گویی همه ی ما به این اوضاع و احوال رضایت داده ایم و فقط از سر رفع تکلیف گه گاهی زبان به انتقاد گشوده ایم تا به نوعی ازقافله ی نقادی عقب نمانیم/ ما معلمان! ما معلمان که الهه ی تغییر هستیم،اگر می بینیم که دولت به هر دلیلی آموزش و پرورش را در اولویت قرار نمی دهد؛ حداقل خودمان به این موضوع تن ندهیم و گمان نکنیم اگر قرار به نادیده گرفتن ماست پس ما بازنده دایمی این داستان خواهیم بود و محکوم به این سرنوشت هستیم و نمی شود کاری کرد/ سهم ما از این اوضاع آشفته چقدر است/ آیا با مهارت های ارتباطی و سواد رسانه ای آشنا هستم/ چقدر از تعطیلات تابستان برای به روز رسانی اطلاعتم استفاده کرده ام / چقدر به مهارتهای تخصصی و مورد نیاز حرفه ام همت گماشته ام/ ما باید با حرفه ای فکر کردن و عمل کردن، مطابق آنچه یک معلم در دنیای امروز به آن مجهز است خود را در سیستمی معیوب سرآمد کنیم و به متولیان امر بفهمانیم که تغییرات لازم و نافع جز ،از توجه واقعی و نه شعاری، به ما می گذرد/ برای سال تحصیلی جدید با فکری نو ،تازه تر از آنچه که در سالیان گذشته تجربه کرده ایم ،تغییر را از خودمان آغاز کنیم و باور کنیم که اگر ما بخواهیم هر مشکلی قابل حل است....
گروه استان ها و شهرستان ها/
« جمعی از فرهنگیان آموزش و پرورش ناحیه ۲ شهرستان خرم آباد » در نامه ای که برای صدای معلم ارسال کرده اند از برخورد اخلاق مدارانه و انسانی مدیریت آموزش و پرورش این منطقه تشکر و قدردانی کرده اند .
« صدای معلم » نیز از همه مسئولان و مدیرانی که با توجه به « منشور حقوق شهروندی » معلمان و سایر ارکان آموزش را تکریم کرده و پاسخ گو و مسئولیت پذیرند تشکر و قدردانی می نماید .
جامه نو،پاپوش های خوشرنگ، لبخندهایی از سر شوق/ روزهای شاد و پر امید دانش آموز و خستگی و افسردگی معلم.خسته از چه/ از تبعیض، درد جانکاه معیشت،وعده های دروغین فرادستان و ناسپاسی جامعه/ ده ها نهاد،ابزار،گروه و رسانه روح و روان دانش آموز را تسخیر و قالب و کالبدی پیچیده به فضای آموزشی تحویل داده است اما هم چنان نقش مرجعیت معلم پررنگ تر دیده می شود/ الگوی جامعه اش می خوانند اما مگر نه این که واگذاری چنین نقش سترگی،پیش نیازهایی چون: بهبود وضعیت معیشتی و ارتقای منزلت و کرامت اجتماعی و جبران جفاهای ناروای در حق او می خواهد/ در این زنجیره مهرها،دولتمردان پرادعا،برای پاسداشت اعتبار و شان واقعی معلمان، رفع نابرابری و بهبود وضعیت حقوقی و معیشتی معلمان،چه دستاورد قابل اعتنایی در کارنامه دارند؟ کدام یک از وعده های خود را محقق کرده اند؟ آیا اولیا،قدردان زحمات طاقت فرسای "پدران معنوی جامعه"هستند/ چرا توقعات و انتطارات در سیستم بسته آموزش و پرورش همواره یک طرفه است....
می گویند در یزد، خانم معلمی پس از چند بار آموزش درس از شاگردانش پرسید :
چه کسی متوجه نشده است ؟
سه نفر از شاگردان دستشان را بالا بردند....
معلم گفت : بیایید جلوی تخته و چوب تنبیه خود را از کیفش بیرون درآورد .
تمام دانش آموزان جا خوردند و متعجب و ترسان به خانم معلم نگاه می کردند.
معلم به یکی از سه دانش آموز گفت :
این داستان واقعی در یزد مصداقی برای مسئولان است که در حوزه ای اگر خطایی از مخاطبان حوزه آن ها سر زد، خود را باید تنبیه نموده تا الگویی برای رسیدن به جامعه سالم باشیم پسرم! این چوب را بگیر و محکم به کف دست من بزن !
دانش آموز متعجب پرسید :به کف دست شما بزنم ؟
به چه دلیل ؟
معلم گفت: پسرم مطمئنا من در تدریسم موفق نبودم که شما متوجه درس نشدید! به همین دلیل باید تنبیه شوم!
دانش آموز اول چند بار به دست معلم زد و معلم از درد سوزش دستش، آهی کشید و چهره اش برافروخته شد .
نوبت نفر دوم شد . دانش آموز دوم که گریه اش گرفته بود، به معلم گفت :
خانم معلم ! به خدا من خودم دقت نکردم و یاد نگرفتم . من دوست ندارم با چوب به دست شما بزنم .
از معلم اصرار و از دانش آموز انکار !
دیگر ،تمامی دانش آموزان کلاس به گریه افتاده و از بازیگوشی های گاه و بی گاه داخل کلاس ،هنگام درس دادن معلم شرمسار بودند .
از آن روز دانش آموزان کلاس از ترس تنبیه شدن معلمشان جرأت درس نخواندن نداشتند .
و اما نتیجه ...
این داستان واقعی در یزد مصداقی برای مسئولان است که در حوزه ای اگر خطایی از مخاطبان حوزه آن ها سر زد، خود را باید تنبیه نموده تا الگویی برای رسیدن به جامعه سالم باشیم!
اگر هر کدام از مدیران در حوزه فعالیت خود این گونه عمل کنند ؛ مملکت و جامعه ای انسانی خواهیم داشت.
کانال دموکراسی
یادی ز جبهه باز شد سودای عشق آغاز شد
دیدم خودی را با خدا باب شهادت باز شد
ای تربت پاک وطن در دشت خونین جان به کف
ایثار داری می روی جایی که او همراز شد
با ذکر دل با حمد رب آرام رفتی بنگری
دیدی شواهد را یقین روح از بدن پرواز شد
در یک طرف دیدی دلا تسبیح در سجاده خون
از جانبی دیگر ببین نجوای دل آواز شد
در وادی دریای خون خط مقدم را ببین
جان بر کفان عاشقان دیدی چسان سر باز شد
یادی ز هفتاد و دو تن دارد نوایی نینوا
نای نی مردان حق در دشت خونین ناز شد
شهد شهادت کام ما لبیک گویان گام ما
ایمان رشادت حال ما پیکر ببین طناز شد
بینم جمال یار را فرخنده دارم نام را
خواهم روم از این قفس مرغ سخن دمساز شد
والی بیا احباب را بین در مسیر ایزدی
صف بسته اند خندان روند درهای جنت باز شد
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
از شما چه کسی اول مهر ماه 1372 را دقیق به یاد دارد؟ فکر می کنم که همه ی آن هایی که مثل من اول مهر 1372 مصادف بوده با اولین روز حضورشان در اجتماع با برند دانش آموز، آن روز را دقیق یادشان هست و فراموش نخواهیم کرد این اول مهر اولی را حتی شاید بعد ها آلزایمر هم از پس این خاطره بر نیاید؛ این طور نیست؟
بگذارید اعتراف کنم من آن روز از آن دسته دانش آموزانی بودم که گریه می کردم؛ هنوز آن کوچه ای که ختم می شد به مدرسه امان را یادم هست که از صدای گریه ی من پر شده بود. البته آن روزها مثل الان نبود که قبل از کلاس اول پیش دبستانی و مهد کودکی باشد و از این حرف ها که این روزها هست و بچه ها را آماده می کنند برای کلاس اولشان، نه! از این خبرها نبود و اگر هم بود برای بالا شهری ها بودو نه برای ما !
اما بعد از آن بر خلاف آن گریه، یادم هست شدم دانش آموزی با برند شاگرد اول کلاس. راستش دیگر تا حالا هیچ اول مهری یادم نیست تا همین اول مهر چند سال پیش که رفتم سر کلاس نه این بار در جمع داش آموزان که اینک با برندی به نام معلم.
درست است که به جز اول مهر کلاس اولی ام هیچ اول مهری از زمان دانش آموزی ام یادم نیست و فکر می کنم این وجه مشترک همه ما باشد اما باز هم همه ما یک خاطره مشترک از اول مهر هایمان داریم و آن اینکه زندگی برای ما تقسیم می شد به قبل از اول مهر و بعد از اول مهر.
سبک زندگی امان فرق می کرد با رسیدن اول مهر؛ و شاهد یک مدل از زندگی امان می شدیم که قبل از اول مهر نداشتیم. حالا درست است آن زمان ها اول مهر ما، همیشه از شنبه شروع می شد(یعنی اگر اول مهر می افتاد دوشنبه، ما از شنبه بعدش می رفتیم سر کلاس) ولی به هر حال اول مهر باز اول مهر بود و حال و هوای خاص خودش را داشت.
راستش یک وقتی فکر می کردم با این تغییر شرایط و امکانات، دیگر اول مهر برای بچه های امروزی مزه ندارد ولی راستش از وقتی سر و کارم افتاده با بچه های دانش آموز می بینم و با تمام وجودم درک می کنم که الان هم اول مهر باز همان مزه خاص و خوش اول مهر آن زمان های ما را دارد حتی برای بچه های امروز.
به نظر می رسد که همین مزه خوب اول مهر و تغییر سبک زندگی ما در همین روز که برای همه ما اتفاق می افتد حتی برای آن هایی که نه معلم هستند و نه دانش آموز و نه دانشجو و نه ولی دانش آموز باعث شده همه، اول مهر را یک روز مهم و شیرین بدانیم و به هم فرا رسیدنش را تبریک بگوییم بدون اینکه در هیچ تقویمی در صفحه اول مهر نوشته شده باشد مصادف با آغاز سال تحصیلی جدید؛
شاید که نه، حتما برای همین اهمیت و شیرینی اجتماعی باشد که اول مهر برای خودش همیشه اول مهر است یک برند معتبر بی توجه به همه ی تقویم ها که ثابت می کند تقویم ها هم اشتباه می کنند!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
به نظر می رسد خانه های معلم و مراکز اسکان فرهنگیان در سراسر کشور از الگوهای مشخصی تبعیت نمی کنند .
هر استانی و هر شهری برای خودش تعرفه و بهای خدمات خاصی دارد .
« مرکز فرهنگی آموزشی فرهنگیان شیراز » ( خانه معلم ) دارای شرایط و ضوابط خاص تری است .
مهر، ماه رویش نور و حرارت دانایی است/ روزی که ذهن کوچک آن همه کودک معصوم در بین راه مدرسه،پر از سوال و آسمان دلشان پر از صدای بال می شود/ آرزوی سبزشان،آموختن پرواز و به خویشتن رسیدن است/ مهرماه، یادآور تمام دیروزهای کودکی ماست/ هنوز هم سرگرم بازی هستیم.تنها تفاوتش این است که حال همه چیز جدی شده است/ مجبوریم با همه و حتی کسانی که دوستشان نداریم، بازی کنیم. بازی هایی که در آنها کمتر باهم و بیشتر به هم می خندیم/ شوری است که همه را به سمت آگاهی می کشاند/ پشت دانایی اردو بزنیم و بکوشیم تا مدارس ما،سربلند تر از همیشه، مدارسلامت جامعه باقی بمانند ...
گروه اخبار/
رضوان حکیمزاده معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش در مراسم جشن شکوفهها با بیان اینکه امسال یک میلیون و چهارصد و چهارده هزار و ۱۹۵ دانشآموز کلاس اولی سال تحصیلی را آغاز میکنند و مجموعاً ۸ میلیون نوآموز پیش دبستانی و دانشآموز دبستانی، مهر را با شور و نشاط آغاز خواهند کرد.
وی خطاب به دانشآموزان افزود: حامل سلام گرم وزیر آموزش و پرورش برای شما هستم که به خاطر درگذشت مادرشان، امکان حضور در جمع شما را نداشتند.
حکیمزاده ادامه داد: شأن انسان حرکت برای رسیدن به مقام خلیفه اللهی است و نکته مهم این است که آغازگر این حرکت، معلمان هستند؛ معلمان، دانشآموزان را که افتخارآفرینان آینده این سرزمین هستند، یاری میکنند.
معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش با تأکید بر اهمیت دوره ابتدایی و پیش دبستانی ادامه داد: مسیر مهم زندگی انسان از دبستان و پیشدبستانی شروع میشود و سهم معلمان در این مرحله بسیار بزرگ است.
وی بیان داشت: تمام کلمات و بازخوردهای معلمان در ساختن شخصیت دانشآموزان بسیار تأثیرگذار است.
حکیمزاده گفت: هدف جامع ما، تربیت همه بعدی دانشآموزان در یک مدرسه مطلوب برای رسیدن به حیات طیبه است.
معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش بیان داشت: هدف ما این است که بدون در نظر گرفتن زبان، جنسیت و قومیت، فرصتهای برابر برای دانشآموزان ایجاد کنیم و همه ابعاد تربیتی را در آنها بپرورانیم.
وی با بیان اینکه امیدواریم امکان کودکی و بازی کردن را در مدارس برای دانشآموزان فراهم کنیم، گفت: معلمان برای رسیدن به آموزش و پرورشی خلاق و کارآمد به ما کمک کنند و آموزش و پرورشی موفق است که معلمان، مدرسه را از آن خود بدانند و این احساس تعلق را در دانش آموزان هم ایجاد کنند.
حکیم زاده با بیان اینکه آموزش و پرورش به مشارکت همه اولیا نیاز دارد، تصریح کرد: اصحاب رسانه هم میتوانند سهم بزرگی در گفتمانسازی داشته باشند و آموزش و پرورش را به عنوان مسئله اصلی کشور مطرح کنند.
فارس
پایان پیام/
معلمان پس از هر دولت با امید و ذوق و شوق و بانیم نگاه به شعارهای کاندیداهای ریاست جمهوری برای تغییر در آموزش و پرورش پا به عرصه انتخابات میگذارند شاید فرجی شود/ این روزها سخن از " نبودن اراده و یا نخواستن حاکمیت برای تغییر در آموزش و پرورش" زمزمه میشود/ برون ده این سیستم با فلسفه وجودی آموزش و پرورش همخوانی ندارد و " پنجره آموزش و پرورشی که رو به جامعه باز نباشد باید درب آن را بست"/ دستگاهی که مربی و متربی از آن گریزاناند و به نظر میرسد هیچ برنامهای برای برونرفت از وضعیت نه موجود و نه در دست تدوین است و فرهنگیان ناراضیترین اعضای این سیستم هستند/ آنچه که رئیس جمهور بر اساس ضمایم احکام وزرا ( 1 ) اولویت و جهتگیریها برای وزیر آموزش و پرورش در دو بخش اولویتهای عمومی و تخصصی تنظیم و ابلاغ نموده حاکی از آن است که بههیچوجه ارتقای منزلت و جایگاه معلمان و وضع معیشتی آنان در اولویت ایشان نیست و حتی برنامه یا طرحی هم برای آن در نظر ندارد و سایر مفاد ابلاغی در بخش عمومی و اختصاصی نیز به نظر میرسد با ابلاغ و دستور به وزیر قابل اجرا نباشد ....