روزهای آخر تابستان پر بود از دلشوره و دلتنگی های من اما خوشحال بودم از اینکه با رفتن تابستان ، شروع فصل عاشقی بهار و قدم گذاشتن در گلستان تعلیم و تربیت و دیدن همکاران و دانش آموزانم مثل هرسال ،دوباره شاعر شعر چشمانشان شوم . با این شوق لحظه ها را می شمردم، تا اول مهر پایان همه ی دلتنگی ها و شروع مهربانی من و همکارانم باشد.
هنوز چند ساعتی از اول مهر نگذشته بود، خبر تصادف همکارانم را در استان خراسان شنیدم . دو روز بعد در استان کرمان و به دنبال آن خبر فوت همکاران بازهم به دلیل حادثه رانندگی در سایت های خبری منتشر شد.
مهر به هفته نرسیده بود که باز خبری دیگر باعث شوکه شدنم شد و آن چیزی نبود جز ضرب و شتم و تیغ زدن به پشت کمر یکی از مدیران مدارس ؛ باز هم در استان کرمان توسط یک دانش آموز هنرستانی مهر امسال را خبر ساز تر کرد گویا نکویی سال تحصیلی جدید از مهرش پیداست .
اما مهر با همه ی بی مهریش، روسفید است در کنار بی مهری و بی توجهی مسئولین آموزش و پرورش که به نوعی ناخواسته از مروجان خشونت در مدارس و حتی در سطح جامعه هستند ...
بی شک اگر بخواهیم به چرایی این موضوع بپردازیم ، ابتدا باید تعریفی از خشونت داشته باشیم .
در تعریف خشونت آمده است :
" هر گونه رفتاری که با هدف وارد نمودن آسیب به یک یا بیش از یک پدیده صورت گیرد رفتار خشونتآمیز نام میگیرد. رفتار خشونتآمیز میتواند در سطح آگاهانه یا ناآگاهانه صورت گیرد
علل رفتار خشونتآمیز در نوع بشر غالباً موضوع پژوهش علم روانشناسی و جامعهشناسی است. ژان ولاوکا زیستشناس سیستم اعصاب بدین منظور تأکید میکند که «رفتار خشونتآمیز به عنوان رفتار تهاجمی فیزیکی عمدی در مقابل فرد دیگر تعریف شدهاست».
با توجه این مطالب این سوال در ذهن مطرح می شود چرا خشونت در سطح مدارس کشور ما روز به روز گسترش می یابد ؟
اما علل خشونت در مدارس؛
وقتی دانش آموزی توسط دانش آموزان یا حتی معلم خویش مورد تمسخر قرار می گیرد. وقتی به جای به کارگیری روش های ظریف تربیتی برای ایجاد نظم در بین دانش آموزان معلم روش های سنتی تنبیه و ...را به کار می برد .
وقتی دانش آموزی توسط دانش آموزان دیگر کتک بخورد و قادر به دفاع از خود نباشد.
وقتی دانش آموزی همیشه از مشاجرات فرار می کند و حتی در مواقعی به گریه متوسل می شود.
وقتی دانش آموزی مرتب اشیا، وسایل و پول خود را گم می کند.
وقتی دانش آموزی از لحاظ ظاهری (پارگی لباس و یا نامناسب بودن آن) مورد تمسخر قرار می گیرد. خجالتی بودن و سکوت مکرر در کلاس. افت تحصیلی، افسردگی و ناراحت بودن....
این عوامل دانش آموز را قربانی خشونت دیگران می کند و خود کودک نیز عامل خشونت می شود و رفتارهای پرخاشگرانه از او سر خواهد زد.
حادثه ی اتفاق. افتاده در استان کرمان را اگر از چند جهت مورد بررسی قرار دهیم و در پی یک آسیب شناسی اجمالی به آن بپردازیم ، پی به یک واقعیت می بریم و آن اینکه بیماری که امروزه مثل خوره به جان تعلیم و تربیت و نظام آموزش و پرورش ما افتاده پیامدش همین حادثه و حوادثی از این قبیل هست که باعث بالا رفتن سطح خشونت در مدارس و پایین آمدن آستانه ی تحمل معلم و دانش آموز می شود .
امروز معلم و دانش آموز هر دو قربانی بیماری آموزش و پرورش شده اند ؛ قربانی سکوت و بی مهری بعضی مسئولین ؛ چرا که اگر معلم اجازه مهر ورزیدن و گسترش این مهر را داشت ، اگر به درس هنر که زمینه ساز مهرورزی و تلطیف روح است توجه می شد ؛ اگر معیشت معلم و منزلتش شعار
بعضی از مسئولین نبود امروز جز مهر و کاشتن مهربانی بذر دیگری در دل دانش آموز کاشته نمی شد !
به امید روزی که سایه ی مهربانی بر سر نظام تعلیم و تربیت ما بگسترد و دیگر چنین تصاویری سوژه سایت های خبری و جراید نشود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
دانش آموزان بدون سواد لازم به پایه های بالتر می روند که هم معلم و مدرسه لطمه می بیند و هم خود دانش آموز.
مایه خجالت و یاس معلمان است تنبیه مدیر مدرسه توسط دانش اموز نماهای بی ادب درسنخوان یاغی و سوهان روح معلمان که تعدادشان هر سال بیشتر!!
انشاا...اخراج و مردودی دانش اموزان بی ادب و گستاخ توسط بزرگان ا.پ رسمیت یابد
شرایط زندگی یک معلم که چند شغله است و از فرط خستگی حتی انرژی محبت به فرزند خود را ندارد را دست کم نگیرید
اکثرا همکاران خانم ،که مسئولیت تامین هزینه زندگی را برعهده ندارند مخصوصا همکارانی که در ابتدایی خدمت میکنند دیدگاه درستی نسبت به معضلات مدارس متوسطه ندارند
1-باشگاه ورزشی متعلق به اموزش و پرورش از دانش اموز شهریه می گیرد
مدرسه هم که محل مناسبی برای ورزش ندارد
2-کانون پرورشی متعلق به اموزش از دانش اموز شهریه می گیرد،در کلاسهای هنری و سرگرم کننده نمی تواند بدون پرداخت پول شرکت کند
3-مراکز مشاوره متعلق به اموزش و پرورش که نیروهای رسمی اموزش و پرورش در ساعت موظف در ان حضور دارند ،حق مشاوره از دانش اموز می گیرد،دانش اموز تمایلی به مراجعه ندارد
درنهایت تخلیه انرژی مازاد حیات دانش اموز باید در مدرسه و پارکها و...صورت گیرد ،مدرسه و ازار و اذیت معلمها تنها تفریح موجود برای بعضی از دانش اموران است
نه دانش اموزان که فقط برای تفریح و خوردن و خندیدن به مدرسه می ایند
همان هایی که خجالت نمی کشند و اضافه تدریس 2 سال
بهشون ندادندو باز اضافه کاری می گیرند.
همان هایی که عرضه دفاع از حقوق حقه خود ندارند.
همان هایی که نمره مفت به دانش آموز تنبل می دهند
و .....
معلمی ام سی ساله است .
"دانش آموز تنبل"یعنی چه؟
"نمره مفت "چه صیغه ای است؟
بی سلام !گرچه در آموزش و پرورش سی ساله ام
علل خشونت بیگانگی-بی برنامگی-منیت- کنکور زدگی- فقدان ادبیات و هنر در مدارس- فراموشی بعد روحی و معنوی انسانها- هر از چندی یکی محور می شود: اداره- معلم - کتاب - خانواده - دانش آموز - آموزشگاههای به اصطلاح علمی -وجود مدارس مختلف - ضعف مدیریت - عدم به کارگیری نیروی انسانی در تخصص خود بطور مثال آموزگار در دبیرستان دور دوم و دبیر دبیرستانی دور دوم در ابتدایی - تبعیض- نپرداختن هرکس به کار خویش - بها دادن به گزارشهای تکراری - قبو ل گزارشهای صورت نگرفته- عدم توجه به نیاز جامعه در آموزش -عدم شناخت استعدادها - تحقیر معلمان و دانش آموزان -عدم نگرش انسانی به یکدیگر - نگرش از بالا به پایین و برعکس -حرفهای بی مطالعه - صاحب نظر شدن همه در امر آموزش و پرورش - تبلیغات مخرب از سوی رسانه ها " معلم را به خانه ببرید و بی نیاز از معلم "
...