
سالهاست که در حوزه آموزش و پرورش اقدامات نوینی صورت میگیرد تا شاید گامی باشد در راستای اجرای سند تحول بنیادین در آموزش وپرورش، اما هر تجربه بعد از تجربهای دیگر تأکید مؤکدی بوده بر اینکه بدون آمادهسازی زیرساختها و تدوین برنامه عملی، هیچ طرحی به موفقیت لازم نخواهد رسید.
با این وجود، حوزه آموزش و پرورش بستر خطاهای تکراری و البته اساسی شده است که منافع مافیا نیز در دامنزدن به تبعات منفی این تجارب، ضربهها را بر پیکر نحیف آموزش و پرورش کاریتر میکند، تا جایی که موضوع «حذف مشق شب» عوامل نشر کتابهای کمکآموزشی را وادار به دیدار اختصاصی با مراجع عظام میکند، باشد که فتوایی صادر شود و منافعشان محفوظ ماند. تلاشی که سال گذشته از سوی وزیر آموزش و پرورش برای حذف «هرگونه» آزمون از مقطع ابتدایی صورت گرفت و پس از کش و قوسهای فراوان و بلاتکلیفی دانشآموزان، در نهایت فقط منجر به تغییر شکل آزمون تیزهوشان و نه حذف آن شد، تجربهای بود که لزوم تدبیر و تدوین برنامه عملی برای طرحهای آتی را گوشزد میکرد.
با این وجود در آستانه سال تحصیلی جاری موضوع «حذف مشق شب» از دوره اول مقطع ابتدایی خبرساز شد. این طرح در حالی مطرح شد که نه شرایط لازم برای اجرای آن در اکثر مدارس فراهم بود و نه بیان و تحلیل روشنی در راستای آن ارائه شد تا معلمان و اولیای دانشآموزان تکلیف خود را بدانند. حال آنکه چنانچه سال تحصیلی جاری، زمان اجرای این طرح است، باید ابعاد کارشناسیشده آن، لااقل در طول تابستان برای معلمان ارائه میشد. اما بار دیگر جان نحیف آموزش و نحیفتر پرورش، بستر آزمون و خطا شد!
اگرچه هدف از این طرح را مهارتآموزی به دانشآموزان عنوان کردند و در توضیح گفتند که قرار است تکالیف مهارتمحور، جایگزین رونویسی و تکالیف سنتی شود، اما نام آنرا «حذف مشق شب» گذاشتند تا پرده ابهام روی طرح کشیده شود و بار دیگر زمینهای برای دست به کار شدن مافیا علیه طرح وزارت آموزش و پرورش فراهم شود.
بگذریم از اینکه میانگین جمعیت کلاسهای درس و حجم کتابهای درسی اجازه اجرای این طرح در همه مدارس کشور را نمیدهد و اجرای محدود آن در کلاسهای 16 الی 25 نفر نیز خود زمینه اجحاف و تبعیض را فراهم میسازد که مورد اعتراض بسیاری از اولیا قرار میگیرد، اما یکی از تبعات اجرای این طرح، به خطر افتادن منافع مافیای حوزه آموزش است.
بازار کتابهای کمکآموزشی وابسته به تقاضای معلمان و دانشآموزان است؛ کتابهایی که آموزش و پرورش استفاده از آنها را ممنوع کرده، اما همچنان جایگاه خود را در میان مشتریان حفظ کرده است!
حال اگر فرآیند آموزش تغییر یابد و آموزش از حصار کتابهای درسی خارج شود و به سمت مهارتمحوری برود، کتابهای کمکدرسی – لااقل با محتوای موجود – کارآیی خود را از دست خواهند داد. پس منطقی است که متولیان نشر کتابهای کمکآموزشی از فضای ابهامآلود در رابطه با «حذف مشق شب» استفاده کرده و دست به دامان منابع و مراجعی شوند که برای مردم و دولت حجیت دارند.

خبر دیدار برخی از ناشران آموزشی با برخی از مراجع عظام از جمله آیتا... جعفر سبحانی و مطرحکردن دغدغهای تحت عنوان «حذف مشق شب» و در نتیجه بیکارماندن دانشآموزان در منزل و مشغولشدن آنان با فضای مجازی، باعث شد که این مرجع نقد تندی را نسبت به طرح «حذف مشق شب» داشته باشد و آنرا باعث نُنر بار آمدن دانشآموزان و البته خلاف قرآن، حدیث و سیره بزرگان و علما بداند و اظهار امیدواری کند که وزیر آموزش و پرورش از این نظر برگردد.
اگرچه خبر مذکور به تأیید دفتر این مرجع نرسیده، اما با گذشت چند روز از انتشار آن و حاشیههایی که در فضای مجازی ایجاد کرد، هنوز رد هم نشده است.بگذریم از اینکه طرح «حذف مشق شب» هنوز بهصورت واقعی در مدارس ابتدایی عملی نشده و نبود زیرساختهای لازم، اجرای آنرا با موانع مهمی روبهرو خواهد کرد، اما شاید گزیدهتر این بود که مراجع عظام که همواره ملجأ مردم در بحرانها و سردرگمیها بودهاند، نسبت به موضوع مطروحه بررسی بیشتری انجام میدادند تا مسئله ابهامآلود «حذف مشق شب» برایشان روشن شود و یقین یابند که تکلیفی در حال حذف نیست، بلکه فقط نوع آن تغییر خواهد کرد و در نهایت بررسی و نتیجهگیری از آنرا به کارشناسان حوزه آموزش و پرورش – آشنا با نیازها و روحیات کودکان متناسب با اقتضاعات زمان - محول سازند.

عیان است که تقابل و نبرد مافیای آموزش با وزارت آموزش و پرورش پایانی ندارد، اما کاش این نبرد بیامان، گستره قربانیان خود را به اعتماد و اعتقادات مردم نکشاند.
روزنامه مردم نو
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/

به مناسبت هفته بزرگداشت پژوهش نشست خبری در سالن همایش خلیج فارس موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار گردید .
در نشست امروز قرار بود « حیدر تورانی » سرپرست سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی و « فرهاد کریمی » رئیس پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش پاسخ گوی پرسش های خبرنگاران باشند اما سرپرست سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی بدون هر گونه توضیح و یا عذرخواهی از حضور در این نشست خودداری کرد .
در این نشست خبری ، « صدای معلم » پرسش هایی را مطرح کرد .
متن کام این پرسش و پاسخ در صدای منتشر خواهد گردید .
پایان پیام/
گروه تشکل ها/

نشست دانشجو معلمان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی با « عبدالرسول عمادی » رئیس مرکز سنجش وزارت آموزش و پرورش و سرپرست آموزش متوسطه با موضوع " نگاهی تحلیلی به وزارت آموزش و پرورش همراه با پرسش و پاسخ " به روز دوشنبه ۹۷/۹/۲۶ ساعت ۱۲ موکول گردید .
مکان نشست : سالن علامه جعفری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی ( سالن علامه جعفری )
پایان پیام/
"به گزارش دیده بان ایران؛ علی زرافشان معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش در پاسخ به این پرسش که «آیا مدارسی در کشور تحت عنوان مدارس مختص دانشآموزان متأهل وجود دارد؟»، اظهار داشت: فکر نمیکنم مدرسه مستقلی برای این دسته از دانشآموزان وجود داشته باشد.
وی افزود: این دسته از دانشآموزان میتوانند در مدارس عادی، بزرگسالان و یا داوطلب آزاد به ادامه تحصیل خود ادامه دهند.
زرافشان در پاسخ به این پرسش که «دانشآموزانی که ازدواج زود هنگام دارند از مدرسه اخراج میشوند؟»، خاطرنشان کرد:
بنابر قانون نباید اخراج شوند.
معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش تصریح کرد: در آیین نامه مصوب سه راه حل برای ادامه تحصیل دانشآموزانی که ازدواج میکنند پیش بینی شده است که یا «با حفظ ظاهر در مدرسه عادی به تحصیل ادامه میدهند»، «در مدرسه عادی ثبت نام کرده و در کلاسهای درس حضور نمییابند و در امتحانات حاضر میشوند» و یا «برای ادامه تحصیل به مدرسه بزرگسالان میروند».
اکنون آمار دقیقی از دانشآموزانی که در حین تحصیل متأهل میشوند، وجود ندارد./فارس"
با توجه به سخنان جناب آقای زرافشان معاونت متوسطه وزارت آموزش و پرورش یکی از گزینه های ادامه ی تحصیل دانش آموزان متاهل تحصیل در مدارس عادی است و آن طور که جناب زرافشان بیان کرده اند تنها ضابطه یا شرط آن هم " حفظ ظاهر " است !
چرا تحصیل دانش آموزان متاهل در مدارس عادی غلط و چرا رعایت ضابطه یا شرط " حفظ ظاهر " هم ناممکن یا عملی نیست .
وقتی دانش آموزی ( دختر یا پسر ) متاهل می شود ( یعنی یا نامزد می کند یا ازدواج ) شرایط و تغییراتی از منظر عاطفی ، جنسی ، روحی و روانی و فیزیولوژیکی و ظاهری در فرد پدید می آید که اجتناب ناپذیر است و حتی خارج از اراده ی شخص درون و برون او را تحت تاثیر قرار می دهد .
او وارد دنیای جدیدی در زیست خود می شود که کاملا متفاوت از دنیای یک انسان مجرد یا تنها می باشد و به ناگزیر الزامات و تعهدات و ویژگی های خاصی بر او تحمیل می شود .
دختر یا پسر متاهل در شبانه روز با شریک عاطفی و جنسی خود اوقاتی را می گذراند که با دنیای دانش آموز مجرد تفاوت فاحشی دارد و قاعدتا هم در افکار هم در گفتار و هم در ظواهر دانش آموز متاهل تغییر و تحول ایجاد خواهد کرد.
حال چنین دانش آموز متاهلی وارد مدارس عادی می شود و در کنار دانش آموزان مجرد نوجوان یا جوان می نشیند ، نشست و برخاست می کند ، و همه گونه ارتباطات عادی با دانش آموزان دارد . از چنین دانش آموزی که تجربه ی جدید و قاعدتا هیجان انگیز و شورانگیزی را در زندگی خود در حال تجربه کردن است چگونه می شود انتظار داشت از احساسات ، هیجانات ، تجربیات و روابط عاطفی ، عاشقانه یا حتی جنسی خود برای دیگر دانش آموزان چیزی نگوید ، و دیگر دانش آموزان هم مطلقا حس کنجکاوی نسبت به او نداشته باشند و چه بسا باعث میل و تمایل آزمون چنین تجربه ای برای دیگر دانش آموزان و یا حتی نسبت به همدیگر پیدا نکنند !

مجوز تحصیل دانش آموزان متاهل در مدارس عادی آسیب دیگری نیز بر مدارس کشور دارد و آن تشویق و تایید ازدواج های کودکان یا زودرس و نابالغ عقلی و شغلی می باشد که عوارض جبران ناپذیری در پی داشته و خواهد داشت .
همچنین شرط " حفظ ظاهر" دانش آموزان متاهل در مدارس عادی علاوه بر سخت یا غیر ممکن بودن بسیار مبهم است و حتی در صورت تحقق آن تغییری در اصل اتفاق که حضور یک شخص متاهل با تجربیات جدید و تجربه نشده برای دیگر دانش آموزان است ، ایجاد نمی کند .
به نظر می رسد در اینجا ما با یک آسیب جدی در ثبت نام افراد در مدارس عادی روبه رو هستیم ، به خصوص که تهیه کنندگان یا نویسندگان ضوابط ثبت نام در مدارس عادی ، فرزند دختر یا پسر خود را در مدرسه ای فرض بگیرند که در آن دانش آموز یا دانش آموزانی متاهل قرار است کنار فرزندانشان بنشیند و تحصیل کند . هر حرف و حرکت و رفتار و افکار و تجربیات دانش آموز متاهل از زندگی زناشویی یا روابط آنها می تواند تبدیل به کابوس یا بحرانی بزرگ برای دیگر دانش آموران شود و زندگی و آینده ی دانش آموزان دیگر را به مخاطره بیندازد و چه بسا آینده ی آنان را تباه سازد .
بحران افزونی طلاق در میان کودکان و نوجوانان متاهل ، و آسیب های روحی ، جسمی و عاطفی که آنان در این سن متحمل می شوند ، همچنین وضعیت نامعلوم شغلی و درآمدی این نوع ازدواج های زودرس ، دست اندرکاران و تصمیم گیران در وزارت آموزش و پرورش و در سطح کلان قوه ی قانون گذاری و دیگر مراجع موثر را می طلبد که به فوریت نسبت به اصلاح این بند از ضوابط ثبت نام دانش آموزان متاهل در مدارس عادی ، اقدام کنند و از وارد آمدن آسیب های بیشتر به تعداد بیشتری از دانش آموزان ممانعت به عمل آورند .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">

وزیر علوم، تحقیقات و فناوری روز شنبه ( 17 / 9 / 97 ) از حذف مرحلهای کنکور از مهرماه سال ۹۸ براساس قانون سنجش و پذیرش دانشجو خبر داد.
منصور غلامی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری گفت: پذیرش حداقل ۸۵ درصد تمامی ظرفیتهای آموزش عالی در دانشگاههای دولتی، آزاد اسلامی، پیام نور، مؤسسات غیرانتفاعی، فنی و حرفهای و جامع علمی کاربردی براساس سوابق تحصیلی به دانشگاههای فوق واگذار میشود و داوطلبان متقاضی رشته محلهای اعلامی ضرورتی به ثبتنام و شرکت در کنکور سراسری ندارند (العالم، ایران/علمی)
وی افزود: لیست رشتهمحلهای دانشگاهی تا آخر دیماه قبل از ثبتنام کنکور سراسری از طریق سازمان سنجش و آموزش کشور اعلام خواهد شد.

این سخن وزیر علوم، تحقیقات و فناوری به معنی آن است که قرار است در دوازدهمین سال اجرای قانون، برای اولین بار قانون سنجش و پذیرش دانشجو اجرا شود. مشروط به این که وزیر در آستانه استیضاح، مثل معاونش در سازمان سنجش، وعده سر خرمن 11 ساله نداده باشد.
مطمئن هستید معاون شما در سازمان سنجش که در 11 سال گذشته قانون گریزی و قانون ستیزی کرده، حاضر است در دوازدهمین سال اجرای قانون، به قانون و به آنچه شما وعده دادید عمل کند؟! وزیر علوم، تحقیقات و فناوری چه منصور غلامی و یا دیگری باید به قانون عمل کند. وزیر علوم باید معاون خود را در سازمان سنجش تحت کنترل و نظارت دقیق قرار دهد تا مطابق قانون عمل کند، دیگر زمان تفسیرهای سوء و منفعت طلبانه گذشته است. اجرای دقیق قانون بدون کم و کاست مد نظر است یعنی همان گونه که وزیر علوم گفته:«85 درصد تمامی ظرفیتهای آموزش عالی در دانشگاههای دولتی، آزاد اسلامی، پیام نور، مؤسسات غیرانتفاعی، فنی و حرفهای و جامع علمی کاربردی»بدون شرکت در کنکور و تنها بر اساس سابقه تحصیلی وتوسط دانشگاه ها پذیرش خواهند شد.
مجددا تأکید می شود: وزیر علوم باید معاون خود را کاملا تحت شدید ترین مراتب کنترل و نظارت قرار دهد که او مثل 11 سال گذشته مردم و مسئولان را فریب ندهد و بیشتر از 15 درصد ظرفیت تمامی رشته / دانشگاه ها را برای کنکور دوست داشتنی خود نگه ندارد. نه این که 85 درصد کل ظرفیت شامل رشته/ محل های بدون طرف دار(غالبا غیر دولتی) که صندلی های آنها خالی می ماند را برای سابقه تحصیلی و 15 درصد کل ظرفیت شامل رشته / محل های پر طرف دار (تماما دولتی)را برای کنکوری منظور کند که عاشق آن است.
مطابق قانون، سازمان سنجش باید علاوه بر 85 درصد ظرفیت رشته / دانشگاه های غیر دولتی، 85 درصد ظرفیت تمامی رشته/دانشگاه های دولتی (تکرار می شود 85 درصد تمامی رشته های دولتی) که نمونه آن به شرح زیر است اعلام تا دانشگاه ها رأسا بر اساس نمرات سال آخر دوره متوسطه جدید و یا نمرات سال سوم متوسطه و پیش دانشگاهی نظام قدیم پذیرش داوطلبان را انجام دهند:
85% تمامی ظرفیت رشته های: فنی و مهندسی و علوم پایه و مدیریتی در دانشگاه صنعتی شریف
85% تمامی ظرفیت رشته های: پزشکی، دندانپزشکی، فنی و مهندسی، حقوق، علوم پایه و مدیریتی و علوم انسانی در دانشگاه تهران.
85% تمامی ظرفیت رشته های: فنی و مهندسی و علوم پایه و مدیریتی در دانشگاه صنعتی امیرکبیر.
85% تمامی ظرفیت رشته های: پزشکی، دندانپزشکی، فنی و مهندسی، حقوق، علوم پایه و مدیریتی و علوم انسانی در دانشگاه شهید بهشتی.
85% تمامی ظرفیت رشته های: فنی و مهندسی و علوم پایه و مدیریتی در دانشگاه علم صنعت.
85% تمامی ظرفیت رشته های: فنی و مهندسی و علوم پایه و مدیریتی در دانشگاه خواجه نصیر.
85% تمامی ظرفیت رشته های: پزشکی، دندانپزشکی، فنی و مهندسی، حقوق، علوم پایه و مدیریتی و علوم انسانی در کلیه دانشگاه های دولتی اصفهان، شیراز، مشهد، اهواز، گیلان، مازندران، کرمان، یزد و سایر دانشگاه های دولتی در تهران و استانهای دیگر.
به عبارت صریح تر ؛ اگر تمامی ظرفیت همه دانشکده های پزشکی سراسر کشور در سال 98 به 8000 نفر برسد 85 درصد این ظرفیت، یعنی 6800 نفر آنها بدون کنکور و از طریق سابقه تحصیلی توسط دانشگاه های ذیربط پذیرفته می شوند و 15 درصد باقیمانده ظرفیت رشته های پزشکی، یعنی 1200 نفر آنها از طریق داوطلبان شرکت در کنکور بطور متمرکز پذیرش خواهند شد.

اکنون این سئوال مطرح است، جناب آقای وزیر علوم:
مطمئن هستید معاون شما در سازمان سنجش که در 11 سال گذشته قانون گریزی و قانون ستیزی کرده، حاضر است در دوازدهمین سال اجرای قانون، به قانون و به آنچه شما وعده دادید عمل کند؟!
تجربه ثابت کرده است آقای ابراهیم خدائی تنها آمادگی دارد هرچه قانون گفته عکس آن را انجام دهد، به همین دلیل یا بایستی ایشان از سمتش برکنار شود و یا کاملا مراقبت شود که به مرّ قانون عمل کند. آقای ابراهیم خدائی بر اساس ماده واحده اصلاحی قانون سنجش و پذیرش دانشجو که محدودیت نمرات سه سال برداشته شده، دیگر حق ندارد صد باره «بر طبل تکمیل سه ساله سابقه تحصیلی» بکوبد.
بنابر این، کنکور می ماند و 15 درصد ظرفیت تمامی رشته / دانشگاه های دولتی و غیر دولتی(نه 15 درصد رشته/ دانشگاه های پر طرف دار گزینش شده از سوی رئیس سازان سنجش) برای آنها که پول زیاد دارند و معدل زیر 15 و می توانند به راحتی ترفند های میلیونی کنکور را بخرند و رتبه های 2و3 رقمی کسب کنند. حلالشان باشد.
پس از اعلام رسمی پذیرش بدون کنکور 85 درصد تمامی ظرفیت رشته/ دانشگاه های کشور، آموزش و پرورش بایستی تمهیدات زیادی را انجام دهد، که اگر مسئولان این وزارتخانه سهل انگاری کنند، با توجه به این که توپ از میدان سازمان سنجش به میدان آموزش و پرورش خواهد افتاد، مردم، به ویژه پژوهشگرانی نظیر نگارنده هر روز آنها را مورد انتقاد قرار خواهیم داد.
اما از آنجا که آقای وزیر زمان اعلام رشته های بدون کنکور را آخر دیماه (این قدر دیر) اعلام کرده است،این بدان معنی است که می خواهد به سازمان سنجش فرصت برای تقلب بدهد که قانون را مطابق میل خودش اجرا کند و رشته های پر طرف دار را برای کنکور دلخواه خود نگه دارد و رشته های کم طرف دار را به داوطلبان پذیرش بدون کنکور اختصاص دهد؛ در حالی که وزیر می تواند رأسا ظرف 48 ساعت از طریق یک بخشنامه به همه دانشگاه ها (اعم از دولتی و غیر دولتی) اعلام کند: در مهرماه سال 98 بایستی 85% از کل ظرفیت در هر رشته را به داوطلبان پذیرش بدون کنکور (تنها بر اساس سابقه تحصیلی) اختصاص دهند و هر دانشگاه از هم اکنون سایر شرایط اختصاصی خود را (که قطعا آزمون چهار گزینه ای جزو شرایط نخواهد بود)برنامه ریزی کنند.
بدیهی است که تقاضا برای رشته های پر طرف دار زیاد است و هر دانشگاه می تواند با شرایط خاصی که می گذارد ( مصاحبه، پیشینه های تجربی داوطلبان و حتی آزمون های تشریحی المپیادی) داوطلبان خود را غربال و از بالاترین رتبه های خود ثبت نام کند. وزیر علوم باید معاون خود را در سازمان سنجش تحت کنترل و نظارت دقیق قرار دهد تا مطابق قانون عمل کند، دیگر زمان تفسیرهای سوء و منفعت طلبانه گذشته است
جناب آقای وزیر؛
اگر راست می گوئید و می خواهید قانون را اجرا کنید، قانون نگفته بین دو مسیر انتخاب با کنکور و بدون کنکور تبعیض قائل شوید. باید دقیقا 85 درصد ظرفیت همه رشته / دانشگاه ها (اعم از رشته های پر داوطلبی مثل پزشکی های دولتی و کم داوطلب مثل علمی - کاربردی ) در پذیرش بدون کنکور قرار گیرد و 15 درصد ظرفیت باقیمانده مشابه برای کنکور باشد.
در غیر این صورت درب بر همان پاشنه 11 سال گذشته می چرخد و قانون گریزی و قانون ستیزی ادامه خواهد داشت و تحقیر و تضعیف و تخریب چند باره سابقه تحصیلی، برای دوازدهمین بار، تمرد از قانون و دهن کجی معاون وزیر به سخن وزیر خواهد بود.
بدیهی است اگر قرار باشد تنها به تغییر جزئی «اعلام فهرست کذائی رشته / دانشگاه های کم طرف دار قبل از کنکور برای پذیرش بدون کنکور (بر اساس سابقه تحصیلی) با حفظ همان ضرائب صفر برای سابقه و 100 برای کنکور با نام اولین مرحله حذف کنکور» اکتفا شود بازهم خلاف قانون و فریب دادن جوانان کشوراست، که مطمئن باشید مردم گول نمی خورند.
دیوان عدالت اداری باید این بار قبل از این که یک بی عدالتی بزرگ اتفاق بیفتد از وقوع آن جلو گیری کند و اجازه ندهد سازمان سنجش برای دوازدهمین سال قانون را نادیده بگیرد و بار دیگر به جوانان مستعد کشور ظلم کند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">
گروه رسانه/

جمعی از فعالان و اعضای کانون صنفی معلمان به مناسبت ۲۱ آذر، سالگرد زادروز میرزاحسن رشدیه معلم و پایه گذار مدارس نوین در ایران بر مزار وی گرد آمدند .
به نقل از کانال صنفی معلمان ؛ در این برنامه، با پخش یادداشت مختصری از زندگی و مبارزات رشدیه و گفت و گو پیرامون شخصیت، کارها و تاثیرات این معلم مبارز، بر لزوم شناخت هر چه بیشتر اندیشمندان و پیشروان حوزه آموزش و پرورش کشورمان تاکید گردید.
همچنین در این مراسم، نوه مرحوم رشدیه به همراه همسرشان نیز حضور یافتند و از خاطرات، کتاب ها و دست نوشته های ایشان سخن گفتند.
مزار میرزا حسن رشدیه در آرامستان نوِ شهر قم، در حوالی حرم حضرت معصومه قرار دارد.

پایان پیام/

هنگامی که بخواهیم از کسی تعریف کنیم و او را متمایز از دیگران بشماریم می گوییم: "فلانی آدم حسابی است".
عبارت آدم حسابی در کارکردهای مختلف یک جامعه می تواند ویژگی هایی را در بر گیرد. در نشست و برخاستهایی که در طی این چند سال داشته ام این عبارت را زیاد شنیده ام و اگر مجالی بوده از گوینده اش پرسیده ام که بر چه اساسی این قضاوت را در خصوص فرد مورد نظرش داشته است. پاسخهایی که دریافت کرده ام بسیار متنوع و متفاوت و بیشتر به یک یا چند ویژگی محدود بوده است و از کنار هم گذاشتن این ویژگی ها و ساده سازی و پالایش آنها به موارد زیر رسیده ام. البته چون معاشرتهای من بیشتر در مجامع اقتصادی بوده است که در آن از مدیران دولتی گرفته تا نمایندگان مجلس و سایر دستگاهها و البته، به میزان بیشتری، مدیران بخش خصوصی رفت و آمد داشته اند شاید روایی این ویژگی ها بیشتر درباره ی این گروه ها باشد.
اما آدم حسابی کیست؟
١ -آدم حسابی حرف حسابی می زند. اهل مغلطه نیست، اهل حرافی و هرزگویی نیست، اهل سخنان درهم ریخته و بی هدف هم نیست. برای همین شنوندگانش او را آسان می فهمند. سخنانش برخاسته از دانش است نه شهوت کلام یا خودنمایی.
٢- آدم حسابی اهل تخریب دیگران و تهمت زدن به کسی نیست. او برای حذف رقیب توطئه چینی یا زیرآب زنی نمی کند.
٣-آدم حسابی قانونگراست. اهل دور زدن قانون نیست. رشوه نمی دهد و رشوه قبول نمی کند. اهل پارتی بازی و رابطه سالاری نیست.
٤-آدم حسابی از اقرار به اشتباهاتش ابا ندارد و هرگاه متوجه اشتباه شد در صدد جبران آن یا برگشت از راه رفته بر می آید.
٥-آدم حسابی به اقتضای جلسه و محفلی که در آن نشسته است سخن نمی گوید. سخن او همواره برخاسته از باورهایش است.
٦-آدم حسابی با برخی افراد و افکار نمی تواند کار کند و قبولشان ندارد. او خود را مجبور به این کار نمی کند.
٧-آدم حسابی در مسائل کوچک صرف وقت نمی کند و درباره ی مسائل مهم بی تفاوت نیست.
٨-آدم حسابی با بالادستی هایش تعارف ندارد. اگر اشتباهی از ایشان ببیند می گوید و اگر اقناع نشود از همکاری و همراهی با ایشان کناره می گیرد.
٩-آدم حسابی در هر پست و مقامی که مشغول باشد، تمام تلاشش در راستای انجام مأموریت های محوله به بهترین شکل است. او برای خوشامد رئیسانش یا به طمع پست و مقامی بهتر، تصمیم نمی گیرد و کار نمی کند.
١٠ -آدم حسابی اهل باج دادن و معامله کردن در وظایف و اختیاراتش نیست. او از دید همکارانش آدم سختی به نظر می رسد.
١١-آدم حسابی به کسانی که از او تعریف و تمجید می کنند با احتیاط نگاه می کند و به کسانی که او را نقد می کنند خوب گوش می کند و در صدد تلافی برنمی آید.

١٢-آدم حسابی در مقابل کاری که برای دیگران می کند انتظاری از ایشان ندارد و در زمانی که کارش به آنها بیافتد به ایشان یادHوری نمی کند که چه کارهایی برایشان کرده است.
١٣-آدم حسابی در قید و بند دریافت تبریک و تسلیت از دیگران یا برگزاری مراسم بزرگداشت و تکریمش نیست. او کیش شخصیت ندارد.
١٤-آدم حسابی وامدار فرد یا گروهی نمی شود. او تلاش می کند کاستی هایش را با عزت نفس پر کند اما آزادگی اش را در گرو نیازهایش نگذارد.
١٥-آدم حسابی بر اساس باورهای راستینش در گروه، حزب یا سازمانی وارد می شود. او اهل یافتن همفکرانش است نه همفکر شدن برای رسیدن به امیالش.
١٦-آدم حسابی دارای یک سلسله ارزشهای اخلاقی است که آنها را با اندیشه و پژوهش خود یافته است نه توصیه و تلقین دیگران.
١٧- آدم حسابی اهل مدرک گرایی نیست. او نداشتن عنوان دکتر و مهندس را کسر شأن نمی داند و به دنبال خرید مدرک یا عنوان تقلبی نیست. او یادگیری را یادگرفته است.١٨-آدم حسابی نه اهل توهین است و نه اهل لودگی. او با گفتارش دیگران را خودخواسته به احترام وامی دارد. او آدم خشکی نیست. انضباط و چارچوب اخلاقی و شخصیتی مشخصی دارد اما دیگران از معاشرت با او زده نمی شوند.
١٩ -آدم حسابی به کاری که می کند اعتقاد دارد و کاری نمی کند که به آن باور نداشته باشد. برای همین آمادگی بیشتری را برای جدا شدن از گروه، حزب، سازمان یا شغلی که مغایر با باورهایش باشد دارد.
٢٠- آدم حسابی با واژه ی "مصلحت" رفتار و گفتارش را توجیه نمی کند. مصلحت برایش مانند سوزنی است که او به ندرت به جان خود فرو می کند.باید اقرار کرد که "آدم حسابی بودن" کار دشواری است و به ویژه در اوضاع کنونی جامعه ی ما "آدم حسابی ماندن" دشوارتر.
در زمانی که آشفتگی به جان جامعه ی ایرانی افتاده است، برشمردن و یادآوری ویژگیهای آدمهای حسابی به ما کمک می کند که این نیاز راستین کشور را به فراموشی نسپریم.
شبکه جامعهشناسی علامه

میرزا محمدتقی بهار، شاعر، نویسنده، روزنامه نگار و سیاستمدار، در ۱۸ آذر سال ۱۲۶۵ در مشهد به دنیا آمد. از هفت سالگی به سرودن شعر پرداخت و از چهارده سالگی، همراه پدر، در گردهمایی های آزادی خواهان شرکت می کرد.
بهار یک بار مقام وزارت فرهنگ را در دولت قوام به عهده گرفت . او در سرودن شعر به شیوه قدیم استاد بود و به سبک خراسانی شعر می سرود. برخی شعرهای او به کتاب های درسی مدرسه ها نیز راه یافت . او نویسنده ی همکار در کتاب فارسی و دستور زبان دبیرستانها نیز بوده است.
از شعرهای بهار برای کودکان می توان به شعر «ز اوستا بابا»، «قایق سواری» که گواه هدفمندی شعر برای آموزش و پند کودک است و شعر«طیاره» که نشان دهنده ی تاثیرپذیری شعر کودک از پدیده های نو است، نام برد.
محمدتقی بهار در سال ۱۳۳۰ش به سبب بیماری سل در تهران درگذشت و در آرامگاه ظهیرالدوله به خاک سپرده شد.
شعر چشمه و سنگ
جدا شد یکی چشمه از کوهسار
به ره گشت ناگه به سنگی دچار
به نرمی چنین گفت با سنگ سخت:
کرم کرده راهی ده ای نیکبخت
جناب اجل کش گران بود سر
زدش سیلی وکفت: دور ای پسر!
نشد چشمه از پاسخ سنگ، سرد
به کندن دراستاد و ابرام کرد
بسی کند وکاوید وکوشش نمود
کز آن سنگ خارا رهی برگشود
زکوشش به هر چیز خواهی رسید
بههر چیز خواهی کماهی رسید
برو کارگر باش و امّیدوار
که از یاس جز مرگ ناید بهبار
گرت پایداربست در کارها
شود سهل پیش تو دشوارها
شعر رنج و گنج
برو کار میکن، مگو چیست کار
که سرمایهٔ جاودانی است کار
نگر تا که دهقان دانا چه گفت
به فرزندگان چون همی خواست خفت
که: «میراث خود را بدارید دوست
که گنجی ز پیشینیان اندر اوست
من آن را ندانستم اندر کجاست
پژوهیدن و یافتن با شماست
چو شد مهر مه، کشتگه برکنید
همه جای آن زیر و بالاکنید
نمانید ناکنده جایی ز باغ
بگیرید از آن گنج هر جا سراغ»
پدر مرد و پوران به امید گنج
به کاویدن دشت بردند رنج
به گاوآهن و بیل کندند زود
هم اینجا، هم آنجا و هرجا که بود
قضا را در آن سال از آن خوب شخم
ز هر تخم برخاست هفتاد تخم
نشد گنج پیدا ولی رنجشان
چنان چون پدر گفت، شد گنجشان
مؤسسه پژوهشی تاريخ ادبيات کودکان
( یادش گرامی )