گروه گزارش/
چندی است که موضوع " چابک سازی " با هدف اصلاح ساختار و کوچک سازی ستاد در ادبیات مسئولان به ویژه وزارت آموزش و پرورش تکرار می شود .
به تازگی ؛ فرهاد فلاحتی عضو کمیته آموزش و پرورش کمیسیون آموزش مجلس در گفت و گو با خبرگزاری خانه ملت ( این جا ) با مثبت خواندن بحث چابک سازی در آموزش و پرورش گفته است :
با حذف پست های تشریفاتی در آموزش و پرورش می توان از کارمندان ستادی در حوزه تدریس استفاده کرد.
این نماینده مجلس تاکید کرده است :
" اگر وزیر آموزش و پرورش قصد چابک سازی از طریق شناسایی وحذف پست های تشریفاتی دارد، باید گفت که این اقدامی درست و سازنده است و به طور قطع نتایج مثبت آن را در آینده نزدیک مشاهده خواهند کرد؛ البته باید تمام ملاحظات در این خصوص صورت گیرد و از فرد یا پستی که کارایی لازم را ندارد، در کلاس درس استفاده شود . " هم ترین کارکرد این تشکیلات معلمی می تواند تعریف " هویت حرفه ای " برای معلمان باشد که متاسفانه در حال حاضر چنین چیزی در نظام آموزشی و جامعه ما مشاهده نمی شود
به نظر می رسد در موضوع چابک سازی و اجرایی کردن آن قرار است هر فردی که کارایی و یا بازدهی لازم را ندارد روانه کلاس و مدرسه و تدریس شود .
نخستین پرسش « صدای معلم » آن است که آیا کلاس و مدرسه قرار است " تبعیدگاه " افرادی باشد که از نظر آقایان به درد هیچ کاری نمی خورند ؟
اصولا معیار کارآمدی و یا ناکارآمدی در نظام آموزشی ما چیست ؟
آیا معیار ارتقا در نظام اداری و مدیریتی ما شفاف سازی شده است و افراد و جریانات بدون برخورداری از " رانت " و " توصیه " و صرفا به خاطر " شایستگی های فردی " و " قابلیت های حرفه ای " به پست های ستادی و مدیریتی دست می یازند ؟
این نوع نگاه تحقیر آمیز و دست چندم نسبت به جایگاه معلم و کلاس ناشی از چه می تواند باشد ؟
مگر نه این است که همه امکانات ستادی و اداری در وزارت آموزش و پرورش باید در خدمت " معلم " و " دانش آموز " باشند ؟
اساسا بدون حضور این دو رکن اساسی در تعلیم و تربیت وجود سایر بخش ها و دوایر چه لزومی خواهند داشت ؟
پرسش این است اگر نیرویی ناکارآمد تشخیص داده می شود چرا باید در سیستم حفظ شود ؛ چه فرقی می کند در ستاد باشد و یا مدرسه ؟
متاسفانه تعداد قابل توجهی از مسئولانی که در حال حاضر در ستاد و در مقام " تصمیم ساز " و " تصمیم گیر " حضور دارند تاکنون حتی رنگ کلاس و تدریس در مدارس متراکم با دانش آموزان را ندیده اند و هر روز پشت درهای بسته و در جلسات تکراری برای " معلمان " نسخه می پیچند .
« طرح معلم تمام وقت » هم یکی از آن موارد است که سرانجام به جامعه معلمان تحمیل شد .
از نظر ما ؛ بهترین ، شایسته ترین ، کاراترین و دلسوز ترین افراد در نظام آموزشی باید در " کلاس " مشغول به کار شوند چرا که خاستگاه و محور توسعه و ارتقای جامعه همین جا است .
بارها در مورد لزوم تشکیل و تاسیس " سازمان نظام معلمی " گفته و نوشته ایم .
مهم ترین کارکرد این تشکیلات معلمی می تواند تعریف " هویت حرفه ای " برای معلمان باشد که متاسفانه در حال حاضر چنین چیزی در نظام آموزشی و جامعه ما مشاهده نمی شود . « طرح معلم تمام وقت » هم یکی از آن موارد است که سرانجام به جامعه معلمان تحمیل شد .
« صدای معلم » بر این باور است تا زمانی که چنین هویت و جایگاهی برای معلمان و با مطالبه گری آنان شکل نگیرد هر روزه باید شاهد چنین توهین ها و تحقیرهایی از سوی افرادی باشیم که مدعی کارشناس بودن در حوزه " آموزش " هستند در حالی که شناختی از کار معلمی و پیچیدگی های تدریس و امر آموزش ندارند .
مدیران و نمایندگان قبل از اظهار نظر کمی فکر و مطالعه کنند .
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
در باب ساختار و چارت اداری و ستادی ، تعداد پرسنل بر اساس تعداد دانش آموز تعریف میشود مثلا مناطق با ۵۰۰۰ دانش آموز با مناطق ۱۰۰۰۰ از نظر تعداد نیرو متفاوت هستند و منطق هم این شکل را تایید میکند فقط در بحث تعریف پستها نواقصی وجود دارد بطوریکه در بعضی واحدها ۲ یا ۳ یا۴ نیرو مشغول بکار هست ولی در بعضی بخشها با وجود حجم کار بالا بعضا ۱ نفر بعنوان مسئول تعریف شده است...
نحوه سازماندهی درست نیست و نیاز به بازنگری هست
مثلا سال ۸۰ تعداد پرسنل....تعداد دانش آموز....
به نظر میرسد چابک سازی در آموزش و پرورش بیش از ظرفیت اعمال میشود....
وزارت آمار را از سال ۸۰ به بعد اعلام کند تا مشخص شود میزان چابک سازی چه درصدی بوده است...
البته وزارت در پیش بینی تعداد معلم بر اساس رشته های مورد نیاز بد عمل کرده، چرا که ما هر ساله شاهد هستیم در رشته هایی کمبود نیرو داریم و این چرخه همچنان ادامه دارد.
کمبودنیرورا جبران کند