صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

اداره کل امور قرآن، عترت و نماز وزارت آموزش و پرورش

باسلام
در نظام آموزشی آن گونه که برای زبان انگلیسی و ریاضی و هندسه و... برای دانش آموزان تبلیغ و بزرگ نمایی صورت گرفته است برای درس قرآن آن چنان که در ذهن دانش آموزان تجسم یابد نبوده است و متاسفانه یادگیری قرآن جزء اولویت آخر برنامه زندگی دانش آموزان است و در مباحث کتاب های درسی عمیقا" دانش آموزان را درگیر یادگیری جامعیت قرآن نمی کند و دانش آموزان رابه تامل و تدبر در مسائل و معجزات موجود در قرآن آشنا نمی کند.

باید مطالب کتاب درسی قرآن ، دانش آموزان را عمیقا" به دل اقیانوس بیکران معجزه بزرگ قرآن فرو برد و معنا و مفاهیم قرآنی را از همان ابتدا در قلب دانش آموزان جایی داد که بتوانند آن را درونی سازند و ملکه ذهن آنان گردد و تاثیر یادگیری قرآن در اخلاق ، رفتار و فکر دانش آموزان در زندگی مشهود باشد.
قرآن کلام خداست و از غیب است و اگر درست واز عمق دل قرآن را بخوانیم و معنی درست آن را بفهمیم در روح وروان انسان تاثیر گذار است و باعث سعادتمندی در دنیا و آخرت فرد می شود .
پس همه فرصت راغنیمت شماریم و نتیجتا" برای یادگیری و آموزش بهتر و به روز قرآن چه جایی بهتر از مدرسه.
آب دریا را گر نتوان کشید به قدر تشنگی باید نوشید.
با سپاس


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

معلمانی  که حکم باغبانانی را دارند خسته از وعده های توخالی گذشته و غرق در مشکلات امروز خود. باغبانانی که اغلب حتی ابزار لازم برای باغبانی را ندارند. انتظار معجزه داشتن از چنین باغ و چنین باغبانی دور از عرف معمول است/ چطور می شود این آمار 40 نفر دانش آموز به ازای هر یک معلم و یک کلاس را تغییر داد بدون آنکه که منجر به افزایش سقف هزینه ها نشود/ هنوز از نفوذ شدید نمایندگان مجلس و افراد وابسته به وابسته سالاری در مجموعه خود خبر ندارید ! در کل مجموعه آموزش و پرورش چیزی به نام سیر نزولی نداریم/ اجرای اکثرا جشنواره ها اجباری و الزامی است و رتبه مدارس و مدیران با اجرای همین جشنواره ها تعیین می شود، بودجه که برای اجرای آنها داده نمی شود ، از دانش آموزان هم که گرفتن هر گونه وجه تخلف محرز است. پس تکلیف چیست/ چرا فرهنگیان با بیشترین تعداد کارمند دولت بانک مستقل خود را ندارند؟ چرا فرهنگیان هیچ وام مسکنی در طی 30 سال دوران خدمت خود ندارند

منتشرشده در یادداشت

خانواده‌ها تربیت فرزندان‌شان را به دستگاه عریض و طویلی می‌سپارند که در طیّ سال‌های گذشته از تربیت یک مدیر شایسته که بتواند سکان هدایت وزارتخانه را در اختیار بگیرد، ناتوان بوده است/ وزیر فعلی آموزش‌ و پرورش بی‌رمق و بی‌انگیزه به نظر می‌رسد/ وزارتخانه‌ی او در روزهای منتهی به انتخابات به پاشنه‌ی آشیل دولت روحانی تبدیل شد و مخالفان روحانی از دو منفذ انفعال وزیر در برابر هجمه‌ها علیه سند ۲۰۳۰ و نیز موضوع واردات پوشاک توسّط دختر او ضرباتی سهمگین را به دولت وارد کردند/ آیا می‌دانید منتقدان شما در ادارات دستِ‌بالا را دارند و معلّمان و دانشجو معلّمان با عنایت به همین وضعیت از اینکه در مدارس، ادارات و دانشگاه‌ها رأی خود را اعلام کنند، می‌ترسیدند/ تنها کسانی می‌توانند این تغییر را مدیریت کنند که انگیزه‌ی کافی برای کار کردن، توان مورد نیاز برای سینه سپرکردن در برابر دشواری‌ها و شجاعت لازم برای رویارویی با مخالفت‌ها را داشته باشند

منتشرشده در یادداشت

 «تیم پزشکی آثار آزار و اذیت جنسی را تایید کرد»/ شاید اولین جایی که برای آموزش به ذهن هر فردی برسد «مدرسه» باشد؛ بی‌شک آتنا در مدرسه نیاموخته که نباید خیلی راحت با مردان و پسران غریبه معاشرت کند؛ حرف آن‌ها را گوش کند؛ برود خانه‌شان یا حتی برود مغازه‌شان آب بخورد/ در مدرسه حتی به کودکان ما نمی‌آموزند که «نباید اجازه دهند بزرگ‌ترها به جاهای خاصی از بدنشان دست بزنند»/ چندی پیش، اتفاقی در حوزه آموزش رخ داد که اخبار و واکنش‌های مربوط به آن در صدر اخبار قرارگرفت؛ سندی به نام 2030؛ منتقدان سند که از قضا انتقادهای تند و تیز و غیرمنطقی خود را به زمان انتخابات ریاست‌جمهوری موکول کرده بودند، معتقد بودند که این سند نه آموزش مسائل جنسی به کودکان که آموزش همجنس گرایی به آ‌ن‌ها است؛ کار به جایی کشید که شبانه نامه‌هایی با مضمون آموزش همجنس گرایی توسط دولت روحانی به دست مردم در دورترین روستاهای کشور افتاد/ سرانجام با فشارهای تندروها این سند مسکوت ماند؛ سندی که به امضای کشور ما هم رسیده بود و مسئولان تاکید کردند که این سند باید در کشور خودمان نوشته شود/ شاید اگر همه آدم‌های عصبانی( که به حق ناراحت و عصبانی هستند) به نقش مهم و تاثیرگذار «آموزش» پی برده بودند، آموزش‌هایی که در کشور ما وجود ندارد، اولین خواسته‌هایشان بر روی همان بنرهایی که نصب کرده‌اند، تقاضای آموزش مسائل جنسی به کودکانشان در مدارس بود...

قتل آتنا اصلانی و سند 2030
 
پدر آتنا اصلانی در نزدیکی این مغازه دستفروشی می‌کرد و «آتنا» گاهی برای آب خوردن به آنجا می‌رفت. اما این مغازه جایی نبود که جنازه آتنا در آن‌جا کشف شد؛ 20 روز پس از گم‌شدن آتنا، جنازه‌اش در یک بشکه رنگرزی در پارکینگ خانه فرد مظنون (همان مغازه‌دار) پیدا شد. پلیس با توجه به پاک‌شدن دوربین مداربسته این مغازه، به صاحب آن شک کرده بود؛ خبرگزاری صدا و سیما هم گفته متهم سابقه کیفری داشته است. ناصر عتباتی، دادستان اردبیل، به خبرگزاری میزان گفته است که «تیم پزشکی آثار آزار و اذیت جنسی را تایید کرد».
پیش از پیداشدن آتنای هفت‌ساله موجی برای یافتن او نه تنها در استان اردبیل که در تمام ایران به راه افتاده بود و کاربران شبکه‌های مجازی با توئیت عکس او سعی در همدلی و همراهی مردم برای یافتن او داشتند. تلاشی که از همان ابتدا به نظر بیهوده می‌آمد به این دلیل که ناپدیدشدن دختربچه‌ها در ایران سابقه خوبی را به ذهن نمی‌آورد؛ سال گذشته دو دختربچه و هر دو به نام ستایش؛ یکی ایرانی در نیریز فارس و دیگری افغانستانی در ورامین تهران، به ترتیب توسط مرد و پسر همسایه مورد تعرض و تجاوز قرارگرفته و سپس به طرز فجیعی کشته شدند.
پلیس می‌گوید متهم بازداشتی به قتل آتنا اصلانی اعتراف کرده است. با پیدا شدن جنازه آتنا اصلانی جمعیتی خشمگین به محل کار این فرد حمله کرد و با پرتاب سنگ و دشنام، اعتراض خود را نشان دادند.
حالا تشییع جنازه آتنا اصلانی است؛ دختربچه هفت‌ساله‌ای که در پارس‌آباد مغان، در استان اردبیل، به قتل رسیده بود؛ حضور جمعیتی انبوه، تصاویر تشییع او را به رسانه‌های خارجی هم کشانده است.
سوای هیجانی‌شدن‌های گذرا و تحریک احساسات و همدردی با خانواده مقتول، شاید یکی از مهم‌ترین مواردی که در گم‌شدن‌ها و قتل‌های این‌چنین، باید مورد دقت قرار بگیرد، ریشه‌یابی دلیل این اتفاقات باشد.
و شاید اولین جایی که برای آموزش به ذهن هر فردی برسد «مدرسه» باشد؛ بی‌شک آتنا در مدرسه نیاموخته که نباید خیلی راحت با مردان و پسران غریبه معاشرت کند؛ حرف آن‌ها را گوش کند؛ برود خانه‌شان یا حتی برود مغازه‌شان آب بخورد؛ آتنا، ستایش یا هر کودک دیگر با هر نام دیگری(تفاوت نمی‌کند دختر یا پسر) به راحتی به بزرگ‌ترهای خود که فرق نمی‌کند همسایه‌شان باشد یا مغازه‌شان کنار بساط دستفروشی پدر، اعتماد می‌کنند؛ در مدرسه حتی به کودکان ما نمی‌آموزند که «نباید اجازه دهند بزرگ‌ترها به جاهای خاصی از بدنشان دست بزنند»

چه کسی باید به کودکان مسائل جنسی را بیاموزد؟
چندی پیش، اتفاقی در حوزه آموزش رخ داد که اخبار و واکنش‌های مربوط به آن در صدر اخبار قرارگرفت؛ سندی به نام 2030؛ منتقدان سند که از قضا انتقادهای تند و تیز و غیرمنطقی خود را به زمان انتخابات ریاست‌جمهوری موکول کرده بودند، معتقد بودند که این سند نه آموزش مسائل جنسی به کودکان که آموزش همجنس گرایی به آ‌ن‌ها است؛ کار به جایی کشید که شبانه نامه‌هایی با مضمون آموزش همجنس گرایی توسط دولت روحانی به دست مردم در دورترین روستاهای کشور افتاد.
سرانجام با فشارهای تندروها این سند مسکوت ماند؛ سندی که به امضای کشور ما هم رسیده بود و مسئولان تاکید کردند که این سند باید در کشور خودمان نوشته شود؛ کاظم صدیقی در نماز جمعه روزی که قراربود شهدای حادثه تروریستی را تشییع کنند، بر نگارش سند در داخل کشور تاکید کرد. اما به نظر می‌رسد که تاکنون برای نگارش چنین سندهایی چاره‌ای نشده؛ سندهایی که شاید بتواند جان دختربچه‌های این سرزمین را نجات دهد و مانع تکرار فاجعه‌ای که نه تنها یک خانواده و شهر که فرهنگ یک کشور را داغدار می‌کند.

آموزشی حیاتی که در کشور ما وجود ندارد
در جای‌جای شهر، پارچه‌نوشته‌هایی در همدردی با خانواده آتنا نصب شده. در شبکه‌های اجتماعی هم موجی از ابراز همدردی با خانواده به راه افتاده است. در پارس‌آباد اردبیل، صدها نفر از اهالی شهر در مراسم تشییع جنازه حاضر شده‌اند؛ شعار می‌دهند«بی‌شرف، بی شرف»؛ به سمت مغازه فردی که آتنا را به خانه‌شان برده بود سنگ می‌اندازد؛ مرد و زن می‌دوند و خشم و عصبانیت را می‌توان در چهره و رفتارشان به وضوح دید.
شاید اگر همه آدم‌های عصبانی( که به حق ناراحت و عصبانی هستند) به نقش مهم و تاثیرگذار «آموزش» پی برده بودند، آموزش‌هایی که در کشور ما وجود ندارد، اولین خواسته‌هایشان بر روی همان بنرهایی که نصب کرده‌اند، تقاضای آموزش مسائل جنسی به کودکانشان در مدارس بود؛ آموزشی که برای پدرها و مادرها هم لازم است تا به کودکانی هم داده شود که هنوز به مدرسه ورود پیدا نکرده‌اند. آموزشی که اگر بود فاجعه آتنا در ادامه ستایش‌ها رخ نمی‌داد.
روزنامه همدلی/ آساره کیانی

جامعه مدنی شامل گروه ها  یا سازمان هایی است که بر اساس علایق ( منافع ) شهروندان عمل می کنند اما این کنش در بیرون از حاکمیت و بخش های سوده ده اتفاق می افتد/ سازمان ها و نهادهایی که جامعه مدنی را شکل می دهند شامل اتحادیه های کارگری ، سازمان های غیرانتفاعی ، کلیساها و سایر نهادهای خدماتی است که خدمت و وظیفه مهمی را به جامعه ارائه می دهند اما عموما انتظارات بسیار کمی را در مقابل از جامعه دارند/ هنوز " جامعه مدنی " در ایران مطابق تعریفی که در بالا آمد اساسا تشکیل نشده است/ " جامعه مدنی " در مقابل " جامعه توده ای " قرار می گیرد/ در جامعه مدنی ، " قانون "  فصل الخطاب است و روابط میان مردم (شهروندان ) بر اساس قانون تعریف و تبیین می شود/ در جامعه " توده ای " حرف اول و آخر را " پوپولیسم " می زند/ هر کسی شعارهای تندتر و عوام پسندانه ای بدهد و احساسات عمومی را تحریک و تهییج کند مورد اقبال عمومی واقع می شود اما پس از این اقبال مردم و آشکار شدن نیات اصلی و فقدان کارایی شعار دهندگان و پوپولیست ها جامعه دچار سرخوردگی ، یاس ، انفعال و برخی اوقات خشونت و در نهایت فروپاشی می شود/ در جامعه مدنی روابط میان دولت ( حاکمیت ) و " ملت " بر اساس قانون تنظیم می شود و " پاسخ گویی و مسئولیت پذیری " رفتار غالب حاکمیت در برابر مردم است/ چرا و علی رغم گذشت حداقل 20 سال هنوز به الفبای جامعه مدنی هم نرسیده ایم/ آیا صفت " غیردولتی " بودن که مهم ترین و راهبردی ترین ویژگی ای در مورد این نهادها است رعایت شده است/ آیا نهادهای مدنی در برابر خدماتی که قرار است به شهروندان ارائه کنند انتظارات و توقعات بسیاری کمی از " قدرت مستقر " دارند/ آیا الگوهای کار جمعی ( اشتراکی ) و تقدم منافع جامعه بر منافع فردی در این نهادهای مدنی رعایت می شود/ یکی از موضوعات مهم و قابل تامل در تشکل های معلمان که ممکن است حتی ماموریت ، فلسفه و کارکرد یک تشکل را با چالش اساسی رو به رو کند مساله " تعارض در نقش ها " است/ در حوزه آموزش و پرورش نهادهای مدنی اکثرا برای سهیم شدن در قدرت و برخورداری از " رانت " شکل گرفته اند/ آیا فرضا فردی که یک پست ستادی ، اجرایی و یا اداری در حوزه آموزش و پرورش دارد می تواند بدون در نظر گرفتن ملاحظاتی که پست مربوطه برای او ایجاد می کند به ایفای نقش واقعی تشکل یعنی " نظارت و کنترل " بپردازد/ اصولا فلسفه تشکیل تشکل های مدنی در ایران  برای سهیم شدن در فرآیند قدرت و نزدیک شدن به منابع قدرت است/ در آموزش و پرورش نیز تشکل ها از فلسفه وجودی خویش فاصله گرفته و اکثرا کارشان به لابی گری در قدرت و مهره چینی محدود و منحصر شده است/ پدیده تاسف آور آن است که افراد مسئول و صاحب قدرت به جای آن که در برابر نهادهای مدنی پاسخ گو باشند خود بعضا نقش " اپوزیسیون " سیستم را بازی کرده و حتی از دیگران و جامعه طلبکار هم می شوند/ مشکل اصلی در جامعه ما ، " وارونگی و باژگونگی " مفاهیم و تعارض در نقش هایی است که حتی جا به جا شده و فرآیند معکوس را طی کرده اند/ بدون تشکیل جامعه مدنی بر پایه مفاهیم درست و جهانی باید همیشه در بیم غلبه پوپولیسم و ظهور لایه تربیت نایافته پنهان جامعه باشیم...

منتشرشده در یادداشت

درس اخلاق و پاسخ گویی  آنجا که بهترین کار تفریح شد آدمی خاسر و نادم می شود زیرا که عمر توسط زمان در مکانی معلوم یا نامعلوم به سرقت می رود و فرقی نمی کند که در متن تابستان باشیم یا که پاییز و زمستان و بهار و چه خوب می شود اگر در همه ی فصل ها برای ما بهترین تفریح، کار شود نه بهترین کار،تفریح.

 
ترکیبی از درگیری و سرگرمی کار امروز شده است و اگر جذب کاری بهتر نکنید آنها جذب تفریح لغوی و لهوی می شوند آن هم به بهانه مختلف که دشمنان شما بیکار نیستند و شما اگر نسازید آنها می سازند و نه تنها اعتقادها و اخلاق ها و انسانیت را بلکه حتی خود آدم ها را هم  با ابزارهای خود می خرند،که نه تنها بکشند بلکه حتی زنده و خلق کنند و پیدا و کشف کنند.
 
هر کسی روزی این ایستِ دلهره آور قرآنی را خواهد شنید که:«وَ قِفُوهُم انَّهُم مَسئُولُونَ‏»یعنی آنها را نگه دارید تا که پاسخ بدهند، نه تنها از آنچه که گذشت بلکه حتی درباره آنچه که توانایی انجامش را داشتند و می توانستند برای آن بیشتر سعی کنند تا از نعمت و سود آن بهره برداری کنند اما نکردند.
 
بیکاری در رحم لهو و لعب رشد می کند و در خاک کشورها متولد می شود و در جامعه پرورش  یافته و تولید نسل می کند و ناگفته پیداست که این بیکاری به پیری و مرگ نمی رسد تا اینکه کاری بکنیم  و اگر نفس را مشغول کاری نکنیم او ما را مشغول به خود خواهد کرد.
 
به راستي مقصر كيست؟ تو، من، او، شما، آنها...
اينها همه حرف است كه گردنشان توان تحمل بار سنگين كلمه ي مسئوليت را ندارد و كسي نمي‌تواند بگويد به من هيچ ربطي ندارد و جوري برخورد كند كه انگار نه انگار!
 
هیچ کس متروک نیست و هرآن که توان و زمان دارد مسئول است و هرکه می خواهد باشد و باید پاسخگو باشد و این مسئولیت ها در یک مرحله بر اساس میزان کوشش ها است و در مرحله دیگر بر اساس نوع توانایی ها و در مرحله ای هم بر اساس سود بردن یا نبردن از نعمت ها است.
 
جایگاه عقل و علم مقدس است اما برای بسیاری از سوال ها نمی توان به این دو متوسل شد . ظاهر و باطن زندگی انسان که همچون گوهری نتراشیده و نخراشیده است را می توان با سه سوغاتی مهم از آسمان که از سوی خداوند به وسیلۀ رسولان و کتابهایشان آمده است را سامان داد و آن گوهر را تراشید و این سه هدیۀ گرانبها عبارتند از اینکه :
 
الف) آنچه را هرگز انسان نمی‌تواند بداند پیشاپیش به او می‌گویند تا گرفتار و متحیر نشود؛
ب) آنچه را که انسان بدان جاهل و غافل است و نمی‌داند به او تذکر و گوشزد می‌کند؛
ج) آنچه را که انسان نمی‌دانست به تدریج به او یاد آوری می کند تا اینکه بیاموزد.
 
بيچاره آن با‌ ايمان‌هایي‌ اند كه اين دنيا را زندان بدانند و براي آزادي خويش با زبانشان و عملشان و نيت‌هايشان كاري نكنند و از زندان كوتاه به زندان ابد بروند و بيچاره‌تر آن بي‌ايمان‌هایي‌ اند كه اين دنيا را بهشت خود بدانند و با تمام توان و زمانشان از شن سست ساحل دريا قصري بسازند و اميد اين را داشته باشند كه شب زفاف خود را در آن سپري كنند.
 
از گذشته تا به امروز آدمی به هر قیمتی به دنبال این است که زندگی خود را جوری بسازد که مورد پسند دیگران باشد و حال اینکه هرگز نمي‌توانيم كاملاً همه‌ را راضي كنيم، اما مي‌توانيم به راحتي خدا را راضي كنيم و خدا سریع الرضا است و غیر او کثیرالتوقع .

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/ معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش گفت: تدریس اجباری مدیران و معاونان مدارس کشور به مدت شش ساعت در هفته طبق دستور وزیر آموزش و پرورش لغو و داوطلبانه خواهد شد.

مشکل جامعه ما اينست که هنوز در عمل به فرا بخشي بودن آموزش و پرورش توجه جدي نمي شود . ممکن است در مقاله و يادداشت بپذيريم که آموزش و پرورش يک نهاد فرا بخشي است ولي وقتي مي خواهيم وزير آموزش و پرورش را براي دولت دوازدهم معرفي کنيم به دايره بسته مديران آموزش و پرورش مراجعه مي کنيم . تا اين نگاه اصلاح نشود چالش هاي آموزش و پرورش همچنان باقي خواهد ماند/ تا ساختار آموزش و پرورش در سايه ايجاد عزم ملي اصلاح نشود ، حتي با جاري شدن کل بودجه کشور يا چند برابر آن به سوي آموزش و پرورش ، بازهم چالش ها همچنان باقي مي ماند/ مهم آنست که بتوانيم به همه بقبولانيم که اولويت هاي کل کشور اين مسايل است نه چيزهايي که هر روز بر سر آنها دعوا مي کنيم .... متأسفانه در حال حاضر دستگاه ها و قواي مختلف با آنچه از خود در فضاي عمومي نشان داده اند از بلوغ مردم بسيار فاصله گرفته اند و نشانه اندکي از بلوغ مردم در آنها ديده مي شود/ مگر در کشورهايي که آموزش و پرورش شان در سطح بالاتري از آموزش و پرورش ما مي باشد و شهرداري ها ، عهده دار آموزش و پرورش شهر خود هستند يا هميار آموزش و پرورش مي باشند ولي مراکز تخصصي همانند نظام معلمي و... کنترل و هدايت فرآيند آموزش و پرورش در کلاس درس را بر عهده دارند ؛ اشکالي در آموزش و پرورش فرزندانشان دارند/ رأس راهبردي آموزش و پرورش ( وزير ) بايد توانمندي هاي بيش از شناخت آموزش و پرورش را داشته باشد و يک ديدگاه فرا وزارتخانه اي داشته باشد/ "تفکر استراتژیک " در سازمان ها نهایتاً‌ منجر به تدوین استراتژی می شود و این استراتژی می تواند فرصت های محیطی را شناسایی و از آنها جهت کسب رشد و تعالی به بهترین شکل استفاده نموده و تهدیدات محیطی را به فرصت تبدیل کند . "/ بايد تلاش کرد در سايه تعامل همه قوا و نهادها و ايجاد آتش بس در سايه وفاق ملي با همکاري اصولگرايان ، اصلاح طلبان ، معتدل ها ، مستقل ها و ...  عزم ملي براي اصلاحات لازم و برطرف کردن ابر چالش ها را فراهم نمود/ عقل سليم بر کشتي نشستگان در حال غرق شدن پيشنهاد مي کند در سايه وفاق ملي ، به سوي تشکيل دولت اجتناب از بحران بشتابند....

منتشرشده در یادداشت

لازم است تک تک معلمان و کادر مدرسه در نقش یک مشاور یا مربی تربیتی، ساحت های تربیتی را محقق سازند/ اگر در انتخاب مدیران مدارس نهایت دقت به عمل آید، می توان اطمینان حاصل کرد که تمامی  برنامه های مدرسه، طبق سند تحول به پیش می رود/ تغییر درآمار کلاس ها یا ساختار های آموزشی باید به گونه‌ای باشد که منجر به افزایش سقف هزینه ها نشود/ تفکیک و جداسازی دانش آموزان از یکدیگر مضر است، با شتاب زدگی نمی توان مدارس سمپاد را حذف کرد، ابتدا باید زیر ساخت های آن آماده شود و شرایط ارائه آموزش به دانش آموزان تیزهوش در مدارس عادی مهیا گردد/ شایسته است مدیران کل آموزش و پرورش نسبت به شناسایی و به کارگیری نیروهای جوان و متخصص در سطوح مختلف مدیریتی بدنه دولت اقدام کنند و آنها را برای مدیریت کلان کشور در آینده آماده سازند/ استفاده از زنان در مسئولیت ها و مدیریت ها ضروری است/ گاه مشاهده می شود، از مدرسه ای خواسته شده  فلان جشنواره را اجرا کند، اعتقاد بنده این است که مدرسه حق ندارد از سرانه دانش آموزان برای برنامه های این چنینی هزینه کند، این کار شرعاً  و عرفاً اشکال دارد/ اختیار وزیر در هیئت امنای صندوق ذخیره فرهنگیان باید کمتر شود و وزیر اقتصاد یا نماینده وی ، رئیس سازمان برنامه و بودجه یا نماینده وی ، همچنین 3 نفر از معلمان به نمایندگی از جامعه معلمان در هیئت امنای صندوق عضو گردند که البته موارد مذکور، به تایید دولت بستگی دارد/ برای شناسایی و ارتقای شأن و منزلت آموزش و پرورش همه باید تلاش کنیم  و با ارائه برنامه های رسانه‌ای ، مقالات و سخنرانی ها ، جایگاه آموزش و پرورش را در جامعه تشریح کنیم

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور