با سلام خدمت جناب آقای الهیار ترکمن عزیز
در خصوص خبری که به نقل از ایشان در خبرگزاری ها منتشر شده است چند سوال داشتم ؟
اصل تیتر خبر به نقل از ایشان این است : " تمام مطالبات سال۹۶ فرهنگیان تا قبل از هفته معلم پرداخت میشود"
1) آیا اصل این خبر درست است و اگر درست نیست بی زحمت تکذیبیه صادر بفرمایید تا با اخبار جعلی اعتبار شما را خدشه دار نکنند.
2) منظور از عبارت " قبل از هفته معلم " چیست ؟ قبل از " شروع" هفته معلم یا قبل از " پایان" آن ؟ اصلا منظور هفته معلم سال 97 است یا سالهای آتی منظور شما بوده است؟
3) منظور از کلمه " تمام " در عبارت " تمام مطالبات سال 96 فرهنگیان " چیست ؟ مطالبات سال 96 کدام است ؟ ما بازنشستگی ، اضافه کار و اضافه تدریس و خرید خدمت و کارورزی و کمک هزینه فوت و ازدواج و مراقبت و تصحیح اوراق امتحانی و ... را معوقات ( نه مطالبات ) پرداخت نشده خود می دانیم . آیا منظور شما " تمام " اینهاست؟
4) در پایان بی زحمت فرق دو کلمه " معوقات " و " مطالبات " را بیان فرمایید. ما همه این موارد را حتی بر فرض پرداخت ، معوقات پرداخت نشده خود می دانیم نه " مطالبات " .
مطالبات ما اجرای عدالت در پرداخت های دولت و رفع تبعیض و زندگی آبرومند بالاتر از خط فقر است ! که غیر از دغدغه پرروش و بالندگی آینده سازان این مرز و بوم به چیز دیگری فکر نکنیم !
5) در پایان به عنوان یک مسئول از دولت پاسخگو ، دولت راستگویان ، دولت تدبیر و امید ، دولت نشسته در اتاق های شیشه ای و دولت طرفدار حقوق شهروندی و قانون و ... در صورت عدم تحقق وعده ها چه پاسخی دارید در برابر همه فرهنگیانی که برنامه زندگی شان را بر اساس وعده و وعید های شما تنظیم می کنند و هر روز بیشتر از قبل شرمنده خانواده و جامعه هستند ؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/
قدس آنلاین- ۱۲ اردیبهشت ۵۸ و شهادت استاد شهید مرتضی مطهری، روزی را به نام روز معلم به تقویم کشور افزوده است تا همچون سنتی دیرپای سخن گفتن در خصوص آموزش و پرورش و طرح آن در حوزه عمومی منحصر به یک هفته شود.
با این حال پرسش آن است که چرا با وجود ضرورت حل مسائل پیش روی معلمان و البته تأکید بسیار بر تکریم مقام اینان؛ نظام آموزش و پرورش همچنان با انبوهی از مشکلات رو بهرو است؟
فرمولی برای مطالبهگری منطقی نداریم
علی پورسلیمان، کارشناس آموزش و پرورش با بیان اینکه این نهاد موتور اصلی توسعه و بزرگترین چرخ دندانه «فرهنگ» یک جامعه است، ابراز تأسف میکند که به دلیل غلبه روزمرگی و بیبرنامگی در مجموع به حاشیه رانده شده است. یکی از کارکردهای اصلی آموزش در هر جامعه انتقال ارزشهای جامعه و نیز انتظارات حکومت به نسل جدید و جوان آن است، اما به نظر میرسد این بیتوجهی سیاستگذاران و تصمیمگیران جامعه نسبت به مطالبات این مجموعه تأثیرگذار موجب شده بحران بیاعتمادی شکاف بین این دو را به حداکثر برساند. از سوی دیگر فرمولی برای مطالبهگری منطقی و کنشگری کم هزینه در میان معلمان تعریف و تبیین نشده است.
به باور او با وجود تعریف و تمجیدهایی که از معلمان میشود، اما هنوز معلمان کشور هویتی حرفهای برای اثبات کارآیی خود در جامعه ندارند. نداشتن تعریف مشخص برای مؤلفه هویت حرفهای موجب شده تا جامعه، معلم و معلمی را به عنوان یک حرفه و تخصص جدی نداند و البته این نگرش به مسئولان جامعه نیز سرایت کرده است.
ساز و کار تعریف و تبیین این هویت حرفهای میتواند تأسیس درست و منطقی سازمان نظام معلمی به عنوان یک نهاد مدنی مستقل را موجب شود. با وجود آنکه راهاندازی این نهاد پیش از این مورد تأکید قرار گرفته و مجلس به آن رأی داده بود، اما هیچگاه از حد حرف بالاتر نرفت. وزیر آموزش و پرورش فعلی نیز با وجود آنکه تأسیس این نهاد را از اهم برنامههای خود اعلام کرده بود، اما تا کنون از اجرایی کردن آن طفره رفته است.
به اعتقاد پورسلیمان تأسیس سازمان نظام معلمی بهترین هدیهای است که میتواند در هفته معلم به معلمان کشور هدیه شود.
حل مشکلات معلمان نیازمند برنامهای طولانی مدت
اگر از مشکلات معیشتی و نبود عدالت آموزشی که درد مشترک تمام معلمان است بگذریم، کاهش کیفیت آموزش و پرورش از موارد نگران کنندهای است که حالا بیش از همیشه به ورود جدی دولت و برطرف کردن مشکلات این قشر اثرگذار در جامعه نیاز دارد.
سید کاظم اکرمی، از وزیران پیشین آموزش و پرورش که از بروز این وضعیت نگران است، میگوید باید برای معلمان کاری کرد؛ زیرا با ادامه این نارضایتیها، افراد باهوش و متفکر انگیزهای برای انتخاب شغل معلمی ندارند. افراد متوسط هم انسانهای متوسط تربیت میکنند و در آن صورت کشور پیشرفت نخواهد کرد.
او ریشه اصلی مشکلات موجود در آموزش و پرورش را نداشتن تعریفی جامع برای انتخاب افراد در تمام سطوح از ریاستجمهوری گرفته تا وزارتخانه و سازمانها دانسته و میگوید که هر فردی بدون سابقه علمی و سابقهای در خور توجه سالها مسئولیت پذیرفته و کارهایی انجام میدهد که اثرات منفی آن را مدتها در جامعه شاهد هستیم.
این کارشناس کهنهکار آموزش و پرورش که معتقد است مسئولان برخی وزارتخانهها شاخصهای توانایی انجام کار را ندارند، از مشکلات بی توجهی به سند چشمانداز هم سخنانی دارد. به اعتقاد او اگر این سند مشکلاتی دارد، باید نقصهایش برطرف و به آن عمل شود. باید در اداره امور، برنامه وجود داشته باشد و تلاش کنیم درگیر روزمرهگی نشویم. برای رفع مشکلات و تحقق وعدهها به معلمان باید برنامهای بلند مدت داشته باشیم، اما متأسفانه اکنون برنامههای ما روزانه، هفتگی و ماهانه شده است.
مرتضی حاجی وزیر سابق آموزش و پرورش نیز معتقد است برای برطرف کردن مشکلات موجود جامعه معلمان به سندی فراتر از سند درونی آموزش و پرورش نیاز است. سندی که نقش و مسئولیت حمایت از نظام تعلیم و تربیت را در دستگاههای کشور و با نگاهی ملی بررسی کند. سندی ملی و چند جانبه که تبدیل به سندی تحول درونی در آموزش و پرورش شد. سند تحول مسیری را در آموزش و پرورش مشخص کرد اما جوابگوی تقسیم کار ملی در حوزه آموزش و پرورش نیست و جای تنظیم سند ملی در آموزش و پرورش خالی است.
آموزش و پرورش اولویت مسئولان نیست
دغدغههای معلمان کم نیست. از حقوق و مزایای کم گرفته تا مشکلات اضافه کار، محل تدریس، کمبودهای امکانات آموزشی و محتوای کتابهای درسی و... مواردی که اگر در کنار مشکلات زیادتر معلمان مدرسههای کپری و کانکسی و روستاهای محروم گذاشته شود، سختی کار آنان بیشتر از پیش به چشم میآید. شاید برای همین است که مسئولان هر از گاهی با وعدههایی آنها را امیدوار میکنند.
میرحمایت میرزاده، عضو کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی در خصوص این وعدههای زیبا میگوید که بیشتر آنها مسائل مالی و مربوط به حق و حقوقی قانونی است؛ وعدههایی که برخی از آنها مشخص است محقق نمیشود؛ زیرا برای تحقق شان نیاز به وضع قانون و اقدامهای پایهای است.
او که دلیل اصلی مشکلات معلمان را اولویت نبودن آموزش و پرورش در کشور میداند، از تلاشهایی میگوید که باید در وزارتخانه آموزش و پرورش انجام میشد، اما آن طور که باید و شاید برای آن وقت گذاشته نشد و کاری صورت نگرفت. تفویض اختیار و تمرکز زدایی از اقدامهای بدون هزینهای است که میتواند سطح رضایتمندی را در معلمان افزایش دهد؛ زیرا تمام مشکلات موجود مسائل مادی نیست. سپردن تمام اختیارات مدرسهها به وزارتخانه و مراکز استان هزینهها را بالا برده و مشکلات را دو چندان میکند.
میرزاده از تمرکزی میگوید که تنها در اختیار وزارت آموزش و پرورش است و در عمل معلم در کلاس درس اختیاری ندارد و انگیزههایش را از دست میدهد. از امکاناتی میگوید که تمامی ادارات برای ارائه خدمت به کارکنان خود دارند، اما آموزش و پرورش حداقلترینها را داراست.
این نماینده مجلس برای ایجاد انگیزه و رضایت خاطر توضیح میدهد که در این شرایط انتظار نیست فاصله دریافتی حقوق معلمان با سایر دستگاهها برطرف شود، اما انتظار میرود تصمیمی گرفته شود تا حقوق معلمان پیش از سایر دستگاهها پرداخت شود. نیاز است که معلمان بدانند دولت و نظام در حد توان برای آنها کارهایی هر چند کوچک انجام میدهند.
کجای کدام یک از کتابهای درسی یا آیین نامه های آزمون ی دانش آموزان ، اجازه ی پاسخ های برون کتابی-کلاسی داده شده است؟
چرا و با اتکا به کدام عُرف علمی و عقلی ، هرآنچه از منقولات کتابهای درسی ست؛ معقول و مقبول است و خدشه ناپذیر ؟! ولاجرم دانش آموزان باید سطر سطر و صفحه به صفحه ی آن کتابها را بخوانند و برکُنند و بپذیرند و جز آن، هیچ منبع دیگری را به عنوان منبعی علمی به گوش قبول نشنوند و به دست پذیرش نستانند؟!
*
چرا در اغلب کلاسهای درسی مان، یا فرصتی برای طرح پرسش های فرادرسی فراهم نمی شود یا اساسا پرسش آزاد، ارج و قرب و اجازه و امکان طرح و شرح ندارد؟
چنان که حتا پرسشهای خوب، محدود به پرسشهای کتاب-کتابی ست.
*
درکدام یک از خیل کتابها و درسها و آموزه های این نهاد فرسوده و فرساینده ، درباب "عدالت و آزادی" ، این دو آرمان اصلی و اصیل بشر امروز ، اشارتی، شرح و بسطی ، مقاله ای ، متن و مطلبی ،نکته ای -به تجلیل و تحلیل- آمده است؟
چرا شاگردان امروز نظام آموزش و پرورش مثلا مدرن ما ایرانیان، هنوز که هنوز است این قدر نمی دانند که :
۱) عدالت، اصلی اخلاقی-انسانی-اجتماعی-مدنی ست که بی آن، جانها و جامعه های بشری ، بنا و بقایی نخواهند داشت.
اینکه تمام انسانها با یکدیگر برابرند یعنی از حقوق و کرامت انسانی یکسانی برخوردارند و هرگونه تبعیض نهادن میانشان، ناعادلانه/ظالمانه است(مگر آنکه دلیل اخلاقاً موجّهی بر آن مُترتّب باشد)
اقلیتهای زیستی، اقلیتهای دینی ، اقلیتهای نژادی ، اقلیتهای قومی ، اقلیتهای جنسی ...همه تحت این اصل اخلاقی جهانشمول ، واجد حق و حرمت و کرامت اند.
۲)آدمی آزاد آفریده شده است و انسان بی آزادی ، نه معنایی در زندگی اش می تواند داشت و نه بهره ی اخلاقی دارد و نه می تواند استعدادهایش را بشناسد و به کار ببندد.
حق حیات ، حق به دست گرفتن شغل مخصوص خود، حق برگزاری تظاهرات و اجتماعات، حق آزادی پوشش بدن ، حق ابراز بیان ، حق انتخاب هر دین و عقیده ای، حق اقامت و مهاجرت در هرجای ممکن این جهان ،... ازجمله حقوقی اند که به سبب مقام و منزلت آزادی ، نصیب آدمیان شده اند.
*
کدام یک از واحدهای درسی به تعلیم و تعلم مُفاد اعلامیه ی حقوق بشر، اختصاص داده شده است؟!
ادامه دارد
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
پروفسور داریوش فرهود در مراسمی که برای بزرگداشت وی تدارک دیده شده بود با اشاره به اینکه امروزه ژن بخشندگی و مهربانی در جامعه ما به سمت کمیابی میرود، گفت: بخشندگی و مهربانی به قدری مهم است که در قرآن کریم، آغازکننده همه سورهها است ضمن اینکه خدمتگزاری به مردم (که باید همراه با دانش باشد) به عنوان اولین اصل در جامعه و اخلاق نیز از جمله مسائل بسیار مهم دیگر هستند.
نظام آموزشی ما در حال حاضر یک نظام مدرسه است و بهترین دانشآموز آن است که حفظ کند و بدترین دانشآموز آن است که سوال کند مراسم بزرگداشت پروفسور داریوش فرهود، استاد نخبه علم ژنتیک ایران و جهان با حضور استادان رشتههای مختلف، پنجشنبه، ۳۰ فروردین به همت دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه تهران، فرهنگستان علوم پزشکی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی، انستیتو پاستور، انجمن هماندیشان ایران فرهنگی و جمعی از دوستداران وی در سالن آمفی تئاتر دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.
در این نشست، پروفسور داریوش فرهود، استاد نخبه علم ژنتیک ایران و جهان از استادان اخلاق خود سخن گفت و اظهار کرد: اخلاق اول را از مرحوم پدرم گرفتم، اخلاقی که از او در عمل و زندگی آموختم، شوق خدمتگزاری را در من ایجاد کرد ضمن اینکه استادان دیگر من حضرت سعدی و حضرت مولانا بودهاند.
او با اشاره به اینکه امروزه ژن بخشندگی و مهربانی در جامعه ما به سمت کمیابی میرود، گفت: بخشندگی و مهربانی به قدری مهم است که در قرآن کریم، آغازکننده همه سورهها است ضمن اینکه خدمتگزاری به مردم (باید همراه با دانش باشد) به عنوان اولین اصل در جامعه و اخلاق نیز از جمله مسائل بسیار مهم دیگر هستند.
فرهود ادامه داد: اگر جامعهای میخواهد مهربان و سازنده باشد، باید مدیریت را به خانمها واگذار کند، خانمها مدیرهای بسیار لایقی هستند که در ابتدا فرزندان و سپس همسر خود را به خوبی تربیت و مدیریت میکنند بنابراین باید به آنها فرصت بیشتری داده شود چراکه آنها قطبهای مهربانی هستند. اکنون ۸۰ درصد از بیماریها از جمله سرطان، مشکلات قلبی و عروقی، دیابت، چاقی و مواردی از این قبیل ناشی از سبک زندگی نادرست است
او افزود: وزرای دفاع در پنج کشور اروپایی ایتالیا، فرانسه، اسپانیا، انگلستان و آلمان، زن هستند، این کشورها میخواهند نشان دهند که جو اروپا جو جنگ نیست بلکه جو مهربانی است، در همین دولت قرار بر این بود تا ۳۰ درصد از مدیریت مسائل مملکتی را به خانمها بسپارند که متاسفانه به ۳ درصد هم نرسید.
استاد نخبه علم ژنتیک ایران و جهان با بیان اینکه مادرها نقش بسیار بزرگی در تربیت فرزندان صالح و مهربان دارند، گفت: هر کسی در خانمها وجود مادر عزیز خود را حس میکند و همین منجر میشود تا به او احترام بگذارد.
او ادامه داد: اعتقاد من بر این است که برای اصلاح یک جامعه باید در ابتدا از دبیرستان دخترانه شروع کرد چون این دختران، همان مادرانی هستند که نسل بعدی را تربیت میکنند و این نیازمند فرهنگسازی است؛ همانطور که بهشت زیرپای مادران است، جهنم هم زیرپای مادران است؛ داستان تخم مرغ دزد، شتردزد می شود در کشور ما در حال گسترش است و از کارهای کوچک معاونت شروع میشود تا به سمتهای بالاتر میرسد.
فرهود خاطرنشان کرد: تشویقها و حمایتهای اطرافیان و حاضران نشان میدهد که من راه درست را آمدهام و دیگران هم در این راه قدم گذارند.
استاد نخبه علم ژنتیک ایران و جهان به بحرانهای موجود در جامعه اشاره کرد و گفت: سبک زندگی (سرگشتگی بین سبک زندگی اروپایی و عادات ایرانی) غلط پایه بسیاری از بیماریها است به گونهای که اکنون ۸۰ درصد از بیماریها از جمله سرطان، مشکلات قلبی و عروقی، دیابت، چاقی و مواردی از این قبیل ناشی از سبک زندگی نادرست است.
او ادامه داد: بحران دیگر، بحران مهربانی است که امروزه جای خود را به خشونت داده است، مهربانی با تظاهر نیست بلکه با عمل است به طور مثال مهربانی این است که نباید ماشین خود را در وسط پیادهرو پارک کنم؛ مهربانی تنها زبانی است که همه مردم جهان حتی جانوران آن را میفهمند.
فرهود افزود: حمایت از محیط زیست که اکنون با نادانی در حال از بین بردن آن هستیم و اصلاح نظام آموزشی از جمله بحرانهای دیگر است، نظام آموزشی ما در حال حاضر یک نظام مدرسه است و بهترین دانشآموز آن است که حفظ کند و بدترین دانشآموز آن است که سوال کند. در همین دولت قرار بر این بود تا ۳۰ درصد از مدیریت مسائل مملکتی را به خانمها بسپارند که متاسفانه به ۳ درصد هم نرسید
او تصریح کرد: ما سوال احمقانه نداشته بلکه پاسخهای احمقانه داریم. من اگر ۱۰ درصد از علمم را در دانشگاه یاد گرفته باشم ۹۰ درصد دیگر را از دانشجو در دانشگاه یاد گرفتهام. نظام آموزشی ما دارای خلاقیت و نوآوری نیست.
استاد نخبه علم ژنتیک ایران و جهان سایر بحرانها را این چنین برشمرد: توجه به همگرایی در علوم، آب، اعتیاد (مسائل خانوادگی و اعتیاد رابطه متقابل دارند)، خانواده (از همگسیختگی و طلاقهای عاطفی و سپس بحران سالمندی) و بحران اخلاق به عنوان مادر همه بحرانها.
او در پایان سخنانش با فرستادن درود به همه اقوام و گروههای مذهبی در ایران پهناور، داشتن یک ایران همبسته، همفکر و همکلام را آرزو کرد.
عطنا
دکتر محمود سریعالقلم در وبسایت شخصیاش، سی ویژگی کسانی که کتاب نمیخوانند را به ترتیب زیر فهرست کرده است:
به نقل آمد حکایت های موسا
که روزی دام را بردش به صحرا
در آن وادی زیادی گرگ گویا
ز یک سو در گمان گفتش خدایا
نیاز خواب دارم گله ویلان
سما را در نوردیدش به اذهان
خدایا عالمی نافذ اراده
به تقدیرت بکن گله اداره
مناجاتی و خوابی کرد موسا
چو از خوابی بجستش هان قضایا
که گرگی دید موسی گشت حیران
عصایش را به دوشش دید گویان
خداوندا چه گویم مهربانی
تویی حافظ نگهدارم کماهی
برایم باش تا من هم برایت
تو را هر چیز بخشم کن ثنایت
خطاب آمد چنین از رب توحید
توکل کرده ای بر من به امید
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
محمد بطحایی گفت :
" تغییرات در آموزش و پرورش بر اساس سند تحول در دو بخش صورت میگیرد که یکی از این بخشها ، بخش محتوایی است. در این زمینه باید محتوای برنامههای آموزشی و پرورشی را اصلاح کنیم. وی با اشاره به برخی از موارد اصلاحی ، افزود: یکی از این موارد که اخیرا نیز مورد توجه قرار گرفت، درباره حذف آزمونها و کتب کمک آموزشی در دوره ابتدایی بود. پس از انجام این اصلاح، مخالفتها و مقاومتهای بسیاری صورت گرفت حال ممکن است برخی از این مخالفتها به دلیل به خطر افتادن منافع عدهای یا مخالفتهای کارشناسانه از منظر علمی باشد. وزیر آموزش و پرورش خاطرنشان کرد: من در این باره گفتهام که تغییرات در آموزش و پرورش از این جهت که مقاومت در آن زیاد است، مقداری مشکل است و ما باید با توجیه و تشریح کردن موضوعات و همچنین توضیح دادن، این مقاومتها را کاهش دهیم و کار را به سمت جلو پیش ببریم. بطحایی با تاکید بر اینکه این مقاومتها و فشارها از سوی مرجع یا بخش خاصی از نظام نبوده، بلکه " فرهنگ سازمانی " آموزش و پرورش با این تغییرات مقاومت میکند، گفت: فرهنگ سازمانی آموزش و پرورش به نحوی است که تغییرات در آن با مقاومتهایی مواجه است " (1) این فرهنگ سازمانی نیست که در برابر تغییرات آموزش و پرورش مقاومت می کند ، این تسلیم بلامنازع وزاری انتخاب شدۀ آموزش و پرورش در مجلس هست که احتمال هر نوع تغییری را لاممکن می نماید
جناب وزیر
ما ملت انقلاب کرده ای هستیم . ما وارث خون شهدای انقلابی هستیم که برای آزادی و روشنگری و شفاف سازی سیاست های کشور جان باخته اند. حال شما سخن در لفافه پیچیده و تحویل قشری می دهید که پیشروی هر حرکت خردمندانه ایست؟!
طرح فرهنگ سازمانی آموزش و پرورش به عنوان عامل مقاومت کننده در برابر تغییرات ، استفاده بهینه از بی اطلاعی کسانی است که در این خصوص اطلاعات یا دانش لازم را ندارند و با تلفظ واژگانی با مسما و گُنگ ، راضی و خاموش می گردند . لذا برای تحلیل فرهنگ سازمانی و شناسایی کارکرد مقاومتی مورد نظر حضرتعالی ناشی از این حیطه جدید دانش مدیریت ، به طرح و بررسی تعریف و ویژگی های آن می پردازم.
تعریف فرهنگ سازمانی
"مقصود از فرهنگ سازمانی ، سیستمی از استنباط مشترك است كه اعضاء نسبت به یك سازمان دارند و همین ویژگی موجب تفكیك دو سازمان از یكدیگر میشود. كریس آرجریس، " فرهنگ سازمانی را نظامی زنده میخواند و آن را در قالب رفتاری كه مردم در عمل از خود آشكار میسازند، راهی كه بر آن پایه به طور واقعی میاندیشند و احساس میكنند و شیوهای كه به طور واقعی با هم رفتار میكنند تعریف میكند."
و جیمز پرسی معتقد است كه" افراد یك سازمان دارای ارزشهای مشترك ، عقاید، معیارهای مناسب برای رفتار ، زبان مخصوص ، رمزها و سایر الگوی فكری و رفتاری هستند و به طور خلاصه ، فرهنگ سازمان را الگویی از مقاصد مشترك افراد سازمان تعریف میكند." ( 2 )
جناب وزیر
آیا حقیقتا ما آموزش و پرورشی ها در سه خط ستادی رده بالا ، ستادی معمولی و صفی ها ، استنباط مشترکی نسبت به سازمان آموزش و پرورش داریم یا درگیر منازعه مشهور شعر مولوی هستیم در : منازعت چهار کس جهت انگور که هر یکی به نام دیگر فهم کرده بود آن را ( عنب عربی و انگور فارسی و اُزم تُرک و استافیل رومی) .
از اشکالات و ایرادات اساسی ما آموزش و پرورشی ها نبود وحدت نگرشی و بینشی و عملکردی است. اگر غیر این است چرا هر تصمیمی که می گیرید با دخالت یا مقاومت سایر گروهها اعم از کانال های داخل یا خارج نظام آموزشی ، مواجه می شوید؟
ما با زبانی واحد سخن نمی گوئیم و اگر وزیری چون شما هم امروز درد را شناخته و جسارت ارائه راه حل دردمندی را یافته ، امکان تحقق آن را نمی یابید، به همان دلیل نبود استنباط مشترک.
دردمندی آموزش و پرورش دو وجهی است : هم از داخل استنباط مشترک وجود ندارد و هم از خارج امکان دخول فشار یا تحمیل نظر وجود دارد. قبول فرمائید که وزارت آموزش و پرورش همانند سایر وزارتخانه ها مستقل نیست و تابع عمل و نظر خیلی از گروه ها و سازمان هاست .
ما آموزش و پرورشی ها الگو و مقاصد مشترکی نداریم . داستان ما همان داستان فیل و مردان نابینا یا فیل و کوران است که به عنوان داستان تمثیلی و عارفانه ، برای روشن کردن نقص کشف حسی به آن استشهاد شده است و به آئین جین ، بودیسم و هندوگرایی نسبت داده شده است و شعر مشهور مولوی برداشتی از این تمثیل است. بستگی دارد که ما دست خود روی کدامین بخش درد و معضل آموزش و پرورش و با کدامین نیت و آرزو گذاشته ایم چون ما دارای استنباط و ارزش های مشترکی نیستیم. همین ماجرای شکسته و بسته حذف سمپاد و نمونه دولتی که از اولی بیشتر اما از دومی کمتر بحث می شود را تبدیل به موضوع شخصی کرده ایم. جهت گیری های کارشناسانه یا بحث های افراد عامه با سوگیری های موقعیتی خودشان ، عجین شده است. حقیقتا تحلیل علمی برای موضوع ارائه نمی دهیم برای همین خیلی ها شهامت و جرأت ابراز نظر می یابند.
ادگار شاین فرهنگ سازمانی را این گونه تعریف میكند:
" یك الگویی از مفروضات بنیادی است كه اعضای گروه برای حل مسائل مربوط به تطابق با محیط خارجی و تكامل داخلی آن را یاد میگیرند و چنان خوب عمل میكند كه معتبر شناخته شده ، سپس به صورت یك روش صحیح برای درك ، اندیشه و احساس كردن در رابطه با حل مسائل سازمان به اعضای جدید آموخته میشود." ( 2 )
جناب وزیر
ما همین الگوی مفروضات بنیادی را نداریم لذا فرآیند یادگیری حل مسائل مربوط به تطابق با محیط خارجی و تکامل داخلی آموزش و پرورش را یاد نگرفته ایم. ما آموزش و پرورشی ها با نفوذ و دخالت همگان ، هرگز به یک روش صحیح درک و اندیشه و احساس مشترک حل مسائل سازمانی نرسیده ایم و چون نتیجه ای برای این فرآیند پیش رو نداریم لذا ورودی های جدید نیز سفره فرهنگ سازمانی را همیشه خالی دیده اند و خالی بودن آن را باور کرده اند، یعنی صفر ضربدر صفر.
فرهنگ سازمانی عبارت است از اندیشۀ مشترك اعضای یك سازمان كه آنها را از سازمان دیگر متمایز میكند. اما ما از سایر سازمانها منفک و متمایز نیستیم . ما برای جزئی ترین تصمیم نیز منتظرِ های و هُوی مداخله کنندگان هستیم.
از ویژگی های فرهنگ سازمانی می توان موارد زیر را نام برد :
خلاقیت فردی ، ریسک پذیری ، رهبری ، یکپارچگی ، حمایت مدیریت ، کنترل ، هویت ، سیستم پاداش ، سازش با پدیده تعارض ، الگوی ارتباطی (2)
آیا حقیقتا ما آموزش و پرورشی ها در سه خط ستادی رده بالا ، ستادی معمولی و صفی ها ، استنباط مشترکی نسبت به سازمان آموزش و پرورش داریم جناب وزیر
پس لطفا از کم دانشی عده ای برای در لفافه قرار دادن مقاومت های موجود با عنوان فرهنگ سازمانی سخن نفرمائید که شما دقیقا روی گِره اصلی دست گذاشته اید یعنی چیزی که واقعیت وجودی ندارد. ما دارای هیچ نوع فرهنگ سازمانی طبق تعاریف نیستیم و برای همین دخالت ها از هر سویی ساری و جاری است.
شما خود قضاوت کنید کدام یک از این 10 ویژگی فرهنگ سازمانی در آموزش و پرورش ما هم در نیروهای صفی و هم ستادی وجود دارد؟ آیا اگر حتی برخی از آنها نیز در نظام آموزش و پرورش ما وجود داشت ، اوضاع ما خیلی بهتر از شرایط فعلی نبود؟
در طی این 40 سال همیشه سخت ترین تأییدیه نمایندگان مجلس برای وزارت آموزش و پرورش بوده است ، اما هیچ گاه ما از سوی هیچ تأیید شونده ای مقاومت در برابر شرایط نامساعد و نابرابر معلمان در برابر نمایندگان مجلس را ندیده ایم ؛ این فرهنگ سازمانی نیست که در برابر تغییرات آموزش و پرورش مقاومت می کند ، این تسلیم بلامنازع وزاری انتخاب شدۀ آموزش و پرورش در مجلس هست که احتمال هر نوع تغییری را لاممکن می نماید. وزرای آموزش و پرورش هیچ گاه هیچ مطالبه ای از مجلس نداشته اند و برای همین است که امروز در گرداب عدم پرداخت مطالبات فرهنگیان دست و پا می زند.
آری ، هر نتیجه ای آئینه عبرت عملکرد ماست. قصور و کوتاهی و سکوت وزرای آموزش و پرورش موجب ایجاد مقاومت در برابر تغییرات بهینه و مثبت در آموزش و پرورش شده است. آموزش و پرورش کشور ما امروز به حجامت شاهرگ خود نیاز دارد تا امکان تنفس آسوده ای را داشته باشد. نظام تعلیم و تربیت کشور ما امروز در بحرانی ترین شرایط تصمیم گیری و قانونگذاری قرار دارد و دانش و معلم و دانش آموز سه قربانی این چرخه معیوب سازمانی است. هر سه را دریابیم و گرنه هر سه را به بهای غفلت از دست خواهیم داد.
1 ) پارس نیوز ، کدخبر : 493014 - 1397/01/25
2 ) وبلاگ دکتر حسن بنیانیان ، فرهنگ سازمانی چیست؟ 1389/02/11
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید