صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

آموزش و پرورش و حقوق معلمان آمریکایی

در 2005 به دیدار از دبیرستانی از محله های جنوبی شیکاگو رفتم که بیشترین دانش آموزان آن سیاهپوست بودند. کارکنان من با دبیران آنجا دیدار کرده و از آنها خواسته بودند که همایشی را با شاگردان در تالار دبیرستان ترتیب دهند. نمایندگان هر کلاس هفته ها وقت صرف کرده نتیجه گرفته بودند همشاگردی هاشان دوست دارند چه مسایلی از من به صورت یک رشته سوال پرسیده شود. 
وقتی دور هم نشستیم آنها از خشونت در محلات گفتند، از کمبود کامپیوتر در کلاس هاشان صحبت کردند. اما گلایه اصلی شان این بود:" چون در ناحیه کمبود معلم است، معلم ها نیم روزه به این مدرسه می آیند و مدرسه ساعت 1:30 تعطیل می شود و چون وقت کافی نیست آزمایشگاه علوم و ساعت های زبان خارجه حذف شده اند. "
همه از من پرسیدند که چرا باید مدرسه ما نصفه و نیمه باشد؟

شاید کسی دوست ندارد که ما اصلا به کالج برویم! آنها مدرسه های بیشتر می خواهند.
ما دیگر عادت کرده ایم که بچه های سیاهپوست و لاتین تبار از چنان آموزشی برخوردار نشوند که بتوانند در میدان اقتصادی کهنه رقابت کنند، چه رسد به رقابت در عصر اطلاعات. اما مشکل آموزشی ما به محله های کم درآمد محدود نمی شود. میزان ترک تحصیل در دبیرستان های آمریکا از هر کشور دیگر در جهان صنعتی بیشتر است. وقتی در سال های بالاتر می روند، دبیرستانی های آمریکا در درس های ریاضیات و علوم نمره های بسیار پایین تری از همتایانشان در کشورهای خارجی می گیرند. نیمی از نوجوانان ما حساب ساده برخه و کسر را نمی توانند درک کنند. نیمی از بچه های 9 ساله ما عمل های ضرب و بخش را نمی دانند. و اگرچه امروزه بیش از هر زمان دیگری داوطلب کنکور ورود به کالج داریم، فقط 22 درصد آنها دانشی در حد کالج برای انگلیسی و ریاضیات و علوم دارند.
هیچ باور ندارم که وظیفه تغییر این آمار فقط و فقط به عهده دولت است، پدران و مادران هم وظیفه دارند که شوق علم آموزی و کوشش بسیار را در وجود فرزندانشان بریزند. اما پدران و مادران از دولت توقع دارند که دولت هم در امر آموزش و پرورش از نقش پدری و نقش مادری خود غافل نباشد و مدارس دولتی کار را با معلمان خوب در اختیار شهروندانش بگذارد.
متاسفانه، به جای نوسازی و اصلاحات متهورانه در مدارس، اصلاحات از آن نوع که شاگرد سیاهپوست مدرسه شیکاگو را چنان قابلیت دهد که بتواند برای گرفتن شغلی در گوگل با دیگران رقابت کند، نزدیک به دو دهه است که دولت ها رنگی به در و دیوار زده اند و از لک و لک کردن بچه ها در مدارس اظهار رضایت کرده اند.

این بی اعتنایی ها بخشی به دلیل جنگی است ایدئولوژیک که به دلیل کهنگی زمان نبردشان سپری شده، ولی هنوز میان دو حزب جریان دارد. بسیاری از محافظه کاران در مدارس دولتی را دیوان سالاری های ناخوشایند و اتحادیه های معلمان باعث شده اند؛ و تنها راه این است که انحصار دولت بر آموزش و پرورش را از میان برداشت و کالابرگ یارانه توزیع کرد. در همین زمان آنها که در جناح چپ قرار دارند از وضع موجوع دفاع ناپذیر دفاع می کنند و عقیده دارند که صرف پول بیشتر به بهبود نتیجه آموزش کمک خواهد کرد.
این دو تصور هر دو نادرست اند. البته پول در آموزش اهمیت دارد، که اگر جز این بود خانواده ها برای سکونت در مناطق با مدارس خوب سر و دست نمی شکستند و اجاره های گزاف نمی دادند. پول می تواند به جای کتاب های تاریخ مصرف گذشته، کتاب های به روز در اختیار دانش آموزان بگذارد، کلاس های جدید بسازد که ازدحام شاگرد در کلاس کمتر شود و معلمان بیشتر و باسوادتر استخدام کند. انکار نمی توان کرد که مشکل بیشتر مدارس امروز به بودجه آنها بستگی دارد.
در نتیجه ما باید بفهمیم به چه اصلاحاتی باید دست بزنیم که از رهگذر آن بیشترین سود به شاگردان برسد، باید بودجه کافی گذاشت و باید طراحی برنامه ای آموزشی که فراگیر و منسجم و جذاب باشد که بر ریاضیات، علوم و ادبیات و ساعت های طولانی تر و روزهایی بیشتر در هفته تاکید داشته باشد تا فهم و فراگیری درس ها برای شاگردان امکان پذیر شود؛ باید هر کودک از آموزش پیش دبستانی برخوردار باشد، تا در نخستین روز درس دبستانی از دیگران عقب نباشد. برنامه هایی برای ارزیابی که بر اساس آن بتوان چگونگی فراگیری هر شاگرد را بررسی کرد؛ و استخدام معلمان با کفایت، و آموزش مواد درسی به آنها برای انتقال به شاگردان.
در نکته آخر، یعنی استخدام معلمان با کفایت، باید دقت بسیار کرد.

بررسی های اخیر نشان داده اند که مهمترین عاملی که در موفقیت شاگردان تاثیر دارد نه رنگ پوست آنهاست و نه این که از چه نژاد و کشوری اند، مهم ترین عامل یادگیری، معلم خوب است.

متاسفانه امروزه در بسیاری از مدارس ما معلمان بی تجربه مشغول کارند، و برای تدریس موادی که درس می دهند آموزش لازم را نگرفته اند، و گاه این نوع معلمان تمامی کادر آموزش مدرسه ای را تشکیل می دهند و باید گفت که این وضع روز به روز بدتر می شود: هر ساله اداره های آموزش هزاران معلم کارآزموده را بازنشسته می کنند و معلمان جدید و بی تجره را به مدارس می فرستند.
من نمی خواهم بگویم که برای معلمی شوقی و دل بستگی ای وجود ندارد؛ بسیار می بینم جوانانی را که از کالج های معتبر فارغ التحصیل شده اند و تا پیدا کردن کاری مناسب دو سال قرارداد بسته اند که رشته خود را در دبیرستان ها تدریس کنند و اغلب هم به دبیرستان های پایین شهر رفته اند. این گونه جوانانی را که دیده ام همه از تدریس لذت برده آن را شغلی با پاداش نیک توصیف کرده اند. شاگردان شان از خلاقیت و شوق بسیار آنان سود می برند؛ اما در پایان دو سال یا شغلی دیگر یافته اند و یا به دبیرستان های بالا شهری منتقل شده اند- که این نتیجه دستمزد پایین است؛ این نتیجه نبود پشتیبانی از دیوان سالاری آموزش است؛ این، القاء احساس کناره گیری و تنهایی است.
اگر ما برای ساختن سامانه مدرسه قرن بیست و یکم جدی هستیم، باید که شغل معلمی را جدی بگیریم.

برای این کار باید پیچ و خم اداری یا فرایند صدور گواهی نامه ها را تغییر بدهیم؛ باید به دانشجویی که مثلا، شیمی می خواند و می خواهد دبیری کند تا برای اتمام رشته اش پولی تهیه کند، اجازه این کار را بدهیم؛ باید این گونه تازه استخدام شده ها را در کنار معلمان قدیمی تر بگذریم تا احساس تنهایی از میان برود؛ و باید به معلمان آزموده فرصت بدهیم که با قدرت بیشتری کلاسشان را اداره کنند.
این به معنای آن است که به معلمان دستمزدی بدهیم که واقعا شایستگی دریافتش را دارند. هیچ دلیلی ندارد که معلمی تجربه اندوخته و توانا دستمزد سالیانه اش به یکصد هزار دلار نرسد. معلمان با تجربه و توانای رشته های حیاتی آموزش مانند علوم و ریاضیات که در شادترین سالهای جوانی اند و آماده اند تا در دور افتاده ترین مدارس درس بدهند، دستمزد سالیانه شان باید حتی از یکصد هزار دلار هم بیشتر باشد.
فقط یک شرط وجود دارد، در ازاء دستمزد خود، معلمان باید مسوولیت چگونگی تدریس شان را بپذیرند و ادرات آموزش نواحی هم باید برای اخراج معلمان بی کفایت اختیارات بیشتری داشته باشند.
تا این زمان اتحادیه معلمان تفکر دستمزد بر اساس شایستگی را نپذیرفته است و استدلال شان این است که این کار ممکن است تعیین میزان دستمزد به حب و بغض مدیران مدارس ارتباط بدهد. اتحادیه معلمان همچنین استدلال می کنند که بیشترینه اداره های آموزش نواحی، تست ممکن است وابستگی بسیار به عواملی خارج از کنترل معلم داشته باشد، مثلا به شاگردان فقیر یا نیازمند در کلاس های درس شان- و من با این استدلال موافقم.
اما این ها مسایل غیرقابل حلی نیستند. همکاری اتحادیه معلمان، با ادارات آموزش ایالتی و محلی می تواند به ابداع شیوه ای بینجامد که بر اساس آن بتوان چگونگی آموزش معلمان را سنجید، شیوه ای که اطلاعات برگرفته از تست را با شواهد در هم بیامیزد (بیشتر معلمان با دقت بسیار می توانند به شما بگویند که در مدرسه شان کدام معلم خوب است و کدام معلم بد). و از این طریق معلمان بی کفایت را به شاگردانی که شیفته یاد گرفتن اند تحمیل نمی کنیم.


در واقع، اگر ما عزم آن را داریم که برای تحول مدارس مان سرمایه لازم را هزینه کنیم، قبلا باید خود را بیازماییم و از خود بپرسیم که آیا باور داریم که:

هر بچه ای می تواند بیاموزد؟

اخیرا فرصتی دست داد و من از دبستانی در شیکاگو دیدار کردم. این دبستان تا چندی پیش از هر لحاظ نسبت به دبستان های دیگر در پله آخر نردبان، یا پایین ترین رتبه، قرار داشت و اکنون می کوشید که وضع را دیگرگون کند. به هنگام صحبت با یکی از معلمان جوان، آن خانم، به اصطلاح "این بچه ها" اشاره کرد، اصطلاحی که مانند عوارض یک بیماری مهلک از آن نام برده می شود و جامعه هر مشکل لاعلاجی دارد به گردن "این بچه ها" می اندازد. "این بچه ها" چیز یاد بگیر نیستند، "این بچه ها"درس خوان نمی شوند، "این بچه ها با خصلت خشونت بزرگ شده اند"، "این بچه ها خیلی عقب مانده هستند".
"وقتی این اصطلاح رو می شنوم، دیوانه می شم،" خانم معلم جوان گفت، "به اینها نباید گفت این بچه ها، باید گفت، بچه های ما."
اگر ما همه بچه های دیگران را بچه های خودمان بدانیم عملکرد اقتصاد آمریکا در آینده بهتر خواهد شد.

باراک اوباما/ جسارت امید
ترجمه ابوالحسن تهامی
انتشارات نگاه


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش  و پررورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .https://telegram.me/sokhanmoallem

منتشرشده در دیدگاه

گروه اخبار / حسن قشقاوی معاون کنسولی، امور مجلس و ایرانیان جمعه شب از آزاد شدن معلمان بازداشتی کشورمان در امارات خبر داد

جایگاه نخبگان در نگاه مسئولان عالی نظام و شناسایی و پرورش استعدادهای برتر در دوران دبستان و متوسطه  گروه اخبار /

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز چهارشنبه در دیدار جمعی از دانشجویان و استعدادهای برتر علمی کشور، توصیه ها و هشدارهای مهمی به نخبگان و مسئولان بیان کردند و با تأکید بر لزوم جدی گرفته شدن بنیاد نخبگان به عنوان یک بنیاد ملی و راهبردی و همچنین ایجاد زمینه برای نقش آفرینی عملی استعدادهای جوان در جامعه، شرکت های دانش بنیان را یکی از پایه های اصلی اقتصاد مقاومتی دانستند و گفتند: آینده کشور به برکت اهداف، شعارها و حرکت انقلابی جامعه و حضور انبوه نخبگان جوان و حرکت عظیم و پرشتاب علمی و فناوری که آغاز شده است، آینده ای روشن و همراه با پیشرفت و اقتدار و نفوذ روزافزون معنوی در منطقه و جهان خواهد بود و کسانی که در این شرایط به دنبال دلسرد کردن نسل جوان از حال و آینده هستند، مرتکب خیانت به کشور و ناموس ملی می شوند.
رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای سخنان خود دیدار با جوانان ایران نخبه و مصمم و پرنشاط را امیدآفرین خواندند و با اشاره به ضریب هوشی بالای جوانان نسبت به متوسط جهانی افزودند: از آنجا که جمهوری اسلامی ایران قدرت خود را درون زا می داند، جوان های هوشمند، متعهد و با استعداد، از بزرگترین فرصت و ثروت این کشور محسوب می شوند.
حضرت آیت الله خامنه ای بعد از این مقدمه، چند سفارش پدرانه به جوانان نخبه داشتند. « نخبگی را یک نعمت الهی دانستن و به جا آوردن شکر این نعمت » اولین توصیه رهبر انقلاب به جوانان برتر علمی بود که گفتند: این نخبگی را از برکت انقلاب اسلامی نیز بدانید زیرا انقلاب به جوانان ایران شخصیت، هویت و جرأت داد تا نیرو و استعداد درونی خود را بکار اندازند.
حضرت آیت الله خامنه ای، کسب جایگاه برجسته علمی در میان دویست کشور جهان را یکی از ثمرات انقلاب اسلامی خواندند و افزودند: ایران اکنون در حالی به رتبه بالای علمی رسیده است که در طول بیش از سه دهه گذشته، با جنگ تحمیلی، فشارهای سیاسی و تحریم های اقتصادی مواجه بوده است.
ایشان خطاب به جوانان نخبه خاطرنشان کردند: این جایگاه برتر علمی که به دست آورده اید به برکت امنیت کشور نیز بوده است، بنابراین باید قدردان تأمین کنندگان امنیت همچون شهید سردار همدانی باشید.
رهبر انقلاب اسلامی تشییع باشکوه شهید همدانی به ویژه در شهر همدان را نشانه قدردانی ملت از تأمین کنندگان امنیت دانستند و گفتند: اگر امنیت نباشد، تحقیق و پژوهش و دانشگاه و پیشرفت علمی نیز نخواهد بود.
« ترجیح دادن روحیه جهادی بر روحیه تافته ی جدا بافته بودن » دومین سفارش پدرانه حضرت آیت الله خامنه ای به جوانان نخبه بود.
ایشان یکی از آفت های افراد صاحب امتیاز را «احساس تافته ی جدا بافته بودن» دانستند و خاطرنشان کردند: این، یک بیماری شخصیتی است که نباید بگذارید در شما رشد کند و تنها راه مقابله با آن نیز تقویت « روحیه جهادی » و انجام دادن کار با همه توان برای خدا و به عنوان یک وظیفه است.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه شرکت در اردوهای جهادی یکی از راههای تقویت «روحیه جهادی» است، افزودند: شرکت در اردوهای جهادی موجب آشنایی با متن مردم و مشکلات و معضلات جامعه می شود.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به تجربه طولانی خود در سال های بعد از پیروزی انقلاب، بی خبر بودن برخی از مسئولان از واقعیات و معضلات جامعه به خصوص در روستاها و شهرهای دور دست و در میان خانواده های فقیر را یکی از مشکلات دانستند و گفتند: اردوهای جهادی بهترین فرصت برای جوانان به منظور آشنایی با واقعیات و همچنین خدمت مستقیم به مردم است.
ایشان با انتقاد از ادامه اردوهای دانشجویی به برخی کشورهای اروپایی، با وجود هشدارهای قبلی، تأکید کردند: این اردوها یکی از غلط ترین کارها است و اردوهای جهادی بسیار بهتر و شرافتمندانه تر از برگزاری چنین اردوهایی است.
رهبر انقلاب اسلامی در سومین توصیه خود، جوانان نخبه را به ماندن در کشور به جای رفتن به کشورهای بیگانه با برخی ذهنیت های رفاهی، سفارش کردند و گفتند: به جای آنکه خود را در هاضمه بی رحم و آزمند جوامع بیگانه، قرار دهید، سازنده هندسه صحیح سلامت کشور و تضمین کننده مغز و سلسله اعصاب و استخوان بندی جامعه خود باشید.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به مشکلات و ضعف های کشور در کنار پیشرفت ها و توانایی ها، خاطرنشان کردند: ماندن در کشور و تلاش برای برطرف کردن ضعف ها و منشأ اثر بودن برای مردم، دارای افتخار و شرف است.
مرعوب نشدن در برابر غرب، توصیه چهارم رهبر انقلاب اسلامی به استعدادهای برتر علمی کشور بود که در این خصوص گفتند: اگرچه غربی ها در مسائل علمی و فناوری پیشرفت های زیادی کرده اند اما نباید مرعوب این موضوع شد زیرا توانایی بالقوه جوان ایرانی بسیار بالاتر است و اگر قرار بر مقایسه باشد باید بیش از سه دهه کنونی ایران با بیش از سه دهه آن کشور ها بعد از استقلال آنها، مقایسه شود.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: نسل جوان کنونی می تواند افتخار دست یابی به پیشرفت ها و مراحل بزرگ علمی را برای خود به ثبت برساند و عزت مندانه پایه های استقلال علمی کشور را مستحکم کند.
ایشان سپس در بیان چند توصیه مدیریتی و کاری به مسئولان و همچنین جوانان نخبه، بر لزوم جدی گرفته شدن بنیاد نخبگان تأکید کردند و افزودند: بنیاد نخبگان یک بنیاد ملی و راهبردی است و نباید وظایف آن به دانشگاه ها سپرده شود.
رهبر انقلاب اسلامی، بنیاد نخبگان را نیز به برنامه ریزی دقیق بمنظور زمینه سازی برای ظهور و بروز عملی توانایی استعدادهای برتر جوان توصیه کردند و گفتند: باید برای جوان نخبه زمینه کار و احساس مفید بودن به وجود آید و به ماندن در کشور تشویق شود.
حضرت آیت الله خامنه ای، تسهیل تکمیل فرآیند تحصیلی نخبگان، افزایش روند تشکیل شرکت های دانش بنیان، و ایجاد هسته های علمی در دانشگاه ها با محوریت اساتید برجسته، متعهد و انقلابی را از جمله اقدامات لازم برای ادامه حرکت علمی نخبگان دانستند و تأکید کردند: نقش اساتید در هسته های علمی دانشگاه ها بسیار مهم است و باید از اساتیدی استفاده شود که معتقد به آبادی و آینده ایران و دلسوز کشور و پای بند به ارزش ها و انقلاب باشند. 
ایشان بنیاد نخبگان را به رصد دائمی خروجی کارها سفارش کردند و با اشاره به موضوع اقتصاد مقاومتی، افزودند: یکی از راه های تحقق سیاست های اقتصاد مقاومتی که از همان ابتدای اعلام مورد استقبال صاحب نظران قرار گرفت، حمایت از شرکت های دانش بنیان و طراحی لازم در این خصوص است.
رهبر انقلاب اسلامی در مورد اقتصاد مقاومتی نکته ای را به صورت گذرا اشاره کردند و گفتند: درخصوص نحوه اجرا و پیشرفت سیاست های اقتصاد مقاومتی، اکنون زمینه بحث نیست اما از پیشرفت این سیاست ها خشنود نیستم.
حضرت آیت الله خامنه ای بعد از بیان این نکته، درباره لزوم یک طراحی دقیق به منظور استفاده از ظرفیت شرکت های دانش بنیان برای تحقق سیاست های اقتصاد مقاومتی، افزودند: پیشنهاد می کنم موضوع یکی از نشست های جوانان نخبه به «چگونگی نقش آفرینی نخبگان جوان در اقتصاد مقاومتی» اختصاص یابد تا با استفاده از فکر و دانش جوانان، به یک طراحی داخلی برسیم.

جایگاه نخبگان در نگاه مسئولان عالی نظام و شناسایی و پرورش استعدادهای برتر در دوران دبستان و متوسطه  ایشان همچنین موضوع شناسایی و پرورش استعدادهای برتر در دوران دبستان و متوسطه را بسیار مهم دانستند و با اشاره به طرح « شهاب » در آموزش پرورش افزودند: شخص وزیر آموزش و پرورش باید روند اجرای این طرح را مورد بررسی دقیق قرار دهد و اجازه ندهد که این طرح مورد بی مهری قرار گیرد.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه سخنان خود چند هشدار را بیان کردند: نخستین هشدار ایشان درخصوص عناصر و افرادی بود که با استفاده از روزنامه ها و مجلات و تریبون ها، دائماً در حال دلسرد کردن مردم و جوانان و نفی پیشرفت های علمی و دستاوردهای بزرگ کشور هستند.
رهبر انقلاب اسلامی مسئولان را به مراقبت و هوشیاری در این خصوص فراخواندند و تأکید کردند: پیشرفت های شگرف علمی کشور در زمینه های نانو، سلول های بنیادی و انرژی هسته ای، توهم نیستند بلکه واقعیاتی هستند که همه دنیا از آنها اطلاع و آگاهی دارند، بنابراین دلسرد کردن جوانان و انکار حرکت عظیم و سریع علم و فناوری، خیانت به کشور و ناموس ملی است.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به جریانی که به دنبال شناسایی نخبگان علمی کشور و هدایت آنان به خارج است، مسئولان را به هوشیاری در قبال این موضوع توصیه کردند و گفتند: هشدار دیگر من درخصوص مقابله برخی مسئولان، مدیران و اساتید در دانشگاه ها، با عناصر مؤمن، انقلابی و متعهد است که وزرا باید در این قضیه کاملاً هوشیار باشند و اجازه چنین کاری را ندهند. 
ایشان در بخش پایانی سخنان خود تأکید کردند: جمع بندی سخنان من، « خوش بینی مستدل نسبت به آینده » است.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به احساس مسئولیت انبوه جوانان کشور که بخش زیادی از آنان را نخبگان تشکیل می دهند، و همچنین با اشاره زنده ماندن اهداف، شعارها و حرکت انقلابی در جامعه، گفتند: علت اصلی عصبانیت دشمنان از ملت ایران، همین موضوع است و بر همین اساس می گویند مقابله با ایران تا زمانی که شعارهای انقلابی زنده است، مشکل خواهد بود.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: اکنون شعارها و اهداف انقلابی در جامعه به گونه ای زنده است که حتی برخی افراد غیر معتقد به این شعارها، مجبور به همراهی ظاهری هستند و انقلاب اسلامی به صراط مستقیم خود ادامه می دهد که این، از استثناهای انقلاب های بزرگ دنیا است.
ایشان تاکید کردند: تا هنگامی که حرکت و تفکر انقلابی در کشور وجود دارد، پیشرفت و نفوذ روز افزون ایران و تسلط روحی و معنوی در منطقه و خارج از منطقه، روز بروز بیشتر خواهد شد.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، دکتر ستاری معاون علمی و فناوری رییس جمهور و رئیس بنیاد ملی نخبگان، اولویت امروز را توجه به علم و فناوری دانست و گفت: کشور نیاز به نخبگانی دارد که با اعتماد به نفس و تلاش بیشتر بتوانند موفقیت‌های علمی در حوزه‌های نانو و بایو، را در حوزه‌های دیگر نیز تکرار کنند.
معاون علمی و فناوری رییس جمهور با بیان اینکه نخبگان به کشور مدیون هستند، افزود: نباید با برداشته شدن تحریم ها تنها واردکننده کارخانه و صنایع خارجی باشیم بلکه باید خودمان تکنولوژی تولید کنیم و با تولید دانش، ثروت ملی را افزایش دهیم.
دکتر ستاری با تأکید بر ورود بخش خصوصی به حوزه پژوهش و لزوم سرمایه گذاری بر فکر و ایده نخبگان، خاطرنشان کرد: افزایش جایزه‌های تحصیلی، توجه به پژوهش‌های پایه، اجرای طرح شهاب، حمایت از پژوهش‌سراهای دانش‌آموزی، توسعه دایره نخبگانی و توجه به دیپلماسی فناوری از مهمترین اقدامات معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و بنیاد ملی نخبگان بوده است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری

طنزانه : آموزش و پرورش و تخلیه چاه  این آموزش و پرورشی که ما دیدیم به هر چیزی شبیه است غیر از آموزش و پرورش . ما که هر چقدر تلاش کردیم از زمین این سیستم آموزشی ، محصولی به نام فرهنگ و آموزش و تفکر درو کنیم نتوانستیم.

البته از حق نگذریم ؛ این سیستم، قابلیت های منحصر به فردی هم دارد که حیف است به آنها اشاره نشود . مثلا اینکه ماشاءا... با هر سازی می رقصد . به عرصه ی تاخت و تاز سیاسیون و نمایندگان مجلس هم تبدیل شده . یا اینکه دائما آپدیت و به روز می شود که جدیدترین نسخه ی به روز شده ی آن 6-3-3 است .

در وعده وعید دادن هم استاد است .
اما این روزها این سیستم آموزشی به توانمندی خارق العاده ی دیگری نیز دست یافته که حتما باید در مورد آن سخن به میان آورد و آن اینکه آموزش و پرورش این روزها آن قدر علیل و ذلیل شده که حتی بعضی از متمولین و متنفذین محلی و منطقه ای هم در آمورش دخالت می کنند .

با این روند ، در آینده ای نه چندان دور باید شاهد ورود و دخالت های بی حد و حصر کسبه ، پیشه وران ، اصناف ، تجار ، بازاریان ،کشاورزان ، دامداران ، مرغداران ، زمین داران ، جایگاه داران سوخت ، بازیکنان مختلف تیم های ورزشی ، بازیگران سینما و تلویزیون ، روسای ادارات آب، برق ، گاز ، تلفن ، شهرداران ، اعضای شورا و ... در امور مربوط به ادارات آموزش و پرورش باشیم .


پیشنهاد :

برای اینکه ما نیز که حق آب و گل در این سیستم داریم، از قافله این دخالت ها عقب نمانیم ، چند پیشنهاد به ذهن مان خطور کرد که مطرح می کنیم .
1 – پیشنهاد می گردد که در تصمیم گیری های آموزشی و برای پیشبرد هرچه بهتر اهداف آموزشی ، ازنظرات مشورتی صنف پالان دوزان ، پنبه زن ها ، آفتابه سازان ، چوبداران و تخلیه ی چاه نیز استفاده شود .
2- پیشنهاد می گردد که در ادارات آموزش و پرورش ، کانون مشورتی لویی جرگه ی ایرانی تشکیل شود و از نظرات و افکار ریش سفیدان ، بزرگان ، افراد بانفوذ و ثروتمند محلی و تک تک افرد محل ، در تصمیم گیری های آموزشی استفاده شود .
3- در شورای عالی آموزش و پرورش دستورالعملی از تصویب بگذرد که به موجب آن تمامی راههای مراجعه به آراء و نظرات معلمین مسدود گردد .


نتیجه گیری :

وقتی که سیاست بازی و سیاست زدگی و باند بازی در آموزش و پرورش مد شود ، بزرگی و عظمت از این سیستم رخت بر می بندد و معلم هم حرمت و اقتدار خود را از دست می دهد .


آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .https://telegram.me/sokhanmoallem


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار / اعضای کانون صنفی معلمان نسبت به بازداشت معلمان ایرانی در امارات واکنش نشان دادند.

چهارشنبه, 22 مهر 1394 11:59

نشست با دولت ؛ فرصت یا تهدید

مذاکره و چانه زنی دولت با تشکل های معلمان  تشکل های مدنی ذاتا همان طور که از نام شان پیداست بر خلاف نهادهای دولتی که قدرت خود را وامدار بدنه سیاسی هستند ، قدرت و مشروعیت خود را از بدنه می گیرند تا از حقوق بدنه دفاع بکنند البته این دفاع به معنی تقابل نیست و عموما به شکل چانه زنی با دولت مردان در امور مختلف انجام می گیرد.
پشتوانه نهادهای مدنی در این چانه زنی ها که دولت ها را تشویق به گفت و گو با آنها می کند حمایت بدنه از این تشکل هاست.
اصولا بدون وجود فرصتی برای این چانه زنی ها ، کارکرد نهادهای مدنی از میان می رود و ناامیدی از چنین حالتی عموما نهادها را ناچارا به سوی تقابل با دولت ها سوق می دهد تا شاید از آن رهگذر صدایشان به گوش دولت مردان برسد.
اما با ایجاد کانالی برای ورود نهادها به عرصه های تصمیم سازی ، دولت مردان می تواند به راحتی این تقابل را به تعاملی سازنده بدل سازد و آن را به فرصتی هم برای دولت برای نزدیک شدن هر چه بیشتر به بدنه و ایجاد رضایت مندی بدنه از دولت و هم برای نهادها تبدیل کند ؛ فرصتی برای بیان خواسته ها ، فرصتی برای پیگیری خواسته های بیان شده و در جامعه امروز ما که از نهادهای مدنی چندان استقبال نمی شود، فرصتی برای به رسمیت شناخته شدن نهادهای مدنی .
از سوی دیگر فرصتی است برای رسیدن به یک نقطه مشترک با دولت از طریق دانستن پتانسیل واقعی تغییرات ممکن .البته تهدید هم می تواند باشد از این منظر که طی این نشست ها نمایندگان نهادها بی آن که به نقطه مشترکی با دولت که از تمام پتانسیل ها بهره برده باشد، رسیده باشند؛ تحت تاثیر این نشست ها به رضایتی رسیده باشند که مطلوب بدنه نیست.
حال که پس از سال ها دوری گزیدن دولت قبلی از پذیرفتن نهادها و برخوردهای قهرآمیز با نهادهای مدنی به ویژه نهادهای معلمی ، دولت محترم تدبیر و امید باب گفت و گو با نهاد معلم ها را گشوده است ، معلم ها باید هوشمندانه با اتخاذ تدابیر درست و منطقی در این گفت و گوها از حداکثر پتانسیل این نشست ها محقق کردن خواسته های بدنه بهره ببرند.
نمایندگان نهادها باید برای جلوگیری از تبدیل شدن چنین فرصتی به تهدید با مطالعه کافی پتانسیل های دولت وارد نشست شوند . آنها باید از محدودیت های بودجه ای و قانونی دولت و همچنین امکانات و اختیارات دولت به دقت آگاهی داشته باشند در غیر این صورت تنها می توانند به بیان یک سویه خواسته هایی بپردازند که جنبه عملیاتی ندارند و عموما هم در برابر چنین نوع درخواست هایی دولت تنها می تواند قول مساعدت دهد بی آنکه در صدد تامین این خواسته باشد .

اما اگر این خواسته ها کارشناسی شده و بر مبنای واقعیت های موجود و قابل اجرا باشند ، هم احترام دولت را به مذاکره کننده به عنوان یک کارشناس و کسی که پای بر زمین حرکت می کند بر می انگیزد و جدی تر پای در نشست های بعدی می گذارد و هم تلاش می کند تن به این خواسته های معقول و کارشناسی شده بدهد.

این که این نشست ها برای نهادهای معلمی فرصت باشد یا تهدید تا حد بسیار زیادی به خود معلم ها بستگی دارد که چگونه پای در این نشست ها بگذارند.

به کارگیری کمیته های مختلفی از حقوقی تا بودجه ای که به تیم های شرکت کننده در نشست مشاوره بدهند می تواند در طرح خواسته هایی عملیاتی و قابل اجرا بسیار موثر باشد.

از سویی دیگر تعامل شفاف و پررنگ تیم شرکت کننده در نشست ها با بدنه می تواند هم با جلب اعتماد بدنه حمایت بدنه را با خود همراه کند و هم با بهره گیری از خرد جمعی و با تنظیم خواسته ها ، توانمندتر از قبل در نشست ها حضور یابد .
البته در کنار گشودن چنین پنجره ای ، اگر دولت همچنان در حوزه صدور مجوز برای فعالیت این نهادها و در نحوه برخورد با فعالین مدنی این نهادها رویه دولت قبل را ادامه دهد، به طور قطع بدنه این نهادها را مانند امروز بر سر یک دو راهی بزرگ قرار خواهد داد تا از چنین نشست های دلسرد شده و آنها را هر چه بیشتر در خصوص فلسفه تعاملی چنین نشست هایی به تردید وا دارد.
امیدوارم دولت محترم تدبیر و امید در کنار گشودن چنین پنجره ای با صدور پروانه فعالیت این نهادها ، با مشروعیت بخشیدن به فعالیت کنشگران مدنی این نهادها بیش از پیش به تعامل بین این نهادها و دولت محترم کمک نماید.

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش /

ریشه مشکلات آموزش و پرورش

كلاف سردرگم و گره‌هاي كور مسائل آموزش و پرورش سال‌هاست كه نظام آموزشي ما را دچار مشكل كرده است از همان روزهاي نخست پس از انقلاب تاكنون كه ٣٧ سال مي‌گذرد، مسائل آموزش و پرورش همچنان پابرجاست.

حالا پرسش اصلي اين است كه آيا پس از گذشت نزديك به چهار دهه و فراز و فرود و تجربه مديريت‌هاي مختلف وقت آن نرسيده است كه چاره‌اي اساسي براي حل اين مسائل انديشيده شود؟

كارشناسان و صاحب نظران گفته‌اند آموزش و پرورش بيش از ٧٠٠ مساله دارد و اين ليست بلندبالاي مسائل خود كافي است تا دلهره بر جان مديران و تصميم‌گيران بيندازد و همه را از حوزه آموزش و پرورش فراري دهد.

وقتي پيرامون آموزش و پرورش و مسائل آن با مديران، كارشناسان و فعالان اين حوزه به گفت‌وگو مي‌نشينيد با وجود اختلاف نظرها و تفاوت در تحليل‌ها و تفسيرها در يك موضوع همه اتفاق‌نظر دارند و اين موضوع چيزي نيست جز اينكه آموزش و پرورش بايد به يك مطالبه ملي تبديل شود و در اولين سياست گذاري‌ها و توجهات مسوولان ارشد حاكميتي و دولتي و مردم قرار گيرد.

چند ماهي است كه به دلايل مختلف به ويژه تحركات اعتراضي معلمان توجه دولت و مجلس و رسانه‌ها نسبت به گذشته بيشتر به آموزش و پرورش جلب شده است؛ توجهي كه تفاوت چنداني را نمي‌توان در آن يافت به جز چند برنامه و سياست اعلامي از سوي فاني كه به نظر مي‌رسد در صورتي كه به درستي اجرا شود قدري مي‌تواند آموزش و پرورش را در مسير صحيح خود قرار دهد به ويژه موضوع ساماندهي نيروي انساني و طرح مديريت آموزشگاهي كه يكي چالش كميت و كيفيت نيروي انساني و ديگري بحث تمركز در مديريت را هدف قرار داده است كه هر دو از مهم‌ترين معضلات آموزش و پرورش هستند.

در كش‌و‌قوس‌هاي توجه به مسائل آموزش و پرورش در راستاي توجه دادن به ريشه‌هاي اين مسائل و پيدا كردن راهكارهاي اساسي ما نيز در گروه مدرسه روزنامه اعتماد تلاش كرده‌ايم، سهمي داشته باشيم و براي تبديل كردن به مطالبه ملي افكار عمومي را به اين مهم جلب و از طرفي صاحب نظران را درگير كنيم تا به آموزش و پرورش از زواياي مختلف نگريسته شود.

به همين منظور گزارشي از يك نشست كارشناسي تهيه كرديم؛ گزارشي كه حاصل بحث و تبادل نظر چند تن از كارشناسان و فعالان اين حوزه با دكتر ستاري‌فر و دكتر كبيري است. شنيدن نظرات كسي كه زماني در راس سازمان برنامه و بودجه يا همان مديريت و برنامه‌ريزي احيا شده فعلي قرار داشت، سازماني كه گفته مي‌شود اتاق فكر مديريت كشور است، در نوع خود مي‌تواند قابل تامل باشد.

در اين نشست كارشناسان و فعالان آموزش و پرورش از او خواستند راهكاري براي برون رفت از مسائل آموزش و پرورش ارايه دهد. خلاصه مطالب مطرح شده در اين نشست را تقديم مخاطبان روزنامه اعتماد مي‌كنيم و اميدواريم به زودي ضمن گفت‌وگوي تفصيلي نظرات و ديدگاه‌هاي دكتر ستاري فر را در زمينه آموزش و پرورش كامل‌تر به اطلاع علاقه‌مندان اين حوزه برسانيم.

در ابتداي اين نشست طاهره نقي‌يي، قائم‌مقام سازمان معلمان با اشاره به فعاليت‌هاي ١٥ ساله اين تشكل و فراز و فرود‌هاي دولت‌ها در اين حوزه گفت: دولت يازدهم سال سوم خود را آغاز كرده است. در راس وزارت آموزش و پرورش كسي قرار گرفته است كه گفته مي‌شود بيش از هر كسي آموزش و پرورشي‌تر است، مي‌گويند او با تمام زواياي اين حوزه از نزديك آشنايي دارد و اگر او نتواند آموزش و پرورش را روي ريل قرار دهد ديگر نمي‌شود اميدي به حل مسائل داشت، اين در حالي است كه معلمان چندان رضايتي از مديريت ايشان ندارند و ماه‌هاست كه صداي اعتراض‌شان بلند است.

حال پرسش ما اين است كه آيا آقاي فاني مي‌تواند مسائل را حل كند و قطار بحران‌زده مسائل آموزش و پرورش را روي ريل خود قرار دهد؟

ايشان در ادامه افزود: خوشبختانه پس از روي كار آمدن دولت تدبير و اميد ارتباط و تعامل تشكل‌هاي معلمي با مسوولان بيشتر شده و مدتي است ما با دكتر نوبخت، رييس سازمان مديريت و برنامه‌ريزي جلسه‌هاي منظمي داريم كه قرار است از اين جلسه‌ها پيشنهاد‌هايي براي گنجانده شدن در برنامه ششم توسعه ارايه شود بنابراين ما تصميم گرفتيم با صاحب نظران نشست‌هايي داشته باشيم و كمك كنيم تا پيشنهاد‌هاي جامع‌تري تدوين شود.

دكتر ستاري‌فر در پاسخ به پرسش خانم نقي‌يي پيرامون اينكه تيم آقاي فاني موفق خواهد شد يا نه و چه راهكاري در اين زمينه وجود دارد، گفت: مسائل آموزش و پرورش، مسائل آموزش و پرورش نيست بلكه فراوزارتخانه‌اي است و حتي بايد گفت فراتر از دولت بايد براي آن چاره‌انديشي شود به جرات مي‌توانيم بگوييم تاكنون در عمل آموزش و پرورش در اولويت هيچ كدام از دولت‌ها قرار نداشته است، خيلي‌ها شعار مي‌دهند ولي در عمل وقتي مي‌خواهند تصميم‌گيري كنند مي‌بينيم باوري به اين موضوع ندارند و به نظر بنده ريشه اينكه چرا نزديك به چهار دهه پس از انقلاب مسائل آموزش و پرورش همچنان پابرجاست اين است كه اين باور در هيچ مقطعي وجود نداشته و تا زماني كه مسوولان ارشد نظام و دولتمردان عملا به اين موضوع باور نداشته باشند و مسير اصلي را تغيير ندهند كاري از پيش نخواهد رفت، مسائل آموزش و پرورش فراتر از فاني يا دولت است و بايد به يك مساله ملي و دغدغه عمومي تبديل شود.

دكتر سيد محمد مرد، مسوول كميته آموزش و تحقيق سازمان معلمان ايران نيز در بخشي از اين نشست گفت: در مورد اينكه مسائل آموزش و پرورش از چه جنسي است اختلاف‌نظر‌هاي متعددي وجود دارد، برخي مي‌گويند اگر اقتصاد آموزش و پرورش حل شود بقيه مسائل آن هم خود به خود برطرف خواهد شد.

برخي تمركز مديريتي را ريشه مشكلات مي‌دانند و عده‌اي ناكار آمدي نيروي انساني و عده‌اي ديگر محتواي آموزش را و برخي هم موارد ديگري را مورد اشاره قرار مي‌دهند كه به نظر مي‌رسد مسائل آموزش و پرورش چند وجهي است، اما برخي ريشه‌اي‌ترند كه بايد در اولويت قرار گيرند، در اين راستا توجه به تجربيات موفق دنيا ضرورت دارد و از يافته‌هاي علوم تربيتي به ويژه مديريت آموزشي استفاده كرد.

ستاري‌فر، رييس اسبق سازمان مديريت و برنامه‌ريزي كشور در همين زمينه گفت: به نظر من اگر تمام بودجه كشور را هم به آموزش و پرورش اختصاص دهيم، مشكلات آن حل نمي‌شود و تا زماني كه اين ساختار عظيم و سنگين ستاد وجود دارد اين مسائل همچنان باقي خواهد ماند. من بر اين باورم كه ريشه مشكلات آموزش و پرورش مديريتي و اجرايي است.

اين همه نيروهاي ستادي از وزارتخانه گرفته تا ادارات كل و مناطق بي جهت خود را بر اين سيستم تحميل كرده‌اند، نسبت نيروهاي ستادي به نيروي صف بسيار وحشتناك است ؛ بايد اين موارد را به حداقل رساند و يك ستاد چابك با وظايف فقط نظارتي تدوين كرد، بقيه اختيارات را هم به مدارس داد، بودجه را هم مستقيم در اختيار مدير مدرسه قرار داد آن وقت از او كار كيفي طلبيد.

كبيري، مشاور وزيرآموزش و پرورش نيز با اشاره به رويكردها و اولويت‌هاي برنامه‌هاي فاني گفت: ساماندهي نيروي انساني و مديريت آموزشگاهي به همين منظور در دستور كار وزارت در دولت يازدهم قرار گرفته است كه تلاش مي‌شود در بحث نيروي انساني توازن وتناسب ايجاد شود و انگيزه معلمان افزايش يابد.

دكتر فاني با جديت به دنبال اين است تا براي كاهش نگراني‌هاي معيشتي معلمان قدم‌هايي بردارد كه طرح رتبه‌بندي را در همين راستا اجرايي كرده است و از طرفي براي سبك كردن بار وزارتخانه ارتقاي مديريت آموزشگاهي با رويكرد مشاركتي را جدي پيگيري مي‌كند.

يك كارشناس ارشد مديريت آموزشي در واكنش به سخنان كبيري گفت: پس با اين وجود بايد « مدرسه محوري » در دستور كار متوليان آموزش و پرورش قرار گيرد و تمركز مديريتي از بين برود تا خلاقيت‌هاي مديران در مدارس امكان بروز و ظهور يابد و مدارس به عنوان واحد مديريتي تعريف شوند كه اگر اين موضوع در دستور كار مسوولان است بايد بسترآن هم فراهم شود چون به نظر مي‌رسد اين آمادگي وجود ندارد.

ستاري‌فر هم با تاكيد بر اينكه تنها راه برون رفت از بحران مديريتي در آموزش و پرورش مدرسه محوري است، گفت: بله ، همه‌چيز را بسپاريم به مدارس . من ترديدي ندارم كه معلمان و مديران بهتر عمل خواهند كرد و آنها اين توان را دارند كه مدارس را پويا و خلاق بار بياورند و آنها در صورتي كه انگيزه پيدا كنند و از زير بار صدها بخشنامه و دستورالعمل رهايي يابند مي‌توانند به خوبي از مدارس محيط جذاب و كارآمدي بسازند كه هم دانش‌آموزان علاقه‌مند شوند و هم اوليا انگيزه مشاركت و همكاري بيابند.

من نمي‌گويم همه مدارس را به يك‌باره مستقل كنيد، بلكه شما بياييد از يك مدرسه شروع كنيد آن وقت عملكرد آن را مقايسه كنيد با مدارس ديگر، خواهيد ديد كه تحول بزرگي در مدت كوتاهي ايجاد خواهد شد. همين مديراني را كه در سيستم متمركز دولتي تبديل به كارپرداز شده‌اند و هر روز چرتكه مي‌اندازند كه دخل و خرج‌شان با هم بخواند بعدا خواهيد ديد چقدر كارآمدتر خواهند بود.

ايشان در واكنش به نظر يكي از فعالان مبني بر اينكه علاوه بر تمركز در مديريت به عنوان ريشه‌هاي مشكلات آموزش و پرورش، سياسي و ايدئولوژيك بودن است كه در طول اين سال‌ها مانع برون رفت از بحران شده است نيز گفت: تحول ايدئولوژيكي تحول بالا دستي نيست، اين مساله هم با مدرسه محور شدن آموزش و پرورش حل خواهد شد، زماني رنگ ايدئولوژي بيشتر مي‌شود كه همه‌چيز متمركز و از ستاد تعيين شود، ولي وقتي ما به مدارس اختيار داديم و آنها به عنوان واحد آموزشي همه‌چيز را تعيين كرده‌اند به تعداد مدارس دولتي، محتوا و سبك و سياق خواهيد داشت و اين تكثر خود باعث مي‌شود سايه ايدئولوژي از سر نظام آموزشي ما برداشته شود و آن وقت سياست هم به حاشيه خواهند رفت و سياستمداران نمي‌توانند آموزش و پرورش را بازيچه قرار دهند.

ستاري‌فر در بخش ديگري از اين نشست با اشاره به نقش تشكل‌هاي مدني معلمان گفت: معلمان براي موفقيت بايد فراتر از معيشت و مسائل اقتصادي مطالبات خود را مطرح كنند، تشكل‌ها نبايد فقط پرچم صنف را بالا ببرند، آنها براي همراه كردن مردم با خود بايد پرچم مدرسه محوري را كه شاه كليد حل مسائل آموزش و پرورش است را بالا نگه دارند تا والدين و دانش‌آموزان نيز حقوق خود را در اين مسير تامين شده ببينند و با معلمان همگام شوند و نكته ديگر اينكه معلمان خود بايد پيش قدم و پرچم‌دار كرامت و منزلت حرفه معلمي باشند در صورتي كه اين سه پرچم توسط تشكل‌ها بالا نگه داشته شود خيلي‌ها را به دور خود جمع خواهد كرد و آنگاه آموزش و پرورش به يك مطالبه ملي تبديل خواهد شد.

گروه مدرسه «اعتماد»

منتشرشده در گفت و شنود

مشارکت فرهنگیان و معلمان در مجلس و ضرورت تشکیل فراکسیون صنفی معلمان  گروه اخبار /

نشست افتتاحیه شاخه فرهنگیان حزب ندای ایرانیان با حضور اعضای این شاخه، دکتر مجید فراهانی و دکتر صادق خرازی برگزار شد.

در ابتدای این نشست، دکتر سهراب قنبری، رئیس شاخه فرهنگیان حزب ندای ایرانیان ضمن بیان دیدگاه‌های خود در زمینه اثرگذاری فرهنگیان در فضای اجتماعی _ سیاسی کشور تصریح نمود: فرهنگیان جایگاه بسیار برجسته‌ای در صحنه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... جامعه ایران ایفا می‌کنند. برای نمونه وزارت آموزش و پرورش در زمان انتخابات، تمام ظرفیت خود را در اختیار دولت قرار می‌دهد.

وی تاکید کرد: در حقیقت فرهنگیان، ریل دولت برای حرکت در مسیر انتخابات است.

قنبری با اشاره به مصائب و مشکلات معلمان و فرهنگیان اظهار داشت: با این حال که این وزارت خانه از ضعیف ترین وزارت خانه ها به لحاظ مالی است، اما همواره به معلمان و فرهنگیان به عنوان شهروندان درجه 2، به اصطلاح پول بگیرها و ... نگاه می‌شود.

وی افزود: این شرایط بسیار نامطلوب است که دبیران کشورمان به شغل دوم و سوم روی می‌آورند تا کفاف زندگی خود را تامین کنند. در چنین شرایطی، آیا معلمان ما فرصت اندیشیدن و آموزش مطالب به دانش آموزان به بهترین وجه را می‌یابند؟!

بی دلیل نیست که نسل‌های جوان تر با ناهنجاری‌های متعددی روبرو هستند.

رئیس شاخه فرهنگیان حزب ندای ایرانیان با بیان این مطلب که "حساسیت در حوزه فرهنگیان بالاست" گفت: هزینه درخواست مطالبات در حوزه فرهنگیان بالاست. از طرفی فرهنگیان وضعیت مطلوبی ندارند و از طرف دیگر ، وقتی اعتراض می‌کنند با آن‌ها برخورد خوبی صورت نمی‌گیرد.

وی ادامه داد: به عنوان یک حزب سیاسی، کار تشکیلاتی انجام می‌دهیم و راهکارمان در مورد مسائل مطروحه در درجه اول جذب فرهنگیان فعال و باانرژی و ساماندهی آنان است. باید بتوانیم در حد خودمان در سامانه قدرت اثر گذار باشیم و در انتخابات و تعیین سرنوشت کشور با قدرت وارد شویم.

سهراب قنبری در پایان اظهارت خود خاطرنشان کرد: انتخابات از دیگر صحنه‌هایی است که شاخه فرهنگیان در آن حضور موثر و متناسبی خواهد داشت. اعمال نمایندگان مجلس فعلی مارا شرمسار می‌کند که این افراد با رای چه کسانی به مجلس راه یافته‌اند؟!

فراهانی: عصاره فضائل این ملت، مدیران عالی کشورمان را به سیمان کاری تهدید می‌کنند .

در بخش بعدی این مراسم دبیرکل حزب ندای ایرانیان سخنانی را ایراد کرد.

دکتر مجید فراهانی با نام بردن از "توسعه پایدار" به عنوان یکی از شعارهای اساسی حزب ندای ایرانیان تصریح کرد: این توسعه پایدار در همه ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... مدنظر ماست. ریشه اصلی توسعه نیز علم و دانش و همچنین فرهنگیان هستند. به عبارت دیگر علم و حاملان آنند که پروژه توسعه را کلید می‌زنند.

وی تاکید کرد: بنابراین توسعه نسبت مستقیمی با جایگاه فرهنگیان و همچنین آموزش و پرورش در کشورها دارد. در کشورهای توسعه یافته بهترین نیروه‌ها جذب آموزش و پرورش می‌شوند. مثلا در کشور ژاپن رقابت برای دبیر دبستان شدن وجود دارد. چرا که شان و منزلت و همچنین درآمد این شغل در حد بسیار بالایی است.

مشارکت فرهنگیان و معلمان در مجلس و ضرورت تشکیل فراکسیون صنفی معلمان   فراهانی افزود: در کشورهای توسعه یافته برنامه ریزی انجام شده تا نخبگان در جایگاه معلمان حضور یابند. چرا که معلمان وظیفه تربیت انسان‌های متخصص را بر عهده دارندو اصولا به همین دلیل است که خروجی صنعتی و علمی و... این کشورها این چنین بالاست. در کشورهایی که فرهنگیان ما در صدر هستند، توسعه و پیشرفت نیز در آنها در سطح عالی وجود دارد.

دبیرکل حزب ندای ایرانیان در تببین راهکارهای موعضلات فرهنگیان کشور اظهار داشت: اما هیچ تغییری در این حوزه اتفاق نمی‌افتد مگر با مشارکت خود فرهنگیان و با عدم مشارکت هیچ چیز درست نمی‌شود. کما اینکه در گذشته این عدم مشارکت در انتخابات مجلس اتفاق افتاد و نتیجه آن شد که عصاره فضائل این ملت، مدیران عالی کشورمان را به سیمان کاری تهدید می‌کنند.

 وی ادامه داد: ما چرا در حزب ندای ایرانیان فعالیت می‌کنیم؟ دقیقا برای این برطرف کردن این دردها و معضلات است. اگر نتوانیم نخبگان را به میدان بیاوریم بازهم در بر همان پاشنه خواهد چرخید و مجلسی نظیر همین مجلس فعلی پدید خواهد آمد.فراهانی در پایان به بیان انتظارات و پیشنهادات خود در مورد شاخه فرهنگیان حزب ندای ایرانیان پرداخت.

در این مراسم همچنین دکتر صادق خرازی، رئیس شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان به طرح دیدگاه‌های خود پرداخت که مشروح سخنان ایشان منتشر خواهد شد.

انتهای پیام/

ندای ایرانیان

با گذار از مدرسه به‌سان مکانی مقدس به مدرسه به‌سان نهادی مردم‌سالارانه، نحوه‌ی آموزش شهروندی[1] در مدارس تحول گسترده‌ای را از سر گذرانده است. شهروندی برای مدت‌های مدیدی بر اساس ارزش و معیارهای علمی آموزش داده می‌شد؛ امروزه اما آموزش این مقوله بر اساس ارزش‌های کاملاً متنوع و بعضاً متضاد بنا شده است.

منتشرشده در آموزش نوین

گروه اخبار / در همین حال ترمینولوژی را نیز باید راه بیاندازیم و همین می‌تواند زمینه ساز تحولات بزرگ در حوزه فرهنگ و فرهنگیان باشد. تا تحول در آموزش و پرورش ایجاد نشود، تحولات بنیادین در کشور شکل نمی‌گیرد.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور