گروه اخبار/

سرپرست دانشگاه فرهنگیان در آخرین دقایق کاری سال ۹۵ دو انتصاب عجولانه و مشکوک در این دانشگاه ۷۰ هزار نفری انجام داده است که هواداران فرهنگی دولت روحانی و فعالان سیاسی آموزش و پرورش را دچار حیرت نموده است.

دو نیروی اصولگرا و از معتمدین دولت قبل در آخرین روز کاری سال ۹۵ دو پست مدیرکلی (پشتیبانی و ایثارگران) را با حکم سرپرست و معاون اداری مالی دانشگاه تصاحب کردند.

محمود مهرمحمدی که بابت بازنشسته کردن نزدیک به بیست تن از مدیران غیرقانونی این دانشگاه (دارای مدارک معادل) که بیش از ۳۰ سال سنوات خدمتی دارند، همچنان مقاومت نموده و به این روند غیرقانونی ادامه می دهد، اکنون پازل لجاجت خود با دولت اعتدال را با انتصاب ته مانده نیروهای اصولگرا نشان می دهد.

گفتنی است در سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان اکثریت با نیروهای جبهه پایداری و اصولگرایان است و بابت حمایت های کمیته انتصابات این دانشگاه از نیروهای اصولگرا، تندروهای احمدی نژادی جریان را در دست دارند.
مدیر حوزه ریاست و معاون اداری مالی از جمله افراد ذی نفوذ در انتصابات هستند.

پایان پیام/

انتخابات ریاست جمهوری نزدیک است و شعارهای پوپولیستی برای تهییج احساسات عامه مردم روزبه‌روز داغ‌تر می‌شود/ اکثر کاندیداها تمایل به نشان دادن همین روی سکه دارند و روی دیگر سکه را از دیدگان همان یارانه‌بگیران نهان می‌کنند که در آن، مصائب ناشی از منابع کاذب همین یارانه به تصویر کشیده شده است/ مساله اصلی این نیست که یارانه نقدی ادامه یابد یا چند برابر شود، بلکه این است که منابع این یارانه از کجا باید تامین شود/ افزایش پایه پولی (بخوانید چاپ پول) برای پرداخت یارانه مصداق عینی برداشت از یک جیب مردم و گذاشتن در جیب دیگر آنان، البته به مقدار کمتر است/ ظاهرا هیچ کاندیدایی برای پرداخت این بدهی‌ها که اقتصاد را زمین‌گیر کرده طرحی ارائه نکرده است؛ لابد چون در کمیت آرا چندان تاثیری ندارد/ غیرمنطقی‌ترین سیستم می‌تواند این باشد که چارچوبی طراحی شود که در آن، افرادی هم مشمول پرداخت مالیات باشند و هم مشمول دریافت یارانه! و این همان سیستمی است که الان شاهد آن هستیم/ هر شعاری غیر از این درخصوص یارانه نقدی می‌تواند وضعیت طبقه محروم را بدتر از آن بکند که الان هست

مشکلات معیشتی معلمان گاه و بیگاه مورد بهره برداری جناح های مختلف سیاسی برای فشار بر دولت مستقر قرار گرفته است/ توجه ویزه به مطالبات صنفی معلمان از سوی جناح های مخالف دولت در سال های اخیر، در حالیست که در یک دهه گذشته این رسانه ها به طور تمام قد در برابر تشکل های صنفی معلمان و فعالیت های آن ها ایستاده و اخبار و تحلیل های متعددی در تخطئه و تخریب این تشکل ها و فعالیت های صنفی شان منتشر نموده اند/ اصل این خبر در رابطه با پرداخت حق الزحمه معلمان حق التدریسی منتشر شد بود و نه حق الزحمه اضافه کاری معلمان/ لزوم پرداخت ماهانه و به موقع حق الزحمه اضافه کاری معلمان امری است که اهمیت آن نیاز به قلم فرسایی ندارد/ گزارش خبری که روز گذشته از سوی خبرگزاری فارس تحت عنوان «دولت معوقات ۶ ماه گذشته معلمان را نداد/ جیب‌های خالی در نوروز!» منتشر گردید به طور واضح ازز همین سنخ اخبار و گزارش ها است/ امید می رود که رسانه های مذکور این رویه را در زمان به روی کار آمدن دولت های جناح متبوع شان نیز ادامه دهند

در همه ى كنسرت هاى داخل و خارج، شجريان هم آخرش اين تصنيف را به خواهش مردم مى خواند و مردم هم اشك ريزان همراهي اش مى كنند/ تا حالا از خودتان پرسيده ايد كه چرا اين قدر اين تصنيف و خصوصاً متن ترانه به دل مى نشيند/ اين ترانه ، "خودِ خودمان" را فرياد مى زند/ بيشتر عناصرِ تفكر ايرانى در كلماتِ متن ترانه آمده است/ حوصله هيچى را نداريم ! حوصله ى ناله را هم نداريم ، زود طاقت مان سر مى رود. بيشترمان كتاب نمى خوانيم چون طولانى است ؛ متن هاى كمى بلندتر را اصلاً نمى خوانيم . عشق مان كلمات قصار است كه  آن هم اكثراً شعار است/ اين ترانه مى تواند " مانيفست مرغى " ما ملت قلمداد شود....

گروه گزارش/

حمیدرضا حاجی بابایی رئیس فراکسیون ولایت مجلس، در گفت وگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو گفته است : " : افراد باید حرف هایی که به مردم می زنند را قبلا کارشناسی کرده باشند در غیراین صورت، صحبت ها جنبه شعاری پیدا می کند... "

او همچنین تاکید کرده است : " در کشور باید به این جمع بندی برسیم که صحبت های افراد ثبت و هر ۶ ماه یک بار از وی مطالبه شود. بنده بسیار خوشحال خواهم شد اگر رسانه ها صحبت های مسئولان و سران قوا را ثبت و در آخر انشا و دیکته هایشان را تصحیح کنند" ( این جا )

تاکید این وزیر سابق آموزش و پرورش و نیز فردی که حداقل 4 دوره نمایندگی مجلس بر " کار کارشناسی " در حالی صورت می گیرد که ایشان به همکاری خود با دولت پوپولیست احمدی نژاد که میانه ای با کارهای کارشناسی نداشت تا لحظه آخر ادامه می دهد !

ایشان در گفت گوی 5 / 5 ساعته ای که با صدای معلم داشت به پرسش های کارشناسی این رسانه پاسخ های درستی نمی دهد و از کنار آن ها عبور می کند ! ( این جا )

* رئیس کمیسیون تلفیق برنامه ششم توسعه در برابر ابقای جدول 17 لایحه بودجه 96 سکوت می کند . ( این جا )

* « صدای معلم » در مطلبی با عنوان " " همه افراد و نهادهاي مربوطه به فکر خود و منافع مربوط به خود هستند و هيچ کس ، در انديشه منافع مشترک موجود در صندوق های بازنشستگی نيست "
هشدار صدای معلم به نمایندگان مجلس : مصوبه بازنشستگی مجلس در مورد بانوان بر کدام پشتوانه کارشناسی و پژوهشی استوار است ؟ نسبت به آن اعتراض می کند . ( این جا )

اما دکتر حاجی بابایی از آن دفاع می کند ! ( این جا )

* « صدای معلم » در مطلبی با عنوان " " این تبعیض میان کارمندان دولت به چه معناست ؟ "
مجلسیان ! چرا ماده ۳۴ از لایحه برنامه ششم توسعه را حذف کردید ؟ هنوز پاداش معلمان بازنشسته سال 95 پرداخت نشده است ! ( این جا )

اما دکتر حاجی بابایی نسبت به حذف ماده 34 بی تفاوت است و عکس العملی نشان نمی دهد ....

مقاله زیر به قلم « سعید شهسوارزاده » به ابعاد دیگری از این موضوعات می پردازد.

گروه اخبار/

تهران

خاضعانه بلند شدم و سماورو آتیشش کردم و آرام و پرسش مندانه نشستم/ مشکلی نیست این بی تخصصی سال هاست که در کار شورا مشکل ایجاد نکرده و هررشته ای میتونه در شورا حادثه آفرین باشد کما اینکه همه اومدن و رفتن هیچی به هیچی ؛ من هم میام و میرم بی آنکه آب از آب تکون بخوره/ یه کم فکر کردم دیدم واقعا ننم راست میگه و تحلیلش از عملکرد اعضای قبلی شورا خیلی عالیه/ مگه تو چقد آی کیوت پایینه که نمی فهمی رفتن به شورا برای خدمت نیست/ من که یه کم فکر کردم دیدم واقعا ننم راست میگه و تحلیلش از عملکرد اعضای قبلی شورا خیلی عالیه/ تو هنوز حالیت نشده که مردم و شهر در مساله شوراها یک معادله دومجهولی حل نشده است/ در برابر منطق ننم قانع شدم و دیدم گذشتگان حرفی برای گفتن نداشته اند لذا من هم مسولیت ستاد تبلیغاتیشو قبول کردم و به چاپخانه زنگ زدم هماهنگ کردم پناه برخدا ؛ تا ببینم چی میشه...

حاجی بابایی در این سفرها دائما از موضع رئیس کمیسیون تلفیق برنامه ششم توسعه سخن می گوید و این در حالی است که گزارش کمیسیون تلفیق در مورد لایحه برنامه ششم توسعه جمهوری اسلامی از اواخر آذرماه 95 در صحن علنی مجلس بررسی شده و مدت هاست که کار این کمیسیون پایان یافته است/ حرف آخر را شما ملت بزرگ ایران بزنید/ این روزها،برای جمنا روزهای سرنوشت سازی است/ برای رسیدن به اهداف پیش بینی شده در جبهه مردمی نیروهای انقلابی ؛استفاده از فرصت ها و مدیریت زمان بسیار مهم است/ آیا سخنرانی و تبلیغات برای یک حزب سیاسی مانند جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی (جمنا)  مناسب رئیس کمیسیون تلفیق برنامه ششم توسعه است/ البته ایشان در این سخنرانی ها برخی از مشکلات اقتصادی و معیشتی را نیز ضمیمه سخنان خود می کند اما برآیند نهایی آن ؛ انتقاد از وضعیت موجود و هدایت افکار عمومی جامعه و مردم به سوی گزینه نهایی همان حزب سیاسی ( جمنا ) می باشد/ یک نماینده مجلس باید مظهر و الگوی تمام عیار قانون گرایی و احترام به قانون بااشد ....

در دومین روز از نشست مجلس دانش آموزی مدیر پایگاه صدای معلم را که بارها وبارها از دست آوردهای دولت تدبیر و امید به صورت علمی و مستدل دفاع کرده بود به روش ناشایستی از جلسه اخراج کردند/ آیا بیرون انداختن خبرنگاری از جلسه ی رسمی به طریقی زشت با تنفر و بی اعتمادی مبارزه می کند/ حال باید پرسید این رفتار ماموران حراست ماده 29 منشور حقوق شهروندی را نقض نمی کند/ معتقدیم آفت ملک و ملت ، تندروی و استبداد و تمامیت خواهی است/ آیا اهانت و توهین وبیرون انداختن یک خبرنگار، عمل به احکام وموازین دین مبین اسلام است ؟ آیا برخورد زشت ماموران حراست با یک خبرنگار بخشی از موازین و مقررات می باشد ؟ آیا برخورد زشت ماموران حراست ،با فردی حاضر در جلسه ی رسمی رعایت اصل احترام وتکریم ارباب رجوع می باشد/ حال آقای رحمانی فضلی برخورد زشت با یک معلم ،فعال رسانه ای و خبرنگار در جلسه ی رسمی عشق بازی و محبت واقعی به مردم تفسیر می شود/ حال از وزیر محترم آموزش و پرورش می پرسم زمانی که یک خبرنگار ،فعال سیاسی و معلم را به طریقی زشت از مجلس دانش آموزی بیرون می کنند موجب ترویج فرهنگ گفت و گو و مشورت بین دانش آموزان می شود ؟آیا این رفتار زشت تاثیر معکوسی بر رفتار و اعمال دانش آموزان ندارد /حال آقای وزیر ! آیا آقای پورسلیمان معلم این مملکت نیست/ اگر همکاران ما در وزارت آموزش و پرورش این گونه ما را تکریم می کنند چه انتظاری از دیگران باید داشته باشیم/ این چه رفتاریست که مدیر یک پایگاه تخصصی را در مورد سازمان نظام معلمی طرف مشورت قرار می دهید ولی همکاران شما زشت ترین رفتار و توهین را نسبت به همان فرد اعمال می کنند ؟ این تناقض را چگونه باید توجیه کنیم....