صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

وظیفه روزنامه نگار چیست

هنوز خیلی از ما این را نمی‌دانیم که در همه جای دنیا کار روزنامه‌نگار نشان دادن معضلات و مشکلات و انتقاد کردن از آن است.

این نمایندگان مجلس و اعضای شورای شهر و کارشناسان و مسؤولان وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها و شرکت‌ها هستند که باید به دنبال راه حل باشند، چون مشکلات جامعه را خودشان ایجاد کرده‌اند.

روزنامه‌نگار وظیفه ندارد راهکار ارائه کند.

کاش وقتی به دبستان می‌رفتیم، این را به ما یاد می‌دادند تا امروز که انسان بالغی هستیم، اظهارنظر اشتباه نکنیم و خودمان را زیر سوال نبریم.

کانال فرورتیش رضوانیه

منتشرشده در یادداشت

صدای معلم و حق تحصیل معلمان

صدای معلم باید صدای عدالت باشد
با تبریک روز جهانی معلم به همه معلمان جهان و تشکر از عوامل سایت صدای معلم که انعکاس دهنده ی مسائل و مشکلات ناتمام این حوزه ی هستند، به همه آنها دست مریزاد و خداقوت می گوییم.

خواستم این جمله از سایت شما را بهانه طرح یکی از بی مهری ها و اگر نگوییم بی عدالتی هایی نظامند آموزش باشم.

جمله ای که می خواهم به آن متمسک و طرح درد بزرگ باشم این است:

برخورداری از حق تحصیل مستلزم برخورداری از حق داشتن یک معلم شایسته و کارآمد است. این موضوع به نشانه ی هفتادمین سالگرد تصویب  اعلامیه جهانی حقوق بشر  (۱۹۴۸)  انتخاب شد، که در آن حق تحصیل  به عنوان یک اصل اساسی کلیدی شناخته می شود حقی که بدون معلمان لایق و شایسته  تحقق نمی یابد.


بی تردید داشتن معلم شایسته؛ یعنی معلمی که دارای صلاحیت علمی، حرفه ای و اخلاقی بوده حق هر فراگیر و دانش آموز است. اما مناطقی در کشور ما وجود دارد که از بیماری مزمنی به نام محرومیت، آن هم از نوع فرهنگی رنج می برند.

آمال و آرزوی نظام جمهوری اسلامی محرومیت زدایی به ویژه از مناطق محروم است. و برای این منظور نهادهای انقلابی چون جهاد سازندگی را تاسیس نمود. این نهاد حقیقتا کاری جهادی کرد و تاسسیات برق و راه وآب شرب مناطق محروم و روستاها را احیا نمود و زیر ساخت های ارتباطی و انرژی در این مناطق ایجاد کرد که کاری بس بزرگ انجام داده است. در کنار جهاد نهضت سواد آموزی نیز برای زدودن غبار محرومیت فرهنگی از چهره ی این مناطق تلاش نمودند اما حجم عقب ماندگی آنچنان بود که هنوز هم درصد بالایی از بزرگسالان در روستا ها بیسواد می باشند.
اما اتفاقی که این روزها در مناطق محروم می افتد و از گذشته نیز چنین بوده و نتایج و پیامدها ی ناگواری داشته و دارد؛ موضوع سرباز معلم است. طرح سرباز معلم که تنها در مناطق محروم و کم برخوردار اجرا می شود هم بر خلاف عدالت آموزشی است و هم مخالف سیاست های محرومیت زدایی نظام جمهوری اسلامی می باشد.

چگونه می شود ما سرنوشت یک انسان را به دست یک سرباز بسپاریم؟!

صدای معلم و حق تحصیل معلمان

غرض جنبه ی صلاحیت ها و حیثیت های تربیتی و حرفه ای سرباز است. یاد آن فلسفه ورز خرمگس یونانی افتادم که به مردم آتن می گفت: ای مردم آتن؛ آیا شما تربیت اسب خود را به هر مهتری می سپارید؟! یا به دنبال بهترین و حاذق ترین مهتر می گردید تا تربیت اسب خود را به آن بسپارید. پس چگونه تربیت فرزندان خود را به هرکسی می سپارید! آیا ارزش فرزند شما به اندازه اسب تان نیست؟! آیا خانواده های قدرت و ثروت هم اجازه می دهند تا آموزش فرزندانشان را یک سرباز معلم به عهده بگیرد. هرچند که می دانیم در مناطق محروم شرایط خیلی متفاوت از شهرهای بزرگ و مرکز کشور است و سرباز معلم ممکن است در مناطق روستایی و دور افتاده حتی از هفت روز هفته دو روزش در روستا و مدرسه حضور نداشته باشد.
در حالی که در مناطق مرفه نشین و بالای شهرهای بزرگ اوضاع خیلی متفاوت و پیچیده تر است. شاید این تفاوت را از گزارش سایت تسنیم بهتر دریافت کنیم.

برخورداری از حق تحصیل مستلزم برخورداری از حق داشتن یک معلم شایسته و کارآمد است

این سایت در گزارشی با عنوان؛ مدارس لاکچری و نگاه تجاری به مدرسه، می نویسد: مدارس لاکچری همان مدارسی هستند که نقطه تمرکزشان در مناطق بالایی پایتخت کشور است، مدارسی که خدمات ویژه به مخاطبان خاص خود (فرزندانی از طبقات قدرت و ثروت) ارائه می‌دهند و در قبال برنامه‌های لاکچری و فانتزی خود از منوی باز ناهار و استخر تا مشاوران خارجی و فوق برنامه‌هایی عجیب، هزینه‌های نجومی هم می‌گیرند، هزینه‌ای که در پایه اول ابتدایی از 14 میلیون تا 25 میلیون تومان است و کاملا طبیعی است که این هزینه برای سال‌های آخر دبیرستان و آماده‌سازی کنکور تا چندین برابر افزایش یافته و بسته به نوع خدمات به مرز 50 میلیون تومان می‌رسد و اگر کلاس‌های آمادگی المپیادها را هم به آن اضافه کنیم که هزینه دریافتی بسیار بالاتر از 50 میلیون تومان است.

مدارسی که در بخش بین‌الملل خود به دلار شهریه می‌گیرند و اگر شرایط و امکانات حاکم بر آنها را با وضعیت فعلی مدارس دولتی مقایسه کنیم به اختلاف طبقاتی عمیقی که در نظام آموزشی کشور ریشه دوانده است، می‌رسیم، اختلافی که کودکان را نیز قربانی می‌کند. و حالا وقت آن است که به این سوالات پاسخ داد؛ آیا فرزندان طبقات خاص جامعه باید در مدارس به اصطلاح لاکچری مشغول به تحصیل باشند؟ کافی است یکبار به یکی از این مدارس سری بزنیم و لیست اسامی دانش‌آموزان آنها را مشاهده کنیم تا مشخص شود فرزندان چه افرادی در این مدارس مشغول به تحصیل هستند؟  آیا سهم عامه مردم باید مدارس دولتی با اوضاع فعلی‌اش باشد که حتی برای ثبت‌نام در این مدارس نیز در هر فصل ثبت‌نام، باید دردسرهای مختلفی را تحمل کنند.
این گزارشگر عزیز برخی از آسیب های تجاری سازی و نگاه بنگاهی به نظام آموزش و پرورش کشور و کم رنگ بودن عدالت آموزشی را در حالی تحلیل می کند که از مدارس و شرایط تحصیل مناطق محروم که حتی از معلم به معنی معلم هم محروم هستند، اطلاعی ندارند.

عدالت آموزشی یکی از اهداف مهم نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی کشور است. در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به این امر در بخش های مختلف پرداخته شده است. در بند 16 بخش بیانیه ارزشی آمده است: عدالت تربيتي در ابعاد كمي، همگاني و الزامي و عدالت كيفي با رعايت تفاو تهاي فردي، جنسيتي، فرهنگي و جغرافيايي (وزارت آموزش و پرورش،).

و در بخش ماموریت ها بند 5 آمده است؛ تامین و بسط عدالت در برخورداری از فرصت های تعلیم و تربیت با کیفیت مناسب با توجه به تفاوت ها و ویژگی های دختران و پسران و مناطق مختلف کشور(3، 5 و7). ودر بند 4- 5- بخش ماموریت ها آمده است؛ اولویت بخشی به تامین و تخصیص منابع، تربیت نیروی انسانی کارآمد، تدوین برنامه برای رشد، توانمندسازی و مهارت آموزی، ادامه تحصیل و حمایت مادی و معنوی دانش آموزان مناطق محروم و مرزی و محروم. با این اوصاف آنچه در سند تحول و خط مشی های کلان آموزشی در مورد عدالت آموزشی وجود دارد، سیاهه روی کاغذ است و هر لحظه بر عمق محرومیت ها و شکاف های اجتماعی و طبقاتی مناطق محروم افزوده می شود.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

گروه استان ها و شهرستان ها/

نامه زیر توسط یکی از هنرآموزان شاغل در وزارت آموزش و پرورش برای صدای معلم ارسال شده است .

این رسانه آمادگی خود را برای انتشار پاسخ مسئولان اعلام می کند .

منتشرشده در یادداشت

گروه استان ها و شهرستان ها - هرمزگان/

سقوط پایه تیر بسکتبال در یکی از مدارس شهرستان سیریک جان دانش آموز 18 ساله سیریکی را گرفت.

منتشرشده در دانش آموز
پنج شنبه, 19 مهر 1397 09:04

سیستم گِرد پرور

سیستم گِرد پرور

در هر دو مقطع تحصیلی ارشد و دکتری دانشگاه، شاگرد اول بوده‌است. اما توان نوشتن یک متن هزار کلمه‌ای را نداشت.

یادم هست که برای نوشتن یک مقاله مفهومی، ایده نداشت و در اواخر ترم، از عدم توانایی نوشتن، به گریه افتاد.

در تمام طول دوران تحصیل‌اش، نه در هیچ فعالیت دانشجویی شرکت کرد، نه مطلبی در نشریه‌ و روزنامه‌ای نوشت، نه در انجمن علمی مشارکت کرد، نه موضوعات تحقیقش ربطی به زندگی ما و جامعه‌ی ما و درد ما داشت، نه چهره‌های انقلاب و جنگ و تاریخ معاصر را می‌شناخت، نه موضوع پایان‌نامه‌اش ربطی به درد مردم‌اش داشت... آرام می‌آمد و آرام می‌رفت. از همان کنار. اما نام تمامی مجلات دارای امتیاز علمی و پژوهشی علوم‌اجتماعی را می‌دانست. با جزئیات می‌دانست که هر مقاله که منتشر شود، چند امتیاز دارد. کی باید در فراخوان هیأت علمی شرکت کند. چه استادانی از چه موضوعاتی خوشش‌شان می‌آید.

ماه قبل شنیدم که عضو هیأت علمی یکی از مهمترین دانشگاه‌های تهران در رشته علوم‌اجتماعی شده‌است.

 این یک استثناء نیست. یک قاعده است.

داستان یک نسل:

مهم‌ترین خروجی‌های حاکمیت در سی‌سال گذشته چه بوده است؟ پس از پایان جنگ، سیستم آموزشی ما، دانشگاه ما، نظام مدیریتی ما، حتی حوزه علمیه ما چه تیپ‌هایی را پرورش داده‌است؟ چه بچه‌هایی تربیت کرده‌ایم؟ چه مدرسان دانشگاهی را جذب کرده‌ایم؟ چه مدیرانی را در سیستم بالاتر برده‌ایم؟ سیستم کنکور و تست و قلمچی چه بچه‌هایی ساخته‌است؟

 بر خلاف تصور، من احساس می‌کنم که خروجی‌های سیستم، تیپ‌های منفعت‌طلب، اهل حساب و کتاب، دو رو، محاسبه‌گر، غیرسیاسی و ترس‌خورده و فردگرا بوده‌است.

در دانشگاه، چه کسانی به عنوان هیأت علمی جذب می‌شوند؟

کسانی که در طول دوران تحصیل‌شان در دانشگاه، فعالیت دانشجوی صنفی، علمی، مطبوعاتی یا جمعی نداشته‌اند، آسته رفته و آسته آمده‌اند که هیچ گربه‌ای شاخشان نزند. بچه‌ مثبت‌هایی که فقط نمره روی نمره گذاشته‌اند و بی‌سر و صدا بالا آمده‌اند. دانشجوهای چرتکه‌به‌دست که تمام قواعد مصاحبه و رزومه و استخدام را از بر هستند.

 چه مدرسان دانشگاهی ارتقاء پیدا می‌کنند و به  رسمی تبدیل وضعیت می‌شوند؟ چه مدرسانی در دانشگاه مدارج ترقی را یکی یکی و دو تا دو تا طی می‌کنند؟

غالباً مدرسانی که نه با درد جامعه و مردم خیابان کار دارند، نه جز پروژه گرفتن از این نهاد و آن سازمان و مقالات علمی پژوهشی تلنبار کردن و پرونده ارتقاء را تکمیل‌تر کردن دغدغه‌ای. همین جنس کارمندان، همین جنس مدیران، همین جنس حوزویان.. غالب خروجی سیستم در این سه دهه در سطح اجتماعی، نه تیپ‌های رادیکال و چهره‌های جهت‌دار و دردمند (از هر جهتی) که چهره‌های جدا از جامعه و فرهنگ و دغدغه‌های اجتماعی و حتی سیاسی بوده‌است.

حاکمیت حتی تیپ‌های سیاسی طرفدار صد در صدی وضع موجود و وسط میدان و هزینه‌بده برای دفاع از این وضعیت را هم تربیت نمی‌کند؛ یا از تربیت آن‌ها بازمانده است.

دیگر فقط تیپ‌هایی را تربیت می‌کند که «گرد» باشند. به هیچ‌جا «گیر» نکنند. هیچ‌چیز و هیچ‌کس را «نخ‌کش» نکنند. سر می‌خورند و بالا می‌روند. این خروجی‌ها، محبوب سیستم اداره‌کننده‌ی امروز جامعه‌اند.

شبکه جامعه‌شناسی علامه

منتشرشده در دیدگاه
دوشنبه, 19 آبان 1393 21:30

معلمان تمام وقت ؟

اردبیل

منتشرشده در نامه های دریافتی

طرح معلم تمام وقت

آموزش‌ و پرورش ایران از زمان تأسیس تاکنون با فراز و نشیب‌های فراوانی همراه بوده است و در این مسیر زخم‌ها و مرهم‌های بسیاری را بر پیکره خود دیده است .

در چند سال اخیر آموزش‌ و پرورش به‌ صورت جدی با مشکل و معضل کمبود معلم مواجه شده است که برنامه‌ریزان در وزارتخانه با طرح‌های اجباری و غیر کارشناسی بر بدنه ضعیف و نحیف آموزش کشور جراحاتی را وارد می‌کنند که در آینده نتایج منفی این‌گونه تصمیمات تبعات غیرقابل جبرانی را خواهد داشت و حتی می‌توان با اطمینان بیشینه اذعان کرد که این‌گونه تصمیمات برای وضعیت فعلی مسکن که نخواهد بود بلکه جراحتی عمیق بر این پیکره وارد خواهد کرد. یشنهاد نگارنده به آقای الهیار ترکمن آن است که یک هفته در کسوت معلمی در کلاس درس حاضر شوید بعد طرح معلم تمام‌وقت را اجرایی کنید

اینکه مدیران و معاونان را با یک بخشنامه غیرکارشناسانه سر کلاس فرستادند که همکاران فرهنگی به‌درستی می‌دانند که در مدارس عملاً چه اتفاقاتی در مورد اجرای این بخشنامه رخ می‌دهد و اولیاء دانش آموزان نسبت به این موضوع چه عکس‌العملی از خود نشان می‌دهند و وقت دانش آموزان هدر می‌رود ؛ اگر خیانت به آموزش و پرورش نباشد هیچ نام دیگری نمی‌توان بر آن نهاد.

پیرامون تصمیم در مورد تبدیل وضعیت خدمتگزاران با تمام احترامی که برای این عزیزان قائل هستم آسیب‌شناسی باید صورت گیرد و به نظر می‌رسد این تصمیم نیز از آن تصمیمات نابخردانه و ضرب الاجلی بود که برای جبران کسر نیرو در آموزش‌ و پرورش گرفته شد.

جبران کسری نیرو با به کارگیری نیروهای بازنشسته که به‌واسطه وضعیت معیشتی مجبور به گرفتن ساعات حق‌التدریس هستند از آن دردهایی است که قلب هر انسان منصفی را به دردمی‌آورد.

و خبر طرح معلم تمام‌وقت نیز از آن تصمیماتی است که مطمئناً تصمیم گیران و تصویب‌کنندگان این طرح در طول عمر خود یک ساعت هم در کلاس تدریس نکرده‌اند و نمی‌دانند 24 ساعت تدریس در هفته چه معنی و مفهومی دارد و آمادگی برای یک ساعت تدریس به چند ساعت مطالعه و طرح درس، طرح سؤال، تصحیح اوراق و ارائه بازخورد و آمادگی برای تدریس نیاز دارد و لازمه به‌روز بودن و معلم بودن مطالعات روزمره و تحقیق و بررسی علم بکر در جهان است و تصمیم گیران اسبق بر اساس اصول و مبانی تعلیم و تربیت 22 ساعت تدریس در هفته را برای یک معلم مصوب کرده‌اند که البته الان 24 ساعت تدریس می کند و چرا در وضعیت فعلی که سیستم آموزش‌ و پرورش هر روز به‌ سوی ناکارآمدی در حال حرکت است چنین تصمیماتی گرفته می‌شود.

به نظر می‌رسد این بزرگ‌ترین حقه‌ بازی در سال‌های اخیر در آموزش‌ و پرورش است که به بهانه‌های مختلف و به‌واسطه وضعیت نابه سامان معیشتی فرهنگیان مقرر شده و نمک بر زخم‌های نو و کهنه آموزش‌ و پرورش ریخته شود و بدعتی جدید برای آینده معلمان پایه‌گذاری شود.

کاش کسی پاسخ می داد که با این آموزش و پرورش و با این تصمیمات می خواهید مسیر توسعه را از آموزش و پرورش آغاز کنید؟

آیا با طرح تمام وقت اخیاری می خواهید معلمان را به واسطه نیاز به کار اجباری وادار کنید؟

فکر نمی کنم تاریخ آموزش و پرورش چنین روزگار عجیب و غریبی را تا به حال به خود دیده باشد.

طرح معلم تمام وقت

کاش کسی در وزارتخانه معنی تدریس را می فهمید که اسلاف نه چندان دور فهمیده بودند که بعد از 20 سال و 24 ساعت تدریس در هفته معلم دیگر توان قبلی تدریس را ندارد و قانون 20 ساعت را تدوین کردند.

کسی نیست به این پرسش پاسخ دهد آیا وزارت آموزش‌ و پرورش آمار متولدین را ندارد؟ آمار معلمین را ندارد؟ آمار کلاس‌های درس را نمی‌تواند پیش‌بینی کند؟

ساعات هفتگی دروس و پایه‌های تحصیلی را ندارد که نمی‌تواند درست تصمیم سازی کند که در این اوضاع وانفسا کمبود دبیر و معلم به ساعات درسی هفتگی دانش آموزان درس جدید اضافه می‌کند .

واقعاً مدیران در سطح وزارتخانه چه کسانی هستند که اوضاع فعلی آموزش‌ و پرورش هر روز به‌ سوی بدتر شدن در حال سوق دادن است و آیا انسان دلسوزی در این وزارتخانه نیست که وضعیت را برای معاونین و بالادستی‌ها تجزیه‌ و تحلیل کند ؟

طرح معلم تمام وقت

کاش وزیر محترم به‌ جای این طرح‌های آبکی و زیان‌بار، وزارتخانه را خانه‌تکانی می‌کرد و افکار پوسیده و بی‌برنامه را که به میز ریاست و پست چسبیده‌اند و هر روز بدتر از دیروز عمل می‌کنند و قادر به مدیریت وضعیت نابه سامان فعلی نیستند را با افکار جوان، نو، خلاق و پرانرژی تغییر دهد .

بنابر آنچه مکتوب نمودم پیشنهاد نگارنده به آقای الهیار ترکمن آن است که یک هفته در کسوت معلمی در کلاس درس حاضر شوید بعد طرح معلم تمام‌وقت را اجرایی کنید و خدمت شما عرض می‌کنم که اجرای این طرح ازجمله خیانت‌هایی است که در حق معلمان و سیستم آموزش‌ و پرورش روا خواهید داشت و مسببان از عقوبت این تصمیم در آینده بی‌نصیب نخواهید شد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/

ابهام در مرگ دنیا ویسی دانش آموز دختر سنندجی

به گزارش خبرنگار قضایی خبرگزاری تسنیم، صبح روز دوشنبه 16 مهر، دنیا ویسی دانش‌آموز پایه اول دبستان روستای گرماش از توابع شهرستان سنندج به‌دلیل ریزش دیوار فرسوده حیاط مدرسه جان خود را از دست داد.

طبق اعلام محمدسعید کنعانی مدیر آموزش و پرورش ناحیه 2 سنندج، قبل از ظهر دوشنبه 16 مهر 97 ریزش بخشی از دیوار حیاط مدرسه روستایی به‌علت فرسوده بودن بنا، یکی از دانش‌آموزان پایه اول دبستان به‌نام دنیا ویسی مصدوم و توسط مدیرآموزگار و پدرش به بیمارستان بعثت سنندج برده شد، اما متأسفانه براثر جراحات وارده این کودک فوت کرد.

پس از این حادثه، برخی افراد مدعی شدند دنیا پیش از اینکه فوت کند، مورد تعرض و تجاوز قرار گرفته و این احتمال وجود دارد که ریزش دیوار، سناریویی برای قتل دنیا و مخفی کردن تجاوز به او صورت گرفته باشد.

در همین زمینه اکبر جوهری دادستان سنندج در گفت‌وگو با خبرنگار قضایی تسنیم، اعلام کرد: با توجه به این ادعا، به پزشکی قانونی دستور دادم بررسی و معاینات لازم برای تأیید یا رد این ادعا را انجام دهد اما تا این لحظه هنوز نظریه پزشکی قانونی اعلام نشده است اما به‌محض وصول گزارش، به اطلاع مردم خواهد رسید.

انتهای پیام/*

منتشرشده در دانش آموز

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور