گروه اخبار /
مجلس دهم با توجه به عملکرد ضعیف و پرسش برانگیز مجلس نهم مورد توجه اقشار و طبقات مختلف اجتماعی قرار گرفته است .
آن چه مهم است این است که زنان ایرانی با توجه به جمعیت آماری شان وزن چندانی در دوره های اول تا نهم نداشته اند .
فازغ از دلایل احتمالی این مساله ، فاطمه راکعی نماینده مجلس در دوره ششم و دبیر کل جمعیت زنان مسلمان نو انديش در اظهاراتی گفته است که اراده ما بر ورود یکصد خانم به مجلس است . ( 1 )
از سوی دیگر ، آخرین آمار ارائه شده حاکی از هزینه 10 تریلیونی زنان ایرانی برای آرایش است . ( 2 )
اگرچه رابطه معناداری ممکن است میان این دو وجود نداشته باشد اما این گزاره محتمل است که پرداختن خارج از عرف و منطق به ظواهر ، انسان را از تامل در واقعیات و درون باز می دارد .
این گونه هزینه ها با توجه به سرانه بسیار پائین مطالعه و نیز هزینه ای که خرید کتاب در سبد خانوار ایرانی دارد نیز بی تاثیر در وضعیت موجود نیست .
شما چه فکر می کنید ؟
گروه اخبار /
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
مقدمه و بیان مساله
کمال انسان در نظام تعلیم و تربیت اسلامی رسیدن به قرب الهی و حیات طیبه است . این هدف غایی از طریق اهداف زیر قابل دسترس می شود:
1) اهداف اعتقادی، 2) اهداف اخلاقی، 3) اهدف علمی آموزشی 4) فرهنگی هنری 5) اهداف اجتماعی، 6) اهداف زیستی ، 7) اهداف سیاسی، اهداف اقتصادی. و اهداف فوق با ریزمجموعه اهداف در دوره های تحصیلی و کتب درسی خود را نشان می دهند، چنانچه مشاهده می شود یکی از اهداف کلی نظام آموزش و پرورش هدف سیاسی و به تبع آن تربیت سیاسی می باشد.
اما باید ابتدا پرسید تربیت سیاسی چیست و چه راهکار های عملی برای تربیت سیاسی و اجتماعی وجود دارد؟
سخن گفتن دربارة" تربیت سیاسی " از دشواری مضاعفی برخوردار است؛ به این دلیل که تربیت انسان در دنیای معاصر، امری بسیار دشوار و پیچیده است. دنیای امروز دنیایی است که انسان در بند دام های بسیاری گرفتار آمده و تکنولوژی که بنا بود انسان را به پیشرفت برساند، او را به "شیء شدگی " ،" هبوط " و " اخلاد در زمین " رسانده است.
هستی پر رمز و راز که در دنیای قدیم، آدمی، با آن همنوا و همساز بود به دنیای بی رمز و راز تبدیل شده است. رها شدن انسان از دام های تودرتوی روزگار ما و شناخت عظمت درونی خویش و دریافت جایگاه خود در هستی به عنوان خلیفةالله ( انا جعلناک فی الارض خلیفة ) و رهسپار شدن به سمت مبدأ و منتهای خود ( انا لله و انا الیه راجعون ) از درون مایه های تربیت دینی است که ره یافتن بدان بسیار دشوار و پیچیده گردیده است.
از سوی دیگر، شناخت قدرت و شبکه بسیار وسیع آن که تمامی شئون انسان را در برگرفته است و مواجهه آگاهانه با نظام های بسیار پیچیده قدرت، از امور سرمقاله بسیار مهمی است که سیاست ورزی و تربیت سیاسی ناظر به آن ها است.
ارتباط نظام تربیتی با نظام و عناصر نهاد سیاسی، از دیر زمان مورد توجه بوده و بسیاری از صاحب نظران رابطة میان مقوله ای این دو بخش، اشاره كرده اند و پیوند تنگاتنگ نهادهای آموزشی و قدرت را، مورد تأكید قرار داده اند. از جمله « ارسطو » اظهار می كند:« در میان تمام چیزهایی كه بیان كرده ام، آنچه بیشترین سهم را در دوام و قوام قوانین دارد، سازگاری آموزش و پرورش با نوع دولت است و این چیزی است كه جهانیان از آن غافل هستند. بهترین قوانین نیزـ حتی اگر توسط تمام افراد جامعه هم معتبر و مشروع دانسته شود ـ در صورتی ارزش و اعتبار خواهند داشت كه به وسیلة آموزش و پرورش به نسل جوان آموخته شوند و آموزش و پرورش نیز با قوانین مزبور تطابق داشته باشند.» ( فلسفهً آمورش و پرورش، فیلیپ جِی اسمیت، سعید بهشتی، ص59)
تأكید « ارسطو » بر ضرورت تجانس و سازگاری نظام آموزشی با نهاد حكومت، بی جهت نبود. تجربة حكومت های یونانی، این جمع بندی را در فرادید وی نهاد كه ثبات اجتماعی ـ سیاسی، از طریق نهادهای آموزشی، پدید می آید. حكومت ها و قوانین اجتماعی، در ارتباطی فعال با نظام آموزشی می زیند و امكان ادامه بقا می یابند به مرور و با حضور عصر تغییر و تحول، نقش نهادهای آموزشی در تغییرات سیاسی ـ اجتماعی نیز، مورد تأكید قرار گرفت. در این بازیافت ها، روشن شد كه دورة تحول نیز جز با تغییرات در نظام آموزشی، ممكن نخواهد بود. در این نگاه، نقش آموزش و پرورش نه در ثبات، بلكه در تغییرات سیاسی ـ اجتماعی مورد مطالعه قرار گرفت و رابطه های آن دو، فحص و كنكاش گردید.
به نوشته برخی از مؤلفان: «نظام آموزش و پرورش یكی از كارگزاران مسؤول در فراگرد پرورش سیاسی است. محققان... همبستگی های مثبتی بین آموزش و پرورش و آگاهی و مشاركت سیاسی مشاهده كرده و نتیجه گرفته اند كه برخورداری از تحصیلات رسمی بالاترین تأثیر را بر نگرش های سیاسی دارد و هیچ متغیر دیگری در تعیین نگرش های سیاسی، با متغیر آموزش و پرورش قابل مقایسه نیست»( جامعه شناسی آموزش و پرورش، دكتر علی علاقه بند، ص74)
مفهوم تربیت سیاسی :
تکیه گاه دعوت اسلامی، تربیت است، اسلام آیین تربیت و سازندگی است.کتاب نهج البلاغه، که حاوي سخنان امام علی(ع) است از منابع اساسی در این زمینه است. هدف تربیت سیاسی در اسلام و نهج البلاغه، تربیت عموم مردم و کارگزاران حکومتی بر اساس معیارها و اصول اخلاقی است؛ همچنین هدف، تربیت شهروندانی است که وظایف سیاسی و دینی خود را بشناسند و به آن پای بند باشند و تربیت کارگزارانی که مهارت تدبیر جامعه را بر اساس آموزه هاي دین اسلام به دست آورند و آن را اجرا کنند؛ زیرا یکی از مسائل مهم و مورد توجه هر نظام سیاسی، چگونگی عملکرد کارگزاران است به گونه اي که رفتار درست و سنجیده آنان در استحکام پایه هاي نظام نقشی شایسته داشته باشد.
تربیت سیاسی یعنی شكوفاسازی استعدادهای مدیریتی و سیاسی فرد همراه با پرورش ارزش های انسانی و وجدانی اوست.به دیگر سخن، تربیت سیاسی یعنی پرورش انسان هایی آگاه، شایسته و متعهد. انسان هایی كه خود را در برابر خدا و خلق خدا، مسؤول بدانند و در اداره و سامان دهی منطقه مأموریت خود و دیگر عرصه های سیاسی، درونی (همانند روابط با مردم و رعایت حقوق آنان) و بیرونی (مسایل جهانی و بین المللی ...) به وظایف و مسؤولیتهای خود عمل كنند.
"تربیت سیاسی" یعنی پرورش و شکوفاسازی استعدادهایی که مربوط به بعد سیاسی انسان و ویژگی عمومی او، یعنی قدرت است. تا از این راه، متربی ضمن فهم روابط قدرت و پیچیدگی نظام های سیاسی در درون شبکه وسیع قدرت، آگاهانه و فعال، عمل نماید.
اركان تربیت سیاسی :
در پرورش سیاسی، برسه عنصر اصلی تأكید شده است.
1) شناخت: شخص دربارة نظام سیاسی چه می داند و چه اعتقادی دارد؟
2) احساس: شخص چه احساسی نسبت به نظام دارد؟ (شامل وظیفه شناسی، وفاداری، حس تعهدات شهروندی و ...) .نظام های سیاسی ـ حتی عقلانی ترین آنها ـ به احساساتی ویژه در شهروندان خویش، نیازمندند. احساسی كه بتواند رابطة شناختی ـ معرفتی را، تعمیق بخشد، پایدار كند و یا حداقل در استواری آن مدد رساند. در این میان نظام های انقلابی، به این نكته وابسته ترند .
این نظام ها، از یك سو داعیة تغییر و دگرگونی را دارند و از سوی دیگر پس از پیروزی، به تثبیت و تحكیم موقعیت خویش در برابر بازمانده های رژیم قبل از انقلاب ـ و نیز داعیه داران جدید ـ سخت محتاجند. تركیب دو عنصر تغییر و علاقه به ثبات در نظام های انقلابی، ایجاب می كند كه احساسی متناسب پدید آید تا بتواند شهروندان انقلابی را، در عین شور و اشتیاق به تحول و دگرگونی، به حفظ و تحكیم اساس نظام انقلابی، وفادار نگاه دارد. و این نكته خود از پیچیدگی های دورة گذار انقلاب هاست.
دوره ای كه اگر كارگزاران و رهبران انقلاب در تلفیق معرفت و احساس متناسب با این دوره، كوتاهی ورزند یا روحیة تغییر و تحول خواهی، چون سیلاب بنیان برانداز، خود نظام سیاسی انقلابی را درهم خواهد ریخت و یا به سرعت عناصر تغییرخواهانه نهضت، به ركود می انجامد و سرخوردگی سیاسی را در جامعه انقلابی پدید خواهد آورد.
3) حس شایستگی سیاسی: نقش شخص در نظام سیاسی چیست؟ و چه می تواند باشد؟ تربیت سیاسی، علاوه بر دو ركن شناخت و احساس سیاسی، نیازمند تعیین جایگاه فرد در نظام سیاسی است. شخص و موقعیت او در نظام، بایستی تفسیر شود، قابلیت های خویش را پیدا كند و به درستی دریابد كه چه كارهائی در توان و در مسؤولیت اوست.
عوامل تربیت سیاسی :
جامعه پذیری سیاسی چون دیگر اشكال و چهره های جامعه پذیری، در یك پروسه و جریان مستمر شكل می گیرد. عوامل مختلف ـ با سهم های متفاوت ـ در شكل گیری شخصیت سیاسی فرد، مؤثرند. بی تردید، برای یك نظام سیاسی، این نكته حائز اهمیت است كه از عوامل مؤثر، سود جوید تا بتواند شخصیت سیاسی شهروندان را متناسب با نیازها و آرمان های سیاسی نظام، شكل دهد. برخی از جامعه شناسان، عوامل شكل گیری شخصیت سیاسی فرد را، به دو دسته تقسیم كرده اند.
دسته نخستین عوامل اولیه جامعه پذیری سیاسی است كه در این بخش، تماس های نزدیك و چهره به چهره تأثیرگذاری و تأثیرپذیری را محقق می كند. عواملی چون خانواده، گروه همسال و ... در این بخش می گنجند.
دسته دوم، عواملی كه تماس های چهره به چهره و نزدیك، نقش چندانی در آن ندارند. عواملی مانند: مدرسه، احزاب، اتحادیه ها، رسانه های گروهی و ...( توسعه سیاسی و تحول اداری، دكتر عبدالعلی قوام، ص76 به بعد).
ما در این بخش، به بررسی نقطه نظرات امام راحل در چگونگی این عوامل در شكل گیری شخصیت سیاسی افراد، خواهیم پرداخت و در حد توان و فرصت، دیدگاه های ایشان را در هر مقوله، باز خواهیم گفت.
عوامل اولیه جامعه پذیری سیاسی :
همان گونه كه در سطور پیشین، ملاحظه شد، عواملی چون خانواده، گروه های همسال در زمره عوامل اولیه جامعه پذیری به طور مطلق و جامعه پذیری سیاسی ـ به گونه اخص ـ شناخته شده اند.
نقش خانواده در شكل گیری شخصیت سیاسی: در كاركردهای نهاد خانواده، نكات مختلفی چون كاركرد تولید، آموزش حرفه و فن، تعلیم و تربیت و ... ذكر گردیده است. در این میان به نقش «خانواده» در پرورش سیاسی، توجه كمتری مبذول شده است، اما كم و بیش تذكرات و دیدگاه هائی در این زمینه، ارائه گردیده است. از جمله:«تجربیات اولیه در مشاركت در تصمیم گیری خانواده، می تواند فهم كودك را در مورد صلاحیت سیاسی افزایش دهد و موجب مهارت وی در امور سیاسی شود. این مشاركت ها و كسب مهارت ها زمینه شركت فعال فرد به هنگام بزرگسالی در نظام سیاسی خواهد شد.
« بری استیسری » از جمله صاحب نظرانی است كه اعتقاد دارند در خانواده ای كه درباره مسائل آزادانه بحث می كنند، نوعی جامعه پذیری سیاسی شكل می گیرد كه كودكان را به فراگیری شایستگی سیاسی و تعهدات مربوط به آن توانا می سازد»( همان مدرك، ص78)
در این میان، دو نكته یاد كردنی تر می نماید: اولاً تأثیری كه نهاد خانواده در تربیت فرزندانی شجاع، مستقل و متعهد داشته و دارد.
ثانیاً: عناصر اصلی نهاد خانواده یعنی زن و مرد، در گرایش ها وایده های سیاسی و نیز ثبات آن گرایش ها و ایده ها، نقش اساسی دارند.
عوامل ثانوی جامعه پذیری سیاسی : در عوامل ثانوی ـ و غیر چهره به چهره ـ پرورش سیاسی، مراكز مختلفی سهیم هستند. در میان این عوامل، نقش مراكز ذیل مهم تر می نمایند:
الف). مدارس و مؤسسات آموزشی؛ ب). رسانه های گروهی؛ ج) مساجد و مؤسسات دینی.
اصول و روش های تربیت سیاسی:
مهمترین اصول تربیت سیاسی بر مبناي نهج البلاغه، عبارت است از: صداقت، مسئولیت سیاسی، شایسته سالاري، حق مداري، وفاي به عهد، مدارا، ظلم ستیزي و وحدت.
حضرت علی (ع) روش هاي مختلفی را در تربیت سیاسی به کار گرفته است. فرمان هاي امام به کارگزاران ارشد حکومتی که خود رهبري آنها را به عهده داشته اند، شامل شیوه هاي گوناگون تربیت سیاسی افراد بوده که عبارت است از: روش گفت و گو و همنشینی با عالمان، محبت، تشویق و تنبیه، نظارت و امانتداري.
لذا مهمترین روش هاي تربیت سیاسی بر مبناي نهج البلاغه عبارت است از: گفت وگو و همنشینی با عالمان، محبت، تشویق و تنبیه، نظارت و امانت داري.
آسیب ها و موانع از دیدگاه نگارنده (بابلی ):
گفتمان کم خانواده ها در فضای صمیمی و خانوادگی
کم شدن رفت و آمدها ی خانوادگی و فامیلی
حاکم شدن روش های غلط تربیتی و آموزشی هم در مدارس و هم فضای خانواده
تعریف غلط از تربیت و آموزش
حاکم شدن فضای فن آوری به جای فضای گفت مان
کم رنگ شدن فضای مطالعات جامعه شناسانه بر سیستم های آموزش رسمی و غیررسمی کشور
عدم توجه به ادبیات دینی و باستانی در عمل
راه کارها: از دیدگاه نگارنده( بابلی ):
اهمیت به بحث روشن سازی خانواده ها در این زمینه
روی آوری مدارس به شیوه های فعال در آموزش
کم رنگ کردن فضای حفظ و آموزش های رقابتی و جایگزینی فعالیت های گروهی
استفاده بیشتر از فنونی "همانند بارش مغزی و روش حل مساله " هم در خانواده و هم در مدارس
آشنا کردن کودکان ، نوجوانان و خانواده ها با فضای تاریخی ،سیاسی و فرهنگی جوامع بخصوص جامعه ملی .
دادن آزادی های مدنی بیشتر به قشر دانشگاهی و فرهنگی
و...
خلاصه:
چرخش موضوع سياست از تربيت به قدرت، باعث شده كه قدرت سياسى جايگزين تربيت سياسى گردد. بنابراين همان گونه كه در دوره مدرن، قدرت به عنوان موضوع محورى، جايگزين تربيت در مباحث سياسى شده است تربيت سياسى نيز اهميت و جايگاه خود را از دست داده و قدرت سياسى جايگزين آن شده است.
به عبارت ديگر در گذشته تربيت به عنوان موضوع محورى سياست مطرح بوده است اما امروز، تربيت سياسى از يك سو اهميت گذشته خود را از دست داده است و از سوى ديگر، دچار استحاله معنايى شده است؛ امروزه تربيت سياسى عمدتاً در محدوده معناى جامعه شناختى قرار دارد و مبتنى بر مباحث جامعه پذيرى سياسى است.
در اين معنا، شاخصه هايى براى تربيت سياسى بيان م ىشود كه نوعاً به معناى پذيرش ظاهرى و تثبیت تدريجى اصول و قواعد سياسى مندرج در قوانين مصوب بشرى است؛ به گونه اى كه فرد بتواند در فرآيند مشاركت سياسى، نقش بيش ترى ايفا نمايد. در حالى كه تربيت سياسى در معناى فضيلت مدارانه، به پرورش معنوى و باطنى انسان هاى آزاد و با اراده نظر دارد كه نه تنها تأثير به سزاىي در ساماندهى زندگى اجتماعى اين جهان او دارد بلكه به هدفى والاتر چشم دوخته است كه همان فراهم سازى مصالح و نيل به سعادت آن جهانى است.
بنابراين، در تربيت سياسى فضيلت مدارانه شاخصه هايى مورد بحث قرار مى گيرد كه بتواند رسيدن به چنين هدفى را فراهم سازد؛ در حالى كه در دانش سياسى رايج امروز، تربيت سياسى بدين معنا چندان جايگاهى ندارد.
* کارشناس پژوهش های استراتژیک شورای عالی آموزش و پرورش
منـابـع
-راه تربیت: فصل نامه اي در عرصه ي فرهنگ و تربيت اسلامي سال دوم/شماره پنجم/تابستان.
- صالحی، سید عباس . تربیت سیاسی.مجله حضور>شماره45 ،
- مزینانی، محمد صادق. مقاله روشهاي تربيت سياسي كارگزاران از منظر امير المؤمنين علي (ع) ،
- اسمیت ، جی . فلسفهً آمورش و پرورش، فیلیپ جِی اسمیت، ترجمه سعید بهشتی، ص59
بهشتی؛ سعید و مسعودیان پریسا؛1391. بررسی اهداف و اصول و روشهاي تربیت سیاسی بر مبناي نهج البلاغه؛7 - 25 : پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی، سال بیستم، دوره جدید، شماره 17 ، زمستان 1391
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
فرهنگيان بازنشسته ، فرهنگيان فرهيخته ، ايجاد عزم ملي ، تنها راهˏ رفع چالش هاي آموزش و پرورش است .
تشکل هاي مدني و فرهيختگان ، پويش ( کمپين ) عزم ملي را آغاز کنيد .
حساب تعداد تجمعات فرهنگيان فرهيخته شاغل و فرهيختگان بازنشسته از دست معلمان در رفته چه برسد به آن که مسئولان بدانند طي يک سال گذشته چند بار فرهنگيان شاغل و چند بار بازنشستگان فرهيخته تجمع کرده اند !
به نظر مي رسد که برخي از فرهنگيان در تجمعات ، دوستان خود را بيشتر از اقوام ، آشنايان و فاميل خود ملاقات مي کنند !
اين روند سريال تجمعات شايد به گونه اي عادت شده است ؟!
فرهنگيان فرهيخته و تشکل هاي مدني نيک مي دانند که راه مختلفي براي طرح خواسته هاي به حق معلمان وجود دارد :
1. طرح چالش ها و راهکار ها در رسانه ها
2. طرح چالش ها و راهکارها در کميسيون هاي شوراي عالي آموزش و پرورش
3. طرح چالش ها و راهکارها در کميسيون هاي تخصصي مجلس شوراي اسلامي
4. طرح چالش ها و راهکارها در نشست با دکتر نوبخت و ...
5. طرح چالش ها و راهکارها درنشست با مسئولين آموزش و پرورش
و...
وقتي نمايندگان تشکل هاي مدني با مسئولان آموزش و پرورش ، سخنگوي دولت و رئيس سازمان مديريت و برنامه ريزي و... وارد مذاکره شده اند و آقاي نوبخت به صراحت بيان فرموده اند که فرهنگيان فرهيخته و تشکل هاي مدني معلمان تلاش کنند تا در برنامه ششم توسعه ي نقش آموزش و پرورش پر رنگ تر شود .
وقتي نوبخت در جلسات قبلي بيان کرده است :
" هزار نيروي متخصص سازمان مديريت و برنامه ريزي در سرتاسر کشور در خدمت معلمان و تشکل هاي مدني معلمان هستند .
وقتي نوبخت در آخرين جلسه يا سومين نشست با نمايندگان تشکل هاي مدني معلمان ( روز شنبه اول هفته مورخ 18 مهر ماه جاري ) به دو تن از کارشناسان سازمان مديريت و برنامه ريزي مأموريت مي دهد تا با مشارکت نمايندگان تشکل هاي معلمي ، ساختاري براي دريافت و تدوين نظرات بدنه معلمان براي ارائه راهکارهاي مناسب جهت حل مسائل آموزش و پرورش از طريق برنامه ششم توسعه مطرح نمايند .
معاون رئيس جمهور در اين نشست وعده داد، نتايج اين نشست ها را به رئيس جمهور و وزير آموزش و پرورش منتقل کند و از کانال دولت به طور رسمي و قانوني پيگيري نمايند تا در اين فرآيند ، تدابيري انديشه شود که مسايل آموزش و پرورش در مسير حل شدن قرار گيرد . " ( 1 )
... جامعه فرهيختگان بازنشسته روز آخر همين هفته ( پنجشنبه 23 مهر ماه ) تجمع مي نمايند !
آيا وقت آن نرسيده است که معلمان و تشکل هاي مدني معلمان از فاز سريال تجمع خارج شوند و وارد فاز کار کارشناسي و تعامل با مسئولان شوند ؟
پرسش اين است :
چرا الگوي بسيار موفقˏ نشست جمعي از کارشناسان و فعالان حوزه آموزش و پرورش با دکتر محمد ستاري فر را تکرار نکنيم ؟
دکتر ستاري فر( رئيس سابق سازمان مديريت و برنامه ريزي کشور) گفت :
" مسايل آموزش و پرورش ، مسائل آموزش و پرورش نيست بلکه فرا وزارتخانه اي است و حتي بايد گفت فراتر از دولت بايد براي آن چاره انديشي شود ؛ به جرأت مي توانم بگويم تاکنون در عمل آموزش و پرورش در اولويت هيچ کدام از دولت ها قرار نداشته است .مسائل آموزش و پرورش فراتر از فاني و يا دولت است و بايد به يک عزم ملي و دغدغه عمومي تبديل شود.
به نظر من ، اگر تمام بودجه کشور را هم به آموزش و پرورش اختصاص دهيم ، مشکلات آن حل نمي شود و تا زماني که اين ساختار عظيم و سنگين ستاد وجود دارد اين مسايل همچنان باقي خواهد ماند . من باور دارم که ريشه مشکلات آموزش و پرورش مديريتي و ساختاري است .
نسبت نيروي هاي ستادي به نيروهاي صف وحشتناک است . بايد يک ستاد چابک با وظايف فقط نظارتي تدوين کرد ، بقيه اختيارات را هم به مدارس داده( مدرسه محوري ) ، بودجه را هم مستقيم در اختيار مدير مدرسه قرار داد آن وقت از او کار کيفي طلبيد . "
پرسش اساسي آن است که :
1. چگونه عزم ملي براي رفع چالش هاي آموزش و پرورش ايجاد مي شود ؟
2. چرا مدرسه محوري اولين اولويت براي رفع چالش هاي آموزش و پرورش است ؟
براي پاسخ به اين دو سوال کليدي ، چند سوال جانبي را بايد پاسخ داد .
1. آيا مدرسه محوري يک بحث انتزاعي و جديد است يا راهکار قانوني دارد که فراموش شده است ؟
2. آيا عزم ملي در خلاء ايجاد مي شود ؟
3. نقش تشکل هاي مدني معلمان و فرهنگيان فرهيخته در ايجاد عزم ملي چيست ؟
4. نقش رسانه ها و فرهنگيان فرهيخته در ايجاد عزم ملي چيست ؟
5. نقش اولياء دانش آموز و فرهيختگان جامعه در ايجاد عزم ملي چيست ؟
6. راهکار هاي قانوني ايجاد عزم ملي چيست ؟
و...
بنده در حد بضاعت خود و به جهت طولاني نشدن اين مقال به سوال اول با استناد به سند تحول بنيادين آموزش و پرورش پاسخ مي دهم ، اميد است تشکل هاي مدني معلمان و فرهيختگان فرهنگي به سوالات ديگر پاسخ دهند تا دست در دست يکديگر پويش ( کمپين ) عزم ملي براي رفع چالش هاي آموزش و پرورش را آغاز کنيم .
درفصل هفتم سند تحول بنيادين در آموزش و پرورش آمده است : ( 2 )
راهکار 6ـ1ـ گسترش و تنوع دادن به حرف و مهارت های مورد نیاز جامعه و تعلیم متناسب و برنامه ریزی شده آن در همه دوره های تحصیلی و برای همه دانش آموزان
راهکار 7ـ2ـ استانداردسازی و تدوین شاخص های کیفی برای ارزیابی فعالیت های فرهنگی و تربیتی مدارس
راهکار 1ـ 6ـ ایجاد، توسعه و غنی سازی واحد اطلاعات و منابع آموزش و پرورش در سطح مدرسه ( از قبیل کتابخانه، آزمایشگاه و کارگاه، شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات
راهکار 1ـ7ـ فراهم آوردن زمینه های لازم برای نقش آفرینی مدرسه به عنوان کانون کسب تجربیات تربیتی محله و جلوهای از جامعه اسلامی و حیات طیبه با تفویض اختیار و مسئولیت به آن و استانداردسازی تمام مؤلفه ها و عوامل درون مدرسه ای
راهکار ٦ـ ٨ـ تقویت شایستگی های حرفه ای و اعتقادی مدیران و معلمان و فراهم آوردن سازوکارهای اجرایی برای مشارکت فعال و مؤثر ایشان در برنامه های تربیتی و فعالیت های پرورشی مدارس
راهکار ٢ـ١٣ـ افزایش کارآمدی شوراهای درون مدرسه( مانند شورای معلمان و شورای دانش آموزان) با تفویض برخی از اختیارات اداره و مدرسه به آنان و فراهم آوردن زمینه مشارکت بیشتر ایشان در فرآیند تعلیم و تربیت مدرسه
منابع :
( 1 ) سخن معلم
( 2 ) سند تحول بنيادين در آموزش و پرورش آذرماه 1390( سند مشهد مقدس )
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
در 2005 به دیدار از دبیرستانی از محله های جنوبی شیکاگو رفتم که بیشترین دانش آموزان آن سیاهپوست بودند. کارکنان من با دبیران آنجا دیدار کرده و از آنها خواسته بودند که همایشی را با شاگردان در تالار دبیرستان ترتیب دهند. نمایندگان هر کلاس هفته ها وقت صرف کرده نتیجه گرفته بودند همشاگردی هاشان دوست دارند چه مسایلی از من به صورت یک رشته سوال پرسیده شود.
وقتی دور هم نشستیم آنها از خشونت در محلات گفتند، از کمبود کامپیوتر در کلاس هاشان صحبت کردند. اما گلایه اصلی شان این بود:" چون در ناحیه کمبود معلم است، معلم ها نیم روزه به این مدرسه می آیند و مدرسه ساعت 1:30 تعطیل می شود و چون وقت کافی نیست آزمایشگاه علوم و ساعت های زبان خارجه حذف شده اند. "
همه از من پرسیدند که چرا باید مدرسه ما نصفه و نیمه باشد؟
شاید کسی دوست ندارد که ما اصلا به کالج برویم! آنها مدرسه های بیشتر می خواهند.
ما دیگر عادت کرده ایم که بچه های سیاهپوست و لاتین تبار از چنان آموزشی برخوردار نشوند که بتوانند در میدان اقتصادی کهنه رقابت کنند، چه رسد به رقابت در عصر اطلاعات. اما مشکل آموزشی ما به محله های کم درآمد محدود نمی شود. میزان ترک تحصیل در دبیرستان های آمریکا از هر کشور دیگر در جهان صنعتی بیشتر است. وقتی در سال های بالاتر می روند، دبیرستانی های آمریکا در درس های ریاضیات و علوم نمره های بسیار پایین تری از همتایانشان در کشورهای خارجی می گیرند. نیمی از نوجوانان ما حساب ساده برخه و کسر را نمی توانند درک کنند. نیمی از بچه های 9 ساله ما عمل های ضرب و بخش را نمی دانند. و اگرچه امروزه بیش از هر زمان دیگری داوطلب کنکور ورود به کالج داریم، فقط 22 درصد آنها دانشی در حد کالج برای انگلیسی و ریاضیات و علوم دارند.
هیچ باور ندارم که وظیفه تغییر این آمار فقط و فقط به عهده دولت است، پدران و مادران هم وظیفه دارند که شوق علم آموزی و کوشش بسیار را در وجود فرزندانشان بریزند. اما پدران و مادران از دولت توقع دارند که دولت هم در امر آموزش و پرورش از نقش پدری و نقش مادری خود غافل نباشد و مدارس دولتی کار را با معلمان خوب در اختیار شهروندانش بگذارد.
متاسفانه، به جای نوسازی و اصلاحات متهورانه در مدارس، اصلاحات از آن نوع که شاگرد سیاهپوست مدرسه شیکاگو را چنان قابلیت دهد که بتواند برای گرفتن شغلی در گوگل با دیگران رقابت کند، نزدیک به دو دهه است که دولت ها رنگی به در و دیوار زده اند و از لک و لک کردن بچه ها در مدارس اظهار رضایت کرده اند.
این بی اعتنایی ها بخشی به دلیل جنگی است ایدئولوژیک که به دلیل کهنگی زمان نبردشان سپری شده، ولی هنوز میان دو حزب جریان دارد. بسیاری از محافظه کاران در مدارس دولتی را دیوان سالاری های ناخوشایند و اتحادیه های معلمان باعث شده اند؛ و تنها راه این است که انحصار دولت بر آموزش و پرورش را از میان برداشت و کالابرگ یارانه توزیع کرد. در همین زمان آنها که در جناح چپ قرار دارند از وضع موجوع دفاع ناپذیر دفاع می کنند و عقیده دارند که صرف پول بیشتر به بهبود نتیجه آموزش کمک خواهد کرد.
این دو تصور هر دو نادرست اند. البته پول در آموزش اهمیت دارد، که اگر جز این بود خانواده ها برای سکونت در مناطق با مدارس خوب سر و دست نمی شکستند و اجاره های گزاف نمی دادند. پول می تواند به جای کتاب های تاریخ مصرف گذشته، کتاب های به روز در اختیار دانش آموزان بگذارد، کلاس های جدید بسازد که ازدحام شاگرد در کلاس کمتر شود و معلمان بیشتر و باسوادتر استخدام کند. انکار نمی توان کرد که مشکل بیشتر مدارس امروز به بودجه آنها بستگی دارد.
در نتیجه ما باید بفهمیم به چه اصلاحاتی باید دست بزنیم که از رهگذر آن بیشترین سود به شاگردان برسد، باید بودجه کافی گذاشت و باید طراحی برنامه ای آموزشی که فراگیر و منسجم و جذاب باشد که بر ریاضیات، علوم و ادبیات و ساعت های طولانی تر و روزهایی بیشتر در هفته تاکید داشته باشد تا فهم و فراگیری درس ها برای شاگردان امکان پذیر شود؛ باید هر کودک از آموزش پیش دبستانی برخوردار باشد، تا در نخستین روز درس دبستانی از دیگران عقب نباشد. برنامه هایی برای ارزیابی که بر اساس آن بتوان چگونگی فراگیری هر شاگرد را بررسی کرد؛ و استخدام معلمان با کفایت، و آموزش مواد درسی به آنها برای انتقال به شاگردان.
در نکته آخر، یعنی استخدام معلمان با کفایت، باید دقت بسیار کرد.
بررسی های اخیر نشان داده اند که مهمترین عاملی که در موفقیت شاگردان تاثیر دارد نه رنگ پوست آنهاست و نه این که از چه نژاد و کشوری اند، مهم ترین عامل یادگیری، معلم خوب است.
متاسفانه امروزه در بسیاری از مدارس ما معلمان بی تجربه مشغول کارند، و برای تدریس موادی که درس می دهند آموزش لازم را نگرفته اند، و گاه این نوع معلمان تمامی کادر آموزش مدرسه ای را تشکیل می دهند و باید گفت که این وضع روز به روز بدتر می شود: هر ساله اداره های آموزش هزاران معلم کارآزموده را بازنشسته می کنند و معلمان جدید و بی تجره را به مدارس می فرستند.
من نمی خواهم بگویم که برای معلمی شوقی و دل بستگی ای وجود ندارد؛ بسیار می بینم جوانانی را که از کالج های معتبر فارغ التحصیل شده اند و تا پیدا کردن کاری مناسب دو سال قرارداد بسته اند که رشته خود را در دبیرستان ها تدریس کنند و اغلب هم به دبیرستان های پایین شهر رفته اند. این گونه جوانانی را که دیده ام همه از تدریس لذت برده آن را شغلی با پاداش نیک توصیف کرده اند. شاگردان شان از خلاقیت و شوق بسیار آنان سود می برند؛ اما در پایان دو سال یا شغلی دیگر یافته اند و یا به دبیرستان های بالا شهری منتقل شده اند- که این نتیجه دستمزد پایین است؛ این نتیجه نبود پشتیبانی از دیوان سالاری آموزش است؛ این، القاء احساس کناره گیری و تنهایی است.
اگر ما برای ساختن سامانه مدرسه قرن بیست و یکم جدی هستیم، باید که شغل معلمی را جدی بگیریم.
برای این کار باید پیچ و خم اداری یا فرایند صدور گواهی نامه ها را تغییر بدهیم؛ باید به دانشجویی که مثلا، شیمی می خواند و می خواهد دبیری کند تا برای اتمام رشته اش پولی تهیه کند، اجازه این کار را بدهیم؛ باید این گونه تازه استخدام شده ها را در کنار معلمان قدیمی تر بگذریم تا احساس تنهایی از میان برود؛ و باید به معلمان آزموده فرصت بدهیم که با قدرت بیشتری کلاسشان را اداره کنند.
این به معنای آن است که به معلمان دستمزدی بدهیم که واقعا شایستگی دریافتش را دارند. هیچ دلیلی ندارد که معلمی تجربه اندوخته و توانا دستمزد سالیانه اش به یکصد هزار دلار نرسد. معلمان با تجربه و توانای رشته های حیاتی آموزش مانند علوم و ریاضیات که در شادترین سالهای جوانی اند و آماده اند تا در دور افتاده ترین مدارس درس بدهند، دستمزد سالیانه شان باید حتی از یکصد هزار دلار هم بیشتر باشد.
فقط یک شرط وجود دارد، در ازاء دستمزد خود، معلمان باید مسوولیت چگونگی تدریس شان را بپذیرند و ادرات آموزش نواحی هم باید برای اخراج معلمان بی کفایت اختیارات بیشتری داشته باشند.
تا این زمان اتحادیه معلمان تفکر دستمزد بر اساس شایستگی را نپذیرفته است و استدلال شان این است که این کار ممکن است تعیین میزان دستمزد به حب و بغض مدیران مدارس ارتباط بدهد. اتحادیه معلمان همچنین استدلال می کنند که بیشترینه اداره های آموزش نواحی، تست ممکن است وابستگی بسیار به عواملی خارج از کنترل معلم داشته باشد، مثلا به شاگردان فقیر یا نیازمند در کلاس های درس شان- و من با این استدلال موافقم.
اما این ها مسایل غیرقابل حلی نیستند. همکاری اتحادیه معلمان، با ادارات آموزش ایالتی و محلی می تواند به ابداع شیوه ای بینجامد که بر اساس آن بتوان چگونگی آموزش معلمان را سنجید، شیوه ای که اطلاعات برگرفته از تست را با شواهد در هم بیامیزد (بیشتر معلمان با دقت بسیار می توانند به شما بگویند که در مدرسه شان کدام معلم خوب است و کدام معلم بد). و از این طریق معلمان بی کفایت را به شاگردانی که شیفته یاد گرفتن اند تحمیل نمی کنیم.
در واقع، اگر ما عزم آن را داریم که برای تحول مدارس مان سرمایه لازم را هزینه کنیم، قبلا باید خود را بیازماییم و از خود بپرسیم که آیا باور داریم که:
هر بچه ای می تواند بیاموزد؟
اخیرا فرصتی دست داد و من از دبستانی در شیکاگو دیدار کردم. این دبستان تا چندی پیش از هر لحاظ نسبت به دبستان های دیگر در پله آخر نردبان، یا پایین ترین رتبه، قرار داشت و اکنون می کوشید که وضع را دیگرگون کند. به هنگام صحبت با یکی از معلمان جوان، آن خانم، به اصطلاح "این بچه ها" اشاره کرد، اصطلاحی که مانند عوارض یک بیماری مهلک از آن نام برده می شود و جامعه هر مشکل لاعلاجی دارد به گردن "این بچه ها" می اندازد. "این بچه ها" چیز یاد بگیر نیستند، "این بچه ها"درس خوان نمی شوند، "این بچه ها با خصلت خشونت بزرگ شده اند"، "این بچه ها خیلی عقب مانده هستند".
"وقتی این اصطلاح رو می شنوم، دیوانه می شم،" خانم معلم جوان گفت، "به اینها نباید گفت این بچه ها، باید گفت، بچه های ما."
اگر ما همه بچه های دیگران را بچه های خودمان بدانیم عملکرد اقتصاد آمریکا در آینده بهتر خواهد شد.
باراک اوباما/ جسارت امید
ترجمه ابوالحسن تهامی
انتشارات نگاه
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پررورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .https://telegram.me/sokhanmoallem
گروه اخبار / حسن قشقاوی معاون کنسولی، امور مجلس و ایرانیان جمعه شب از آزاد شدن معلمان بازداشتی کشورمان در امارات خبر داد
گروه اخبار /
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز چهارشنبه در دیدار جمعی از دانشجویان و استعدادهای برتر علمی کشور، توصیه ها و هشدارهای مهمی به نخبگان و مسئولان بیان کردند و با تأکید بر لزوم جدی گرفته شدن بنیاد نخبگان به عنوان یک بنیاد ملی و راهبردی و همچنین ایجاد زمینه برای نقش آفرینی عملی استعدادهای جوان در جامعه، شرکت های دانش بنیان را یکی از پایه های اصلی اقتصاد مقاومتی دانستند و گفتند: آینده کشور به برکت اهداف، شعارها و حرکت انقلابی جامعه و حضور انبوه نخبگان جوان و حرکت عظیم و پرشتاب علمی و فناوری که آغاز شده است، آینده ای روشن و همراه با پیشرفت و اقتدار و نفوذ روزافزون معنوی در منطقه و جهان خواهد بود و کسانی که در این شرایط به دنبال دلسرد کردن نسل جوان از حال و آینده هستند، مرتکب خیانت به کشور و ناموس ملی می شوند.
رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای سخنان خود دیدار با جوانان ایران نخبه و مصمم و پرنشاط را امیدآفرین خواندند و با اشاره به ضریب هوشی بالای جوانان نسبت به متوسط جهانی افزودند: از آنجا که جمهوری اسلامی ایران قدرت خود را درون زا می داند، جوان های هوشمند، متعهد و با استعداد، از بزرگترین فرصت و ثروت این کشور محسوب می شوند.
حضرت آیت الله خامنه ای بعد از این مقدمه، چند سفارش پدرانه به جوانان نخبه داشتند. « نخبگی را یک نعمت الهی دانستن و به جا آوردن شکر این نعمت » اولین توصیه رهبر انقلاب به جوانان برتر علمی بود که گفتند: این نخبگی را از برکت انقلاب اسلامی نیز بدانید زیرا انقلاب به جوانان ایران شخصیت، هویت و جرأت داد تا نیرو و استعداد درونی خود را بکار اندازند.
حضرت آیت الله خامنه ای، کسب جایگاه برجسته علمی در میان دویست کشور جهان را یکی از ثمرات انقلاب اسلامی خواندند و افزودند: ایران اکنون در حالی به رتبه بالای علمی رسیده است که در طول بیش از سه دهه گذشته، با جنگ تحمیلی، فشارهای سیاسی و تحریم های اقتصادی مواجه بوده است.
ایشان خطاب به جوانان نخبه خاطرنشان کردند: این جایگاه برتر علمی که به دست آورده اید به برکت امنیت کشور نیز بوده است، بنابراین باید قدردان تأمین کنندگان امنیت همچون شهید سردار همدانی باشید.
رهبر انقلاب اسلامی تشییع باشکوه شهید همدانی به ویژه در شهر همدان را نشانه قدردانی ملت از تأمین کنندگان امنیت دانستند و گفتند: اگر امنیت نباشد، تحقیق و پژوهش و دانشگاه و پیشرفت علمی نیز نخواهد بود.
« ترجیح دادن روحیه جهادی بر روحیه تافته ی جدا بافته بودن » دومین سفارش پدرانه حضرت آیت الله خامنه ای به جوانان نخبه بود.
ایشان یکی از آفت های افراد صاحب امتیاز را «احساس تافته ی جدا بافته بودن» دانستند و خاطرنشان کردند: این، یک بیماری شخصیتی است که نباید بگذارید در شما رشد کند و تنها راه مقابله با آن نیز تقویت « روحیه جهادی » و انجام دادن کار با همه توان برای خدا و به عنوان یک وظیفه است.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه شرکت در اردوهای جهادی یکی از راههای تقویت «روحیه جهادی» است، افزودند: شرکت در اردوهای جهادی موجب آشنایی با متن مردم و مشکلات و معضلات جامعه می شود.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تجربه طولانی خود در سال های بعد از پیروزی انقلاب، بی خبر بودن برخی از مسئولان از واقعیات و معضلات جامعه به خصوص در روستاها و شهرهای دور دست و در میان خانواده های فقیر را یکی از مشکلات دانستند و گفتند: اردوهای جهادی بهترین فرصت برای جوانان به منظور آشنایی با واقعیات و همچنین خدمت مستقیم به مردم است.
ایشان با انتقاد از ادامه اردوهای دانشجویی به برخی کشورهای اروپایی، با وجود هشدارهای قبلی، تأکید کردند: این اردوها یکی از غلط ترین کارها است و اردوهای جهادی بسیار بهتر و شرافتمندانه تر از برگزاری چنین اردوهایی است.
رهبر انقلاب اسلامی در سومین توصیه خود، جوانان نخبه را به ماندن در کشور به جای رفتن به کشورهای بیگانه با برخی ذهنیت های رفاهی، سفارش کردند و گفتند: به جای آنکه خود را در هاضمه بی رحم و آزمند جوامع بیگانه، قرار دهید، سازنده هندسه صحیح سلامت کشور و تضمین کننده مغز و سلسله اعصاب و استخوان بندی جامعه خود باشید.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به مشکلات و ضعف های کشور در کنار پیشرفت ها و توانایی ها، خاطرنشان کردند: ماندن در کشور و تلاش برای برطرف کردن ضعف ها و منشأ اثر بودن برای مردم، دارای افتخار و شرف است.
مرعوب نشدن در برابر غرب، توصیه چهارم رهبر انقلاب اسلامی به استعدادهای برتر علمی کشور بود که در این خصوص گفتند: اگرچه غربی ها در مسائل علمی و فناوری پیشرفت های زیادی کرده اند اما نباید مرعوب این موضوع شد زیرا توانایی بالقوه جوان ایرانی بسیار بالاتر است و اگر قرار بر مقایسه باشد باید بیش از سه دهه کنونی ایران با بیش از سه دهه آن کشور ها بعد از استقلال آنها، مقایسه شود.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: نسل جوان کنونی می تواند افتخار دست یابی به پیشرفت ها و مراحل بزرگ علمی را برای خود به ثبت برساند و عزت مندانه پایه های استقلال علمی کشور را مستحکم کند.
ایشان سپس در بیان چند توصیه مدیریتی و کاری به مسئولان و همچنین جوانان نخبه، بر لزوم جدی گرفته شدن بنیاد نخبگان تأکید کردند و افزودند: بنیاد نخبگان یک بنیاد ملی و راهبردی است و نباید وظایف آن به دانشگاه ها سپرده شود.
رهبر انقلاب اسلامی، بنیاد نخبگان را نیز به برنامه ریزی دقیق بمنظور زمینه سازی برای ظهور و بروز عملی توانایی استعدادهای برتر جوان توصیه کردند و گفتند: باید برای جوان نخبه زمینه کار و احساس مفید بودن به وجود آید و به ماندن در کشور تشویق شود.
حضرت آیت الله خامنه ای، تسهیل تکمیل فرآیند تحصیلی نخبگان، افزایش روند تشکیل شرکت های دانش بنیان، و ایجاد هسته های علمی در دانشگاه ها با محوریت اساتید برجسته، متعهد و انقلابی را از جمله اقدامات لازم برای ادامه حرکت علمی نخبگان دانستند و تأکید کردند: نقش اساتید در هسته های علمی دانشگاه ها بسیار مهم است و باید از اساتیدی استفاده شود که معتقد به آبادی و آینده ایران و دلسوز کشور و پای بند به ارزش ها و انقلاب باشند.
ایشان بنیاد نخبگان را به رصد دائمی خروجی کارها سفارش کردند و با اشاره به موضوع اقتصاد مقاومتی، افزودند: یکی از راه های تحقق سیاست های اقتصاد مقاومتی که از همان ابتدای اعلام مورد استقبال صاحب نظران قرار گرفت، حمایت از شرکت های دانش بنیان و طراحی لازم در این خصوص است.
رهبر انقلاب اسلامی در مورد اقتصاد مقاومتی نکته ای را به صورت گذرا اشاره کردند و گفتند: درخصوص نحوه اجرا و پیشرفت سیاست های اقتصاد مقاومتی، اکنون زمینه بحث نیست اما از پیشرفت این سیاست ها خشنود نیستم.
حضرت آیت الله خامنه ای بعد از بیان این نکته، درباره لزوم یک طراحی دقیق به منظور استفاده از ظرفیت شرکت های دانش بنیان برای تحقق سیاست های اقتصاد مقاومتی، افزودند: پیشنهاد می کنم موضوع یکی از نشست های جوانان نخبه به «چگونگی نقش آفرینی نخبگان جوان در اقتصاد مقاومتی» اختصاص یابد تا با استفاده از فکر و دانش جوانان، به یک طراحی داخلی برسیم.
ایشان همچنین موضوع شناسایی و پرورش استعدادهای برتر در دوران دبستان و متوسطه را بسیار مهم دانستند و با اشاره به طرح « شهاب » در آموزش پرورش افزودند: شخص وزیر آموزش و پرورش باید روند اجرای این طرح را مورد بررسی دقیق قرار دهد و اجازه ندهد که این طرح مورد بی مهری قرار گیرد.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه سخنان خود چند هشدار را بیان کردند: نخستین هشدار ایشان درخصوص عناصر و افرادی بود که با استفاده از روزنامه ها و مجلات و تریبون ها، دائماً در حال دلسرد کردن مردم و جوانان و نفی پیشرفت های علمی و دستاوردهای بزرگ کشور هستند.
رهبر انقلاب اسلامی مسئولان را به مراقبت و هوشیاری در این خصوص فراخواندند و تأکید کردند: پیشرفت های شگرف علمی کشور در زمینه های نانو، سلول های بنیادی و انرژی هسته ای، توهم نیستند بلکه واقعیاتی هستند که همه دنیا از آنها اطلاع و آگاهی دارند، بنابراین دلسرد کردن جوانان و انکار حرکت عظیم و سریع علم و فناوری، خیانت به کشور و ناموس ملی است.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به جریانی که به دنبال شناسایی نخبگان علمی کشور و هدایت آنان به خارج است، مسئولان را به هوشیاری در قبال این موضوع توصیه کردند و گفتند: هشدار دیگر من درخصوص مقابله برخی مسئولان، مدیران و اساتید در دانشگاه ها، با عناصر مؤمن، انقلابی و متعهد است که وزرا باید در این قضیه کاملاً هوشیار باشند و اجازه چنین کاری را ندهند.
ایشان در بخش پایانی سخنان خود تأکید کردند: جمع بندی سخنان من، « خوش بینی مستدل نسبت به آینده » است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به احساس مسئولیت انبوه جوانان کشور که بخش زیادی از آنان را نخبگان تشکیل می دهند، و همچنین با اشاره زنده ماندن اهداف، شعارها و حرکت انقلابی در جامعه، گفتند: علت اصلی عصبانیت دشمنان از ملت ایران، همین موضوع است و بر همین اساس می گویند مقابله با ایران تا زمانی که شعارهای انقلابی زنده است، مشکل خواهد بود.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: اکنون شعارها و اهداف انقلابی در جامعه به گونه ای زنده است که حتی برخی افراد غیر معتقد به این شعارها، مجبور به همراهی ظاهری هستند و انقلاب اسلامی به صراط مستقیم خود ادامه می دهد که این، از استثناهای انقلاب های بزرگ دنیا است.
ایشان تاکید کردند: تا هنگامی که حرکت و تفکر انقلابی در کشور وجود دارد، پیشرفت و نفوذ روز افزون ایران و تسلط روحی و معنوی در منطقه و خارج از منطقه، روز بروز بیشتر خواهد شد.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، دکتر ستاری معاون علمی و فناوری رییس جمهور و رئیس بنیاد ملی نخبگان، اولویت امروز را توجه به علم و فناوری دانست و گفت: کشور نیاز به نخبگانی دارد که با اعتماد به نفس و تلاش بیشتر بتوانند موفقیتهای علمی در حوزههای نانو و بایو، را در حوزههای دیگر نیز تکرار کنند.
معاون علمی و فناوری رییس جمهور با بیان اینکه نخبگان به کشور مدیون هستند، افزود: نباید با برداشته شدن تحریم ها تنها واردکننده کارخانه و صنایع خارجی باشیم بلکه باید خودمان تکنولوژی تولید کنیم و با تولید دانش، ثروت ملی را افزایش دهیم.
دکتر ستاری با تأکید بر ورود بخش خصوصی به حوزه پژوهش و لزوم سرمایه گذاری بر فکر و ایده نخبگان، خاطرنشان کرد: افزایش جایزههای تحصیلی، توجه به پژوهشهای پایه، اجرای طرح شهاب، حمایت از پژوهشسراهای دانشآموزی، توسعه دایره نخبگانی و توجه به دیپلماسی فناوری از مهمترین اقدامات معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و بنیاد ملی نخبگان بوده است.
پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
این آموزش و پرورشی که ما دیدیم به هر چیزی شبیه است غیر از آموزش و پرورش . ما که هر چقدر تلاش کردیم از زمین این سیستم آموزشی ، محصولی به نام فرهنگ و آموزش و تفکر درو کنیم نتوانستیم.
البته از حق نگذریم ؛ این سیستم، قابلیت های منحصر به فردی هم دارد که حیف است به آنها اشاره نشود . مثلا اینکه ماشاءا... با هر سازی می رقصد . به عرصه ی تاخت و تاز سیاسیون و نمایندگان مجلس هم تبدیل شده . یا اینکه دائما آپدیت و به روز می شود که جدیدترین نسخه ی به روز شده ی آن 6-3-3 است .
در وعده وعید دادن هم استاد است .
اما این روزها این سیستم آموزشی به توانمندی خارق العاده ی دیگری نیز دست یافته که حتما باید در مورد آن سخن به میان آورد و آن اینکه آموزش و پرورش این روزها آن قدر علیل و ذلیل شده که حتی بعضی از متمولین و متنفذین محلی و منطقه ای هم در آمورش دخالت می کنند .
با این روند ، در آینده ای نه چندان دور باید شاهد ورود و دخالت های بی حد و حصر کسبه ، پیشه وران ، اصناف ، تجار ، بازاریان ،کشاورزان ، دامداران ، مرغداران ، زمین داران ، جایگاه داران سوخت ، بازیکنان مختلف تیم های ورزشی ، بازیگران سینما و تلویزیون ، روسای ادارات آب، برق ، گاز ، تلفن ، شهرداران ، اعضای شورا و ... در امور مربوط به ادارات آموزش و پرورش باشیم .
پیشنهاد :
برای اینکه ما نیز که حق آب و گل در این سیستم داریم، از قافله این دخالت ها عقب نمانیم ، چند پیشنهاد به ذهن مان خطور کرد که مطرح می کنیم .
1 – پیشنهاد می گردد که در تصمیم گیری های آموزشی و برای پیشبرد هرچه بهتر اهداف آموزشی ، ازنظرات مشورتی صنف پالان دوزان ، پنبه زن ها ، آفتابه سازان ، چوبداران و تخلیه ی چاه نیز استفاده شود .
2- پیشنهاد می گردد که در ادارات آموزش و پرورش ، کانون مشورتی لویی جرگه ی ایرانی تشکیل شود و از نظرات و افکار ریش سفیدان ، بزرگان ، افراد بانفوذ و ثروتمند محلی و تک تک افرد محل ، در تصمیم گیری های آموزشی استفاده شود .
3- در شورای عالی آموزش و پرورش دستورالعملی از تصویب بگذرد که به موجب آن تمامی راههای مراجعه به آراء و نظرات معلمین مسدود گردد .
نتیجه گیری :
وقتی که سیاست بازی و سیاست زدگی و باند بازی در آموزش و پرورش مد شود ، بزرگی و عظمت از این سیستم رخت بر می بندد و معلم هم حرمت و اقتدار خود را از دست می دهد .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید