" خیلی از درس خواندهها، تقصیر نابه سامانیها و عقب افتادگیها را به گردن امثال اسکندر، اعراب، چنگیز، تیمور و بالاخره سیاست خارجی و استعمار قرن اخیر که تماما از خارج وارد شده است میاندازند! در قدیم نیز پای قسمت و تقدیر یا فلک غدار را پیش میکشیدند!
اگر صدبار حکومتت را از بیخ و بن عوض کنی، اگر تمامی دشمنان فرضی و حقیقی خارجیات را از روی زمین محو کنی، اگر تمامی افلاک و سماوات را به خدمت درآوری، تا ریشهی مشکل را در خودمان خشک نکنیم، تمامی این عوامل احتمالا مسکنهایی خواهند بود و درد، پس از مدتی به نحو و شکل دیگری باز هم گریبانت را خواهد گرفت! (1)

در روزهای گذشته حرکت « محمد باسط درازهی » نماینده مردم سراوان نمایندهٔ دورهٔ دهم مجلس شورای اسلامی از حوزهٔ انتخابیهٔ سراوان، سیب و سوران و مهرستان در استان سیستان و بلوچستان در صدر اخبار و مورد توجه افکار عمومی قرار گرفته است .
نخستین باری که " درازهی " را دیدم کمی پس از برگزاری انتخابات این دوره مجلس بود .
شنبه بیست و دوم اسفند ماه سال 1394 نشست نمایندگان تشکل های معلمان و فعالان صنفی – سیاسی فرهنگیان با برخی منتخبان مجلس دهم در کانون تربیتی فرهنگی حر واقع در منطقه 11 تهران برگزار گردید . ( این جا ) و ( این جا )
در این نشست که به دعوت انجمن اسلامی منطقه 11 تهران صورت گرفت « محمدرضا عارف » منتخب اول مردم تهران و نیز تعدادی از نمایندگان منتخب مجلس دهم و برخی شخصیت های فرهنگی - سیاسی به ارائه نقطه نظرات و دیدگاه های خویش پرداختند .
یکی از افرادی که در این مراسم سخنرانی کرد « درازهی » بود .
بد نیست سخنانی را که ایشان در ابتدای وظیفه نمایندگی خویش بر زبان رانده است یک بار دیگر مرور کنیم :

" بنده معلم هستم و مدرس دانشگاه ، رشته ادبیات و زبان انگلیسی فارغ التحصیل از دانشگاه بمبئی هندوستان .
مشخصه های استان من به شرح زیر است :
استانی که بالاترین درصد بی سوادی در کشور را دارد .
آن استانی که 13000 کمبود نیروی انسانی دارد تا به دومین استان محروم کشور برسد .
آن استانی که بیش از 120000 کودک از کودکان ایران اسلامی از تحصیل محروم اند .
و آن استانی که بیش از 70 درصد مدارس اش کپری هستند و بیش از 90 درصد کل مدارس استان غیراستاندارد هستند .

آری !
استان پهناور سیستان و بلوچستان ! پیشانی ایران !
هدف از این اشارات آن بود که در مجلس دهم گره های آموزشی کشور باز شود .
یک سوال طرح می شود : در خیلی از حوزه های انتخابیه من و شما تخصص ها و فوق تخصص های زیادی بوده اند ، مهندسان زیادی بوده اند ؛ اما جامعه من و شما دست به دامان معلم شده است .
پناه و فریادش را به یک معلم رسانده است .
جای تشکر دارد که به یک معلم اعتماد شده است .
نکته بعد آن است که این مناطق بیشتر مشکلات آموزشی دارند .
در خیلی از کشورهای دنیا و یک قرن قبل به مقوله " آموزش " اندیشیده اند اما در کشور ما متاسفانه فکر می کنم آموزش جزء اولویت های ده به بالا باشد !

در خیلی از کشورهای دنیا ، آموزش و پرورش جزء اولویت های اول و یا حداکثر دوم و سوم است .کشورهایی مانند ژاپن ، آلمان و...
امیدوارم مجلس دهم فرصتی باشد تا خلاها و گره های آموزشی در کل کشور خصوصا در استان های محروم که محروم ترین آن استان سیستان و بلوچستان است حل شود .
امیدوارم در مجلس دهم ، هم فکر بودن و هم فکر کار کردن مبنای ما در مجلس دهم باشد .
امیدوارم مشکلات کشور با تدبیر حل شود .
آن واقعیت هایی که باید بیان شود را بگوییم .
در حوزه انتخابیه من با بیشترین محرومیت درصد مشارکت در انتخابات مجلس نسبت به کل کشور 85 درصد و در انتخابات ریاست جمهوری 84 درصد بوده است که بالاترین درصد در کل کشور بوده است .
امیدوارم این انسان های بی ادعا که با کم ترین ها می سازند و همراه و همگام نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران هستند درک شان کنیم .
خصوصا آن طرف مرز که دو کشور نابه سامان افغانستان و پاکستان هستند و اگر ما این جوان ها را خوب حمایت و یا هدایت نکنیم آن طرف مرز فرصت های خطرناکی مانند گروهک ها و... وجود دارد .
باز هم امیدوارم مجلس دهم نقطه عطفی برای حل مشکلات کشور به ویژه مناطق محروم باشد . "
نکته جالب اظهارنظرهای وی در خصوص استیضاح منصور غلامی وزیر علوم است .
ایشان در 4 مرداد 97 در این مورد می گوید :
" پس از صحبتهای وزیر علوم قرار شد در روزهای آینده جلسه دیگری با استیضاح کنندگان تشکیل شود.
با توجه به اتفاق نظرهای نمایندگان بر سر تجدید نظر دوباره برای استیضاح، این موضوع به صحن علنی مجلس نرفت و قرار شد جلسه ای با حضور نمایندگان ظرف چند روز آینده انجام شود. "
با این حال تاکنون در مورد بطحایی ، عملکرد و حتی استیضاح ایشان مورد خاصی مشاهده نشده است . برآورد سخنان افرادی مانند حاجی بابایی اشاعه و نهادینه کردن فرهنگ تظاهر ، ریا و عوام فریبی در جامعه است
نخستین پرسش از آقای درازهی این است که آیا یک " معلم " به راحتی به دیگران توهین می کند و با الفاظ سخیف و کوچه و خیابانی دیگران را مورد عتاب و خطاب قرار می دهد ؟
البته در اکثر ادارات دولتی ، شبه دولتی و حتی خصوصی احترام و تکریم ارباب رجوع جایگاهی ندارد و بسیار نادر پیدا می شود کسانی که از از خدمات دهی و برخورد با مشتریان و مراجعه کنندگان رضایت داشته باشند هر چند در این زمینه منشورهای مختلفی در برابر دیدگان مردم نصب شده است اما این ها بیشتر فرمالیته است و تقریبا نظارتی در این زمینه دیده نمی شود .
حتا اگر فرضا آن نماینده اداره گمرک به این نماینده مجلس کم محلی و با بی اعتنایی کرده است به هیچ عنوان مجوزی برای زیر پاگذاشتن اخلاق آن هم از سوی یک نماینده مجلس و به ویژه از سوی یک " معلم " به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست .
آیا آقای درازهی با همان شدت و حدت که رگ گردنش برای بی احترامی یک کارمند نسبت به شان والای یک نماینده مجلس متورم و برافروخته می شود در برابر جان باختن آن 4 دانش آموز زاهدانی هم حساس و پی گیر است و به خاطر آن جلسه غیرعلنی تشکیل می دهند ؟

آیا شده است که این نماینده محترم و سایرین مثل ایشان بابت جان باختن دانش آموزان و معلمان در آتش سوزی های مدارس ، راهیان نور ، غیرمقاوم نبودن مدرسه و.... مسببان و تصمیم گیرندگان این وقایع تلخ را به مجلس بکشانند و حداقل بر سر آنان فریاد بکشند ؟
" بنده معلم هستم "
به تازگی هم در شبکههای اجتماعی بحث تقلب علمی این معلم مناطق محروم مطرح شده است که در صورت صحت این موارد به نظر نگارنده صلاحیت نمایندگی از ایشان ساقط خواهد شد .

در کنار این موضوعات واکنش شهروندان و افراد عادی هم قابل توجه است .
خیلی کم و شاید اصلا موردی پیدا می شود که کسی بخواهد از عملکرد این نماینده مجلس دفاع کند اما گویی همه فراموش کرده اند که در جامعه امروز ما و در روابط میان فردی مان اکثرا آلوده به " خشونت کلامی " هستیم و در سایه قانون گریزی و قانون ستیزی به راحتی و با حالتی حتا " طلبکار " حقوق قانونی و انسانی دیگران را زیر پا می گذاریم . واقعا اگر این گونه مسائل برای این افراد مهم است پاسخ دهند در این 3 سال نمایندگی برای مقاوم سازی و ایمن سازی مدارس و مناطق محروم چه کرده اند ؟
و این از ویژگی های عمومی جامعه ایرانی است که همیشه عیب دیگران را بزرگ می بیند و نگاهی به خودش ندارد و حتی نقد درست دیگران را نیز در این زمینه بر نمی تابیم .
خیلی کم دیده ام که افراد در برابر اشتباه و یا کوتاهی های خود عذرخواهی کنند گویی اصلا فرهنگ عذرخواهی و پذیرش اشتباه و سعی در اصلاح آن مولفه ای کمیاب در جامعه ایرانی است .
به عبارت دیگر می توان گفت اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان بالقوه و بالفعل یک " محمدباسط درازهی " هستند که مهم ترین عامل آن را می توان حاصل تربیت نادرست و یک فرهنگ آلوده دانست .

در کنار همه این ها سکوت « محمدرضا عارف » به عنوان رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس و نیز رئیس فراکسیون امید قابل تامل و البته تاسف است .
برخی اوقات فکر می کنم آیا فردی شایسته تر ، کارآمد تر و دلسوزتر از ایشان برای ریاست این کمیسیون مهم مجلس یافت نشد ؟
مگر می شود در برابر چنین مسائل مهمی که وجدان عمومی را جریحه دار می کند سکوت کرد و حرفی نزد ؟
فردا چگونه می توان در برابر عملکرد خویش و پاسخ به اعتماد عمومی دفاع کرد ؟
وقوع چنین مسائلی آزمونی برای شناخت افراد و میزان صداقت آنان و تطابق آن با عملکرد اشخاص است .

« حمیدرضا حاجیبابایی » رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس دهم در این مورد در مصاحبه با فارس می گوید : باید به رئیس مجلس و هیأت رئیسه آن که به دنبال برخورد با منتشر کننده این فیلم هستند و نیز همه کسانی که " فضای مجازی " را یک " تهدید " می دانند عرض کرد که خدا را شکر که این شبکه های مجازی یک " اتاق شیشه ای " برای نظارت بر رفتار همه ایجاد کرده اند
" رئیس مجلس و هیأت رئیسه پس از مباحثی که توسط برخی نمایندگان مطرح شده بود در حال جمعبندی موضوع بودند که با کارمند گمرک و کسی که این فیلم را در فضای مجازی منتشر شده است چگونه برخورد کنند. در حالی که به همراه آقای دهقان نماینده طرقبه به اعضای هیأت رئیسه گفتیم که ما نه دادگاه هستیم نه هیأت منصفه و لذا نمیتوانیم خانه ملت را به دادگاه تبدیل کرده و در مورد رفتارهای یک نماینده در بیرون مجلس که با مردم و یا ارباب رجوع بحث کرده و به امورات شخصیاش مربوط میشود، ورود کنیم چرا که نمیدانیم در این قضیه حق با چه کسی است.لذا مجلس نمیتواند در این خصوص تصمیم گیری کند که چه کسی عزل شده و با چه کسی باید برخورد شود. که اگر این کار را کردیم اقدام اشتباهی محسوب میشود.
نماینده مجلس وقتی در خیابان یا دیگر نقاط با مردم بحث و جدلی داشته باشد فردی عادی محسوب میشود هر چند که نماینده مجلس است ضمن اینکه نماینده مجلس در اجرای قانون و بیان سخن مردم و دفاع از آنان قانونی اساسی و کشور مصونیت دارد. اما وقتی بحثها دو طرفه شود نه مجلس میتواند ورود کند نه نماینده میتواند از جایگاه نمایندگیاش سواستفاده کند چرا که در آن صورت دو طرف فرد عادی تلقی میشوند.
با توجه به بررسیهای صورت گرفته در این خصوص به نظر میرسد که هم نماینده و هم کارمند در این خصوص اشتباه کردهاند اما اینکه چه کسی قصور بیشتری داشته است باید توسط یک هیأتی مستقل و حتی قاضی مشخص شود.
در برابر مردم نباید نمایندگان مجلس از خود حساسیت به خرج دهند ضمن اینکه نشان دادن حساسیت از سوی مجلس کار درستی نبوده است.

مجلس نباید معطل موضوعات جزئی شود چرا که در شان مجلس نیست که در هر موضوعی و برای هر نمایندهای موضوعی پیش آمد خود را منتظر بررسی اقدام کنیم چرا که مجلس شورای اسلامی متعلق به بیش از 80 میلیون ایرانی است که برای هر دقیقه و هر ثانیه آن هزینههای زیادی گردن نظام و مملکت دارد. لذا مجلس شورای اسلامی نباید خود را منتظر اقدامات مربوط به هر نماینده که در خارج از مجلس کارهایی را انجام داده است، کنیم و یا حتی جلسه غیرعلنی برگزار کنیم.
نماینده مردم همدان با بیان اینکه اتفاقات مهمی در کشورمان رخ میدهد که اکثر آنها دردناک است که میتوان به حادثه آتشسوزی در مدرسه دخترانه در زاهدان اشاره کرد،گفت: بررسی مسائل کلان و مهم باید در دستور کار مجلس شورای اسلامی باشد نه موضوعات جزئی. "
این استدلال حاجی بابایی درست مانند آن مدیر و یا معلمی است که می گوید ما در حدود مدرسه مسئول رفتار دانش آموزان هستیم و مسئولیتی در خارج از مدرسه و در مورد رفتارهای نادرست آنان نداریم .اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان بالقوه و بالفعل یک " محمد باسط درازهی " هستند که مهم ترین عامل آن را می توان حاصل تربیت نادرست و یک فرهنگ آلوده دانست
این طرز نگرش نهایت کوته فکری افراد را بازتاب می دهد و این که گویا فراموش کرده اند ؛ اساسا فلسفه مدرسه برای تغییر و اصلاح رفتار دانش آموزان پی ریزی شده است و داخل و خارج ندارد .
این گونه سخنان نوعی مسئولیت گریزی و توجیه رفتارهای ناقص و یا نادرست است .
اساسا مجلس به چه منظوری ایجاد شده است جز آن که یکی از وظایفش نظارت بر کارکرد قوانین است .
حال اگر این قوانین توسط خود نماینده مجلس نادیده گرفته شود چه باید کرد ؟
از سوی دیگر مگر یک نماینده مجلس نماینده افکار عمومی نیست ؟
کسی که به دیگران توهین می کند چگونه می تواند ادعا کند که نماینده مردم است ؟
برآورد سخنان افرادی مانند حاجی بابایی اشاعه و نهادینه کردن فرهنگ تظاهر ، ریا و عوام فریبی در جامعه است . آیا شده است که این نماینده محترم و سایرین مثل ایشان بابت جان باختن دانش آموزان و معلمان در آتش سوزی های مدارس ، راهیان نور ، غیرمقاوم نبودن مدرسه و.... مسببان و تصمیم گیرندگان این وقایع تلخ را به مجلس بکشانند و حداقل بر سر آنان فریاد بکشند ؟
این استدلال حاجی بابایی در مورد گناهکار خواندن طرفین مانند آن حکایت ملانصرالدین است .
می گویند :
دو نفر که با هم دعوا داشتند، برای حل اختلاف به نزد ملانصرالدین میآیند. نفر اول شروع به سخن میکند و با طرح استدلال و دلایل، خود را محق جلوه میدهد، ملا هم میگوید، بله حق با تو است. طرف دیگر دعوا با شنیدن سخن ملا، شاکی شده و دلایل خود را مبنی بر محق بودن خود بیان میدارد و ملا پس از گوش دادن میگوید، بله حق با تو هم است.
زن ملا که از پس پرده داشت این قضاوت و دفاعیات را میشنید از آن پشت پرده ندا در داد؛ که ملا؛ نمیشود هم او درست بگوید و حق با او باشد و هم با طرف مخالفش. ملا هم با خونسردی جواب گفت: اتفاقا تو هم درست میگویی و حق با تو هم است.
این گونه استدلال ها نه برای کسی مرجعیت ایجاد می کند و نه اعتماد .
افراد فارغ از مقام و جایگاه اداری و حکومتی باید جامعه را با " تعقل " اقناع کنند .
و اما موضوع بعد ؛ اشاره به سخنان حاجی بابایی در مورد آتش سوزی مدارس است .

واقعا اگر این گونه مسائل برای این افراد مهم است پاسخ دهند در این 3 سال نمایندگی برای مقاوم سازی و ایمن سازی مدارس و مناطق محروم چه کرده اند ؟
حاجی بابایی با واقعه شین آباد چه برخوردی داشت ؟
آیا شهامت و جسارت یک عذرخواهی بدون قید و شرط در برابر وجدان جامعه را داشت ؟

و یا مقصر بخاری ارج بود !
باید به رئیس مجلس و هیأت رئیسه آن که به دنبال برخورد با منتشر کننده این فیلم هستند و نیز همه کسانی که " فضای مجازی " را یک " تهدید " می دانند عرض کرد که خدا را شکر که این شبکه های مجازی یک " اتاق شیشه ای " برای نظارت بر رفتار همه ایجاد کرده اند .
و اما مشکل اصلی از جامعه ما و مدیریت های ناکارآمد آن است که مثل همه موضوعات دیگر که سواد استفاده از مظاهر مدرنیسم را نداریم و کارکردش به ضد خودش تبدیل می شود سرانجام به پاک کردن صورت مساله می رسیم .
( 1 )
جامعه شناسی خودمانی
( کلیپ ویدئویی : حسینی، استاد دانشگاه تهران، با حضور در دانشگاه سیستان و بلوچستان و با دیدن مشکلات مدارس و فقر شدید دانش آموزان، به نشانه اعتراض متن سخنرانی خود را پاره می کند )

اگرچه نظام رتبهبندي معلمان صرفا يکي از دهها مطالبات فرهنگيان است، اما اجرا و تأمين اعتبارات آن ميتواند بارقههاي اميد را در دل فرهنگيان ايجاد کند. براساس سند تحول بنيادين آموزش و پرورش و قانون برنامه ششم توسعه، دولت مکلف به تهيه و اجراي نظام رتبهبندي معلمان است.
بر اساس نظام رتبهبندي، رتبههاي حرفهاي براي طبقهبندي معلمان در نظر گرفته شده و براساس هر رتبه، ضرايبي در امتيازات شغل و شاغل و در نتيجه حقوق و مزايا آنان لحاظ خواهد شد. با اجراي نظام رتبه بندي معلمان، فرهنگيان همانند اساتيد دانشگاهي به 4 دسته «معلم مربي، معلم حرفهاي، معلم کارآمد و معلم راهبر» تقسيمبندي خواهند شد.
از جمله اهداف اجراي طرح رتبه بندي معلمان مي توان به افزايش انگيزه و کارايي معلمان در انجام وظايف و اثربخشي فعاليتهاي آنها براي شکوفا شدن شايستگيهاي دانشآموزان، ارتقاي منزلت اجتماعي و صلاحيت علمي و مهارتهاي حرفهاي معلمان و بالا بردن سطح معيشت آنها، توسعه مشارکت معلمان در فرآيند بهسازي برنامههاي آموزشي، پژوهشي، تربيتي و فرهنگي اشاره کرد.
مطابق برنامه ششم و ذيل ماده 63، دولت مي بايست تا پايان برنامه ششم نسبت به اجرايي کردن نظام رتبه بندي معلمان اقدام نمايد، اما از آنجايي که دقيقاً در برنامه ششم توسعه مشخص نشده است که اجراي نظام رتبه بندي معلمان از سال چندم آغاز و در چه سالي پايان يابد، به نظر ميرسد دولت از خلاء قانوني به وجود آمده نهايت استفاده را مي نمايد تا به بهانه هاي مختلف از جمله مشکلات اقتصادي و نبود بودجه و اعتبارات کافي از تصويب اين طرح در هيات دولت و ارائه آن به مجلس شوراي اسلامي براي تصويب نهايي خوداري نمايد.
طرح رتبهبندي معلمان پس از تهيه و تدوين در شوراي عالي آموزش و پرورش، براي اجرايي شدن نيازمند تصويب دولت و مجلس است. به گفته سيدمحمد بطحايي وزير آموزش و پرورش، لايحه رتبه بندي معلمان در کميسيون اجتماعي دولت در 6 ماده تصويب شده و به صحن دولت رفته است، پس از آن بايد به مجلس ارسال شود و فرآيند تصويب را طي کند.

در حالي که در لايحه بودجه ۹۸، مبلغ ۲ هزار ميليارد تومان براي اجراي طرح رتبهبندي معلمان تامين اعتبار شده است، به گفته جبار کوچکينژاد نايب رئيس کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس، اجراي «کامل» طرح رتبهبندي معلمان مطابق با اهداف سند تحول بنيادين نيازمند حداقل 11 الي 15 هزار ميليارد تومان اعتبار مي باشد. بديهي است که با اين بودجه ناچيز 2 هزار ميليارد توماني که دولت در لايحه 98 براي اجراي رتبه بندي در نظر گرفته نمي توان انتظار داشت که رتبه بندي معلمان تحولي حداقلي در کيفيت نظام آموزشي ايجاد کند.
لايحه رتبه بندي معلمان مي بايستي قبل از تعيين بودجه ۹۸ کل کشور در مجلس تصويب شود تا آثار بودجهای آن برای سال 98 ديده و اجرايی شود. تصويب دير هنگام لايحه رتبه بندي معلمان درحالي که رديف هاي اعتباري بودجه 98 بسته شده است عملاً مي تواند نشانه هايي از عدم تمايل دولت به اجرايي نمودن اين طرح در سال آتي يا اجرای ناقص آن باشد، چراکه از يک سو، لايحه رتبهبندي حرفهاي معلمان هنوز در صحن دولت به تصويب نرسيده است و پس از تصويب در هيات دولت بايد براي تصويب نهايي در قالب يک لايحه به مجلس ارائه شود که اين خود زمانبر است. از سوي ديگر مشخص نيست در حالي که سازوکارهاي رتبهبندي، نحوه اجراي قانون، گروههاي حرفهاي، امتيازاتي که به هر گروه تعلق ميگيرد و نحوه ارزشيابي هنوز مشخص نشده است، بر چه مبنا و معياري اعتبار 2 هزار ميليارد توماني براي آن در نظر گرفته شده است؟

علي الهيار ترکمن، معاون توسعه مديريت و پشتيباني وزارت آموزش و پرورش در پاسخ به منتقدان عملکرد ضعيفش گفته است: «وقتي قانون رتبهبندي را نداريم چگونه ميتوان تعيين کرد به چه ميزان اعتبار نياز است؟! با اعتبار دو هزار ميليارد توماني در بودجه ۹۸ فقط رديف مستقلی براي رتبه بندي ايجاد کرده ايم.»
او مشخص نکرده است وظيف سازمان عريض و طويل تحت امر چيست و چرا پس از گذشت دو سال از زمان لازم الاجرا بودن قانون ششم توسعه، هنوز سازوکارهاي رتبهبندي مشخص نشده است و چرا او مديران تحت امرش منتظرند تا اين لايحه در مجلس با اعتباري ناچيز به تصويب برسد و پس از آن به دنبال راهکارهاي افزايش اعتبار باشند!
الهيار به عنوان کسي که وضيفه اصلي اش مديريت و چاره انديشي براي محدويت ها و تنگناهاي مالي آموزش و پرورش است و بايد در بزنگاه هاي بودجه اي با رايزني و تعاملات گسترده در پي احقاق حقوق همکاران خود باشد مشخص نکرده است:
«در حالي که هنوز آييننامه اجرايي رتبهبندي آماده نشده است دورانديشي موردنظر او و مديرانش چه بوده است که با همکاري سازمان برنامه و بودجه در قانون بودجه سال 98 براي رتبهبندي 2 هزار ميليارد تومان اعتبار ايجاد کرده اند؟!»
بهتر بود معاون وزير آموزش و پرورش به جاي فرافکني و فرار به جلو به منتقدانش پاسخ مي داد که « برچه مبنايي رقم 2 هزار ميليارد تومان را براي رتبهبندي پيشنهاد داده اند و چرا براي شنيدن دلايل و مستندات او و همکاران ستادي اش بايد تا تصويب لايحه بودجه 98 منتظر ماند و راهکار و اقدامات مورد نظر او در صورت کافي نبودن اعتبار لازم براي رتبه بندي چيست؟»
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

در تهران، نمایندۀ سراوان به همراه یک دلال خودرو سوار بر ماشین لکسوز به درب ساختمان شمارۀ 1 گمرک ایران در عباسآباد میرسند و میخواهند با ماشین تا دم آنجایی بروند که قرار بوده مشکل آن دلال را آنجا حل کنند، اما نگهبان، درب را برایشان باز نمیکند. مسئولان مدرسه برای نجات جان بچهها اقدامی نمیکنند و منتظرند که آتشنشانی برسد
آقای نماینده حضوراً به نگهبانی مراجعه میکند و چند دقیقه با کارمندی که آنجا نشسته است بگو مگو میکند اما در همچنان بسته میماند. کارمند میگوید : «من از شما دستور نمیگیرم» و آقای نماینده در پاسخ میفرماید که «تو ... میخوری از من دستور نمیگیری.».
یک ارباب رجوع وقتی متوجه میشود این فرد نمایندۀ مجلس است میگوید : «خاک بر سر مملکتی که تو نمایندۀ مجلسش هستی» و دست او را میگیرد و از ساختمان نگهبانی بیرونش میاندازد.

آقای نماینده به تکاپو میافتد و کار را به مجلس میکشاند. فوراً جلسهای با حضور بیش از ۳۰ نماینده به ریاست حضرت دکتر پزشکیان تشکیل میشود.
بعد از ۲ ساعت بحث، مقرر میشود سه کار انجام شود: یکی از مغازهداران محل اما خودش را به مدرسه میرساند و تا آتشنشانی برسد، دو تا از کودکان را خارج میکند.
رئیسکل گمرک خدمت نمایندۀ سراوان برسد و حضوراً عذرخواهی کند، کارمند حراست به کمیتۀ تخلفات معرفی شود و آن ارباب رجوع شناسایی و محاکمه شود.
مجلس هم جلسهای غیرعلنی تشکیل میدهد.
آقای نماینده با طلبکاری میگوید «من اگر امروز کوتاه بیایم فردا نوبت شما خواهد رسید.» و رئیس مجلس ناراحت از اینکه که فیلم فحاشی نماینده را چه کسی به بیرون درز داده است، میگوید: «این کلیپ را چه کسی بیرون داده است؟ آقای دژپسند باید برخورد جدی کند. شوخی نیست. باید برخورد جدی شود.»
نمایندۀ فحاش گر میگیرد و تهدید میکند که اگر وزیر اقتصاد استیضاح نشود و اگر رئیس گمرک و آن کارمند عزل نشود، همین امروز درخواست استعفایش را خواهد نوشت. و خبر میرسد که طرح استیضاح ویزر اقتصاد با 40 امضا به هیئت رئیسه ارائه شده است. نائبرئیس مجلس و وزیر اقتصاد هم مأمور بررسی و ارائۀ گزارش در بامداد فردا شدهاند.

اما در زاهدان در مدرسهای ابتدایی حوالی ساعت ۹ صبح است و دختران اغلب دارند در حیاط مدرسه بازی میکنند.
دفتر مدیر مدرسه در تنها کلاس پایۀ اول دبستان قرار دارد و فقط یک پنل چوبی این دو محیط را از هم جدا کرده است.
برای گرم کردن کلاس هم از چراغ نفتی آترا استفاده میکنند. هفت دختر در این کلاس درس میخوانند. سه نفر در کلاس است و یکی از دانش آموزان برای برداشتن کیفش به کلاس برمیگردد. بند کیفش به چراغ نفتی گیر میکند. افتادن چراغ بر روی موکت کف اتاق همان و آتش گرفتن کلاس همان. بلافاصله دیوارۀ چوبی و پردهها هم آتش میگیرند و چهار کودکِ مانده در کلاس، گرفتار میشوند.
مسئولان مدرسه برای نجات جان بچهها اقدامی نمیکنند و منتظرند که آتشنشانی برسد. آقای نماینده با طلبکاری میگوید «من اگر امروز کوتاه بیایم فردا نوبت شما خواهد رسید.» و رئیس مجلس ناراحت از اینکه که فیلم فحاشی نماینده را چه کسی به بیرون درز داده است، میگوید: «این کلیپ را چه کسی بیرون داده است؟ آقای دژپسند باید برخورد جدی کند. شوخی نیست. باید برخورد جدی شود.»

یکی از مغازهداران محل اما خودش را به مدرسه میرساند و تا آتشنشانی برسد، دو تا از کودکان را خارج میکند. آتشنشانی هم سر میرسد و آن دو نفر دیگر را بیرون میآورد و حریق مهار میشود. دیوار کلاس از دود آتش سیاه شده است اما یک گوشه سفید مانده است؛ اینجا جایی است که کودکان در آغوش هم به آنجا پناه بردهاند. آتش انگار نتوانسته است از این حایل عبور کند و خودش را به این گوشه برساند. در نهایت دو نفر از بچهها تاب نمیآورند و جان میسپارند و حال آن دو نفر هم وخیم است.همزمان با موعدِ ارائۀ گزارش مجلس و دولت دربارۀ ماجرای نمایندۀ سراوان، خبر میرسد که استیضاح وزیر آموزش و پرورش هم که قبلاً مطرح شده بود از حد نصاب افتاده است.
صدای آن مرد شجاعِ ناشناس هنوز در سرم میچرخد که گفت :
«خاک بر سر مملکتی که تو نمایندۀ مجلسش هستی»

گروه تلگرامی

به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، محمدناصری دبیر جشنواره کتاب رشد، در پاسخ به مصاحبه مدیران یکی از مؤسسات کمکآموزشی که در آن گفته بود، در جشنواره اخیر کتاب رشد بهعنوان ناشر برگزیده مورد تقدیر قرارگرفته و جایزه دریافت داشته است، این ادعا را اشتباه شمرد و گفت: هیچ کتابی از این ناشر در دوره اخیر جشنواره رشد نه برگزیده شده است نه مورد تقدیر قرارگرفته است.
ناصری با ابراز تعجب از تصریح مدیرمسئول این موسسه کمکآموزشی در این زمینه، افزود: اسامی آثار برگزیده و تقدیری این جشنواره در شبکههای خبری بازتاب یافته است و با مراجعه به آن بهآسانی میتوان نسبت به نادرستی این ادعا پی برد.
مدیرکل دفتر انتشارات و تکنولوژی آموزشی، در بخش دیگری از سخنانش با تأکید براینکه، امسال اساساً هیچ کتاب کمک درسی نه از گاج و نه ناشران دیگر در جشنواره کتاب رشد برگزیده نشد یا مورد تقدیر نگرفت، گفت: به نظر میرسد ایشان در بخشهای دیگری از این گفتوگو نیز دقت کافی را به خرج ندادهاند و از آن جمله هدف از تأسیس انتشارات مدرسه است که فعالیتهای آن، گواهی بر رد سخنان ایشان است .
پایان پیام/
گروه استان ها و شهرستان ها/

پس از تجمع فرهنگیان ( شاغل و بازنشسته ) گیلان و اصفهان ( این جا ) ؛ این بار فرهنگیان تبریز هم برای مطالبات صنفی و عدم توجه مسئولان و نمایندگان مجلس به این مطالبات قانونی در برابر اداره کل آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی تجمع اعتراضی برگزار کردند .
در این تجمع که از ساعت 10 صبح امروز دوم دی ماه آغاز گردید معلمان با حمل پلاکارهایی و سر دادن شعارهایی نسبت به عدم اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری ، عدم اجرای قانون همسان سازی حقوق و عدم برخورداری از بیمه کارآمد اعتراض کردند .
پایان پیام/

فرو ریخته شدن دیوار مدرسه و مرگ دنیا ویسی و یا آتش سوزی مدرسه ای در زاهدان و کشته شدن چهار کودک ، نه تقصیر مدیر بخت برگشته است و نه معلم کلاس.
جناب وزیر
چرا علیرغم اطلاع از اوضاع گرمایش مدارس سراسر کشور ، با قاطعیت و به موقع یعنی در فصل تابستان ، تمهیدات لازم اندیشیده نمی شود ؟ مگر با حکم قضا و قدر می توان فرزندان خانواده های کم درآمد و یا متوسط جامعه را قربانی کرد؟ روزها و ماهها با توکل به خدا امیدوار شویم که مدارس عهد حجر ما در امن و امان باشند و بلیه های غیرطبیعی چون آتش سوزی و فرو ریخته شدن آوار و تجاوزات جنسی و.... در هیچ مدرسه ای صورت نگیرد؟!
زیربنای مدیریت و وزارت ، تعقل و دوراندیشی است. پیش بینی و پیشگیری است ، سرمایه گذاری برای به استخدام درآوردن نیروهایی است که توانایی تشخیص بحران از مصلحت مدیریت چند صباح بیشتر در پشت میز مسئولیت را دارند.
شمای وزیر یا مدیر کل و مدیر وقتی جلوه های مثبت و برجسته و فاخر مدارس را به نمایش می گذارید تا مافوق تان از شما رضایت خاطر داشته باشد ، حق دیگرانی که در نیمۀ تاریک ماه و جلوه های منفی و ناشایست و محرومیت و خطرناک مدارس به سر می برند را پایمال می سازید.

شما مسئول سلامتی و زندگی هر 13 – 14 میلیون دانش آموز و همۀ معلمان و اولیای مدارس هستید. غفلت و اِهمال شما باعث آتش سوزی و یا فرو ریخته شدن دیوار مدرسه می گردد. دوراندیشی و مصلحت اندیشی دو بازوی بیمه کننده و تأمین امنیت جانی افراد در مدارس است. کی یاد خواهیم گرفت که پیشگیری آسانتر از درمان است. برای کدامین گناه ، فرزندان خانواده هایی باید قربانی تلخکامی های غفلت مدیران کل و وزرا باشند ؟ تا کی و چرا ؟
مگر بازسازی دو تیغه دیوار مدارس فرسودۀ سراسر کشور ، چقدر هزینه می خواهد ؟ طی یک سال ،کلیۀ درآمدهای خیّرین مدرسه ساز را فقط برای همین دو منظور هزینه کنید. در این دوره زمانه فرزنددار شدن یک درد است و هزینه کرد مخارج زندگی او دردی دیگر . گرانی امان مردم را بریده است. مردم از گلوی خود می زنند تا فرزندشان تحصیل کند و یا لبخندی بر چهره داشته باشد، چرا حق زندگی کردن را که نعمت الهی برای هر موجود زنده است از آنان دریغ می دارید؟ اگر خانواده ای در این میان تک فرزند بوده و دیگر احتمال باروری نداشته باشد ، تکلیف
شرعی و عرفی او چیست؟ پاسخگو کیست؟ مسبّب کیست؟
شما برای محافظت از حداقل امکانات موجود در مدارس روستایی و مناطق محروم از جمله پرونده ها و دفاتر حسابداری و .... خود ، نرده کشی کلاس ها و اتاق های موجود را برای خود حق مدیریتی می دانید اما تنها روزنه و امکان فرار و رهایی کودکانی را که در شعله های آتش محصور شده اند را هیچ می شمارید!
و متأسفانه اکثر حوادث غیرطبیعی در مدارس و مناطقی رخ می دهد که آتش نشانی و درمانگاه و بیمارستان و اورژانس ندارند.
اعتقاداتی چون پنج انگشت دست مگر یکسان است که همه حق زندگی یکسانی داشته باشند شاید خمیرمایۀ غفلت شما برای فراهم سازی امکانات در خور انسانی برای تمامی دانش آموزان سراسر کشور است پس با روشن کردن فندک و یا یک چوب کبریت و نگه داشتن انگشت خود بر روی شعلۀ کوتاه اما سوزان آن فقط به مدت پنج دقیقه ، شاید درک کنید که سوختن کودکی که فریادش دادرسی نداشته است چه طعمی دارد!
هنوز یک ماهی نیست که از آرمان های رؤیایی خود در مدارس کشورهای پیشرفته جهان سخن گفته اید، کاش به جای خواب شیرین به رؤیاهای تلخ دانش آموزان سوخته و یا زیر آوار مانده و یا مورد تجاوز قرار گرفته می پرداختید تا دیگر هیچ دانش آموز بی گناهی در وطن نمیرد ، نسوزد، زیر آوار نماند.

شما مدیر کل ها هم همپای وزیر برای غفلت ها مقصرید. هنگام بازدید به مدارس خاص می روید و برای تان مشتبه می شود که عجب آموزش و پرورشی ! بی نظیر ، بی نقص و...... مدیر کل ها اگر خود به این مهم نمی توانند برسند شمای وزیر آنان را موظف کنید که در سه ماهۀ تابستان به جای سیر و سفر و فوت وقت ، با بازدید غیررسمی از مناطق محروم و بررسی حداقل امکانات آنها ، گزارشی تهیه و در مدیریت بحران مدنظر داشته باشند.
قانون به جای دستگیری مدیر و معلم ، مدیر کل منطقه را مؤاخذه نماید. اگر بعد از این روال وزارت شما بر این اصل بچرخد آنان مجبورند تا دقت در مسأله داشته باشند. شرط ادامۀ خدمت آنان در سِمت مدیر کلی را بر عدم رخداد حوادث غیرطبیعی در طول یک سال تحصیلی بنمایید تا حساب کار به دست شان آید. شما از این حیث هم مقصرید. مدیرکل آموزش و پرورش بودن فقط طرفداری از حزب و یا نماینده و شخصیت سیاسی خاص نیست ، میزان و اندازۀ دامنۀ تعهد و تفکر مدیریت او جهت تضمین امنیت جانی و شغلی زیر مجموعه هم هست. تا کسی می خواهد انتقاد کند یا جمله ای در ضعف مدیریتی فرد مسئولی سخن بگوید تنها پاسخ اَزبر شدۀ دهن بند ، بودجه نیست ، پول نیست ! مدیران قبل شروع به خدمت این درس را خوب یاد می گیرند و تا حال دهن خیلی از منتقدین و معترضین با همین جملۀ جادویی بسته نگه داشته شده است. یعنی سلب مسئولیت و تداوم مدیریت.

جناب وزیر
باید قبول کنید که تعداد حوادث در مدارس ، در زمان وزارت شما به اوج خود رسیده که نشانۀ اهمال کاری است . می توانید آمار حوادث و تعداد جان باختگان مدت وزارت خود را جمع آوری و با دوره های وزرای قبلی مقایسه کنید.آمار تصادف راهیان نور ، تجاوزات جنسی ، ریزش آوار و یا آتش سوزی و... در مدارس فزونی یافته است . اما چرا ؟ یا به چه دلیل یک گروه بحران جهت بررسی و یا پیشگیری از تعدد حوادث تشکیل نمی دهید؟ آنچه از دست می رود زندگی کودکان و معلمان است و آچه باقی می ماند حسرت دائمی خانواده های آنان است.
اقرار به اشتباه و حتی عذرخواهی (که صورت نگرفته است) ، جبران کنندۀ اثرات تلخ و عمیق حادثه ، در قلب و ذهن خانواده های قربانی نیست. حتی در اذهان من معلم این تصویر تلخ با عذرخواهی هیچ مسئولی پاک نمی شود چون این مورد ، جزو اشتباهاتی است که امکان بازگشتی برای جبران خطا ندارد. دوباره یک حادثه ای اتفاق افتاد و چند روز دیگر ، همه به جز خانواده های قربانیان و شاید همکلاسی آنان و معلم و.... تلخی حادثه را در فراموشی افکار عمومی ذوب می نماید. اما کی یاد خواهیم گرفت که پیشگیری آسانتر از درمان است. برای کدامین گناه ، فرزندان خانواده هایی باید قربانی تلخکامی های غفلت مدیران کل و وزرا باشند ؟ تا کی و چرا ؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">
گروه گزارش/

امروز شنبه اول دی ماه نشست خبری رئیس سازمان نهضت سوادآموزی به مناسبت هفته نهضت سوادآموزی در محل سالن اجتماعات این سازمان برگزار شد .
این نشست که قرار بود از ساعت 10 صبح آغاز گردد با حدود 20 دقیقه تاخیر و با حضور خبرنگاران شروع شد .
در این نشست رسانه ای که مدت آن 90 دقیقه مشخص شده بود « علی باقرزاده » رئیس این سازمان به مدت 34 دقیقه سخنرانی نموده و عملکرد این سازمان را برای حاضران تشریح کرد .
همچنین صفحاتی در مورد عملکرد 39 ساله این سازمان در اختیار اصحاب رسانه قرار گرفت .

نخستین رسانه که برای " طرح پرسش " ثبت نام کرده بود « صدای معلم » بود .
« علی پورسلیمان » در آغاز ضمن اشاره به برخوردهای موهن صورت گرفته نسبت به این رسانه در تاریخ دوشنبه 26 آذرماه که در دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی رخ داد از سکوت و انفعال وزیر آموزش و پرورش در مورد مدیران زیرمجموعه خویش انتقاد کرده و از بطحایی به صراحت خواست تا تکلیف و جایگاه رسانه ها را در این مجموعه مشخص کند .
مدیر صدای معلم از وزیر آموزش و پرورش خواست تا به جای شوآف های رسانه ای کاری کند تا خبرنگاران و رسانه های به ویژه مستقل بتوانند آزادانه و به راحتی به رسالت های رسانه ای و حرفه ای خویش عمل کنند .
پورسلیمان ضمن انتقاد از بی نظمی و تاخیر در این نشست رسانه ای خطاب به رئیس سازمان نهضت سوادآموزی گفت :
نشست حدود ساعت 20 / 10 شروع گردید . حدود 5 دقیقه مراسم آغازین بود و شما هم 34 دقیقه سخنرانی کردید .
در این نشست ها مسئولان به جای صحبت باید پاسخ گوی عملکرد خویش و مدیریت زیرمجموعه خویش باشند .

« باقرزاده » در پاسخ گفت که فقط 10 دقیقه تاخیر داشته و آن هم به توصیه مسئولان اجرای این نشست بوده است . چون سالن در ابتدا کم جمعیت بوده و منتظر بوده است تا همه خبرنگاران و مدعوین حاضر شوند .
در این نشست ، « صدای معلم » پرسش هایی را در مورد مشکلات و چالش های آموزش دهندگان سوادآموزی مطرح کرد .
پاسخ های رئیس سازمان نهضت سوادآموزی به زودی در صدای معلم منتشر می گردد .
پایان گزارش/