براساس آیات قرآن کریم فرهنگ ایمان و تقوا اگر بر جامعه حاکم شود؛ باعث گشایش درهای برکت از آسمان و زمین میشود و اگر بهجای آن فرهنگ تکذیب و پایمال شدن ارزشها در جامعه حاکم شود و اگر بهجای تقوا بیتقوایی حاکم شود یا اگر بهجای گرامی داشتن حرمتها؛ بیحرمتی و افشاگری و دروغ و تهمت در جامعه حاکم شود در این صورت جامعه از دست رفته است/ انقلاب اسلامی؛ انقلابی فرهنگی بود/ اگر بخواهیم فرهنگ عبودیت در جامعه حاکم باشد باید اقتصاد جامعه پویا باشد چراکه شکمهای گرسنه ایمان نمیشناسند/ امنیت و فرهنگ باهم مرتبط هستند و نیازی نیست که با یک چسب خاص آنها را بچسبانیم بلکه آنها خود به هم میچسبند/ در جامعهای که ترس و اضطراب حاکم است خلاقیت صورت نمیگیرد و جرقههای خلاقیت هنری و فرهنگی و فکری در فضای آرام شکل میگیرد و خود را نشان میدهد/ امنیت باید در فضای سرور باشد که درهای برکات به روی جامعه گشوده شود/ باتوجه به نظرسنجیهایی که در سال 93 صورت گرفته؛ وزارت اطلاعات رتبه هفتم را داشت در سال 94 این رتبه به چهارم رسید و امسال در جایگاه سوم در بین دستگاههای دولتی ایستادهایم یعنی مردم به ما اعتماد کردهاند/ اسلام ما را از تعامل فرهنگی مناسب با کشورهای دیگر منع نمیکند/ استقلال آزادی جمهوری اسلامی شعار ما بوده است و از جمله آزادیهای مسلم ما که در قانون اساسی است آزادی رسانهها بوده است و جز مواردی که توطئه باشد و توطئه هم در کار رسانهای یک سوراخ سوزن است؛ دروازه نیست. هر کسی حرفی خلاف ذوق و نظر ما زد که نباید بلافاصله او را متهم به توطئه کنیم و دهان او را ببندیم و قلمش را بشکنیم/ بستن دهانها و شکستن قلمها به بهانه توطئه با هویت انقلاب اسلامی ما منافات دارد و لذا وزارت اطلاعات رسالت خود را در خفه کردن گلولهها میداند نه خفه کردن گلوها/ اگر رسانهای حقی را از شخصی ضایع کرد باید پاسخگو باشد اما اگر نظری در مسائل سیاسی،اقتصادی، اجتماعی و ... ارائه کند این متعرض شدن و فضای رسانه را امنیتی کردن جز ضرر چیز دیگری ندارد چراکه ممکن است خود را پنهان کند اما از جای دیگر به اساس لطمه میزند
گروه مناطق/ در نشستی که اخیرا علیرضا کمره ای ، مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران با معلمان در منطقه 5 تهران و به میزبانی انجمن اسلامی منطقه 5 تهران داشت ؛ مورد انتقاد معلمان در مورد مدیریت مناطق تهران و حتی خود اداره کل آموزش و پرورش تهران قرار گرفت . ( این جا )
معلمان چنین عنوان می کردند : " با گذشت بيش از چند سال از استقرار دولت تدبير اميد؛ چرا هنوز براي جايگزيني مديران همسو با خط دولت اراده اي وجود ندارد؟ در شهر تهران هنوز شاهد حضور مديراني از دولت قبل هستيم که علاقه اي به ادامه کار اين دولت ندارند ... "
" در ايامي که هجمه شديدي بر عليه دولت وجود دارد ؛ بدنه آموزش و پرورش انباشته از مديران جناح مخالف دولت است که حتي با کارشکني هاي متعدد سعي در ناکارآمد جلوه دادن اقدامات دولت می باشند ... "
" خيلي از دوستان اصولگرا جو شهر تهران را طوري نشان مي دهند که نبايد تغييراتي داشته باشد ... "
شنیده ها حاکی است که قرار است مدیر آموزش و پرورش منطقه 2 تهران تغییر کند .
یکی از مدیرانمدارس این منطقه انتقاداتی را نسبت به عملکرد مسئولان به ویژه مدیر کل آموزش و پرورش تهران مطرح کرده است
مقامات وزارت آموزش و پرورش فعالان رسانه ای معلمان را در جایگاه منتقد به رسمیت نمی شناسند/ وزارتخانه به فعالان رسانه ای و فعالان صنفی – سیاسی درِ باغ سبز نشان داد و آنها را وسوسه کرد/ فعال رسانه ای با خودش فکر می کرد که با رفتن به ستاد با یک تیر چند نشان می زند/ فعالیت رسانه ای معلمان اصلاح طلب در فضای مجازی و واقعی ابزاری شده است برای گرفتن پست مدیریتی/ نمی توان افرادی را که می کوشند از طریق قلم و عضویت در تشکل های صنفی –سیاسی راهی برای آینده خود بازکنند را سرزنش کرد/ هیچ کس را نمی توان از تلاش برای داشتن شغل بهتر و درآمد بیشتر منع کرد/ اینکه بگوییم معلمی را با هیچ شغلی عوض نمی کنیم یک شعار است/ کار وزیر (فانی و دانش) و معاونان و مدیران کل آنها ، تبدیل فعالان رسانه ای به کارمندروابط عمومی است/ فعال رسانه ای در ستاد یا استحاله شده و یا دچار افسردگی و انزوا می شود/ دانش آشتیانی 8 تشکل معلمی به شمول تعدادی از بهترین فعالان رسانه ای را در چند ماه گذشته نابود کرد/ در دوره دانش برخی تشکل ها و شماری از فعالان رسانه ای اصلاح طلب تبدیل به افرادی منتظر پُست و کاسبکار شدند/ این گزاره جا افتاده است که مقصد نهایی فعال رسانه ای و فعال صنفی – سیاسی ، گرفتن پُست اداری است/ برخی مدیران درجه دوم و سوم عناصر باسواد و منتقد در بین معلمان را با استفاده از اختیارات اداری جذب کرده اند / سایت های قلابی و وابسته به مدیران به نام سایت مستقل معلمی عرضه می شود/ برخی فعالان رسانه ای قلم و آبروی خود را به ثمن بخس و حتی به اشارات گوشه ابروی یک مدیر می فروشند/ تشکل های معلمی اصلاح طلب تصور کردند که آمدن دانش آشتیانی پایان تاریخ است و باید در سیستم اداری ذوب شوند/ برخی تشکل های حامی دانش تمام تخم مرغ های خود را پشت میز اداری و یا پشت در اداره (در انتظار پست ) نیمرو کرده و خورده اند/ نمی دانم تشکل های 8 گانه اصلاح طلب در انتخابات پیش رو با چه زبانی با معلمان سخن می گویند/ دانش با جذب و حذف تشکل ها و فعالان اصلاح طلب مستقل ، راه را برای جریان چپ داخل کانون ها هموار کرد/ چیزی به نام گفتمان صنفی اصلاح طلبی دیگر وجود ندارد/ تشکل های اصلاح طلب بخشی از سیستم شده اند و حرفشان بین معلمان به دلیل وابستگی به وزارتخانه ، خریدار ندارد/ راه درست این بود که وزیر آموزش و پرورش و مدیران زیر دستش فعالان رسانه ای و فعالان صنفی را در جایگاه واقعی خودشان تقویت می کردند و استقلال آنها را به رسمیت می شناختند
نباید به دلیل اینکه دشمن از چنین مسائلی سوءاستفاده خواهد کرد، بر روی فسادها و نادرستیها پرده بیندازیم. نباید اجازه دهیم آنجا که با حق فاصله میگیرد، حرکت انقلاب حتی زاویهای کم پیدا کند/ اگر به ناحق کسی از گزینش رد شود حقالناس مضاعفی تضییع شده، یکی حق شخصی آن فرد و مهمتر حقالناس کل مردم ایران است که از یک مدیر و خدمتگزار شایسته بیجهت محروم شدهاند/ اگر گزینشها و پذیرشها به درستی انجام نشود دچار آسیبهایی میشویم که ضرر آن برای نظام بیشتر از این است که فردی احیاناً بیاطلاع به مسائل فقهی فردی وجود دارد/ البته حتی وزارت اطلاعات هم نمیتواند بگوید من مصلحت نمیدانم چون آنها مأمور مصلحت نیستند بلکه مأمور اجرای قانون هستند/ باید در گزینشها حتماً بازنگری صورت گیرد و طبق وظایف قانونی به سمت شایستهسالاری برویم. ما برای یک اداره نمیخواهیم امام جماعت انتخاب کنیم، ممکن است فردی نماز جماعت و نماز جمعه هم شرکت نکند اما کارش را درست انجام دهد/ وقت آن رسیده که بعد از 37 سال یک آسیبشناسی از نظام گزینشی خود داشته باشیم. حتی من معتقدم در بخشهای قوه قضائیه وضع دادسراها و محاکم ما در این سالها رو به جلو بوده اما آیا واقعاً این قوه قضائیه شایسته نظام و بایسته قانون اساسی است
گروه گزارش/ بخش نخست و دوم سخنان علیرضا کمره ای مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران قبلا منتشر شد . ( این جا ) و ( این جا )
در این بخش پرسش های معلمان و پاسخ مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران تقدیم شما مخاطبان محترم می شود
مطابق یک نظریه در بین برخی فعالان صنفی کانون ، معلم در کلاس درس باید نقش « داور سیاسی و مربی ستمدیدگان » را بازی کند ؛ معلم «در بازی خونین و خاموش سیاست» نباید سکوت کند. معلم باید«پنجه در پنجه ی آنان که منابع ثروت و قدرت یک کشور را در چنگ گرفته اند،بیندازد .»/ در دهه ۴۰ و ۵۰ مبارزان مذهبی و مارکسیست کم و بیش، مشی مسلحانه علیه حکومت را به عنوان تنها راه نجات جامعه انتخاب کرده بودند/ مارکسیست ها فقر و تبعیض طبقاتی را برجسته می کردند و چنین وانمود می کردند که در جامعه سوسیالیستی ، همه افراد جامعه از رفاه و برابری برخوردار می شوند. مذهبی ها هم اغلب تعبیری سوسیالیستی از عدل علوی به دانش آموزان ارائه می دادند/ پدر و مادرهای بیچاره نمی دانستند که در مدرسه ذهن بچه های آنها را شست و شو می دهند و وقتی با واقعیت روبه رو می شدند که فرزندشان در خانه تیمی کشته شده بود و یا از زندان سر در آورده بود/ این یک اصل حرفه ای ، اخلاقی و انسانی است که معلم علوم ، معلم ریاضی ، معلم ادبیات ،معلم زیست و…. در مدرسه حق ندارد تبلیغ سیاسی کند/ تبلیغ سیاسی در بین کودکان ، تلقین و شست و شوی مغزی محسوب می شود/ در کشورهای توسعه یافته ، معلم اجازه ندارد که عقاید سیاسی خود را در کلاس تبلیغ کند/ وقتی ما معلمان کار سیاسی در مدرسه را با هر توجیهی قبول می کنیم دیگر نمی توانیم به نهادهای دولتی و حکومتی انتقاد کنیم که چرا در مدرسه کار سیاسی می کنند/ مخالفان و منتقدان دولت باید طرفدار آموزش و پرورشی حرفه ای مبتنی بر اصول علمی تعلیم و تربیت باشند
کمیسیون تلفیق این برنامه را با همت همه کارشناسان، دستگاههای ذیربط و کمیسیون های اختصاصی و مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی در 6 ماه تدوین کرد و نوشت، سپس با دو سوم آرای نمایندگان مجلس مصوب شد و شورای نگهبان آن را تأیید کرد و تبدیل به قانون شده است/ دولت اعتقادی به ارائه برنامه ششم توسعه به مجلس نداشت/ نامهای را با همکاری رئیس مجلس شورای اسلامی خدمت مقام معظم رهبری ارسال کردیم که آیا مملکت برنامه می خواهد یا نه و اگر برنامه لازم دارد، دولت، آن را بنویسد یا ما/ مجلس، برنامه ششم توسعه را بر مبنای 80 بند سیاستهای کلی مقام معظم رهبری نوشته است و اگر عنوان می شود که این برنامه مشکلی را حل نمیکند، یعنی اینکه این سیاستهای کلی مشکلی را حل نمی کند/ مجلس شورای اسلامی ۹ مورد دیگر را هم در اولویت قرار داد که همگی از نیازها و اولویت های واقعی جامعه ماست
این که برخی در رسانه خود اُسکار ایرانی را کم ارزش قلمداد میکنند و یا انتظار دارند اصغرفرهادی به همه مسائل ایران بپردازد، ناشی از نگاه ناپخته و کم خردانهای است که شیرینی این رویداد را در اجتماع ایران کم میکند/ آیا اگر یک فرد به طور کامل با سلیقه ما همراهی نمیکند، یعنی انسان کم ارزشی است که کارهایش نیز درخور اهمیت نیست/ شما چه میزان از هنر و نام کشور در سطح بینالمللی در عمل (و نه در حرف و شعار ) حمایت کردید/ هنر زبانِ مردم دنیاست و مدیران حقیقی باید بر قلبها حکومت کنند/ یک هنرمند تمامی معادلات را در چند دقیقه به هم میریزد و تمامی تخریبها نقشِ برآب خواهد شد/ سکار اصغر فرهادی، نشان داد این هنر و تخصص است که نجات دهنده یک اجتماع از سیاستهای جنگ طلبانه و نابخردانه است و نه حرف و حمله و شعارهای تند/ این یک هنرمند است که با هنر خود، تمام قد از امنیت ملی و روحی مردم کشورش در عمل(و نه در حرف که روال سیاستمدارانِ بعضاً بیخاصیت است.) دفاع مینماید؛ سیاستمدارانی که به جای پرداختن به درد و مشکلات و استرسهای مردم، به جنگ قدرت برای قدرت و تصاحب بیشتر مشغولند/ ین متخصصین هستند که در هر حوزهای دلسوزانه برای کشور خود تلاش میکنند و بعضاً بارِ سوءمدیریت، کمکاری، اِهمال و بیکفایتیِ سیاست مداران را به دوش میکشند تا کشورشان از آسیبها محفوظ بماند/ اُسکار اصغر فرهادی آن قدر درس برای سیستم مدیریتی ایران دارد که کتابها بتوان برای آن نوشت
گویا ضرب شستی که دولت نهم در همان سال نخست به معلمان نشان داد و در 23 اسفند 85 معترضان را غیر معلم خواند و روانه زندان کرد تا آخر دولت دهم نیز تاثیر بازدارنده و ناامیدکننده خود را برجای گذاشت/ وزیر وقت دولت مهروز نیز از خوان گسترده افزایش نجومی قیمت نفت چیزی به سفره معیشت معلمان اضافه نکرد و با تحول صوری و شتاب زده آموزش و پرورش مشکلات را افزایش داد/ نمی شود گفت ما حرف خودمان را می زنیم و راه خودمان را می رویم و به اینکه چه بر سر آموزش و پرورش و معلمان و دانش آموزان می آید کاری نداریم، این به آن معنا نیست که اگر بودجه چند برابر شود مسایل نظام آموزشی ما همه برطرف می شود/ برخی از نمایندگان مجلس که سینه چاک مطالبات معلمان هستند وقتی پای این راهکارها به میان می آید توده وار و متظاهرانه سنگ عدالت و دولتی و رایگان بودن آموزش وپرورش را برسینه می زنند و نه تنها تلاشی برای ارایه طرح در این زمینه نمی کنند حتی دولت را هم تشویق نمی کنند تا لایحه هایی برای این منظور ارایه دهد و بدتر از آن حتی اجازه توسعه برنامه هایی قانونی در این راستا را هم نمی دهند