صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گزارش صدای معلم از نشست تخصصی « رسالت آموزش و پرورش و تشکل های مدنی »

مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران: تشکل ها خواست جوامع دموکراتیک هستند/ اگر شان معلم و منزلت حرفه ای او در حال افول است لزوما با انگیزه های مادی نمی شود آن را جبران کرد

گروه گزارش/ « رسالت آموزش و پرورش و تشکل های مدنی » عنوان نشستی است که با شرکت فرهنگیان و اعضاء تشکل های معلمی و با میزبانی انجمن اسلامی معلمان منطقه 5 تهران در دبیرستان غیردولتی اندیشه جاوبد برگزار گردید .

بخش نخست قبلا ارائه گردید . ( این جا )

اکنون بخش دوم را می خوانید

مفاهیمی که بتوانیم در عالم خارج نشان دهیم که این چگونه شهروندی و چگونه آدمی است؟ روی اینها هنوز متوقفیم/ باید قبول کنیم که به قدر کافی در حوزه توسعه حرفه ای وارد نشده اند/ توسعه حرفه ای فقط ضمن خدمت نیست/ گر این نگرش در سطح اولیاء دانش آموز هم تغییر کند، دیگر ما را متهم نمی کند که در مدارس چه خبر است و این همه ناهنجاری ها از چیست/ این زمانی دگرگون خواهد شد که نگرش جامعه نسبت به موضوع تعلیم و تربیت دچار تغییر و دگرگونی می شود. نگرش مسئولان نسبت به پیچیدگی تعلیم و تربیت دچار دگرگونی شود/ الآن این طور نیست ؛ این تلقی وجود دارد که همه می توانند در مورد مدرسه حرف بزنند. در مورد جریان تعلیم و تربیت حرف می زنند و همه پیچیدگی های تعلیم و تربیت را می فهمند/ سقراط به خاطر این که جوانان را گمراه می کرد به جوخه اعدام فرستاده شد و او چه قدر عنوان کرده بود که پیچیدگی های تعلیم و تربیت چیست/ بخشی از منزلت اجتماعی معلمان در گرو حرفه ای شدن است نه لزوما در گرو تامین انگیزه های مادی آنها/ بخشی از منزلت حرفه ای برمی گردد به منزلت معلمان و تلقی که از معلمان وجود دارد به موضوع حرفه ای شدن آنان است. چون منزلت اجتماعی، اعتباری است که جامعه به یک نقش اجتماعی می دهد که در تعاریف جامعه شناختی به آن اشاره شد/ عمدتا جامعه سیاسی ایران بر تشکل های مدنی تسلط دارد. عمدتا به جامعه سیاسی وابسته اند/ گاهی اوقات تشکل ها در صف مؤسسین باقی مانده اند/ در جریان پهلوی هم حضور تشکل ها را نداشتیم در حالی  که نمایه هایی از مدرنیسم را در آن مشاهده می کنیم/ جامعه سیاسی بر عقلانیت ابزاری و استراتژیکی تکیه دارد و هدف اصلی آن حصول قدرت و به کارگیری آن است ولی جامعه مدنی پیوندهای متقابل ارتباطی را مد نظر قرار می دهد/ چون تشکل ها می خواهند بر وقایع آموزش و پرورش تاثیر بگذارند و برای این تاثیر گذاری نیازمند این هستند که در یک ترازی بالاتر گفت و گو کنند و برای این کار هم از شرایط و وضعیت موجود می توانند استفاده کنند. برای توسعه و بالندگی خودشان هم حرفه ای تر عمل کنند که بتوانند دیدگاه ها و نظریات خودشان را در حوزه حرفه ای و صنفی بقبولانند و دفاع کنند و به عنوان نظر غالب و برتر وارد سیستم آموزشی خود شوند تا به جریان آموزشی تبدیل بشوند...

رسالت آموزش و پرورش و تشکل های مدنی

اگر به سند تحول دقت کنید دانش آموز صالح( البته شاخصه هم دارد،) مدرسه صالح و نهایتا جامعه صالح عنوان نتیجه آن و بعد هم وصول آن به درجاتی از توجهات حیات طیبه که بر گرفته از آیه ای که در اول سند تحول آمده است. این که در آن مسیریم یا نه ،این که برداشت ها از حیات طیبه چیست و این مراتبی که در همین جا قابل پیاده شدن است و مراتب دیگر به صورت متکامل تر مربوط به جامعه دیگر است و البته باید دنیایی شود، تفسیر دنیایی پیدا کند و دقیقا مصادیق و شاخصه های مشخص پیدا کند که بدانیم این شهروندی که داریم تربیت می کنیم واجد کدام ویژگی ها خواهد بود؛ به عنوان مثال مومن یا شهروند آگاه و مسئولیت پذیر و یا هر چیز دیگر البته به مفاهیمش اشاره شده است. ما هنوز برای رسیدن به آن تلاش می کنیم و بیشتر از آن هم داریم تلاش می کنیم تا این تفاسیر را با مصادیق عینی تر و یا مفاهیم انتزاعی و ذهنی را به مفاهیم انضمامی تبدیل کنیم، مفاهیمی که بتوانیم در عالم خارج نشان دهیم که این چگونه شهروندی و چگونه آدمی است؟ روی اینها هنوز متوقفیم .

ما با سند تحول سال 95 روبه رو هستیم و نیز سند تحول در سال 91 و 92 اما هنوز در تبدیل مفاهیم انتزاعی و انضمامی داریم تلاش می کنیم و امیدواریم این اتفاقات در یک مقطعی بیفتد و البته قرار است دانش آموزانی تربیت کند که کارآمد و ثمربخش باشد.

مدرسه در افق چشم انداز را اشاره نمی کنم . انجمن اسلامی معلمان به عنوان یکی از تشکل ها که - الآن در رابطه با این حوزه صحبت می کنم - در ماده 3 انجمن اسلامی معلمان، اعتلای آموزش و پرورش و فرهنگ عمومی کشور از طرق مختلف که در این جا اسم برده شده است و شما بهتر می دانید در هدف انجمن اسلامی معلمان هم با هدف های ملی که اعتلای فرهنگ عمومی است و هم با هدف های کلان نظام جهانی که ظاهرا هدف گذاری را همسو انجام داده است. اعتلای فرهنگ یک اصل اساسی است از طرق مختلف که به آن اشاره کنم  و هم یادآوری انجمن اسلامی هم باشد. تلاش برای رشد فرهنگی، سیاسی معلمان همان که در توسعه حرفه ای معلمان و مدیران از آن یاد شد و واقعیت این است و باید قبول کنیم که به قدر کافی در حوزه توسعه حرفه ای وارد نشده اند.

رسالت آموزش و پرورش و تشکل های مدنی

 آیا اشکال مربوط است به سیستم آموزشی که اینها را وارد نکرده است. وارد شدن به مقوله توسعه حرفه ای امری داوطلبانه است و آیا زمینه ها را نظام آموزشی فراهم نکرده است؟ اشکال ندارد ولی بدانیم که در زمینه توسعه حرفه ای قدم نگذاشته ایم. هم اقدامی است داوطلبانه و هم اقدامی است مانند مشارکت آگاهانه برای این که فرد قادر شود توانایی های خودش را به قدری افزایش بدهد که با هر شرایطی که مواجه می شود بتواند به آن پاسخ بدهد. خود مفهوم توسعه ناظر به آینده است. اگر معلم بتواند در جهت توسعه حرفه ای خودش قرار بگیرد و عمل کند و مدیر در جهت توسعه حرفه ای خودش که کاملا هم جنبه فردی است عمل کند و داوطلبانه خودش را به قدری وسعت بدهد که از پاسخ گویی به همه آن چه که در جریان کار و مسیر شغلی اش اتفاق بیفتد عاجز نماند، در آن صورت می گوییم توسعه حرفه ای اتفاق افتاده است. توسعه حرفه ای فقط ضمن خدمت نیست. این برداشت غلط و رایج است. ضمن خدمت فقط دانش را افزایش می دهد. انتقال یک طرفه دانش است و تا حدی هم سخت منزجر کننده است که ما متوسل می شویم به اشکال مختلف که شما در فضای مجازی می بینید اعتراض می کنند که ضمن خدمت پولی و چنین و چنان. برداشت ما از اینها متفاوت است. در توسعه حرفه ای نگرش نسبت به نظام آموزشی تغییر می کند. تصور کنید نگرش ما تغییر کند که مدرسه امروز مفهومش در حال دگرگونی است و آن تلقی جزم اندیشانه مطلق نگر که نقش مدرسه کلا دگرگون خواهد شد.

اگر این نگرش در سطح اولیاء دانش آموز هم تغییر کند، دیگر ما را متهم نمی کند که در مدارس چه خبر است و این همه ناهنجاری ها از چیست؟ اینها را که ما در مدرسه تولید نکردیم. مدرسه و نظام آموزشی در قالب برنامه درسی ملی مشخصی که از جانب افرادی که با کنترل های مشخص آن را تدوین کرده اند. متناسب با اهداف سند تحول تدوین شده عمل می کنند. چیزی فراتر از فعالیت درسی هم نمی گویند  زیرا در ساعت رسمی عمل نمی کند، مضامین آن هم آکنده از مضامین ارزشی و اعتقادی و همسو با نظام ارزشی جامعه است.

معلم هم که عنصر گزینش شده ای است که همه پاکی ها و ناملایمات را از او زدوده ایم و به کلاس درس فرستاده ایم. ممکن است در این مسیر دو اتفاق افتاده باشد. ولی عمدتا نگاه ما به مدرسه این است. ساعت درسی هم کاملا کنترل شده است . ناهنجاری در مدرسه تولید می شود که یا از بیرون، از درزهای درها وارد می شود و در جریان تعاملات و در محیط های  دوستانه شدت و قوت می گیرد و به جریانی در مدرسه تبدیل می شود که البته این اقتضای تعاملات تاثیر گذاری است که معمولا کودکان و دانش آموزان در این سنین از یکدیگر دارند. ولی این بذرش از مدرسه تولید نمی شود قطعا تولید نمی شود. اگر این دریافت وجود داشته باشد، تلقی رسانه و تلقی کسانی که قضاوت می کنند در مورد نظام آموزشی کاملا دگرگون خواهد شد. ولی الآن این تلقی وجود ندارد. در مورد هر جایی که ندایی می دهند تیتری را می زنند، دید خبری را معین می کنند که عنوانش این است که در مدرسه ها چه خبر است؟ در حالی که کاملا نگرش ما با این موضوع متفاوت است اما این زمانی دگرگون خواهد شد که نگرش جامعه نسبت به موضوع تعلیم و تربیت دچار تغییر و دگرگونی می شود. نگرش مسئولان نسبت به پیچیدگی تعلیم و تربیت دچار دگرگونی شود.

رسالت آموزش و پرورش و تشکل های مدنی

در بعضی از مجالس حرفه ای ، مجالس سیاسی و مدیریتی شرکت می کنیم که دقایقی هم به ما فرصت داده می شود که در مورد مسائل تعلیم و تربیت صحبتی داشته باشیم. بعد از این که همه صحبت ها می شود حالا مدیر آموزش و پرورش هم چند دقیقه ای را در مورد مسائل تعلیم و تربیت صحبت می کند. اما وقتی زمان گفت و گو پیرامون آب و فاضلاب و مباحثی از این دست باشد من به خودم اجازه نمی دهم که وارد حریم تخصصی دیگران بشوم.

شنیده ایم که در جامعه توسعه یافته و شاخصه انسان توسعه یافته این است که تفکر ، تام عامه و تخصص، متاع خاص است . تعلیم و تربیت اگر حرفه ای تلقی شود متاع خاص است که می آیند از شما می خرند یا از ما می خرند. اما الآن این طور نیست ؛ این تلقی وجود دارد که همه می توانند در مورد مدرسه حرف بزنند. در مورد جریان تعلیم و تربیت حرف می زنند و همه پیچیدگی های تعلیم و تربیت را می فهمند.

افلاطون و ارسطو در قرن پنجم قبل از میلاد در مورد پیچیدگی جریان تعلیم و تربیت چه قدر صحبت کردند . سقراط به خاطر این که جوانان را گمراه می کرد به جوخه اعدام فرستاده شد و او چه قدر عنوان کرده بود که پیچیدگی های تعلیم و تربیت چیست؟ در متون اسلامی هم پیرامون این فراوان صحبت شده است. امروز خود ما که در این کار هستیم باید حرفه ای در این کار قلمداد شویم. در رابطه با سختی تعلیم و تربیت و پیچیدگی آن خیلی چیزها را می دانیم اما چرا دیگران به سرعت وارد حوزه تخصصی ما می شوند. شاید ما حرفه ای عمل نمی کنیم و من این خود انتقادی را می خواهم به خودمان بر گردانم و مدیر در جلسات با دیگرانی که در حوزه های دیگر کار می کنند این تمایز را احساس می کنند و منتقل نمی کنند سختی کار را برای ما بیشتر می کند که همیشه باید بدهکار و پاسخگو باشیم و این برمی گردد به خودمان . بخشی از منزلت اجتماعی معلمان در گرو حرفه ای شدن است نه لزوما در گرو تامین انگیزه های مادی آنها . یک ضرورت اجتناب ناپذیر است و هر کسی انکار کند همه منزلت در گرو تامین انگیزه های مادی نیست و رقمی که معین می شود به عنوان حقوق معلم پرداخت می شود چقدر است. حتما می گوییم به قدری که نیازهای معیشتی زندگی او را تامین کند و فاصله ای را احساس نکند اما معلوم نیست این رغبت و انگیزه و ارتقاء جایگاه مقام را بیاورد.

اگر شان معلم روز به روز رو به افول است و اگر منزلت حرفه ای او رو به افول و تضعیف شدن است لزوما با انگیزه های مادی نمی شود آن را جبران کرد. تامین نیازهای مادی نباید به عنوان یک اصل قرار بگیرد اما می خواهم بگویم گره زدن موضوع با منزلت اجتماعی به عنوان فقط یک ابزار و یک عامل تعیین کننده قطعی قدری با اشکال مواجه است. بخشی از منزلت حرفه ای برمی گردد به منزلت معلمان و تلقی که از معلمان وجود دارد به موضوع حرفه ای شدن آنان است. چون منزلت اجتماعی، اعتباری است که جامعه به یک نقش اجتماعی می دهد که در تعاریف جامعه شناختی به آن اشاره شد. همه تحلیل ها نشان می دهد تحلیل هایی که ارائه شده به ارکان نظام سیاسی و منتشر شده بخشی از یک زمانی است که خیلی پنهان بوده است و این که معلم برترین اعتماد به او وجود دارد. برترین اعتبار را در جامعه بر او قائلند. این اعتماد که وجود دارد نمی توانیم کتمان کنیم. براثر تحلیل ها و بررسی ها از همه اقشار اجتماعی دیگر این اعتبار اجتماعی در حال تضعیف شدن است و ما نگرانیم که چه چیزهایی در تضعیف او نقش دارد و گفت و گو را به وقت دیگری واگذار می کنیم.

رسالت آموزش و پرورش و تشکل های مدنی

به چند نکته در مورد تشکل های مدنی اشاره می کنم . تشکل های مدنی در جامعه ایران که انجمن ها را هم در قالب تشکل های مدنی می بینیم .البته احزاب را هم در همین جایگاه تعریف می کنیم اما فرقی بین احزاب و تشکل های مدنی قائلم از نظر کارکردهای ویژه آنها که عمدتا با این ویژگی ها در جامعه ایران روبه رو بوده اند. مربوط به این دهه هم نیست و بعد از انقلاب هم نیست. در مسیر تاریخی خودش با این مسائل روبه رو بوده است، اگر فرض کنیم که تشکل هایی در گذشته وجود داشته اند . در یک زمان معینی تشکل ها در قالب تشکل های مدنی بازار روحانیت عمل می کردند بعد تشکل های صنفی آمدند و بعد از انقلاب یک نضجی گرفت و بعد از فراز و فرودهایی که در جامعه ایران به وجود آمد تشکل ها گاهی بهتر دیده شد . گاهی هم خاموش شد و گاهی هم تضعیف شد.

این سیر تطور تاریخی موضع تشکل ها در ایران را به عنوان پیش فرض ذهنی که شما هم از آن اطلاعاتی دارید طرح می کنم و این مباحث را خدمت شما بیان می کنم. ویژگی تشکل های مدنی در ایران، محدودیت به معنای کمرنگ بودن تشکل های مدنی است.  هیچ وقت نقش اصلی و اساسی را پیدا نکرده اند و دلیلش هم متفاوت است. یعنی عمدتا جامعه سیاسی ایران بر تشکل های مدنی تسلط دارد. عمدتا به جامعه سیاسی وابسته اند. گاهی دولت ساخته اند البته در مورد بعضی از تشکل ها این گونه است. این را در کلیت کار عرض می کنم. تشکل های امروز را بیان نمی کنم حداقل من توفیقی داشتم در احزاب سیاسی. ایران قبل از مشروطه را مفصل تعریف و تحلیل و بررسی می کنم. بخش اعظمی از این تشکل های احزاب سیاسی یا دولت ساخته بودند و یا ریشه در احزاب کمونیست در خارج از کشور داشتند و بعضی ها هم به دلیل شرایط فرهنگی اعضایش امروز اعلام تشکیل می کردند و فردا اعلام انحلال می شد. مشابهش حزب دموکرات قوام بود. این تحت تاثیر جریان موضوع فرهنگ جامعه ایران هست که قابل تحلیل است، عدم احاطه است.

یکی از مسائل مربوط به تشکل های مدنی ،تشکل های صنفی است که آن را بررسی می کنم ، چون در اصالت انجمن اسلامی ایران هم عضو سیاسی برجسته است و عمومیت می دهم، تشکل های صنفی مد نظر من است. به عنوان ویژگی تشکل های مدنی جدید در ایران، عمدتا بر پیروان شان نفوذ کمتری دارند. این احاطه نفوذ به معنای این است که وسعت و فراگیری شان کم است. یکی از ویژگی های انجمن اسلامی معلمان در شرایط جدید تلاش برای عضو گیری و وسعت و فراگیری شان است که سودمند است. در جهت برداشتن این نقیصه احاطه بر کسانی که برایشان کار می کنند پیروانشان محسوب می شوند و گاهی اوقات تشکل ها در صف مؤسسین باقی مانده اند و این به عنوان یک نقض است و شاید پویایی این حرکت و وسعت بخشیدن و دیده شدن صاحب تشکل ها را با مشکل مواجه کرده است. نکته بعدی نظارت بر کنترل شدید دولت است. بحث دولت ساخته بودن گاهی در بعضی از تشکل ها دیده می شود و وجود داشته است .در مورد بعضی از تشکل ها دیده شده و وجود داشته و دیده می شود.  مثلا در مورد بعضی از تشکل های صنفی به دلیل این که در سال گذشته اصناف در خدمت جریان دولت بودند اینها غالبا تحت تسلط دولت هم عمل می کردند. موانع موجود را در چند موضوع اشاره ای می کنم که از قدرت سیاسی متمرکز تمایل به تمرکز که هم موانع ذهنی ایجاد می کند و هم ساز و کارها را مشکل می کند. فرهنگ سیاسی غیر مدنی که به این حکومت بر نمی گردد، به دولت و خواسته هایش هم برنمی گردد ممکن است غیر مستقیم بتوانید ارتباطی برقرار کنید اما تشکل ها خواست جوامع دموکراتیک هستند. در هر صورت روحیات عدم همکاری و عدم اعتماد مانع از توسعه تشکل ها محسوب می شود و گاهی ایدئولوژی مسلط هم می تواند مانع باشد. ایدئولوژی مسلط به معنای حاکیت دین نیست، حاکیت ایدئولوژی اسلامی نیست. گاهی یک برداشت سنتی و گاهی حتی مدرنیسم هم مانع بوده است.

در جریان پهلوی هم حضور تشکل ها را نداشتیم در حالی  که نمایه هایی از مدرنیسم را در آن مشاهده می کنیم. هم چنان که ممکن است در حوزه سنتی گرایی هم موانع وجود داشته باشد. در گفتمان حاکم هیچ کدام جامعه مدنی و تشکل های مدنی را در خودشان راه ندادند. بخشی از اینها متاثر از فرهنگ سیاسی جامعه و شرایط فرهنگی جامعه است و وضعیتی که در کشور ما وجود دارد.

فرصت های موجود برای گسترش جامعه مدنی زیاد است و تقاضا وجود دارد. در نظام اجتماعی در سطح بین المللی فاصله ای به وجود آمد از دولت رفاه در سال های 1970 و از شرایطی که بسته بودن را می طلبیده و این فضایی را در جامعه ایجاد می کند که  تشکل های مدنی شیوع و گسترش بیشتری داشته باشند. نوسازی اقتصادی و طبقه متوسطه جامعه، بخشی از فرصت ها، ممکن است در این شرایط ایجاد بشود و بالاخره نظام سیاسی درساختار قدرت به نوعی بالانس کننده است و می تواند فرصت ایجاد کند برای تشکل ها که حضور داشته باشند، نشو و نمو کنند و رشد کنند و حتما رسانه ها هم تاثیر در این فرصت سازی داشته اند .

جامعه سیاسی شاید به جامعه مدنی فرصت ندهد. در یادداشتی از کتابی خواندم که جامعه سیاسی بر عقلانیت ابزاری و استراتژیکی تکیه دارد و هدف اصلی آن حصول قدرت و به کارگیری آن است ولی جامعه مدنی پیوندهای متقابل ارتباطی را مد نظر قرار می دهد. جامعه سیاسی یا بر دولت مسلط است یا در تلاش برای گرفتن قدرت است. یا بر دولت مسلط است یا در تکاپویی برای ایجاد چنین تسلطی است.

رسالت آموزش و پرورش و تشکل های مدنی

جامعه مدنی به هیچ وجه دنبال چنین سلطه ای نمی باشد. به دنبال چه نیستیم  و به دنبال چه هستیم. تاثیر گذاری بر وقایع که به عنوان تشکل مدنی خودش را در اینجا نشان می دهد انتظاراتشان را این گونه تقدیم می کند. جامعه ای مدنی  که احزاب، در آن قرار می گیرند. منتها کارویژه های احزاب متفاوت است و احزاب آمده اند که  قدرت سیاسی را وضع کنند. کارکرد دیگری که ندارند. تعاریف حزب گفته می شود. تعاریف حزبی که در متون سیاسی وجود دارد. پس جامعه سیاسی به عقلانیت ابزاری و استراتژیک تعلق دارد و هدفش حصول قدرت است و به کارگیری آن، اما جامعه مدنی به دنبال چنین سلطه ای نیست و سعی دارد تا پیوندهای متقابل را حفظ کند. البته در جهت منافع مشخصی از جمله آگاهی و شیوه تاثیر گذاری بر وقایع، اما رویکردهای حزبی متفاوتی می بینیم.

تعریفی که ما از احزاب سیاسی می توانیم داشته باشیم این است که تلاش می کنند برای قدرت سیاسی و قبضه کردن آن ولی تشکل های مدنی در جهت حرفه ای و صنفی خودشان تلاش می کنند. من برداشتم این است که تشکل ها علاوه بر این که فرصتند، می توانند برای آموزش و پرورش این کارکردها را داشته باشند. رصد تغییرات و تحولات، اطلاع رسانی و آگاهی، مراقبت از اسناد تحولی و اسناد اصلی نظام و آرمان های کلیدی که من آن را به عنوان آرمان های اصلی جامعه قلمداد کردم، دیدگاه های انتقادی برای بهبود و اصلاح، مشارکت در یافتن راه کارهای مناسب برای اصلاح بهبود. تعریف کلی مشارکت را هم عرض کردم. البته راه کارهای مشارکت را باید از دل همین جلسات و گفت وگوهایی که داریم بیرون بیاید و اما موانعش در حال حاضر عدم اشراف اطلاعاتی تشکل ها در بعضی از زمینه ها است. به شدت نیازمند آگاهی مخصوصا نیروهایی که در تشکل ها هستند در مورد مسائل حرفه ای خودشان، هم وسعت ببخشند و هم به روز کنند و هم غنی.

من مدعی چنین آگاهی در مورد خودم نیستم اما تلاشم را می کنم و چون تشکل ها می خواهند بر وقایع آموزش و پرورش تاثیر بگذارند و برای این تاثیر گذاری نیازمند این هستند که در یک ترازی بالاتر گفت و گو کنند و برای این کار هم از شرایط و وضعیت موجود می توانند استفاده کنند. برای توسعه و بالندگی خودشان هم حرفه ای تر عمل کنند که بتوانند دیدگاه ها و نظریات خودشان را در حوزه حرفه ای و صنفی بقبولانند و دفاع کنند و به عنوان نظر غالب و برتر وارد سیستم آموزشی خود شوند تا به جریان آموزشی تبدیل بشوند .

 نکته بعدی عمل در قالب منافع گروهی . گاهی اوقات مطلق گرایی و گروه گرایی مانع از این هست که ما نقش محوری و کلیدی تشکل ها را در جای تعریف شده خودش ببینیم. البته به این معنا نیست که ما تشکل نداشته باشیم، عضو گیری نکنیم، افراد را وارد نکنیم که این جزو ملزوماتی است که تشکل ها باید آن را داشته باشند اما مطلق اندیشی یعنی این که باور و اعتقاد ما که دچار کزم اندیشی گردیده است و بقیه باید خودشان را با ما تنظیم کنند و تلاش هایی باید صورت بگیرد و ما هم این تلاش ها را انجام خواهیم داد.

برای این که زمینه برای حضور تشکل ها و گسترش قشر آنها در حوزه آموزش و پرورش مخصوصا و به طور ویژه در زمینه حرفه ای و صنفی خودشان فرصت برایشان فراهم بشود البته پیشاپیش این نکته را هم عرض می کنم که کار، خیلی ساده نیست اگر کسی به کار تعلیم و تربیت این قدر ساده بنگرد و تغییرگرایانه به موضوع تعلیم و تربیت نگاه کند به آن معتقدیم و به چنین رویکردی  که فضای تمام عیار و کاملی را پیش روی ما قرار داده است که ما این همکاری صد در صدی را در حوزه مدیریت دولتی و تشکل های مدنی شاهد باشیم حداقل در کوتاه مدت یک مقدار آرمان گرایانه و خوشبینانه است اما این که یک گامی هم برداریم برای این که این فرصت را ایجاد کنیم این حضور ما امروز هم از جهت پذیرش امر دوستان و هم نشانه ای است برای این که این اراده را حداقل  الآن داریم و البته مصمم، که من از نگاه شما می گویم که این امروز خارج شود و معلوم نیست فردایی داشته باشد.

پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی

ادامه دارد

یکشنبه, 08 اسفند 1395 21:19 خوانده شده: 1472 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +17 0 --
باید فکری کرد 1395/12/08 - 22:00
حرف پوچ و توخالی

معلم گرسنه و خجالت زده زن و بچه ش هست چطور این رو حل میکنید؟

مسخره بازی بس است معلم نقش سرباز پیاده و سیاه لشکر اجتماع رو پیدا کرده

فریب نمی خوریم نه به روحانی نه به نوتخت
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1395/12/09 - 14:37
شما وضع ما رو خوب کن. دقیقتر بگم حق ما رو نخور و حق و حقوق ما رو بده، شان و منزلت رو خودمون یه کاریش میکنیم.
پاسخ + +4 -9 --
معلم ناامید 1395/12/08 - 23:03
اگر شان معلم روز به روز رو به افول است و اگر منزلت حرفه ای او رو به افول و تضعیف شدن است لزوما با انگیزه های مادی نمی شود آن را جبران کرد.
انشاا...در دولت بعدی توجه به مدرسه و معلم از اولویتهای دولت 12 باشد
شکی نیست توجه به تشکلهای صنفی و مدنی در رسیدن معلمان به منزلت و معیشت خوب راهگشاست و در رشدسیاسی فرهنگی اجتماعی موثر است
پاسخ + 0 0 --
احمد 1395/12/09 - 21:56
معلومه که صدات از جای خیلی خیلی گرمی در می آد.
پاسخ + +12 -1 --
همکار 1395/12/08 - 23:12
منزلت اجتماعی معلمان با دریافت حقوق مناسب و رفع تبعیضات ظالمانه و جانسوز با کارمندان ادارات دیگر درست می شود.
پاسخ + +8 0 --
محمد باقر 1395/12/09 - 00:09
آقاجان دو مسئله ء رسیدن به معاش و معاد توام هستند .رسیدگی به نیازهای اولیه از اوجب واجبات است .چگونه شما گره ارتباطی ،مرتفع شدن نیاز اولیهء انسان را با شان و منزلت اجتماعی او نمی توانید فهم کنید .اینها دو روی یک سکه اند .اگر رسالت پیامبر با منزلت او عجین و با ثروت همسرش توام نمی شد قطعا رسالت و شخصیت ایشان ،در امر تبلیغ مثمر ثمر نبود .
پاسخ + +6 0 --
کمپین بودجه 1395/12/09 - 06:51
حقوق کارمند مترو : میزان حقوق و اضافه کار پرداختی به پرسنل در فروردین 1390 از حدود 4 میلیارد تومان به حدود 15 میلیارد تومان در آبان 92 رسیده، یعنی 3.75 برابر و معادل 275 درصد افزایش یافته است.سرانه حقوق پرسنل این شرکت بین 9 تا 11 میلیون تومان است در حالی که در یکی از شرکت های شهرداری سرانه حقوق یک میلیون و 800 هزار تومان است، این هزینه های سربار باید اصلاح شود و نباید به مردم تحمیل گردد.حافظی گفت: 400 نفر از پرسنل جذب شده این شرکت بالای 40 سال سن دارند که مدرک تحصیلی 50 درصد این افراد زیر دیپلم بوده، همچنین 30 درصد نیز زیر پنجم ابتدایی یا بیسواد هستند، اما نکته مهم دیگر اینکه 300 نفر از نیروهای شرکت بهره برداری مترو منتسب به افراد خاص هستند که در گزارش سازمان بازرسی کل کشور با ذکر نام از آنها یاد شده است.
پاسخ + +12 0 --
شهاب 1395/12/09 - 06:55
اگر منزلت باپول بدست نمی آید مسئولان با حقوق کم کار کنند ونجومی بگیر نباشند تاتاثیرآن را در عمل ببینیم
پاسخ + +8 0 --
فرهنگی 1395/12/09 - 07:03
فقط پول , پول , پول
الان مشکل معلمان پول است و بس ........در جامعه ای که پول حرف اول را می زند بحثی نمی ماند ....تمام کنید بحثهای کلیشه ای گ و به درد نخور را .
پاسخ + +6 0 --
بازنشسته 95 1395/12/09 - 12:30
این آقا و امثال او با گرفتن فوق العاده مدیریت و فوق العاده ویژه و انواع مزایا و تسهیلات دیگر درک درستی از مشکلات معلمان و منزلت او ندارند.اکثر اینها یا از اول کلاس درس را زیارت نکرده اند و یا اگر هم مدت کوتاهی تدریس هم کرده باشند بخاطر منافع خود پا روی واقعیات می گذارند. ما 30سال از این حرفها شنیده ایم. این حرفها آدرس غلط دادن در مورد منزلت معلمان است. الان منزلت معلمان فقط وفقط با دریافت حقوق مناسب و برقراری عدالت در در پرداختها بدست می آید.
پاسخ + +9 0 --
ناشناس 1395/12/09 - 12:53
هرچیزی با پول ارزشمند میشود حتی یک انسان احمق و ابله و دروغگو و نادان میشود دانشمند و دانا و خوشتیپ و مهندس و زهر مار همین نویسندگان باعث بدبختی گروهی از اجتماع می‌شوند
پاسخ + +7 0 --
ناشناس 1395/12/09 - 12:55
بدون پول یک انسان دانشمند را دیوانه میگویند و جایگاه اجتماعی هم ندارد و بالعکس نادان پولدار میشود رئیس و دانا و متفکر قرن
پاسخ + +5 0 --
معلم 1395/12/09 - 14:12
چقدر حرف های خنده داری

واقعا این مثلا مسول خودشو مسخره کرده
اخه خودت بدون پول هیچ قدمی بر نمی داری عمو جمع کن
پاسخ + +7 0 --
محمد 1395/12/09 - 21:05
اینها یا خیلی نفهمند یا خودشان را به نفهمی می زنند در کل معلم را به سخره می گیرند . اگر نه یک میلیون معلم با درجات علمی متفاوت داد می زنند ما گرسنه ایم حرف ما خریدار ندارد ، اینها هی بر می گردند اول خط و می گویند نه مشکل شما این نیست . عجب آدم هایی .
پاسخ + +2 0 --
زینب 1395/12/09 - 22:59
یا للعجب!!!
پاسخ + +1 0 --
مهراب 1395/12/10 - 10:09
فعلا بزرگترین مشکل معلمین نداشتن امنیت جانی در برابر دانش اموز و والدین است

که مقصر اصلی ان کادر اداری اموزش و پرورش -صدا و سیما-وزیر بی کفایت است
پاسخ + +2 0 --
ناشناس 1395/12/14 - 21:59
اقای کمری ... از باند بازی خودش بعدا بگویید چرا معلم فلان است بهمان
پاسخ + +2 0 --
معلم 1395/12/19 - 12:15
آقاي عزيز عمرت تمام است و تهران از ....آدم ضعيفي مثل تو نجات خواهد يافت كمتر دست و پا بزن دولت يار نزديك است
پاسخ + 0 0 --
آشنا 1395/12/21 - 17:42
كمرئي اه اه ترس از سر و رويش ميريزد

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور