گروه اخبار / دومین نشست تشکل ها و احزاب در خانه احزاب ایران روز پنج شنبه 21 / 3 / 94 برگزار شد . قرار است مقدمات برگزاری انتخابات شورای مرکزی خانه احزاب ایران که در زمان دولت قبل تعطیل شد مجددا احیاء شده و تشکیل گردد .
گزارش زیر توسط خانم طاهره نقی ئی عضو هیات رئیسه مجمع احزاب ایران و قائم مقام سازمان معلمان ایران تهیه شده است .
گروه گزارش/ این روزها بحث استیضاح وزیر آموزش و پرورش داغ شده است . در ادامه گفت و گو با تشکل های معلمان ، این بار تصمیم گرفتیم نظرات آقای علی محمد مصلحی ، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی معلمان ایران را جویا شویم .
در ادامه می خوانید
در چند روز گذشته عدهای از نمایندگان مجلس با امضای نامهای خواستار استیضاح وزیر آموزش و پرورش شدند. در متن نامه استیضاح که از سوی هیأت رئیسه مجلس نیز اعلام وصول شده است، ذکر 10 مشکل از دلایل این استیضاح برشمرده شده است. ذیلا نگاهی به برخی از این دلایل خواهم افکند و بر آنها تحلیل کوتاهی خواهم نوشت:
1- ناتوانی وزیر در جلب رضایت و اعتماد جامعه مهم آموزش و پرورش
من به عنوان یک معلم نمیتوانم به این حرف اعتماد بکنم! یعنی نمی توانم صداقت را از لایههای ناپیدای این ادعا درک کنم! زیرا سال هاست که وزیران، بر اساس جلب رضایت و اعتماد جامعه مهم آموزش و پرورش بر سر کار نیامدهاند. بلکه بر اساس گزینش و چینش متعارف اداری- سیاسی آمدهاند و طرحی عقیم و شکست خورده درانداختهاند و رفتهاند و در آخر هم کسی بازخواست شان نکرده است. وقتی میگویم جامعه آموزش و پرورش، منظور نادیدن و به حساب نیاوردن نهادهای صنفی و مدنی معلمان است. هر زمان دولت و مجلس و سایر ارگان های اداری، نهادهای صنفی معلمان را غریبه و غیرخودی و نامحرم به حساب نیاوردند و آنها را در تصمیم سازی های مربوط به جامعه آموزش و پرورش به رسمیت شناختند، آن گاه میتوان به صحت و صداقت در این ادعای مطرح شده ایمان آورد. از این رو این هم به سان بیشتر رفتارهایتان، گونهای سیاسیکاری دیرهنگام است و بیش از هر زمان دیگری کارکرد تبلیغاتی و شعارزدگی منتهی به انتخابات تان را برملا میکند.
2- ناتوانی وزیر در جلب توجه دولت به اهمیت و نقش آموزش و پرورش
این را باید در واقع یک مکاشفه برای نمایندگان به حساب آورد! در بطن این گزاره گونهای تحقیر دولت نهفته است! این عامل در واقع بیش از آن که ناکارآمدی وزیر محجوب کابینه را افشا کند، بر ناآگاهی و در باغ نبودن کابینه دلالت دارد. به این معنا که دولت به استثنای وزیر آموزش و پرورش، فاقد درک اهمیت آموزش و پرورش در جامعه است و در این راستا تلاشهای وزیر در اقناع اعضای کابینه مبنی بر وخامت آموزش و پرورش ناکام مانده است. یعنی هنوز دولت در درک این مهم ناتوان است و این به طور تلویحی حکایت از عقب ماندگی ذهنی و معرفتی دولت دارد! بدیهی است که نمایندگان با طرح این استیضاح میخواهند خود را از این تغاقل تبرئه نمایند و به دولت و مردم بگویند که ما اهمیت آموزش و پرورش را میدانیم و هر آنکه را در ابراز این توانایی ناتوان باشد از گردونه بیرون خواهیم انداخت. جای شگفتی و تأسف است که با این همه ادعایی که درباره مدیریت جهان و سرآمدی منطقه به عمل میآید، هنوز بحث بر سر اهمیت آموزش و پرورش در جامعه اجماع نظر وجود ندارد !
3- ناتوانی وزیر در جلب توجه و عنایت دولت در اختصاص منابع مالی لازم جهت تأمین منابع مالی مورد نیاز برای هزینه های مختلف مدارس موجود کشور و تبدیل مدارس کشور به مدارس خودگردان بر خلاف اصل 30 قانون اساسی.
اسباب شگفتی است که چرا این نمایندگان تمام کاسه کوزهها را سر دولت می شکنند؟! مگر برنامههای افق 1404، توسعههای پنج ساله، بودجه سالانه کل کشور و دهها سند بالادستی از جمله سند تحول بنیادین آموزش و پرورش از مسیر رد و یا تأیید آن جنابان نگذشتهاست؟ مگر بخشهای درآمدی و هزینهای کشور از مصب قانون گذاری شما عبور نمیکند؟ پس از چه سخن میگویید و زبان به شکوه گشودهاید؟ مگر قبول ندارید که مجلس در رأس امور کشور است؟ پس چرا یک بار برای همیشه موضوع مسأله دار آموزش و پرورش را با تصویب یک قانون جامع از دستور کار خارج نمیکنید؟ یا شاید بی میل نیستید که پرونده آموزش و پرورش همچنان مفتوح بماند تا به تناسب نیازهای تبلیغاتی و سیاسیکاری های خویش به طور قطره چکانی از آن بهره برداری نمایید و خود و اعوان و انساب خویش را چند روزی ترقی دنیایی بخشید!
اکنون صادقانه بگویید: مگر خود آقایان نماینده راضی هستند که فرزندان تان در مدارس عادی دولتی تحصیل کنند؟ مدارسی که به استثنای حقوق معلمانش، بیش از 90 درصد هزینههایش بر دوش اولیأ دانش آموزان تحمیل میشود؟
باعث تأسف است که شما خود از عوامل گسترش مدارس خودگردان و غیرانتفاعیهای چند میلیونی هستید. اما در پشت تریبون و در استیضاح نامههایتان برای اقشار محروم و کم درآمد اشک میریزید و از حق آنها سخن ساز میکنید! آیا حاضرید محل تحصیل فرزندانتان را در مدارس و دانشگاه ها در اختیار ولی نعمتان تان بگذارید؟ من ماندهام، قسم حضرت عباسی تان را باور کنم یا دم خروس تان؟!
4- ناتوانی وزیر در جلب نظر دولت جهت تأمین معیشت فرهنگیان شاغل و بازنشسته و اعطای امتیازاتی مشابه سایر ارگانها و دستگاهها به فرهنگیان.
این مورد اما جنبه طنزآمیزش برجستهتر می نماید! راستی در ساختار حقوقی – اداری این کشور جایی برای استیضاح شما نمایندگان در نظر گرفته شده است؟ یعنی آیا نهاد یا تشکلی مشروع وجود دارد که ندانمکاریهای شما را به زیر پرسش بکشد؟ اگر نیست بگذارید بپرسم که مگر وضعیت تأسف بار معیشت فرهنگیان محصول این یکی دو سال است که وزیر فعلی آموزش و پرورش را به زیر شمشیر داموکلس بردهاید؟
به نظر میرسد این بار نباید کابینه دولت را عقبمانده ذهنی قلمداد کرد بلکه این شما هستید که غالبا با سابقه چند دوره نمایندگی، برای این معضل ریشهدار کاری از پیش نبردهاید. شما بودید که میتوانستید با ارائه طرحی بنیادی و ماندگار، نسبت به رفع تبعیض و هماهنگسازی نظام پرداختها، معاش و معیشت معلمان را از اولویت همیشگی خارج نمایید تا بلکه بعد از این رفع تظلم بالسویه، معلمان به وادی اندیشه و ارتقاء معرفت حرفهای خویش گام گذارند و این گونه در جامعه مورد ترحم و شفقت کاریکاتوری واقع نشوند.
5- عدم اقدام جدی و مؤثر در تهیه و تدوین و ارائه نقشه راه و راهکار و برنامهریزی عملیاتی برای اجرایی شدن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش علی رغم اعلام در برنامه پیشنهادی خویش برای رای اعتماد.
در این خصوص به اعلام موضع وزیر در خصوص سند تحول بنیادین آموزش و پرورش استناد میکنم:
علی اصغر فانی در نخستین گفت و گویش با خبرگزاری مهر از نحوه اجرای سند تحول بنیادین انتقاد کرد و گفت: «انتقادی که من بارها قبل و بعد از ورودم به آموزش و پرورش مطرح کرده ام این است که تحول در آموزش و پرورش از ساختار شروع شده است، چرا که تحول ساختاری ساده تر از تحول محتوایی است. گام نخست تحول در محتوا، تحول در نیروی انسانی است. چراکه دنیا به این نتیجه رسیده لازمه هر تحول در سازمان ها و ارگان ها، تحول در نیروی انسانی است و ما نیز باید به این سمت و سو حرکت کنیم.»
وقتی وزیر شروع تحول را به آن صورتی که در سند آمده است به شیوه ساختاری قبول نداشته، پس باید منتظر چنین امری میبود. در اینجا باید گفت که نمایندگانی که روز رای اعتماد به وزیر آموزش و پرورش رأی مثبت دادند، زیاد در قید و بند این سند و انطباق آن با گفتههای وزیر نبودهاند و بیشتر بر روال سیاسی خویش رفتار نمودهاند.
تحول در نیروی انسانی لاجرم از مسیر ارتقاء منزلت حرفهای و قطع دلمشغولیهای معیشتی معلمان میگذرد. از این روست در سخنرانی 17 خرداد 94 بر لزوم کاهش معلمان به 750هزار نفر در راستای تحول در نیروی انسانی تأکید میکند. امری که به خاطر ظرفیت تبلیغاتی نمیتواند خوشایند نمایندگان به جا مانده از دولت عوام گرای قبلی باشد.
تعيين شعار براي هر سال از سوي مقام معظم رهبري منجر به تكاپويي در بين مردم و مسئولين ميشود. هر چند به فراخور شرايط زمان و موقعيت كشور در بسياري از سالها بيشترين تكاپو و جنب و جوش در مسئولين ايجاد مي شود تا در حد توان و امكانات بتوانند بر اين شعارها جامه عمل بپوشانند و مردم بيشتر به زندگي عادي مشغولاند و در شرايط نياز نيز اداي دين نموده اند.
امسال كه به نام « دولت و ملت، همدلي و همزباني » ناميده شده است ، بيشترين توجه به سوي نهادهايي جلب شده كه با مردم در تعامل و ارتباط هستند . يكي از اين نهادها كه به حق پيشاني نظام (دولت) تلقي مي شود، وزارت آموزش و پرورش است. اين وزارتخانه با حدود سيزده ميليون دانش آموز( سيزده ميليون خانواده) و حدود يك ميليون معلم، گسترده ترين نهاد خدمت رساني به مردم تلقي مي شود و به همين دليل مي توان مصاديق و كاركردهاي همدلي و همزباني دولت و ملت را در آن جست و جو كرد. (هرچند نهادهاي ديگري مانند شهرداري ها، نيروي انتظامي، قوه قضاييه و ... را نيز مي توان با همين تفاسير كه داراي تعاملات زياد با مردم هستند مصداق تسري اين شعار قرار داد، ولي جايگاه آموزش و پرورش با توجه به تاثيرگذاري، كاركرد و نوع انتظارات از آن ، فراتر از آنان است. )
به نظر بنده در كلام مقام رهبري ، " دولت " در نگاه عمومي آن يعني " نظام" مي باشد و در شرايط كنوني كشور و جهان و موقعيت بارز كشورمان در سطح منطقه ، اين نام گذاري براي افزايش و يا ايجاد و همچنين آسيبشناسي مراتب و جوانب همدلي و همزباني در بين مردم و مسئولين كاملاً به جا و سنجيده بوده تا هر كس به فراخور موقعيت خويش در اين راستا تلاشي مثبت داشته باشد.
پرداختن به همه جوانب همدلي و همزباني در آموزش و پرورش كاريست مفصل و ما برآنيم تا در اين چند سطر به يكي از مهمترين مهره هاي واسط بين دولت و ملت، يعني " معلم" بپردازيم. توجه به معلم و به جا آوردن احترام او وظيفه ايست همگاني و واجب. انجام اين مهم از سوي كارگزاران نظام واجب تر است و در اين سال مهمتر و به جا تر.
همان گونه كه مقام معظم رهبري در ديدار با فرهنگيان در ارديبهشت ماه 93 بيان نمودند: " همه ما زير بار منت معلم هستيم." به این بهانه و از سوي ديگر نام گذاري سال و نيز اعتراضات قبل از عيد و كنوني برخي از معلمان عزيز كشورمان در صدد خواهم بود ارتباطي بين همدلي و همزباني و لزوم توجه به مقام شامخ معلم در همه ي ابعاد، توسط كارگزاران نظام از صدر تا ذيل ايجاد نمايم تا هم اداي دين به معلمان عزيز شده باشد و هم تلنگري براي همگان. ان شا ا...
در سخنان مقام رهبري به لزوم توجه ويژه به معلمان به عنوان سازندگان نسلي « بالنده و متفکر و مصمم » توجه شده است و بديهي است ساختن اين گونهي نسل آينده نياز به سازندگاني درخور و اين چنيني دارد، وگرنه رسيدن به آينده اي كه داراي نسلي با ويژگيهاي مدنظر مقام رهبري باشد دور از ذهن ميباشد .
در سالهاي اخير نگاه و توجه به معلمان از سوي مسئولين سه قوه و ذيل ايشان ، بيشتر به سخنراني و حرف مي ماند تا عمل ، و بديهي است تا توجه به عرصه ي عمل و اقدام نرسد خواستههاي مقام عالي نظام محقق نخواهد شد و به آينده و تربيت كامل و به جاي نسل آينده كه سرمايه هاي عظيم و بي بديل اين كشور محسوب مي شوند ، نمي توان اميدوار و دلخوش بود . آنچه امروز در حال وقوع است نياز به تفكر و انديشه بسيار دارد تا از آسيب هاي آتي جلوگيري شود .
در نگاه رهبري هزينه كردن در آموزش و پرورش رشد و تضمين حال و آينده را در بردارد. ايشان در سخننان خود پشتیبانی همه دستگاهها به ویژه بخشهای بودجه ای دولت را از آموزش و پرورش، کاملاً ضروری برشمردند و خاطرنشان کردند:« هر قدردر آموزش و پرورش هزینه و سرمایه گذاری شود، نسبت به دستگاههای دیگر، نتیجه مضاعف خواهد داشت چرا که این دستگاه، ریشه و مبنای همه پیشرفتهای حال و آینده کشور است. »
احترام و نكوداشت معلم در بيان ايشان بسيار مهم بوده و فرهنگ شدن اين احترام را خواستار شدهاند: «همه ما زیر بار منت معلمان هستیم، بنابراین تکریم حرفه معلمی باید در جامعه، همگانی و نهادینه شود به گونهای که سلام دادن و احترام به معلم یک افتخار محسوب شود.» با اين نگاه و تعبير، وظيفه همه كارگزاران نظام در استحقاق به جا و واقعي معلمان در تمام ابعاد فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي معلوم مي شود. لزوم اصلاح شرايط براي دريافت حقوقِ سرآمد، قابل و درخورتوجه، توسط معلمان دربعد اقتصادي، رعايت احترام و شان اجتماعي وارتقاي جايگاه ايشان در بعد فرهنگي زمينه هايي است كه بايد به آنها پرداخته شود و كوشش و توجه در اين خصوص، با پرهيز از نگاه شعاري و سطحي به اين بيان مهم رهبري ، وظيفه ي همگان در اجتماع مي باشد . ايجاد همدلي و همزباني در اين زمينهها ، يكي از ضروريات مي باشد و چنانچه بزرگان و مسئولين نظام خواستار همدلي و همزباني متقابل بين معلمان و خود هستند نگاه اقدامي و اجرايي به مشكلات فراروي معلمان از مصاديق و ضروريات ايجاد همدلي و همزباني است . متاسفانه پرداختن شعاري به اين مهم كاملا محسوس و نهادينه شده است و امروز معلمان منتظر توجه جدي مي باشند و يكي از مبادي شروع همدلي و همزباني رفع اين سوءتفاهمات است كه اين روزها نيز به شكل اعتراض در قالب تجمع ها و يا ... در حال بروز و ظهور است .
نگهداشت سرمايه هاي فرهنگي و موثر فعلي جامعه براي آفرينش و پرورش سرمايه هاي متعدد و مورد نياز در آينده ، امريست واجب و حتمي . نمي توان امروز به دلايل غير قابل توجيه و غير قابل دفاع از معلمان خواست بازهم صبوري پيشه كنند تا صبح دولت شان بدمد. انتظاراتي كه اين روزها به صورت اعتراض و گلايه سربرآورده ، يك باره و في البداهه رشد نكرده است و گذر زمان و بي توجهيها آن را پروار و نگران كننده كرده است و اگر در اين برهه به آن توجه نشود و در راستاي خواست و اراده نظام و ملت به آن پرداخته نشود، مطمئناٌ در آينده اين كار دشوارتر و شكننده تر خواهد بود. همدلي و همزبانيِ امروز تاثيرگذارتر از آشتيِ فرداها خواهد بود. امروز توجه و احقاق حق در تمام ابعاد اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي، خواستهي به جا و به حق معلمان است و ايشان سازگار و همراه هستند و نبايد روزي اين همراهي و سازگاري به مسيري نابه جا برسد و شكل خواهشها نيز خداي ناكرده! تغيير كند. برماست كه با گذشت سيوشش سال از انقلاب اسلامي ايران براي تحقق خواستهاي نظام و انقلاب كه برخاسته از آموزه هاي قرآن و عترت است، به نقش و جايگاه واقعي معلم ايمان آورده و دِينِ آن را به نحو شايسته ادا كنيم تا تحقق "همدلي و همراهي" را شاهد باشيم.
از مصاديق همدلي و همزباني به عناوين زير ميتوان اشاره نمود:
• صداقت در گفتار و عمل
• مطابقت گفتار و عمل
• مساوات و برابري بحق و عادلانه
• بهره مندي درخور و مساوي از امكانات جامعه و كشور
• همراهي در همه موقعيتها و شرايط
• احترام و نكوداشت متقابل و درخور
• شناخت واقعي جايگاه انسان در اجتماع فارغ از جايگاه و پست شغلي و حكومتي
كه هريك از آنها را ميتوان متناسب با شرايط معلمان عزيز كشورمان تبيين و تشريح كرد .
ارسال مطلب برای سخن معلم
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
خبرگزاری فارس :
فرهاد بشیری، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این پرسش که «آیا موضوع استیضاح وزیر آموزش و پرورش کأن لم یکن شده است؟»، اظهار داشت: این موضوع باید مطابق آیین نامه انجام شود.
وی با اشاره به آیین نامه مجلس در خصوص استیضاح وزرا، خاطرنشان کرد: در آیین نامه مجلس هنگامی که قرار است وزیر استیضاح شود باید ابتدا به کمیسیون تخصصی آن وزارتخانه ارجاع شود و با حضور استیضاح کنندگان و وزیر بررسیهایی انجام شود.
بشیری افزود: پیش از اعلام وصول طرح استیضاح وزیر آموزش و پرورش این موضوع در کمیسیون آموزش بررسی نشده بود و قرار است این کار انجام شود.
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در خصوص زمان حضور وزیر آموزش و پرورش در کمیسیون آموزش مجلس برای بررسی موضوعات استیضاح، تصریح کرد: به احتمال فراوان روز یکشنبه هفته پیش روی جلسه استیضاح کنندگان با وزیر آموزش و پرورش در کمیسیون برگزار میشود.
وی در پاسخ به این پرسش که «در صورتی که استیضاح کنندگان امضاء خودشان را در کمیسیون پس بگیرند چه اتفاقی خواهد افتاد؟»، گفت: استیضاح برگشت ندارد و حتی اگر امضاها پس گرفته شود برگشت ندارد و باید جلسه استیضاح برگزار شود.
سمنان
یکی از مهمترین مسائلی که هر ملتی همیشه و هر زمان درگیر آن است آموزش و پرورش می باشد .آموزش و پرورش به منظور توسعه و پرورش علم و دانش در جامعه ایفای نقش می نماید.مدیران و کارشناسان آموزش و پرورش همواره سعی دارند که پایه ریزی های درستی در زمینه آموزش و پرورش داشته باشند و این یک امر بسیار مهم برای سرمایه گذاری های هدفدار جهت رسیدن به آینده بهتر می باشد.
اینک که در آستانه برگزاری جلسه استیضاح جناب آقای دکتر علی اصغر فانی قرار داریم شایسته است که به سناریوی مدیریت پس از فانی توجه ویژه و شایانی داشته باشیم. دولت تدبیر و امید همواره در برنامه های خویش بیان نموده که توجه ویژه ای به آموزش و پرورش خواهد داشت و با معرفی جناب آقای دکتر نجفی به عنوان وزیر پیشنهادی، دولت در همین جهت گام برداشت و لیکن بنا به دلایلی دکتر نجفی رأی کافی جهت تصدی وزارت آموزش و پرورش را از مجلس شورای اسلامی کسب نکرد و بعد جناب آقای دکتر فانی به عنوان سرپرست معرفی شد و سپس توانست از مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد را کسب نماید.
از همان ابتدا تعدادی از حامیان دولت تدبیر و امید در آموزش و پرورش با معرفی دکتر فانی به عنوان وزیر ، مخالف بودند و ایشان را ضمن آنکه کاملا به حوزه آموزش و پرورش مسلط می باشد فرد توانمندی برای سکانداری وزارت آموزش و پرورش نمی دانستند.
در مدت تصدی وزارت ایشان تا کنون همواره موافقان و مخالفان نظرات خویش را مطرح نموده اند که نگارنده در این یادداشت قصد نقد و بررسی عملکرد جناب فانی را ندارد و لیکن احتمال می رود که ایشان از مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد را کسب نکند .
حال چه باید کرد؟
چه فردی با چه ویژگی ها و چه شاخصه هایی باید سکاندار دستگاه عریض و طویل آموزش و پرورش شود؟
به نظر می رسد که قاطبه فرهنگیان ایران اسلامی از دولت تدبیر و امید انظار دارند که یک فرد بسیار قوی، توانمند و مسلط را به عنوان وزیر معرفی نماید به گونه ای که این فرد شاخصه ها و ویژگی های یک رئیس جمهور را هم داشته باشد زیرا چنین مدیری که با تمام مردم جامعه سر و کار دارد قطعا باید جسور، شجاع، سیاستمدار، کاردان، پاسخگو و حضور بسیار پررنگی در عرصه رسانه داشته باشد.
علاوه بر این سکاندار آموزش و پرورش نباید به گونه ای باشد که مدیران مجازی برای حوزه مدیریتی او تصمیم گیری کنند یا کسانی که تخصص یا مسوولیتی در حوزه آموزش و پرورش ندارند نباید برای آموزش و پرورش تعیین تکلیف کنند.
به عبارت دیگر ، وزیر پیشنهادی نباید اهل معامله باشد و آن چنان قوی و قدرتمند ظاهر گردد که مرعوب افراد ذی نفوذ نباشد ؛ چنین مدیری باید اهل چانه زنی باشد و بتواند امتیازهای بسیاری را از دولت جهت پیشبرد اهداف آموزش وپرورش اخذ نماید و همچنین بتواند اعتماد فرهنگیان محترم را جلب نماید و در یک اقدام شجاعانه دستگاه آموزش و پرورش را که بسیار بزرگ شده است، کوچک و قدرت را به معلمین و مدارس واگذار نماید ، علاوه بر این وزیر پیشنهادی شایسته است که به مسائل اقتصادی و رفاهی فرهنگیان جدا توجه فرماید و فقط در سطح حرف و شعار نباشد ، باید آموزش و پرورش با اقتصاد عجین شده ، در کنار آموزش و پرورش باید اقتصاد پویا وجود داشته باشد.
در کشورهایی که از آموزش و پرورش موفق برخوردارند همواره در کنار مسائل آموزشی مسائل اقتصادی نیز مطرح بوده و هست. وزیر پیشنهادی شایسته است که فردی نخبه گرا باشد به گونه ای که آموزش و پرورش جولانگاه نخبگان در حوزه های مختلف باشد.
فرهنگیان از دولت محترم انتظار دارند که فردی سکاندار آموزش و پرورش شود که یک تیم بسیار قدرتمند،متخصص، متعهد و کاردان جهت هدایت این کشتی عظیم همراه داشته باشد.
نگارنده از افراد خاصی جهت تصدی وزارت نام نمی برد و لیکن هستند افرادی که در حوزه های مختلف مدیریتی در گذشته کارنامه درخشانی داشته اند که مردم همواره به نیکی از آنها یاد می کنند و یا گاه آنها را قهرمان تلقی می نمایند.
امید است که دولت تدبیر و امید این بار به دغدغه های فرهنگیان محترم و والدین دانش آموزان توجه ویژه نموده و فرماندهی بزرگترین و حساس ترین وزارت را به فردی واگذار نماید که بتواند بر مشکلات آموزش و پرورش فائق آید و در مسیر دست یابی به موفقیت های بزرگ و توسعه همه جانبه قدم بردارد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
از زمان روي كار آمدن دولت جديد، مساله استيضاح برخي وزرا همواره به عنوان شايعه در ميان بخشهاي مختلف اخبار به گوش رسيده است. در همين راستا بررسي دلايل اين شايعات ميتواند كمك مهمي براي رسيدن به چرايي اين اتفاقات، حرفها و حديثها باشد. اقدامات نمايندگان تندرو مجلس در رابطه با برخوردي كه با وزرا دارند، از نظر عرف پارلماني تعجببرانگيز است.
بدون شك پرسشهاي پياپي از وزرا و تهديد به استيضاح، حركتي است كه بر مبناي يك ديد سياسي خاص انجام ميشود. اگر آنان ، بهخاطر دفاع از حقوق ملت يا عملكرد يك وزير وي را مورد استيضاح قرار دهند، طبعا بايد از آنها تشكر كرد. اما زماني ميتوان مدعي شد اين اتفاقات براي تغيير رويه اشتباه وزرا انجام ميشود كه استيضاح تبديل به چماقي براي ارعاب وزرا نباشد و هرگاه كه وزيري از پيگيري حق مردم كوتاهي كرد، بايد قاطعانه استيضاح شود، در حالي كه نمايندگان مجلس، تنها به تهديد ميپردازند كه نشاندهنده نگاه جناحي نمايندگان است. در بدنه تمام وزارتخانهها هنوز بخش زيادي از مديران احمدينژادي باقي ماندهاند و هرگاه وزرا بهسمت اصلاحات بنيادي و ساختاري حركت ميكنند، در مدت كوتاهي خبر استيضاح يا طرح پرسش از وزير مربوطه مطرح ميشود و همين رفتار است كه نشان ميدهد نمايندگان در واقع مانعي شدند در مقابل انجام وظايف وزرا و مرعوب كردن آنها. البته در اين زمينه نمايندگان تندرو مجلس به موفقيتهاي زيادي دست پيدا كردند و توانستند تا حدود زيادي وزرا را مرعوب خود كنند و در مقابل اصلاحات ريشهاي سنگاندازي كنند.
متاسفانه در چنين فضايي كه بخش مهمي از وزرا مرعوب شدند، هنوز تغييراتي كه متناسب با راي مردم در خرداد ماه ١٣٩٢ بود، انجام نشده و مجلس توانسته در اين مسير موفق باشد. دولت بايد با اين پديده آگاهانه برخورد كند و زير بار اين ارعاب نرود، همچنين وزرا هم نبايد ترس به دل خود راه دهند، چرا كه اگر استيضاح شدن توسط نمايندگان تندرو عملي بود، قطعا تاكنون اين اتفاق ميافتاد، اما آنچه مشخص است اين است كه بخشي از نمايندگان مجلس تنها شعار ميدهند و به همين خاطر هم هست كه تنها وزيري كه استيضاح شد فرجي دانا بود و لذا اگر اين توان در مجلس بود باز هم دست به استيضاح وزراي ديگر ميزد.
دولت در اين برهه خاص بايد مراقب همه مسائل باشد و رييسجمهوري نيز بايد از وزرا بخواهد كه در قبال دولت هم متعهد باشند، همانطور كه به مجلس متعهد هستند.
دولت بايد بداند كه انتظارات مردم تاكنون پاسخ درخوري نيافته است و دولت بيش از استيضاح بايد نگران اين مساله باشد، زيرا استيضاحهايي از اين دست حتي در صورتيكه عملي هم شود، تنها هويت و ماهيت استيضاحكنندگان را براي مردم روشن ميكند، به همين خاطر استيضاح در شرايط فعلي بيش از همه، به نفع دولت تمام خواهد شد.
مردم ايران، مردم آگاهي هستند كه به خوبي ميتوانند موانع را ببينند، در صورت انجام شدن استيضاح وزراي دولت، مردم متوجه ميشوند مسبب به سرانجام نرسيدن مطالبات آنها دولت نيست و چه كساني هستند كه ملت را از دستيابي به حقوق خود باز ميدارند.
طبيعتا در اين شرايط مردم هم پاسخ اين افراد را خواهند داد و در انتخابات مجلس كه چند ماهي به آن باقي مانده است، موانع رسيدن به مطالبات خود را برميدارند.
روزنامه اعتماد
حضرت حجت الاسلام و المسلمین میر قسمت موسوی، در گفت و گو با خبرنگار خانه ملت ، فرموده اند، آموزش وپرورش مملو از نیروهای ناکارآمد و غیر تخصصی است ( اینجا ) .
بر همین اساس و به عنوان یک فرهنگی، که معتقدم در آموزش و پرورش به جهت جمعیت میلیونی، ممکن است چند هزار فرهنگی که به دلایل مختلف ، از جمله شرایط کار، سوانح و…کارائی لازم رانداشته باشند که این موضوع در سایر دستگاه ها نیز وجود دارد، ولی کسی به آنان ، اشاره و توجه نمی کند ،اما از زمانی که معلمان به خاطر فرق و تبعیض ،با تجمعاتی کاملا قانونمند ،سعی در احقاق حقوق منطقی خویش دارند ، هر کسی به زعم خویش، با بهانه ای سعی در انحراف افکار عمومی جهت رسیدن معلمان به این خواسته منطقی دارند،عده ای معلمان را زیاد ،عده ای آموزش و پرورش را مصرفی، عده ای ناکارآمد و عده ای نیز پارا فراتر گذاشته و معلمان را عامل بیگانه می دانند .
به هر حال در پی درج خبر اخیر ،در برخی رسانه ها که با دلخوری و واکنش معلمان مواجه گردید، بر آن شدم جوابیه ای بر اظهارات نماینده مجلس نگاشته و انتظار پاسخگوئی از نماینده محترم را داشته باشم.
وکیل محترم مردم در مجلس شورای اسلامی قبل از پرداختن به نقد اظهارات تاسف برانگیز جنابعالی، درمورد شریف ترین قشر جامعه، که در رسانه ها و شبکه های اجتماعی ،با ابراز تنفر فرهیختگان فرهنگی، و سایر افراد منصف مواجه شد ، شما را ارجاع می دهم به این کلام روشن مولا امیرالمومنین، (ع) که فرمودند ( من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا ) هرکس به من سخنی بیاموزد مرا بنده خویش نموده است، و طبیعت معلم چیزی جز آموختن نیست و صدالبته اول معلم، خداوند تبارک و تعالی،سپس انبیاء و اولیاء و معلمین جامعه ،ادامه دهنده راه ایشانند ؛ امثال جنابعالی، تکیه دادن بر صندلی سبز بهارستان را مرهون حضور هزاران فرهنگی با شرف ،خانواده ،و دانش آموزان ایشان ،در پای صندوق های رای می باشید، و شایسته نیست بی محابا اندیشمندان جامعه را ناکارآمد تلقی فرمائید.
کاش سکوت اختیار می کردید و یا به جای این اظهارات، همانند تعدای از نمایندگان دلسوزِ حامی فرهنگیان ، اندکی از درد معلمان را فریاد می زدید.صدای ما معلمان که در چندین نوبت به جائی نرسید، شاید گوشی برای شنیدن فرمایشات شما پیدا می شد. اندکی صبر سحر نزدیک است . معلمان قدردان دولتمردان و مجلس نشینانی خواهند بود که در پی اجابت خواسته های قانونی ایشانند و به دوراز بهره برداری های سیاسی و صادقانه و بر اساس یک تکلیف این مهم را دنبال می کنند و اما بعد، امیدوارم به سئوالات زیر ، صریح و روشن پاسخ داده و از معلمین عزیز که چندیست در پی طلب حقوق قانونی و صنفی خود مورد بی مهری قرار گرفته اند ،و شما نیز به جای حمایت، نمک بر زخمشان پاشیده اید دلجوئی نمائید.
۱-بر اساس کدام اعتبار سنجی، از دانش و تخصص معلمان به این نتیجه رسیده اید که بیشتر معلمان ناکارآمدند ، لطفا اگر نظر سنجی به عمل آمده، لینک سایت مربوطه که این نظر سنجی را انجام داده در اختیار اصحاب رسانه قراردهید زیرا به اعتقاد حقیر، در شان یک نماینده نیست غیر مستند حرف بزند.
۲ -اگر منظور شما، ناکارآمدی ناشی از اجبار به اشتغال در پست های دیگر غیر از معلمی است، مانند حضور معلمان تا پاسی از شب در شغل های دوم و سوم ،جهت تامین حداقل های زندگی است ،که شرمنده زن و بچه خود نشوند، بنده هم موافقم بله از روی اجبار معلم به شغل هائی تن در می دهد که به هیچ وجه شایسته شان شریف وی نیست،اما با این وجود، معلم،به خاطر شرافت حرفه ای اش، سعی در انجام مطلوب وظیفه خود می نماید.
۳- جناب نماینده ؛ آیا به راستی قبول دارید ،که معلم در جامعه جهانی و در کشورهای توسعه یافته، نقش ممتاز و اول رادارا می باشد و اصلی ترین فاکتور شاخصه توسعه یافتگی دراین جوامع ، نوع نگاه مجموعه حاکمیت آن ها به آموزش وپرورش و اولویت قائل شدن به این مقوله می باشد ، اما در کشور ما که این همه آموزه های دینی در تجلیل و تکریم از نقش معلمان و مربیان داریم ،برای احیای حقوق قانونی خود ،و این که یک زندگی معمولی درحد افراد عادی جامعه داشته باشد ناگزیر به برپائی چندین باره تجمعات و نامه نگاری با مراجع تصمیم گیری متعدد، از جمله مجلس شورای اسلامی می باشد و در نهایت نه تنها موفق به احقاق حق نمی شود که محکوم به ناکارآمدی، عاملیت بیگانه و…می گردد؟
فعالیت حضرتعالی در این عرصه و مشخصا به عنوان عضو کمیسیون آموزش مجلس در مقوله تغییر نگرش حاکمیت به آموزش وپرورش به عنوان نیاز اجتناب ناپذیرامروز چه بوده ست؟
۴-آقای وکیل محترم مردم،کاش می فرمودید (همانند آنچه درسایر دستگاه ها وجود دارد و کسی نمی تواند منکر آن شود) در جمعیت میلیونی آموزش و پرورش ،با تعدادی معلم از کار افتاده مواجهیم ،که اجتناب ناپذیر بوده، و دولت و مجلس باید با تعامل با هم و ارائه راهکاری مناسب در مورد این گروه از معلمان ، آن هم با احترام ،تصمیم گیری نمایند.
۵- جناب موسوی عزیز !
تخصص شما چیست که در کمیسیونی حساس، همانند آموزش و تحقیقات مجلس عضو شده ، و نیز بفرمائید در طول بیش از سه سال گذشته چه تصمیمات ارزشمندی برای بهینه سازی امور در آموزش وپرورش اتخاذ نموده اید؟
۶ - مصادیق عدم وجود تخصص و کارآئی در اکثریت معلمان آموزش و پرورش ، را برشمرده و به وزیر آموزش و پرورش پیشنهاد نمائید تا به قول معروف از همین امروز جلوی ضرر گرفته شود و به عنوان نماینده مردم در برترین نهاد تصمیم گیری و نظارت کشور، مانع از اهانت مغرضانه و سیاسی برخی به معلمان شوید.
۷- فرموده اید آموزش وپرورش نباید نیروهائی را به کار گیرد که نتواند از آن ها استفاده نماید، منظور دقیق شما چه کسانیست؟ مگر استخدام های آموزش وپرورش بر اساس قوانین مجلس شورای اسلامی ، و اجرای آن توسط دولت نیست، که تعدادی معلم از مجاری تربیت معلم ،چندین سال دوره های آموزشی را طی، و به عنوان معلم به خدمت گرفته می شوند، و عده ای دیگر بر اساس آزمون های استاندارد و در فضائی رقابتی انتخاب می گردند؟
اگر نیروئی خارج از این مجاری وارد شده است چرا به عنوان قوه ناظر تحقیق و تفحص ننموده و اقدام قانونی نمی نمایید؟
شما با این تفسیرتان همه عوامل فوق را زیر سئوال می برید و انتشار چنین افکاری درسطح جامعه ضمن دامن زدن به بی اعتمادی عمومی نسبت به معلم ،بسیار خطرناک می نماید ، زیرا آسیب به جایگاه فرهنگ، آسیب پذیری سایر حوزه هارا به دنبال دارد.
۸- فرموده اید آموزش و پرورش باید با تدوین بسته ای جامع با سیاست گذاری مطلوب، زمینه خروج نیروهای ناکارآمد را فراهم نماید،اگر نیت شما خیر خواهانه است، که امیدوارم چنین باشد، چرا به عنوان عضو تاثیر گذار کمیسیون علوم و تحقیقات مجلس، سایر نمایندگان محترمرا ،مجاب ننموده اید، که به قول وزیر مخترم آموزش و پرورش به تعبیری ۵۰ و به تعبیر دیگر ۱۱۶ هزار نیروی ناکارآمد و مازاد در آموزش و پرورش وجود دارد ، لذا تا تعیین تکلیف این نیروها استخدام جدید موقوف!! مگرآموزش و پرورش ،بنگاه کاریابی است که متعهد و ملتزم به ایجاد اشتغال باشد.
درپایان بفرمائید، در راستای فرمایشات و منویات مقام معظم رهبری ،که در دیداربا فرهنگیان سراسر کشور، در اردیبهشت ماه سال جاری فرمودند : نگاه به آموزش و پرورش باید فرادستگاهی باشد، چه تدبیری اندیشیده ،و چه برنامه ای برای اجرای این دغدغه معلمان که به عنوان مطالبه رهبر معظم انقلاب نیز تبدیل گردیده است دارید و چند نشست با مسئولان دولتی جهت اجابت این تقاضای معظم له برگزار نموده اید؟
پاسخ به تک سئوالات مطالبه تعداد کثیری از فرهنگیان شریف می باشد که انتظار دریافت پاسخ در همین رسانه را دارند.
