صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

وضعیت بیمه طلایی فرهنگیان و بیمه آتیه سازان حافظ

عائله بزرگ آموزش و پرورش اعم از شاغل و بازنشسته ،علاوه بر  محروم بودن از حقوق و دستمزد مکفی، همزمان از مهم ترین مولفه های  امنیت شغلی یعنی برقراری پوشش مناسب بیمه ای نیز محروم است.

هنوز به درستی معلوم نیست چرا  دستگاهی مثل آموزش و پرورش با این پوشش جمعیتی وسیع و گسترده به عنوان یک مزیت نسبی، در  بیمه تکمیلی  کارکنان از توافق با بیمه هایی مثل بیمه ایران عاجز است که هرساله تنها گزینه  تحمیل شده بر فرهنگیان ،بیمه آتیه سازان حافظ است!

علاوه بر محدودیت خدمات ارائه شده در بخش هایی مانند دندانپزشکی ، آزمایش های تخصصی ، جراحی های محدود ، گاما اسکن ،انژیوگرافی ،فیزیوتراپی و چشم پزشکی و عینک، بیمه آتیه سازان حافظ نزد دیگر  پزشکان  ،کلینک های درمانی و بیمارستانی در بخش خصوصی، سالهاست که حسابی از سکه اعتبار افتاده است. در آموزش و پرورش ، بیمه و سلامت معلم در عمل  از اولویت ترجیحی بالایی در بخش هزینه ها برخودار نیست


مراکز درمانی مجهز شده توسط بخش خصوصی، هرگز حاضر نیستند حلوای نسیه ی بیمه آتیه سازان  را به سرکه نقد (سیلی نقد)دیگر بیمه ها، ترجیح دهند.
چاره چیست؟ 

باید اول ،از جیب مبارک هزینه کرد  و سپس  برای بازپس گیری تنها " سدسی"  از آنچه نقدا هزینه شده است  چند ماهی هم  مدام ، مسیر خانه تا دفتر نمایندگی بیمه را به طی الارض پیمود.

بستگی به جیب و کرم  آموزش و پرورش دارد اگر مطالبات خود را به موقع به صندوق آتیه سازان حافظ واریزکرده باشد شاید پس از چند ماهی بخش ناچیزی از هزینه به حساب بانکی بیمه شده واریز شود.

بنده خدا ،حاجی بابایی Y تک تنه ، با چه مصیبتی علیرغم مقاومت برخی ها ، پای بیمه خوش حق و حساب ایران را با هلوگرام " بیمه طلایی" به خانه آموزش و پرورش باز کرد.

دو سالی بود که معلمان دیگر از صبح علی الطلوع در صف طولانی  بیمارستانهای دولتی به انتظار  نمی نشستند.
انتخاب با خودشان بود، برق بیمه طلایی ،چشم  پزشکان را خیره کرده بود، تا دم در به استقبال  مشتری می آمدند.
آن روز  " بیمه تکمیلی ایران"، همه جا خریدار داشت.

وضعیت بیمه طلایی فرهنگیان و بیمه آتیه سازان حافظ

آموزش وپرورش آن روز،لااقل در موضوع بیمه تکمیلی، دست کمی از کارکنان شرکت نفت ، بانکها و دیگر  موسسات مالی نداشت.
ناگهان با آمدن دولت تدبیر و امید ورق برگشت !
وزیر وقت مثل رییس جمهور وعده داد اولین بار به یمن ایجاد معاونت اقتصادی در آموزش و پرورش ،"آنچنان رونقی در معیشت و زندگی معلمان ایجاد کند که اصلا هیچ معلمی دیگر  به" بیمه طلایی عهد حاجی بابایی "احتیاجی نداشته باشد!

اما سال به سال دریغ از پارسال!

کاشف به عمل آمد،آموزش و پرورش  بدهی خود به بیمه ایران را بهانه کرده ،بازهم  به  خاطر صرفه جویی  و کاستن از هزینه های رفاهی و شاید هم به هزینه گرفتن  بودجه خارج از شمول در دیگر بخش ها ،به زیر میز توافق  با بیمه ایران زده است . همه چیز ، یهویی ، هوا شد!

از بیمه طلایی دیگر اثر  و نشانی به جا نمانده است .

امروز کار به جایی رسیده است که همین بیمه فکسنی آتیه سازان هم آموزش و پرورش را به بد عهدی متهم کرده ،می خواهد کم کم از این "برجام بیمه ای "خارج شود.

سهم ماهیانه کارمند یا همان بیمه شده ،در جا نقدا از حساب مبارکش برداشت می شود آما معلوم نیست به کدامین علت آموزش و پرورش قادر نیست همان سهم نصف و نیمه خود را به موقع ،  به حساب سازمان بیمه گر واریز کند ؟

وضعیت بیمه طلایی فرهنگیان و بیمه آتیه سازان حافظ

امروزه در اغلب کشورها، مبحث  "بهداشت ، سلامت و ایمنی کارمند " ، جزء لاینفک مولفه های امنیت شغلی محسوب می شود که تمامی سازمان های توسعه محور  حق ندارند آن را از اولویت اول خود خارج کنند.
اما در آموزش و پرورش ، بیمه و سلامت معلم در عمل  از اولویت ترجیحی بالایی در بخش هزینه ها برخودار نیست  .
قریب به اتفاق  جامعه یک میلیون و هشتصد هزار نفری معلمان شاغل و بازنشسته از کیفیت  خدمات ارائه شده توسط بیمه آتیه سازان حافظ به ستوه آمده اند چرا که  مجبورند سهم قابل ملاحظه ای از همان اندک  دریافتی ماهیانه را نیز به هزینه های  پزشکی خود اختصاص دهند.

تا امروز پاسخ شفافی از آموزش و پرورش در خصوص دلایل ناکارآمدی بیمه تکمیلی معلمان در اختیار رسانه ها قرار نگرفته است.
محصور شدن معلمان در حصار بیمه آتیه سازان حافظ به صورت پرداخت " صندوقی یا فندقی!" در تعارض آشکار با منزلت اجتماعی آنان است .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت
دوشنبه, 18 آبان 1393 21:30

معوقات معلمان را پرداخت کنید

سیستان و بلوچستان

منتشرشده در نامه های دریافتی
دوشنبه, 18 آبان 1393 21:30

پرداخت مطالبات معلمان

آذربایجان غربی

منتشرشده در نامه های دریافتی

گروه گزارش/

گزارش صدای معلم از نشست رسانه ای علی ذوعلم  رئیس جدید سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی

در ادامه سلسله نشست های رسانه ای مدیران و مسئولان وزارت آموزش و پرورش امروز سه شنبه ، حجت الاسلام و السلمین علی ذوعلم میهمان خبرنگاران و اصحاب رسانه بود .

به نظر می رسید حجم و تنوع پرسش های خبرنگاران در مقایسه با سایر نشست ها بیشتر بود .

در حالی که در نشست دیروز ، علیرضا کاظمی پاسخ های قانع کننده ای به پرسش های صدای معلم نداد و سعی می کرد تا هر چه زودتر نشست به پایان برسد اما ذوعلم در نشست امروز با حوصله و متانت به پرسش های صدای معلم و سایر خبرنگاران گوش می داد و سعی می کرد تا به تک تک پرسش ها اشاره کند .

حتی زمانی که پرسش های خبرنگاران به پایان رسید باز هم سوال کرد آیا پرسش دیگری مانده  است یا خیر .

این سبک و سیاق تاکنون در نشست های رسانه ای کم تر مشاهده شده است .

رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی وزارت آموزش و پرورش در ابتدا ضمن تبریک دهه پیروزی انقلاب اسلامی آن را فرصتی دانست برای سه مرحله مهم .

اول ارزیابی مسیری که آمده ایم و نقد و بررسی آن ، فراز و نشیب هایی که داشته ایم ، چالش هایی که با آن مواجه بودیم و جمع بندی تجارب ملی و کلانی که به دست آورده ایم .

دوم نگاهی به وضع موجود ، نیازهایی که امروز داریم ، ضرورت هایی که هست ، مطالباتی که وجود دارند ، اقتضائات ملی و منطقه ای و اقتضائات جهانی و یک جمع بندی در مورد تجربه های جهانی که در عرصه های مختلف می تواند به ما کمک کند و سوم رسیدن به یک عزم راسخ و انسجام عمیق تر و یک انگیزه بیشتری برای رقم زدن حرکت آینده مان به خصوص با توجه به سندی که برای ارزیابی و تکمیل در اختیار جامعه فرهیختگان ما قرار گرفته است یعتی الگوی اسلامی و ایرانی پیشرفت که قرار است حرکت 50 ساله ما تا سال 1450 بر اساس آن سند طراحی شود .

بنابراین ملت عزیز ما انتظار دارند و مطالبه درستی را مطرح باید بکنند که برنامه 50 ساله بعدی ما در بخش های مختلف چیست ؟ چشم انداز ما چگونه است و چه نوع بهره برداری درستی ما می توانیم از سال قبل مان داشته باشیم .

گزارش صدای معلم از نشست رسانه ای علی ذوعلم  رئیس جدید سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی

ذوعلم در ادامه ضمن اشاره به نظام تعلیم و تربیت افزود :

ما توانسته ایم اولا جهت گیری اصلی نظام تعلیم و تربیت را پس از پیروزی انقلاب اسلامی به سمت یک جهت گیری بومی و ملی و اسلامی و ایرانی تغییر بدهیم .

در حقیقت دست یابی به استقلال فرهنگی که عمیق ترین ابعاد استقلال است مبتنی بر خودباوری ملی ، مبانی ارزشی و نگرشی مان و بر سااس ظرفیت ها و توان مندی های ملی که از آن برخوردار هستیم ؛ دست یابی به این استقلال در عرصه نظام تربیتی بسیار مهم است .

در یک زمانی بعد از انقلاب برنامه کلان آموزشی و پرورشی ما را کارشناسانی که از جامعه ما نبودند و با فرهنگ ما بیگانه بودند و با یک نگاه وابسته سازی جامعه به ما ارائه طرح می کردند این ها طراحی می کردند و امروز خوشبختانه خیل عظیمی از نخبگان ، صاحب نظران و متخصصان دانشگاهی و حوزوی و در بدنه فرهنگیان در این زمینه فعالیت می کنند .

به اعتقاد بنده ما در دستاوردهای نظری و تئوریک مان دست یابی به مبانی نظری تحول در تعلیم و تربیت دستاوردهای مهمی بوده است که ما به آن دست پیدا کرده ایم .

این مبانی نظری تحول نظام تعلیم و تربیت در واقع نظریه تربیتی انقلاب اسلامی است با یک نگاه پیشرفت گرا و یک نگاه متکی بر مبانی ارزشی و جهان بینی خودمان و قابل استفاده هم برای جهان اسلام و هم خارج از جهان اسلام . کشورهایی که در عرصه تعلیم و تربیت پیشرو هستند از این یافته های ما استفاده می کنند .

علائمی نشان می دهند که در برخی کشورها این یافته های ما مورد توجه قرار گرفته است و از آن استفاده شده است .

آن بخش از مبانی نظری تحول که به سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی بیشتر مربوط است ؛ " برنامه درسی ملی " است که خوشبختانه این برنامه به عنوان یک برنامه بالادستی ما مورد توجه قرار گرفته است و در طول 7 سال گذشته با یک رویکرد هم سو سازی ، عناوین برنامه درسی ما و محتوای کتاب های درسی ما مورد بازبینی عمیق قرار گرفته است .

بعضی از عناوین نونگاشت و جدید التالیف و پرداختن به برنامه های مغفول از قبیل تفکر ، پژوهش ، آداب و مهارت های زندگی ، سبک زندگی ، آموزش هایی که دانش آموزان ما را در زندگی واقعی شان توان مند می کند ، توجه به یک مهارت برای هر دانش آموز در برنامه درسی و همچنین در برنامه های درسی کار و دانش و فنی و حرفه ای ، توجه به نوآوری هایی که در عرصه های مختلف وجود داشته است و این ها خوشبختانه مورد توجه قرار گرفته است و امروز رنگ و بوی آموزش و پرورش در کلاس ما و در مدرسه با 10 سال قبل کاملا تفاوت پیدا کرده است .

متاسفانه برخی ها تصور می کنند که همان کتاب های درسی که خودشان در مدارس می خواندند امروز هم وجود دارد و نقدهای امروز را نسبت به آن کتاب ها مطرح می کنند .

درخواست ما از همه صاحب نظران و فرهیختگان این است که آن چه امروز در آموزش و پرورش ما وجود دارد آن را مورد توجه قرار دهند و البته ما هنوز در میانه راه هستیم .

گزارش صدای معلم از نشست رسانه ای علی ذوعلم  رئیس جدید سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی

آن برنامه کلانی که ما برای یک دوره  16 و یا 17 ساله باید برای آن فکر کنیم اجرای کامل برنامه درسی ملی است که برخی از بخش های آن شروع شده است که امیدواریم تکمیل شود و ما را در آینده برای آن مدرسه مطلوب ، مدرسه زندگی ، مدرسه ای که بچه ها را برای مواجهه با مشکلات و مسائل زندگی خودشان آماده می کند ، بچه ها را به ظرفیت خودشان آشنا می کند ، به شکل گیری خودباوری و اعتماد  به نفس در بچه های ما منتهی می شود و فرزندان ما را اهل تفکر و اندیشه ورزی ، اهل ایمان و خوباوری ، اهل دانش و بصیرت ، اهل کار و عمل و فعالیت و اهل اخلاق و رفتار مطلوب در ابعاد خانوادگی و اجتماعی قرار می دهد بتوانیم به آن نزدیک تر شویم .

بنابراین عنوان حرکت سازمان و پژوهش و برنامه ریزی آموزشی در آستانه آغاز دهه پنجم انقلاب اسلامی ، برنامه ریزی و طراحی و آماده سازی مجموعه توان مندی ها و برنامه ریزی و پژوهش های ما برای اجرای کامل سند برنامه درسی ملی است .

تلقی من این است برنامه درسی ملی به عنوان یک برنامه بسیار مترقی و همه جانبه که با مبانی نظری خودمان بر اساس ایده های انقلابی و  اسلامی ناب شکل گرفته است با استفاده از تجربه های جهانی می تواند مورد توجه جامعه نخبه ما قرار بگیرد و مشارکت اجتماعی را در این تحول بنیادین واقعا رقم بزند .

نکته مهم دیگر این که مقوله تعلیم و تربیت در هر جامعه ای مهم ترین مقوله آن جامعه است .

یعنی همه خانواده ها دغدغه تربیت فرزندان شان را دارند . نخبگان و دغدغه مندان جامعه مترصد این هستند که می خواهند بدانند نسل آینده ما چگونه می خواهد تربیت شود .

این دغدغه و توجه بسیار درست است اما این نکته که همه بار تعلیم و تربیت فقط بر عهده یک وزارت آموزش و پرورش هست باید خیلی روی آن بحث و تامل کنیم .

وزارت آموزش و پرورش مسئولیت پاسخ گویی به نقشه راه تربیتی جامعه را دارد ولی در وهله عمل همه جامعه باید به این دغدغه رسیده باشند و کمک کنند .

کلید واژه سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری در سند تحول بنیادین که در سال 92 ابلاغ شده است بحث مشارکت همه دستگاه ها و نهادها در امر تعلیم و تربیت است .

ما هنوز در وزارت آموزش و پرورش نتوانسته ایم برای این مشارکت به گونه ای عملیاتی به یک طرح جامع و یک برنامه عملی ارائه دهیم .

تلقی بنده این است که سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی در این زمینه مسئول است .

ما خودمان را پاسخ گو بدانیم .

ما در جهت رسیدن به پاسخ گویی بیشتر و مشارکت بیشتر و رفع کاستی های کنونی آموزش و پرورش خودمان را مسئول می دانیم .

بنابراین یکی از کارهایی که ما حتما برای اجرای سند تحول بنیادین و برنامه درسی ملی و سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری این است که واقعا مطالبه نهاد تعلیم و تربیت را از سایر دستگاه ها برای یک مشارکت فعال پاسخ و اثربخش آن را طراحی کنیم و با تدابیری که وزیر محترم آموزش و پرورش خواهند داشت نشست هایی برنامه ریزی کنیم و این تعامل جدی برقرار شود .

دو کلید واژه اساسی را محور گفتمان خود قرار داده ایم .

یکی مدرسه محوری است که باید به جد به آن بیندیشیم .

شعار مدرسه محوری در اسناد تحولی ما به جد به آن پرداخته شده است .

شعار ما در تدوین برنامه درسی ملی گامی به سوی مدرسه زندگی بود .

یعنی اساسا نقش مان را آماده سازی ، کمک کردن و پشتیبانی نرم افزاری و سخت افزاری از مدرسه می دانیم برای این که بتواند کار تربیتی خودش را به درستی انجام دهد .

بچه های ما در مدرسه تربیت می شوند نه در وزارتخانه آموزش و پرورش و نه اداره منطقه و استان . بنابراین هر اندازه سازمان مدیریت مدرسه ما نظام چشم انداز و هدف گذاری مدرسه ما و توان مندی مجموعه عوامل انسانی و کارهایی که در مدرسه ما باید شود خود به خود توان مندی بیشتری برای تربیت فرزندان مان خواهیم داشت .

خوشبختانه از امسال برنامه ویژه مدارس به آن ها ابلاغ شده است .

این برنامه درسی مدارس که به عنوان " بوم " شناخته می شود به این معناست که در سال تحصیلی 98 – 97 که در 3 پایه سوم ، چهارم و پنجم و ششم در  دوره ابتدایی و در 3 پایه هفتم و هشتم و نهم دردوره اول متوسطه ؛ 2 ساعت از برنامه درسی هفته در اختیار مدیر مدرسه است .

2 ساعت در هفته مدیر مدرسه بر اساس نیازسنجی و توانایی های بومی و منطقه ای و استانی که بر اساس ظرفیتی که در خود مدرسه وجود دارد در ذیل اهداف تحولی و مبانی تحولی برنامه ای را تدوین خواهد کرد .

درخواست ما از مدیران محترم مدارس این است که بوم را جدی بگیرند .

گزارش صدای معلم از نشست رسانه ای علی ذوعلم  رئیس جدید سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی

برنامه ویژه مدارس باید توسعه پیدا کند . بر اساس آن اهداف کمی در برنامه درسی ملی است باید به حدی برسیم که در هر سال 100 ساعت از برنامه درسی رسمی مدرسه در اختیار مدرسه و منطقه باشد .

دست یابی به این هدف اگر بخواهد ثمر بخش باشد حتما نیاز به این دارد که مدارس ما توان مند تر شوند .

مدیران ما مدیریت شان را مشارکتی تر و فعالانه تر قرار بدهند و با نوآوری و ابتکار و خلاقیت بتوانند این برنامه را پر کنند .

دومین برنامه بحث هویت محوری است .

تربیت بر اساس تعریفی که در اسناد تحولی ما شده است زمینه سازی برای تعالی هویت دانش آموزان ما است .

این 3 ضلع هویت دانش آموزان ما یعنی ضلع ایرانی و تاریخی هویت ما ،ضلع اسلامی و دینی هویت ما و ضلع انقلابی و اجتماعی هویت  دانش آموزان ما و هوین ایرانی و اسلامی و انقلابی دانش آموزان ما نیاز به کار بیشتر و تعمیق دارد و این جز با مشارکت خود دانش آموزان به خصوص در دوره متوسطه و جز با مشارکت فعال خانواده ها و پدران و مادران و جز با مشارکت نهادهای اندیشه ساز در جامعه ما ، دانشگاه ها و حوزه های  علمیه ما ، مراکز پژوهشی ما و تربیتی و فرهنگی و هنری و علمی مقدور نیست .

خوشبختانه ما امروز در وضعیتی قرار داریم که می توان گفت یک مدیریت خلاق ، هماهنگ و تحولی واقعا در وزارت آموزش و پرورش وجود دارد و سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی  خودش را در این زمینه بسیار مسئول می داند .

ما خودمان را پیشران تحول در آموزش و پرورش تلقی می کنیم و  این بار سنگین را پذیرفته ایم انجام دهیم و همکاران ما در سازمان پژوهش با یک توان و انرژی به دست آمده در این تجربه 40 ساله آماده ایم که در خدمت جامعه انقلابی باشیم و بتوانیم برگه های زرین تری نسبت به گذشته به این کارنامه زرین انقلاب اسلامی در حد توان خود اضافه کنیم با همکاری و همدلی همه و با دعایی که ملت و امت ما و رهبر بزرگوار ما نسبت به ما خواهند داشت .

در ادامه صدای معلم پرسش های خود را مطرح کرد که مشروح آن به زودی منتشر خواهد گردید .

پایان گزارش/

منتشرشده در گفت و شنود

کهگیلویه و بویراحمد

منتشرشده در نامه های دریافتی

گروه استان ها و شهرستان ها/

در حالی که روز به روز فرهنگ امنیتی در وزارت بطحایی پر رنگ تر می شود و  علیه معلمان منتقد و رسانه های مستقل شکایت می شود ، فعالان صنفی معلمان به هیات های تخلفات اداری احضار و برای آنان پرونده تشکیل می شود .... با این حال مدیرانی در آموزش و پرورش پیدا می شوند که قدر " منتقد " را دانسته و از آن قدردانی می کنند .

کانال فرهنگیان سلام در این مورد گزارشی را تهیه کرده است که می خوانیم .

گروه اخبار/

وزیر آموزش و پرورش گفت: امروز بعد از گذشت 40 سال از انقلاب، آموزش و پرورش همچنان با مشکلات 50 سال پیش خود روبه روست.

وی با بیان این که با روش های 40 سال پیش نمی توان مشکلات آموزش و پرورش را حل کرد، افزود: حتی اگر دولت بودجه 53 هزار میلیارد تومانی آموزش و پرورش را 2 برابر هم کند بازهم مشکل آموزش و پرورش حل نمی شود .

گروه رسانه/

قرار بود  " فرهنگ امنیتی " به جای مانده از دولت های نهم و دهم جای خودش را به " امنینت فرهنگی " بدهد .

 فانی و دانش آشتیانی تا حد قابل قبولی در این زمینه کارنامه موفقی داشتند اما شکایت علیه معلمان منتقد و رسانه در آذربایجان شرقی ، خوزستان ، قم ، البرز و... در وزارت سیدمحمد بطحایی ، پرسش های فراوانی را ایجاد کرده است و به تدریج دارد به یک " فرهنگ سازمانی " در نظام تعلیم و تربیت تبدیل می شود .

اخیرا هم  علیه رسانه « صدای معلم » شکایت شده است.

اخیرا برخی از فعالان صنفی معلمان به هیات های تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش احضار شده اند ؛ چیزی که در وزارت فانی و دانش آشتیانی سابقه نداشته است .

بطحایی چه می کند ؟

چرا وزیر آموزش و پرورش در مورد این وقایع تلخ و قابل تامل سکوت کرده است ؟

چرا کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس و حداقل اعضای فراکسیون امید آن در برابر این مسائل حرفی نمی زنند ؟

تشکل هایی که نام " معلم " و " فرهنگیان " را با خود یدک می کشند قرار است در آینده چگونه از عملکرد خویش در برابر افکار عمومی دفاع کنند ؟

آیا برپایی چند نشست با بطحایی که برون داد و یا دستاورد خاصی برای جامعه معلمان نداشته است می تواند فلسفه وجودی آن ها را به اثبات برساند ؟

برگزاری نشست مخفیانه با " سعید جلیلی " بر اساس کدامین اصول و مانیفست مدنی و صنفی صورت گرفته است ؟

« منشور حقوق شهروندی » مصوب توسط دولت تدبیر و امید تاکنون چه کاربرد و فایده ای در آموزش و پرورش و برای معلمان داشته است ؟

معاون رئیس جمهور  و رییس سازمان اداری و استخدامی کشور می گوید: ( این جا )

" برخی کارگزاران، مدیران و کارکنان دولت به مفهوم حقوق شهروندی آشنا و مسلط نیستند .

آموزش حقوق شهروندی در نظام اداری به کارکنان بر اساس برنامه ای که از سوی سازمان اداری و استخدامی کشور ابلاغ شده است باید در دستور کار مدیران باشد.
مردم باید مطالبه گری کنند و مدیران ملزم به پاسخ گویی هستند ... "

اما هنوز بسیاری از مدیران آموزش و پرورش پاسخ گو نبوده و یا خود را موظف به پاسخ گویی نمی دانند .

کسی هم آن  ها را به این علت بازخواست نمی کند .

تاکنون سیدمحمد بطحایی نشست های مختلفی را با عنوان گفت و گو و ترویج فرهنگ گفت و گو و نقادی با دانش آموزان و اولیاء دانش آموزان برگزار کرده است .

اگر گفت و گو خوب است و راه گشا ؛ پس چرا زیرمجموعه مدیریتی ایشان وقعی به سخنان وزیر نمی گذارند و اولین و آخرین راه و مسیر را " شکایت " در مجامع قضایی دانسته و ادامه می دهند ؟

آیا قرار است در محافل و مجامع یک چیزی گفته شود اما در عمل چیز دیگری را شاهد باشیم ؟

مجموعه ای که نمی تواند در داخل خودش گفت و گو و نقد داشته باشد و همدیگر را تحمل نمی کنند ؛ قرار است چه چیزی را به دانش آموزان و جامعه آموزش دهند ؟

« صدای معلم » از وزیر آموزش و پرورش می خواهد که با این مسائل واقع بینانه و صادقانه برخورد کرده و زمینه باروری و رشد حرفه ای معلمان را با نقادی و گفت و گو فراهم کند .

اگر بطحایی واقعا آن گونه که در نشست با مشاوران زنان در ادارات کل سراسر کشور در باشگاه فرهنگیان بیان کرد ( این جا )  "نوکر مدرسه " است و باور دارد که همه چیز روال طبیعی خود را طی کند باید در عمل آن را نشان دهد .

مجموعه ای که بخواهد دهان منتقدان را ببندد و یا جو ارعاب و تهدید را نهادینه کند پایدار و پویا نخواهد بود و فرجام خوبی نخواهد داشت .

« صدای معلم » از مسئولیت شناسی آقای « داود محمدی » تشکر و قدردانی می کند .

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

آیا هوش مصنوعی موجب تحول مثبت در آموزش و پرورش ایران می شود ؟

بلی - 57%
خیر - 43%

مجموع آرا: 223

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور