صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

چالش های آموزش و پرورش و تحول در نظام آموزشی آموزش و پرورش از ساختاري ارگانيك برخوردار است كه خستگي ناشي از ترسيم ساختاري مدرنيسم در طول قرن گذشته و تشويش و نگراني ناشي از آن، امكان تحرك را از وي سلب كرده است. لذا ناچار براي ادامه حيات خود به دوپينگ‌ در تصميمات و سياستگذاري‌ها  روي مي‌آورد. گاهي تصويب درصد بودجه شركتها و كارخانجات به امر آموزش، گاهي حذف پنجشنبه‌ها و گاهي نيز برنامه معلمان تمام وقت و بحث خريد خدمات آموزشي مدارس غيرانتفاعي در دوپينگ‌هاي تصميم‌گيري و سياستگذاري در آموزش و پرورش عرض اندام مي‌نمايد. در حالي كه اين تصميمات مسكن‌هايي هستند كه به زعم سياستگذاران ادوار آموزش و پرورش مي‌تواند حال آموزش و پرورش را خوب كند و يا حالي از آموزش و پرورش بگيرد!

 

اما بلاهايي كه ساختار غلط آموزش و پرورش در طول يك قرن گذشته بر سر آموزش و پرورش و پرورش آورده است موجب اشكالاتي شده است كه عمدتاً بدين شرح مي‌باشند:

  • مدارس غيرانتفاعي:  از زمان تصويب قانون مدارس غيرانتفاعي در سال 1367؛ تنها 10 درصد دانش آموزان تحت پوشش مدارس غیرانتفاعی قرار گرفته اند  (دليل آن عدم همخوانی این مدارس با بافت اقتصادی اجتماعی کشور است).

  • عدم شفافيت مالي: عدم شفافیت مالی مدارس دولتی برای ذینفعان آموزشی( موجب مخدوش شدن کارایی مدارس شده است).

  • نقش معلم به عنوان مهمترين ركن آموزش و پرورش: آشکار نبودن نقش معلم در تولید ناخالص ملي و تولید دانش( به دليل آنكه اين احساس در سیاستگذاران بودجه‌ريز ادوار وجود داشته و دارد كه آموزش و پرورش هزينه است).

  • بودجه آموزش و پرورش : 99درصد بودجه آموزش و پرورش اختصاص به بخش حقوق و دستمزد معلمان دارد(عدم برنامه‏ ریزی جهت افزایش «بودجه سیاست‏گذارانه» آموزش ‏و پرورش يا بودجه غیرپرسنلی یا عدم تغییر سرانه مدارس متناسب با تورم).

  • عدم اختصاص بودجه واقعي براي سرانه دانش‌آموزي: سالانه، سرانه حداقلي برای هر دانش آموز به مدارس دولتی اختصاص مي‌يابد (عدم وجود برنامه‌اي براي ارائه منابع مالی پایدار در افزایش رقم سرانه دانش‌آموزي متناسب با تورم).

  • عدم ساماندهي نيروي انساني: براي نمونه در شهر تهران در سال 96 تعداد 60000 پرسنل حقوق بگیر داشت از این تعداد 24000 نفر کارکنان اداری و در خارج از کلاس درس مشغول به کار هستند( وجود نابه سامانی نیروی انسانی در ادوار گذشته).

همان طور كه ذكر گرديد ساختار كنوني در آموزش و پرورش متناسب با ساختار ارگانيك و پوياي آموزش و پرورش نيست؛ به طوري كه اين نگاه، تناسبي با فرهنگ اسلامي ندارد كه ورود به اين بحث در اين مقال نمي‌گنجد. براي ساختار پويا و ارگانيكي كه ذات هرمنوتيكي آموزش و پرورش برآن مبنا قرار دارد؛ ايجاد ساختاري مكانيكي كه بر گرفته از فلسفه قرن گذشته در غرب مي‌باشد كه عمدتا از  تحقيقات انساني در كارخانجات صنعتي و نظامي استخراج شده است؛ موجب تزريق جرياني در آموزش و پرورش كشور شده كه بلاهاي ذكر شده را بر آموزش و پرورش نازل كرده است. بلاهاي ذكر شده چنان بر بدنه آموزش و پرورش خيمه زده است كه تلاش براي جدا شدن از اين بلاها خستگي را بر آموزش و پرورش مستولي كرده و هرگونه تحرك را از آموزش و پرورش سلب كرده است به طوري كه تصميمات موضعي براي حل مسائل مزمن آموزش و پرورش گرفته مي‌شود. براي جدا شدن از اين ساختار غلط بايد به طور گام به گام و از نقطه‌اي آغاز نمود و نبايد منتظر حل تمام مسائل و تغيير تمام دستورالعمل‌ها و آيين‌نامه‌هاي آموزش و پرورش شد و سپس آغاز به تحول كرد. براي اين منظور لازم است دستورالعمل‌ها و آيين‌نامه‌ها  را متناسب با ساختار واقعي آموزش و پرورش تغيير داد.

چالش های آموزش و پرورش و تحول در نظام آموزشی

در ابتداي سال جاري در مشهد مقدس، مقام معظم رهبري (مدظله‌العالي) توصيه‌اي بر ايجاد برنامه ريزي جامع در استفاده از ظرفيت جوانان در پيشرفت نمودند كه بخش عمده‌اي از اين توصيه و شايد تمام توصيه متوجه آموزش و پرورش مي‌شود.

در برنامه ريزي جامع در آموزش و پرورش نيازمند در نظر گرفتن همگام و استراتژيك تمامي مولفه‌هايي است كه در ايجاد تحول و پيشرفت نقش بازي مي كنند. مولفه‌هايي كه براي ايجاد تحول در آموزش و پرورش توسط محققان و يا براساس تجربه نقل شده است بدين شرح مي‌باشد:

  • چابكي وزارتخانه آموزش و پرورش: تمركز بر سياست هاي كلان منطقه‌اي و جهاني آموزش و پرورش و برنامه ريزي‌هاي درسي و آموزشي مرتبط با آمايش سرزمين به جاي فعاليت تداركاتي وزارتخانه بر مدارس.

  • افزايش نقش معلم به عنوان مهمترين ركن نظام آموزشي: واگذاري مديريت مدارس به تيم معلمان و يا حتي معلمان بازنشسته (سرمايه‌هاي پنهان آموزش و پرورش) واجد شرايط عمومي و اختصاصي مورد تاييد آموزش و پرورش با حفظ مالكيت مدارس توسط وزارتخانه آموزش و پرورش و پاسخگويي تيم معلمان به اتفاقات ناگوار در مدارس. در صورت عدم توانايي در اجراي شاخص‌هاي ترسيم شده، مدرسه به تيم توانمندتر واگذار گردد.

  • تمركز زدايي و مدرسه محوري: استقلال مديريت مدارس و پاسخگويي بر اتفاقات خوب و ناگوار مدارس.

  • رتبه بندي مدارس: برند سازي مدارس با ايجاد رقابت براي افزايش موفقيت و  تلاش خود در كسب رتبه برتر.

  • رتبه بندي معلمان(نظام معلمي): برند سازي معلم با ايجاد مسئوليت تضامني نسبت به شغل خود و ايجاد رقابت براي كسب شايستگي‌هاي برتر.

  • استاندارد سازي آموزش و پرورش: ترسيم شاخص هاي اوليه براي مدارس و معلمان و ارزيابي آموزش و پرورش براساس شاخص تعريف شده و بازنگري شاخص‌ها براساس نتايج حاصله جهت دستيابي به استاندارد مطلوب منعكس شده در سند تحول بنيادين آموزش و پرورش.

  • ادغام مدارس كوچك: ايجاد مدارس با ظرفيت بالايي از دانش آموزان و با استفاده از استانداردهاي جهاني آموزشي و انتقال مدارس بزرگ از مناطق با كاربري اقتصادي به مكان‌هايي با كاربري آموزشي كه از استاندارد آموزشي برخوردارند.

  • عدالت آموزشي و افزايش مشاركت خانوار: اعتبار مالي مدارس به سرانه كلان دانش‌آموزي (در سال جاري ميزان چهار ميليون تومان براي هر دانش‌آموز) اختصاص يابد و اين سرانه به ميزان تلاش مدرسه در جذب دانش‌آموز در نظر گرفته شود. بدين نحو دانش‌آموز بي‌بضاعت به ميزان برابر با ساير دانش آموزان از امتياز برخوردار خواهند بود. از سوي ديگر موجب ساماندهي نيروي انساني مي‌شود. بدين نحو مدارس به اندازه نيازشان به استخدام نيروي انساني مورد تاييد آموزش و پرورش مبادرت مي‌ورزند، چون در غير اين صورت اعتبار مالي آنان اجازه پرداخت دستمزد را به استخدام نيروي مازاد نخواهد داد. بدين نحو خانوار دانش‌آموز خود را در مدارسي كه خودشان براساس آگاهي و دانشي كه خود از رتبه مدرسه كسب كرده‌اند انتخاب خواهند نمود و مشاركت در تصميمات مدارس خواهند گرفت.

  • مدرسه به عنوان كانون فرهنگي محله: تعامل مدارس با نهادها و انجمن‌هاي محلي به منظور جذب كمك براي دانش‌آموزان بي‌بضاعتي كه توسط مدرسه جذب و معرفي شده‌اند و تعميق تعامل در جهت ساير اهداف پرورشي و فرهنگي مدارس با نهادهاي محلي مانند مساجد و غيره.

با توجه به اشكالات و مسايل آموزش و پرورش و با توجه به عواملي مذكور، پيشنهادي كه براي ايجاد برنامه‌ريزي جامع در آموزش و پرورش ذكر مي‌گردد بدين شرح است:

چالش های آموزش و پرورش و تحول در نظام آموزشی

  • آموزش و پرورش مي‌تواند مديريت مدارس خود را به تيم معلمان و مديران واجد صلاحيت عمومي و اختصاصي  بر اساس تنظيم قرارداد با حفظ مالكيت مدارس طي دوره‌اي واگذار نمايد.

  • حذف معاونت پرورشی از سطح وزارتخانه و انتقال بودجه فرهنگي و پرورشي به مدارس. بدین منظور برای بهسازي برنامه‌هاي فرهنگي مبتني بر ارزش‌هاي اسلامي، تيم معلمان و مديران ملزم به استفاده و انتخاب يك فارغ‌التحصيل حوزوي دارای صلاحیت حوزوي و  مورد تاييد وزارتخانه آموزش و پرورش به گروه خود برای انجام برنامه های فرهنگی مدرسه گردد. بدين ترتيب موجب تعميق ارتباط مدرسه به عنوان كانون فرهنگي مدرسه با نهادهاي فرهنگي محله مانند مساجد گردد.

  • حق انتخاب والدین با واریز بودجه مدارس به تعداد جذب دانش آموز توسط وزارتخانه آموزش و پرورش تضمین داده خواهد شد.  با استفاده از اعتبار دانش آموزان، والدين حق انتخاب مدارس را براي دانش‌آموز خود خواهند داشت و مي‌توانند دانش‌آموز خود را در مدارس دلخواه از نظر سطح کیفیت ثبت‌نام كنند.

  • با استفاده از واریز بودجه مدارس براساس تعداد جذب دانش آموزان، مدارس به دنبال جذب هرچه بیشتر دانش آموز، ارتباط خود را با نهادهای خیریه مانند مساجد و سایر انجمن های خیریه بمنظور دریافت کمک به دانش آموزان کم بضاعت از طریق خیرین افزایش خواهند داد. چنین نقشی، نقش مدارس را به عنوان کانون فرهنگی محله تقویت خواهد کرد.

  • پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش مي‌تواند ميزان سرانه دانش‌آموزي را براساس تورم موجود ساليانه تعيين نمايد و در اختيار سازمان برنامه و بودجه براي تصويب در مجلس شوراي اسلامي قرار دهد. همچنين با تعيين شاخص‌هاي آموزشي براي مدارس و معلمان(با تاييد شورايعالي عالي انقلاب فرهنگي و شوراي عالي آموزش و پرورش)  زمينه تعامل پايدار مدارس با يكديگر و رتبه‌بندي علمي مدارس را فراهم نمايد.

  • دانشگاه فرهنگيان  مي‌تواند با اجراي شاخص‌هاي استاندارد و صدور نظام معلمي، نظام شايسته‌سالاري را براي استمرار رقابت‌پذيري مدارس فراهم كند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

چالش های آموزش و پرورش و تحول در نظام آموزشی

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

گزارش صدای معلم در مورد بیمه تکمیلی معلمان و اعتراضات

ابلاغ شرایط جدید بیمه تکمیلی واکنش های مختلفی را در میان فرهنگیان ایجاد کرده است .

برخی از تشکل های صنفی حتی در این زمینه اقدام به صدور بیانیه کرده اند .

در این زمینه کمپینی با نام " نه به بیمه تکمیلی ناکارآمد " تشکیل شده است که تاکنون و به گفته طراحان این پویش عدد آن از 33 هزار نفر گذشته است هر چند با توجه به گفته مدیرکل تعاون و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش که پیش بینی کرده است میزان پوشش این بیمه به یک میلیون و پانصد هزار نفر خواهد رسید قابل تامل است .

« صدای معلم » در 8 آبان ماه سال جاری بخشنامه ای را مبنی بر" غیر قانونی بودن فعالیت شرکت آتیه سازان حافظ در حوزه بیمه درمان تکمیلی " منتشر نمود . ( این جا )

پس از انتشار این خبر ؛ « مهدی ریاحی فر » مدیر عامل این شرکت توضیحاتی را ارائه کرد . ( این جا )

موضع مسئولان وزارت آموزش و پرورش در برابر این خبر سکوت بود .

« صدای معلم » در 19 آبان ماه و کمی مانده به پایان قرارداد وزارت آموزش و پرورش با بیمه آتیه سازان حافظ در گزارشی نوشت . ( این جا )

در این گزارش آمده بود :

" « صدای معلم » لازم می بیند در این مورد نکات و پرسش هایی را مطرح کند : تاکنون معلمان از هر گونه کمک های رفاهی مستقیم و غیرمستقیم مانند سایر کارکنان دولت محروم بوده اند

1- جوابیه ارسالی از سوی وزارت بهداشت بوده است .

پرسش ما این است که مگر وزارت بهداشت متولی بیمه کشور است ؟

اگر این چنین است پس بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران در این میان چه کاره است یا چه وظایفی را بر عهده دارد ؟

2- در بند 1 عنوان شده است :

" همان گونه که در نظریه شماره 2169 – 86 / م / 1826 مورخ 8 / 11/ 1386 معاونت حقوقی ریاست جمهوری و نامه شماره  407 / 2000 مورخ 20 / 12 / 87 دیوان محاسبات کشور تصریح شده است ، فعالیت شرکت آتیه سازان حافظ در سطح کارگزاری  بیمه های تکمیلی درمان مجاز و منطبق با قانون است .

در این بند تصریح شده است که بیمه شرکت آتیه سازان حافظ در سطح کارگزاری است .

از نظر قوانین بیمه مرکزی ، کارگزار بیمه دلال فروش بیمه در بین بیمه گرهای مختلف است .

در این زمینه لازم است به برخی مواد مصرح در  " ضوابط اعطاي پروانه كارگزاري رسمي بيمه مستقيم " اشاره گردد :

ماده ۱۱-   كارگزار بيمه مجاز است براي اخذ پوشش بيمه صرفاً به مؤسسات بيمه مجاز موضوع بند ۴ ماده ۱ اين آيين‌نامه مراجعه نمايد.

ماده ۱۷- كارگزار بيمه مكلف است قانون تاسيس بيمه مركزي ايران و بيمه‌گري، آيين‌نامه‌هاي مصوب شوراي عالي بيمه و دستورالعمل‌ها و بخشنامه‌هاي ابلاغي بيمه مركزي و ساير قوانين و مقررات كشور در خصوص فعاليت دلالي را رعايت نمايد.

ماده ۲۳- كارگزار بيمه مجاز به دريافت حق‌بيمه به هيچ نحوي از انحاء اعم از نقدي، چك بانكي در وجه حامل يا به نام خود و طرق ديگر نيست مگر اين كه از مؤسسه بيمه مربوط اجازه­نامه كتبي داشته باشد كه در اين صورت، پرداخت حق‌بيمه به كارگزار بيمه در حكم پرداخت حق‌بيمه به مؤسسه بيمه است و مؤسسه بيمه مسئول جبران خسارات وارده خواهد بود.

ماده ۲۴- كارگزار بيمه حق دريافت خسارت بيمه­گذار يا ذينفع را از مؤسسه بيمه ندارد. مؤسسه بيمه موظف است خسارت را در وجه بيمه‌گذار و يا ذينفع يا به حواله كرد پرداخت نمايد.

ماده ۲۵- كارگزار بيمه حق ندارد از خسارتي كه مؤسسه بيمه به بيمه‌گذار يا ذينفع مي‏پردازد مبلغي به هر عنوان دريافت دارد . « صدای معلم » انتظار دارد تا منابع پایدار در بودجه آموزش و پرورش همچون سایر نهادها و دستگاه ها باید پیش بینی شوند

صراحتا ؛  آیا کسر " حق بیمه " که از طریق وزارت آموزش و پرورش و از حساب فرهنگیان صورت می گیرد مطابق با ماده 23 این قانون است ؟

اگر چنین است شرکت آتیه سازان حافظ از کدام موسسه بیمه اجازه نامه کتبی دارد ؟

3- در بند 2 از " تاییدیه قانونی " صادره از سوی دبیرخانه شورای عالی سلامت آمده است :

" طبق ماده 2 اساسنامه سازمان بیمه سلامت ( موضوع تصویب نامه شماره  102828 / ت 47644 ه مورخ 22 / 5 / 91 هیات وزیران ) کلیه امور ، وظایف و فعالیت های مربوط به بیمه سلامت در سازمان بیمه سلامت متمرکز شده است . از طرفی مطابق بند ه ماده یک اساسنامه مذکور تصریح شده است که شرکت های بیمه تجاری و غیرتجاری صرفا با رعایت مصوبات شورای عالی بیمه سلامت مجاز به ارائه خدمات بیمه پایه و مکمل درمان می باشند ...

در این بند به مصوبات شورای عالی بیمه سلامت استناد گردیده است .

گزارش صدای معلم در مورد بیمه تکمیلی معلمان و اعتراضات

پیشنهاد ما به معلمان خروج از این بیمه و یا قهر کردن با آن نیست !  پرسش صدای معلم این است که نسبت شورای عالی بیمه با این شورا چیست ؟

مگر قرار است در یک قلمرو چند نفر حکمرانی کنند ؟

این گونه " موازی کاری های " که نظایر آن در سایر بخش ها و ارکان این سیستم ها ساری و جاری است قرار است کم متوقف شده و منابع سیستم در جهت درست و سازنده قرار گیرند ؟

« صدای معلم » از پاسخ شورای عالی سلامت و نیز شرکت بیمه آتیه سازان حافظ جهت تتویر افکار عمومی و احترام به حقوق قانونی ذی نفعان استقبال می کند .

به تازگی « گودرز کریمی فر » مدیرکل تعاون و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش در گفت و گو با با خبرنگار حوزه آموزش و پرورش گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان در پاسخ به انتقادات معلمان ضمن تکرار مواضع قبلی در پاسخ به وضعیت قانونی بودن این بیمه گفته است که  این بیمه کاملا قانونی است و حتی اسناد مبتنی بر این موضوع موجود است.

هر چند این خبرنگار محترم در پرسش خود به جای استناد به موارد قانونی و بخشنامه صادره از سوی بیمه مرکزی در مورد غیرقانونی بودن از  واژه " شایعات " استفاده کرده است که پیشنهاد این رسانه به چنین خبرنگارانی مطالعه و پژوهش بیشتر است تا با دست " پر " با مسئولان گفت و گو کنند .

گزارش صدای معلم در مورد بیمه تکمیلی معلمان و اعتراضات

درخواست صدای معلم از این مقام وزارتی و نیز معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش آن است که در اسرع وقت اسناد مورد ادعای خود را جهت تنویر افکار عمومی منتشر کنند .

اما مشکل اصلی آن است که در وزارت آموزش و پرورش اساسا ردیف های مستقلی در بودجه برای چنین موضوعاتی در نظر گرفته نمی شوند و مسئولان این وزارتخانه هم تا حد امکان سعی می کنند که فشار را روی معلمان که به لحاظ مالی ضعیف و آسیب پذیر هستند متمرکز کرده و از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند .

پیشنهاد ما به معلمان خروج از این بیمه و یا قهر کردن با آن نیست !

این وظیفه ذاتی مسئولان این وزارتخانه است که باید رفاه لازم را برای امنیت و ثبات فکری و روانی معلمان فراهم کنند .

تاکنون معلمان از هر گونه کمک های رفاهی مستقیم و غیرمستقیم مانند سایر کارکنان دولت محروم بوده اند . هر چند این خبرنگار محترم در پرسش خود به جای استناد به موارد قانونی و بخشنامه صادره از سوی بیمه مرکزی در مورد غیرقانونی بودن از  واژه " شایعات " استفاده کرده است که پیشنهاد این رسانه به چنین خبرنگارانی مطالعه و پژوهش بیشتر است تا با دست " پر " با مسئولان گفت و گو کنند

گزارش صدای معلم در مورد بیمه تکمیلی معلمان و اعتراضات

حتی بسیاری از موارد قانونی مندرج در قانون مدیریت خدمات کشوری به علت کمبود اعتبارات و یا فقدان درآمدهای اختصاصی برای معلمان اجرا نمی شود .

« صدای معلم » انتظار دارد تا منابع پایدار در بودجه آموزش و پرورش همچون سایر نهادها و دستگاه ها باید پیش بینی شوند.

اکنون بهترین فرصت برای آزمون صداقت نمایندگان مجلس در برخورد با مطالبات قانونی معلمان است که چنین درخواستی را از مسئولان سازمان برنامه و بودجه داشته باشند .

پایان گزارش/


 گزارش صدای معلم در مورد بیمه تکمیلی معلمان و اعتراضات

منتشرشده در گفت و شنود

آخرین وضعیت معلم تمام وقت

معاون پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش گفته که طرح معلم تمام وقت به امضای رییس جمهور رسیده و رسما ابلاغ شده است. جزییات طرح منتشر نشده است اما از صحبت هایی که وزیر و معاون پشتیبانی در این مدت کرده اند این جور بر می آید که زیر پوشش الحاق حق التدریس به ساعات موظف دبیران و هنر آموزان ، در مرحله اول ساعت کار معلمان به 30 ساعت و در فاز دوم به 36 ساعت  افزایش می یابد. این طرح محصول فکر مدیران سازمان برنامه برای صرفه جویی در هزینه ها و جبران کمبود دبیر است.

آخرین وضعیت معلم تمام وقت
 
این طرح فعلا در سطح دبستان قابل اجرا نیست. به این ترتیب دبیران و هنر آموزان با اجرای این طرح به تدریج به سه گروه 24 ساعتی ، 30 ساعتی و 36 ساعتی تقسیم می شوند. اتفاق اصلی این است که سقف 24 ساعت کار موظف دبیران برداشته می شود و افزایش حقوق و مزایا  منوط به افزایش ساعت کار می شود. این هم خودش نوعی رتبه بندی بر اساس کمیت (ساعت کار) است.
 
قانون مدیریت خدمات کشوری در مادة 87 ساعت کار کارمندان را 44 ساعت در هفته تعیین کرده اما در همان ماده آمده که میزان ساعات تدریس معلمان و اعضای هیئت علمی در طرحهای طبقه بندی مشاغل ذیربط تعیین خواهد شد. در طرح طبقه‌بندی مشاغل معلمان کشور، خدمت تمام وقت متصدیان مشاغل آموزشی به این شرح  تعیین شده است:

آموزگار، دبیر (راهنمایی یا سه سال اول دبیرستان)، دبیر (سه سال دوم)، هنرآموزی و مربی امور تربیتی مدارس 24 ساعت در هفته، مشاور 24 ساعت در هفته که حداقل 10 ساعت آن تدریس می‌باشد.مربی بهداشت 30 ساعت در هفته.مدیران و معاونین واحد آموزشی/ تمام ساعات رسمی مدرسه. از ساعات تدریس متصدیان مشاغل فوق با داشتن 20 سال سابقه تدریس یا مدیریت و یا معاونت یا رسیدن به سن 50 سالگی، چهار ساعت در هفته کسر خواهد شد.

آخرین وضعیت معلم تمام وقت

تهیه کنندگان طرح معلم تمام وقت ظاهرا به تفاوت کار کارمندی با کار  معلمی بی توجه و  احتمالا فاقد تجربه حضور در کلاس درس بوده اند. این طرح در صورت اجرا ، در درجه اول باعث فرسودگی معلم و افت کیفیت کار او می شود. معلم در این طرح تبدیل به ماشین تدریس می شود . اما زیان اصلی متوجه دانش آموزان است. دبیر این طرح در هفته با حدود 300 دانش آموز سروکار دارد و قادر به ایجاد ارتباط با دانش آموزان نمی شود.
 
آقایان که در موارد دیگر حرف از  ژاپن و فنلاند می زنند در اینجا هم باید متوجه باشند که معلم ژاپنی اگر 44 ساعت در مدرسه حضور دارد ، کمتر از 20 ساعت سر کلاس می رود .

آخرین وضعیت معلم تمام وقت

آدم نمی داند شعارهای وزیر در مورد مدرسه با نشاط و آموزش مهارتهای زندگی را باور کند یا طرح هایی مانند معلم تمام وقت ؟

ساعات کار معلم نسبت معکوس با کیفیت کار و کلاس داری معلم دارد . تدریس زیاد  روی حوصله و تحمل  ، خوش اخلاقی و  خلاقیت  معلم اثر معکوس دارد.

گروه تلگرامی


آخرین وضعیت معلم تمام وقت

منتشرشده در یادداشت

شکایت از مدیر صدای معلم به خاطر دفاع از استقلال آموزش و پرورش

اصل مهم برای شاغلین یک حرفه خاص ، داشتن منافع و مزایای مشترک است. همدلی برای رفاقت و همراهی همدیگر است. رقابت صمیمانه و جوانمردانه است . دستِ یاری در دستِ همکار فشردن است. پشت گرمی مهربان و استوار برای با او بودن است. پوشانندۀ عیوب و تحسین کنندۀ محاسن یکدیگر است. دست یاری پیش کشیدن برای بالا کشاندن اوست . تقویت کنندۀ تمامی فازهای مثبت محیط کار و کاهندۀ همۀ انرژی های منفی است. همراه و حامی فزایندۀ قوا ، برای انجام وظایف است.

اما چرا ما معلمان و یا در کل فرهنگیان در نقش های گوناگون ، موفقیت تحسین برانگیز ، تلاش فزاینده ، حرکت مؤثر و.... همکار خود را یا نمی بینیم ، یا حسادت می ورزیم ، یا تخریب می کنیم .

شاید شما هم جزو آن دسته از فرهنگیان هستید که تفاوت حتی چند هزار تومان ناقابل همکار همسطح خود را تعقیب می نمایید ؟ چرا او اضافه می گیرد ؟ با یک علامت سئوال و ابهام ناراحت کننده که گاه تا اداره برای جست و جوی پاسخ نیز می روید؟

مدیر از معلمان راضی نیست ، معلمان از ایشان و معاونان ، مستخدم و سرایدار از همه ، معاونان از مدیر و.... وقتی یکی از همکارانمان به عنوان معلم نمونه کشوری و یا استانی انتخاب می شود ، فوری به دنبال محو ارزش های این موفقیت ، شروع به تخریب او می نمائیم : فرد بسیار چاپلوسی هست ، از بس با مدیر و مسئولان نشست و برخاست که بالاخره دستمزد تلاش خود را گرفت ، آدم بدبختی است از بس در دوره های مختلف آموزشی و یا علمی شرکت کرد و جشنواره تدریس برتر و تهیه مقالات و..... که شد معلم نمونه ! 

البته دلیل اصلی همۀ این سوء تفاهمات ، آیینه همدیگر نبودن ماست. به دنبال منفعت و مصلحت فردی بودن ماست. تمنای همۀ خوبی ها و نیکی ها برای خودمان است. اولویت پیشرفت و ترقی فردی نسبت به جمع است. طبیعی است چنین تربیتی ، چنان تبعاتی هم خواهد داشت. بیایید اول خود را باور کنیم بعد عظمت توانایی های شغلی خود را اقرار کنیم و بعد دست در دست یکدیگر دهیم تا آموزش و پرورش را آباد کنیم . اتحاد دستانِ درهم تنیده شده و پیوند اندیشه های ما ، مانع ورود و نفوذ غیر و بیگانه خواهد شد

راستی ما چرا همانند درخت که از تنۀ خود به خودخوری می پردازد ، در بین خودمان ، همدیگر را در مَظان اتهام و تهمت و تخریب قرار می دهیم ؟

مدیر سایت صدای معلم ، بر اثر ذکاوت و ارادۀ راسخ خود روزی روزگاری به دنبال آغاز حرکتی ناب و بسیار مؤثر برآمده است . راه های قانونی، چنین قابلیت و توانایی را در ایشان تأیید نموده است. با حفظ و رعایت چند اصل مهم در امر رسانه چون احترام به آزادی بیان ، تحمل نقد ، اصل مطالبه گری ، تعصب نسبت به هم کیشان ، انعکاس واقعیت ها و نظرات همکاران بدون سانسور حتی اگر توهین و اتهامی علیه خودشان باشد ایشان را به حامی سفت و سختی از قشر مظلوم جامعه یعنی معلمان تبدیل ساخته است و البته معلمان نیز طی این مسیر به ایشان اعتماد ورزیده و حامی استقلال رأی و دیدگاه شان گردیده اند ، زندگی روزمره و آسوده خیالی خویش با خانوادۀ محترم را فدا و تبدیل به دغدغۀ پیگیری اخبار خوشایند و ناخوشایند برای آگاهی و یا شادمانی ما نموده اند. و ما نیز برای فرار از روزمرگی و یا تقویت حس در بطن رخدادها بودن ، ساعاتی معین ، پس از خستگی و فراغت از کار روزانه ، عادتی حذف نشدنی و حتی کنترل ناپذیر خود را در تعقیب آخرین مطالب سایت ، می گذرانیم.

شکایت از مدیر صدای معلم به خاطر دفاع از استقلال آموزش و پرورش

هیجان مطالعه هر مطلب ، در برخی شور همراهی و گذاشتن نظر و یا کامنت را تحریک می کند. برخی هم برای عافیت طلبی و یا تعقیب بی تفاوتی ، فقط می خوانند. اما عده ای هم نقش تخریب و انتشار اراجیف ( سخنان یاوه و دروغ ) بر علیه مدیر سایت یا برخی از نویسندگان و یا مجموعۀ معلمان را برعهده دارند. هر چند خوشبختانه تعداد این افراد حال فرهنگی و یا غیرفرهنگی ، در این سایت انگشت شمار است اما آزاردهنده و دردآور است. برخی علامت فلش تمامی کاستی ها و بدبختی ها را به سوی خود معلمان برمی گردانند، اما راه حلی مناسب ارائه و یا با انجام فعالیتی مشابه و مفید این امر را تخفیف نمی دهند.

راستی ما در این سایت که تنها بلندگوی دردها و صدای درونمان است چه رسالتی برعهده داریم ؟ یا اصلا می بایست به عنوان یک روند مفید و مؤثر بر روی آن حساب باز کنیم و یا خیر ، فقط اوقات فراغت خود را با هیجانات مرتبط شغل مان پر می نمائیم ؟

 

انسانهای بدون هدف ، حباب روی آبند اگر آب باشد آنها هم هستند و گر نه تضمینی برای ماهیت وجودی آنان وجود ندارد. شکایت از یک رسانه که انعکاس دهندۀ منافع و مصالح 13 میلیون نفر دانش آموز و به طور تقریبی 23 میلیون اولیای دانش آموز ( والدین فوت کرده تقریبی محاسبه شده است ) و 1700000 فرهنگی شاغل و بازنشسته است ، چه منافع و یا مضراتی برای 37.700.000 نفر از جمعیت کشور دارد ؟! یعنی تقریبا 45 درصد جمعیت کشور! مگر برای انتخاب رئیس جمهور و یا نمایندگان مجلس در کشور چند درصد رأی می دهند ؟!

از لحاظ رعایت اصل دموکراسی ، حق حمایت از مدیر سایت صدای معلم که به تنهایی از هر حیث مادی و معنوی ، جسمی و روحی تلاش می کنند ، چند می ارزد ؟ آیا تقابل ارزشی با انتخابات کشور ، به عنوان یک اصل مشارکت سیاسی را دارد و یا خیر یک روزمرگی بدون ماهیت و هویت است ؟! همان هایی که از تنهاترین منتقد اطلاع رسانی فرهنگیان شکایت می کنند به وقتش نیازمند ارائه توضیح و یا اطلاع رسانی خبری خواهند شد. نمی توان به وقت نیاز و خوشایند بر این رسانه ، آفرین ، بارک ا... باراند و هر وقت یادداشت ها و مطالب آن گوشۀ منافع و حیطۀ مدیریتی ما را می لرزاند ، دست به شکایت بریم. تذکر در اسلام هم توصیه شده است ، در نامه ای به سایت ، تذکر خود را بدهیم و انتظار همراهی داشته باشیم اگر از اعمال و افعال خود و درستی آنها یقین داریم .

شکایت از مدیر صدای معلم به خاطر دفاع از استقلال آموزش و پرورش

همکاران بزرگوار ،

تا ما نتوانیم همکار خود را با تمامی کاستی ها و قوت هایش ، تحمل و همراهی نمائیم ، متأسفانه آلام و دردهای مزمن و حاد موجود در آموزش و پرورش ، درمان ناپذیر خواهد بود. این مهم شامل همۀ افراد موجود در وزارتخانه است از وزیر و مدیران کل تا مدیر مدرسه و خود معلمان و تنها رسانه مستقل صدای معلمان .
وزیر محترم ، به عنوان رأس هرم وزارتخانه ، می بایست حافظ و حامی منافع شغلی ، حقوقی ، امنیت جانی و مالی و اوضاع معیشتی تمامی افراد شاغل در وزارتخانه و دانش آموزان باشند. پایمال شدن حق و حقوق من معلم از بابت بیمه و درمان ، عدم تأمین معاش زندگی ، شرایط نامساعد و نامطلوب تدریس ، ناهمترازی حقوق فرهنگیان با سایر کارمندان در 17 وزارتخانه دیگر ، نبود کُرسی آزاداندیشی در مدارس و دانشگاه های پردیس و تربیت معلم و.... بر تعداد مشکلات و معضلات خواهد افزود . پیچیدگی متزاید در روابط شغلی به وجود خواهد آورد و هر نوع احتمال همواری در مسیر رشد و توسعه پایدار آموزشی را دست نیافتنی خواهد ساخت. کاستی های موجود در آموزش و پرورش و عدم حمایت همه جانبه از قشر محروم و به استضعاف کشیده شده ، یادآور این واقعیت است که تکرار اشتباه ، دیگر اشتباه نیست ، رویۀ زندگی است . ضعف مدیریتی است . قبول اشتباه به عنوان یک اصل مریض احوال و معیوب در روابط زندگی و یا شغلی خود با دیگران است.

ناشناس محترم و مشهور سایت ،
صد بار گفتید و هر بار پاسخ دادم اما عناد شما ، اصلا و ابدا شکستنی نیست. حتی به طور انحصاری ، برای شما یک یادداشت ویژه نوشتم ، اما نمی دانم چرا زیر آن ، گفته های دائمی خود را بازگو نکردید و انگار نه انگار ، همانند مسئولان که بهانه عدم پاسخگویی شان ، ندیدن مطلب است ، ظاهرا شما هم شتر دیدی ، ندیدی !

اگر همکار هستید و جزئی از نیروهای صفی و یا ستادی آموزش و پرورش ، عارضم که در جامعه اصلی پسندیده و زیبندۀ انسانها وجود دارد به نام آزادی و دموکراسی . در طی سالیانی بسیار دور ، امام حسین "ع" با جان و خون خود و 72 تن از اصحاب خود در دشت کربلا با حقیقت خون خود این دو را برای امت خویش هدیه بخشیدند و بعدها در مقاطعی از تاریخ ، از جمله عصر رنسانس ، عده ای با خون خود چنین مسیری را برای امروز من و شما و فردای فرزندانمان ترسیم نموده اند. لابد سال 57 - 56 هم خاطرتان هست .

دو واقعه تاریخ ایران یعنی انقلاب اسلامی و جنگ با عراق ، جان و مال و سلامتی و خون بسیاری را در راه خدا برای ماندگاری آزادی بیان و اندیشه و قلم و امنیت ، تقدیم ملت ایران کرد. حال امروز شما با کدام منطق و یا استدلال و قدرت ، اجازه و موقعیت اتهام زنی و افترابندی به مدیر محترم و یا سایر نویسندگان سایت را ، به خود می دهید ؟! این که چه کسی حامی چه کسانی است ؟ به چه کسانی رأی داده و یا تبلیغ کرده است و.... همۀ این موارد در سایۀ محترم شمرده شدن حقوق فردی و اجتماعی افراد در قانون اساسی ، دارای حریمی کاملا محرمانه و خصوصی است و شما نمی توانید با تکرار جملاتی دور از شأن هموطنی ، همکاری و انسانی در یک رسانه همه گیر علیه فرد و یا افرادی ، به دنبال تفتیش عقاید برآئید. در اسلام اصل زیبنده ای برای تثبیت دموکراسی وجود دارد به نام " ولا تجسسوا " . شما حق ورود به اذهان افراد و زوایای پنهانی آن را ندارید. خطا و اشتباه شما محرز و غیرقانونی است. اگر منطق اثبات اصول و مراتبی را دارید ، همۀ همکاران میل به مستفیض شدن دارند و گر نه ، چنین حقی باطل از سوی شما در جهت تخریب شخصیت و یا موقعیت اجتماعی و سیاسی افراد ، مطرود و مردود می باشد.

شکایت از مدیر صدای معلم به خاطر دفاع از استقلال آموزش و پرورش

سخن پایانی
من معلم هستم آن هم بازنشسته ، شما معلم هستید آن هم شاغل ، حال با مراتب متفاوت برخی معاونید و برخی مدیر و.... چه تفاوت می کند عنوان ما ، وقتی فاصلۀ بین ما فرهنگیان برابر است با مقدار مسافت سال نوری معادل ۹٬۴۶۰٬۷۳۰٬۴۷۲٬۵۸۰٬۸۰۰ متر ، بیگانگی ما از یکدیگر و یا خدای نکرده زیر آب زنی و تخریب همدیگر ، امری بدیهی اما ویرانگر است.

بیایید اول خود را باور کنیم بعد عظمت توانایی های شغلی خود را اقرار کنیم و بعد دست در دست یکدیگر دهیم تا آموزش و پرورش را آباد کنیم . اتحاد دستانِ درهم تنیده شده و پیوند اندیشه های ما ، مانع ورود و نفوذ غیر و بیگانه خواهد شد.

بیایید خودمان با خودمان بیگانه نباشیم. شما ضعف مرا دوستانه برطرف کنید و من قوت شما را صمیمانه اقرار کنم و بخل و حسد و کینه و نفرت از همدیگر را به دنیایی از شادی و نشاط و انرژی مثبت تبدیل سازیم. من با تو قدرت دارم تو با ما من . عزت و احترام و شأن شغل معلمی در سایه اصلاح نگرش و بینش ما احیا شده و تثبیت خواهد شد . زنده باد آزادی . زنده باد وطن . زنده باد معلمان متحد و متفکر. زنده باد سایت صدای معلم .

برای قدر دانستن تلاش بی امان تمامی شاعران کشورمان که معلمانی بسیار بزرگ بوده اند ، اشاره می کنم که شعر زیر بر روی بازوی "برد پیت " هنرپیشه مشهور آمریکایی به زبان انگلیسی خالکوبی شده است ، حیف است ارزش همدیگر را کم بدانیم و گرنه غارت می شویم :

از کفر و ز اسلام برون صحرائیست
ما را به میان آن فضا سودائیست
عارف چو بدان رسید سر را بنهد
نه کفر و نه اسلام و نه آنجا جائی است

و اما لحظاتی تفکر بر چند بیت از شعرایی که برای ما زیسته اند و معلم واقعی بوده اند :

من آنچه شرط بلاغ است با تو می‌گویم / تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال ( سعدی )

من از بیگانگان هرگز ننالم / که با من هرچه کرد آن آشنا کرد ( حافظ )

من نمی‌گویم سمندر باش یا پروانه باش / چون بفکر سوختن افتاده‌ای مردانه باش ( مرتضی قلیخان شاملو )

هر کسی پنج روزه نوبت اوست / دور مجنون گذشت و نوبت ماست ( حافظ )

هرکسی از ظن خود شد یار من / از درون من نجست اسرار من ( مولوی )

در پناه حق با هم باشیم.


شکایت از مدیر صدای معلم به خاطر دفاع از استقلال آموزش و پرورش

منتشرشده در یادداشت

ماجرای آدم ثانی ببین گردید خس

هم قرین ما نمی گردد به غیر از دوست کس
نفس را بی کینه بیرون کن که ما را دوست بس

گر چنین کردی بدانی عشق ما در راه دوست
جان به جانان دادن و از خود گذشتن یک نفس

یار خون آشام ما گر عشق را در خود ندید
ماجرای آدم ثانی ببین گردید خس

غافل از دنیا و آخر گشت ظاهر بین پست
شهد را با قند یک جا میل کرد همچون مگس

با هوای آرزو مشکل ندیدن روی دوست
چون که دیدم می پرانم یک نظر از خود هوس

کاش می شد حشر را با جلوه اش زیبا کنم
ترس را قوّت ببخشم تا نترسم از عسس

والیا در راه او هجران نشان وصلت است
می توان اندیشه را پرواز داد بی قید نفس


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

ماجرای آدم ثانی ببین گردید خس

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/

صدای معلم صدای معلم به محمد صیدلو

« صدای معلم » درگذشت مادر بزرگوار « محمد صیدلو » همکار محترم فرهنگی را تسلیت می گوید .

پایان پیام/

گروه استان ها و شهرستان ها/

نامه ی زیر توسط یکی از فرهنگیان بند امام خمینی ( ره ) برای صدای معلم ارسال گردیده است .

این رسانه آمادگی خود را برای انتشار پاسخ مسئولان اعلام می کند .

منتشرشده در یادداشت

نقدی بر قرارداد بیمه درمان تکمیلی سال 98-97 فرهنگیان

همان طور که اطلاع دارید بیمه درمان به دو شکل بیمه درمان اولیه یا (  پایه ) و بیمه درمان تکمیلی یا ( بیمه اختیاری ) رواج دارد. این پوشش بیمه ای تکمیلی با هدف جبران هزینه های درمانی که بیشتر از تعرفه های بیمه های پایه ای خدمات درمانی، تامین اجتماعی و... است، ارائه شده و نگرانی بیمه شدگان را درباره پرداخت هزینه های درمان برطرف می کند.
بیمه گر اول و بیمه گر تکمیلی، هر یک بخشی از هزینه های درمان را پوشش می دهند و می پردازند. گاهی وظایف این دو با هم همپوشانی دارد؛ مثلا بخشی از هزینه های بستری را بیمه گر اول و بخشی را نیز بیمه گر تکمیلی در حد تعهدات خود می پردازد.بخشی از هزینه ها نیز ممکن است به صورت فرانشیز توسط بیمه شده پرداخت شود.
بیمه درمان تکمیلی یک نوع بیمه مازاد و اختیاری است و معمولا به صورت گروهی ارائه می شود. به این صورت که کارکنان یک اداره یا موسسه را پوشش می دهد. حق بیمه این نوع بیمه را بیمه گزار به شرکت مورد نظر پرداخت می کنند و از حقوق پرسنل کسر می شود.
آیین نامه شماره 74 شورای عالی بیمه، درباره شرایط عمومی بیمه گروهی مازاد درمان مصوب 24 مرداد 1391 است. موضوع این بیمه نامه پرداخت آن بخش از هزینه های بیمارستانی و جراحی است که از بیماری یا حادثه به وجود آمده. همچنین بقیه هزینه های اضافی که بیمه گر اول( مانند سازمان های بیمه خدمات درمانی و تامین اجتماعی) آن را جبران نکرده است را پوشش می دهد.
امروزه با رشد تکنولوژی، افزایش بیماری ها و هزینه های هنگفت درمان، داشتن بیمه برای ارتقای نظام سلامت جامعه و همچنین سازمان ها یک نیاز مهم و ضروری است.کارشناسان شرکت های بیمه دو دیدگاه متفاوت درباره طرح بیمه های درمان دارند، نخست اینکه ضعف بیمه های اولیه موجب پررنگ شدن نقش بیمه های درمان تکمیلی شده است ، وجود کاستی ها در بیمه های درمان اولیه سبب شده است تا بیمه ای تحت عنوان بیمه های درمان تکمیلی مطرح شود تا بدین وسیله بتوان رفاه بیش تر خانواده ها و افراد سازمان را تامین کرد ، در دیدگاه دوم بیمه های تکمیلی سبب ناکارآمدی بیمه های اولیه شده است . با همه این ها و با شرایط کنونی، با توجه به گسترش امکانات و تکنولوژی جدید درمانی و افزایش روزافزون هزینه‌های پزشکی، بیمه درمان تکمیلی پوشش مناسبی برای رفع نگرانی‌های جدی بیمه‌گزاران و امکان خوبی برای تامین بخش مهمی از هزینه‌های مازاد بر تعرفه‌های بیمه خدمات درمانی بیمه‌شدگان در زمان بروز بیماری‌ها و حوادث است.
بیمه‌های درمان تکمیلی عمدتاً به صورت گروهی صادر می‌شود و صدور آن به صورت انفرادی مقدور نیست. بیمه گزار می‌تواند تمامی کارکنان و یا حداقل 50 درصد آنان به‌همراه اعضای خانواده تحت تکفل قانونی را تحت پوشش بیمه درمان تکمیلی قرار دهد و انواع آن عبارت‌اند از:


بیمه‌های درمان کامل (فول درمان):
در این نوع بیمه نامه ها بیمه گر متعهد است کلیه هزینه های درمان بیمه شدگان را براساس میزان تعهدات و سایر شرایط مندرج در قرارداد جبران نماید.


بیمه‌های درمان تکمیلی (مازاد درمان):

در این نوع بیمه‌نامه‌ها بیمه‌گزاران دارای بیمه‌گر اول یا پایه هستند و بیمه‌گر دوم متعهد جبران بخشی از هزینه‌های درمان براساس تعهدات و سایر شرایط مندرج در قرارداد مورد توافق طرفین است. تمام یا بخشی از فرانشیز تعین شده در بیمه‌های درمان تکمیلی معمولاً از طرف بیمه‌گر اول تامین می‌شود. .
حال در این راستا وزارت آموزش و پرورش نسبت به انعقاد تفاهم نامه بیمه درمان تکمیلی با شرکت بیمه آتیه سازان حافظ در دو طرح (الف) و (ب) اقدام و آن را طی نامه شماره 9/197650 /730 مورخ 28/9/97 جهت اجرا از تاریخ 1/10/97 به سازمان ها، ادارات کل و نیز ادارات شهرستان ها و مناطق ابلاغ کرده است – تصویر نامه پیوست می گردد-که با خواندن آن نامه سوالاتی به شرح زیر در ذهن معلمان ایجاد می گردد. شایسته است مسئولین امر، نسبت به توضیح و شفاف سازی آن ها اقدام نمایند.


1- با توجه به عدم رضایت اکثر فرهنگیان – و حتی اقشار مستمری بگیر تامین اجتماعی – از نوع خدمات و نحوه بازپرداخت هزینه ها توسط شرکت بیمه ای مذکور، چرا دوباره وزارت آموزش و پرورش با آن شرکت قرارداد بست و نسبت به تغییر شرکت بیمه گر جهت تامین رضایت همکاران اقدام نکرد؟
رضایت مندی و دریافت خدمات مطلوب، جزو حقوق و مطالبات جدی معلمان است. با ایجاد یک تعامل دو سویه و برنامه ریزی شده باید خدماتی را از این نوع بیمه ها دریافت کرد که شایسته ی معلمان و کارکنان آموزش و پرورش باشد.
همین طور، استراتژی بیمه ها هم ،خدمت رسانی و انتفاع از مشتریان عام و به خصوص اداراتی است که جامعه آماری بیشتری داشته باشند، کدام اداره از این حیث می تواند با آموزش و پرورش برابری کند؟ این بیمه ها در مواجهه با چنین اداراتی- به شرط رایزنی ، تعامل مناسب دوسویه و برنامه ریزی مناسب-حاضر به افزایش کیفیت خدمات در ازای کاهش حق بیمه دریافتی و نیز همکاری بلندمدت دو جانبه هستند ، در این راستا بی شک بیمه گر نیز، نیاز سنجی کارکنان آموزش و پرورش را جزء برنامه های خود قرار خواهد داد.

بدیهی است در صورت رضایت دوجانبه بیمه گر و بیمه گزار در مرحله بعد می توان قرارداد بیمه های اتومبیل، آتش سوزی منازل و ... را با آن شرکت بیمه گر در دستور کار قرار داد.لذا با انتخاب یک بیمه کامل درمان یا تکمیلی مناسب ، می توان رضایت فرهنگیان و خانواده های آن ها را که جزء حقوق مسلم آن ها است را برآورده نمود.


2- یکی از علت های بهتر بودن بیمه تکمیلی درمان بانک ها،سپاه، دانشگاه ها و ... این است که آن مراکز تمام مبلغ حق بیمه و یا بخش عمده ای از سهم مربوط به شرکت بیمه ای را خود پرداخت می نمایند در حالی که برای آموزش و پرورش چنین چیزی بی معنا است و مثل همیشه این امر را حاصل کمبود بودجه تخصیصی به آن وزارت خانه از یک طرف و درآمدزا نبودن آن از طرف دیگر می دانند.

اکنون سوال پیش می آید که چرا وزارت خانه مبلغ موردنظر را پیش بینی نمی نماید و یا در صورت پیش بینی کردن چرا نمی تواند آن را در بودجه آن سال بگنجاند؟ در صورت عدم توانایی آن وزارت خانه به مجاب نمودن رئیس جمهور و متولیان امر به تخصیص بودجه بیشتر به این وزارت خانه ، همان طور که در مطالب قبلی ام پیشنهاد کرده بودم،می تواند خود دست به کار شود و برای انجام خدمات مورد درخواست اشخاص،ادارات و سایر نهادها و ارگان ها در آموزش و پرورش نرخی تعریف و تعیین نماید (این امر منافاتی هم با آموزش و پرورش رایگان مذکور در قانون اساسی ندارد).مثلا برای زدن زنگ انقلاب،زنگ مانور زلزله، زنگ هفته پژوهش و .... نرخی تعیین و از ارگان هایی که تقاضای آن را دارند،قبل از اجرا وجه آن را دریافت نمایند.همین طور هر اداره یا نهادی که بخواهد به مناسبتی برای دانش آموزان، داخل یا خارج مدرسه سخنرانی نماید و یا دانش آموزان را برای راهپیمایی به بیرون از مدرسه ببرد و .... به ازای هر دانش آموز نرخی تعیین و هزینه آن از تقاضا کننده قبل از اجرا دریافت نماید و مبالغ حاصل از این امر و موارد مشابه در امور رفاهی فرهنگیان به کار گرفته شود.هر چند گفته می شود وزارت آموزش و پرورش وزارت خانه کم پولی هم نیست و ریخت و پاش های آن در سطح وزارت و .... فراوان است، عوارض سهم آموزش و پرورش شهرداری ها، دخانیات و ... سر به جمع،پول کمی هم نمی شود.


3- همان طور که در نامه ارسالی به مدارس- که پیوست می گردد- مشاهده می شود، همکاران محترم می توانند یکی از دو طرح (الف) یا (ب) را انتخاب نمایند.
طرح(ب) همان طرح قدیمی است و با همان نوع خدمات با این تفاوت که حق بیمه آن از نفری 27 هزار تومان به 39 هزار تومان افزایش یافته است یعنی 45% افزایش حق بیمه، این در حالی است که وزارت آموزش و پرورش حقوق کارکنان خود را – به گفته خودشان- 10% افزایش داده اند.آن وزارت خانه پاسخ دهد که این عدم تناسب افزایش ها چگونه توجیه پذیر است؟
چرا در طرح (ب) بیمه تکمیلی درمان، آن وزارت خانه بین کارکنان رسمی و پیمانی با کارکنان قراردادی تفاوت قائل شده است و حق بیمه کارکنان قراردادی طرح(ب) و افراد تحت تکفل ایشان را مبلغ 49000 تومان تعیین نموده است؟


4- یکی از فاجعه بارترین و اهانت آمیزترین بندهای این قرارداد وزارت خانه با شرکت مذکور، طرح(الف) قرارداد است.در این طرح حق بیمه هر نفر 268590 تومان تعیین شده است ( معادل 155 درصد افزایش) که با انتخاب این طرح، معلم بیمه شده عین همان خدمات طرح(ب) را دریافت می کند و تفاوت آن(طبق برگ پیوست) تنها در دو چیز خلاصه می شود:
*) فرانشیز سهم بیمه پایه در طرح بیمه گری (الف)، 20% و در طرح بیمه گری(ب)،30% است.
**)نحوه بازپرداخت هزینه ها توسط شرکت بیمه گر در طرح(الف)، کمتر از 15 روز و در طرح(ب)، طبق روال کنونی! تعیین گردیده است.
یعنی سوای کاهش 10 درصدی فرانشیز سهم بیمه پایه طرح (الف) نسبت به (ب)- که آن هم به نظر می آید جهت خالی نبودن عریضه و داشتن مطلبی قابل دفاع انجام شده است- این طور به ذهن می آید که نماینده وزارت خانه( مدافع حقوق فرهنگیان) کنار نماینده بیمه نشسته و توافق کرده است در صورتی که بازپرداخت هزینه های پرداختی کارکنان ما به 3 یا 4 ماه نرسد و در کمتر از 15 روز انجام شود ، کارکنان ما حاضرند به ازای هر نفر تقریبا 30 هزار تومان ماهیانه اضافه بر طرح(ب) به شما پرداخت نمایند!

نقدی بر قرارداد بیمه درمان تکمیلی سال 98-97 فرهنگیان

حال اگر فردی یا رسانه ای بخواهد از وزارت خانه نسبت به این بند از قراردادی که با شرکت بیمه گر بسته است انتقاد کند، وزارت خانه پاسخ خواهد داد «همکاران ما مختارند یکی از دو طرح را انتخاب نمایند و اجباری در کار نیست» اما حرف این است، حتی با وجود آزاد بودن معلم و کارکنان در انتخاب طرح ها، وجود این طرح در قرارداد توهین به معلم ،فرهنگیان محترم و کارکنان آموزش و پرورش است که حتما باید مسئول مستقیم آن وزارت خانه درباره آن شفاف سازی کند و به کارکنانش توضیح دهد.
ذکر این نکته ضروری است که شرکت بیمه گر آتیه سازان حافظ علت تاخیر در پرداخت خسارت هزینه های بیمه ای را در این می داند که آموزش و پرورش به عنوان بیمه گزار ، حق بیمه تکمیلی درمان را از کارکنانش ماهیانه کسر می کند اما نسبت به واریز آن به حساب شرکت اقدام نمی کند بلکه با تاخیر چند ماهه این کار را انجام می دهد و اگر این نبود برای یک وزارت خانه ای که این تعداد زیاد از افراد را تحت پوشش بیمه تکمیلی درمان قرار داده است،دوره انتظار معنایی ندارد. (دوره انتظار، مدت زمانی است که در آن بیمه گر تعهدی ندارد که خسارتی را جبران کند،برای گروه های زیر 250 نفر، دوره انتظار مثلا برای استفاده از پوشش زایمان و سزارین، 9 ماه است و برای گروه های 250 تا 1000 نفر، این دوره 6 ماه است. این پوشش برای گروه های بالای 1000 نفر، دوره انتظار ندارد.)


5- از دیگر مواردی که باید به آن پرداخت و مسئولین وزارتی حتما باید آن را توضیح دهند، بند 12 قرارداد است که در آن تاکید شده است فرهنگیانی که از تاریخ 1/10/97 متقاضی پوشش بیمه تکمیلی می باشند( اعم از اعضای قدیم و جدید)صرفا به همراه همسر و تمامی فرزندان! می توانند تحت پوشش قرار گرفته و از مزایای این بیمه نامه بهره مند گردند و این یعنی این که اگر همسر یا یکی از فرزندان تمایلی به استفاده از خدمات این شرکت بیمه ای را نداشت(که البته این جزء حقوق مسلم آن ها است)، خود شخص فرهنگی نیز از حقش محروم شناخته می شود و حق انتخاب این بیمه را ندارد! این امر کاملا با حقوق شهروندی هر فرد مغایرت دارد و وقتی موضوع حالت بدتری به خود می گیرد که بدانیم آموزش و پرورش به انجام این امر تن داده است.


پیشنهاد می شود:
1- همان طور که وزارت خانه بر فرهنگیان دارای حق است ، فرهنگیان نیز حقی بر وزارت خانه دارند، یکی از آن ها این که آن وزارت خانه به هنگام عقد هر گونه قرارداد که رفاه فرهنگیان را در بر دارد- البته برنامه های رفاهی آن وزارت خانه منحصر شده به همین بیمه تکمیلی که چگونگی آن هم بر همه روشن است- نظر فرهنگیان را مدنظر داشته باشند، موضوعی که به نظر می آمد به عنوان یک امر پیش پا افتاده نیازی به یادآوری نباشد ولی متن قرارداد تنظیمی آن وزارت خانه با شرکت بیمه ای یاد شده، لزوم یادآوری حقوق فرهنگیان بر مسئولین وزارتی را متذکر می شود. همین طور آن وزارت خانه در انتخاب مسئول و نماینده اعزامی خود جهت عقد قرارداد با شرکت های بیمه ای و یا هر جای دیگری که پای حقوق قانونی کارکنانش مطرح است، بیش از پیش حساس باشد و دقت بیشتری به خرج دهد. قراردادها باید طوری تنظیم شود که دستاوردهای خوبی برای فرهنگیان داشته باشد.


2- بیمه درمان موردتقاضای همکاران،بیمه درمان کامل(فول درمان) می باشد که شایسته است آن وزارت خانه نسبت به انجام فراهم ساختن مقدمات آن اقدامات مقتضی را به عمل آورد.


3-حال که به هر دلیل سالیان سال است آن وزارت خانه ناتوان از جلب رضایت فرهنگیان در انعقاد قرارداد با یک شرکت بیمه گر مناسب می باشد، بهتر است از اجرای متمرکز این امر خودداری کرده و آن را به ادارات مناطق و شهرستان ها واگذار کند تا فرهنگیان بتوانند با هر شرکت بیمه ای که خدمات بهتری را ارائه می کند وارد مذاکره شوند و حقوق خود در این زمینه را نیز راحت تر مطالبه نمایند.


4- باید ترتیبی اتخاذ شود تا فرهنگیان محترم مشمول بیمه تکمیل درمان بتوانند کلیه خسارت های هزینه درمانی خود را از طریق سایت شرکت بیمه گر و یا نرم افزارهای قابل نصب بر تلفن همراه(با دریافت نام کاربری و رمز عبور) مشاهده و پی گیری نمایند.
5- سهم فرانشیز بیمه پایه از 20 و 30 درصد به 10 درصد کاهش یابد.

نقدی بر قرارداد بیمه درمان تکمیلی سال 98-97 فرهنگیان


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نقدی بر قرارداد بیمه درمان تکمیلی سال 98-97 فرهنگیان

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور