۲۶ آبان ۱۳۱۵: ۸۴ سال پيش در چنين روزی ژانت ميخائيلی در تهران زاده شد. به دوست و همكارش مصطفی رحماندوست میگفت: «اگر از من پولی باقی ماند خرج ساختن يك مدرسه كن.»
سرنوشت غمانگيز مبارزان راه آزادي و قهرماناني كه اكثريت قريب به اتفاقشان با نيات وطنخواهانه و خدمت در راه ترقي مملكت و ملّت، از تمامي منيات شخصي خود صرف نظر كرده و تا پاي جان در راه آمال و ايدههاي وطنپرستانهي خود تلاش نمودند، از مهمترين مسائل تاريخ معاصر ايران است و هنوز معماست. نظريههايي در جهت حل اين معما ارائه شده است مانند «فرهنگ نخبهكشي» و «ماشين انقلاب» و ... اما واقعيت امر اين است كه تا زماني كه ما نتوانيم دقايق و جزئيات ريز به ريز وقايع تاريخياي را كه منجر به فجايعي مانند واقعهي پارك اتابك، قتل حيدرخان عمو اوغلو، مرگ اسفانگيز ميرزا كوچك خان، قتل شيخ محمد خياباني و حوادث دلخراش پر شمار از اين قبيل شد، آن گونه كه واقعاً رخ داده، بررسي كرده و علل آنها را كشف كنيم، نظريهپردازي در اين باره چيزي جز برداشتهاي ذهني مآخوذ از عقيدههاي شخصي و يا تقليد صرف از تئوريهاي جامعهشناختي غربي نخواهد بود. بحثهاي نظري بدون ارتباط و مفاهمهي دائم با وقايع تاريخي آن گونه كه واقعاً اتفاق افتادهاند، چيزي نخواهد بود جز ذهنيگراييهاي نامستند همانگونه كه نقل صرف وقايع بدون هيچگونه چهارچوب انديشگي، نقلهايي خواهند بود خشك و بيروح.
مشكل اساسي ما در بررسي تاريخ معاصر به ويژه موضوع مورد اشاره، پنهان ماندن زواياي وقايع و علل و زمينههاي آنهاست كه هنوز موفق به كشف آنها نشدهايم و بنا به علل مختلف، از جمله ملاحظات و مصلحتانديشيها و نيز البتّه غرضورزيهاي بسيار، كوششي اساسي در اين رستا به عمل نيامده است. گام اول در جهت كشف اين حقايق و وقايع تاريخي و رسيدن به نتيجهي مطلوب در ريشهيابي شكستها و فجايعي كه سرخوردگي اجتماعي بزرگي را در تاريخ معاصر ما پديد آوردند، طرح سؤالات اساسي و پيجويي سرسختانه براي يافتن جوابهاي قانع كننده براي آنهاست. طرح چگونگيها و چراييهايي كه به محقق انگيزهي مداومت و اصرار در جهت ورود در لايههاي پنهان و كشف ناشدهي وقايع را ميدهند و نيز مقابله با سهلانگاريها و قضاوتهاي سطحي و همچنين بياثر- يا حداقل كم اثر- كردن توليدات به ظاهر تاريخي پروپاگانداچيهايي كه براي پيش بردن عقيدههاي شخصي و عموماً سياسي خود، به كار كاملاً غيراخلاقي سوءاستفاده از تاريخ مشغولاند.
يكي از مهمترين وقايع و فجايعي كه هر چه دقيقتر شدن در جزئيات آن، حيرت و تاسف مضاعف را سبب ميشود، سرنوشت اندوه بار قهرمان مقاومت و مبارز راه آزادي؛ ستارخان است؛ اما با تمامي تلخي اندوهي كه از بررسي سرگذشت او در كام انديشه ميچكد، بايد مراقب بود كه اين تاثر در قضاوت تاريخي ما دخيل نشده و پردهاي ديگر بر حقايق نكشد تا بتوان گامي در گشايش اين معماي بزرگ برداشت كه چرا ستارخان، با آن جايگاه والا و آن همه جانفشانی كه در راه آزادي ايران و ايراني كرد، از سوي همان دولت مشروطهاي كه در راه آن چنان جانفشانيهاي بيمثال كرده و تمامي اوامرش را مطاع ميشمرد، چنان عقوبت ناشايستي يافت؟ و... ؟ ... ؟ به هر گونه، آوردن اين مقدمه به سبب اهميتي است كه اين موضوع در تاريخ معاصر ايران و به ويژه آذربايجان دارد و در اين راستا به بررسي نامهاي از ستارخان كه دو سال پس از واقعهي ناگوار پارك اتابك به وزارت خارجهي دولت عثماني نوشته است ميپردازيم.
اين نامه در صفحه 172 جلد چهارم كتاب «اسناد و مكاتبات تاريخي ايران و قاجاريه» كه به كوشش آقاي دكتر محمدرضا نصيري، به طبع رسيده است، مندرج است در عنوان افزوده از سوي مولف، نامه ستارخان به سفير عثماني» نوشته شده و جواب آن از طريق سفارت عثماني در تهران، انتظار رفته است.
چنانكه ميدانيم، پس از تصرف تبريز توسط روسها (هشتم ربيعالثاني 1327ق/29 آوريل 1909)، جنابان سردار و سالار ملّي بر اثر تضييقات روسها و سازشكاري بيمقداران داخلي با اين مهمانان ناخوانده به شهبندري (كنسولگري) عثماني در تبريز رفته و در آنجا تحصن نموده و خود را تحتالحمايهي برادران ترك عثماني قرار دادند و البته پيش از آن نيز روابط و احساسات نيك عثمانيها نسبت به ستارخان به منصهي ظهور رسيده بود به ويژه اينكه انجمن سعادت استانبول و هيئت اتحاد و ترقي عثماني لوح افتخار يادبودي به سردار تقديم كرده بود كه در يك روي آن طغراي رسمي دولت عثماني و روي ديگرش تصوير دو تن از بزرگترين سرداران آزادي خواه عثماني، نيازي بيگ و انوري بيگ نقش بسته بود. پس از واقعهي تحصن (جماديالاخر 1327 ق/م 1910) در شهبندري نيز دشمن خارجي و فرصتطلبان داخلي، حضور و وجود ستارخان و يارانش را در تبريز تحمل نكرده و از طريق مجلس و دولت مشروطه كه سردار احترام خاصي به مصوبات و اوامرشان قائل بود، توطئهي خويش را پيش بردند و ستارخان همراهي تمامي يارانش، به اكراه و ناگزير، تبريز را به قصد تهران ترك نموده و سرانجام تراژيكي را بر حماسهي آذربايجان رقم زد.
بسياري از دوستاني كه نسبت به هر چه نام و عنوان عثماني و ترك و تركيه حساسيت ويژه دارند! سعي ميکنند كه در اين باره پنهانكاري نموده و حسن نيت و احساس برادري ويژهاي را كه بسياري از آذربايجانيان به ويژه جناب سردار ملّي نسبت به دولت و سفراي عثماني داشتهاند، انكار كنند؛ اما اسناد تاريخي و عليالخصوص نامهي مورد بحث حكايت از اظهارات دوستانه و احساسات برادرانهي ويژهي ستارخان نسبت به دولت معظم عثماني دارد. نامهي مورد بحث از سلسله نامههايي است كه جناب سردار ملّي پس از واقعهي پارك اتابك، جهت استمداد و خلاصي از آن سرنوشت شومي كه دولت مشروطه در تهران براي او و يارانش رقم زده بود، به مقامات و اشخاص حقيقي و حقوقي مختلف نوشت تا مگر راه نجاتي حاصل شود تا بتواند به آذربايجان و كنار يار و ديار خويش بازگشته و به مبارزهي خود با مستبدين از جمله رحيمخان كه اكنون آذربايجان را بيشهي خالي از شير يافته و تاخت و تازها مينمود، دوام بخشد و گويي كه غربت تهران چيز تازهاي نيست و سابقهاي ديرينه دارد! و جناب سردار ملّي در چنين غربتي كه حتي لوح يادبود سردارياش را در پارك اتابك، سربازان دولت مشروطه به غارت بردند، مانه و همان دستهايي كه او را ناگزير به ترك تبريز و رفتن به تهران (عليرغم ميل خودش جهت عزيمت استانبول)(1) كرده بودند، سرسختانه مانع بازگشت او به آذربايجان شدند و او در حالي كه يارانش به ناگزير يك به يك پراكنده و در گمنامي فرو شدند، در نهايت مظلوميت و ستمديدگي و عزلت و تنهايي در آن شهر كور و كر در هشتم ذيحجهي 1332 ق/ 16 نوامبر 1914، ديده از جهان پرحیلت فروبست و تن خستهاش نيز اسير غربت شد.
نامهي سردار خطاب به «وزارت خارجه دولت عليه عثماني» (2) نوشته شده و درونمايهي اصلي آن، استمداد از دولت عثماني جهت احقاق حقوق ضايع شدهايست كه خود بحث مفصلي است و تنها گوشهاي از آن ذكر شد.
نامه داراي دو بخش است. بخش اول مقدمهاي است كه مبين نكات بسيار ارزشمندي از درك و دريافت جناب سردار از مسائل سياسي و بينالمللي روز و نيز نوع نگرش وي به دولت عثماني ميباشد.
بخش دوم هم «تظلمات شخصيه» (3) است كه به جهت اينكه بيان درد دل جناب سردار از زبان خودش ميباشد، كلمه به كلمهي آن داراي اهميت ويژهاي است و هر وجدان بيداري را متاثر ميكند از اينكه چنان بزرگمردي به چنين قدرناشناسي و سرانجامی گرفتار آمد؛ اما در عين شكوه و شكايت، غرور سردارانهي خويش را حفظ ميكند. سردار در قسمت اول نامه ضمن تاكيد بر اهميت انقلاب مشروطه، يكي از مهمترين فوائد آن را تلاش براي اتحاد ممالك اسلامي دانسته و در اين باره چنين بيان ميدارد كه «يك فقره از فقرات آن اتحاد قهري اسلاميت است كه آن اتحاد از لوازم مشروطيت و آزادي است كه قوانين مشروطه پيش آوردنده است و اتحاد موجبات فلاح دول اسلامي را فراهم آورنده است و نقشههاي اجنبي را بر هم زننده» (4).
سردار ضمن تاكيد بر اهميت اتحاد دول اسلامي كه از ديرباز يكي از مهمترين آرزوهاي روشنبينان شرق ميانه است و هنوز هم يك آرزوست!، حيلهگري اجنبي را يكي از مهمترين بل مهمترين گرفتاري دول اسلامي ميداند كه بين اين دول دوست و برادر از جمله ايران و عثماني، اختلاف انداخته و هر يكي را به گرفتاريهاي نوع به نوع درگير ميكنند. چنانكه «يكسال است آن دولت معظم را از آن طرف مشغول ساخته و دولت عليه ايران را اين طور در داخلة خود مشغول به هم نموده قوه و قدرت يافته را به دست خود ايراني از ايراني ميگيرند تا وقت اتحاد و اتفاق به دول اسلامي همجوار خود باقي نگذارده به همين وسايل باطله خر لنگ خودشان را به قوههاي پلتيكي از اسبهاي تازينژاد اسلاميه بگذارنند» (5) و ميدانيم كه در اين زمان قدرتهاي نوظهور اروپا اولين گامهاي تجزيه و تصاحب قلمرو دولت معظم عثماني را بر ميداشتند و در زمان نگارش اين نامه، دولت عثماني گرفتار مسئلهي بالكان بود و ايران نيز در كشمكش استبداد و استعمار گرفتار بود و هنوز نتوانسته بود رخت انقلاب را به ساحلی امن بكشاند.
در قسمت دوم نامه كه «تظلمات شخصيه» (6) است، جناب سردار، دليل تحصن در شهبندرخانه (كنسولگري) (4) عثماني را دچار شدن به «پلتيكات اجنبي» (7) اعلام ميدارد كه همانا ستمها و فتنههايي بود كه روسها در آن ايام در آذربايجان و به ويژه تبريز به پا كردند. سردار، حسن نيت و احساس برادري و هموطني خود نسبت به دولت عثماني و ستم اجنبي در حقش را چنين بيان ميدارد كه «شهبندرخانه متحصن، در تحت حمايت دولت علية عثماني كه دولت حقه محفه اسلامي و با دولت متبوع ايراني و اسلامي خود فرق نميگذارد در آمده، خود و بستگان و اتباع و كسان خود را نفر نفر سرشمار تحت حمايت آن دولت عليه در آورده آزادنه از شهبندرخانه خارج و بر ملا در مكن آذربايجان حركت مينمود و چنگال ظالمانه اجنبي را از ایران خود بيرون كشيده ميخواستم به استانبول تشرف حاصل نمايم پارلمان ممانعت داشت تا عاقبت به تهران، مركز دارالخلافه وارد از آن پس از براي ايران پيش آمده آنچه را كه به قوهی ملاحظات و نظريات معروضه در قبل براي دول اسلامي ميخواست پيش نيايد»(8) و اينجا يكي از آن نوع سوالهايي كه در ابتدای بحث مورد تاکید قرار گرفت، سر بر آورده و مورخ را جهت علّتيابي وقايع مهم اين دوره فرا ميخواند. چرا ستارخان عزم رفتن به استانبول داشته است؟ چرا پارلمان مانع رفتن او شده؟ و چرا مجبور به رفتن به تهران كرد؟ چرا پس از احضار به اكراه او به تهران، چنين رفتار شرمآوري با وي و يارانش در پيش گرفتند؟ كه اليالابد مايهي سرافكندگي مدعيان دروغين روشنفكري و وطنپرستي است. بيترديد با پيگيري اين سؤالات اساسي، حقايقي كشف ناشده بر ما كشف شده و سؤالاتي بزرگتر سر بر خواهند آورد و اين است همان سرسختياي كه در كار تاريخ و كشف لايههاي پنهان وقايع لازم و بايسته است.
سردار در آخرين قسمت نامه، ضمن يادآوري ستمهايي كه در زمان نگارش نامه (شعبان 1330 ق) در آذربايجان از سوي روسها و صمدخان، مستبد ضد مشروطهي معروف، در حق خانواده و طرفداراناش ميرفته، دربارهي ستمي كه برخودش روا داشتند سكوت كرده و ميگويد «هر چه در اين مدت كردهاند بماند» (9) ستارخان در پايان نامه، درخواست عاجل خود از دولت عثماني راجع به نجات بستگان و طرفدارانش از ستم دشمنان داخلي و خارجي را چنين بيان ميدارد كه «حاليه اولاد شش ساله و برادر و برادرزاده باقي مانده خود را مخفي كرده عاجلاً حكمي كه موجب نجات و بقاي اين بازماندگان چاكر باشد شرف صدور يابد و به علاوه است تطاول و تعدي حاجي صمدخان و غيره را از املاك و هستي چاكر مرتفع سازند تا معني تحت حمايت دولت بزرگ اسلامي عثماني مهمل نمانده و موجبات حقيقي امر بر دول اسلامي به توسط اعتبار و توجهات خاصه و نظريات دقيقه آن دولت مكشوف شده از حجاب مندرسه كه نقشههاي پوسيده است بيرون آمده و آسايش و استقلال دولت اسلامي فراهم آيد». (10) و اين سؤال اساسي مورخ، با تمام اهميت هنوز بيجواب است كه چرا با سردار بزرگي كه پنجهي قدرتش مستبدين را به زانو درآورد؛ اما در برابر دولت و مجلس مشروطهاي كه به آن ايمان داشت، كاملاً مطيع بوده و اوامر آنها را بر خويش لازمالاطاعه ميدانست، چنين رفتاري در پيش گرفتند كه زبان به استمداد و استغاثه بگشايد؟ و چه در دردناك است سخن استمداد و استغاثه شنيدن از زبان بزرگسرباز آخرين سنگر آزادي، ستارخان!
1-نصيري، محمدرضا، اسناد و مكاتبات تاريخي ايران (قاجاريه)، ج4، كيهان، تهران، 1372، ص 173
2- همان، ص 172.
3- همان، ص 173.
4- همان، ص 172.
5- همان، ص 172.
6- همان، ص 173
7- همان، ص 173.
8- همان، ص 173.
9- همان، ص 173.
10- همان، ص 173.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
دکتر فرشیدی رییس دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان در نشستی خبر گفته است: از زمان بازگشایی مدارس (۱۵شهریور) تاکنون ۲۲۳ دانش آموز ، ۱۹۳ معلم و ۲۶نفر از مدیران و دیگر کارکنان مدارس هرمزگان به کرونا مبتلا شده اند.
وی همچنین در توضیحات بیشتری گفته است: از اوایل شیوع کرونا (اسفند ماه پارسال) تاکنون، ۹۸۵ دانش آموز ، ۴۰۵ آموزگار و دبیر و ۴۶نفراز مدیران کارکنان مدارس در هرمزگان کرونا گرفته اند.
به گفته ی رییس دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان این آمار در مقایسه با تعداد کل دانش آموزان زیاد نیست و بازگشایی مدارس نیز تاثیر چندانی در افزایش ابتلا نداشته است.
در جواب این سوال که چرا این تعداد از فرهنگیان و دانش آموزان به این بیماری مبتلا شده اند باید گفت: فرهنگیان و دانش آموزان مانند دیگر افراد جامعه در معرض ابتلا قرار دارند و جدا از محیط مدرسه در بازار و تجمعات ممکن است آلوده شوند .
نکته قابل اهمیتی که به آن پرداخته نمی شود ذکر این نکته است که با توجه به تاکید وزارت خانه مبنی بر نیمه حضوری و نیمه غیر حضوری بودن مدارس (به استثنای شرایط خاص) گزارشی بر شیوه رعایت مسایل بهداشتی و فرهنگ سازی در مدارس منتشر نمی شود.
مدارس همانند بازارهای بندرعباس و قشم نیستند که روزانه صدها مسافر از آن دیدن کنند بلکه محیطی خاص برای دانش آموزان یک کلاس است که با سهولت بیشتر و بهتر می توان نکات بهداشتی را الزامی کرد.
عدم دقت متولیان نظارت بر بهداشت مدارس، بی توجهی کادر مدرسه و همچنین دانش آموزان اطمینان خاطر را اولیا برای کلاس های حضوری سلب می کند.
این در شرایطی است که بسیاری از مناطق هرمزگان فاقد زیر ساخت های لازم برای آموزش مجازی هستند و در مناطق برخوردار هم آموزش به ارسال محتوا از طریق یک پیام رسان محدود می شود.
بیشتر فرهنگیان و دانش آموزان سختی های آموزش مجازی را چند برابر کلاس های حضوری می دانند.
پیگیری دقیق آموزش و پرورش در زمینه رعایت مسایل بهداشتی و کلاس های حضوری می توانست از دشواری های آموزش مجازی بکاهد و دانش آموزان با حضور در کلاس های امن با کیفیت بهتری آموزش ببینند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه استان ها و شهرستان ها/
نامه ی زیر توسط یکی از فرهنگیان استان یزد برای صدای معلم ارسال گردیده است .
این رسانه آمادگی خود را برای انتشار پاسخ مسئولان اعلام می کند.
برای فرهیخته شدن یک ملت و جامعه و فرهنگ سازی و رشد و کمال و سعادت آحاد مردم به ابزارهای چندی نیازمند است که کتاب از جمله ملزومات مهم تلقی می گردد. یک کتاب خوب و مفید و ارزشمند می تواند میراث تاریخی، فرهنگی و تمدنی و مملو از تجربیات سودمند و همچنین الگو و پیام رسان و ارائه دهنده آموزه ها، راهبرد و راه کارها سرنوشت ساز باشد. اگر چه تکنولوژی نوین و اینترنت بخش قابل توجهی از میدان و فضای پژوهش و تحقیقات و اطلاع رسانی و انتقال علوم و ایده ها و تجربیات علمی و هنری و دانسته های بشری را پر کرده است. اما مطالعه کتب به ویژه برای علاقمندان پر و پاقرص و کتاب دوست هنوز که هنوز است لذت بخش و کارآمد می باشد و مطالعه کتاب بسیار بهجت زا و انرژی آفرین می باشد.
این جمله از بزرگان دین که" کتاب ها بوستان های دانشمندان است" همچنان درخشش دارد. و اما در مورد کتابدار بایستی متذکر شد که یک کتابدار بایستی خود اهل کتاب و کتابخوانی و عاشق مطالعه و متخصص در امر شناخت کتاب و کتابخوانی باشد و به اصطلاح یک کلکسیون جامع و نافع از کتاب ها بوده و بیگانه با کتاب نباشد. این گونه نباشد که از سر ناچاری و باری به هر جهت و یا به طور شانسی و الله بختکی و یا تحمیلی و مثلا به امر و تشخیص نه تخصصی بلکه آمرانه یک مدیر و مسئول و یا صاحب امتیاز به شغل کتابداری مشغول گردد و در حقیقت یک سرایدار و انباردار و حافظ و مراقب صرفا فیزیکی کتاب ها باشد.
کتابداری یک امر تفریحی و ایستگاه آخر و در اصل ماجرا یک تبعیدگاه نیست. متاسفانه این روال غلط در برخی بخش ها و مقاطع و اجزاء آموزش و پرورش و مدارس وجود داشته و دارد که وقتی یک فرد کارائی و عرضه کلاس داری و تدریس ندارد و کار دیگری از او ساخته نیست و یا مبغوض اداره و یا مدیر قرار می گیرد و یا به اصطلاح در اختیار اداره قرار می گیرد سریعا به کتابخانه راهی می شود. چنین پروسه ای خیانت به کتاب و کتابخوانی و فرهنگ و تمدن و دانش آموزان و دانشجویان و کل کشور می باشد.
یک کتابدار باید با نیاز جدید مطالعه کنندگان و جامعه و تاریخ و نسل جدید کاملا آشنا و مانوس باشد. یک کتابدار باید اهل نظر و تحقیق و تدقیق و تحلیل باشد و در دنیای کتاب و اقیانوس علم و دانش غواصی نماید. گاها دیده شده کتابدار یک مدرسه علاوه بر بیگانه بودن با کتاب و مطالعه فردی کم حوصله ، مریض احوال ، خشن و بداخلاق و دارای روحیه منزوی بوده و به جای تشویق و ترغیب دانش آموزان به مطالعه موجبات دلزدگی، تنفر و فرار از کتاب و کتابخوانی را نیز فراهم نموده است.
چه به جا و شایسته روز کتاب و کتابخوانی همراه با روز بزرگداشت علامه طباطبائی گره خورده و با هم عجین گشته اند. به امید آن که مطالعه کنندگان و پژوهشگران وادی علم و فرهنگ و هنر با اندیشه و ایده والای آن دانشمند فرهیخته و عالم و مفسر بزرگ و جامع جمیع علوم دینی و انسانی و آرمانی بیش از پیش آشنا گرداند و از کتب ایشان بهره مند شوند.
واضح و مبرهن است که این گریز و انتقاد ما مربوط به همه کتابداران نیست . در میان کتابداران مدارس، دانشگاه ها و سایر مراکز آموزشی و غیر آموزشی نظیر وزارتخانه ها هستند کتابدارانی که چه به طور تجربی و چه تخصصی در امر کتاب و کتابداری کارآمد و پرانرژی و علاقه مند و خود اهل تحقیق و پژوهش و مطالعه می باشند و ضمن دارا بودن تخصص و دوره کارشناسی و حتی فوق آن و حاوی مدارک بالا در زمینه تخصص خود عاشق و شیفته کار خود نیز هستند ما به آنان دست مریزاد می گوییم و به وجودشان افتخار نیز می کنیم. اما نسبت به سایر موارد و افراد فاقد صلاحیت منتقد می باشیم و معتقدیم که باید چاره ای اساسی و موثر اندیشید و کاری کنیم که عنوان فرهنگی بودن حقیقتا زیبنده و شایسته کلیه فرهنگیان باشد و امر مهم چه با مستعصب فرهنگ و تحقیق و مطالعه و پژوهش را ارج نهیم و با رفع و دفع جدی و پیگیر و بنیادین آفت های چه بسا کهنه و نهادینه به بازنگری و بازآفرینی و بازسازی آموزش و پرورش و فرهنگ و تمدن میهن جامه عمل بپوشیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
با فرارسیدن آذر ماه به تدریج به فصل برگزاری امتحانات نیم سال اول نزدیک می شویم .
هنوز مرجعی رسمی در آموزش و پرورش کیفیت آزمون ها و امتحانات در خرداد و شهریور سال تحصیلی قبل به ویژه در حوزه داخلی مدارس را مورد پایش قرار نداده است . هرچند این وضعیت در آینده و با مشاهده نتایج آزمون های معتبر بین المللی که امکان دخل و تصرف و اعمال نظر در آن نیست شفاف خواهد شد .
رئیس مرکز سنجش و پایش کیفیت آموزشی به تشریح "چالش ها و راهکارهای ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در سال تحصیلی 1400-1399" پرداخته است .
پرتال وزارت آموزش و پرورش می نویسد : ( این جا )
« از مهمترین چالشهای ناشی از آموزش غیرحضوری که میتواند فرایند یاددهی-یادگیری را دچار اختلال کند میتوان به کم توجهی به فرایند ارزشیابی پیشرفت تحصیلی، اشاره کرد که اگر از این بخش یاددهی-یادگیری غفلت شود بدون شک موجب کاهش بازده یادگیری دانش آموزان و اتلاف منابع میگردد.
ساکی افزود: کافی نبودن زیرساختهای ارتباطات و فنآوری اطلاعات و نیز سخت افزارها و نرمافزارهای مورد نیاز آزمونهای الکترونیکی در اقصی نقاط کشور به ویژه برای دانش آموزان مناطق محروم و حاشیه نشین کلان شهرها، اختلال در فرایند ارزشیابی پیشرفت تحصیلی به دلیل پیچیدگیهای فنی و اجرایی آموزش و سنجش غیرحضوری و همچنین کاهش زمان آموزش حضوری، پایین بودن صحت و امنیت ارزشیابی الکترونیکی آنلاین از نگاه دانش آموزان، والدین و معلمان به دلیل ضعف نظارت مستقیم و دقیق بر فرآیند ارزشیابی، استفاده از تقلب در آزمونهای آنلاین به علت اینکه در فرهنگ آموزشی مرسوم به ارزشیابی پیشرفت تحصیلی به عنوان عامل ارتقاء پایه و گذر تحصیلی و کم توجهی معلمان به ویژه در شرایط کنونی به استفاده از روشها و ابزارهای متنوع ارزشیابی تکوینی به دلیل زمان بر بودن و اطلاع ناکافی از شیوههای دقیق اجراء و نمره گذاری آنها از دیگر چالشهای فرایند یادگیری در بستر فضای مجازی و آموزش غیرحضوری است.
وی گفت: برای مقابله با این چالشها و ارتقاء کیفیت ارزشیابی پیشرفت تحصیلی غیرحضوری (الکترونیکی) در فضای مجازی مواردی همچون تمهید پهنای باند مورد نیاز و زیرساختهای فناورانه برای بهره برداری از آزمونهای آفلاین و آنلاین، طراحی و راه اندازی بات (Internet bots) آزمونساز و بانک سؤال در شبکه آموزش دانش آموزان (شاد)، تلاش برای تغییر نگرش دانش آموزان، والدین، معلمان از نگاه به ارزشیابی پیشرفت تحصیلی به عنوان سنجش از یادگیری برای ارتقاء پایه و گذر تحصیلی به سنجش برای یادگیری، توسعه فرهنگ ارزشیابی آنلاین با تقویت همکاری میان دانش آموزان، والدین، معلمان و مدیران آموزشی، تدوین آییننامه و شیوهنامه اجرایی ارزشیابی الکترونیکی آنلاین، اعتبار بخشی به نتایج حاصل از ارزشیابی پیشرفت تحصیلی الکترونیکی و جلوگیری از تقلب و سرقت علمی با استفاده از روشها و ابزارهایی نظیر بحث و گفت و گوی آنلاین معلم با دانش آموزان و انجام ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در برنامههای آموزشی مدرسه تلویزیونی ایران حائز اهمیت میباشند.
ساکی ادامه داد: تهیه و تدوین بستههای ارزشیابی شامل؛ تکالیف درسی، پروژههای فردی و گروهی، آزمونهای کوتاه، آزمونهای تشریحی، فعالیتهای عملی، آزمایشگاهی، تربیت بدنی و سلامت و بهداشت ( پیک آزمون) و ارسال آن به همراه بستههای آموزشی پیش بینی شده برای دانش آموزانی که دسترسی به اینترنت یا تجهیزات هوشمند و مدرسه تلویزیونی ایران را ندارند و همچنین تمهید امکان عودت پاسخهای دانش آموزان به مدرسه و بررسی و ارائه بازخورد و ثبت نتایج حاصل از این ارزشیابیها به عنوان عملکرد پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مذکور در نظر گرفته شده است.
رئیس مرکز سنجش و پایش کیفیت آموزشی با اشاره به اهمیت ارزشیابی مستمر (تکوینی) از آموختههای دانش آموزان به شیوههای مذکور گفت: در صورت لزوم برای انجام ارزشیابی پایانی در شرایط موجود نباید صرفاً به ارزشیابی الکترونیکی بسنده کرد و لازم است تدابیری برای برگزاری آزمون های پایانی حضوری متناسب با شرایط هر مدرسه ( تعداد دانش آموز، فضای برگزاری آزمون و امکان توزیع دانش آموزان در زمان های مختلف) و رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی اتخاذ گردد.
ساکی تصریح کرد: با وجود آنکه هنوز اکثریت معلمان و مدیران مدارس با نگاه سنتی مرسوم، معتقدند مؤثرترین شیوه و ابزار ارزشیابی پیشرفت تحصیلی ارزشیابی تراکمی (پایانی) با استفاده از آزمون های مداد ـ کاغذی(کتبی) میباشد، اما زیست بوم کرونایی ، تغییر در دیدگاه و استفاده از رویکردهای ارزشیابی پیشرفت تحصیلی نوین و به کارگیری روشهای چندگانه گردآوری اطلاعات را، اجتناب ناپذیر ساخته است . « صدای معلم » ضمن دعوت از وزارت آموزش و پرورش به شفافیت و اقتدار لازم ؛ برگزاری امتحان به شیوه حضوری را فرصتی مناسب برای ارزیابی نزدیک به واقعیت آموزش های ارائه شده در این مدت ارزیابی می کند .
وی در پایان گفت: امید است این تغییرات منجر به پارادیم شیفت از تاکید بر رویکرد سنجش از یادگیری به تاکید بر رویکرد های سنجش برای یادگیری و به عنوان یادگیری و استفاده از روشها و ابزارهای متنوع و متعدد نظیر آزمونهای شفاهی، آزمونهای عملکردی، کارپوشه، پروژههای فردی و گروهی، پژوهشهای دانش آموزی، انجام تکالیف کلاسی، مشاهده رفتار در موقعیتهای واقعی و شبیه سازی شده، خود سنجی(خود ارزیابی)، سنجش همسالان، آزمونهای کتاب باز، آزمونهای کوتاه و . . . به منظور ارزیابی دقیقتر از آموختههای دانش آموزان و تعمیق، تثبیت و بهبود کیفیت یادگیری گردد . »
اظهارات رئیس مرکز سنجش و پایش کیفیت آموزشی در مورد وضعیت برگزاری آزمون در نیم سال نخست مبهم ، چند پهلو و غیرواقعی می باشند .
کارگروه مطالعات فوری پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش 21 مهر در گزارشی به نکاتی اشاره کرده است که کاربست آن می تواند از لوث شدن جریان آموزش و آزمون در نظام آموزشی ممانعت به عمل آورد . ( این جا )
به برخی از این موارد اشاره می گردد :
« به طور قطع ملاحظات مربوط به ارزشیابی مناسب از دانش آموزان از جملۀ این سیاست های مؤثر هستند. از طرف دیگر، فقدان شکل گیری مهارتهای خودمختاری در دانش آموزان دورۀ ابتدایی برای بهره مندی بیشتر از برنامه های آموزش مجازی و از راه دور و همین طور عدم برخورداری این نوع آموزشها از ساز و کارهای بازخورد دهی و ارزشیابی تکوینی قابل اعتناء، بر دشواری های موجود افزوده اند. يكي از مهمترين نگرانيها در ارزشيابي مجازی و از راه دور، اعتبار شاخصهاي عملكرد تحصيلي است. يعني ممكن است بنا به روش های معیوب سنجش و یا اقدامات خواسته و ناخواستۀ معلمان شاهد تورم نمرۀ دانش آموزان باشیم. این پدیده وقتی روی می دهد که افزایش نمرات دانش آموزان در آزمونها یا سنجش های مختلف، بازتاب پیشرفت واقعی آنها در یادگیری نیست.
بايد توجه داشت كه ارزشیابی مجازی و از راه دور به تنهایی براي همه دروس مناسب و سودمند نيست. بنابراين، اگر معلم ناگزیر نباشد، نبايد به ارزشیابی از راه دور بسنده كند. با ملاحظه شرايط كنوني در مدارس کشور، براي ارزشیابی پایانیِ برخي از دروس مانند دروس علوم پايه، زبان و ادبیات نبايد به ارزشیابی مجازی و از راه دور بسنده كرد. برای ارزشیابی این دروس بهتر است با رعایت دقیق پروتکل های بهداشتی و در شرايط مناسب از نظر میزان انتشار اجتماعی ویروس کرونا، آزمونهای حضوري معدودی در طول سال تحصیلی برگزار گردد. مدارس لازم است متناسب با شرايط (تعداد دانشآموز، فضاي برگزاري آزمون و امكان توزيع زمانهاي آزمون) امکان اجرای این آزمونها (دست کم 2 بار در طول سال) را فراهم سازند. از این حیث، اهتمام ستاد و صف وزارت آموزش و پرورش براي فراهم ساختن شرايط برگزاري آزمون حضوري مورد تأكيد است.
شرایط کنونی در کشور اقتضا ميكند كه وزارت آموزش و پرورش در اجراي سیاستهای آموزشی خود مقتدرانه عمل كند. حفظ اقتدار وزارت آموزش و پرورش در شرايط كنوني ميتواند از پراکندگی سیاستی و همین طور سهل انگاری در فرایند آموزش و ارزشیابی پیشگیری نماید. در حال حاضر توصیه میشود که سامانه شاد به عنوان سامانه اصلی و ملی نظام آموزش و پرورش در سطح کشور تقويت شود. در عین حال، چشم پوشي از كاستيهاي سامانه شاد و سلب اختيار مدارس و معلمان برای بهرهگیری از امکانات سایر سامانههای یادگیری یا کارافزارهای مجازی سودمند روا نيست.
پیشرفت تحصیلی اصلی ترین هدف آموزش و پرورش در جهان از گذشته تا امروز بوده است. با توجه به شرایط بحران کنونی، ضرورت تأسیس مرکز ملی پیشرفت تحصیلی بیش از پیش احساس می شود. وجود این مرکز می تواند ضمن مطالعۀ علمی پیشرفت تحصیلی و چگونگی ارتقاء آن در نظام آموزشی کشور، به طور مستقل بر سنجش و ارزشیابی آن به عنوان مهمترین شاخص ارزشیابی نظام آموزشی نظارت داشته باشد.
سنجش های پایانی دقیق و استاندارد یکی از شیوه های مهم تضمین کیفیت پیشرفت تحصیلی هستند. بنابراین در شرایط موجود انجام سنجش های پایانی حضوری از پیش موجود در دوره های ابتدایی و متوسطه تحت پروتکل های بهداشتی و سایر شرایط لازم مورد تأکید هستند. از طرف دیگر مرکز ملی پیشرفت تحصیلی باید آماده سازی و اجرای ملی آزمون های مستقل استاندارد و معتبر پیشرفت تحصیلی را به منظور پایش پیوستۀ آن در دستور کار قرار دهد. »
« صدای معلم » 7 خرداد 99 گزارشی را با عنوان : « ادامه تعطیلی مدارس و برگزاری امتحانات مدارس به شیوه غیرحضوری غیرمنطقی و بلاموضوع است ! » ( این جا ) منتشر کرد .
در این گزارش آمده بود : هنوز مرجعی رسمی در آموزش و پرورش کیفیت آزمون ها و امتحانات در خرداد و شهریور سال تحصیلی قبل به ویژه در حوزه داخلی مدارس را مورد پایش قرار نداده است . هرچند این وضعیت در آینده و با مشاهده نتایج آزمون های معتبر بین المللی که امکان دخل و تصرف و اعمال نظر در آن نیست شفاف خواهد شد .
« علی رغم گفته های مسئولان در مورد ضریب نفوذ شبکه شاد اما آنان صحبتی در مورد کیفیت آموزش ها نمی کنند .
بدون تردید کیفیت آموزش تاثیر مستقیمی بر افت تحصیلی و نابرابری آموزشی دارد .
از سوی دیگر بیشترین آسیب در این زمینه متوجه مناطق کم برخوردار و محروم است که حتی به اینترنت دسترسی نداشته و از ابزارهای اولیه برای بهره مندی از آموزش های مجازی محرومند .
در همین زمینه مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری در هفته آغازین اردیبهشت یک نظرسنجی اینترنتی انجام داد. در این نظرسنجی از دانشآموزان و والدین خواسته شده بود میزان رضایت خود از بازدهی آموزشهای از راه دور مدارس را اعلام کنند. در مدت 5 روز بیش از 20 هزار نفر در این نظرسنجی شرکت کردند و اعداد و ارقامی به دست آمد که زنگ خطری جدی برای تصمیم گیران کشور به صدا در آورد.
15 هزار نفر از شرکتکنندگان در نظرسنجی مخاطب مدارس دولتی بودند که 61 درصد از این تعداد (حدود 10 هزار نفر) بازدهی آموزشهای از راه دور را «ضعیف» ارزیابی کردهاند. 23 درصد نمره «متوسط» به این آموزشها دادهاند و مابقی (16 درصد) بازدهی این آموزشها را «خوب» دانستهاند. ( این جا )
تجربه ناموفق و غیرموثر آموزش های ضمن خدمت و آزمون های آنلاین در سامانه ضمن خدمت فرهنگیان و تاثیر ناچیز آن در توسعه حرفه ای معلمان می تواند مهم ترین دلیل برای ناکارا بودن امتحان غیرحضوری در مدارس باشد .
پژوهشی که در " پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی " منتشر شده و عنوان آن " بررسي تاثير آموزش هاي ضمن خدمت بر عملکرد حرفه اي معلمان شهر شيراز "می باشد نتایج این پژوهش نشان می دهد که دوره هاي آموزش ضمن خدمت روش ها و فنون تدريس، مديريت کلاس و سنجش و اندازه گيري، تاثيري بر عملکرد حرفه اي معلمان در تدريس کلاسي، کلاس داري، ارزشيابي کلاسي و وضعيت تحصيلي دانش آموزان ندارد. ( این جا )
این رسانه در گزارش های پیشین تاکید کرده است :
علی رغم تاکید وزیر آموزش و پرورش بر اولویت داشتن آموزش حضوری و نیز اذعان بسیاری از مسئولان و مقامات مبنی بر آن که " مدارس " از جمله مکان هایی هستند که بیشترین میزان پروتکل های بهداشتی در آن رعایت می شوند اما تعطیلی مدارس به بیش از 90 درصد مدارس کشور سرایت کرده است .
استمرار این وضعیت موجب لوث شدن بیشتر جریان آموزش خواهد شد .
« صدای معلم » ضمن دعوت از وزارت آموزش و پرورش به شفافیت و اقتدار لازم ؛ برگزاری امتحان به شیوه حضوری را فرصتی مناسب برای ارزیابی نزدیک به واقعیت آموزش های ارائه شده در این مدت ارزیابی می کند .
این رسانه پیشنهاد برگزاری امتحانات در مدارس را با محوریت و نظارت اداره آموزش و پرورش می دهد .
پایان گزارش/
"آقای الهیار ترکمن: تفاوت حقوق یک معلم با استاد دانشگاه خیلی کم شده است تا جایی که خیلی از استادان دانشگاه به این قضیه اعتراض کردند."
بحث معیشت و حقوق پایین معلمان مسئله تازه ای نیست و در بیشتر سالها معلمان خواهان رفع این مشکل بوده اند؛ از دولت ها و مجلس های وقت تا مجلس و دولت فعلی همیشه قول پیگیری و رفع مشکل را داده اند، طرح های بسیاری تحت عناوین مختلف نوشته شده است، کارشناسان و متخصصینی در کارگروه و کمیسیون های مختلف طی ماهها و سالها موضوع را بررسی کردند، اما نتیجه ای حاصل نمی شود و مشخص نیست زمان رفع این مشکل کی فرا خواهد رسید.
این روند تکراری و بی معنی، نه تنها باعث افزایش روزافزون مشکلات مالی معلمان شده است، بلکه، به شکل گیری ذهنیت منفی معلمان نسبت به مسئولین تصمیم گیر و مرتبط با موضوع انجامیده است؛ چرا که رسیدن به حقوق و مزایای متناسب با واقعیتهای اقتصادی و مخارج زندگی حق همه حقوق بگیران و اقشار مختلف است و پایین نگه داشتن دریافتی معلم، عادلانه نیست.
در سالهای اخیر وعده مسئولین برای ارتقا حقوق و مزایای معلمان به طرحی به نام " رتبه بندی" گره زده شده است طرحی که در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش آمده است و طبق آن، همراه با ارتقا کیفی کار معلم، حقوق و مزایا نیز افزایش خواهد یافت؛ البته چگونگی بررسی کیفیت کار معلم و ارتقاء آن خود جای بحث فراوان دارد که در این گفتار نمی گنجد؛ اما، در سالیان اخیر به علت وعده های مسئولین، معلمان اجرای این طرح را مساوی با حل مشکلات معیشتی خود می دانند؛ در حالی که کلیت موضوع بیشتر از آنکه به "اسم و عنوان یک طرح" وابسته باشد به اراده دولت و مجلس وابسته است و اصولا گره زدن دریافت حقوق و مزایای مناسب به طرح رتبه بندی درست نیست.
مشوق مالی برای ارتقا کیفیت کار و ارائه ایده و عملکردهای خاص به همگان تعلق نخواهد گرفت، اما در قبال انجام وظایف یک معلم و تدریس مطلوب طبق سرفصل های تعیین شده، باید حقوقی مناسب به معلمان پرداخت شود، همچنان که سایر حقوق بگیران دولت در قبال دریافت حقوق و مزایای مناسب و برخورداری از رفاهیات مطلوب، نیازمند انجام کاری جز وظایف محوله پست سازمانی خود نیستند و افزایش حقوق آن ها به اعتراض و ارسال پیامک و...، تشکیل کارگروه های هر ساله، مصاحبه نماینده مجلس و سازمان برنامه و بودجه و دولتیون، لایو های اینستاگرامی، جلسات با تشکل ها، توصیه مسئولین دولتی و برگزاری آزمون و کسب نمره... گره زده نمی شود.
در این شرایط که معلمان انتظار حل مسئله را دارند و با وجود واضح بودن اختلاف بین حقوق و مزایای معلم و سایر حقوق بگیران، مسئولین سخنانی بر زبان می رانند که گویی معلم حقوق بگیری اضافه بر پیکره ی دولت است و اگر بر همین منوال سخن ها بر زبان جاری سازند، بعید نیست به زودی خلقِ شاهکار کنند و حکم به انحلال وزارت آموزش و پرورش دهند و فاتحانه بار مالی از دوش دولت بردارند و شاید جامعه را اقناع کنند بدون درس و کلاس و معلم، گواهی پایان تحصیلات با ما! نگرانی برای چه؟
امروزه متاسفانه گروهی کارکرد معلم و مدرسه را به قدری سطحی می دانند که در نظرشان، با هر شرایطی می شود آموزش و پرورش را دنبال کرد...
اعلام نزدیکی حقوق و مزایای معلمان با اساتید دانشگاه و اعتراض اساتید مضحک است و تاسف بار...
وقتی روزِ روشن را شب، و شب را روز اعلام کنند؛ پس در این شرایط حرفی برای گفتن نمی ماند...
برخی تصور می کنند با اعلام اعداد و ارقام و تجزیه و تحلیل های سطحی می توانند معلم را قانع کنند، غافل از آنکه این اعداد و ارقام چیز پنهانی نیست که معلم و جامعه به آن ها دسترسی نداشته باشد؛ رقم احکام حقوق بگیران دولت مشخص است و نیز، مزایای دریافتی آنان از قبیل: اضافه کار، حق لباس، ماموریت، حق مسکن، حق غذا، حق ایاب و ذهاب، هزینه تحصیل فرزند، کارانه، پاداش ها، خوار و بار و وام های خاص جهت خرید مسکن، خودرو ...
البته معلمان نسبت به پرداخت حقوق و مزایای مناسب و مطلوب به سایر حقوق بگیران معترض نیستند و قطعا از تامین هزینه های زندگی هموطنان خود خوشحال خواهند شد.
پس بهتر است تقلا برای اقناع معلم جای خود را به تلاش برای پرداخت حقوق و مزایای مناسب به معلم بدهد و از مسیر حاشیه سازی خارج شود و اگر دولت و مجلس به رفع مشکل اعتقاد دارند، نباید مسئله حقوق، بدون نتیجه در رفت و برگشت های بیهوده بماند...
کمیسیون
کارگروه
هیئت
جلسه
بازبینی
کمیسیون
کارگروه
هیئت
جلسه
بازبینی
و...
شاید بتوان بهترین راه برای رفع مشکل را افزایش حقوق و مزایای معلمان به انداره سبد هزینه های خانوار دانست؛ حال به هر اسم و عنوانی...
در حال حاضر کارشناسان سبد هزینه های زندگی را نزدیک ۱۰ میلیون تومان اعلام کرده اند؛ متوسط حقوق و مزایای معلم ۵ میلیون تومان است، اگر سال آینده دولت ۲۵ درصد به حقوق ها اضافه کند حقوق معلم به ۶ میلیون و ۲۵۰ هزار تومان خواهد رسید.
حال اگر دولت به اسم رتبه بندی ۲۰ درصد دیگر به حقوق معلمان اضافه کند حقوق به ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان خواهد رسید...
نهایتا اگر حقوق معلم افزایش سالانه و افزایش دیگری تحت هر عنوان ( رتبه بندی/ قانون مدیریت خدمات کشوری یا...) را تجربه کند و قدری خود را به هزینه سبد خانوار برساند، سال آتی هزینه سبد خانوار افزایش خواهد داشت و فاصله فعلی اگر بیشتر نشود کمتر هم نخواهد شد؛ پس علاج کار این است که ابتدا حقوق معلم به سبد هزینه خانوار برسد سپس مثل سایر حقوق بگیران افزایش حقوق را داشته باشد در غیر این صورت این موضوع همچنان باقی خواهد ماند و مشکلات معیشتی یقه معلم را رها نخواهد کرد...
موضوع مهمی که نادیده گرفته می شود بحث مزایا و رفاهیات است که معلمان در این حوزه عایدی خاصی ندارند و باید در این خصوص دولت و مجلس تمهیدات لازم را در نظر بگیرند.
با یک مثال کاستی حوزه رفاهیات روشن می شود:
وام مسکن معلمان در حال حاضر ۵۰ میلیون تومان است که کفاف رهن یک منزل را نمی دهد تا چه رسد به ساخت یا خرید مسکن...( تعداد بسیار معدود)
با ملاحظه مصاحبه آقای الهیار ترکمن، به نظر می رسد افزایش حقوقی در کار نیست و اگر افزایشی باشد ناچیز و همراه با طراحی شیوه ای خاص و زمانبر خواهد بود...
وقتی حقوق بالای معلم دادِ اساتید دانشگاه را درآورده، پس، نباید انتظار افزایش حقوق خاصی داشت!
شاید باز کار به صدور احکام، اصلاح احکام، لایوهای اینستاگرامی و جلسات با نمایندگان و تشکل های معلمان بکشد و خروجی آنچه باشد که درنظر دارند، نه آنچه مطلوب و حق معلم است...
امیدواریم این گونه نباشد و با همت دولت و مجلس شاهد رفع مشکل معیشتی معلمان باشیم.
بخشی از سوالات مطرح شده و پاسخ های معاون برنامه ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش به شرح ذیل می باشد:
خبرگزاری " ایران" به تاریخ ۱۳۹۹/۰۸/۲۰
"اگر برای سال آینده قانون شود معلمان چقدر افزایش حقوق دارند؟
فعلاً نمیتوان دقیق درباره میزان افزایش حقوق معلمان اعلام نظر کرد چرا که ما هنوز در کشاکش بررسی مواد بودجه سال ١٤٠٠ هستیم و تا نهایی شدن آن باید منتظر ماند، اما تمام مواردی را که تأثیرگذار بر بودجه ١٤٠٠ است پیشبینی کردهایم تا به سازمان برنامه بودجه پیشنهاد دهیم.
مجلس میگوید دریافتی معلمان در وزارت آموزش و پرورش باید مثل وزارت علوم باشد، آیا نگاه شما به این لایحه اینگونه است؟
ما معلمها را بر اساس نظام حرفهای خودش نگاه میکنیم. نمیخواهیم به سمت استادی ببریم و نمیخواهیم این مقایسه را انجام دهیم. هراکنون با توجه به اقداماتی که در خصوص حقوق معلمان صورت گرفته است تفاوت حقوق یک معلم با استاد دانشگاه خیلی کم شده است تا جایی که خیلی از استادان دانشگاه به این قضیه اعتراض کردند.
امسال با اجرای نظام رتبهبندی معلمان چقدر افزایش حقوق داشتند؟
اگر حقوق یک معلم را در سال ٩٩ با حقوقی که در سال ٩٨ میگرفت مقایسه کنیم به این نتیجه خواهیم رسید که رشد خوبی صورت گرفته و آمارها هم نشان میدهد که حقوق معلمان 58 درصد افزایش یافته است."
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/
پرتال اداره کل آموزش و پرورش استان خراسان شمالی نوشت : ( این جا )
استاندار خراسان شمالی گفت: بررسیها نشان میدهد بازگشایی مدارس و حضور فیزیکی معلمان و دانشآموزان در کلاس درس عامل پیک کرونا در استان نبوده است.
به گزارش اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش خراسان شمالی محمدعلی شجاعی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: شمار معلمان و دانش آموزان مبتلا به کرونا در استان بالا نیست، بررسی و مطالعات نشان می دهند اختلاف معناداری در میزان ابتلای این قشر به کرونا وجود ندارد.
وی با بیان اینکه میزان شیوع ویروس کرونا در قشر معلمان و دانش آموزان، پیش و پس از بازگشایی مدارس انجام شده است افزود: حضور در مدارس با رعایت پروتکل های بهداشتی است و معلمان و دانش آموزان موارد را رعایت میکنند.
وی با تاکید بر اینکه یکی از دغدغه ها و حساسیت ها در بازگشایی مدارس، ابتلای معلمان و دانش آموزان به کرونا بود گفت: اگر در بررسی ها، به این نتیجه می رسیدیم که آموزش حضوری عامل اصلی پیک کرونا است، به یقین برای تعطیلی تصمیم گیری می کردیم.
۱۸۰هزار دانش آموز و پیش دبستانی در بیش از ۲ هزار مدرسه خراسان شمالی زیر نظر ۱۴ هزار معلم تحصیل می کنند.
پایان پیام/
گروه گزارش/
سرپرست پیشین دانشگاه فرهنگیان هنگام مراسم تودیع و معارفه خود به برخی نکات مهم و مغفول در این دانشگاه اشاره کرد هر چند به نظر می رسد با ریاست حسین خنیفر نیز گشایش خاصی در موارد مطروحه رخ نداده است .
دوشنبه 20 آذر 1396 ، مهرمحمدی در محل سازمان مرکزی دانشگاه که محمد بطحایی وزیر پیشین آموزش و پرورش هم حضور داشت چنین گفت : ( این جا )
یاد گرفتم که امر پژوهش در دانشگاه فرهنگیان یک رخداد تاسیسی دیریاب و نیازمند صبوری و خلاقیت است .
پژوهش در دانشگاه فرهنگیان به دلیل پیشینه ای که تربیت معلم در کشور داشته است ( برادران و خواهران ) یک مساله نیست یعنی دغدغه نیست !
یک مساله است !
یعنی این که دغدغه نیست یک مساله است و این که چگونه می توان کارکرد پژوهشی را در دانشگاه فرهنگیان احیا کرد نیاز به صبوری و خلاقیت دارد .
ما در این زمینه خیلی دچار وقفه و دچار عقب ماندگی هستیم ! متاسفانه !
هرگز البته نمی توانیم ایده احیاء پژوهش در یک نهاد دانشگاهی را فراموش کنیم .
دانشگاه بدون پژوهش و کارکرد پژوهشی اصلا دانشگاه نیست بلکه کاری که باید بکنیم باید چرخ " پژوهش " را در دانشگاه فرهنگیان از نو اختراع کنیم .
این که می گویند که اختراع چرخ از نو کار باطلی است در این عرصه کار درست و ضروری است .
ما باید چرخ پژوهش را در دانشگاه فرهنگیان از نو اختراع کنیم با محوریت تولید دانش میان رشته ای آموزش .
این یک اختراع است .
بیان این است که ما چگونه چرخ پژوهش را از نو در دانشگاه فرهنگیان احیاء کنیم .
در این زمینه خیلی باید کار شود .
یاد گرفتم که تربیت معلم نیاز به توجه ، عزم و تقسیم کار ملی است .
تربیت معلم یک ماموریت ملی است خصوصا آن جایی که ما صحبت از شایستگی های اختیاری می کنیم .
شایستگی های الزامی در برنامه های درسی می آید و دانشگاه فرهنگیان این شایستگی ها را تعقیب می کند .
یاد گرفتم که توجه به عزم ملی – همان چه که پیش تر عرض کردم – در درجه نخست باید در میان نخبگان و در جهت تبدیل تربیت معلم به یک " گفتمان آکادمیک " اتفاق بیفتد و تربیت معلم در جامعه علمی ما از " مهجوریت " نجات پیدا کند .
تربیت معلم در جامعه علمی ما مهجور است .
مهجوریت تربیت معلم را دانشگاه فرهنگیان به آن پایان ببخشید و این یک وجهی است ، یک ضلعی است از همان اضلاع متعدد ایجاد عزم ملی در ارتقای تربیت معلم و در اهتمام به تربیت معلم به عنوان یک ماموریت ملی در جمهوری اسلامی ایران . »
وحید نصراله زاده و عبدالله حسینی دو دانشجو معلم فعال در عرصه پژوهشی و علمی سال آخر و ورودی 96 دانشگاه شهید رجایی ارومیه
با چندین مقاله معتبر و بورسیه تحصیلی در این زمینه به « صدای معلم » میگویند:
« ما چندین ساله در عرصه پژوهشی فعالیت داریم .
در حال حاضر ،انتقادات فراوانی بر عملکرد معاونت پژوهشی وارد است و متاسفانه بود و یا نبودش فرقی در روند پیشرفت دانشگاه ندارد و عملا مجموعه پژوهشی در زمان معاونت فعلی نقشی در رشد حرفه ای دانشجویان ندارد .
و این حق دانشجو معلمان و معلمان این سرزمین نیست .
( وحید حسینی )
این دانشجو معلمان در ادامه به اهم مشکلات دانشگاه در این دوره اشاره کرده و مواردی را فهرست وار ذکر می کنند :
- عدم همکاری لازم در دادن مجوزهای لازم برای پژوهش هایی نظیر اقدام پژوهی
- عدم حمایت معنوی و مادی از پژوهشگران حتی در هفته پژوهشی که متعلق به این عزیزان است و صرفا در برخی استان ها این اتفاق رخ می دهد .
- عدم برگزاری دوره های آموزشی برای پژوهش نظیر آموزش مقاله نویسی، تحلیل محتوا و غیره
- برگزاری همایش ها در دانشگاه بسیار محدود به چند استان می باشد و آن نیز بسیار کم است .
- اندک بودن تعداد مجلات دانشگاه در مقایسه با دیگر دانشگاه ها
- عدم تمرکز لازم بر شناسایی استعدادهای پژوهشی
- عدم تمرکز لازم بر شناسایی پژوهش های ناب و تشویق آنها
- عدم برگزاری جلسات تشویقی و آگاهی دهنده در مورد پژوهش و اهمیت آن
- عدم حمایت از طرح های پژوهشی ، علمی ، و آموزشی
- عدم حمایت از کارگاه های پژوهشی و آموزشی
- عدم پیگیری و دادن مجوز های لازم از سوی معاونت پژوهشی و آموزشی در جهت کسب اجازه به دانشجویان برای انجام طرح ها و برنامه های آموزشی و پژوهشی.
( وحید نصراله زاده )
این دو به « کیهان طه پور » اشاره می کنند که هم اکنون در یکی از روستاها تدریس میکند و از سوی دانشگاه هیچ حمایتی از او نشد .
« رضا علیزاده » دانشجو معلم دیگری به « صدای معلم » می گوید :
« بیش از دو سال است که در دانشگاه فرهنگیان تحصیل می کنم .
قبلا در دانشگاه های دیگری بودم .
ولی هیچ گاه رفتار معاونت پژوهشی این دانشگاه را با دانشجو معلمان نمی توانم فراموش کنم .
اخباری که در این مورد به رسانه ها و خبرگزاری ها در مورد عملکرد این معاونت ارسال شده نیاز به تامل دارد و به نظرم واقعیت ها را منعکس نمی کنند .
من دو سال است که پیگیر مراکز نوآوری و امور پژوهشی دانشگاهم .
دانشجو معلمان انتقادات جدی بر عملکرد آقای طاهری نیا دارند .
بارها مطرح کرده ام که اجازه همکاری دانشجو و فعالیت دانشجو در این مراکز نوآوری دانشگاه را بدهند و این مراکز دانشجو محور باشند اما کسی پاسخ گو نیست .
علیزاده ادامه می دهد : در آیین نامه وزارت علوم تاکید شده از هیئت علمی در این مراکز به عنوان مدیر به کارگیری نشود .
اگر معاونت پژوهشی هدف و ایده ای در دانشگاه فرهنگیان برای پیشرفت و رشد دانشگاه و دانشجو معلمان ندارید لطفا جای خود خود را به فرد کاردان و دغدغه مندی بدهید . »
پایان گزارش/