با کدامین نگاه خسته و درد
چاره ساز دو دوست من باشم
خسته از راه و مانده در مجلس
رهنمای دو دوست من باشم
در نگاهم هزار مسئله بود
درس دل بود و کیمیای سکوت
مدرسه از سکوت پیر شکست
درد یاران چو دید خنجر شد
پیر تنها به فکر بود و سکوت
مدت اند ماه در مبهوت
کلبه بود و دو دوست پا بر جا
نزد مکتب کنار جاده خموش
ماجرای خروج بود و عروج
زیر پرده شلوغ بود و شلوغ
پیر در استقامت و ایمان
درس اخلاق بود و درس عمل
آگه از هر فنون و هر نیرنگ
مرد فهمیده در جلوس حکم
پیر راضی و گفت من خارج
خارج از جمع دوست در حاصل
پیر با دید نافذ ایمان
گشت آزاد و گفت یاران را
با زبانی فصیح چون باران
دوستان
مردمان
غربتی اند
یادگار دو دوست
خنده غم
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
امان ازدست مدیرانی که کارهای مربوط به روز اول سال تحصیلی را به اواخر شهریور ماه نگه می دارند؟ برای این که دیگر تخته پاک کن در لای درهیچ کلاسی در سراسر ایران گذاشته نشود،اول درهای کلاس را کنترل کنید، بعد رنگ تخته سبزها را که به عادت کلام تخته سیاهش می نامیم، بعد ماژیک و پاک کن مخصوص تخته سفیدها را (وایت برد) ،سطل آشغال ها را، سرویس های بهداشتی،لوله های آب،گاز،برق و...
و اصلی ترین چیز فضای سبز مدرسه را .
اگر درختی، نهالی،گلی ،گیاهی نیست ،گوشه حیاط را کَنده خاک مناسب و کشت ؛ درختچه هایی مساعد آب و هوای شهرتان را فراموش نکنید.هی فریاد برآوریم محیط زیست را دوست بدارید اما لاعمل ، زیرا دانش آموز در محیط زیست سیمان و آجر و بتن و آسفالت و دیوار و در و پنجره می بینند و از روح زندگی یعنی گل و گیاه خبری نیست (آنهایی که در مدرسه خود فضای سبز دارند دست مریزاد.) و این یقین وظیفه شهرداری ها و محیط زیست است وگرنه مدارس بودجه ندارند.
پس قبل از آغاز سال تحصیلی 96-97 آستین هابالا .
روح زندگی را به همکاران و دانش آموزان هدیه بخشیم و بعد از آنها انتظار حفظ محیط زیست را داشته باشیم.
واقعا این قدرسخت است که زندگی را دوست داشته باشیم؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریدگ
سخنها راندند و دکلمهها خواندند ؛ رئیس محترم جمهور نیز از مشکلات عدیده آموزش و پرورش گفت/ موافقان و مخالفان همه یکصدا دردهای کهنه و زخمهای عفونی آموزش و پرورش را از بر بودند و وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش جناب بطحایی نسخه و نوش داروی درمان تمام دردها را در 20 دقیقه پیچید/ چرا آقای بطحایی توانا و معاون دست راست فانی نتوانست در زمان معاونت جرعهای از نوش داروی مکشوف خود را به سیستم تزریق کند که دکتر فانی باقی بماند و یا برعکس ایشان شریک تصمیمات ناپخته ایشان بود/ در طول چند ماه چه تحولاتی در افکار و نظریات جناب بطحایی رخ داده که بتوان ایشان را ناجی آموزش و پرورش و ژنرال کنفیکون دانست/ تخیلات و اوهامات و ایده آلیستی نگری بر رئالیستی نگری بیداد میکند و با هیچ منطقی سازگار نیست/ آیا دچار دور باطل نشدهایم که چشمبسته و فارغ از نیمنگاهی به عملکرد ایشان در زمان فانی به او رأی اعتماد داده شود/ معلمان قدرت چانهزنی و دیپلماسی گفتمان ندارند . وزیر آموزش و پرورش که وزیر علوم نیست که صدای وااسفاهای اساتید دانشگاه بلند شود که وزیر فلان و بهمان است که در معرفیاش تأمل شود و با دقت انتخاب شود/ جناب بطحایی دستپرورده فانی است که در زمان وزارتش بخشنامههای محدودکننده به اسم کوچکسازی و کاهش هزینه آموزش و پرورش چه جفاها بر آموزش و پرورش راند/ "ما را به خیر تو امیدی نیست شر مرسان "
دیروز در صحن علنی بهارستان بسیار از نابه سامانیهای آموزش و پرورش گفتهشده از وضعیت معیشتی معلمان ، درصد بالای مدارس تخریبی،کمبود سرانه آموزشی، اجرای نصفه و نیمه نظام هماهنگ، ممانعت از اعمال مدرک تحصیلی، حجم کتب درسی، ناکارآمدی نظام آموزشی در برون ده انسانی،حافظه محور بودن سیستم آموزشی،عدم امنیت شغلی و روانی معلم،.....سخنها راندند و دکلمهها خواندند ؛ رئیس محترم جمهور نیز از مشکلات عدیده آموزش و پرورش گفت .
موافقان و مخالفان همه یکصدا دردهای کهنه و زخمهای عفونی آموزش و پرورش را از بر بودند و وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش جناب بطحایی نسخه و نوش داروی درمان تمام دردها را در 20 دقیقه پیچید اما سؤالی که در ذهن من معلم هنوز بیجواب مانده، نمیدانم در ذهن نمایندگان هم نقش بسته است؟
چرا آقای بطحایی توانا و معاون دست راست فانی نتوانست در زمان معاونت جرعهای از نوش داروی مکشوف خود را به سیستم تزریق کند که دکتر فانی باقی بماند و یا برعکس ایشان شریک تصمیمات ناپخته ایشان بود ؟
در طول چند ماه چه تحولاتی در افکار و نظریات جناب بطحایی رخ داده که بتوان ایشان را ناجی آموزش و پرورش و ژنرال کنفیکون دانست ؟
تخیلات و اوهامات و ایده آلیستی نگری بر رئالیستی نگری بیداد میکند و با هیچ منطقی سازگار نیست ؛ او یک "بت من " آرنولد" اسپیدر من " یا شاید جکی جان است که آمده تا سیستم آموزشی را نجات دهد. چطور؟ نمیدانم! در چه زمان؟ نمیدانم ! با کدام ضمانت اجرایی ؟ نمیدانم! اما مهم این است که آمده ، این خیلی مهم است !
در آموزش و پرورش قحطالرجال است ؛ او تک است او امتحان پس داده و در زمان فانی آبدیده شده است !
آیا دچار دور باطل نشدهایم که چشمبسته و فارغ از نیمنگاهی به عملکرد ایشان در زمان فانی به او رأی اعتماد داده شود؟
بله ؛ آموزش و پرورش است . معلمان قدرت چانهزنی و دیپلماسی گفتمان ندارند . وزیر آموزش و پرورش که وزیر علوم نیست که صدای وااسفاهای اساتید دانشگاه بلند شود که وزیر فلان و بهمان است که در معرفیاش تأمل شود و با دقت انتخاب شود ...
از چه بگویم که فریاد مظلومیت معلمان در هیاهوی سیاسیکاری و لابیگری و سهم خواهی گروهها بهجایی نمیرسد که داغدار ازل همچو لاله خودروست.
جناب بطحایی دستپرورده فانی است که در زمان وزارتش بخشنامههای محدودکننده به اسم کوچکسازی و کاهش هزینه آموزش و پرورش چه جفاها بر آموزش و پرورش راند که در آن زمان در مقالهای نوشتم "ما را به خیر تو امیدی نیست شر مرسان " و هنوز بخشنامههای دستوپا گیر آن زمان در حال اجراست ؛ ساعات کلاس موظف مدیران و معاونان،ارزشیابی نوین معلمان،عدم اعمال مدرک تحصیلی معلمان نمونهای از بخشنامههای صادره آن زمان است ؛ لذا سخن کوتاه میکنم که آزموده را آزمودن خطاست....
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
در نظام آموزشی ما همواره اجرای برنامه های تعلیم و تربیت به صورت آزمون و خطا صورت گرفته است و همین مسئله بزرگترین ضربه را به این دستگاه وارد کرده است/ شرایط بطحایی برای کسب رای اعتماد از مجلس چندان مطلوب نیست/ مهمترین چالش وزیر جدید اقتصاد آموزش و پرورش است که پاشنه ی آشیل همه ی وزرای قبلی از بدو انقلاب بوده است و همواره از آن به عنوان اهرمی برای فشار بر وزیر و گرفتن امتیاز از سوی نمایندگان مجلس مورد استفاده قرار گرفته است/ بطحایی به عنوان نزدیک ترین معاون وزیر به دیدگاه های مدیریتی فانی محسوب می شود و انتخاب ایشان ادامه ی روند مدیریتی فانی به شمار می آید/ وزیر پیشنهادی علاوه بر ویژگی های فوق باید دارای نفوذ در ارکان حاکمیتی ، قدرت چانه زنی بالا و جایگاه سیاسی بالاتر نسبت به وزرای پیشین باشد/ برنامه های پیشنهادی ایشان کپی سندتحول بنیادین ، کلی گویی و همانند برنامه های اقتصادی ومعیشتی وزرای قبلی دارای ضمانت اجرایی نمی باشد/ عملکرد نامناسب ایشان در بحث صندوق ذخیره ی فرهنگیان ، اجرای نیم بند طرح رتبه بندی ، عدم پرداخت به موقع سرانه ی مدارس و پاداش پایان خدمت بازنشستگان ، عدم پوشش بیمه ی تکمیلی مناسب و همچنین رسانه ای کردن پرداخت معوقات فرهنگیان از جمله موارد منفی در زمان معاونت وزارتخانه می باشد/ در دستگاهی با این حجم مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری جابه جایی یک وزیر بدون کمک و همراهی سایر نهادهای حاکمیتی پاک کردن صورت مسئله است
این روزها بحث های شدیدی بین فعالان آموزشی فرهنگی در رسانه های مجازی و کاغذی در رابطه با وزیر آینده آموزش و پرورش وجود دارد .
به نظر می رسد جناب بطحایی در گرفتن رای اعتماد از مجلس مشکل خاصی نداشته باشد .
از حالا باید او را وزیر جدید آموزش و پرورش دانست. هرچه هست ایشان از جنس آموزش و پرورش هستند و سال هاست که در رده های بالای مدیریتی سابقه دارند .
البته چه ایشان و چه هرکس دیگر ردای وزارت برتن کند کار سختی پیش روی دارد .
انتظارات فرهنگیان از وزیر جدید بسیار است . البته عمده انتظارات ٬ انتظارات مالی است .این در حالی است که با شرایطی که فعلا دولت و نظام با آن درگیر است بر آورده کردن چنین انتظارتی مشکل به نظر می رسد. هنوز حق التدریس همکاران از فصل زمستان و بهار معوق مانده است . بحث اجرا شدن کامل طرح ارتقاء شغلی نیز از دیگر انتظاراتی است که از قبل ایجاد شده است. نوسازی مدارس و سرانه مدارس از دیگر چالش های پیش روی وزیر آینده است .
البته وزیر آینده با مسئله صندوق ذخیره فرهنگیان نیز روبه روست . صندوقی با حدود ده هزار میلیارد تومان سرمایه که متاسفانه در سال های گذشته بانک سرمایه که یکی از اصلی ترین دارایی های این صندوق می باشد با تخلفات و معوقات چند هزار میلیاردی مواجه شده است. البته از وضعیت سهام ماشین سازی اراک هم که از دیگر دارایی های صندوق است چنین برداشت می شود که شرایط سوددهی خوبی ندارد.
از لحاظ اجرا نیز وزیر آینده باید طبق سند تحول عمل کند و ابتکار خاصی نمی تواند از خود داشته باشد .
از دیگر مواردی که وزیر باید به آن توجه ویژه داشته باشد وضعیت سلامت امتحانات نهایی است . مسئله ای که امسال کم مانده بود کار را به جاهای باریک بکشاند . (برخورد با موضوع غم انگیز مدرک فروشی و نمره فروشی اراده ای قوی تر از این ها می خواهد)
آیا وزیر جدید می تواند از پس چالش های پیش رو موفق بر آید؟ یا اینکه حداکثر اوضاع از این بدتر نمی شود!
باید بود و دید.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
حال این سوال مطرح است که آیا آموزش و پرورش اولویت اول دولت دوازدهم هست یا نه/ آیا دولت دوازدهم مانند دولت یازدهم ،نگاهی را که به نظام تحول سلامت داشت به نظام آموزش و پرورش معطوف خواهد کرد/ امروز پس از گذشت قریب به 4 دهه از انقلاب باید اعتراف کنیم که مشکلات آموزش و پرورش آن طور که باید و شاید رفع نشده و با تمام تلاش هایی که برای ارتقای سطح معیشت و رفاه فرهنگیان در این سال ها انجام شده در مقایسه با سایر کارکنان دولت ، شاهدیم که فرهنگیان شرایط قابل قبولی ندارندو باز هم وضعیت پرداخت حقوق و مزایا و بیمه درمانی آنها تامین کننده نیازهای واقعی آنان نیست/ توفیق در آموزش و پرورش فراتر از توانمندی و مدیریت کارآمد شخص وزیر ، به نگاه جامع رئیس جمهور به عنوان رئیس اجرایی دولت بستگی دارد و تا این نگاه در بدنه دولت ساری و جاری نشود و نظام عملاًخود را موظف به همراهی و همکاری با دستگاه تعلیم و تربیت نداند و آموزش و پرورش را به عنوان اولویت اول خود معرفی نکند ،نمی توان به آینده امیدوار بود
آموزش و پرورش آن چنان از طرح اسکان فرهنگیان در مدارس سخن می گوید و آمار رو به افزایش می دهد خودش هم باورش می شود که احسان کرده است!
حداقل خانه معلم استان ها را به قیمت مناسب در اختیار می گذاشتید و این چنین حقارت بارانه او را در برابر زن و بچه ،سرایدار مدرسه،فامیل و دوستان به خفت نمی نشانیدید یا او را به دروغ گویی وانمی داشتید. همانند انشاهای نوروزی دانش آموزان در دهه 40 -50 ، دروغگویی را رواج نمی دادید تا الکی بنویسند رفتم اصفهان یا شیراز و یا...
عزت نفس معلم را از او گرفته اید و او را آنقدر ناچار ساخته ایدکه خفت را عادی می بیند. زیر فقربودن او را به رخ اش کشیدید ، یا خواستید بگویید خلایق هرچه لایق !!
یا در نظر خودتان احسان کردید!
خود شما چطور جناب وزیر !
حاضرید روی یک پتو لا لاش کنید و هر روز نیمرو و املت بخورید؟ و هر روز اولیا و دانش آموزان و همکاران گمنام او به آن مدرسه بیایند و صحنه جنگ زدگی هویت ازدست رفته معلم را به تماشا بنشینند؟
شما اصلا از رو نروید و از آمار را به افزایش سفر فرهنگیان و اسکان آنها در مدارس سخن بگویید ؛ مثل سخنرانی هیتلر در زنده زنده سوزاندن یهودیان و از پی بدن آنان صابون ساختن.
چه ربطی دارد؟
بی ربط بودن احسان شما در وادار ساختن معلم به زیر پاگذاشتن عزت نفس برای ما فرهنگیان درهمان حد،کریه المنظر است.
حال شما همچنان از منزلت و فرهیختگی معلم سخن بگویید، روز معلم بگذارید و هر روزخبر افزایش حقوق معلمین را شب نامه کنید.
شاید بگویید من گفتم چرا این همه استقبال؟
پاسخ همان سطر بالای این جمله است.شما با ما چنین کردید نه ما با خود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید