گروه اخبار /
پیرو اطلاعیه قبلی سازمان معلمان ایران ( این جا ) در مورد برگزاری مجمع عمومی و نیز انتخابات شورای مرکزی به اطلاع می رساند :
افراد زیر منحصرا می توانند کاندیدای شورای مرکزی در دوره جدید شوند :
1- اعضای شورای مرکزی دوره قبلی
2- منتخبان اعضای شوراهای مناطق دوره قبلی
3- اعضای کمیته های مرکزی سازمان معلمان ایران
سایر همکاران و فرهنگیان گرامی می توانند مشخصات خود را جهت عضویت در « شورای منطقه و یا ناحیه آموزشی » برای ما ارسال فرمایند .
مهلت ارسال درخواست برای کاندیداتوری در انتخابات شورای مرکزی و نیز عضویت در شوراهای مناطق حداکثر تا پایان روز چهارشنبه 18 / 9 / 94 می باشد .
کمیته تشکیلات و برنامه ریزی سازمان معلمان ایران
فرم عضویت :
« فرم تقاضای عضویت »
مسوول محترم کمیته تشکیلات و برنامه ریزی
اینجانب ............. فرزند ........... به شماره شناسنامه ............... کدملی..................... کدپرسنلی.............. مدرک تحصیلی.............. رشته ................. فرهنگی شاغل/ بازنشسته منطقه/ شهرستان ..............................تقاضای عضویت در آن تشکل را دارم.
اینجانب اساسنامه و مرامنامه آن تشکل را مطالعه نموده و خود را متعهد و ملزم به رعایت آن و پرداخت حق عضویت می دانم .
امیدوارم بتوانم در راستای اعتلای جامعه مدنی ، پیشبرد اهداف اصلاحی ، تحقق تحول در مسیر مطالبات مدنی و دمکراتیک ، ارتقای نظام آموزشی کشور ، ایفای حقوق والدین و دانش آموزان و تحقق اهداف صنفی جامعه معلمان ٬در کنار سایر اعضای آن تشکل مفید و موثر باشم.
درضمن بانوان و آقایان :
۱- .............
۲-..............
۳...............
از اعضای آن تشکل معرف اینجانب می باشند.
تاریخ
امضا
تلفن..............
ایمیل.............
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه اخبار /
روز جمعه نامه ی کیومرث ملکی ، مسئول سابق حسابداری آموزش و پرورش شهرستان کوهدشت خطاب به وزیر آموزش و پرورش در سخن معلم منتشر گردید که در آن به فرآیند برکناری خود اعتراض نموده بود . ( این جاین جا )
در مقدمه این نامه از سوی سخن معلم چنین آورده شده بود :
" اخباری که بعضا از اداره کل آموزش و پرورش استان لرستان به ما می رسد خوشایند و یا مطلوب نیست .
« گروه سخن معلم » ضمن درخواست از وزیر آموزش و پرورش برای توجه بیشتر به مشکلات این استان ، آمادگی خود را برای پاسخ مسئولان این اداره کل اعلام می دارد ."
امروز شنبه چهاردهم آذرماه ، « حجت اله مومنی » مدیریت آموزش و پرورش شهرستان کوهدشت جای خود را به « حسن رضا برخورداری » داد.
« گروه سخن معلم » ضمن تشکر از وزیر آموزش و پرورش به جهت توجه به افکار عمومی فرهنگیان و معلمان و نیز آرزوی موفقیت برای مدیریت جدید آموزش و پرورش شهرستان کوهدشت امیدوار است که دغدغه اصلی توجه به آموزش و مشکلات فرهنگیان باشد و این تغییرات گامی در جهت بهسازی مدیریت ها و اعتماد سازی در بدنه معلمان باشد .
پایان پیام /
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
ایجاد شناخت و بالا رفتن آگاهی های سیاسی و اجتماعی، لازمه ی هر حرکت و فعالیتی می باشد. معلمان به عنوان یک صنف، جهت برخورداری از یک زندگی مناسب تر ضمن تشخیص درست نیازها می بایست با مسائل معیشتی و شغلی خویش آشنا شوند و بدانند حقوقشان چیست و مطالباتشان کدام است. سپس با درک واقع بینانه از شرایط جامعه، برنامه ریزی و فعالیت نمایند.
این آگاهی بخشی و تحلیل وضعیت بدون یک تلاش گسترده فرهنگی تقریبا غیرممکن خواهد بود ؛ پس منطقی است در حوزه پویش صنفی نوع خاصی از بینش و رفتار از خود نشان دهند که ضمن تأکید بر هویت صنفی و پیگیری منافع مشترک بر گفت و گو، عقلانیت و روش های مدنی استوار باشد.
حال که معلمان با توجه به تغییر نسبی شرایط کشور در جست و جوی شکل های تازه ای از پویش صنفی – مدنی هستند می توانند با فرهنگ سازی و الگوپردازی مناسب در رفتارهای جمعی، خود را به عنوان یک نیروی اثرگذار در ساخت اجتماعی معرفی کنند. (در این صورت گزینه ی مطلوب آنها برای وزارت در مجلس رأی می آورد)
برای رسیدن به این جایگاه ضرورت دارد مفاهیم جدیدی را به عرصه ی فعالیت های صنفی – مدنی وارد سازند که بتواند آنها را از حالت انفعال سال های اخیر خارج کرده و به سمت تحرک و پویایی سوق دهد.
در بحث تشکل پذیری از نظر فرهنگ شناسی فرض می گیریم:
الف- وضعیت موجود از نظر معیشت، منزلت و معرفت مطلوب نیست
ب- بهتر شدن وضعیت خود به خودی نیست
پ- فرهنگ سازی و سازماندهی می خواهد
در ادبیات و گفتمان سیاسی کشورمان، یک جمله ی کلیشه ای مدام تکرار شده است که «من عضو هیچ گروه، دسته، حزب یا سازمانی نیستم» شگفت اینکه بیان مفهوم فوق در میان مسئولان نسبت به بقیه اقشار پررنگ تر و عمیق تر می باشد.
این تفکر حکایت از عدم توسعه یافتگی و نگرش منفی به « تحزب و تشکل » می باشد. می توان با فرهنگ سازی این نگاه منفی را تغییر داد و به کمک آموزش به معنای وسیع کلمه در ابعاد مثبت تقویت نمود و با استناد به تجربه موفق کشورهای پیشرفته استدلال نمود که سیستم حزبی یکی از روش های سالم برخورد با اندیشه ها، روش ها و برنامه های مختلف در یک جامعه ی رو به توسعه است.
همچنین در یک سیستم چند حزبی، اصل پاسخگویی به معنای متعهد بودن افراد، سازمان ها و مراکز تصمیم گیری در مقابل اظهار نظر ها و عملکردهای خود، تسهیل و تقویت می شود. مطالعه تاریخ کشورهای توسعه یافته به روشنی نشان می دهد که برخی احزاب در اروپا قدمت دویست ساله دارند این درحالی است که یک حزب با سابقه بیست سال فعالیت رسمی و قانونی در کشور ما یافت نمی شود.
در خصوص معلمان باید متذکر شد که سابقه فعالیت تشکل های صنفی – مدنی آنان از چند سال تجاوز نمی کند. که فعلا دوران آغازین آزمون و خطا را می گذرانند و تا رسیدن به مرز پختگی و انباشت تجربه، راه طولانی در پیش دارند، مضافا به اینکه مشکلات و موانع متعددی بر سر راه فعالیت آنها وجود دارد از جمله:
1- فقدان تجربه در فعالیت تشکیلاتی : کمتر کتاب یا مقاله ای از مبارزات و پویش های فرهنگیان در نیم قرن اخیر می توان پیدا نمود.
2- نداشتن مکان مناسب جهت تشکیل جلسات و گردهمایی ها: بیشتر جلسات آنها در منازل یا پارک ها برگزار می شود. این در حالی است که سالن اجتماعات اکثر مدارس و ادارات خالی و بلااستفاده مانده است.
3- نبود نشریه و تریبون برای آگاهی بخشی، اطلاع رسانی و انعکاس مواضع: در نشریه نگاه متعلق به وزارت آموزش و پرورش مسائل صنفی و معیشتی معلمان جایگاهی ندارد.
4- عدم حمایت مسئولان از نهادهای مدنی : در باور اینها ، نهادهای مدنی به عنوان مزاحم بخش اداری و به منزله یک رقیب محسوب می شوند. این قبیل مدیران بعضا با امنیتی کردن فعالیت ها، برای تشکل ها و معلمان مشکل سازی هم می نمایند. (به طور استثنا در دولت اصلاحات تصمیم وزارت کشور در تخصیص یارانه احزاب و حمایت از نهادها مدنی قابل تحسین می باشد.)
توصیه می شود در دولت تدبیر و امید که با شعار تغییر بر سر کار آمده، مدیران آموزش و پرورش جهت اصلاح نگرش غلط قبلی، جایگاه تشکل های صنفی سیاسی را به عنوان نمایندگان معلمان به رسمیت بشناسند و نظارت این نهادها را بر عملکرد و تصمیمات خود جهت اصلاح و بهبود امور بپذیرند. به عبارت گویاتر ، تشکل ستیزی را به تشکل پذیری تبدیل نمایند.
5- وجود موانع سیاسی و قضایی: مشکل اخیر در 8 سال دولت های نهم و دهم ، هزینه فعالیت را افزایش و انگیزه معلمان را بر هرگونه فعالیت و حرکتی کاهش داد. به همین سبب و بنابه شرایط اجتماعی سیاسی، تحرکات و پویش معلمان با نوسانات زیاد همراه شد. هنگامی که فضای جامعه به طور نسبی باز می شد آنان در جهت پیگیری مطالبات انباشته شده ، دست به تحرک و فعالیت می زدند اما به دلیل کمبود تجربه تاریخی گاهی حرکت و تصمیماتشان تند شده و شتاب می کرفت، به گونه ای که توقعات و انتظارات آنها در ظرف پاسخگویی دولت نمی گنجید. متعاقب آن چون خواسته ها و مطالبات مذکور تحقق پیدا نمی کرد انفعال و سکون بر آنها حکم فرما شد.
برای اجتناب از این وضعیت، باید در هر مرحله از پویش صنفی، اصل ( چقدر و تا کجا – فعالیت در چهارچوب تشکل نه عبور از آنها ) مدنظر قرار گیرد ؛ رعایت این اصول باعث می شود اولا از توقعات و خواسته های حداکثری ممانعت شود ثانیا با دست یابی به بخشی از مطالبات، نشاط و شجاعت مدنی به جای یأس و محافظه کاری بنشیند. ثالثاً تشکل ها این فرصت را می یابند تا با عضوگیری و سازماندهی مجدد، خود را تقویت نموده و با قدرت بیشتری در صحنه فعالیت حاضر شود.
تجربه ی تاریخی ملت ها نشان داده است که محقق ساختن هر هدف اجتماعی، مرهون یک تلاش جمعی « سازمان یافته و برنامه ریزی شده » می باشد. در این مرحله یک نهاد صنفی، گفتمان سازی را یکی از عرصه ها ی اصلی کار و فعالیت صنفی می یابد و تلاش برای عمومی کردن گفتمان تشکل یابی مشارکتی را هدف اصلی خود می پندارد و از این طریق اعضای خود را در تصمیم گیری های صنفی –مدنی به مشارکت فعال وادار می سازد.
از نظر فرهنگی ، پیش نیاز رسیدن به این هدف کسب خودآگاهی صنفی و باور کردن خویش است. خویش فعال، آزادی طلب، عدالت خواه و رفاه جو.
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
جامعه ما دچار بحران عدم اعتماد و فقدان صداقت است .
افراد خیلی به هم اعتماد نمی کنند ؛ از سوی دیگر ، در روابط میان فردی و ارتباطات انسانی عنصر " صداقت " کم رنگ و حتی بی رنگ شده است .
این مساله به نوعی تاثیرش را نیز بر جامعه معلمان گذاشته است .
از دیر باز ، شکاف میان " ستاد " و " صف " و به عبارت ساده تر ، " اداره " و " مدرسه " وجود داشته است .
معلمان غالبا به مدیران به ویژه در سطوح بالا ( میانی و عالی ) اعتمادی نداشته و ندارند .
از نظر معلمان ، مدیران به فکر حفظ موقعیت و به عبارت ساده تر ، " بقای صندلی " خویش اند و با دیده " تحقیر " به آنان می نگرند .
در نظر مدیران نیز ، معلمان افرادی هستند که اکثرا " اهل غر زدن " و " نالیدن " هستند و دانش آنان در زمینه سطوح کارشناسی مسائل آموزش و پرورش اندک و ناچیز است .
شاید بر همین اساس است که در ارکان مختلف تصمیم گیری و تصمیم سازی و در سطوح مختلف ، رد پایی از " معلم گچ به دست " نمی بینیم اگر چه آنان در موقعیت های اقتضایی و به تناسب شرایط خود را به طبقه " معلمان " منتسب می کنند ...
( البته همه – چه مدیران و چه معلمان – باید بدانند تا این وضعیت ادامه داشته باشد تحول خاصی در هیچ زمینه ای رخ نخواهد داد . )
این دیوار بی اعتمادی یک واقعیت است و برای اثبات این ادعا کافی است که یک بار در زنگ تفریح معلمان ( صبحانه ) داشته باشید تا به عمق این بی اعتمادی پی ببرید .
حال باید چه کرد ؟
در نخستین نگاه شاید بتوان راه حلی برای این مساله پیدا نمود و آن حضور و فعالیت تشکل های صنفی مدنی معلمان باشد .
از آن جا که خاستگاه این تشکل ها از مدرسه و اکثرا از میان معلمان است در نگاه " تئوریک " آنان ظرفیت تعدیل این بار " بی اعتمادی " را دارند اما متاسفانه واقعیت چیز دیگری است .
باید به این واقعیت تلخ اعتراف نمود که تشکل های معلمان از هر خاستگاه فکری و یا پایگاه سیاسی تاکنون نتوانسته اند در این چرخه نقشی ایفا کنند .
مهم ترین دلیل برای اثبات این ادعا ، میزان رجوع مدیران و یا به عبارتی " به بازی گرفتن " تشکل ها در تصمیمات مهم است .
مدیران ، تشکل های معلمان را خیلی جدی نمی گیرند و به نظر می رسد مهم ترین دلیل آنان این است که تشکل های معلمان عقبه ای ندارند و هسته مرکزی و یا فکری آنان از افراد معدودی تشکیل شده که خود برنامه و یا تئوری مشخصی برای حل مشکلات تشکل شان ندارند چه برسد به حل مشکلات آموزش و پرورش !
تشکل های معلمان از سوی خود معلمان نیز خیلی جدی گرفته نمی شوند و یا اعتمادی به آن ها ندارند .
در این جا به برخی از متغیرهای مولد این چرخه بی اعتمادی اشاره می شود .
معلمان حتی از بردن نام برخی تشکل ها واهمه دارند چه برسد به آن که بخواهند عضو این تشکل ها شوند .
عملکرد و حتی رویکرد برخی تشکل ها در سال های اخیر موجب شده است تا معلمان به محض شنیدن نام " تشکل " ناخودآگاه به یاد « زندان و حبس » و « مجازات های اداری » و ... بیفتند .
در مقابل عملکرد برخی تشکل ها نیز موجب شده است تا معلمان تصور کنند که فلسفه حضور و یا وجود این تشکل ها برای تقسیم پست ها و غنائم پس از انتخابات است .
نگاهی ژرف نگرانه و موشکافانه به مکانیسم برگزاری مجمع عمومی ، انتخابات و تشکیل ارکان این گونه تشکل ها که به صورت بسیار محدود و نیز " مهندسی شده و کنترل شده " اعمال می شود و نتیجه انتخابات تقریبا از پیش معین است ، فقدان بی اعتمادی معلمان را به این گونه تشکل های معلمی به اثبات می رساند .
مهم ترین دلیل سران این تشکل ها نیز برای برگزاری این گونه انتخابات ترس از " نفوذ " برخی جریانات ناشناخته و بدون شناسنامه است .
آنان واهمه دارند که اگر انتخابات فراگیر باشد ؛ عده ای با اتخاد نقش " اپوزیسیون " و " انتقادی " در برگزاری مجمع و انتخابات و زیر سوال بردن همه چیز و همه کس ممکن است " رای اول " را در انتخابات از آن خود کنند و در این جاست که باید فاتحه آن تشکل را خواند !
ازاین رو فعالان تشکل ها نیز روی خوشی به برگزاری انتخابات با ویژگی های ذکر شده نشان نمی دهند و اعتمادی به وضعیت موجود و حتی برخی از معلمان ندارند و سعی می کنند وضعیت موجود حفظ شود .
تجزیه و تحلیل وضعیت درون تشکل ها نیز ما را به گزینه های دیگری می رساند .
بعضا در درون تشکل ها نیز شاخه ها و جریانات مختلف و بعضا معارضی وجود دارند که انرژی آن ها اکثرا صرف خنثی کردن یکدیگر و جلوگیری از شکل گیری فرمول " هم افزایی " می شود که در بخش های قبلی به تفصیل به آن اشاره کرده ام .
در واقع می بینیم عدم صداقت موجب فقدان اعتماد می شود و این تسلسل در سطوح و لایه های مختلف در آموزش و پرورش و معلمان و تشکل های آنان بازتولید و حتی فربه می شود .
به علت مشکلاتی که در درون تشکل های معلمان و اعضای آن وجود دارد، آن ها نتوانسته اند یکدیگر باور کنند و به یک گفت و گوی سازنده و بدون تحقیر و بر اساس الگوی " تفکر برتر " میان خود دست پدا کنند .
حال پرسش این است گروه و یا تشکلی که خود دچار انشقاق و بُعد نظرات باشد و از بی اعتمادی و عدم صداقت رنج ببرد چگونه می تواند فرهنگ سازمانی رایج در یک جامعه بزرگ و مادر را اصلاح و دگرگون کند ؟
اگر قرار است تشکل های معلمان به این وضعیت خاتمه دهند و حداقل در کوتاه کردن دیوار بی اعتمادی و بدبینی میان اداره و مدرسه نقش موثر و یا اولی داشته باشند باید آن را از درون خود شروع کنند .
تشکل های معلمان باید از روزمرگی موجود بیرون آمده و باید برای حل مشکلات و حتی " گفتمان سازی " و " فضاسازی " برنامه و ایده داشته باشند .
تشکل ها باید دردرون خود مراتب حزبی و تشکیلاتی را تعریف کنند از یک عضو ساده تا احراز بالاترین مقام تشکیلاتی .
همه باید بتوانند وارد یک تشکل شوند و به شرط احراز صلاحیت های تشیکلاتی و تخصصی در جایگاه مناسب قرار بگیرند .
در واقع ، کادرسازی و تربیت نیرو و مدیر برای آموزش و پرورش و در سطوح مختلف باید از درون همین تشکل ها شروع شود و عنصر " آموزش " به مانند یک چتر همواره وجود داشته باشد .
این ها نیازمند آن است که تشکل ها باید دارای یک اتاق فکر منسجم و منعطف باشند .
«نخبگان آموزش و پرورش و معلمان خوش فکر » برای حروج از این وضعیت باید با ورود به تشکل ها و پردازش افکار و برنامه ها ، قالب های ذهنی و کلیشه ای رایج میان معلمان و مدیران را متحول کنند که این نخستین گام برای نهادینه کردن صداقت و خروج از این بحران " بی اعتمادی " خواهد بود .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
اگر قرار است از یک شهر کوچک کاندیدا شوی، وضع به کلی فرق می کند. اینجا لیست انتخاباتی فایده ای ندارد. از طریق فامیل و دوستان حلقه اول، چو بینداز که آدمی ساده زیست و خاکی هستی . همه بدانند که تو نان و پنیر و سبزی به خصوص تربچه را خیلی دوست داری، اما کباب برگ و جوجه کباب حالت را به هم می زند.
یک کت و شلوار طوسی تیره که به تنت زار بزند بپوش. ریشت را به قاعده کوتاه کن ، نه آن قدر کوتاه که اصول گرایان را بیازارد و نه آن قدر بلند که اصلاح طلبان را برَماند. رنگ جو گندمی مو و ریش یک کاندیدا نشانه پختگی و صلابت اوست . رایحه جوراب و انگشت شستی که از جوراب بیرون زده باشد و پارگی زیر بغل هم رای آور است.
قبل از کاندیداتوری با بزرگان شهر از هر تیپی مشورت کن . اما مواظب باش سوتی سیاسی ندهی . در سیاست چنان موضع گیری کن که به قول عرفی شیرازی "مسلمانت به زمزم شوید و هندو بسوزاند".
هرجا رفتی بگو که این جناح بندی های سیاسی را قبول نداری و هدفت فقط خدمت خالصانه است.
کلمه اصلاحات را از ادبیات خودت سانسور کن . جاهایی که مفید است خودت را اصول گرا معرفی کن. هرجا هم جو حاضران این وری بود، بگو اسم مهم نیست عمل مهم است.
کلی گویی در سیاست هیچ خطری ندارد . اما اکیدا وارد جزئیات نشو. در سیاست هرچه مبهم تر حرف بزنی بهتر است.همه جا بگو که اهل سیاست نیستی . این بهترین سیاست است. هرجا خواستی به سیاست حمله کنی بهتر است از اصطلاحات سیاسی کاری و سیاست بازی استفاده کنی.
به چپ و راست هم تا دلت می خواهد حمله کن . هیچ خطری ندارد . الان در صحنه سیاسی ایران هیچ کس خودش را چپ یا راست نمی داند. هیچ سیاست مداری خودش را اهل جناح بازی نمی داند. پس بدان و آگاه باش که حمله به جناح بازی و بازی های جناحی هم هیچ خطری ندارد. مردم افراد سیاسی خارج از جناح ها را دوست دارند. تو هم یک آدم مستقل غیر سیاسی هستی که آمده ای تا مشکلات آب و نان مردم را حل کنی.
مردم ، عاشق صفاتی مانند دلسوز، صادق ، خالص ، خاکی ، اهل درد و... دنبال اسامی افراد هستند . ورود شما به صحنه ، صادقانه ، خالصانه ، دردمندانه و ساده ریستانه است. شما در آینده نماینده ای اهل درد ، ساده زیست، دلسوز و صادق خواهی بود.شما فردی خاکی هستی . برای اثبات خاکی بودن قبل از سخنرانی دوسه بار توی باغچه خانه ات غلت بزن. خیالت راحت باشد تا کنون هیچ دستگاهی برای اندازه گیری میزان واقعی این صفات در خون افراد اختراع نشده است.
یادت باشد مسایل مالی و هزینه ها فوق محرمانه است. در همه نطق ها و سخنرانی ها بگو که فقط یک معلم ساده هستی و با ریخت و پاش مخالفی ، اما کمِ کمِ انتخابات100میلیون خرج روی دستت می گذارد که برای نماینده شدن هزینه قابل قبولی است. بعضی ها که آتش شان خیلی تند است و اسپانسر گردن کلفت دارند تا 700-800 میلیون هم هزینه می کنند.
یک آدم معتمد و دهن قرص ترجیحا ، یکی از برادرانت را به عنوان مسئول مالی انتخاب کن . کارهای خیریه به شرطی که تابلو و در معرض دید باشد ،خیلی مفید است.
سفره داری و دست و دل بازی، در عین تظاهر به دوریشی بسیار مورد پسند رای دهندگان است.
توی این دوسه ماه آدم های فقیر و آسیب پذیر را بیشتر تحویل بگیر و آنها را بالای مجلس بنشان. در مراسم ختم و عزاداری همشهری ها شرکت کن . هر جا می روی 10-15 نفر همراه داشته باش و ترجیحا حاج آقا گویان پشت سرت راه بروند.
توی مراسم عزاداری وقتی مجلس گرم می شود دوسه قطره اشک بریز. فراموش نکن که زیر ذره بین هستی و مردم در باره تو قضاوت می کنند. با صاحبان عزا که سرپا ایستاده اند تا رده سوم و چهارم روبوسی کن.
یادت باشد کمتر از سه تا ماچ پر صدا نشانه کبر و غرور است.
یک اصل اساسی این است که آدم ها دوست دارند حرف های موافق میل شان را از زبان دیگران بشنوند. مردم عادی عاشق آدم های منتقد وضع موجود هستند.
مرتبا تکرار کن :
چرا بسیاری از مردم فقیر و بیکارند؟ چرا این همه دزدی و فساد زیاد شده؟ چرا...؟ چرا....؟ ...پاسخ روشن است: "تقصیر کاربه دستان است." مردم به طور غریزی از کاربه دستان بدشان می آید.
راهکار چیست؟
کار به دستان فعلی باید بروند و کاربه دستانی دلسوز ، صادق و از جنس مردم ( اگر ریا ندانید مثل بنده) روی کار بیایند.
مردم باید به یک آدمی ساده و درد آشنا و ساده زیست رای بدهند تا کارها درست شود.
خرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
متاسفانه در روزهای اخیر شاهد آن بودیم که تعدادی از آموزگاران دبستان شهید امان الله رضایی واقع در روستای شیخ عبود بیضا ( استان فارس – سپیدان ) مورد هجوم و ضرب و شتم تعدادی از اولیاء دانش آموزان قرار گرفته اند .
وقایعی از این دست به کرات در مناطق مختلف آموزشی کشور رخ می دهند که فجیع ترین آن قتل معلم فقید بروجردی " محسن خشخاشی " در سر کلاس و در حین تدریس بود و خاطر فرهنگیان و معلمان کشور را به شدت آزرده و مکدر نمود .
علت و یا علل این گونه وقایع تلخ بخشی ریشه در جامعه ، فضا و فرهنگ حاکم بر نوع روابط دارد اما به نظر می رسد با وجود مادتین 608 و 609 قانون مجازات اسلامی ، قوانین پیش گیرانه و یا بازدارنده ای برای صیانت از حریم فضاهای آموزشی نظیر مدرسه وجود ندارد .
اگر در مدرسه مشکلی هم در مورد معلمان وجود داشته باشد باید از طرق قانونی پی گیری شود و وقوع این گونه موارد نشان از فرهنگ " قانون گریزی و قانون ستیزی " دارد .
« گروه سخن معلم » ضمن ابراز تاسف و تاثر از این واقعه از مسئولان محترم انتظار دارد :
1- وزیر محترم آموزش و پرورش در این مورد شخصا وارد و مساله را پی گیری کند .
2- دادستان محترم استان فارس به عنوان مدعی العموم در این مورد دخالت نماید .
3- مدیر کل محترم آموزش و پرورش استان فارس از آموزگاران دلسوز و زحمت کش این واحد آموزشی دل جویی نموده و واحد حقوقی آن پی گیر مساله تا حصول نتیجه مناسب و نهایی باشد .
« گروه سخن معلم » از دولت محترم و نیز مجلس شورای اسلامی می خواهد با توجه به تکرار این گونه موارد ، لایحه و یا طرح مناسبی را تدوین و به تصویب برسانند ضمن آن که آمادگی خود را جهت کارشناسی آن ها اعلام می کنیم .
« گروه سخن معلم » ضمن همدردی با آموزگاران مصدوم از آنان می خواهد تا با صلابت ، اطمینان خاطر و استواری بیشتر به وظایف و رسالت معلمی خود ادامه دهند .
پایان پیام /
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
از این به کاندیداهای محترم انتخابات مجلس به خصوص همکاران محترم فرهنگی به صورت رایگان مشاوره می دهم. اطمینان دارم که همکاران عزیز با رعایت دقیق رهنمودهای بنده، به صورت تضمینی رای بالایی می آورند.
اگر برخی از خوانندگان نکته سنج یادآوری کنند که قبلا گفته ام که خدمات و کالای رایگان افسانه است، پس حالا چرا خودم مشاوره رایگان می دهم، برای توجیه این تناقض ، خدمت دوستان عرض می کنم که این مشاوره اسمش رایگان است اما نمایندگان حق شناس بعد از نشستن بر کرسی مجلس قطعا خدمات بنده را به نحو شایسته ای به صورت جبران خواهند کرد.
اصلا فکر بد نکنید !
لابد فکر کردید قصد مدیرکل و رئیس شدن دارم، یا قرار است وارد کار صادرات و واردات بشوم یا می خواهم نماینده مورد حمایت من بعد از ورود به مجلس فامیل های حق التدریس مرا رسمی کند یا دختر خاله مرا مدیر فلان دبیرستان کند .
حاشا و کلا !
هدف من این است که نمایندگان عزیزی که با استفاده از مشاوره رایگان وارد مجلس می شوند مشکلات کشور را از تورم و گرانی تا بیکاری و فساد و فحشا حل و حقوق معلمان را دو برابر کنند و همین رقم آخر برای من کافی است .
همسرم و من به عنوان زوج فرهنگی چهار برابر سود می بریم.
شما برای موفقیت در انتخابات نیاز به « برنامه » داری . نه برنامه ای مثل برنامه های فانی! یک برنامه خوب که چشم همه را خیره کند. مساله اصلی این است که چه کارهایی انجام بدهی و چه بگویی که مورد توجه مردم قرار بگیری و چه کارهایی نکنی و چه چیزهایی نگویی که مبادا از چشم مردم بیفتی .
من اینها را رایگان به شما می گویم. می دانم شما نگرانی که فردای انتخابات نتوانی به وعده هایت عمل کنی . اصلا نگران نباش . برادر و خواهر عزیز این هم راهکاردارد. جواب دادن به رای دهندگان هم بخشی از این برنامه آموزشی است.
فرض کنیم شما معلم بازنشسته یا شاغل هستی ، شاید هم رییس منطقه یا مدیرکل آموزش و پرورش بوده ای. از مدتی پیش احساس تکلیف به تو دست داده که برای خدمت به هم نوعان و به خصوص قشر شریف معلمان در انتخابات اسفندماه مجلس به عنوان کاندیدا شرکت کنی.
البته واضح و مبرهن است که حقوق و امکانات نمایندگی و ارتباط با بزرگان برای شما پشیزی ارزش ندارد . همه دوستان و حتی برخی از دشمنان منصف می دانند اگر اصرار دوستان دانا نبود هرگز حاضر نمی شدی وارد این صحنه شوی .
کلا اهل سیاست بازی نیستی و واضح و روشن است که در مجلس هم همچنان یک معلم ساده و دلسوز و صادق باقی خواهی ماند.
آمده ای ؛ دردهای واقعی را درمان کنی . بینوایان را به نوایی برسانی . حقوق ها را افزایش دهی . جاده های روستایی را آسفالت کنی . برای جوانان کار ایجاد کنی . جلو اسب سرکش تورم را بگیری و مهم تر از همه مساله معیشت معلمان را یک بار برای همیشه حل کنی.
چرا این کارها تاکنون به تعویق افتاده ؟ معلوم است. نمایندگان قبلی وعده داده اند و عمل نکرده اند. آنها رفته اند دنبال سیاست و جناح بازی و منافع شخصی و گرنه حل کردن این مشکلات که کاری ندارد.
اگر از تهران و کلان شهرها کاندیدا می شوی دوحالت دارد :
یا باید زیرآبی داخل لیست جناح ها شوی ، یا اسم خودت را بگذاری کاندیدای مستقل.
اگر اسمت توی لیست های اصلی نرفت ، ول معطلی . البته نه اینکه اصلا فایده نداشته باشد. اگرشانس بیاوری و رد صلاحیت شوی تو به تکلیف خودت عمل کرده ای و می توانی همه جا پُز بدهی که نگذاشتتند و گرنه ....بقیه اش را به حالت تعلیق بگذار.
اگر هم به عنوان مستقل وارد صحنه رقابت شدی ، عکست را روی کاغذ آ4 در تیراژ 50 تا چاپ کن و جلو ادارات آموزش و پرورش و مدارس بزن. حداقلش این است که دیده می شوی . بعدها کسانی با تعجب نگاهت می کنند و می پرسند : " آقای دکتر ، من شما را تو تلویزیون دیده ام و تو بدون آن که تکذیب کنی با ملاحت لبخند می زنی ."
شما به عنوان کاندیدای مستقل بین 500 تا 2000 رای می آوری .
خیالت راحت، همکاران مخصوصا اونایی که تلفنی وعده حمایت داده اند یا اصلا رای نمی دهند و اگر هم اهل رای دادن باشند با این استدلال که رای شان را حرام نکنند به تو رای نمی دهند.
اما عده ای از تیپ و قیافه تو خوش شان می آید و نام تو را می نویسند . عده ای اسم تو را با یک شخص معروف سیاسی اشتباه می گیرند. یک وقت هم ممکن است اسم کوچکت بیژن یا منیژه باشد ، افراد میهن پرست که می خواهند شناسنامه شان مهر بخورد، اسم تو را می نویسند. بعد از انتخابات می توانی بگویی که تعداد آرای تو خیلی بیشتر بوده و حقت را خورده اند !
ادامه دارد
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی در همایش استحکام ساخت درونی قدرت در دانشگاه عالی دفاع ملی با اشاره به مشکلات بخش اقتصادی کشور و چالشهای این حوزه گفت: «در یک ارزیابی کلی رشد متوسط ما ۳ درصد، نرخ بیکاری ۱۲ درصد و نرخ تورم حدود ۲۰ درصد بوده است. این آمار نشان میدهد ما هم مشکل ساختاری داریم و هم مشکل مدیریتی.
این رشد اقتصادی برای ما جالب نیست و ما نمیتوانیم بگوییم ساختار قدرت ما بسیار قوی ولی اقتصاد ما ناتوان است. لاریجانی همچنین با بیان اینکه اقتصاد ما باید مولد، درونزا و برونگرا باشد و ثروت ملی تولید کند، تاکید کرد: موانعی برای رشد اقتصادی ما وجود دارد. یک مانع گرایشهای سوسیالیستی است که ما نمیتوانیم از آن فرار کنیم.
سیاستهای اصل ۴۴ چگونه اجرا شد؟ قرار بود رقابت واقعی به وجود آید، ولی این گونه نشد. مشکل دیگر ما وضعیت بوروکراسی است که یک دولتی زیر بار تعدیل آن نمیرود. او با بیان اینکه ما حدود ۴۰۰ هزار میلیارد تومان پروژه کلنگزنی در کشور داریم که کار اشتباهی بود، افزود: «شکل دیگر ما در تعهدات دولت به بخش خصوصی است.
وی با بیان اینکه باید دولت کوچک شود تا هزینهها کاهش یابد، افزود: استخدام ۵۰۰ هزار نفر در دولت قبل کار اشتباه و خلاف قانون بود.
به گفته رئیس مجلس اگر تشکیلات دموکراتیک وجود نداشته باشد، عدهای با حرفهایی رای میآورند و بدون عملیاتی کردن آنها کنارمیروند، اما اگر تشکیلات وجود داشته باشد، آن تشکیلات آبروی خود را با حرفهای پوپولیستی نمیبرد.
ایسنا
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
همواره با دو پرسش اساسی مواجه بوده ایم :
1-چرا معلمان در کار صنفی اطاعت و یا حرف شنوی ندارند ؟
2-چرا معلمان و فعالان آن ها در کار صنفی ، گرایش های سیاسی خود را بیرون در نمی گذارند ؟
شاید کنکاش و پاسخ به دو پرسش بالا بتواند تا حد زیادی ما را در فقدان یک« اتحادیه صنفی قدرت مند » یاری دهد .
پی گیری مطالبات صنفی و مدنی به صورت مشخص و یا نظام مند از سال 1380 شروع گردید .
نگاهی به وضعیت و نیز شکل حضور معلمان در اعتراضات نشان می دهد که این " گروه مرجع " در پی گیری مطالبات صنفی تابع قواعد و فرمول های مبارزات صنفی نیستند .
اعتراض آنان در مورد مطالبات و در محدوده مدرسه به زنگ تفریح ( صبحانه ) خلاصه می شود .
معلمان حتی از شورای معلمان و اختیارات قانونی آن جهت پی گیری مطالبات درون مدرسه ای نیز استفاده نمی کنند و برگزاری آن فقط در حد یک مراسم اداری و تنظیم صورت جلسه پایان می یابد .
آنان در جلسات شورای معلمان نیز به صورت جدی ، هدف مند و شفاف وارد مسائل و مشکلات نمی شوند و سطح گفت و گو ها معمولا در یک حد مشخص و قابل پیش بینی می ماند .
تجارب و شواهد نشان می دهد تا زمانی که ثبات شغلی یک معلم ازسوی عوامل دیگر مانند مدیر ، اداره و... مورد تهدید قرار نگیرد آنان سعی می کنند که خود را موافق وضع موجود نشان دهند و حتی در برابر مشکلات سایر همکاران خود موضع جدی نگیرند .
در واقع ، « همبستگی صنفی » که خاستگاه و ممارست آن باید از مدرسه آغاز شود عملا شکل نمی گیرد و این درست بر عکس جامعه کارگران است که این همبستگی در همه سطوح و در حد بالایی مشاهده می شود .
در شکل اعتراضات بیرونی این وضعیت شکل وارونه به خود می گیرد ؛ هر چند درصد بالایی از جامعه معلمان ترجیح می دهند که به دلایل گوناگون از وارد شدن در این وضعیت ها اجتناب کنند و تنها اخبار مربوط به آن را پی گیری کنند .
گروهی از معلمان نیز که اکثرا به دعوت تشکل ها در این اعتراضات حضور می یابند نیز چندان تابع قواعد و یا مبارزات صنفی نیستند .
معلمانی که تا دیروز راهبرد " سکوت " و یا " انزوا " را برگزیده بودند اکنون بسیار جلوتر از تشکل های معلمان خواهان اعاده حقوق و احیای مطالبات خود می شوند .
حتی در مرحله اعزام نماینده و انجام مذاکره و گفت و گو بین نمایندگان تشکل ها و دولت نیز معلمان آن را نوعی " مدیریت زمان " و " خرید وقت " تلقی کرده و بعضا فعالان تشکل ها را متهم به مسامحه ، سازش و... می کنند .
در واقع ، آنان برای یک بار و آخرین بار می خواهند تکلیف همه چیز را مشخص کنند .
این در حالی است که مطالبات صنفی باید محدود و کارشناسی شده باشد و بیان آن ها باید تدریجی باشد .
شکل گیری این وضعیت حتی بر روی رفتار فعالان تشکل ها تاثیر گذاشته و در کنار فقدان تئوری و یا برنامه برای پیش برد وضعیت توسط تشکل ها ، آنان را در آینده در موقعیت های « چالش برانگیز و هزینه زا » قرار می دهد .
درست برعکس جامعه کارگران که « اطاعت صنفی » و « حرف شنوی تشکیلاتی » در حد قابل قبولی وجود دارد و این رفتار تشکیلاتی کارگران در برابر نمایندگان خود و براساس سلسله مراتب ، قدرت چانه زنی و توان مذاکره آنان را به صورت تصاعدی افزایش می دهد .
در تحلیل این پدیده ، برخی به ویژگی های رفتای معلمان اشاره می کنند و این که آنان همواره سعی می کنند خود را در موقعیت های هم سطح و برابر ببینند و هر یک از معلمان خود را صاحب تشخیص و در مقام تصمیم گیری بدانند .
نتیجه نهایی این وضعیت به این جا ختم می شود که مسئولان نیز هیچ گاه تشکل های معلمان و فعالان آنان را جدی نگیرند و در نهایت " نگاه ابزاری و منفعت طلبانه " به پتانسیل آنان در بدنه معلمان داشته باشند .
و اما نکته مهم دیگر آن است که معلمان هیچ گاه سعی نمی کنند مرزی میان " صنف " و " سیاست " قائل باشند .
این وضعیت در تشکل های معلمان پر رنگ تر است . حتی بیان مواضع صنفی نیز تابعی از دیدگاه های سیاسی می شود و از این جاست که « افتراق صنفی » آغاز می شود .
شاید مهم ترین دلیلی که می توان برای این وضعیت ارائه نمود آن است که هنوز تعریف مشخص و واحدی از " صنف " در آموزش و پرورش و میان معلمان و توسط تشکل های معلمان ارائه نشده است .
هنوز تشکل های معلمان با دیدگاه های مختلف سیاسی نتوانسته اند بر اساس منافع صنفی به " حداقل " ها برسند .
شاید تدوین یک " منشور صنفی " که دربرگیرنده مطالبات معلمان در سه ضلع " معیشت ، منزلت و معرفت " باشد بتواند دیدگاه های آنان را به یکدیگر نزدیک نماید .
به علت فقدان یک " منشور صنفی " جامع نیز هر فرد و یا تشکلی برای خود و دیگران فرآیندی از مبارزات صنفی را ترسیم می کند .
این در حالی است که در پیشنهاد این گونه روش ها معمولا توجهی به واقعیت ها ، شرایط و حتی پارامترهای فرهنگی جامعه مرجع نمی شود و اتخاذ این " روش های چندگانه " و " شدت افتراق " معلمان را نهایتا نسبت به اصل مساله بی تفاوت و یا خنثی می کند .
نتیجه منطقی فقدان هم گرایی در تعریف و تبیین مطالبات معلمان توسط تشکل ها این می شود که هر گونه اعتراض در مورد " صنف " با گرایش های سیاسی و تسویه های جناحی گره خورده و مطالبات معلمان در سطوح مختلف برای جامعه ناشناخته و مبهم باقی می ماند .
چه بسا در سایه حضور کم رنگ و بی رمق معلمان در عرصه " رسانه " ، آنان و تشکل های معلمان متهم به زیاده خواهی و ... نیز بشوند !
آیا معلمان و تشکل های آنان می توانند مانند سایر گروه ها به ویژه کارگران ، حول موضوع صنف به گفت و گو پرداخته و مطالبات خود را در یک فرآیند منطقی و کارشناسی و بر اساس فرمول " حل مساله " به گوش فرادستان و حاکمیت برسانند ؟
به نظر می رسد تشکل های معلمان قبل از طرح مطالبات و عرضه آن به جامعه و دولت باید در درون خود و نیز روابط میان گروهی و میان تشکلی به یک مدل گفت و گوی سازنده و موثر با رویکرد انتقادی دست یازند .
این نخستین گام برای طرح مساله در حوزه آموزش و پرورش خواهد بود .
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
گروه اخبار /
در روز پنجشنبه به تاریخ 28 آبان 1394 اولین مجمع انجمن اسلامی معلمان ایران در استان زنجان با تلاوت آیاتی از قرآن کریم آغاز شد .
در این جلسه تنی چند از اعضای انجمن از شهرستان ها و مناطق زنجان، سلطانیه، خدابنده، ابهر، زنجانرود حضور داشتند .
همچنین برخی از مسئولان تشکل های سیاسی استان شامل حزب اعتماد ملی، حزب همبستگی، حزب ندای ایرانیان، حزب اراده ملت، انجمن اسلامی مهندسان انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها، خانه کارگر، مجمع زنان اصلاح طلب، مجمع متخصصین و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی حضور داشتند.
در ابتدا آقای کاظم خرازی رییس شورای هماهنگی استان گزارشی از فرآیند تشکیل ، توسعه، عملکرد و مواضع انجمن در استان ارائه نمودند .
در ادامه ، آقای مهندس عزت الله عباسی نایب رییس دبیرکل انجمن به تشریح تاریخچه و دیدگاه های انجمن در سطح ملی پرداخته و از زحمات شورای هماهنگی استان قدردانی نمودند.
پس از آن با استقرار هیات رییسه سنی مجمع رسمیت یافت .
در ادامه کاندیداهای عضویت در شورای هماهنگی استان به معرفی خود پرداختند و سپس با توزیع برگه های رای انتخابات به عمل آمد .
با شمارش آرا اعضای اصلی به شرح زیر اعلام شدند :
1- آقای کاظم خرازی
2- آقای رجب علی کریمی
3- آقای ابوالحسن مرتضوی
4- آقای جلیل شامی
5- آقای تقی عمرانی
6- آقای محمد فاتحی نژاد
7- خانم نسرین مولایی
8- آقای علی امینی
9- آقای علی اسدی
10- آقای علی اکبر حکیمی نیا
11- آقای حجت الله عباسی
اعضای علی البدل :
1- آقای علی الله رفیعی
2- آقای حجت الله فتحی
3- آقای جلیل طاهری
4- آقای جعفر ایثاربخش
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .