صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه رسانه/

بخشنامه دوم اداره کل ارزیابی عملکرد و پاسخ گویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش در مورد برگزاری آزمون ها و کتاب های کمک درسی

ممنوعیت مشارکت و یا همکاری کارکنان در فرآیندهای تصنیف، تالیف، گردآوری، بازاریابی، توزیع، ساماندهی و فروش کتاب های کمک درسی ، تقویتی، حل المسائل و غیره ( به ویژه برگزاری آزمون های آزمایشی و سنجش پیشرفت تحصیلی ) :

بخشنامه دوم اداره کل ارزیابی عملکرد و پاسخ گویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش در مورد برگزاری آزمون ها و کتاب های کمک درسی


بخشنامه دوم اداره کل ارزیابی عملکرد و پاسخ گویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش در مورد برگزاری آزمون ها و کتاب های کمک درسی

مهد کودک ها و پیش دبستانی ها و برنامه درسی  حدود هشتاد سال از تاسیس اولین مهدهای کودک و پیش دبستانی ها در ایران می گذرد ولی هنوز معلوم نیست این موسسات باید توسط چه کسانی اداره شوند.

موسسات مختلفی غیر از بهزیستی و آموزش و پرورش نیز وارد تاسیس مراکز پیش از دبستان شده اند که مشروعیت آن ها نامشخص است. خود بهزیستی و آموزش و پرورش نیز نگاه درستی به مسئله ی پیش از دبستان ندارند. اخیرا این تمایل وجود دارد که آموزش و پرورش پیش از دبستان مانند مقاطع بالاتر از لحاظ برنامه درسی متمرکز نیز شود.
همه ما می دانیم که امروزه مدارس و دانشگاه ها از یک طرف و موسسات کنکوری با محفوظات به دردنخور چه بر سر کودکان ما می آورند و از طرفی تنها دوره ای که کودکان در ایران مفرّی برای زندگی طبیعی دارند همان دوران کوتاه شش ساله است.

وقتی فلسفه و شرایط اولیه ی تربیت کودکان پیش از دبستان به هیچ وجه در مهدهای کودک و پیش دبستانی ها منظور نمی شود دعوای بهزیستی و آموزش و پرورش بر سر تصاحب این تکه از زندگی کودکان معصوم اشتباه محض است و این موسسات تا زمانی که ظرفیت خود را از لحاظ اخلاقی  برای رشد دنیای کودکی مجهز نکرده اند باید از تصرف غیر حرفه ای زندگی کودکان دست بردارند.

مهد کودک ها و پیش دبستانی ها و برنامه درسی

بنابراین تا دوره ی کوتاه مهد کودک و پیش دبستانی به روش های تربیتی نادرست آلوده نشده است دست از سر  پیش دبستانی ها و مهدهای کودک بردارید و بیش از این کودکان را غیر طبیعی بار نیاورید.

کانال نوفهمی در مطالعات درسی


مهد کودک ها و پیش دبستانی ها و برنامه درسی

منتشرشده در یادداشت
چهارشنبه, 29 آبان 1397 05:52

سناریوی معلم تمام وقت !

سناریو معلم تمام وقت  آموزش و پرورش با تفسیری یک سویه  از عبارت  "تمام وقت شدن معلمان" در تدارک افزایش ساعات تدریس معلمان، ازسقف 24 ساعت فعلی به 36 ساعت، می خواهد معلمین  نیز مانند دیگر کارکنان دولت از صبح شنبه تا عصر پنج شنبه را به کار پیشِ پا افتاده تدریس! در فضای کلاس محصور کند.

اما چند سوال:

اگر ساعات کاری معلم افزایش یابد‌ چه نفعی برای دانش آموز و نظام آموزشی دارد؟

جناب معاون!

مگر کار کردن های ۲۴ ساعته و ۲۵ ساعته نیمه وقت است که تصمیم بر تمام وقت کردن آن گرفته شده است؟

جناب وزیر!

چه اصراری بر جا انداختن این طرح اجباری دارید؟

سناریو معلم تمام وقت

با این کارمی خواهید بگویید معلم تا حالا نیمه وقت کار می کرده اند و حالا شما در حال اصلاح این طرح هستید‌‌؟ ....

شکی نیست که تبدیل معلم‌ به فردی که مانند ماشین با وجود خستگی از صبح تا عصر  تدریس کند با بحث کیفیت آموزشی تناقض دارد و به ضرر دانش آموز است. از این گذشته مانند روز روشن است که این طرح، طرحی برای صرفه جویی در هزینه ها و جبران کمبود دبیر در حال و آینده است. اما درد آن جاست که مدیران غیرصادقانه آن را طرحی رفاهی برای معلمان معرفی می کنند. حتی اگر این طرح منجر به افزایش حقوق معلمین هم بشود تدریس این ساعتهای طولانی برای آموزش بسیار زیان آور و مخرب است.

این طرح با چه نظر سنجی در حال پیاده شدن است. داده های نظرسنجی از کجا استخراج شده است و تا چه حد صحیح و درست بوده است؟

 تمام وقت شدن معلمان را با رفع دغدغه های معیشتی، باید مانند استادان دانشگاه، در تلاش موثر آنان در خود-انگیزشی، بالندگی شغلی، ارتقای صلاحیتهای حرفه ای، پژوهش، مطالعه، تولید علم و ایجاد فرصت مطالعاتی- پژوهشی جست و جو کرد؛ نه در تحمیل کارِ دو معلم، به یک معلم.

علی رغم وجود فضای مخالفت با این طرح به نظر می رسد مسئولان آموزش و پرورش با لجاجت زیاد و یکسو نگری سعی در اجرای آن دارند و حرفهایشان را هر بار از یک تریبون به گوش معلمین می رسانند.

اجرای این طرح در ادامه سلاخی کردن لایحه رتبه بندی، با چاقوی صرفه جویی، علاوه بر کاشتن بذر ناامیدی در دل معلمان، حاصلی جز به ضعف کشاندن مدارس دولتی ندارد.

چه کسی جوابگوی فشار کاری زیاد بر روی معلم ها می باشد؟

رفتن در کلاس های ۳۵ تا ۴۰ نفره، که معلم مجال یک لحظه استراحت را ندارد و یا دست و پنجه نرم کردن با مشکلات جسمانی در سالهای پایانی کارش، ‌را چگونه توجیه می کنید؟

زیر نظام هایی مانند ارزشیابی، نظام جامع هدایت تحصیلی، برنامه درسی و تولید محتوا... تنها در کنار معلم باانگیزه و توانمند قادرند به نظام آموزشی، جانی دوباره بخشیده، پویایی را در دل آموزش زنده نگهدارند.

سناریو معلم تمام وقت

چنین نگاه ایستا، مکانیکی و شاید قرون وسطایی به حرفه معلمی، از جمله موانع محکمی است که برنامه درسی را در رسیدن به اهداف خود، ناکام گذاشته است. اصرار  پی در پی  در اجرایی شدن غلط و زود هنگام چنین طرح هایی، این  شائبه را تقویت می کند که سناریویی از پیش تهیه شده که قصد دارد با فرو کاستن ازجایگاه شغلی معلم به کارمندی، اعتبار و جایگاه تخصصی آن را هدف گرفته است.

این طرح جز افزایش معلمان خسته و بی انگیزه، مدارس شلوغ، دونوبته و پر تراکم و نهایتا کوچ اجباری جمع کثیری از دانش آموزان مدارس دولتی به مدارس غیر دولتی هیچ پیامد دیگری در پی نخواهد داشت.

روزنامه قانون


سناریو معلم تمام وقت

منتشرشده در یادداشت
سه شنبه, 28 آبان 1397 19:07

چهل روز بی دنیا

دنیا ویسی و قربانیان مدارس غیرمقاوم و مخروبه  نزدیک به چهل روز پیش ،در چنین روزی دنیا زیر دیوار مدرسه ایی مدفون شد؛ که قرار بود به کودکان درس زندگی بدهد،مدرسه ایی که قرار بود آموزه هایی مانند راستگویی، دلسوزی، همیاری ،همدلی و...را به دنیا آموزش دهد  ،مدرسه ایی که قرار بود کرامت انسانی را به دنیا بیاموزد و امروز مدرسه ای که بادستان پرمهرش آدمیان را به درجه انسانیت می رساند .چهل روز است دنیا ویسی دانش آموز 7 ساله دبستانی را در سکوت کامل زیر آوار دیوارش دفن کرده است.

به عنوان یک معلم به خاطر سکوت در برابر مدارس فرسوده و لاپوشانی تعهدات مدیریتی در آموزش و پرورش خود را مقصر در مرگ دنیا ویسی می دانم .

ضمن ابراز تاسف و همدردی با خانواده این دانش آموز ، باید اذعان کنم  که حوادثی از این دست در نقاط زیادی از کشور رخ داده و این نه اولین حادثه و نه آخرین آن خواهد بود اما لازم است بدانیم مقصر اصلی این حوادث ناگوار یا باد و باران وسیل است! یا دیوار و سقف و بخاری و....

دست ما از مجازات عوامل طبیعی مثل باد وباران که کوتاه است اما بخاری های نفتی را به درک واصل کردیم ! آوار شدن سقف و دیوار مدارس هم مشمول قانون چوب خدا شده اند که بی سر و صدا یکی پس از دیگری از بین می روند فقط امیدواریم این بار جان هیچ دانش آموز یا معلمی را نگیرند.

در کنار این اقدامات، بعد از هر حادثه ی ناگواری ، وزارت محترم آموزش و پرورش و مدیرکل های توانمند در استان ها هم در عرصه همدردی حاضر می شوند و یکی پس از دیگری با گرفتن ژست های بسیار متاثر ،به مانند سایر مجموعه ی آموزش و پرورش اظهار تاسف می کنند و با شهامت تمام برخلاف کشور های به ظاهر متمدن !(با وجود سابقه خدمت بیش از سی و پنج سال سنوات) هرگز استعفا نمی دهند که هیچ ! هرگز بازنشسته هم نمی شوند بلکه استوار تر از همیشه پای کار می مانند و با تمام قدرت فضای ملتهب جامعه را با کوچک نمایی حادثه آرام می کنند.

دنیا ویسی و قربانیان مدارس غیرمقاوم و مخروبه

البته به مانند حوادث قبلی که اتفاق افتاده بعد از هر حادثه یک دورو تسلسل باطلی مبنی  بر صدور و ارسال  بخشنامه های گوناگون با مضامین و کد های متفاوت (گاهاً به صورت محرمانه )به مناطق و مدارس در راستای جمع آوری آمار و ارقام فضای های خطر آفرین به جریان می افتد .

پر واضح است تنها کاربرد این آمار این است که به محض روی دادن اتفاقی ناگوار بتوانیم قاطعانه اعلام کنیم که :

ما قبلا بارها و بارها در مورد بافت فرسوده مدارس هشدار داده بودیم !

دنیا ویسی و قربانیان مدارس غیرمقاوم و مخروبه

دنیا ویسی کودک دبستانی روستای گرماش سنندج بود که با هزاران امید و آرزو و با کوله باری از دنیای کودکی به مدرسه آمد اما دست خالی با دفن تمام دنیایی کودکی اش از مدرسه پرکشید ،کاش دیوار مدرسه آوار نشده بود و امروز در یک محکمه عادلانه محاکمه می شد تا درس عبرتی باشد برای سایر دیوارها کهدیگر دنیا های ما را قربانی نکنند ،کاش بخاری های نفتی را قبل از مجازات ، محاکمه می کردیم و چهره دخترکان شین آبادی را نشانشان می دادیم که به کدامین جرم به این روز افتاده اند؟کاش می توانستیم سرعت باد را کم کنیم تا دیوار بر سر معلم ما آوار نمی شد ....

دنیا ویسی و قربانیان مدارس غیرمقاوم و مخروبه

اگر چه مرگ این دانش آموز برای همه دلخراش و کام والدینش برای همیشه تلخ شد اما به نظر می آید تلخ کامی های نظام آموزشی ما با مرگ دنیا ویسی تمام نمی شود واین یک  واقعیت است که امکانات سخت افزاری و فضای های آموزشی ما  تا رسیدن به مرز امنیت هنوز فاصله زیادی دارد و هیچ بعید نیست این کمبودها و نقصان ها دنیا های دیگری را هم قربانی بگیرند اما در کنار این معضل، نگران کننده تر از فضاهای آموزشی تخریبی ،برنامه ریزی هایی نادرستی است کهبدون توجه به عواقب آن ،اخیرا به منظور جبران کمبود نیروی انسانی به مرحله اجرا در آمده و به طور مستقیم روح و روان دانش آموزان را قربانی تامین نیروی انسانی می کند .

دنیا ویسی و قربانیان مدارس غیرمقاوم و مخروبه

برنامه ساماندهی مدرسه محور در سال تحصیلی 98/97 با رویکرد استفاده از توان مدیران و عوامل اجرایی جهت تدریس در ابتدای سال تحصیلی به مناطق و مدارس ابلاغ شد، بر طبق این بخشنامه تقریباً همه کادر اجرایی مدارس متوسطه اول و دوم اعم از مدیر ، معاونین ، سرپرستان  و ... علاوه مسئولیت اصلی خود ، درگیر امر تدریس هم هستند به گونه ای که موضوع تخصص و مرتبط بودن رشته تدریس هم زیاد ملاک نمی باشد . به بیانی دیگر با تحمیل ساعات تدریس به عوامل اجرایی مدارس از ایجاد ساعات اضافه تدریس کاسته و جبران کسری نیرو، بدون استخدام نیروی جدید و پرداخت حق الزحمه  برطرف می گردد.

دنیا ویسی و قربانیان مدارس غیرمقاوم و مخروبه

  این تدبیری مادی تدبیرگران آموزش و پرورش از یک سوخسارات معنوی بزرگی را در جامعه دانش آموزی که همه ما به چشم سرمایه های با شهامت تمام برخلاف کشور های به ظاهر متمدن (با وجود سابقه خدمت بیش از سی و پنج سال سنوات) هرگز استعفا نمی دهند که هیچ ! هرگز بازنشسته هم نمی شوند بلکه استوار تر از همیشه پای کار می مانند و با تمام قدرت فضای ملتهب جامعه را با کوچک نمایی حادثه آرام می کنندمعنوی به آنها می نگریم ببار خواهد آورد که جبران این خسارت غیر ممکن خواهد بود و از سویی دیگر  اگر چه کسری کمبود نیرو را ( بدون توجه به صدمات ناشی از عدم تخصصی بودن رشته تدریس همکاران بر یادگیری دانش آموزان ) برطرف می کند اما باید هشدار دهیم گستره آسیب های اجتماعی بین دانش آموزان به حدی وسعت پیدا کرده است که اگر مدیر ،معاون  یا سرپرست خوابگاه و کارگاهی در خلال انجام وظیفه مدیریتی خود به واسطه تدریس موظف از احوالات آموزشگاه تحت تصدی اش غافل شود آسیب هایی ( انحرافات جنسی ،خشونت ،اعتیاد ،...) گریبانگیر دانش آموزان می شود که مراتب خطر ناک تر از آوار شدن دیوار و ساختمان بر سر دانش آموزان است و در آینده نزدیک ریزش و سقوط اخلاقی جامعه را برای ما به ارمغان می آورد و این بار برای این سقوط بزرگ اخلاقی جامعه به کدامین محکمه پناه ببریم ؟و چه کسی را محاکمه کنیم ؟

علامت سوال بزرگی است که ازآن گریزانیم!

دنیا ویسی و قربانیان مدارس غیرمقاوم و مخروبه


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

دنیا ویسی و قربانیان مدارس غیرمقاوم و مخروبه

منتشرشده در دانش آموز

گروه گزارش/

انتصاب مدیر کل آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران

پس از انتصاب « عبدالرضا فولادوند » به عنوان مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران ؛ « محمد صیدلو » رییس اداره ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات شهرستانهای استان تهران به عنوان مدیر کل این استان از سوی « سیدمحمد بطحایی » وزیر آموزش و پرورش منصوب گردید .

« صیدلو » 28 تیرماه سال جاری در یادداشتی در صدای معلم نوشت : ( این جا )

" اختلاف درک مدیران سطوح مختلف از مسائل آموزش و پرورش ، موجب تفرق انرژی آنان شده و مسیر این وزارتخانه را برای رسیدن به اهداف هر سندی طولانی می کند .

مدیران مدارس در مواجهه با برخی بخشنامه ها ، قضاوتشان این است که مسئولین صادر کننده این بخشنامه ، نسبت به واقعیت مدرسه بی اطلاعند . چنین قضاوتی از طرف مسئولین ادارات منطقه در خصوص بخشنامه های استان و استان در مورد وزارتخانه ، کم و بیش وجود دارد .

ظاهرا تعریف هر یک از این سطوح ، از آموزش و پرورش و اولویتهای آن با یکدیگر متفاوت است .

آنچه مسلم است ، آموزش و پرورش واقعی در مدارس است و تمام طرحهای های آموزشی و پرورشی در صورت عدم انطباق با این واقعیت ، محکوم به شکست هستند .

غیر از اصلاح ساختار و محتوا که در سطح وزارتخانه میسر است ، راه دیگر عملی برای نزدیک شدن هست ها و بایدهای این نهاد بزرگ تعلیم و تربیت ، ایجاد فضای امن و بدون سانسور برای گفت و گو بین مدیران سطوح مختلف تا سطح مدرسه است .

برای پیمودن صحیح چنین مسیری نیازمند مسئولینی هستیم که علاقه شان به شنیدن ، بیش از گفتن باشد .

انتصاب مدیر کل آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران

اگر تمام مسئولین ، علاقه مند به استعمال واژه ها و جملات زیبا و فاخری باشند که توان ترجمه آنها در مدرسه و در حد درک مدیران و معلمان مدارس نباشد ، آن واژه ها و جملات ، هیچ گاه فرصت کاربردی شدن در مدرسه را نخواهند یافت .. "

« صدای معلم » امیدوار است تا مدیر کل آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران به دور از روزمرگی و مدیریت های کلیشه ای و خلاقیت سوز زمینه های مشارکت نظام مند معلمان را در لایه های تصمیم گیری و تصمیم سازی در محل خدمت خود فراهم کند .

« صدای معلم » انتظار دارد تا « محمد صیدلو » بر اساس آن چه نوشته و به آن معتقد است زمینه های عملیاتی " ایجاد فضای امن و بدون سانسور برای گفت و گو بین مدیران سطوح مختلف تا سطح مدرسه " را فراهم نماید .

بدون تردید حضور " نماینده معلمان " در شورای معاونین هر منطقه آموزشی و نیز حضور آنان در شورای معاونین اداره کل و نیز عمل به ماده 5 آیین نامه گروه های آموزشی – تربیتی نخستین گام برای راستی آزمایی سخنان ایشان برای کاهش فاصله میان صف و ستاد و اعتماد سازی برای معلمان جهت احیای جایگاه واقعی " مدرسه " در نظام آموزشی خواهد بود .

پایان گزارش/


انتصاب مدیر کل آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران

منتشرشده در گفت و شنود
سه شنبه, 28 آبان 1397 12:13

نمایش فیلم توران میرهادی

نمایش فیلم توران میرهادی

با سلام
غلامرضا کتال هستم. فیلم مستندی ساخته ام با عنوان " یکی بود ، یکی نبود" درباره توران میرهادی و روند تحول در ادبیات کودک و آموزش پرورش نوین ایران که از 10 آبان در گروه سینمای هنر و تجربه در شهرهای تهران ، شیراز ، مشهد ، اصفهان ، بابل و کرمان در حال اکران است مخاطب اول این فیلم معلمان ، مدیران آموزش و پرورش ، مربیان آموزشگاه ها و مهد کودک ، دانشجویان تربیت معلم و برنامه ریزان حوزه ادبیات کودک و آموزش و پرورش ایران هستند.

در این نامه من دو خواسته از شما دارم اول اینکه چگونه می توانم با کمک شما اخبار اکران این فیلم را به اطلاع مخاطبین آموزش و پرورش برسانم و دوم اینکه چطور می شود این فیلم را در سالن های اداره کل مناطق تهران و استان ها و مراکز آموزشی تربیت معلم نمایش داد.
نمایش بعدی این مستند در تهران سه شنبه 29 آبان ماه ساعت 18 در خانه هنرمندان ایران می باشد.

از شما و کلیه همکاران دعوت می کنم برای دیدین این فیلم تشریف بیاورید. و در صورت امکان اخبار نمایش را در فضای مجازی خود منتشر کنید.
اگر نیاز به ملاقات حضوری و یا ارسال نامه کتبی و رسمی است لطفا اطلاع دهید.
کانال تلگرام : @Yekiboodtooranmirhadi
اینستاگرام : @ykibod_ykinabood
با احترام
غلامرضا کتال


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">

نمایش فیلم توران میرهادی

منتشرشده در یادداشت

مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش سال 1391 در خصوص شرایط اختصاصی انتصاب مدیران واحدهای آموزشی

در مصوبه شورای عالی آموزش پرورش اصلاحیه مورخ 1391 در خصوص شرایط اختصاصی انتصاب مدیران واحدهای آموزشی (مدارس تمام مقاطع) آمده است داشتن حداقل مدرک لیسانس و بالاتر .

در ادامه آمده است :

در صورت عدم امکان به کارگیری دارندگان لیسانس و بالاتر ، مدیر شهرستان با کسب مجوز از استان فقط به صورت استثنا برای مدت یکسال می تواند از دارندگان مدرک فوق دیپلم استفاده کند و حداکثر تا پایان سال تحصیلی 89-88 دیگر هیچ مدیر دارای مدرک فوق دیپلم در پست مدیر مدارس تمام مقاطع نباشد .

اما با گذشت تقریبا یک دهه از آخرین تاریخ (89-88) هنوز مدیران فوق دیپلم در مدارس حضور دارند در حالی طبق مصوبه ذکر شده ممنوع می باشد و بر اساس همین مصوبه برای همکاران با سابقه 29 سال و مدرک فوق دیپلم دیگر حکم مدیریت و حتی معاونت صادر نمی شود .این تبعیض را با اجرای کامل مصوبه یادشده از بین ببرید یا امکان مدیر و معاون شدن سایر با سابقه ها را با مدرک فوق دیپلم فراهم نمایید .

با تشکر

منتظر پاسخ هستیم .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش سال 1391 در خصوص شرایط اختصاصی انتصاب مدیران واحدهای آموزشی

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

عالی - 6.3%
خوب - 6.5%
تاثیر چندانی نداشته است - 29%
رتبه بندی فقط به ایجاد نارضایتی بیشتر معلمان و تبعیض درون سازمانی انجامیده است - 58.2%

مجموع آرا: 414

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور