امکانات ندارند را منحل یا برون سپاری کند. وقتی هزینه را دولت می دهد و پشت بندش هم ماموریت ایدئولوژیک- سیاسی است  .کسی جرات مخالفت با گسترش این نهادها را ندارد و این نهادها به بهشت تنبل ها و از زیرکار در روها تبدیل می شود.

من دقیقا نمی دانم که خبرگزاری پانا با تشکیلات استانی چند پرسنل و چه امکاناتی دارد اما می دانم که اداره سایتی مانند سایت این خبرگزاری نیاز به هزینه چندانی ندارد و برخی سایت های شخصی از جهت اخبار و گزارش غنی تر از سایت خبرگزاری پانا هستند.

سایر فعالیت های این موسسه مانند تربیت دانش آموز - خبرنگار هم نیاز به فکت معتبر دارد. به نظر من وزیری موفق است که با جرئت بایستد و بگوید آموزش و پرورش باید سبکبار شود و زیر بار وظایف تحمیلی نرود.

گروه خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش


نقدی بر عملکرد سازمان دانش آموزی و خبرگزاری پانا

منتشرشده در یادداشت

مشارکت در آموزش و پرورش و نقدگریزی نیروهای ستادی و اداریمشاركت كاركنان و گروه های هدف در برنامه هاي هر سازمان ، نقش به سزايي در مديريت آگاهانه و واقع بينانه آن سازمان داشته و مراقبت بر نحوه ي انجام امور توسط خود كارمندان (به ویژه کارکنان نخبه و صاحب نظری كه بيش ترين صلاحيت را در اين خصوص دارند ) كمك شاياني به شناسايي نقاط قوت و ضعف آن سازمان خواهدنمود، البته خود موضوع اعتقاد و باور به مشارکت کارکنان در برنامه های سازمان و دغدغه مدیریت آگاهانه و واقع بینانه داشتن؛ نقطه قوت و عدم به کاربستن و عملیاتی نمودن همین موضوع نقطه ضعف مدیریت یک سازمان است.
معمولاً مدیران ستادی آموزش و پرورش در گفتار و حرف؛ مشارکت و همفکری معلمان، تشکل های معلمان ،کارکنان ستادی و اولیاء و دانش آموزان را فرصت قلمداد نموده و  ترغیب به مشارکت و ارائه نقطه نظرات می نمایند، اما در عمل مشارکت به معنای واقعی کلمه جایی در بخش ستادی و تصمیم سازی و تصمیم گیری آموزش و پرورش ندارد...و علی رغم نهادینه شدن رویکرد تابع گزینی به جای نخبه گزینی در جایگاه های حساس تصمیم سازی و مدیریت ستادی، فرصت و امکانی هم جهت  مشارکت در همفکری و همیاری از سوی سایر ذینفعان در بهبود وضعیت سازمان در آموزش و پرورش وجود ندارد...
و حتی فرصت های اندکی هم که برای ارائه نظر و انتقاد در بخش های ستادی از طریق صندوق ارائه نظرات و پیشنهادات  تعریف شده، در عمل کارایی لازم را ندارد چرا که فضای  غالب سیستم ستادی آموزش و پرورش همچنان مخالف نقد است؛ صندوق های ارتباط با مدیران و مسوولین اعم از وزیر، مدیرکل، مسوولین حراست/ بازرسی/ تخلفات اداری و...در بخش های ستادی عمدتاً در  نقاطی نصب شده است که یا در معرض دیدگان همگان قرار دارد و یا در مقابل دوربین های مدار بسته متعدد قرار دارد و را ههای ارتباطی با وزیر و  مدیرکل و حراست و بازرسی و تخلفات و سایر بخش ها در فضای مجازی یا وجود ندارد و یا نیاز به ارائه و ثبت مشخصات و هویت افراد است که به دلیل فقدان امنیت بعد از بیان حس ناامنی را القاء می کند و معدود دریچه هایی هم که در فضای مجازی جهت ارتباط با مدیران کلان طراحی شده و حتی خروجی همین صندوق ها هم ،اساساً سالی یکبار هم مورد بررسی و مطالعه قرار نمی گیرد و مشکل دیگر آنکه علی رغم وجود بخش های متعدد جهت نظارت و بازرسی امور و پاسخگویی به شکایات و صیانت از حقوق شهروندی و حراست از ارزش ها و مقابله با تخلفات اداری، در عمل آنچه ملاک و معیار قرار  می گیرد اراده ی متولیان و مدیران جهت بررسی و احقاق حق و یا اساساً مسکوت گذاشتن و پیگیری نکردن یک موضوع است، و در این وضعیت که حتی شکایات منطقی و درخواست احقاق حق کارکنان یک سازمان ترتیب اثر داده نمی شود!! کارکنان نخبه و صاحب نظر بخش های ستادی و یا همکاران صف و یا دانش آموزان و اولیاء ایشان چگونه می توانند به موثر بودن مشارکت خود در ارائه نقطه نظرات و یا نقد و بررسی وضعیت موجود سازمان امیدوار باشند؟!
از آنجایی که تخریب و تخطئه و پرونده سازی برای اشخاص در جامعه ی ما قائم به مستندات و دلایل محکمه پسند نیست و با ارسال یک گزارش مغرضانه کاذب هم می توان برای هرکسی پرونده سازی نمود و هر اتهامی را  بدون سند و مدرک متوجه دیگری نمود،افراد ناپرهیزکار به راحتی متوانند با آبرو حیثیت افراد بازی کنند یا مسیر موفقیت های اجتماعی وی را تحت الشعاع قرار دهند...!و از این روست که در این فضا قاعدتاً هرکسی که حرکت کند،سنگ بیشتری می خورد و یا در مرداب بیشتر فرو می رود و فضا جهت رشد افراد ساکن و ایستا بیشتر فراهم می شود...چون حرکتی نمی کنند که سنگی بخورند و یا در مرداب فرو بروند...

مشارکت در آموزش و پرورش و نقدگریزی نیروهای ستادی و اداری

رصد های دائمی فضای مجازی و حتی کامنت های مطالب مندرج در فضای مجازی از سوی (برخی از افراد تنگ نظر) به منظور پرونده سازی برای همکارانی که کوچکترین نقدی نسبت به رویکردهای سازمان محل فعالیت خود دارند از جمله مواردی است که متاسفانه خسارت های زیادی را به همکاران منتقد و صاحب نظری که نقد آنها صرفاً عملکرد مدیران و رویکردهای مدیران سیستم آموزش و پرورش است ایجاد نموده است، و عداوت و کینه ای را نسبت به ایشان ایجاد نموده است که منجر به ایجاد خسران در مسیر ارتقای شغلی ایشان و یا فعالیت های اجتماعی آنها شده است ؛ به عنوان مثال در یک مورد ،مسوول حراست یکی از استان ها،نامه ی استعلام اطلاعات گزینه ی مد نظر مدیرکل جهت انتصاب به عنوان مشاور اجرایی را به دلیل بغض و کینه ای که نسبت به آن همکار صاحب قلم و منتقد برخی رویکردهای مدیران همسو با آن فرد مسوول حراست داشته است،اساساً به مراجع مربوطه ارسال ننموده و متاسفانه به حیثیت و حق ارتقای شغلی همکار صاحب قلم و منتقد لطمه وارد نموده است و علی رغم مشخص شدن موضوع، پس از شکایت همکار آسیب دیده،نه تنها با فرد خطاکار برخوردی انجام نشده، بلکه هیچ احقاق حقی هم تاکنون انجام نشده است و هیچ  موقعیت مدنظر دیگر به همکار مذکور اعاده نشده علی رغم شفاف سازی انجام شده!
با اینگونه رویکردها در سیستم آموزش و پرورش،نه تنها باید از مشارکت فکری نخبگان و صاحب نظران صرف نظر کرد،بلکه وظیفه امر به معروف و نهی ازمنکر که از تکالیف دینی موکد است را هم باید مورد احتیاط قرار داد تا آمر به معروف و ناهی از منکر آماج صدمات برخی افراد ناپرهیزکاری که به دلیل قرار گرفتن در یک بخشی همانند حراست،گزینش، تخلفات اداری امکان صدمه زدن و پرونده سازی برای منتقدین خود دارند،قرار نگیرد، به ویژه آنکه پرونده سازی ها عمدتاً بر اساس گزارش های مغرضانه که قابل اثبات نیست،تولید می شود و نه بر اساس مستندات محکمه پسند و غیرقابل انکار و دفاع!! با این وضعیت و فقدان جایگاه حقوق شهروندی در سیستم ستادی  آموزش و پرورش و شعار زدگی مدیران کلان این نهاد!! آنچه درسیستم ستادی آموزش و پرورش به جایی نرسد،فریاد است...و اگر مقصود از مشارکت صرفاً مشارکت در اجرای منویات مدیران بالادستی و جلب مشارکت های مادی و سخت افزاری است که به نظر این دستار کهنه و ژنده ی اینگونه مشارکت نمودن را هم  به سیاق داستان جالب عطار در مثنوی مصیبت نامه باید به  عمید نیشابور یا همان تصمیم سازان و تصمیم گیران محدود سیستم آموزش و پرورش ارزانی داشت و با این وضعیت نمی شود انتظار مشارکت از ذینفعان سیستم آموزش و پرورش داشت... یکی از دلایل  رکود حاکم بر وضعیت انجمن های اولیاء و مربیان عدم بهره بردای از ظرفیت مدیران آشنا به الفبای مشارکت و ظرفیت های مردمی است و ترجیح مدیران آموزش و پرورش به جای نخبه گزینی و به کارگیری مدیران متخصص در این عرصه و فعال نمودن ظرفیت مردمی انجمن اولیاء و مربیان ،به کارگیری افراد پیگیر جمع آوری اعانات بوده است .

مشارکت در آموزش و پرورش و نقدگریزی نیروهای ستادی و اداری

به نظر می رسد که مقصود مدیران آموزش و پرورش از مشارکت همان مشایعت و پیروی نمودن باشد از آنچه آنها مدنظر دارند جهت اجرا و لاغیر...
مانع دیگری که به صورت مشخص مانع از مشارکت کارکنان در بخش های ستادی می شود این است که همچنان در بسیاری از امور مهم و در بسیاری از تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها کار دست کاردان نیست؛ و ملاک و معیار شایسته ای جهت ارجح دانستن افراد جهت محول نمودن سکان تصمیم گیری و راهبری در مناطق و معاونت ها و ادارات داخلی سازمان وجود ندارد؛ مدیریت منابع انسانی نقش به سزایی در تحقق اقتصاد مقاومتی دارد و این تفکر نقطه قوت است اما عدم عملیاتی نمودن همین موضوع در حوزه ی اجراء و ارجح دانستن مصالح و سلایق و روابط و آشنایی ها و دلجویی ها و بده بستان ها  بر شایستگی ها و نخبگی ها و رزومه ها و تجربیات مرتبط در عرصه های مدیریتی ادارات و مناطق خود نقطه ی ضعف است و نادیده گرفتن توانمندی ها و تجربیات و سوابق همکاران در عرصه های مدیریتی و عرصه های فرهنگی اجتماعی و عدم بهره برداری از این ظرفیت ها در جای خود،مانع دیگری است که منجر به بی تفاوتی و دلسردی کارکنان شایسته می شود و آنها از مشارکت در بهبود وضعیت سازمان دور می کند.
به عنوان مثال یکی از دلایل  رکود حاکم بر وضعیت انجمن های اولیاء و مربیان عدم بهره بردای از ظرفیت مدیران آشنا به الفبای مشارکت و ظرفیت های مردمی است و ترجیح مدیران آموزش و پرورش به جای نخبه گزینی و به کارگیری مدیران متخصص در این عرصه و فعال نمودن ظرفیت مردمی انجمن اولیاء و مربیان ،به کارگیری افراد پیگیر جمع آوری اعانات بوده است و قاعدتاً مشارکت اولیاء در آموزش و پرورش به مشارکت مالی و سخت افزاری محدود شده است و یا ظرفیت های مشورتی در اختیار مدیران کل آموزش و پرورش به جای تخصیص به افراد خوشفکر و دارای توانمندی مشورتی به دلیل عدم باور به موضوع مشورت به جایگاهی جهت دلجویی از بازماندگان پست های معاونت و ریاست مناطق و ادارات مبدل شده است، در حالی که مشاور جوان یک مدیرکل با شناسایی نیروهای جوان و خوشفکر به عنوان سرمایه های انسانی در هر منطقه و ایجاد بستر و زمینه ی مشارکت فکری ایشان در امور و بویژه در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها می تواند گامی مهم در راستای ایجاد تحول در آموزش و پرورش یک استان ایجاد کند و سربازان صف مقدم سنگر اجرای سند تحول بنیادین را تربیت کند...
مخلص کلام اینکه مشارکت در کلام محقق نمی شود و اراده ای برای تحقق میخواهد و اقدام و عمل و مدیران شجاع و مدبری که مشارکت را نه در حرف بلکه در کلام محقق کنند ...اما به قول مولانا:"

آنکه یافت می نشود،آنم آرزوست..."در غیر این صورت  انتظار مشارکت و همفکری در بهبود وضعیت آموزش و پرورش در شرایط کنونی...از نخبگان و صاحب نظران و کارکنان شایسته ی به حاشیه رانده شده،شاید انتظاری واقع بینانه نباشد و به قول حافظ شیرازی:

"کی شعر تر انگیزد، خاطر که حزین باشد/صد نکته ازین معنی گفتیم و همین باشد....".


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

مشارکت در آموزش و پرورش و نقدگریزی نیروهای ستادی و اداری

منتشرشده در یادداشت

گروه تشکل ها/

محکومیت قطعی یک معلم در خراسان شمالی در هیات تجدید نظر رسیدگی به تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش

» حسین رمضان پور » معلم و عضو انجمن صنفی خراسان شمالی توسط هیات تجدید نظر رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان آموزش و پرورش شعبه 3 به " تغییر محل جغرافیایی به مدت یک سال  "محکوم شد .

پیش از این رمضان پور توسط هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری استان خراسان خراسان شمالی به این مجازات محکوم شده بود .

در ابتدای رای صادره آمده است :

" این رای قطعی است و محکوم علیه در صورت اعتراض می تواند حداکثر ظرف 3 ماه از تاریخ ابلاغ رای به دیوان عدالت اداری شکایت نماید . "

در رای هیات تجدید نظر به امضای « ایوب عباسیان » ، « خدیجه سادات طباطبائیی » و « غلامرضا رضایی » رسیده است چنین آمده است :

" با توجه به ماده 21 آیین نامه اجرایی قانون رسیدگی به تخلفات اداری و آثار سوء اداری ، آموزشی و اجتماعی تخلفات مذکور و این که هیات مذکور نهایت تخفیف را در مورد ایشان اعمال نموده است به شرح صدر گردشگار مبادرت به صدور رای می نماید .

همچنین « محمدرضا رمضان زاده » رئیس انجمن صنفی خراسان شمالی نیز توسط هیات بدوی به بازنشستگی پیش از موعد محکوم شده بود که نتیجه اعتراض هنوز ابلاغ نگردیده است .

تشکیل پرونده برای فعالان صنفی معلمان در پی تحصن و اعتراض معلمان نسبت به مطالبات صنفی در مهر 1397 و نیز تجمع فرهنگیان در مهر 1396 صورت گرفته است .

« صدای معلم » بارها و در گزارش های متعدد از برخورد هیات های تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش با این گونه فعالیت های صنفی انتقاد کرده و خواهان پاسخ گویی مسئولان وزارت آموزش و پرورش و احیای امنیت فرهنگی در حوزه آموزش گردیده بود .

در این رابطه این رسانه گفت و گویی را با « علی عسکری »  معاون وقت حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش انجام داده و پرسش هایی را در این زمینه مطرح کرد . ( این جا ) و ( این جا )

لازم به ذکر است در گردشکار این هیات ها به برخی مسائل سیاسی و عقیدتی نیز اشاره گردیده است .

« صدای معلم » در این زمینه از آقای عسکری پرسید :

" بر اساس اخبار رسیده ؛ تاکنون این ابلاغیه ها در تعدادی از استان ها مانند خراسان رضوی و خراسان شمالی برای این معلمان صادر گردیده است .

موارد اتهامی عمدتا شامل : " شرکت در تحصن " ، " تجمع " ، " ترک محل خدمت " و برخی موارد سیاسی بوده است .

استناد هیات های تخلفات اداری به موادی مانند بند 33  ، بند 29 و بند 1 از ماده 8 قانون رسیدگی به تخلفات اداری بوده است .

نکته قابل تامل این است که این هیات ها مصادیق سیاسی را از  فعالیت معلم متهم از طریق نوشتن متن در فضای مجازی اخذ کرده اند .

بند 1 از ماده 8 قانون مربوطه اشعار می دارد :

" اعمال و رفتار خلاف شئون شغلی یا اداری . "

این گونه موارد ناظر بر فعالیت و رفتار فرد شاغل در محیط کار است و به نظر می رسد هیات های تخلفات اداری از این قانون " تفسیر موسع "  و یا حداکثری داشته و گویا قرار است معلمان را در  همه جا مورد نظارت و کنترل قرار دهند .

آیا این هیات ها فرضا خود را " پلیس فضای مجازی " فرض کرده اند ؟ "

در زمان وزارت « سیدمحمد بطحایی » پرونده های متعددی برای فعالان صنفی و معلمان منتقد تشکیل شد .

« صدای معلم » در گزارش های متعدد به عملکرد ضعیف و پرسش برانگیز وزیر وقت محمد بطحایی انتقاد کرده و خواهان توجه جدی و رسیدگی رئیس جمهور به عملکرد ایشان گردید .

پایان پیام/


محکومیت قطعی یک معلم در خراسان شمالی در هیات تجدید نظر رسیدگی به تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش

گروه استان ها و شهرستان ها/

نامه ی زیر توسط یکی از فرهنگیان استان فارس برای صدای معلم ارسال گردیده است .

این رسانه آمادگی خود را برای انتشار پاسخ مسئولان اعلام می کند .

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/

بازداشت زینب همرنگ معلم منطقه 18 تهران

اخبار و شنیده ها حاکی است « زینب همرنگ » دبیر آموزش و پرورش مطنقه 18 تهران روز یکشنبه ۲۲ دیماه  ۹۸ در منزلش بازداشت شده است .

از علت و یا دلایل بازداشت این معلم خبری در دست نیست .

« صیفی » همسر خانم همرنگ گفته است : «دادسرا برای آزادی ایشان ۶۰۰ میلیون تومان وثیقه خواسته است. تامین این مبلغ در توان ما نیست.»

«زینب همرنگ سید بگلو»، بازنشسته آموزش و پرورش است.

پایان پیام/

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور