پس از ماراتن نفس گیر هسته ای ، بالاخره با دیپلماسی فعال دکتر ظریف ،پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران ختم به خیر شد و به روال عادی خود برگشت ،اما گویا پرونده ۱۲ساله تعاونی مصرف فرهنگیان نورآباد همچنان لاینحل مانده است و قرار نیست به این زودی ها برای آن پایان خوشی متصور شد!
در پرونده هسته ای ایران، اراده ی شش کشور به اضافه ایران بر این بود که مسئله را با گفت و گو حل و فصل کنند، اما در پرونده ی تعاونی مصرف فرهنگیان دلفان، کسی حاضر به گفت و گو در این زمینه برای حل مشکلات ۲۵۰۰نفر از کارکنان آموزش و پرورش نیست .
کسی مسئولیت را نمی پذیرد که بخواهد آن را حل کند ؛ انگار تعاونی مصرف اصلا وجود نداشته است،نه اداره تعاون حاضر به پیگیری است نه اداره آموزش و پرورش ورود پیدا می کند.
نقطه مشترک این دو پرونده « برجام و تعاونی مصرف » نحوه ی کارکرد آنهاست ؛ جدای از مسائل فنی و تخصصی در مسئله هسته ای ایران نگرانی کشورهای غربی از غنی سازی بیشتر ایران در سایت فردو قم و افزایش تعداد سانتریفیوژها بود و در مسئله تعاونی مصرف فرهنگیان هم، بحث برسر فنا سازی اموال فرهنگیان مطرح است که یک شبه تمام اقلام و کالاهای آن به فنا رفت ( من همیشه غنا را با فنا اشتباه می گیرم! )
جالب اینجاست که در مسئله هسته ای ایران ،کشورهای غربی کوچکترین جابه جایی در سایت ها را رصد می کردند و به آقای آمانو گزارش می دادند ،اما در موضوع تعاونی مصرف فرهنگیان دلفان ،قوی ترین ردیاب ها هم نتوانسته اند ردی از اقلام غیب شده را ردیابی کنند.
جل الخالق!
حتی از مدیرکل انرژی هسته ای در سفری که اخیرا به تهران داشتند مدد خواستیم که شاید چاره ای برای این اقلام گم شده پیدا کند ؛ ایشان نیز اظهار بی اطلاعی کردند و اظهار داشتند که ماهواره های ریزبین آنها نیز چیزی را ثبت نکرده اند ، به ناچار به سراغ اتحادیه تعاونی های کشور رفتیم و موضوع را پیگیر شدیم که چیزی نمانده بود به جرم بدهکاری یکصدو بیست میلیونی تعاونی مصرف فرهنگیان نورآباد بازداشت شویم که با کلی خواهش، و تمنا و توضیح این مطلب که ما خودمان شاکی هستیم گذشت فرمودند.
خلاصه این دو پرونده قرابت عجیبی با هم دارند زیرا در هر دو پرونده بحث تضییع حقوق مردم و واژه #تحریم#مطرح است ،تحریم های ظالمانه هسته ای که مبرهن و آشکار و بر همه عیان است و تحریم های تعاونی مصرف فرهنگیان دلفان نیز بر هیچ معلم دلفانی پوشیده نیست چرا که فرهنگیان دلفان بیش از ۱۲سال است در تحریم استفاده از تعاونی مصرفی هستند که با سرمایه و اندوخته ایشان قدبرافراشته بود و زمانی در بین تعاونی های استان حرفی برای گفتن داشت، اما متاسفانه سال هاست سرمایه اش به تاراج رفته و کسی جوابگو نیست .
حال با تعاریف فوق، چند راه حل پیش روی فرهنگیان دلفان می باشد:
۱- به سراغ تیم مذاکره کننده برویم و از ایشان درخواست نماییم مسئولیت این پرونده را عهده بگیرند که با توجه به حاضر نبودن طرف مقابل به گفت و گو، این مسئله منتفی می باشد.
۲ - پرونده را به شورای امنیت بفرستیم که با توجه به لابیگری طرف مقابل از این مسئله هم سودی نخواهیم برد.
۳ - اصلا بی خیال پرونده تعاونی مصرف فرهنگیان شویم ولی یادمان نرود که تعاونی مصرف به اتحادیه تعاونی های کشور بدهکار است و قصد چشم پوشی هم ندارد و مانده مطالبات اتحادیه تعاونی مصرف را باید پرداخت نماییم.
۴ - گرفتن یک کد جدید تعاونی مصرف با برگزاری مجمع عمومی و یا پی گیری مطالبات تعاونی قبلی از طریق یک وکیل زبده حقوقی
حال با تشریح اوضاع انتخاب با شما فرهنگیان عزیز است !
لکنا
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.