روز پژوهش بود و سالن خیابان حجاب مملو از جمعیت معلمان پژوهنده بود که از استانها آمده بودند.
وزیر آموزش و پرورشِ وقت، در حال سخنرانی بود.
میانه سخنرانی او، صدای بلندی از انتهای سالن آمد که به طور ممتد می گفت:
«آقای وزیر!! اجازه بدید من حرف بزنم نترسید! اجازه بدید بیام حرفم را بزنم ....»
همین طور که حرف می زند جلو هم می آمد تا اینکه به تریبون رسید و وزیر وقت به ناچار اجازه داد حرف بزند.
سخن اعتراضی علی سعیدی (همکار فرهنگیِ معترض) در یک جمله این بود که چرا در تقدیر از دست اندرکاران سند تحول بنیادین نام برخی را از قلم انداختید و فقط نام کسانی را که مورد تایید خودتان بودند آوردید.
آن فرهنگیِ ستادی با دل و جرات، حقیقتا چیزی در دلش نبود و هیچ سخن توهین آمیزی هم نگفت شاید تنها ایرادی که وارد می کردند همین برهم زدن نظم سالن و سخنرانی وزیر بود.
آن ایام، مسول روابط عمومی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش بودم.
آن روز تمام شد.
فردا صبح متوجه شدم حراست ساختمان پژوهشگاه اجازه ورود به این همکار فرهنگی ستادی نمی دهد.
تحقیق کردم متوجه شدم از وزارتخانه دستور دادند ایشان ممنوع الورود شود به خاطر رفتار دیروزش!
الان سالها گذشته و اینک تمام هم و غم ما باید این باشد که هیچ معلمی به خاطر انتقاد، ممنوع البیان و ممنوع القلم و ممنوع التصویر و ممنوع الفعالیت نشود.
امید است همه کمک کنیم به موازات افزایش سعه صدر و تحمل نظر مخالف، اخلاقِ نقد و حرمت مداری هم البته مراعات شود و انتقادها به جریان سازنده گفت و گو تبدیل شود.
چنین باد
کانال تربیت و توسعه
نظرات بینندگان
سلام
مطمئنید از چیزی که می گویید؟
الان مشکلات حراستی که برای ما درست می کنند را خود حراست گردن نمی گیرد چه برسد به بقیه .
همکار من نه حق و حقوقش را گرفت و نه شغلش را
عده ای از خدا فرصت گرفته اند برای ظلم کردن.امروز یکی از این افراد از دنیا رفت.ولی جایش را به یکی دیگر خواهد داد.پس چیزی عوض نمی شود
لطفا مسأله را دقیقا با ذکر جزییات به دفتر مرکز روابط عمومی اطلاع بدهید تا پیگیری کنم
خوشبختانه نگاه همکاران و مدیران حراست وزارتخانه نگاهی اخلاقی است و منصفانه باید بگویم که رویه حراست وزارتخانه از نگاه های انقباضی گذشته خیلی خیلی فاصله گرفته و تا حد ممکن معلمان را همراهی و حمایت می کنند.
آقای مرتضی نظری
از پاسخ گویی شما سپاسگزاریم .
امید که این رویه شما الگوی همه مدیران و مقامات شود .
پایدار باشید .
یعنی به ما مربوط نیست
شماره قسمتهای دیگر وزارا را دادند که از سر خود باز کنند.
دیگر شما که خبر دارید اینجا کجاست؟
مشکل در حراست پیش آمده ولی باید به اورژانس اجتماعی خبر دهند تا حل شود.
بوسه بر دستان خطشه
جناب آقای نظری ، حتما وزیر وقت آقای حاج بابایی
بودند و گر نه ربطی بین نوشته شما و غلط املایی
ایشان نمی بینم !! ظاهرا ایشان به دست بوسی
خویش توسط دیگران عادت دارند و انتظار داشتند
آن نیروی ستادی بدین منظور پیش آیند !!!!
راستی حال که در صحنه صدای معلم هستید از اسکان
تابستانی فرهنگیان و سوالات بدون جواب بنده طی سه
یا چهار موضوع نوشته شده توسط بنده چه خبر ؟!!
چرا اسکان مدارس برای آموزش و پرورش درآمد
ایجاد می کند و کجا هزینه می شود ؟
چه زمانی معلمان کرامت شغلی خواهند یافت ؟
ممنون می شوم پاسخ دهید.
جناب آقای نظری ، مگر معلم نیستید ؟
عدالت در پاسخگویی را رعایت کنید .تشکر
اسرار مالی وزارت را پاس بدارید.
ببخشید بنده سماجت نشان دادم ولی
امیدوارم پشت پرده اسکان تعطیلات
عید و تابستان فرهنگیان در مدارس
بزودی آشکارگردد این حق هر معلم و
هر ایرانی است. خدا کریم است
منتظر می مانم اما در مذمت آن باز
می نویسم.
چه بسا یک دیپلمه در حوزۀ آموزش و پرورش به مطلبی اندیشیده باشد که وزراء و کارشناسان و مشاوران آپ از بدو تأسیس تا کنون از طرح موضوع آن غافل و در صورت طرح موضوع از تحلیل صحیح آن عاجز باشند!
این اشتباهات عذابیست الهی!
احتمالاً آقای حاجی بابایی با وجود متاهل بودن و اخذ به موقع مدرک دکتری برای اخذ مجوز نهاد رهبری برای تدریس دروس معارف دانشگاه از فلان پسر محرد عبور کرده از 40 سالگی شایسته ترند! یا ندادن کارنامه آزمون در سال 89 پسندیده تر است! یا معرفی نکردن جهت مصاحبه در سال 96 ؟ یا ...
سلام بر کلمۀ "خدشه" در کتاب نظام حقوق زن در اسلام شهید مطهری! و سلام بر فرقان، جدا کنندۀ حق و باطل؛ و سلام و درود فراوان بر ان الباطل کان زهوقا
و سلام و درود بر اسرار غیر قابل درک و سلام و درود بی پایان بر خورشید پشت ابر
"و اینک تمام هم و غم ما باید این باشد که هیچ معلمی به خاطر انتقاد، ممنوع البیان و ممنوع القلم و ممنوع التصویر و ممنوع الفعالیت نشود". آمين ...
راستي به راستي با تعريفهاي امروزي سواد چه كساني باسوادند و چه كساني بيبهره و يا كمبهره از سواد؟!
رحمت خدا بر بنده خدا
گناه و خطا و لرزش و کبر و غرور و........
همگی نه در یک ثانیه که حتی در کمتر از آن
رخ می دهد. وقتی شاهد چنین صحنه های
دوران شاهنشاهی هنوز هستیم نشانگر وجود
ظرفیت یا پتانسیل برای چنین خواسته هاست.
اجازه دهیم هر کس با گناه خود کنار بیاید.
اگر یک مقداری بیشتر دقت به خرج بدهید و کمتر قضاوت کنید متوجه می شوید که عکس مورد نظر شما توسط مدیر این سایت انتخاب شده.
فرضتان که غلط باشد، نتیجه هم معلوم است.
مثلا آقای حاجی بابایی آیا ایشان نابغه هستند؟ آیا ایده های ایشان فوق العاده هستند. من مطئنم اگر جای بیشتر وزرا و نمایندگان با یکی از معلمان مثلا معلمی که در یکی از دورافتاده تریم مناطق چندپایه تدریس می کنه.... هیچ اتفاقی نمی افتد حتی عملکرد یک همکار بهتر از اینها خواهد بود.
و شاید حتی یک رانده شده از آزمون استخدامی از یک معلم بهتر عمل کند
این عکس رو بردارید به جاش کارنامه آزمون استخدامی سال 89 را بگذارید
یا به جاش چهره قبول شدگان در آن آزمون را؛ فقط مواظب باشد تصاویر بی خط و خدشه باشه
مگر نمی دانید: هنوز دیر نشده برادر عزیزم؛ از هر دست که بدهی از همان دست خواهی گرفت ... العاقبه للمتقین
البته العاقبه للمتقین به همه چیز ربط دارد و همه چیز به هم و عکس موجود!
العاقبه للمتقین یعنی آیه 83 قصص در شقشقیه و یکی از مفاهیم خطبۀ شقشقیه یعنی شایسته سالاری در اشتغال و دفع و رفع توهّم از آن!
خطشه به دنبال دلایل ، خویش ایشان بودن ،
روزی خوار سفره ایشان بودن یا به قول
فرمایش خودتان نوکر ایشان بودن و یا شما
را به مجلس خواهند برد و......
را یافتم. این همه سینه چاک یک فرد سوخته
بودن خیلی از خودگذشتگی می خواهد.
نکند جناب پورسلیمان ایشان را از وزارت
عزل نموده اند و ما خبر نداریم.
به دلداگی خود بپردازید و پارازیت نفرستید.ممنون
اجازه دهید کسانی دم از اخلاق کاری بزنند که لااقل به
اندازه یک دانه ارزن عامل به تفکرات و دیدگاه های خود باشند سوالی مطرح است از حضرتعالی که چه پارامترهایی موجب شد که جنابعالی در چند ماهه اخیر عذر تعدادی از همکاران ساعی و کوشای روابط عمومی خودتان در مرکز را بخواهید و آن ها را در اختیار اداره کل امور اداری قرار دهید و به اصطلاح خودتان ممنوع الفعالیت کنید ....