مطالبات معلمان هم یک داستان ناتمام شده است .
چندی پیش رئیس سازمان برنامه و بودجه سخنانی را در مورد پرداخت مطالبات معلمان بیان کرد که از طریق صدا و سیما بیان گردید .
مسئولان رسانه ملی در تبیین و یا اعلام خبر چنین بیان کردند :
" بودجه اضافه به آموزش و پرورش دادیم اما آن ها همیشه یک « گروگان برای گرفتن بودجه بیشتر دست شان دارند . »
متن کامل سخنان نوبخت به شرح زیر است :
" سر بسته می گویم روزی که بنده وارد مجلس شدم و از روزی که شروع کردم همه اش آموزش و پرورش بدهکار بود .
هر دفعه گفتیم این را بدهیم صفر می شود . گفتند این را بدهید صفر می شود .
به محض این که صفر کردیم بالاخره باز هم دوباره کنتور افتاد .
دو هزار میلیارد تومان بازنشستگی دادیم .
دو هزار میلیارد تومان بدهی های دیگری که داشتند . باز هم گفتند اگر دوباره 120 میلیارد تومان ندهید ورقه های امتحانی تصحیح نمی شود .
همه اش هم ما یک گروگانی داریم که دوباره یک پول دیگری برداریم و باز هم تقدیم کنیم "
این سخنان بازتاب و واکنش های مختلف و بعضا تندی در فضای مجازی را به همراه داشت .
بسیاری از فرهنگیان و معلمان این حرف های نوبخت را نوعی منت گذاری و توهین به خودشان تلقی کرده و موضع گرفتند .
عکس العمل اکثریت مسئولان وزارت آموزش و پرورش در برابر این سخنان سکوت بود .
اما دو نماینده مجلس به این سخنان واکنش نشان دادند .
نخست فاطمه سعیدی نماینده تهران و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس بود .
او سخنانی کوتاه در این مورد بیان کرد . ( 1 )
اما میرحمایت میرزاده سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در برابر این سخنان واکنش تندی داشت و با صراحت بیشتری سخن گفت. ( 2 )
پس از آن نوبخت به این موضع پاسخ داد :
" همکاران گران قدر فرهنگی، باسلام
وقتی پس از سال ها خدمت در آموزش و پرورش و آگاهی از آنچه بر فرهنگیان عزیز می گذرد به مجلس رفتم ، به رغم آنکه با توجه به رشته تحصیلی در کمیسیون های اقتصاد و برنامه و بودجه عضویت یافتم ولی در چهار دوره حضور در مجلس مسئول مجمع فرهنگیان بودم تا بتوانم با مشارکت در تصمیم گیری های اساسى ضمن تقدیس جایگاه و منزلت فرهنگیان در تقویت اعتبارات این نهاد بزرگ آموزشی و فرهنگی نقش آفرینی نمایم ، شاید ترمیم اعتبارات صورت گرفته در آموزش و پرورش در دهه هفتاد نمادی از این تلاش بوده است.
اقدامی که در مدیریت سازمان برنامه وبودجه استمرار یافت وتلاش شد تا عادلانه در راه احقاق حق فرهنگیان عزیز در حد امکان گام بردارم و هنوز هم معتقدم که افزایش بیش از دو برابری بودجه آموزش و پرورش دردولت یازدهم و حتی پرداخت های ١١٠ درصدی ؛ یعنی ١٠ درصد بیش از آنچه مجلس محترم تصویب می کرد، اجرای طرح رتبه بندی با بیش از ٤٠٠٠ میلیارد تومان بار مالی در دو سال گذشته، پرداخت بیش از هفت هزار میلیارد تومان فقط در کمتر از شش ماه گذشته برای پرداخت مطالبات بازنشستگان عزیز و شاغلین و اجرای بند ١٠ ماده ٦٨ قانون مدیریت خدمات کشوری برای کادر اداری ...با همه مضایق خزانه برای تقویت آن منزلت شایسته و بایسته مورد انتظار عزیزان فرهنگی لازم بود ولی کافی نیست.
مع الوصف با این وضعیت از همکاران پرتلاشم در مدیریت آموزش و پرورش انتظار نبود در حالیکه بیش از ٣٤٠٠ میلیارد تومان در ماه گذشته علاوه بر اعتبارات ماهانه برای تادیه مطالبات دریافت نموده و به آنها اطمینان داده شد که بازهم با پرداخت های خرداد ماه رفع مشکل خواهد شد موضوع عدم تصحیح ورقه را مطرح نمایند و با وجود این مساعی بیش از پیش، این حقیر را نزد همکاران بزرگوار فرهنگی شرمنده تر نمایند.
شب ٢١ ماه مبارک رمضان "
حال باید دید در این میان مشکل کجاست و مقصر چه کسی و یا کسانی هستند ؟
میرزاده در حرف های خود اشاره می کند که برخی از این مطالبات از سال 1388 پرداخت نشده اند .
حاجی بابایی وزیر سابق آموزش و پرورش در تدوین لایحه بودجه 90 رسما اعلام کرد که بودجه در نظر گرفته شده برای وزارت آموزش و پرورش کافی است .
این سخنان انتقاد علی عباس پور رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس را به همراه داشت .
این گزارش را کامل مطالعه کنید :
" دولت در تدوین لایحه بودجه 90، افزایش اعتبارات را به نسبت لایحه بودجه 89 محاسبه کرده نه قانون بودجه 89. این در حالی است که مجلس با تصویب قانون بودجه 89، مبالغی را به سقف بودجههای آموزشی کشور افزوده بود که با محاسبه آن،میزان افزایش اعتبار اعلام شده این بودجهها از سوی دولت واقعی نیست.
البته این تنها نقد علی عباسپور رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات به بودجه آموزشی سال بعد نبود. او انتقاداتی به مراتب پررنگتر به شخص وزیر آموزش و پرورش از یک سو و نگاه دوگانه به بودجه دانشگاههای پزشکی و غیرپزشکی از سوی دیگر داشت. کما اینکه از اظهارات حاجیبابایی مبنی بر اینکه بودجه در نظر گرفته شده برای وزارت آموزش و پرورش کافی است، تعجب میکند و میپرسد وقتی 95 درصد بودجه 90 صرف حقوق و پرسنل این وزارتخانه میشود، وزیر چگونه می خواهد به اجرای دیگر برنامههایش بپردازد که می گوید بودجهام کافی است؟!
تشبیه این نماینده تهران از وضعیت وزارت آموزش و پرورش و بودجهاش به ماشین بنز بدون بنزین نیز نکته جالبی است که در گفتوگوی خبرآنلاین به آن اشاره شده است. مشروح این مصاحبه را در ادامه بخوانید:
« وضعیت بودجه آموزشی کشور را در لایحه بودجه 90 چگونه می بینید؟ البته به تفکیک از بودجه آموزش و پرورش شروع کنیم و بعد هم بودجه وزارت علوم را بسنجیم ؟
بودجه آموزش و پرورش با این وضعی که لایحه بودجه را آوردهاند، فقط 8 درصد افزایش یافته است. این عدد بدون در نظر گرفتن مازادی است که سال گذشته توسط مجلس به بودجه افزوده شد که هنوز هم به آموزش و پرورش پرداخت نشده است.
بر اساس گزارشات رسیده در سال 1389 کل پرسنل رسمی آموزش و پرورش حدود 855 هزار نفر است که در سال 1390 با توجه به تکالیفی که در ارتباط با استخدام معلمان حقالتدریس و آموزشیاران نهضت سوادآموزی به عهده آموزش و پرورش گذاشته شده و 40 هزار نیرویی که به استخدام وزارت آموزش و پروش درآمدهاند، نیروهای آموزش و پرورش به 922 هزار نفر خواهد رسید، بنابراین بیش از 70 هزار نفر در سال 90 به پرسنل رسمی حقوقبگیر آموزش و پرورش افزوده میشوند.
با توجه به اینکه هم اکنون حدود 93 تا 95 درصد از اعتبارات هزینهای آموزش و پرورش صرف پرداخت حقوق و مزایای پرسنل میشود، اگر حقوق و مزایای این 70 هزار نفر را هم اضافه کنیم، افزایش فقط 8 درصدی که برای اعتبارات هزینهای دیده شده به این معناست که احتمال دارد باز درصد اعتبارات پرسنلی آموزش و پرورش از کل اعتبارات هزینهای افزایش پیدا کند یعنی از حدود 95 درصدی که در سال 89 پیشبینی میشود بودجه جاری آموزش و پرورش صرف پرسنل شود بیشتر خواهد شد.
از آنجا که بیشتر بودجه وزارت آموزش و پرورش در سال آتی، صرف حقوق پرسنلی افراد میشود. بنابراین بودجهای برای کار زیربنایی در این وزارتخانه باقینمیماند.
* معمولا علیرغم توافقاتی که در دولت برای تدوین لایحه بودجه میشود، باز هم وزرا از بودجه وزارتخانههایشان اعتراض دارند و در لابی با کمیسیونهای تخصصی و تلفیق میکوشند تا این بودجه را افزایش دهند. اما گویا آقای حاجیبابایی از همین بودجه تعیین شده برای وزارت آموزش پرورش راضی هم هستند. همین طور است؟
بله. البته من هم از حرف آقای وزیر تعجب میکنم که میگویند بودجه تعیین شده برای وزارت آموزش و پرورش کافی است. با این موضع آقای حاجی بابایی، مشکل است که ما در مجلس بگوییم که درآمدهای در نظر گرفته شده برای بودجه آموزش و پرورش غیرحقیقی و منبسط است و جایی برای ایجاد درآمد بیشتر برای دولت نیست. یعنی وقتی وزیر از بودجه تخصیصی راضی هستند، مشکل است که ما در مجلس برای تخصیص بودجه بیشتر به این وزارتخانه چانه زنی کنیم و نمایندگان را در کمیسیون تلفیق و صحن علنی قانع کنیم که برای کار زیربنایی در آموزش و پرورش باید، بودجه بیشتری به این وزارتخانه تعلق بگیرد. این هم کار سختی است که بخواهیم از فصل دفاع یا بخش راه و ترابری و سلامت بخواهیم بودجه برداریم و به بخش آموزش بدهیم.
وقتی وزیر معتقد است که با همین بودجه، با به کارگیری منابع و نیروی انسانی میتواند تحول بنیادین سیاستهای کلان را محقق کند، مسلم است که باید از ایشان انتظار این را هم داشته باشیم که به ارتقاء کیفی و مسائل دیگر در آموزش و پرورش بپردازند و مسائل این وزارتخانه فراتر از مشکل تامین حقوق و مزایای معلمانش باشد.
در لایحه بودجه سال آتی، 12 هزار و 500 میلیارد تومان اعتبار برای وزارت آموزش و پرورش داریم که بیش از 90 درصد آن صرف حقوق پرسنل میشود و بعید به نظر میرسد که با این وصف این وزارتخانه بتواند هیچ حرکت توسعهای نداشه باشد و به اهداف اصلی خود برسد. حکایت بودجه آموزش و پرورش و وعدههای وزیر، مثل حکایت آن ماشین بنز پر زرق و برقی میماند که برای راه رفتنش باید بنزینش هم تامین شود والا صرف ماشین بنز داشتن که کسی را جا به جا نمیکند! باید بنزین آن هم فراهم شود تا راه بیفتد. از این رو به آقای وزیر توصیه می کنم که به جای مطرح کردن برخی مسائل سطحی و طرحهای ناپختهای مثل تعطیلی مدارس ابتدایی در روزهای پنجشنبه و یا ارائه طرح 3-3-6، به کارهای اصلی این وزارتخانه بپردازد. »
حاجی بابایی در حالی عنوان می کند که بودجه آموزش و پرورش کافی است که رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس از کسری بودجه 2700 میلیارد تومانی آموزش و پرورش خبر می دهد و چنین می گوید :
" کسری بودجه دوهزار و 700 میلیارد تومانی آموزش و پرورش مازاد بر بودجه سال 1388 این وزارتخانه نیست.
بودجه مصوب سال 1388 آموزش و پرورش در مجلس 10 هزار میلیارد تومان بوده اما دولت نتوانست بودجه این وزارتخانه را 100درصد اختصاص دهد و تا کنون هشت هزار میلیارد تومان آن پرداخت شده و دو هزار و 700 میلیارد آن باقی مانده است. "
در مهر ماه سال 1388 مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی درباره علت کسری مزمن بودجه آموزش و پرورش از مقامات مسوول توضیح خواست:
« براساس اصل 52 قانون اساسی، دولت مسوول تهیه و پیشنهاد لایحه بودجه است و به همین دلیل برآورد منابع و مصارف برای هر سال مالی با رعایت قوانین و مقررات و عملکردهای پیشین در صلاحیت دولت بوده و ابزارهای تهیه و تنظیم بودجه نیز در اختیار این قوه است. توضیح مقامات مسوول بودجه ریزی کشور در رابطه با کسری اعتبارات مزمن وزارت آموزش و پرورش ضروری است چراکه در مرحله بررسی و تصویب بودجه سال های 1386 ،1387 و سال های قبل قوه مقننه هیچ گاه اعتبارات ردیف های مربوط به آموزش و پرورش را کاهش نداده است بنابراین پاسخگویی دولت در مورد مبانی عملیاتی و سیاستی برآوردها و تایید میزان کسری کنونی ضرورت دارد.»
مرکز پژوهش ها در گزارش خود تاکید کرد: «تامین کسری هزینه های آموزش و پرورش به معنای افزایش هزینه های ریالی دولت است و با توجه به تامین بخش قابل توجهی از بودجه عمومی دولت از درآمدهای حاصل از صادرات نفت و اثر تبدیل آن به ریال توسط بانک مرکزی، نیاز است تا در انتخاب راهکار تامین بخش نقدی کسری اعتبارات، دقت لازم صورت گیرد لذا اولویت و پیشنهاد اول این بررسی، تامین بخش ریالی کسری از طریق اصلاحیه قانون بودجه است که طبق آن دولت از طریق اولویت بندی مجدد فعالیت های خود، بخشی از منابع را صرف تامین کسری های مذکور کند و راهکار و پیشنهاد دوم نیز وضع عوارض خاص روی یک یا چند کالای ضروری و صرف منابع آن برای تامین کسری هاست.»
پس از اعلام رقم6700 میلیارد تومانی کسری سال 87 دفتر مطالعات فرهنگی مرکز پژوهش های مجلس در گزارش خود آورد که متاسفانه بودجه سالانه فقط به صورت افزایش درصدی به ارقام مصوب - و نه- عملکرد تعیین می شود که این امر موجب کسری بودجه آموزش و پرورش و به وجود آمدن دور تسلسل باطل برای آن شده است.
همیشه برای من به عنوان یک کنش گر رسانه ای و نیز معلم این پرسش مطرح است که چرا دولت های نهم و دهم با آن درآمدهای افسانه ای در طول مدت 8 سال هیچ گاه بودجه آموزش و پرورش را بر اساس " نیازهای واقعی " آن مصوب و اجرا نکردند و چرا هیچ گاه کسری بودجه آموزش و پرورش در این 8 سال صفر نشد ؟
فردی که بدون مطالعه و کارشناسی و علی رغم نظر تخصصی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس اعلام می کند که بودجه آموزش و پرورش کافی است چگونه و دوباره سودای دوباره وزیر شدن را در سر دارد ؟!
البته داستان در این جا خاتمه پیدا نمی کند !
مدیرکل برنامه و بودجه وزارت آموزش و پرورش هنگام بررسی بودجه 96 آموزش و پرورش در مورد روند پیش بینی بودجه در وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه بحث اصلی در این وزارتخانه تفاوت «بودجه تخصیصی» و «بودجه مورد نیاز» است، اظهار داشت: تفاوت آموزش و پرورش با دستگاههای اجرایی دیگر در این است که محصول این نظام آموزشی 12 سال بعد تحویل جامعه داده میشود.
مجاوری با بیان اینکه باید بتوانیم هر سال بودجه مورد نیاز خود را بر اساس دادههایی محاسبه کنیم، افزود: در همین راستا برای بودجه سال آینده، برنامه تمامی معاونت ها دریافت و به مدت دو ماه پالایش و پردازش شد و تحت برنامه جامع بودجه آموزش و پرورش شامل ردیفهای بودجه استانی، ملی، درآمد - هزینه، متفرقه و تبصرههای پیشنهادی آماده و طی نامه رسمی به سازمان برنامه و بودجه تحویل داده شد.
مدیرکل برنامه و بودجه وزارت آموزش و پرورش ادامه داد: کمترین انتظار از این اداره کل به عنوان متولی تنظیم سیاست های کلان بودجه و برنامه مالی کشور این است که بودجه آموزش و پرورش را که بر اساس حداقلهای ممکن تنظیم شده است، مدنظر قرار دهد.
مجاوری در ادامه عنوان می کند که با یک رشد نسبتا مناسب برای سال 96، 45 هزار میلیارد تومان پیشبینی کرده بودیم و در این صورت بسیاری از مشکلات این وزارتخانه رفع میشد.
اما از 45 هزار میلیارد تومان بودجه مورد نیاز آموزش و پرورش فقط 32 هزار میلیارد تومان عاید آموزش و پرورش می شود !
مدیرکل برنامه و بودجه وزارت آموزش و پرورش یادآور می شود: اگر دولت مبلغ پیشنهادی 45 هزار میلیارد تومان را اختصاص میداد، مشکلات اعتباری آموزش و پرورش قابل حل بود.
مجاری اضافه می کند: این در حالیست که بر اساس برآوردها برای سال 96، سه هزار و 400 میلیارد تومان با کسری بودجه مواجه هستیم و اگر کسری بودجه سال 95 جبران نشود، این کسری نیز به این میزان اضافه خواهد شد. "
در واقع بین بودجه مورد نیاز و یا واقعی آموزش و پرورش و بودجه مصوب آن 13 هزار میلیارد تومان اختلاف وجود دارد .
پرسشی که مطرح می شود این است که چرا همین مدیر کل محترم وزارت آموزش و پرورش و یا از آن مهم تر وزیر آموزش و پرورش " سماجت " لازم را در مجلس و هنگام بررسی و تصویب بودجه آموزش و پرورش به خرج ندادند مگر نه این است که دانش آشتیانی تفاوت مهم خود را با فانی در " سمج " بودن هنگام بررسی و تصویب بودجه عنوان کرده بود !
آقای مجاوری نیز ظاهرا برای آن که از قافله عقب نماند و سنگی را متبرکا به طرف مقابل پرتاب کند دل نوشته ای در این مورد و در حمایت از معلمان به رشته تحریر درآورده است . ( 3 )
آقای مجاوری همچنین توضیح دهد که چر تاکنون به پرسش ها و تلفن های صدای معلم در مواقع حساس و ضروری پاسخ نداده است ؛ بردن مقام معلم به قله های دست نیافتنی و تعریف های آن چنانی از معلم گچ به دست پیش کش !
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ !
و اما در مورد آقای میرزاده !
پرسش این است که چرا سخنگوی محترم کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی این سخنان " آتشین و معلم پسند " را در صحن علنی مجلس و هنگام بررسی و تصویب بودجه آموزش و پرورش برای سال 96 بیان نکرد ؟
چرا ایشان و بسیاری از اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات در آن زمان سکوت کرده و یا سماجت لازم را به خرج ندادند تا به قول معروف کار به گروگان گیری مطالبات و قطره چکانی برای تامین مطالبات به حق معلمان نرسد ؟
آیا آقای میرزاده زمانی هم که سمت هایی مانند : " رئیس سازمان آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی ، عضو شورای تحقیقات سازمان مدیریت ، عضو شورای برنامهریزی و توسعه و... را داشت از این ادبیات استفاده می کرد ؟
رای ایشان برای ابقای زاهدی رئیس فعلی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس بر کدام استدلال و منطق استوار است ...
بیان این جملات و نیز موضع گیری هایی که از آن بوی " پوپولیسم " استشمام می شود این ظن قوی را تقویت می کند که احتمالا ایشان هم سودای وزارت را در سر می پروراند و در پی شانی برای پرتاب به سکوی بالاتر ! ( امید که این گونه نباشد )
سخن آخر :
کسری بودجه داستان همیشگی آموزش و پرورش است، بودجه این وزارتخانه همواره بدون احتساب کسری سال قبل و جاری که تجمیع می شود تعیین شده و دوباره در میانه هر سال با بالا گرفتن مشکلات مالی، مسوولان از کسری بودجه گلایه می کنند.
تا زمانی که بودجه این وزارتخانه بر اساس عملکرد واقعی بودجه و نیازهای آموزش و پرورش محاسبه نشود مشکلات همچنان گریبانگیر حوزه آموزش خواهد بود و این داستان ادامه خواهد داشت .
در کنار تخصیص بودجه واقعی باید اصلاح ساختار اداری و نیروی انسانی در دستور کار قرار گیرد .
و اما مقصر اصلی !
مقصر نه نوبخت ، نه حاجی بابایی ، نه سعیدی ، نه میرزاده ، نه مجاوری و... هستند .
مقصر اصلی ما هستیم که بدون تفکر ، بدون نقادی ، بدون مطالعه ، سکوت های ناهنگام و با تعریف و تمجیدهای بی مورد آدم ها را بزرگ و غیرقابل نقد می کنیم !
گر چه پیش خردمند خامشی ادب است به وقت مصلحت آن به که در سخن کوشی
دو چیز طیره عقـل است دم فـرو بستن به وقت گفتـن و گفتــن به وقت خامــوشـی
( سعدی )
( 1 ) " سخنان اخیر نوبخت در مورد مطالبات وزارت آموزش و پرورش از دولت بهتر بود با بیان دیگری عنوان مىشد.
آقاى نوبخت تعبیر گروگان را برای مطالبات آموزش و پرورش استفاده کردند که با شیطنت برخى رسانهها این گونه القا شده که ایشان مىگوید مطالبات معوق معلمان مانند گروگان در اختیار آموزش و پرورش است تا بودجه بیشترى بگیرند. همین مساله نیز موجب ناراحتى قشر وسیعى از فرهنگیان شده است.
از سخنگوى دولت در این چهارسال متانت و اخلاق و بیان خوب را سراغ داشتیم و امیدواریم با همین رویه نیز کارشان را ادامه دهند.
ما باید به دنبال وضعیتى باشیم که آموزش و پرورش هر روز در حال خواهش و تمنا براى دریافت بودجه جهت پرداخت بدهیهایش نباشد. این کار شدنى است و مىتوان با برنامهریزى صحیح وزارت آموزش و پرورش را از این وضعیت نجات داد. "
( 2 ) " اینجانب تاحد توان کمک حال دولت بوده وبرای جنابعالی احترام زیادی قائل هستم .
با این وصف به استحضارمی رساند:
دیروز خبری در رسانه ها منتشر شد که تعجب اهالی فرهنگ خصوصا معلمان شریف را برانگیخت واژه جدید درگفتمان جنابعالی:
"گروگان گیری آموزش وپرورش! "
هردم از این باغ بری می رسد....این یکی را اصلا انتظارنداشتیم آن هم ازفردی که معلم و مدیر فرهنگ بوده وامروزدومین شخصیت اجرایی کشوراست.
اصطلاح گروگان گیری را به کاربردید برای حقوق مسلم معلمین، در کنارصدها حقوق ضایع شده آنها!
ما ز یاران چشم یاری داشتیم ...اولا معلمین شریف هیچ وقت گروگان گیری نکرده اند وگرنه شما وهمکاران تان درآن جایگاه تشریف نداشتید.
ببخشید اجازه بفرمایید راحت تر عرض کنم :
سازمان برنامه وبودجه به چه حقی حقوق معلمان را سال ها به تاخیرمی اندازد که امروز شما با این ادبیات سخن می گویید ؟
به چه حقی حق الزحمه نه چندمیلیونی،نه چندصد هزار تومانی، بلکه چندهزار تومانی معلمان را ازخرداد سال قبل پرداخت نکرده است ؟
به چه حقی حق التدریس معلمان را که در اصل حقوق است نمی دهد؟
به چه حقی اضافه کاراکثر ادارات را کامل ولی برای آموزش وپرورش قطره چکانی آن هم با منت عمل می کند؟
ظاهرا آموزش وپرورش بدهکار هم شده است !
اگر واقعا کارشناس دارید لطفا دستور فرمایید بررسی شود چرا بودجه آموزش وپرورش بر اساس عملکرد داده نمی شود؟
اگربه عملکرد ایراد دارید لطفا بفرمایید کجا خلاف قانون عمل شده تا برخورد شود.
اگرچه می دانم گرحکم شود مست گیرند درشهرهرآنچه هست گیرند!
لطفا دستور فرمایید بررسی شود اگر معلمان کارمندهستند چرا قانون خدمات کشوری در مورد آنها کامل اجرا نمی شود؟
اگر هیات علمی هستند با آن قانون برخوردشود که به نظرمی رسد هیچ کم وکسری از این باب ندارند مگر به جرم فرهنگی بودن !
اصلا اگر آموزش وپرورش دولتی لازم نیست لایحه بیاورید به مجلس برای غیردولتی نمودن تا برای اصلاح قانون اساسی در کشور فکری شود.
آخر مسلمان !
نامه هایی دردست بنده است که نشان می دهد برخی از همکاران فرهنگی از سال 1388 بخشی از مطالبات خود را دریافت نکرده اند که حقش گروگان گیری خود شماست نه ورقه امتحانی فرزند شما.
کدام دستگاه این همه شرمنده کارمندان خود هست!
در کدام دستگاه آن هم در ماه مبارک رمضان این همه ایثار و فداکاری است علیرغم نگرفتن مطالبات یک سال قبل عاشقانه پروانه وار به فکر بچه های شما هستند!
شما را به خداتمامش کنید، در مورد امور مالی معلمان مصاحبه نکنید،در هرمصاحبه خرابش می کنید، بروید وظیفه اصلی خود را درمورد آموزش و پرورش سریع انجام دهید.
راستی شاخص توزیع امکانات و اعتبار در سازمان شما چیست؟
اگر شاخص تعداد نیروست قبول، اگر آمار مراجعین به ادارات است قبول، اگر مساحت حوزه فعالیت است قبول، اگر ساعات مفید کاری است قبول،فعلا نخواستیم حق و حقوق شب هایی که معلم نمی خوابد تا طرح درس بنویسد تا تکالیف دانش آموزان را بررسی کند، تا نامه ها ومشکلات دانش آموزان را رسیدگی نماید شاید سنگ صبورشان باشد، مطرح کنیم.
پاسخگویی به تلفن و پیامک و تلگرام هم که امروزه زیاد شده پیشکش.
گاهی شنیده می شود برخی از همکاران سازمان برنامه و بودجه صحبت از تعطیلی تابستانی معلمان می کنند ؛ لطفا بفرمایید درخواست انتقال به آموزش و پرورش دهند تا باهمکاران ماجابه جاشوند، تا سیه روی شود هر که دراو غش باشد.
شما می دانید با این سرعت تغییرات علمی در جهان و ضرورت تغییرات کتاب های درسی حتی کل تابستان برای معلمان دوره و بازدید گذاشته شود کم است.ضمن اینکه به علت نبودن یا کمبود بودجه معلمان برای اینکه کیفیت آموزشی بالارود از جیب خودبرای دوره و بازدیدهای آمورشی هزینه می کنند تا به روزتر در مهر وارد کلاس شوند.
آقای دکترنوبخت ؛ فعلا نمی خواهم صدها درد بی درمان را مطرح کنم که در خیلی از دستگاه ها حق الزحمه اضافه کارانجام نشده بیش از حقوق معلمان ماست، پرداخت های متعدد به مناسبت های مختلف که در مواردی بیش ازحقوق برخی همکاران ماست و ازهزینه ماموریت های که هم فال است و هم تماشا گرفته تا هزینه سفر و حمل ونقل و خدمات رفاهی و.... که قانون شامل تمام معلمان هم نموده و همکاران ما در تعطیلات با شرمندگی کنار خانواده به جرم زیاد بودن که از منظر برخی شایدهم زیاده بودن، به عوض هتل اسکان درمدارس را تحمل می کنند.
در پایان تقاضا می کنم به هرطریق ممکن تا دیرنشده جبران مافات شود که بهترین شیوه فعلا فقط در گام اول پرداخت سریع مطالبات با هر قانونی که سازمان شما قبول دارد تا برای برداشتن گام های بعدی جهت احقاق حق فرهنگیان شریف برنامه ریزی عملیاتی شود . "
( 3 )
با سلام واحترام
آموزش و پرورش نطفه و جرقه اولیه توسعه هر کشور با هر ایدئولوژی و ساختار فکری و مذهبی میباشد.
حال که ما یک نظام دینی و مذهبی بسیار قوی هستیم و از قرآن که کلام خداوند است تا سخنان و فرمایشات پیامبران الهی و ائمه اطهار(علیهمالسّلام) و رهبر کبیر انقلاب و مقام معظم رهبری، همگی بر مقام، اهمیت و شخصیت والای معلمی تاکید دارند، که میفرمایند معلمی شغل انبیاء است.
واقعاً بنده بهعنوان یک معلم و فردی از قشر زحمتکشِ واقعی و دلسوز نظام وکشور بودهام.
کسانی که برای این مرز و بوم همراه دانش آموزان خود خونها دادهاند،
کسانی که با پذیرش ساعتها کار مجانی و اضافه، سعی در بارور نمودن در خت دانایی و آگاهی بخشی به جامعه با حداقل در یافتیها داشتهاند.
کلامی سنگین از زبان شخصی بالامقام از جایگاه برنامهریزی کشور و فردی عزیز که خود سالها معلم بوده و سکان هدایت این سیستم را به دست داشته اند، شخصی که بر کرسی قانونگذاری تکیه داشته و سالها قوانینی را تبیین و تصویب نمودهاند، شخصی که امروز سخنگوی دولتی هستند که ریاست آن دو هفته پیش از این قشر آگاه و با دانش و تلاشگر در راه انتخابات بزرگ کشور همراهی نموده اند، و یک ورق زرین دیگر به افتخارات جمهوری اسلامی افزودند، تشکر و قدر دانی نمودند، شاید حرفی ناخودآگاه بوده باشد و مطمئن هستم که ایشان از روی کین و قصد و عمد بر زبان جاری نکردهاند، زیرا که دلسوزی و تلاش شان را در طول سال گذشته بارها و بارها حس کرده و از نزدیک دیدهام.
اما جناب دکتر نوبخت، اینجانب به عنوان یک فرهنگی و معلم باید به عرض برسانم که:
بله معلم گروگانگیر است اما،
گروگان او جهل، نادانی و تاریکی است،
سهمش زندگی کردن در خط فقر اعلامی بانک مرکزی، تحمل گرسنگی وبی خانمانی و تجملات و تشریفات، نگرفتن حق و حقوق سالیان رنج در کوره راه های عشایری و روستایی این سرزمین است،
سهمش گرما و سرمای کلاس بی تجهیزات و تنفس نفس گرم دانش آموزان است،
سهمش ندیدن حق بهرهوری و کارانه و عیدانه و جبرانکاری و حق پایاننامه و پژوهش و سختیکار و هزینه راه و محرومیت از حق سرویس ایاب و ذهاب و غذای گرم است.
خودش گروگان است:
گروگان مهر و محبت پدرانه ومادرانه به دانشآموز، گروگان اشک چشمان عزیزش برای فرزندان این کشور و گروگان دلِ در گرو بالندگی این کشور است.دکتر عزیز:
معلم شغلش هنر و کارش عشق به کشور است،
معلم تلاشش برای رشد درخت آگاهی است،
معلم راهش راه روشن سعادت است،
معلم شمعی است که میسوزد تا نسلهایی در سعادت باشند.
معلم درختی است که ثمرهاش رشد فکر و دانش و آگاهی فرزندان زیر سایهاش است.
دکتر عزیزی که دوستت داریم،
معلم یاد میگیرد که دروغ نگوید و درخواست اشتباه ندهد، چون فردا باید همین را به دانشآموز بیاموزد.
نظام و دولتم را دوست دارم، ولیامرم فرمودند: "در آموزش وپرورش هرچه هزینه بکنید، هزینه نیست سرمایه گذاری است"
اگر قانونی هست،
اگر پرداختی هست،
اگر پاداشی هست،
باید برای همه باشد،
پس منتی نیست و گفتنش ظلم است بر جایگاه معلمی.
دادن و گرفتن حقوق و مزایای قانونی که براساس تکلیف مصوبات قانونی میباشد، آن هم پس از مدتها و گاهاً سالها چطور میتواند به گروگانگیری ترجمه گردد؟!
"حق کارگر را بدهید قبل از اینکه عرق جبینش خشک شود" این آموزه پیامبر عزیز ماست.امید دارم با نگاه واقعی و دقیق کارشناسی به آموزش و پرورش، نگاهی به توسعه کشور بیندازیم.
آیا فکر نمیکنیم تمام این گرفتاریهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و بسیاری از نیازهای کشور به خاطر عدم نگاه درست و بهتر به آموزش و پرورش است؟!
آیا وقت آن نرسیده است که دولت محترم و عزیزی که برخواسته از رأی آگاهانه مردم و همراهی قشر عزیز فرهنگیان است، اصلیترین اولویت خود را به مقوله آموزش و پرورش و معلم اختصاص دهد؟!
محدودیت داریم، صحیح
مشکلات داریم، صحیح
گرفتاری داریم، درست
مسائل زیادی هست که از ویرانیهای قبلی به جا مانده، قبول
اما معلم برای امروز درس نمیدهد،
او باید قادر باشد و انگیزه داشته باشد که برای فردای بهتر کشور و نظام درس بدهد.
اگر حق و حقوقش را به موقع نمیدهیم و یا اصلاً انکار میکنیم و غیرکارشناسی حذف میکنیم ایرادی ندارد، تحمل کرده و میکنیم،
اما زخم زبان را چگونه بپذیریم؟!
معلم نه گچی بر زمین میگذارد و نه برگهای از امتحان را.
معلم قد و قامت دانش آموز را و لبخند زیبایش را و چشمان پر از مهر و محبت و امید و انرژی فرداهایش را با هیچ چیزی عوض نمیکند و تعطیلی ندارد،
ما ایستادهایم برای نظام،
برای لبیک به رهبری عزیز،
برای پاسخ مثبت به ریاست محترم جمهور کشور و دولت تدبیر و امید،
پس با تدبیر تر از دیروز عمل کنیم و بیان کنیم،
همه برای ایران
نظرات بینندگان
افتخار میکنند که در 4 سال بودجه را دوبرابر کرده اند درحالیکه برای وزارت خانه های دیگر با سرازیر کردن هدفمندی یارانه ها و مالیات برارزش افزوده به بودجه آنها در یکسال سه برابر بودجه اضافه کردند .!
( سلطنت ریاکاران )
سازمان برنامه و بودجه قلب برنامه ریزی کشور است و شایسته است که معلمان و تشکل ها تعامل کارشناسی با آن داشته باشند .
با فحش دادن و گارد گرفتن و لعنت فرستادن مشکلی حل نمی شود .
اگر ایرادی است باید منطقی و مستدل بیان شود .
پایدار باشید .
دوست عزیز
آقا / خانم معلم
برخی طوری می خواهند صحبت کنند و مساله را تعریف و تبیین کنند که انگار همه مسائل آموزش و پرورش در این 4 سال اتفاق افتاده است !
همکارمحترم!
بهتر است به جای مخالفت های حبابی و یا فله ای یادداشت را با دقت مطالعه فرمایید .
بنده برای تدوین این یادداشت ساعت ها وقت گذاشته ام .
شما هم محبت کنید چند دقیقه وقت بگذارید و آن را با دقت مطالعه کنید .
حرف من این است که مشکل در این مورد به عملکرد مسئولان وزارت آموزش و پرورش بر می گردد چه آقای حاجی بابایی که با گشاده دستی تمام گقت مشکلی در بودجه وجود ندارد و چه مسئولان فعلی آموزش و پرورش که سماجت و پی گیری لازم را انجام ندادند .
پایدار باشید .
شما به احتمال قریب به یقین، فامیل مستطاب، نوبخت نیستید؟!
بارها گفته ام پول هست و خیلی زیاد هم هست اما آموزش و پرورش سهمی ندارد.
یکی از دوستان قصد سفر رفتن به تهران را داشت
پرسیدم با چه وسیله ی میروی ؟
گفت یک اتوبوس شرکت نفت بصورت رایگان هر هفته یکبار از اهواز به مقصد تهران کارکنان و فرزندان کارکنان نفت را می برد. حالا دیگر بماند حقوق های پنج تا پانزده میلیونی پدرانشان؟!
این یک نمونه بسیار بسیار ساده
بنظر بنده
زندگی معلمان متاسفانه تبدیل به فاجعه ملی شده و نیاز به آتش به اختیاری فرهنگیان دارد.
آقای نیک اندیش
از این داستان ها زیاد شنیده ایم...
بنده هم تبعیض را قبول دارم و باید برای رفع آن بکوشیم .
باید با زبان عدد و رقم و مطالبه گری فعال مسئولان را متوجه کنیم که باید قانون را رعایت کنند .
دوست عزیز !
در جامعه ای که قانون حکم فرما باشد و نهادهای نظارتی که از بودجه بیت المال استفاده می کنند به کارکردها وظایف قانونی خود درست عمل کنند اساسا نیازی به آتش اختیار بودن نیست !
اما نباید فراموش کنیم که ما شهروند هستیم و نباید در برابر عملکرد یکدیگر و مسئولان بی تقاوت باشیم .
شهروند بودن یعنی پرسش گری و مطالبه گری البته به روش ها و راه های قانونی و مسالمت آمیز.
پایدار باشید .
2.حق الزحمه امتحانات نهایی از سال گذشته تاکنون پرداخت نشده است.
3.پاداش پایان خدمت فرهنگیان هر ساله با تأخیرهای فراوان و بعضا یکساله پرداخت میشود.
4.بیمه تکمیلی معلمان ارزش قبلی خود را ندارد.
5.حقوق معلمان در مقایسه با حقوق دیگر دستگاه به مراتب پایینتر است.
6.معلمان هیچگونه مزایایی در فیشهای حقوق خود ندارد1
8.معلمان حق استخدام یکی از فرزندان خود در آموزش و پرورش پس از بازنشستگی را ندارند.
9.معلمان صندوقی دارند که هیچ نفعی برای جیب آنها ندارد.
10.معلمان هیچ زمین و ساختمان و وام بلند مدت و کلانی دریافت نمیکنند.
11.معلمان منزلت اجتماعی بیشتری نیاز دارند.
12.معلمان هر روز راههای طولانی و بعضا صعب العبور را برای رسیدن به مدرسه طی میکنند.
دوست عزیز
آقای نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه است و اتفاقا اختیارات خوب و قابل توجهی دارد .
ما باید نقش " کنش گری " خود را در این معادلات دقیق تعریف کنیم و از مسئولان وزارت آموزش و پرورش بخواهیم .
پایدار باشید .
"کنشگری"، "بخواهیم"..!
ظاهرا حضرتعالی اینجا را با "ژاپن" یا "آلمان" اشتباه گرفتید!؟
با کسی که نجومی بگیر را "ذخیره نظام" و مطالبات معلمان را "گروگانگیری" می خواند، چه کنش، واکنش یا برهمکنشی می توان کرد؟
کسی که بیش از 60 سال با این تفکر نشو و نما یافته را نمی توان به راحتی عوض کرد؟!
آقای احمد
یکی از موضوعات پوپولیستی در جامعه ما که متاسفانه و همواره تکرار می شود همین عبارات شماست که شما این جا را با اروپا و یا آمریکا اشتباهی گرفته اید !
دوست عزیز !
بهتر است برویم و تاریخ این کشورها را با دقت مطالعه کنیم .
در همان اروپا چند صد سال پیش روشنفکران را به به جرم فکر کردن و نظری مخالف کلیسا داشتن به بدترین شکل اعدام می کردند !
در همین آمریکا تا مدتی پیش سیاهان حقوق شهروندی ندادشتند و مانند حیوان با آنان برخورد می کردند ...
سرخ پوستان را می کشتند و...
اما مردم آنان خواستند ...
اما ما هنوز نمی دانیم دنبال چه هستیم و اگر هم بدانیم حوصله عمل کردن و کار کردن نداریم !
پایدار باشید .
دوست عزیز
معلم سمنانی
اگر جامعه نگاه خوب و یا اقناع کننده ای نسبت به کارکرد و نقش معلمان ندارد باید به دنبال رفع آن بود .
باید جامعه و مسئولان را اقناع کرد که باید طرح دیگری را بریزند .
مقصر خود ما هستیم !
پایدار باشید .
دوست عزیز ناشناس
همه افراد در اصناف مثل هم نیستند .
همان گونه که معلمان هم مثل هم نیستند .
پایدار باشید .
دوست عزیز
آقا / خانم بیاتی فرد
راه کارهای خود را برای اصلاح و ارتقاء ارائه فرمایید .
پایدار باشید .
آقای ابوالفضل
در صورت امکان چند برنامه خود را به صورت نمونه برای صدای معلم ارسال فرمایید .
پایدار باشید .
جناب نوبخت خیال کردند با دسته ی کوران طرف هستند و فقط ایشان از ریاضیات و حساب و کتاب خبر دارند .
آخر تا به کی خود را به کوچه ی علی چپ می زنید ...
دولت چشم خود را بر روی بدهی های تلنبار شده آموزش و پرورش بسته است و حالا با کمال وقاحت از لفظ گروگانگیری استفاده می کند .
کدام 110 درصد برادر ...شما از اول بودجه ی آموزش و پرورش را با کسری چند هزار میلیاردی و با برآورد غلط می بندید بعد منت 10 درصد اضافه به سرش می گذارید .
وقتی این وزارتخانه نیاز به بودجه 45 هزار میلیاردی دارد و شما 32 هزار میلیارد آنرا فقط سند میزنید و به مجلس می فرستید طبیعتا هر روز ناله و افغان فرهنگیان بخاطر پرداخت نشدن مطالباتشان بلند خواهد بود .
دلمان خوش است که وزیر داریم ...صد رحمت به مترسک ...
حاجی بابایی هم فصد کاندیدای ریاست جمهوری داشت و شروع به انتقاد از فقر معلم کرد بعد دهانش رو بست .مسؤولین آپ نفوذی های امثال نوبخت هستند و باید خانه تکانی شود آپ.
دوست عزیز شهروند
باید حواس مان را جمع کنیم و بی جهت برای کسی هورا نکشیم !
زبان ما باید زبان منطق و کارشناسی باشد .
پایدار باشید .
آقای رحمان
در انتخابات ریاست جمهوری صدای معلم عملکرد و سخنان کاندیداها را در حوزه آموزش و پرورش و معلمان مورد نقد و کارشناسی قرار داد .
هر کسی از ظن خود شد یار من !
پایدار باشید .
دوست عزیز
ضمن تشکر از اطلاع رسانی شما .
بهتر است در این موارد همکاران محترم گزارشی را برای صدای معلم جهت اطلاع افکار عمومی ارسال فرمایند .
پایدار باشید .
دوست عزیز ناشناس
برای رد یک فرضیه و یا نظریه باید استدلال کرد .
بفرمایید بنده کجا ماله کشی کرده ام تا پاسخ گو باشم .
متاسفانه برخی نگاه حزبی و یا جناحی به آموزش و پرورش و مسائل آن دارند .
آیا شما قبول دارید که آقای حاجی بایایی در تدوین بودجه قصور کرده است و به تذکرات رئیس کمیسیون آموزش توجهی نکرده است .
سازمان برنامه و بودجه می گوید چرا باید جمعیت دانش آموزی کم شود اما پرسنل آموزش و پرورش ثابت بماند و یا حتی زیاد شود !
این همه نیرو را چه کسی به آموزش و پرورش آورد ؟
چرا در دولت های نهم و دهم سهم آموزش و پرورش از تولید ناخالص ملی از 3 درصد به یک درصد رسید ؟
بنده از کسی ترسی ندارم و بر اساس منطق و فکری که به آن رسیده ام سخن می گویم .
صدای معلم یک رسانه مستقل و تخصصی است و منافعش با گروه ها و جناح ها گره نخورده است ...
پایدار باشید .
آیا می پسندید که فرزند خود شما هم در کلاسهای چهل، پنجاه نفره درس بخواند!
چه موقع باید به استاندارد کشورهای توسعه یافته از نظر میانگین تعداد دانش آموز به معلم برسیم؟! یا مانند جناب فانی با مغلطه بازی نیروهای ستادی را هم معلم محسوب کرده و به تعداد کل دانش آموزان تقسیم کنیم!
با این اوصاف آموزش و پرورش در حال حاضر کمبود نیرو هم دارد!؟
آقای ابوالفضل
همیشه محتاج آموختن و پویایی هستیم .
شما آدرس کلاس ها را اعلام فرمایید حتما .
پایدار باشید .
دوست عزیز
مدیریت منابع انسانی در آموزش و پرورش بسیار مهم است .
برای ورود نیرو باید یک مکانیسم علمی و استاندارد تعریف و تبیین شود .
باید از پتانسیل دانشگاه های معتبر در این زمینه استفاده کرد .
قبلا یادداشتی در این زمینه با عنوان " موازی کاری و تجارب روز دنیا " نوشته ام .
دوست عزیز !
هر عملی را عکس العملی است .
زمانی که معلم در افکار عمومی از " معلم بودن " خود اظهار ندامت و پشیمانی می کند و برای خودش ، کارش و همکارانش ارزشی قائل نیست اننظار دارید که جامعه پاس معلم را بدارد و مسئولان برای آن جایگاهی قائل باشند ؟
احترام امام زاده را متولی نگاه می دارد ...
پایدار باشید .
لطفا از داشتنها بگید
بفرمائید میل کنید...
شوخی بود...
ممنون
آقای حسن
این نتیجه گیری شماست !
بهتر است مقاله را با دقت و حوصله مطالعه کنید .
پایدار باشید .
معلمان و فقر و نیازهایتان به پله ی صعود جناح های رقیب تبدیل شده.
دوست عزیز ناشناس
پس عقل و منطق ایجاب می کند هوشیار باشیم و اسیر شعارهای پوپولیستی نباشیم .
پایدار باشید .
آقای محمدی
اگر معلمانی پرسش گر ؛ کنش گر و فکور داشته باشیم قطعا بدانید که رنسانسی عظیم و باورنکردنی در آموزش و پرورش و به تبع آن جامعه ایجاد خواهد شد .
این مستلزم آن است که معلمان برای خود " هویت حرفه ای " تعریف کنند و مطالبه گری فعال داشته باشند .
اگر معلمان بخواهند به نسخه شما عمل کنند تعریف و برداشت مسئولان از وضعیت آموزش و پرورش و معلمان هم درست خواهد بود !
تحلیل آن ها این خواهد بود که باید به اندازه عملکرد حقوق داده شود .
پس معلمان باید ضمن عمل به معیارهای شغلی و حرفه ای مطالبه گری همه جانبه داشته باشند هم در حوزه مسائل خود و هم دانش آموزان .
باید آموزش و پرورش یک مساله مردمی شود تا عزم ملی برای اصلاح آن شکل بگیرد .
پایدار باشید .
مثل : اسماعیل عبدی، بداغی و... سر و کارمون به "کرام الکاتبین" می افته!؟
آقای رحمان
من شعار دادن بلد نیستم و خیلی هم با آن جور نیستم .
اتفاقا در این یادداشت عملکرد کسانی را که شعار می دهند را نقد کرده ام !
به همین سادگی !
پایدار باشید .
آقای احمد
کنش گری قواعدی دارد .
در یادداشت های قبل عملکرد کانون های صنفی را نقد کرده ام .
بنده به روش این دوستان نقد دارم هر چند برای کسانی که مانند بقیه بی تفاوت نیستند احترام فراوانی قائل هستم .
پایدار باشید .
دوست عزیز ناشناس
برای داشتن یک گفت و گوی موثر و دوسویه باید تعصب ها را کنار گذاشت .
قبلا هم عرض کردم .
هدف در این یادداشت مطالعه یک برش از وضعیت آموزش و پرورش در بحث بودجه و عملکرد مسئولان وزارت آموزش و پرورش بود .
از نظر من نه حاتم بخشی های آقای حاجی بابایی منطقی و عقلانی بود و نه انفعال مسئولان در این دولت .
اتفاقا جامعه باید تاریخ را مطالعه کند و نگاه انتقادی به آن داشته باشد .
ملتی که تاریخ نخواند محکوم به شکست و تکرار مداوم آن است .
پایدار باشید .
آقای رحمان
رای به روحانی به نظر من رای به بهترین گزینه بود .
در بدبینانه ترین حالت اگر پیشرفتی هم نباشد وضعیت بدتر از این نخواهد شد !
پایدار باشید .
خودتون خوب میدونید
دوست عزیز
آقای سیف
هر کسی می تواند انتخاب خود را داشته باشد .
از نظر من ، معلمی که انگیزه برای کار ندارد اساسا نباید وارد آموزش و پرورش شود .
شما اگر مقاله ای بهتر دارید و یا قصد نقد علمی این یادداشت حقیر را دارید در خدمتم .
پایدار باشید .
از جناب نوبخت غير از اين انتظار نمي رفت بلاخره چهره واقعي خود را در خصوص معلمان نشان داد.
كسي كه حقوق نجومي مي گيرد و احساسات تمام جامعه را خدشه دار ميكند ولي توسط ايشان ذخيره نظام ناميده مي شود آيا انتظاري غير از اين داريم ؟
دوست عزیز
آقا / خانم معلم
چه خوب است معلمان در موضوع نظر دهند .
بخش " نامه های دریافتی " برای دریافت نظرات و پیشنهادات شما است .
در ضمن این رسانه تا جایی که توانسته است پی گیر مطالبات معلمان بوده است .
پایدار باشید .
دوست عزیز
آقای امید
صدای معلم یک رسانه تخصصی و تحلیلی است .
ما بی جهت نه از کسی حمایت می کنیم و نه بدون دلیل کسی را محکوم می کنیم .
با پوپولیسم هم میانه ای نداریم .
پایدار باشید .