تقدیر و سپاس از تعهد و رسالت همه مسئولین دخیل خصوصا کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در ممانعت از استخدام نیروهای غیر تخصصی در آموزش و پرورش :برای داشتن نیروهای حرفه ای و شایسته ، باید قوانین سخت و بنیادی جدیدی جهت جذب معلمین داشته باشیم

  "رئيس مركز برنامه ريزي منابع انساني و فناوري اطلاعات: طرح استخدام مربيان پيش دبستاني و نهضت سواد آموزي در مجلس شوراي اسلامي در كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس شوراي اسلامي، دبيرخانه شوراي عالي آموزش و پرورش، اداره كل تدوين قوانين مجلس، مركز پژوهش‌های مجلس، سازمان امور اداري و استخدامي كشور و وزارت آموزش و پرورش بررسي و به دليل مغايرت با اسناد بالادستي، افزايش هزينه‌هاي دولت و كاهش كيفيت آموزشي، تضاد با عدالت استخدامي و تعطيلي دانشگاه فرهنگيان، رد شد."

این روزها حرکات و هوشیاری های خوشایندی در بین برخی از مسئولین ، مشاهده می شود. امید که جسارت و گستردگی چنین روندی همه جانبه و بنیادی تر ادامه داشته باشد. البته دقت نمائید که در مورد نیروهای حق التدریس ، نظر رد طرح اعمال نشده است.

اما چند نکته در مورد این نیروها :

1 - این نیروها اغلب به سنین بالای 30 سالگی رسیده اند و سن استخدام خود را از دست داده اند.

2 - این نیروها تا این سنین ، به جز تدریس مهارت یا حرفه دیگری را بنا به ضرورت فرا نگرفته اند.

3 - استفاده دیروز و طرد امروز این نیروها عادلانه نیست. طرد این نیروها بعد سوددهی ، خوشایند نیست.

4 - این نیروها همان خواهر و برادر و خویشاوندان من و شما هستند.

5 - دانش همه این نیروها در سطح پایین نیست و خیلی از آنها لیسانس و فوق لیسانس هستند. ما هم دیروز وقتی بیکار بودیم درها را برای اشتغال به صدا درمی آوردیم و برایمان حقی ایجاد می شد.

6 - همه ما به امید کسب درآمد و مفید بودن برای جامعه روزی حسرت اشتغال داشته ایم ، پس جایگاه آنان را دریابیم چون آنان نیز همانند همه ما انسانند و قصد تشکیل خانواده و ..... دارند.

7- بیشتر آنان در شرایط بحرانی کمبود نیرو خصوصا بعد بازنشستگی ارفاقی 5 سال به مدت سه سال متمادی که سونامی کاهش نیرو شدت یافت ، جذب شده اند یا در مدارس غیردولتی با اجازه آموزش و پرورش مشغول به تدریس شده اند. قرار نیست نسلی از انسانها قربانی فراز و نشیب شرایط استخدامی یا بازنشستگی مسئولان باشند.

چند پیشنهاد:

1- به نظر می رسد با توجه به شرایط موجود ، یکی از ابزارهای کوتاه مدت تشخیص سره از ناسره و غربالگری نیروها، به عمل آوردن آزمون تخصصی از آموزشیاران نهضت سوادآموزی و نیروهای حق التدریس یا مربیان پیش دبستانی ، برای جذب دردوره ی ابتدایی یا متوسطه بطور جداگانه است. البته این مهم باید با توجه به مدت اشتغال و سن آنان صورت بگیرد که در جریان بازنشستگی دشواری ایجاد نگردد. بدین طریق بدون پیشداوری ، نیروهای توانمند شناسایی می شوند.

2 – بعد از آزمون ، به جای کنار گذاشتن یا جذب مستقیم آنها ، کلاس های یکساله آموزشی تا زمان جذب در آموزش و پرورش بگذاریم ، می توانیم از تجربه و توانایی آنها بهتر و بیشتر استفاده نماییم.

3 - برای عدم هدر رفت پتانسیل و تجارب اندک این جوانان ، این نیروها به سایر سازمانها بر اساس تخصص رشته ای یا فقط تجربه کاری ، منتقل شوند. یعنی اولویت استخدام مراکز بهزیستی، بیمه ، دارایی ، ثبت و احوال یا آب و برق و گاز و.....از بین این نیروها با رعایت شرایط سنی باشد.

4 - تنها زمانی می توان به حضور معلمین تحصیل کرده متخصص دست یافت که دیگر جذب نیرو به عنوان حق التدریس نداشته باشیم و گرنه همانند یک پروسه معیوب باز با همین دشواری و مقاومت برخورد خواهیم کرد.

5- برای سد جذب چنین ریل نامعیوب اشتغالی در آموزش و پرورش باید دانشگاه فرهنگیان همانند رسالت تربیت معلم سابق ،هم بودجه اش افزایش فوق العاده یابد که فعلا از همه دانشگاهها کمترین میزان اعتبار را داراست و هم از اساتید سرآمد متخصص آشنا به فن معلم استفاده شود. همچنین قبل ازجذب دانشجو ، آنها را در یک پروسه علمی و عملی برخورداری از شایستگی و صلاحیت معلمی ، بسنجیم و بعد به ادامه تحصیل بپردازند. غربالگری در چندین نوبت باعث اطمینان ما از حضور علاقه مندان و توانمندان شغل معلمی خواهد بود.

6 - دقت کنیم که به جز دانشگاه سراسری و دانشگاه فرهنگیان از هیچ کانال دیگری و برای هیچ نوع مدرسه ای معلم جذب آموزش و پرورش نگردد .

7 – اضافه تدریس هر مدرسه کما فی السابق توسط نیروهای موجود همان مدرسه انجام بگیرد و از نیروهای خارج از مدرسه استفاده نشود.

8 - چندگانگی آموزشی از بین رفته و نیاز به جذب معلمین بازنشسته یا حق التدریس بدون تجربه یا کم تجربه در انواع مدارس بطور قانونی حذف گردد.

9 - برای داشتن نیروهای حرفه ای و شایسته ، وزارت آموزش و پرورش باید قوانین سخت و بنیادی جدیدی جهت جذب معلمین داشته باشد.

10 - نهضت سوادآموزی از پوشش کامل آموزش و پرورش خارج و جداگانه به فعالیت خود ادامه دهد و آموزش و پرورش هیچ نوع تعهد یا پیوند سازمانی با آن نداشته باشد. در این صورت برای کسی ، حقی ایجاد نمی شود.

11- اصلاح نگرش جامعه نسبت به شغل معلمی با استفاده از رسانه های جمعی . صدا و سیما با تهیه برنامه های کارشناسی می تواند اهمیت و ضرورت شغل معلمی را با زُدودن باور غلط رایج ، بازسازی نماید.

12 – اصلاح این باور نادرست که اولیا فرزندان خود را برای آسایش خود به مدرسه می سپارند و تثبیت اهمیت حضور دانش آموزان در مدرسه برای فرگیری علوم .

13 – از کمسیون آموزش و تحقیقات مجلس انتظار داریم که در هر دوره و با ریاست هر شخصی ، پاسدار و نگهبان اهداف عالی آموزشی کشور باشند و از تصویب هر نوع لایحه غیرمفید ، ممانعت به عمل آورند.

14 – از این کمسیون تقاضای اثبات ناکافی بودن بودجه وزارتی با 14 – 15 میلیون نفر نیرو اعم از معلم و مدیر و... و دانش آموز، را داریم. برای بهبود شرایط رفاهی و زندگی فرهنگیان و همچنین ساز و کار آموزشی ، عزم جزم لازم است.

15- یکی از دلایل نامتعادل بودن جنسیت این نیروها، حذف تدریس دبیران مرد در دبیرستانهای دخترانه است که ضرورت جذب بیشتر زنان برای تدریس را به وجود آورده است. برای حفظ این تعادل و همچنین برای متعارف ساختن روابط دو جنس در جامعه بزرگتر و توسعه امنیت جنسی، برگشت دبیران مرد به دبیرستانهای دخترانه توصیه می شود. بجای جداسازی جنسی ، بهتر است به غنای فرهنگی محیط آموزشی اندیشید.

امید که تعهد و رسالت همه مسئولین و اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس بالاخص ، معضلات حاکم بر آموزش و پرورش را به شرایط مطلوب و ارزشمندی تبدیل سازد. در انتظار حرکات متعهدانه هر چه بیشتر ، ما معلمین به معلمی خویش می پردازیم.

ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید