صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه اخبار/

حمایت سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس از طرح معلم تمام وقت

سید حمایت میرزاده سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگوی ویژه خبری شبکه دو سیما اظهار کرد: معتقدم در طرح معلم تمام وقت، اصطلاح « معلم تمام وقت» به کار نبریم چون شاید ترویج شود که معلمان تمام وقت نبودند اما کار معلم فکری است‌.

وی ادامه داد: اینکه آموزش و پرورش برای حق‌التدریس از معلم رسمی استفاده کند، اقدام خوبی است و اینکه ۶ ساعت حق‌التدریس در حکم باشد، ارزشمند است و اجرای این طرح به صورت پایلوت خوب است.

میرزاده با بیان اینکه معلمان به صورت تمام وقت در اختیار مدرسه بودند و هستند، افزود: اینکه  حق‌التدریس به صورت ثابت در حقوق بیاید، اقدام خوبی است.

وی درباره لایحه رتبه‌بندی معلمان نیز گفت: برنامه ششم، دولت را موظف کرده است که این لایحه را از اول فروردین ۹۶ اجرا شود که ما همچنان منتظریم.

سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس اضافه کرد: درخواست کمیسیون از دولت این است که قبل از ارائه لایحه بودجه، لایحه رتبه‌بندی معلمان به مجلس ارائه شود تا فرصت بررسی در کمیسیون باشد اما اگر همزمان یا بعد از ارائه لایحه بودجه، این لایحه ارائه شود، بعید می‌دانم اجرای آن به سال ۹۸ برسد.

وی تصریح کرد: دولت باید دو چندان حمایت کند زیرا به تنهایی از دست مجلس کاری ساخته نیست.

میرزاده درباره خدمات بیمه تکمیلی فرهنگیان گفت: خدمات بیمه نسبت به گذشته کم است ضمن اینکه پس از ارائه مستندات به موقع پرداخت نمی‌شود و چند ماه طول می‌کشد.

وی ادامه داد: چرا بیمه تکمیلی به استان‌ها تفویض اختیار نمی‌شود و چرا با بیمه وابسته آموزش و پرورش همکاری نمی‌شود؟

سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در خصوص بدهی فرهنگیان اظهار کرد: آموزش و پرورش نسبت به سال قبل در پرداخت بدهی بهتر عمل کرده است اما واقعیت این است که همه مسؤولین شرمنده معلمان هستند.

وی ادامه داد: آموزش و پرورش در دولت ها در اولویت نبوده است و هر سال بودجه با کسری می آید.


حمایت سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس از طرح معلم تمام وقت

نقش آموزش و پرورش در کاهش خشونت علیه زنان  " خشونت علیه زنان شاید شرم آورترین مورد نقض حقوق بشر باشد و تا زمانی که این مقوله ادامه دارد نمی توانیم ادعا کنیم که به پیشرفت واقعی به سوی برابری، توسعه و صلح نایل آمده ایم. "

کوفی عنان


امروز مسئله خشونت علیه زنان نه به عنوان یک مسئله خانگی، محلی، شهری، کشوری یا منطقه ای بلکه به عنوان یک معضل جهانی مطرح می باشد.در حال حاضر خشونت علیه زنان دلیل جدی برای مرگ و میر زنان است.به همین دلیل سهم مشارکت زنان در دستیابی به توسعه همه جانبه سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در جامعه کم شده است.

به عنوان مثال به واسطه محروم نمودن زنان و دختران از تحصیل و سواد آموزی که یکی از نمادهای خشونت علیه زنان است.در بعد اقتصادی افزایش فقر، بیکاری و به طور کلی ناتوانی اقتصادی آنان و به تبع آن کاهش میزان درآمد سرانه جوامع و در بعد سیاسی، حداقل، کاهش میزان مشارکت زنان در امر رای دهی رخ داده است.

در همه دنیا برای مبارزه با خشونت علیه زنان برنامه های را تدارک دیده اند. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز به واسطه استناد به تعالیم دین مبین اسلام، حفظ شخصیت زن به عنوان مادر و تربیت کننده فرزندان جامعه، مورد توجه ویژه قرار گرقته است و اصل بیست و یکم دولت را موظف نموده است تا حقوق زنان را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید و زمینه های مساعد برای رشد شخصیت زنان و احیای حقوق مادی و معنوی آنها را فراهم کنند.

ماده 158 قانون برنامه سوم نیز مرکز امور مشارکت زنان را به عنوان نهاد سیاستگذار و متولی امور بانوان مکلف نموده بود تا شرایط و زمینه های لازم را برای ایفای نقش زنان در توسعه کشور و تقویت نهاد خانواده ایجاد و تقویت نماید.

در سال 1376 کمیته ملی امحای خشونت علیه زنان در مرکز امور مشارکت زنان فعالیت خود را در قالب سه کارگروه فرعی- تخصصی آموزشی، حقوقی و حمایتی آغاز نمود و تدوین طرح اقدام پیرامون رفع خشونت خانگی علیه زنان از اقدامات مهم این کمیته بود.

در همان زمان اقدامات آموزشی، فرهنگی ، حقوقی، حمایتی و پژوهشی فراوانی در دفاع از حقوق زنان انجام شده بود.

نقش آموزش و پرورش در کاهش خشونت علیه زنان

در یک بررسی عمیق تر به این حقیقت پی می بریم که بروز و ظهور خشونت علیه زنان در وهله اول نه به واسطه عوامل اقتصادی- معیشتی بلکه به دلیل پایین بودن سطح مطالعات و آموزش های مورد نیاز زوجین و همچنین ناکارایی دستگاههای حقوقی- اجرایی کشور در حمایت و توانمند سازی فردی- اجتماعی افراد جامعه می باشد؛ البته با تدوین لایحه برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و تاکید بر انجام اقدامات لازم به منظور رفع خشونت علیه زنان توسط دولت اصلاحات، مجموعه برنامه ها و سیاستهای مبارزه با خشونت علیه زنان در قالبی منسجم تر و موثرتر قابل پیگیری و اجرا شد.

در حال حاضر تسریع و تقویت همکاری های بین بخشی و انجام هماهنگی های لازم در قالب کمیته ای متشکل از نمایندگان دستگاههای  دولتی و غیر دولتی به منظور اقدام در راستای رفع و کنترل پدیده خشونت علیه زنان خاصه خشونت خانگی با توجه به شدت و پیامدهای وخیم آن در مقایسه با سایر اشکال خشونت امری لازم و ضروری است.

نقش آموزش و پرورش در کاهش خشونت علیه زنان

در این رابطه آموزش و پرورش با توجه به نقش به سزای آن در انتقال و حفظ میراث های فرهنگی، القای الگوهای فکری و ارزشهای اجتماعی و توسعه و ترویج دانش ها و فنون مدرن یکی از اهرمهای کلیدی در امر کنترل و رفع پدیده خشونت علیه زنان خواهد بود.

هر چند آموزش و پرورش در معنای وسیع کلمه شامل همه اجتماع می شود و در شرایط پیچیده  علی رغم وجود مدارس و مراکز آموزشی به عنوان کارگزار آموزش و پرورش، افراد در موقعیتهای اجتماعی گوناگون بسیاری از کارکردهای مهم آموزش و پرورش اعم از باز آفرینی فرهنگی، جامعه پذیری، تربیت نیروی انسانی کار، گزینش و به کارگیری آنان، کنترل اجتماعی و یگانگی جمعی، نوسازی و سرمایه گذاری انسانی و... را ضمن تجربه های زندگی و روزمره درک نمایند.نظام آموزش و پرورش ایران از کودکستان تا دانشگاه ها در سالهای اخیر گسترش یافته است.

ساختار آموزش و پرورش در قالب نظام آموزشی و سازمانهای بی شمار آن واجد افراد تعلیم یافته شامل مدیر، مربی، معلم و...دارای تسهیلات و تجهیزات و ابزارهای خاصف مواد و وسایل آموزشی، برنامه ها و روشهای آموزشی و علاوه بر آنها آداب، مقررات و هنجارهای معینی است.

نقش آموزش و پرورش در کاهش خشونت علیه زنان

لذا با توجه به کارکردهای متعدد و طیف گسترده مخاطبین، این نهاد نقش چشمگیری در تحقق اهداف دولت در امر رفع و کنترل پدیده خشونت خانگی علیه زنان  را دارا می باشد.

آموزش و پرورش از یک سو می تواند با انتقال صحیح دانش، مهارت و تخصص مورد نیاز جامعه زمینه توانمندسازی زنان در کنار سایر افراد جامعه و به تبع آن ارتقاء منزلت و جایگاه آن را فراهم سازد و از سوی دیگر با انتقال ارزشهای فرهنگی به دانش پژوهان و تاکید بر مقولات خودسازی، تالیف قلوب ، تفکر و تذکر در امر زندگی، ارتقای معرفت، آزادگی و آزادی خواهی، روحیه و تعالی افکار، نوع دوستی و وفاق، جوانمردی و ظلم ستیزی به عنوان محورهای اعتقادی- ارزشی نهفته در فرهنگ و مبانی دینی اسلام و مبارزه با کلیشه های نادرست رایج در جامعه همچون ضعیف بودن زن و لزوم اطاعت محض او از همسر، ضعفهای اخلاقی زن و کنترل فتنه و وسوسه زنان در راستای رفع و کنترل پدیده خشونت علیه زنان اقدام نمایند.

البته باید به این امر هم توجه نماییم که تقویت همکاری های بین بخشی و هماهنگی همه جانبه نهادهای اجتماعی هم بسیار مهم است.چرا که در یک نظام اجتماعی دین، حکومت،اقتصاد و آموزش و پرورش و خانواده و به عبارت دیگر کلیه نهادها، پیوسته و در طول زمان با یکدیگر کنش و واکنش متقابل دارند و روابط متقابل مطلوب نهادهای فوق الذکر نیز مستلزم هماهنگی میان کارکردهای گوناگون آنهاست.

کلیه نهادهای اجتماعی از طریق هماهنگی و همکاری می توانند افراد جامعه را در جهت مقاصد مورد نظر خود تحت تاثیر قرار دهند.

آموزش و پرورش به دلیل تاثیرات عمیق و پردامنه آن در صورت مساعدت سایر موسسات و نهادهای اجتماعی می تواند  نقش محوری در بهسازی فرهنگی-  ارزشی جامعه و ارتقاء جایگاه زنان و رفع تبعیض و خشونت علیه آنان داشته باشند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">

نقش آموزش و پرورش در کاهش خشونت علیه زنان

منتشرشده در یادداشت

ملت عصبانی و احساساتی ایران و مساله فوتبال

ما ایرانیان به حد کفایت احساساتی و عاطفی هستیم و با کوچکترین اتفاقی بعضا عکس العمل های غیر منتظره نشان می دهیم.


" دیروز ماشینم به ماشین جلویی مماس شد، طرف خواست پیش خانم بچه هاش خودی نشون بده دستی رو کشید اومد پایین داد و بیداد راه انداخت. من پیاده نشدم. رهگذران متلک انداختند و بهش خندیدند ناچارا تفی نثار ماشینم کرد و رفت! "


متاسفانه روزانه در گوشه و کنار کشور در سوانح جزئی رانندگی درون شهری، چه مشاجرات و زد و خوردها و توهین های ناشایست را که شاهد نیستیم.
چرا این قدر عصبی و کم طاقت شده ایم؟
برای دریدن هم لحظه ای امان نمی دهیم.
آموزه های دینی و فرهنگ غنی ما کجا اتراق کرده؟ چرا در روابط مان اینقدر منفعت طلب و زیاده خواهیم؟

ملت عصبانی و احساساتی ایران و مساله فوتبال

 فوتبال و دیگر هیچ

حساسیت و دوز فوتبال پرسپولیس/کاشیما را آنقدر بالا برده ایم که بیچاره بازیکنان مان از استرس و فشار جمعیت کلاً دست و پایشان را گم کرده اند.
فوتبال را به شدت سیاسی و مسئله مرگ و زندگی کرده ایم.
انگار اگر پرسپولیس قهرمان آسیا شود چه باری از مشکلات بی امانمان کاسته خواهد شد!
خداییش اگر بازیکنان دو تیم بازی بی تماشاگر را تجربه می کردند نتیجه و کیفیت بازی همین می بود که دیدیم؟

مطمئنم با حساس کردن بیش از حد افکار عمومی و بزرگ نمایی فوتبال، عملاً با افزایش فشار روحی و روانی، بازیکنان خود را در چنین بازی های مهمی فقط عصبی و دستپاچه میکنیم.تماشاچی های پر تعدادمان به جای یار دوازدهم بعضا نقش غضنفر را بازی می کنند. خیلی ها فقط آمدند خودشان را تخلیه کنند نه چیز دیگر.


موقع اتمام بازی اگر تیم مان ببازد خود را با صندلی های ورزشگاه و البته اتوبوسها و... مجموعه تخلیه و تسکین می دهیم و حسابی از شرمندگی شان درمی آییم. اگر هم طرف برنده باشیم شادی خود را با توهین به تیم بازنده و طرفدارانش نشان می دهیم!

 

 فوتبال و دانش آموزان ... 

 صبح ۱۹ آبانماه چندین مورد از هنرجویانِ بلیط گرفته برای بازی پرسپولیس/ کاشیما بدون لوازم و تجهیزات مدرسه با بوق و کرنا به مدرسه آمده بودند و از زنگ اول به شدت ناآرام و پر استرس، دنبال اجازه گرفتن از اولیای هنرستان برای حضور در ورزشگاه آزادی بودند.
خیلی از این بلیط داران (تهیه کرده از بازار سیاه) حتی لباس و کفش مناسب مدرسه ندارند و حتی زنگ ورزش را عمدتا دودره می کنند، ولی چنان برای خروج از مدرسه و حضور در صفوف به هم فشرده طرفداران فوتبال عز و لابه میکردند که نگو و نپرس!

ملت عصبانی و احساساتی ایران و مساله فوتبال

 رسالت فوتبال چیست؟

بنیانگذاران المپیک و همچنین جام جهانی با هدف ترویج صلح و دوستی و ترغیب همزیستی مسالمت آمیز بین ملت ها اقدام به راه اندازی مسابقات ورزشی که بارزترین آنها فوتبال است نمودند.
امروزه در اکثر کشورهای جهان سوم این رسالت و هدف متعالی به باد فراموشی سپرده شده و گاها این مسابقات به تسویه حسابهای سیاسی، قومی، قاره ای و... تبدیل شده است.

امیدواریم با درآیت دست اندرکاران فوتبال و بزرگان قوم و همچنین با دوراندیشی عمومی، فلسفه وجودی ورزش و در رأس آن فوتبال بیش از این فراموش نگردد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

ملت عصبانی و احساساتی ایران و مساله فوتبال

منتشرشده در یادداشت

گروه رسانه/

در پی درج مطلبی با عنوان : " «تنبیه 3 دانش آموز مدرسه روستای بهرباغ شهرستان جم با کابل!» " ( این جا ) اداره کل آموزش و پرورش بوشهر جوابیه ای برای صدای معلم ارسال کرده است .

ضمن تشکر و قدردانی از پاسخ گویی ؛ عین جوابیه به شرح زیر است

معلم تمام وقت و مسئولان وزارت آموزش و پرورش و سازمان برنامه و بودجه  این روزها حوزه آموزش و پرورش حال و روزگار پریشانی دارد که هر بخش از آن را که می نگریم؛ دور تسلسل و فشل بودن و ناکارآمدی از آن موج می زند. از عدم اجرای سه قول تبلیغاتی وزیر محترم در اولین روز کاری بگیر؛ تا عدم تحقق فاز دوم رتبه بندی معلمان در مهرماه ۹۷ و سرکوب و دستگیری فعالین صنفی معلمان.

در عوض تا دلت بخواهد طرح های نمایشی و مجعول بدون پشتوانه اجرایی دیده ایم که می توان از مبارزه با مافیای کنکور ؛ منحل کردن مدارس تیزهوشان؛ طرح تحول نظام آموزشی و در نهایت نیز طرح مبهم و توهین آمیز معلم تمام وقت؛ نام برد.

گویا جناب وزیر مثل همان مصاحبه ای در تلویزیون که از تقلیل کار معلمان بالای ۲۲ سال سابقه بی خبر بودند و با وجود شعارهای فعلی شان مبنی بر حذف مشق شب و ترویج بازی و شادی در دوره دبستان؛ تعجب می کردند که چرا فرزند دوره ابتدایی مجری یک روز از هفته را فقط ورزش و نقاشی دارند و درس نمی خوانند؛ در این مورد نیز تفاوت کار آموزشی را با کارمندی از خاطر برده اند و نمی دانند بخش بزرگی از تدریس؛ طرح درس؛ طرح سوال؛ تصحیح اوراق؛ پاسخگویی به تلفن اولیا و رفع شبهات و این روزها با گسترش فضای مجازی و اجتماعی ؛ ارتباط با دانش آموزان در فضای مجازی ؛ خارج از وقت آموزشی صورت می گیرد و این که معلم را به منزله یک کارمند ببینیم؛ بسیار ناعادلانه و غیر کارشناسی ست و هیچ کارمندی قسمت بزرگی از کار اداری خود را  به منزل نمی برد که متاسفانه این نوع نگاه کمی و ماشین وار به معلم؛ با اهداف عالی تبلیغاتی جناب وزیر و سند تحول نظام آموزشی مغایرت شگرفی داشته و دارد.ضمن اینکه هر ساعت تدریس از نگاه متخصصان انرژی و تلاشی چندین برابر یک کارمند معمولی صرف می کند و به همین جهت است که در طرح طبقه بندی مشاغل ،ذیل بند ۸۷ قانون مدیریت خدمات کشوری، برای مشاغل مختلف ساعات کار متفاوتی مشخص شده است و لازم است به جناب وزیر و‌تیم همراه شان متذکر شویم که با ترویج و انتشار اصطلاح معلم تمام وقت نمی توان اذهان عمومی را جهت سرکوب مطالبات به حق فرهنگیان و جامعه دانش آموزان همراه نمود و به جای پاسخگویی در مورد عدم تحقق اجرای فاز دوم رتبه بندی؛ طرحی مبهم و نامشخص و غیر کارشناسی را مطرح نمایید تا هم با بحث و گفتمان در مورد چگونگی و شرایط این طرح خام و نامشخص که هر روز قسمت هایی از آن تغییر می کند ؛ افکار معلمان را از عدم اجرای رتبه بندی منحرف نموده و از طرفی به معلمان نیز این پیغام را بدهید که شما نیمه وقت هستید و حقوقی که می گیرید نسبت به مدت زمانی که سر کلاس می روید ؛ بیش از حد نیز هست و اعتراض نکنید و توقع افزایش حقوق نیز نداشته باشید.

واقعا زحمتی که سه گانه نوبخت؛ بطحایی و اللهیار ترکمن در خصوص طراحی و اجرای این طرح های ناپخته و توهین آمیز و سایر وعده های پوچ و پوشالین می کشند جای بسی تقدیر و تشکر دارد و چه بهتر بود که همین تلاش و انرژی را صرف پیگیری اجرای فاز دوم رتبه بندی و اخذ مجوز افزایش بودجه از مجلس شورای اسلامی می نمودند تا آثار تلاش ایشان در رسانه ها و بین افکار عمومی معلمان و دانش آموزان دیده شود و جناب قاضی پور نماینده مردم ارومیه در تلویزیون نفرماید که آموزش و پرورش وزیر ندارد و یک مترسک بر مسند نشسته و‌ وزیر کسی است که برای پیگیری و اخذ بودجه هر روز به مجلس و نزد نمایندگان بیاید.

البته جناب بطحایی و مشاوران و نمایندگان ایشان قطعا سراغ نمایندگان بارها رفته اند و با آنها ارتباط و لابی تاثیر گذاری داشته اند ؛ اما فقط در زمان جلب رای اعتماد و طرح استیضاح ها که همین اکنون نیز استیضاح دیگری در حال اجرا و اعلام وصول است.

چه خوب بود وزیر محترم وقت و انرژی خود را صرف ارایه طرح های کارشناسی به مجلس و اخذ بودجه های الحاقی و تخصیص های اضافی می نمودند تا ادعای رفاقت و همراهی شان با جناب نوبخت که در زمان جلسه رای اعتماد مجلس، موجب تحقق رای اعتماد بالای نمایندگان به ایشان شد ؛ راستی آزمایی شود و از این نمد کلاهی جهت سر کچل آموزش و پرورش بافته شود!

معلم تمام وقت و نوبخت و وزیر آموزش و پرورش و الهیار ترکمن

واقعا چه در بحث شاغلین و چه بازنشستگان تا چه اندازه دوستی جناب نوبخت با وزیر محترم که به دوستی خاله خرسه برای آموزش و پرورش بی شباهت نبوده ؛  توانسته گرهی از کار کسری بودجه و پرداخت معوقات فرهنگیان و واریز سرانه مدارس و صدها معضلات دیگر بگشاید و قول هایی که ایشان در تحصن های مکرر بازنشستگان جهت افزایش چشمگیر حقوق آن ها دادند را محقق نماید! البته جناب بطحایی و مشاوران و نمایندگان ایشان قطعا سراغ نمایندگان بارها رفته اند و با آنها ارتباط و لابی تاثیر گذاری داشته اند ؛ اما فقط در زمان جلب رای اعتماد و طرح استیضاح ها که همین اکنون نیز استیضاح دیگری در حال اجرا و اعلام وصول است

این روزها اظهارات جناب اللهیار ترکمن و نوید ادهم نیز در جای خود بسیار شنیدنی و قابل تأمل است که به نوعی معلمان را تهدید به تمام وقت شدن می نمایند و دریافت اضافی را منوط به ۳۶ ساعته شدن و یا حتی در شرایطی ۴۴ ساعته شدن می دانند اما فراموش کرده اند که معلم کارمند نیست و نمی توان وی را تبدیل به ماشین تدریسی نمود که این روزها معضل کمبود نیرو در آموزش و پرورش و سوء مدیریت عدم پیش بینی و استخدام نیروی جایگزین بازنشستگان را جبران نماید.

در یکی از مصاحبه های تلویزیونی جناب بطحایی دیدم و شنیدم که ایشان فرمودند با این روش که آموزش و پرورش اداره می گردد؛ بودجه کشور کفاف اداره آن را نمی دهد و هر دولت و‌ وزیری که سر کار بیاید نمی تواند تحولی در آن اجرا نماید و باید روش اداره آموزش و پرورش تغییر کند.

ایشان توپ را در زمین معلمان و صرفه جویی و عدم بهره کشی و بیگاری کافی از فرهنگیان انداختند و بحث اختصاص بودجه اضافی را در درجه دوم مطرح نمودند که واقعا برای آموزش و پرورشی که حدود ۱۱۳/۵ درصد بودجه ی محقق شده اش صرف پرداخت حقوق می گردد و باز هم حدود ۱۱ هزار میلیارد تومان معوقات دارد؛ طرح این موضوع خنده دار است.

ایشان که راه برون رفت آموزش و پرورش از این معضلات را افزایش و توسعه مشارکت های مردمی و مدارس غیرانتفاعی و خصوصی می دانند ؛ فراموش کرده اند کل بودجه ۳۶ هزار میلیاردی آموزش و پرورش با احتساب دلار ۱۵۰۰۰ تومانی معادل حدود ۲/۵ میلیارد دلار می شود که این عدد در مقایسه با بودجه حدود ۲۲۰ میلیارد دلاری آموزش و پرورش ژاپن که حتی یک مدرسه غیرانتفاعی و هیات امنایی و تیزهوشان و نمونه و....‌ ندارد و به معنای واقعی کلمه عدالت آموزشی را محقق نموده ؛بسیار خنده دار است. پس قیف را از سر گشاد آن ننوازیم و آدرس غلط و اشتباه ندهیم!

معلم تمام وقت و نوبخت و وزیر آموزش و پرورش و الهیار ترکمن

چرا که پرچمداران توسعه مدارس غیردولتی نیز همین مسوولان فعلی آموزش و پرورش و وزرای سابق و.... هستند که از این رهگذر مبالغ زیادی علاوه بر مافیای کنکور و چاپ کتب درسی و .... ؛ به جیب می زنند.

جناب وزیر محترم ما را به خیر شما امیدی نیست؛ لااقل شر مرسانید و با بازی های رسانه ای معلم تمام وقت؛ همین اندک آبروی به جای مانده معلمان را نیز بر باد ندهید.

ما معلمان به شنیدن توهین تعطیلات بیش از حد ،از دیگران عادت داریم اما وقتی مهدی نوید ادهم دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش و دیگر اطرافیان شما که مثلا مسوول تامین منزلت معلم ؛ بر طبق شعارهای تبلیغاتی تان هستند؛ این افاضات را می نمایند و افکار عمومی را در سرکوب مطالبات فرهنگیان به کمک خود در می آورند؛ بیشتر قلب مان می رنجد و غیر قابل تحمل است و این دوبیتی از بابا طاهر را به یادمان می آورد که:

 ته که نوشم نه‌ای نیشم چرایی

ته که یارم نه‌ای پیشم چرایی

ته که مرهم نه‌ای بر داغ ریشم

نمک پاش دل ریشم چرایی


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

معلم تمام وقت و مسئولان وزارت آموزش و پرورش و سازمان برنامه و بودجه

منتشرشده در یادداشت

گروه  گزارش/

سابقا و در زمان ریاست علیرضا جدایی بر مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در پرتال وزارتخانه بخش " نظرسنجی " تعبیه شده بود که در تغییرات بعدی حذف گردید .

همچنین ستون " تلنگر " هم  که قرار بود  با انتشار یادداشت هایی از افراد مستقل تلنگری بر مدیریت وضعیت فعلی این وزارتخانه هم باشد آن هم حذف گردید .

در گفت و گویی که استودیو الفبا با علی الهیار ترکمن معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش انجام داده است به نظر می رسد خبرنگار و یا اصحاب رسانه ای نبوده و اگر هم حضور داشته تصویری از آن ها منتشر نشده است .

« صدای معلم » وزارت آموزش و پرورش و به ویژه مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی را به شفافیت بیشتر و رعایت اصول خبرنگاری حرفه ای و نیز پاسخ گویی موثر به افکار عمومی فرا می خواند .

یکشنبه, 19 آبان 1397 11:49

اِکسیر 3-3-6 !

 طنز ساختار 3-3-6  عجب اکسیری است این اکسیر 3-3-6 . چه ها که نمی کند! چه تغییر و تبدیلی که راه نمی اندازد! چه مجوزهایی که صادر نمی کند! آنهایی که عجولانه و بی محابا در فکر استفاده از این گوهر نایاب بودند قطعا به ارزش وجودی آن پی برده بودند.

خدا پدر مادرشان را بیامرزد!

مرزهای کار سیستماتیک و روال مند آموزشی را در نوردیدند! روند انتخاب رشته و هدایت تحصیلی را به باد فنا دادند! و از همه مهمتر زمین آموزش و یادگیری را شخم زدند! اصلا آموزش و پرورش را چه به کار سیستماتیک و روال مند!

اکسیر 3-3-6 را به دست بگیر و بدون هیچ پشتوانه و امکانات آموزشی با آن معجزه ی آموزشی راه بینداز‍!
و اما برخی از قابلیتهای بی چون و چرا و پیدا و پنهان این اکسیر بی بدیل که اشاره به آنها خالی از لطف نیست!


1- به طرفه العینی می شود دستگاه مبدّل معلم ساز. خدمتگزار و سرایدار جذب می کند ، بی منت و بی دردِ سرآموزگار پس می دهد.

بارپروردگارا عجب قدرتی!
2- در چشم بر هم زدنی با قدرت جادو جَنبل و اَجّی مجّی لا ترجّی ، جمعیتی را از یک مکان ناپدید و در جای دیگر ظاهر می سازد؛ مثلا تمامی مشاوران را از متوسطه دوم غیب کرده و در متوسطه اول فرود می آورد!


3- در دو ماه مرداد و شهریور قابلیت این اکسیر دو برابر می شود. می شود اکسیر اندر اکسیر. فِرتُ و فِرت مجوز تعیین رشته صادر می کند ، آن هم فقط رشته انسانی. می شود ملجا و پناه دانش آموزان رشته نیاورده! کاری با علاقه و توانایی دانش آموز ندارد ، زور زوری هُلشان می دهد به سمت رشته انسانی.به نظر این بنده حقیر اگر نام این اکسیر به " شش- سه- فقط انسانی " تغییر یابد با مسماتر و رساتر خواهد بود.

به لطف این اکسیر در سالهای تحصیلی 96-95 و 97-96 و 98-97 آمار دانش آموزان رشته انسانی به شکل سر سام آوری افزایش پیدا کرده است.
4- و اما قابلیت جدید این اکسیر که در سال تحصیلی 98-97 به اوج خود رسیده است و آن اینکه پیوندی عاطفی و جدا ناشدنی بین تمامی دروس برقرار کرده است.همه معلمها همه چیز درس می دهند. معلم فیزیک ،دینی درس می دهد.معلم ریاضی، دینی درس می دهد.معلم شیمی، جغرافی درس می دهد . معلم عربی ، تاریخ درس می دهد.همه معلمها آمادگی دفاعی درس می دهند .همه معلمها هنر درس می دهند و ... .
این اکسیر قابلیتهای عجیب و غریب دیگری نیز دارد .اما از آنجا که در مخیله اینجانب نمی گنجند، از ذکر آنها صرفنظر کرده و آن را به بعد موکول می کنم.

طنز ساختار 3-3-6


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

طنز برای ساختار آموزشی

منتشرشده در یادداشت
شنبه, 18 آبان 1397 19:37

تکنوکرات های آفتاب پرست!

مدیریت آموزش و پرورش و تکنوکرات های آفتاب پرست

دسته ای از مدیران که دارای تخصص و توانایی های فنی و کارشناسی برای اداره امور هستند اما تعهد ایدئولوژیک چندانی به نظام ندارند تکنوکرات نامیده می شوند. تکنوکراتها سالهای اول انقلاب به عنوان غیرخودی در دعوای تعهد و تخصص کنار گذاشته شدند. در میان مدیران وابسته به طیف سیاسی اصلاح طلب افرادی با آزمون و خطا به سطحی از دانش و  تجربه مدیریتی رسیدند و تبدیل به مدیران توانمندی شدند. اما این دسته از مدیران که از ایدئولوژی نظام تا حدودی فاصله گرفتند تحت عنوان غربزده و لیبرال و غیر انقلابی و فتنه گر حذف شدند. نظام از براندازی نمی ترسد نگران آن چیزی است که آن را استحاله می نامد.
 
در سالهای اخیر و در دولت اعتدالی نوع جدیدی از مدیران ظهور کرده اند که در ظاهر شبیه تکنوکراتها اما در باطن ابن الوقت و منفعت جو هستند. لباس پوشیدن ، اندازه ریش و ژست های مدیریتی آنها شبیه تکنوکراتها است. اماسواد و تخصص و جرات ندارند، بیشتر از اینکه تابع اصول مدیریت علمی باشند به فوت و فن ها و ریزه کاری های کار در سیستم های  فاسد اداری و باندبازی  واردند و اهل معامله و دنبال منفعت شخصی  اند.

این تیپ مدیران خطرناک تر از مدیران ایدئولوژیک هستند و به نظر می رسد تعدادشان سال به سال بیشتر می شود. نظام از تکنوکراتهای قلابی نمی ترسد. مدیریت آموزش و پرورش امروز  دست همین تکنوکرات ها یا متخصصان قلابی است

تکنوکرات های قلابی در طول خدمت اداری مدرک تحصیلی فوق لیسانس و دکتری گرفته اند. اما مدارک آنها فاقد ارزش آکادمیک و صرفا یک ابزار برای ارتقای اداری است. برخی هم با مدارک جعلی در سیستم بالا آمده اند. بر خلاف تکنوکراتهای واقعی که به خاطر دانش و تخصص خود،  دارای  اعتماد به نفس و شخصیت مستقل و دستی پاک  هستند، اینها مانند آفتاب پرست خودشان را با شرایط متغییر محیطی و آب و هوا تطبیق می دهند. شخصیت ژلاتینی دارند و اهل معامله و زد و بندند.

مدیریت آموزش و پرورش و تکنوکرات های آفتاب پرست
 
در تعریف آفتاب پرست غیر از تغییر رنگ  آمده است :  "چشم آفتاب پرست توانایی دید ۳۶۰ درجه را دارد و در یک‌زمان می‌تواند هر دو جهت را ببیند. چشم های آفتاب‌پرست متمایز از هر خزنده دیگری است. آنها می‌توانند به طور جداگانه و همزمان بر روی دو جسم متفاوت تمرکز کنند، که به آنها اجازه می‌دهد تا چشمان خود را به طور مستقل از یکدیگر حرکت دهند  . هنگامی که طعمه را ببینند، هر دو چشم آنها در همان جهت متمرکز می‌شود ..." بازی تکنوکراتهای قلابی  با دو جناح سیاسی شبیه رفتار  آفتاب پرست است.
 
مدیریت آموزش و پرورش امروز  دست همین تکنوکرات ها یا متخصصان قلابی است برخی شبه تکنوکراتهای مرعوب شخصیت متلون و حرکات بسیار متغیر خود را زیر عنوان اعتدال توجیه می کنند. تکنوکرات قلابی به هیچ کس "نه"  نمی گوید. حوزه مدیریت خود را سفره ای می داند که همه می توانند سر این سفره بنشینند. تکنوکرات قلابی به هیچ کس جز خودش وفادار نیست. اهل حزب باد است و مهم ترین اصل مدیریتی او بی اصولی است. در محفل خصوصی به ریش هر دو جناح می خندد، اما در محافل رسمی برحسب موقعیت خود را به این یا آن جناح می بندد و البته همیشه راه انکار و فرار و تغییر جهت را برای خود باز می گذارد.
 
مدیریت آموزش و پرورش امروز  دست همین تکنوکرات ها یا متخصصان قلابی است. طرف اول صبح در هیات دولت از برون سپاری و خرید خدمات آموزشی و چگونگی افزایش بهره وری دفاع می کند.  ساعت 11 معاونش در سازمان برنامه با نوبخت روی طرح "معلم تمام وقت" کار می کند تا سر معلمان را گول بمالند. ساعت 12 با صنفی ها جلسه می گذارد و برای معیشت معلمان اشک می ریزد.

به صنفی – سیاسی ها و فعالان رسانه ای چشمک و بفرما می زند. نهار را با پایداری چی ها مجلس می خورد و در جمع آنها علیه نو لیبرالیسم شعار می دهد. چفیه به گردن با سرداران جلسه خصوصی می گذارد و به رییس دولت گزارش نمی دهد....

شب سراغ توییتر می رود ، مسئول نوشتن توییت ها روزنامه نگاری دگراندیش است که نبض فضای مجازی را در دست دارد.

از زبان  وزیر جملاتی توییت می کند  که دل اصلاح طلبان و  روشنفکران را می رباید. مبارزه با مافیای کنکور ، ترویج شادی در مدارس ، شعار علیه مشق شب ، حذف امتحان و نمره و رقابت ، تعریف از توران خانم .... کارتابلش را که نگاه می کند ، حوصله اش سر می رود: "کمبود معلم ، مدارس مخروبه و ریزش دیوار ، سقوط پنکه ، تنبیه بدنی ، مدارسی که توالت و آب خوردن ندارند، اعتراض معلمان ، رتبه بندی ، تصادف اتوبوس راهیان نور ، دعوای معاونان با یکدیگر ...." به عکس های خودش نگاه می کند همه چیز به قاعده و مرتب است.

یاد حرف یکی از بادمجان دورقاب چین های با استعداد می افتد که گفته بود شما با این تیپ باید رییس جمهور بشوی . حالش خوب می شود و قاه قاه می خندد.

کانال تلگرامی


مدیریت آموزش و پرورش و تکنوکرات های آفتاب پرست

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

پاسخ صدای معلم به شورای عالی بیمه سلامت در مورد غیرقانونی بودن غیر قانونی بودن فعالیت شرکت آتیه سازان حافظ در حوزه بیمه درمان تکمیلی

پس از انتشار خبر " بخشنامه بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران در خصوص غیر قانونی بودن فعالیت شرکت آتیه سازان حافظ در حوزه بیمه درمان تکمیلی " ؛ ( این جا ) « مهدی ریاحی فر » مدیر عامل این شرکت توضیحاتی را ارائه کرد .

« صدای معلم » لازم می بیند در این مورد نکات و پرسش هایی را مطرح کند :

1- جوابیه ارسالی از سوی وزارت بهداشت بوده است .

پرسش ما این است که مگر وزارت بهداشت متولی بیمه کشور است ؟

اگر این چنین است پس بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران در این میان چه کاره است یا چه وظایفی را بر عهده دارد ؟

2- در بند 1 عنوان شده است :

" همان گونه که در نظریه شماره 2169 – 86 / م / 1826 مورخ 8 / 11/ 1386 معاونت حقوقی ریاست جمهوری و نامه شماره  407 / 2000 مورخ 20 / 12 / 87 دیوان محاسبات کشور تصریح شده است ، فعالیت شرکت آتیه سازان حافظ در سطح کارگزاری  بیمه های تکمیلی درمان مجاز و منطبق با قانون است .

در این بند تصریح شده است که بیمه شرکت آتیه سازان حافظ در سطح کارگزاری است .

از نظر قوانین بیمه مرکزی ، کارگزار بیمه دلال فروش بیمه در بین بیمه گرهای مختلف است .

در این زمینه لازم است به برخی مواد مصرح در  " ضوابط اعطاي پروانه كارگزاري رسمي بيمه مستقيم " اشاره گردد :

ماده ۱۱-   كارگزار بيمه مجاز است براي اخذ پوشش بيمه صرفاً به مؤسسات بيمه مجاز موضوع بند ۴ ماده ۱ اين آيين‌نامه مراجعه نمايد.

ماده ۱۷- كارگزار بيمه مكلف است قانون تاسيس بيمه مركزي ايران و بيمه‌گري، آيين‌نامه‌هاي مصوب شوراي عالي بيمه و دستورالعمل‌ها و بخشنامه‌هاي ابلاغي بيمه مركزي و ساير قوانين و مقررات كشور در خصوص فعاليت دلالي را رعايت نمايد.

ماده ۲۳- كارگزار بيمه مجاز به دريافت حق‌بيمه به هيچ نحوي از انحاء اعم از نقدي، چك بانكي در وجه حامل يا به نام خود و طرق ديگر نيست مگر اين كه از مؤسسه بيمه مربوط اجازه­نامه كتبي داشته باشد كه در اين صورت، پرداخت حق‌بيمه به كارگزار بيمه در حكم پرداخت حق‌بيمه به مؤسسه بيمه است و مؤسسه بيمه مسئول جبران خسارات وارده خواهد بود.

ماده ۲۴- كارگزار بيمه حق دريافت خسارت بيمه­گذار يا ذينفع را از مؤسسه بيمه ندارد. مؤسسه بيمه موظف است خسارت را در وجه بيمه‌گذار و يا ذينفع يا به حواله كرد پرداخت نمايد.

ماده ۲۵- كارگزار بيمه حق ندارد از خسارتي كه مؤسسه بيمه به بيمه‌گذار يا ذينفع مي‏پردازد مبلغي به هر عنوان دريافت دارد .

صراحتا ؛  آیا کسر " حق بیمه " که از طریق وزارت آموزش و پرورش و از حساب فرهنگیان صورت می گیرد مطابق با ماده 23 این قانون است ؟

اگر چنین است شرکت آتیه سازان حافظ از کدام موسسه بیمه اجازه نامه کتبی دارد ؟

3- در بند 2 از " تاییدیه قانونی " صادره از سوی دبیرخانه شورای عالی سلامت آمده است :

" طبق ماده 2 اساسنامه سازمان بیمه سلامت ( موضوع تصویب نامه شماره  102828 / ت 47644 ه مورخ 22 / 5 / 91 هیات وزیران ) کلیه امور ، وظایف و فعالیت های مربوط به بیمه سلامت در سازمان بیمه سلامت متمرکز شده است . از طرفی مطابق بند ه ماده یک اساسنامه مذکور تصریح شده است که شرکت های بیمه تجاری و غیرتجاری صرفا با رعایت مصوبات شورای عالی بیمه سلامت مجاز به ارائه خدمات بیمه پایه و مکمل درمان می باشند ...

در این بند به مصوبات شورای عالی بیمه سلامت استناد گردیده است .

پرسش صدای معلم این است که نسبت شورای عالی بیمه با این شورا چیست ؟

مگر قرار است در یک قلمرو چند نفر حکمرانی کنند ؟

این گونه " موازی کاری های " که نظایر آن در سایر بخش ها و ارکان این سیستم ها ساری و جاری است قرار است کم متوقف شده و منابع سیستم در جهت درست و سازنده قرار گیرند ؟

« صدای معلم » از پاسخ شورای عالی سلامت و نیز شرکت بیمه آتیه سازان حافظ جهت تتویر افکار عمومی و احترام به حقوق قانونی ذی نفعان استقبال می کند .

پاسخ صدای معلم به شورای عالی بیمه سلامت در مورد غیرقانونی بودن غیر قانونی بودن فعالیت شرکت آتیه سازان حافظ در حوزه بیمه درمان تکمیلی

پایان گزارش/

پاسخ صدای معلم به شورای عالی بیمه سلامت در مورد غیرقانونی بودن غیر قانونی بودن فعالیت شرکت آتیه سازان حافظ در حوزه بیمه درمان تکمیلی

منتشرشده در گفت و شنود

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

عالی - 6.3%
خوب - 6.5%
تاثیر چندانی نداشته است - 29%
رتبه بندی فقط به ایجاد نارضایتی بیشتر معلمان و تبعیض درون سازمانی انجامیده است - 58.2%

مجموع آرا: 414

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور