صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

این را، فقط می‌توان بر جرایمی تعمیم داد که زیان وارده در آن جرایم، قابل جبران باشد/ وقتی رسانه‌ها‌، بلافاصله و نسنجیده یادداشت و مقاله و تحلیل می‌‌نویسند و قاتل را بیمار روانی و جنسی نشان می‌دهند، نادانسته‌ دارند حکم برائت برای او صادر می‌کنند/ وقتی داستان بیجه و قتل فجیع و سوزاندن جسد ستایش ۶ ساله رخ می‌دهد و غبار فراموشی می‌گیرد بدون آنکه علما و دانشمندان را به تعمق وا دارد و افکار عمومی در برابر چرایی تکرارپذیری این وقایع قانع شود، وقتی در خانواده‌ها، آموزش اصول اولیه جنسی تابو می‌شود، وقتی آموزش و پرورش هر نوع آموزشی را در ابتدائیات جنسی و دفاع از حریم تن، نسخه آموزشی غرب برای ولنگاری و لاابالی‌گری بداند، وقتی دستگاه قضا از میان به گفته خودشان میلیون ها پرونده بر زمین مانده، هفته‌ها از فرصت خود را صرف آن می‌کند تا بداند بالاخره فضای داخلی اتومبیل سواری شخصی، حریم شخصی است یا عمومی، وقتی کشف قاتل جنایتکار، آن هم در محلی ثابت و درست در چند قدمی ناپدیدشدن آتنا، ۲۳ روز تمام طول می‌کشد…/ مرد رنگرز که به گفته پلیس ۵ فقره سابقه کیفری با جرایم «کودک ربایی»، «تجاوز به عنف» و «اعمال منافی عفت» داشته، چگونه می‌توانسته با همه این جرایم به راحتی مشغول رنگرزی باشد/ روزگار عجیبی است .../ انگار وعاظ و خطبا و اخلاقیون به مسیری می‌روند و جامعه به مسیری دیگر/ همه فضاهای رسانه‌ای رسمی، پر است از موعظه برای سلامت نفس و اخلاق و پرهیزگاری و پاکیزگی و تقوی و طهارت روح و هر شبکه تلویزیونی را که باز می‌کنیم، کسی در حال درس اخلاق دادن است و در آن سو، در فضای عمومی و عینی جامعه، مدام آمار تعرض و تجاوز و آزار و سرقت و زورگیری و کلاهبرداری و قتل و جرح و جنایت فزون می‌شود/ کودکان ما، گناهکار نیستند که در میان جامعه بی‌توجه و مسئولان گرفتار در روزمرّگی و بی‌مبالاتی، به دنیا آمده‌اند

منتشرشده در یادداشت
اتومبيل‌ها خيلي بيشتر از گذشته در مسير خلاف در خيابان‌هاي يك طرفه تردد مي‌كنند يا در بزرگراه يا يك خيابان شلوغ دنده عقب مي‌روند. توقف در محل ممنوع يا پارك دوبله به يك رفتار عادي تبديل شده است/ چند سال پيش افرادي كه به اين تخلفات دست مي‌زدند چهره‌اي مضطرب داشتند و كمي تا قسمتي شرمساري يا عذرخواهي را مي‌شد در حركات‌شان يافت/ تعداد رانندگان خانم در ميان ماشين‌هاي متخلف بسيار زيادشده است/ همه ما به‌دنبال سهم خود از تخلف هستيم در واقع تخلف براي شهروندان به يك حق تبديل شده است/ در نتيجه باور عمومي به اين سمت متمايل مي‌شود كه شايد متخلفان با عقوبتي مواجه نشده‌اند/ فساد اداري هم ديگر امر پنهاني نيست و بخشي از زندگي روزمره ماست/ سؤال‌هاي كنكور فروخته مي‌شود، سؤال‌هاي امتحان نهايي دوره متوسطه لو مي‌رود، حتي سؤال‌هاي آزمون دكتري تخصصي پزشكي معامله مي‌شود/ چون يك شهروند عادي فرصت‌هاي ويژه‌اي براي احقاق اين حق ندارد جواب ناخودآگاه مطالبه گر خود را با انواع ديگري از تخلف مي‌دهد/ اگر بارها به اعتراضش جواب نداده‌اند، در مقابل با خونسردي و بي‌تفاوتي از كنار اعتراض ديگران به تخلفش مي‌گذرد و تلافي مي‌كند/ مسيري كه تا اينجا در سير افول اخلاقي- اجتماعي خود طي كرده‌ايم برگرداندنش بسيار سخت است/ در اقتصاد، فقر را تقسيم كرده‌ايم و در اخلاق تخلف را
 
جامعه شناسی تخلف در ایران
 
آیا شما هم به رواج روزافزون تخلفات رانندگی توجه کرده‌اید؟ برای موتورسواران حرکت در خلاف جهت، عبور از چراغ قرمز، عبور از پیاده‌رو و انواع تخلفات دیگر تقریبا عادی شده است.

اتومبيل‌ها خيلي بيشتر از گذشته در مسير خلاف در خيابان‌هاي يك طرفه تردد مي‌كنند يا در بزرگراه يا يك خيابان شلوغ دنده عقب مي‌روند. توقف در محل ممنوع يا پارك دوبله به يك رفتار عادي تبديل شده است.مدتي است كه اين موضوع فكر مرا به‌خود مشغول كرده است. طي اين مدت، هنگامي كه موتور يا ماشيني در خلاف جهت مجاز حركت مي‌كرد و از كنارم مي‌گذشت، نگاهي به چهره راننده مي‌انداختم. برايم جالب بود كه چهره‌اش را بسيار خونسرد و حق به جانب مي‌يافتم، درحالي‌كه چند سال پيش افرادي كه به اين تخلفات دست مي‌زدند چهره‌اي مضطرب داشتند و كمي تا قسمتي شرمساري يا عذرخواهي را مي‌شد در حركات‌شان يافت. يافته ديگرم از اين كنجكاوي اين بود كه تعداد رانندگان خانم در ميان ماشين‌هاي متخلف بسيار زيادشده است و اين در حالي است كه در گذشته كمتر به راننده متخلف خانم برخورد مي‌كردم.
در جست‌وجوي دلايل اين پديده به اين باور رسيدم كه همه ما به‌دنبال سهم خود از تخلف هستيم در واقع تخلف براي شهروندان به يك حق تبديل شده است.

داستان سهم ما از تخلف از اينجا شروع مي‌شود:

طي يك دهه گذشته مرتباٌ شنيده‌ايم كه يك فساد اقتصادي در يك بانك، يك سازمان و يك نهاد كشف مي‌شود. ارقام اين تخلفات اقتصادي مرتباٌ بزرگ و بزرگ‌تر شده‌اند و تعداد مسئولاني كه در اين تخلفات درگير بوده‌اند بيشتر و بيشتر.
در روزنامه‌ها و اخبار مرتباٌ از تخلفات اين مسئول و آن سازمان از مقررات و قوانين پرده برداشته مي‌شود. در بسياري از موارد نهايتاٌ نتيجه و نوع برخورد با اين تخلفات اعلام نمي‌شود. در نتيجه باور عمومي به اين سمت متمايل مي‌شود كه شايد متخلفان با عقوبتي مواجه نشده‌اند.

به ادارات و دستگاه‌ها مراجعه مي‌كنيم، كارمان انجام نمي‌شود. سپس كسي دم در اداره يا حتي از طريق تلفن تماس مي‌گيرد و هزينه انجام كار را اعلام مي‌كند. او اين كار را با خونسردي انجام مي‌دهد. فساد اداري هم ديگر امر پنهاني نيست و بخشي از زندگي روزمره ماست.

سؤال‌هاي كنكور فروخته مي‌شود، سؤال‌هاي امتحان نهايي دوره متوسطه لو مي‌رود، حتي سؤال‌هاي آزمون دكتري تخصصي پزشكي معامله مي‌شود. پايان‌نامه تحصيلي با پول خريداري مي‌شود. پژوهشگر مقاله‌اي منتشر مي‌كند و بعد معلوم مي‌شود كه مطالب داخلش از مجلات خارجي سرقت ادبي شده است.

جامعه شناسی تخلف در ایران

كار به جايي مي‌رسد كه يك شهروند عادي ناخودآگاه به اين باور مي‌رسد كه هركسي بايد سهمي از تخلف داشته باشد. تخلف مانند يارانه نقدي حق همه است. تخلف يارانه‌اي است كه هركس از قانون كشور و اخلاق جامعه برمي‌دارد و چون يك شهروند عادي فرصت‌هاي ويژه‌اي براي احقاق اين حق ندارد جواب ناخودآگاه مطالبه گر خود را با انواع ديگري از تخلف مي‌دهد. تخلف از قوانين و مقررات رانندگي جايگزين خوبي است چون هم ساده است،

هم آشكار و هم روزانه و تكرارپذير. راننده متخلف به همه نشان مي‌دهد كه سهمش را برداشته است. او اگر سال‌ها از حقش دور مانده است در عوض هر روز چند دقيقه زودتر به مقصدش مي‌رسد. اگر بارها به اعتراضش جواب نداده‌اند، در مقابل با خونسردي و بي‌تفاوتي از كنار اعتراض ديگران به تخلفش مي‌گذرد و تلافي مي‌كند.

مسيري كه تا اينجا در سير افول اخلاقي- اجتماعي خود طي كرده‌ايم برگرداندنش بسيار سخت است. بايد سهم خود را از تخلف وابگذاريم، سهم خود را از يارانه مطالبه نكنيم، سهم خود را از نفت براي آيندگان پس انداز كنيم تا تازه رشد بدهي‌هاي خود را به جامعه و به نسل‌هاي آينده متوقف كنيم. ما سخت به‌خود، به ايران و به آينده بدهكار شده‌ايم زيرا در اقتصاد، فقر را تقسيم كرده‌ايم و در اخلاق تخلف را.

همشهری آنلاین

منتشرشده در دیدگاه

گروه گزارش/ هم زمان با دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری دکتر مجمدعلی نجفی به عنوان مسئول ستاد فرهنگیان روحانی پیشنهاد راه اندازی " پویش مطالبات فرهنگیان " را مطرح کرد که با استقبال افکار عمومی رو به رو شد .

با گذشت نزدیک به دو ماه خبری از تشکیل این کمپین نشد .

« صدای معلم » در چند نوبت به عدم راه اندازی این پویش و نیز پاسخ گو نبودن دکتر نجفی در برابر پرسش ها انتقاد نمود . ( این جا ) و ( این جا )

امروز دکتر نجفی با نگارش یادداشتی به این انتقادات پاسخ داده است .

« صدای معلم » از پاسخ گویی و همراهی دکتر محمدعلی نجفی تشکر و قدردانی می کند و همه فرهنگیان و معلمان را به عضویت در این پویش و مشارکت موثر و هدف مند دعوت می کند .

متن این یادداشت که در اختیار صدای معلم قرار گرفته است به شرح زیر است

منتشرشده در گفت و شنود
دوشنبه, 19 آبان 1393 21:30

ما گرسنه ایم

سیستان و بلوچستان

منتشرشده در نامه های دریافتی

سند 2030 که دیگران چه موافق و چه مخالف از آن حرف می زنند فقط درحکم برگ بازی و گروکشی از هم دیگر شده است و آنچه مغفول مانده است آموزش و پرورش است و از طرفی سند تحول بنیادین هم که رویکرد آرمان گرایانه محض دارد و با نیازها و واقعیات جامعه هدف بیگانه و ناکارآمد است/ برنامه ها ی آموزش و پرورش باید بر مبنای حفظ و کرامت منابع انسانی و توجه به علوم انسانی نقادانه و دگر اندیشانه باشد/ برنامه ها و سیاست ها در آموزش و پرورش چه در سطح کلان و خرد آن ، قائم به شخص بوده و راهبردها و رویکرد برنامه های آموزشی و تربیتی تبدیل به یک عادت و رویه ی تکراری و دور باطل شده است و البته با عناوین پرطمطراق و بی محتوای و بی خاصیت/ تباهی و اضمحلال جامعه نتیجه شکاف و مرزبندی میان انسان هاست/ آنچه به قالب و محتوی ( ظرف و مظروف ) یک سند خوب ارزش می بخشد انسان است ، انسانی که خوب ببیند و آگاه باشد

منتشرشده در یادداشت

آیا ما ایرانیان آن‌گونه که خیلی‌هایمان باور داریم، می‌توانیم مدعی شویم که متفاوت از اقوام و ملیت‌های دیگر هستیم/ بخشی از پاسخ در گرو اجازه طرح ناهنجاری‌ها است/ به دلایل متعددی، در ایران ترجیح داده می‌شود تا ناهنجاری‌ها بالأخص ناهنجاری‌هایی که جنبه اخلاقی پیدا می‌کنند در سطح جامعه مطرح نشوند/ تلاش در پنهان ساختن آمار و ارقام تجاوزهای جنسی، کودک‌آزاری، جرم‌های ناموسی و موارد این‌چنینی می‌تواند این باور نادرست را در میان ما ایرانیان به وجود بیاورد که ما تافته جدا بافته هستیم و فضیلت‌های اخلاقی ما خیلی بالاتر از دیگران است/ البته مسئولین و رسانه‌های حکومتی وقتی این قبیل جنایت‌ها در کشورهایی که «دشمن» تعریف می‌شوند اتفاق می‌افتند، مانور می‌دهند که این وضعیت اخلاق در جوامع مادی، بی‌دین یا سکولار غربی است؛ اما جالب است در مواردی که حوادثی نظیر آتنا در جامعه خودمان اتفاق می‌افتند با سکوت معنادار مسئولین مواجه می‌شود تا طوفان بگذرد/ چرا و چه می‌شود که امثال قاتلین آتنا در جامعه به وجود می‌آیند و چگونه می‌توان از طریق تعلیم و تربیت درست و نه شعارهای سیاسی و ایدئولوژیک زده از وقوع آن‌ها کاست و جامعه امن‌تری برای آتناها ایجاد نمود

منتشرشده در یادداشت
شنبه, 24 تیر 1396 09:56

مریم میرزاخانی درگذشت

گروه اخبار/

تسلیت صدای معلم به مناسبت درگذشت مریم میرزاخانی

« مریم میرزاخانی » که مدت ها در حال جدال با بیماری خود به سر می برد سرانجام همه را داغدار فقدان خود نمود .

هجرت نابه هنگام  دانشمندی این چنین سترگ و بی همتا، آن هم در عنفوان جوانی و در اوج شتاب علمی ، اندوهی بس گران است .

« صدای معلم »  درگذشت این نابغه و دانشمند ایرانی را به جامعه علمی ایران و جهان تسلیت می گوید .

پایان پیام/

تحلیل اجتماعی مسائل جنسی در این کشور کار آسانی نبود/ چند بار با خودم گفتم که از خیر این بحث بگذرم و من هم مانند برخی از همکارانم در دانشگاه‌ها به همان عناوین مصوّب اکتفا کنم/ با توجه به نظراتی که از کلاس‌هایم گرفتم متوجه شدم که جای این نوع موضوعات چقدر خالی است/ واقعیت آنکه پرسش‌های آنان بیشتر مرا نگران می‌کرد/ از این بگویند که در مدارس راهنمایی و دبیرستان شان با چه صحنه‌هایی مواجه شده‌اند/ با خواندن و شنیدن حرف‌های دانشجویان مدام از خودم سؤال می‌کردم که به‌راستی نهادهای قبل از دانشگاه به آن‌ها چه چیزی یاد داده‌اند/ گویی هر نهاد مسئولیت خود را به نهاد بعدی موکول کرده و نخواسته است تا تبعات طرح این مباحث برای نوجوانان را بپذیرد/ کاش می‌توانستم از درد و رنج برخی از آن‌ها بنویسم که چگونه در کودکی مورد تجاوز و آزار جنسی قرارگرفته‌اند و هم‌اکنون پریشان‌حال‌اند، پریشان‌حال/ پس از واکنش‌هایی که در دوره انتخابات به سند 2030 رخ داد قشرهای مختلف از طریق کانال پیام دادند و درخواست  کردند که نظرم را درباره این سند بگویم/ در اینجا دختران خردسالی همچون آتنا باید مراقب چهره‌های بسیار آشنا باشند، چهره‌هایی که هر روز به آن‌ها لبخند می‌زنند، مهربان‌اند، به آن‌ها شکلات و عروسک می‌دهند! و نوازش‌هایشان را از سر شروع می‌کنند و .../ این زجرآورتر است/ بگذارید شبکه‌های مختلف صداوسیما که در این خصوص باید اطلاع‌رسانی کنند از رشد ناهنجاری‌های اخلاقی و آسیب‌های اجتماعی در جامعه امریکا بگویند و پس‌ازآن مردم جامعه خودمان را نشان دهند که با دستور کارگردان به دوربین لبخند می زنند و با صدای بلند می گویند «ما خیلی خوبیم، خییییییلی»...

منتشرشده در یادداشت

با مطالب کتاب درسی یک تست کنکور را نمی توان در یک دقیقه حل کرد ؛ چرا تست ها چنین طراحی می شوند/ این عجیب نیست/ چرا پس از چند دهه برگزاری کنکور هنوز راهکار مناسب تری انتخاب نشده است/ مدیران هیچ گاه از بین نمی روند بلکه از اتاقی به اتاق دیگر و از میزی به میز دیگر منتقل می شوند/ چگونه است که آموزش و پرورش با این همه بودجه و این همه پرسنل و این همه مدیران متفکر و نابغه و صلاحیت دار و مدیر مادرزاد نتوانسته اند در حد یک آموزشگاه خصوصی زبان خارجه عمل کند/ اگر می گویید طرح تحول بنیادین! از معلمان بپرسید، این طرح چیست

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور