مدرسه به سان یک نهاد
تربیت شهروندان تنها مقولهای بر اساس اصول و ارزشها نیست. این مقوله در شیوهی تحصیل دانش آموزان نیز نهادینه میشود، آنهم بهوسیلهی یادگیری در نظامی برآمده از مجموعهای از اصول و قوانین. اگر بخواهیم منظور خود را بهتر بیان کنیم باید بگوییم در اصل نهاد مدرسه در حوزهی آموزش جای کلیسا را گرفته، همان مکانیسم آموزشی را دنبال میکند اما ارزشها و اهداف را بهطورکلی تغییر داده است. برای مثال در نظام آموزشی فرانسه، مدرسه میخواهد از همان شیوهای برای تربیت شهروند استفاده کند که کلیسا برای تربیت مؤمنان. بهعبارتدیگر شهروندی امروزی بیش از آنکه بر پایه آموزش ارزشهای مدرنیته بناشده باشد تا حدی بر ارزشهای سنتی تکیه زده است. در حوزهی شهروندی میتوانیم ۴ عنصر اصلی را برای معرفی شالودهی نظام آموزشی فرانسه بررسی کنیم[1]:
اصول یکسان و جهانی. جدا کردن کودکان از بنیاد خانواده و اقتصاد خانگی برای مدتی طولانی بهمنظور هل دادن ایشان به سمت فرهنگی عظیمتر صورت میکند، فرهنگی که ورای جامعه قرار میگیرد و محتوایی جهانی دارد.
از این دیدگاه ماهیت شکلدهندهی اصول آموزشی مهم نیست. آموزشی میتواند بر اساس دین، خرد، علم، ملت، سنت و یا همهی آنها باهم انجام شود. مسئلهی اصلی ماهیت مقدس مابانه و نیز همگونی آنهاست. در دنیای امروزه بهخوبی میتوان این امر را درک کرد که در زمان تشکیل مدرسهی جمهوری، دعوت همزمان به خردی جمعی و جهانی و نیز ساخت یک هویت ملی واحد امری مشکلساز و حتی تناقضآمیز به نظر میرسید. البته باید این امر را مورداشاره قرارداد که مدرسهی جمهوری همانطور که در ابتدا نیز عنوان شد در بدو تشکیل بهخوبی توانست از پس مسئولیت انتقال اصول انقلاب فرانسه یعنی آزادی، برابری و برادری بربیاید. مدرسه میتوانست لائیک باشد اما درعینحال با دیدی تقدس مابانه هم به آن نگاه میشد، درست مثل کلیسا.
حرفهای گری، زمانی که صحبت از انتقال ارزشهای سنتی و نیز مقدس به میان بیاید، معلم نهتنها باید به کار خود علاقه داشته باشد، بلکه باید به آن متعهد نیز باشد. در چنین شرایطی حرفهای گری بیش از آنکه بهعنوان اهرمی روانی تعریف شود، بازشناختن ارزشهای تشکیلدهندهی جامعهی جدید است. معلم باید به اصول جمهوری جدید پای بند میبود، همانطور که کسانی که در کلیساها تعلیم میدادند ، قرار بود اول خودشان آن تعالیم را قبول داشته باشند. به قول امیل دورکیم در مدرسهی جمهوری جایگاه معلم مثل جایگاه کشیش بود در کلیسا.
آموزگاران کلیساها نهتنها چهرههایی کاریزماتیک بودند، بلکه از نوعی برتری نسبت به دانش آموزان خود نیز برخوردار بودند، حال قرار بود در بدو تشکیل جمهوری معلمان نیز جایگاهی یکسان داشته باشند چراکه مسئولیت تدریس موازینی برتر را بر عهده داشتند. همانگونه که یک روحانی جنبهای مذهبی را یدک میکشید، مسئولان مدرسه و نیز معلمان نیز خرد جمعی، جمهوری و نیز فرهنگی عمومی را یدک میکشیدند. چنین شرایطی مشروعیتی دوگانه را برای معلمان به وجود میآورد. ازیکطرف جایگاه ایشان از کسی که باید به او احترام گذاشت تنها به علت اینکه ادارهکنندهی کلاس است بالاتر میرود.
از طرفی دیگر همانطور که متفکران متعددی مثل امیل دورکیم[2]، سیمون فروید[3] و تالکوت پارسونز[4] این امر را نشان داده اند، دانش آموزان با معلمان ارتباط برقرار میکنند و به همین ترتیب نیز ارزشهایی را که آنها میخواهند آموزش دهند به رسمیت میشناسند.
ماهیت مقدس مدرسه: مدرسهی جمهوری باید مکانی امن میبود که دانش آموزان در آن میتوانستند بهدوراز بینظمیهای شکلگرفته در جامعه به یادگیری بپردازند. مدارس جمهوری نتوانستند با آهنگی خیلی سریع آموزشهای اصول مذهبی کلیسا را کنار بزنند و تا مدتی حداقل مجبور شدند بخشی از آن را یدک بکشند. بهمرور زمان و با پیشروی هرچه بیشتر به سمت لائیسیته، آموزش اصول جامعه و شهروندی جای آموزش اصول مذهبی کلیسا را گرفت.
مدرسهی جمهوری هم برای مدتهای مدیدی دانش آموزان دختر و پسر را از هم جدا میکرد و مختلط شدن مدارس در دههی ۶۰ میلادی بیش از آنکه بهواسطهی پروژهی برابری باشد بهواسطهی اصول جمعیتی صورت گرفت. در نظر والدین، با ورود کودک به مدرسه دیگر بههیچعنوان احتیاجی نبود ایشان خودشان را در امور مدرسهی فرزندشان دخالت دهند. امروزه همه بهخوبی میدانیم این مسئله چه مشکلات عدیدهای را برای معلمان ایجاد میکند.
اما جریانی یکسان در حوزهی اقتصادی نیز برقرار است. در نظر والدین مدرسه باید مجانی باشد، نهتنها خدماتی که ارائه میدهد بلکه دانشی که منتقل میکند. همین باور نیز سبب میشد هرگاه مدارس درخواست کمک از والدین میکردند بخشی از ماهیت مقدس خود را از دست میدادند. مدرسهی جمهوری فرانسه با جدا کردن دو مقولهی دانشآموز و کودک از یکدیگر که آلن تئوری آن را ارائه داده بود بهجای آنکه مدرسه را از کلیسا دور کند تا حدی آن دو را به هم نزدیک کرد؛ اما چرا؟! کلیسا برای آموزش تنها روح مخاطبان خود را مدنظر قرار میداد و به ویژگیهای فیزیکی و نیز جایگاهی که ایشان در جامعه داشتند اهمیتی نمیداد.
مدرسهی جمهوری نیز تنها دانشآموز را به رسمیت میشناخت و نه توجهی به شخص بهعنوان یک کودک نشان میداد و نه بهعنوان یک نوجوان.
فرمانبرداری و آزادی: برنامههای آموزشی مدرسهی جمهوری بر اصلی بناشده بود که بیشتر بهنوعی معجزه شباهت داده میشد. بر اساس این اصل زمانی که دانش آموزان وارد مدرسه میشدند، با فرمانبرداری از قوانینی یکسان و بیطرفانه در اصل میتوانستند در کنار هم بهنوعی آزادی برسند.
پاسکال در این مورد مینوشت: «دعا کنید و فرمانبردار باشید تا ایمان به سراغ شما بیاید.» در آن زمان باور جمعی بر آن بود که احترام به اصول و قوانین سبب آزادی و استقلال میشد. مدرسهی جمهوری نیز به دانش آموزان خود این پیغام را میداد که ایشان با پیروی از قوانین میتوانستند به عضوی از جامعه تبدیلشده و بهواسطهی عشق و خرد ملت، شهروندی مستقل باشند. زمانی که جامعهپذیری بر اساس ارزشهای جهانی بناشده باشد میتواند هر عضو خود را به سمت هویتی مستقل رهنمود کند؛ بنابراین در مدرسهی جمهوری نه بین فرمانبرداری و آزادی تضادی وجود دارد و نه بین همگانگرایی[5] و فردبنیادی[6]. بوردیو و پاسرون بهخوبی توانستند در کتاب خود درستی این امر را در مورد نهاد مدرسه به تصویر بکشند.[7] دانشآموز خوب خود را بافرهنگ مدرسه وفق میدهد و دانشآموز خیلی خوب فرهنگ مدرسه و آیینهای مرتبط با آن را زیر سؤال میبرد؛ ولی این کار را در چارچوب ارزشهای خود نهاد مدرسه صورت میدهد.
تحولات شهروندی
امروزه نهاد مدرسه در فرانسه تحولی دوگانه را از سر میگذراند. ازیکطرف مفهوم شهروندی بهطور کامل تغییر کرده است و از طرفی دیگر شیوههای سنتی تدریس در حال رنگ باختن هستند. بهراستی در حوزهی شهروندی چه تغییراتی در حال رخ دادن است؟ در وهلهی اول میتوان به تغییرات ملت اشاره کرد. همهی مردم بدون شک شهروندان یک ملت هستند اما بازنماییهای موجود از ملت و به دنبال آن مقولهی شهروندی در دنیای امروز تحولات بسیاری را از سر گذرانده است. برای مثال الگوی ملی فرانسه بر پایهی همبستگی بین فرهنگی ملی، سیاست مستقل ملی و درنهایت اقتصاد مستقل ملی بناشده است.
بهعبارتدیگر مدرسهی جمهوری به دانش آموزان خود آموزش میداد که ایشان عضوی از یک جامعهی واحد بوده که بهواسطهی فرهنگ، اقتصاد و سیاستی مشترک باهم در رابطه بودند. اقتصادی که ازیکطرف دولت ملی و از طرفی دیگر طبقهی بورژوا گردانندهی آن بود. نمادهای بسیاری برای به تصویر کشیدن این اتحاد ملی وجود داشت، اتحادی که اما از سی سال پیش تاکنون رو به اضمحلال گذارده است.
فرانسه دیگر کشوری استعمارگر نیست. فرهنگهای بسیاری وارد این کشور میشوند. حال یا بهواسطهی مهاجرت و یا رسانهها. از طرفی هر شهرستان و روستا فرهنگ مختص به خود را دارد. در چنین شرایطی مسئلهی فرهنگی واحد و ملی که همه از آن تبعیت داشته باشند زیر سؤال میرود. در مدرسه یک دانشآموز ممکن است مسلمان، مسیحی و یا حتی کافر باشد اما باید حتماً انگلیسی را یاد بگیرد چراکه نهتنها فرانسه دیگر در مرکز دنیا نیست، بلکه زباناصلی هم به شمار نمیرود. تحولات یادشده را میتوان بهخوبی در برنامههای درسی مشاهده کرد. شهروندان آینده که دانش آموزان فعلی هستند باید زبانها، فرهنگها و تاریخهایی بهجز ملیت خود را نیز فرابگیرند.
دانش آموزان جدید باید بهخوبی از تحولات دنیا خبر داشته باشند. فرهنگها و سنتهایی پای خود را به مدارس فرانسه بازکردهاند که دیگر ملی نیستند. از همین لحظه به بعد است که دیگر نمیتوان آموزش به دانش آموزان را تنها پایهی آموزههای ملی بنا کرد. برای مدتهای طولانی در فرانسه حق شهروندی تنها مترادف بود با حق رأی. امروزه اما این مقوله بسیار پیشرفت کرده و بر گسترهی آن افزودهشده است چراکه زندگی دموکراتیک نیازمند توسعهی حقوق فرهنگی و اجتماعی است.
یک شهروند برای آنکه بتواند بهدرستی دست به انتخابی سیاسی بزند باید بسیار آگاه باشد. باید بازندگی بینالمللی آشنا باشد تا حدی از اقتصاد سر دربیاورد، حقوق اجتماعی خود را بشناسد و تا حدی هم با قانون اساسی کشورش آشنا باشد. از طرفی یک شهروند باید مسئولیتهای خود را درزمینهٔ ی بهداشت بهخصوص بهداشت جنسی و نیز کمک به تمیز نگهداشتن شهر بشناسد. همین مسئله نیز باعث شده تا در مدارس فرانسه توجه بسیار زیادی به آموزش مبانی شهروندی نشان داده شود. از طرفی دانش آموزان باید با خواندن روزنامههای روز، حقوق و آداب اجتماعی، فرهنگهای دیگر و نیز نهادهای سیاسی آشنا باشد، حال حتی شده در حدی بسیار ابتدایی. البته باید به این امر توجه داشت که الزام کردن یک مدرسه به گنجاندن تمامی اصول یادشده در برنامهی درسی دانش آموزان مشکلاتی را نیز ممکن است به دنبال داشته باشد.
برای یک قرن دانشآموز در مدرسه اصول شهروندی را میآموختند تا وقتی به بزرگسالی میرسیدند میتوانستند مثل یک شهروند رفتار کنند، بازنمایی[8] موجود اما با رشد حقوق فردی اشخاص زیر سؤال رفته است. برای مثال حقوق زنان، کودکان، اقلیتها و ... منظور این است که ورای حقوق کلی هر شهروند، حقوق جدیدی نیز در جامعه رواج یافته است که ممکن است جنبهای عمومی و یا شخصی داشته باشد.
شهروند در جامعهی امروزی باید در تمام طول زندگی خود فعال و مسئولیتپذیر باشد چراکه از حق آزادی وزندگی در جامعه بهره مند میشود.
در فرانسه باوجود روح سنتگرای حاکم، اهمیت بسیاری به فعال بودن دانش آموزان نشان داده میشود. نظام آموزش این کشور توجه دارد تا روح استقلال، نوآوری و فعالیت را در دانش آموزان خود گسترش دهد، این امر به این معناست که دیگر نباید برای شهروند بودن منتظر رسیدن به سن بزرگسالی بود.
درست از همینجاست که دیگر شیوههای سنتی تربیت و آموزش دانش آموزان پاسخگو نیست چراکه این شیوهها دیگر مناسب تربیت شهروندان امروزی از بدو ورود به مدرسه نمیباشد.
پایان بخش دوم
انسان شناسی و فرهنگ
ایمیل مترجم:این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
[1] F. Dubet, Le Déclin de l’institution, Seuil, 2002.
[2] داوید امیل دورکیم زاده ۱۵ آوریل ۱۸۵۸ - درگذشته ۱۵ نوامبر ۱۹۱۷جامعهشناس بزرگ قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم است. به عقیدهٔ بسیاری، دورکیم بنیانگذار جامعهشناسی به شمار میرود. هرچند آگوست کنت به عنوان واضع واژهٔ جامعهشناسی (Sociology) شناخته میشود، ولی اولین کسی که توانست کرسی استادی جامعهشناسی را تأسیس کند، دورکیم بود. وی همچنین مؤسس سالنامهٔ جامعهشناسی (L'Année Sociologique) در فرانسه است.
[3] عصب شناس اتریشی که پدر علم روانکاوی محسوب می شود
[4] Talcott Parsons , جامعه شناس آمریکایی که توسعه دهنده ی نظریه ی کنش به حساب می آید.
[5] conformisme
[6] subjectivité
[7] P. Bourdieu, J.-C. Passeron, La Reproduction, Minuit, 1993 [1970].
[8] reproduction
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
وقتی می گوییم فعالیت صنفی باید در مدرسه متمرکز شود به چه معنا است؟ آیا به معنای این است که سرکلاس درس پلاکارد بلند کنیم ؟ آیا به معنای این است که توی مدرسه اعتصاب و تحصن راه بیاندازیم و درس را تعطیل کنیم؟ آیا به معنای آن است که در دفتر مدرسه نق بزنیم ؟
پاسخ من به این سوال های مفروض منفی است. منظور من این است که اولا فعال صنفی ماهی است و معلمان آب ، فعال صنفی باید میان معلمان باشد و دوم اینکه برای پیوند با بدنه معلم باید دنبال حل و فصل مشکلات معلمان با حداقل هزینه باشد. اگر فعالان صنفی نتوانند برای هزینه چای و قند معلم راهکاری ارائه دهند چگونه می توانند حداقل حقوق معلمان را سه برابر کنند؟
شاید بهتر است اول تعریفی از فلسفه و چرایی فعالیت صنفی ارائه دهیم
معلم در رابطه با مسایل شغلی خود با مشکلاتی مواجه می شود که به تنهایی قادر به حل آنها نیست. منطقا او برای افزایش توان خود در حل مشکلات و ایمنی و آسودگی فکری ، عضو اتحادیه ، انجمن یا کانون صنفی معلمان می شود تا هر موقع با مشکلی روبرو شد به کمک اتحادیه یا انجمن یا کانون آن مشکل را حل کند. اگر بخواهم تشبیه ساده ای انجام دهم ،عضویت در اتحادیه نوعی بیمه است. معلم به اتحادیه حق عضویت ماهانه یا سالانه می دهد. در جلسات شرکت می کند و در مقابل، اتحادیه در زمان مشکل به کمک او می شتابد.
مشکلات معلمان چگونه مشکلاتی هستند
تنظیم و تمدید قرارداد کار ، خرید بیمه ارزان و موثر ، استفاده از مرخصی زایمان، حمایت از معلم در دعواهای حقوقی مربوط به شغل معلمی ، عضویت در صندوق بازنشستگی مطمئن و پرسود ، حمایت اتحادیه از امنیت شغلی معلم ، تعیین ساعت کار و استراحت، تعیین میزان حقوق و دستمزد ، حق برخورداری از تعطیلات ، پشتیبانی از عضو در هنگام اختلاف با مدیر و کارفرما ، افزایش حقوق کارکنان ، کمک به معلم در صورتی که در محل کار مورد تبعیض قرار گیرد و... اتحادیه در سیستم آموزش و پرورش غیر دولتی یک نیاز است. اما هر چه سیستم آموزش و پرورش دولتی تر باشد نقش اتحادیه صنفی کمرنگ تر می شود.
در ایران 90 درصد تصمیماتی که اتحادیه بالقوه می تواند در آنها دخالت کند از ساعت کار تا تعطیلات تا حقوق و مزایا و بیمه و بازنشستگی و مرخصی زایمان و افزایش حقوق را دولت راسا به صورت فیکس انجام می دهد.
در کشورهای سوسیالیستی هم چنین است. امنیت شغلی معلمان ایران با استخدام 30 ساله بی نظیر است. سن بازنشستگی معلمان ایرانی حدود 50 سال است . زنان از 9 ماه مرخصی زایمان برخوردارند.
در واقع ، دولت هم نقش کارفرما و هم نقش حامی معلمان را بازی می کند. حقوق و مزایای معلمان اگر در بازار رقابتی تعیین شود، به نصف تنزل می یابد .
عده ای از فعالان صنفی دولت را فقط در نقش کارفرما می بینند و عمدا نقش حمایتی دولت را نادیده می گیرند تا مفروضات ایدئولوژیک آنها در باب مبارزه طبقاتی درست از آب در آید.
عده معدودی از معلمان به دلیل داشتن بینش سیاسی و اجتماعی به طور کلی از سیستم اداره کشور و هم چنین آموزش و پرورش ناراضی هستند و دنبال تغییرات عمده ای در سیستم اداره کشور و آموزش و پرورش هستند. تعداد اینها در میان همکاران به یک درصد هم نمی رسد. آنچه عده ای را به اشتباه می اندازد این است که در مدارس به خصوص دبیرستان های پسرانه تعداد زیادی از معلمان زنگ تفریح نِق می زنند اما پشت این نق زدن ها نه بینشی وجود دارد و نه منجر به عمل می شود.
معلمان نق زن به موقع وفاداری خود را به مدیر و معاون و مسئول مقطع و...به بدترین شکل ابراز می کنند. الان 90 درصد مردم در تاکسی و مهمانی از گرانی و تورم و سختی معیشت شکوه می کنند، اما منتج به یک کنش ساده هم نمی شود.
بر اساس مشاهدات و بررسی های شخصی ، می گویم که در دبستان ها اصولا جو انتقاد بسیار ضعیف است و هرکس سرش به کار خودش گرم است و همبستگی صنفی بین کادر مدرسه دیده نمی شود.
در مدارس دوره اول متوسطه وضع کمی بهتر از دبستان است. ابراز نارضایتی بیشتر در دبیرستان های مناطق حاشیه ای شهرهای بزرگ متمرکز است. اصولا نق زدن و گاهی فحش دادن، موسیقی متن زندگی معلمان و کارمندان و اغلب اقشار مردم است . اما در عین حال ، هر کدام سر در گریبان خود دارند و دنبال منافع خود هستند.
در کار صنفی اصل منفعت است و عقیده و آرمان جایگاهی ندارد. اگر می خواهیم کار صنفی کنیم باید با همین معلمان منفعت طلب ، کم سواد ، ترسو و محافظه کار « اتحادیه معلمان » را تشکیل دهیم و البته گام به گام آنها را ارتقا دهیم.
اهمیت اتحادیه صنفی به عدد اعضا است و عضو تشکل تعریف روشن تشکیلاتی دارد. هرکس با یک فعال صنفی سلام و علیک کرد عضو تشکل محسوب نمی شود. اینکه مثلا در شهری مثل تهران که 70-80 هزار معلم دارد ، 50 تا 100 نفر معلم گاهی دور هم جمع شوند اتفاق خوبی است اما اینها را فقط می توان افراد پیشتاز و مشتاق تاسیس اتحادیه معلمان دانست.
برای اینکه تبدیل به اتحادیه شوند و یا ادعای نمایندگی بکنندباید عدد اعضا بالا برود و برای اینکه عدد بالا برود فعالیت اتحادیه ، مدرسه باشد آن هم نه در تقابل با مدیر و رئیس و وزیر بلکه برای مشارکت و حل مشکلات.
حضور در تجمعات حتی اگر تعداد زیاد باشد که نیست ، دلیلی بر عضویت افراد و حتی هواداری از تشکل ها نیست. این اجتماعات تصادفی بعد از پراکنده شدن افراد بی معنا می شوند.
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
چندی قبل و پس از انتشار کاریکاتور روزنامه همشهری ( این جا ) ، تعدادی از معلمان کرجی در حیاط مدرسه ، اقدام به آتش کشیدن روزنامه همشهری نموده و آن را در شبکه های مجازی منتشر نمودند ( 1 ).
به تازگی در ستون " حرف مردم " روزنامه خراسان انتقادی از یک شهروند در مورد ساعات کار معلمان ( تعطیلات ) منتشر گردید . ( 2 )
متاسفانه به روال سابق ، برخی از معلمان از آتش زدن این روزنامه عکس گرفته و آن را در شبکه های مجازی و به صورت وسیع منتشر نموده اند .
از نظر ما ، این گونه اقدامات بیش از هر چیز نشات گرفته از دو عامل است :
1- غلبه فرهنگ شفاهی بر فرهنگ نوشتاری و پژوهش که در این حالت ترجیح داده می شود کوتاه ترین راه برای پاسخ انتخاب شود .
2- راه یافتن فرهنگ خشونت " فراگیر و نهادینه شده " در جامعه به درون محیط تعلیم و تربیت و مدرسه که با ذات و فلسفه آموزش تضاد ماهوی دارد .
به باور ما ، ابزار و جنس کار یک " معلم " گفت و گو و انتقاد است و توسل به این گونه اقدامات سخیف و دون پایه ، شان و منزلت معلمان را بیش از پیش در نزد افکار عمومی و اصحاب اندیشه خدشه دار کرده و معلمان را گروهی " انتقاد ناپذیر و غیرمنطقی " در جامعه می نمایاند .
« گروه سخن معلم » از همه فرهنگیان و معلمان انتظار دارد در قالب گفت و گو و " نهضت قلم " پی گیر مطالبات و اعتراضات خویش باشند .
پایان پیام /
( 1 )
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
این روزها در عرصه ی آموزشی کشور شاهد احیاء بازی های جذاب دوران کودکی هستیم . بازی هایی که به نوعی حال و هوای آن دوران را برای ما زنده می کند! البته آموزش و پرورش هر از گاهی سنت شکنی کرده ، دست به ابتکار زده و بازی من درآوردی جدیدی هم به جامعه آموزشی کشور عرضه می کند که به نوبه ی خود جای تقدیر و تشکر دارد !
در هر صورت خدا رو شکر که بدین وسیله هم می توان قدرت یادگیری را در دانش آموزان افزایش داد و هم از تکراری و یکنواخت شدن جریان آموزش جلوگیری کرد .
برای روشن شدن هر چه بهتر موضوع ، کم و کیف بعضی از این بازیها را با هم مورد بررسی قرار می دهیم :
1- نام بازی : کی بود کی بود من نبودم !
ابزار لازم : نظام آموزشی قدیم، نظام آموزشی توصیفی ، نظام آموزشی ترمی واحدی ، نظام آموزشی سالی واحدی ، نظام آموزشی 6-3-3 ، دانش آموز و معلم به مقدار لازم
شرح بازی : در این بازی هرچند سال یک بار نظام آموزشی زیر و رو می شود . معلمان در این بازی نقش فقط عضو ناظر و دانش آموزان نقش موش آزمایشگاهی را بازی می کنند . دست آخر تمام مشکلات و تقصیرات به نفرات قبلی و بعدی حواله می شود و همه با هم با افتخار سرود کی بود کی بود من نبودم سر می دهند !
2- نام بازی : بازی قایم موشک :
ابزار لازم : چشم بند به تعداد مورد نیاز ، معلم به مقدار لازم ، مقام و مسئول آموزشی به تعداد نیاز
شرح بازی : در این بازی بر چشم های نازنین معلمین چشم بند زده می شود تا واقعیت های دردناک آموزشی همچنان در هاله ای از ابهام و به عنوان امری مکتوم باقی بماند و سردمداران آموزشی ، یواشکی و قائمکی و از نظرها پنهان ، هر بلایی که دلشان می خواهد بر سر آموزش این مملکت می آورند .
3- نام بازی : نون بیار کباب ببر
ابزار لازم : تعداد زیادی مقام و مسئول آموزشی ، نماینده ی مجلس به میزان لازم ، فرماندار ، بخشدار ، افراد ثروتمند و با نفوذ محلی به میزان لازم ، هیکل قوی برای آویزان شدن
شرح بازی : در این بازی ، بده بستان ها و تبانی های مختلفی بین ادارات آموزش و پرورش و نمایندگان مجلس ، فرمانداران ، افراد ثروتمند و با نفوذ محلی و در راستای انتخابات و انتصابات صورت می گیرد . تعدادی از افراد کاملا وابسته و آویزان به نمایندگان مجلس و مقامات سیاسی در واحدهایی از ادارات آموزش و پرورش مستقر می شوند و مامور خدمت رسانی به مراکز قدرت هم می شوند . در این میان معلمان همچنان نقش عضو ناظر را بازی می کنند و از داشتن حق رای محرومند . تو این وسط هم گور بابای آموزش !
طبق اخیار واصله قرار است برای ارتقاء این بازی در قسمتی از ادارات ، میله های بارفیکس مخصوصی نصب شود تا افراد مستعد بتوانند عمل سخت آویزان شدن را تمرین نمایند !
4- نام بازی : خرس وسط
ابزار مورد نیاز : تعداد زیادی معلم ، مدیر و معاون ، خروار خروار آئین نامه و بخشنامه ، دوره های ضمن خدمت ، ارزشیابی سالانه ، طرح درس سالانه ، روزانه ، درصد قبولی و فرم یک آموز به میزان لازم
شرح بازی : در این بازی ، معلمین ، مدیران و معاونین به صورت عملی و حرفه ای و از طریق بخشنامه ها و آئین نامه های رگباری ، ساعات ضمن خدمت ، ارزشیابی سالانه و درصد قبولی و ... مچل شده و سر کار گذاشته می شوند . بر این اساس خواسته ها و نیازهای اصلی آموزشی مورد سوال قرار نمی گیرند و در نتیجه انواع و اقسام طرح های آبکی - آموزشی پدیدار می شوند!
طبق اخبار واصله قرار است برای ارتقاء این بازی ، در آینده ی بسیار نزدیک بخشنامه هایی در رابطه با چگونگی قرار دادن انگشت سبابه بر روی زنگ و چگونگی باز کردن در هنگام ورود به کلاس نیز صادر شود !
5- نام بازی( جدید ) : الزامات ساماندهی
ابزار لازم : معلم حداقلی و دانش آموز حداکثری، کلاس 40 نفره به میزان لازم
شرح بازی : در این بازی به معلمین درس ایثار ، جان فشانی و از خودگذشتگی داده می شود . در طول بازی دائما از مصائب دوران بحران افزایش جمعیت و مدارس سه شیفت به نیکی یاد می شود ! معلمان در حین بازی آمادگی لازم را برای مواجهه با کلاس های 40 نفره پیدا می کنند . در این بازی ، مکررا این نکته به معلمان گوشزد می شود که آموزش و پرورش از ازل تا ابد درگیر بحران های ساختگی بوده و معلمان باید در این زمینه همکاری لازم و اجباری با آموزش و پرورش داشته باشند .
طبق اخبار واصله ، قرار است برای ارتقاء این بازی و برای اینکه امر آموزش دچار آسیب نشود ، نحوه ی دستشویی رفتن معلمان نیز ساماندهی شود !
6- نام بازی ( جدیدترین ) : کسر مقرری ماه اول و هفتم
ابزار لازم : تعداد زیادی معلم بی خیال ، افزایش کذائی حقوق در ماه اول و بعد از رتبه بندی ، کارت هدیه 100 هزار تومانی
شرح بازی : در این بازی که جدیدترین ، مسخره ترین و مضحک ترین بازی در آموزش و پرورش به حساب می آید ، بعد از افزایش کذائی حقوق در ماه اول و اجرای مصوبه مثلا رتبه بندی ، مبلغ افزایش یافته با سرعتی برابر با سرعت نور و در قالب مقرری ماه اول از حقوق معلم کسر می شود .
از عجایب این بازی این است که مبلغ دریافتی حقوق در ماه اول افزایش ، حتی کمتر از ماه قبل می شود .
طبق اخبار واصله ، قرار است برای ارتقاء این بازی و برای اغواء معلمین ، یک سوم از مبلغ کسر شده ، تحت عنوان ننگین تسهیلات رفاهی و در قالب کارت هدیه ، به معلمان بازگشت داده شود !
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
تهران - ایرنا - مدیر سایت سخن معلم : عده ای کارکرد این انجمن را صرفا در گرفتن پول و ابزاری در دست مدیر مدرسه برای شکل قانونی دادن به اخذ وجه در مدارس دولتی می دانند.
رئیس مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش گفت : نگرش معلمان نسبت به کاربرد شبکه های اجتماعی مجازی ، مبتنی بر فرصت محور بودن است .
گروه اخبار / « گروه سخن معلم » به منظور ایجاد و تثبیت فرهنگ گفت و گو و تفکر نقادی ، آمادگی خود را برای انعکاس پاسخ فعالان و مسئولان کانون های صنفی معلمان اعلام می کند .
گروه اخبار /
این نظرسنجی توسط خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) در دو مرحله ( بهار و تابستان ) 1394 و با فاصله زمانی 3 ماهه (پایان هر فصل ) در تهران و 30 مرکز استان، انجام شده است
بر پایه نتایج به دست آمده ، رضایت مردم از عملکرد دولت یازدهم در سه ماهه دوم سال افزایش 11.6 درصدی داشته است. این درحالیست که در فصل گذشته 62.2 درصد شهروندان ایرانی از عملکرد دولت ابراز رضایت کرده اند.
مطابق این نظرسنجی 69 درصد مردم معتقدند ارزش ها توسط دولت یازدهم حفظ و رعایت شده و 59.3 درصد هم اعلام کرده اند که انتظارات آنان توسط دولت برآورده شده است .
همچنین 56.4 درصد مردم اعتقاد دارند دولت در حوزه تلاش برای رفع نیازهای کشور موفق بوده است .
بر پایه این اطلاعات، میزان رضایت مردم از عملکرد دولت در حوزه تلاش برای رفع نیازهای کشور ازجمله مهار تورم و گرانی ( با رشد 8.3 درصدی)، رفع تحریم ها( با رشد 18.2 درصدی)، برقراری امنیت ( با رشد 4.9 درصدی)، رسیدگی به وضعیت بیمه ( با رشد 4.3 درصدی)، دارو ( با رشد 14.4 درصدی) و خدمات بیمارستانی ( با رشد 0.4 درصدی) و همچنین عملکرد دولت در بهبود رابطه با کشورهای منطقه و همسایه ( با رشد 13.8 درصدی) و بهبود رابطه با دولت های غربی و آمریکا ( با رشد 14.3 درصدی) نسبت به فصل گذشته روبرو است.
رضایت مندی مردم از عملکرد دولت در زمینه انتظارات شهروندان نیز نسبت به سه ماه گذشته (بهار 94) با افزایش مواجه است . به طوری که عملکرد دولت در مباحث دفاع از حقوق هسته ای رشد 11.4 درصدی و کمک به پیشرفت علمی کشور رشد 6.3 درصدی را نشان می دهد. در سایر مباحث نیز میانگین رشد 5 درصدی وجود دارد.
عملکرد دولت در حفظ ارزش هایی همچون حفظ منزلت واقعی ایران در جهان از رشد 16.6 درصدی ، حفظ هویت ایرانی از رشد 13.8 درصدی و مقتدر بودن از رشد 13.1 درصدی، نسبت به خرداد ماه برخوردار بوده است.
در تمامی حوزه های بررسی عملکرد دولت در شش ماهه اول سال جاری میانگین بالای 50 درصد نمره به ثبت رسیده است . در حوزه مسایل اقتصادی مردم 52.7 درصد از کل نمره میانگین، در حوزه مسایل اجتماعی 59 درصد از کل نمره میانگین، در حوزه مسایل سیاسی 67.5 درصد از کل نمره میانگین و در حوزه مسایل فرهنگی 64.7 درصد کل نمره میانگین را به این موضوع ها اختصاص داده اند. بر پایه این نتایج، عملکرد دولت در موضوعات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی با افزایش رضایتمندی بین 3.2 تا 4.3 درصدی مواجه است.
نتایج این نظرسنجی نشان داد؛ 73.4 درصد مردم نسبت به آینده امیدوارند و به برنامه های دولت خوش بین هستند. این میزان نسبت به فصل گذشته 11.4 درصد رشد را نشان می دهد.
همچنین 66.1 درصد مردم ایران پیرامون چشم اندار آینده ایران نظر خوش بینانه ای دارند، این رقم در مقایسه با فصل بهار با رشد 11.4 درصدی روبرو است.
بر پایه همین اطلاعات، شهرهای بوشهر با 93.2 درصد، ایلام با 91.6 درصد، بیرجند با 84.7 درصد، سنندج با 83.4 درصد،بجنورد با 82.8 درصد و اهواز با 82.6 درصد امیدوارترین شهرها نسبت به آینده ایران هستند.
این نظرسنجی به روش تصادفی و متناسب با جمعیت هر مرکز استان صورت گرفت و هدف اصلی آن مقایسه و سنجش میزان رضایت مندی شهروندان از عملکرد دولت یازدهم در شش ماه اول سال است.
ایرنا با روی کار آمدن دولت یازدهم با هدف سنجش میزان رضایت مندی شهروندان از عملکرد دولت و رییس جمهوری اقدام به نظرسنجی های دوره ای کرده است.
گروه نظرسنجی
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
بر اساس اصل 175 قانون اساسی تکلیف و رسالت رسانه ملی صدا و سیما به روشنی معین است. در این اصل مهم چنین آمده است: « در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، آزادی بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح کشور باید تأمین گردد...». اما این رسالت قانونی در خصوص معلمان عمدا یا سهوا به فراموشی سپرده شده و یا مغفول مانده است.این قشر فراموش شده علاوه بر اینکه زیرِ زیرِ خط فقر وفرق معیشتی و توجه مسئولان قرار دارند، از سوی دیگر نیز زیر خط فقر و فرق رسانه ای در حال فنا و جان دادن هستند.
بدون شک تاثیر و نفوذ پذیری رادیو و تلویزیون بیش از هر رسانه دیگری بر افکار، فرهنگ و الگوسازی مدنی و رفتاری، در تنزل و یا تزاید اقبال عمومی به فرد یا قشر خاصی و نیز مقابله با فرهنگ های مهاجم دشمن، بسیار نقش آفرین و حائز اهمیت است.
صدا و سیما قاب شیشه ای جذابیست که افراد جامعه را از هر طیف و سن و سالی به سوی خود می کشاند. براساس همین اصل اساسی مهم است که رسانه ملی باید در آزادی بیان و نشر افکار با رعایت آداب اسلامی و مصالح کشور قدم بردارد و سعی نماید تا در ایفای رسالت ملی و قانونی خود که برقراری عدالت رسانه ای و پرهیز از تبعیض و قشربندی درجامعه است خوب نقش آفرینی کند و برای انعکاس نقطه قوت ها و ضعف ها و دیدگاه های افراد و اقشار مختلف جامعه منصفانه عمل کند .
در این راستا افکار عمومی می تواند بهترین قاضی و داور باشد و درصدد تحمیل و القای نظر و فکر شخص یا گروه و حزب و قشر خاصی نباشد.همچنین باید بستر مناسبی برای بازار سالم نقادی و اظهارنظرهای منصفانه و مشفقانه آحاد مردم از هر صنف و طیفی فراهم نماید.
با این وجود لازم است که رسانه ملی فارغ از هر قوم و قبیله و حزب باشد، همان گونه که رهبری، رهبر و ولی همه و متعلق به آحاد جامعه، هم از غنی و فقیر و هم دارا و ندار است، صدا وسیما نیز جز برای همه نظام و ملت برای گروه خاصی نیست. لذا به همین خاطر است که از سه قوای مقننه و مجریه و قضائیه مجزا گشته و زیر نظر رهبری در آمده است. از جمله لوازم این استقلال و عدم وابستگی و دلبستگی تامین منابع انسانی خود از حیث بی طرفی و بی غرضی از یک سو و نیز شورایی که ناظر بر آن تعیین می شود ظرافت و دقت نمود تا افراد تنگ نظر، قوم گرا و حزبی نفوذ نکنند.
رسانه ملی که تحت امر رهبریست دانشگاه ملی است باید آن گونه باشد که در گاهش به روی تمام اقشار جامعه باز باشد. در برنامه سازی ها و خبرسازی ها این گونه نباشد که صرفا داراها و یقه سفیدها و یا قشر خاصی مثل فوتبالیست ها یا هنرمندان و یا پزشکان و برخی نهادهای کشوری و لشکری سهام دار خصوصی و اصلی رسانه باشند و خود را صاحب اختیار و زبان گویای ندارها و سایر افراد جامعه تلقی کنند.
رسانه ملی یک سفره ملی برای تمام ملت و مردم است که باید همه از آن به اندازه ی خود سهم ببرند.
رسالت رسانه ایجاد ارتباط دوسویه میان مردم و مسئولان حکومت است. اما هر آنچه در افکار عمومی به نظر می رسد بیشتر رسانه ی تک بعدی و خصوصی و برای قشری خاص مبدل شده و اینکه بیشتر در نقش روابط عمومی نهادهای کشوری و لشکری ظاهر شده است و در خصوص نقش ملی خود و ملت هر آنچه میل و خوش آیند مدیران و نهادها باشد ضبط و منتشر می شود.
بدون شک این اقدام موجب شکاف و بی اعتمادی مخاطبین به رسانه و مدیران خواهد شد و عموم مخاطبین که سرمایه اصلی نظام و رسانه است را از دست خواهد داد و ناخودآگاه جوان و نوجوان و قشر عظیمی را به سمت رسانه های منحرف و کذاب و معاند بیگانه هدایت می کند.
از مهمترین قشر های اثر گذار فرهنگ و نسل آینده معلمین هستند که علی رغم توصیه های مکرر رهبر معظم انقلاب در رسانه ملی در مقایسه با سایر اقشار برند و مارک دار جامعه همان گونه که از فقر و فرق مالی و معیشتی رنج می برند، زیر خط فقر و فرق رسانه ای نیز بوده و هیچ کرسی رسانه ای ندارند.
کافیست جمع دقایق و ساعات تهیه برنامه برای اقشار خاص مثل فوتبال و فوتبالیست های میلیاردی و حواشی غیر اخلاقی آن و موضوعات پزشکی و حواشی آن و موضوعاتی از جنس اقتصادی و سیاسی و پلیسی را با موضوع معلمان و بیان مشکلاتشان مقایسه و ارزیابی نمود.
نتیجه آن می شود که سهم معلمان در رسانه ملی هیچ به 100 است و معلمان صرفا در شعار دیده می شوند اما نه در اراده مسئولان عملی دیده شده و نه سهمی در رسانه دارند.
بدون شک مهمترین و اصلی ترین مخاطب صدا و سیما یک میلیون معلم به همراه 13میلیون کودک و دانش آموز جوان و نوجوان و خانواده میلیونی آنهاست.
با توجه به آخرین آمار اعلامی ، حدود 75 درصد خانواده های تهرانی از ماهواره استفاده می کنند چرا و به چه علت ؛ جواب را باید از مدیران رسانه ملی پرسید. بنابراین اعتماد سازی و عدالت رسانه ای مهمترین اصل یک رسانه و حیات آن تلقی می شود.
با توجه به رشد قابل تقدیر وتلاش دست اندرکاران صدا وسیما در توسعه شبکه های مختلف می بینیم که کودکان ، ورزشکاران، بازاریان و صنعتگران، پزشکان ، پلیس و قاطبه اقشار و نهادهای گوناگون کشوری و لشکری و عموم مردم شبکه و برنامه ویژه به خود دارند و چه بسا در شبکه های غیر تخصصی نیز برنامه سازان و مدیران شبکه ها توجه ویژه به موضوعات ورزشی و اقتصادی و پزشکی داشته و برنامه های متعددی تهیه و پخش می کنند در حالی که قشر بی رسانه معلمان در میلیون ها ثانیه برنامه سازی رسانه ملی هیچ سهمی به خود اختصاص نداده است.
آیا این کوتاهی و قصور متوجه سستی خود معلمان است یا به مسئولان آموزش و پرورش و نوع مدیریت آنها بستگی دارد ؟ و یا اینکه مدیران و تهیه کنندگان صدا و سیما انگیزه و اراده ای انقلابی براساس سفارش و رهنمودهای رهبرمعظم انقلاب و نیز بر اساس رسالت بی طرفی و ملی درخود نمی بینند.
با توجه به مجموعه های ده ها و صدها قسمتی مثل خندوانه، ماه عسل و سایر برنامه های پر مخاطب اجتماعی و علمی و سیاسی به وضوح دید می شود که معلم سهم و حق حضور در چنین برنامه هایی ندارد و شعله « معلم هراسی و انزوای معلمان » روز به روز بیشتر می شود.
بنابراین می توان به صراحت گفت که تیر تبعیض رسانه بر قلب معلمان نشسته وجوهره و اکسیر ارزش گذاری به مقام و منزلت این قشرکه همانا دیده شدن و داشتن کرسی دائم رسانه ایست مغفول مانده.
شایان ذکر است که اگر معلم هویت رسانه ای ندارد لااقل به تخریب و تضعیف او دامن زده نشود.
رسانه ملی عمل به سخنان رهبری را نصب العین کارها و رسالت خود قراردهد زیرا مرگ هویت رسانه ای معلم، مرگ توسعه وپویایی جامعه را رقم خواهد زد.
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
بر شط شراب عشق و حماسه و ایثار و مستی وادی عرفان و ملکوت و بر کرانه ی ایمان و شکوه دلدادگی و بر ساحل نجات بشریت از غرقاب فنا و یاس و درماندگی و طوفان بنیادبرافکن روزگاران، این حسین (ع) است که استوار و مقاوم ایستاده و با تمسک به ایمان و اراده و همت و هجرتی سبز و جهادی سترگ و شهادتی سرخ فام، تمامی انسان ها را و بالاخص بردگان و شلاق خوردگان و پابرهنگان و تشنگان آزادی و آزادگی را به اکتساب معرفتی عمیق و گسترده و جهاد و مبارزه علیه سیاهی و ظلم و استبداد و استعمار و استثمار از ناحیه ی طاغوت ها و ابرجنایتکاران و ابرقدرت ها همان ابولهب ها و ابوسفیان ها و معاویه ها و یزیدهای زمانه فرا می خواند.
حسین (ع) وارث آدم است و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و آخرین سفیر پاک الهی، احمد مرسل (ص) و علی مرتضی (ع) در جمیع سجایا و خصائل والای الهی، انسانی و عدالت و قسط و حریت.
حسین همان ثارالله که در جان و کالبد هستی و زمان و آسمان و زمین و قلب تاریخ جاری و ساری است. همو که خدای سبحان در کتاب مبین، نفس مطمئنه اش نامید و وی را به جنت اعلا و برین خود و در سلک عباد خاصش قرار داد و پیامبر عظیم الشان اسلام (ص) وی را از ذات و ماهیت و هویت خویش و خویشتن را نیز از حسین، این آزاد مرد و فداکار و هماره جاوید دهر نامید.
تعجب ندارد که محمد مصطفی (ص) حضرت سیدالشهداء امام حسین (ع) را چراغ فرزندان و تابناک هدایت در کشتی نجات اش نامید. آن هنگام که فریبکاران و دغل بازان و تمامیت خواهان و حیوان سیرتان و انسان نمایان زمانه و منادیان اهریمن و پاسبانان حریم کفر و شرک و نفاق و پلشتی و ظلم و بیداد و فساد و تباهی بر اریکه ی قدرت شیطانی تکیه زده و بیت المال را به تاراج و یغما برده و دین و مذهب و انسانیت و حریت را به بازی گرفته و دست از پا درازتر آن امام را نیز به سازش و بیعت و بردگی تن و روان فراخواندند؛ آن حسین عزیز و فرزند پاک و فرهیخته ی رسول و ولی خدا و جگرگوشه ی بتول عذرا (ع) با زبانی گویا و قامتی افراشته و همتی بی نظیر و غیرتی بی دلیل به پهنه ی هستی و به اوزان تاریخ، قهرمانانه و شجاعانه فریاد برآورد که هرگز! هرگز! ذلت از ما خاندان عترت رسول به دور است :
زیر بار ستم نمی کنم زندگی جان فدا می کنم در ره آزادگی
و باز فرمود: وقتی مردم زمامداری همچون یزید پلید جرثومه ی فساد و گناه داشته باشند و مبتلا به چنان حاکم ستمگری گردند، بایستی فاتحه ی اسلام را خواند! سیاست بازان و مصلحت گرایان و تجارت پیشگان و نان به نرخ روزخوران و بوقلمون صفتان و حتی شخصیت هایی سالم و صالح اما فاقد بینش ژرف و امام شناسی در بعد وسیع و قاعدین زمانه چه بسا از روی خیرخواهی و دلسوزی حسین بزرگ رسید و سالار شهیدان و اسوه ی مقاومت و ایمان و شهادت و تندیس صداقت و تقوی و جهاد را به سکوت و مماشات و یا فرار و مخفی شدن و جان به سالم بردن و در گوشه ای خزیدن توصیه و دعوت می نمودند و شاید هرگز به این موضوع پی برده بودند که حسین، این آموزگار جهاد و هجرت و شهادت، قطعا با علم امامت خویش، به فلسفه و مسیر و پایان آن راه سترگ و خونین و شهادت حتمی و قطعی خویش واقف بود و صد البته و عقلا و منطقا و متعارفا، علی رغم عشق و علم به شهادت وظیفه و تکلیف شرعی، انسانی و تاریخی و وجدانی داشتند تا مسیر طبیعی و عرف را نیز طی نموده از جد و جهد و امر به معروف و نهی از منکر و جهاد و جهاد و عدالت خواهی و آزادی خواهی و روشنگری و تحقق آمال و برنامه ی گسترده و جدی فرهنگی غافل نباشند و به قولی سعی و تلاش وافر خود را به منصه ی ظهور و به روز برسانند و از دست بر روی دست گذاشتن و تسلیم کور قضا و قدرشدن و فراهم نمودن زمینه برای ستم و بیداد و فساد و تباهی دشمنان غدار و مکار جدا پرهیز نمایند!
به همین منظور و در همین چارچوب می بینیم آن حضرت چه از طریق نگارش نامه های شجاعانه و جسورانه و منطقی و نصایح کوبنده و آگاهی بخش به معاویه و سایرین اعم از دوستان و دشمنان و چه با ایراد خطابه و وعظ و هشدارهای به جا و عبرت آموز و هجرت و جهاد و گفت و گو و افشاگری ها و صحبت با حر، زهیر و حتی عمربن سعد و حرکت های منزل به منزل و سخنرانی در بین راه و شب عاشورا و حتی ظهر عاشورا و نصیحت های مشفقانه و تلاش در جهت آگاه و روشن نمودن غافلان و بازی خوردگان و .... نهضت و قیام و انقلاب الهی انسانی و تاریخی خود را ادامه داده و بدان غنا می بخشد و هرگز از تشکیل حکومت خداپسندانه و عادلانه و انسان مدارانه و سعی در امحاء ظلم و ستم و غارتگران و اجحاف گران و خون آشامان ناامید نمی گردد، تا تمامی انسان های تاریخ و آیندگان این گونه فکر و گمان نبرند که قیام و حرکت حسین، یک استثناء و آسمانی منهای زمین و بدون الگو و مدل پذیری و ایستا و بدون تداوم بوده و صرفا یک راز و رموز قراردادی فقط میان حسین و خدا بوده و بس!!؟ و هرگز این قیام و جهاد و شهادت تداوم نیافته و کسی نمی تواند و یا حق ندارد همچون او دست به قیام و جهاد بزند!!؟
والعیاذبالله، تمامی حکام حتی ظالمان و بدکاران و بداندیشان و ستمگران، اولی الامر و واجب الاطاعه و نمایندگان خدا و فرشتگان آسمانی هستند!؟ برخی از نویسندگان و محققان و دانشمندان برجسته مسلمان و غیرمسلمان را عقیده بر آن است که بر اساس « اصل و قاعده ی بداء » چه بسا اگر زمانه و مردم را ظرفیت و لیاقت و قابلیت لازمه می بود و در سقیفه ی آن اتفاق غلط و بدعت رخ نمی داد و حق به حقدار می رسید و پس از ارتحال پیامبر بزرگ اسلام (ص) مردم از علم و ایمان سرشار و معارف و اندیشه های ناب مولا علی (ع) و دولت و حکومت حق و عدالت گونه و قضاوت ها و حکمرانی آن یگانه ی دهر بهره مند می گشتند و یا اگر نامه نگاری کوفیان به حسین (ع) صرف احساسی و مقطعی و بلهوسانه نمی بود و مسلم بن عقیل (ع) در ماموریت خویش پیروز می گشت و یا اثری از یزید و یزیدیان فاسق و پلید در میان نبود و حسین (ع) به شهادت نمی رسید، قطعا و یقینا یک نظام و حکومت سراسر پاک و ناب و حکمت آمیز و عدالت گونه و انسانی و الهی استقرار می یافت و مردم حجاز و به ویژه مدینة النبی و سرتاسر جهان اسلام و حتی بشریت در آن زمان و تا مدت ها از فیض وجود امام و مسلک و مکتب و حکمت و عدالت و علوم فراوان ایشان کمال بهره را می بردند.
محققین و پژوهشگرانی را نیز عقیده و نظر چنین است که با تمامی این تفاصیل و اوصاف و سعی و تلاش و جدیت امام و یاران صدیق و پاک او از آن جا که در عصر نتوانستن ها و ناجوانمردی دشمن و دستگاه های عریض و طویل تبلیغاتی اهریمنان و خودخواهان،بزرگترین حربه ی موثر علیه ناجوانمردان و قدرت طلبان بنی امیه و امثال ایشان شهادت و خون و ایثار می باشد، لذا در فرجام و انتهای کار ، حسین شهادت مظلومانه اما غرورانه و مفتخرانه را برگزید.
در کارنامه ی درخشان قیام حسینی و مانفیست و منشور نهضت مکتبی و انسان ساز و ظلم برانداز اباعبدالله الحسین (ع) ، ترس و مماشات و تن به بردگی دادن و زمام روح و عقل را به طاغوت و اهریمن سپردن، کوچکترین جایگاهی ندارد. امام حسین (ع) در توضیح و تشریح فلسفه و علل قیام خویش می فرمایند: قیام و نهضت من برای در دست گرفتن قدرت صرف و شرارت و خوش گذرانی و بر گرده ی مردم سوار شدن و ایجاد مفسده و بی عدالتی ها نیست، بلکه نهضت و قیام من برای روشنگری و اصلاح در میان مردم و دین جدم رسول خدا و امر به معروف و نیکی ها و برحذر داشتن مردم از زشتی ها و امور غیر انسانی و ضد الهی و عمل به راه و روش پیامبر (ص) و علی (ع) و زنده کردن دین خدا و رسول الهی می باشد.
این چنین است که "کورت فریشلر" آلمانی، حادثه ی عاشورا و فداکاری و جانبازی حسین (ع) را یک امر بی بدیل و بی نظیر و بزرگترین و با عظمت ترین حادثه ی تاریخ بشری قلمداد می نماید.
وقتی آن حضرت در شب تاریخی و به یاد ماندنی و عجیب عاشورا، آن سخنرانی و خطابه محیرالعقول و با ارزش را ایراد می فرماید مبنی بر اینکه ای یاران و خاندان من، اینها یعنی ظالمان و خونریزان، تنها با من حسین کار دارند و شما می توانید و آزادید از شب به عنوان یک راهوار بهره جسته و جان خود را بردارید و بروید و من بیعت از دوش شما برداشتم!
عشاق طریقت عشق، سر از پا نشناخته و جملگی جانبازی و شهادت در رکاب مولایشان را پذیرا گشته و حتی طالب کشته شدن در هزار مرتبه را صدا می دهند و حضرت عباس قمربنی هاشم، آن پرچم دار بزرگ قافله کربلا و عملدار باوفا و مطیع امام (ع) زنده ماندن بدون امام حسین را بی معنی و به دور از انصاف و انسانیت و رادمردی می داند! و آن هنگام که کودکان تشنه، طاقت از کف می دهند و ناله آنان به عرش می رسد و آسمانیان به گریه افتاده و جهان در برابرشان تیره و تار می گردد، مشک برداشته و روانه ی شطّ فرات می گردد و آن قدر جسارت و شجاعت و جدّیت و فداکاری از خویشتن نشان می دهد که دشمنان همچون روبهان از ترس شیر ژیان، منهزم و فراری می گردند و با آن که به آب روان و زلال دست می یابد، به احترام امام خویش و به علامت هم نوائی و هم دردی با تشنه لبان کربلا و خیمه ها، آب در کف را بر آب می نهد و مشک را پرنموده و به سمت خیمه کودکان به راه می افتد و با آن که نامردان و ناجوانمردان پست و فرمایه، دست های آن جوانمرد و فدارکار و شجاع بی نظیر تاریخ را قطع می نمایند امّا به امید و عشق رساندن آب به بچه ها، نهایت تلاش خود را می نماید و دشمنان که عرضه و قدرت رویاروئی با آن عزیز را نداشتند، ناجوانمردانه و غافل گیرانه به ایشان حمله ور می شوند و علاوه بر قطع دستان عباس دلاور و ماه بنی هاشم، عمود سنگین و آهنین بر فرق سرش فرود می آورند و ندا در می دهد که ای بردار ... برادرت را دریاب!
امام که به سان یک باز شکاری و با سرعت تمام ،خویش را بر بالین حضرت ابوالفضل العباس (ع) می رساند افسوس می خورد که دیگر کاری از دستش برنیامده و می فرمایند: ای عباس با شهادت تو کمرم شکست و رشته امید و چاره ام پاره گشت!
یا با چهره درخشان و باعظمت و وقار حضرت علی اکبر(ع) روبه رو می شویم که بنا بر فرمایش، حسین بن علی(ع) دیدن روی او وقامتش، آن حضرت را به یاد پیامبر اسلام (ص) می انداخت!، حضرت علی اکبر(ع) نیز در چندین نوبت آن هم با زبان تشنه و کلاه خود و لباس رزم سنگین و طاقت فرسا، ظالمان معروف و دهشتناکی از جبهه یزید و شمر و ابن زیاد را دلاورانه و شجاعانه به قتل رساند و به جهنم ابدی واصل گردانید.
امام حسین(ع) می فرمود: علی اکبر از حیث اندام و خلقت و خلق و خوی و منطق و عقل و بیان، شبیه ترین فرد به رسول خدا (ص) می باشد.
آری !
قیام حسین و کربلای معلّی و عاشورای سرخ حسین (ع) و یاران و خاندان پاک و شجاع و مومن و راسخ نمونه اش، همچون خورشید تابنده و فروزان بر تارک تاریخ و هر زمان و هر مکان می درخشد و همچون الگو و مدلی راستین و همیشگی و تاریخی فرا روی انسان ها قراردارد.
شناخت چنین امام و قیامی و حرکت در مسیر نورانی و مقدس امام حسین و یاران صدیق و بزرگوار ایشان با هدف و انگیزه حقیقی مبارزه با پلیدی ها و بی عدالتی ها و ظلم استکبار و ایادی منطقه ای و جهانی اش که مصداق بارز و عینی یزیدیان و مروانیان و آل زیاد ملعون می باشند و نیز اشک توأم با عشق و معرفت و تاثیرگذار و عرفانی، بسی افتخار و هنر و سرمایه ای سترگ و پایدار در دنیا و آخرت می باشد.
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید