در ابتدا قابل ذکر که نگارنده زاده آذربایجان شرقی است و معلم در یکی از شهرهای این استان ترک نشین و ساکن تبریز ؛ پس توهینی که معترضین مدعی وقوع آن شده اند شامل او نیز می تواند بشود . این نکته را به خوبی می توان مشاهده کرد و با صدای بلند آن را بیان کرد در ادوار گذشته همان گونه که تبریز برای مشکلات سیستان گریسته است ، لرستان در بمباران تبریز راحت ننشسته است ؛ همان طور که مردم آذربایجان در حادثه ی اسید پاشی اصفهان به سوگ نشست مطمئنا خوزستان نیز از خشک شدن دریاچه ی اورمیه در خود شکست .
همان طور که تبریز از زلزله ی بم به خود نالید ، خراسان از داشتن تبریزی آزادی خواه به خود بالید ؛ همان دم که تبریز به شاعران و ابنای شیراز مفتخر است تهران به شعرهای شاعر تبریز مزین است ...
قطع و یقین توهینی که معترضین مدعی اند به ترک ها شده است نه فقط ترک ها را آزرده کرده بلکه من به باور اکثریت مردم هر انسان آزاده ای از خلیج نیلگون همیشه فارس تا دریای بزرگ که خزر قلبش برای ایران می تپد و دغدغه کرامت انسان را دارد را سخت آزرده کرده است ؛ هر کس با روش و زبان خویش اعتراض به این مساله را نشان می دهد .
در اینجا چند نکته را می توان در مورد نحوه ی اعتراض ذکر کرد .
با توجه به تجربیات تاریخی و موارد بسیار که می توان بیان کرد می توان مدعی شد هر گونه روش اعتراض به یک توهین و کار ضد فرهنگی باید از جنس « فرهنگ » و آرام باشد .
تاریخ نشان داده است اعتراض هایی که مبتنی بر خشونت باشند بیشتر از آن موجب توجه و رفع مشکل مورد اعتراض شود موجبات بهره برداری و منفعت گروه های دیگر از هر طیف را فراهم خواهد نمود و افراد و گروه هایی به اسم معترض یا هر اسمی در پی رسیدن به اهداف خود خواهند بود !
قطعا در محیط طوفان زا و غبار آلود بخش بزرگی از خشونت موجود در اعتراض می تواند دامن معترضین راستین و عام را نیز بگیرد . از سویی عمل برخی از افراد برای کمک کردن ناشیانه به افرادی که معترضین آنها را مقصر می دانند موجب تحریک بیشتر احساسات معترضین خواهد شد .
نکته ی دیگر آنکه وقوع این اعتراضات نشان می دهد مشکلاتی در این زمینه و در بطن جامعه وجود دارد که در زمان های مختلف و به بهانه های گوناگون به صورت اعتراضات این چنیی نمود پیدا می کند پس باید به فکر چاره جویی و حل اساسی این مشکلات که ریشه های این نوع اعتراضات می باشد بود.
فارغ از نقش آموزش و پرورش که می تواند نقش بزرگی در حل ریشه ای این مشکلات داشته باشد که مجال پرداختن به آن در این نوشته ی کوتاه نیست می توان بررسی کرد نقش و وظیفه ی معلمان به عنوان بخش بزرگی از ارکان فرهنگی کشور هنگام وقوع این اعتراضات احساسی چیست .
معلمان به عنوان بخش بزرگ و تاثیر گذار بین اقشار جامعه که همواره بین مردم بوده و توان تاثیر گذاری داشته و دارند می توانند با موازنه ی معادله ی احساس و منطق اعتراضات و هدایت اعتراضات به سمت منطق کمک شایانی به جامعه بکنند و با انجام اعتراض های منطقی و پرهیز از اعتراضات مبتنی بر احساسات و خشونت می توانند الگوی خوبی برای عامه ی معترضین باشند .
معلمان به عنوان قشر فرهنگی و فرهیخته ی جامعه نباید در مقابل رویه و رفتارهای غلط عامه ی جامعه منفعل باشند و باید به جای دامن زدن به این مسایل از هر سو که باشد به جامعه این پیام را بدهند که توهین و خشونت از هر فرد و گروه که باشد نکوهیده است و قطعا به زیان کل جامعه و افراد آن جامعه است.
معلمان باید راه های نوین و آرامی را برای بیان اعتراض پیش چشم جامعه و معترضین بگشایند تا این گونه نقش خود را در برقراری آرامش در جامعه ایفا کنند و گفت و گوی انتقادی و اعتراضی را در جامعه و بین اقشار مختلف نهادینه کنند.
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
نظرات بینندگان
آقای بابازاده
معلمان فقط باید در مقابل حقوقشان و یا معیشت اعتراض کنند !
آن ها را چه به کنش های اجتماعی !!
فقط بگویند شکممان گشنه است !
فقط خود را ببیننند .
توصیه دوستانه ام به شما این است که یک بازنگری در شناختتان از عقاید ، منش ها ورفتارهای معلمین داشته باشید و شتابزده قضاوت نفرمایید.
اینکه کسی قبول میکند معلم شود ، یک پیش زمینه های شخصیتی لازم دارد، که نسبت به بقیه اورا متفاوت می کند( البته در شکل کلان و نه جزیی نگر)
شکم. گرسنه و شرمندگی زن و بچه و بی احترام شدن تو جامعه رو ول کردی چسبیدی به وطیفه معلمان؟!!!یارو سی. سال درس داده
ثانیا هیچ توهینی هم در کار نبود.
لطفا نسبت به کسانی که به فرزند یا فرزندانتان درس داده و علم می آموزند مؤدب باشید.
در هر قشری ممکن است افراد خاص و غیر موجهی هم باشند وباید اعتراف کنیم که بین ماها هم وجود دارند، مانند مدیر دبیرستان نمونه دولتی شهید ...... که پولهای غیر قانونی از شماها گرفته است ، اما او و امثال او در اقلیت هستند و فرهنگیان هنوز هم از مقبولیت بالای اجتماعی برخوردارند و شمانسبت به این موضوع تردید نداشته باشید.
پایدار باشید.
مشکل این است چطور یک هم وطن به این راحتی به هم وطن خود اهانت می کند.
چرا در کشور احترام به هم نوع و هم وطن آموزش داده نمی شود.
اعتراض زنده بودن و هشیار بودن را نشان می دهد.
بهتر است در چنین فرصت هایی به آسیب شناسی بپردازیم تا مقایسه
استاد بزرگوار فرهيخته جناب آقاي بابازاده بدرستي مي فرمايند :
1. با توجه به تجربیات تاریخی و موارد بسیار که می توان بیان کرد می توان مدعی شد هر گونه روش اعتراض به یک توهین و کار ضد فرهنگی باید از جنس « فرهنگ » و آرام باشد .
2. معلمان به عنوان بخش بزرگ و تاثیر گذار بین اقشار جامعه که همواره بین مردم بوده و توان تاثیر گذاری داشته و دارند می توانند با موازنه ی معادله ی احساس و منطق اعتراضات و هدایت اعتراضات به سمت منطق کمک شایانی به جامعه بکنند و با انجام اعتراض های منطقی و پرهیز از اعتراضات مبتنی بر احساسات و خشونت می توانند الگوی خوبی برای عامه ی معترضین باشند .
3. معلمان به عنوان قشر فرهنگی و فرهیخته ی جامعه نباید در مقابل رویه و رفتارهای غلط عامه ی جامعهمنفعل باشند و باید به جای دامن زدن به این مسایل از هر سو که باشد به جامعه این پیام را بدهند کهتوهین و خشونت از هر فرد و گروه که باشد نکوهیده است و قطعا به زیان کل جامعه و افراد آن جامعه است.
نظر ادامه دارد .
4. معلمان باید راه های نوین و آرامی را برای بیان اعتراض پیش چشم جامعه و معترضین بگشایند تا این گونه نقش خود را در برقراری آرامش در جامعه ایفا کنند و گفت و گوی انتقادی و اعتراضی را در جامعه و بین اقشار مختلف نهادینه کنند.
اين استاد فرهيخته و توانمند با قلم شيواي خود به بنده مي آموزد :
1.اي معلم ، به جامعه بيآموز ، هر گونه روش اعتراض به یک توهین و کار ضد فرهنگی باید از جنس « فرهنگ » و آرام باشد .
2. اي معلم ، به جامعه بيآموز ، با انجام اعتراض های منطقی و پرهیز از اعتراضات مبتنی بر احساسات و خشونت می توانند الگوی خوبی برای عامه ی معترضین باشيد .
3. اي معلم ، به جامعه بيآموز ، به عنوان قشر فرهنگی و فرهیخته ی جامعه نباید در مقابل رویه و رفتارهای غلط عامه ی جامعه منفعل باشيد .
نظر ادامه دارد .
اي معلم ، به جامعه بيآموز ، گفت و گوی انتقادی و اعتراضی را در جامعه و بین اقشار مختلف نهادینه کنيد.
حضور قلم بدستاني چون استاد بابازاده در بين فرهنگيان فرهيخته ، سرمايه عظيم اجتماعي مي باشند .
بزرگ مرد غيور آذربايجان ، پاينده و پايدار باشيد .
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
اما شاید فراموش کرده ای شیوه مسالمت آمیز اعتراض وجود ندارد ودرحالی این مسولیت را به دوش معلمین انداخته ای که خودشان قربانی همین سیاست ها شده اند
چرا در کشور احترام به هم نوع و هم وطن آموزش داده نمی شود.
اعتراض زنده بودن و هشیار بودن را نشان می دهد.
بهتر است در چنین فرصت هایی به آسیب شناسی بپردازیم تا مقایسه
یعنی فارس ها به مشکلات معلمان توجه می کنند؟
احترام به هم دیگر جدای از مشکلات صنفی است.
اگر در جامعه درک متقابل نسبت به هم دیگر را افزایش دهیم در هر مشکلی صدای هم دیگر خوب خواهیم شنید.
کم کم این فکر در ذهنم جا باز می کرد که به زودی انجام اعتراضات قانونی و همچنین اعتراضاتی خارج از محدوده قانون اساسی ناممکن خواهد شد. در هند، گاندی با یک قدرت خارجی سروکار داشت که به مراتب واقع گراتر و دور اندیش تر از رژیم پرتوریا بود. در مورد آفریکنرها در آفریقای جنوبی این طور نبود. مقاومت منفی و پرهیز از خشونت تا زمانی موثر است که طرف مقابل شما نیز به همین اصول وفادار باشد. امام اگر با اعتراضات مسالمت آمیز با خشونت برخورد شود، کارایی نیز به پایان می رسد. از نظر من، عدم خشونت یک استراتژی بود، نه یک اصل اخلاقی و بنابراین استفاده از یک سلاح بی اثر هیچگونه پاداش اخلاقی به همراه ندارد.
به کسی رای دادید که پول برای پرداخت هزینه ازدواج و فوت نداره اما برای وام 25 میلیونی خودرو پول هست
به کسی رای دادید که پول برای رتبه بندی و معوقات ننداره اما برای وام 25 میلیونی یک شبه تصویب می کنه
این است عاقبت رای به سرمایه داران بی درد که فقط به فکر منافع خود هستند
همچون تجریه های انتخاباتی ریاست جمهوری دوران قبل
باید مواظب بود در دام امواج تصنعی گرفتار نشویم.
دوستان مواظب باشیم بازیچه نشوم
همانند گذشته وگذشته ها
حافظه های تاریخی را به کار بیاندازیم
در پایتخت 4 نقی که به لهجه مازندرانی صحبت می کند غذای سگ می خورد اما واکنشی از سوی مازنی ها مشاهده نمی کنیم یا جواد رضویان در سریال در حاشیه با آن سر و وضعیت لباس پوشیدن با لهجه قمی صحبت می کند یا گلمراد در سریالی طنز به زبان لری تکلم می کند و...
به نظر من عده ای پان ترکیسم پشت این قضیه هستند که با بزرگنمایی این اتفاق سعی دارند از آب گل آلود ماهی بگیرند.
مشکل این است چطور یک هم وطن به این راحتی به هم وطن خود اهانت می کند.
چرا در کشور احترام به هم نوع و هم وطن آموزش داده نمی شود.
اعتراض زنده بودن و هشیار بودن را نشان می دهد.
بهتر است در چنین فرصت هایی به آسیب شناسی بپردازیم تا مقایسه
وستون این کشور
تمسخر هر قومی زشت است
امیدواریم که دیگر شاهد این کارها نباشیم
احسن تمسخر زشت است.
اگر می خواهیم به فرزندانمان چیزی بیاموزیم باید اول احترام را به آنها یاد بدهیم و نه مسخره کردن.