صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش
جمعه, 25 آبان 1397 16:55

بچه ها ،برای ما دعا کنید!

اعتصاب معلمان و طرح معلم تمام وقت

دو طرف دعوا در مانده اند. فرهنگیان دیگر نمی توانند این وضع را تحمل کنند و اربابان امر هم نمی توانند برایشان کاری کنند.معلمان  اما یقین دارند آنها می توانند اما نمی خواهند.

لب کلام معلمان در بی عدالتی روا داشتن و فرق گذاشتن بین آنها و باقی حقوق بگیر هاست اما برای بهتر به کرسی نشاندن دعوی خویش، حرف کیفیت آموزش و فضای آموزشی را هم پیش می کشند. گفتن ندارد اما در جامعه ای اسلامی که معجزه پیامبرش کتاب است و در آن به قلم و آنچه می نویسد قسم خورده شده است، قاعدتا اهل مدرسه اش باید چنان قدر ببینند و بر صدر نشینند که حتی فکر بی نانی و بینوایی را نکنند. همچنین در نظامی که انقلابش را انقلاب ارزشها و احیای همان آرمان های اسلامی می پندارد، پس از این چهل سال، سیستم آموزشی آن باید چنان فربه و بالنده شده باشد که معلمانش نتوانند جز به اعتلای فرایند آموزش و پرورش بیندیشند.


اما ؛ تا وقتی که در فرایند بودجه بندی، آموزش و پرورش جزء اولویت های نظام نیست و حتی رتبه سیزدهم را دارد، تا وقتی که بسیاری از معلمان فعال و زبان دار ، زیر لوای امور صنفی ، کار سیاسی می کنند، تا وقتی که معلمان هراسان از حراست برای پیگیری مسائل صنفی خویش، باهم همراه نمی شوند، تا وقتی که مشکلات معلمان، پیراهن عثمان سیاسیون است که گاهی اصول گرایان و گاهی اصلاح طلبان آن را علم می کنند، تا وقتی که نظام آموزشی ، کارخانه حافظه سازی و بنگاه مدرک فروشی است، تا وقتی که امر آموزش، اسیر سیاسی بازی ها و سلیقه کاری های آن همه وزیر اهل و نااهل بوده است ،تا وقتی که همکاری خانه و مدرسه فقط در زمینه بذل پول و وظیفه سرمایه دارها تلقی می شود، تا وقتی که در تصور برخی مسئولین، جمعیت معلمان چون زیادند، اعتراضاتشان هم زیادی تلقی می شود، تا وقتی که ... اصلا تا وقتی که این همه اما و اگر وجود دارد، حتی اگر دیویی یا پیاژه هم وزیر شود، کاری نمی تواند بکنند و ریشه مشکلات معلمان را بکنند.

در تداوم این وضع، اعتراض و اعتصاب فرهنگیان به آسانی فروکش نخواهد کرد. راه حل های آنی و تزریق های چند درصدی به دستمزدها، تنها برای مدتی کوتاه آنها را آرام می کند. هنوز تعیین تکلیف رتبه بندی و امورفاهی و بیمه و باز نشستگی، از اصلی ترین مشکلات معلمان است.


نظام آموزشی برای برون رفت راحت تر از این اوضاع ، خیلی راه ها را امتحان می کند. مثلا پیشنهاد معلم تمام وقت را می دهد. با این که می داند تا بوده ، معلم جماعت به 24 ساعت کار در هفته معروف بوده است و اساسا چون جنس کارش، فکری و فرهنگی است ،نمی تواند تمام هفته اش را اشغال کند و بقیه هفته را باید به بازآموزی و نوسازی ذهنی خویش برای تدریس اختصاص دهد.

وزارت نشینان احتمالا تصور کرده اند چنین که پیداست هم معلمان نمی توانند و نمی خواهند در باقی هفته برای آمادگی آموزشی بکوشند و هم دانش آموزان امروز ، انتظار زیادی از معلمان ندارند، پس شایسته تر آن است آنها را مثل سایر کارمندان تمام وقت بار بیاورند.

این طور هم معلمان دنبال کار و کلاس اضافی نمی گردند و هم نظام مجبور نخواهد بود نیروی جدید استخدام کند.

اعتصاب معلمان و طرح معلم تمام وقت

یک نتیجه ناگوار این امر، تبدیل معلم به ماشین تدریس و ضبط صوت آموزشی است که با بحث روش های فعال تدریس و کیفیت بخشی به آموزش تناقض دارد. در تداوم این وضع نه معلمان بیشتر فکور و فهیم می شوند و نه دانش آموزان خلاق و کجنکاو می شوند. همه چیز دست به دست هم می دهد و به تربیت اهل علمی ساکت و سربه زیر می پرداند تا در حفظ ثبات وضع موجود بکوشند. در تداوم این وضع، اعتراض و اعتصاب فرهنگیان به آسانی فروکش نخواهد کرد. راه حل های آنی و تزریق های چند درصدی به دستمزدها، تنها برای مدتی کوتاه آنها را آرام می کند


اکنون فضای مجازی به کمک معلمان آمده است و آنها را آخر ماه در مدرسه ها متحصن می سازد. اگرچه برخی از معلمان مایوس ، این رفتارها را بیشتر نوعی سرگرمی می پندارند که چون تنها نیستند ، خطر و دردسر زیادی ندارد .با این همه هنگام عکس گرفتن از تحصن خویش، پوستر در دست شان را روبروی صورت شان نگه می داند تا شناخته نشوند.

اعتصاب معلمان و طرح معلم تمام وقت

ضمن این که فرایند تحصن به سبک تازه نیز، جهت پایین آوردن هزینه فعالیت ها و متوجه کردن خانواده‌ها به مشکلاتشان است که به جای اعتراض در میدان و خیابان شهر در دفتر مدارس دور هم جمع می شوند.
اما نباید فراموش کرد که در تداوم این اقدام، هم دانش‌آموزان بی‌گناه سپر بلا قرار داده می شوند و هم به خاطر تکرار حرف دستمزد و درآمد، نقش الگویی معلمان در انظار آنها ضعیف می شود و هم به واسطه کلاس نرفتنشان ، شکاف و اختلاف محسوسی بین آنها با همکاران دفتر نشین صورت می گیرد و ...

نقطه، سر خط!


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

اعتصاب معلمان و طرح معلم تمام وقت

منتشرشده در یادداشت
جمعه, 25 آبان 1397 16:14

مهمانِ حالا خورشید!

برنامه حالا خورشید و معلمان و آموزش و پرورش

اوایلِ هفته دوم آبانماه بود ....!
برنامه ی " حالا خورشید "  از شبکه ۳ به صورت زنده پخش می شد و مهمان برنامه " آقای محمد ابراهیم زاده " معلم دبستان شهید امیری روستای محروم آب پخش !
بنا بر نقل مهمان برنامه ؛ مقارنِ ظهر روز ۳۰ مهر ، بر اثر آتش سوزی در آزمایشگاه دبستان ، جانِ ۲۷ دانش آموز به خطر می افتد . معلم مسئول و شریفِ مدرسه جان ۲۷ دانش آموز را با تلاشِ در خور تقدیرِ خود نجات میدهد ! پس از اقدام فوق دست به کار خیلی عجیب تری می زند ؛ نجات لب تابِ مدرسه که به قول ایشان اموال دارای اطلاعات مفیدِ مدرسه محسوب  می شد که بالاخره آن را هم از سوختن نحات می دهد و در این مرحله بر اثر تنفسِ انبوهِ دود ، دچار حالت کُما می شود و در بیمارستان چند روزی بستری می شود !
 اولیای قدرشناسِ دانش آموزان به دیدار او می روند و معلمِ شریف هم مقارن با این دیدارِ اهالی نمک شناس و غیور به هوش می آید !


در برنامه حالا خورشید این معلم جوان با ۱۰ سال سابقه به دانش آموزان خود پیام می داد : معلمِ مسئولِ دبستان ؛ لب تاب را به عنوان اموالِ دولتی  حفظ کرد و شما مسئولین ؛ در این کشور که مدعی انقلابِ درخشان و شکوهمند هستیم ؛ کفایت ِ حفظ صندوق ذخیره را نداشتید ؟

بچه ها دوست تان دارم و خوشحالم که موفق به نجاتِ همه شما شدم ؛ امیدوارم تا شاهد موفقیتِ شما در اهداف تان باشم .!
جناب رضا رشیدپور  به او می گوید خواسته ای از مسئولین نداری و او می گوید : مدرکم کارشناس ارشده و ۱۰ سال سابقه استخدام رسمی دارم که ۲۲۰۰۰۰۰ تومان حقوقم می باشد و با محاسبه کسورات مالیات ، حق بازنشستگی و بیمه به میزان ۱۸۰۰۰۰۰ تومان فقط دریافت می کنم و ما معلمین مغضوبیم ؛ فقط به ما برسند !
تقاضا دارم مسئولین به این مناطق محروم کشور بیشتر برسند !
وقتی مطالب او را می شنیدم بغض گلویم را گرفته و اشک در چشمانم حلقه زده بود !
معلم با محاسبه قانون مدریت و خدمات کشوری حسِ مغضوب بودن دارد !

برنامه حالا خورشید و معلمان و آموزش و پرورش

در حالی این حقوق را با طی کردن راه طولانی از خانه به او می پردازند ؛ در حالی که کارمند دیپلم در بانک و یا کادر بیمارستانِ وابسته به تامین اجتماعی با دیپلم ۴ میلیون تومان دریافت میکند و قطعا همین مدرک در شرکت نفت بیشتر می گیرد !
۳۰ سال خدمت ما در مظلومیت و حس مغضوب بودن گذشت و اکنون هم که بازنشسته ایم و قانون مدیریت و خدمات کشوری در مورد ما همچنان بلاتکلیف است و هنوز باز حس شدید مغضوب مضاعف واقع شدن .
با این تیم نالایق اقتصادی بنا نیست رفع مغضوبیت از ما بشود ؟
 شاید زبانم لال از ترامپ به فرهنگیان این کشور خیر برسد ولی از نوبخت و تیم اقتصادی کشور تاکنون که چنین نشده !
به راستی حاضر نیستید کمی عقل و انصاف را به قضاوت بطلبید.‌‌..!
معلمِ مسئولِ دبستان ؛ لب تاب را به عنوان اموالِ دولتی  حفظ کرد و شما مسئولین ؛ در این کشور که مدعی انقلابِ درخشان و شکوهمند هستیم ؛ کفایت ِ حفظ صندوق ذخیره را نداشتید ؟


اموال صندوق بازنشستگان کشوری و حق بازنشستگی ۳۰ ساله را که به دولت پرداخت کرده ایم برای این روزهای ناتوانی ما حفظ کرده اید ؟
چرا بعد از اتمام خدمت ؛ معادلِ ۲۲۰۰۰۰۰ تومان با مدرک کارشناسی می گیریم و اکثر افراد حتی کمتر از این مقدار دریافت می کنند.!
پس حقوقهای کلانِ سایر نهادها و سازمانها از کدام حساب و کدام دولت پرداخت می شود !
بی قانونی ، تبعیض ، بی تفاوتی شخصیتی برخی از مسئولین واقعا در حد ننگ و نوبر می باشد !
تدبیرِ و امید غیر مرئی که مشمول مالیات واقع نمی شود و رایگان است و الی ماشاء الله تعارف می شود ولی عملکرد و کارنامه در مورد آموزش و پرورش همیشه مردود قطعی بوده است !
کاش شرافت شغلیِ برخی از مسئولین اجرایی به میزان این معلم باعاطفه و شریف بود !
فعلا وزیر اقتصاد هم فردی شده که یک سور به نوبخت می زند و مواضع او را شخصا و حضوراً بارها شنیده ایم !
در ایامی که معاون سازمان برنامه بودجه بود بی قیدترین فرد نسبت به سرنوشتِ بازنشستگان محسوب می شد و با بیرحمی تمام از اجرای قانون مدیریت در طی برنامه دراز مدت حرف می زد ! هرچه از سالخوردگی و تهدیدِ مرگِ خود سخن می راندیم ، حضرت دژپسند ما را که بزرگتر از او و معلمین او بودیم با اشاره ، مرگ دست خداست ، دلداری می داد و فکر می کرد که شعورمان اندازه او نمی رسید و تا این حد درک نداریم !
در اتاق ۲۰ متری او و در بالای سرش دو عکس رهبری و در ویترین کنار او عکس مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی و عکس مزارِ آن مرحوم بود که واقعا یاد چفیه خاوری می افتادم . عاشق بودن که نیاز به این بازی ها ندارد ! کافیست که عکس محبوب و معشوق خود را در قاب دلت داشته باشی و گرنه تلقی ریا و طناب رشد کردن محسوب می شود !
خداوندا...!
 برخی این نظام را عامدانه و حسابگرانه به چالش می کشند و نسبت به امام ؛ رهبری و امت برخوردی کاسب کارانه دارند و لذا از تو که قادر متعال هستی ، درخواستِ عاجزانه داریم..‌!
خدایا....!
حسابِ این جماعتِ طرفدار اشرافیتِ لجام گسیخته و بی توجه به مظلومین را به خودت وا می گذاریم و  خواری زن و فرزندانشان را از تو می خواهیم !
ان شاءالله

کانال خبری حق خواهی بازنشستگان (گنجینه های علم و تجربه )


برنامه حالا خورشید و معلمان و آموزش و پرورش

منتشرشده در بازنشستگان

گروه گزارش- نرگس کارگری/

 نمایشگاه های بین المللی استان اصفهان

رفتن به نمایشگاه و فروشگاه  کتاب و بودن در محیط آن ، جزو بهترین و اصلی ترین جذابیت های تفریحی من محسوب می شود و از چندین ماه قبل که متوجه شدم که چنین نمایشگاهی در استان محل زندگی ام برگزار خواهد شد ، برای بازدید و حتی خرید کتاب برنامه ریزی کردم.

9 تا 15 آبان ماه ، در محل دائمی نمایشگاه های بین المللی استان اصفهان ، واقع در پل شهرستان ( که جزو آثار تاریخی دوره ساسانیان ساخته شد و در دوره سلجوقیان و دیلمیان تعمیر و مرمت گردید در شرق اصفهان ) بعد از چندین سال وقفه در برگزاری آن ، با تمام کم و کاستی نمایشگاه کتاب برگزار گردید.

سعی نمودم در روزهای برگزاری نمایشگاه ، آن جا حضور پیدا کنم و از کم و کیف آن گزارشی تهیه نمایم. جامعه آگاه و باسواد ، کمتر دچار مخاطره می شود.

مأنوس بودن مردم با کتاب ، احساس قوت فرهنگی بودن را به جامعه تزریق می کند. لذا وقتی حضور مردم و علاقه آنان را به کتابفروشی ها و نمایشگاه های کتاب می بینیم ، خود را در سطح بالاتری تعریف می کنیم. این بزرگترین امتیاز یک کشور برای بیان توسعه یافتگی خویش در ابراز  دلیل موفقیت و تلاش رو به رشد آن ملت محسوب می شود.

 نمایشگاه های بین المللی استان اصفهان

به گفته جناب آقای انصاری ، مدیر کل فرهنگ و ارشاد استان اصفهان ، 500 ناشر داخلی در این نمایشگاه حضور پیدا کردند. که با چند تن از آنان در زمینه های مختلف از افتتاحیه تا اختتامیه نمایشگاه گفتگو شد و ماحصل آن ، لبخند سردی بود که از بیان رضایت خود از نمایشگاه داشتند. بازدید با توجه به فضای تعبیه شده ، به نسبت خوب بود ولی قابل توجه نبود.

اگر بر طبق آماری که از خرید بن های کتاب و میزان خرید کلی بخواهم بگویم ، از صد درصد ، به چهل و هشت درصد امتیاز فروش در این نمایشگاه به  طور کلی می توان گزارش داد که آن هم میانگین کل یک هفته و بررسی کل غرفه هاست.

 نمایشگاه های بین المللی استان اصفهان

بر حسب علاقه ، جست و جوی غرفه کتب پزشکی و هنر را به عنوان اول راه نمایشگاه گردی انتخاب کردم. خیلی زود از این بخش ناامید شدم و ذوقم کور شد. کتاب هایی که مدنظر داشتم را پیدا نکردم. قیمت کتاب ها زیاد بود و کیفیت چاپ و محتوا، برای کتاب های نقاشی و معماری و عکاسی پایین بود.

غرفه کتاب های پزشکی ، همه تست و آزمون بود. سخت می شد کتاب تخصصی پیدا کرد.

 نمایشگاه های بین المللی استان اصفهان

در کنار گذر نمایشگاه ، غرفه ای به نام « نذر کتاب » که  متعلق به آموزش و پرورش استان اصفهان برای اهدای رایگان کتاب به مدارسی که توانایی خرید کتاب های درسی و کمک درسی و یا تکمیل کتابخانه های خود ندارند ، آماده خدمت رسانی بود. شاید به خاطر ساعت های زیاد تعیین شده ، غرفه دارانش زیاد حوصله ماندن در واحد خویش را نداشتند. حرکت خیر خواهانه خوبی هست .امیدوارم کتاب هایی که تحویل گرفته می شود ، بر خلاف اتفاقاتی که در مدارس شاهدش هستیم ، مستقیم به کتابخانه مدرسه های نیازمند رسانده شود و استفاده از آن ها برای دانش آموزان فراهم شود.

مدارس مغازه و پاساژ نیستند. این را مدنظر داشته باشیم ، مطمئنا تحول بزرگی در آموزش و پرورش ایجاد خواهیم کرد.

از همشهری و بازیگر خوب شهر هم تشکر می کنیم که در کنار سایر دوستان خود ، شاد سازی فضای نمایشگاه را برای بازدید کنندگان ایجاد نمودند.

 نمایشگاه های بین المللی استان اصفهان

غرفه ی ناشران کودکان و نوجوان ، کمی نسبت به سایرین وضعیت مطلوب تری داشت. گرچه حضور کودکان بسیار کم رنگ بود و خانواده ها اغلب برای آنان در صورت نیاز ، کتابی خریداری می کردند. با خانواده ها راجع به این که چرا فرزند خود را همراه نیاورده اند ولی برای او کتاب کمک آموزشی یا داستان می خرند صحبت کردم. برخی می گفتند شرایط آوردن آنان نبود. عده ای هم به صراحت گفتند ، هزینه های کتاب زیاد است. ممکن بود بیایند و کتاب هایی را انتخاب کنند و نتوانیم برایشان بخریم و این گونه چون هنوز نمی توانند همه مسائل زندگی و احتمالا شرایط را درک کنند ، برداشت خوبی از کتاب نخریدن ما نداشته باشند.

 نمایشگاه های بین المللی استان اصفهان

خانواده ها از بی ارزش بودن برگه های تخفیف نمایشگاه که مدارس در اختیار دانش آموزان گذاشتند ، ناراحت بودند و با پرس و جو از غرفه ها  متوجه شدیم که این بن ها بدون هماهنگی با ناشران و توسط اداره ارشاد استان توزیع شده بود و ناشران نمی توانستند با توجه به بدقولی های بسیار و بدهی های بالایی که در سال های قبل وزارت ارشاد بر عهده ایشان گذاشته بوده است ، نسبت به پذیرش این بن ها اقدام کنند و ترجیح داده بودند که خودشان در غرفه ها تخفیف ده تا بیست درصدی را برای کتاب ها در نظر بگیرند و وابسته به این نهاد نباشند. یکی از غرفه داران از پرداخت نشدن نه میلیونی برگه های تخفیف خود توسط وزارت ارشاد در نمایشگاه تهران در اردیبهشت ماه اعتراض نمودند و معتقد بودند این باعث سلب اعتماد ناشران از قبول این کار در این نمایشگاه شده است. تنها غرفه ای که  بن های حاضر را قبول می کردند ، مربوط به شهرداری استان اصفهان بود.

 نمایشگاه های بین المللی استان اصفهان

ناشرانی که شرکت کرده بودند تمام سعی شان این بود که رقابتی کار کنند و کتب چاپ قدیم و جدید را در غرفه داشته باشند. تلاش بر فروش حداکثری بود. بالاخص ناشران بخش دانشگاهی.

ناشران با اخلاق هم در نمایشگاه کم نبودند. از انتشارات فرشتگان ، جنگل ، اسوه ، سلام ، سایان و آبژ و ... برای وقتی که گذاشتند سپاسگزارم.

برخی از ناشران بر خلاف خواست مدیران نمایشگاه و اعتراض سایر غرفه ها از تخفیف های 50 درصد به جای 20 درصد هم برای رضایت مشتریان استفاده می کردند . با ایشان مصاحبه ای هم داشتم تا دلیل این تناقض را با توجه به گرانی کاغذ و چاپ بدانم. حیطه کار این ناشر ، کُتبی بود که به ادبیات و اطلاعات عمومی مربوط می شد و باور ایشان این گونه بود که با این نیت به نمایشگاه آمدم که فرصت داشتن کتاب های از یاد رفته را در مردم زنده کنم. این روزها مردم فقط به فکر سیر کردن شکم خویشند. نه به فکر سیر کردن مغز خویش. نمی گویم من به دنبال ضرر برای خویش هستم. بلکه از سود خود کم می کنم. شاید سود بهتری اتفاق بیفتد. به کسی ضرر نمی رسانم. تخفیف بیشتر من برای ضربه زدن نیست.

 نمایشگاه های بین المللی استان اصفهان

ناشر دیگری می گفت کتاب ها را به جای رنگ و لعاب دادن بیش از اندازه ، ساده تر چاپ کنیم تا اهل کتاب بتوانند آن را خریداری و  مطالعه کنند. جلد برخی از کتاب ها از قیمت خود کتاب گران تر است. مردم توان خرید کتابی که می توانند با بیست هزار تومان تهیه کنند را با پنجاه هزار تومان ندارند.

متأسفانه فروشندگان کتاب اصفهان در این نمایشگاه شرکت نداشتند . بالاخص فروشگاه کتاب فرهنگیان  که با اداره کل آموزش و پرورش همکاری مستمر دارد. این نقطه ضعفی برای این نمایشگاه محسوب می شد.

 نمایشگاه های بین المللی استان اصفهان

هیچ کدام از غرفه داران از خریدِ تعدادی کتاب برای کتاب خانه های مدارس حرفی نزدند. حضور گروهی دانش آموزان از مدارس به نمایشگاه بسیار کم بود و در طول مدت برگزاری نمایشگاه تعداد کمی از مدارس همراه دانش آموزان به نمایشگاه آمدند.

در ضمن مدارسی هم که به نمایشگاه مراجعه می کردند ، به سالنی که مربوط به سن و مقطع تحصیلی آنان بود برده نمی شدند . البته دلیل مشخصی از این حرکت عنوان نگردید و این گونه توجیه شد که چون زمان برای بازدید کوتاه است ، این مورد پیش می آید.

البته بهتر بود واحد « از من بپرس » نمایشگاه در چندین نقطه اسکان پیدا می کرد که بتوانند راهنمای بهتری برای ورود بازدیدکنندگان از نمایشگاه باشد.

برای ناشران بخش کتب دینی و مذهبی ، این لبخند رضایت کمی بسته تر بود. یکی از ناشران قرآن و کتب مذهبی که خود سه انتشارات کلیدی را در سه حوزه در چند استان تحت پوشش داشت ، از ناباوری خود نسبت به استقبال بسیار کم مردم از خرید کتب مذهبی سخن گفت. البته خودشان نیز پاسخ این عدم توجه را ، دل خستگی اقشار اجتماعی از دین عنوان کردند و این که دیگر برای اکثریت مردم به خصوص جوانان موعظه و پند و اندرز ، جذابیت ندارد چه برسد که بخواهیم آنان را در این حدود مجبور به خواندن کنیم.

 نمایشگاه های بین المللی استان اصفهان

سری به انتشارات جنگل که از جمله ناشران پر بازدید نمایشگاه محسوب می شد نیز زدم. کسانی که به یادگیری زبان های خارجی علاقه داشتند ، در این انتشارات به دنبال علاقه مندی های خود بودند.

با توجه به پرسش های بازدید کنندگان از غرفه داران و خرید اقلامی که بتوانند اطلاعات خود را درزمینه گرامر و مکالمه برای زبان هایی چون انگلیسی و آلمانی و فرانسه افزایش دهند ، مصاحبه ای تخصصی تر را با یکی از غرفه داران این انتشارات و تعدادی از مشتریان آن انجام دادم.

برخورد بسیار خوب و با حوصله غرفه داران در قبال سؤالات و درخواست های مراجعه کنندگان ، نکته قابل توجه جلب مشتری بود که نمی توان آن را نادیده گرفت.

انتشارات جنگل ، نشر جاودانه که مختص رشته های حقوق هست را نیز در سیطره خود دارد و دانشجویان و اساتید این حوزه در این غرفه حضور پررنگی داشتند.

 نمایشگاه های بین المللی استان اصفهان

این روزها مردم فقط به فکر سیر کردن شکم خویشند. نه به فکر سیر کردن مغز خویش اغلب کسانی که از انتشارات جنگل خرید می کردند ، دانش آموزان و دانشجویانی بودند که در کلاس های زبان های خارجی ، دوره های مختلف را برای یادگیری زبان می گذرانند. از ایشان پرسیدم هدفشان از یادگیری زبان دوم چیست؟

اینکه می خواهند  به مکالمه زبان انگلیسی مسلط شوند جزو بیشترین پاسخ ها بود. خانواده ها می خواهند ، فرزندانشان به سواد رایانه ای تسلط داشته باشند و بتوانند برای آشنایی با مردم جهان احساس نزدیکی بیشتری داشته باشند و این نیاز به یادگیری زبان انگلیسی را برایشان بیشتر می کند. حضور افراد مسن سال و توجه آنان به این شاخه از آموزش برایم جالب بود.

بحث مهاجرت و تحصیلات خارج از کشور در بین دانش آموزان دبیرستانی و دانشجویانی که متقاضی خرید کتب آموزشی مورد نظر بودند هم در پاسخ ها مورد توجه بود.

از آنان پرسیدم شما در مدرسه زبان انگلیسی و عربی را آموزش می بینید، آیا از آن بهره ای می برید؟

اکثریت پیشنهاد دادند که حاضرند در این کلاس ها شرکت نکنند. چون فقط تلف کردن وقت و هزینه است. معلم شیمی به ما انگلیسی درس می دهد و معلم ادبیات ، عربی تدریس می کند. خودشان یک جمله هم نمی توانند صحبت کنند . شما انتظار دارید ما امتیاز عالی به این درس بدهیم ؟!

ما مجبوریم چندین برابر هزینه کنیم و در آموزشگاه های آزاد ، این زبان ها را یاد بگیریم. بهتر هست این کتاب ها را در مدرسه به سبک آموزشگاه و با اساتید و مربیان مسلط به ما یاد بدهند. ما فقط گرامرها و قواعد را حفظ می کنیم و امتحان می دهیم. هیچ کس در مدرسه انگلیسی و عربی نمی تواند یاد بگیرد چه برسد که صحبت کند !

برخی غرفه ها در فصل پاییز، هنوز خیلی سبز بودند.  دانش آموزان دوره  اول و دوم ابتدایی در این غرفه ها بیشتر بودند. نارنجی بودن پرتقال ها را می دیدند و خنده انار را برای یلدای پیش رو در خاطر می سپردند.  گل واژه به مبتکران خوش آمد گویی می کرد و آدرس های بنفشه و اندیشه برتر را اشاره می کردند. حال زنبورهای کندوی عسل هم خیلی خوب بود. کاگو هم که از بازیگوشی کنار کودکان خوشحال بود.

مدیر انتشارات سلام نیز با ما گفت و گویی داشتند. برخی دبیران بلد نیستند سؤالات کتاب هایمان را جواب دهند و خودشان کتاب های راهنما را به ما معرفی می کنند که پاسخ تمرین ها را از روی آن پیدا کنیم

ارزیابی وی از نمایشگاه و فروش شان با توجه به نبود چند ساله نمایشگاه رضایت بخش بود. گفتند ناشران هر چه توان داشتند گذاشته بودند و از نشرهای جدید خود نیز رونمایی کردند. چون خود نمایشگاه هم بیست درصد تخفیف داده بود  ، توان خرید مردم بهتر بود. از ایشان پرسیده شد ، به نظر شما بیشتر استقبال مردم از چه کتاب هایی بوده است ؟

گفتند:  کتاب های کمک آموزشی چون کتاب های آموزش و پرورش ضعف های زیادی دارد. دانش آموز با این کتاب ها ، درس را به خوبی یاد نمی گیرد .  متأسفانه آقای وزیر هم به جای اینکه چاله را پر کند ، چاه کنده است. من با عملکرد وزیر مخالفم. البته اصل کار خوب است و ما با آن موافقیم.  به شرط آن که زیر ساخت ها درست شود. در مجموع من نه به عنوان یک ناشر  و کتاب فروش بلکه به عنوان یک پدر ، از اینکه  فرزندم این حجم کتاب را بخواند ، ناراحتم. این ضعف با کتاب های کمک آموزشی کمی مرتفع می شود. از پایه اول ابتدایی هم این الزام شروع می شود.

 نمایشگاه های بین المللی استان اصفهان

پیشنهاد ایشان این بود که اول از همه معلم را آموزش دهید. معلمی که برای حل مسائل کتاب ، به دنبال حل المسائل می گردد ، چگونه می تواند برای دانش آموزانش کتاب کمک آموزشی را قدغن کند.

 انتشارات قدیانی ، مؤلفین کتب درسی به ویژه مقطع ابتدایی را در مجموعه خود گرد هم آورده است.با این فعالیت مسلما باید به این نتیجه رسید که احتمالا تا شورای تدوین کتب درسی ، بازنشسته نشوند و نیروی جوان و خلاق جای ایشان ننشیند ، وضع همین است که هست ! تا آن زمان کتاب با کیفیت نداریم.

 نمایشگاه های بین المللی استان اصفهان

حال انتشاراتی چون گاج و قلم چی هم عالی بود. از فرط شلوغی غرفه ، حاضر به مصاحبه نشدند و تمایلی به گفت و گو هم نشان ندادند. دانش آموزان از بد خلقی این غرفه ها گله کردند ولی باز هم سعه صدر داشتند و در صف انتظار ایستاده بودند. معلم شیمی به ما انگلیسی درس می دهد و معلم ادبیات ، عربی تدریس می کند. خودشان یک جمله هم نمی توانند صحبت کنند . شما انتظار دارید ما امتیاز عالی به این درس بدهیم ؟!

با خریداران کتاب های این دو انتشارات صحبت شد. اغلب دانش آموزان دوره ی متوسطه بودند که برای شرکت در کنکور و جمع بندی مطالعات خود این کتاب ها را تهیه می کردند. همکاران فرهنگی هم حضورشان در این غرفه ها چشمگیر بود.

چند دانش آموز را با حجم زیادی از کتاب هایی که خریده بودند و از لابه لای جمعیت بیرون می آمدند ، دعوت به گفت و گو کردم.

از ایشان پرسیدم چرا این کتاب ها را خریداری کردید ؟ آیا این حجم کتاب را می توانید بخوانید ؟

 گفتند : مجبوریم. کنکور از کتاب های درسی مان نیست. معلم ها هم خوب درس نمی دهند. اگر این کتاب ها را نخوانیم نمی توانیم در کنکور قبول شویم و در دانشگاه های سراسری در رشته مورد علاقه خود قبول شویم.

مگر رشته تحصیلی شما چیست ؟

 ریاضی و تجربی

می خواهید چه رشته ای قبول شوید ؟

رشته ای که پول در آن باشد. حالا هر چه شد.

از پس هزینه های این کتاب ها بر می آیید ؟

نه .

الان چقدر برای این پنج کتاب هزینه کردی؟

با تخفیف سیصد هزار تومان .

از کتاب های سال قبل دوستانتان نمی توانستید استفاده کنید؟

کتاب ها هر سال تغییر می کند. نو بخریم بهتر است.

آیا در کلاس های کنکور هم شرکت می کنید؟

بله .

برای آن چقدر هزینه کردید؟

سه ماه را یک میلیون و نیم پرداخت کردم.

در مدرسه این کتاب ها را با شما کار می کنند ؟

برخی دبیران بلد نیستند سؤالات کتاب هایمان را جواب دهند و خودشان کتاب های راهنما را به ما معرفی می کنند که پاسخ تمرین ها را از روی آن پیدا کنیم.

ما ترجیح می دهیم به جای رفتن به مدرسه ، در کلاس های آموزشی آزاد شرکت کنیم که مجبور نباشیم دو سه جا هزینه کنیم و این همه درس بخوانیم. و از همه مهمتر اصل درس را یاد بگیریم.

دانش آموزان هنرستانی و کاردانش بسیار از مدارس و آموزش خود شاکی بودند. کتاب های کمک آموزشی برای این قشر از دانش آموزان هم محدود بود.

از نداشتن امکانات و کتاب هایی که اصلا برای یادگیری آن ها مفید نیست گله مند بودند.

می شود گفت درد و دل های ناشران با دانش آموزان در یک مسیر است. همه از بی مدیریتی ناله می کنند.

در حاشیه این نمایشگاه ، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و مسئولین ستادی و اجرایی هم سری به نمایشگاه زدند. از ایشان تقاضا کردیم ، به حوزه کتاب اهمیت بیشتری دهند و با نو اندیشی جوانان شهر ، در جهت علاقه مندی خانواده ها به حوزه کتاب و کتابخوانی مثبت فکر کنند.

به عنوان یک بازدید کننده و پژوهشگر ،کیفیت نمایشگاه کتاب اصفهان را در مقایسه با نمایشگاه کتاب تهران و تبریز در سطح پایینی دیدم. در جایگاه یک معلم از این همه نارضایتی دانش آموزان و حجمه دروسی که به اجبار و از سر بی سامانی در برنامه ریزی درسی  بر کودکان و نوجوانان تحمیل شده و باعث گردیده  نه از روی علاقه بلکه برای جبران مافات  بی توجهی مسئولان امر به جای تحقیق و پژوهش و اندیشیدن در طبیعت و نشانه های الهی و رسیدن به آرامش و کمال انسانی از سر ناآگاهی و بعضا حرص و طمع کارشناسان این گونه تعلیم  و تربیت را بر دوش خود بکشند و ارزشش را درک نکنند ، ناخرسندی خود را به وزارت آموزش و پرورش و شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان می نمایم. مأنوس بودن مردم با کتاب ، احساس قوت فرهنگی بودن را به جامعه تزریق می کند

مدیران نمایشگاه و تعدادی از اعضای شورای شهر اصفهان این وعده را دادند که با کمک شورای شهر استان اصفهان در برگزاری بهتر این نمایشگاه در سال آینده بیشتر تلاش کنند.

ناشران و غرفه داران از اطلاع رسانی ضعیف مدیران استان در سطح شهر برای وجود این نمایشگاه انتقاد کردند . نحوه اطلاع رسانی به نحو بهتری هم می توانست اتفاق بیفتد . بهترین اطلاع رسانی از طریق مدارس در این زمینه ، صورت خوشایندی می توانست داشته باشد.

برای دانش و آگاهی مردم ، هرچه قدر تلاش و هزینه شود ، بهتر است. اسراف و تجل گرایی لازم نیست. با راه های بسیار ساده می توان وارد عمل شد. این را جزو خسارت ها به حساب نیاوریم. جامعه آگاه و باسواد ، کمتر دچار مخاطره می شود.

پایان گزارش/

گزارش صدای معلم از نمایشگاه های بین المللی استان اصفهان و گاج و قلمچی


گزارش صدای معلم از نمایشگاه های بین المللی استان اصفهان و گاج و قلمچی

منتشرشده در گفت و شنود

شعر معلم و مسخ انسان

بس هدف داری کنی طرحی دلا
با هدف اندیشه ها داری بیا
خوب می دانی تحقق آرزو
با عملکردی عیان در بین ما

آن زمان مفهوم پیدا بین ما
با رقیبانی رقابت ای رها
با رقیبانی کشند مو را ز ماست
تیز بینی مایه پیروزی تو را

همچو دریا زندگی داریم ما
در میان گرداب دامی چون رها
همچو مسخ انسان هایی بی هدف
لا رهایی از میان گرداب ها

قایقی داریم با رؤیا عیان
روی امواجی خروشانی روان
سینه دریا را شکافد رو جلو
بادبانش آرزویی گر نهان

با خودی خود را شناسان بین ما
خلق را عبرت میان خلقی دلا
دور از حسرت رها از هر قیاس
طرح دارد هر کسی بیهوده لا

همچو منصوری رها از دارها
در میان خلقی کنی کسب علم را
با عملکردی معارف پیشه ای
هم جهت با خلق دانا هر کجا

باوری داریم همچون آفتاب
همچو باران روح داریم ما چه ناب
در میان پیکر به باور زندگی
باوری عینی یقینی لا سراب

خلق دنیا آدمی بیهوده لا
منزلت آدم میان خلقی نما
همچو خورشیدی برایش لا غروب
تحت فرمان خالقی یکتا دلا

گر ستمگر بین خلقی ما بشر
بر گذر ایام دورانی نگر
در تقلّا دوره ها چون روز و شب
از پلیدی برحذر دور از شَرَر


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">

شعر معلم و مسخ انسان

منتشرشده در یادداشت

گروه رسانه/

در پی انتشار مطلبی با عنوان : " در نامه انجمن اسلامی معلمان استان بوشهر به وزیر آموزش و پرورش مطرح شد :

انتقاد از عملکرد مدیر کل آموزش و پرورش استان بوشهر " ( این جا ) ؛  اداره کل آموزش و پرورش این استان جوابیه ای برای صدای معلم ارسال کرده است .

ضمن تشکر و قدردانی از پاسخ گویی ؛ عین جوابیه به شرح زیر است .

نه بزرگ معلمان به طرح معلم تمام وقت   از جمیع گفته ها و شنیده ها و اخبار چند هفته ی اخیر مربوط به آموزش و پرورش می توان نتیجه گرفت که مقامات عالی این وزارتخانه عزم خود را جزم کرده اند که به هر شکل ممکن و با تکرار و تکرار ، حساسیت معلمان را نسبت به طرح " معلم تمام وقت " کاهش داده و زمینه را برای اجرای هر چه بهتر این طرح نامبارک مساعدتر کنند.

صدا سیما نیز در این راه با این مقامات هم نوا شده و با پخش گفت و گوهای خبری آنهم از نوع ویِِژه اش ، حتی گوی سبقت را از این مقامات ربوده است. البته اساسا از صدا سیما که در طول این سالها همیشه سیاست یک بام و دو هوایی در قبال معلمان داشته ، انتظاری جز این هم نمی رود.


آموزش و پرورش دوره دکتر فانی اعتقاد عجیبی به ساماندهی نیروی انسانی و کاهش تعداد معلمین از یک میلیون نفر به هفتصد و پنجاه هزار نفر داشت . آنها با این سیاست می خواستند هم نسبت معلم به دانش آموز را مثلا به استاندارد نزدیک تر کنند و هم بدین وسیله وضعیت معیشتی معلمان را بهبود بخشند.


آموزش پرورش دوره آقای بطحائی جور دیگری فکر می کند. یعنی مجبور است که جور دیگری فکر کند.آنها از سونامی کمبود معلم سخن می گویند تا جائی که وزیر شخصا نامه ای به دکتر جهانگیری ، معاون اول رئیس جمهور، می نویسد و در آن کاهش جدی تعداد معلم را در سال تحصیلی 98-97 و سالهای بعد به ایشان گوشزد می کند.


دکتر فانی با آن سیاست ساماندهی نیروی انسانی نسنجیده اش ، عجیب دست و پای آقای بطحائی را در پوست گردو گذاشت.

نه بزرگ معلمان به طرح معلم تمام وقت

البته نظام 3-3-6 دکتر حاجی بابائی هم در این میان بی تقصیر نبود . آموزش و پرورش بطحائی در سال تحصیلی 98-97 چاره ای نداشت جز اینکه دست به دامان معلمان در شرف بازنشستگی و حتی معلمانی شود که سالهای سال از تاریخ بازنشستگی آنها می گذشت. البته ترفندهای دیگری مثلا تحمیل شش ساعت تدریس اجباری به مدیر و معاونین نیز به کار گرفته شد.آنها به هر وسیله ای متوسل شدند که به اصطلاح کلاس درسی بدون معلم نماند. برای آنها کلاس و درس و آموزش و یادگیری دیگرمهم نبود . مهم فقط و فقط حضور فیزیکی یک نفر به نام معلم سر کلاس بود تا صدای اعتراضی از کسی به گوش نرسد. مقامات عالی این وزارتخانه عزم خود را جزم کرده اند که به هر شکل ممکن و با تکرار و تکرار ، حساسیت معلمان را نسبت به طرح " معلم تمام وقت " کاهش داده و زمینه را برای اجرای هر چه بهتر این طرح نامبارک مساعدتر کنند.


سخن از کاهش 250 هزار نفری نیرو در سال تحصیلی 94-93 کجا و صحبت از سونامی کمبود معلم در سال تحصیلی 98-97 کجا.

آموزش و پرورشی که تکلیفش با خودش معلوم نیست و در طول دو سه سال و با این وسعت متناقض عمل می کند ، برای جبران کاهش نیرو چه کار مهم دیگری می توانست بکند. باید طرح نسنجیده تر دیگری به جامعه آموزشی عرضه می کرد. و چه طرحی بهتر از طرح استثماری و توهمی " معلم تمام وقت ".

نه بزرگ معلمان به طرح معلم تمام وقت

وچه شگفت انگیزتر و فریبنده تر که ادعا می شود این طرح در راستای بهبود معیشت معلمان است!
به راستی کدام طرح و سیاست رفاهی و معیشتی در آموزش و پرورش ختم به خیر گشته و منجر به بهبودی محسوس شده است که طرح معلم " تمام وقت " دومین آن باشد؟

از این حیث آموزش و پرورش همیشه شرمنده معلمین بوده است. در هر صورت همان طور که در بالا به آن اشاره شد ، مقامات آموزشی کمر همت به اجرای طرح نامبارک " معلم تمام وقت " بسته اند.

نه بزرگ معلمان به طرح معلم تمام وقت

در این میان تک تک فرهنگیان وظیفه ی خطیری به عهده دارند . آنها باید هوشیاری و فراست خود را نسبت به این گونه طرح ها و برنامه ها حفظ کرده و با تحقیق و مطالعه و به صورت مکتوب و شفاهی اقدام به روشنگری کرده و در صدد جواب برآیند و اجازه ندهند که چنین طرح های توهمی مبنای سیاست گذاری و برنامه ریزی آتی در آموزش و پرورش قرار گیرد.

با این روش و منش ، معلمان عزیز به این طرح سراب گونه " نه " بزرگی خواهند گفت و اجرای این سیاست غلط را ناکام خواهند گذاشت.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نه بزرگ معلمان به طرح معلم تمام وقت

منتشرشده در یادداشت

معلم تمام وقت و مطالبه گری فرهنگیان با اندیشه و قلم

این نبرد و یا دو دستگی بعد ابراز نظر نوید ادهم صورت گرفت. همه در جریان امر هستند که ابتدا معاون پشتیبانی نیروی انسانی خبر تمام وقت شدن معلمان را 6 ساعت اعلام داشتند و بعد وزیر آن را 12 ساعت اعلام کردند و در نهایت دبیر کل شورای آموزش و پرورش آن را به 20 ساعت اضافه نمودند. بعد ابراز نظر نوید ادهم ، آنچه که جای تأمل و تعجب دارد حمایت های اخیر سحرخیز و حاج بابایی از عدم اجرای این طرح و مخالفت با آن است! ما در آموزش و پرورش فقر تفکر و خلاقیت داریم و عمده ترین دلیل آن ثبات مدیریت ها و پیر شدن مدیران ارشد و سطوح پائین تر است

ظاهرا این حرکت در جهت مخالفت با سند تحول بنیادین است تا طرح تمام وقت شدن معلمان و چیزی که از ورای این تصمیمات شتاب زده به چشم می خورد عدم هماهنگی مابین وزیر و معاونانش است و ظاهرا هر کدام جداگانه در این خصوص تصمیم گرفته اند. استناد طرح به سند هم برای قوام بخشی روند اجرایی سند تحول است و هم خاتمه بخشیدن به مخالفت ها با عنوان کردن قانونی بودن آن ، اما خود آن جای بحث و اما و اگر بسیاری دارد باید دید نتیجۀ این صف آرایی ها چه خواهد شد ؟

دو دستگی اخیر مابین موافقان و مخالفان طرح ، بیشتر شبیه فعالیت های حزبی است تا اتخاذ یک تصمیم مؤثر و ارزنده برای رشد و توسعۀ آموزش و پرورش. یک طرح اصولا باید متنی قابل دفاع داشته باشد. بند و تبصره و آئین نامه داشته باشد. آموزش و پرورش فعلا فقط عنوان طرح را مطرح ساخته است و یا متأسفانه این طرح به جز عنوان ، چارچوبی استوار برای دفاع و پشتیبانی ندارد. بهتر بود متن کلی طرح در اختیار سایت های معتبر و مدارس مورد نظر طرح ، در بین همکاران قرار می گرفت تا زیرمجموعه اصلی مشمولین طرح از محتوای آن حق آگاهی و ابراز نظر و انتخاب عمل بدست می آوردند.

قلم بر کدام ارزش و یا متن قابل دفاع ، می بایست به چرخش درآید؟ چرا جامعه ما به مرتبت اعتلای ارزشی افکار عمومی نمی رسد و یا آن را باور ندارد؟ به طور مثال با تجربۀ تدریس ، من دبیر بازنشسته می دانم که ظرفیت تدریس بیش از 24 ساعت برای یک دبیر با این ساختار آموزشی ، وجود ندارد، و گرنه بعد 20 سال خدمت ، ساعات تدریس را به 20 ساعت تقلیل نمی دادند. حساب ظرفیت ها محاسبه گردیده است چون در گذشته زور آزمایی مدیریت ها و یا خط و ربط مدیران ، تعیین کنندۀ قوانین و قواعد نبود ، اما دهۀ 90 ، جریانی اوج گرفته برای این مسیر مستهلک پذیر است. هر چقدر ترکیب سیاست با نظام آموزشی ، بیشتر می شود ناکارآمدی تصمیمات اجرایی هم سیر صعودی می یابد و در این بین آنچه که قربانی می شود : کسب سواد و دانش و رشد و توسعۀ آن ، اعتلای دانش آموز و معلم و اصلاح ساختار وزارت آموزش و پرورش است.

معلم تمام وقت و مطالبه گری فرهنگیان با اندیشه و قلم

ما فقر اطلاع رسانی داریم ، ما فقر ارائه قانون نویسی داریم ، ما فقر دریافت منطقی و عقلانی از قوانین مصلحت آمیز برای عموم مردم را داریم. ما کلا در فقرِ فقر، فقط کارکردهایی برای کسب منفعت بیشتر و تصرف قدرت و توانمندی برای اِعمال سلطه را داریم. آموزش ، پدیده ای سلطه پذیر نیست. آموزشی که جامعه پذیری و درونی شدن ارزش های کودکانش بر عهدۀ معلم و نظام آموزشی است نمی تواند زیر سیطرۀ تفکر و یا قدرتی خاص باشد. ما مسیل دانش و خرد را با ناتوانی خود ، مسدود ساخته ایم و برای همین قوانین وضع شده به جای نظم بخشی و تسهیل امور ، به سوی بی نظمی و بی قاعدگی روان می شود.

راستی امروز ما موافق و مخالف چه چیز هستیم ؟ قاعده یا قانون ؟

اگر این طرح استحکام یک قانون درست را داشت نیازی نبود ابتدا آن طرح را بیان کنیم تا جریان افکار موافق و مخالف و درصد هر یک را محک زنیم و بعد آن را به اجرا درآوریم و یا از آن منصرف شویم. این هم اشتباه دیگر آموزش و پرورش است که برای هر طرح ، ابتدا اطلاعات ناقص و گاه اشتباه پخش می نماید و بعد بدون توجه به بازتاب نظرات ، اقدام به اجرای آن می کند. هر نوع طرحی باید چنان مستند و قوی نگاشته و بعد اقدام شود که روزنه ای برای اعتراض به این عظیمی ، باقی نماند.
آنان نیک می دانند که ظرفیتی بیشتر از این برای معلم نیست و گرنه بلافاصله اقدام می کردند و دست به عصا با عناوین اختیاری بودن و منفعت معلم و.... راه نمی رفتند. آنان از یک سو می خواهند معلم را تعریف کنند چون در این 40 سال ، معلم تکلیفش مشخص نیست که کارمند است و یا همانند اعضای هئیت علمی دانشگاه ! بعد آنان می خواهند طرح رتبه بندی را اجرا کنند و نیاز به ساز و کار ی مناسب برای طرح خود هستند، و در نهایت آنان می خواهند به همسان سازی حقوق معلمان با سایر شاغلان برسند . اما مسیر و آدرس نیل به این اهداف افزایش ساعات کار معلمان آن هم 44 ساعت نیست! در این طرح محتوای نظام آموزشی و معلم و دانش آموز و آموزش و پرورش و مدرسه و حتی خود وزارتخانه ، بی رحمانه مستحیل خواهند شد و لاشه ای تأسف بار از آموزش و پرورش برای آیندگان باقی خواهد ماند.

بهبود اوضاع زندگی فرهنگیان نیازی به تصویب و اجرای طرح رتبه بندی ندارد ، هیچ شغلی در جامعه رتبه بندی نشده است ، در مشاغل دیگر سلسله مراتب هست که بر اساس تجربه و مهارت و دانش بیشتر و یا کمتر ، تعیین می شود و این مهم در آموزش و پرورش معکوس است. یعنی دبیرانی که در سطح کارشناسی ارشد و دکتری هستند تقریبا در حد و اندازۀ دیپلم و فوق دیپلم و کارشناسی ، حقوق و مزایا دریافت می کنند. ارزشگذاری ها در آموزش و پرورش صحیح نیست لذا به دنبال راه کار هستید اما آن راه ، تمام وقت کردن معلمان نیست !

رساندن حق و حقوق معلمان به بهانه و ابزار نیاز ندارد. افزایش سالانۀ حقوق معلمان هم نابخردانه ترین طریق و تصمیم تاریخ آموزش و پرورش و نهادهای اقتصادی کشور است، که نتیجه ای جز تورم بیشتر ندارد. عاقلانه آن است که کف و سقف حقوق معلمان ، یک بار برای همیشه تعریف متناسب با استاندارد دیگر شاغلان کشور بیابد و سپس همانند قبل از انقلاب و 2 دهۀ اول انقلاب برای هر 4 سال خدمت ، یک گروه به افراد اختصاص داده شود تا :

1) افزایش حقوق متناسب با افزایش سنوات خدمت باشد.
2) انگیزه ای شفاف برای ادامه فعالیت معلمان تا پایان خدمت باشد.
3) عدالت در مورد همۀ افراد به طور یکسان رعایت شود.
4) فضای رقابت سالم با دادن گروه تشویقی ، ممکن گردد و از دست زدن به حیله و نیرنگ و دروغ برای کسب امتیاز پرهیز شود.

علت حذف این روش ، ارزش گذاری متفاوت به نسبت میزان فعالیت معلمان بود، اما چون قوانین و مجریان آن در جامعه ما بدان درجۀ توانمندی برای تشخیص سره از ناسره نرسیده اند لذا ناکام ماندند و از اجرای بهترین و ساده ترین روش نیز محروم شدند. (در خصوص پرداخت نقدی یارانه ها نیز چنین اشتباهی صورت گرفته است.)

بهبود اوضاع معیشتی فرهنگیان کشور، توسط تصمیمات ظاهرا خلاقانۀ وزرای دوره های مختلف در چنان پیچیدگی و لاینحلی طرح ها و تبصره ها ، گرفتار شده است که واکاوی آن نیازمند نگرش خارج از سیستم به نظام آموزشی دارد. اگر قرار است بر همین پیکر زخمی 40 ساله ، هر فردی که وزیر خوانده می شود به نسبت سلیقه و افکار خود و تیم اش ، ضربه ای مهلک وارد آورد و سپس خونسرد، بعد اتمام مدت وزارتش به راحتی کنار رود ، ریش ریشی دل و زندگی و دردنامۀ فرهنگیان هرگز به التیام نخواهد رسید .

متأسفانه ما باید به 40 سال پیش برگردیم و از آنجا قوانین درست را پی بگیریم و بعد نسبت به تغییرات 40 سالۀ جهان و آموزش و پرورش کشورهای برتر آموزشی ، بهترین ، مطلوب ترین و مؤثرترین تصمیمات را اتخاذ نمائیم . این عقب گرد ، سیر قهقرایی برای ایجاد سنت و تقویت محدودیت و عصبیت نیست ، تلاشی برای ایجاد تحولات و تغییراتی است که ما از آنها غفلت کرده ایم و راه به انحراف و خطا پیموده ایم.

برای وضع قواعد درست ، ابتدا باید الفبای درستی برگزینیم. تلاش امروز مسئولان بر پیکر نحیف و بیمار فعلی آموزش و پرورش آب در هاون کوبیدن است و نتایج مفید و مؤثری در پی نخواهد داشت. ما در آموزش و پرورش فقر تفکر و خلاقیت داریم و عمده ترین دلیل آن ثبات مدیریت ها و پیر شدن مدیران ارشد و سطوح پائین تر است.افراد سالخورده ، فقط چین و چروک پوست شان بیشتر نمی شود ، از نشانه های پیری و سالخوردگی ، فاصله گرفتن آنان از آرمان های دوران جوانی شان است. آنان آرمان های اجتماعی دوران جوانی خود را فراموش کرده اند لذا ارزشی قابل اعتماد و تکیه ، خلق نمی شود. آموزش و پرورش به نَفَس های تازه ای برای مصرف بهینۀ اکسیژن نیاز دارد. حقیقت امر آن که منواکسید کربن و دی اکسید کربن در نظام آموزشی کشور از حد نورمال گذشته و به مرحله خطر رسیده است که از اثرات تخریبی آن می توان : اثرگذاری بر عملکرد مغز و کاهش ضریب هوشی ، اختلال حواس و اختلال در تمرکز ، احساس خواب‌ آلودگی ، افسردگی ، بی‌ تفاوتی ، بی ‌حسی و ضعف عمومی و گاهی نیز پرخاشگری ، را نام برد. هر چند همۀ این ها مربوط به آلودگی هواست اما ظاهرا نظام آموزشی ما هم مبتلا به چنین کارکرد نقصانی گردیده است.
طرح تمام وقت کردن معلمان ، پیش نویسی خلاقانه و خردمندانه برای التیام بخشی زخم های مزمن 40 ساله نظام آموزشی کشور نیست.
طرح تمام وقت کردن معلمان ، فقط با نیت خاموش کردن اعتراض جامعه به کم کاری معلمان است و بی اثر کردن تعطیلات مشهور عید نوروز و تابستان.
طرح تمام وقت کردن معلمان ، عرصۀ جدیدی برای زور آزمایی سیاست مداران جهت ابراز موافقت و مخالفت با آن است تا پوششی برای
ماجرای تحصن 22 و 23 مهر ماه 97 معلمان و دبیران باشد و یا پوششی برای درخواست اجرای همسان سازی حقوق ، که طی آن شاهد رأفت معلمان در رعایت عدم آسیب رسانی به روند آموزشی دانش آموزان بودند، اما هیچ تحصنی در طول تاریخ دو روزه نتیجه نداده است.
طرح تمام وقت کردن معلمان به شفافیت عدم تناسب ظرف و مظروف است که نیازی به ادله و تجزیه و تحلیل ندارد.

معلم تمام وقت و مطالبه گری فرهنگیان با اندیشه و قلم

ما معلمان و دبیران این مرز و بوم در خلق و ثمربخشی انقلاب اسلامی ، سهمی به سزایی داشته ایم که سزاواری مان شرایط فعلی و یا بدتر از آن نیست :


وظیفۀ من معلم و دبیر ، سرو کله زدن با طرح ها و آئین نامه ها نیست.
وظیفۀ من معلم و دبیر نالیدن و احساس خفت در باتلاق زیر خط فقر نیست.
وظیفۀ من معلم و دبیر خشم و خشنونت علیه دانش آموز یا کودک معصوم هموطن نیست.
وظیفۀ من معلم و دبیر رانندگی سرویس مدرسه و تاکسی و مینی بوس نیست.
وظیفۀ من معلم و دبیر دست فروشی با نظارت رهگذرانی از اولیا و دانش آموزانم نیست.
وظیفۀ من معلم و دبیر رو سیاهی برای فرزند خودم که در آموزش او ناتوان شده ام نیست.
وظیفۀ من معلم و دبیر شرمندگی بین آشنا و هم محله و اهل و عیال نیست.
وظیفۀ من معلم و دبیر خفت اسکان در مدارس نیست .
وظیفۀ من معلم دریافت بستۀ حمایتی دهک های پایین جامعه نیست.
و.....
اما قوانین و قواعد و ماده ها و تبصره های نابخردانه مرا به همۀ این موارد و موارد بسیار دیگر محکوم کرده است و امروز من همه چیز هستم الّا معلم و دبیر . اسوۀ ناله و سردرگمی و ناتوانی و کم سوادی هستم که در انتظار پرتاب سنگ هایی بیشمار توسط مسئولین و افراد جامعه ام. راستی مقصرین و مسببین بحران هویتی و ارزشی معلمان و دبیران ، در این کشور چه کسانی هستند ؟!


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

معلم تمام وقت و مطالبه گری فرهنگیان با اندیشه و قلم

منتشرشده در یادداشت

تصمیم اخیر دولت مبنی بر قطع بیمه تکمیلی جانبازان شاغل و بازنشسته

ما مردان کهن سال امروز، نوجوانان و جوانان دهه شصتیم که پاسداری از انقلاب اسلامی را بر میز و مداد و معلم و مدرسه ترجیح دادیم.

- سلامی به سترگی سعادت و به لطافت مهر و محبت تقدیم شما، رهبرعزیز و فرمانده دل های رئوف رزمندگان دوران دفاع مقدس
ما مردان کهن سال امروز، نوجوانان و جوانان دهه شصتیم که پاسداری از انقلاب اسلامی را بر میز و مداد و معلم و مدرسه ترجیح دادیم.
ما از نسل آن تبار پاکیم‌ که‌ در عنفوان جوانی، خور و خواب و خوشی خویش را فدای فرمان تو کردیم و با جان و جهان خود در مقابل متجاوزان ایستادگی کردیم.

ما آن جوانان سی سال پیشیم که پدران و مادران خویش را در زیر چادرهای سرد و نمناک به امان خدا گذاشتیم و سنگرنشینی را در جنوب و غرب کشور برگزیدیم و با سلاح سلامتی خود سد راه صدام تکریتی شدیم.
ما پیران امروز، همان جوانان دیروزیم که برای عبور از میادین مین و پوشیدن رخت شهادت از همدیگر سبقت می گرفتیم.
ما گوشه نشینان خلوت امروز، فرمانبرداران ولایتیم که با مدد خون، جهان را وادار به پذیرش شکست درمقابل اراده ملت ایران کردیم.
ما افتادگان امروز، همان ایستادگان دیروزیم که با صفیر گلوله از تمامیت ارضی ایران حراست کردیم.

ما تاریخ مصرف گذشتگان امروز، بسیجیان بی ترمز دیروزیم که هیبتمان هیمنه آمریکا را شکست و قدرت ایران را به رخ جهانیان کشید.
کهنه پوشان امروز، سنگرنشینان خاموش دیروزیم‌ که‌ سنگ بر شکم بسته و دم برنیاوردیم.
ما عصابه دستان امروز، تفنگداران دیروز شماییم که امام خمینی ( ره )ما را ستوده و به تاریخ سفارش کرده است.
ما اسیران جور امروز، آزادگان‌ دیروزیم که در اسارتگاه های دشمن بعثی عزم و اقتدار ایران و ایرانی را به اوج عظمت رساندیم.
ما ناتوانان امروز، همان برنایان دیروزیم که با دستکاری تاریخ تولد خود به جبهه جنگ اعزام می شدیم تا جمهوری اسلامی بماند.
ما محتاجان امروز، سربازان مخلص دیروزیم که کسب و کار و تلاش و تجارت خود را فدای ایران و امام و رهبر خویش کردیم.
ما قدخمیده های امروز، سرو سامان جبهه های نبرد حق علیه باطل دیروزیم که جوانیمان را تقدیم مرز و مملکت و ایمان و اعتقادخود نمودیم.

ما عائله مندان امروز، همان نونهالان دیروزیم که هفت سین سال را در ته سنگر و سیم و سلام و صلوات و سکوت وسایه به سر می کردیم تا مرزهای ایران دستخوش ولع مهاجمان نگردد.
ما خانه نشینان تهی دستان امروز، جبهه گردان و شب زنده داران دیروزیم که آرامش دشمنان را به تاراج تحور خود برده بودیم.
ما درماندگان و بینوایان امروز همان پیشکسوتان جهاد و شهادت دیروزیم که قرار بود درپیچ و خم های زندگی گرفتار نشویم.
ما فراموش شدگان امروز، خبرسازان دفاع مقدس دیروزیم که با نارنجک دستی وچاشنی عمر، تانک دشمن را منفجر و افکارعمومی دنیا را متوجه ایثار ایرانیان می کردیم.

ما به تعبیر بعضی مدیران اجرایی، خشکه درختان بی ثمر امروز، درختان مثمر دیروزیم که میوه جانمان مایه افتخار انقلاب گردید.
ما منفوران سرمایه داران و مدیران نجومی بگیر امروز، همان دلاورمردان دیروزیم که بازوانمان متبرک به بوسه بابرکت امام راحل و مراد و مرید وجودمان است.

ای امام و ای پیشوای عزیزمان: ما گم گشتگان دشت تزویر امروز همان خاکی پوشان ساده دل دیروزیم که جان برکف و سلاح در دست و برگ خطر برتن، جان و نان را ارزانی انقلاب اسلامی‌ کردیم. ای امام و ای فرمانده کل قوا ومرجع محبوبم.
ما خاک خوردگان کنام شیران درجای جای ایران، امروز نیز آماده ایم تا در رکابت رمق جان و تن مجروح و قلب ریشمان را به فرمان تو قربانی کنیم.
تو بیا و باز هم پیشوایی کن و با تذکر به دولتمردان و به خصوص متولیان بنیادشهید و امور ایثارگران نگذار فرزندان بسیجی ات بیش از این در چنبره مشکلات درمانی متذلل شوند و در گوشه بیمارستان ها اسیر دست فقر و نداری گردند.
بیا و با هیبت نبوی خود فرمان ابطال تصمیم اخیر دولت مبنی بر قطع بیمه تکمیلی جانبازان شاغل و بازنشسته را صادر و با مکلف نمودن بنیاد شهید به پوشش مجدد بیمه تکمیلی جانبازان مورد بحث، بار دیگر سربازان کهن سال خود را قرین منت و رحمت قرار بده .


جانباز اعصاب و روان از استان مرزی ایلام

و جمعي از جانبازان شيميايي اصفهان


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">

تصمیم اخیر دولت مبنی بر قطع بیمه تکمیلی جانبازان شاغل و بازنشسته

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

در نخستین اظهار نظر معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش  در مورد طرح معلم تمام وقت چنین عنوان شده بود : ( این جا )

" ...رایزنی‌ها با سازمان امور اداری و استخدامی انجام‌ شده است و طرح نهایی به‌عنوان معلم تمام‌وقت در دو شورای حقوق و دستمزد و شورای توسعه مدیریت تصویب شد و کلیات آن این است که اگر یک فرهنگی 6 ساعت بیشتر از ساعت موظفی تدریس بکند به فوق‌العاده ویژه اش 25 درصد اضافه خواهد شد " .

ایشان بعدا چنین بیان کرد :

" در بررسی که ابتدا برای طرح معلم تمام وقت داشتیم، افزایش 25 درصدی حق شغل و شاغل مطرح شد که پس از آن تصمیم گرفتیم آن را به 18 درصد افزایش فوق‌العاده ویژه تبدیل کنیم که رقم بیشتری را شامل می‌شود و با مساعدت شورای توسعه مدیریت و شورای حقوق و دستمزد توانستیم آن را به فوق العاده ویژه تبدیل کنیم که مبلغ ریالی و امتیازات بیشتری را در مقایسه با حق شغل و شاغل دارد."

همان موقع صدای معلم پرسش هایی را در این مورد بیان کرد .

« الهیار ترکمن » در پاسخ به پرسش رسانه ها در مورد میزان افزایش ناشی از طرح معلم تمام وقت بیان کرده بود که اعلام این افزایش نیاز به محاسبات ریز دارد . ( این جا )

معاون اداره‌ کل امور اداری و تشکیلات آموزش و پرورش که قبلا سرپرستی این اداره کل را  بر عهده داشته است مجددا این درصد را به " فوق العاده شغل " نسبت داده و میزان آن را هم مشحص کرده است .

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور