مطابق آن چه در دفترچه های استخدامی جدید آمده است قرار است طلاب سطوح ۲ و ۳ حوزه به عنوان حائزین مدارک کارشناسی و کارشناسی ارشد ادبیات فارسی معادل سازی شده و از امکان به کارگیری به عنوان دبیران متوسطه برخوردار شوند. اقدامی که از سوی انجمن استادان ادبیات کشور محکوم شده و در راستای تضعیف زبان فارسی تلقی شده است.
درباره این موضوع چند نکته شایان ذکر است:
اگر عدالت را به معنای رالزی آن در نظر بگیریم همه افراد باید بتوانند از فرصت های مساوی برای بهره مندی در جامعه برخوردار باشند. از این منظر هیچ کسی نمی تواند بخشی از جامعه مانند حوزویان را از شرکت در آزمون های استخدامی دستگاه های اجرایی در صورت برخورداری از شرایط لازم محروم نماید.
حوزویان به دلیل اشراف بر زبان عربی که ارتباط وثیقی با زبان فارسی دارد می توانند از توانمندی اولیه نسبت به تدریس این درس برخوردار باشند ولی واقعیت این است که این آمادگی اولیه باید توسط آزمون های تخصصی آموزش و پرورش محک خورد. هیچ چیزی نباید موجب به حاشیه رفتن ضرورت تخصص به دلیل پاره ای نزدیکی های سیاسی به حکومت شود .
در دوران پیش از انقلاب هم برخی از روحانیان از جمله شهیدان مطهری، بهشتی و باهنر در عرصه آموزش و پرورش کشور حضور داشتند. حتی برخی توانستند دست اندرکار تالیف کتاب های درسی معارف اسلامی شوند، ولی واقعیت این است که این حضور به دور از رابطه سالاری و صرفا مبتنی بر شایستگی بود.
متاسفانه در دوران بعد از انقلاب این تصور نادرست رایج شد که دینی کردن جامعه منوط به حضور حداکثری روحانیان در همه عرصه هاست. این در حالی است که نتایج امر درست بر خلاف نیت تصمیم گیران بوده است. هر گونه حضور بی ضابطه و سلیقه ای می تواند در حکم ضربه ای مهلک به روحانیان تلقی شود. ضوابط معادل سازی هم نباید نزد افکار عمومی ناعادلانه و رانت جویانه قلمداد شوند.
واقعیت این است که حضور بی آمادگی روحانیان در بسیاری از عرصه ها به کاهش مرجعیت اجتماعی آن ها انجامیده است.
آموزش و پرورش امروز ایران عرصه ای خطر خیز است. کاهش مرجعیت معلمان، بی انگیزگی دانش آموزان، افول توجه به ادبیات فارسی، در کنار پمپاژ داوری های پیشینی درباره نقش روحانیان در پیدایش وضع موجود به سختی پذیرش این معلمان جدید از سوی دانش آموزان خواهد انجامید. حضوری که اگر با تدبیر انجام نشود به کاهش منزلت بیشتر این قشر منجر می شود.
هر گونه حضور بی ضابطه و سلیقه ای می تواند در حکم ضربه ای مهلک به روحانیان تلقی شود. ضوابط معادل سازی هم نباید نزد افکار عمومی ناعادلانه و رانت جویانه قلمداد شوند.
از همین رو پیشنهاد می شود که روحانیان علاقه مند با اعتماد به نفس کافی از شرکت در آزمون و مصاحبه های تخصصی آموزش و پرورش استقبال نمایند.
نکته پایانی:
در ایران امروز که کالایی شدن دانش و افول سرمایه اجتماعی، به گسترش مدرک گرایی، افول کیفیت آموزشی و کاهش تعهد علمی در همه عرصه های آموزشی انجامیده است حوزه و دانشگاه به یکسان از این انحطاط زیان دیده اند. از همین رو آینده نگری برای فرزندان ایران عزیز ایجاب می کند که بر لزوم احراز صلاحیت های لازم در این عرصه بیش از پیش اصرار ورزیم.
کانال مهران صولتی
نظرات بینندگان
دارند.
فقط خارجیان نیستند که از ایران متنفر و گریزانند، ما نیز در داخل چنین احساسی داریم.
آموزش وپرورش همین الان هم هر کس سر جای خود نیست