جناب آقای علی پورسلیمان و دوستان پر تلاش در سخن معلم
خسته نباشید
در این راهی که انتخاب کرده اید ، تردید به خود راه ندهید .
پیشنهاد من این است ، آزادی را به ملاقات معنویت ببرید و هر دو را با " شادی " هم نشین کنید ؛ باشد که توان های وجودی تان امکان بروز یابد .
2- چرا معلمانی که از « نقش معلمی » خود فراتر رفته و « کنش گری اجتماعی » را نیز انتخاب می کنند در خطر محرومیت از نقش معلمی قرار می گیرند ؟
تحمیل هزینه های سنگین ، بسیاری از معلمان را وا می دارد که در امور اجتماعی ، بی اعتنایی را پیشه کنند و حتی این بی اعتنایی را " درونی " سازند .
درونی کردن این بی اعتنایی به مسائل خود و جامعه دور شدن از انسانیت والاست !
آیا " شرم ساری " از خویش ، هزینه سنگین تری برای این افراد نیست ؟
سال روز « تاسیس سایت سخن معلم » را تبریک گفته ، موفقیت تان را آرزومندم .
علیرضا هاشمی سنجانی
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
نظرات بینندگان
.و غایبان این معرکه در بندند....
در بند خودخواهی ....
ترس و ....
به امید آزادی همکاران....
اميد است :
1. هرچه زودتر سوء تفاهم پيش آمده در مورد جناب آقاي هاشمي برطرف شده و اين استاد بزرگوار و فرهيخته در کنار خانواده ، همکاران ، دانش آموزان و... حضور داشته باشند .
2. در سايه آرامش متکي به کار کارشناسي نهاد هاي مدني و تعامل ايجاد شده بين معلمان و مسئولين با واسطه نهاد هاي مدني ، آموزش و پرورش جمهوري اسلامي ايران توانايي بيشتر از پيش را جهت نقش آفريني موثر و پويا به منظور دستيابي جامعه به اهداف " سند چشم انداز " را فراهم نمايد .
3. براي تسريع راه پيش رو تا سال 1404 بايد حداکثر بهره وري
از همه ظرفيت هاي جامعه فراهم شود . لذا اميد است :
در سال دولت و ملت ، همدلي و همزباني هرچه زودتر سوء تفاهم پيش آمده در مورد جناب آقاي هاشمي برطرف شده و اين استاد بزرگوار و فرهيخته در کنار خانواده ، همکاران ، دانش آموزان و... حضور داشته باشند .
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
به امید روزی که شاهد آبادانی حاصل از حضور همکاران در بند باشیم
درود خدا و پیامبر و معلمان بر جناب آقای علی پورسلیمان
با شناختی که از پیرامون شغلی خود دارم کسی رو نیافتم به اندازه جناب علی پورسلیمان صدای هل من ناصر ینصرنی معلم را به شیوه ای مؤدبانه و قانونی به گوش های شنوا و حتی ناشنوا برساند! اگر معلمان آن چنان که بر در ستادهای تبلیغاتی نامزدهای مجلس شورای اسلامی و رئیس جمهور و... می کوبند و رژه می روند ، سینه چاک خبر و خبرگزاری این چالاک ترین عنصر دموکراسی می شدند وضع به این منوال نبود.
بارها شاهد خوار و زاری ملتمسانه معلمان بر گرد نماینده ها بوده ایم که آخرشم چیزی از توش درنیامده است!
پس ای معلم بیا و دیگر در خانه ملت را نزن!
برو در خانه پدر فقرا اصحاب خبر و فریاد را بزن!