صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

دکتر فرشته آل حسینی / عضو شورای نویسندگان سخن معلم

اعتراض معلمان: مبارزه‌ای صنفی یا مبارزه‌ای سیاسی برای عدالت

دکتر فرشته آل حسینی وسواسی که این روزها معلمان برای انتخاب رنگ اعتراضات خود به خرج می‌دهند، و آن را «صنفی» و نه «سیاسی» معرفی می‌کنند، آیا واقعاً حکایت از غیرسیاسی بودن این اعتراضات دارد؟

به نظر می‌رسد، این نسبت، بیشتر حکایت از دست‌کم گرفتن قدرت مفاهیمی در خور احترام، مثل «مبارزه سیاسی برای عدالت» در نزد ما دارد. واقعاً عجیب است، «مبارز سیاسی» عنوانی شریف و دارای تشخص است که بسیاری از سیاست مداران، روحانیون، دانشمندان، شعرا، نویسندگان، دانشگاهیان، سپاهیان و دولت مردان شهید و زندة ما بدان افتخار می‌کنند، و احتمالاً این احساس افتخار از پدرکشتگی با شاه ظالم یا حکومت شاهنشاهی برنیامده است، بلکه از مبارزه با ظلم و بی‌عدالتی در اشکال آشکار و پنهان برآمده است. ناتوانی از پیگرد عدالت، عارضه‌ای است که هر شخص، اجتماع، یا جمهوری‌ای ممکن است، بنا بر دلایل مختلف بدان مبتلا شود.

حال چه شده است که این مفهوم تا این حد بدنام شده است، تا جایی که صاحبان «اعتراض» اکراه دارند از این که اعتراض صنفی‌شان را یک مبارزة شرافتمندانة سیاسی برای گسترش عدالت بخوانند؟

احتمالاً می‌دانیم، یک مبارز سیاسی، لزوماً یک برانداز یا یک مخالف ارکان نظام نیست، بلکه بالعکس، ممکن است یک مصلح وفادار به ارکان نظام باشد. او می‌تواند یک «مبارز» خطاب شود، از آن رو که از جای برخاسته است تا با هر وسیلة مشروعی که در اختیار دارد، اعتراض‌اش به بی‌عدالتی را درون جمهوری که عضوی از آن است، و بدان وفادارنه خدمت می‌کند آشکار کند و این مبارزه می‌تواند «سیاسی» خطاب شود، از آن رو که مطلوب گمشدة او یعنی «عدالت» امری اجتماعی و سیاسی است، و این مطلوب ممکن است به دلیل شیوه‌های نادرست تدبیر امور زندگی اجتماعی که بدان «سیاست» می‌گویند، مفقود شده باشد. عدالت مطلوبی است که افراد به دلیل انحراف از مسیرهای درست زندگی، ممکن است نسبت به پیگرد آن بی‌تفاوت یا سست شوند.

اعتراض معلمان به گفتة برخی فعالان این عرصه، یک حرکت صرفاً صنفی و نه سیاسی است. اما به نظر می‌رسد، انتخاب رنگ صنفی برای حرکتی که ماهیتاً اجتماعی و سیاسی است –و شاید از سر احتیاط که البته شرط عقل است انتخاب شده است- آن را از بسیاری امتیازات که مبارزات سیاسی برای عدالت از آن برخوردارند، محروم می‌کند.

من در این یادداشت، به یکی از این موارد اشاره می‌کنم، اما پیش از معرفی آن، مایلم به عنوان نویسندة علاقه‌مند به «درس» و «سخن معلم»، به‌ویژه از نوع « اعتراض‌ »آمیز « عدالت »‌خواهانه‌اش، و بنا بر یکی از علائق کارگروه فلسفة تربیت، خوانندگان و نویسندگان علاقه‌مند را به تأمل و ارائة یادداشت‌هایی در زمینة راه‌های قدرتمندتر کردن «سخن اعتراض معلم» دعوت کنم. به عنوان مثال، چطور می‌توان به قدرت رتوریک [1] سخن اعتراض معلم افزود به گونه‌ای که بتواند، در درجة اول، نظر مردم را به خود جلب کند تا در درجة دوم بتواند تغییر و بهبود، نه فقط برای جمهور معلمان، بلکه برای جمهوری‌مان به همراه آورد؟ آیا صنفی، و نه سیاسی خواندن این اعتراض بر قدرت تأثیر و رتوریک آن می‌افزاید یا از آن می‌کاهد؟ آیا سرانجام موفق می‌شویم به «جمهور» معلمان درون تصویری بزرگتر، یعنی «جمهوری»‌مان بنگریم، و نشان بدهیم که چطور خیر دومی در گرو خیر اولی است، و مبارزة سیاسی معلمان برای عدالت، بر خلاف نظر عده‌ای، نه‌تنها ضایعه‌ای برای جمهوری‌مان نیست، بلکه به باروری و تحقق آن کمک می‌کند؟

با این سؤالات، و برای جست و جوی پاسخ آنها به سهم خودم، به یکی از محرومیت‌های احتمالی اشاره می‌کنم که زدودن رنگ سیاسی از اعتراض معلمان پدید می‌آورد.

 

«اعتراض» محروم از جلب نظر مردم

به نظرم، « صنفی » و نه « سیاسی » خواندن این اعتراضات، نوعی محرومیت از قدرت تأثیر برای سخن اعتراض معلم است. در درجة اول، نظر مردم را به خود جلب نمی‌کند، زیرا این پیام ضمنی را با خود حمل می‌کند که ما طالب خیری به نام «عدالت» برای «خودمان» هستیم، نه برای مردم.

بگذارید قدری از تخیل‌مان برای آزمون قدرت رتوریک اعتراضات منحصراً صنفی کمک بگیریم!

تصور کنید، شما عضوی از یک خانواده پرجمعیت هستید؛ مثلاً فرزند ذکور سوم خانواده‌ای هستید که بنا به دلایلی، همانند دو برادر بزرگتر خود محبوب و مورد توجة پدر متمول‌ خود نیست، اما خوشبختانه مورد علاقة مادر و خواهران و برادران کوچک‌تر از خود هست. پدرتان مثل بسیاری از پدرهای دنیا، همان شخص قدرتمندی است که سیاست و تدبیر امور منزل به عهدة اوست، و مثل بسیاری از پدرهای سنتی دنیا، یکی از سیاست‌های مسئله‌ساز او این است که به فرزند ذکور ارشد خانواده، بیش از سایر خواهر و برادرانش پول تو جیبی می‌دهد. حال تصور کنید، شما نوجوان معترضی هستید که تحت تأثیر تعالیم معلم محبوب و عدالت‌جوی ادبیات سال‌ اول دبیرستان خود در پی عدالت است. اگر واکنش‌تان به پدرتان، صرفاً مطالبة پول تو جیبی برابر با برادران بزرگ‌تر باشد، «صنفی» و کاملاً پسرانه عمل کرده‌اید، و این می‌تواند واقعاً پیگرد عدالت نباشد. حتی بعید است، بتوانید توجه و همدلی دیگر اعضای خانواده، از جمله مادر، خواهران و برادران کوچک‌تر علاقه‌مند به خودتان را جلب کنید. پس، در این تصویر، شما فقط یک مبارز تنها، و خواهان پول تو جیبی برابر با برادران بزرگ‌تر از خود هستید.

در حالی که عدالتی که معلم محبوب و عدالت‌جوی شما از آن سخن می‌گوید، یک خیر همگانی است، و شخص «در پی عدالت »، فقط خواهان عدالت برای خود نیست، بلکه خواهان این خیر برای نوع بشر است. این بدان معناست که شخص جویای عدالت  برمی‌خیزد و زره به تن می‌کند، اما ترجیح می‌دهد به جای این که به جنگ پدر و رقابت با برادران خود برود، به جنگ سیاست‌ها برود، سیاست‌هایی معیوب و مسئله‌ساز که مثل چیزهای دیگر، ریشه در سنت‌ها دارند؛ سنت‌هایی رسوب کرده و بی‌بهره از نقد و پالایش که آنها را تقویت می‌کنند و استمرار می‌دهند.

خوب است دوباره به مثال‌مان بازگردیم. فرض کنید، پدر برای فرونشاندن خشم پسر معترض مجاب ‌شود که به او پول تو جیبی برابر با دو برادر دیگر بدهد، آیا اکنون حق به حقدار رسیده است، و پیگرد عدالت پایان یافته است؟ اگر شرح ماجرا را برای معلم راستین عدالت‌جوی خود تعریف کنید و نظرش را بپرسید، احتمالاً می‌گوید، این پیگرد حتی آغاز نشده است تا چه رسد به این که به پایان برسد. آنچه واقعاً اتفاق افتاده است، این است که شکافی بر شکاف‌های پیشین افزوده شده است. شکافی که بیش از هر چیز همبستگی خانواده را به مخاطره انداخته است. او احتمالاً خواهد گفت، تو نه‌تنها موفق نشدی نظر و همراهی خواهر و برادران کوچک‌تر را به عمل‌ات جلب کنی، و الگویی شایسته از عمل عدالت‌خواهانه را از خودت به نمایش بگذاری، بلکه چه‌بسا اعتماد و علاقة آنها به خودت را نیز از دست داده‌ای.

یکی از امتیازات مبارزات سیاسی برای عدالت که یک خیر همگانی و ایده‌آل اسمی و رسمی همة جمهوری‌هاست این است که خود را در تنگنای یکی از انواع توجیه، مثلاً اقتصادی (نظیر مطالبة دستمزد بیشتر برای پرستار، کارگر یا معلم) نمی‌اندازد، بلکه با انواع توجیه‌های سیاسی، دینی، اخلاقی و اجتماعی رتوریک قدرتمندتری را برای جلب نظر مردم به کار می‌گیرد. معلمان حتماً بدین نیاز دارند، زیرا نباید در راه رسیدن به خیری، خیری اولی‌تر را از دست بدهند. نباید همچون برادر سوم قصة ما، بی‌محابا علاقه و اعتماد مردم را به خود از دست بدهند.

بنابراین، می‌توان پیش‌بینی کرد:

  • «درد معلمان فرق است، نه فقر» از رتوریک قدرتمندتری برخوردار خواهد شد، اگر مطالبة « صنفی » خود را از توجیه‌های «سیاسی» محروم نکند. فقط خود را رنجور از «فقر» و «فرق» نبیند، بلکه آن را عامل شکاف، مخل همبستگی، ایجاد آشفتگی و تهدید‌کنندة سلامت جامعه و جمهوری‌مان معرفی کند. اگر واقعیت داشته باشد و جمهوری یک ارگانیسم زنده است و زندگی این ارگانیسم در گرو سلامت تک تک ارگان‌های حیاتی آن است. آنگاه انتظار می‌رود، مغز تدبیرگر این ارگانیسم، هنگام مطلع شدن از ابتلا شریان‌ها به تصلب، فرمان مقاومت در مقابل بیماری را برای شریان‌ها صادر نکند، بلکه فرمان انجام اقدامات لازم را صادر کند. و این فرمان یک تدبیر و یک اقدام خطیر «سیاسی» برای پیشگیری از سکته و به خطر افتادن سلامت کل ارگانیسم است.
  • «درد معلمان فرق است، نه فقر» از رتوریک قدرتمندتری برخوردار خواهد شد، اگر علاوه بر تقبیح فرق، فقر را هم تقبیح کند، و از توجیه‌های «دینی» برای قدرتمندتر کردن مطالبة «صنفی» و «سیاسی» خود بهره بگیرد. درد معلمان فرق است، از آن رو که پیامد آشکار آن گسترش فقر است، فقر غربت و دوری می‌آورد [2]. فقر به همان اندازه که موجب سستی دین [3]، مخل همبستگی، و موجب آشفتگی ماست، عیب و نقصان جمهوری دینی مطلوب ما، و موجب سستی آن است. از خاطر نمی‌بریم، رهبر محبوب‌مان، حضرت علی(ع)، به فقر برای کاستن از رنج اقشار فقیر جامعه تظاهر می‌کرد. چنین نبود که به فقر اقتصادی تن داده باشد یا بدان مفتخر باشد، او با وجود برخورداری، تا ریشه‌کنی فقر، و برخورداری همة مردم از زندگی خوب، از بسیاری از مواهب مادی زندگی صرف نظر کرد، تا بتواند نمایندة عدالت و یک مبارز سیاسی برای گسترش عدالت باقی بماند.
  • « درد معلمان فرق است، نه فقر» از رتوریک قدرتمندتری برخوردار خواهد شد، اگر خود را از انحراف و آلودگی به اغراض غیراخلاقی و بی‌اخلاقی‌های جناح‌های سیاسی حفظ کند، و مطالبة « صنفی »، « سیاسی » و « دینی » خود را با بهره‌گیری هرچه بیشتر از توجیه‌های «اخلاقی» قدرتمندتر کند. اگر تبعیض بد است و اگر اعتراض برای گسترش عدالت خوب است، پس همواره باید درست عمل کرد، خواه جناح من بر سر کار باشد، یا جناح رقیب من.
  • « درد معلمان فرق است، نه فقر» از رتوریک قدرتمندتری برخوردار خواهد شد، اگر خود را از حصار یک «اجتماع» صنفی فراتر ببرد، و در تصویر «جامعة» بزرگ‌تر ببیند، و مطالبة « صنفی »، « سیاسی»، « دینی»، و « اخلاقی » خود را با توجیه‌های «اجتماعی» قدرتمندتر از قبل کند. پس، درد معلمان فرق است، زیرا شواهدی اجتماعی وجود دارند که نشان می‌دهند، فرق گسترش‌دهندة «فقر اجتماعی» است؛ موجب جدایی و دشمنی میان مردم می‌شود. رشته‌های پیوند اجتماعی ما را سست، و ما را خودخواه، و نسبت به یکدیگر بیگانه می‌کند.

در نتیجه، احتمالاً « سخن » و « عمل » اعتراض معلمان قدرتمند‌تر خواهد شد، اگر فقط یک مبارزة صنفی نباشد، بلکه یک مبارزة سیاسی برای گسترش عدالت و برآوردن خیر جمهوری‌مان باشد.

من از اینجا می‌نگرم که معلمان راستین در سکوت فریاد می‌زنند: درد ما فرق است، زیرا فرق موجب گسترش فقر (از فقر مادی و اقتصادی گرفته تا فقر اجتماعی)، مایة سستی دین و جمهوری دینی، شیوع بی‌اخلاقی، و ایجاد شکاف‌های عمیق اجتماعی میان مردم می‌شود، و ما پاسداران فرهنگ از همة اینها بیزاریم، و برای گسترش عدالت مبارزه می‌کنیم.

 

پی‌نوشت:

[1] رتوریک Rhetoricبه شرایط و شیوه‌هایی از استدلال‌پردازی دلالت می‌کند، که به دور از فریبکاری، شکل مجاب‌سازی و جلب نظر مردم را به خود می‌گیرند.

[2] «... فقر و تنگدستی در وطن مایة غربت است» (نهج‌البلاغه، ترجمة محسن فارسی، ص 468).

[3] «ای فرزند، من از تنگدستی بر تو واهمه دارم، از تنگدستی به خدا پناه ببر، زیرا تنگدستی مایة سستی دین است» (به فرزندش محمد حنفیه، نهج البلاغه، ترجمة محسن فارسی، ص 526).


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

یکشنبه, 27 ارديبهشت 1394 20:55 خوانده شده: 3978 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +26 -1 --
ناشناس 1394/02/27 - 21:53
ممكن است معلمان در اجتماعات سياسى يا اجتماعى در مورد محيط زيست اقتصاد و ... نيز شركت داشته باشند ولى اين اجتماعات صرفا مطالبات صنفى است از معيشت تا خصوصى سازى تا وضعيت مدارس فرسوده و ... نمى توان در يك تجمع صنفى معلمان مثلا در مورد كودكان كار بيانيه بدهيم كه البته ان نيز ناشى از طبقاتى شدن اموزش و بازار كار است . معلمان فعالترين افراد در زمينه اجتماع و سياست هستند ولى اين تجمعات صرفا صنفى است كه البته مردم فرهيخته متوجه مطالبات عمومى مانند مخالفت با خصوصى سازى مدارس بر خلاف قانون اساسى هستند با وجود اينكه شخص دوم مملكت كه قسم خورده تا از قانون اساسى حمايت كند خود در حال خيانت به قانون اساسى است.
پاسخ + 0 0 --
انسان 1394/02/28 - 18:06
ممنون ناشناس تظر شنا منطقی تر و درست تر است
پاسخ + +30 0 --
حسینی 1394/02/27 - 21:56
همکار ارجمند اتفاقا ماموافق استیضاح فانی هستیم واز آن استقبال میکنیم اما معتقدیم این حرکت اصول گرایان یه جور دانه پاشی واسه معلمها وفرهنگیانه که نه تنها مارو از قفس فانی رها نمیکنه که گرفتار دام تزویر زورمندان وزرمندان میکنه.!
هیچ کدام از ما صدق نیت مجلسیها رو قبول نداریم و از این جهت هوشیارانه میگیم.....خودتونین.دیگه حق نگاه ابزاری به مارو ندارین این کار مجلسیها کثیف ترین چهره ونماد سیاست بازی است .
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1394/02/28 - 07:39
آفرین به این نگاه هوشمندانه همکاران عزیز
پاسخ + 0 0 --
انسان 1394/02/28 - 18:07
آفرین حسینی
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1394/02/28 - 19:13
موافقم تحلیل چامع وخوبی بود ممنون حرف دل مارو زدین
پاسخ + +25 0 --
همتی 1394/02/27 - 22:06
ناله فرهنگیان از فرق است.خدا وکیلی دولت و مجلس خجالت نمی کشند که حقوق معلمان از همه ادارات و ارگان ها و بانک هاو ... کمتر است. مجلس و دولت و وزیر فانی دارند به دست خودشان فرهنگ و عزت را در جامعه ازبین می برند .صدای آن چند سال دیگر رساتر به گوش خواهد رسید.
پاسخ + +15 0 --
ناشناس 1394/02/27 - 22:30
عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد
پاسخ + +11 -3 --
بهلول 1394/02/27 - 23:54
اين سخن كه اعتراضات فرهنگيان جنبه سياسى دارد و نه صنفى بنظر مى آيد مو جب انحراف خواسته هاى آنان و گرو كشى اين اعتراضات بنفع جناح ها و گروه هاى سياسى است كه تاكنون عملكرد درست و مثبتى از خود بروز نداده وتنها مدتى شعار داده و بخشهاى از عواطف جامعه را بخود اختصاص داده و از كنار آن به نان ونوايى رسيده اند مى شود ، در حال حاضر مشكل معلمان فقر است شما به عده اى كه با ترفندهاى گوناگون و در شهرهاى بزرگ به رفاه نسبى رسيده اند نگاه نكنيد بلكه عموم معلمين خصوصا در روستاها و شهرستانها ، نسبت به استحقاقشان بر اساس تواناييها و تحصيلاتشان در فقر مطلق بسر مى برند و دنبال سياست به معناى ملموس آن نيستند و دنبال اين نيستند كه فلان فرد چقدر مى گيرد و چكاره است آنها دنبال رفاه نسبى خانواده و آينده فرزندانشان هستند ...ادامه دارد
پاسخ + +8 -1 --
بهلول 1394/02/28 - 00:06
ادامه مطلب
اتفاقا فرهنگيان سياسى بدليل وصل بودن به يك جناح و دسته خاص معمولا در رفاه نسبى هستند و اگر اعتراضى هم مى كنند يا بنفع جناح و دسته خود و يا براى زياده خواهى است و تاحدودى كارشان موج سوارى است آن اعتراضى كه واقعى و بدور از هرگونه زياده خواهى واز روى صداقت است اعتراض به نداشتن معيشت نسبى و فقر است كه به گفته بزرگان " فقر ايمان را از بين مى برد " و اعتراض صنفى معلمان از سر درد و ناراحتى است زيرا ديگر يك بچه خردسال هم حاضر نيست در آرزوهايش معلم را شغل آينده خويش بداند اما هنوز بزرگترها حرف شغل انباء بودن و عشق معلمى مى زنند عشق بى منطق همان جنون است و بقول سخنان بزرگان مظلوم گاهى از ظالم بدتر است به هر حال تا وضعيت قشر معلمين (لطفا با مديران ، روسا و معاونين مناطق ، وزير و پستهاى ادارى و رده بالاى آپ اشتباه نشود منظور معلمين مطلق و مظلوم بدون گرايشهاى جناحى و سياسى است ) رسيدگى و فقر آنها چاره نشود حرف از سياست و بدو خوب اين وزير و آن وزير و يا حرفهاى قلمبه زدن دردى را دوا نمى كند والسلام
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1394/02/28 - 08:17
اتفاقا فرهنگيان سياسى بدليل وصل بودن به يك جناح و دسته خاص معمولا در رفاه نسبى هستند و اگر اعتراضى هم مى كنند يا بنفع جناح و دسته خود و يا براى زياده خواهى است و تاحدودى كارشان موج سوارى است. جناب بهلول این جمله را خیلی جالب بیان نمودید ومصداق آن خیل معلمان اصلاح طلبی بودند که در دوره اصلاحات راهی فرمانداری ها شدند وبعد از خاتمه یا به شغل های دیگر رفتند یا بار خود را بستند وباز نشست شدند وفراموش کردند معلمی یعنی چه.البته همه معلمان اصلاح طلب را نمی گویم.
پاسخ + +9 0 --
مهدی کارتول 1394/02/28 - 00:15
هیتلردرجنگ جهانی دوم به تنهاقشری که اجازه واردشدن به جنگ نداددرکشورش معلمین بودند ودستوردادمعلمین رادرسنگرهای زیرزمینی محبوس کنند دلیلش رااز.. اوپرسیدن اوگفت اگردرجنگ پیروزشویم برای جهانگشایی به انهانیازداریم واگرشکست بخوریم برای ساختن کشور به انهانیازداریم
پاسخ + +8 0 --
فرهنگی معتدل 1394/02/28 - 00:37
سرکارخانم دکترعزیز!دستتان درد نکند مطلب بسیار جالب و درخورتوجهی نوشته اید ولی این مطالب شما در کشورما زیادکارایی ندارد.بنظر حقیر بگذاریم این اعتراضات صرفا صنفی باقی بماند بهتراست والا باز صدایمان مثل سال 85 خفه می شود و اینبار دیگر دهها سال باید منتظر بود تا دوباره جمعیتی بپاخیزد.متاسفانه انگ سیاسی زدن و انگ تشویش اذهان عمومی و مبارزه باارکان نظام خیلی زود به معلمان می چسبد!!بخدا این اعتراضات صنفی است فقط اعتراض به تبعیض است نه چیز دیگر.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1394/02/28 - 08:07
دقیقا همین است.هم ما هم آنها می دانند که معلمان چه می خواهند هم اینکه ما می دانیم در جامعه ی سیاست زده هر گونه خواسته ی صنفی از دالان سیاست می گذرد اما طرف های ما مترصد این هستند که این اصطلاح خواسته ی سیاسی را بشنوند ودر کسری از ثانیه بساط اعتراض را در هم بپیچند.البته معلمان توان مقابله را دارند ولی تجربه نشان داده به فرض به هدف نشستن این فرم اعتراض ،سر انجام خوبی نه برای معلم و نه سایر آحاد جامعه قابل تصور نیست.
پاسخ + +3 0 --
ناشناس 1394/02/28 - 10:20
نتيجه اموزش بدون پرورش درست را در حادثه مدارس سلماس ميبينيم در دعواى دانش اموزان مدارس تيزهوشان و نمونه دولتى يك دانش اموز كشته شد. دانش اموزانى كه نصف روز را مشغول صحبت با تلفن و شبكه هاى اجتماعى با جنس مخالف هستند و مديران كه فكر جيب خود و دخل و خرج مدرسه هستند شهريه هاى ميليونى و اجبارى بر خلاف قانون اساسى باعث خالى شدن مدارس خاص از دانش اموزان با استعداد قشر محروم جامعه شده است و دانش اموزانى پر توقع وتنبلى را پرورش مى دهند كه در نهايت بدون تجربه و بصيرت به عنوان نخبه وارد جامعه مى شوند .
پاسخ + +18 -5 --
جلیل 1394/02/28 - 10:56
من معتقدم اگه فانی رو بردارند به جاش یه تیر چراغ برق بذارند هیچ فرقی نمی کنه فانی باید استیضاح بشه چون امکان نداره ناتوان تر و بدتر از این فرد وجود داشته باشه
فانی باید بره همون مدارس غیر انتفاعی و خصوصی خودش رو ادراه کنه و افرادی از معلمین که من شک دارم معلم باشند مثل حسینی که اینجا کامنت میذاره و مدافع فانی و خصوصی سازیش هست و آقای اسکندر لطفی عضو صنف معلمان رو هم ببره پیش خودش تو همون مدارس خصوصیشون مردم رو بچاپند
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1394/02/28 - 19:09
متاسفم برات بر چه اسایی ابن حرفو میزنی اتفاقا آقای حسینی قبل ازشما مطلب گذاشته ونوشته که موافق استیضاح فانی هستش یکم برو بالا مطلبشو میبینی
پاسخ + 0 0 --
احمد 1394/02/30 - 20:00
خدایی آقا جلیل شورشو درآوردی با این دری وری گفتنها وتوهینات
راستشو بگو شما فرهنگی هستی؟ادبیاتت که به .....میخوره؟
پاسخ + +11 0 --
فرهنگی 1394/02/28 - 15:56
اگردولت تازمانیکه حقوق معلم را مانندامورش عالی نکندبی تدبیراست.ابالاترین اعتراض این است که همه فرهنگیان ازصندوق ذخیره استعفابدهیم
پاسخ + +3 -1 --
نیما 1394/02/28 - 19:20
بهترین و بی دردسرترین شیوه برای حل مشکلات معلمان،دریافت مجوز تاسیس اتحادیه سراسری معلمان کشور می باشد تا به این طریق معلمان معترض ، ضدنظام و امنیت کشور نامیده نشوند و عده زیادی که اعتراض نمی کنند را راضی از وضع موجود توصیف نکنند(بنا به مصاحبه بطحایی معاون وزیر آموزش و پرورش)
پاسخ + +7 0 --
Vahid F 1394/02/28 - 20:55
خانم دکتر آل حسینی ، سپاسگزارم و قلمتان را میبوسم، نمیفهم چرا موضوع به این مهمی و بزرگی را متوجه نمیشویم ، بارها در فضای واقعی ومجازی در مورد ( البته از کلمات رتوریک ، سیاسی استفاده نکردم ) آگاهی دادن به مردم از نتایج رشد و توسعه ی آموزش و پرورش فرزندانشان در پی حل مشکلات اقتصادی کل سیستم آموزش و پرورش ، سبب جلب نظر و رای کل مردم را خواهیم داشت و با هم برای حل این و آن دیگری ها تلاش خواهیم کرد . ولی متاسفانه شما هم نظرات و کامنتها را ملاحظه میکنید . انگار شیشه ای ضخیم بین انسانها ایجاد شده ،صدایت را نمیشنوند فقط لب خوانی میکنیم . اما در یک مورد از نوشته هایتان عرضی دارم ، در جامعه مبارزان سیاسی را میبینیم و سپس شاهد سرنوشت نا مطلوبشان میشویم ، و این تجربه ی بدی برای همه شده است .این یک
دوما ، ! در ادامه ....
پاسخ + +8 0 --
Vahid F 1394/02/28 - 20:55
ادامه ........
در جامعه ی ما ،میگوییم ، سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت هم به قوانین الهی وابسطه است ، بنابراین مطلوب است : نباید به قوانین الهی اعتراض کرد . این دیدگاه در بعضی ها !! همه ی قوانین از ریز تا درشتش را اسلامی میداند حتی اگر قوانین تصویب شده در دهه های بیست و سی باشه! خانم دکتر موضوعات و مسائل ساده را بسیار پیچیده و بیات کرده ایم ، خدا از تقصیرات همه مون بگذره !!!!
پاسخ + +9 -1 --
Vahid F 1394/02/28 - 21:00
در آخر ،این هم هست که من موقعی عدالت را و یا هر چیز دیگری را خواهم خواست که خودم عادل باشم در آن صورت حتما به خواسته ام خواهم رسید . موفق باشید
پاسخ + +10 -1 --
ترابی 1394/02/28 - 21:14
بی هیچ سر وصدایی حقوق کارمندان کمیته امداد هم سی درصد علاوه بر چهارده درصد اول سال اضافه شد.چرا از روز اول که میگویند حقوق کارمندان دولت چهارده درصد اضافه شود نمیگویند حقوق معلمان وآموزش وپرورش چهارده درصد؛بقیه ادرات وکارمندان به میزان دلخواه اضافه شود.معلوم شد وقتی میزان افزایش حقوق کارمندان دولت را تصویب میکنند منظور فقط آموزش وپرورش است.و بقیه نهادها به هر میزان که صلاح ببینند ظرف مدت یک الی دوماه میتوانند به حقوق کارمندان خود اضافه کنند!؟!
پاسخ + +4 -3 --
جدی 1394/02/29 - 00:11
سلام و خدا قوت به سرکار خانم دکتر فرشته ال حسینی نظرات تحلیلی ارزشمند جنابعالی را با دقت مطالعه کردم بسیار عالی و قابل تامل بود ولی هنوز در جامعه ما هنوز ان بسترهای لازم وجود ندارد با وجود اینکه عدالت اساس حکومت اسلام است ولی متاسفانه اگر اعتراض بر نابرابری و بی عدالتی رواج یافته درجامعه صورت بگیرد بجای قدردانی معترضان به ضد اسلام محکوم می شوند پس جامعه معلمان با درایت و هوشمندی خودشان بنا چار ندای حق خواهی و عدالت خواهی خود را صرفا صنفی قلمداد می کنند چون تشکل قوی و یکپارچه ندارند که در صورت بروز مشکلات احتمالی از انالن دفاع کند. با سپاس
پاسخ + +3 0 --
ناشناس 1394/02/30 - 10:40
سلام مشکل حرکت معلمین ناقص بودن و عدم ادامه صحیح این حرکت است مثلا اگه اعتراض عمومی شود و جلوی مجلس ماندگار شویم حتی اگه روزها و شبها شپری گردد آیا تجمعات روز به روز کمتر میشود آیا سایر همکاران نمی آیند آیا شغل های دوم که باعث خرد شدن شان تعداد زیادی معلم ها شده ادامه پیدا میکند راستی من در این مدت دریافتم که سرکردگان اعتراضی همکاران خوب عمل نمیکنند چون اعتراض نیمه روز یا یک روز با تعداد کم همکار و نیامدن همکاران سایر استانها به مرکز تصمیم گیری یعنی تهران حالا حالا بی نتیجه میماند
پاسخ + +1 0 --
حسین حقجو 1394/03/04 - 11:00
با سلام مطالبات فر هنگیان چه جنبه ها یی دارد 1- حقوقی و مدنی و قضایی مصداق آن چیست :صندوق ذخیره فر هنگیان و احکام دیوان عدالت اداری درباره مقرری ماه اول و مابه تفاوت نرخ تورم و عدم دفاع حقوقی سازمان از فر هنگیان و بیمه نا کار آمد و عدم پرداخت حق مسکن و حق ایاب و ذهاب که طبق قانون بودجه دولت موظف به پرداخت هست و هماهنگ نبودن پرداخت ها2- سیاسی: مصداق آن :آزاد شدن زندانیان صنفی که به دلایل نا مشخص و مبهم تحت عناوین تشویش اذهان عمومی و بر هم زدن امنیت داخلی زندانی هستند و برخورد های سیاسی و امنیتی با فعالان صنفی در سنوات گذشته 3-اجتماعی : مصداق آن رشد نا هنجاری اجتماعی در دانش آموزان و عدم رعایت اصول اخلاقی توسط دانش آموزان خصوصا در هنرستان ها که بیشترین سطح نا هنجاری را دارا هستند4-مدیریتی :که مصداق آن استفاده نابجا از نیروها و عدم پتانسیل سنجی درست نیروها و عدم چالاکی سازمان در سطوح تصمیم گیری و عدم بروز بودن سازمان تمرکز گرایی شدید
پاسخ + +1 0 --
حسین حق جو 1394/03/04 - 11:00
ادامه حسین حقجو
5- آموزشی : عدم ارائه نا مناسب ضمن خدمت ها و عدم ارتباط صحیح آموزش و پرورش با دانشگاه و عدم فراهم نمودن مناسبات و شرایط لازم برای ادامه تحصیل فر هنگیان که اکثرا با هزینه شخصی و علاقه شخصی انجام می شود6-رفاهی : ستاد اسکان نا کارآمد و ضعیف و نداشتن خانه های معلم در خور و شان معلمان 7-مسائل روانی:مصداق آن فشار و استرس روانی بیش از حد که گاهی بعضی از معلمان عزیز را تا حد آسیب روانی و سکته پیش برده در حالی که با روشهای روانسنجی و روانپزشکی می توان تایید کرد که فر هنگی عزیز نیاز به استراحت و مراقبت ویژه پیدا می کند1ساعت تدریس=8 ساعت کاردر اینجا لازم است که تعریف معلم و کارمند کاملا مشخص شود8-برنامه ریزی اقتصادی:عدم وجود معاونت اقتصادی در وزارتخانه و عدم پرداخت موارد مشخص شده قانونی و تکلیفی از سازمان های دیگر که موجب انباشته شدن سهم طلب آموزش و پرورش در طی سال های مختلف مطابق 100 ها هزار سند مالی پرداخت نشده 9-مالی: زیر خط فقر بودن اکثریت فر هنگیان محترم و عدم بر خورداری از مزایای پرداختی مثل عیدی ناسبت ها و بن ها و اضافه کاری و وام های بانکی و تسهیلات دیگر
پاسخ + 0 -1 --
نادر کارمند بانک 1394/03/05 - 22:20
نادر کارمند بانک
1- آیا اعتراضات فرهنگیان از نوع اغتشاشی است یا صنفی که تنها بازتاب بحران نابابری فرصت ها در بین کارمندان دولت است؟
2- آیا نابرابری فرصت ها در بین بدنه ی آموزش و پرورش هم وجود دارد؟ (عوامل ستادی- غیر ستادی)-عوامل اجرایی( مدیر- معاون- کارمندان دفتری) با معلّمان- مقاطع مختلف( ابتدایی- راهنمایی- متوسّطه)- (زنان و مردان)
3- بر خلاف عدّه ی قلیلی از فرهنگیان که در اعتراضات شرکت می کنند، چه عامل یا عوامل دیگری، عدّه ی کثیری از آن ها (مخصوصاً عوامل ستادی - مدیران- معاونان- عوامل اجرایی- زنان- بازنشسته ها- مقاطع ابتدایی و تا حدودی راهنمایی) به سوی مدارس و کلاس ها می کشاند؟
پاسخ + +1 0 --
حسین حق جو 1394/03/07 - 14:59
دوست عزیز( نادر کارمند بانک) 1-مطالب خانم حسینی و بنده را خوب نخواند ه اید اگر شما هم سیر تاریخی را بنگرید در قیام عاشورا اکثریت از ترس مسائل امنیتی یک گوشه ای خزیده بودن باورتان نمی شود بخاطر این دوستان ما چند سالی در زندان بسر می برند ترس مانع حضور هست نه رضایت 2- شما می توانید فیش های حقوقی سازمان های مختلف را که برای ضمانت یا وام می آیند ملاحظه کنید 3- مانده حساب هر ماه چه کسانی تا آخر ماه می ماند 4- چه کسانی و از چه سازمان هایی وام های بالای 30 میلیون می گیرند که توان باز پرداخت آنرا دارند 5- خودتان بروید مدارس راسا بپرسید
پاسخ + +1 0 --
حسین حق جو 1394/03/07 - 15:00
ادامه از حسین حقجو برادر عزیز نادر کارمند بانک
6-شما تا حال چند مناسبت و تولد مذهبی را بدون عیدانه به چشم دیده اید 7-آیا شده که در هفته بانکداری به شما پولی ندهند بجای آن به یک کاغذ ابر و باد توجه کنند ولی برای ما اتفاق زیاد افتاده 8-قبول دارم بعضی از کارها مثل کار شما سخت و حساس هست ولی تا بحال به فرزندتان درس داده اید 1ساعت درس مطابق استاندارد یونسکو برابر 8 ساعت کار عادی هست 9- در سطح ستادی نیز نابرابری دیده می شود 10- دولت ها در سنوات گذشته به تعهداتشان درست عمل نکردن 11-شما قبول می کنید سنوات باز نشستگی تان را طی چند ماه خرد خرد بدون حساب سودش بدهند؟
پاسخ + 0 0 --
نادر کارمند بانک 1394/03/08 - 03:15
نادر کارمند بانک
اگر حالتی خاص موجب شود که هزار نفر،هر کدام یک ریال ضرر کنند امّا یک نفر هزار ریال نفع ببرد، این فرد انرژی فراوانی صرف حفظ این حالت خواهد کرد، امّا هر یک از آن هزار نفر زیان دیده، از خود فقط دفاعی ناچیز خواهند کرد و در نهایت نیز به احتمال زیاد، آنکه با علاقه و پی جویانه برای حفظ منافع هزار ریالی خویش اقدام کرده است، پیروز خواهد شد.
پاسخ + 0 0 --
نادر کارمند بانک 1394/03/09 - 18:19
نادر کارمند بانک
1- آیا می دانید حقوق یک لیسانس در شرکت نفت بدون احتساب اضافه کاری و مزایای دیگر با 14 روز کاری در ماه 15،000،000 تومان است؟ 2- آیا می دانید حقوق یک قاضی با مدرک لیسانس در دادگستری بدون اضافه کاری و ماشین و منزلی که به او می دهند حدود 10،000،000 تومان است؟ 3- آیا می دانید حقوق یک کارمند تأمین اجتماعی با مدرک لیسانس حدود 8،000،000 تومان است؟ 4- آیا می دانید حقوق کارمندان شرکت های آب، برق، گاز بدون احتساب اضافه کاری با مدرک دیپلم یا نهایتاً فوق دیپلم حدود 7،000،000 تومان است؟ 5- آیا می دانید حقوق یک کارگر یا کارمند آتش نشانی حدود 6،000،000 تومان است؟ 6- آیا می دانید حقوق یک کارمند لیسانس کمیته امداد امام خمینی(ره) بدون سایر مزایا و خوار و باری که به آن ها تعلّق می گیرد بیش از 5،000،000 تومان است؟ 7- آیا می دانید حقوق پرستاران بدون احتساب اضافه کاری بیش از 3،000،000 تومان است؟ 8- آیا می دانید حق الجلسه ی شورای شهر به گفته ی خودشان 4،500،000 تومان است؟
پاسخ + 0 0 --
نادر کارمند بانک 1394/03/11 - 00:25
ادامه مطالب نادر کارمند بانک
9- آیا می دانید 98 درصد بودجه شهرداری ها از طریق مالیات از مردم تأمین می شود؟ 10- آیا می دانید کلیه ی افرادی که در بنیاد مسکن، مسکن و شهرسازی و شهرداری های کشور مشغول به کار هستند در بهترین منطقه شهر خودشان یک مسکن مجانی به آن ها تعلّق می گیرد؟ 11-آیا می دانید بالاترین حقوق در بین کارمندان دولتی( غیر شرکتی) به کارشناسان وزارت امور خارجه، قضات دادگستری، اساتید دانشگا ه ها و نیروهای وزارت اطلاعات تعلق می گیرد؟ 12- آیا می دانید طبق آیه ی «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ» خدا حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم حالشان را تغییر دهند. 13- و نهایتاً آیا می دانید اکثریت فرهنگیان نابرده رنج گنج طلب کرده و طمع در میوه ه ی باغ دیگران نموده اند !
پاسخ + 0 0 --
حسین حق جو 1394/03/15 - 06:59
آقا نادر کارمند بانک عزیز
دوست عزیز بنده قصد توجیه شما را ندارم چون همه چیز معین است جمله شماست که می گویید 13- و نهایتاً آیا می دانید اکثریت فرهنگیان نابرده رنج گنج طلب کرده و طمع در میوه ه ی باغ دیگران نموده اند !
1- معلمین از فرق و تبعیض و بی عدالتی می نالند2-کدام معلم و کدام باغ و کدام طمع را نشان میدهید 3-من حاضرم کارم را با شما برای مدتی کوتاه جابجا کنم ولی شغلم را به شما نی دهم گرچه حقوقش کم است ولی به کمتر از معلمی قانع نمی شوم نمی گویم کارتان راحت است 4- می دانید من اگر معلم باشم در سه ماهی همه سر کوفتش را به ناجوانمردی و بی انصافی می زنند چند تا کتاب و مجله می خوانم حاضریم در این سه ماه کمک کنیم چون کار سایر ارگان ها کارشان زیاد است نمی رسند به مردم خدمت کنند ماحاضریم در آن ارگان ها با توجه به مدارکم کمک کنم و مثل کارمندان همان سازمان ها حقوق بگیرم هم بقول شما بیکار نیستم هم به مردم خودمان کمک کردیم
پاسخ + +1 0 --
حسین حقجو 1394/03/15 - 07:08
ادامه آقای نادر کارمند بانک ما به کدام میوه طمع کرده ایم ؟
4-آیا ما می خواهیم حقوق بالای سایر ارگان ها را کم کنیم یا از حقوق مناسبی که به ما نمی دهند دفاع می کنیم 5-تصورتان این است که شغل ما بسیار آسان است اگر در یک لحظه 30 نفر در مقابل شما باشند و هر 30 نفر هم زمان از شما چیزی را طلب دارند شما چگونه بر خورد می کنید ؟5-در طول یک روز که درس می دهید حدود 4 ساعت سرپا باشید چقدر راحت هستید 5-شما و بسیاری نمی دانید که دست چپ و راست از ما آموختید مگر بلد بودید مرکل صدر اعظم آلمان در جواب اعتراض به مهندسان و پزشکان گفت مگر معلمان به شما نیاموختند پس طبیعی است که حقوقشان از شما بالا تر باشد و همیشه خواهد بود
پاسخ + +1 0 --
حسین حق جو 1394/03/15 - 07:17
ادامه آقای نادر کارمند بانک کدام میوه و کدام باغ را می فرمایید؟
6-اگر حقوق همه از در آمد جامعه تامین می شود اما حقوق کارمندان بانک که البته در پرداخت حقوق آنها هم بی عدالتی وجود دارد از نرخ سود بانکی که خود یکی از عوامل تورم و شکست تولید است تامین می شود7-طبق قانون بودجه 94 هر سازمانی برای مثال ثبت اسناد را می گویم 5000 هزار تومان به خزانه واریز می کنند ولی سازمان چرا بالای 30 هزار تومان حق ثبت می گیرد بقیه کجا می رود؟آری برادر این است راز حقوق و مزایا در آموزش و پرورش از مردم چیزی نمی گیرند در بانک ها که عملیات ربوی دارند از سود پاداش می دهند از کمر شکسته تولید از تجارت در امور غیر بانکی از هزاران عملیات غیر بانکی بی مجوز پاداش می دهند شما را نمی گویم همین که قصد روشنگری دارید شریف هستید فرا دستانتان را می گویم
پاسخ + +1 0 --
حسین حقجو 1394/03/15 - 07:32
آقانادر کارمند بانک
معلم نه طمع دارد و نه راحت طلب است بلکه شرافت معلمی را دوست دارد بگذریم که خیلی ها قدرشان را نمی دانند در دورافتاده ترین مناطق جز حضور و خدمت یک معلم کسی را می شناسید؟در کل دنیا ارزش چند چیز را می دانند جز کشور ما علم- آموزش -کار-صداقت-عدالت -تولید چند چیز را بد دارند آیا آنها نمی فهمند آیا آنها اشتباه می کنند آیا آنها نمی دانند که اگر فرهنگ درست شود همه چیز درست می شود آیا آنها نمی دانند که برای ساختن باید آموختن را بها داد برای داشتن بزرگان معلم بها دارد یک کارگر یک پیچ را می بندد اما معلم راه ساختن آچار و پیچ و بستن آن را به 30 نفر آموزش می دهد
به نظر شما کدام باید سود بیشتری ببرد ؟شما در بانک به خاطر چه حقوق می گیرید و ما در فرهنگ بخاطر چه حقوق می گیریم ؟
پاسخ + +1 0 --
حسین حقجو ی 1394/03/15 - 07:36
آقا نادر کارمند بانک ازبین فرهنگ وپول کدام با ارزش هستند؟شما حاضرید چقدر پرداخت کنید به کسی که به فرزندتان راه زندگی و بالندگی و پویندگی را آموزش دهد تا شود یکی مثل دانشمندان ما یا نخبگان ما ؟هر کدام از نخبگان ما چقدر ارزش مادی دارند؟گرچه آنها قابل قیاس نیستند اما آورده مادی دارند که می شود حقوق شما پس چرا ما از آن بی بهره ایم
می توانم از پس مخارج بر آیم مشکل مادی ندارم ولی آنقدر شجاع و فهیم هستم که می دانم حق معلمین سرزمین این نیست که این چنین مورد قضاوت قرار گیرند و این چنین از حقشان را بخورند کدام کس را می شناسید که بخاطر بارور کردن اندیشه دیگران به زندان برود کدام کس را می شناسید که در خط مقدم مبارزه با انحراف و شبیه خون فرهنگی فرزندتان باشد
پاسخ + +1 0 --
حسین حقجو ی 1394/03/15 - 07:44
ادمه نادر کارمند بانک
بزگوارانی از جامعه فر هنگیان در زندان هستند نه بخاطر دزدی اختلاس قاچاق چپاول مردم و سوء اخلاق و جاسوسی فقط بخاطر شجاعت گفتن حق درستی و صداقت و عدالت و فرهنگ و قانون اساسی و هم نوع دوستی و حقوق شهر وندی و ارزش ها که حتی محدودیت های حاکم بر آنها از دیگران نیز بیشتر است شما بپرسید چرا؟ ما که می دانیم چرا؟مگر خواستن حقوق مناسب با مسائل سیاسی و امنیت ملی مناسبت دارد ؟مگر خواستن حق مسکن و مزایا با خط قرمز ها مناسبت دارد در پایان برادر ما از میوه پاک و شجره طیبه خودمان می خواهیم نه از باغ نزول و ربا و چپاول و سر مردم کلاه گذاشتن و گرانفروشی و کمر شکسته تولید
پاسخ + 0 0 --
نادر کارمند بانک 1394/03/17 - 10:17
سلام خدمت آقای حسین حقجو هم وطن عزیز
مطلب اینجانب را نگرفته اید منظور من مقایسه معلمان با سایر کارمندان دولت نبود بلکه مقایسه آن هایی(معلم هایی) است که برای رسیدن به حقوقشان در این راه حاضر به پرداخت هزینه آن هستند با کسانی است که حتی حاضر نیستند در تجمع سکوت با همکارانشان همراهی کنند و منظور من از جمله ی( اکثریت فرهنگیان نابرده رنج گنج طلب کرده و طمع در میوه ه ی باغ دیگران نموده اند !) خوب نگرفته ای.
به امید روزی که همه ی افراد( مخصوصاً معلمین عزیز کشورمان) به حق و حقوق خود برسند و تبعیض ها برداشته شود تا این قشر عزیز هم بتوانند شرافتمندانه و بدون دغدغه خاطر به امر مهم تعلیم و تربیت برسند.
موفق و پایدار باشید.
پاسخ + 0 0 --
مرتضی قره باغی 1394/04/01 - 05:25
این که یک صنفی دنبال عدالت برای کل جامعه باشد و نه برای خودش ،حرف جذابی است ولی عملا در جامعه ی امروزی غیر عملی است مثلا یک کشاورز مشکلات خودش را خوب می تواند تشخیص دهد و مشکلات صنفی خلبانان را از کجا می تواند تشخیص دهد و اساسا چه انگیزه ای می تواند کشاورز را با صنف خلبان متحد کند . البته مشکلات عمومی خود به خود اعتراض عمومی به دنبال خواهد داشت مانند گرانی ، تورم
پاسخ + 0 0 --
مرتضی قره باغی 1394/04/01 - 05:25
این که یک صنفی دنبال عدالت برای کل جامعه باشد و نه برای خودش ،حرف جذابی است ولی عملا در جامعه ی امروزی غیر عملی است مثلا یک کشاورز مشکلات خودش را خوب می تواند تشخیص دهد و مشکلات صنفی خلبانان را از کجا می تواند تشخیص دهد و اساسا چه انگیزه ای می تواند کشاورز را با صنف خلبان متحد کند . البته مشکلات عمومی خود به خود اعتراض عمومی به دنبال خواهد داشت مانند گرانی ، تورم
پاسخ + 0 0 --
حبیب عزیزی 1394/04/17 - 18:11
سپاس از تحلیل دقیق وزیبایتان.
بسیارخوب.

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور