گروه اخبار / دولت محمود احمدی نژاد که با شعار آوردن نفت بر سر سفره های مردم در سال 1384 بر سرکار آمد در زمینه افزایش بهای نان از هیچ اقدامی کوتاهی نکرد و خروجی این دولت افزایش چشم گیر قیمت نان طی هشت سال بود.
گروه اخبار / محمود بهشتی لنگرودی ، عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان ایران با موافقت دادستان تهران و با سپردن وثیقه به مرخصی آمد
گروه اخبار / پلیس امارات ۹ معلم ایرانی که برای تدریس در مدارس ایرانی این کشور اعزام شده بودند را با وضعیت نامناسبی بازداشت کرد، اما به گفته رئیس مرکز امور بینالملل آموزش و پرورش این معلمان تا فردا آزاد خواهند شد
گروه اخبار /
محمدباقر نوبخت در هفتمین اجلاسیه منطقه ای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در مجتمع فرهنگی و آموزشی قوه قضائیه مرکز استان مازندران اظهار کرد: با اشاره به اینکه بیش ۴ هزار میلیارد تومان به بیمارستان ها پرداخت شد، خاطر نشان کرد: مردم در بخش درمان نیاز دارند که از خدمات ارزان استفاده کنند که در این زمینه دولت سعی کرده این روند را در دستور کار قرار دهد تا جایی که در روستاها بیماران با سه درصد هزینه پرداختی درمان می شوند.
معاون رئیس جمهور درباره افزایش حقوق کارمندان گفت: ما هم دلمان میخواهد حقوق کارمندان را ۵۰ درصد افزایش دهیم اما شرایط اقتصادی این را به ما اجازه نمیدهد.
وی با بیان اینکه تورم از ۴۰ درصد به ۱۵ درصد کاهش یافت، افزود: مقام معظم رهبری در زمینه رشد منفی تورم در کشور دولت را تشویق کردند و خواستار کاهش بیشتر شدند.
معاون رئیس جمهور با بیان اینکه تغییر روند رشد منفی به مثبت کار ارزشمندی بود که دولت طی دو سال انجام داد، تصریح کرد: در دو سال عمر دولت بیش از ۲۴۶ طرح ناتمام به بهره برداری رسیده است.
وی با بیان اینکه دولت یک هزار و ۹۰۰ طرح ناتمام را در دو سال پیش رو دارد، گفت: برخی از طرح ها توجیه اقتصادی ندارد، اما دولت روحانی به دولت گذشته احترام گذاشت و این طرح ها را نیز ادامه داده است.
رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور با اشاره به اینکه ۱۰۰ هزار نفر بیکار شدند اما ۷۰۰ هزار شغل ایجاد شد، گفت: منتقدان فقط آن ۱۰۰ هزار نفر را می بینند.
معاون رئیس جمهور با اشاره به اینکه ما محکوم هستیم از بین طرح هایی که از گذشته کلنگ آن بر زمین زده شد آنها را انتخاب و مورد بهره برداری قرار دهد، اضافه کرد: با همه اینها موظف بودیم با محدودیت منابع آنها را اجرایی و به اتمام برسانیم.
سخنگوی دولت با اشاره به اینکه امسال بیش از ۹ هزار میلیارد تومان مجبور شدیم به گندم کاران بپردازیم، گفت: از بانک کشاورزی نیز ۳۰ میلیارد تومان برای پرداخت مطالبات چای کاران تسهیلات گرفته شد.
وی با اعلام اینکه در ۶ ماه آینده کار بسیار بسیار سختی داریم، اضافه کرد: تحریم ها همچنان پابرجاست و ما تا پایان سال باید با این تحریم ها کشور را اداره کنیم ما برای اداره کشور در مضیقه هستیم.
وی با اعلام اینکه هنر ما این است که رشد اقتصادی کشور را افزایش و تورم را کاهش دهیم، افزود: باید پای صحبت خودرو سازان بشینیم و مشکل آن ها را برطرف کنیم اما برخی از کم اندیشان در داخل در مسائل اقتصادی کشور با دشمن هم سو شدند.
نوبخت با بیان اینکه تولیدکنندگان با ۲۸ درصد سود بانکی نمی توانند تولید کنند و دولت خود را موظف به پرداخت مابه التفاوت ها کرده است، خاطر نشان کرد: رئیس جمهور دوشنبه هر هفته از مسئولان اقتصادی کشور گزارش کار می خواهد و از تک تک مسئولان و تیم اقتصادی راهکار می خواهد.
معاون رئیس جمهور با اشاره به اینکه ما در برنامه ششم نمی خواهیم به همه موارد بپردازیم بلکه می خواهیم به چند نکته مهم بپردازیم تا با بحران در کشور مواجه نشویم، افزود: آب و محیط زیست مهم ترین طرح دولت در برنامه جاری است که اگر به آنها نپردازیم کشور دچار بحران می شود.
فارس
بي شک طرح بهبود نظام سلامت را ميتوان در کنار چند نمونه ديگر،از نقاط درخشان کارنامه دولت يازدهم ارزيابي نمود. طرح هايي که با حمايت همه جانبه دستگاه اجرايي توانست تاحدّي وضعيت نابه سامان بهداشت و درمان را در کشور بهبود بخشيده و نياز اقشار و دهکهاي پايين اقتصادي را در اين حوزه پشتيباني نموده و آسيب پذيري آنان را کمتر نمايد.
چندي پيش وزير محترم بهداشت اعلام نمود که به دنبال منابع پايدار جهت ادامه راه وتوسعه خدمات بهداشتي در کشور است تا بتوان از يک سو تداوم و توسعه خدمات ارائه شده را تضمين نمود و از ديگر سو وابستگي آن را به بودجه، تکانههاي بودجهاي و اعمال سليقههاي شخصي در آينده کاهش داد. در اين راستا ايشان پيشنهادهايي از جمله اختصاص درصدي از درآمدهاي مالياتي را به بخش بهداشت، ارائه نمود. حمايت دستگاه اجرايي کشور از طرح مزبور در راستاي تأمين بهداشت عمومي جامعه جاي تقدير بسيار دارد، چراکه اين امر در راستاي تامين منافع عموم مردم، مخصوصاً دهکهاي آسيب پذير جامعه صورت ميپذيرد.
اين امر در دولت هاي گذشته نيز مسبوق به سابقه بوده است به طوري که در هر دولت با تعيين اولويّتها، تأمين بودجه کافي براي آن در دستور کار آن دولت قرار ميگرفت و لوايح لازم جهت پشتيباني از طرح ها تدوين وبا همکاري مجلس به تصويب ميرسيد، به عنوان مثال در دولت نهم و دهم، هدفمندي يارانهها و اعطاي يارانه نقدي، سهميه بندي سوخت و همچنين مسکن مهر، در دولت هاي هفتم و هشتم توسعه سياسي و در دولت قبل از آن ، سازندگي را ميتوان ازجمله طرح هاي اولويّت دار بيان داشت.
در اين ميان آموزش و پرورش که به عنوان لبه اتصال نظام به مردم مطرح است، داراي پشتوانه مستحکمي مانند قانون اساسي است که براساس آن تحصيل تا پايان دوره متوسطه براي تمامي فرزندان اين مرز و بوم،به صورت رايگان در نظر گرفته شده است.آموزش و پرورش داراي بزرگترين ساختار اداري کشور با بيشترين کارمند و بيشترين مخاطب - که تقريباً تمامي جمعيّت کشور را در بر ميگيردـ امّا توسعه اين نهاد عظيم و اثر گذار،هيچ گاه توسّط يک دولت به عنوان طرح توسعهاي اصلي و اولويّت دار در نظر گرفته نشده است. البته گاه قوانيني در راستاي تأمين هزينههاي آن تدوين و تصويب گرديده ؛ امّا مرور زمان وتغيير دولت ها گرد فراموشي بر اين قوانين پاشيده است. ازجمله اين قوانين تعيين درصدي از در آمدهاي شهرداريها بود که ظاهراً هم اکنون نيز در فيشهاي صادره از شهرداريها به نام سهم آموزش و پرورش اعمال ميگردد، ولي سهم آموزش و پرورش از اين پول ها تنها نامي است که بر روي فيشهاي پرداختي مردم درج شده و اين سوال را در ذهن آنها متبادر ميسازد که آموزش و پرورش با اين همه پول چه ميکند؟
از جمله ديگر قوانيني که گويا براي اجرا نشدن تصويب شد، تأمين هزينه هوشمند سازي مدارس توسط ادارات کل مستقر در مراکز استان و شهرستان ها بود.اين طرح ميتوانست ضمن تمرکز زدايي در تخصيص بودجه؛ تجهيز مدارس با تجهيزات به روز و هوشمند را تسهيل نمايد، امّا در مقام اجرا نمود بسيار ضعيفي داشت.
سؤالي که در اينجا مطرح است اينکه چرا در متن انقلابي ارزش محور، نظام تعليم و تربيت آن در طي نزديک به 4 دهه هيچ گاه در اولويّت اصلي توسعه قرار نميگيرد؟ چرا براي توسعه سريع بخش هاي ديگر قوانين فرعي تصويب و با تمام توان از آن پشتيباني ميشود، امّا تعليم وتربيت فرزندان و آينده سازان کشور با پشتوانهاي به استحکام قانون اساسي و تأکيدات چند باره امام خميني (ره ) و مقام معظم رهبري به عنوان اولويت چندم در نظر گرفته ميشود و نيازهاي اساسي آن به تعبير رياست مجلس شوراي اسلامي « با وصله و پينه» به تن آن دوخته ميشود؟ باچنين ساختاري به کدامين جنگ فرهنگي ميتوان اميد ظفر و پيروزي داشت؟ با کدامين ناتوي فرهنگي ميتوان به مقابله پرداخت وکدام پيشرفت علمي پايدار را ميتوان تضمين نمود؟
حقيقت اين است که نظام تعليم و تربيت در يک سير تاريخي مورد بي مهري تصميم سازان و مجريان نظام قرارگرفته است. شايد جنگ تحميلي، سازندگي پس از جنگ،توسعه سياسي، برقراري عدالت و خصوصي سازي در هر دوره، ضرورت هاي روز کشور بوده است، امّا ظاهراً حفظ کيان ارزشي نظام تنها به شور انقلابي جامعه واگذار شده است. حتماً تنها شور انقلابي و فرهنگ اسلامي - ايراني کافي نبوده که رهبر فرزانه انقلاب قريب به دو دهه است که هشدار آماده باش فرهنگي را اعلام نمودهاند.
بسياري بهترين دفاع را «حمله» ميدانند؛ امّا آموزش و پرورش چنان در سال هاي گذشته غرق در مسائل اوّليه خود بوده که فرصت چنداني حتّي براي پدافند اصولي از مواضع خود نداشته است.اين مسائل از تأمين فضاي آموزشي گرفته تا تأمين حقوق آخر ماه نيروي انساني زير مجموعه را شامل ميشود. نارضايتيهايي که اخيراً در جامعه فرهنگيان نمود بيروني به خود گرفت، نشانه بيماري مزمني است که اين نهاد بزرگ و ارزشمند با آن دست و پنجه نرم ميکند. مشکلاتي که نه تنها دامن شأن و مقام معلّم را گرفته، بلکه آينده و بازدهي نظام تعليم وتربيت همگاني را زير سئوال برده است. در اين ميان برخي از مسئولين اجرايي و قوه مقنّنه اعتراف به وجود تبعيض در نظام پرداخت به فرهنگيان داشتند و راه حل هايي نيز ارائه گرديد.
به نظر نگارنده که حدود 36 سال از عمر خود را در آموزش و پرورش مشغول به تحصيل و کار بوده؛ موارد زير ميتواند در رفع مشکلات جاري و ريشهاي نظام تعليم وتربيت مؤثّر باشد:
1ـ تحرّک دشمن در زمينههاي فرهنگي از قبيل تخريب کانون خانواده، درگير کردن دانش آموزان در شبکههاي اجتماعي و برخي بازي هاي جذّاب و در عين حال هدف مند آن چنان بالاست که گاه در يک سال تحصيلي شاهد بروز بيش از يک موج از اين دست در بين دانش آموزان و گاه خانوادهها هستيم.در مقابل، برنامههاي تربيتي مدارس داراي قالب هايي عموماً تشريفاتي است که نتيجه عملي ملموسي به دست نميدهد. اقدام عملي و فوري در اين زمينه،در قالب يک برنامه راه مانند سند تحوّل بنيادين آموزش و پرورش بسيار ضروري به نظر ميرسد.
2ـ تغيير نگرش تصميم سازان کشور نسبت به آموزش و پرورش لازم و ضروري است. اين تغيير در نگرش بايد چنان باشد که تعليم وتربيت در جامعه را به امري داراي اولويّت بالا تبديل نمايد. در اين زمينه پيشنهاد رياست محترم مجلس شوراي اسلامي مبني بر گنجاندن طرح هاي حمايتي از آموزش و پرورش در برنامه ششم توسعه ميتواند راهگشا باشد.
3ـ کليّه تصميم سازان کشور بايد يک بار براي هميشه موضع خود را نسبت به آموزش و پرورش بدون تعارفات معمول روشن نمايند. قانون اساسي تحصيل تا انتهاي دوره متوسّطه را رايگان در نظر گرفته است. اگر ديدگاه فعلي نظام نيز همين است، بايد بودجهاي در خور براي وزارت آموزش و پرورش در نظر گرفته شده و توسّط اين وزارتخانه به خوبي مديريّت گردد . امّا اگر به هر دليل در نظر گرفتن بودجهاي مکفي و پايدار براي امر تعليم وتربيت ممکن نيست - که واقعيّات حکايت از اين امر دارند- بهتر است در صورت لزوم، تغييراتي در قوانين داده شود.
البتّه رعايت تمامي جوانب همچون مشکلات اقشار آسيب پذير در اين ميان ضروري است. بدين صورت حمايت از تعليم وتربيت از حالت شعاري خارج شده و دور زدن قانون اساسي با پيوست هايي فرعي همچون مدارس هيأت امنايي و طرح واگذاري مدارس به بخش خصوصي رنگ خواهد باخت.
روزنامه اطلاعات
سخنان وزير كار درباره اين كه 5 ميليون نفر متقاضي جديد اشتغال داريم و سال گذشته فقط 300 هزار فرصت شغلي ايجاد شد، خبر بدي براي عرصههاي اقتصادي و اجتماعي كشور است. علي ربيعي معتقد است بيشتر تقاضاي اشتغال مربوط به فارغ التحصيلان بيكار دانشگاهها و زنان است.
آنچه طي ساليان اخير رخ داده است، انباشت فارغ التحصيلان دانشگاهي پشت صف انتظار براي شغل است. فارغ التحصيلاني كه به يُمن خوديابي زنان و رقابت چشم گير آنها، بسياريشان زن هستند اما ضعف بنيههاي اقتصاد، ركود اقتصادي و كم تواني مديريتي كشور ممكن است اين «يُمن» را به سرخوردگي و ناكامي آنان در ابراز وجود و اثرگذاري عيني در فعاليتهاي اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي كشور تبديل كند.
بنمايه و جانمايه هر كشور براي ايجاد اشتغال، تابعي از ظرفيتهاي اقتصادي آن كشور است. ظرفيت اقتصادي هر كشور به ميزان توليد، اعم از توليد كالا و خدمات، برميگردد. عامل مديريت در اين ميان نقش فراگيري دارد اما مديريت صرفاً از طريق رشد توليدات كالايي و خدماتي ميتواند مولد شغل باشد. رشد توليد تابعي از حجم اقتصاد است. در حالي كه جمعيت ايران بيش از يك درصد جمعيت دنياست حجم اقتصاد ايران نسبت به جهان كمتر از يك به 200 است.
در كنار همه اين موارد، تحريمهاي بينالمللي و ركود اقتصادي در ساليان اخير نقش به سزايي در كاهش ميزان اشتغال در كشور داشته است. براي همين متولدان انبوه دهه 60 كه زماني تحصيل ناكرده بودند، اكنون با گذراندن بخشي از عمرشان روي صندلي دانشگاه، پشت صف اشتغال رهايند.
معناي اتفاقاتي كه در حوزه اشتغال افتاده است، به بيان سادهتر اين ميشود كه با بررسي سرعت افزايش تقاضا در بازار كار (كه تابعي از سرعت افزايش جمعيت است) با سرعت رشد حجم اقتصاد، ميتوان نتيجه گرفت كه ايجاد اشتغال كماكان كمتر از رشد تقاضا براي شغل است.
وزير كار بواقع ميخواهد بگويد كه چنانچه اين 5 ميليون تقاضا وارد بازار كار شوند ـ كه قطعاً ميشوند ـ و جهشي بزرگ در ايجاد شغل بوجود نيايد، با افزايش انفجاري نرخ بيكاري مواجه ميشويم.
آنها كه بيكاري را عميقتر از يك واژه ميبينند، ميدانند كه بيكاري صرفاً نداشتن درآمد نيست. حتي ممكن است اگر دولتي درآمدش بالا باشد يا بهاي نفت افزايش چشم گير يابد، دولت بتواند با وضع مقرري ماهانه بيكاري، براي بيكاران درآمد ثابت ايجاد كند، اما بيكاري فراتر از مقوله درآمد است. بيكاري بر همه ابعاد نهادهاي اجتماعي آثار زيانباري برجا ميگذارد. از نهاد خانواده تا سياست.
پل ساموئلسن، بنيانگذار علم اقتصاد نوين، ميگويد اگر كشوري با خيل بيكاران مواجه شد و دولت نتوانست شغل ايجاد كند، نبايد مزد بدون تكليف به بيكاران بدهد، بايد از آنها بخواهد آب دريا را با كاسه بردارند و به ساحل بريزند و در مقابل به آنها حقوق بپردازد!
درك معناي چنين ديدگاهي چندان دشوار نيست. بيكاري و پر نشدن زمانهاي خالي ميليونها انسان در طول روز، ميتواند آسيبهاي رواني و اجتماعي را در پي بياورد. هشدارهاي پياپي مسئولان اجتماعي و انتظامي درباره روند رشد ناهنجاريها و جرائم مختلف در كشور، يكي از نمادهاي آن است.
5ميليون بيكار جديد، ميتواند نرخ بيكاري را در كوتاه زماني دو برابر كند و اين به خودي خود، خطر بزرگي پيش پاي كشور است.
شايد در دهه 60 كه كشور با موج متولدان انبوه مواجه شد، دولت وقت گمان ميكرد كه با افزايش واردات شيرخشك ـ كه بار مالي غيرقابل تحملي هم نداشت ـ مشكل را حل كرده است، اما امروز مشكلات و نيازهاي متعدد، پيچيده و دشواري به وجود آمده كه سخنان وزير كار تلويحاً نشان ميدهد از دست دولت كار چنداني برنميآيد، همانطور كه از دست دولتهاي قبلي نيز برنيامد.
روزنامه اطلاعات
طی یک ماه اخیر، انتشار اخباری نسبت به جذب نیروی انسانی بیشمار در مؤسسات عالی و همچنان خالیماندن ٣٠٠ هزار صندلی این مؤسسات برای جذب بیشتر نیروی انسانی حاکی از استراتژی ناکارآمد مدیریت کلان آموزشی طی دهههای گذشته است. به نظر میآید که جامعه انسانی فعال و جوان ما گرفتار یک سیکل باطلی شدهاند که در صورت عدم تدبیر صحیح این موج بیشمار انسانی در آینده جزء بدهیهای نظام آموزش رسمی و حرفهای کشور محسوب خواهند شد. اما برای این معضل و سیل عظیمی که همچنان وارد بازار کار میشوند، چه استراتژی مدیریتیای را باید اتخاذ کرد که در آینده با خروجیهای مطلوبتری مواجه شد.
فرض کنیم حوزههای کاری کشور از دو دسته اقیانوس تشکیل شده است:
١- اقیانوسهای آبی، ٢- اقیانوسهای قرمز. اقیانوسهای قرمز معرف تمامی اموری هستند که امروزه وجود دارند و فضاهای شناختهشده حوزههای کاری و خدماتی هستند. اقیانوسهای آبی، به تمامی اموری مربوط خواهند شد که درحالحاضر وجود ندارند. اینها در حقیقت فضاهای شناختهنشده حوزههای کاری و خدماتی هستند. در اقیانوسهای قرمز، محدودیتها و حدومرزها تعریف و مورد پذیرش واقع شدهاند و همچنین قوانین بازی رقابت مشخص هستند. در اقیانوسهای قرمز سازمانها سعی میکنند تا به عملکرد بهتری نسبت به رقبا دست یابند تا بهاینترتیب سهم بیشتری از تقاضای موجود حوزههای کاری و خدماتی را از آن خود کنند. از آن جایی که هماکنون اقیانوسهای قرمز پرجمعیت هستند، احتمال سودآوری و رشد در آنها ناچیز است.
در اقیانوسهای قرمز، رقابت سخت و کشنده میان سازمانها به اقیانوس قرمز و خونآلود تشبیه شده است. در عوض از اقیانوسهای آبی هیچ بهرهبرداریای صورت نگرفته است و هیچ رقیبی در آنها وجود ندارد، بنابراین در اقیانوسهای آبی پتانسیل بالایی برای رشد و سودآوری وجود داشته و تقاضای بالقوه بالایی برای محصولات و خدمات این اقیانوسها وجود دارد. خالق این اقیانوس خود میتواند قوانین و حدومرزها را مشخص کند. این یک تعریف کلاسیک از مفاهیم مدیریت منابع و خدمات اجتماعی است.
تا همین چند دهه پیش، جهان ما پر از فرصتهایی بود که حالا به هر دلیلی، این فرصتها بعضا تبدیل به تهدید شدهاند. آموزش رسمی کشور ما یکی از آنهاست. طی یک قرن گذشته آرامآرام آموزشهای غیررسمی و غیرکلاسیک بهتدریج جایگزین آموزشهای رسمی شده است. آموزش رسمی به جهت ساختار دولتی، هم فرصت و هم تهدیدی برای شهروندان است. از یکسو، چون نهادهای دولتی متولی آنند با سهولت بیشتری امکان جذب شهروندان در دوایر دولتی فراهم است اما به جهت همین دولتیبودن آموزش رسمی، امکان ارتقای واقعی شهروندان میسر نیست. آموزش رسمی دستکم در کشور ما بنا به ملاحظات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نسبت به تحولات جهانی عقب مانده است. این عقبماندگی باوجود عدمکارایی آموزش و بهواسطه انسداد مجاری اشتغال طیف وسیعی از شهروندان، منجر به طغیان نیروی انسانی به سمت آن شده است. بخشی از این عصیان اجتماعی بهواسطه عدم بینش و بصیرت کافی برای ارتقای سطح و استانداردهای اجتماعی نیروی انسانی موجود است. چه آنکه در بسیاری از زمینهها آموزش منابع انسانی از سوی نهادهای رسمی پاسخگوی واقعی نیاز بازار و تقاضاهای آن نیست. ازهمینرو ورود به استراتژی اقیانوس آبی و مدیریت این نوع استراتژیها در این آشفتهبازار آموزشهای متنوع و جورواجور شاید یکی از بهترین راهکارهای موجود در کشور ماست؛ یک استراتژی که معتقد است چنانچه در تلاطم رقابتهای مشروع و نامشروع قرار گرفتهاید باید مسیری را انتخاب کنید که منابع بکر و غیررقابتی در آن موج بزند تا بتوانید سالم و بهینهتر، به حیات خودتان ادامه دهید.
چه آنکه، پارادایم رقابت در فضای کسبوکار، بر ذهن بسیاری از مدیران امروز جهان سیطره دارد، مدیران تنها راه پیروزی و موفقیت سازمان خود را در پیشیگرفتن از رقبا و گرفتن سهم بیشتر از بازار تقاضای موجود میدانند. آزادشدن ذهن مدیران از این پارادایم نیازمند دیگرگونهنگریستن به مفهوم استراتژی است. واضعان راهبرد اقیانوس آبی معتقد هستند که تنها راه پیروزی در رقابت که توقف تلاش برای پیروزی در رقابت است و بهجای ورود به رقابت خونین در اقیانوس سرخ باید وارد فضای بازار نامحدود اقیانوسهای آبی شد و دست به خلق تقاضا زد؛ بازاری که در آن هنوز قواعد بازی مشخص نشده و فرصتی برای رشد بسیار سودآور وجود دارد.
در یک کلام ، بهجای گرفتن سهم بیشتر از کیک باید بهدنبال بزرگترکردن کیک بود. به نظر میرسد نظام آموزش رسمی در ایران نیز به چنین نقطهای نزدیک میشود؛ نقطهای که در آن بازار وسیعی از عرضه نیروی انسانی نهچندانماهر برای سهم ناچیز تقاضا به نفسنفس افتاده است. مدیریت استراتژیک در حوزه منابع انسانی باید به سمتی پیش برود که بهجای پرکردن دانشگاهها و مؤسسات عالی، نیروی انسانی موجود را به سمت دیگری از بازار سوق دهد؛ بازاری که بتواند با آموزشهای بهینه و کاربردی، آموزش غیررسمی بهرهوری و کارآمدی بیشتری از خود نشان دهد.
روزنامه شرق
کردستان
5 اکتبر ، مصادف با « روز جهانی معلم » است .این روز در سال 1994 در چهل و چهرمین جلسه سازمان آموزش علمی و فرهنگی ملل متحد یا همان یونسکو طرح و تصویب شد . هدف از این کار ارج نهادن به معلم به عنوان یکی از محورهای مهم آموزش علمی و فرهنگی می باشد.
بر اساس نظر طرف داران این طرح و کسانی که آموزش را حق اولیه انسان می دانند آموزش بهترین راه برای رسیدن به توسعه و صلح است .
در طی این سال ها و با افزایش مدارس و ارتقاء آموزش هنوز هم مشکلات و سختی های آموزش دادن پا برجاست و گروه هایی آموزش های مدرن را بر نمی تابند به طوری که در کشور پاکستان ، دختر نوجوانی به اسم ملاله زی به خاطر تحصیل مورد سوء قصد قرار گرفت و پس از آن مبارزه ای را برای به دست آوردن حق تحصیل آغاز کرد که به موجب فعالیت هایش موفق به کسب جایزه صلح نوبل شد .
در کشور ایران نیز طی سال های اخیر معلمان به دلایل محتلف مورد سوء قصد و ترور افراد و گروه های مسلح قرار گرفتند که از بارزترین آن می توان به قتل محسن خشخاشی ، دبیر فیزیک شهرستان بروجرد اشاره کرد و چندین معلم در استان سیستان بلوچستان ترور شدند .
علاوه بر این ها معلمان برای انجام رسالت شان با مشکلات دیگری از جمله طی مسافت های طولانی برای حضوز در محل آموزش روبه رو هستند که از آن جمله می توان به تصادفات جاده ای در سال تحصیلی گذشته که ده ها معلم جان خود را در راه رفتن به مدرسه از دست دادند. جدای از سختی های کار که اشاره شد در این سال ها کارهای نمادین و اخلاقی کم نظیری از معلمان دیده شده است که توانست در ارتقاء منزلت معلمان و درک اهمیت این شغل برای عموم جامعه کمک شایانی کند .
برای مثال می توان به کار معلم موسیقی ایالات کنیتکت آمریکا که در اقدامی خلاقانه و شجاعانه جان 20 دانش آموز خود را نجات دهد که این کار وی بازتاب وسیعی در جهان داشت و در کشور ایران نیز می توان به تراشیدن موی سر معلم مریوانی برای همدردی با دانش آموز بیمارش بود که در سطح گسترده در جامعه منعکس شد.
هم زمان با بیست و یکمین سال روز تصویب و تعیین روز جهانی معلم ، این روز در کشورهای مختلف به گونه های متفاوت سپری شد در برخی کشورها مانند تایلند و کانادا مراسم های با شکوهی با همکاری دولت و اولیای دانش آموزان ترتیب داده شد.
در برخی کشورها به دلایلی مانند جنگ و فقر این روز مراسم خاصی برگزار نشد و برخی کشورها مراسم های کوچکی از سوی تشکل های معلمان و گاها با یک پیام از طرف یکی از مقامات دولتی برگزار گردید.
در کشور ایران نیز به دلیل اختلافات بین دولت و جامعه معلمان که بیشتر شامل مشکلات معیشتی و نحوه اداره آموزش و پرورش و برخورد با فعالین و تشکل های معلمان می شود هم گرایی خاصی بi وجود نیامد و مراسم با شکوهی برگزار نشد.
دولت که 5 اکتبر را چندان به رسمیت نمی شناسد و ن را نوعی تقابل و موازی کاری برای کم رنگ کردن دوازده اردیبهشت و روز ملی معلم می داند برای پاسخ به مطالبات و عطش معلمان برای بزرگ داشت این روز به دادن یک بیانیه توسط وزیر قناعت کرد و در برخی از مناطق ، روسا در مدارس حضور یافتند و از سوی دیگر جامعه ی معلمان نیز به دلیل نداشتن وحدت رویه و گستردگی جامعه آماری و تفکرات متعدد واکنش های متعددی داشتند ، بسیاری از معلمان در شهرستان ها و روستاها از وجود و گذر این روز مطلع نشدند و معلمانی که کارهای صنفی و اخبار معلمان هستند به لطف وسایل ارتباطی و فضاهای مجازی از آن آگاه شدند و به تبریک مجازی بسنده کردند.
در این میان نیز تشکل های سابقه دار و شناسنامه دار معلمان رفتار های متفاوتی داشتند. برخی به دادن بیانیه در مورد این روز اکتفا کردند و برخی عکس العمل مشخصی نداشتند و برخی دیگر در پی آن بودند که تجمعاتی را برای بزرگداشت این روز در جاهای مختلف برگزار کنند که توانستند تجمعات کوچکی در شهرهای مختلف برپا کنند.
چیزی که در این بین مشهود است هدف و نتیجه هیچ کدام از این حرکت ها با فلسفه وجودی این روز چندان مطابق نداشت به طوری که اکثریت معلمان تغییر محسوسی در این روز مشاهده نکردند.
امید است در سال های آینده با مرتفع شدن مشکلات و بهبودی رابطه ی دولت و معلمان و جامعه برای عملی کردن شعار « میدان دادن به معلم ساختن جامعه ای پایدار است » قدم برداشته باشیم .
گروه گزارش /
روز دوشنبه سیزدهم مهر ماه ، روز جهانی معلم نمایندگانی از تشکل های معلمان گرد هم آمدند تا این روز را گرامی بدارند .
در این نشست دوستانه ، اعضای تشکل های معلمان از جمله انجمن اسلامی معلمان ، سازمان معلمان ایران ، کانون صنفی معلمان ایران و مجمع فرهنگیان ایران اسلامی حضور داشتند .
میزبان این جلسه انجمن اسلامی معلمان ایران بود .
در ابتدای این نشست ، شفیعی مطهر به عنوان مجری جلسه ضمن خیر مقدم به اعضا و گرامی داشت این روز جهانی اظهار امیدواری کرد که هر چه زودتر معلمان دربند به عنوان پیشاهنگان احقاق حقوق معلمان آزاد شوند .
او از حاضران خواست تا ضمن بیان نظرات و تحلیل اوضاع راه کارهای اجرایی را نیز در جهت تحقق اهداف مشخص شده ارائه نمایند .
سپس محمدی مسئول انجمن اسلامی معلمان ایران بر تعامل میان تشکل ها تاکید نمود .
مصلحی از اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی معلمان نیز ضمن گرامی داشت این روز به معلمانی اشاره نمود که قبلا در این جمع حضور داشتند و اکنون به علت فعالیت های صنفی در زندان به سر می برند .
او در ادامه به قرائت بیانیه انجمن اسلامی معلمان ایران به مناسبت روز جهانی معلم پرداخت ( 1 )
مصلحی در ادامه راهکار انجمن اسلامی را برای نهادینه شدن مشارکت معلمان در فرآیند مدیریت آموزش و پرورش علاوه بر حمایت همه جانبه از تشکل های معلمان را در تاسیس " نظام صنفی معلمان " دانسته و بر آن تاکید نمود .
او تصریح کرد که این نظام صنفی باید به انتخاب معلمان بوده و نهادهای حراستی و... نباید در آن اعمال نقش کنند .
این نظام صنفی می تواند در رتبه بندی معلمان نقش مهمی را ایفا نماید و فاصله میان صف و ستاد را در آموزش و پرورش به حداقل برساند .
مصلحی جنس مدیریت در آموزش و پرورش را از نوع مشارکتی دانسته و آن را متفاوت از محیط های نظامی و خشک اعلام کرد .
او تصریح کرد : متاسفانه مدیریت در آموزش و پرورش معطوف به نظر معلمان نیست و بر رضایت فرادستان مبتنی است .گزارش های تهیه شده بیشتر از آن که بر رضایت معلمان استوار باشد محور آن را رضایت بالادستی ها تشکیل می دهد .
حتی بیشتر اوقات شایع می شود که مدیران آموزش و پرورش در جذب بودجه و اعتبارات ضعیف هستند چون نمی خواهند فشاری بر مقامات احساس شود .
مصلحی ضمن تاکید بر نقش پر رنگ تشکل های معلمان در اعتماد سازی و نیز امیدواری برای پا گرفتن نظام صنفی معلمان آن را در نهادینه ساختن مشارکت و ترمیم شکاف میان بدنه و مدیریت در آموزش و پرورش موثر دانست .
سپس طاهره نقی ئی ، قائم مقام سازمان معلمان ایران ضمن تبریک این روز از همسر دبیر کل سازمان معلمان ایران درخواست نمود تا گزارشی از وضعیت ایشان در جلسه ارائه شود .
شهلا غریب زاده در مورد وضعیت هاشمی سنجانی گفت که در 7 ماه گذشته تغییر خاصی در وضعیت ایشان رخ نداده است .
با وجود پیگیری های متعدد متاسفانه در مورد درخواست مرخصی دبیر کل سازمان معلمان ایران اقدام خاصی صورت نگرفته است .
همسر هاشمی سنجانی ضمن ابراز نارضایتی از عدم پاسخ گویی مسئولان از وزیر آموزش و پرورش درخواست نمود تا در این زمینه نقش پر رنگ تری در مورد ایشان و همه معلمان زندانی داشته باشد .
سید رازی طبیب از پیش کسوتان جامعه فرهنگیان ضمن تبریک روز جهانی معلم و نیز تسلیت واقعه منا برای خانواده های معلمان زندانی آرزوی صبر و بردباری نمود و خواهان مساعدت مسئولان برای آزادی هر چه زودتر معلمان دربند گردید .
طبیب با بیان این که 59 سال است در آموزش و پرورش خدمت می کند ، جای نیروهای جوان را در این گونه نشست ها کم رنگ دانست .
علی پورسلیمان ، مدیر گروه سخن معلم به پیام اخیر وزیر آموزش و پرورش به مناسبت روز جهانی معلم اشاره نمود .
او ضمن تشکر از فانی به جهت یادآوری این روز به جای خالی پیام یونسکو و شعاری که امسال در مورد این روز صادر شد در سخنان وزیر آموزش و پرورش اشاره نمود .
پورسلیمان تصریح کرد : با این که ایران رسما عضو یونسکو است اما غیر از پیام وزیر حرکت دیگری را از سوی وزارت آموزش و پرورش شاهد نبودیم .مسئولان باید برای چنین مناسبت هایی باید " فرهنگ سازی " کنند و نباید آرام از کنار آن عبور کنند .در این موارد باید ذهنیت ها اصلاح شوند و چنین فرصت هایی منجر به شکل گیری یک " زبان مشترک " بین بدنه و مسئولان می گردد .
مدیر سایت سخن معلم از محافظه کاری بیش از حد مسئولان در این گونه موارد و حتی ارائه ارقام واقعی و جهانی انتقاد نمود .
ایشان ضمن اشاره به بخشی از سخنان مصلحی گفت : علی رغم تاکیدی که فانی در ابتدا در مورد موضوع " تقریب نگرش ها " و نیز " اقناع گری " داشته است اما در حال حاضر ، بزرگ ترین حلقه مفقوده در آموزش و پرورش بحث اقناع افکار عمومی است و این را به وضوح می توان حتی در جوابیه هایی که بعضا روابط عمومی این وزارتخانه برای مدیران مسئول رسانه ها ارسال می کند مشاهده نمود .
پورسلیمان ضمن تائید سخنان مصلحی در مورد ایجاد نظام صنفی معلمان ، بزرگ ترین ظلم به خانواده آموزش و پرورش و معلمان را حذف این سازوکار از نسخه نهایی سند تحول بنیادین دانست و این که یکی از علل به بست خوردن رتبه بندی معلمان نداشتن مجری برای تعیین سنجش صلاحیت های حرفه ای معلمان است .
مدیر سایت سخن معلم تاکید کرد : بیش از دوسال از وزرات فانی گذشته است و تاکنون کارهای جدی و کارشناسی روی بحث های مشارکتی در آموزش و پرورش و اعتماد سازی معلمان صورت نگرفته است و این مساله می تواند در آینده به چالشی جدی برای دولت تدبیر و امید تبدیل شود .
نقی ئی در ادامه به وضعیت معلمان زندانی اشاره نموده و به طور مشخص وضعیت محمود بهشتی لنگرودی را نگران کننده دانست و خواهان اقدام تشکل های معلمان از مجاری قانونی و نیز توجه بیشتر مسئولان برای حل مشکل مربوطه گردید .
حسینی از اعضای مجمع فرهنگیان ایران اسلامی بر داشتن تفکر نقادانه در تحلیل وضعیت آموزش و پرورش تاکید کرده و گفت :تشکل های سیاسی باید به یک ساختار منسجمی برسند .از سوی دیگر باید این پرسش را مطرح کرد که تشکل ها برای مشارکت چه مدل و یا ساختاری را پیشنهاد می کنند .علی رغم این که ما فکر می کنیم تمام مشکلات ما در معیشت خلاصه می شود اما اتفاقات بزرگی در آموزش و پرورش مانند تغییر نظام آموزشی ، تغییر ساختار رشته ها در سال دوم متوسطه و... در حال روی دادن است و تشکل ها می توانند نقطه عطفی در این تحولات باشند . وضعیت انتصابات مدیران تغییر کرده است و باید در این زمینه پیشنهاد بدهیم .
حسینی تصریح کرد اتفاقاتی از این دست که برای فعالان تشکل ها روی می دهد موجب می شود که موضوع اصلی فراموش شود .
حسینی از سایت سخن معلم به عنوان رسانه ای نام برد که به صورت شفاف سخن معلمان کشور را منتشر می کند و البته کار بسیار دشوار و پیچیده ای از نظر اجرا و پشتیبانی است و کار آقای پورسلیمان در این زمینه واقعا قابل تحسین است .
حسینی از انجمن اسلامی معلمان که پیش قدم در طراحی چنین جلساتی است تقدیر و تشکر نموده و نیز از آقای داوری و دوستانش که در روزنامه اعتماد مطالبی را در حوزه آموزش و پرورش منتشر می کنند قدردانی نمود .
کامران رحیمی از مجمع فرهنگیان ایران اسلامی روز جهانی معلم را بهترین فرصت برای مطالعه در آموزش و پرورش تطبیقی دانست که می توان به مباحثی چون « بومی سازی » پرداخت .
رحیمی تراکم مطالبات معلمان را مقدمه ای برای اعتراض و حتی عصبیت ها و واکنش های احساسی و تند دانسته و گفت :این نوع احساساتی برخورد کردن که در بدنه معلمان وجود دارد توسط جمع ها و هیات مدیره هایی که ادعای نمایندگی معلمان را دارند پر رنگ تر شده در حالی که آن ها باید در نقش نهادهای مدنی پدیدار شوند .
از یک طرف باید با زبان کارشناسی و تعدیل شده با مسئولان سخن گفت و باید پذیرفت که تعدادی از این پیشنهادات عملی و اجرایی نیست .ما وظیفه داریم که مسائل آموزش و پرورش را کارشناسی کرده و به جمع های پرهیجان بگوییم نه این که خودمان نیز اسیر فشارها و جوهای ساخته شده شویم !
رحیمی تاکید کرد ادامه این روند موجب بسته شدن زبان مفاهمه با مدیران در سطوح مختلف و مسئولان قضایی و امنیتی می شود و انتظار من این است که دوستان و تشکل ها از این زاویه به مسائل نگاه کنند .
رضاخواه از کانون صنفی معلمان ایران ضمن تشکر از انجمن اسلامی معلمان که چنین فضایی را برای گفت و گو ایجاد کرده است تشکل متبوعش را نماینده همه معلمان ایران ندانسته و گفت که بخش و یا درصدی از آن ها را نمایندگی می کند .
ما باید به آموزش و پرورش به عنوان نهادی که سرمایه انسانی را مدیریت می کند نگاه کنیم .چون این نگاه در مسئولان ما وجود ندارد آموزش و پرورش به یک نهاد در حاشیه تبدیل شده است .
رضاخواه نقش معلم را در هدایت سرمایه انسانی مهم و راهبردی توصیف کرده و گفت :معلم برای ایفای این نقش به دو عنصر " معیشت " و " منزلت " نیاز دارد .معلم در چرخه آموزش نقش حاشیه ای دارد و خیلی به بازی گرفته نمی شود و از این طریق حتی در درون آموزش و پرورش منزلتی ندارد .9 ماه پیش و در اواخر آذر ماه زمانی که هیات مدیره کانون صنفی معلمان به مجلس می رفت هیچ نماینده ای آن ها را تحویل نمی گرفت .زمانی که چند اعتراض می شود تازه می گویند که حرف شما چیست .
رضاخواه توجه مسئولان و نهادهای قانونی را ناشی از این اعتراضات دانست و این که معلمان به عنوان مروجان و تولید کنندگان سرمایه انسانی در نهاد آموزش و پرورش شایسته توجهی به مراتب بیشتر هستند . معلمان هم به لحاظ معیشتی و هم به لحاظ منزلتی باید توان مند شوند .
در ادامه دکتر کاظم اکرمی مشاور عالی وزیر آموزش و پرورش ضمن برحق خواندن مطالبات معلمان و حقوق صنفی آنان از تشکل های معلمان و فعالان آنان درخواست نمود که از طریق روش های قانونی و مسالمت آمیز به رایزنی و گفت و گو با مسئولان سه قوه بپردازند .
اکرمی ضمن تائید وجود تبعیض میان معلمان با سایر کارکنان دولت تصریح کرد که وضعیت با قبل فرق کرده است . مثلا شما می توانید سخنان آقای روحانی در سازمان ملل با آن چه که قبل از ایشان انجام شده است را مقایسه کنید .عزت مندی را در این گفت و گو ها می توان به وضوح پیدا کرد . به عنوان فردی که هیچ سمتی در دولت ندارم و سن و سال من هم از این حرف ها گذشته است به شما می گویم که در جهت تقویت یک مجلس هماهنگ با دولت تلاش کنید تا دولت خدمات بیشتری ارائه کند .
" عظیمی " از اعضای انجمن اسلامی معلمان شهریار ، جامعه معلمان را یک جامعه عدالت خواه توصیف کرد .او در ادامه گفت که جامعه معلمان با تشکل ها خیلی کار ندارند و فقط حق شان برایشان مهم است .
سال 86 جزء آن 100 نفری بودم که توسط آقای فرشیدی تعلیق شدم و به هیات تخلفات معرفی شدم .ما باید بتوانیم خودمان را نقد کنیم .
چند درصد معلمان در مورد خواسته هایشان توافق دارند .منظورم توافق های حداقلی است .
عظیمی تاکید کرد که با ابزاری مانند " اعتصاب " مخالف است .در فرانسه که مهد دموکراسی است هر 4 سال یک بار یک اعتصاب می شود .
این کارها فقط هزینه ها را افزایش می دهد و فضای امنیتی را بین معلمان گسترش می دهد .
در این مواقع دیگر کار صنفی تعطیل می شود .در ایران کسی نمی تواند بگوید من سیاسی نیستم .هر حرفی ، سیاسی تعبیر می شود .
این عضو انجمن اسلامی معلمان پیشنهاد داد که گفت و گو بین تشکل ها برای رسیدن به یک توافق حداقلی و نیز تاسیس یک سازمان فراگیر معلمی شروع شود .
در پایان ، محمد داوری عضو شورای مرکزی سازمان معلمان ایران جامعه معلمان را در طیف های مختلفی از کنشگری توصیف کرد .
او تصریح کرد که باید به نوعی از کنشگری برسیم که کم ترین هزینه را داشته باشد و تاثیرگذاری لازم را هم داشته باشد .در این جا ما پارامترهای شفاف و مشخصی برای کنشگری نداریم و حتی این معیارها از سوی حاکمیت نیر خیلی دقیق مشخص نشده است .
او پیشنهاد کرد کمیته مشترکی بین تشکل ها برای پیگیری مسائل تشکیل شود ضمن آن که این کمیته به دنبال تعامل با دولت و حاکمیت برای تعیین پارامترهای کنشگری در حوزه آموزش و پرورش باشد .
( 1 ) در تاریخ و تقویم هر کشوری برخی روزها با توجه به اهمیت موضوعات و وقایع ، به نام هایی خاص نام گذاری شده است این نام گذاری بخشی از هویت ملی و فرهنگی آن هر ملتی است . دوازدهم اردیبهشت ماه ، روز شهادت استاد شهید مرتضی مطهری در کشور ما به نام روز معلم نامگذاری شده است . از طرفی برخی موضوعات و وقایع از چنان اهمیتی برخوردار است ، که در تقویم جهانی نیز از آن نام برده شده است که شاید بتوان آن را میراث مشترک جامعه جهانی دانست . 13 مهرماه توسط سازمان علمی و فرهنگی یونسکو به نام روز جهانی معلم نامیده شده است .
بدون تردید پاس داشت و گرامی داشت این روز نمی تواند صرفاً در قالب کلمات و جملات تبلور و تظاهر پیدا کند . که البته این حد اقل قدر شناسی است ، لیکن پاس داشت و گرامی داشت این روز در گرو ارج گذاشتن به تلاش ها و زحمات معلمان و نقش بی بدیل آنان در توسعه، امنیت و صلح جامعه بشری است ، زیرا گرفتاری های جامعه بشری ناشی از جهالت جوامع و انسان هاست و کار و حرفه معلم مبارزه با جهل ، نادانی و نادیده گرفتن حرمت و منزلت انسان است ، بنابراین آرامش و صلح جامعه بشری با توسعه انسانی و نقش معلمان ارتباطی مستقیم و رابطه این ، همانی دارد . در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و مبانی دینی و ارزشی و اخلاقی آن ،فکر و اندیشه از اهمیت ویژه ای برخوردار است و ارزش علم و دانایی مورد تاکید و توجه قرار گرفته است در این جهت نقش معلمان در ایجاد نشاط و پویایی جامعه خود اهمیتی دو چندان دارد با کمال تأسف ،آنچه امروز در جامعه فرهنگی و بر معلمان می گذرد، نمی تواند بیانگر این اهمیت و منزلت باشد .
براین باوریم که پاس داشت کرامت و منزلت معلمان به معنای گرامی داشت شأن و جایگاه علم ، دانایی و ایمان است که تحقق آرمان های هر جامعه ای به ویژه در حوزه اخلاق که گمشده امروز است ، در گرو آن است . فرهنگیان هم چون گذشته آمادگی خویش را برای هر گونه همکاری با دولت و مسئولین در جهت دست یابی به این اعلام می کنند .
ما معتقدیم یکی از راه های برون رفت از وضعیت نامطلوب کنونی آموزش وپرورش، جلب مشارکت معلمان در فرآیند و محتوای برنامه ریزی و اجرای آن در آموزش و پرورش است ، که البته این امر باید نهادینه و قانون مند شود . در این مسیر حمایت از تشکل های صنفی معلمان در دست یابی به اهداف آموزش و پرورش می تواند مفید واقع شود .
در پایان یاد و خاطره تمامی معلمان به ویژه پرچم داران این حرفه مبارک ، شهیدان مطهری ، بهشتی ، باهنر، رجایی، و دکتر شریعتی را گرامی می داریم و به روح تمامی آن بزرگان درود و سلام می فرستیم .
پایان گزارش /