مثال معروف را شنیدهاید که از شتر پرسیدند چرا کوهانت کج است؟ پاسخ داد کجای بدن من راست است که کوهانم باشد. نمیدانم چرا بیشتر دوستانی که اهل علم و پژوهش هستند، به مفاهیمی چون: سیستم، تحلیل سیستمی، نگاه چند بعدی، علت و معلول ، نگرش تعاملی و امثال آن، توجه ندارند.
دوستان صاحب نظر در آموزش و پرورش!
آموزش و پرورش ما طبق چه الگویی مدیریت میشود؛ کدام کار در این مجموعه درست پیش میرود؛ و چه تفکر سیستمی و تیمی در آن وجود دارد؛ که شما توقع دارید با تعیین تکلیف کنکور و حذف آن، همه چیز اصلاح شود و اوضاع آشفتۀ آموزش و پرورش سروسامان یابد؟ کنکور یکی از معضلات بزرگ آموزش و پرورش و بلای جان فرهنگ و تربیت کشور است، اما بیش از آنکه علت بسیاری از نابسامانیها باشد، خود معلول کاستیها و کجاندیشیهای بزرگتر نظام فرهنگی و اجتماعی ماست
چرا هر کس فکر میکند با انجام یک کار، اوضاع تغییر میکند و همه چیز خوب میشود؟ یکی به کتابهای درسی اهمیت میدهد؛ یکی حکم به حذف آزمونهای سمپاد میدهد؛ یکی رواج آزمون و تستزنی در مدارس ابتدایی را معضل اصلی آموزش و پرورش میداند؛ یکی کتابهای کمکدرسی را بلای مدارس میداند؛ یکی به نظام آموزش ضمن خدمت معلمان و مدیران ایراد میگیرد؛ یکی اجرا نشدن اسناد تحولی را مهمترین نقطه ضعف آموزش و پرورش تلقی میکند؛ یکی بر کاستیهای فعالیتهای پرورشی تمرکز میکند؛ یکی مؤسسات آموزشی و کنکوری را عامل همۀ انحرافات میداند؛ و بیش از هر موضوع دیگری، عدهای هم فقط بر کنکور و تبعات آن تمرکز کردهاند؛ به راستی چرا؟ یعنی ریشۀ همۀ کاستیها، ناکارآمدیها، ضعفها و مشکلات آموزش و پرورش و مدارس به کنکور برمیگردد؟ اگر همین فردا اعلام کنند که کنکور کاملاً از صحنۀ آموزش و پرورش کشور ما حذف شد و به هیچوجه هم بازنمیگردد؛ مدارس کشور متحول میشوند و کیفیت و کارآمدی همۀ فعالیتهای آموزشی و تربیتی ارتقا مییابد؟
من هم منتقد کنکور و تبعات پیشین و پسین آن هستم. در چند جلد کتابی هم که در مورد روشهای مطالعه و برنامهریزی برای دانشآموزان دبیرستانی و کنکوری نوشتهام، هیچگاه تابع رویههای بازاری معمول نبودهام.
آیا از کیفیت انسانهایی که تربیت کردهایم، راضی هستیم؟ من برای موفقیت یک دانشآموز در کنکور، نه به خواندن انواع کتابهای کمکدرسی اعتقاد دارم، نه به پر کردن انواع فرمها و جداول برنامهریزی، نه به معلم خصوصی و آموزشگاه و نه به توصیههای گاه شیادانۀ کسانی که خود را مشاور و متخصص کنکور معرفی میکنند.
همه میدانیم که بزرگ نشان دادن کنکور و ربط دادن آن به سرنوشت و همه چیز زندگی، اگر برای دانشآموزان و والدینشان خیری نداشته باشد، برای تاجران و فرصتطلبان آموزشی، سود هنگفت و شگفتآوری دارد. سالها پیش، در مقالاتی خطر بدعتهای آموزشی را گوشزد کردم؛ بدعتهایی که الان خود تشکیلات وزارتخانه هم با آنها کنار آمده است. 20 سال پیش ما سایۀ انواع مؤسسات آموزشی را در مدارس با تیر میزدیم. امروز با آنها کنار آمدهایم و حتی برای شرکت فرزندانمان در کنکورهای آزمایشی و کلاسهای آموزشگاهی، از همین مؤسسات تخفیف میگیریم!
سخن من این است که اگر سیستمی و علمی میاندیشیم، چرا فقط بر بلایای کنکور تمرکز کردهایم؟
چرا از اُفت انگیزشی معلمان چیزی نمیگوییم؟ چرا به معضلات مالی و بودجهای مدارس، کمتر بها میدهیم؟ چرا از مدارس مناطق محروم که اوضاع بعضی از آنها غیرقابل تصور است، چندان یاد نمیکنیم؟ چرا از مدیرانی که به حال خود رها شدهاند و کسی به آنان نمیگوید با این همه تغییرات تربیتی و اجتماعی چه باید بکنند، حرف نمیزنیم؟ چرا از والدینی که نمیدانند اصلاً درست و غلط چیست و برای موفقیت تحصیلی فرزندشان چه باید بکنند، یاد نمیکنیم؟
و سؤال بسیار مهمتر:
چرا از همه چیز با هم حرف نمیزنیم؟ مگر نباید در یک سیستم (نظام) همۀ اجزا باید با هم کار کنند و نقص در هر جزء، بر اجزای دیگر تأثیر میگذارد؟
چرا هر کس آموزش و پرورش را با عینک خودش میبیند و همه چیز را بر مبنای همان تحلیل میکند؟
تنها خوبی نگاههای آشفته و جزءجزء به کاستیهای آموزش و پرورش آن است که از هیچکس جواب درست و حسابی درنمیآید. وقتی هر کس یا گروه، قسمتی را گرفته و همانند داستان پیل در تاریکی مولانا، تصور میکند اصل موضوع را یافته است؛ اولاً همه با این نوع مجادلات سرگرم میشوند و ثانیاً متولیان آموزش و پرورش هم توپ را به زمین یکدیگر میاندازند.
آموزش و پرورش، یک مجموعۀ به همپیوسته، یک نظام تعاملی و یک سیستم درهم تنیده است.
مشکل امروز آموزش و پرورش ما فقط معلم، روش تدریس، کیفیت فعالیتها، کتاب درسی، کتاب کمکدرسی، مدیر، بودجه، امکانات و تجهیزات، اسناد تحولی، آزمون، ارزشیابی توصیفی، تکالیف، والدین، دانشآموزان، کنکور و موارد بسیار دیگر نیست، بلکه همۀ اینها با هم است.
کنکور یکی از معضلات بزرگ آموزش و پرورش و بلای جان فرهنگ و تربیت کشور است، اما بیش از آنکه علت بسیاری از نابسامانیها باشد، خود معلول کاستیها و کجاندیشیهای بزرگتر نظام فرهنگی و اجتماعی ماست.
تصور نمیکنم حذف کنکور، همۀ معضلات، نقصها و مشکلات آموزش و پرورش را یکجا ریشهکن کند!
آیا از کیفیت انسانهایی که تربیت کردهایم، راضی هستیم؟
چه نوع انسانی تربیت کردهایم و چه نگاهی به آینده داریم؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
به عنوان فردی که در این سایت موضوعات
گوناگون می نویسم، باید به استحضاربرسانم
که هر موضوعی مورد بررسی قرار می گیرد
منتهی مراتب برخی به فصل یا ماهی خاص
اختصاص دارند که طرح آنها در زمان خود
بیشتر صورت می گیرد . مثل کنکور که تیر
ماه فصل آن است.
مثلا بنده مخالف حواشی بازارگرمی کنکور
هستم اما مخالف حذف آن نیستم. خیلی از
کشورها کنکور دارند و ماخذی برای محک
و انتخاب دانش آموزان است
لذا همکار محترم طبیعی است که مطالعه
شما در این سایت مقارن با فصل کنکور
گردیده و بحث آن را زیادی یافتید.
به هر حال از مجمول نو شته ها ، انتخاب
منطقی تو سط خواننده صورت می گیرد.
کارشناس آموزشی هم خود داند.
پس هر کس گوشه ای از آموزش و پرورش
را یرزیر ذره بین خود می گذارد تا کل فیل
نمایان گردد.
تصور نمی کنم امروزه کسی تک سبب بین
یا مغرض باشد. همگی تلاش می کنیم تا
شرایط مطلوب تری حادث شود. تشکر
ماه فصل
چرا اینقدر می خواهیم با واژه ها بازی کنیم
آیا کنکور چیزی جز اضطراب برای دانش آموزان و خالی کردن جیب اولیا نتیجه ای دارد