صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه گزارش/

تعطیلی مدارس به خاطر کرونا و انتقاد صدای معلم از مسافرت ها و عزاداری ها و تجمعات

امروز سه شنبه 15 مهر 1399 است .

با اعلام استانداری تهران از تاریخ ۱۲ مهر تا ۱۸ مهر فعالیت‌ برخی مراکز در استان تهران ممنوع شد .

یکی از این مراکز ، « مدارس » و « دانشگاه ها » بودند . این اعلام استانداری در حالی اعلام شد که به گفته وزیر آموزش و پرورش 90 درصد مدارس تعطیل بودند .

نخستین پرسش « صدای معلم » آن است که آیا واقعا فعالیت ده درصد باقیمانده آن قدر خطرناک و پُرریسک بود که تصمیم به تعطیلی آن ها گرفته شد ؟

مسئولان پاسخ دهند که اعلام این تعطیلی یک هفته ای چه تاثیری بر وضعیت ازدحام مردم در شهر  تهران داشته است و آمار بیماری را کاهش داده است ؟ ( اگر بپذیریم که این تعطیلی ریشه سیاسی نداشته و متاثر از جنگ آذربایجان و... نبوده است )

گزارش ها و اخبار منابع رسمی نشان می دهند که تقریبا با اعلام این تعطیلی موج « مسافرت های بین شهری » طبق معمول آغاز شده و به گفته رئیس پلیس راه کشور در پایان هفته به اوج خود خواهد رسید .

تعطیلی مدارس به خاطر کرونا و انتقاد صدای معلم از مسافرت ها و عزاداری ها و تجمعات

این افراد خواسته و یا ناخواسته موجب انتشار ویروس کرونا به سایر نقاط کشور خواهند شد .

نظیر این وضعیت که منجر به پیک سوم کرونا  در حال حاضر شده است در اوایل شهریور و هم زمان با دهه ی محرم رخ داد و دو عامل مسافرت و وضعیت شرکت مردم در هیات ها ، حسینیه ها ، مساجد و...  موجب گردید که " ایران " رتبه اول مرگ و میر روزانه بیماری کرونا در جهان را از آن خود کسب نماید .

تعطیلی مدارس به خاطر کرونا و انتقاد صدای معلم از مسافرت ها و عزاداری ها و تجمعات

به گفته مسئولان ؛ در ۳۰ استان از ۳۱ استان ایران وضعیت قرمز یا هشدار اعلام شده‌ است.

از 15 شهریور که مدارس بازگشایی شدند پیامدهای این گونه حرکات به گردن " مدارس " افتاد .

برخی مسئولان به ویژه در وزارت بهداشت و... با تندی و صراحت با بازگشایی مدارس مخالفت کردند و این در حالی است که این عده تاکنون مخالفت جدی و مستمری با دو عامل قبلی نداشته اند و نوع گفتمان و برخورد آن ها با مساله بیشتر از جنس " توصیه " بوده است .

تعطیلی مدارس به خاطر کرونا و انتقاد صدای معلم از مسافرت ها و عزاداری ها و تجمعات

بسیاری از مدیران ، معاونین ، معلمان و کادر آموزشی مدارس نیز با انتشار اخبار غیرواقعی ، یک طرفه و اغراق آمیز بدون آن که در مورد منبع انتشار و شیوع بیماری مطمئن باشند ؛ انگشت اتهام را به سوی « مدرسه » گرفته و دائما بر طبل « تعطیلی مدارس " کوبیده اند .

علی رغم اعلام وزیر آموزش و پرورش مبنی بر « اولویت داشتن آموزش حضوری » در مدارس کم نبودند مسئولان و مقاماتی که با « محسن حاجی میرزایی » همدل نبودند و ساز ناکوک می زدند .

در آخرین مورد ، « الحسینی » مسئول شبکه شاد ، در نشست رسانه ای  آموزش حضوری را در این شرایط بی معنا دانست که این گفته با انتقاد و اعتراض شدید مدیر صدای معلم در نشست رو به رو گردید .

نتیجه این اقدامات ضدتربیتی و پوپولیستی افت بیش از 40 درصدی حضور دانش آموزان در مدارس پس از  گذشت یک ماه فعالیت بود .

تعطیلی مدارس به خاطر کرونا و انتقاد صدای معلم از مسافرت ها و عزاداری ها و تجمعات

« صدای معلم » بارها در گزارش های خود به این وضعیت اعتراض کرده و از عملکرد مسئولان وزارت آموزش و پرورش به ویژه نهادهای نظارتی و کنترل مانند حراست ها ، بازرسی ها و...در این مورد انتقاد کرده است .

پیش بینی می شود پس از این تعطیلات و نیز تعطیلی هفته آخر مهر ماه که احتمالا موج چهارم کرونا شروع خواهد شد ؛ باز هم همان افراد ، گروه ها و جریانات ذره بین به دست گرفته و با انداختن تقصیرات ، آخرین ضربات را بر جسد نیمه جان " مدرسه " فرود آورند .

واقعا این پرسش مطرح است که در کجای جهان این رفتارها قابل مشاهده هستند جز کشور ما ؟!

پایان گزارش/

( کلیپ ویدئویی زیر را مشاهده نمایید )


تعطیلی مدارس به خاطر کرونا و انتقاد صدای معلم از مسافرت ها و عزاداری ها و تجمعات

منتشرشده در گفت و شنود

گروه گزارش/

گزارش صدای معلم از نشست شورای عالی آموزش و پرورش و انتقاد از ارزشیابی توصیفی

همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ نخستین نشست رسانه ای محمود امانی دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش  سه شنبه 8 مهر در سالن جلسات دبیرخانه این شورا از ساعت 30 / 10 برگزار گردید .

نخستین بار  « صدای معلم  »  22 تیر 1399  پس از انتصاب دبیر کل جدید شورای عالی آموزش و پرورش در گزارشی نوشت : ( این جا )

« تعامل با رسانه ها و داشتن یک روابط عمومی پویا و تحلیل گر شرط مهم و لازم برای موفقیت یک مدیر و برنامه های اوست .

« صدای معلم » از دبیر کل جدید شورای عالی آموزش و پرورش بار دیگر دعوت می کند ضمن برگزاری نشست رسانه ای که البته موضوعی مهجور در این نهاد است پاسخ گوی پرسش های رسانه ها و افکار عمومی در این زمینه باشد . »

در اطلاعیه روابط عمومی و اموربین الملل شورای عالی آموزش و پرورش ، برگزاری نشست هم به صورت ویدئو کنفرانس و هم حضوری برای خبرنگاران پیش بینی شده بود اما مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در اطلاعیه خود به برگزاری این نشست به صورت " غیرحضوری " اشاره کرده بود که با تذکر " صدای معلم " هر دو وضعیت برگزار گردید .

دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش و هیات همراه راس ساعت مقرر در سالن حضور یافتند اما ارتباط مجازی ( ویدئویی ) مانند نشست پیشین وزیر آموزش و پرورش با اشکالاتی همراه بود طوری که برخی اوقات صدا و یا تصویر قطع می شد .

مدیر صدای معلم خطاب به دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش گفت : زمانی که ارتباط مجازی بخشی در ستاد وزارت آموزش و پرورش با چند خبرنگار و به صورت محدود چنین باشد ، باید دید وضعیت در مدارس و کشور به چه صورت است ؟!

مدیر صدای معلم پرسش های قابل توجهی را آماده کرده بود اما به علت محدودیت زمان فقط موفق به طرح تعداد معدودی گردید .

گزارش صدای معلم از نشست شورای عالی آموزش و پرورش و انتقاد از ارزشیابی توصیفی

تعدادی از پرسش های مطروحه از دبیر شکل شورای عالی آموزش و پرورش به شرح زیر است :

« چه اطلاعاتی از کف مدرسه برای ادامه فعالیت  مدارس و حفظ آپشن آموزش حضوری دارید؟

شورای عالی برای سنجش معتبر پیشرفت تحصیلی چه تدابیری اتخاذ کرده است؟

چرا آموزش حضوری جدی گرفته نمی شود و این چه نوع اولویتی است که عملا در حال لوث شدن است؟ 

با توجه به مقدمه ای که در " لایحه قانونی تشکیل شورای عالی آموزش و پرورش " آمده است رویکرد " انقلاب فرهنگی " برای این شورا تعریف شده است .

با توجه به وضعیت فرهنگی کشور پس از 4 دهه آیا فکر نمی کنید که ضرورت امروز جامعه ما " اصلاحات آموزشی " در این نظام آموزشی است که روزمرگی و سترونی بر عناصر و ارکان آن سایه افکنده است ؟

رخوت ، بی عملی و مهم تر از آن از دست دادن " مرجعیت کارشناسی " برای شورای عالی آموزش و پرورش که کارشناسان و صاحب نظران بر آن اجماع دارند  ؛ قرار است تحت کدامین رویکرد مدیریتی و مانیفست سازمانی تعدیل و درمان شود ؟

آیا دبیر کل جدید شورای عالی آموزش و پرورش طرح و برنامه ی مشخصی برای احیای شورای عالی آموزش و پرورش دارد و یا آن که همچنان " روزمرگی " و " بی عملی " بر آن حکمفرما خواهد بود ؟

 نظر صریح و شفاف دبیر کل جدید شورای عالی آموزش و پرورش در مورد " نهادهای موازی " مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی و تداخل در وظایف و امور سازمانی چیست ؟ ضمن آن که سیاست گذاری و برنامه ریزی اصلی در جای دیگری رخ می دهد و افراد و دوایر دیگری باید پاسخ گوی نتایج این خط مشی ها باشند .

آیا آقای امامی طهرانی برنامه ای برای اجرای قانون شورای عالی آموزش و پرورش و فعال کردن کمیسیون های آن دارد ؟

گزارش صدای معلم از نشست شورای عالی آموزش و پرورش و انتقاد از ارزشیابی توصیفی

امانی:

اولین نکته را در باب آموزش حضوری عرض کنم. آن کاری که  مدرسه چهره به چهره و حضوری انجام می گیرد با  کاری که در فضای غیر حضوری انجام می گیرد قابل دست یابی نیست.

ما در تعلیم و تربیت اسلامی به طور خاص اصلی داریم به نام اصل تاثیر و تاثر متقابل ارواح. روح معلم و روح دانش آموز در این تماسی که با هم دارند تاثیر تربیتی دارد.

آنچه که ما در آموزش حضوری دنبال آن هستیم یک جنبه تربیتی رشد دهنده تمام ساحتی است. کلا اصل بر این است که مدرسه ها حضوری تشکیل شوند. گاهی شرایط به گونه ای پیش می رود که این مسئله امکانش محقق نمی شود یا خطراتی وجود دارد مانند دوره ای که این اتفاق افتاد.

 اطلاعاتی که ما از کف مدرسه ها می گیریم برای تعیین پله های بعدی که باید عمل کنیم خیلی مهم است و به همین خاطر تک تک ما موظفیم از کف مدرسه مطلع باشیم . این کار الآن دارد در سطوح مختلف انجام می شود . دبیرخانه شورای عالی هم به این موضوع اهتمام بسیار جدی داشته است. تمام اعضای شورای عالی در طول این چند هفته که مدارس آغاز شده اند به مدارس سر زدند ، از مدارس بازدید کردند حتی نه فقط در تهران در شهرستان ها این اتفاق افتاد. با معلمان ، با دانش آموزان با والدین و با مدیران صحبت کردیم. خود من به جز در تهران در دو استان از مدارس بازدید کردم و حاضر شدم. در استان ها از همه مدارس در مقاطع مختلف بازدید کردیم. برای این که بدانیم جریان آموزش در این دوره خاص و اطمینان پیدا کنیم که متوقف نمی شود و امروز که در خدمت شما هستم به این نقطه رسیدم که در کشور بدنه معلمان ما تمام تلاش خود را دارند می کنند که چرخه آموزش متوقف نشود که این تلاش، تلاشی ستودنی است. مدارس باز است ، معلمان می آیند دانش آموزان گاهی می آیند گاهی نمی آیند گاهی بعضی بیشتر بعضی کمتر می آیند اما در تمام شرایط مهم این است که متولی هر دانش آموز معلوم است که کارش را دارد پیگیری می کند و این متولی قدم به قدم دست او را می گیرد چه حضوری چه غیرحضوری پیش می برد. یعنی آموزش در شرایط کرونا  خدا را شکر رها نشده است.

گزارش صدای معلم از نشست شورای عالی آموزش و پرورش و انتقاد از ارزشیابی توصیفی

صدای معلم:

آقای امانی !

این تصور ایده آل شما از بازگشایی مدارس است !

شما در کسوت " مدیر ستادی " و احتمالا به همراه هیات همراه از مدارس بازدید کرده اید و آن ها هم برای شما " صحنه آرایی " کرده اند و احترام شما را نگاه داشته اند !

 صدای معلم : چرا آموزش حضوری جدی گرفته نمی شود و این چه نوع اولویتی است که عملا در حال لوث شدن است؟ 

امانی:

تصور عینی من از بازگشایی مدارس است.

ما هم به مدرسه از پیش تعیین شده رفتیم ، هم به مدرسه ای سرزده رفتیم. هم خود من رفتم و هم دوستان من رفتند. مثالی می زنم که مقداری به شما آرامش دهد .

 هنگامی که من خواهش کردم از اعضای شورای عالی که به مدرسه ها بروید و از آن مدارس خبر بیاورید ، یکی از اعضای حقوقی شورای عالی که معاون یکی از وزرای کشور هستند گفتند من در ماموریت استان آذربایجان غربی بودم. به محض این که پیام شما را خواندم با استاندار در جاده ای در حال حرکت بودیم . به استاندار گفتم من عضو شورای عالی آموزش و پرورش هستم و پیغامی برای من رسیده و الان وقت آن است که به یک مدرسه برویم. استاندر قبول کردند. در ناحیه مرزی کشور به یک مدرسه ای که سر راهمان بود رسیدیم و  سرزده وارد شدیم.

 ایشان یک توصیف حدود هفت دقیقه ای از مدرسه کردند که مدرسه در اطراف پیرانشهر در منطقه مرزی زنده است ، معلمان هستند ، بچه ها هستند آموزش دارد صورت می گیرد و مشکلاتی دارند که در حال حل و فصل آنها هستند اما چنین نیست که کار رها باشد.

گزارش صدای معلم از نشست شورای عالی آموزش و پرورش و انتقاد از ارزشیابی توصیفی

 اتفاقا جالب است این عضو محترم شورا از اعضای منتقد جلسات شورای عالی است و در باب بازگشایی مدارس نگرانی ایشان از نگرانی های جدی بود. گزارش ایشان که بخش های متعددی هم داشت مانند رعایت پروتکل های بهداشتی، مسئله آموزش حضور معلمین، تراکم کلاس ها و غیره که یک گزارشی بود که در همه ما احساس مثبتی به وجود آورد.

من فکر می کنم اگر منصفانه نگاه بشود جامعه فرهنگی کشور دارد با مسئولیت پذیری تمام محدودیت هایی را درک می کند ، برایش تدبیر می کند و چاره می اندیشد . حجم فیلم های آموزشی که تولید کردند در رسانه های خود ساخته به اشتراک گذاشتند غیر قابل شمارش است چون خیلی از اینها در آمار نمی آید.

 بین معلمین اتفاق جالبی رقم خورده است. من وارد مدرسه ای شدم دیدم شش معلم اول ابتدایی دارد . این شش معلم چون در شرایط جدید قرار گرفته اند بین شان ارتباط برقرار شده است. قبلا هر کسی می رفت کلاس خودش کارش را انجام می داد. الآن بودجه بندی شان را با هم هماهنگ می کنند ، فیلم هایشان را به اشتراک می گذارندو  تمرین هایشان را به اشتراک می گذارند. وقتی من از این معلم سوال کردم خانم اگر خدای ناکرده زمانی شما به دلایلی نتوانستید یک هفته به مدرسه بیایید ، بچه ها را به چه کسی می سپارید ؟ گفت همکاران دیگر من آماده اند .

گزارش صدای معلم از نشست شورای عالی آموزش و پرورش و انتقاد از ارزشیابی توصیفی

اینها اتفاقات بزرگی هستند که باید قدردان زحمات جدی مدیران مدارس، معلمین، والدین و خود دانش آموزان باشیم . این قدر خود بچه ها مصمم اند و قوی دارند پروتکل ها را  اجرا می کنند آدم حظ می کند. این بچه ها رشد کردند. جدی هستند. ما در مدرسه به یکی از بچه ها رسیدیم ( با آقای رعنایی با هم بودیم ) و شروع کردیم به گفت و گو کردن. « با توجه به وضعیت فرهنگی کشور پس از 4 دهه آیا فکر نمی کنید که ضرورت امروز جامعه ما " اصلاحات آموزشی " در این نظام آموزشی است که روزمرگی و سترونی بر عناصر و ارکان آن سایه افکنده است ؟ »

این دانش آموز محکم ، قوی ، جدیو  با یک خودباوری و اعتماد به نفس گفت مدرسه می آیم و ماسکم را هم زده ام.

 گفتم ماسک شما از چه جنسی است ؟ چند بار مصرف است ...دیدم برنامه دارد و گفت که چگونه می رود خانه ماسکش را می شوید ، چگونه خشک می کند ، چگونه ضدعفونی می کند و برای استفاده فردا دوباره آماده می کند.

من معتقدم در باب بازگشایی مدارس جامعه فرهنگی این جمله مهم را که ما متولی حیاتی ترین امر جامعه هستیم و باید به گونه ای عمل بکنیم که این حیاتی ترین امر جامعه عقب نماند خوب دارد به آن پاسخ می دهد.

گزارش صدای معلم از نشست شورای عالی آموزش و پرورش و انتقاد از ارزشیابی توصیفی

محدودیت ها، محذورها، کاهش سرعت اینترنت، بعضی ها اینترنت ندارند، بعضی ابزار ندارند، بعضی دسترسی ندارند و غیره همه اینها وجود دارد اما مهم این است که کار رها نیست. برای تک تک اینها  عین یک خانواده است. خانواده کمبودی دارد ولی پدر و مادر بالای سرشان است و دارند تلاش شان را می کنند. باید به این تلاش قدرشناسانه نگاه کرد.

آقای پورسلیمان

 راجع به سنجش معتبر ؛ یکی از چهار دغدغه اصلی تمامی نظام های آموزشی جهان سنجش معتبر است. اگر شما در دنیا بگردید چهار مسئله ، مسئله اصلی آموزش است که یکی از آنها سنجش معتبر است.

سنجش معتبر مسئله روز جهان است و در ایران هم نظام آموزشی داریم مانند بقیه جهان. شورای عالی آموزش و پرورش در این زمینه اولین حرف های مهمش را قبل از تولد سند زده بود. بعد در هنگام سند در بند " نوزده یک و نوزده دو"  به این موضوع پرداخته است. چه قبل از این و چه بعد از این در باب سطوح سنجش ، این که سنجش از نظام آموزشی است ، سنجش از مدرسه سنجش از دانش آموز و ابعاد دیگر سنجش. سطوح مختلف ، مصوبات متفاوت و متنوعی وجود دارد . یک راستای کلی دارد که هر جا سراغ دانش آموز می رویم باید سنجش ما به دانش آموز لطمه نزند. سنجش و ارزشیابی به راحتی می تواند به دانش آموز لطمه بزند. پس باید این کلمه ای که در دنیا می گویند :

 ? Assessment , friend or foe

ارزشیابی ؛ دوست یا دشمن.

در ارزشیابی نظام آموزشی ما، اصول به درستی در راستای این که اطلاعات کافی برای قضاوت در اختیار بگذارد شکل گرفته اما این امر ، امر مقطعی نیست که با یک بخشنامه درست شود. این امر، امر تلاش مستمری است که باید آرام آرام این علمی را که کل گذشته اش صد سال است و علم جدیدی است. «  نظر صریح و شفاف دبیر کل جدید شورای عالی آموزش و پرورش در مورد " نهادهای موازی " مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی و تداخل در وظایف و امور سازمانی چیست ؟ ضمن آن که سیاست گذاری و برنامه ریزی اصلی در جای دیگری رخ می دهد و افراد و دوایر دیگری باید پاسخ گوی نتایج این خط مشی ها باشند . »

انتظارات زیادی از علم سنجش هست. هیچ کس در دنیا ادعا نمی کند که ما همه انتظارات علمی از این حوزه را توانستیم پاسخ بدهیم.

ما باید بپذیریم که سنجش امر پیچیده ای است و این پیچیدگی ما را از دست یابی به جواب های خیلی راحت و پیش پا افتاده ساده و قابل انجام باز می دارد. دشواری این راه را باید بپذیریم. باید اقدام های پله به پله بهبود بخش داشته باشیم. این اقدام ها در کشور ما خیلی زمینه های مثبتی را به وجود آورده است. یکی از این زمینه ها ارزشیابی توصیفی در دوره ابتدایی است که این از نوع سنجش هایی است به بچه ها لطمه نمی زند. چون در این نوع ارزشیابی آن دیدگاه رقابتی ، دیدگاهی که دوست من را از دوستی تبدیل می کند به رقیب من و این به جامعه لطمه می زند ، کنار ...

اما از آن طرف ما می بینیم جاهایی که آموزش و پرورش در موقعیت دشواری به نام گزینش و تخصیص قرار می گیرد می گویند بالاخره ما می خواهیم  برای این چهار تا صندلی آدم ها را جدا کنیم اینجا این خاص بیرونی ما را مجبور می کند تن بدهیم به روش هایی که آن روش ها آسیب زا هستند و این درونی ما نیست اما بالاخره یکی از کارکردهای یازده گانه نظام های آموزشی گزینش و تخصیص است.

گزارش صدای معلم از نشست شورای عالی آموزش و پرورش و انتقاد از ارزشیابی توصیفی

صدای معلم:

شما از ارزشیابی توصیفی دارید دفاع می کنید در حالی که سال 2016 نسبت به سال 2011 ، بیست و نه نمره افت داشتیم ! چرا شما این گونه از ارزشیابی توصیفی دفاع می کنید؟

سواد خواندن و نوشتن در دانش آموزان دارد به شدت کاهش پیدا می کند و در حد فاجعه است !

 

امانی:

من از ارزشیابی توصیفی اگر دفاع می کنم در یک سازواره ای به نام ارزشیابی دارم انجام می دهم اما اگر موضوعی مثل کاهش توان دانش آموزان مان در باب سواد خواندن است باید بیاییم تمام عوامل مربوط به آن را احصا کنیم ببینیم چقدر آن مربوط به ارزشیابی توصیفی است.

 من هم مثل شما معتقدم ارزشیابی توصیفی روی این قضیه تاثیر داشته است. با شما موافقم اگر برگردیم نظر کارشناسی را ببینیم کاملا موافقم. اما صرفا منوط به این نمی بینم. ما در این دوره تغییرات دیگری هم داشتیم. مثلا فرض کنید ما زمان آموزش را دست کاری هایی کردیم پنجشنبه ها را تعطیل کردیم. با تعطیلی پنجشنبه ها یک ساعت به ساعات روزهای دیگر افزودیم. راندمان آموزشی مان طبیعتا تغییر کرده است. بافت معلمی دوره ابتدایی مان تغییر کرده است. اگر تمامی این عوامل را احصا کنیم باید ببینیم سهم ارزشیابی چیست  ؟

 اگر به این نقطه رسیدیم نباید بیاییم از ارزشیابی توصیفی دست بکشیم . باید بگوییم باشد در عین حال مقوله های خاصی که جامعه تعیین می کند و می گوید اینها امتیازات وتویی ما است ، آزمون بگذاریم بگذاریم عیبی ندارد . جنس کار از جنس کاری است که قدم به قدم باید جلو برویم و تحلیل کنیم و برای آن تحلیل تلاشی کنیم برای بهبود.

 من جزء طرفداران آزمون های وتویی برای موضوع های بسیار حیاتی هستم.

سوالات شما خیلی طولانی هستند .

چند سوال شما را جواب دادم . این ها را علامت می زنم . چند تا را هم جواب ندادم جزء بدهی ام نگاه می دارم برای آن که حقوق بقیه رعایت شود ، یک دور جلو می رویم . اگر رسیدیم به آقای پورسلیمان جواب عمومی می دهیم و اگر نشد جواب اختصاصی می دهیم . »

با این حال و در پایان نشست ، دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش نه پاسخ عمومی داد و نه پاسخ اختصاصی .

امانی این وقت را  به خبرنگاران « صدا و سیما » اختصاص داد .

پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی

پایان گزارش/


گزارش صدای معلم از نشست شورای عالی آموزش و پرورش و انتقاد از ارزشیابی توصیفی

منتشرشده در گفت و شنود

صندوق توسعه ملی و نیازهای آموزش و پرورش ایران

 آموزش، تنها مسیر مطمئن برای حل مشکلات و معضلات جامعه بوده و تنها ابزار مطمئن برای توسعه است و تا زمانی که نگاه توسعه‌ای و سرمایه‌گذاری به آموزش در کشور به‌طور عملی دیده نشود، نمی‌توان انتظار توسعه داشت.

سرمایه‌گذاری در آموزش نسل‌ها، یک سرمایه‌گذاری مطمئن اما طولانی‌مدت است که متاسفانه در کشور ما، مدت‌هاست برای این مورد اولویتی قائل نیستیم.

تعداد معلمان و دانش‌آموزان در کشور، بیش از 15 ملییون نفر است که در شرایط بحرانی فعلی و برای رسیدن به شرایط تثبیت و هم‌چنین به قصد عبور از بحران ایجاد شده در آموزش دانش‌آموزان، راهی جز سرمایه‌گذاری در این حوزه وجود ندارد، چون:

*معلمان و دانش‌آموزان به تجهیزات آموزشی نیاز ضروری دارند.

*معلمان و دانش‌آموزان نیاز به یک محیط آرام دارند تا بتوانند فرآیند آموزش را به سرانجام برسانند.

*معلمان و دانش‌آموزان نیاز به زیرساخت مطمئن در حوزه فن آوری دارند که اکنون برای خانواده‌ها و معلمان بسیار پرهزینه است.

صندوق توسعه ملی و نیازهای آموزش و پرورش ایران

هم‌اکنون،

- هر معلم برای ارائه آموزش باکیفیت، پویا و باثبات، حداقل به صد میلیون تومان تجهیزات نیاز دارد که شوربختانه هیچ معلمی، چنین تجهیزاتی در اختیار ندارد.

- هر دانش‌آموز، صرف نظر از محیط فیزیکی برای آموزش، حداقل ۳۰ میلیون تومان تجهیزات لازم دارد که بعید است کسی در اختیار داشته باشد.

- با این شرایط، چه انتظاری از چنین سیستمی خواهیم داشت؟

- مدارس در برابر کوهی از مشکلات و کمبودها، رها شده‌اند و تنها راه برطرف نمودن نیازهای خود را مراجعه به خانواده‌ها می‌بینند، هیچ حامی و فریادرسی هم نیست.

اگر کف تجهیزات مورد نیاز را موارد زیر بدانیم:
۱. یک لپ تاب یا تبلت
۲. یک قلم نوری یا ویژوالایزر یا تابلو
۳. اینترنت باثبات و بدون قطعی
۴. سامانه الکترونیکی
آنگاه، با حسابی سرانگشتی، برای حدود چهارده میلیون کاربر، به حدود ۱۵۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی نیاز است که معادل چهار و نیم میلیارد دلار است.

صندوق توسعه ملی و نیازهای آموزش و پرورش ایران

یعنی:

برای عبور از این ابربحران آموزشی در کشور، باید سرانه دانش‌آموزی کشور که اکنون کمتر از ۲۰۰ دلار است را به حدود ۵۰۰ دلار افزایش دهیم.

 اگر بدانیم سرانه دانش‌آموزی در کشورهای اسکاندیناوی عددی حدود ۳۰,۰۰۰ دلار است، آنگاه متوجه مظلومیت دانش‌آموزان و معلمان ایرانی خواهیم شد.

تأمین این میزان اعتبار چندان هم سخت نیست، فقط  کافی‌است که اولویت‌های کشور را بازنگری کرده و آموزش را در اولویت قرار دهیم و اجازه استفاده از منابع صندوق توسعه ملی داده شود .

اگر نتوانیم از این منابع استفاده نمائیم بهتر است چنین صندوقی هرگز وجود نداشته باشد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

صندوق توسعه ملی و نیازهای آموزش و پرورش ایران

منتشرشده در یادداشت

بخشنامه محوری در ادبیات باید و نباید در آموزش و پرورش و تاثیر آن بر فرهنگ سازمانی

 آموزش و پرورش اساسی ترین نهاد فرهنگ‌ساز جامعه و توسعه کشور است که عبارت معروف داگلاس نورث -  برنده جایزه نوبل اقتصاد ۱۹۹۳ - درباره اهمیت آموزش دبستان‌ها در مسیر توسعه کشورها شاهد بر آن است:

«برای درک اینکه آیا جامعه‌ای در آینده به توسعه دست پیدا می‌کند به جای بررسی فن آوری‌های آن جامعه که ظاهر توسعه است، باید میزان خلاقیت، پرسش گری، تحرک، روحیه کار جمعی و تنوع‌طلبی کودکان آن کشور را سنجید که ملاک توسعه یافتگی کشورها ، شرایط مدارس و مهد کودک های آن است.»

با این توصیف که دانش آموزان در کلاس معلمانی پرورش پیدا می کنند که پرسشگر، خلاق، فعال، سرنزده و صاحب اختیار باشند .

بیش از هفت ماه از شیوع کرونا و تحمیل شرایط اضطراب بر کشور ما گذاشته است و طبق معمول آموزش و پرورش در صدر اخبار رسانه ها ایستاده است اما در همه این مصاحبه‌ها و بخشنامه ها، دو کلمه «الزام» و «باید»  کلیدواژه ای است که از وزیر و مدیران این مجموعه، بیش از همه چیز دیده و شنیده می‌شود. ادبیاتی که چندین دهه از تاریخ مصرف آن گذشته است و ادبیات مدیریت نهضت روابط انسانی به پشتوانه تفویض اختیار و عدم تمرکز جایگزین آن شده است.

بخشنامه محوری در ادبیات باید و نباید در آموزش و پرورش و تاثیر آن بر فرهنگ سازمانی

 حاصل ادبیات دستوری، مرگ خلاقیت، مشارکت و مسوولیت پذیری است و حاصلی جز انفعال، فرمان پذیری و رفع تکلیف ندارد. مدیران موفق می دانند که در دورانی که  نگرانی و بلاتکلیفی حاکم می شود، کارهای یک سازمان هم مطابق با برنامه و به درستی پیش نمی رود، حتی خلق و اجرای ایده های جدید کار بسیار سختی است که نیازمند روحیه و نشاط است.

در این شرایط، که یک مدیر باید پیام‌هایش را به گونه ای به کارکنان و مخاطبان ارسال کند که نگرانی ها را به مسیر امید و دلگرمی هدایت کند . در واقع، بایدها و الزام های بخشنامه ای، احساس ناامنی و ناتوانی مدیران را به سازمان تزریق می‌کند. مدیران در این شرایط ممکن است که نتواند نظارت و کنترل کامل بر امور داشته باشند اما ایجاد فرصتی برای بیان و شنیدن حرف کارکنان و دیگر مخاطبان سازمان، مهمترین راهکار حفظ امنیت در یک سازمان است که باید توسط مدیران  فراهم شود.

بخشنامه های دستوری و پیامهای الزام آور بالادستی، از جمله موانع همدلی و خلاقیت در سازمان هستند و زمانی که این موانع زیاد شد، کارکنان نیز در مسیر خود در لابه لای الزام های پیچیده متوقف می شوند.

گرینبرگ، معتقد است که « همدلی و دلسوزی اساسی‌ترین راهکار در شرایط بحران است که در قالب های مختلفی بروز و ظهور پیدا می کند و احترام به دیدگاه دیگران، شنیدن نظر مخاطبان سازمان و تلاش برای از بین بردن اضطراب و نگرانی کارکنان از جمله آنها است. همدلی و دلسوزی به کارکنان اجازه می‌دهد که شایستگی هایشان را در مسیر اهداف سازمان به کار گیرند اما عصبانیت و تندی مدیران در هر قالبی که باشد، حتی بهترین کارکنان را نیز تخریب کرده و به انفعال و روزمرگی می کشاند.

بخشنامه محوری در ادبیات باید و نباید در آموزش و پرورش و تاثیر آن بر فرهنگ سازمانی

 مدیران وزارت آموزش و پرورش در آغاز سال تحصیلی جدید و ماه‌های پایانی دولت تدبیر و امید در نظر داشته باشند که حرف‌ها و بخشنامه‌های آنها چه تاثیری برای معلمان و جامعه خواهد داشت؟ مصاحبه و بایدهای دستوری، نظام آموزشی را به انفعال و روزمرگی می برد. اگر یک مدیر بتواند شرایط موجود را درک کند می تواند مسیر دلسوزی و همدلی برای کارکنان خود را افزایش می‌دهد و کمک می‌کند تا آنها قابلیت‌های خود را عرضه کنند. اگر کارکنان مطمئن شوند که مدیران به فکر آنها هستند و در شرایط اضطراب با آرامش و احترام مدیریت می‌کنند حتماً به سازمان وفادار مانده و با انرژی بالاتر از عهده شرایط و کارهای سخت برخواهند آمد در غیر این صورت، هرچه الزامها و بایدها بیشتر شود، کیفیت و کمیت عملکردها در مسیر معکوس و کاهش خواهد یافت.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

بخشنامه محوری در ادبیات باید و نباید در آموزش و پرورش و تاثیر آن بر فرهنگ سازمانی

منتشرشده در یادداشت

پرتال اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان می نویسد :

رابطه میان خشم و خشونت و بهره هوشی

به اعتقاد یک صاحب نظر روان شناسی، یکی از مهمترین راهکارهای کنترل خشم و کاهش نزاع تقویت احساسات عاطفی و روانی مشترک در جامعه است و ریشه خشونت به عدم کنترل خشم باز می گردد.

به گزارش اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان، فرنوش حقانی پور ، خشم را یک پدیده خدادادی، به هنجار و طبیعی دانست و اظهار کرد: وجود خشم نشانه تندرستی انسان است.

وی خشم، ترس و عشق را سه مولفه هیجانی دانست و افزود: هر سه مولفه باید در وجود انسان باشد، اما باید در سطح بهینه بماند و اگر از حد استاندارد خارج شود، خطرناک و تبدیل به ناهنجاری می شود.

این روانشناس، با بیان اینکه خشم بیش از حد پدیده شوم خشونت را رقم می زند، خاطرنشان کرد: عینی ترین نماد خشونت درگیری فیزیکی است که هر نوع کتک کاری ناشی از خشم و خشونت در خانه و خیابان و... را شامل می شود.

حقانی پور اظهار داشت: اعمال خشونت و درگیری فیزیکی در هر کجا اعم از خانه پیگیری قانونی دارد و جرم محسوب می شود.

وی با بیان اینکه ریشه خشونت به عدم کنترل خشم باز می گردد، گفت: خشم یکی از هیجانات سه گانه انسان است و اگر فردی رشد هیجانی نادرست داشته باشد، نمی تواند در کنترل خشم و سایر هیجانات موفق باشد. رشد هیجانی نیز در دوران کودکی شکل می گیرد و نتیجه واکنش به ناکامی ها و خوشحالی ها و دوست داشتن ها و ترسیدن هاست.

این مشاور خانواده، توجیه خشم و ترس و عشق را عامل اختلال در رشد هیجانی دانست و اضافه کرد: کودکان از یک و نیم سالگی تا چهار سالگی شروع به کشف دنیا می کنند و لذا تمایل به داشتن و در دست گرفتن اشیاء دارند. مانع شدن در برابر این خواسته کودکان موجب بروز خشم می شود و کودک ضربه می خورد؛ بنابراین باید محیط خانه را برای کودکان ایمن کنیم تا محیط آنان را درگیر نکند؛ البته امتیاز دادن به کودک در برابر رفتار نادرست نیز او را شرطی می کند. همچنین نباید در مقابل ترس کودک از جمله «ترس ندارد» استفاده کنیم، زیرا دچار اختلال هیجانی می شود و باید بگوییم «ترس دارد، اما باید بر ترس غلبه کرد»

وی با اشاره به افزایش نزاع های خیابانی در جامعه، تصریح کرد: خشونت از جمله موضوعاتی است که اخیرا جزو شاخص های قدرت محسوب می شود و افراد از زدن و کشتن به عنوان حق خود یاد می کنند.

حقانی پور، استفاده از خشونت و درگیری فیزیکی برای دفاع از منزلت اجتماعی و حیثیت خانوادگی را یک مشکل فرهنگی دانست که نیاز به ریشه یابی دارد و متذکر شد: متاسفانه برخی از افراد به خودشان اجازه نزاع را می دهند که ناشی از کم سوادی، فقر، بیکاری، سطح پایین تحصیلات و... است.

این روانشناس، با بیان اینکه خشم عقل را مختل می کند، ادامه داد: زمانی که خشم بر انسان فائق می شود، قدرت تعقل را از دست می دهیم و اگر بهره هوشی کمتری داشته باشیم، واکنش ما به مراتب بدتر خواهد بود، اما اگر باهوش تر باشیم، به کارگیری از عقل نیز بیشتر می شود.

وی با بیان اینکه ستیزه جویی در افراد کم هوش، فراوانی بیشتری دارد، اظهار داشت: اختلالات تکانه ای و ستیزه جویانه از جمله مسائل روان شناختی و فیلم ها و بازی های رایانه ای خشن، عدم برخورداری از اوقات فراغت مناسب، یادگیری و... از جمله عوامل محیطی ایجاد خشونت است.

این مشاور خانواده، یکی از مهمترین راهکارهای کنترل خشم و کاهش نزاع را تقویت احساسات عاطفی و روانی مشترک در جامعه دانست و خاطرنشان کرد: باید خودخواهی را کنار بگذاریم و نوع دوستی را بالا ببریم و یکدیگر را دوست داشته باشیم .

پایان پیام/


رابطه میان خشم و خشونت و بهره هوشی

تعطیلی مدارس و گزارش کار یک آموزگار از یک دبستان در یکی از روستاهای ایران

سی روز گذشت و کسی نپرسید چه شد، آنان که بر طبل « تعطیلی مدارس » می کوبیدند نپرسیدند چگونه 30 روز گذشت! آیا قتل عام شد؟ آیا اوضاع بدتر شد؟

15 شهریور روزی بود که کسی نمی دانست چگونه باید درهای مدرسه را گشود چون تصمیم قطعی گشودن درهای مدرسه چند روز قبل تر ، توسط وزارت مورد نظر انجام گرفت. یک حرکت عجیب و ناپخته و فوری توسط یک وزارت عریض و طویل و پرخرج و کم بازده.

یکی می گفت نه نمی شود می خواهند مردم را به کشتن بدهند و یکی می گفت نه نمی شود که مدارس تعطیل شوند! به هر صورت کم کم اختیارات بیشتری به خود مدارس و والدین سپردند که تصمیم با خود شما هست.

من به عنوان یکی از معلم ها در یکی از مداس ابتدایی ایران در یکی از روستاهای ایران، نیز مانند معلم های دیگر، سال تحصیلی را شروع کردم. تجربه جدیدی بود، حتی خود مدیر و کادر اجرایی نمی دانستند چه باید بکنند. می خواستند خود را عالم به آنچه مجهول است نشان دهند اما آنچه عیان بود سردرگمی بود.

وقتی این وضع را دیدم و همین طور معلم های دیگر این چنین، متوجه شدیم که باید خودمان روند کار خود را مشخص کرده و تلاش کنیم.

در  دو هفته اول نتوانستم نظم آموزشی خوبی برقرار کنم چون دانش آموزان و والدین پس از گفته های مسئولان بی مسئول، سردرگم شده بودند. اکثریت والدین می خواستند فرزند خود را به مدرسه بفرستند. مخصوصا در روستای محل کار من، رغبت والدین به کلاس حضوری بسیار بود. اما سردرگمی از همان ابتدا بین دانش آموزان و والدین مشهود بود.

به هر صورت در دو هفته اول با وجود کش و قوس های حضوری و مجازی کردن دانش آموزان سرانجام با تماس با والدین سردرگم، مشخص گردید که چگونه می خواهند فرزندشان، درس خود را ادامه دهد. بسیاری، آموزش مجازی را می خواستند اما امکانات و توان آن را نداشتند و با تجربه ای که در سال قبل پیدا کرده بودند تا جایی که امکان داشت می خواستند آموزش حضوری را پیگیر باشند.

پس از دو هفته و ثبات اوضاع، بیشتر والدین فرزندان خود را مدرسه می فرستادند و با وجود اینکه اکثریت در برنامه ناشاد عضو بودند اما در عین حال، آن را در این شرایط باز هم آمدن به مدرسه را ترجیح می دادند.

از کلاس 25 نفری من، سه نفر تا کنون وضعیت قطعی خود را مشخص نکرده اند و خبری از آنها نیست که دلایلی مانند فقر یا مشکلات زندگی بانی این وضعیت آنها می باشد و از این میان 4 نفر به طور کامل از طریق مجازی پیگیر درس خود شده اند و در نهایت 18 نفر در دو گروه در روزهای زوج و فرد در مدرسه حاضر می شوند و ساعتی هم در کلاس مجازی حضور پیدا می کنند ( آموزش تلفیقی حضوری – مجازی ). 14 نفر در حال حاضر در فضای مجازی هستند. تقریبا با توجه به روند کنونی تمام دانش آموزان حضوری کلاس، دسترسی به فضای مجازی هم خواهند داشت.

از نظر ساعت آموزش و تدریس، از شنبه تا چهارشنبه تا ساعت یازده و ربع در مدرسه حضوری کار می شود و حدود یک تا دو ساعت در فضای مجازی پیگیری دروس انجام می شود. در حال حاضر باز هم به دلیل سردرگمی ها و نبود برنامه و فکر، بسیاری از دانش آموزان فکر می کنند که اگر حضوری آمدند در مجازی نباید پیگیر درس ها باشند، به شکلی این روند کار برایشان نامانوس هست و قابل هضم نیست و نیاز به زمان دارد.

تا کنون از نظر بیماری در مدرسه 130 نفری ما هیچ گونه اتفاقی نیفتاده است، بیشترین مشکلات در این وضعیت کار با ماسک، در طول چند ساعت می باشد، به عبارتی ، نبود ماسک های مناسب باعث کمبود اکسیژن و ایجاد خستگی برای معلم و دانش آموز می شود و با این وضعیت احتمال بروز مشکلات تنفسی و یا مرتبط با بیماری های تنفسی در آینده وجود دارد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

تعطیلی مدارس و گزارش کار یک آموزگار از یک دبستان در یکی از روستاهای ایران

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

تجمع اولیای دانش آموزان در اعتراض به آزمون مدارس سمپاد و عملکرد سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان در مقابل وزارت آموزش و پرورش

امروز دوشنبه 14 مهر ، جمعی از اولیاء دانش آموزان در ساعات اولیه صبح با تجمع در برابر وزارت آموزش و پرورش نسبت به آزمون ورودی مدارس استعدادهای درخشان که در مرداد ماه برگزار گردید اعتراض خود را اعلام کردند .

این افراد دیروز نیز تجمعی را به صورت « محدود » در برابر وزارت آموزش و پرورش برگزار کردند .

« علیزاده  » مادر یک دانش آموز به « صدای معلم » گفت :

« پسرم  در این آزمون شرکت کرد و نمره اش ۶۶/۳ شده است . متاسفانه به علت آزمون غیراستانداردی که برگزار شد و نحوه پذیرش پر اشکال ، فرزند من موفق به راهیابی در مدارس علامه نشد با اینکه دوستانش با تراز پایین تر پذیرش شدند. من چطور می توانم حق پایمال شده پسرم را بازگردانم؟ این آزمون از زمان برگزاری تا کنون روح و روان بچه های شرکت کننده و خانواده هایشان را بسیار متاثر کرده و من خبر دارم هنوز خانواده ها مشغول پیگیری هستند . »

مادر دانش آموز دیگری که از استان های شمالی کشور آمده است به « صدای معلم » چنین گفت :

در طراحی و تصحیح و نحوه پذیرش آزمون تیزهوشان ششم به هفتم ۹۹ مشکلاتی وجود داشته است.
از جمله ۱۰ سوال دو گزینه ای که سبب از دست رفتن زمان سر جلسه امتحان شده؛ سوالات صفحه آخر دفترچه دوم بسیار کمرنگ به طوری که ۴۰ سوال در ۲۰ دقیقه باید پاسخ داده می شد و این مشکل کمرنگ بودن سبب از دست رفتن زمان بیشتر شده چرا که نیاز به تمرکز زیاد داشته؛ سوالات در چند مرحله با ۳ کلید تصحیح شده طوری که برخی دانش آموزان با ترازهای پایین به یک باره به صورت غیر واقعی ترازشان بالا رفته و قبول اعلام شده اند.
مدارکی وجود دارد که برخی سوالات را داشته اند و بعضی اساتید هوش عین آنها را با دانش آموز کار کرده اند.
حق کشی های زیادی در چند مرحله پذیرش صورت گرفته که می توان به تفصیل در مورد آن صحبت کرد.
در برخی مدارس دانش آموز با تراز پایین تر از سایرین پذیرش شده اما متاسفانه شفاف سازی از سوی سمپاد صورت نگرفت.
معترضین ساکت ننشسته اند و از طریق مراجع قانونی مشغول پیگیری می باشند. »

تجمع اولیای دانش آموزان در اعتراض به آزمون مدارس سمپاد و عملکرد سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان در مقابل وزارت آموزش و پرورش

« مویدی » مادر دانش آموز دیگری ضمن انتقاد از نحوه پاسخ گویی مسئولان وزارت آموزش و پرورش و بی تفاوتی آنان در برابر این اعتراضات به « صدای معلم » گفت :

« حتما در جریان مشکلات به وجود آمده در آزمون سمپاد امسال هستید. دردی از ما دوا نشد بلکه به دردهایمان افزوده شد . با کلیدها و فرمول های عجیب و غریبی که سازمان برای آزمون ارائه داد، بسیاری از افرادی که ترازی پایین تر داشتند به این مدارس راه یافتند!
استدعا دارم صداي ما را به مراجع مربوطه برسانيد! »

« سپیده » مادر دانش آموز در تشریح وضعیت به وجود آمده گفت :

« وزارت آموزش و پرورش و سازمان استعدادهای درخشان این وزارت در آزمون ورودی پایه هفتم تیزهوشان در مرداد سال جاری که با چندین بار به تعویق افتادن برگزار گردید که از ۱۰۰ سوال کلی آزمون ۱۳ سوال غلط داشت که۳ سوال با استناد پاسخنامه سمپاد گزینه صحیح نداشته که ناچار به حذف ۳ سوال شده اند و ۱۰ سوال هم هر کدام دو گزینه صحیح داشته که تصمیم گرفته اند هر دانش آموزی هر کدام از دو گزینه را انتخاب کرده نمره اش را بگیرد ( در مرحله اولیه اعلام نتایج، تصحیح ۱۰ سوال مورد دار با دو گزینه صحیح) (طبق بند ۷ و ۳ دفترچه های سوالات آزمون پاسخ به بیش از گزینه غلط محسوب می شود و نمره منفی دارد)
در راستای تکمیل ظرفیت و رسیدگی به اعتراضات در اقدامی عجیب و عجولانه بدون در نظر گرفتن محاسبات فنی مربوطه،این ده سوال را برای کسانی که این ده سوال را جواب صحیح دادند یا جواب ندادند یا جواب غلط دادند، به طور یکسان همه را حذف کردند که بسیار ناعادلانه بوده و بدون هیچ استدلالی منطقی نسبت به اعلام نتایج ثانویه و تکمیل ظرفیت اقدام نمودند که همواره وزارت آموزش و پرورش، این تکمیل ظرفیت کذایی را بعنوان پاسخ معترضین و مراجع قضایی سوال کننده برای توجیه کار سراسر اشتباه خود مطرح می کند، فارغ از اینکه چنین اقدامی فاقد وجاهت قانونی بوده و صرفا برای پذیرش عده ای به روش معکوس بوده است و در این مقطع دانش آموزانی که پاسخ صحیح را نه تنها تشخیص نداده بلکه آن را غلط زده اند، بابت این پاسخ غلط امتیاز مثبت و تشویقی گرفته و به یکباره برابر فرمول ارائه شده از سوی سمپاد، تراز بالاتر از تراز دانش آموزان تیزهوشی که علیرغم مبهم بودن سوالات، پاسخ صحیح داده اند کسب کرده و در تکمیل ظرفیت، مجوز ورود به مدراس سمپاد را کسب کرده اند.( تصحیح مرحله اول اعتراضات با حذف ۱۰ سوال دو گزینه ای برای پذیرفته نشدگان) و مرحله دوم اعتراضات با فرمول سوم که مطرح نشد تصحیح گردید.
ضمنا کلید پاسخنامه سوالات طبق دستورالعمل سازمان سمپاد می بایست حداکثر سه هفته پس از آزمون منتشر می شد که تقریبا چهار هفته بعد منتشر شد.
این موارد به همراه موارد مبهم دیگری از قبیل استاندارد نبودن دفترچه سوالات که بسیاری از دفترچه‌های سوالات دارای ۱۰ سوال آخر بسیار کمرنگ بوده و همچنین آبی بودن فونت سوالات که باعث کندی شدید و سردرگمی در پاسخگویی دانش آموزان به ویژه دانش آموزانی که از عینک استفاده می کردند، شده است. همچنین عدم بارگذاری کارنامه ها در مرحله اول و دوم رسیدگی به اعتراضات در سایت و عدم شفاف سازی ترازها و تعداد تکمیل ظرفیت در دو سری متوالی و تدریجی اعلان کردن همین تعداد معدود که مبهم بودن بیشتر آزمون را در پی داشته‌ است.
لازم به ذکر است مستندات لازم جهت اثبات ادعا موجود می باشد که در جلسه رسیدگی ارایه خواهد شد.
بنابراین به استناد بند الف قسمت ۱ ماده ۱۰ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری و عدم پاسخگویی مسئولین آموزش و پرورش علیرغم مراجعات مکرر بسیاری از والدین از تمامی نقاط کشور و با توجه به استاندارد نبودن آزمون خواهان ابطال آزمون، پذیرش و ثبت نام فوری کلیه دانش آموزان دارای تراز فی ما بین دو تراز قبولی و پاسخگویی و محاکمه افراد مسئول در برگزاری و اعلام نتایج آزمون و جبران ضرر های مادی و معنوی والدین و دانش آموزان گرامی را در این خصوص هستیم.»

« مرادی » ولی دانش آموز ضمن انتقاد از تبعیض صورت گرفته تصریح کرد :

« من از معترضین آزمون سمپاد هستم . خواهش می کنم به اعتراضات رسیدگی کنید .
پسر من با تراز ۵۹۰۰۰ در آزمون سمپاد پذیرفته نشده اما از دوستان پسرم هستند که با تراز ۵۷۰۰۰ وارد مدرسه تیزهوشان شدند . چه کسی باید پاسخ گو باشد ؟

تجمع اولیای دانش آموزان در اعتراض به آزمون مدارس سمپاد و عملکرد سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان در مقابل وزارت آموزش و پرورش

چندی پیش ، روح‌الله متفکرآزاد با اشاره به طرح سئوال خود از وزیر آموزش و پرورش در نشست کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، اظهار کرد: این سئوال در خصوص دلیل نابه سامانی و خطاهای فاحش در آزمون ورودی استعدادهای درخشان تابستان 1399 بود. 
نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه مشکلات جدی آزمون سمپاد، اعتراضات به جا و به حق داوطلبان را به دنبال داشت، افزود: ایراد نخست این بود که این آزمون با چندین مرتبه تأخیر برای دانش آموزان بالاخره برگزار شد و در این رابطه برای داوطلبان و خانواده‌ها اطلاع رسانی دقیق و درستی صورت نگرفت که موجب ایجاد استرس برای داوطلبان شد که البته این ایراد به دلیل شیوع ویروس کرونا قابل درک است.
وی اضافه کرد: از سوی دیگر کارنامه آزمون بایستی یک هفته پس از اعلام نتایج منتشر می‌شد که تا داوطلبانی که پذیرفته نشده یک هفته فرصت برای اعتراض به نتایج داشته باشند که این زمان بندی نیز در آزمون امسال رعایت نشد.
حدود 10 درصد از سئوالات به جای یک گزینه صحیح، دارای دو گزینه صحیح  بوده است
متفکرآزاد، اصلی‌ترین مشکل در برگزاری آزمون سمپاد امسال را برای پایه هفتمی‌ها دانست که  حدود 10 درصد از سئوالات آزمون به جای یک گزینه صحیح دارای دو گزینه صحیح بوده است و گفت: این یعنی آزمون با اشکال جدی مواجه بوده است چرا روی جلد دفترچه آزمون خطاب به داوطلب قید شده اگر برای سئوالی دو پاسخ صحیح انتخاب کنید، جواب سئوال باطل تلقی شده و این سئوال برای شما نمره منفی دارد.
عضو کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس یادآور شد: به همین دلیل بخشی از دانش آموزان به این سئوالات پاسخ ندادند که این مسئله نتیجه آزمون را تغییر می‌دهد.
وی اضافه کرد: حتی برخی سئوالات از منابعی خاص عیناً در آزمون قید شده و هیچ تغییری نکرده بود به این شکل که حتی گزینه درست نیز همان بوده که در برخی منبع خاص بوده است.
متفکر تصریح کرد: همه این موارد از وزیر و معاونان وی در حوزه مربوطه سئوال شد که ضمن تشکر از پاسخگویی وزیر و پذیرش بخشی از خطاهای رخ داده، عنوان شد که با در نظر گرفتن سه شیوه در تصحیح سئوالات آزمون، برای اینکه مشکلی برای دانش آموزان ایجاد نشود، بیش از 2 هزار داوطلب را به صورت مازاد پذیرفتند تا همه داوطلبانی که از سئوالات دارای ایراد نمره منفی گرفته‌اند، امتیاز آن‌ها به نحوی اصلاح و جبران شود. 
وی افزود: وزیر آموزش و پرورش توضیح داد که امسال به خاطر شرایط کرونا و تأخیر چندباره در برگزاری آزمون و برای لو نرفتن سئوالات، مجبور به تغییر چندباره تیم طراحان سئوال شدند که بخشی از مشکلات در آزمون امسال ناشی از همین تغییرات بود.
عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی تأکید کرد: نهایتا به خاطر مکتوب شدن پاسخ‌های وزیر و معاونان وی و راهکارهای عنوان شده برای جبران خسارات از داوطلبان از پاسخ‌های وزارت آموزش و پرورش درباره این سئوال به دلیل حصول نتیجه مطلوب قانع شدم.»

با این حال به گفته این افراد معترض نه تنها از پاسخ و عملکرد مسئولان راضی نشده اند بلکه این افراد تاکید می کنند که رئیس تازه منصوب شده سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان در این زمینه مسئولیت قبول نکرده و آن را به رئیس قبلی احاله می دهد .

در مدتی که این افراد تجمع کرده بودند مسئولی برای پاسخ گویی حضور نیافت .

تجمع اولیای دانش آموزان در اعتراض به آزمون مدارس سمپاد و عملکرد سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان در مقابل وزارت آموزش و پرورش

تجمع اولیای دانش آموزان در اعتراض به آزمون مدارس سمپاد و عملکرد سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان در مقابل وزارت آموزش و پرورش

پایان گزارش/


تجمع اولیای دانش آموزان در اعتراض به آزمون مدارس سمپاد و عملکرد سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان در مقابل وزارت آموزش و پرورش

منتشرشده در دانش آموز
دوشنبه, 14 مهر 1399 09:05

ورود معلم ممنوع!

جایگاه معلم و نظام آموزشی ایران

وارد کلاس شدم، کلاس پر از گردوخاک بود، خیلی وقت بود کسی به کلاس نیامده بود، نه دانش‌آموزی و نه معلمی. بعد از نگاهی گذرا به سراغ میز معلم رفتم، جایی که قرار بود بنشینم و در کسوت معلم جامعه شناسی تدریس کنم. ساعت را نگاه می کنم 3 دقیقه به 8 صبح است! قرار است راس ساعت 8 کلاس به صورت مجازی شروع شود؛ با عجله کیفم را باز می کنم و لپ تاپ و شارژ و هندزفری و وسایل مربوط به تدریس مجازی را بر روی میز می چینم. ساعت 1 دقیقه به 8 شد. ماسک را هم از روی صورت در می آورم تا صدایم واضح‌تر به دانش‌آموز برسد.

برنامه شاد را باز می کنم اما هنگ است و به سختی آپلود می‌شود، از آنجایی که به وضعیت بی‌سامان برنامه شاد واقفم و می‌دانستم که ممکن است مرا ناشاد کند به همین خاطر در واتساپ برای هر درسی یک گروهی تشکیل داده بودم و دانش‌آموزان را عضو کرده بودم. حس بی‌اعتباری به تمام اندیشه‌ها و لحظه‌ها و شادی‌ها و کینه‌ها از این یک جمله در درونم ایجاد شد.

به واتساپ می‌روم و قفل گروه را باز می‌کنم، گروه‌های ایجاد شده را برای اینکه تعداد پیام‌ها زیاد نشود فقط در تایم کلاس باز می‌کنم. بعد از سلام و حضور و غیاب سریعا درس را شروع کردم.

درس جامعه شناسی دوم دبیرستان. بعد از درس دادن و قراردادن فایل و عکس و ویس و توضیحات درس، کلاس به پایان رسید. ده دقیقه تا کلاس بعدی زمان استراحت داشتم. کمی چشمم خسته شده بود از نگاه به صفحه گوشی و لپ تاپ. سرم را از روی صفحه لپ تاپ بلند کردم و نگاهی به کلاس انداختم، حس عجبیبی پیدا کردم. کلاس خالی بود و من درس داده بودم برای دانش‌آموزانی که نبودند و فقط صدایی از من شنیده بودند. خوب به کلاس و نیمکت‌های خالی و در و دیوار نگاه کردم. نوشته‌های بزرگی که روی در با ماژیک نوشته شده بود توجهم را جلب کرد، از پشت میز بلند شدم و رفتم که ببینم چه نوشته‌اند.

اسم‌هایی می‌بینم و معلوم است که دانش‌آموزان این کلاس بوده‌اند و نوشته‌ها و خط خطی‌هایی که بسیار درهم و برهم نوشته شده‌اند. در میان شلوغی نوشته‌ها ناگهان جمله‌ای نگاهم را خشکاند. حس عجیبی که داشتم بیشتر و بیشتر شد...

روی در با ماژیک قرمز نوشته شده بود :

« ورود معلم ممنوع! »

جایگاه معلم و نظام آموزشی ایران

لبخند آرامی زدم اما لبخندم خشک شد...

آن دانش‌آموزی که به شوخی و شاید هم از ته دل ورود معلم را ممنوع کرده بود شاید نمی‌دانست روزی ورود خودش ممنوع می‌شود و ما معلم‌ها باید در کلاس باشیم حتی اگر آنها در این کلاس نباشند...

حس بی‌اعتباری به تمام اندیشه‌ها و لحظه‌ها و شادی‌ها و کینه‌ها از این یک جمله در درونم ایجاد شد.

به فکر فرو رفتم که ما با دانش و دانش‌آموز چه کرده‌ایم که این نگاه را به ما دارد و می‌خواهد ما در کلاس نباشیم. به خودم که آمدم و ساعت را نگاه کردم، دیدم یک دقیقه از زمان شروع کلاس دوم گذشته بود. سریع به پشت میز برگشتم و درس جامعه شناسی سوم انسانی را آغاز کردم.

درس اول :

ذخیره دانش!
کمی توضیح دادم و از مباحث کتاب و مثال‌ها گفتم.. ادامه دادم.. دانش عمومی و دانش علمی!

هر بار که توضیح می‌دادم و به کلمه دانش برمی‌خوردم حس عجیبی که داشتم دوباره تازه‌تر می‌شد. به دانش علمی که رسیدم لحظه ای مکث کردم، انگار چیزی در درونم می‌گفت بس کن این کتاب را و بس کن این...

بیاندیش که چه بر سر این دانش و دانش آموز آورده‌ایم که از ما و علم گریزان است... .
اما به هر طریقی که بود درس را تمام کردم... و کلاس‌های دیگر را هم همین طور!

به خانه برگشتم، ساعت‌ها از آن لحظه می‌گذرد اما من هنوز در فکرم. حس عجیبی سراسر وجودم را گرفته، می دانم که اعتباری به لحظه نیست اما آن لحظه برایم معنایی دیگر داشت.
معنایی از جنس اینکه ما بیشتر از آنکه با کتاب و درس سرو کار داشته باشیم با انسان سروکار داریم، انسانی که احساس دارد، انگیزه دارد، عشق دارد، می فهمد و گاهی می میرد.

اکنون تصمیم گرفته‌ام بیش از آن که برای دانش‌آموز فقط معلم باشم دوست هم باشم.

کانال یادداشت ها


جایگاه معلم و نظام آموزشی ایران

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور