در ساختار ستاد وزارت آموزش و پرورش و متناظر با آن در ادارات کل تابعه نیز، بخشی پر دبدبه، اما بی مسما با نام" تعاون و امور رفاهی" پیش بینی شده است که متاسفانه" بود و نبودشان "چندان توفیری دررحال و روز معلمان نداشته اشت.
تعاونی در آموزش و پرورش ،در اذهان اعضا و ذینفعان تداعی کننده پروژه های خسارت باری است که در هردو بخش " مصرف و مسکن"معلمان اغلب دل خوشی از آن ندارند.
بیمه هم به ویژه نوع تکمیلی آن در حوزه درمان ، به سریال اسف باری بدل شده است که پایان خوشی برایش متصور نیست.
بد عهدی آموزش و پرورش در پرداخت مطالبات خویش موجب شده است حتی ضعیف ترین کارگزاری بیمه با نام آتیه سازان حافظ نیز بستانکار ماجرا باشد.
کارکنان و مددجویان دستگاه های حمایتی مانند کمیته امداد و بهزیستی نیز امروزه از پوشش حمایتی مناسب تری نسبت به معلمان در مراکز درمانی برخودارند.
جمع کثیر بازنشستگان فرهنگی در کنار بیش از یک میلیون معلم شاغل در چنبره بیمه تکمیلی آتیه سازان حافظ، از ابتدایی ترین حمایت در حوزه درمان به ویژه دندان پزشکی ، چشم پزشکی تا هزینه های سنگین در ام .آر.آی ،گاما اسکن ،سیتی اسکن و ... حتی به صورت نسیه نیز محرومند. کثرت شاغلین در دستگاهی مثل آموزش و پرورش به جای آنکه فرصت تلقی شود جای خود را در عمل به تهدید داده است
به نظر می رسد تنها جایی که سکه از رونق افتاده بیمه آتیه سازان حافظ به صورت" نیم بند" خریدار دارد درمانگاه هایی است که در مالکیت آموزش و پرورش است.که آنها هم با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته اند.
امروز از بیمه طلایی دوران" حاجی بابایی" تنها پوششی مفرغی به جای مانده است که هیچ دکانی حتی آتیه سازان حافظ نیز حاضر نیست برایش تره خرد کند.
دیگر هیچ بیماری با بیمه فرهنگیان ، جرات مراجعه به کلینک ها و بیمارستان های خصوصی را در خود نمی بیند.
تازه همین بیمه نیم بند ، فکسنی هم با گذشت هشت ماه از سال ،بلاتکلیف و با تهدید ،امروز و فردا را سپری کرده است.
گوش معلمان مثل همیشه ، به این حرف و حدیث ها عادت کرده و به خوبی آگاه است که از مصاحبه های بی حاصل جناب وزیر و معاون مربوطه در خصوص بیمه تکمیلی نه تنها آبی برای آنان گرم نخواهدشد بلکه بر وخامت شرایط نیز افزوده خواهد شد. تنها چاره آن است که بسوزند و با نداشته ها بسازند.
چاره چیست ؟
باید وام گرفت و نقد از جیب هزینه کرد تا شاید پس از گذشت یک سال دفاتر بیمه آتیه سازان ، سدسی از آن را به نسیه بپردازند.
در بین عائله دولت ،این ژن برتری های شرکت نفت ، شاغلین بانک ها، شرکتهای دولتی و خصولتی هستند که اگر اراده کنند در مراکز درمانی لاکچری از جراحی هایی حساس گرفته تا ایمپنلت دندان و جراحی بینی ، هتلنیگ و ... از کیسه دستگاه مربوطه در قالب بیمه تکمیلی برایشان نقد هزینه می شود.
کثرت شاغلین در دستگاهی مثل آموزش و پرورش به جای آنکه فرصت تلقی شود جای خود را در عمل به تهدید داده است.
صندوقی با عضویت بیش از 900 هزار نفر با نام "صندوق ذخیره " به جای آن که در چنین بزنگاهی یار شاطر باشد بار خاطر است.
این صندوق با دریافت حداقل 20 میلیارد تومان حق عضویت در ماه در سایه مدیریتی اثربخش و کارآمد می توانست بهترین ها را برای معلمان در حوزه بیمه تکمیلی رقم بزند اما افسوس که حتی قدرت حراست از سرمایه خود را هم ندارد.
از اتحادیه ی تعاونی های مصرف فرهنگیان ، امروز کشتی به گل نشسته ای باقی مانده است که قادر نیست حتی با سوپر مارکت یک محله ، رقابت سالم و سازنده در ارائه عرضه مناسب مایحتاج فرهنگیان داشته باشد.
تنها هنرش آب کردن اجناس بنجل، ته انباری و گران در اقساط چند ماهه ای است که حسابداری ادارات را برای دریافت کسوران اسیر خود کرده است.
پرداخت وام های ناچیز قرض الحسنه در قالب قرعه کشی آن هم در قبال سپرده های اعضا و یا از طریق بانکهای عامل به جهت رسوب و ماندگاری چند صد میلیاردی درحساب استانها ، شق القمری نیست که به خاطر آن برای ادارات رفاه و بانک ها سوت و هورا بکشیم.
لیزینگ خودرو هم در زمان خود با دریافت سودهای آن چنانی باید ممنون خریداری متعهد و خوش حسابی مانند معلمان باشند که بازار آنها را گرم نگه می دارند.
خلاصه و بی پیرایه بگویم تشکیلاتی با اسم و رسم" تعاون و رفاه" گره گشا نیست.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
در حالی که « میرحمایت میرزاده سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با طرح معلم تمام وقت موافقت کرده است ( این جا ) ؛ « حمیدرضا حاجی بابایی » رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس با این طرح مخالف است .
پیش از این صدای معلم در گزارشی با عنوان : " مخالفت یک تشکل صنفی با طرح " معلم تمام وقت " ( این جا ) نوشت :
" طرح و یا مصوبه "معلم تمام وقت " به یک موضوع چالشی و بحث برانگیز تبدیل شده است .
مسئولان وزارت آموزش و پرورش که عمدتا شامل « علی الهیار ترکمن " معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی و نیز « سیدمحمد بطحایی » وزیر آموزش و پرورش است حامی این طرح بوده و جدیدا « مهدی نوید ادهم » دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش هم به این تیم دو نفره پیوسته است .
نظرسنجی « صدای معلم » تاکنون نشان می دهد که بیش از 80 درصد فرهنگیان مخالف اجرای این طرح هستند .
علی رغم وجود فضای مخالفت با این طرح که با دلایل و استدلال های کارشناسی صورت می گیرد به نظر می رسد مسئولان وزارت آموزش و پرورش حرف تازه ای برای گفتن ندارند و با لجاجت مستمر و یک سونگری همان حرف های قبلی را از تربیون های مختلف تحویل معلمان می دهند و کسی هم پاسخ گوی این نقدهای کارشناسی نیست .
آن چه مهم است سکوت اکثریت تشکل های فرهنگیان و نیز کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در مورد این طرح " مهم " است .
« فراکسیون فرهنگیان » مجلس نیز مطابق معمول در این موارد منفعل است .
در پایان این گزارش آمده بود :
"به نظر می رسد وزارت آموزش و پرورش می باید در زمینه مدیریت " بحران کمبود معلم " سیاست ها و برنامه های دیگری را اتخاذ کند .
راه هایی که کیفیت آموزشی در مدارس دولتی را به صفر و یا هیچ نخواهند رساند ."
« صدای معلم » از مواضع رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس در مورد " معلم تمام وقت " تشکر و قدردانی می کند .
گروه گزارش/
مطابق اظهارات معاون عمرانی وزارت آموزش و پرورش و رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور در سال 96 ؛ 30 درصد از مدارس غیر مقاوم بوده که قرار است تا پایان برنامه ششم توسعه تمامی مدارس غیر مقاوم، مقاوم سازی شوند.
در این راستا « صدای معلم » در سال 95 در گزارشی از همه فرهنگیان و معلمان درخواست کرد تا گزارشی از این گونه مدارس را برای ما ارسال فرمایند . ( این جا )
مهم ترین نتیجه این گونه گزارش ها جلب توجه بیشتر افکار عمومی و حساسیت آن ها برای توجه به " مدرسه " به عنوان واحد اساسی و بنیادین دستگاه تعلیم و تربیت است .
ضمن تشکر و قدردانی از آقای صالح سوری گزارش زیر تقدیم شما می گردد.
گروه اخبار/
سید حمایت میرزاده سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در گفتوگوی ویژه خبری شبکه دو سیما اظهار کرد: معتقدم در طرح معلم تمام وقت، اصطلاح « معلم تمام وقت» به کار نبریم چون شاید ترویج شود که معلمان تمام وقت نبودند اما کار معلم فکری است.
وی ادامه داد: اینکه آموزش و پرورش برای حقالتدریس از معلم رسمی استفاده کند، اقدام خوبی است و اینکه ۶ ساعت حقالتدریس در حکم باشد، ارزشمند است و اجرای این طرح به صورت پایلوت خوب است.
میرزاده با بیان اینکه معلمان به صورت تمام وقت در اختیار مدرسه بودند و هستند، افزود: اینکه حقالتدریس به صورت ثابت در حقوق بیاید، اقدام خوبی است.
وی درباره لایحه رتبهبندی معلمان نیز گفت: برنامه ششم، دولت را موظف کرده است که این لایحه را از اول فروردین ۹۶ اجرا شود که ما همچنان منتظریم.
سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس اضافه کرد: درخواست کمیسیون از دولت این است که قبل از ارائه لایحه بودجه، لایحه رتبهبندی معلمان به مجلس ارائه شود تا فرصت بررسی در کمیسیون باشد اما اگر همزمان یا بعد از ارائه لایحه بودجه، این لایحه ارائه شود، بعید میدانم اجرای آن به سال ۹۸ برسد.
وی تصریح کرد: دولت باید دو چندان حمایت کند زیرا به تنهایی از دست مجلس کاری ساخته نیست.
میرزاده درباره خدمات بیمه تکمیلی فرهنگیان گفت: خدمات بیمه نسبت به گذشته کم است ضمن اینکه پس از ارائه مستندات به موقع پرداخت نمیشود و چند ماه طول میکشد.
وی ادامه داد: چرا بیمه تکمیلی به استانها تفویض اختیار نمیشود و چرا با بیمه وابسته آموزش و پرورش همکاری نمیشود؟
سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در خصوص بدهی فرهنگیان اظهار کرد: آموزش و پرورش نسبت به سال قبل در پرداخت بدهی بهتر عمل کرده است اما واقعیت این است که همه مسؤولین شرمنده معلمان هستند.
وی ادامه داد: آموزش و پرورش در دولت ها در اولویت نبوده است و هر سال بودجه با کسری می آید.
" خشونت علیه زنان شاید شرم آورترین مورد نقض حقوق بشر باشد و تا زمانی که این مقوله ادامه دارد نمی توانیم ادعا کنیم که به پیشرفت واقعی به سوی برابری، توسعه و صلح نایل آمده ایم. "
کوفی عنان
امروز مسئله خشونت علیه زنان نه به عنوان یک مسئله خانگی، محلی، شهری، کشوری یا منطقه ای بلکه به عنوان یک معضل جهانی مطرح می باشد.در حال حاضر خشونت علیه زنان دلیل جدی برای مرگ و میر زنان است.به همین دلیل سهم مشارکت زنان در دستیابی به توسعه همه جانبه سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در جامعه کم شده است.
به عنوان مثال به واسطه محروم نمودن زنان و دختران از تحصیل و سواد آموزی که یکی از نمادهای خشونت علیه زنان است.در بعد اقتصادی افزایش فقر، بیکاری و به طور کلی ناتوانی اقتصادی آنان و به تبع آن کاهش میزان درآمد سرانه جوامع و در بعد سیاسی، حداقل، کاهش میزان مشارکت زنان در امر رای دهی رخ داده است.
در همه دنیا برای مبارزه با خشونت علیه زنان برنامه های را تدارک دیده اند. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز به واسطه استناد به تعالیم دین مبین اسلام، حفظ شخصیت زن به عنوان مادر و تربیت کننده فرزندان جامعه، مورد توجه ویژه قرار گرقته است و اصل بیست و یکم دولت را موظف نموده است تا حقوق زنان را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید و زمینه های مساعد برای رشد شخصیت زنان و احیای حقوق مادی و معنوی آنها را فراهم کنند.
ماده 158 قانون برنامه سوم نیز مرکز امور مشارکت زنان را به عنوان نهاد سیاستگذار و متولی امور بانوان مکلف نموده بود تا شرایط و زمینه های لازم را برای ایفای نقش زنان در توسعه کشور و تقویت نهاد خانواده ایجاد و تقویت نماید.
در سال 1376 کمیته ملی امحای خشونت علیه زنان در مرکز امور مشارکت زنان فعالیت خود را در قالب سه کارگروه فرعی- تخصصی آموزشی، حقوقی و حمایتی آغاز نمود و تدوین طرح اقدام پیرامون رفع خشونت خانگی علیه زنان از اقدامات مهم این کمیته بود.
در همان زمان اقدامات آموزشی، فرهنگی ، حقوقی، حمایتی و پژوهشی فراوانی در دفاع از حقوق زنان انجام شده بود.
در یک بررسی عمیق تر به این حقیقت پی می بریم که بروز و ظهور خشونت علیه زنان در وهله اول نه به واسطه عوامل اقتصادی- معیشتی بلکه به دلیل پایین بودن سطح مطالعات و آموزش های مورد نیاز زوجین و همچنین ناکارایی دستگاههای حقوقی- اجرایی کشور در حمایت و توانمند سازی فردی- اجتماعی افراد جامعه می باشد؛ البته با تدوین لایحه برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و تاکید بر انجام اقدامات لازم به منظور رفع خشونت علیه زنان توسط دولت اصلاحات، مجموعه برنامه ها و سیاستهای مبارزه با خشونت علیه زنان در قالبی منسجم تر و موثرتر قابل پیگیری و اجرا شد.
در حال حاضر تسریع و تقویت همکاری های بین بخشی و انجام هماهنگی های لازم در قالب کمیته ای متشکل از نمایندگان دستگاههای دولتی و غیر دولتی به منظور اقدام در راستای رفع و کنترل پدیده خشونت علیه زنان خاصه خشونت خانگی با توجه به شدت و پیامدهای وخیم آن در مقایسه با سایر اشکال خشونت امری لازم و ضروری است.
در این رابطه آموزش و پرورش با توجه به نقش به سزای آن در انتقال و حفظ میراث های فرهنگی، القای الگوهای فکری و ارزشهای اجتماعی و توسعه و ترویج دانش ها و فنون مدرن یکی از اهرمهای کلیدی در امر کنترل و رفع پدیده خشونت علیه زنان خواهد بود.
هر چند آموزش و پرورش در معنای وسیع کلمه شامل همه اجتماع می شود و در شرایط پیچیده علی رغم وجود مدارس و مراکز آموزشی به عنوان کارگزار آموزش و پرورش، افراد در موقعیتهای اجتماعی گوناگون بسیاری از کارکردهای مهم آموزش و پرورش اعم از باز آفرینی فرهنگی، جامعه پذیری، تربیت نیروی انسانی کار، گزینش و به کارگیری آنان، کنترل اجتماعی و یگانگی جمعی، نوسازی و سرمایه گذاری انسانی و... را ضمن تجربه های زندگی و روزمره درک نمایند.نظام آموزش و پرورش ایران از کودکستان تا دانشگاه ها در سالهای اخیر گسترش یافته است.
ساختار آموزش و پرورش در قالب نظام آموزشی و سازمانهای بی شمار آن واجد افراد تعلیم یافته شامل مدیر، مربی، معلم و...دارای تسهیلات و تجهیزات و ابزارهای خاصف مواد و وسایل آموزشی، برنامه ها و روشهای آموزشی و علاوه بر آنها آداب، مقررات و هنجارهای معینی است.
لذا با توجه به کارکردهای متعدد و طیف گسترده مخاطبین، این نهاد نقش چشمگیری در تحقق اهداف دولت در امر رفع و کنترل پدیده خشونت خانگی علیه زنان را دارا می باشد.
آموزش و پرورش از یک سو می تواند با انتقال صحیح دانش، مهارت و تخصص مورد نیاز جامعه زمینه توانمندسازی زنان در کنار سایر افراد جامعه و به تبع آن ارتقاء منزلت و جایگاه آن را فراهم سازد و از سوی دیگر با انتقال ارزشهای فرهنگی به دانش پژوهان و تاکید بر مقولات خودسازی، تالیف قلوب ، تفکر و تذکر در امر زندگی، ارتقای معرفت، آزادگی و آزادی خواهی، روحیه و تعالی افکار، نوع دوستی و وفاق، جوانمردی و ظلم ستیزی به عنوان محورهای اعتقادی- ارزشی نهفته در فرهنگ و مبانی دینی اسلام و مبارزه با کلیشه های نادرست رایج در جامعه همچون ضعیف بودن زن و لزوم اطاعت محض او از همسر، ضعفهای اخلاقی زن و کنترل فتنه و وسوسه زنان در راستای رفع و کنترل پدیده خشونت علیه زنان اقدام نمایند.
البته باید به این امر هم توجه نماییم که تقویت همکاری های بین بخشی و هماهنگی همه جانبه نهادهای اجتماعی هم بسیار مهم است.چرا که در یک نظام اجتماعی دین، حکومت،اقتصاد و آموزش و پرورش و خانواده و به عبارت دیگر کلیه نهادها، پیوسته و در طول زمان با یکدیگر کنش و واکنش متقابل دارند و روابط متقابل مطلوب نهادهای فوق الذکر نیز مستلزم هماهنگی میان کارکردهای گوناگون آنهاست.
کلیه نهادهای اجتماعی از طریق هماهنگی و همکاری می توانند افراد جامعه را در جهت مقاصد مورد نظر خود تحت تاثیر قرار دهند.
آموزش و پرورش به دلیل تاثیرات عمیق و پردامنه آن در صورت مساعدت سایر موسسات و نهادهای اجتماعی می تواند نقش محوری در بهسازی فرهنگی- ارزشی جامعه و ارتقاء جایگاه زنان و رفع تبعیض و خشونت علیه آنان داشته باشند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">
ما ایرانیان به حد کفایت احساساتی و عاطفی هستیم و با کوچکترین اتفاقی بعضا عکس العمل های غیر منتظره نشان می دهیم.
" دیروز ماشینم به ماشین جلویی مماس شد، طرف خواست پیش خانم بچه هاش خودی نشون بده دستی رو کشید اومد پایین داد و بیداد راه انداخت. من پیاده نشدم. رهگذران متلک انداختند و بهش خندیدند ناچارا تفی نثار ماشینم کرد و رفت! "
متاسفانه روزانه در گوشه و کنار کشور در سوانح جزئی رانندگی درون شهری، چه مشاجرات و زد و خوردها و توهین های ناشایست را که شاهد نیستیم.
چرا این قدر عصبی و کم طاقت شده ایم؟
برای دریدن هم لحظه ای امان نمی دهیم.
آموزه های دینی و فرهنگ غنی ما کجا اتراق کرده؟ چرا در روابط مان اینقدر منفعت طلب و زیاده خواهیم؟
فوتبال و دیگر هیچ
حساسیت و دوز فوتبال پرسپولیس/کاشیما را آنقدر بالا برده ایم که بیچاره بازیکنان مان از استرس و فشار جمعیت کلاً دست و پایشان را گم کرده اند.
فوتبال را به شدت سیاسی و مسئله مرگ و زندگی کرده ایم.
انگار اگر پرسپولیس قهرمان آسیا شود چه باری از مشکلات بی امانمان کاسته خواهد شد!
خداییش اگر بازیکنان دو تیم بازی بی تماشاگر را تجربه می کردند نتیجه و کیفیت بازی همین می بود که دیدیم؟
مطمئنم با حساس کردن بیش از حد افکار عمومی و بزرگ نمایی فوتبال، عملاً با افزایش فشار روحی و روانی، بازیکنان خود را در چنین بازی های مهمی فقط عصبی و دستپاچه میکنیم.تماشاچی های پر تعدادمان به جای یار دوازدهم بعضا نقش غضنفر را بازی می کنند. خیلی ها فقط آمدند خودشان را تخلیه کنند نه چیز دیگر.
موقع اتمام بازی اگر تیم مان ببازد خود را با صندلی های ورزشگاه و البته اتوبوسها و... مجموعه تخلیه و تسکین می دهیم و حسابی از شرمندگی شان درمی آییم. اگر هم طرف برنده باشیم شادی خود را با توهین به تیم بازنده و طرفدارانش نشان می دهیم!
فوتبال و دانش آموزان ...
صبح ۱۹ آبانماه چندین مورد از هنرجویانِ بلیط گرفته برای بازی پرسپولیس/ کاشیما بدون لوازم و تجهیزات مدرسه با بوق و کرنا به مدرسه آمده بودند و از زنگ اول به شدت ناآرام و پر استرس، دنبال اجازه گرفتن از اولیای هنرستان برای حضور در ورزشگاه آزادی بودند.
خیلی از این بلیط داران (تهیه کرده از بازار سیاه) حتی لباس و کفش مناسب مدرسه ندارند و حتی زنگ ورزش را عمدتا دودره می کنند، ولی چنان برای خروج از مدرسه و حضور در صفوف به هم فشرده طرفداران فوتبال عز و لابه میکردند که نگو و نپرس!
رسالت فوتبال چیست؟
بنیانگذاران المپیک و همچنین جام جهانی با هدف ترویج صلح و دوستی و ترغیب همزیستی مسالمت آمیز بین ملت ها اقدام به راه اندازی مسابقات ورزشی که بارزترین آنها فوتبال است نمودند.
امروزه در اکثر کشورهای جهان سوم این رسالت و هدف متعالی به باد فراموشی سپرده شده و گاها این مسابقات به تسویه حسابهای سیاسی، قومی، قاره ای و... تبدیل شده است.
امیدواریم با درآیت دست اندرکاران فوتبال و بزرگان قوم و همچنین با دوراندیشی عمومی، فلسفه وجودی ورزش و در رأس آن فوتبال بیش از این فراموش نگردد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/
در پی درج مطلبی با عنوان : " «تنبیه 3 دانش آموز مدرسه روستای بهرباغ شهرستان جم با کابل!» " ( این جا ) اداره کل آموزش و پرورش بوشهر جوابیه ای برای صدای معلم ارسال کرده است .
ضمن تشکر و قدردانی از پاسخ گویی ؛ عین جوابیه به شرح زیر است
این روزها حوزه آموزش و پرورش حال و روزگار پریشانی دارد که هر بخش از آن را که می نگریم؛ دور تسلسل و فشل بودن و ناکارآمدی از آن موج می زند. از عدم اجرای سه قول تبلیغاتی وزیر محترم در اولین روز کاری بگیر؛ تا عدم تحقق فاز دوم رتبه بندی معلمان در مهرماه ۹۷ و سرکوب و دستگیری فعالین صنفی معلمان.
در عوض تا دلت بخواهد طرح های نمایشی و مجعول بدون پشتوانه اجرایی دیده ایم که می توان از مبارزه با مافیای کنکور ؛ منحل کردن مدارس تیزهوشان؛ طرح تحول نظام آموزشی و در نهایت نیز طرح مبهم و توهین آمیز معلم تمام وقت؛ نام برد.
گویا جناب وزیر مثل همان مصاحبه ای در تلویزیون که از تقلیل کار معلمان بالای ۲۲ سال سابقه بی خبر بودند و با وجود شعارهای فعلی شان مبنی بر حذف مشق شب و ترویج بازی و شادی در دوره دبستان؛ تعجب می کردند که چرا فرزند دوره ابتدایی مجری یک روز از هفته را فقط ورزش و نقاشی دارند و درس نمی خوانند؛ در این مورد نیز تفاوت کار آموزشی را با کارمندی از خاطر برده اند و نمی دانند بخش بزرگی از تدریس؛ طرح درس؛ طرح سوال؛ تصحیح اوراق؛ پاسخگویی به تلفن اولیا و رفع شبهات و این روزها با گسترش فضای مجازی و اجتماعی ؛ ارتباط با دانش آموزان در فضای مجازی ؛ خارج از وقت آموزشی صورت می گیرد و این که معلم را به منزله یک کارمند ببینیم؛ بسیار ناعادلانه و غیر کارشناسی ست و هیچ کارمندی قسمت بزرگی از کار اداری خود را به منزل نمی برد که متاسفانه این نوع نگاه کمی و ماشین وار به معلم؛ با اهداف عالی تبلیغاتی جناب وزیر و سند تحول نظام آموزشی مغایرت شگرفی داشته و دارد.ضمن اینکه هر ساعت تدریس از نگاه متخصصان انرژی و تلاشی چندین برابر یک کارمند معمولی صرف می کند و به همین جهت است که در طرح طبقه بندی مشاغل ،ذیل بند ۸۷ قانون مدیریت خدمات کشوری، برای مشاغل مختلف ساعات کار متفاوتی مشخص شده است و لازم است به جناب وزیر وتیم همراه شان متذکر شویم که با ترویج و انتشار اصطلاح معلم تمام وقت نمی توان اذهان عمومی را جهت سرکوب مطالبات به حق فرهنگیان و جامعه دانش آموزان همراه نمود و به جای پاسخگویی در مورد عدم تحقق اجرای فاز دوم رتبه بندی؛ طرحی مبهم و نامشخص و غیر کارشناسی را مطرح نمایید تا هم با بحث و گفتمان در مورد چگونگی و شرایط این طرح خام و نامشخص که هر روز قسمت هایی از آن تغییر می کند ؛ افکار معلمان را از عدم اجرای رتبه بندی منحرف نموده و از طرفی به معلمان نیز این پیغام را بدهید که شما نیمه وقت هستید و حقوقی که می گیرید نسبت به مدت زمانی که سر کلاس می روید ؛ بیش از حد نیز هست و اعتراض نکنید و توقع افزایش حقوق نیز نداشته باشید.
واقعا زحمتی که سه گانه نوبخت؛ بطحایی و اللهیار ترکمن در خصوص طراحی و اجرای این طرح های ناپخته و توهین آمیز و سایر وعده های پوچ و پوشالین می کشند جای بسی تقدیر و تشکر دارد و چه بهتر بود که همین تلاش و انرژی را صرف پیگیری اجرای فاز دوم رتبه بندی و اخذ مجوز افزایش بودجه از مجلس شورای اسلامی می نمودند تا آثار تلاش ایشان در رسانه ها و بین افکار عمومی معلمان و دانش آموزان دیده شود و جناب قاضی پور نماینده مردم ارومیه در تلویزیون نفرماید که آموزش و پرورش وزیر ندارد و یک مترسک بر مسند نشسته و وزیر کسی است که برای پیگیری و اخذ بودجه هر روز به مجلس و نزد نمایندگان بیاید.
البته جناب بطحایی و مشاوران و نمایندگان ایشان قطعا سراغ نمایندگان بارها رفته اند و با آنها ارتباط و لابی تاثیر گذاری داشته اند ؛ اما فقط در زمان جلب رای اعتماد و طرح استیضاح ها که همین اکنون نیز استیضاح دیگری در حال اجرا و اعلام وصول است.
چه خوب بود وزیر محترم وقت و انرژی خود را صرف ارایه طرح های کارشناسی به مجلس و اخذ بودجه های الحاقی و تخصیص های اضافی می نمودند تا ادعای رفاقت و همراهی شان با جناب نوبخت که در زمان جلسه رای اعتماد مجلس، موجب تحقق رای اعتماد بالای نمایندگان به ایشان شد ؛ راستی آزمایی شود و از این نمد کلاهی جهت سر کچل آموزش و پرورش بافته شود!
واقعا چه در بحث شاغلین و چه بازنشستگان تا چه اندازه دوستی جناب نوبخت با وزیر محترم که به دوستی خاله خرسه برای آموزش و پرورش بی شباهت نبوده ؛ توانسته گرهی از کار کسری بودجه و پرداخت معوقات فرهنگیان و واریز سرانه مدارس و صدها معضلات دیگر بگشاید و قول هایی که ایشان در تحصن های مکرر بازنشستگان جهت افزایش چشمگیر حقوق آن ها دادند را محقق نماید! البته جناب بطحایی و مشاوران و نمایندگان ایشان قطعا سراغ نمایندگان بارها رفته اند و با آنها ارتباط و لابی تاثیر گذاری داشته اند ؛ اما فقط در زمان جلب رای اعتماد و طرح استیضاح ها که همین اکنون نیز استیضاح دیگری در حال اجرا و اعلام وصول است
این روزها اظهارات جناب اللهیار ترکمن و نوید ادهم نیز در جای خود بسیار شنیدنی و قابل تأمل است که به نوعی معلمان را تهدید به تمام وقت شدن می نمایند و دریافت اضافی را منوط به ۳۶ ساعته شدن و یا حتی در شرایطی ۴۴ ساعته شدن می دانند اما فراموش کرده اند که معلم کارمند نیست و نمی توان وی را تبدیل به ماشین تدریسی نمود که این روزها معضل کمبود نیرو در آموزش و پرورش و سوء مدیریت عدم پیش بینی و استخدام نیروی جایگزین بازنشستگان را جبران نماید.
در یکی از مصاحبه های تلویزیونی جناب بطحایی دیدم و شنیدم که ایشان فرمودند با این روش که آموزش و پرورش اداره می گردد؛ بودجه کشور کفاف اداره آن را نمی دهد و هر دولت و وزیری که سر کار بیاید نمی تواند تحولی در آن اجرا نماید و باید روش اداره آموزش و پرورش تغییر کند.
ایشان توپ را در زمین معلمان و صرفه جویی و عدم بهره کشی و بیگاری کافی از فرهنگیان انداختند و بحث اختصاص بودجه اضافی را در درجه دوم مطرح نمودند که واقعا برای آموزش و پرورشی که حدود ۱۱۳/۵ درصد بودجه ی محقق شده اش صرف پرداخت حقوق می گردد و باز هم حدود ۱۱ هزار میلیارد تومان معوقات دارد؛ طرح این موضوع خنده دار است.
ایشان که راه برون رفت آموزش و پرورش از این معضلات را افزایش و توسعه مشارکت های مردمی و مدارس غیرانتفاعی و خصوصی می دانند ؛ فراموش کرده اند کل بودجه ۳۶ هزار میلیاردی آموزش و پرورش با احتساب دلار ۱۵۰۰۰ تومانی معادل حدود ۲/۵ میلیارد دلار می شود که این عدد در مقایسه با بودجه حدود ۲۲۰ میلیارد دلاری آموزش و پرورش ژاپن که حتی یک مدرسه غیرانتفاعی و هیات امنایی و تیزهوشان و نمونه و.... ندارد و به معنای واقعی کلمه عدالت آموزشی را محقق نموده ؛بسیار خنده دار است. پس قیف را از سر گشاد آن ننوازیم و آدرس غلط و اشتباه ندهیم!
چرا که پرچمداران توسعه مدارس غیردولتی نیز همین مسوولان فعلی آموزش و پرورش و وزرای سابق و.... هستند که از این رهگذر مبالغ زیادی علاوه بر مافیای کنکور و چاپ کتب درسی و .... ؛ به جیب می زنند.
جناب وزیر محترم ما را به خیر شما امیدی نیست؛ لااقل شر مرسانید و با بازی های رسانه ای معلم تمام وقت؛ همین اندک آبروی به جای مانده معلمان را نیز بر باد ندهید.
ما معلمان به شنیدن توهین تعطیلات بیش از حد ،از دیگران عادت داریم اما وقتی مهدی نوید ادهم دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش و دیگر اطرافیان شما که مثلا مسوول تامین منزلت معلم ؛ بر طبق شعارهای تبلیغاتی تان هستند؛ این افاضات را می نمایند و افکار عمومی را در سرکوب مطالبات فرهنگیان به کمک خود در می آورند؛ بیشتر قلب مان می رنجد و غیر قابل تحمل است و این دوبیتی از بابا طاهر را به یادمان می آورد که:
ته که نوشم نهای نیشم چرایی
ته که یارم نهای پیشم چرایی
ته که مرهم نهای بر داغ ریشم
نمک پاش دل ریشم چرایی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
سابقا و در زمان ریاست علیرضا جدایی بر مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در پرتال وزارتخانه بخش " نظرسنجی " تعبیه شده بود که در تغییرات بعدی حذف گردید .
همچنین ستون " تلنگر " هم که قرار بود با انتشار یادداشت هایی از افراد مستقل تلنگری بر مدیریت وضعیت فعلی این وزارتخانه هم باشد آن هم حذف گردید .
در گفت و گویی که استودیو الفبا با علی الهیار ترکمن معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش انجام داده است به نظر می رسد خبرنگار و یا اصحاب رسانه ای نبوده و اگر هم حضور داشته تصویری از آن ها منتشر نشده است .
« صدای معلم » وزارت آموزش و پرورش و به ویژه مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی را به شفافیت بیشتر و رعایت اصول خبرنگاری حرفه ای و نیز پاسخ گویی موثر به افکار عمومی فرا می خواند .