صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

سند "2030" سندی است که در سپتامبر سال 2015 به تصویب دولت ها و نهادهای مدنی رسید تا چشم انداز 15 ساله ی آینده برای دست یابی به "توسعه ی پایدار را ترسیم سازد/ چگونه شد که دلواپسان از این عبارات شفاف و قابل فهم برای هر خواننده ای دستورالعمل آموزشی درباره ی ( " همجنس بازی ، خودارضایی ، روابط غیر متعارف میان دختران و پسران ، آموزش روابط جنسی ، حذف قرآن و زندگی ائمه از جمله امام حسین و جهاد و شهادت و... ) جهت تدریس در مدارس توسط وزارت آموزش و پرورش و آموزگاران این مرز و بوم  استخراج کردند/ استفاده از روش های "دوپینگی "  "غیر اخلاقی " و متوسل شدن به "هر وسیله ای " برای تصاحب  قدرت و رسیدن به هدف ، باعث شد که آنان اقدام به چنین کاری کنند و سقوط و انحطاط اخلاق را بیش از پیش رقم بزنند/ سوگ مندانه آن که دلواپسان هاضمه ی پذیرش اشتباه و درس گیری از آن را ندارند و حتی پس از برملا شدن چنین خبط و خطا و دروغ پردازی همچنان اصرار بر اشتباه و توجیه عملکرد خود دارند و همین راز شکست های پی در پی آنان نیز هست/ تفسیر حیرت آور و دروغین از عبارت "برابری جنسیتی میان مردان و زنان " به رذیلانه ترین و منحط ترین اعمال غیر اخلاقی توسط دلواپسان ،اوج تهی بودن دستان آنان از هر گونه برنامه برای توسعه و آبادانی ایران است

منتشرشده در یادداشت

وزیر آموزش و پرورش در جریان تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری دوازدهم با عملکرد ضعیف و پر اشتباه خود، زمینه جنگ روانی مخالفان علیه آقای روحانی را فراهم کرد/ وزیر فقط «اتهام قاچاق» کالا توسط دخترش را رد کرد، اما قاچاق فقط بخشی از ماجرا در افکار عمومی بود. وزیر مدرک مستندی در مورد خروج خودش از شرکت خانوادگی«آمیتیس طراوات کودکی» ارائه نکرد/ مسئله فعالیت‌های تجاری وزیر آموزش و پرورش در دی‌ماه گذشته با سند، در برخی گروه‌های تلگرامی که مدیران ارشد آقای دانش هم در آنها حضور دارند و قاعدتا اخبار آن از سوی دفتر وزیر رصد می‌شود منتشر شده بود/ جوابیه دانش‌آشتیانی و تهدید به شکایت و تقاضای وقت از صدا و سیما برای جوابگویی به اتهام قاچاق کالا بیش از حد کلیشه‌ای و نمایشی بود/ آموزش و پرورش در مقابل این همه اشارات صریح، بدون سپر دفاعی در خواب خوش فرو رفته بود و در جریان انتخابات بعد از طرح تبلیغات در باره سند2030 به اغما رفت/ به جز چند انتصاب، آموزش و پرورش به حال خود رها شده است/ لازم است مکانیسمی که مطابق آن روزی علی‌اصغر فانی به عنوان گزینه برتر به آقای روحانی معرفی می‌شود و روز دیگر دانش‌آشتیانی را عَلَم می‌کنند، مورد بازنگری قرار گیرد. اگر رئیس جمهور دنبال فردی کارآمد برای آموزش و پرورش است، باید مکانیسم یافتن و معرفی نامزد وزارت را تغییر دهد

منتشرشده در یادداشت

این طایفه، سودگرانی ممتاز و حرفه ای هستند، و برای استمرار موقعیت و مقام خود، حاضرند با همه کس و بر سر همه چیز وارد معامله شوند/ البته شأن آن ها اجلِ از آن است که با قلم و قدم خویش خطر کنند و خود را در مهلکۀ گرداب سیاسی و نتایج ناپیدای آن در اندازند .، آن ها کت و شلوار به تن، حداکثر سری به ستادها می زنند، چای می نوشند،گپ و گفتی با اعضای فعال ستادها می کنند، رهنمود و تحلیل می دهند  و خلاصه خودی نشان می دهند، حاضری می زنند و می روند (شاید به ستادی دیگر)  زیرا آن ها برای امور مهم تری ساخته و زاده شده اند  ، برای صدارت، ریاست و مدیریت ... و سوار شدن بر گرده خلق ... ، نه زحمت و خطر کردن و فعالیت های میدانی ... ، این امور را باید پیاده نظام و رعایایی انجام دهند که حقی و سهمی جز بر دوش کشیدن ارابۀ ریاست و صدارت ایشان ندارند/ این مدیران "چهار فصل"، که در همه جا و همه حال حاضر هستند، به هیچ روی آمادگی وداع با مناصب به چنگ آمده را ندارند و مایل نیستند داوطلبانه عبا و ردای ریاست را از تن به در کنند و گویی خود را به پست ها و میزهای خویش زنجیر کرده اند تا مگر مرگ از راه در رسد و مانعِ تداوم احساس تکلیف ایشان شود/ سخن از بازنگری در فلسفه وجودی کسانی است که موجودیت و چیدمان خود را مدیون همین مدیریت جناحی و اتوبوسی هستند و با بی کفایتی و ناکارآمدی هر چه تمام تر ، هنر و رسالتی جز فشل و فلج کردن ادارات و زمین گیر کردن اصلاحات و مکیدن زالوصفتانه خون آن  برای تداوم حیات انگلی شان، برای خود قایل نیستند/ هشیار باشید که ملت نجیب و فهیم ایران، با هیچ کس عقد اخوت و انقیاد و بندگی نبسته و به هیچ کس چک سفید و بدون تاریخ نداده است ؛ پس پیش از آن که جامعه رأی دهندگان در انتخابات آتی  شما را به پای میز محاسبه و محاکمه و معاتبه کشد، خود آستین مراقبه و محاسبه را بالا زنید/ نمی دانم چرا اصحاب سیاست و قدرت تنها در ایام انتخابات به یکباره متوجه نجابت و مظلومیت معلمان، و شأن و منزلت به تاراج رفته ایشان می شوند/ دور از ذهن نیست که در ادوار بعدی، رقبای شکست خورده، با کوله باری از تجربه، چهره و جایگاه خود را نزد افکار عمومی به گونه ای ترمیم و بازسازی نمایند که دیگر نتوان با توسل به قطبی کردن فضا و دوگانۀ "اهورایی-  اهریمنی" و در آویختن  به حربۀ "رقیب هراسی" ، از آنها به عنوان "لولو" بهره بردای کرد

منتشرشده در یادداشت
یکی از این دژهای به ظاهرنفوذ ناپذیر ،دانشگاه فرهنگیان است / دانشگاهی که دانشجویان آن از کمترین آزادی مدنی محرومند/ از دانشگاهی سخن می گویم که از قلب تهران مدیریت می شود و دانشجویان آن حق  تاسیس و یا عضویت در هیچ تشکلی غیر از بسیج و هیات های عزاداری را ندارند/ دانشگاهی که با کلید واژه هایی مانند گزینش مستمر چهار ساله و گوش های ناشنوای مدیران و برون سپاری تربیت نیروی انسانی همراه است/ دانشگاهی با مدیران وارداتی که چهار سال تمام است به تحقیر مدرسان شریف بومی می پردازند/ اینجا تنها دانشگاهی در ایران است که روز شنبه سی ام اردیبهشت نشاطی در آن دیده نشد/ مدیرانی که امیدوارند با تداوم دولت شما به استمرار مدیریت خود نائل آیند/ آیا وقت آن نرسیده است که جنابعالی به عنوان رییس هیات امنای دانشگاه فرهنگیان نیم نگاهی نیز به دانشگاه بیندازید و از لبخند روحانی خود جانی تازه به کالبد این بیمار رو به موت بیفکنید/ آیا وقت به زیر کشاندن حاکمیت ناکارآمدان در دانشگاه نرسیده است/ آیا زمان آزاد سازی دانشگاه فرهنگیان فرا نرسیده است...
 
نامه به رئیس جمهور در انتقاد از عملکرد دانشگاه فرهنگیان

پس از فتح شکوه مندانه بر حاکمیت تحجر و واپس گرایی در سرزمین های شرقی میهن عزیزمان در بیست و نهم اردیبهشت به دست با کفایت جنابعالی و همت والای توده های مردمی وقت آن رسیده تا دیگر سنگرهای مسئولین تمامیت خواه در اقصی نقاط ایران با تدبیر و امید فتح شود .یکی از این دژهای به ظاهرنفوذ ناپذیر ،دانشگاه فرهنگیان است .دانشگاهی که دانشجویان آن از کمترین آزادی مدنی محرومند.

 

آقای  روحانی

از دانشگاهی سخن می گویم که از قلب تهران مدیریت می شود و دانشجویان آن حق  تاسیس و یا عضویت در هیچ تشکلی غیر از بسیج و هیات های عزاداری را ندارند .دانشگاهی که در ایام انتخابات در برخی مراکز آن با آگاهی و هدایت مدیرانشان مجالس ترحیم دولت یازدهم را برگزار نمودند و بعضا برخی دانشجویان آن که مخفیانه در همایش های دولت تدبیر و امید شرکت نموده بودند مورد سرزنش قرار گرفتند !

اینجا دانشگاه فرهنگیان است  !

دانشگاهی که با کلید واژه هایی مانند گزینش مستمر چهار ساله و گوش های ناشنوای مدیران و برون سپاری تربیت نیروی انسانی همراه است .دانشگاهی که دانشجویان با انگیزه بالا به آن وارد می شوند اما پس از مدتی کوتاه ،سرخورده و مغموم به انزوای خوابگاه های تنگ و تاریک سلول مانند خود پناه می آورند .دانشگاهی با بغض های فرو خفته اساتید و دانشجویانی که دل در گرو اصلاحات دارند با سینه هایی مالامال از از رنج ناکارآمدی مدیرانی که سال هاست راهنما به چپ می زنند اما همواره به راست پیچیده اند.

 

آقای رییس جمهور !

اساتید با سابقه و خوشنام دانشگاه فرهنگیان همواره پشتیبان خط فکری اعتدال و اصلاحات بوده اند و در انتخابات اخیر علیرغم همه فشارهای رقیبان شما مسیر خوبی جهت پیروزی شما در این رقابت نفس گیر فراهم نموده اند. با این وجود شایسته نیست مدیرانی بر این دانشگاه مسلط باشند که بدون توجه به تاکیدات رهبری در مورد آرایش درونی دانشگاه همواره نگاه به بیرون داشته باشند و با بی اعتمادی مفرط به نیروهای کار آمد و با تجربه درون دانشگاه صرفا به آرایش یاران وارداتی خود از سایر دانشگاه ها بیندیشند.

مدیران دانشگاه در برزخی چهار ساله به هر کاری تن داده اند که رکود سرپرستی خود را به رونق ریاست بدل نمایند  اما تنها چیزی که نصیبشان شده است تورم روزافزون نارضایتی در کارکنان ،اساتید و دانشجویان است و اعضای محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی هر از گاهی نرخ این تبدیل وضعیت را بالاتر می برند و این افزایش نرخ ثمری نداشته است جز عزل گسترده مدیران همگام با دولت تدبیر و به کار گیری فله ای مدیران اتوبوسی به جای مانده از دوران هشت ساله دولت قبل.

 

آقای دکتر روحانی

اینجا دانشگاه فرهنگیان است ؛ دانشگاهی با مدیران وارداتی که چهار سال تمام است به تحقیر مدرسان شریف بومی می پردازند .دانشگاهی با پرونده های سرگردان هیات علمی بین وزارت علوم و سازمان مرکزی و مدیریتی که هر روز گره ای بر گره های این کلاف سر در گم می افزاید .دانشگاهی با قرارداد های سنگین برای تدوین برنامه های درسی که خروجی آن  درسی مانند روش های آماری است با یک واحد عملی و برنامه کارورزی که از آن سوی آب آمده و همچنان سرگردان است.

اینجا دانشگاه مدیرانی است که اغلب آنها وقت خود را در چند ماه اخیر در ستاد های انتخاباتی رقبای دکتر روحانی سپری کرده اند .اینجا تنها دانشگاهی در ایران است که روز شنبه سی ام اردیبهشت نشاطی در آن دیده نشد چرا که اساتید و دانشجویان حامی دکتر روحانی جرات بروز نشاط و شادمانی نداشتند نه از آن جهت که از غاصبان دانشگاه واهمه داشتند، بلکه از آن جهت که در مقابل نیشخند های رقیبان ، استدلالی برای توجیه ناکارآمدی مدیران دانشگاه نداشتند.مدیرانی که امیدوارند با تداوم دولت شما به استمرار مدیریت خود نائل آیند.

 

 آقای دکتر روحانی

ریاست محترم هیات امنای دانشگاه !

اساتید ،کارکنان و دانشجویان این دانشگاه در چهار سال گذشته از دو جهت به طور مداوم تحت فشار بوده اند .یک جهت مدیرانی که خود را نماینده دولت می دانستند اما دقیقا بر خلاف خط مشی سیاسی دولت عمل می نمودند و دلیل آن همین محدود ساختن آزادی های به حق مدنی و اجتماعی و نیز بی توجهی به در خواست های منطقی و اصولی حامیان اصلاحات بوده و از جانب دیگر مدعیان واپس گرایی که خود را موسس دانشگاه می دانند و مصادیق بسیار مستدل و روشنی از انحراف دانشگاه از مسیر واقعی و ماموریت اصلی خود ارائه می دهند .

آیا وقت آن نرسیده است که جنابعالی به عنوان رییس هیات امنای دانشگاه فرهنگیان نیم نگاهی نیز به دانشگاه بیندازید و از لبخند روحانی خود جانی تازه به کالبد این بیمار رو به موت بیفکنید ؟

هیات امنایی که این روزها تنها هنرش تمدید خدمت مدیران و مشاوران فرسوده دانشگاه است !

آیا وقت آن نرسیده که از دبیرخانه هیات امنا دلیل بر زمین ماندن برخی مصوبات مانند تبدیل وضعیت مدرسان و وضعیت رفاهی دانشجویان و کارکنان را جویا شوید؟

آیا وقت به زیر کشاندن حاکمیت ناکارآمدان در دانشگاه نرسیده است؟

آیا زمان آزاد سازی دانشگاه فرهنگیان فرا نرسیده است؟

نامه به رئیس جمهور در انتقاد از عملکرد دانشگاه فرهنگیان

سایت فانوس

منتشرشده در یادداشت

می‌گویند دولت روحانی در راستای تحقّق اهداف سند ۲۰۳۰ و حذف فرهنگ ایثار و شهادت از کتب درسی بخش‌هایی از شعر ایران خانه‌ی ما را از کتاب فارسی خوانداری پایه‌ی دوم ابتدایی حذف کرده است/ حمیدرضا حاجی بابایی، وزیر آموزش و پرورش دولت احمدی‌نژاد، یک روز صبح پس از آن که فرمان استخدام صدها نیروی خدماتی و تأسیساتیِ برخوردار از بند پ را امضا کرد و آن‌ها را بدون هرگونه آموزش روانه‌ی کلاس‌های درس در مقطع ابتدایی کرد، یک‌هو و بی‌مقدمه تصمیم گرفت نظام آموزشی را به ۶-۳-۳ تغییر دهد/ فارغ از درستی یا نادرستی مواضع منتقدان در خصوص سند ۲۰۳۰ واضح است که تغییرات مورد اشاره در سروده‌ی مصطفی رحماندوست در زمان وزارت حاجی بابایی، یکی از اعضای جمنا و از نمایندگان اصولگرای مجلس شورای اسلامی، اعمال شده و‌ نه در دولت روحانی/ حاجی بابایی گزینه‌ی احتمالی اصولگرایان برای وزارت آموزش و پرورش در کابینه‌ی احتمالی رئیسی بود

منتشرشده در یادداشت

اصول گرایان دلواپس مانند گذشته به ریشه یابی علل شکست خود نپرداختند و مانند همیشه با فرافکنی و اتهام پراکنی و توجیه تراشی سعی کرده اند انگشت اتهام را از خود دور کنند و با سلب مسئولیت از خود ، از پاسخ گویی طفره بروند/ اصول گرایان یا همان جناح راست سابق نمی خواهند بپذیرند که کرامت خواهی و کرامت دوستی یک شبه و یک باره در موسم انتخابات سر بر نمی آورد ،بلکه حرمت انسان و دفاع از کرامت او گزاره ای مستمر و همیشگی و پیوسته است و زمان و مکان نمی شناسد/ دلواپسان نه تنها هیچ گاه از اعتراضات به حق و قانونی فرهنگیان حمایت نکرده اند/ اصول گرایان مدعی معیشت فرهنگیان نه برای معیشت فرهنگیان قدمی برداشته اند و نه از آزادی و حقوق صنفی و سیاسی معلمان دفاع کرده اند/ اصول گرایان در همین دروغ پردازی انتخاباتی "سند2030" که دلواپسان وقیحانه ترین اتهامات سنگین اخلاقی را به دولت و آموزش و پرورش وارد کردند مهرسکوت برلب زدند و از شرافت معلمی و حقیقت این سند دفاعی به عمل نیاوردند و چه بسا با این اتهامات کاسبکارانه ی اخلاق ستیز همراهی نیز کردند/ در جریان تبلیغات انتخاباتی همگان شاهد بودند که چگونه اصول گرایان به انسان ها و به موسیقی و هنر و هنرمند به صورت یک ابزار و شیئی نگریستند/ دلواپسان دچار یک پارادوکس معرفتی و رفتاری هستند،هم به رای و اعتماد آموزگاران و فرهنگ دوستان محتاجند هم نمی خواهند از حقوق قانونی و کرامت انسانی آنان دفاع کنند و هزینه ای بابت آن بپردازند/ امروز خودآگاهی فرهنگیان مانع از بازیچه قرارگرفتن آنان برای بهره برداریهای سیاسی - جناحی شده است و فرهنگیان به یک اجتهاد در تصمیم گیریهای صنفی خود دست یافته اند/ وقتی جامعه ی فرهنگیان وزیر پیشنهادی یا مورد حمایت واقع شده ی خود را به زیر تیغ نقد و پرسش گری می برد و با استقلال حرفه ای و صنفی، ضمن پای بندی به برنامه های بلند و ملی توسعه محور از منافع صنفی خود غافل نمی شود، دیگر گروه ها و احزاب غیر دموکراتیک هیچ جایگاه امن فارغ از نقادی نزد معلمان نخواهند داشت و باید بدانند که دیگر آموزش و پرورش حیات خلوت آنان و هیچ جریان دیگری محسوب نمی شود

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/

« حمیدرضا حاجی بابایی » وزیر سابق آموزش و پرورش و نماینده فعلی مجلس در 5 آذر ماه 1391 در گزارشی که در خبرگزاری ایسنا منتشر گردید ( این جا ) ایران را یکی از 6 کشور جهان در اجرای برنامه آموزش برابری جنسیتی " خواند .

پس از قضیه سند 2030 یونسکو که واکنش های مخنلفی را در جامعه برانگیخت حاجی بابایی در گفت و گو با خبرگزاری فارس گفت که سند 2030 برای همیشه بایکوت شد و اجرا کنندگان این سند را مجرم خواند .

نکته مهم آن است که ایشان در چند جا موضوع " برابری جنسیتی " را مطرح کرده است .

ایشان در کانال اطلاغ رسانی هوادارانش به این وضعیت پاسخ داده است

گروه رسانه و تشکل / « سازمان معلمان ایران » از تشکل های فرهنگیان به مناسبت وضعیت حاد « اسماعیل عبدی » فعال صنفی معلمان بیانیه ای صادر کرد .

متن این بیانیه به شرح زیر است

نه بزرگ به وعده و فریب، به رشوه و پول باشی،  نفی و طردِ تدلیس و تحمیق توده ها، و مهار هیولای هولناکِ پوپولیسم نقابدار/ نه بزرگی که تنها اختصاص به طبقه  متوسط و شهرنشین و تحصیل کرده نداشت بلکه با اجماعی باور نکردنی و ستودنی، روستاییان، محرومان و حاشیه نشینان هم مدافع و منادی آن شدند/ چه بسیار کسانی که به جای جولان و خود نمایی در ستادها، درخلوت و جلوت خویش( منزل یا کف خیابان ها)، به صورت گمنام به تبلیغ و ترویج افکار و آمال  و دل نگرانی های سیاسی-  اجتماعی خود همت گماردند/ به رغم تمامی انتقاداتی که بر کارنامه و کابینه دولت یازدهم داشتند، بزرگوارانه با قلم و قدم خویش گام در عرصه کشمکش های انتخاباتی نهادند و با به جان خریدن رنج و خطر، بدون هیچ چشم داشتی ... بدون اخذ حکم و ابلاغ صوری از ستادهای بالادستی، از وقت و جان و فکر خویش مایه گذاشتند و به مصاف پوپولیسم نقابدار و اغواگر شتافتند/ اگر جنبش اصلاحات به رغم همه موانع و مصائب و با همه ضربات و صدمات، هنوز زنده است و نفس می کشد، حیات و تنفس خود را مرهون کسانی است که به هیچ وجه سودای نام و نان و عنوان نداشته اند/ عقل و انصاف و دوراندیشی اقتضا می کند که این جماعتِ فاقد و فارغ از اهداف و اغراض سوداگرایانه، دیده و شنیده شوند و همچون گذشته،ناخواسته و نادانسته، تمام تمرکز و توجه اصحاب قدرت و رسانه و عموم تصمیم سازان و تصمیم گیران، صرفا مصروف و معطوف به عناصر ابن الوقت و فرصت طلب و "مجاهدین روز شنبه" و متظاهر، پر قیل و قال و مدعی نگردد/ تکوین جامعه مدنی و قوام و دوام نهادهای اجتماعی و صنفی، نه یک پروژه کوتاه مدت انتخاباتی، که یک پروسه دراز مدت اجتماعی است و در فرآیند کنش های جمعی و دموکراتیک و در خلالِ فضاهای انتخاباتی و غلیان احساسات و تهییج و بسیج افکار عمومی است/ گذری بر فضای مجازی و گروه های تلگرامی و مروری بر مباحث و مطالب و پست های ارسالی اعضای هر گروه، به خوبی مبین و موید افراد فعال و دلسوز و دردمند و عاشق پیشه، و تمیز آنها از افراد خاموش و فرصت طلب و کاسب پیشه است که، چه بسا با عضویت در ستادها و گروه های متضاد، بدون تقبل هیچ خطر و هزینه ای، همچون" مجاهدان روز شنبه"،در فردای پیروزی در صحنه حاضر می شوند و ندای "انا الشریک" سر می دهند/ این جماعت عافیت جو و خودخواه، با خیمه زدن بر مناصب کلیدی و تبدیل سازمان ها به پاتوق اقوام، اعوان و اذناب خویش، همچون "جداره ای قطور  از چربی"، دور قلب اصلاحات را فرا گرفته و مانعِ کارکرد درست و بهینه آن می شوند/ حتی دوستی نقل می کرد که از زبان فردی اصولگرا شنیده که ترجیح می دهد رییس او فردی اصلاح طلب باشد تا اصولگرا ؛ زیرا....

منتشرشده در یادداشت

ما در کتاب‌ها در مورد پدیده‌ پوپولیسم خوانده بودیم و می‌دانستیم ابزارهای عوام‌فریبی، فریبنده و پرکشش است/ در سال‌های اخیر، پوپولیسم در ونزوئلا قدرت را به دست کسانی داد که آن کشور را به خاک سیاه نشانده‌اند و تقصیر را دائما به گردن خارجی‌ها می‌اندازند/ شعارهای عوام‌گرایانه نه فقط میان کشورهای توسعه‌نیافته، بلکه حتی در کشورهای توسعه‌یافته، فریبنده و پرکشش است و خریدار دارد/ در دولت‌های نهم و دهم، ایرانیان پوپولیسم را با گوشت و پوست خود احساس کردند و دیدند که آن دولت جامعه را در صحنه‌ها‌ی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به کجا برد و چگونه ارزش‌ها را زیر و رو کرد؛ انسان‌ها را چگونه رودرروی هم گذاشت و به جان هم انداخت و غیر از بروز مشکلات عظیم اقتصادی، در سیاست هم کشور را به بن‌بست کشید. قبل از دولت نهم، کم‌وبیش گرایش‌های چپ و راست برادرانه با هم زندگی می‌کردند؛ اما دولت پوپولیست آنان را رودرروی هم گذاشت. دروغ، فساد، بی‌ادبی و بی‌آدابی را نهادینه کرد و همه چیز را به ابتذال کشید/ همان جریانی که وقتی کشور در تابستان سال 1384 در جاده‌ رشد پرشتاب بود، آن را به حضیض سال 1392 به زیر کشید؛ همان جریانی که وقتی به آمارهای اقتصادی‌اش نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که از سال 86 همه چیز برعکس شده است. در سال‌های 84 و 85 هنوز وابستگی به مسیر قبل در دولت اصلاحات وجود داشت؛ اما از سال 86 همه چیز کن‌فیکون شد/ آن ماشین تخریب در انتخابات اخیر دوباره به کار افتاد و گفت که دولت یازدهم هیچ کاری نکرده. طبعا درست نمی‌گفت. اینکه امروز وضع اقتصادی و معیشت مردم مطلوب نیست یک بحث بود، اما اینکه گفتند هیچ کاری نشده، بحث دیگری بود/ با هدایت و راهنمایی همه‌ بزرگان و دلسوزان کشور، بار دیگر از دام پوپولیسم گریخته‌ایم. اما طبعا جریان پوپولیستی در کمین می‌نشیند و مدعی باقی می‌ماند/ «فقر» مهم‌ترین عامل رشد پوپولیسم است/ بدون حل معضل بانک‌ها و در رأس آن حل مشکل نرخ سود بالای بانکی، موضوع تولید در ایران چاره نمی‌شود/ امروز، مهم‌ترین کار دولت و بانک مرکزی برخورد شجاعانه با چالش بانک‌ها و نرخ سود بالای بانکی است

منتشرشده در اقتصاد

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور