هنر کشور داری و هنر تعلیم و تربیت/ دانشگاه فرهنگیان یکی از بزرگترین و گسترده ترین دانشگاهای ایران است ولی مشکلات و کمبود های آن به همان گستردگی این دانشگاه در سطح کشور هست. مشکلاتی که قرار نیست بعد از پنج سال هنوز رفع شود/ ادبیات مسئولین دانشگاه اصلا در شأن دانشجو نیست و طرز برخورد با آنچه باید باشد متفاوت است/ بسیاری از دانشجو معلم ها به امید تغییر در وضعیت موجود و این که شاید در آینده با مشغول شدن به تدریس وضعیت بهتر شود به خود دل گرمی می دادند/ با صدور اولین حکم کارگزینی گویی آن همه مشکلات و نبود امکانات در دانشگاه فرهنگیان تمرینی بود تا دانشجو معلمان سرد و گرم روزگار را خوب بچشند تا بتوانند با دیدی واقع بینانه وارد آموزش و پرورش بشوند/ وقتی این نو معلمان در حل امور جاری زندگی خود ضعیف باشند قطعا نمی توانند به پیچیده ترین مسائل تربیتی و آموزشی دانش آموزان سرک بکشند چه برسد به تغییر و حل آن ها، معلمانی که گویی از در همین ابتدای راه قرار است در شغل دوم و سوم اسیر باشند پس باید فکری به حال این وضعیت شود
در جلسات خستهتر و بیحوصلهتر از آنند که چیزی بیاموزند یا در گفت و گویی شرکت کنند/ او مشتی بدیهیات را از رو میخواند و پیش میرود/ چند نفری دفترچه یادداشتی یا سالنامهای مقابلشان گشودهاند و جملات استاد را یادداشت میکنند. یکی دو نفر در گوشهای از کلاس چرت میزنند/ چرا این کار گروهی را در کلاسش عملی اجرا نمیکند تا بدانیم چند مرده حلاج است و چیزی از او بیاموزیم/ مزایای کار گروهی و شیوههای نوین تدریس را از روی جزوه میخواند و از روی دشواریهای اجرای این شیوهها میپرد/ او مدام بر اهمیت مسائلی تاکید میکند که در کلاس خودش هرگز به آنها نمیپردازد. او میخواهد چیزی را به ما بیاموزد که خود به آن اعتقادی ندارد و یا اصلاً آن را درک نکرده است/ با این همه گلهای نیست. همه راضیایم/ او میداند که ما آمدهایم ساعتمان را پر کنیم تا در ارزشیابی امتیاز دورههای آموزش ضمن خدمت را از دست ندهیم. ما هم میدانیم او آمده ساعت بیکاریاش را پر کند و دستمزدش را بگیرد/ با قاطعیت از کتب تازهتالیف و ارزشیابی کیفی توصیفی دفاع میکند/ مأمور حضور و غیاب از راه میرسد. صدای صلوات در کلاس میپیچد/ این وسط شایعاتی نیز علیه این سند مطرح گردیده است. استاد داستان ما، که دورههای کشوری تدریس فارسی را بدون واسطه و زیر نظر مؤلفان گذرانده و آن گونه که شرح دادم در کلاسهای ضمن خدمت بهشدت از ایدهی تغییر محتوای کتب فارسی دورهی ابتدایی دفاع میکرد، شایعهای را علیه سند ۲۰۳۰ در گروهی تلگرامی بازنشر میکند. همان شایعهی معروف که گفتند محتوای مربوط به شهدا بر اساس سند ۲۰۳۰ از کتب درسی حذف شده و مدعای آنها حذف یک بیت از شعر مصطفی رحماندوست در کتاب فارسی دوم دبستان بود/ وقتی ارزشیابی کیفی توصیفی مغفول مانده و آزمونهای تستی راه خود را به بیشتر مدارس ابتدایی گشودهاند چطور میتوان ارزشیابی توصیفی را عامل بیسوادی دانشآموزان ( بهزعم آنان که حفظکردن کلمه به کلمهی متون کتاب را سواد میخوانند ) دانست/ چگونه میتوان با مدرسانی که به گفتههایشان ایمان ندارند، نگرش معلمان را تغییر داد/ چگونه میتوان با اساتیدی که به عمق آنچه میگویند آگاهی ندارند، عملکرد معلمان را بهبود بخشید/ چگونه میتوان با کسانی که ضرورت تغییر در نظام آموزشی را به رسمیت نشناختهاند، تغییر را عملیاتی کرد/ آیا من یا شما شبیه او نیستیم
امروزه تدریس برای معلمان و دبیران مدارس دولتی علاوه بر مشکلات رایج ،از یک ناحقی تزریقی نظام آموزش و پرورش نیز در رنج است و آن دستچین کردن دانش آموزان برای قبولی در آزمون ورودی مدارس خاص یعنی تیزهوشان و نمونه دولتی است و در مدارس دولتی همه معدل های زیر 17 و شاید کمتر می مانند.
مدارس غیردولتی را هم به این مدارس اضافه کنیم دیگر در مدارس عادی کدامین دانش آموزان می مانند؟
اولا وقتی در کلاس درس قوی متوسط و ضعیف هر سه حضور ندارند رقابت نزدیک به صفرمی شود. ثانیا معلم باید برای یادگیری دانش آموز ضعیف مدام تلاش نماید و انرژی چندین برابر مصرف کند. ثالثا تقریبا حضور همه قوی ها در یک کلاس به رقابت منفی و حسادت منجر می شود، دروغ گویی ناخن خوردن،استرس مضاعف، انتظارات بسیار بالا برای قبولی در رشته های عمدتا پزشکی و مهندسی،تافته جدا بافته بودن درکل مراحل زندگی و...
فراموش نکنیم پشت در ماندن کلاس درس را برای شاگرد آشپز دوران قاجاریه یا در زمانی دورتر در دوره ساسانی و طبقاتی بودن تحصیل را که اعیان و اشراف فقط حق تحصیل داشتند ؛ یعنی ما با چندگانه کردن مدارس چنین نمی کنیم؟
شما مسؤلین خبردارید از دل شکسته دختر یا پسر محصل زحمتکشی که قالی هم می بافد و از دانشگاه آزاد قبول می شود اما شهریه ثبت نام ندارد و تا آخر عمر با دیپلم اش به قالی بافتن ادامه می دهد.
هی بگوییم تقدیر اما فراموش نکنیم تقدیرالهی یا تقدیر نظام آموزشی؟
دیگر در مدارس عادی کدامین دانش آموزان باقی می مانند؟
بیاییم از خیر این مدارس بگذریم و با متحدالشکل کردن آموزش دانش آموزان را نجات دهیم و معلمان را مساعدت و نظام آموزشی را از تداخل مشکلات متزاید رهایی بخشیم.
قبلا ها چگونه بود؟
همه در آرامش و امنیت ؛ اگر امروز ماچنین شهامت و جسارتی در وزارتخانه داشته باشیم من فرهنگی یقین حاصل می کنم که وزیرم خردمند و فرهیخته است یا مثل واهمه دارایان از کم کردن صفرهای پول ملی این را هم فعلا به بعدموکول کنیم کدام بعد ؟
من معلم زیر فشارهای مضاعف کلاس درس مچاله شدم ،خدمتم تمام شد، سلامتی روحی و جسمی رفت کدام بعد؟ فرزندان این و مرز چطور؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
آذربایجان شرقی
لابی گری : یک عمل و حرفه ویژه است که منظور آن تلاش برای گسترش نفوذ یک دیدگاه و دیدگاه مشخص در دستگاه حکومتی یک کشور یا در افکار عمومی است. این واژه در ادبیات سیاسی به معنی اعمال نفوذ بر سیاستمداران بویژه بر نمایندگان مجالس است.
پروپاگاندا: گونهای ارتباط است که در آن، اطلاعات هماهنگ و جهتدار برای بسیج افکار عمومی از طریق تبلیغات سیاسی پخش و فرستاده میشود. (ویکی پدیا).
پس از اعلام خبر انصراف جناب زرافشان از سمت وزارت آموزش و پرورش، گزینه ی امروز در رسانه ها مطرح گردید که در زمان وزارت فانی با تاکید بر گفتارهای وزیر زمان خود ، هر روز با تکرار این گفتارها بدون تحلیل علمی آن معلمان رنجیده خاطر را بیشتر از قبل آزرده دل می کرد .
برای یادآوری تاریخ و بازگشت حافظه تاریخی همه معلمان گوشه های از بیانات گوهربار آقای بطحایی در گفت و گو با رسانه ها را یاد آور می شوم.
بطحايي: بطحایی نظر وزیر آموزش و پرورش در مورد رشد 67 درصدی میانگین حقوق و مزایا را تایید کرد. (صدای معلم)
جناب بطحایی افزایش تورم طی همین دوره به گفته خود آمار دولت بیشتر از رقم 67 درصدی شما پس از اجرای رتبه بندی بوده است. پس منتی بر معلمان ندارید.
بطحائی با بیان اینکه طرح رتبهبندی معلمان دروازه جدیدی برای ورود به کیفیت نیروی انسانی در آموزش و پرورش است اظهار کرد: اگر طرح رتبهبندی به خوبی اجرا شود میتواند ارتقای مهارتهای نیروی تخصصی ما را تضمین کند. بنابراین رتبه بندی فی نفسه اهداف بسیار بلندی را دنبال میکند.
جناب بطحایی با کدام بودجه ؟ چقدر بلند مدت ؟ لابد آن قدر بلند مدت که به عمر هیچ کدام از معلمان قد نخواهد داد. .
بطحايي: از طریق رتبه بندی نمیتوان برای بازنشستگان کاری کرد، زیرا این طرح مختص ارتقای مهارتهای تخصصی نیروی انسانی شاغل است و برای بازنشستگان موضوعیت پیدا نمیکند.
بازنشستگان مگر معلم نبودند؟بازنشستگان مگر حق حیات طیبه را اکنون ندارند؟
بطحائی اعلام کرد: میزان افزایش حقوق معلمان به طور میانگین پس از اجرای طرح رتبه بندی 300 هزارتومان بوده است( نوآوران)
با کسر تورم 4 ساله نه تنها هیچ افزایشی در کار نبوده است بلکه نسبت به سایر ارگان های دولتی افت دریافتی نیز داشته ایم. مزایا نداشته که دیگر بماند.
بطحائی با اشاره به تاسیس شرکت کارگذاری اقتصادی و رفاهی، گفت: این شرکت امور مربوط به مسائل رفاهی، بیمه ای و درمان معلمان را انجام داده، امیدواریم این شرکت گرههای اداری را در قالب بخش خصوصی، بازگشایی کند.
صدمات که بخش خصوصی به آموزش و پرورش و معلمان زده دیگر بر هیچ کس پنهان نیست. کدام بیمه درمانی معلمان؟ وقتی اکثر بندهای آن حذف شده اند دیگر چیزی به نام بیمه تکمیلی وجود ندارد...
بطحایی با اشاره به این که در اعتبارات و بودجه عمومی دولت سهم آموزش و پرورش در حال کاهش است، گفت: شرایطی وجود ندارد که همه مشکلات اعتباری این سازمان توسط دولت حل شود و دولت نمیتواند به اندازهای که معلم با دل راضی برود سر کلاس به وی پول بدهد، بنابراین باید بهرهوری افزایش یابد.
این هم از همان شعارهای توخالی همیشگی بر سر سفره آموزش و پرورش با 2 میلیون فرهنگی و 12 میلیون دانش آموزان است؟ همیشه عنوان می شود نود درصد بودجه صرف حقوق معلمان می شود! خوب به معلمان چه ربطی دارد وقتی دولت و مجلس بودجه ی برای آموزش و پرورش مصوب می کنند که کفاف حقوق خالی زیر خط فقری معلمان را هم نمی دهد؟
.
بطحایی خاطرنشان کرد: هدف رتبهبندی ارتقای سطح معیشت معلمان نیست بلکه ارتقای کیفیت نیروی انسانی و افزایش کیفیت آموزش و پرورش است.( زمان)
در روز روشن انکار آفتاب می کنید! یادتان هست جناب نوید ادهم دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش گفتند: در صورت اجرای نظام رتبهبندی معلمان، حقوق آنها از رتبه دوم به بالاتر افزایش چشمگیری خواهد داشت.(خبرآنلاین)
بطحایی خبر داد: پرداخت حقوق معوقه معلمان حق التدریس در هفته معلم.(خبرآنلاین)
این آخرین مورد تبدیل به طنز شده است البته ایشان نگفتند کدام هفته معلم در چه سالی شاید سال 1400 !
با توجه به نحوه گفتمان رسانه یی جناب بطحایی و تجربیات تاریخی انتخاب ایشان را قدمی صد درصدی رو به عقب می دانم. اقدامی که در آن شاهد وضعیتی بدتر از دوران فانی بر وضعیت آموزش و پرورش کشور و معلمان به خصوص در چشم اصحاب صاحب رسانه خواهیم بود.
فردی که بارها عنوان کرده به جای مطالبه گری به فکر صرفه جویی و بردن آموزش و پرورش به سمت واگذاری به بخش خصوصی است ، شخصیتی که بر این باور است که دولت نمی تواند مشکلات معلمان را حل کند! شخصیتی که به جای مطالبه گری انتظار سازگاری معلمان با این وضعیت اسف بار خود را دارد! خط فکری ایشان با تفکر غالب فرهنگیان زمین تا آسمان فاصله دارد.
آیا معلمان مومن و دلسوز از یک سوراخ دوبار گزیده می شوند؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
اکنون آموزش و پرورش آن قدربی رمق ، متلاشی ، بن بست شده و بی درو پیکر می نمایاند که کار به جایی رسیده معلمان فهیم و دلسوز هوار می کنند که ایها الناس ما از رسیدگی به ضعیف بودن فیش حقوقی خود صرف نظر می کنیم اما برای جلوگیری از نابودی نسل پویا یکی را به رهبری دستگاه تعلیم و تربیت بگمارید که از راه کج رفته نامقصود رسیده قاطعانه جلوگیری نموده و حساب لابیگران و خوگرفتگان این اسباب را در وزارت خانه کف دستشان بگذارد/ آموزش و پرورش رهبری می خواهد که به طرح های زیربنایی تولید سرمایه انسانی اصیل ، ریشه دار ، صداقت پرور ، حافظ منافع محیط زندگی و زیست ، مدافع فرهنگ و تمدن هدف دار در تربیت ، خرد ورز اندیشه محور ، منتقد ، مسئولیت پذیر، کارآمد ، به روز، هوشمند از تحولات بومی وجهانی ، آسیب شناس ، مترقی و... تکیه بزند/ آموزش و پروش رهبری می خواهد که تمام معاونان ، کارشناسان که بیش از پانزده سال در وزارت لخ لخ نموده اند و کاروزی شان به مشروطی پراشتباه و بی سرانجام بدل شده است را بازنشسته و یا به مدارس اعزام نماید تا تجربه سال ها تبین و تدوین آثارشان را موبه موبه خودشان اگر می توانند در خط مقدم به مرحله اجراء بگذارند/ آموزش و پرورش رهبری می خواهد که در اولین روز کاری اش مدیران ، کارشناسان و مشاوران وزرای گذشته را از گردونه سهم خواهی و مشارکت در نوسازی و مدرن سازی دستگاه تعلیم و تربیت خلاص وخارج نماید ، تمام اعضای ستاد را از دم تیغ کارآمدی بگذارند و آنان را برای یکسال برای کاروزی به مدارس بفرستد تا در مدرسه با چشیدن سرد و گرم مشکلات ، یاد بگیرند از طرح و شعار آبکی ، دستور و امر و نهی بادکنکی به معلمان خودداری نمایند/ آموزش و پرورش رهبری می خواهد که شورای عالی آموزش و پرورش کنونی را در اسرع وقت منحل و با شناسایی واستفاده ازنیروی های باسواد ، هوشمند ، عاری از بدسلیقگی ، تحجرو وادادگی ، شجاع ، وقت گذار تمام وقت در راه انقلاب توسعه انسانی و اقتصاد آموزش و پرورش آنرا در نوع شورای مقتدرکارآمد ، طراحی و تشکیل بدهد/ آموزش و پرورش رهبری می خواهد که لحظه به لحظه عمکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی را در همراهی و پردازش ، تولید ایده های نو و چاره جویی در رفع مشکلات کلان دستگاه تعلیم و تربیت و یا کم کاری و بدکاری و بدل کاری به مقام معظم رهبری گزارش نماید ....