13 آبان به عنوان یک روز تاریخی و یک نقطه عطف یادآور حوادث و وقایع مهمی در تاریخ انقلاب اسلامی است .
ابن روز با این که " روز دانش آموز " نامیده شده است اما به نظر می رسد دانش آموزان به عنوان یکی از ارکان نظام آموزشی نقش چندانی حتی در برگزاری آن ندارند .
البته این وضعیت مختص به این روز نیست و می تواند قابل تعمیم به سایر سطوح و نقش های دیگر در درون نظام آموزشی هم باشد .
شاید در میان انواع وجوه و ابعاد در نظام آموزشی که برای دانش آموز متصور است ، فراموش شده ترین نقش می تواند همان " تربیت سیاسی " باشد .
در این جا منظور ما از تربیت سیاسی ؛ سیاسی بازی ، سیاسی کاری و یا نگاه ابزاری به دانش آموز جهت نیل به برخی اغراض و یا اهداف سیاسی نیست .
تربیت سیاسی ناظر بر طراحی سازوکار و برنامه ای است که مهم ترین وجه آن « تربیت شهروند » و پرورش « تفکر انتقادی » است .
شاید در نظام آموزشی ما که مهم ترین کارکردش " حافظه محوری " و عدم توجه به پردازش مهارت های زندگی است این مفاهیم کمی نامانوس و یا غیرملموس به نظر برسند .
دانش آموز به عنوان یک " کلیت انسانی " دارای کرامت و هویت است و هیچ گاه نباید به عنوان یک ابزار که قابل هدایت به هر جهت و یا کارکردی است نگریسته شود .
یک جامعه توسعه یافته و پایدار محل بروز رفتارهای مدنی است .
پیامدها و یا نتایج طبیعی این روند می تواند مسووليتپذيری، قانون مداری، نقدپذيری، انتقادگری، پاسخ گويي، پرسش گري و اعتماد باشد .
چنان چه بروز این رفتارها در جامعه ما کم رنگ و حتی بی رنگ مشاهده می شود باید به خاستگاه رفتارهای مدنی که " مدرسه " است پرداخت و جست و جوی ریشه و یا منشا عدم بروز رفتارهای مدنی خارج از چارچوب " مدرسه و خانه " بیراهه رفتن و یا دادن آدرس های اشتباه است .
دانش آموز ؛ نهادهای دانش آموزی و حلقه مفقوده
یکی از مهم ترین ضعف های نظام آموزشی ما ، نپرداختن به مهارت های زندگی جمعی و تمرین " با هم زیستن " است .
در نظام آموزش و پرورش نهادهایی با نام " دانش آموز " شکل گرفته اند . نهادهایی مانند بسیج دانش آموزی ، سازمان دانش آموزی ، اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان ، شورای دانش آموزی در مدرسه و نیز مجلس دانش آموزی .
با وجود این همه نهاد که مخاطب اصلی و عمده آن دانش آموزان هستند اما کم تر شاهد رفتارهای گروهی و نظام مند در دانش آموزان هستیم .
می توان این فرضیه و یا گزاره قوی را مطرح ساخت که « نهادسازی » در آموزش و پرورش و حداقل در مورد دانش آموزان به درستی تعریف و یا تبیین نشده است .
با وجود داشتن تاریخچه ای قابل توجه در شکل گیری این نهادها ، مسئولان و حتی کادر مدرسه و معلمان خیلی دانش آموز و نهادهای دانش آموزی را جدی نمی گیرند .
استمرار این بی اعتنایی به نقش ها و کارکرد نقش ها در مدرسه و در نظام آموزشی موجب شده است که جامعه ما تابع رفتارهای گروهی و نظام مند نباشد و غالب بودن رفتارهای فردی بر نقش های اجتماعی ، جامعه ما را تبدیل به " توده ای غیر قابل پیش بینی و احساسی " کرده است که همه چیز آن در دقیقه آخر مشخص می شود !
اگر نهادسازی در جامعه ما ضعیف است و افراد رغبت و یا انگیزه ای برای رعایت " اصل مشارکت " در خود احساس نمی کنند باید ریشه این رفتارها را در درون مدرسه و نیز تعامل آن با نهاد " خانواده " جست و جو کرد .
نخستین اتفاقی که باید بیفتد این است که این گونه مفاهیم باید از نو " بازتعریف " شوند .
در نظام آموزشی ما ، تربیت سیاسی از طریق بخشنامه و یا دستور العمل های اداری و یک شبه اتفاق نمی افتد .
مهم آن است که معلمان خود این مسائل و ضرورت آن را فهمیده و به ضرورت کاربست آن جهت رسیدن به یک جامعه پایدار باور داشته باشند .
بدون همکاری معلمان تحول خاصی در وضعیت موجود رخ نمی دهد .
برگزاری انتخابات شورای دانش آموزی در مدارس نباید حالت فرمایشی داشته و فقط به چشم « اجرای یک بخشنامه اداری » و یا « رفع تکلیف » به آن نگریسته شود .
مهم ترین کار می تواند زمینه سازی و بستر سازی برای مشارکت مستمر و مسئولانه دانش آموزان برای پذیرفتن درست و کاربست نقش ها باشد .
لازم است که در مورد این گونه مسائل در مدرسه « فرهنگ سازی » صورت بگیرد و کادر مدرسه و معلمان این انتخابات و مشارکت در امور را جدی بگیرند .
مهم ترین عاملی که به نظر می رسد در برابر این گونه تغییرات مقاومت می کند ذهنیت " کاهش اقتدار مدرسه و معلمان در برابر قدرت گرفتن نهادهای دانش آموزی " است .
این اصل منطقی را باید بپذیریم که تحقق منافع دانش آموز و معلم و در مقیاس کلان نظام آموزشی نه در عرض یکدیگر که تابع یک " رابطه طولی " است .
تمکین دانش آموزان به قانون مداری و رعایت قواعد و کارهای جمعی می تواند امر آموزش را برای معلمان تسهیل و حتی تسریع نماید ضمن آن که می تواند الگویی برای نهادسازی در آینده و در مورد سایر نقش های اجتماعی نیز باشد .
نباید فراموش کرد که این گونه سازو کارها تمرین دموکراسی وزندگی جمعی است و « مسئولیت پذیری » در فرآیند انتخاب ساخته و پرداخته می شود .
" منشور حقوق دانش آموزی " که قبلا مصوب شده است باید بدون ترس از تبعات احتمالی آن و با برنامه ریزی و توجیه همه عوامل به دانش آموزان آموزش داده شود .
دانش آموزان باید با نهادهایی مانند مجلس دانش آموزی و کارکرد آن آشنا شده و با هم بودن را به عنوان یک " فرصت " بنگرند .
تعامل نهادهای مختلف دانش آموزی - انتخابی و انتصابی – در کنار همراهی با دو نهاد خانواده و مدرسه در مسیر ساختن " انسان مسئول می تواند جامعه ما را از انواع آسیب هایی که آن را احاطه نموده است و هزینه های مختلفی را بر آحاد جامعه تحمیل می کند برهاند .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
نظرات بینندگان
خیلی خوب به ضرورت تربیت سیاسی اشاره کردید.
ضمن تبریک آغاز دومین سال سخن معلم برایتان در این آغاز توفیق و سربلندی آرزومندم.
سلام
از لطف شما سپاسگزارم .
پایدار باشید .
جناب پورسلیمان
مطالبتان عالی و دست اول بود .
سپاس .
انتظار تربیت نسل متفکر منتقد از معلمی که فرصت و جرات تفکر و نقد نداره, و از مواد آموزشی یک سویه دیکته شده, یک رویاست!
سلام
فکر نمی کنم معلمان متوجه صحبت ها و نکاتی که شما می ببنید بشوند !
آن ها فقط حال را می بینند .
برای هر جمله شما باید کتاب نوشت .
موفق باشید .
. شاید این برهان متقنی است بر این فرضیه که چرا ملت ایران هیچ گاه روی سعادت و خوشبختی نمی بیند ...
اما برای این ملت کار نمی کنیم !
ما برای آیندگان می نگاریم که فردا پس از ما نگویند : " عجب بی عرضه گان و مفلوکانی بودند که نتوانستند حداقل سخن دل خود را بر زبان بیاورند ...
سلام
فرضا این سایت هم بسته شود چه مشکلی از شما و آموزش و پرورش حل می شود ؟
اگر احساس می کنید که تحقیر می شوید می توانید کانال را عوض کنید !
شاید بهترین و عاقلانه ترین راه این باشد به جایی مراجعه کنید که دیگر تحقیر نمی شوید !
وظیفه ما آگاهی بخشی و نهادینه ساختن فرهنگ و تفکر انتقادی است .
پایدار باشید .
درود خدا و پیامبر و معلمان بر جناب آقای علی پورسلیمان
با شناختی که از پیرامون شغلی خود دارم کسی رو نیافتم به اندازه جناب علی پورسلیمان صدای هل من ناصر ینصرنی معلم را به شیوه ای مؤدبانه و قانونی به گوش های شنوا و حتی ناشنوا برساند! اگر معلمان آن چنان که بر در ستادهای تبلیغاتی نامزدهای مجلس شورای اسلامی و رئیس جمهور و... می کوبند و رژه می روند ، سینه چاک خبر و خبرگزاری این چالاک ترین عنصر دموکراسی می شدند وضع به این منوال نبود.
بارها شاهد خوار و زاری ملتمسانه معلمان بر گرد نماینده ها بوده ایم که آخرشم چیزی از توش درنیامده است!
پس ای معلم بیا و دیگر در خانه ملت را نزن!
برو در خانه پدر فقرا اصحاب خبر و فریاد را بزن!
بخشنامه سایت اداره کل در قسمت فوق برنامه ها معاف می باشند.