سعید شهسوار زاده
عضو شورای نویسندگان سخن معلم
* هنر نهاد هاي رسمي و سازمان هاي اجتماعي و مدني ˏغير دولتي ، پيدا کردن راه هاي مطلوب براي عملي شدن مطالبات وخواسته ها و دامن زدن به ديالوگ اجتماعي به عنوان کم هزينه ترين راه اصلاح و بهبود جامعه است
* مساله قدرت و نوع رابطه باآن گره کوربسياري ازجوامع است
* در درون تشکل ها ، تضاد و اختلاف آراء و تفات در عقايد و انديشه ها باعث رشد و تعالي آن تشکل مي گردد و کيش شخصيت و مهندسي از بالا مهلک ترين آفت هر تشکل است .
* با ارزش ترين سرمايه هر تشکلي اعضاء و ارتباط عاطفي و انساني بين آنهاست . تشکلي که نتواند به چنين بلوغ و فرهنگ ديالوگ و تفاهم دست يابد آبستنˏ بحران ها و مشکلات فراوان است ...
به نام دوست
تا تشکل هاي مدني به بلوغ سياسي نرسند ، نمي توانند در جامعه خود اثر گذار باشند .
گام گذاشتن به جهان بزرگ سالي سياست
تعريف اکتيويسم :
به اکتيويسم مي توان از زاويه هاي گوناگون نگاه کرد . اين پديده را مي توان نوعي کنش و مشارکت اجتماعي هم تعريف کرد . از نگاه پديدار شناسانه اکتيويسم شايد پيش از هرچيز، نوعي بودنˏ مدني يا نوعي هوشياري و وجدان مدني باشد . سازمان هاي مدني در اشکال گوناگون آن ، بخش اصلي نيروهاي زنده يک جامعه هستند که تلاش مي کنند در سرنوشت جامعه اي که در آن زندگي مي کنند مشارکت داشته باشند . اکتيويسم هم بعد فردي دارد و هم بعد اجتماعي و جمعي . تحول مهمي که در چند دهه اخير به چشم مي خورد ضعيف شدن نسبي اکتيويسم سياسي و سنديکايي و رشد اشکال جديد اکتيويسمي است که بيشتر حوزه هاي خاص زندگي مانند محيط زيست را نشانه مي گيرد .
اکتيويسم ، رويکرد نظري يا عملگرايي :
دادن معناي فردي يا اجتماعي به يک کنش در عمل ˏشهروند ، کنش گر را به سوي اشکال گوناگون يادگيري سوق مي دهد . کسي که هوادار محيط زيست است و کنش اجتماعي خود را درباره ي آن سوق مي دهد ، بايد چيزهايي را درباره محيط زيست و آسيب هاي آن بداند و يا ياد بگيرد چرا ، که کنش گر بودن در حقيقت به دو نوع ديالوگ دامن مي زند . ديالوگ اول دروني است و فرد بايد در مقام داوري شخصي به خود بگويد ، من چرا بايد براي بهبود محيط زيست يا خشونت خانوادگي يا موضوعات ديگر وارد کنش اجتماعي شوم . ديالوگ دوم بيروني است يعني " منˏ " کنش گر درباره ديگر کنش گران بايد ارزش ها، زبان، مفاهيم و دانش خاصي را استفاده يا تقسيم کند که به حضور او دريک جمع معنا دهد . کسي که براي محيط زيست مبارزه مي کند بايد زبان ، مفاهيم و دانش زيست محيطي را درک کند و از آنها در کنش روزمره به گونه اي موثر استفاده کند . همين مثال براي کسي که براي مبازه با خشونت در جامعه وارد کنش مدني مي شود صادق است . او براي تبديل شدن به کنش گر آگاه و هوشمند بايد جامعه شناسي و روان شناسي خشونت را ياد بگيرد و بداند خشونت و باز توليد آن پديده بسيار پيچيده اي است . مثال هاي ديگري مي توان در باره کنش گرˏ سياسي ، سنديکايي يا مذهبي زد . در همه اين موارد کنش گران به درجات مختلف وارد روند هاي شناختي پيرامون موضوع کنش مي شوند و گاه خودˏ تشکل هاي مدني ، سازکارهاي آموزش طرفداران خود وبالا بردن سطح شناخت آنها را فراهم مي آورند . البته اين شناخت مي تواند هم عميق و گسترده باشد وهم سطحي .
اکتيويسم و مخالفت خواني :
اکتيويسم هميشه به معناي مخالفت آشکار با نهاد هاي رسمي و دولتي نيست و در مواردي مي تواند همراهي با نهادهاي رسمي براي مقابله با آسيب هاي اجتماعي يا بهبود جامعه باشد .در اروپا بسياري از نهاد هاي رسمي هنگام تدوين يا عملي کردن سياست هاي اجتماعي از سازمان هاي مدني و اکتيويست ها ياري مي خواهند . در يک جامعه متعارف و مشارکتي اين نيروي مدني " ضد قدرت " در حقيقت در خدمت نقد ، اصلاح و بهبود نظم ˏاجتماعي قرار دارد .
البته گاه به خاطر بسته بودن فضاي سياسي و عدم توانايي نهاد هاي رسمي در برقراري ديالوگ و سازش ، اين رابطه شکلي بحراني و پر تنش به خود مي گيرد .
هنر نهادهاي رسمي و سازمان هاي اجتماعي و مدني ˏغير دولتي ، پيدا کردن راه هاي مطلوب براي عملي شدن مطالبات وخواسته ها و دامن زدن به ديالوگ اجتماعي به عنوان کم هزينه ترين راه اصلاح و بهبود جامعه است . به وجود آوردن اين فرهنگ و سبک و سياق اداره ي جامعه بر پايه گفت وگو و مشارکت چندان آسان نيست . مساله قدرت و نوع رابطه با آن گره کور بسياري ازجوامع است . جامعه اي که نتواند به چنين بلوغ و فرهنگ ديالوگ و تفاهم دست يابد آبستن بحران ها و مشکلات فراوان است . ۞
تأثير گذاري اکتيويسم بر نهاد هاي رسمي :
اکتيويسم به مثابه نوعي واسطه ميان نهاد هاي رسمي و افکار عمومي ، بخشي از انرژي ، توانايي و ثروت اجتماعي يک جامعه و مدرسه اجتماعي واقعي است که در آن همگان از جمله نهاد هاي رسمي مي توانند بسيار بياموزند .نهاد هاي رسمي که به جامعه اعتماد دارند و از اعتماد به نفس کافي در اداره ي جامعه برخوردارند مي توانند اکتيويسم جامعه مدني يا حتي اپوزيسيون سياسي را در جهت کارايي بهتر سياست ها و برنامه هاي خود به کار گيرند . ديالوگ ميان تشکل هاي گوناگون مدني با نهاد هاي رسمي به افزايش اعتماد متقابل ميان حاکمان و جامعه و انسجام و وفاق عمومي کمک مي کند . وجود يک وجدان جمعي که در خدمت اهداف بلند مدت جامعه قرار دارد يا شکل گيري و تحول ارزش هاي عمومي از جمله به پويایی سازمان مدني و اکتيويسم اجتماعي و سياسي وابسته است . ۱
مذاکره و ديالوگ حاکم بر تشکل هاي مدني نشانه بلوغ سياسي تشکل ها مي باشد :
وقتي تشکل هاي مدني با نهاد هاي رسمي وارد مذاکره و ديالوگ مي شوند بايد به اين مفاهيم و مقولات کاملأ آگاه باشند و استادانه آنها را به کار ببرند . هر چقدر مهارت در به کارگيري اين مفاهيم بيشتر باشد ، آن تشکل گام بزرگ تري به جهان بزرگ سالي سياست گذاشته است و بر عکس اگر تشکلي با مذاکره و ديالوگ آشنا نباشد از بيماري کودکي رنج مي برد .
کيش شخصيت و مهندسي از بالا بزرگ ترين آفت تشکل ها :
در درون تشکل ها ، تضاد و اختلاف آراء و تفات در عقايد و انديشه ها باعث رشد و تعالي آن تشکل مي گردد و کيش شخصيت و مهندسي از بالا مهلک ترين آفت هر تشکل است .
وقتي در تشکلي برسر موضوعي نزاع در بگيرد، مقدمه رشد آن مجموعه فراهم شده است ، به شرط آن که رهبران و اعضاي آن تشکل موضوع را " صفر و يک " نکند و با مذاکره و ديالوگ به دنبال راه حل " برد ، برد " باشند . زيرا راه حل "برد ، باخت " نشانه عدم بلوغ آن تشکل است . تجربه گذشته تشکل ها نشان مي دهد که ، بد بيني و بي اعتمادي ، تلاش رهبران و اعضاء به منظور مهندسي از بالا جهت بر طرف کردن نزاع ها کارنامه فاجعه باري از خود بر جاي مي گذارد .
فن مذاکره :
دکتر مسعود حیدری ملقب به پدر علم اصول و فنون مذاکره با بیش از 49 سال سابقه تدریس دانشگاهی، مشاوره، تحقیق و مدیریت ، مذاکره و به عنوان مشاور ارشد، عضو هیات علمی و مدرس در سازمان مدیریت صنعتی فعالیت میکند. آنچه در ادامه میخوانید، چکیده مباحثی است که با موضوع اصول و فنون مذاکرات بینالمللی توسط ایشان مطرح شده است .
با رشد و توسعه فعالیت سازمان، دامنه روابط آن نیز روزبهروز گسترش مییابد و ابزار حفظ و تداوم توسعه این ارتباطات، تسلط به فن مذاکره است. دانستن اصول مذاکره، پیروزی ما را در مذاکرات تضمین میکند و سرمایهگذاری بر یادگیری این امر، سرمایهای همیشگی و بهرهای مادامالعمر را برای سازمان به ارمغان میآورد.
یکی از اصلیترین ارکان مذاکره، آگاهی از وجود تفاوتهای میان ما و مذاکرهکنندگانمان است. این تفاوتها میتواند منجر به اختلاف و تنش شود. باید تا حد امکان در جهت برقراری روابط انسانی و اجتناب از تنش تلاش کرد.
در مذاکره باید در نظر بگیریم که در ازای امتیازاتی که میگيریم، چه امتیازاتی را واگذار میکنیم. ما نه در خلاء، بلکه در اتمسفر مذاکره میکنیم و باید در نظر داشت که در اتمسفر مقاومت وجود دارد. علاوه بر منافع خود، باید گوشه چشمی هم به منافع طرف مقابل داشته باشیم. پیش از شروع مذاکره باید مسایلی که قرار است در آن طرح شود را پیشبینی کنیم و در جستوجوی راهحل باشیم. هیچگاه نباید تنها با یک راهحل به مذاکره برویم؛ چرا که خیلی زود به بنبست میرسیم.
اغلب مذاکرات میان افراد نابرابر در قدرت صورت میگیرد؛ تفاوت در برون و درون، تفاوت در درجه نیاز به نتیجه مذاکره، میزان تحصیلات و تجربه، IQ، تفاوت در جو حاکم بر جلسه مذاکره و ... بنابراین باید این تفاوتها را بررسی کنیم و برای آنها برنامهریزی داشته باشیم. هنر ما این است که جمع جبری این تفاوتها را مثبت کنیم. شاید نتوان IQ را تغییر داد؛ ولی باقی موارد قابل تغییر است.
ما با انسانها مذاکره میکنیم؛ بنابراین باید اخلاق انسانی را رعایت کنیم. لازمه رفتار انسانی این است که هرگز طرف مقابل را مورد حملات شخصی قرار ندهیم، حتی اگر سزاوار آن باشد؛ چون ایجاد نفرت و رنجش میکند و از ما سلب اعتماد میشود. باید در نظر داشت که اکثر اختلافات، ناشی از تفاوت سطح اطلاعات است؛ هرگز نباید اجازه بدهیم که گپ اطلاعاتی ایجاد شود. شنیدن یک دارایی است؛ به هیچ وجه خود را از آن محروم نکنیم. باید گوش کنیم و بعد حرف بزنیم.
زیربنای مذاکره خوب، صداقت و راست گویی است و مرز صداقت پشت میز مذاکره، رازداری است. ادب و متانت باعث میشود که طرف مقابل رفتار مناسبتری را مقابل ما در پیش بگیرد. ۲
۞ تشکل هاي مدني بايد کم هزينه ترين راه حل ها را جهت اصلاح و بهبود درون سازماني و برون سازماني دنبال کنند . رهبران بزرگ ، تشکل هاي مدني بالغ ، همان طور که با استفاده از فن مذاکره و ديالوگ به جاي طرح " صفر ويا يک " با نهاد هاي رسمي و ديگر تشکل هاي مدني تعامل مي کنند بايد مسائل و مشکلات درون سازماني را با خويشتن داري بيشتر حل وفصل کنند زيرا با ارزش ترين سرمايه هر تشکلي اعضاء و ارتباط عاطفي و انساني بين آنهاست . تشکلي که نتواند به چنين بلوع و فرهنگ ديالوگ و تفاهم دست يابد آبستنˏ بحران ها و مشکلات فراوان است .
1 مقاله اکتيويسم چيست ؟ گام گذاشتن به جهان بزرگ سالي سياست از جناب آقاي "سعيد پيوندي" جامعه شناس و استاد دانشگاه لورن فرانسه مندرج در هفته نامه صدا دوره جديد شماره 6 شنبه 29شهريور 1393
2 اصول و فنون مذاکره از زبان پدر علم مذاکره ایران به آدرس ايترنتي ذيل :
نظرات بینندگان
سلام و تشکر از نویسنده محترم . توضیحاتی را ضروری میدانم :
1-با تعریفی که از اکتیویسم ارائه شده است تمام آحاد جامعه به نوعی و باتفاوت در درجاتی از آن برخوردارند ( نوعي بودنˏ مدني يا نوعي هوشياري و وجدان مدني ) مگر آنکه آن
"نوع "تبیین گردد. ازاین رو "وجود صفت مذکور" یک امتیاز نیست بلکه "میزان برخورداری از آن" وجه تمایز ها راتعیین میکند . و اگر بخواهیم این معنی را با مصادیق فرهنگی خودمطابقت دهیم از انجا که الفاظ "مجاهد" و ضدش "قاعد" تطبیق مناسبی برای آن نیست چه مفهومی را مناسب میدانید؟
2-چه بسیار تشکلها که در نتیجه نزاع بین آنها متلاشی شده اند . تنازع همیشه عامل رشد نیست .مخصوصا آنکه اگر پدیده ها از نوع اجتماعی وانسانی باشند .
3- گرچه کيش شخصيت یکی از مهلک ترين آفت هر تشکل است ولی معمولا تشکلها عالمانه و عامدانه کارها را به بخش مدیریتی ای می سپارند که علی القاعده " مهندسي از بالا "
از تبعات این واگذاریهاست . به نظر نمیرسد تشکلی را درعالم خارج نشان داد که مهندسی از بالا نداشته باشد.
مقاله قابل مطالعه و نقد وبررسی از زوایای متعددی است و از این جهت از جنابعالی تشکر میشود.
استاد گرانقدر جناب آقاي سيد ابراهيم موسوي ضمن تشکر از محبت و لطف حضرتعالي قابل ذکر است هر نوع کنش و مشارکت اجتماعي که درقالب نهاد هاي مدني يا خارج از نهاد مدني در اشکال گوناگون شکل بگيرد اکتيويسم مي باشد . زيرا اکتيويسم هم بعد فردي دارد و هم بعد اجتماعي و جمعي دارد . جامعه يک نهاد زنده وپويا مي باشد .نهاد هاي مدني که بر اساس خرد جمعي اداره و کنترل مي شوند ، بخش اصلي نيروهاي زنده يک جامعه هستند که تلاش مي کنند بر اساس ديالوگ ( نه مونولوگ ) در سرنوشت جامعه خود مشارکت داشته باشند . چون جامعه از تنوع افکار و انديشه ها برخورد دارد است اين تنوع و تفاوت که درفلسفه به آن تضاد انديشه گفته مي شود . منشاء رشد و بالنگي مي شود و بشرط آنکه اجازه داده شود اين تضاد انديشه ها در بستر ديالوگ سازنده منجر به رشد و شکوفايي آن نهاد مدني شود . .... ادامه مطلب در نظر بعدي مي آيد .
با تقديم شايسته ترين احترامات – ارادتمند شما شهسوارزاده
بامداد 15 بهمن 93