تأخیر در تخصیص اعتبار دلیل دیرکرد در پرداخت حقوق بازنشستگان
"خبر 24 به نقل از اداره کل روابط عمومي و امور بين الملل صندوق بازنشستگي کشوري، حامد شمس با اعلام اين مطلب، اظهار داشت: در پي تماس برخي رسانه هاي گروهي و طرح اين ابهام که منابع پرداخت حقوق بازنشستگان توسط اين صندوق نگهداري مي شود، بايد تاکيد شود از زمان اجراي طرح پرداخت مستقيم حقوق، منابع لازم بايد ابتدا از سوي سازمان برنامه و بودجه و سپس توسط خزانه کل کشور تخصيص و پرداخت شود.
وي با عذرخواهي از تاخير به وجود آمده در پرداخت حقوق بازنشستگان کشوري، افزود: پس از اجراي طرح پرداخت مستقيم حقوق بازنشستگان کشوري در سال گذشته، منابع اعتباري براي حقوق بازنشستگان کشوري پس از تخصيص از سوي سازمان برنامه و بودجه از سوي خزانه به حساب صندوق و بلافاصله ظرف کمتر از ۴ ساعت به حساب بازنشستگان صندوق بازنشستگي کشوري در سراسر کشور واريز مي شود."
اداره کل روابط عمومي و امور بين الملل صندوق بازنشستگي کشوري
جناب آقای حامد شمس !
حقوق هر شاغل و بازنشسته در عرض یک ماه کاری به او پرداخت می شود و اساسا فرق نمی کند که این روز پرداخت 26 یا 29 یا سوم ماه بعد باشد ، چون به هر حال یک ماه کامل حساب می شود.
اما مسأله و مشکل بازنشستگان دردهای ناتمام شان است. چون خیلی از بازنشستگان بزرگوار، اجاره نشین هستند و مثلا باید بیست و هشتم هر برج ،اجاره خود را بپردازند و گرنه مورد گوش نوازی صاحبخانه قرار می گیرند.
یا خیلی از آنان موعد مقرر پرداخت وام دارند که شکر خدا ،درآمد هم در حدی نیست که پس انداز داشته باشند چون نیک می دانید که هشت شان در گرو نه شان است.
در ضمن باز می دانید که خیلی از بازنشستگان و تصور می کنم شاغلین نیز، فقط یک سوم حقوق را دریافت می کنند و مابقی را برای وام های طعمه ای اقتصاد کشور می پردازند. وام های رنگارنگی که علیرغم ناتوانی بازنشستگان برای بازپرداخت ، اما باز داده می شود و کمر آنان را روز به روز خمیده تر می کند.
یا بازنشستگان چون قدرت خرید محدود دارند با اتمام مایحتاج اساسی منزل ، نیاز به خرید دارند که با عدم پرداخت به موقع ، این نیازهای اساسی برطرف نمی گردد.
در گذشته های دور ،حقوق فرهنگیان در طی ماه ، تقسیم به دو می شد و با این روش ، آنان قادر به برطرف کردن نیازهای خود بودند . امروز هر چند یارانه پرداخت می گردد اما، یارانه ها را هم با یک ژست مستضعف پسند شروع به دادن کردند و با یک غمنامه و برچسب دارایان ، حذف نمودند . فهم بازنشسته ای که داراست قدری دشوار است ، اما برخی با این صفت علیرغم جیب خالی ،مفتخر به قطع یارانه شدند.
در ضمن یارانه وقتی به درد می خورد که وسط ماه پرداخت می شد نه 26 هر ماه و نزدیک پرداخت حقوق.
کاش یارانه یا سوبسید بر همان کالاهای اساسی مصرف کننده باقی می ماند که عدالت آن بیشتر از این بود. آن وقت هم شاهد این همه گرانی نبودیم و هم محرومان را از برخورداری آن محکوم نمی کردیم.
سهام عدالت هم که به دلیل نبودن عدالت به برخی از اقشار قرار است پرداخت شود، طی ده سال هنوز خبری از سود ناچیز آن نیست. یعنی واقعا تصور بر آن است که سالی 90 هزار تومان ، وضعیت ناداران کشور را بهبود بخشد؟
با وصله های بیمار گونه نمی توان وضعیت معیشت فرهنگیان کشور را که اولین و زیر بناترین و سرآمدترین مشاغل همه اعصار است، ترمیم نمود.
با توصیفی که از شرایط حقوق فرهنگیان ، اعم از شاغل و خصوصا بازنشستگان ذکر شد ، جناب آقای شمس شما بفرمایید ما چه کنیم؟
یک فرهنگی چقدر باید برای تکه پاره های زندگی خود وام با بهره های آن چنانی بگیرد یا از خود آموزش و پرورش یا از بانک ها و مؤسسات مالی یا قرض الحسنه ها. هیچ فرقی نمی کند بالاخره با بهره زیاد یا اندک ، مجبور به باز پرداخت است. اما این روند نه تنها آنان را پیش نمی برد بلکه عقب و عقب تر هم نگه می دارد. آنان در حسرت دریافت یک حقوق کامل بدون کسورات وامی هستند . هر چند کامل آن نیز دردی را دوا نمی کند اما حداقل با اراده و بر اساس نیاز های خود و خانواده اش هزینه می کند.
این همه ناله برای ناچیز بودن حقوق فرهنگیان ،خصوصا بازنشستگان ، برای همه این دردنامه هاست.
از این که ما را نمی بینید، سپاسگزاریم.
از این که دردهای ما شما را به حرکت در نمی آورد، سپاسگزاریم.
از این که ناله های بی سرانجام ما اثری در مدیریت و تصمیم گیری شما ندارد، سپاسگزاریم.
از این که عزت نفس فرهیختگان کشور را با صبوری ،بی مقدار کردید،سپاسگزاریم.
از این که 6 ماه اول سال را در امیدواری یأس گونه بر ما ترسیم نمودید،سپاسگزاریم.
از این که 6 ماه دوم سال را هر روز به انتظارمان خواهید نشانید، سپاسگزاریم.
از این که دختران و پسران ما ، اول مهر را سرشکسته به مدرسه رفتند،سپاسگزاریم.
از این که از دردهای ناعلاج پیری ما چون ریزش دندان و پوکی استخوان و سرطان های نوع به نوع و...بی خبرید، سپاسگزاریم.
و از این که.....
در ضمن قبلا نیز تقاضا کردیم اما چون خودمان برای دلخوشی خودمان می نویسیم و با خواندن آنها دردمندتر می گردیم ، عرض کنم که جناب آقای شمس ، وقتی پرداخت حقوق با مناسبت هایی چون اول مهر ماه یا ماه رمضان یا تاسوعا و عاشورا و اربعین حسینی یا شب یلدا و.... نزدیکی دو سه روز دارد، حقوق آن ماه را قدری زودتر دهید تا هم اَدای دین کنیم برای معصومین "ع" یا هم برای دلخوشی اهل و عیال گامی برداریم. به این خزانه بی زبان نیز بگویید که هوای ما بازنشستگان را داشته باشد.
در زیر تعریفی برای عزت نفس ، برای همه عزت داران الهی تقدیم می دارم:
( از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد )
"عزت نفس، باور و اعتقادی است که فرد، دربارهٔ ارزش و اهمیت خود دارد. حرمت نفس را میتوان با عوامل مختلف توضیح داد از جمله فردی که حرمت نفس دارد معتقد است که انسان مقدّس است و به دلیل این مقدّس بودن نمیتوان او را قربانی اعتقادات و ارزشهای دیگران کرد".
اصول عزت نفس سالم از مجله راز - نوشته ی شمس الدین حسینی
عزت نفس سالم بر شش اصل استوار است:
1 - زندگی آگاهانه
2- پذیرش خویشتن
3- مسئولیت پذیری
4- ابراز وجود
5- زندگی هدفمند
6- زندگی همراه با راستی و درستی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/

کمیسیون ایمنی راههای کشور در اطلاعیه شماره دو خود، علت وقوع سانحه اتوبوس حامل دانشآموزان محور بندرعباس- داراب را اعلام کرد.
کمیسیون ایمنی راههای کشور در اطلاعیه شماره دو خود، علت وقوع سانحه اتوبوس حامل دانشآموزان محور بندرعباس- داراب را خروج از محور و واژگونی اتوبوس ناشی از خستگی و خوابآلودگی راننده و علت تشدیدکننده پیامدهای حادثه را عدم استفاده از کمربند ایمنی توسط اکثر سرنشینان اعلام کرد.
90 امین جلسه کمیسیون ایمنی راههای کشور با دستور کار بررسی سانحه اتوبوس حامل دانشآموزان محور بندرعباس- داراب در وزارت راه و شهرسازی برگزار و علت وقوع این سانحه خروج از محور و واژگونی اتوبوس ناشی از خستگی و خوابآلودگی راننده اعلام شد.
در این جلسه گزارشی از مصوبات انجام شده کمیسیون ایمنی راههای کشور ارائه و مقرر شد میزان پیشرفت فیزیکی هریک از مصوبات نیز تهیه و در جلسه آتی کمیسیون ارائه شود؛ همچنین گزارشی از پیشرفت سامانه اطلاعات سوانح و حوادث حمل و نقل توسط مرکز فناوری اطلاعات و ارتباط وزارت راه و شهرسازی ارائه شد و درنهایت اطلاعیه شماره دو کمیسیون ایمنی راههای کشور در خصوص سانحه اتوبوس حامل دانشآموزان محور بندرعباس- داراب مورد تصویب قرار گرفت که متن این اطلاعیه به شرح زیر است:
"بهمنظور دسترسی آزاد شهروندان به اطلاعات و آگاهی از ابعاد، عوامل شکلگیری و شدت حوادث ترافیکی، گزارش نهایی حادثه اتوبوس حامل دانش آموزان استان هرمزگان محور بندرعباس-داراب مورخ ۱۰ شهریور 1396 که پس از انجام بازدید میدانی، بررسی اسناد حمل، موقعیت وقوع حادثه، اخذ نظرات مسئولان مرتبط و طرح در نشستهای کارشناسی و دو نشست کمیسیون ایمنی راههای کشور تهیه شده را به اطلاع هموطنان میرساند:
علت حادثه:
خروج از محور و واژگونی اتوبوس ناشی از خستگی و خوابآلودگی راننده
علت تشدیدکننده پیامدهای حادثه:
عدم استفاده از کمربند ایمنی توسط اکثر سرنشینان
پیشنهاد برای جلوگیری از حوادث مشابه :
۱ - تا حد امکان، شروع سفر اردوهای دانشآموزی در شبهنگام، محدود میشود و در صورت ضرورت سفر در شب، از یک هفته قبل با پلیس راه هماهنگیهای لازم به عمل آید تا مراقبت ویژه صورت گیرد.
۲- از آنجا که نبستن کمربند ایمنی عامل اصلی فوت و آسیب بوده، وزارت آموزشوپرورش، سازمان صداوسیما و هر یک از ارکان کمیسیون ایمنی راههای کشور مشارکت مؤثرتری در آگاهسازی و اطلاعرسانی عمومی در رابطه با ایمنی ترافیک داشته باشند. مقرر شد سازمان صداوسیما در حد موردنیاز اعلامی از طرف کمیسیون ایمنی نسبت به پخش تیزرها و برنامههای فرهنگسازی ایمنی بدون دریافت هزینه اقدام کند.
۳- سازمان راهداری و حملونقل جادهای و پلیس راهور موظف هستند سامانه ۱۴۱ و سامانه پیامکی ۱۱۰۱۲۰ را طوری تنظیم کنند که مسافران در صورت مشاهده هرگونه رفتار پرخطر از سوی راننده بتوانند از طریق این سامانهها اطلاعرسانی کرده و عکسالعمل فوری جهت پیشگیری از سانحه صورت گیرد. ضمناً سازمان صدا و سیما نیز بعد از اعلام کمیسیون ایمنی راهها، اقدامات مقتضی را در خصوص معرفی این سامانهها به عمل آورد.
۴- آموزش ملاحظات ایمنی و مبانی مقررات راهنمایی و رانندگی و اقدامات اولیه فوریتهای پزشکی برای مربیان کلیه اردوها توسط آموزش و پرورش در دستور کار قرار گیرد.
۵- دروس و مباحث آموزشی مبانی ایمنی، مقررات راهنمایی و رانندگی و اقدامات اولیه فوریتهای پزشکی در سطوح مختلف آموزشی در دستور کار آموزش و پرورش قرار گیرد.
۶ - با توجه به ایمنی بالای حمل و نقل ریلی، ضمن تأکید بر توسعه حملو نقل ریلی، استفاده از این شیوه در مسیرهای ممکن، در اولویت کلیه اردوها قرار گرفته و تسهیلات لازم فراهم شود."
مهر
از وزرای پیشین نیز طرح سوال شود و توضیح دهند ارائه و اجرای طرح های جدیدشان چه فرآوردهای مفیدی داشته است ؛ برای مثال از آقای حاجی بابایی پرسیده شود برای اجرای طرح 3،3،6 چه مطالعاتی صورت گرفته بود و اینکه حال اجرا شده است چه دست آوردهایی در نظام آموزش و چه تغییراتی در آموزش و پرورش دانش آموزان فعلی داشته است/ نه گوش شنوا پیدا می شود نه زبان پاسخ گو و اینکه کار از کار گذشته است و این وضعیت به وجود آمده است/ بهتر بود چند سال پیش کارگروهی تخصصی برای جلوگیری از بوجود آمدن این بحران ها تشکیل می شد که آن نیز گذشته است ؛ حداقل به فکر چاره ای بهتر برای آینده باشیم تا این مشکلات به وجود آمده از ندانم کاری های دیگران ، به صورت ریشه ای حل شود نه مقطعی/ ساعت هایی که انتظار می کشیم در کلاس پایان یابد تا این بیهودگی به سر آید و فردایی دوباره ....
گروه اخبار/

بر اساس گزارش دانشجو معلمان ؛ بخشنامه ای صادر شده است مبنی بر این که باید همه داتشجو معلمان چه کسانی که خوابگاه می گیرند و چه کسانی که خوابگاه نمی گیرند باید ۴۵ درصد از حقوق ۹ ماه خود را به دانشگاه بدهند(قبلن کسانی که خوابگاه می گرفتند ۴۵درصد از حقوق ۷ و نیم ماه و کساتی هم که خوابگاه نمی گرفتند ۲۵درصد از حقوق ۷ و نیم ماه خود را می دادند) و همچنین ۱۰درصد برای سه ماه تابستان که در مجموع ۳۰درصد می شود.
درون هر چیزی – هر چند بسیار بد – عبرتی و پیامی نهفته است/ هر دو نوع این آیین ها (چه ملی و چه مذهبی) دانشگاهی هستند که مرام حقیقت ورزی و آیین مهربانی را به بهترین و زیرپوستی ترین روش ممکن به جان و روان ما منتقل می کنند. اما بر ماست که اگر چیزی را بی مورد بر آن افزوده ایم، کم کنیم و اگر چیزی را متناسب با این عصر و زمانه باید به آن بیافزاییم، اضافه کنیم/ آخرین باری که نیم ساعت با خودتان خلوت کردید و عمیقا به خود، زندگی، آینده، خدا و هستی فکر کرده اید کی بوده است/ گمشده عصر امروز، سکوت و خلوت است/ با هر تعریفی که از انسان دارم، آیا به راستی من یک انسانم/ متاسفانه گاهی اوقات فردی در 35 سالگی میمیرد ولی در 75 سالگی خاکش می کنند/ وقتی مراسم یا آیینی را ترک می کنیم، فردی دیگر و انسانی دیگرگونه باشیم

اولین جمله ای که ما در اول دبستان می آموزیم چیست؟
"بابا آب داد" ؛ " بابا نان داد " ...
می دانید اولین جمله ای که انگلیسی ها در دبستان یاد می گیرند چیست؟ "من می توانم بخوانم وبنویسم " و اولین جمله ای که ژاپنی ها یاد می گیرند :
"من باید بدانم"
و این است که ما همیشه چشم مان به دست پدر است و پدر را ضامن تامین همه ملزومات زندگی می دانیم و در بزرگسالی نیز حتی زندگی تجملی را انتظار داریم که ارث پدری باشد...
کار از ریشه خراب است و
این یعنی:
"فقر فرهنگی"
کانال دموکراسی
وبلن، جامعهشناس مشهور قرن بیستم، از اصطلاح « مصرف متظاهرانه » یا «مصرف افادهای» سخن گفته است. منظور او مصرفی است که فرد تلاش میکند آن را به رخ بکشد، نشان دهد، پز دهد و به نمایش بگذارد تا به این شیوه منزلت اجتماعی کسب کرده و متفاوت جلوه کند/ « متفاوت بودن» نسبت به سایر آدمها، یکی از شگردهای اصلی این رسانهها بوده و هست؛ تزریق این احساس که « وقتی در خیابان راه میروم همه مبهوت من هستند، همه به من خیره میشوند و بعضی هم میگویند اوووف، اونو نگا! و این چقدر لذتبخش است»/ آنان با ماشین بی.ام.و. خود به دنبال فخرفروشی و به رخ کشیدن نیستند. چون داشتن این ماشین در آلمان برای فرد وجهه نمیآورد. اساساً پز دادن با کالاهای مصرفی آنقدرها در آلمان شایع نیست. این صادر کردن کالاست که در آلمان وجهه اجتماعی میآورد/ متأسفانه این جملهها در کشورهای خاورمیانه خریدار دارد. جایی که مردمان آن فرهنگِ "چشم و همچشمی" ، "روکمکنی" ، و " رو بیست من بیست نیاد" دارند و بازاریابان این را خوب میدانند. بخر و به دیگران از بالا نگاه کن/ به یاد دوران دوازدهساله مدرسه خودم میافتم که « معلمان پرورشی انقلابی » هرروز و هرروز برایمان از مصرفزدگی غربیها و مسخ انسان غربی به خاطر بمباران تبلیغات تجاری میگفتند....
مهر به هفته نرسیده بود که باز خبری دیگر باعث شوکه شدنم شد و آن چیزی نبود جز ضرب و شتم و تیغ زدن به پشت کمر یکی از مدیران مدارس ؛ باز هم در استان کرمان توسط یک دانش آموز هنرستانی مهر امسال را خبر ساز تر کرد گویا نکویی سال تحصیلی جدید از مهرش پیداست/ چرا خشونت در سطح مدارس کشور ما روز به روز گسترش می یابد/ وقتی دانش آموزی توسط دانش آموزان یا حتی معلم خویش مورد تمسخر قرار می گیرد. وقتی به جای به کارگیری روش های ظریف تربیتی برای ایجاد نظم در بین دانش آموزان معلم روش های سنتی تنبیه و ...را به کار می برد/ امروز معلم و دانش آموز هر دو قربانی بیماری آموزش و پرورش شده اند ؛ قربانی سکوت و بی مهری بعضی مسئولین/ اگر معلم اجازه مهر ورزیدن و گسترش این مهر را داشت ، اگر به درس هنر که زمینه ساز مهرورزی و تلطیف روح است توجه می شد ؛ اگر معیشت معلم و منزلتش شعار بعضی از مسئولین نبود امروز جز مهر و کاشتن مهربانی بذر دیگری در دل دانش آموز کاشته نمی شد...