صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

آذربایجان شرقی

منتشرشده در نامه های دریافتی

گروه گزارش/

آزمون های غیرحضوری و آنلاین و پرسش صدای معلم از مدیر کل ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات آموزش و پرورش

ایرنا می نویسد :

رئیس اداره کل ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات آموزش و پرورش گفت: اگر مدرسه‌ای برخلاف دستورالعمل‌ها و پروتکل‌های بهداشتی در برگزاری امتحانات و روند ثبت‌نام دانش‌آموزان عمل کند، والدین و معلمان می‌توانند شکایات خود را به این وزارتخانه ارسال کنند که طی ۷ تا ۱۰ روز رسیدگی می‌شود.

زهرا مظفر درباره شکایت والدین و معلمان برای رعایت نشدن پروتکل‌های بهداشتی و دستورالعمل‌ها در مدارس برای برگزاری امتحانات در دوران شیوع کرونا اظهار کرد: تاکنون شکایتی در این زمینه ارسال نشده است اما والدین و معلمان می‌توانند به سامانه شکایت آموزش و پرورش مراجعه و شکایت خود را ثبت کنند.

وی با بیان اینکه به جز پایه نهم مابقی پایه‌های تحصیلی به صورت مجازی امتحان می‌دهند، تصریح کرد: شیوه برگزاری امتحانات پایه اول دبستان در اختیار مدیر و معلم مدرسه است، اگر آنها به این نتیجه برسند که دانش‌آموزان، دانش کافی را در این پایه کسب کرده‌اند می‌توانند به صورت حضوری و غیر حضوری امتحانات را برگزار کنند.

رئیس اداره کل ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات آموزش و پرورش با یادآوری اینکه چگونگی برگزاری امتحانات سایر پایه‌های ابتدایی به شورای مدارس واگذار شد، تصریح کرد: آنها می‌توانند در زمینه نحوه برگزاری امتحانات و حضور دانش آموزان تصمیم‌گیری کنند اما اگر در این زمینه هم مشکلی وجود داشت، می‌توانند شکایت خود را در سامانه یا پرتال شکایات آموزش و پرورش ثبت کنند.

مظفر همچنین درباره برگزاری امتحانات دوره متوسطه اول و دوم اظهار داشت: دوره‌های متوسطه اول و دوم به جز پایه نهم و دوازدهم بقیه امتحانات سایر مقاطع الزاماً غیرحضوری است، اگر احیاناً مدرسه‌ای غیر از این عمل کند، والدین و معلمان می‌توانند به سامانه شکایت آموزش و پرورش مراجعه کنند. پرسش این است که استناد قانونی مدیر کل ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات آموزش و پرورش برای برگزاری آزمون ها و امتحانات در آموزش و پرورش به صورت آنلاین و یا غیرحضوری چیست ؟

وی خاطرنشان کرد: تاکنون تنها دو مورد شکایت در خصوص اینکه مدارس با رضایت والدین امتحانات را حضوری برگزاری می‌کنند، ارسال شده است که آن هم از سوی آموزش و پرورش بررسی و مشکل حل شده است.

در ماده ‌10 آیین نامه اجرایی مدارس چنین آمده است :

 در راستاي‌سياست‌ مدرسه‌ محوري‌ و تفويض‌اختيارات‌ به مدارس‌ و به ‌منظور توسعه ‌مشاركت‌، همكاري و استفاده ‌از تجارب‌ معلمان، مربيان و اولياي ‌دانش‌ آموزان‌ در اداره ‌مدرسه‌، بهبود فرايند تصميم‌گيري، ارتقاي‌ كيفي‌ فعاليت هاي‌ آموزشي‌ و پرورشي‌ و اداری، تدوين ‌برنامه‌هاي ‌سالانه‌ مدرسه‌ و هماهنگي‌ امور و نظارت‌ بر فعاليتهاي‌ مربوط، در هر يك‌ از مدارس ‌شورايي‌ به ‌نام‌ شوراي‌ مدرسه‌ تشكيل ‌مي‌گردد .

آزمون های غیرحضوری و آنلاین و پرسش صدای معلم از مدیر کل ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات آموزش و پرورش

" شورای مدرسه " مطابق قانون ، 29 وظیفه و یا اختیار دارد .

بند 8 از اختیارات شورای مدرسه تصریح  می کند :

8- بحث‌ و اتخاذ تصميم ‌در مورد چگونگي ‌برگزاري‌ امتحانات‌ با رعايت‌ مقررات ‌و دستورالعمل هاي‌ مربوط.

بنده 18 نیز عنوان می کند :

" تصميم‌گيري‌ درمورد داير بودن‌ مدرسه‌ در ايام‌ تعطيل‌ رسمي‌ و اوقات‌ فراغت‌، براي‌ فعاليت هاي‌ فوق‌ برنامه‌ آموزشي‌ و پرورشي‌، با مسئوليت‌ مستقيم‌ مدير مدرسه‌ . "

« زهرا مظفر » در این خبر میان مقاطع تحصیلی تفاوت هایی را ذکر کرده است .

نخستین پرسش " صدای معلم " آن است که مبنای قانونی این تفاوت گذاری چیست ؟

این در حالی است که این تفکیک در قانون نیامده و همه مقاطع در همه مدارس از این اختیارات برخوردارند .

قوانین موضوعه در آموزش و پرورش از دو مجرا قابل پی گیری هستند .

شورای عالی آموزش و پرورش و مجلس شورای اسلامی .

آیا مقامات اجرایی و از جمله وزیر آموزش و پرورش می توانند در نقش " واضع قانون " ظاهر شوند ؟

مستند قانونی این سخنان و حتی آیین نامه ها چیست ؟

پرسش این است که استناد قانونی مدیر کل ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات آموزش و پرورش برای برگزاری آزمون ها و امتحانات در آموزش و پرورش به صورت آنلاین و یا غیرحضوری چیست ؟

« صدای معلم » در گزارشی به تاریخ 13 خرداد 1399 تاکید کرد  : ( این جا )

" اخیرا وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده است که به جز دو پایه نهایی نهم و دوازدهم در سایر پایه ها و رشته ها امتحانات غیرحضوری خواهد بود .

آیا مقامات اجرایی و از جمله وزیر آموزش و پرورش می توانند در نقش " واضع قانون " ظاهر شوند ؟  رئیس مرکز سنجش و پایش کیفیت در این زمینه می گوید :

"  تکمیل فرآیند آموزش و ارزشیابی دروس شایستگی‌های فنی، شاخه فنی و حرفه‌ای و استانداردهای مهارتی کاردانش (داخل و خارج هنرستان) از تاریخ ۲۷ اردیبهشت تا  ۱۵ مرداد ماه با اولویت پایه دوازدهم با تصویب شورای مدرسه و هماهنگی اداره به صورت تراکمی و با برنامه ریزی و سازمان دهی هنرآموزان به صورت حضوری انجام می‌شود. "

از سوی دیگر آزمون دروس تئوری در هنرستان ها هم به صورت حضوری برگزار می گردد .

نخستین پرسش « صدای معلم » آن است با توجه به آن که عضویت در شبکه شاد مطابق اعلام وزارت آموزش و پرورش " اجباری " نیست  ، چرا باید آزمون به صورت غیرحضوری اعلام گردد ؟

مبنای قانونی و مستندات حقوقی وزارت آموزش و پرورش برای برگزاری غیرحضوری امتحانات چیست ؟

مگر می شود در یک و یا چند مورد " شورای مدرسه " صلاحیت و اختیار تصمیم گیری در مورد برگزاری آزمون و چگونگی اجرای آن را داشته باشد اما در سایر موارد حق دخالت و یا تصمیم گیری را نداشته باشد ؟!

این در حالی است که مطابق با " آیین نامه اجرایی مدارس " و نیز اصل " مدرسه محوری " موکد در سند تحول بنیادین ؛ " شورای مدرسه " حق تصمیم گیری در همه ی این موارد را  دارد و نیازی به دخالت های بیرون از مدرسه نیست .

پرسش این است که آیا مدیران و مقامات که خیلی در جریان تحولات و محیط و جو مدارس نیستند ؛ چگونه به خود اجازه می دهند که از صفر تا صد موارد برای مدرسه و ارکان آن تصمیم گیری کنند ؟ "

مظفر گفته است ، اگر احیاناً مدرسه‌ای غیر از این عمل کند، والدین و معلمان می‌توانند به سامانه شکایت آموزش و پرورش مراجعه کنند.

 آزمون های غیرحضوری و آنلاین و پرسش صدای معلم از مدیر کل ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات آموزش و پرورش

پرسش صدای معلم این است که استناد قانونی و مبنای حقوقی این دسته از والدین و معلمان برای طرح شکایت و یا دعوی در این اداره کل چه خواهد بود ؟

آیا حتی ثبت و رسیدگی به این شکایات قانونی است ؟

پیش تر و در نشست رسانه ای ( این جا ) ؛ « صدای معلم » چنین مطرح کرد :

  " برخی از بخش ها و دوایر مدیریتی در وزارت آموزش و پرورش مانند معاونت آموزش متوسطه ، معاونت امور حقوقی و مجلس ، اداره کل ارزیابی عملکرد و پاسخ گویی به شکایات ، هیات مرکزی گزینش ، ستاد همکاری های حوزه های علمیه و آموزش و پرورش و... تاکنون حتی یک نشست رسانه ای هم با خبرنگاران نداشته اند . از آن جایی که وزیر آموزش و پرورش اعلام کرده این وزارتخانه یک وزارتخانه پاسخ گوست لازم است دلیل و یا دلایل این امر روشن شود به ویژه بخش ارزیابی عملکرد و پاسخ گویی به شکایات که ارتباط مستقیمی با مسائلی مانند ثبت نام دارد . "

با توجه به تاکید وزیر آموزش و پرورش مبنی بر پاسخ گو بودن این وزارتخانه ،  مدیر کل ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات آموزش و پرورش دلایل پاسخ گو نبودن به افکار عمومی را شفاف سازی نماید .

پیش تر این رسانه در گزارشی از مدیران و مقامات آموزش و پرورش خواست که با سند و مدرک سخن بگویند ! ( این جا )

این رسانه در 29 آبان 1398 در گزارشی از خانم مظفر دعوت کرد تا در مورد عملکرد خویش در 6 ماهه ی گذشته در برابر رسانه ها پاسخ گو بوده و فقط به توصیه و شعار و نصیحت اکتفا نکند . ( این جا )

پایان گزارش/


 آزمون های غیرحضوری و آنلاین و پرسش صدای معلم از مدیر کل ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات آموزش و پرورش

منتشرشده در گفت و شنود

گروه استان ها و شهرستان ها/

« علیرضا سعدی پور » در بهمن 1398 به عنوان مدیر کل آموزش و پرورش استان مازندران منصوب شده است .

اگر چه مدیر کل پیشین « عسگری نیکزاد » هیچ گاه در مورد گزارش های « صدای معلم » پاسخ گو نبود اما با توجه به سخنانی که ایشان در گردهمایی مدیران و روسای آموزش و پرورش شهرستانها و مناطق غرب مازندران که در کجور برگزار گردید به نظر می رسد انتظار غیرمنطقی و بدبینانه نباشد .

هر چند یادآوری این نکته بسیار مهم است آموزش مطالبه گری به دانش آموزان در صورتی عملی و میسر خواهد بود که معلمان هم در این زمینه خود آموزش دیده و با فهم " تفکر انتقادی "  به حوزه عمومی در آموزش و پرورش توجه شود .

گروه اخبار/

ایراد مجدد شورای نگهبان بر اعمال مدرک تحصیلی بالاتر فرهنگیان

« هادی طحان نظیف عضو حقوقدان شورای نگهبان » گفت : مصوبه دیگر «طرح تنظیم برخی از مقررات مالی، اداری و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش» بود که شورای نگهبان در مرحله قبل، اعمال مدرک تحصیلی بالاتر فرهنگیان را واجد بار مالی و مغایر اصل ۷۵ قانون اساسی شناخته بود و با عنایت به عدم پذیرش بار مالی ناشی از آن از سوی دولت، شورا این ایراد را همچنان باقی دانست.

هرچند فرهنگیان عزیز از زحمت‌کش‌ترین و کم‌توقع‌ترین اقشار جامعه هستند و وظیفه تربیت فرزندان این سرزمین را برعهده دارند.

اخبار آموزش و پرورش ، اخبار فرهنگیان

پایان پیام/


ایراد مجدد شورای نگهبان بر اعمال مدرک تحصیلی بالاتر فرهنگیان

جمعه, 22 خرداد 1399 09:59

تکلیف ما و تاریخ برساخته

تکلیف ما و تاریخ برساخته و نگاهی به تاریخ اشکانیان

اخیراً در جایی خواندم؛ «کتاب تاریخ اشکانیان اعتمادالسلطنه به خاطر اینکه تُرک بودن اشکانیان را ثابت کرده است، از طرف پان فارسیست‌ها همواره بایکوت شده است». در اینکه جریان تاریخ‌نگاری ایران به عنوان شاخه‌ای از جریان بسیار بزرگ و سیاسی شرق‌شناسی، یکی از مهم‌ترین عوامل و مراکز تحریف، تخریب و ایجاد اختلال در تاریخو هویت ایرانیان و حتی خود فارسی‌زبان‌ها بوده است، تردیدی وجود ندارد اما نکته‌ی جالب این است که ذهنیت و روح مکاتب تاریخ‌نگاری انتقادی در ایران از جمله مکتب تاریخ‌نگاری آذربایجان، (و همچنین مکتب تاریخ‌نگاری چپ) نیز به شدت تحت تأثیر همین تاریخ برساخته است.

به عبارت دیگر مکتب تاریخ‌نگاری آذربایجان به جای نقد بنیانی و جدی تاریخ ‌نگاری ایرانی- پارسی، تنها سعی کرده و می‌کند که در این مسابقه‌ی تاریخی وارد شده و در این آوردگاه تاریخی که بخش بزرگی از آن به کلی برساخته و تئاترواره است، جای پایی برای خود باز کند. تلاش برای تُرک‌سازی اشکانیان و معرفی کردن این دولت به ظاهر پانصد ساله! به عنوان یک قوم و دولت تُرک، از جمله‌ی این کوشش‌هاست. تلاش برای جست و جوی ریشه‌های تاریخی اجتماعات تُرک ایران از جمله آذربایجانیان فی‌نفسه کاری بسیار مهم و بایسته است اما چگونه؟ بحث و نقد ما در همین روش‌شناسی است. روش مألوف در تاریخ‌نگاری ایران که مکتب تاریخ‌نگاری آذربایجان هم متکی به همین روش‌شناسی و متُد ناقص تاریخ‌نگاری است، این است که محققِ امر و سوژه‌ی تاریخی به کتب گوناگون مراجعه کرده و مطالب مورد نظر و در بسیاری از موارد، مطالب دل‌خواهش را جمع‌آوری کرده و سپس این مطالب را به شکل یک یاداشت، مقاله و یا کتاب (بسته به موضوع) عرضه می‌کند و در میان منابعی که مراجعه می‌کند، منبع هر چه قدیمی‌تر باشد، ارزش و اعتبار مطلب و اخبارش بیشتر خواهد بود! بی‌آنکه محقق به این مسئله‌ی مهم و البته آزار دهنده و مزاحم، توجه داشته باشد که؛ اعتبار این منابع و مطالب موجود در آنها واقعاً چه قدر است؟ اگر چه این روش یکی از قدیمی‌ترین روش‌های تاریخ‌نگاری است اما در عین حال کهنه‌ترین، ناقص‌ترین و کم‌اعتبارترین آنها.

محقق تاریخ باید در عین گوش دل سپردن به زمزمه‌های افسون‌گرانه‌ی تاریخ‌نویسان کهن که در بسیاری از موارد به قصه‌سازی و قصه‌بافی انجامیده است (همچون تواریخ هرودوت)، از غرق شدن و همسو شدن با این روایات بپرهیزد و هر گاه به چنین لغزشی نزدیک شد، با نیش این سؤال تلخ به خود آید که؛ اعتبار این روایات تا چه حد است؟ چه معیار و محکی برای اعتبارسنجی این روایات وجود دارد؟ هر چه موضوع مورد مطالعه و بررسی محقق به زمانه‌ی او نزدیک‌تر باشد، این اعتبارسنجی به سبب اینکه در آنها محکِ نقدِ تاریخ چیزی جز تاریخ نیست، مشکل می‌شود اما هر چه قدر موضوعِ موردِ مطالعه‌ی محقق به دوران‌های قدیم‌تر متعلق باشد، کارش از این جهت راحت‌تر می‌شود که پای دانش بسیار مهم دیگری به میان می‌آید و این دانش، محک و معیاری بسیار توانمندتر از تاریخ برای اعتبارسنجی منابع کهن تاریخی است. این دانش مبارک، علم «باستان‌شناسی» است. یک قصه‌نویس که معمولاً هم عنوان «مورخ» را یدک می‌کشد، می‌تواند در یونانِ دو هزار و پانصد و اندی سال پیش بنشیند و انبوهی از قصه‌ها و داستان‌ها سر هم کند و عده‌ی زیادی نیز که امروز عنوان «مورخ» را یدک می‌کشند، قصه‌های او را با عنوان «تاریخ» به خورد ملت‌ها به ویژه در سرزمین‌های مستعمراتی بدهند (البته با این فرض که کتابی همچون تواریخ هرودوت جعل جدید نبوده و واقعاً متنی کهن باشد و گرنه؛ اگر جعل جدید باشد بحث به کلی منتفی است) اما باستان‌شناسی دانشی است که رد پای اقوام و دولت‌ها را که در عنوان «تمدن» یک کاسه می‌شود، بر روی یا زیر خاک جست و جو کرده و سعی می‌کند تاریخ نوشته شده بر خاک با نمودهای عینی همچون آثار معماری و صنعتی و سایر بایسته‌های ظهور و وجود تمدنرا بیابد زیرا تاریخ نوشتن بر روی پوست، کاغذ یا لوح سنگی از راست و دروغ کاری بسیار ساده و آسان است و ریشه‌ی جعلیات تاریخی در همین آسانی و فریبندگی است اما نوشتن تاریخ بر روی خاک، مستلزم صدها بلکه هزاران سال تجمع، تلاش و بر هم نهادن تجارب، اندوخته‌ها و سرمایه‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و تاریخی است.

دانش باستان‌شناسی خود از آنجا آغاز شده است که یهودیان آگاه و باسوادی که همواره تورات را نه تنها به عنوان یک کتاب دینی بلکه به عنوان متنی تاریخی می‌خواندند، در این کتاب اخباری طولانی درباره‌ی سرگذشت انبوهی از اقوام، دولت‌ها، شهرها و تمدن‌ها با محوریت تاریخ و سرگذشت قوم یهود و شهر اورشلیم مشاهده می‌کردند که امروزه اثری از آنها وجود ندارد. بنابراین با انگیزه‌ی جست و جوی این اقوام، دولت‌ها، شهرها و تمدن‌ها و در رأس آنها رد پای قوم و تمدن یهود، با حمایت مراکز مدیریت مستعمرات از جمله مراکز شرق‌شناسی، گروه گروه از اروپا و بعدها آمریکا به شرق میانه و نزدیک آمدند و خاک مناطق بسیاری را زیر و رو کردند و بخش بزرگی از این تمدن‌ها و شهرها را کشف کرده و به جهان معرفی نمودند و البته همواره و هر زمان منافع مراکز مدیریت مستعمرات و شرق‌شناسی و قوم یهود را مد نظر داشته و دارند. با پیشروی کار باستان‌شناسی در شرق میانه و نزدیک، از جمله مصر، عراق، فلسطین، لبنان، سوریه، ترکیه به ویژه آناتولی، ایران به ویژه خوزستان و آذربایجان، قفقاز و سایر مناطق کم‌اهمیت‌تر، وجود تاریخی بسیاری از اقوام، شهرها و تمدن‎‌های نام برده شده در تورات به اثبات رسید زیرا انبوهی از آثار حیرت‌انگیز تمدن و شهرنشینی به ویژه در بین‌النهرین کشف شد که درجه‌ی ترقی و تمدن آنها هنوز هم خیره کننده و حیرت‌آور است.

تکلیف ما و تاریخ برساخته و نگاهی به تاریخ اشکانیان

 با ادامه‌ی این پروژه‌ی عظیم، همان گونه که بخش بزرگی از مطالب تاریخ تورات تأیید شده و وجود تاریخی بسیاری از اقوام و تمدن‌های نام برده شده در تورات به عنوان واقعیت‌های بزرگ و کهن تاریخی به جهان امروز ثابت شد، اما عکس آن نیز اتفاق افتاد یعنی بخش بزرگی از مطالب تاریخی منسوب به متون کهن از جمله تواریخ هرودوت، تبدیل به قصه شد زیرا باستان‌شناسی هیچ اثری از آنها بر رو یا در زیر خاک شرق میانه و نزدیک نیافت. اصلی‌ترین بخش این تواریخ خالی از دستاورد تمدنی که باستان‌شناسی چیز قابل توجهی از آنها به ویژه در آذربایجان نیافت، مقطع تاریخی- باستانی پس از پایان عصر آهن است که طبق متون تاریخی، با دوره‌های موسوم به هخامنشی، اشکانی و ساسانی منطبق است. یعنی یک دوره‌ی 1200 ساله که ناصر پورپیرار آن را «دوازده قرن سکوت نامید» و به صورتی مفصل و موشکافانه به بررسی انتقادی مطالب تاریخی منسوب به این دوازده قرن پرداخت. 

نکته‌ی جالب اینجاست که باستان‌شناسان با پی بردن به این رکود و انحطاط تمدنی که رد پای آن به صورت یک انهدام سراسری به ویژه در قفقاز (مهم‌ترین نمونه؛ محوطه‌ی تَزه کند یا همان کارمیربلور در ارمنستان)، آناتولی (مهم‌ترین نمونه؛ توپراق قالا)، آذربایجان (مهم‌ترین نمونه؛ محوطه‌ی حسنلو) و بین‌النهرین به وضوح مشاهده می‌شود، به لاپوشانی این انحطاط تمدنی کوشیده و سکوت کردند و سررشته‌ی کار را به دست مورخان دادند تا با به روز کردن، بازنویسی و تألیف و تدوین مطالب قصه‌وار متون تاریخی از جمله تواریخ هرودوت و افزودن انبوهی از روایات راست و دروغ بر آنها، این انحطاط تمدنی را از چشم اقوام و ملل ساکن این مناطق دور نگه داشته، این دوران و خلأ تاریک را با انبوهی از تواریخ و دولت‌های شکوهمند پر کنند که دستاورد این کوشش تاریخ‌نگارانه در تاریخ ایران، تواریخ دوره‌های هخامنشی، اشکانی و ساسانی است. نمونه‌های زیادی از آثار تاریخ‌نگارانه برای این دوران تاریک نوشته شده و می‌توان در اینجا معرفی کرد. مشهورترین این آثار؛ تاریخ ایران باستان؛ اثر مشیرالدوله‌ی پیرنیاست که به 3 جلد پیرنیا مشهور است. درباره‌ی دوره‌ی موسوم به اشکانی نیز کتاب هزاره‌های گم شده؛ اثر پرویز رجبی را می‌توان معرفی کرد که آش شله قلمکاری است از روایات درهم و برهم تاریخی- افسانوی با چاشنی خیال‌پردازی‌های خنده‌دار و روده‌درازی‌های بی‌اساس چرا که نویسنده واقعاً دست خالی بوده و ناگزیر از هر وجیزه‌ای موضوعی بزرگ ساخته و داستان پرداخته برای پر کردن هزاره‌های گم شده و تاریکی که قرار بود با یک تاریخ مشعشع پر شود.

نکته‌ی مهم و جالب دیگر اینکه تاریخ‌نویسان ایرانی هیچ گاه این سؤال را پیش نکشیدند و نمی‌کشند که چرا باستان‌شناسی درباره‌ی دوران  طولانی منسوب به این سه دولت، کار قابل توجهی انجام نداده و نمی‌دهد، نه مطالعه و کاوشی جدی انجام می‌دهد و نه به صراحت اعلام موضع می‌کند؟ و بدین ترتیب هر سال انبوهی از مطالب به روز شده و البته تکراری درباره‌ی این دوران طولانی تنها از سوی مورخین با رنگ و لعاب جدید عرضه می‌شود و انبوهی از تحصیل‌کردگان تاریخ در این وادی مشغول‌اند بدون آنکه نتیجه‌ی کارآمدی از آنها حاصل شود.

اکنون به آغاز سخن بازمی‌گردم، در وضعیتی که باستان‌شناسی قادر نبوده و نیست که از یک دوره‌ی پانصد ساله‌ی منسوب به دولتی به نام اشکانیان، هیچ اثر قابل توجهی به ویژه در آذربایجان کشف و معرفی کند، این روایات و داستان‌های تاریخی در آثار هرودوت یا پیرنیا یا اعتمادالسلطنه، چه قدر اعتبار و سندیت دارد؟ تا چه رسد به اینکه اعتمادالسلطنه تُرک بودن آنان را نیز ثابت کرده باشد!! من کاری به تاریخ‌نگاری ایرانی و مکتب پان ایرانیسم ندارم که کارش از بی‌خردی گذشته و به سفاهت کشیده است و امیدی به افلاحش نیست، اما از دوستان و محققینِ منتقد از جمله آذربایجانی که می‌توانم آنها را به مکتب تاریخ‌نگاری آذربایجان منسوب کنم (این مکتب به صورت جدی با محمدتقی زهتابی و 2 جلد پر اشکال او آغاز می‌شود) این تمنا را دارم که به این مسئله‌ی مهم تاریخ شرق میانه، ایران و آذربایجان توجه جدی داشته و به جای وارد شدن به یک مسابقه‌ی تاریخی و رقابت کور با مکتب پان ایرانیسم و مبتلا شدن به بیماری ارتجاع تاریخی‌گری، روش‌شناسی به کلی متفاوت و بنیان‌اندیشانه‌تری را پیش بگیرند. زیرا ورود در این مسابقه‌ی تاریخی، سرانجامی جز سقوط در چاه ویل تاریخ‌سازی و هویت‌تراشی دروغین همانند تاریخ و هویت پراختلال ایرانی، نخواهد داشت. اگر قرار است تاریخ چراغی فرا راه آینده باشد که به واقع نیز چنین باید باشد، تاریخ و هویت برساخته و جعلی، نه تنها چراغی فرا روی هیچ قوم و ملتی نخواهد نهاد بلکه قوم و ملت فریفته به تاریخ و هویت برساخته را به راه و سرانجامی جز خودشیفتگی و خودبرتربینی توخالی، دروغ، انحطاط، گمراهی، بلاتکلیفی، ستیزه‌جویی و نزاع و پراکندگی رهنمون نخواهد شد چنانکه ایرانیان را به این وضعیت انداخته و آثار و نتایج شوم آن هر روز بیش از پیش آشکار می‌گردد.

در این نوشته‌ها مفاهیمی به کار رفته که نیاز به توضیح دارد. از جمله مکاتب تاریخ‌نگاری موجود در ایران (مکتب تاریخ‌نگاری ایرانی-پارسی یا پان ایرانیسم، مکتب تاریخ‌نگاری چپ و مکتب تاریخ‌نگاری آذربایجان)، همچنین دلیل اصلی این تاریخ و هویت‌سازی برساخته و جعلی برای ایرانیان. ارائه‌ی این توضیحات بحثی است که در این نوشته فرصت پرداختن به آنها نیست.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

تکلیف ما و تاریخ برساخته و نگاهی به تاریخ اشکانیان

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ دوشنبه 19 خرداد نخستین نشست رسانه ای « حسن ملکی » رئیس جدید سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی در سالن اجتماعات این سازمان با خبرنگاران برگزار گردید .

در این بخش مشروح پرسش و پاسخ صدای معلم با رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی منتشر می گردد .

منتشرشده در گفت و شنود

گروه رسانه/

افزایش 2 میلیون تومانی حقوق معلمان از زبان وزیر آموزش و پرورش و واکنش کاربران

وزیر آموزش و پرورش روز چهارشنبه در دیدار با امام جمعه همدان گفت: در ۹ ماه گذشته و از ابتدای سال تحصیلی ۹۹-۹۸ تاکنون، حقوق ماهانه معلمان و فرهنگیان سراسر کشور، به صورت میانگین بیش از ۲ میلیون تومان افزایش یافته است.

به گزارش ایرنا؛ محسن حاجی میرزایی روز چهارشنبه در دیدار با امام جمعه همدان اظهار داشت: بیشترین افزایش حقوق در یک سال گذشته در بین همه کارکنان دولت متعلق به معلمان است.

وی با اشاره به اینکه معلمان در دریافت حقوق خرداد طعم افزایش دستمزد خود را می‌چشند، افزود: ادعا نمی‌کنیم که معلمان بیشتر از سایر کارکنان دولت دستمزد دریافت می‌کنند بلکه تلاش داریم تا مبلغ دریافتی آن‌ها عادلانه‌تر شود.

حاجی میرزایی ادامه داد: در رابطه با این افزایش حقوق، دولت با ما همکاری بسیاری کرد، چرا که حفظ منزلت معلم بسیار مورد توجه ما است.

انعکاس این خبر واکنش های مختلفی را در جامعه بر عهده داشته است .

برخی از این نظرات را در صفحه ی  اینستاگرام بی بی سی می بیینید .

کافی است به تعداد لایک های نظرات نخست توجه کنید !

افزایش 2 میلیون تومانی حقوق معلمان از زبان وزیر آموزش و پرورش و واکنش کاربران

افزایش 2 میلیون تومانی حقوق معلمان از زبان وزیر آموزش و پرورش و واکنش کاربران

افزایش 2 میلیون تومانی حقوق معلمان از زبان وزیر آموزش و پرورش و واکنش کاربران

افزایش 2 میلیون تومانی حقوق معلمان از زبان وزیر آموزش و پرورش و واکنش کاربران

افزایش 2 میلیون تومانی حقوق معلمان از زبان وزیر آموزش و پرورش و واکنش کاربران

افزایش 2 میلیون تومانی حقوق معلمان از زبان وزیر آموزش و پرورش و واکنش کاربران

افزایش 2 میلیون تومانی حقوق معلمان از زبان وزیر آموزش و پرورش و واکنش کاربران

افزایش 2 میلیون تومانی حقوق معلمان از زبان وزیر آموزش و پرورش و واکنش کاربران

پایان پیام/


افزایش 2 میلیون تومانی حقوق معلمان از زبان وزیر آموزش و پرورش و واکنش کاربران

نظرسنجی

با کدام گزینه موافق هستید ؟

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور