صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش
یکشنبه, 09 دی 1397 08:03

وزیر بهداشت استعفا داد !

گروه اخبار/

استعفای وزیر بهداشت به علت کاهش بودجه سلامت

نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی در توییتر خود از استعفای وزیر بهداشت خبر داد.

 الیاس حضرتی در حساب توییتر خود نوشت: متاسفانه باخبر شدم، دکتر قاضی‌زاده هاشمی در اعتراض به کاهش بودجه‌ سلامت، استعفا داده و چند روزی است در جلسات هیات دولت شرکت نمی‌کند.

وی ادامه داد: وظیفه تمام دلسوزان است که مانع از استعفای ایشان شوند و امیدوارم به‌زودی وزیر بهداشت دوباره در دولت حاضر شوند. ( ایلنا )


استعفای وزیر بهداشت به علت کاهش بودجه سلامت

آذربایجان غربی

منتشرشده در نامه های دریافتی

معلم فداکار و دانش آموزان شین آبادی و زاهدانی

نیمه آبان 93 بود . خانم طاهره نقی ئی از اعضای شورای مرکزی سازمان معلمان ایران به من زنگ زد و گفت که آیا وقت گفت و گو با چند دانش آموز دبستانی را دارم یا نه ؟

موضوع را که پرسیدم گفت که تعدادی از دانش آموزان آسیب دیده در حادثه تلخ " شین آباد " هستند که به همراه خانواده هایشان به تهران آمده اند .

قرار را ساعت 17 در باشگاه فرهنگیان گذاشتیم .

در زیرزمین باشگاه فرهنگیان ؛ اتاقی را به آن ها اختصاص داده بودند .

با دانش آموزان و اولیاء آنان صحبت کردم و آن را در قالب گفت و گو پیاده کردم . ( این جا )

دیدن چهره های نگران و معصوم دانش آموزان و اندام های سوخته  آنان برایم واقعا تاثربرانگیز و تکان دهنده بود .

معلم فداکار و دانش آموزان شین آبادی و زاهدانی

 هنگام گفت و گو خیلی خودم را کنترل می کردم که نکند احساسات بر من غلبه کند و بخواهم بر این وضعیت رقت بار این نوگلان بگریم ...

اما برخی جملات این دانش آموزان چون تیری بر قلبم فرود می آمدند و البته واژه ها  قاصر از توانایی تصویرگری آنان .

صدای معلم :

این مشکل کی پیش آمد ؟ در مورد این ماجرا توضیحی بدهید ؟

 

دانش آموز :

آذر ماه 91 بود .بچه ها در مدرسه بودند .سر کلاس که نشسته بودند ، بخاری نفتی در حال چکه کردن بود .یک اتاق سه در چهار بود .30 تا 32 دانش آموز در داخل  آن می نشینند .یک تعدادی از دانش آموزان حاضر به رفتن نشده بودند . حدود 28 دانش آموز بودند .

صدای معلم :

چرا به مدرسه نرفته بودند ؟

معلم فداکار و دانش آموزان شین آبادی و زاهدانی

 

- نمی دانم . شاید مسافرت بودند . درکل 28 دانش آموز در کلاس حاضر بودند . معلم کلاس ، سرایدار کلاس را صدا می زند تا بخاری را روشن کند .یک دفعه دود از آن بلند می شود .دانش آموزان می خواهند از کلاس خارج شوند . اما معلم سد راه آنان می شود !

به آن ها می گوید که سر جای خودتان بنشینید ! مشکلی نیست !

 

صدای معلم :

یعنی در حالی که کلاس آتش گرفته بود ، معلم دانش آموزان را به زور در کلاس نگه داشته بود ؟

 

- بله . بچه ها را نگه می دارد و مانع خروج آن ها از کلاس می شود . همه چیز خلاصه شده است  در : شو و نمایش ، تظاهر ، عوام فریبی و حفظ موقعیت

 

صدای معلم :

آیا به خاطر حفظ نظم و یا انضباط در کلاس نگه می دارد ؟

 

- متاسفانه ، بله ! البته کسی تاکنون دلیل این کار معلم را ندانسته است !

بعد که بخاری آتش می گیرد ، یک معلم سال سومی به همراه سرایدار می آیند تا بخاری را بیرون ببرند .

بخاری درست جلوی در می افتد .آن ها از انتهای کلاس خود را به بیرون پرتاب می کنند و بچه ها داخل کلاس می مانند .پنجره ها هم در کل نرده بوده است .

کلاس آتش گرفته ، و نرده ها و البته یک گالن بیست لیتری نفت که آن هم روی پنجره بوده است ...

نفت را که داخل بخاری ریخته بودند همان بالای پنجره مانده بود !

بعد از نیم ساعت همسایگان با بیل و کلنگ می آیند و نرده ها را از بیخ می کنند و بچه ها را از پنجره به بیرون می کشند !

دختر من از پنجره پرت می شود ،  شنوایی یک گوشش را از دست می دهد .

 

صدای معلم :

در این اوضاع ، مدیر مدرسه کجا حضور داشت ؟ وزیر آموزش و پرورش تمام هم و غمش این است که مساله به خوبی و خوشی تمام شود و به مسائل مهم تر و اساسی تر بپردازد و مجلس هم به جای سوال و یا حداقل در پافشاری برای باز نگه داشتن پرونده استیضاح با از حد نصاب انداختن امضاها موضوع به طور کلی منتفی می شود و اصلا هم پاسخ نمی دهند که چرا امضا کردند و چرا پس گرفتند

 

- همه در آن جا حضور داشتند . همسایه ها برای کمک آمدند !

(نادیا :

کلاس ما جدا بود . ما در یک حیاط بودیم و آن ها در حیاط دیگر بودند .)

این مدرسه ، 7 تا 8 سال است که حکم تخریبی دارد .

 

صدای معلم :

آیا پس از ماجرا مدرسه را تعمیر و مرمت کرده اند ؟

 

- آن را شوفاژ کاری کرده اند .اما یک بار هم موتور خانه اش مشکل پیدا کرد ! خدا رحم کرد که به خیر گذشت ! "

معلم فداکار و دانش آموزان شین آبادی و زاهدانی

 و اما روایت دانش آموزان زاهدانی : ( این جا )

" اما در زاهدان در مدرسه‌ای ابتدایی حوالی ساعت ۹ صبح است و دختران اغلب دارند در حیاط مدرسه‌ بازی می‌کنند.

دفتر مدیر مدرسه در تنها کلاس پایۀ اول دبستان قرار دارد و فقط یک پنل چوبی این دو محیط را از هم جدا کرده است.

برای گرم کردن کلاس هم از چراغ نفتی آترا استفاده می‌کنند. هفت دختر در این کلاس درس می‌خوانند. سه نفر در کلاس است و یکی از دانش آموزان برای برداشتن کیفش به کلاس برمی‌گردد. بند کیفش به چراغ نفتی گیر می‌کند. افتادن چراغ بر روی موکت کف اتاق همان و آتش گرفتن کلاس همان. بلافاصله دیوارۀ چوبی و پرده‌ها هم آتش می‌گیرند و چهار کودکِ مانده در کلاس، گرفتار می‌شوند.

مسئولان مدرسه برای نجات جان بچه‌ها اقدامی نمی‌کنند و منتظرند که آتش‌نشانی برسد.

یکی از مغازه‌داران محل اما خودش را به مدرسه می‌رساند و تا آتش‌نشانی برسد، دو تا از کودکان را خارج می‌کند. آتش‌نشانی هم سر می‌رسد و آن دو نفر دیگر را بیرون می‌آورد و حریق مهار می‌شود. دیوار کلاس از دود آتش سیاه شده است اما یک گوشه سفید مانده است؛ اینجا جایی است که کودکان در آغوش هم به آن‌جا پناه برده‌اند. آتش انگار نتوانسته است از این حایل عبور کند و خودش را به این گوشه برساند. در نهایت دو نفر از بچه‌ها تاب نمی‌آورند و جان می‌سپارند و حال آن دو نفر هم وخیم است.همزمان با موعدِ ارائۀ گزارش مجلس و دولت دربارۀ ماجرای نمایندۀ سراوان، خبر می‌رسد که استیضاح وزیر آموزش و پرورش هم که قبلاً مطرح شده بود از حد نصاب افتاده است.

صدای آن مرد شجاعِ ناشناس هنوز در سرم می‌چرخد که گفت :

«خاک بر سر مملکتی که تو نمایندۀ مجلسش هستی» "

شاید اگر در حادثه شین آباد آن معلم وظیفه نشناس ، ترسو و مسخ شده جلوی در نمی ایستاد و با خونسردی و مهربانی بحران را مدیریت می کرد ضایعات تا حد زیادی کاهش پیدا می کرد .

معلم فداکار و دانش آموزان شین آبادی و زاهدانی

اگر مدرسه مانند زندان نبود دیگر نیازی نبود که اهالی محل بخواهند با بیل و کلنگ نرده ها و میله ها را از جا بکنند و بقیه دانش آموزان را نجات دهند .

با این حال آیا پس از این همه تغییری در وضعیت زندان گونه مدارس داده شده است و آیا مقامات مختلف غیر از " پیام های تسلیت زنجیره ای " که به درد هیچ کس نمی خورد عملا کاری برای تعدیل این وضعیت انجام داده اند ؟

این همه سفر نمایندگان مجلس و مقامات آموزش و پرورش که آخرین ها سفر علی الهیار ترکمن به کشور سوئد بوده است چه تغییری در نگرش این افراد غیرمسئول ایجاد کرده است که بخواهند تغییری در این وضعیت به وجود آورند و " زندان ها " و " شکنجه گاه ها " را به معنای واقعی مدرسه کنند ؟

معلم فداکار و دانش آموزان شین آبادی و زاهدانی

اگر قدیم ها دهقان فداکاری بود که نیمه شب به پیشواز قطاری می رفت که سوت کشان به سمت او می آمد ... اما معلم الان یا مثل شین آباد جلوی در می ایستد تا نکند خدای ناکرده فردا به خاطر بی نظمی از سوی مدیر مدرسه توبیخ نشود و یا نهایتا همراه با سرایدار ، فرار را بر قرار ترجیح داده و دانش آموزان گرفتار در چنبره آتش را تنها می گذارند .

و یا مانند حادثه زاهدان مسئولان مدرسه برای نجات جان بچه‌ها اقدامی نمی‌کنند و منتظرند که آتش‌نشانی برسد و دست آخر مغازه دار محل نقش " دهقان فداکار " را تا حدی ایفا می کند .

وزیر آموزش و پرورش هم گویا عذرخواهی و اقرار به پذیرش اشتباه جایی در جغرافیای ذهنی و فکری او مانند سایر مقامات و مدیران ندارد در کنار توئیت های زیبا در مورد مدارس فنلاند و... به دنبال مقصر می گردد و اطلاعیه های زنجیره ای که مسئولان شب و روز ندارند و جلسه می گذارند تا مقصران را پیدا و معرفی کنند .

مدیرکل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان  هم سرانجام در ارتباط با پرونده حادثه مرکز پیش دبستانی و ابتدایی غیردولتی اسوه حسنه ناحیه دو زاهدان اعلام می کند که تعداد 11 نفر از کارکنان آموزش و پرورش به تخلفات اداری معرفی شده اند و به زودی رای در مورد آنان صادر خواهد شد.

معلم فداکار و دانش آموزان شین آبادی و زاهدانی

خانواده دانش آموز مریم نوکندی خطاب به وزیر از کسانی که مجوز فعالیت این مدرسه غیراستاندارد را داده اند گلایه کرده و می گوید: ( این جا )

 " چگونه ممکن است که دو سال قبل خبر گازدار شدن شهر زاهدان در تمام کشور رسانه ای می شود اما یک دبستان دخترانه در مرکز شهر از این نعمت بی بهره است و دانش آموزان مجبورند با بخاری نفتی خود را گرم کنند؟! " شاید اگر در حادثه شین آباد آن معلم وظیفه نشناس ، ترسو و مسخ شده جلوی در نمی ایستاد و با خونسردی و مهربانی بحران را مدیریت می کرد ضایعات تا حد زیادی کاهش پیدا می کرد

خانواده یکتا میرشکار هم خطاب به بطحایی می گوید :

 " حضور در منزل، دیدار و دلجویی شما برای ما فرزند نمی شود. چرا نظارت های کافی بر این مدرسه وجود نداشته است که امروز شاهد چنین حوادثی باشیم. "

وزیر آموزش و پرورش تمام هم و غمش این است که مساله به خوبی و خوشی تمام شود و به مسائل مهم تر و اساسی تر بپردازد و مجلس هم به جای سوال و یا حداقل در پافشاری برای باز نگه داشتن پرونده استیضاح با از حد نصاب انداختن امضاها موضوع به طور کلی منتفی می شود و اصلا هم پاسخ نمی دهند که چرا امضا کردند و چرا پس گرفتند ؟

نماینده محترم این دیار جناب " محمدبسط درازهی " در رکاب سایر مجلس نشینان هم دغدغه اش اخراج کارمند گمرک به خاطر توهین به مقام وی است تا مبادا  بیرون انداختن نمایندگان مجلس و احتمالا سایر مقامات و مسئولان به خاطر فحاشی و توهین از محل اداری به رویه ای غالب در جامعه و میان مردمان تبدیل نگردد که در این صورت سنگ روی سنگ بند نخواهد شد .

معلم فداکار و دانش آموزان شین آبادی و زاهدانی

حتی شجاعت این را هم ندارد که در کنار بطحایی به دیدار خانواده های این دانش آموزان برود و همان جا استعفعای خود را تقدیم این خانواده ها کند . اگر قدیم ها دهقان فداکاری بود که نیمه شب به پیشواز قطاری می رفت که سوت کشان به سمت او می آمد ... اما معلم الان یا مثل شین آباد جلوی در می ایستد تا نکند خدای ناکرده فردا به خاطر بی نظمی از سوی مدیر مدرسه توبیخ نشود و یا نهایتا همراه با سرایدار ، فرار را بر قرار ترجیح داده و دانش آموزان گرفتار در چنبره آتش را تنها می گذارند

آری !

هویت انسانی مسخ می شود و معلم و غیر معلم هم ندارد .

همه چیز خلاصه شده است در :

شو و نمایش ، تظاهر ، عوام فریبی و حفظ موقعیت .

غافل از نگاه به فردا و نگاه به پشت سر که چه چیزی ساخته ایم .

یاد دهقان فداکار به خیر .

معلم فداکار و دانش آموزان شین آبادی و زاهدانی

منتشرشده در یادداشت
دوشنبه, 19 آبان 1393 21:30

تشکر از مسئولان آموزش و پرورش

سیستان و بلوچستان

منتشرشده در نامه های دریافتی
شنبه, 08 دی 1397 12:58

امنیت و آموزش و پرورش

آموزش و پرورش و امنیت

امنیت بنیادی ترین نیاز هر جامعه و مهمترین عامل برای دوام زندگی اجتماعی به شمار می رود و از این رو از گذشته های دور مورد توجه صاحب نظران بوده است. ماندگاری جوامع در گرو امنیت است و فقدان آن باعث هرج و مرج خواهد شد.

تدوام زندگی شهری و اجتماعی در اساس نیازمند وجود امنیت است و این همان موضوعی است که در درازای تاریخ، مستبدان به بهانه تامین آن، بر اریکه قدرت نشسته اند.
نظریه پردازان بسیاری از "خواجه نظام الملک" تا "بیهقی" و "غزالی" و از "هابز تا ماکیاولی"در دفاع از امنیت و ضرورت آن در جوامع، حتی به دفاع نظری از خودکامگان پرداخته اند.آنان در بیم از بی نظمی و ناامنی که شالوده های اجتماعی را مخدوش می سازد و در پاسخ به این نیاز بشری و اثبات نظم اجتماعی،گفتمان های نظری خود را مطرح کرده اند.هر چند در این راه به توجیه استبداد پرداخته اند.(1)


اما معنای امنیت چیست؟ و چرا امنیت کالایی استراتژیک و گرانبهایی است؟
سازمان ملل امنیت را این گونه تعریف می کند:" اینکه کشورها هیچ گونه احساس خطر حمله خارجی، فشار سیاسی و اقتصادی نکنند و بتوانند آزادانه گسترش و توسعه خویش را تعقیب نمایند.(2) باوری که به طورگسترده پیرامون امنیت وجود دارد این است که با نظم نوینی که بعد از سال 1990 به وجود آمده، این مفهوم بار معنایی بزرگی به خود گرفته است.این گستردگی در چهار گونه اصلی قابل شناسایی است که عبارتند از: در هر صورت مبنای امنیت انسان است و با آموزش انسان می توان به جنگ ناامنی و هرج و مرج رفت


1) مرجع امنیت از دولتها به افراد و گروهها توسعه یافته است. این روند انتقالی رو به پایین ، یعنی از دولتها به افراد است.بهترین مثال در این مورد مرگ روزنامه نگار سرشناس سعودی "جمال خاشقچی" است که با مرگ وی امنیت سعودیها در جهان خدشه دار شده است.


2) حوزه امنیت از امنیت دولتها به امنیت "سیستم بین الملل" و یا "محیط مادی" مافوق ملیت ها توسعه یافته است.این توسعه ای رو به بالا از ملتها به سمت زیست کره است.


3) شیوه تامین امنیت به شکل افقی توسعه یافته و در نتیجه ابعاد امنیت به شدت تنوع و تعدد یافته است.به عبارت دیگر امنیت یا ناامنی نهادهای گوناگون (همچون افراد،ملتها و سیستمها) به یک شیوه محقق نمی شود.به علاوه مفهوم امنیت از نظامی به سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و محیطی و امنیت بشر بسط پیدا کرده است.


4) مسئولیت سیاسی جهت تضمین امنیت نیز توسعه یافته است و در محیط های گسترده ای چون دولتهای ملی، روندی رو به بالا همچون نهادهای بین المللی یا رو به پایین حکومتهای محلی یا منطقه ای، یا سازمانهای مردم نهاد،یا نیروهای طبیعی یا بازار،پراکنده شده است.(3)

اما جایگاه آموزش و پرورش در کجای این امنیت قرار گرفته است؟

آموزش و پرورش و امنیت

گفته می شود که امنیت کالایی گرانبهاست و به آسانی به دست نمی آید. برای ایجاد امنیت باید سالها تلاش کرد و سالها آموزش دید.این امری در برهه کنونی بسیار سخت به نظر می رسد که نبود جنگ دلیل وجود صلح و امنیت نیست و برای به دست آوردن آن باید سالها هزینه کرد و آموزش ها دید.

از آنجایی که امر آموزش از سنین ابتدایی انسان بر دوش آموزش و پرورش قرار گرفته است بنابراین در ایجاد و تامین معنا و مفهوم امنیت مسئولیت سنگینی بر دوش آموزش و پرورش قرار گرفته است. اما همانگونه که در بالا به آن اشاره شد امنیت در برهه کنونی دارای معناهای متفاوتی شده و دارای گستردگی های خاصی شده است.به دلیل پیچیدگی های دنیای کنونی و تاثیر فضاهای امنیتی مختلف بر همدیگر، مفاهیم مختلف امنیت نیز در کاربرد آن دچار تشتت های فراوانی شده است.


در هر صورت مبنای امنیت انسان است و با آموزش انسان می توان به جنگ ناامنی و هرج و مرج رفت.

بنابراین در درجه اول آموزش افراد جامعه بر دوش اموزش و پرورش است.اما اینکه صرفا آموزش های افراد می تواند به ایجاد امنیت کمک نماید یا خیر ؛ باید در این مورد تردید کرد.

پیچیدگی های امنیتی باعث شده است که تنها آموزش و پرورش در ایجاد امنیت تعییین کننده نباشد ، به خصوص در زمانی که بحث منافع ملی در سیاست خارجی مطرح باشد سازمانها ، وزارتخانه های مختلف، افراد و شخصیت های مهم کلان کشوری،سازمانهای غیر دولتی و بین المللی در این زمینه نقش به سزایی ایفا می کنند.

بنابراین با حرکت از مفهوم سنتی امنیت به سوی امنیت چند بعدی نقش آموزش و پرورش نیز به سازمانها و ارگانهای دولتی و غیردولتی تقسیم شده است.به دیگر مفهوم ، در وضعیت فعلی عوامل اثرگذار در تولید امنیت پراکنده شده است.


- منابع:
1) (نصیری، حسین 1384،امنیت ملی پایدار،اطلاعات سیاسی-اقتصادی،شماره 215-216)
2) (سجاد پور،سید محمد و اجتهادی، سعیده1389،نگرش امنیتی غرب و تهدیدات بین المللی پس از جنگ سرد،دانش سیاسی، سال6،شماره اول)
3) (آدمی،علی 1390،الزامات گذار به امنیت ملی پایدار،دانش سیاسی،سال7،شماره 14)


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

آموزش و پرورش و امنیت

منتشرشده در یادداشت
دوشنبه, 19 آبان 1393 21:30

معوقات معلمان چه شد ؟

اصفهان

منتشرشده در نامه های دریافتی

گروه گزارش/

آتش سوزی مدارس و گزارش صدای معلم از سازمان نوسازی ، توسعه و تجهیز مدارس کشور

حدود یک هفته پس از آتش سوزی در مدرسه غیردولتی اسوه حسنه زاهدان که منجر به سوختن و فوت 4 دانش آموز شد ؛ « مهرالله رخشانی مهر » معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان نوسازی ، توسعه و تجهیز مدارس کشور در بخشنامه ای آنی - آنی از همه استان ها خواسته است تا کلاس هایی که از بخاری نفتی استفاده می کنند را به به این سازمان ارسال کند . ( 1 )

رونوشت این نامه برای معاون فنی و نظارت این سازمان ارسال گردیده است در حالی که داریوش ورناصری معاون فنی و نظارت سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور 28 آذرماه سال جاری  در گفت‌وگو با خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس اعلام کرده بود :

" در حال حاضر حدود ۹۰ هزار کلاس درس دارای سیستم گرمایشی استاندارد نیستند که امیدواریم تا یک یا دو سال آینده سیستم گرمایشی و سرمایشی این مدارس نیز استاندارد شود. "

نخستین پرسش « صدای معلم » آن است که آیا واقعا رئیس سازمان نوسازی از آمار این گونه مدارس اطلاعی ندارد و یا اخبار مدیران زیرمجموعه خود را در رسانه ها مطالعه نمی کند ؟

این بخشنامه ها قرار است مشکل مدارس محروم را حل کنند و یا مشکل مدیران بی کفایت و ناکارآمد را ؟

« محمد خرم » مشاور و نماینده ویژه وزیر آموزش و پرورش 28 آذرماه در گفت و گو با ایسنا می گوید :

" در پاسخ به اینکه چرا این مدرسه طبق اعلام مسئولان، پس از جابه جایی مکان فیزیکی، بدون دریافت تاییدیه از سازمان نوسازی مدارس فعالیت کرده است؟ گفت: ساختمان قبلی مدرسه استیجاری و مهلت تخلیه آن آخر آبان ماه بوده است. چون صاحب ملک اصرار داشته ملک زودتر تخلیه شود، مدیر مدرسه ۱۳ آبان ماه برای تغییر مکان به منطقه نامه می‌فرستد و ۱۵ آبان مکاتبه‌ای با سازمان نوسازی انجام می‌شود. یک فاصله ۴۵ روزه وجود دارد که باید پاسخ مکاتبات داده می‌شد ولی تا مدرسه مجوز را نمی‌گرفته نباید ساختمانش را جابه جا می‌کرد... "

دلیل تاخیر سازمان نوسازی مدارس در این مورد چه بوده است ؟

در سیستمی که مجهز به فن آوری رایانه و نرم افزار است چرا باید این همه تاخیر مشاهده شود ؟


« علیرضا رحیمی » نماینده مجلس در توئیتی نوشته است : ( 2 )

" به دستور وزیر آموزش و پرورش  5000 بخاری استاندارد در مدارس سیستان و بلوچستان توزیع شده است .

پرسش بعدی از بطحایی آن است که چرا این اقدامات پس از وقایع تلخ صورت می گیرد ؟

آیا همیشه باید اتفاقی رخ دهد و مقامات درصدد چاره برآیند ؟

اصلا و اصولا نظارتی در این سیستم تعریف و یا تببین شده است؟

اگر رئیس سازمان نوسازی از وضعیت مدارس غیراستاندارد اطلاعی ندارد و پس از جان باختن دانش آموزان به یک باره اولویت این سازمان قرار می گیرد و یا گزارش های درست و اقعی برای مدیران مافوق  تهیه و سپس  پی گیری نکرده است باید در مورد عملکرد خویش پاسخ گو باشد و اتهامات او  حداقل در هیات های تخلفات همین وزارتخانه مورد رسیدگی قرار گیرد .

اگر هم وزیر آموزش و پرورش اطلاع داشته است باید در این موارد پاسخ گو بوده و نمایندگان مجلس به جای آن که نگران عزل و نصب مدیران در آموزش و پرورش بوده و برای این وزارتخانه خط و نشان بکشند که فلان فرد مدیر باشد و یا نباشد ( این جا ) مصرا و شفاف آن را از وزیر در قالب " مطالبات ملی و نه محلی " مطالبه کنند و باید که در برابر جان انسان ها مسئول باشند .

 

( 1 )

آتش سوزی مدارس و گزارش صدای معلم از سازمان نوسازی ، توسعه و تجهیز مدارس کشور

( 2 )

آتش سوزی مدارس و گزارش صدای معلم از سازمان نوسازی ، توسعه و تجهیز مدارس کشور

پایان گزارش/


آتش سوزی مدارس و گزارش صدای معلم از سازمان نوسازی ، توسعه و تجهیز مدارس کشور

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور