صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه اخبار /

سیاسی بازی در آموزش و پرورش و تربیت سیاسی

سخنگوی سازمان بسیج دانش‌آموزی با اعلام اسامی روزهای هفته بسیج دانش‌آموزی و برنامه‌های طراحی شده در این هفته، گفت: با توجه به اینکه آمریکا همچنان به خوی استکباری خود علیه ایران ادامه می‌دهد شعارهای دانش‌آموزان در روز 13 آبان استکبارستیزانه خواهد بود.

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، قاسم حبیب‌زاده امروز در نشست خبری به مناسبت هفته بسیج دانش‌آموزی، اظهار داشت: در این هفته به دنبال آگاهی‌دادن به نسل چهارم انقلاب و زمینه سازی برای حضور آگاهانه آنها در عرصه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی از جمله راهپیمایی استکبارستیزانه 13 آبان هستیم.

وی افزود: عمده برنامه‌ها در بسیج دانش‌آموزی در محور دانش‌آموز بسیجی حماسه ساز امروز و آینده‌ساز فردا طراحی می‌شود که براساس این شعار به دنبال مباحث معرفت افزایی، مهارت‌اندوزی و هویت بخشی ویژه دانش‌آموزان هستیم.

سخنگوی سازمان بسیج دانش‌آموزی گفت: نظام تعلیم و تربیت باید به بحث آموزش و پرورش توجه داشته باشد، اما بنا به شرایطی مسئله آموزش پررنگ‌تر مدنظر قرار می‌گیرد. اگرچه در سال‌های اخیر تلاش‌هایی در رابطه با توجه به مباحث پرورشی انجام شده است و در این زمینه سند تحول بنیادین طراحی شده اما هنوز راه زیادی داریم تا توجه ویژه‌ای به مسائل پرورشی شود.

حبیب‌زاده ادامه داد: در بسیج دانش‌آموزی تلاش می‌کنیم تا در حوزه پرورشی خلأهایی که دانش‌آموزان با آن مواجه هستند پر کنیم.

وی با اشاره به عناوین روزهای هفته بسیج دانش‌آموزی و برنامه‌های طراحی شده عنوان کرد: پنج شنبه 7 آبان دانش‌آموز بسیجی، ایثار و تعالی معنوی نامگذاری شده است که در این روز تجدید میثاق دانش‌آموزان با آرمان‌های امام خمینی(ره) و بیعت با رهبر معظم انقلاب، غبارروبی از مزار شهدای دانش‌آموز و معلم و برگزاری مراسم بزرگداشت برسر مزار شهید فهمیده را داریم.

سخنگوی سازمان بسیج دانش‌آموزی تصریح کرد: جمعه 8 آبان دانش‌آموز بسیجی، انتظار و عدالتخواهی نام گذاری شده است که در این روز حضور در مصلی‌های نماز جمعه، برگزاری حلقه‌های صالحین و سخنرانی مسئولان بسیج دانش‌آموزی استان‌ها قبل از خطبه‌های نمازجمعه مدنظر است.

 

*9 آبان؛ نواخته شدن زنگ ایثار و شجاعت در مدارس کشور

حبیب‌زاده اظهار داشت: شنبه 9 آبان دانش‌آموز بسیجی، شجاعت و آرمان خواهی نام گذاری شده است که براین اساس آیین صبحگاه مدارس با نواختن زنگ ایثار و شجاعت برگزار می‌شود. همچنین برگزاری یادواره شهدای شاخص بسیج دانش‌آموزی را داریم که امسال شهید ابهری در حوزه پسران و شهیده ایران قربانی در حوزه دختران به عنوان شهدای شاخص بسیج دانش‌آموزی انتخاب شده‌اند.

 

*دیدار دانش آموزان بسیجی با وزیر آموزش و پرورش

وی افزود: یکشنبه 10 آبان، دانش‌آموز بسیجی، بصیرت و ولایت‌مداری نامگذاری شده است که در این روز شاهد دیدار و گفت و گوی دانش‌آموزان با مسئولان کشور در سطوح مختلف هستیم که دانش‌آموزان بسیجی دیداری را با وزیر آموزش و پرورش خواهند داشت.

سخنگوی سازمان بسیج‌دانش آموزی ادامه داد: دوشنبه 11 آبان دانش‌آموز بسیجی، خلاقیت و نوآوری نامگذاری شده است که در این روز جلسه هم‌‌اندیشی نخبگان بسیج دانش‌آموزی با استانداران و فرمانداران را خواهیم داشت و سه شنبه 12 آبان به نام دانش‌آموز بسیجی، اخلاق ورزی و پایداری نام گرفته است که دانش آموزان خوزستانی در یادمان شلمچه تجدید بیعتی را با شهدای دفاع مقدس خواهند داشت.

حبیب‌زاده تصریح کرد: چهارشنبه 13 آبان به نام دانش‌آموز بسیجی، مقاومت و استکبارستیزی نامگذاری شده است که شاهد تجمع دانش‌آموزان در مقابل لانه جاسوسی در تهران هستیم.

وی با اشاره به اینکه راهبرد دانش‌آموز محوری در بسیج دانش‌آموزی مدنظر است، تأکید کرد: در مقطع متوسطه دوم فرماندهان واحدهای پیشگامان از میان دانش‌آموزان منصوب می‌شوند. هم اکنون 22 هزار دبیرستان در سطح کشور داریم که تا پیش از این مدیران و معلمان ساماندهی بسیج این مدارس را برعهده داشتند. اما حدود دو سال است که این وظیفه را به دانش‌آموزان سپرده‌ایم.

سخنگوی سازمان بسیج دانش‌آموزی ادامه داد: دانش‌آموزان برای فرماندهی بسیج مدرسه خود نیازمند راهنمایی‌هایی هستند که براین اساس کتاب کاری تهیه شده و در آن اقداماتی که فرمانده بسیج باید انجام دهد، تشریح شده است.

 

*آیا شعار مرگ بر آمریکا در مراسم روز 13 آبان امسال توسط دانش آموزان سرداده می‌شود؟

حبیب‌زاده در پاسخ به پرسشی مبنی براینکه با توجه به مذاکرات انجام شده میان ایران و 1+5 آیا در روز 13 آبان امسال شعارهای بسیج دانش‌آموزی تغییر می‌کند، عنوان کرد: شعارهای راهپیمایی روز 13 آبان با عملکرد آمریکا نسبت مستقیمی دارد. به گونه‌ای که اگر این کشور از تحریم و تهدید ایران دست بردارد ما نیز شعارها را تغییر می‌دهیم.

وی گفت: اگر آمریکا همچنان ما را تهدید نظامی کند که در چند روز اخیر شاهد بودیم مسئولان این کشور اعلام کردند گزینه‌های نظامی ما علیه ایران همچنان پابرجاست شعارها مانند گذشته خواهد بود. به نظر می‌رسد اگر اقدامات آمریکا را فهرست کنیم، آمریکای امروز با 30 سال قبل تغییری نکرده است و خوی استکباری خود را دارد. طبیعی است که شعارهای ما همچنان استکبارستیزانه خواهد بود.

 

*دوستی استراتژی جدید آمریکا در برابر ایران

سخنگوی سازمان بسیج دانش آموزی بیان کرد: آمریکا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی سه استراتژی را علیه ایران دنبال کرده است که استراتژی نخست حمله و هجمه بود، پس از دوران دفاع مقس شاهد جنگ نرم بودیم که هم اکنون نیز استراتژی جدید این کشور در برابر ایران دوستی است اما پشت این دوستی سیاست‌های خصمانه خود را همچنان ادامه می‌دهد.

تسنیم


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

گروه اخبار /

تعریف تربیت سیاسی و تربیت دانش آموز مسئول و جایگاه شورای دانش آموزی

عادل عبدي، كارشناس مسائل آموزش و پرورش است كه از نزديك با مسائل اين حوزه آشناست. اهالي عرصه آموزش او را به خوبي مي‌شناسند. او فعال صنفي و مدني نيز هست و درارتباطي چند جانبه هم با معلمان و دانش‌آموزان و هم با مديران و مسوولان درتعامل است. او مدتي هم كارشناس و مسوول تربيت سياسي وزارت آموزش وپرورش بوده بنابراين به سراغ او رفتيم تا پيرامون تربيت سياسي با او گفت‌وگويي انجام دهيم، حاصل اين گفت‌وگو را تقديم خوانندگان صفحه مدرسه «اعتماد» مي‌كنيم.

 

چه تعريفي از تربيت سياسي داريد؟ آيا تربيت سياسي در آموزش و پرورش عمومي مي‌گنجد يا خير؟

چون اصولا تربيت به معني واقعي آن ‌همه جوانب انسان را شامل مي‌شود و تربيت سياسي هم يكي از آنهاست به‌عبارت‌ديگر، تربيت سياسي با انواع تربيت تفاوتي ندارد بلكه فقط موضوع آن شايد متفاوت باشد بنابراين به نظر من، تربيت سياسي به معني تربيت انسان آگاه و مسوول است. انسان آگاه به كسي مي‌گويند كه نسبت به خودش، محيط، جامعه و اطراف خودآگاهي دارد و آن را مي‌شناسد و انسان مسوول كسي است كه در قبال خودش، محيط و جامعه اطرافش احساس مسووليت مي‌كند. به‌طور خلاصه عرض كنم كه ما در « تربيت سياسي» بايد دانش‌آموزاني آگاه و مسوول تربيت كنيم تا در آينده مسووليت‌پذير باشند و نسبت به جامعه و كشور بي‌تفاوت نباشند. اما اينكه آيا تربيت سياسي در آموزش و پرورش عمومي جايگاهي دارد يا نه ؟ پاسخ مثبت است چون اولا تربيت سياسي به معناي علمي و دقيق آن بايد از سنين ابتدايي شروع شود و ما دانش‌آموزان را به‌طوري آموزش دهيم كه بتوانند با ديگران ارتباط منطقي برقرار كنند، بتوانند ديگران را تحمل كنند، به ديگران و خودشان احترام بگذارند و نسبت به محيط مدرسه‌شان احساس مسووليت و تعلق‌خاطر داشته باشند. اين از مقوله‌هاي تربيت سياسي است كه حتما بايد توسط مربيان آموزش‌ديده و آگاه به دانش‌آموزان آموزش داده شود.

 

اين مقوله چگونه در اسناد بالادستي مورد توجه قرارگرفته است؟

اتفاقا يكي از مواردي كه در «سند تحول بنيادين آموزش و پرورش» موردتوجه قرار گرفته تحت عنوان ساحت تربيت اجتماعي و سياسي مطرح شده است. تعريفي كه سند مزبور از اين مقوله ارائه كرده اين است كه: آموزش و پرورش دانش‌آموزان را به‌گونه‌اي تربيت نمايد تا شهرونداني فعال و آگاه باشند و در فعاليت‌هاي سياسي و اجتماعي مشاركت كنند.

 

در حال حاضر چه ساختاري براي تحقق تربيت سياسي در آموزش و پرورش وجود دارد؟

همه مجموعه‌هاي آموزش و پرورش در فرآيند تربيت سياسي نقش دارند چون به‌هرحال امر تربيت سياسي درهر صورت در آموزش و پرورش اتفاق مي‌افتد اما نكته مهم، جهت‌گيري آن به سمت‌وسوي رشد و توسعه جامعه است كه اهميت آن را بيشتر مي‌كند. درگذشته مجموعه معاونت پرورشي در ستاد وزارتخانه و هم در استان، كارشناسي تربيت سياسي، بخشي از اين فرآيند تربيتي را مديريت مي‌كرد اما تا آنجا كه من اطلاع دارم درگذشته اين ساختار حذف‌ شده و سنوات اخير نيز با وجود اقدام‌هاي مثبت احيا نشده است. اما به‌طور كلي بخش‌هايي براي مثال سازمان دانش‌آموزي، بسيج دانش‌آموزي و انجمن اسلامي دانش‌آموزان در اين فرآيند نقش دارند.

اما به نظر مي‌رسد ظرفيت شوراهاي دانش‌آموزي، به لحاظ انتخابي بودن و نقش برجسته و مشاركت دانش‌آموزان در آن از اهميت زيادي در تربيت سياسي دانش‌آموزان برخوردار باشد، به شرطي كه به آنها اهميت داده شود و نظر دانش‌آموزان براي اولياي مدرسه مهم قلمداد شود.

 

به نظر شما در راستاي تحقق تربيت سياسي، آموزش و پرورش موفق بوده است؟

بايد توجه داشته باشيم كه موفقيت يك امر نسبي است و نمي‌توان به‌طور مطلق در اين زمينه نظر داد. اما آنچه بنده با نگاه به گذشته مي‌بينم اين است كه اين موضوع فرازوفرودهايي داشته است. يعني زماني به دانش‌آموزان بيشتر بها داده شده و مشاركت آنها باعث پويايي محيطي آموزشي شده و زماني هم اين امر كمتر بوده است. به نظر من بايد معيار سنجش ما در تحقق تربيت سياسي، ميزان مشاركت دانش‌آموزان و فعاليت آنها در امور مربوط به خودشان باشد. اين موضوع البته نياز به يك برنامه كلان دارد، اما خوشبختانه بسترهاي آن فراهم است و به‌طوركلي من به آينده اميدوارم.

 

چه موانعي در مسير تربيت سياسي دانش‌آموزان وجود دارد؟

ما بايد توجه داشته باشيم كه منظور از تربيت سياسي اين نيست كه دانش‌آموزان را نسبت به يك گروه يا حزب سياسي راهنمايي و جذب كنيم بلكه همان‌طور كه در ابتدا عرض كردم منظور ما از « تربيت سياسي » پرورش شهرونداني مسوول و آگاه است. مهم‌ترين مانع در اين راه، باور نداشتن به توانايي‌هاي دانش‌آموزان است؛ باور به اين موضوع كه آنها هم مي‌توانند در امور مربوط به خود در مدرسه نظر بدهند، سهيم باشند و مشاركت كنند. بنابراين، بيشترين مانع فرهنگي است، فرهنگ خرد و كوچك ديدن دانش‌آموزان، درصورتي‌كه ازنظر روانشناسان كودكان و دانش‌آموزان مسائل را بسيار دقيق‌تر از بزرگسالان مي‌بينند (البته در حيطه محيط خودشان يعني مدرسه) بنابراين ما نبايد انتظار داشته باشيم كه جامعه ما داراي افرادي مسووليت‌پذير باشد ولي ما به آنها مسووليتي نداده باشيم و اعتماد به آنها نكرده باشيم. اين مسائل حتما نياز به تمرين و تكرار دارد كه بهترين مكان براي آن، مدرسه است. خلاصه عرض من اين است كه معلمان و مربيان بايد بيش از اين به دانش‌آموزان اعتماد و از فكر و مشاركت آنها در ارايه مدرسه استفاده كنند.

 

چه راهكارهايي براي تحقق تربيت سياسي پيشنهاد مي‌كنيد؟

اولا بايد معلمان و مربيان را براي اين موضوع آموزش دهيم تا نسبت به اهميت تربيت سياسي بيش از گذشته اهميت قائل شوند.

ثانيا نهادهايي مانند شوراهاي دانش‌آموزي و مجلس دانش‌آموزي را فعال و از حالت تشريفاتي خارج كنيم. يعني يك دانش‌آموز واقعا از اثر‌گذاري خود براي شركت در اين قبيل نهادها احساس عزتمندي و مفيد بودن كند و به‌طور واقعي شوراي دانش‌آموزي (مدرسه، منطقه، استان و مجلس دانش‌آموزي) در حدود اختيارات خود در سرنوشت دانش‌آموزان تاثيرگذار باشند.

ثانيا تغيير نگرش معلمان و مربيان به مشاركت دانش‌آموزان در اداره مدرسه خيلي مهم است يعني تا وقتي‌كه معلمان ما به مشاركت دانش‌آموزان باور نداشته باشند بهترين برنامه‌ها هم موثر نخواهد بود.

و آخر اينكه، برگزاري جلسات نقد و گفت‌وگويي كه در آن دانش‌آموزان آزادانه مسائل خود را بيان كنند و با روحيه پرسش گري رشد كنند. ريا و تملق از آفت‌هاي تربيت به‌ويژه تربيت سياسي است.

روزنامه اعتماد


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

منتشرشده در دانش آموز

مفهوم تربیت سیاسی در آموزش و پرورش

وقتي در عرصه ورزش موفقيتي كسب مي‌كنيم شور و حال وصف‌ناپذيري جامعه را فرا مي‌گيرد و چون اين توفيق موردي و موقت است چند صباحي دوباره با تجربه شكست فرياد همه بلند مي‌شود كه اين چه اوضاعي است، چرا بايد با داشتن اين همه استعداد و امكانات ورزش ما چنين و چنان باشد. در لابه‌لاي اين هياهو ، صداي خفيف كارشناسان كه دلايل اين ضعف‌ها را عدم توجه به ورزش در مدارس مي‌دانند كمتر شنيده مي‌شود و باز هم در بر همان پاشنه گذشته مي‌چرخد و فقط تمركز بر ورزش قهرماني است.

حكايت تربيت سياسي هم بي‌شباهت به ورزش نيست. وقتي از افراط و تفريط‌ها و رفتارهاي نابالغانه سياسي سخن به ميان مي‌آيد يا از نهادينه نشدن تحزب در كشور گفته مي‌شود يا اينكه كميت و كيفيت مشاركت سياسي مورد انتقاد قرار مي‌گيرد، همه و همه ‌ريشه در يك ضعف اساسي دارد و آن هم چيزي نيست جز بي‌توجهي به تربيت سياسي در مدارس. به همين منظور و در نخستين هفته‌هاي سال تحصيلي جديد بر آن شديم تا در صفحه مدرسه به اين موضوع از زواياي مختلف نگاهي بيندازيم، اميدواريم مسوولان و متوليان امر تدابيري اساسي براي اين مساله بينديشند.

 

تربيت سياسي متاثر از نظريه‌هاي فلسفي و روان شناختي

مبحث تربيت يكي از مباحث روان شناسي، روان شناسي اجتماعي و انسان‌شناسي و علوم سياسي است. علم سياست ديرتر از ساير علوم به مساله تربيت سياسي اهتمام نشان داده است. سابقه بحث تربيت سياسي به زمان ظهور نظريه‌هاي سياسي برمي‌گردد. افلاطون و ارسطو آرايي درباره آموزش فرزندان متناسب با طبيعت دولت داشته‌اند. بودان نيز در كتاب‌هاي خود به اهميت اطاعت در خانواده به عنوان اساس اطاعت از قدرت حاكم اشاره كرده است.

آراي فلاسفه سياست درباره تربيت، مدارس فكري مختلفي را پديد آورد. اما تا آغاز دهه ٣٠ ميلادي اين مدارس فكري از حد مجموعه‌اي از مباني فراتر نرفت و به پيدايش نظريه‌هاي كاملي درباره آموزش و تربيت سياسي نينجاميد. در اين زمان پيشگامان علم سياست امثال چارلز ميريام به مساله روشنگري سياسي اهتمام ورزيدند. سپس از دهه ٤٠ اهتمام به اين موضوع بيشتر شد و قضاياي شخصي و رفتار سياسي فرد را نيز در برگرفت. در دهه‌هاي ٥٠ و ٦٠ به مساله رشد درك سياسي كودك و به‌طور كلي شهروند توجه شد. در سايه مكتب رفتارگرايي تلاش‌هايي براي ايجاد شاخص‌هايي جهت اندازه‌گيري و كاربرد آن در تحقيقات تجربي انجام پذيرفت. سنجش اثر تربيت بر جهت‌گيري‌هاي سياسي فرد عرصه اهتمام رفتارگرايان بود. شاخص گرايش حزبي براي فرزندان مطابق گرايش حزبي پدران يكي از بارزترين شاخص‌هايي بود كه براي تعيين ميزان تاثير تربيت سياسي خانواده در آن زمان به شمار مي‌رفت.

 

تربيت سياسي و ضرورت‌هاي مهارتي و نگرشي

با توجه به انتظاري كه در نظام تعليم وتربيت در رابطه با پرورش همه‌جانبه قابليت‌ها و توانايي‌هاي انسان مي‌رود، به نظر مي‌رسد پرورش بعد سياسي – اجتماعي نيز به عنوان يكي از ساحت‌ها و قلمرو‌هاي اساسي تعليم و تربيت با توجه به وسعت عمل آن در سطح فردي و اجتماعي از اهميت اساسي برخوردار است. واقعيت اين است كه دهه گذشته، دوره تغييرات عظيم در حوزه سياسي و اجتماعي بوده است. قطعيت‌هاي گذشته و ايدئولوژي‌هاي آزمايش شده، تحت فشار نظريه‌ها و رويكردهايي قرار گرفته‌اند كه با پيش واژه «پست» يا «بعد» مشخص مي‌شوند. ساحت سياسي اجتماعي به عنوان يكي از ساحت‌هاي اساسي نظام آموزش و پرورش در پي ايجاد دانش، مهارت، نگرش و ارزش‌هايي است كه دانش‌آموزان را قادر مي‌سازد به عنوان شهروند فعال و آگاه در جامعه مشاركت كنند. تربيت مدني يك مفهوم متكثر و چندچهره است كه ابعاد مختلفي همچون مسووليت‌پذيري، وحدت و تفاهم ملي، بردباري، قانون‌گرايي، درك فهم اجتماعي، مشاركت سياسي و اجتماعي، صلح‌جويي، وفاق و همدلي، درك و فهم سياسي، مهارت زندگي، برابري و تنوع را شامل مي‌شود.

 

مدارس گذرگاه دنياي شخصي به جهان غيرشخصي

آموزش و پرورش رسمي، نگرش‌ها، ارزش‌ها، سازگاري‌هاي ذهني، رفتارها و مهارت‌هايي در فرد ايجاد مي‌كند كه شايد در زمينه‌هاي اجتماعي ديگري غير از مدرسه انجام‌پذير نباشد. مدرسه را غالبا به عنوان جايگاه گذر از يك دنياي شخصي به دنياي غيرشخصي تلقي مي‌كنند. در اين ميان آموزش و پرورش رسمي نقش مهمي در زمينه پرورش ذهني افراد بر عهده دارد.

مفهوم پرورش سياسي كه در علوم سياسي از اهميت خاصي برخوردار است، اشاره مي‌كند به فراگردي كه از راه آن، افراد جامعه، نگرش‌ها و احساسات مربوط به نظام سياسي و نقش خود در آن را كسب مي‌كنند. نظام آموزش و پرورش يكي از كارگزاران مسوول و فراگرد پرورش سياسي است.

 

تربيت سياسي چه چيزي نيست
و چه چيزي هست

تربيت سياسي در آموزش وپرورش، به معناي سياسي‌كاري، سياست‌بازي و سياست‌زدگي نيست. به معناي هيجان‌زدگي، آشوب‌طلبي و التهاب‌آفريني نيست. به معناي گروه‌گرايي، حزب‌گرايي و تبديل مدارس به بنگاه‌هاي سياسي براي يارگيري سياسي نيست. به معناي حاكميت يك حزب، گروه و تشكل و خارج كردن افكار و انديشه و سلايق ديگري كه همسو يا مخالف سليقه تشكل حاكم است، نيست. به معناي القاي نظر و تفكر خاص به ذهن و انديشه كودكان معصومي كه توانايي تجزيه و تحليل و نقد و پاسخگويي را ندارند، نيست. به معناي عزل و بركناري افراد و مديران داراي سلايق ديگر و انتصاب افراد وابسته به يك تشكل نيست.

سياسي‌كاري و سياست‌بازي از مرزهاي لغزنده و مشتبه و مسمومي است كه بسياري از انسان‌ها را به دام خود مي‌كشاند و ورود اين آفت به مدارس، بهداشت رواني و روحي نسل جوان و جامعه را به هم خواهد ريخت و موجب سقوط و انحراف و انحطاط دانش‌آموزان و جامعه خواهد شد.

 

تربيت سياسي در آموزش و پرورش، به معناي ايجاد زمينه‌هاي رشد و آگاهي و دانايي و ارتقاي قدرت تشخيص و تقويت اراده و اعتماد‌به‌نفس، رشد احساس مسووليت، تقويت روحيه مشاركت‌جويي و مشاركت‌پذيري و ايجاد روحيه سوال و پرسشگري و پژوهش است؛ به گونه‌اي كه دانش‌آموز بداند كه چگونه با هم نوعان خود تعامل و گفت‌وگو كند، مداراي انساني و اخلاقي كند، تحمل و سعه‌صدر داشته باشد، آفت شناسي كند، چگونه اولويت و مصلحت را تشخيص دهد، چگونه برخورد خصمانه را به مشفقانه مبدل كند، چگونه با حقايق و واقعيات برخورد كند نه بزرگ نمايي كند و نه كوچك‌نمايي، نه پرده‌دري كند و نه فحاشي.

 

تربيت سياسي در آموزش وپرورش، سياسي كردن فرهنگ و تبديل عرصه فرهنگ و تربيت به ابزار سياست نيست. در آموزش و پرورش بايد به سياست از منظر فرهنگ، اخلاق و عقلانيت نگريسته شود، سياست‌بازي و سياست‌گريزي دو آفت بزرگ توسعه سياسي است؛ چون اولي مصالح كشور را در اردوگاه منافع حزبي خود ذبح مي‌كند و ديگري مردم را به انزوا مي‌كشاند و از عرصه حيات اجتماعي و سرنوشت خويش محروم مي‌كند.

 

كدام تربيت سياسي؟

تربيت سياسي طبق مشهورترين تعريف عبارت است از: « آموزش ارزش‌ها و جهت‌گيري‌هاي سياسي به وسيله ابزارهاي تربيت نظير خانواده، مدرسه، گروه‌ها، دوستان و وسايل ارتباط جمعي ». و آن فرآيندي است كه در ضمن آن فرهنگ سياسي جامعه به نسل بعد منتقل مي‌شود. تربيت سياسي به عنوان يك مفهوم با مفاهيم ديگري نظير مشروعيت، هويت و وفاداري به نظام سياسي مرتبط است و هدف از آن ايجاد وضعيت آرامش و عدم بحران در رابطه ميان مردم و دولت است.

اين تعريف به دليل تاكيد بر حمايت و كمك به فرهنگ و نظام سياسي موجود مورد انتقاد برخي از محققان قرار گرفت. منتقدان تعريف ديگري از تربيت سياسي مطرح كردند. طبق اين تعريف، تربيت سياسي عبارت است از «فرآيند تحول‌آفريني كه افراد طي آن گرايش و رفتار سياسي خاصي را مي‌پذيرند.» در نظر ايشان فرد در مرحله پس از كودكي از بالاترين ميزان انتخاب و آزادي براي ارزش‌ها و گرايش‌هاي سياسي برخوردار است.

 

دموكراسي و مشاركت در گرو تربيت سياسي

مشاركت سياسي يعني جرياني كه شخص در خلال آن نقشي را در حيات سياسي جامعه‌اش ايفا كند و اين فرصت را دارد كه در وضع تبيين اهداف و ارزش‌هاي عمومي براي جامعه، سهيم و شريك باشد كه اين هم از طريق فعاليت‌هاي سياسي در جامعه امكان‌پذير است في‌المثل شخص خودش را نامزد يا داوطلب انتخابات كند و براي بحث و بررسي قضاياي عمومي اعلام آمادگي كند يا از طريق مشاركت در مجادلات سياسي يا از طريق فعاليت‌هاي غيرمستقيمي از طريق خواندن و مطالعه روزنامه‌هاي سياسي و كسب اطلاع از اوضاع عمومي جامعه اظهار علاقه‌مندي كند.

رشد انديشه دموكراسي عمدتا به ميزان مشاركت افراد جامعه در فعاليت و تعيين و ايجاد ارزش‌هاي سياسي بستگي دارد. بدين معنا كه فرصت‌هاي مشاركت براي مردم فراهم شود و مشاركت در فعاليت‌هاي سياسي براي هر شهروندي بدون هيچ گونه اختلاف و تبعيضي امكان‌پذير باشد.

آنچه مسلم است اين است كه دموكراسي به عنوان يك ضرورت زندگي جمعي بدون مشاركت امكان‌پذير نيست و مشاركت هم يك مهارت است كه بايد آموخته شود و اين مهم در پرتوي تربيت سياسي قابل تحقق است.

 

خانواده، مدرسه، حزب و رسانه چهار ركن تربيت سياسي

خانواده در دوران طفوليت انسان نخستين و مهم‌ترين سازنده ساختار رشد سياسي محسوب مي‌شود. پس از خانواده مدرسه در تربيت سياسي نوجوانان تاثير قابل ملاحظه‌اي دارد. با آغاز دوره نوجواني و ورود به عرصه عمومي گروه‌ها و احزاب سياسي مي‌توانند مكمل فرآيند تربيت سياسي باشند و آنچه را در خانه و مدرسه آموخته‌اند در يك بستر جدي و واقعي عملي سازند. همسو با اين سه نهاد، رسانه‌هاي گروهي و وسايل ارتباط جمعي نيز نقش تعيين‌كننده‌اي دارند كه تا پايان عمر فرد مي‌توانند در تربيت سياسي تاثيرگذار باشند.

 

تربيت سياسي و مجلس دانش‌آموزي

مجلس دانش‌آموزي با رويكرد دانش‌آموزمحوري بستر بسيار خوب و مناسبي براي فعاليت دانش‌آموزان است. اين مجلس كه عالي‌ترين مرجع و مقام در حوزه دانش‌آموزي است، براي ارتقاي دانش‌آموزان بسيار بااهميت است. مجلس دانش‌آموزي يك مجلس شاخص است كه براي بها دادن به دانش‌آموزان تشكيل شده است. بنابراين به عنوان يك نهاد صنفي و مشورتي بايد تربيت اجتماعي و سياسي دانش‌آموزان را مورد تاكيد و توجه جدي قرار دهد و با بها دادن به نوجوانان و جوانان در عرصه‌هاي اجتماعي آنها را در تمام زمينه‌ها به بلوغ برساند. در مجلس دانش‌آموزي تربيت اجتماعي و سياسي جايگاه خاصي بايد داشته باشد. نمايندگان مجلس دانش‌آموزي بايد براي تضمين موفقيت دانش‌آموزان و آموختن راهكارهاي ارتباطي با مسوولان سطح آگاهي خود را بالا ببرند و اجازه ندهند اين نهاد مدني دانش‌آموزي صوري تلقي شود بلكه نهايت بهره‌مندي را براي ارتقاي سياسي و اجتماعي دانش‌آموزان داشته باشند.

 

تربيت سياسي از مسووليت خانواده تا نقش مدارس و احزاب

تحول علم سياست غربي از جهتي به خانواده به عنوان يكي از واحدهاي تربيتي مربوط مي‌شود زيرا همراه با رشد سكولاريسم واگذاري وظايف خانواده به نهادهاي مختلف اجتماعي به ازهم‌پاشيدگي نقش خانواده در تربيت سياسي انجاميده است و در نتيجه اهتمام علمي به بررسي اثر خانواده بر رفتار سياسي فرد از بين رفته است.

مطالعه مباحث مختلف درباره نقش خانواده در تربيت سياسي نشان مي‌دهد كه در پايان دهه ٤٠ ميلادي خانواده واحدي اجتماعي به شمار مي‌رفت كه به صورت اساسي مسوول ادراك سياسي كودك و رفتار سياسي او در مراحل بعدي عمر بود. البته اين مباحث به رشد نقش موسسه‌هاي عمومي نظير مدرسه و كليسا در تربيت توجه داشتند. با تحول نقش دولت و هيمنه آن بر روند تربيت سياسي از طريق نهادهاي عمومي، اين نهادها در دهه ٧٠ به تدريج در مباحث سياسي مورد توجه قرار گرفتند. در مباحث مذكور بر اين نكته تاكيد مي‌شد كه نقش خانواده براي فهم رفتار سياسي كافي نيست و اين سوال پيش آمد كه آيا هنوز خانواده در تربيت سياسي نقش موثري دارد يا نهادهاي تربيتي ديگر به حدي از قدرت رسيده‌اند كه تاثير خانواده را در اين زمينه محدود و ناچيز كرده باشند.

در دهه ٧٠ محققان به چند گروه تقسيم شدند. دسته‌اي خانواده را همچنان به عنوان واحدي اساسي در تربيت سياسي داراي اثري درازمدت دانستند كه جايگزين كردن نهادهاي ديگر به جاي آن يا محدود كردن نقش آن ممكن نيست. گروهي ديگر معتقد شدند نقش خانواده نهادي نيست و برخلاف تصور معمول درباره تاثير خانواده بر گرايش‌هاي سياسي فرد، نهادهايي مانند مدرسه در اين زمينه نقشي محوري دارند. دسته سوم نيز موضعي ميانه اتخاذ كردند و ضمن تاكيد بر اهميت خانواده نقش آن را مهم، موثر و داراي اولويت (امانه‌محوري و درجه اول) دانستند.

بدون شك اين دگرگوني با تحول خانواده‌اي كه در نوشته‌هاي دهه‌هاي ٥٠ و ٦٠ از آن ياد مي‌شد، به خانواده هسته‌اي كه نوشته‌هاي دهه ٧٠ به بعد بر آن تاكيد كرده‌اند، ارتباط داشت. با تداوم تحول خانواده و دگرگوني‌هايي كه بر آن عارض شد و اشكال جديد روابط ميان دو جنس و حتي افراد يك جنس، ثقل مباحث سياسي در دهه ٨٠ به موضوع نقش نهادهاي عمومي نظير مدرسه و نهادهاي سياسي نظير احزاب و دستگاه‌هاي تبليغاتي در شكل دادن به تفكر فرد و فرهنگ سياسي او در دوران مختلف عمر منتقل شد. با توجه به اينكه كنش و واكنش و ارتباطات داخل خانواده يكي از عوامل تعيين‌كننده تاثيرگذاري آن است و نظر به اينكه در خانواده هسته‌اي به عنوان شكل معمول خانواده در حال حاضر چنين زمينه‌اي وجود ندارد، در عرصه تربيت سياسي بحث از خانواده به تدريج به فراموشي سپرده شد و در دهه ٨٠ حتي موضوع تربيت سياسي نيز رنگ باخت.

گروه مدرسه اعتماد


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

منتشرشده در دانش آموز

نگاهی به مفهوم جدید شهروندی و نقش مدرسه و معلمان در تحولات شهروندی

مدرسه به سان یک نهاد

تربیت شهروندان تنها مقوله‌ای بر اساس اصول و ارزش‌ها نیست. این مقوله در شیوه‌ی تحصیل دانش آموزان نیز نهادینه می‌شود، آن‌هم به‌وسیله‌ی یادگیری در نظامی برآمده از مجموعه‌ای از اصول و قوانین. اگر بخواهیم منظور خود را بهتر بیان کنیم باید بگوییم در اصل نهاد مدرسه در حوزه‌ی آموزش جای کلیسا را گرفته، همان مکانیسم آموزشی را دنبال می‌کند اما ارزش‌ها و اهداف را به‌طورکلی تغییر داده است. برای مثال در نظام آموزشی فرانسه، مدرسه می‌خواهد از همان شیوه‌ای برای تربیت شهروند استفاده کند که کلیسا برای تربیت مؤمنان. به‌عبارت‌دیگر شهروندی امروزی بیش از آنکه بر پایه آموزش ارزش‌های مدرنیته بناشده باشد تا حدی بر ارزش‌های سنتی تکیه زده است. در حوزه‌ی شهروندی می‌توانیم ۴ عنصر اصلی را برای معرفی شالوده‌ی نظام آموزشی فرانسه بررسی کنیم[1]:

 

اصول یکسان و جهانی. جدا کردن کودکان از بنیاد خانواده و اقتصاد خانگی برای مدتی طولانی به‌منظور هل دادن ایشان به سمت فرهنگی عظیم‌تر صورت می‌کند، فرهنگی که ورای جامعه قرار می‌گیرد و محتوایی جهانی دارد.

از این دیدگاه ماهیت شکل‌دهنده‌ی اصول آموزشی مهم نیست. آموزشی می‌تواند بر اساس دین، خرد، علم، ملت، سنت و یا همه‌ی آن‌ها باهم انجام شود. مسئله‌ی اصلی ماهیت مقدس مابانه و نیز همگونی آن‌هاست. در دنیای امروزه به‌خوبی می‌توان این امر را درک کرد که در زمان تشکیل مدرسه‌ی جمهوری، دعوت همزمان به خردی جمعی و جهانی و نیز ساخت یک هویت ملی واحد امری مشکل‌ساز و حتی تناقض‌آمیز به نظر می‌رسید. البته باید این امر را مورداشاره قرارداد که مدرسه‌ی جمهوری همان‌طور که در ابتدا نیز عنوان شد در بدو تشکیل به‌خوبی توانست از پس مسئولیت انتقال اصول انقلاب فرانسه یعنی آزادی، برابری و برادری بربیاید. مدرسه می‌توانست لائیک باشد اما درعین‌حال با دیدی تقدس مابانه هم به آن نگاه می‌شد، درست مثل کلیسا.

حرفه‌ای گری، زمانی که صحبت از انتقال ارزش‌های سنتی و نیز مقدس به میان بیاید، معلم نه‌تنها باید به کار خود علاقه داشته باشد، بلکه باید به آن متعهد نیز باشد. در چنین شرایطی حرفه‌ای گری بیش از آنکه به‌عنوان اهرمی روانی تعریف شود، بازشناختن ارزش‌های تشکیل‌دهنده‌ی جامعه‌ی جدید است. معلم باید به اصول جمهوری جدید پای بند می‌بود، همان‌طور که کسانی که در کلیساها تعلیم می‌دادند ، قرار بود اول خودشان آن تعالیم را قبول داشته باشند. به قول امیل دورکیم در مدرسه‌ی جمهوری جایگاه معلم مثل جایگاه کشیش بود در کلیسا.

آموزگاران کلیساها نه‌تنها چهره‌هایی کاریزماتیک بودند، بلکه از نوعی برتری نسبت به دانش آموزان خود نیز برخوردار بودند، حال قرار بود در بدو تشکیل جمهوری معلمان نیز جایگاهی یکسان داشته باشند چراکه مسئولیت تدریس موازینی برتر را بر عهده داشتند. همان‌گونه که یک روحانی جنبه‌ای مذهبی را یدک می‌کشید، مسئولان مدرسه و نیز معلمان نیز خرد جمعی، جمهوری و نیز فرهنگی عمومی را یدک می‌کشیدند. چنین شرایطی مشروعیتی دوگانه را برای معلمان به وجود می‌آورد. ازیک‌طرف جایگاه ایشان از کسی که باید به او احترام گذاشت تنها به علت اینکه اداره‌کننده‌ی کلاس است بالاتر می‌رود.

از طرفی دیگر همان‌طور که متفکران متعددی مثل امیل دورکیم[2]، سیمون فروید[3] و تالکوت پارسونز[4] این امر را نشان داده اند، دانش آموزان با معلمان ارتباط برقرار می‌کنند و به همین ترتیب نیز ارزش‌هایی را که آن‌ها می‌خواهند آموزش دهند به رسمیت می‌شناسند.

 

ماهیت مقدس مدرسه: مدرسه‌ی جمهوری باید مکانی امن می‌بود که دانش آموزان در آن می‌توانستند به‌دوراز بی‌نظمی‌های شکل‌گرفته در جامعه به یادگیری بپردازند. مدارس جمهوری نتوانستند با آهنگی خیلی سریع آموزش‌های اصول مذهبی کلیسا را کنار بزنند و تا مدتی حداقل مجبور شدند بخشی از آن را یدک بکشند. به‌مرور زمان و با پیشروی هرچه بیشتر به سمت لائیسیته، آموزش اصول جامعه و شهروندی جای آموزش اصول مذهبی کلیسا را گرفت.

مدرسه‌ی جمهوری هم برای مدت‌های مدیدی دانش آموزان دختر و پسر را از هم جدا می‌کرد و مختلط شدن مدارس در دهه‌ی ۶۰ میلادی بیش از آنکه به‌واسطه‌ی پروژه‌ی برابری باشد به‌واسطه‌ی اصول جمعیتی صورت گرفت. در نظر والدین، با ورود کودک به مدرسه دیگر به‌هیچ‌عنوان احتیاجی نبود ایشان خودشان را در امور مدرسه‌ی فرزندشان دخالت دهند. امروزه همه به‌خوبی می‌دانیم این مسئله چه مشکلات عدیده‌ای را برای معلمان ایجاد می‌کند.

اما جریانی یکسان در حوزه‌ی اقتصادی نیز برقرار است. در نظر والدین مدرسه باید مجانی باشد، نه‌تنها خدماتی که ارائه می‌دهد بلکه دانشی که منتقل می‌کند. همین باور نیز سبب می‌شد هرگاه مدارس درخواست کمک از والدین می‌کردند بخشی از ماهیت مقدس خود را از دست می‌دادند. مدرسه‌ی جمهوری فرانسه با جدا کردن دو مقوله‌ی دانش‌آموز و کودک از یکدیگر که آلن تئوری آن را ارائه داده بود به‌جای آنکه مدرسه را از کلیسا دور کند تا حدی آن دو را به هم نزدیک کرد؛ اما چرا؟! کلیسا برای آموزش تنها روح مخاطبان خود را مدنظر قرار می‌داد و به ویژگی‌های فیزیکی و نیز جایگاهی که ایشان در جامعه داشتند اهمیتی نمی‌داد.

مدرسه‌ی جمهوری نیز تنها دانش‌آموز را به رسمیت می‌شناخت و نه توجهی به شخص به‌عنوان یک کودک نشان می‌داد و نه به‌عنوان یک نوجوان.

 

فرمان‌برداری و آزادی: برنامه‌های آموزشی مدرسه‌ی جمهوری بر اصلی بناشده بود که بیشتر به‌نوعی معجزه شباهت داده می‌شد. بر اساس این اصل زمانی که دانش آموزان وارد مدرسه می‌شدند، با فرمان‌برداری از قوانینی یکسان و بی‌طرفانه در اصل می‌توانستند در کنار هم به‌نوعی آزادی برسند.

پاسکال در این مورد می‌نوشت: «دعا کنید و فرمان‌بردار باشید تا ایمان به سراغ شما بیاید.» در آن زمان باور جمعی بر آن بود که احترام به اصول و قوانین سبب آزادی و استقلال می‌شد. مدرسه‌ی جمهوری نیز به دانش آموزان خود این پیغام را می‌داد که ایشان با پیروی از قوانین می‌توانستند به عضوی از جامعه تبدیل‌شده و به‌واسطه‌ی عشق و خرد ملت، شهروندی مستقل باشند. زمانی که جامعه‌پذیری بر اساس ارزش‌های جهانی بناشده باشد می‌تواند هر عضو خود را به سمت هویتی مستقل رهنمود کند؛ بنابراین در مدرسه‌ی جمهوری نه بین فرمان‌برداری و آزادی تضادی وجود دارد و نه بین همگان‌گرایی[5] و فرد‌بنیادی[6]. بوردیو و پاسرون به‌خوبی توانستند در کتاب خود درستی این امر را در مورد نهاد مدرسه به تصویر بکشند.[7] دانش‌آموز خوب خود را بافرهنگ مدرسه وفق می‌دهد و دانش‌آموز خیلی خوب فرهنگ مدرسه و آیین‌های مرتبط با آن را زیر سؤال می‌برد؛ ولی این کار را در چارچوب ارزش‌های خود نهاد مدرسه صورت می‌دهد.

 

تحولات شهروندی

امروزه نهاد مدرسه در فرانسه تحولی دوگانه را از سر می‌گذراند. ازیک‌طرف مفهوم شهروندی به‌طور کامل تغییر کرده است و از طرفی دیگر شیوه‌های سنتی تدریس در حال رنگ باختن هستند. به‌راستی در حوزه‌ی شهروندی چه تغییراتی در حال رخ دادن است؟ در وهله‌ی اول می‌توان به تغییرات ملت اشاره کرد. همه‌ی مردم بدون شک شهروندان یک ملت هستند اما بازنمایی‌های موجود از ملت و به دنبال آن مقوله‌ی شهروندی در دنیای امروز تحولات بسیاری را از سر گذرانده است. برای مثال الگوی ملی فرانسه بر پایه‌ی همبستگی بین فرهنگی ملی، سیاست مستقل ملی و درنهایت اقتصاد مستقل ملی بناشده است.

به‌عبارت‌دیگر مدرسه‌ی جمهوری به دانش آموزان خود آموزش می‌داد که ایشان عضوی از یک جامعه‌ی واحد بوده که به‌واسطه‌ی فرهنگ، اقتصاد و سیاستی مشترک باهم در رابطه بودند. اقتصادی که ازیک‌طرف دولت ملی و از طرفی دیگر طبقه‌ی بورژوا گرداننده‌ی آن بود. نمادهای بسیاری برای به تصویر کشیدن این اتحاد ملی وجود داشت، اتحادی که اما از سی سال پیش تاکنون رو به اضمحلال گذارده است.

فرانسه دیگر کشوری استعمارگر نیست. فرهنگ‌های بسیاری وارد این کشور می‌شوند. حال یا به‌واسطه‌ی مهاجرت و یا رسانه‌ها. از طرفی هر شهرستان و روستا فرهنگ مختص به خود را دارد. در چنین شرایطی مسئله‌ی فرهنگی واحد و ملی که همه از آن تبعیت داشته باشند زیر سؤال می‌رود. در مدرسه یک دانش‌آموز ممکن است مسلمان، مسیحی و یا حتی کافر باشد اما باید حتماً انگلیسی را یاد بگیرد چراکه نه‌تنها فرانسه دیگر در مرکز دنیا نیست، بلکه زبان‌اصلی هم به شمار نمی‌رود. تحولات یادشده را می‌توان به‌خوبی در برنامه‌های درسی مشاهده کرد. شهروندان آینده که دانش آموزان فعلی هستند باید زبان‌ها، فرهنگ‌ها و تاریخ‌هایی به‌جز ملیت خود را نیز فرابگیرند.

دانش آموزان جدید باید به‌خوبی از تحولات دنیا خبر داشته باشند. فرهنگ‌ها و سنت‌هایی پای خود را به مدارس فرانسه بازکرده‌اند که دیگر ملی نیستند. از همین لحظه به بعد است که دیگر نمی‌توان آموزش به دانش آموزان را تنها پایه‌ی آموزه‌های ملی بنا کرد. برای مدت‌های طولانی در فرانسه حق شهروندی تنها مترادف بود با حق رأی. امروزه اما این مقوله بسیار پیشرفت کرده و بر گستره‌ی آن افزوده‌شده است چراکه زندگی دموکراتیک نیازمند توسعه‌ی حقوق فرهنگی و اجتماعی است.

یک شهروند برای آنکه بتواند به‌درستی دست به انتخابی سیاسی بزند باید بسیار آگاه باشد. باید بازندگی بین‌المللی آشنا باشد تا حدی از اقتصاد سر دربیاورد، حقوق اجتماعی خود را بشناسد و تا حدی هم با قانون اساسی کشورش آشنا باشد. از طرفی یک شهروند باید مسئولیت‌های خود را درزمینهٔ ی بهداشت به‌خصوص بهداشت جنسی و نیز کمک به تمیز نگه‌داشتن شهر بشناسد. همین مسئله نیز باعث شده تا در مدارس فرانسه توجه بسیار زیادی به آموزش مبانی شهروندی نشان داده شود. از طرفی دانش آموزان باید با خواندن روزنامه‌های روز، حقوق و آداب اجتماعی، فرهنگ‌های دیگر و نیز نهادهای سیاسی آشنا باشد، حال حتی شده در حدی بسیار ابتدایی. البته باید به این امر توجه داشت که الزام کردن یک مدرسه به گنجاندن تمامی اصول یادشده در برنامه‌ی درسی دانش آموزان مشکلاتی را نیز ممکن است به دنبال داشته باشد.

برای یک قرن دانش‌آموز در مدرسه اصول شهروندی را می‌آموختند تا وقتی به بزرگ‌سالی می‌رسیدند می‌توانستند مثل یک شهروند رفتار کنند، بازنمایی[8] موجود اما با رشد حقوق فردی اشخاص زیر سؤال رفته است. برای مثال حقوق زنان، کودکان، اقلیت‌ها و ... منظور این است که ورای حقوق کلی هر شهروند، حقوق جدیدی نیز در جامعه رواج یافته است که ممکن است جنبه‌ای عمومی و یا شخصی داشته باشد.

شهروند در جامعه‌ی امروزی باید در تمام طول زندگی خود فعال و مسئولیت‌پذیر باشد چراکه از حق آزادی وزندگی در جامعه بهره مند می‌شود.

در فرانسه باوجود روح سنت‌گرای حاکم، اهمیت بسیاری به فعال بودن دانش آموزان نشان داده می‌شود. نظام آموزش این کشور توجه دارد تا روح استقلال، نوآوری و فعالیت را در دانش آموزان خود گسترش دهد، این امر به این معناست که دیگر نباید برای شهروند بودن منتظر رسیدن به سن بزرگ‌سالی بود.

درست از همین‌جاست که دیگر شیوه‌های سنتی تربیت و آموزش دانش آموزان پاسخگو نیست چراکه این شیوه‌ها دیگر مناسب تربیت شهروندان امروزی از بدو ورود به مدرسه نمی‌باشد.

پایان بخش دوم

بخش اول

انسان شناسی و فرهنگ

ایمیل مترجم:این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

[1] F. Dubet, Le Déclin de l’institution, Seuil, 2002.

 [2] داوید امیل دورکیم زاده ۱۵ آوریل ۱۸۵۸ - درگذشته ۱۵ نوامبر ۱۹۱۷جامعه‌شناس بزرگ قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم است. به عقیدهٔ بسیاری، دورکیم بنیان‌گذار جامعه‌شناسی به شمار می‌رود. هرچند آگوست کنت به عنوان واضع واژهٔ جامعه‌شناسی (Sociology) شناخته می‌شود، ولی اولین کسی که توانست کرسی استادی جامعه‌شناسی را تأسیس کند، دورکیم بود. وی همچنین مؤسس سال‌نامهٔ جامعه‌شناسی (L'Année Sociologique) در فرانسه است.

[3] عصب شناس اتریشی که پدر علم روانکاوی محسوب می شود

[4] Talcott Parsons , جامعه شناس آمریکایی که توسعه دهنده ی نظریه ی کنش به حساب می آید.

[5] conformisme

[6] subjectivité

[7] P. Bourdieu, J.-C. Passeron, La Reproduction, Minuit, 1993 [1970].

[8] reproduction 


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

منتشرشده در آموزش نوین

رفتار شناسی معلمان ایرانی و چشم انداز فعالیت های صنفی و شکل گیری اتحادیه معلمان   وقتی می گوییم فعالیت صنفی باید در مدرسه متمرکز شود به چه معنا است؟ آیا به معنای این است که سرکلاس درس پلاکارد بلند کنیم ؟ آیا به معنای این است که توی مدرسه اعتصاب و تحصن راه بیاندازیم و درس را تعطیل کنیم؟ آیا به معنای آن است که در دفتر مدرسه نق بزنیم ؟

پاسخ من به این سوال های مفروض منفی است. منظور من این است که اولا فعال صنفی ماهی است و معلمان آب ، فعال صنفی باید میان معلمان باشد و دوم اینکه برای پیوند با بدنه معلم باید دنبال حل و فصل مشکلات معلمان با حداقل هزینه باشد. اگر فعالان صنفی نتوانند برای هزینه چای و قند معلم راهکاری ارائه دهند چگونه می توانند حداقل حقوق معلمان را سه برابر کنند؟


شاید بهتر است اول تعریفی از فلسفه و چرایی فعالیت صنفی ارائه دهیم

معلم در رابطه با مسایل شغلی خود با مشکلاتی مواجه می شود که به تنهایی قادر به حل آنها نیست. منطقا او برای افزایش توان خود در حل مشکلات و ایمنی و آسودگی فکری ، عضو اتحادیه ، انجمن یا کانون صنفی معلمان می شود تا هر موقع با مشکلی روبرو شد به کمک اتحادیه یا انجمن یا کانون آن مشکل را حل کند. اگر بخواهم تشبیه ساده ای انجام دهم ،عضویت در اتحادیه نوعی بیمه است. معلم به اتحادیه حق عضویت ماهانه یا سالانه می دهد. در جلسات شرکت می کند و در مقابل، اتحادیه در زمان مشکل به کمک او می شتابد.


مشکلات معلمان چگونه مشکلاتی هستند 

تنظیم و تمدید قرارداد کار ، خرید بیمه ارزان و موثر ، استفاده از مرخصی زایمان، حمایت از معلم در دعواهای حقوقی مربوط به شغل معلمی ، عضویت در صندوق بازنشستگی مطمئن و پرسود ، حمایت اتحادیه از امنیت شغلی معلم ، تعیین ساعت کار و استراحت، تعیین میزان حقوق و دستمزد ، حق برخورداری از تعطیلات ، پشتیبانی از عضو در هنگام اختلاف با مدیر و کارفرما ، افزایش حقوق کارکنان ، کمک به معلم در صورتی که در محل کار مورد تبعیض قرار گیرد و... اتحادیه در سیستم آموزش و پرورش غیر دولتی یک نیاز است. اما هر چه سیستم آموزش و پرورش دولتی تر باشد نقش اتحادیه صنفی کمرنگ تر می شود.
در ایران 90 درصد تصمیماتی که اتحادیه بالقوه می تواند در آنها دخالت کند از ساعت کار تا تعطیلات تا حقوق و مزایا و بیمه و بازنشستگی و مرخصی زایمان و افزایش حقوق را دولت راسا به صورت فیکس انجام می دهد.

در کشورهای سوسیالیستی هم چنین است. امنیت شغلی معلمان ایران با استخدام 30 ساله بی نظیر است. سن بازنشستگی معلمان ایرانی حدود 50 سال است . زنان از 9 ماه مرخصی زایمان برخوردارند.

در واقع ، دولت هم نقش کارفرما و هم نقش حامی معلمان را بازی می کند. حقوق و مزایای معلمان اگر در بازار رقابتی تعیین شود، به نصف تنزل می یابد .

 

عده ای از فعالان صنفی دولت را فقط در نقش کارفرما می بینند و عمدا نقش حمایتی دولت را نادیده می گیرند تا مفروضات ایدئولوژیک آنها در باب مبارزه طبقاتی درست از آب در آید.


 عده معدودی از معلمان به دلیل داشتن بینش سیاسی و اجتماعی به طور کلی از سیستم اداره کشور و هم چنین آموزش و پرورش ناراضی هستند و دنبال تغییرات عمده ای در سیستم اداره کشور و آموزش و پرورش هستند. تعداد اینها در میان همکاران به یک درصد هم نمی رسد. آنچه عده ای را به اشتباه می اندازد این است که در مدارس به خصوص دبیرستان های پسرانه تعداد زیادی از معلمان زنگ تفریح نِق می زنند اما پشت این نق زدن ها  نه بینشی وجود دارد و نه منجر به عمل می شود.

معلمان نق زن به موقع وفاداری خود را به مدیر و معاون و مسئول مقطع و...به بدترین شکل ابراز می کنند. الان 90 درصد مردم در تاکسی و مهمانی از گرانی و تورم و سختی معیشت شکوه می کنند، اما منتج به یک کنش ساده هم نمی شود.
بر اساس مشاهدات و بررسی های شخصی ، می گویم که در دبستان ها اصولا جو انتقاد بسیار ضعیف است و هرکس سرش به کار خودش گرم است و همبستگی صنفی بین کادر مدرسه دیده نمی شود.

در مدارس دوره اول متوسطه وضع کمی بهتر از دبستان است. ابراز نارضایتی بیشتر در دبیرستان های مناطق حاشیه ای شهرهای بزرگ متمرکز است. اصولا نق زدن و گاهی فحش دادن، موسیقی متن زندگی معلمان و کارمندان و اغلب اقشار مردم است . اما در عین حال ، هر کدام سر در گریبان خود دارند و دنبال منافع خود هستند.

در کار صنفی اصل منفعت است و عقیده و آرمان جایگاهی ندارد. اگر می خواهیم کار صنفی کنیم باید با همین معلمان منفعت طلب ، کم سواد ، ترسو و محافظه کار « اتحادیه معلمان » را تشکیل دهیم و البته گام به گام آنها را ارتقا دهیم.
اهمیت اتحادیه صنفی به عدد اعضا است و عضو تشکل تعریف روشن تشکیلاتی دارد. هرکس با یک فعال صنفی سلام و علیک کرد عضو تشکل محسوب نمی شود. اینکه مثلا در شهری مثل تهران که 70-80 هزار معلم دارد ، 50 تا 100 نفر معلم گاهی دور هم جمع شوند اتفاق خوبی است اما اینها را فقط می توان افراد پیشتاز و مشتاق تاسیس اتحادیه معلمان دانست.

برای اینکه تبدیل به اتحادیه شوند و یا ادعای نمایندگی بکنندباید عدد اعضا بالا برود و برای اینکه عدد بالا برود فعالیت اتحادیه ، مدرسه باشد آن هم نه در تقابل با مدیر و رئیس و وزیر بلکه برای مشارکت و حل مشکلات.

حضور در تجمعات حتی اگر تعداد زیاد باشد که نیست ، دلیلی بر عضویت افراد و حتی هواداری از تشکل ها نیست. این اجتماعات تصادفی بعد از پراکنده شدن افراد بی معنا می شوند.


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

آتش زدن روزنامه توسط معلمان  چندی قبل و پس از انتشار کاریکاتور روزنامه همشهری ( این جا ) ، تعدادی از معلمان کرجی در حیاط مدرسه ، اقدام به آتش کشیدن روزنامه همشهری نموده و آن را در شبکه های مجازی منتشر نمودند ( 1 ).

به تازگی در ستون " حرف مردم " روزنامه خراسان انتقادی از یک شهروند در مورد ساعات کار معلمان ( تعطیلات ) منتشر گردید . ( 2 )

متاسفانه به روال سابق ، برخی از معلمان از آتش زدن این روزنامه عکس گرفته و آن را در شبکه های مجازی و به صورت وسیع منتشر نموده اند .

 

از نظر ما ، این گونه  اقدامات بیش از هر چیز نشات گرفته از دو عامل است :

1- غلبه فرهنگ شفاهی بر فرهنگ نوشتاری و پژوهش که در این حالت ترجیح داده می شود کوتاه ترین راه برای پاسخ انتخاب شود .

2- راه یافتن فرهنگ خشونت " فراگیر و نهادینه شده " در جامعه به درون محیط تعلیم و تربیت و مدرسه که با ذات و فلسفه آموزش تضاد ماهوی دارد .

 

به باور ما ، ابزار و جنس کار یک " معلم " گفت و گو و انتقاد است و توسل به این گونه اقدامات سخیف و دون پایه ، شان و منزلت معلمان را بیش از پیش در نزد افکار عمومی و اصحاب اندیشه خدشه دار کرده و معلمان را گروهی " انتقاد ناپذیر و غیرمنطقی " در جامعه می نمایاند .

« گروه سخن معلم » از همه فرهنگیان و معلمان انتظار دارد در قالب گفت و گو و " نهضت قلم " پی گیر مطالبات و اعتراضات خویش باشند .

پایان پیام /

( 1 )

آتش زدن روزنامه توسط معلمان به بهانه توهین به معلمان

آتش زدن روزنامه توسط معلمان به بهانه توهین به معلمان


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

منتشرشده در گفت و شنود

طنز معلمی و بازی های وزارت آموزش و پرورش  این روزها در عرصه ی آموزشی کشور شاهد احیاء بازی های جذاب دوران کودکی هستیم . بازی هایی که به نوعی حال و هوای آن دوران را برای ما زنده می کند!  البته آموزش و پرورش هر از گاهی سنت شکنی کرده ، دست به ابتکار زده و بازی من درآوردی جدیدی هم به جامعه آموزشی کشور عرضه می کند که به نوبه ی خود جای تقدیر و تشکر دارد !

در هر صورت خدا رو شکر که بدین وسیله هم می توان قدرت یادگیری را در دانش آموزان افزایش داد و هم از تکراری و یکنواخت شدن جریان آموزش جلوگیری کرد .

برای روشن شدن هر چه بهتر موضوع ، کم و کیف بعضی از این بازیها را با هم مورد بررسی قرار می دهیم :


1- نام بازی : کی بود کی بود من نبودم !
ابزار لازم : نظام آموزشی قدیم، نظام آموزشی توصیفی ، نظام آموزشی ترمی واحدی ، نظام آموزشی سالی واحدی ، نظام آموزشی 6-3-3 ، دانش آموز و معلم به مقدار لازم
شرح بازی : در این بازی هرچند سال یک بار نظام آموزشی زیر و رو می شود . معلمان در این بازی نقش فقط عضو ناظر و دانش آموزان نقش موش آزمایشگاهی را بازی می کنند . دست آخر تمام مشکلات و تقصیرات به نفرات قبلی و بعدی حواله می شود و همه با هم با افتخار سرود کی بود کی بود من نبودم سر می دهند !


2- نام بازی : بازی قایم موشک :
ابزار لازم : چشم بند به تعداد مورد نیاز ، معلم به مقدار لازم ، مقام و مسئول آموزشی به تعداد نیاز
شرح بازی : در این بازی بر چشم های نازنین معلمین چشم بند زده می شود تا واقعیت های دردناک آموزشی همچنان در هاله ای از ابهام و به عنوان امری مکتوم باقی بماند و سردمداران آموزشی ، یواشکی و قائمکی و از نظرها پنهان ، هر بلایی که دلشان می خواهد بر سر آموزش این مملکت می آورند .


3- نام بازی : نون بیار کباب ببر
ابزار لازم : تعداد زیادی مقام و مسئول آموزشی ، نماینده ی مجلس به میزان لازم ، فرماندار ، بخشدار ، افراد ثروتمند و با نفوذ محلی به میزان لازم ، هیکل قوی برای آویزان شدن
شرح بازی : در این بازی ، بده بستان ها و تبانی های مختلفی بین ادارات آموزش و پرورش و نمایندگان مجلس ، فرمانداران ، افراد ثروتمند و با نفوذ محلی و در راستای انتخابات و انتصابات صورت می گیرد . تعدادی از افراد کاملا وابسته و آویزان به نمایندگان مجلس و مقامات سیاسی در واحدهایی از ادارات آموزش و پرورش مستقر می شوند و مامور خدمت رسانی به مراکز قدرت هم می شوند . در این میان معلمان همچنان نقش عضو ناظر را بازی می کنند و از داشتن حق رای محرومند . تو این وسط هم گور بابای آموزش !

طبق اخیار واصله قرار است برای ارتقاء این بازی در قسمتی از ادارات ، میله های بارفیکس مخصوصی نصب شود تا افراد مستعد بتوانند عمل سخت آویزان شدن را تمرین نمایند !


4- نام بازی : خرس وسط
ابزار مورد نیاز : تعداد زیادی معلم ، مدیر و معاون ، خروار خروار آئین نامه و بخشنامه ، دوره های ضمن خدمت ، ارزشیابی سالانه ، طرح درس سالانه ، روزانه ، درصد قبولی و فرم یک آموز به میزان لازم
شرح بازی : در این بازی ، معلمین ، مدیران و معاونین به صورت عملی و حرفه ای و از طریق بخشنامه ها و آئین نامه های رگباری ، ساعات ضمن خدمت ، ارزشیابی سالانه و درصد قبولی و ... مچل شده و سر کار گذاشته می شوند . بر این اساس خواسته ها و نیازهای اصلی آموزشی مورد سوال قرار نمی گیرند و در نتیجه انواع و اقسام طرح های آبکی - آموزشی پدیدار می شوند!

طبق اخبار واصله قرار است برای ارتقاء این بازی ، در آینده ی بسیار نزدیک بخشنامه هایی در رابطه با چگونگی قرار دادن انگشت سبابه بر روی زنگ و چگونگی باز کردن در هنگام ورود به کلاس نیز صادر شود !


5- نام بازی( جدید ) : الزامات ساماندهی
ابزار لازم : معلم حداقلی و دانش آموز حداکثری، کلاس 40 نفره به میزان لازم
شرح بازی : در این بازی به معلمین درس ایثار ، جان فشانی و از خودگذشتگی داده می شود . در طول بازی دائما از مصائب دوران بحران افزایش جمعیت و مدارس سه شیفت به نیکی یاد می شود ! معلمان در حین بازی آمادگی لازم را برای مواجهه با کلاس های 40 نفره پیدا می کنند . در این بازی ، مکررا این نکته به معلمان گوشزد می شود که آموزش و پرورش از ازل تا ابد درگیر بحران های ساختگی بوده و معلمان باید در این زمینه همکاری لازم و اجباری با آموزش و پرورش داشته باشند .

طبق اخبار واصله ، قرار است برای ارتقاء این بازی و برای اینکه امر آموزش دچار آسیب نشود ، نحوه ی دستشویی رفتن معلمان نیز ساماندهی شود !


6- نام بازی ( جدیدترین ) : کسر مقرری ماه اول و هفتم
ابزار لازم : تعداد زیادی معلم بی خیال ، افزایش کذائی حقوق در ماه اول و بعد از رتبه بندی ، کارت هدیه 100 هزار تومانی
شرح بازی : در این بازی که جدیدترین ، مسخره ترین و مضحک ترین بازی در آموزش و پرورش به حساب می آید ، بعد از افزایش کذائی حقوق در ماه اول و اجرای مصوبه مثلا رتبه بندی ، مبلغ افزایش یافته با سرعتی برابر با سرعت نور و در قالب مقرری ماه اول از حقوق معلم کسر می شود .

از عجایب این بازی این است که مبلغ دریافتی حقوق در ماه اول افزایش ، حتی کمتر از ماه قبل می شود .

طبق اخبار واصله ، قرار است برای ارتقاء این بازی و برای اغواء معلمین ، یک سوم از مبلغ کسر شده ، تحت عنوان ننگین تسهیلات رفاهی و در قالب کارت هدیه ، به معلمان بازگشت داده شود !

 


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

تهران - ایرنا - مدیر سایت سخن معلم : عده ای کارکرد این انجمن را صرفا در گرفتن پول و ابزاری در دست مدیر مدرسه برای شکل قانونی دادن به اخذ وجه در مدارس دولتی می دانند.

منتشرشده در گفت و شنود

رئیس مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش گفت : نگرش معلمان نسبت به کاربرد شبکه های اجتماعی مجازی ، مبتنی بر فرصت محور بودن است .

 

گروه اخبار / « گروه سخن معلم » به منظور ایجاد  و تثبیت فرهنگ گفت و گو و تفکر نقادی ، آمادگی خود را برای انعکاس پاسخ فعالان و مسئولان کانون های صنفی معلمان اعلام می کند .

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور