صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

جایگاه علوم انسانی و توسعه در ایران

یکی از بستگان با آشفتگی از مدرسه دخترش برگشت، خبر بدی شنیده بود. با عصبانیت گفت که به او گفته‌اند که معدل دخترت 19 و هفتاد صدم است و معدل زیر 19 و هشتاد صدم را برای رشته تجربی نمی‌گیریم. اگر می‌خواهید فرزندتان بتواند رشته تجربی را انتخاب کند او را به مدرسه غیرانتفاعی ببرید.
احساس کردم یک سطل آب سرد روی سرم ریخته‌اند! چرا؟

کشور قرار است با علوم انسانی اداره شود. صدها رشته مدیریتی پیچیده، صدها گرایش حیاتی و حساس در علوم سیاسی و جامعه‌شناسی و اقتصاد، هزاران معادله و مولفه پیچیده در روانشناسی، علوم تربیتی، اخلاق، جرم‌شناسی، تحلیل تاریخ و .... مغز یک جامعه را تشکیل می‌دهند.
بعد ما به این مادر و هزاران مادر دیگر و فرزندانشان این حس را داده‌ایم که مریض رو به احتضار خود را با معدل 19 و هفتاد! سریع به اورژانس مدارس غیر دولتی بفرستید تا خدایی نکرده به قبرستان علوم انسانی مبتلا نشود!
هنوز ما فرهنگ‌مان این است که برترها بروید پزشک شوید! آنهایی که بالاترین استعداد و بیشترین کوشش و تلاش را دارید... آهای نوابغ! باید بروید پزشکی! حالا آنهایی که به ته دیگش رسیده‌اید، می‌توانید بروید ریاضی و مهندسی، بقیه هم اگه از همه جا ماندید بروید علوم انسانی با هر معدلی اما یادتان باشد که پزشکی و ریاضی معدل بالا می‌خواهد و لشکر پایین‌ترها پیش به سوی اداره مغز کشور!
برای یک صندلی پزشکی چندین نفر از بهترین‌ها در حال جنگیدن هستند در حالی که ا ز هر سه صندلی علوم انسانی دو تای آن در دانشگاه خالی است. در واقع باید برای رشته‌های انسانی و به دست آوردن هر کرسی آن در دانشگاه‌های معتبر، چندین نابغه در حال جنگ باشند نه دانش‌آموزان درجه دوم و سوم از هر سه صندلی یکی را پر کنند.
وقتی معمولا پرتلاش ترین و بااستعدادترین ها به دنبال تجربی و مهندسی رفتند، نتیجه این می‌شود که وزیر خارجه پزشک اطفال است. نائب رئیس مجلس جراح قلب است و....

جایگاه علوم انسانی و توسعه در ایران

خوب چرا تویی که عاشق کار سیاسی و روابط بین الملل بودی از اول نرفتی در همین رشته؟ تویی که عاشق تاریخ بودی چرا مهندس شدی؟ تویی که عاشق سیاست و فعالیت سیاسی بودی چرا جراح قلبی؟ اگر با این استعداد و علاقه، جای ده‌ها سال تلاش شبانه‌روزی برای جراح شدن، ده‌ها سال سیاست و جامعه‌شناسی یا اقتصاد خوانده و نوشته بودی، الان خودت و مملکتت کلی جلوتر نبود؟
تقصیری هم ندارد. تصورش این بوده که درس خواندن یعنی شیمی، ریاضی، فیزیک، پزشکی و...
بعد تازه بسیاری از اینها متوجه می‌شوند که عاشق دنبال کردن مباحث انسانی بوده‌اند.
طرف جراح مغز است مهندس هوافضاست، دکترای شیمی است و مرتب راجع به اقتصاد نظر قطعی می‌دهد، اما نمی‌داند فرق گرانی و تورم چیست! حتی به گوشش نخورده که فرق اقتصاد رانتیر با اقتصاد متکی به مردم چیست و چگونه منابع طبیعی موجب سقوط یا فراز می‌شود؟ اصلا نمی‌داند بیماری هلندی مال گاو است یا اقتصاد! اگر هم بداند هرگز نمی‌تواند کوچک‌ترین تحلیلی راجع به مولفه‌های آن داشته باشد، قرار هم نیست بداند. مگر قرار است همه، همه چیز را بدانند؟
اما مشکل اینجاست که مغز کشور جدی گرفته نمی‌شود. تخصص حیاتی فهم نمی‌شود.
در کدام کشور توسعه‌یافته وزیر بهداشت لزوما پزشک و جراح است؟ از ده وزیر بهداشت قبلی آمریکا که دارند سلامت و بهداشت و مسائل انسانی بیش از 350 میلیون نفر آدم را در قوی‌ترین کشور دنیا اداره می‌کنند، چند نفر آنان حتی پزشک عمومی بوده‌اند؟
مگر کسی که پدرجد عمل پروستات یا قرنیه چشم است، لزوما مطب خود را بلد است اداره کند که بخواهد هزاران میلیارد گردش مالی، هزاران پزشک و کارمند، هزاران تصمیم پیچیده و سخت مدیریتی و ... را مدیریت کند؟ چرا بیمارستان‌ها آن قدر آشفته اداره می‌شوند؟ رئیس بیمارستان بایستی مدیریت پزشکی بداند یا اینکه جراح معروفی باشد که احساس می‌کند مدیریت بلد است؟
سی سال پیش همه هجوم‌ها روی مهندسی بود. اصلا به کسی می‌گفتی آقای مهندس قند در دلش آب می‌شد. حالا سه برابر ظرفیت کشور مهندس داریم، یک دهم آن هم اقتصاددان و سیاستمدار قدر نداریم که این مهندس‌ها را به راه بیندازند و با استفاده از ظرفیت و تخصص آنها به خوبی چرخ توسعه کشور را بچرخانند. حالا همه برترین‌ها بروند پزشکی تا در آینده ببینیم کشور به چه سمتی می‌رود.
در کشورهای توسعه‌یافته، علوم انسانی خیلی جدی‌تر از ایران و کشورهای عقب‌مانده یا عقب نگه‌داشته شده است.
رشته‌ها و گرایش هایی از علوم انسانی در دنیا هستند که باورکردنی نیستند مثل اخلاق کشاورزی!
اگر نصف رقابتی که در پزشکی وجود دارد در رشته‌های انسانی بود، چند درصد از پذیرفته‌شدگان دانشگاه‌های تهران و بهشتی و علامه و...
الان روی صندلی کلاس‌های علوم انسانی این دانشگاه‌ها نشسته بودند و چقدر سطح علوم انسانی یعنی "مغز" در ایران بالاتر بود؟

جامعه‌شناسی علامه

منتشرشده در یادداشت
چهارشنبه, 06 فروردين 1398 10:39

سختی های دنیا

سختی های دنیا

در جهانی آدمی رنجیده حال
با بلا تیری که مرگی رو زوال

ثروتی باشد به دستِ این آن همان
دستِ خوشِ تاراجِ غم ، اندوه ، هان

با هر آن نوشیدنی یک جرعه ای
در گلو گیری کند غمباد،همی

با همان یک لقمه هایی تکّه ای
استخوانی خُرد مابین لقمه ای

نعمتی حاصل به دستی آن زمان
نعمتی از کف برون جانا همان

روز از عمرت بگیرد روزگار
در ازایش روزی ات بخشد شمار

دیگران را باشدش روزی دلا
کم و افزونی خدا بخشد خدا

مرگ را یاری کنیم ما هر زمان
دسترس تیری بلا این جانمان

پس چه سان امیدواری در جهان
تا ابد جاوید مانیم ما همان


هر بنایی با گذر ایام هان
رو به ویرانی برابر دیدگان

جز خدایی مرگ دارد هر وجود
نیست گردد هر وجودی گر چه بود

دسترس تیر بلا مرگیم ما
دم غنیمت فرصتی حاصل تو را

توشه تقوایی ذخیرت از جهان
در سرا باقی جهان فرخنده جان


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/

معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزیر آموزش و پرورش گفت : «به غیر از ادامه برنامه‌محوری و شاخص‌محوری، سال98 برای معاونت توسعه پشتیبانی و مدیریت، سال متوازن‌سازی است. در حال حاضر استان‌ها و مناطق آموزش و پرورش کشور از عدم‌ تعادل و عدم‌ توازن در توزیع منابع آموزشی رنج می‌برند. این‌ها بهره‌وری کار را پایین می‌آورد و هزینه‌های اضافی بر پیکره نظام آموزش و پرورش وارد می‌کند. امیدوارم در سال 98 با متوازن‌سازی که جزو اصلی‌ترین برنامه‌های ماست در کنار برنامه‌های دیگر بتوانیم بهره‌وری منابع را در آموزش و پرورش بالا ببریم و از آن طریق به مجموعه آموزش و پرورش کمک کنیم.»

سیل در ایران و دایره بسته مدیران و مدیران ناکارآمد

علل وقوع حوادثی نظیر پلاسکو، آتش سوزی در قطار، تصادفات فراوان اتوبوسهای برون شهری ،سقوط هواپیماها، نفتکش سانچی ، زلزله و اکنون سیل در بیشتر نقاط کشور را اگر نادیده بگیریم بدون تردید نحوه ی امدادرسانی مسئولین و مدیران ارشد و میانی کشور نشان دهنده ناکارآمدی و ناتوانی آنها در مواجهه با بحران های پیش رو را آشکار می سازد.
چندین روز پیش از سال جدید باوجود هشدارهای سازمان هواشناسی و وقوع سیل در استانهای شمالی ، استاندار گلستان  به مسافرت خارج از کشور می رود و در عذری بدتر از گناه شروع به فرافکنی به دلیل عدم استقرار در محل کار با وجود هشدارهای قبلی می کند و وزیر محترم کشور که در مصائب و بلاهای پیشین ناتوانی و ناکارآمدی خود و همچنین عدم همگرایی با دولت  را به وضوح آشکار ساخته ، اقدام به توجیه نبود استاندار کرده و به جای عذرخواهی از مردم پس از چند روز از وقوع سیل و عدم امدادرسانی شروع به عوام فریبی می کند.

رئیس جمهور محترم هم که پس از پیام تبریک سال نو به قشم سفر کرده فقط به ارسال پیام تسلیت و تماس تلفنی با وزیران بسنده کرده و در اقدامی تامل انگیز وزیر اطلاعات را جهت بررسی ابعاد مختلف بحران به گلستان می فرستد.  
مشکل اصلی کشور نه استانداران و وزرا بلکه ساختار انتخابشان است هر چند که اگر چنین حوادثی فقط برای یکبار در کشور دیگری رخ دهد برای استعفای مدیر و نه برکناری اش کفایت می کند لیکن در کشور ما مگر سیل صندلی مدیران را ببرد و گرنه شایستگی ، توانایی و تعهد محلی از اعراب ندارد.
به نظر می رسد دایره ی بسته انتخاب مدیران در نظام اسلامی بر مبنای اصولی است که ضرورت تجدیدنظر در این اصول را بدیهی می کند. دایره بسته ای که به مثابه بازی تخته نرد می ماند و مدیرانی که فقط جابه جا می شوند و اگر هم بیرون بروند پس از مدتی به بازی برخواهند گشت.
بی شک سازوکار نحوه ی انتخاب مدیران در نظام جمهوری اسلامی ناکارآمد و دارای اشکالاتی اساسی است که به نظر می رسد اراده ای برای برون رفت از شرایط موجود در ۱۲ دولت گذشته وجود نداشته است.
در شرایط کنونی اگر با همین فرمان حرکت کنیم تاسیس سازمانی تحت عنوان "سازمان مدیریت بحران مدیریت" در کشور ضروری است .

سیل در ایران و دایره بسته مدیران و مدیران ناکارآمد


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

سیل و مدیران و مدیریت های ناکارآمد

ایران را سیل فرا گرفته است. نوروز ۱۳۹۸، نوروز سیاهی شده است. فاجعه طبیعی سیل استان گلستان، متاسفانه، تقریبا تمام کشور را در بر گرفته است. عده‌ای جان به جان‌آفرین داده و عده‌ زیادی مصدوم و بی‌خانمان شده‌اند. به‌علاوه‌ی خسارات مالی زیاد وارد شده.
 
۱. با اطلاق طبیعی بودن واقعه، نباید چشم بر قصورات انسانی و مدیریتی، بست. در همه جای جهان، وقایعی چون زلزله و سیل رخ می‌دهد. منتها، در بعضی جاها زلزله‌های هشت ریشتری تلقات جانی چند نفره دارد و در بعضی جاها زلزله‌های شش تا هفت ریشتری تلقات چند ده هزار نفره دارد؛ در برخی از جاها تلفات طوفان‌های شدید و طغیان‌های رودهای بسیار بزرگ به حداقل رسیده است و در بعضی جاها سیلابی معمولی شهرهایی را در آب فرو می‌برد و در شهرهایی دیگر موجب خسارات جانی و مالی زیاد می‌شود.

بنابراین، ما در عصر توماس مالتوس، در قرن نوزدهم،  نیستیم که امکانی برای مواجهه با حوادث طبیعی وجود نداشته باشد و جمعیت انسانی به‌دست چنین حوادثی تعدیل شود.

پیشرفت فناوری، امکانات قابل توجهی را در اختیار جوامع گذاشته تا با حوادث طبیعی به مقابله برخیزند. 

سیل و مدیران و مدیریت های ناکارآمد

۲. متاسفانه در ایران، بهر‌ه‌گیری از امکانات پیشرفت فناوری در جهت مجازات افراد است تا در جهت حمایت از آنان. ثبت و ضبط تخلفات رانندگان از طریق دوربین‌های نصب شده، از جمله مصادیق استفاده بهینه از این ابزارها در جهت مجازات و کنترل اجتماعی است. در نقطه‌ی مقابل، عدم اعلان هشدار به شهروندان جهت پرهیز از مسافرت یا سکونت در خانه‌های‌ شهری و روستایی در معرض سیل استان گلستان، دالّ بر سوء مدیریت شدید در استفاده از امکانات ماهواره‌ای پیش‌بینی شرایط جوی است؛ امکاناتی که اجازه‌ی پیش‌بینی تقریبا قابل اعتماد تا چند روز آینده را می‌دهد. 

۳. در کنار عامل کوتاه‌مدت مذکور، باید به عوامل بلندمدت اشاره کنیم. شهرها به ویژه کلان شهرها بدون قاعده گسترش یافته‌اند. در گذشته، طرح توسعه شهری با نگاه آینده‌نگرانه راهبردی در کار نبوده است. بنابراین، شهرهای سامان یافته با مدیریت‌های کوته‌نگر و غیر علمی، به شهرهای بی‌دفاع در برابر حوادث طبیعی تبدیل شده‌اند. از این منظر، کلان‌شهرها به گونه‌ای رشد کرده‌اند که در آن‌ها، مرزی میان منطقه تجاری و مسکونی وجود ندارد؛ خطوط ارتباطی قوی ندارند؛ فاقد امکانات پیش‌گیری از حوادث یا مواجهه قابل قبول بعد از وقوع حوادث هستند. زلزله‌های رودبار و بم و کرمانشاه، حادثه ساختمان پلاسکو تهران و فاجعه اخیر سیل، پیامدهای نبود مدیریت کارآمد توسعه شهری است. 

سیل و مدیران و مدیریت های ناکارآمد

۴. علاوه‌بر این،  باید به برخوردهای کاسبکارانه با شهر اشاره کنیم. تبدیل کانال انتقال آب در کوی نصر تهران به پاساژ نصر در دهه ۱۳۷۰  و تبدیل مسیل اب به جاده در شیراز در دهه ۱۳۸۰،  توسط شهرداری‌ها،  از جمله این موارد است. اضافه کردن بلوکهایی در شهرک اکباتان تهران و به هم زدن طرح اولیه آن، یا تبدیل جنگل‌ها به ویلا و حریم ‌دریای ‌خزر به شهرک‌های مسکونی، مصادیق دیگر است. در جایی که شهر و منابع طبیعی به دکانی برای کسب درآمد و ثروت‌اندوزی  شهرداری‌ها و نهادهای دیگر تبدیل می‌شود، انتظار پرهیز از چنین رویه‌هایی و پرداختن جدی به شهرسازی بر مبنای اصول علمی و نگاه اجتماعی‌گرایانه شهر به مثابه "حق شهروندی" شهروندان، بی‌معناست.
 
۵. رشد بی‌رویه شهرها، به معنای سامان نیافتن روستاها و در معرض خطر قرار گرفتن آن‌ها نیز است. نبود طرح آمایش سرزمین موجب شده که روستاهای باقیمانده فاقد زیرساخت‌های لازم برای زندگی باشند. برخی از روستاها نیز که به نادرست، به‌دلیل نبود طرح آمایش سرزمین آینده‌نگرانه راهبردی،  دارای امکاناتی چون آب و برق شدند، اکنون خالی از سکنه هستند و بنابراین تخریب زیست محیطی، از این محل بیشتر شده است

۶. به هنگام وقوع سیل در استان گلستان، طناب تقصیر بر گردن استاندار این استان افتاد و حکم اخراجش به‌دلیل سفر خارج از کشور وی  به‌هنگام وقوع بلا، صادر شد. اما، وقوع سیل در سایر نقاط کشور، با مسئولان حاضر در استان‌ها و شهرها، داِلّ بر این حقیقت است که مشکل اصلی بود یا نبود مسئولان، پشت میزهای کار‌شان نیست. مشکل اصلی عوامل ساختاری تاریخی است که در چارچوب اثر پروانه‌ای، بر روی هم انباشته شده و ناتوانی نظام مدیریت بحران را در مواجهه با چنین وضعی دامن زده است. (گماردن مدیران ضعیف و بودجه‌ریزی ضد توسعه‌ای، جزیی از علل ساختاری تاریخی  است)

۷. کلام آخر. چنانچه پیش‌تر به هنگام حادثه ساختمان پلاسکو نوشتم جامعه و اقتصاد ایران به‌دلیل نظام حکمرانی ضعیف و سوء مدیریت‌های شدید، درگیر پدیده‌ای به نام "شکست نطام‌مند" شده است. به‌مانند خانه کلنگی بسیار فرسوده‌ای شده که با راهکارهای جزی‌نگرانه نمی‌توان به مقابله‌ی با مشکلات رفت. این خانه به بازسازی اساسی نیاز دارد.

 جامعه‌شناسی علامه

منتشرشده در یادداشت

 تخلیه شهر آق قلا و خطر سیل و جایگاه پژوهش و کالایی شدن دانش

در سطر آخر چکیده مشخصا بر ضرورت تخلیه شهر آق قلا و خطر سیل تاکید شده است!

 به عنوان یک پژوهشگر بسیاری اوقات این حس را داشته ام که در کشور من پژوهش برای کمتر کسی مهم است.

روزهای متمادی در فقر اقتصادی، مطالعه و تحلیل و نوشتن چقدر ارزش دارد؟

در بحبوحه لابی های قدرت، انتصاب های کم کیفیت و مدیریت ناکارآمد...،
در بحبوحه شوآف های صوتی_تصویری سلبریتی ها...،
در بحبوحه کالایی شدن دانش و افت کیفیت دانشجو و تنگ نظری های هیات علمی و مافیای دانشگاه...،
ارزش یک پژوهشگر و متفکر اصیل در انتهای لیست اهمیت ها قرار دارد.

 از خودتان بپرسید یک پژوهشگر در کجای فهرست ارزش‌گذاری شما قرار دارد؟

تخلیه شهر آق قلا و خطر سیل و جایگاه پژوهش و کالایی شدن دانش

جامعه شناسی صلح

منتشرشده در پژوهش

سیل شیراز و تبلور اخلاق و فرهنگ  سلام

ضمن تسلیت به تمام مردم، بابت فاجعه رخ داده شده در دروازه قرآن شیراز، همدلی و همکاری مردم در این اتفاق ناخوشایند، و همچنین همیاری داوطلبانه آنان، ستودنی است.

از نحوه و کیفیت خدمت‌رسانی و مدیریت بحران توسط مسولین، دلخوربم اما فعلا جای تسویه حساب و گلایه نیست .

دمتان گرم !

شب از نیمه گذشته و می دانم بسیاری از هموطنان من در شیراز، امشب را نخواهند خوابید.

نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی، گل کاشتند، مگر می شود لحظه دراز کشیدن سربازی را در سیلاب، جهت خدمت به مردم، دید و تحسین نکرد.

 

دمتان گرم!

شیراز پایتخت فرهنگی ایران خواهد ماند، امروز دیدیم که مردم چه حماسه هایی خلق کردند.

متقاضیان ارائه مسکن رایگان جهت سیل زدگان همشهری و مهمانان بسیار زیادند، چنان که، هم اکنون در ورودی های شیراز، ترافیک ایجاد کرده اند.

 

دمتان گرم!

تاکنون هیچ گونه سرقتی گزارش نشده است.این است تبلور اخلاق در حرکت های اجتماعی.

باران و سیل، توانست خسارات مالی و جانی فراوانی به مردم شیراز و مهمانان نوروزی آنها وارد کند، اما هرگز نخواهد توانست انسانیت نهفته در فرهنگ مردم این خطه را خدشه دار کند.

دمتان گرم

باید ایستاد و به احترام این مردم تعظیم کرد.

سیل شیراز و تبلور اخلاق و فرهنگ


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

گروه استان ها و شهرستان ها/

نامه ی زیر خطاب به رئیس سازمان مدارس و مراکز غیردولتی و توسعه مشارکت های مردمی وزارت آموزش و پرورش نگارش گردیده و در آن سازمان به شماره 237605  و به تاریخ 27 / 11 / 1397 ثبت گردیده است .

پس از آن در ملاقات های حضوری که آخرین آن در نشست خبری معاونان  وزیر  آموزش و پرورش و رؤسای سازمان‌ها در اردوگاه منظریه تهران ( شهید باهنر ) – سالن شهید فهمیده بود موضوع فوق مجددا به « مجتبی زینی وند » رئیس این سازمان یادآوری گردید .

با این حال تاکنون هیچ گونه پاسخ رسمی و مکتوب به نامه ی صدای معلم داده نشده است .

این رسانه به صورت جدی خواهان پاسخ گوئی مسئولان در جهت شفاف سازی و گردش آزاد اطلاعات و اجرای قانون می باشد .

منتشرشده در گفت و شنود

نظرسنجی

آیا هوش مصنوعی موجب تحول مثبت در آموزش و پرورش ایران می شود ؟

بلی - 57%
خیر - 43%

مجموع آرا: 223

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور