داوری : 8 نفر موافق ضبط کردن جلسه بودند و بقیه مخالف بودند/ این نشست با پیشنهاد آقای کمیجانی دبیر کل مجمع فرهنگیان ایران اسلامی تشکیل شد/ تنها فردی که به عنوان مخالف وزارت آقای بطحایی صحبت کرد من بودم و آقای محمد رضاخواه نیز رای به سکوت داد اما بقیه اعضا به وزارت آقای بطحایی رای مثبت دادند/ فرج کمیجانی ، عادل عبدی ، خانم دری ، آقای خرم ، سید علی حسینی ، فرحنار مینایی پور ، امیر عباس میرزاخانی ،شاپور محمدزاده ، عبدالرسول عمادی ، آقای افقهی ، محمد رضاخواه ، حمیدرضا کفاش ، آقای عبدالحسینی ، علی محمد مصلحی ، آقای فولادوند ، آقای خوش قدم ، بهجت الملوک کبیری ، خانم محمدی که من برای نخستین بار ایشان را می دیدم ، آقای جهان آراء ، علیرضا هاشمی سنجانی ، آقای رفیعی ، فروز عطایی ، محمد داوری/اکثریت افرادی که در این نشست حضور داشتند اعضای مجمع فرهنگیان ایران اسلامی و انجمن اسلامی معلمان بودند ضمن آن که تعداد قابل توجهی از اعضای رای دهنده جزء مسئولان ستادی وزارت آموزش و پرورش بودند/ در صورت وزارت آقای بطحایی شکاف میان صف و ستاد استمرار خواهد داشت و تهدید جدی برای کارآمدی خواهد بود/ ستاد آموزش و پرورش نیاز به تحول دارد ....
در یادداشت بعدی عملکرد ایشان و نیز برنامه ارائه شده توسط آقای بطحایی را در حد بضاعت مورد نقد کارشناسی و مستدل قرار می دهم/ جامعه ما فاقد نظام " تحزب " و " تشکل " به معنای واقعی و جهانی آن است/ نامزدها در ایام انتخابات در رقابت برای جلب نظر و رای بیشتر شعارهای " حداکثری " سر داده و انتظارات و توقعات جامعه را به نحود وحشتناک و فزآینده ای بالا می برند/ پس از پایان ماراتن نفس گیر انتخابات و مشخص شدن چهره پیروز میدان و هنگام معرفی کابینه به یک بار موضوع " ملاحظات " و" محدودیت ها " مطرح می شوند/ اگر این محدودیت ها و ملاحظات وجود دارد پس چرا در زمان تبلیغات مورد توجه قرار نمی گیرد / نامزدها حتی با بزرگ نمایی نواقص و تخریب یکدیگر که البته به نفع سیستم نیست و با ارائه وعده ها و شعارهای دست نیافتنی مدینه فاضله ای برای همگان می سازند غافل از آن که جامعه ما اکثرا یک جامعه توده ای و احساسی است و همه به دنبال " قهرمان " می گردند تا وظایف ذاتی و شهروندی خویش را بر دوش وی بیفکنند/ تا زمانی که " جامعه مدنی " و " نهادهای مدنی " در کشور ما شکل نگیرند این دور تسلسل تا پایان گریبان گیر ما خواهد بود و همیشه باید در حال دوران بین چرخه " شورش " و " سکوت " باشیم/ " فانی " و " دانش آشتیانی " محصول لابی و برآیند تشکل های فرهنگیان اصلاح طلب بودند/ تشکل های حامی این وزرا به جای نقد کارشناسی اوضاع ، گرفتن خطاهای سیستم ، اصلاح و ارتقای فرهنگی سازمانی در آموزش و پرورش و ارائه گزارش های شفاف همه چیز را به حال خود رها کرده و بعضا مشغول سهم خواهی و تصاحب میزها و صندلی ها شدند/ اکثرا نخبگان و روشنفکران جامعه ما نیز به وظایف خویش عمل نمی کنند و بسیاری از آن ها در این مواقع حساس در وادی " پوپولیسم " می غلطند و آدرس های غلط می دهند و تحرک خاصی برای افزایش چگالی آگاهی جامعه بروز نمی دهند/ در جامعه توسعه و رشد نیافته ما تقریبا همه چیز از دریچه " سیاست " و " روابط و منافع شخصی " نگریسته شده و معیارهای مهم و راهبردی مانند " کارآمدی " در رتبه آخر قرار می گیرد/ اگر نمی توانیم جامعه را تغییر دهیم اما آموزش و پرورش که خانه دوم ماست را باید بتوانیم ترمیم و اصلاح کنیم/ سیستم پایه گذاری کنیم تا شاهد این همه آزمون و خطا ، از بین رفتن سرمایه اجتماعی و اصطکاک تصاعدی نیروها و افکار نباشیم و انرژی سیستم معطوف به هم افزایی و نوآوری و خلاقیت گردد/ در صورت تشکیل سازمان نظام معلمی حتی میزان دخالت های غیرتخصصی و غیرقانونی از منابع مختلف به حداقل خواهد رسید/ اگر این شیفت فرضا از روی آقای زرافشان به فردی مانند شهیندخت مولاوری گرایبش پیدا می کرد ممکن بود این وضعیت برای گروه ها و اقشار دیگر جامعه نیز بازتولید شود و این ممکن بود از نظر مسئولان عوارض و پیامدهایی داشته باشد/ اگر حاکمیت قادر به احصاء و پاسخ گویی مطالبات و حقوق آموزش و پرورش و ذی نفعان آن نیست اما داشتن یک وزیر باسواد ، با شهامت و مردمی حق طبیعی آنان است/ نتیجه طبیعی این کنش و واکنش ها پایین آمدن آستانه تحمل جامعه ، افزایش خشونت نسبت به گروه های مرجع و در نهایت این خواهد بود که مردم ایران در کنار مردم عراق پرخاشگرترین و عصبانی ترین مردم دنیا باشند/ باید صدای معلمان را شنید/ چهره هایی مانند زرافشان ، بطحایی و... با اندک تفاوتی از دایره بسته مدیران آموزش و پرورش هستند/ در صورت رای اعتماد مجلس به بطحایی همین وضعیت موجود با اندکی تغییرات حفظ خواهد شد و البته بطحایی سعی خواهد کرد نیروهایی که باعث کوج اجباری وی به سازمان مدیریت و برنامه ریزی شده و او را از فرصت " وزارت " محروم کردند را از صحنه خارج نماید/ همین که معلمان توانستند با توسل به مطالبه گری هوشمندانه و خردمندانه اتحاد و لابی نیروهای غیرپاسخ گو و پشت پرده را در هم بشکنند و زرافشان را وادار به انصراف کنند گام بسیاری مهمی در فرآیند مطالبه گری است/ توهین ، اتهام پراکنی ، تخریب و... در شان فرهنگیان و معلمان نیست/ باید بتوانیم یکدیگر را تحمل کرده و گفت و گو کنیم/ جنس مطالبه گری و کنش گری از نوع آرام ، تدریجی ، مستمر و رو به آینده است...
هنگام اعتمادگیری از اولین کابینهاش اولا چرا انرژی کاملی برای نجفی نگذاشت/ اصلا چرا فانی را گذاشت/ بطحائی اگر نگوئیم نفر اول مشترک، قطعا نفر دوم وزارتخانه فانی بود. در این صورت معرفی مجدد ایشان (و حتی فکرکردن بهاو یا افراد همترازش) چه پیامی می تواند داشتهباشد برای جامعه فرهنگ/ ۳ انتخاب غلط در ۴ سال کمی (فقط کمی) زیاد نیست برای رئیس یک ملت ۸۰ میلیونی/ رئیسجمهور چه نقاطی را هدفگذاری کردهبود برای این بازه چندماهه/ باید برای یکبار هم که شده توضیح دهد که چرا دارد این کار را می کند/ با گذشت ۴۸ ماه کامل، هنوز کسی نمیداند ایده و آرمان مرد تدبیر در مورد آموزش و پرورش چیست/ آرایی هم که روحانی از فرهنگیان گرفته، از یکطرف بهخاطر ترس از رایآوردن رقبا و ازطرف دیگر به خاطر "خوشباوری" ویرانگری بوده که در ژن شرقی و بهویژه ایرانی وجود داشته و متاسفانه هنوزم دارد
بطحایی در دوره احمدی نژاد معاون شورای عالی آموزش و پرورش تحت ریاست نویدادهم و بهرام محمدیان بوده، پس اصولگرا است /بطحایی در ستاد انتخاباتی مصطفی معین (84 ) و ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی (88 ) و ستاد انتخابات روحانی (92) حضور داشته است پس اصلاح طلب است/ بطحایی هم حلقه ای از زنجیره مدیران ستادی آموزش و پرورش است که مسئول وضعیت فعلی هستند/ فرق بطحایی با گزینه های قبلی این است که او رسما از طرف رئیس جمهور به مجلس معرفی شده است/ در ستاد آموزش و پرورش، مدیرِ اصولگرای واقعی، اصلاح طلب واقعی و حتی تکنوکرات واقعی نداریم/ خط کشی بین اصولگرایان و اصلاح طلبان در ستاد آموزش و پرورش، فاقد اصالت معنایی است/ مدیران اصلاح طلب،اغلب ادعای اصلاح طلبی را توی کشوی میزشان پنهان می کنند/ وزارت آموزش و پرورش برای مدیران استراتژیک و کسانی که به فکر اعتبار و آینده سیاسی خود هستند، جاذبه ای ندارد/ مدیرکل ها و معاونان وزارت آموزش و پرورش با نشستن روی صندلی وزارت، اعتبار و منزلت کسب می کنند و در صورت شکست، چیزی از دست نمی دهند/ دولت هفت اولویت قبل از آموزش و پرورش دارد/ هدف دولت از معرفی زرافشان ، بطحایی و افرادی از این دست ، تثبیت و ادامه وضع موجود است/ یک وزیر ضعیف که وزارت سقف آمال او است، در هیات دولت نقش سیاهی لشکر بازی می کند / وزیر ضعیف برای بقا به نمایندگان مجلس ، مدیران ستادی و به همه نهادها و ارگانها امتیاز می دهد/ وزیر ضعیف برای جلب رضایت معلمان سوار گفتمان معیشتی می شود و دائما از پرداخت معوقات معلمان عزیز سخن می گوید/ فرج کمیجانی دبیرکل مجمع فرهنگیان و قائم مقام ستاد انتخاباتی فرهنگیان روحانی با هر گزینه ای غیر از دانش آشتیانی موافق است/ شعار "تبعیت از روحانی" کمیجانی با منطق اصلاح طلبی سازگار نیست/ تشکل ها و فعالان، جامعه مدنی را رها کردند و دنبال کسب منفعت رفتند/ استراتژی دفاع از بطحایی باید روی عملکرد و سوابق آموزشی او و راه حل هایی که برای مشکلات موجود دارد متمرکز شود/ محمد داوری فعال مدنی و رسانه ای و یکی از مشاوران الیاس حضرتی نماینده اصلاح طلب مجلس، با معرفی بطحایی مخالف است/ داوری می نویسد که شخصی به من زنگ زد و گفت "بطحایی پابرهنه و مخالف مدارس غیر انتقاعی و طرفدار مستضعفان و پاکدست" است/ داوری نمی داند که بطحایی مخالف مدارس غیر انتفاعی نیست بلکه مروج این مدارس است/ داوری پاکدستی بطحایی را رد و به نقش بطحایی در صندوق ذخیره اشاره می کند/ داوری در مقابل این ایراد که "چیزی ثابت نشده" است می گوید در مورد اتهامات مسوولان و فعالان چیزهای اثبات نشده ی زیادی وجود دارد که واقعیت دارد/ ظاهرا برای چسباندن اتهام دزدی به یک شهروند یا مسئول شایعه کافی است و از طرفی به دزدی های "اثبات شده" هم نمی شود اعتماد کرد/ اگر فعل دزدی نیاز به اثبات نداشته باشد و دزدی های اثبات شده را زیر سوال ببریم، می توان هر مسئول و هر فعال و هر شهرندی را دزد معرفی کرد/ آقای داوری و دیگر مخالفان بطحایی برای جلب حمایت نمایندگان که به بطحایی رای اعتماد ندهند باید استراتژی خود را تغییر دهند
وزیر مرد یا زن ؟ واقعا اصل حیاتی است؟
سال ها دانش آموزان با حالت تهاجمی از من معلم پرسیدند:خانم چرا در کشور ما خلبان زن نیست؟ یا رییس جمهور زن نیست؟
و....با آرامش پاسخ شنیدند: برای برخی چیزها باید بستر آماده باشد، بستر فرهنگی و نگرشی جامعه باید ایجاد یا پذیرش حضور زنان را در حیطه هایی بزاید و رشد دهد و به بلوغ رساند.
درکشور ما هنوز زایشی صورت نگرفته است که منتظر بلوغش باشیم.
حال نبود وزیر زن را عقب نشینی دولت دوازدهم به عقب دانستن بی انصافی نیست؟ وقتی پذیرشی برای باور توانایی ها و توانمندی های زنان در جامعه نیست دولت یازدهم یا دوازدهم چه کند که هنوز به فعالیت برنخاسته صرفا با این پیشداوری به کوباندن آن برخواهیم....
قدری رخصت همکاران محترم !
واقعیت این که بسیاری از مردان این قدرت را در منزل به زنان داده اند و گاه از این امر راضی اند ( وقتی که بارمسئولیت شان درمنزل کاهش می یابد.)و گاه ناراضی اند (وقتی که پا بر روی آزادی های آنان گذاشته می شود) و احساس می کنم این باور ریشه براین اعتقاد تاریخی مردان نهفته است که بهترین وظیفه زنان شوهرداری و بچه داری است ؛ حال وزیر زن بود چه می شد و الان که مرد است چه خواهد شد؟
تازه باید برای وزیر آموزش وپرورش امتیازات خاصی هم قایل شویم که چقدر جسور و بی باک است که چنین وزارتخانه پرمشکل و کم امکان را پذیرفته است .
احسنتم
(امروز تصور می کنم خلبان زن داریم احتیاط می کنم که.....)
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
فعالان اصلاح طلب باید به جایگاه واقعی خود در جامعه برگردند و دیدبان قدرت باشند/ دبیرکل یک تشکل گفت از گزینه رئیس جمهور هرکس که باشد باید تبعیت و حمایت کنیم/ این نوع نگاه کمک به رئیس جمهور نیست، ذوب در رئیس جمهور است/ بدون اقتدار مدیریتی آموزش و پرورش را نمی توان اداره کرد/ دانش حتی در دفتر وزارتی هم اقتدار و اتوریته ای نداشت/ (R P) از کارکنان دفتر وزیر از برگزاری "جلسه شبانه در نقاط خوش و آب هوا ی تهران و تشکیل سقیفه" خبرداد/ کاربر دیگری به نام بینام از این پیام رمزگشایی کرد و جزییات خبر را نوشت/ علیرضا جدایی،حیدر زندیه، دانش آشتیانی ، مهدوی مشاور عالی وزیر و نوید ادهم در ویلای لواسان سقیفه تشکیل دادند و با زرافشان بیعت کردند/ موقعیت وزیر در ستاد و حتی در دفتر خودش آدم را یاد منجم گلستان سعدی می اندازد/ افراد شناسنامه دار گفتند که روز واقعه ، "حیدر زندیه" و "علیرضا جدایی" و "مهدوی" به ترتیب در کرمان ، بیمارستان و شمال کشور بوده و امکان حضور در لواسان نداشته اند/ مدیران ستادی اخبار دروغ و شایعات در مورد رقبای خود به گروه های تلگرامی نَشت می دهند/ ممکن است بگویند چون دانش غریبه است با او چنین کردند اما در دوره فانی هم کسی به حرف او گوش نمی داد/ در آموزش و پرورش اقتدار مبتنی بر ترس شکسته شده اما اقتدار قانونی مستقر نشده است/ دسته بندی های خصمانه اداری و رقابت ها گاه تا حد فلج کردن امور یک یا چند اداره کل و معاونت پیش می رود/ آقای دانش نتوانست در مدت 10 ماه اختلاف بین دو مدیر مورد اعتماد خود ( جدایی و زینی وند) را فیصله دهد/ اختلاف و دسته بندی بین مدیران فضای مناسبی برای افراد فرصت طلب فراهم می کندکه با حمله به رقیب موقعیت خود را در شکاف ها تحکیم کنند/ عده ای نان همین اختلافات را می خورند و در شکافها زیست می کنند/ در ستاد آموزش و پرورش فضای پر دسیسه ای مثل دربار شاهان قاجار حاکم است / مساله تعویض وزیر با تشکیل سقیفه برای جانشینی پیامبر اسلام چه شباهتی دارد/ هم در مدیریت و هم در اطلاع رسانی اهمیت "روش " از "هدف" بیشتر است/ آموزش و پرورش در تمام سطوح از ناکارآمدی و کاهش بهره وری رنج می برد/ با آمدن یک وزیر توانا خارج از حلقه بسته مدیران و اجرای قانون بازنشستگی 30 سال خدمت ممکن است مناسبات مدیریتی اصلاح شود/ شکستن حلقه ناکارآمد مدیران و تغییر مناسبات مدیریتی مهم ترین اولویت یک وزیر است
گروه اخبار/ شهیندخت مولاوردی گفت: نبودن وزير زن در دولت دوازدهم، در خوشبينانهترين حالت ادامه وضع موجود در كابينه دوازدهم است كه اسمش را درجازدن ميتوان گذاشت تا بازگشت به عقب.
گمانهزنیها درباره کابینه دوازدهم و اینکه چه کسانی بهعنوان وزیر به مجلس معرفی خواهند شد در هیچ دورهای تا به این اندازه پر سر و صدا و پرخبر نبوده است/ در گستره آموزش و پرورش، هماکنون با گروههایی از فرهنگیان روبهرو هستیم که خود را تشکلهای سیاسی یا مدنی معرفی میکنند و ادعا دارند که با رویکردی سیاسی، مدافع حقوق فرهنگیان هستند و بهبود وضع آموزش و پرورش را دنبال میکنند/ هنگامی که روشن شد گزینه نهایی علی زرافشان است، به یکباره خاموشی گستردهای بر این تشکلها چیره شد و حتی برخی از عضوهای آنان شروع کردند به تعریف و تمجید از تواناییهای بیشمار علی زرافشان/ تشکلهای سیاسی در درون آموزش و پرورش، به روشهای متفاوت، نیروهای خود را در پستهای گوناگون وزارتخانه و ادارههای آموزش و پرورش گنجاندهاند/ ع این تشکلها، بیشتر گروههایی پُستیاند و هم و غم آنان بیش از هر چیز این است که نیروهای خود را به پُستهای مدیریتی برسانند/ کل بحث به «استقلال» جامعه مدنی برمیگردد/ یک تشکل سیاسی و بهویژه از نوع پُستی آن، به دلیل نداشتن استقلال و به دلیل داشتن منافع نیروهای خود، امکان دفاع استوار از منافع صنفی و آموزشی فرهنگیان را ندارد و به هنگام ناهمسازی میان منافع نیروهای خود با منافع صنفی فرهنگیان کشور، به آسانی و بیسروصدا، نخستین را برمیگزیند و از دومی میگذرد....