گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید
گفتم که ماه من شو گفتا اگر بر آید
گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز
گفتا ز خوب رویان این کار کمتر آید
یک سال دیگر با فراز و نشیب بسیار اما بیشتر بر چرخۀ ناملایمات ، برای فرهنگیان گذشت. نشستیم و برخاستیم و گفتیم و کردیم اما هیچ یک بر سپر فولادین روند اداری و سازمانی وزارت آموزش و پرورش ، فرود نیامد و اثر مگذاشت. تصور نمی کنم بیشتر از منِ دبیرِ بازنشسته و شمای معلم و دبیر شاغل ، کسی دیگر امیدوارتر از ما ، روزهای یک سال را در این کشور سپری ساخته باشد. تمامی لایه های جِرم بستۀ این امیدواری ، از وعده های پوشالی و غیرممکن مسئولان مربوطه تشکیل شده است. روزهای هر ماهِ ما به نحوی با امید به انتهای آن ماه و فصل ، سپری گردید. عین و شبیه سالهای پیش ، بی کم و کاست ! و انگار این روایت ، داستان ماهها و سالهای پیش روی ما نیز هست. چون مردان و قوانین همانند هستند و آب از آب تکان نمی خورد و ظاهرا نخواهد هم خورد.
تا زمانی که مردان آموزش و پرورش جای خود را به جوانان و میانسالان کارشناس و تحصیل کرده و متخصص ندهند ، روایت سالانۀ ما همین است. این نومیدی نیست ، این روایت واقعیت حاکم است. چون فراتر را نمی بینند و بیشتر از این توان ندارند. برای مُصلح و مؤثر بودن در مسیری ، می بایست قدرت ایجاد تغییر و جسارت در هم کوبیدن شرایط موجود را داشته باشی و گر نه : گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید که از بر آمدن و وصال خبری نیست و نخواهد بود. آرزویی محال که فقط انرژی و توان کاری را از ما سلب می نماید. یعنی آب در هاون کوبیدن و از حاصل ، هیچ خبری نیست. چون همّت و اراده ای در کار نیست. با هم به سخن گفتن نشستیم و یاد گرفتیم که غیر خود را تحمل کنیم .
خارق العاده ترین سیاست در این کشور فراموش کردن پر تعدادترین افراد زیر مجموعۀ وزارت آموزش و پرورش است. حدود 16 میلیون نفر در این وزارتخانه یا تحصیل می کنند و یا فعالیت اقتصادی انجام می دهند. نادیده گرفتن این تعداد از جمعیت کل کشور از دو بُعد کیفی و کمی ، اصلا به نفع جامعه نیست. آن هم مجموعه ای که قابلیت بر عهده گرفتن نقش های اجتماعی را آموزش می دهند و فرا می گیرند. غفلت ما از این واقعیت مهم ، یعنی محرومیت عملی جامعه از پتانسیل های موجود.
با ذکر یک مثال ، موضوع را بیشتر بشکافم . مثلا تصور کنید که دولت ما با کمترین هزینه و با نیروی انسانی و سرمایه موجود ، قادر است تا کشور را به غنای تولیدات زراعی و کشاورزی و باغی برساند ، اما به دلیل کهولت مدیران و افکار بسته و سنتی آنان ، بیان می دارد : چه کاری است شکر خدا نفت و گاز فراوان در کشور هست با مدیریت و بکارگیری این دو بخش ، می توانم به سادگی و آسودگی تمامی این نیازها را از دیگر کشورها فراهم سازم و خود و ملت را از تحمل مشقت بسیار رهایی بخشم !
جای بسی شگفتی است که کشوری دارای جمعیت جوان باشد و بیکاری در آن موج بزند و نیروی تحصیل کرده و متخصص هم داشته باشد اما ما در تعلیم و تربیت کودکان این سرزمین سستی و کاهلی ورزیم که از کشورهای خارج تولیدات علمی و تکنولوژیک را با سرمایه ملی ، وارد می کنیم ، چه کاری است که بیندیشیم و مطلوب ترین طریق سیستماتیک را پیاده و مدیریت نمائیم تا کودکان ما جامعه پذیر شوند و فردا نقش های گوناگون را برعهده بگیرند. شاید هم تصور این است که جمعیتِ محدودِ فعلیِ مسئولِ دایرۀ مورد تأیید نظام سیاسی ابدالدهر مدیریت خواهند کرد و به نیروهای جدید و جوان ، اصلا نیازی نخواهد بود . فقط همین چند نفر برای ادارۀ این کشور بس است!
در ادامه اجازه می خواهم توصیه ای به وزیر آیندۀ آموزش و پرورش داشته باشم به عنوان یک ایرانی و یک دبیر بازنشسته این حق ملی و میهنی من است :
جناب وزیر آتی کشور ، اگر در سیاست عملی خود ، قرار بر تداوم همین اوضاع و شرایط را در بطن آموزش و پرورش دارید ، شما را به روح همۀ رفتگان و اجداد بزرگوارتان ، مسئولیت وزارت را نپذیرید.
اگر یقین دارید که از هیچ کس و گروه و دسته ، سفارش و اثری نخواهید پذیرفت و برعکس ، بر همۀ آنها اثر خواهید گذشت ، بر شما وزارت آموزش و پرورش مبارک باد.
شما را به تمامی سالها و ماهها و هفته ها و روزها و ساعت ها و دقیقه ها و ثانیه های تدریس و فعالیت تمامی فرهنگیان سوگند می دهم ، اگر لیاقت و توانایی ایستادن و نه گفتن به خواسته های بی جا و غیر منطقی و غیر آموزش و پرورشی و عمل مستقل فردی به همراهی کارشناسان و متخصصان امر تعلیم و تربیت را در خود نمی بینید ، نامزدی وزارت را از رئیس دولت نپذیرید و به مجلس برای گرفتن تأییدیه وزارت نروید و یا اگر پذیرفتید و به مجلس رفتید و وزیر شدید اما در همان ماههای اولیه تجربه کردید که ناتوانید به مدت 4 الی 8 سال ، ما فرهنگیان و دانش آموزان را مستوجب کیفر تحمل بی لیاقتی خود نگردانید و همان دَم استعفای شجاعانه و مردانۀ خود را تسلیم دولت وقت نمائید.
اگر هنر خودشناسی در شما قوی است به تمامی زوایای شخصیت فردی و اجتماعی خود نظاره گر باشید و پذیرش چنین وادی پر خطر را زیر ذره بین انصاف خود قرار دهید و گر نه در آستانۀ نامزدی وزارت آموزش و پرورش ، ابتدا به یک متخصص روانشناسی و حتی روانکاوی مجرب مراجعه نمائید تا تمامی تارو پود واقعی درون شما را چون آئینه به خودتان منعکس نماید ، و سپس آن متخصص و خودتان ، قضاوت کنید که می توانید پر مسأله دارترین وزیر دولت گردید و یا خیر. به همین سادگی و به همین روائی و اعتبار .
امید واثق دارم که در سال 98 ، مردان و زنان مسئول ما در قبال پذیرش سِمت ها و انتصاب ها ، بیشتر از رسیدن به جاه طلبی و شهرت و قدرت ، به باور توانمندی خویش بیندیشند. همۀ شما قرار است سفینۀ نجات باشید نه حاملان جهل و گمراهی . آنچه که در این وادی می سوزد و تخریب و تخدیر می گردد وطن است با سرمایه ای ارزشمند به نام کودکان و نوجوانان . نسلی آینده ساز قرار است پا در جای پای شما گذارند اما اگر این جای پا ، سست و متزلزل باشد ، فرزندان من و شما قربانی این قتلگاه خواهند گردید. یک ساعت تفکر مثبت ، سازنده ، مفید و واقع گرایانه از مجموعۀ عبادات ظاهری و واقعی تمام عمرتان ، اُولی تر ، سزاوارتر و ارزنده تر است.
در این گریز گاهِ بی نصیبیِ سالانۀ همۀ فرهنگیان ، تنها مونس و همدم و همراه بی ادعای ما ، سایت صدای معلم بود. لذا :
از این سایت سپاسگزاریم ، چون در این بین ، طی یک سال ، ما همراهی دلسوز ، مهربان ، فهیم و مؤثری داشتیم که همدلی من و شما را بیفزود و تنهایی نومیدانۀ مان را با خنده ها و تبسم ها و گریه ها و بغض های ناشی از مطالعه یادداشت ها و گزارشات خبری و مصاحبه ها ، تخفیف داد. با هم خشمگین شدیم و با هم مستفیض . با هم به سخن گفتن نشستیم و یاد گرفتیم که غیر خود را تحمل کنیم . گاه از نوشته ای بهت زده شدیم و گاه چیزهایی برای کاربرد در زندگی خصوصی و شغلی خود از آن فرا گرفتیم.
از این سایت سپاسگزاریم ، چون تصورِ گذشت یک سال بدون سایت صدای معلم و به دور از اطلاع یابی از اخبار و هیجان و فواید مطالعه ، بالاخص برای بازنشستگان و خصوصا برای آنانی که اهل مطالعه نیستند ، بسیار سخت است. حتی روزهایی که مطلب جدید خیلی کم گذاشته می شود و یا خیلی دیر ، احساس رخوت و بی تابی می کنیم. برای آنانی که اعتیادی چون مصرف سیگار و یا فضای مجازی ندارند ، شاید تنها اعتیاد موجه همین تعقیب یادداشت های روزانه سایت است که یکی از مهمترین ویژگی های آن ، همین به روز بودن آن است. ارتباطی مستمر و متناوب .
از این سایت سپاسگزاریم ، چون صرفا برای دسترسی به نفع مادی ، علیرغم نیاز مبرم بدان ، سایت را مدخل تبلیغات گسترده مربوط و نامربوط و گاه حتی مبتذل ننموده اند. در این سایت می توان با آرامش ، امر مطالعه را تعقیب نمود و هر لحظه با تداخل تبلیغات ، مجبور به حذف آنها از صفحه خود نیستید. همچون پورتال وزارت آموزش و پرورش و استانها ، که در آن حجم و نوع و محتوای تبلیغات آزاردهنده است و احساس خستگی و انصراف ، شما را از آن فراری می دهد. عدم سنخیت تبلیغات بیشترین مشکل ما فرهنگیان در مراجعه به این پورتال هاست.
از این سایت سپاسگزاریم ، چون تنها هنگام افزایش شدید قیمت ها ، مدیر محترم سایت از خوانندگان خود طلب همیاری نمود و سالها با حقوق معلمی خود ، آن را چرخانده اند. امید که به وقت توانمندی ، همیاری با تنها همدل و همراه بی مدعای خود را فراموش نکنیم .
از این سایت سپاسگزاریم ، چون روزمرگی و ناملایمات شدید و فراوان زندگی فرهنگیان ، حوصله و میل تعقیب اخبار و گفته ها و سخنرانی ها و تصمیمات مسئولان را از فرهنگیان در ربوده است و ما چون این سایت را برای مطالعه ترجیح می دهیم لذا از طریق آن از حقایق و واقعیت های آموزش و پرورش ایران و جهان مطلع می گردیم. جناب وزیر آتی کشور ، اگر در سیاست عملی خود ، قرار بر تداوم همین اوضاع و شرایط را در بطن آموزش و پرورش دارید ، شما را به روح همۀ رفتگان و اجداد بزرگوارتان ، مسئولیت وزارت را نپذیرید
از این سایت سپاسگزاریم ، که در برابر شکایات اشخاص حقیقی و حقوقی ، تسلیم شداید نگردیده و میدان را خالی نگذاشته اند و به تنهایی در مراجع قانونی حضور یافته و از عوض ما نیز از حیثیت معلمان دفاع کرده اند و ثابت نموده اند که یک معلم خردمند و آگاه به وکیل مدافع نیاز ندارد. از خانوادۀ محترم مدیر سایت ، به دلیل تحمل فشار روانی این شکایات پوزش می طلبیم.
امید که باز سالی دیگر اسیر شعار سالانه ای دیگر نباشیم که طاقت و توان به جا آوردن آن برای مان غیر ممکن باشد. و امید که من و شما در سایۀ تنها مونس وفادار خود یعنی سایت صدای معلم بتوانیم به جای واقعی خود صعود نمائیم و جایگاه خرد و خردمندی را معرفی ، توانمند باشیم.
دو سنت دیرین چهارشنبه سوری و عید سعید نوروز بر شما همکار هموطن همراه خجسته باد.
به امید روزهایی بِه از این روزها .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
مسلماً تحت تأثیر افراد و اقوام استخدام شده وزرای قبلی خواهد بود
آه ای وزیر آتی کشور به این بیندیش که چه کسانی از افکار، افراد و اقوام قبلی برتر نبودند و طلبه مطلوب باش و نه طلبه طبل و طلبه بی طلب طلبکار که همچنان ثمرهای جز بطالت و بطلان ندارد
باید به سالم بودن مجلس و مجلسیان
امیدوار باشیم. خود مجلس برای عدم
دخالت مجلسیان جهت هر نوع سواستفاده
شخصی و حزبی و یا استانی نمایندگان ،
باید قانونی قاطع و شفاف وضع کند.
از ضعف قانون ، قانون شکنی متولد
می شود. تشکر
اگر خود معلم ، خضرگونه باشد چطور؟!!
معلم جرمی انجام نداده است که نیاز به
مدافع داشته باشد ، اما بی گناه ، کم متهم
نگردیده است، چه در دادگاه جامعه و چه
در معنای واقعی آن.تشکر
عدم اش به ز وجود!! تشکر
که همه به ریش او بخندند. آخه اختیار و
اراده ای از خود ندارد که کاره ای باشد. یک
اسباب بازی کوکی بیشتر با حاله تا وزیر ما.
واقعا آدم عاقل وزیر آموزش و پرورش نمی شود.
باید هیچکس این پست را نپذیرد تا شاید به حال
و هوای بیشتر بیندیشند و مفهوم واقعی وزیر معنا
یابد. وزیر باید چنان باشد و عمل کند که جای
ایراد و ضعف باقی نماند. اگر وزیر ضعیف باشد
و یا ضعیف عمل نماید ، تمام بخش ها و اجزای آن ناکارآمد خواهد بود. تشکر
آخر کارش با ماله
یتیم با هرچی خاله
یه شیر دارن بی یاله
پارتی با اسم لاله
حالا دیدن با شاله
دائم چالش با چاله
دلیل چرا بی داله
برنامه ریز با فاله
یه جا برات تو گاله
توهّمات هر ساله
اصغر میشی چو غاله
بدین سبب با ناله
میدیم سرود و قاله
شیر گرون با کاله
شاگرده کال و لاله
خدا می داند چند دهه و یا سده در
انواع مشکلات ، غوطه ور خواهند ماند.
حافظ بینوا می دانست که سر نمی آید.
اما نومیدی خود مرگ است.تشکر
شعار سالانه ای دیگر نباشیم.....
حتما منظور خانم امامی شعارهای اول سال نو است که اصولا جامعه ی عمل نمی پوشد. چون ما
ایرانی خوب حرف می زنیم اما خوب عمل کردن
بلد نیستیم.
اگر پایمان را به اندازه گلیم واقع بینی، دراز
کنیم از گفتن آنچه که توان به فعلیت درآوردن
آن را نداریم پرهیز می کنیم.شعار اول سال و
اول مهر ، سوهان روح ملتی است که به درستی
هدایت نمی شود.تشکر
ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ۚ
با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن!
ما هم از همراهی شما سپاسگزاریم.
مطالبات ۱۰ ساله رو ندادند. تصور نکنیم که
فقط زندانیان دربندند و بدون اختیار، ما در
عین آزادی ، دربندیم. لذا تأسف برانگیزتر است.تشکر.
مدیرمدرسه ای که به دلیل نبود سرانه ازخانوادها پول می گیرد به قانون واصول انسانی پایبند نیست چه توقعی دارد؟
معلمی که به تمام دانش آموزان نمره ی عالی می دهدچه توقعی دارد ؟
مستخدم مدرسه ای که تاشیرینی نگیرد کارنامه ی دانش آموزی را نمی دهد چه توقعی دارد؟
فرهنگی که برخلاف قانون اساسی مدرسه ی غیرانتفاعی تاسیس می کند چه توقعی دارد؟
این باتلاق ساخته ی دست ماست هرگاه از ساختن آن دست برداریم نجات خواهیم یافت
خوشبختانه هیچ مسندنشینی ، حاصل تعلیم و
تربیت حداقل من بکی نیست. از شما می خواهم
حتما یادداشت کودک بستنی فروش را مطالعه
نمایید.نکته ی باریک تر از مو ، تربیت
خانواده هاست. مگر سهم من دبیر با جدایی پرورش از آموزش ، برای تربیت دانش آموز
چند در صد است. اصلی به نام ذات و سرشت
هم وجود دارد، منتهی چون رفتار غالب افراد
می شود حرکت در خلاف مسیر عقلانیت و انسانیت ، لذا ما معلمان را مقصر می دانیم.
سهم بستنی فروش های دیروز که امروز نماینده
مجلس و مفسد اقتصادی گردیده اند در این آشفته
بازار خیلی بیشتر از من معلم است. تشکر.
چه گویم که نگفتنم به باشد.
سال نوی تان مبارک.
موافقم. عمده مشکلات ما از غفلت فرهنگی
زاییده می شود. اخلاق و فرهنگ در خانواده
مدرسه و جامعه ما فراموش گردیده است.
و در مقابل مسابقه ی منفعت طلبی فردی و
ترجیح آن به منافع جمعی ، تعداد کودکان
بستنی فروش را افزوده است. ما فراموش
می کنیم که نفع جمعی ، به منافع فردی نیز
پاسخ می دهد اما طمع و حرص برای کسب
منفعت فردی ، فقط تنها خوری است و نفعی
به جامعه ندارد. تشکر.
البته درست تر است بگویید نظر و یا برداشت
آقای شهاب ، نظریه و یا تئوری برای خود تعریفی
علمی دارد که به سادگی ارائه نمی گردد. تشکر
جناب آقای شهاب، همکار ارجمند،
عیدتان مبارک.
قرار نیست فقط آموزش و پرورش ، فرهنگ را بسازد و یا تقویت نماید و یا اصلاح نماید ، ما
دو نوع فرهنگ رسمی و فرهنگ عمومی داریم.
اولی با آموزش در خانواده و مدرسه و دانشگاه
و رسانه ها فراگرفته می شود و دومی در روابط
اجتماعی افراد در کوچه و محله و خیابان و با رفتار
من و شما. تا محتوای کتب درسی در این خصوص ،
غنا نشده باشد و تا ما در انزوای خود و غافل از احوال خویش زندگی کنیم ، فرهنگ بارور نخواهد شد. اخلاقیات ، موسیقی ، هنر ، آداب و سنن ،
ادبیات عامیانه و بومی ، ارزش ها ، هنجارها و...
همه ملازم فرهنگ هستند. ما در فردیت خویش
خودخواهانه ، فرهنگ را مغفول نگه داشته ایم.
شما از جمله افرادی هستید که همیشه در انتظار
آموزش و پرورش بر خانواده و جامعه هستید و
بنده سرآغاز یادگیری را از خانواده می دانم.تشکر
بر...........
امروز اگردرکشورژاپن اختلاس کمی وجود دارد
آیا درمدارس آن جا مدیرمدرسه از مردم پول زور می گیرد ؟
آیا معلم به دانش آموزان نمره ی کیلویی می دهند ؟
آیا...
آ.پ ما 4 دهه راه را به اشتباه می رود ومتاسفانه بسیار ی از کارکنان هم خودشان را دراین مسیرقرارداده اند وامروز نتیجه ی این کجروی هارا می بینیم اختلاس های چندهزارمیلیاردی وغیره
ژاپن از طریق آ.پ سالم توانست ملتی سالم ،وظیفه شناس ووطن پرست پروش دهد
درکشورچین ودیگر کشورهای توسعه یافته فرهنگ سازی ها از طریق آ.پ صورت گرفته است چون انسان ها بهترین وتاثیر پذیرترین دوران زندگی خودرادرآ.پ می گذرانندخانواده هم متاثراز آ.پ این کشورهاست
در ژاپن هم اگر به خاطر داشته باشید همه
چیز از خانواده شروع می شود. زیربنا درست
گذاشته شود ، آموزش در مدرسه هم درست
پیش می رود و ......
آموزش و پرورش ما با نظرات و امیال مسئولان
اصلاح نخواهد شد ، با تربیت درست در خانواده ها
قوام خواهد گرفت.
در محیط خانواده الفبای قانون را بشناسیم ،فرا
بگیریم و در وجود خود درونی سازیم تا قابلیت آموزش دادن آن را به دانش آموزان ، بدست آوریم.
من شخصا این جمله را هرگز وارونه نکرده
بودم، هر چند جمله صحیح است و می تواند
واقعیت داشته باشد ، اما همچنان دوست
دارم اصل جمله را امانتدار باشم تا امیدواری
رنگ نبازد. تشکر.
وزیر مستمسک معلمان گردد. بی کفایتی هم
حدی دارد!!
انسانها اصولا کاشته ی خود را
برداشت می کنند. تشکر
امور آموزش و پرورش را برعهده بگبرد. ما که
به اندازه ی کافی هزار چهره ایم ، این هم رویش،
هر استان به نسبت بضاعت خود ، آموزش و پرورش را اداره کند شاید رقابت مثبت هم ایجاد
شد و وضع ما هم بهتر گردید!!
این امر باعث تشدید نابرابری و
بی عدالتیآموزشی می شود ،
چون قابلیت ها و پتانسیل های
استانها از همدیگر خیلی متفاوت
است. در ضمن این امر مستلزم
تحقق دو گزینه ی دیگر است :
۱- استانداران حتما متولد مراکز
استان خود باشند تا تعصب خدمت
داشته باشند.
۲- در انتخاب آنان ، افرادی خوشنام
و کارآمد ، مد نظر باشد.
اما در کل تا انتصابات ما در هر
پست سازمانی ، سکوی پرش برای
دستیابی به پست بالاتر است ، هیچ
مدیری شش دانگ حواسش به حیطه ی
سازمانی خود نخواهد بود. تشکر