از همان سالی که قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب شد این مشکلات هم به تبع آن شروع شد/ این که برخی ها سعی می کنند مساله فیش های نجومی را منحصر به یک یا دو سال اخیر نمایند جای تردید و پرسش است/ معلمان می گویند قبل از آن که حقوق را دریافت کنیم مالیات آن کم شده است و این در حالی است که بسیاری از معلمان مطابق خط فقر اعلام شده از سوی مراکز رسمی ، " زیر خط فقر " به سر می برند/ در حال حاضر تولیت آستان قدس رضوی که مسئولیت آن را آقای رئیسی بر عهده دارد و از موسسات مهم اقتصادی است مالیات نمی پردازد/ بحث پرداخت مالیات مجموعه های اقتصادی آستان قدس رضوی یکی از موضوعات مطرح از سال ۶۵ تاکنون بوده است/ در سال۹۳ طرحی در مجلس تصویب شد که بر اساس آن آستان قدس و بنگاه های اقتصادی زیرمجموعه نیروهای مسلح و ستاد اجرایی فرمان امام و سایر دستگاه های اجرایی که تا زمان تصویب این قانون مالیات پرداخت نکرده اند، به استثنای مواردی که اذن ولی فقیه وجود دارد، موظف به پرداخت مالیات مستقیم و مالیات بر ارزش افزوده می شدند تا درآمد ناشی از این مالیات صرف «تجهیز آموزشگاه های آموزش و پرورش با اولویت مناطق محروم و روستاها» شود. شورای نگهبان طرح مجلس را رد کرد/ پرسش این است که چرا آقای رئیسی که داعیه حمایت از محرمین وطبقه ضعیف جامعه را دارد تاکنون و علی رغم مصوبات قانونی گامی برای عمل به شعارهای داده شده برنداشته اند/ آیا تاکنون در کسوت یک شهروند معمولی و بدون محافظ و یا همراه و... سری به دادگاه ها و یا دادسراها زده اید/ آیا فکر می کنید کرامت و شان انسانی شهروندان و افراد جامعه چقدر در آن رعایت می شود/ زمانی که دولت آقای احمدی نژاد تقاضای استرداد لایحه مدیریت خدمات کشوری از مجلس را مطرح نمود بسیاری از فرهنگیان و تشکل های معلمی نسبت به آن اعتراض کردند/ به خاطر دارم زمانی که آقای احمدی نژاد کاندیدای ریاست جمهوری بود خیلی ها نسبت به برخوردهای امنیتی و افراطی هشدار می دادند/ آن موقع بعضی ها و حتی همکاران ما می گفتند که شما دارید بی حهت مردم را می ترسانید/ در زمان دولت های نهم و دهم جو میان معلمان و آموزش و پرورش امنیتی بود/ در دولت تدبیر و امید ، صدای معلم به عنوان یک رسانه معلمی که مواضع مستقل و منتقدانه دارد برای نخستین بار در طول تاریخ پس از انقلاب اسلامی با عالی ترین مقام حراست در یک وزارتخانه به گفت و گو می نشیند و از عملکرد آن ها انتقاد می کند/واقعا برنامه شما برای آموزش و پرورش چیست / واقعا آموزش و پرورش الویت چندم شما خواهد بود/ تجربیات ما نشان می دهد زمانی که دولت اصلاحات بر سر کار بود طیف مخالف که خود را " اصول گرا " می خواند بر طبل مطالبات معیشتی و اقتصادی معلمان می کوبید/ آنان که در زمان دولت اصلاحات شعارهای معیشتی سر می دادند زمانی که وزیر شدند ورق برگشت/ جالب است همان افرادی که کارنامه شان نزد معلمان مشخص است الان برای آقای رئیسی برنامه نویس شده اند و در صورت ریاست جمهوری آقای رئیسی همان ها دوباره در مسند امور قرار خواهند گرفت/ حل مشکلات آموزش و پرورش نیارمند عزم ملی است/ در یک فضای امنیتی و بگیر و ببند و توام با ترس و هراس نمی توان کار کارشناسی کرده و پی گیر مطالبات معلمان در سه حوزه " معیشت ، منزلت و معرفت " بود/ مطالبه گری معلمان نیاز به فضای مناسب دارد/به ما اجازه دهید که از رقیب هراس داشته باشیم/این یک واقعیت است ...
آیا در آموزش و پرورش اکنون این شیوه انتصابات به ویژه در سطوح مدیریتی میانی و بالادستی در جریان است/ آموزش و پرورش از دیر باز خاستگاه سیاسیون بسیاری بوده است/ تنها امتیازی که در این عزل و نصب ها مدنظر قرار می گیرد، وابستگی های سیاسی و یا توصیه مسئولان ذی نفوذ و نمایندگان و روابط فامیلی است که بعضا نارضایتی هایی را نیز در پی داشته است/ قطار نغییر مدیران معمولا چندروز ویا چندماه بعداز اتمام انتخابات حرکت می کند و بسته به افکار جناح پیروز در انتخابات ،سهم خواهی قومیتی ، توازن در سطح استان و معمولا افرادی که دارای تحرکات سیاسی موثری هم راستا با اهداف جناح خاص داشتند و یا ازتجربیات سیاسی برخوردار بودند تغییرات شروع می گردد/ چه بسیار مدیران واقعی که صرفا براساس سیاست زدگی مدیران نالایق سیستم تعلیم و تربیت از قطارشایسته سالاری پیدا گردیدند و جای خود را به اصطلاح مدیران نالایقی دادند که جز چاپلوسی برای مدیران سطح بالا و رجزخوانی برای زیردستان خود اقدامی نکردند/ مدیری که با رانت منصوب شود در واقعیت دغدغه حامیان سیاسی خود را دارد نه تربیت دانش آموزان را....
این روزها یک سؤال ذهن همه را به خود مشغول کرده است و آن سوال این است چرا رأی دهیم/ چه رازی است که اتاق مدیران کل در بالاترین طبقه ی ادارات قرار گرفته است و برحسب تصادف آسانسور هم ندارند/ این از آن سوالات لاینحلی است که قریب بیست سال است ذهنم را به خود مشغول داشته است و تاکنون جوابی برای آن نیافته ام/ چندی بعد از استقرار دولت تدبیر و امید و در تب و تاب رتبه بندی معلمان طنزنامه ای از من در صدای معلم و فضای شبکه های مجازی دست به دست شد/ انتخاب یک نگرش به معنی بازگشت به سیاست هایی است که مدیرانش از پس اتاق های آهنین با زیردستان خویش تعامل می کنند، فعالیت در شبکه های اجتماعی را تهدیدی بزرگ تلقی می کنند و انتخاب نگرش دوم گزینش سیاستی است که به دنبال تعامل چند سویه با سلایق و دیدگاه های مختلف است ؛ در این نوع نگرش شبکه های احتماعی محل تلاقی دیدگاه های متفاوت است/ تحقق بسیاری از مطالبات نیاز به بسترسازی مناسب دارد و توسعه ی آموزشی با وجود تنگناهای امنیتی کاردشواری است/ آرامشی که در سایه ی امنیت فرهنگی ایجاد می شود قابل مقایسه با سکون پیش از طوفانی نیست که حاصل فرهنگ امنیتی است
سلام
راي ما فرهنگيان ؛ فقط نامزدهاي فرهنگي شوراهاي اسلامي.
سيزده دليل براي راي به ليست سيزده نفره پويش فرهنگيان در انتخابات شوراي شهر شيراز در سال نود وشش.
١. به قصد بازگشت به عقلانيت در تصميم گيري و تصميم سازي ها در مديريت شهري به فرهنگيان راي مي دهيم.
٢. به قصد تشکيل شورايي که وامدار هيچ شخص و حزب و جناح نباشند به فرهنگيان راي مي دهيم.
٣. به قصد تشکل شورايي متخصص به فرهنگيان با تخصص مرتبط با شورا راي مي دهيم.
۴. به قصد خارج شدن شورا از سازوکار " شوراي شهرداري" و بازگشت به تشکيل " شوراي شهر " به فرهنگيان راي مي دهيم.
۵. با قصد داشتن شورايي فرهنگي و متخصص در شهر فرهنگ و ادب و هنر به فرهنگيان راي مي دهيم.
۶. به قصد تشکيل شورايي اخلاق گرا و پاي بند به اصول اخلاقي جامعه به فرهنگيان راي مي دهيم.
٧. به قصد پايين آوردن هزينه هاي تبليغات شوراها و به دنبال آن پايين آوردن هزينه متعاقب آن براي جامعه به فرهنگيان راي مي دهيم.
8. به قصد استفاده نیروهای توانمند و بی ادعای متخصص، به فرهنگیان رای می دهیم.
9. به قصد پیشگیری از اتلاف سرمایه های شهر و استفاده بهینه از پتانسیل های موجود به فرهنگیان رای می دهیم.
10. به قصد بازگشت فرهنگ و اندیشه و همچنین آرامش شهروندان در دریافت خدمات شهری، به فرهنگیان رای می دهیم .
11. به قصد بازگشت آرامش فکری جامعه به دلیل تصمیم گیری توسط کسانی که از هر نظر قابل اعتماد هستند به فرهنگیان رای می دهیم.
12. به قصد پیشگیری از تندروی ها و تصمیم گیری های سیاسی در شوراها به فرهنگیان رای می دهیم .
13. به قصد استفاده هدف مند و بهینه منطبق بر چارچوب عدالت اجتماعی در استفاده از منابع شهر به فرهنگیان رای می دهیم.
ليست پويش فرهنگيان شيراز در انتخابات شورای 96 شیراز :
١. آقاي ملک قيصر شهرياري
٢. خانم دکتر زهره حيدري
٣. آقاي دکتر عبدالرزاق موسوي
۴. آقاي دکتر عبدالرسول صادقپور
۵. آقاي دکتر محمد نوبخت
۶. آقاي دکتر الهيار رضايي
7. آقاي مهندس حسين اسدي
8. آقای مهندس محمدرضا دهقانی
9. آقاي مهندس محمد هاشمي
10. آقاي محمدعلي رستمي
11. آقاي دکتر ابراهيم صبوري
12. خانم زهره هاشمي
13. آقاي اسحق مولايي
پويش فرهنگيان شيراز در شوراي نود و شش
https://t.me/joinchat/AAAAAEJjBfNyfX5moHieRg
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
برخی چنان وعدههای رنگ به رنگ میدهند که گویی از عملکردها، منابع و هزینهها خبر ندارند. سنت وعدههای حداکثر و عملکرد حداقلی در ادوار مختلف انتخاباتی ایران تکرار شده اما در دوره اخیر طرح برخی وعدهها در مقایسه با گذشته بالاتر از تصور است/ بالا بردن «درآمد ملی»، نیازمند افزایش همان معیار آشنای «تولید ناخالص داخلی» (GDP) است که بالا رفتن سالانه آن (به قیمتهای ثابت) رشد اقتصادی نامیده میشود/ آیا میتوان انتظار نرخ رشد سالانه 26 درصدی در ایران را برای چهار سال متوالی، واقعبینانه دانست/ واقعیت این است که طی 37 سال گذشته، میانگین نرخ رشد اقتصادی ایران، حدود 8/ 2 درصد در سال بوده و در هیچ سالی هم این نرخ از 7 درصد تجاوز نکرده است/ یافتههای این پژوهش نشان میدهد تحقق این نرخ رشد، علاوهبر بهرهگیری از ظرفیتهای بلااستفاده بنگاهها نیازمند مبلغی بین 155 تا 184 میلیارد دلار سرمایهگذاری در هر سال است/ با توجه به میزان پسانداز در کشور و درصدی از این پسانداز که سرمایهگذاری میشود، منابع داخلی پاسخ گوی این مقدار سرمایهگذاری در سال نخواهد بود و نتیجه گرفتند که تحقق نرخ رشد 8 درصدی نیازمند جذب 28 تا 54 میلیارد دلار سرمایهگذاری مستقیم خارجی در هر سال است. این در حالی است که در چهار دهه گذشته، اقتصاد ایران سالانه فقط حدود 4 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی جذب کرده است/ در کنار وعده افزایش دو و نیم برابری درآمد ملی، یکی دیگر از نامزدهای محترم وعده ایجاد 6 میلیون شغل جدید طی چهارسال آینده را دادهاند/ طی دوره 30 ساله 1365 تا 1395، براساس آمار رسمی جمعا 12 میلیون و 540 هزار شغل ایجاد شده است که به معنای میانگین 418 هزار شغل در سال است (که اندکی اغراقآمیز بهنظر میآید). براساس همین آمار، بیشترین شغل ایجاد شده در این دوره 700 هزار شغل در سال 95 است و رتبه دوم در ایجاد شغل به دوره ده ساله 1375 تا 1384 تعلق دارد که طی آن بهطور متوسط سالی 680 هزار شغل ایجاد شده است. (براساس همین آمار، در دوره 8 ساله دولت آقای احمدینژاد سالانه فقط 90 هزار شغل ایجاد شده است)/ حال نامزدهایی که بهنظر میآید سیاستهایشان با همان دوره 8 ساله کذایی تفاوت چندانی نداشته باشد، وعده 5/ 1 میلیون شغل در سال را میدهند. براساس برآوردهای موجود، تحقق این امر، با اندکی خوشبینی، نیازمند دست کم 200 هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری در سال است/ یکی از نامزدها، با این استدلال که «45 هزار و 500 تومان درحال حاضر ارزش سال 89 را ندارد و امروز در حقیقت این مبلغ باید 150 هزار تومان باشد»، متعهد شده با توجه به افزایش قیمتها، یارانهها را نیز تا سه برابر افزایش دهد و به 150 هزار تومان برساند.»/ همین یارانههای پرداختی کنونی نیز خواب از سر مسوولان ربوده و نیز اینکه به گفته نایب رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، بیش از 30 درصد کل یارانههای پرداخت شده تا کنون هم از محل بودجه عمومی دولت (و نه اصلاح قیمت حاملهای انرژی) تامین شده و به کسری بودجه هر ساله دولت دامن زده، پیامد وعدههای یارانهای دستگیرمان میشود/ این سرنوشت البته قابل پیشگیری است. به شرط آنکه تاثیر وعدههای پوپولیستی دست کم گرفته نشود بهویژه برای آفت بیتفاوتی رایدهندگان بالقوه تدبیر کارسازی اندیشیده شود...
اقتصاد ایران در دو سال اخیر در مسیری حرکت کرده که عرضه نیروی کار اقتضاء می کرد/ دکتر مسعود نيلي از سرمايه هاي اجتماعي کشور است که وقتي در سايه تنگ نظري ، 8 سال از عرصه اقتصاد کشور دور ماند ،آن شد که نبايد مي شد/ هرم سنی سال 65 بعد از اولین سرشماری، خبر از یک لایه جمعیتی 9 میلیون نفری می داد.لایه ای که در پایین ترین سن بود و یک شوک جمعیتی را هشدار می داد. در سال 75، این لایه در رده سنی بالاتر 10 تا 14سال قرار گرفت/ نیلی که در آن سال ها در نظام برنامه ریزی کشور به عنوان معاون سازمان برنامه حضور داشت، این شوک را به تصمیم گیران اطلاع داد.او بعد از سرشماری سال 75، هرم جمعیتی سال 85 را شبیه سازی کرد. این شبیه سازی نشان می داد که لایه 10 تا 14 سال ، در سال 85 در لایه 20 تا 24 سال قرار می گیرند و این یعنی یک شوک بزرگ به بازار کار/ این هشدارهای نیلی باعث شد تا برنامه سوم توسعه بر محور همین نمودار تهیه شود/ اقتصاد کشور باید 6 درصد رشد مستمر طی دو برنامه ( ده سال ) داشته باشد که بتواند ظرف 8 سال، حدود 700 هزار شغل سالانه ایجاد بکند. این پلی بود که اقتصاد ایران را از شوک جمعیتی دهه 60 عبور می داد/ در گذشته دورتر، بنا به دلايل اجتماعي – اقتصادي و ميزان تحصيلات ، بسياري از زنان داوطلب ورود به بازار کار نبودند . لذا تقريبأ نيمي از انرژي سونامي در منزل تخليه مي شده است/ وقتي نامزدهاي رياست جمهوري ِ دوره دوازدهم مي گويند آمار ِ نرخ بيکاري در قشر تحصيل کرده بالاتر است، اين نشان از آن دارد که در دولت هاي با سرمايه نجومي 800 ميليارد دلار ، وقتي اين جوان مدرک کارداني و کارشناسي داشت به دليل آنکه براي ورود وي به بازار کار شرايط مناسب فراهم نبوده به ناچار ادامه تحصيل داده هم اکنون با مدرک دکتري روانه بازار کار شده است/ عرضه نیروی کار تا نیمه دهه 80 روند نزولی داشت و پس از آن با یک شیب تند افزایش می یافت. شیب تند افزایشی به دلیل افزایش نرخ مشارکت زنان در اقتصاد کشور بود/ حساب ذخیره ارزی در برنامه سوم توسعه برای همین منظور طراحی شده بود/ دولت احمدینژاد صندوق ذخیره ارزی را با مقدار قابل توجهی موجودی از دولت اصلاحات تحویل گرفت و همزمان سیر صعودی قیمت نفت به نحو بیسابقهای ادامه یافت/ هم سویی مجلس هفتم با وی ( احمدي نژاد ) نیز راه را برای استفاده بیشتر از این حساب هموار کرد و انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی توسط وی نظارت بر برداشتهای دولت از این حساب و چگونگی هزینه کرد آن را به حداقل رساند/ محمود احمدینژاد در سال ۱۳۸۷ موجودی حساب ذخیره ارزی را محرمانه اعلام کرده بود/ برخی از نمایندگان مجلس اعلام کردند که وی برداشتهای گستردهای از این حساب، بدون مجوز مجلس و برای پرداخت به مردمی که در جریان سفرهای استانی احمدینژاد به او نامه نوشته بودند، داشتهاست، تا جاییکه این حساب به صندوق نذری تبدیل شده بود/ در اواسط سال ۱۳۹۰ قاسم حسینی موجودی صندوق را ۱۰۰ میلیون دلار اعلام کرد. در همان سال به گفته محمود احمدینژاد صندوق ذخیره ارزی خالی است/ اگر اقتصاد ایران روی درآمد نفتی 53 میلیارد دلار تنظیم می شد، متحمل این حجم شوک در طول این سال ها نمی شد/ درآمد افسانه اي 125 ميليارد دلار در سال 1390 ( بيش از دو برابر متوسط و بيش از هشت برابر کمترين درآمد ) ، ضربه گير ِ سونامي 9 ميليون نفر نيروي داوطلب زن و مرد بوده که متاسفانه با کاهش درآمد ناشي از صادرات نفت و جارو شدن صندوق ذخيره ارزي در آستانه ي انتخابات ارديبهشت 1396 ، اين ضربه گير وجود ندارد/ به طور متوسط میانگین ایجاد اشتغال در بازه 84 تا 93، کمتر از 690 هزار نفر بوده که این مقدار در فاصله سال های 93 تا 95، یک میلیون و 283 هزار نفر بوده است. این اعداد و ارقام نشان می دهد میزان اشتغالی که در اقتصاد کشور ایجاد شده عدد قابل توجهی بوده است. عملکرد دولت یازدهم در یک دوره دو ساله، بسیار جلوتر از عملکرد دو دولت نهم و دهم در یک بازه 10 ساله است/ اگر کسی از طریق تحریک بازار کار ، بخواهد از مردم رای جمع کند، باید بداند دولت دوازدهم با چالش هايي در ابعاد بزرگ تر ، مواجه خواهد شد و هیچ شکی در آن نیست...
متاسفانه نگاهی به سوابق این 21 نفر ادعای این دو نفر را اثبات نمی کند/ می توان گفت به جز تعداد بسیار معدودی ، اکثریت این لیست " سیاسی " بوده و به نظر می رسد بر اساس توصیه و یا سهم خواهی احزاب صورت گرفته است/ شوراها در ارتباط با وظایف خویش چندان موفق و یا موثر نبوده اند/ شوراها نهادهایی برای تعبیه و پایه گذاری یک ساختار دموکراتیک و پاسخ گو کردن ارکان قدرت هستند/ ساختار دموکراتیک در غیاب شهروندان آزاد ، پرسش گر و منتقد عملا خنثی و بی اثر شده و به محلی برای رانت خواری ، فساد جمعی و ... تبدیل می شود/ نمونه روشن این وضعیت را می توان در پرونده شهرداری تهران در ارتباط با موضوع "املاک نجومی و واگذاری چند هزار میلیاردی املاک به بعضی مدیران ارشد شهری و برخی اعضای شورای شهر تهران" مشاهده کرد/ این پرونده ناکارآمدی شورای شهر تهران را به اثبات رساند/ موضوعاتی که آقایان حاجی و مرعشی به آن اشاره کرده اند عمدتا بحث " سهمیه بندی جنسیتی و سنی " است/ به نظر می رسد طرح چنین بحث هایی مانند سرنا زدن از سر گشاد آن باشد/ بارها به این نکته اشاره کرده ام به جای طرح این گونه شعارهای پوپولیستی و سطحی باید به معیارهایی چون تخصص ، کارآمدی ، استقلال نظر ، شجاعت در بیان و وجود توان و انرژی و سماجت لازم در پی گیری مصوبات قانونی و حقوق مردم توجه داشت/ با وجود آن که شهردار فعلی تهران تخلفاتی در زمینه "املاک نجومی و واگذاری چند هزار میلیاردی املاک به بعضی مدیران ارشد شهری و برخی اعضای شورای شهر تهران" داشت اما هیچ یک از اعضای فعلی شورای شهر تهران حتی آن افرادی که در لیست فعلی اصلاح طلبان حضور دارند آن را به اطلاع افکار عمومی و مردم به عنوان " وکلای " آنان نرساندند/ تنها رسانه و فردی که اقدام به تنویر افکار عمومی و روشنگری کرد ؛ " یاشار سلطانی " مدیر سایت " معماری نیوز " بود که البته کاندیدای شورای شهر تهران بوده و علی رغم تایید صلاحیتش در لیست اصلاح طلبان قرار نگرفته است/ و اما نکته مهم دیگر در سخنان آقای حاجی که خود زمانی وزیر آموزش و پرورش در دولت اصلاحات بوده است اشاره به مواردی چون " محیط زیست، مسائل حقوقی، مدیریتی، معماری و شهرسازی " از میان 10 آیتم مطروحه بوده است/ حال اگر آقای حاجی حرمت و جایگاه فرهنگ و فرهنگیان را پاس نمی دارد دیگر باید به کجا شکایت برد/« انجمن اسلامی معلمان ایران " باید به طور دقیق وشفاف به این پرسش اساسی پاسخ دهد : با وجود عملکرد ضعیف و غیر قابل دفاع آقای " داود محمدی " در زمینه عمل به مفاد " میثاق نامه معلمی " و پی گیری حقوق و مطالبات فرهنگیان و معلمان که قبل از آن دبیر کل این تشکل بوده و اکنون نایب رئیسی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس را بر عهده دارد چگونه و بر اساس چه استدلال و براهینی اقدام به معرفی آقای خلیل آبادی کرده است....
پس از حضور گسترده و تاریخ ساز مردم در انتخابات دوره ی قبل علی الخصوص انتخابات ریاست جمهوری از خرداد 76 برگ تازه ای از اندیشه مردمی و مشارکت مردم در جامعه پدید آمد/ در توسعه سیاسی هدف بر این است که به انسان ها اهمیت داده شود تا صاحب شخصیت فکری و خلاقیت شوند و اگر انسانها با توجه به فضای فکری جامعه و امکانات موجود در جامعه اعم از نظام های آموزشی و سیاسی و خانوادگی ، تفکر و عادت به فکر کردن را پیدا کنند توسعه سیاسی میسر خواهد بود و به قول امام (ره) مملکت وقتی آسیب می بیند که ملتش بی تفاوت باشند/ سئوال اینجاست که چرا معلمان همین نوجوانان و جوانانی که فردا وارد مسائل سیاسی کشور می شوند حق ابراز نظر سیاسی ندارند/ چرا اهرم ها ی محدودیت زا نگذاشته معلم افکار و عقایدش را بروز دهد و این اهرم ها گردن آویز فشاری شده اند که باعث شده معلم دم بر نیاورده ، خاموش مانده و آنها نردبان مسئولین شده اند که کارهای خودشان را پیش ببرند و در عین حال بازیچه سیاست بازی نمایندگان مجلسی شده اند که هر روز نسخه تازه ای برای آموزش و پرورش مناطق و شهرستان های خود می پیچند و از آموزش و پرورش جز لاشه ای بی جان که هر روز پیش از روز دیگر بوی گندش بلند می شود نمانده است/ آنهایی که حکومت می کنند، آنهایی که فکر می کنند و آنهایی که صاحب امکانات و ثروت هستند و آنهایی که فکر می کنند تحصیل کردگان و روشنفکران جامعه هستند که نه در راس حکومت اند و نه صاحب امکانات و ثروت .و ما معلمان به کدامین گروه تعلق داریم/ جامعه توسعه یافته سیاسی جامعه ای است که در آن تکلیف منافع ملی و هویت ملی و هدف زندگی در آن مشخص باشد ، در شرایطی این چنینی قانون پذیری و احترام به قانون گرایی مورد قبول جامعه خواهد بود وحساسیت افراد برانگیخته خواهد شد/ ما با این فکر که یک عده اظهار می کنند خیر و صلاح مردم را می دانند و آنان باید بهشت و جهنم ما را تعیین کنند مخالفیم و باید بدانیم با مخالفت نابه جا ،استفاده از خشونت و تحقیر و ایجاد محدودیت ،مشکلی از جامعه حل نخواهد شد
سمنان