گروه رسانه/
معرفی « حسین باغگلی » به عنوان وزیر پیشنهاد آموزش و پرورش از سوی رئیس جمهور به مجلس شورای اسلامی ، واکنش های متفاوتی را در میان فرهنگیان و کنش گران این حوزه برانگیخته است .
« صدای معلم » بر اساس دکترین خود که تاسیس تفکر انتقادی و ترویج فرهنگ گفت و گو است نظرات و ایده های مختلف را در این زمینه منتشر می کند .
« حسین شاملی یام » از معلمان شهر مرند مطلبی را در این موضوع به این رسانه ارسال کرده است .
گروه گزارش/
شاید محسن حاجی میرزایی از معدود وزیران آموزش و پرورش باشد که در طول وزارت تقریبا دو ساله خود تعامل مناسبی با رسانه ها و خبرنگاران نداشت .
به بهانه کرونا و در حالی که اکثر نشست های ستادی و اداری این وزارتخانه به صورت " حضوری " برگزار می شد اما حاجی میرزایی در طول دوران وزارت خویش فقط سه نشست رسانه ای به شکل حضوری و یک نشست غیرحضوری با خبرنگاران برگزار کرد .
سایر مدیران ستادی و شورای معاونین وی نیز وضعیت چندان بهتری از وزیرشان نداشتند .
سه شنبه 14 مرداد 1399 ، مراسمی که از سوی وزارت آموزش و پرورش ، " آیین سلام خبرنگار " نام گذاری شد به مناسبت « روز خبرنگار » برگزار گردید .
پرتال وزارت آموزش و پرورش در این رابطه نوشت : ( این جا )
« در این راستا، و با هدف تجلیل و تحسین از مساعی رسانهای جامعهی خبرنگاران، وزارت آموزش و پرورش برای نخستین بار و با اتّخاذ شیوهای شایسته و البته نوین، در آئینی تحت عنوان «سلام خبرنگار» با پیشگامی وزیر و همراهی تمامی معاونان و مدیران ارشد ستادی و استانی این وزارتخانه، با حضور در محل خبرگزاریها و روزنامههای ملّی و استانی، با اهدای لوح سپاس، نسبت به نکوداشت تلاشگران عرصهی خبر در سراسر کشور، اقدام نمود .
شایان ذکر است آیین مذکور، با در نظر گرفتن شرایط فراگیری ویروس کرونا و با تقیّد به اجرای مصوّبات ستاد ملّی مبارزه با کرونا طراحی و اجرا شد . »
همان زمان « صدای معلم » در گزارشی چنین مطرح کرد :
« پرسش « صدای معلم » آن است که آیا دعوت از چند خبرنگار بر سیاق پیشین و برگزاری مراسمی ساده و البته با رعایت دستور العمل های بهداشتی با کدام مصوبه ستاد ملّی مبارزه با کرونا مغایرت دارد ؟
آیا کرونا فقط در نشست خبرنگاران " تهدید " و " خطر " به شمار می آید ؟ »
یک سال بعد و به مناسبت « روز خبرنگار » ، وزیر آموزش و پرورش به همراه برخی همکارانش در خبرگزاری پانا حضور پیدا کرده و از رسانه وزارت آموزش و پرورش به صورت " حضوری " تقدیر و تشکر کردند . ( این جا )
« صدای معلم » در گزارش خود چنین پرسش کرد :
« این که وزارت آموزش و پرورش در یک مناسبت در رسانه متعلق به خودش حاضر شود و مسئولان آن شروع به تعریف و تمجید از خودشان کنند ، با کدام رویکرد حرفه ای و رسانه ای مورد ادعای این مقامات هم خوانی و تجانس دارد ؟ »
امروز شنبه بیست و سوم مرداد ، « محمد صیدلو » میزبان رسانه ها در اداره کل آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران بود .
در این نشست صمیمی نمایندگانی از صدا و سیما ، خبرگزاری فارس و مدیر صدای معلم حضور داشتند .
مدیر کل آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران گفت :
« در سی و سه ماهی که به عنوان مدیر کل خدمت کرده ام در مورد نقش رسانه و خبرنگار در کارکرد سازمان ها می توانم بگویم که نقش خبرنگار در دنیای امروز چیزی بیش تر از اطلاع رسانی است .
همان گونه که در آموزش و پرورش کار معلم این نیست که فقط یک سری اطلاعات را به دانش آموزان منتقل کند .
دانش آموز این اطلاعات را هم از جاهای دیگری می تواند دریافت کند .
زاویه ای که خبرنگار در آن جا می ایستد و به رویدادها می نگرد باعث می شود که به جامعه " تحلیل " هم بدهد . « مدرسه » ویترین آموزش در هر جامعه و کشوری است و اگر حال آن خوب نیست باید سراغ کسانی را گرفت که موجد این وضعیت شده اند .
رسانه و خبرنگار می تواند دنیای امروز را قشنگ تر کند .
برای من به عنوان " مسئول " مهم بود که رسانه ها چه بازخوردی از عملکرد ما ارائه می کنند .
حواسمان بود که رسانه ها در مورد ما چه می گویند . آن چه که رسانه ها می گویند در کارکرد ما موثر بوده است .
خبرنگار بیش از همه چیز باید در پی حق و حقیقت باشد و برای این مهم باید در حوزه ای که کار می کند عالم باشد و صاحب دغدغه در آن مساله باشد .
دغدغه شما در حوزه تعلیم و تربیت برای من خیلی ارزشمند است .
در این 33 ماه و در این سیستم متمرکز مدیریتی هر چه که می شد در شهرستان های استان تهران در حوزه " اختیارات وظایف " من انجام شود ، انجام دادم . اگر آن چه نتوانستم توانش را نداشتم .
در این مدت خیلی سعی کردم " سیاسی " عمل نکنم . 63 نفر را در این اداره کل تغییر دادم . چینش این افراد به گونه ای بود که کار استان پیش نمی رفت .
برخی اوقات لازم بود رئیس منطقه ای را بردارم . این " آقایان سیاسی " وارد می شدند .
من اختیارم را به مدیران مدارس می سپارم .
من مدیران مدارس را جمع می کنم . شما آن کسی را که می گویید رئیس شود معرفی کنید . شما هم صحبت کنید .
من هم آن کسی را که می خواهم معرفی کنم یک دقیقه در مورد او حرف نمی زنم .
این تغییر را به مدیران مدارس بسپارید .
همه قهر می کردند !
من در 33 ماه یک آدم سیاسی پیدا نکردم که از این موضوع استقبال کند .
در حالی که قاعدتا این آدم های سیاسی که خودشان را بالاتر از متوسط جامعه می دانند باید کاری انجام دهند که گرهی از مشکلات مردم باز شود .
چطور آن جایی که بحث انتخاب قدرت توسط مردم است همین آقایان سیاسی حاضر نیستند به این موضوع تن بدهند ؟ »
در این نشست مدیر صدای معلم ضمن تشکر از آقای صیدلو در جهت فراهم کردن فضایی دوستانه برای گفت و گو و بازشناسی جایگاه رسانه گفت :
« انتظار این بود که وزارت آموزش و پرورش به مناسبت روز خبرنگار نشستی مانند امروز در فضایی صمیمی و دوستانه تدارک ببیند و حرف های خبرنگاران را بشنود اما این کار صورت نگرفت .
آن چه موجب تاسف است این که حتی خبرنگاران فعال در این حوزه هم به این رفتار وزارتخانه واکنشی نشان ندادند و از کنار آن عبور کردند .
در حوزه رسانه مشکلات جدی در آموزش و پرورش داریم و همیشه بر این موضوع تاکید کرده ام که ما فاقد حوزه عمومی در آموزش و پرورش هستیم .
همان گونه که ما در آموزش و پرورش در موضوع " معلم حر فه ای " فقیر هستیم ، رسانه ها نیز در این حوزه حرفه ای نیستند و اکثرا فاقد تحلیل های قوی و عمیق در مورد مسائل و چالش های مساله آموزش هستند .
« روزمرگی » به رسانه ها و رفتار خبرنگاران هم سرایت کرده است و این تاثیر خود را بر رفتار مسئولان و ذی نفعان آموزش می گذارد .
من در حوزه رسانه و توجه به جایگاه آن ، نمره قابل قبولی به وزارت حاجی میرزایی نمی دهم .
روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش عملکرد قابل قبولی در حوزه تعامل با رسانه ها به ویژه خبرنگاران منتقد و مستقل نداشته است .
در حال حاضر وقتی اولویت های آموزش و پرورش را نام می برند کم تر فرد ، مقام و یا رسانه ای را مشاهده می کنیم که به مساله " تعطیلی مدارس " و عوارض و پیامدهای آن توجهی داشته باشد .
این در حالی است که « مدرسه » ویترین آموزش در هر جامعه و کشوری است و اگر حال آن خوب نیست باید سراغ کسانی را گرفت که موجد این وضعیت شده اند .
از معلم کلاس گرفته تا مقام و مدیری که پشت درهای بسته برای مدرسه تصمیم گیری کرده است . هر کسی به اندازه خودش .
مطالبه من به عنوان یک معلم و مدیر یک رسانه از وزیر آموزش و پرورش آینده در درجه اول توجه به این مساله و پایان دادن به تعطیلی طولانی مدت مدارس و وضعیت بلاتکلیفی اضلاع درگیر در حوزه آموزش است .
در پایان نشست از خبرنگاران حاضر تقدیر به عمل آمد .
پایان گزارش/
آموزش و پرورش را به من بسپارید، دنیا را اصلاح خواهم کرد(تأتوی).
بی تردید آموزش و پرورش با اهمیت ترین، پیچیدهترین و ظریفترین نهاد و سازمان اجتماعی است، و در کشورهای توسعه یافته، انتخاب مدیران آن با حساسیت و دشواریهای بسیاری همراه است؛ چرا که نیکفرجامی و سقوط سایر سیستمها و بخشهای جوامع بی ارتباط با کارکرد و خروجی این نهاد مولد و نخبه پرور نیست.
اگر قرار باشد به صراحت ضعفهای بزرگ نظام آموزشی کشورمان را رتبهبندی نماییم، به ناچار باید ضعف مشهود ِ "خطای انتخاب" یا ناآگاهی نسبت به تبعات غلطگزینی مدیران عالی سازمان آموزش و پرورش را با فوریت و وزن بیشتری در اولویت نخست لحاظ نماییم.
متخصصان آموزش و پرورش بر این باورند که اگر قرار باشد تحولی در سیستم تعلیم و تربیت کشوری صورت گیرد، این تحول باید از راس و مدیریت آموزش و پرورش شروع شود.
بیتوجهی به ضوابط علمی و حرفهای در انتخاب مدیران آموزش و پرورش و دهنکجی به اصول تخصصگرایی و شایستهگزینی یعنی عدم آگاهی از رسالت، آرمانها و اهداف این اَبَرسازمانِ مادر و چشمپوشی آشکار از اصل تعهد حرفهای سازمانی.
پس هر انتخاب نابه جایی عواقب و پیامدهای نامطلوب ِ آنی و آتیِ بیشماری برای سازمان آموزش و پرورش کشور به ارمغان میآورد که مهمترین این خسرانها عبارتند از:
هدر دادن منابع یا سرمایههای انسانی (مهمترین عامل یا مزیت رقابتی سازمانهای عصر حاضر)، مادی، مالی و اطلاعاتی سازمان، کیفیت و راندمان پایین منابع بالقوه و مورد انتظار دیگر سازمانهای جامعه و ذینفعان، نارضایتی مشتریان درونی و بیرونی این سیستم، ناکارآمدی یا بحران مشروعیت سازمان و القای حس عدم نیاز به وجود چنین سازمانی در شهروندان و جامعه.
شوربختانه باید اذعان نمود که در دو دهه اخیر سیاستگذاران، برنامهریزان، مسئولین و متولیان امور از جمله دولت ها، با انتخابهای غیراصولیِ مدیران، ناهمسویی خود را با چشمانداز و غایت مطلوب این سیستم نمایان نمودهاند یا بر اثر عدم آگاهی از فلسفه وجودی این سازمان، همچنان با اصرار بر رویکردهای ناصواب ِ حزبی- جناحی، سیاسیکاری، باندسالاری و قومگرایی، موجبات یاس روز افزون جامعه علمی و دلسوزان آموزش و پرورش را فراهم مینمایند.
در پایان این نوشتار، جهت تاکید بر اهمیت موضوع حساس و خطیر انتخاب مدیران در آموزش و پرورش و سایر سیستمهای جامعه به فکت و گزاره کوتاهی از نظریهپرداز این عرصه مهم مینتزبرگ استناد میکنم که باور داشت: برای جامعه، امروزه هیچ کاری حیاتیتر از مدیریت نیست. زیرا مدیران تعیین میکنند که آیا سازمانهای جامعه به خوبی خدماترسانی میکنند یا منابع و استعدادهای جامعه را ضایع می کنند.
فرخی یزدی نیز اهمیت انتخاب مدیران را به استادی در دو بیت زیر هویدا نموده:
پیشِ عـاقل بی تخصص گر عمل معقــــول نیست
پس چـرا در کشور ما این عمل معمــول نیست
در بـرِ دنیـای قـــابـل قابلیت هسـت شـرط
قابلیت پیش ما نـاقـابـلان مقــــبول نیست
به امید اینکه ما هم بعد از عمری فرصتسوزی و خسران بیدار شویم و از تجربههای وزین، خردمندانه و شاذ ِ صاحبنظران، مفاخر و سرمایههای علمی، اندیشهوزان دلسوز و گنجینههای کمنظیر معرفتی، عملاً بهره گیریم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
جمعه با دو تن از دانش آموزان خاصِ خاص قرار ملاقات دارم ؛ کاری غیرمتعارف در آموزش و پرورش ایران.
شب قبل از آن در اثنای بحث و جدل در خصوص چیستی و کیستی وزیر آموزش و پرورش در گروههای مختلف، قرار ملاقات با این دو نفر را تنظیم کردم . ساعت ده صبح در حوالی سرداران کرج زنگ نفر اول را فشرده و از پله های ساختمان قدیمی پنج طبقه بدون آسانسورش بالا می رویم ؛ باید قبول کرد که انرژی و شادابی جوانی در حال پر کشیدن است. راستش روی ایکس از زمانی حساس شده بودم که فهمیدم امتحانات خرداد را به بهانه سرقت شدن گوشی موبایل غایب بوده ولی با تشویق اولیای مدرسه این روزها خود را برای امتحانات شهریور آماده می کند. امروز خواستم در بازدید میدانی علاوه بر راستی آزمایی ماجرا، به عمق ادعای این دانش آموز دوست داشتنی و به شدت عاطفی پی ببرم.
ایکس میهمان مادر بزرگش در یک واحد استیجاری است . پدرش از طفولیت ترکش کرده و ظاهرن خارج از کشور زندگی می کند. مادرش نیز دنبال سرنوشتش در استانی دیگر دل نگران فرزندش.
به تعداد درسهایش، دفتر جایزه برایش آورده ام هفته پیش که درس ریاضی اش را در مدرسه مرور می کردیم ؛ قول دادم اگر تمام تلاشش را بکند منم حداکثر مساعدت جهت حل و فصل مشکلات درسی اش را مبذول نمایم ، توافقی دو طرفه و امید آفرین.
پس از گپ و گفت مختصری با مادر بزرگش سراغ اتاق آرزوهای x می رویم و به صورت غیر رسمی و در قالب یک بازی قدیمی خلاصه درس آمار را برایش تشریح می کنم. با ذوق و اشتیاق تمام چشم در چشمم دوخته است . لا به لای صحبتها گریزی به افق فکری و سرکی به دروازه رویاهایش می کشم. آرزو دارد که در آینده تا می تواند دست نیازمندان را بگیرد. چنان محکم و استوار صحبت می کند که چاره ای جز ستایشش ندارم.
با مرور توافقات فیمابین x و جنگل های مه گرفته رویاهایش را به خداوند آرزوها می سپارم.
حوالی یازده راهی گوهردشت شده و با دانش آموز دومم چاق سلامتی می کنم.
در موقع ثبت نام y ، اولیایش یواشکی به من فهماند که پسر خیلی خوبی است ولی از جمع گریزان بوده و دوست دارد با خود خلوت کند . خدا را شکر y در ناز نعمت بوده و مشکلات کف جدول مازلو را ندارد . با پدرش مشغول مبادله تجربیات مان هستیم.
سرانجام سر از اتاق مطالعه y در می آوریم . سرتاسر اتاقش مملو از یادداشت های دست نویس با خودکار قرمز است . به شدت اهل مطالعه و رویا پردازی است . جملات نابی را از کتابهایی که خوانده انتخاب و با دست خطش به در و دیوار آذین کرده است . بیشتر یادداشت هایش را از نظر می گذرانم و کلی انرژی مثبت از روحیات y می گیرم . کتابهایی که خوانده را تورق کرده و از منِ ناخوداگاهش سراغ می گیرم . آدم عمیق و تیزی است . راستش کمی هم از حضور نامتعارف مدیر مدرسه جا خورده و کلی ذوق زده است.
فصل اول یکی از دروس سال بعدی که چندان جذابیتی برایش ندارد را دانلود می کنیم . بررسی ارزشِ گزاره ها(عطفی، فصلی،شرطی ،دو شرطی و سورها) را در راستای محتوای کتابهایی که خوانده برایش حلاجی می کنم . خلاصه فصلی با نشاط و علاقه تام و تمام طی می شود ، اعتراف می کند که نمی دانسته که این قدر دروس زمخت و خشک ریاضی را می توان به آرزوهای بیزینس منی یک دانش آموز گره زده و با نظم و انضباط شگرف عوالمات ریاضی به مطالعات متفرق، افکار متحیر و آرزوهای متکثرش انسجام داد.
وقت ناهار است . در مسیر خانه ، ناخودآگاه این دو دانش آموز خاص در ذهنم مقایسه می شوند. تشابهات و افتراقات زیادی دارند. هر دو آدمهای خود ساخته ای هستند . آرزوهای شان سر به آسمان هفتم و رویاهایشان میهمان لبخند خداست. راستش امروز از اعتماد به نفس x و ژرف اندیشی y درسها آموختم.
آموزش همواره دو طرفه است.
در این فکر غوطه ورم که بعضا چقدر ما در قضاوت هایمان سطحی نگر و عجولیم و انسانهای مختلف و با شرایط نابرابر را با یک سنجه و ملاکِ واحد متر می کنیم . دانش آموز را با نمره ارزش گذاری می نماییم . درست است که نمره ریاضی x دلچسب نبوده ولی وقتی در زندگی اش غور می کنیم همین که این دانش آموز توانسته در هیجانات عاطفی و تلاطمات بی امان زندگی غرق منجلاب و آسیب های اجتماعی نشود کاری سترگ و عملی شگرف را مرتکب شده است.
مخلص کلام آن که قیاس آدمها بدون توجه به پیشینه و موقعیت آنها قصاوتی ناصواب و عملی ناثواب تر است.
کاش جو جامعه و البته تابوهای خود ساخته ما اجازه نزدیکی بیشتر معلمها، مدیران و مشاوران را با خانواده های دانش آموزان را مهیا نماید.
به باورم هیچ دانش آموز تنبل و بی استعدادی خلق نشده است و هر دانش آموزی از سی و چند استعداد خدادای حداقل چهارتایش را دریافت کرده است .این سیستم اموزشی راکد و ایستای ماست که دنبال یکسان سازی ربات وار آدم ها بدون توجه به آمال ، آرزو و استعدادهایشان است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/
معرفی « حسین باغگلی » به عنوان وزیر پیشنهاد آموزش و پرورش از سوی رئیس جمهور به مجلس شورای اسلامی ، واکنش های متفاوتی را در میان فرهنگیان و کنش گران این حوزه برانگیخته است .
« صدای معلم » بر اساس دکترین خود که تاسیس تفکر انتقادی و ترویج فرهنگ گفت و گو است نظرات و ایده های مختلف را در این زمینه منتشر می کند .
« مزبان حبیبی » از معلمان استان فارس مطلبی را در این موضوع به این رسانه ارسال کرده است .
باد سردی میوزید و سوز سرما چون شلاقی صورتها را سرخ کرده بود.
مدرسه تعطیل شده بود و من در کوچههای خاکی بهطرف خانه حرکت میکردم.
در پس دیواری کوتاه دو پسربچه بر روی تکههای کوچک چوب و خاشاک در تلاش بودند آتش روشن کنند.
انتهای کوچهای باریک و تنگ خانه اشان بود و از در نیمهباز نخل بلند و لاغری که برگهایش چون دستی رو به آسمان بود دیده میشد.
گنجشک کوچکی بر روی سیم برق درست بالای سر بچهها سروصدا میکرد. یکی از پسرها کمی بزرگتر بود و به نظر میرسید مدرسه باشد.
کنارشان ایستادم. دست از کار کشیدند. دود کمرنگی از میان تکههای کوچک چوب شکلگرفته بود و تا بالای سر بچهها که میرفت محو میشد.
پرسیدم چیکار میکنید؟ یکی از آنها جواب داد: آتیش روشن میکنم.
-محمدعلی کلاس چندمی؟
کمی مکث کرد و بعد گفت پارسال کلاس سوم بودم.
- پارسال؟ آلان چی؟
-امسال مادرم به مدرسه رفت اما مدیر گفته جا ندارند.
با خودم فکر کردم مگر میشود مدرسه در این روستای کوچک جا نداشته باشد؟ چرا مدرسه بعدی که کمتر از پنج کیلومتر فاصله دارد نرفتهاند؟
برادر کوچکتر درحالیکه مرا برانداز میکرد گفت: برای چه اینها را میپرسی؟ گفتم: همینطوری!
وقتی فهمیدند من معلم هستم هر دو ذوقزده پرسیدند: میتوانی کاری کنی مدیر اسم ما را بنویسد؟
من هم با جدیت گفتم حتماً این کار را میکنم. گفتم اصلاً امکان ندارد مدیر ثبتنام شما نکند شما باید درس بخوانید و یک بچه به سن شما کاری نباید بهجز درس خواندن انجام دهد...
تلاش کردم هر طور شده کاری کنم مدرسه بیایند و با پدر و مادرش هم صحبت کنم.
پسر بزرگتر درحالیکه تکههای چوب را که هنوز آتش نگرفته بودند و دود میکردند فوت میکرد گفت: من دفتر و کتاب و کیف هم خریدم خیلی دلم میخواهد برم مدرسه.
آنجا فوتبال بازی میکنم میتوانم با بچهها دوست باشم اما وقتی همه مدرسه هستند اینجا کسی نیست.
پسرک با چشمهای درشت و کنجکاوش از آرزوی مدرسه میگفت: قبلاً خانهی ما جای دیگِ ای بود پاسگاه هرروز میآمد دنبال پدرم...
- مگر پدرت چهکاره است؟
-کارگر، الان سر کاره. شب میآید تو بیا بگو که ما را مدرسه بیاورد.
الان مادرم خانه است برم بگم بیاید؟
-نه، خودم شب میام.چرا پاسگاه میامد دنبال پدرت؟
-میگن باید از ایران برید ما تازه خانه را عوض کردیم .اینجا را بلد نیستن.
چطور متوجه نشده بودم . آنها افغانی بودند! و تحصیل آنها در ایران ممنوع بود ، حالا باید چی میگفتم ؟
پسرها درحالیکه به من خیره شده بودند گفتند: حالا کی میای؟
-میام.
راهم را گرفتم و رفتم.
تصمیم گرفتم خودم بروم خانه و درس یادشان بدهم.
اما هفتهها طول کشید و روزی که من رفتم دیگر آنها نبودند.
شاید پاسگاه! آنها را گرفته بود و یا شاید بازهم جا عوض کرده بودند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
با معرفی کابینه دولت جدید به مجلس خط و خطوط فکری و چیدمان "دولت قوی" تا حدودی روشن شده و نوع و مسیر ریل گذاری برای هشت سال آتی قابل تصور می باشد.
وزرایی با ترکیب،جوانان عمدتا کم تجربه و مدعی انقلابی گری با پیرمردان خسته و تکراری بالانس این ترکیب ناهمگن و ناهمگون ، هنری است که آقای دکتر رییسی باید از خود بروز دهد.
با معرفی دکتر باغگلی به عنوان وزیر آموزش و پرورش ، گروه های مجازی فرهنگیان فارغ از نوع تفکرات جناحی حاکم بر آنها به اکثریت منتقد - مخالف و اقلیت مدافع - موافقان دو آتشه تقسیم شده است.
تب بحث در این گروه ها بسیار بالا بوده و به دلیل برخورد احساسی و ایدئولوژیک با مباحث حوزه تعلیم و تربیت ، سپهر معرفتی و سیمای عمومی گروه های یاد شده بیشتر به میدان تمام عیار جنگ شباهت دارند.
خاصه آن که انتشار کلیپ سخنان وزیر پیشنهادی دامنه انتقادات را حتی در بین طرفداران ستادی آقای رییسی به اوج رسانده است.
فارغ از چیستی و کیستی وزیر پیشنهادی با مشاهد کلیپ و مواضع باغگلی چند پرسش در ذهنم شکل گرفته است.
پاسخ گویی احتمالی دکتر باغگلی قطعا ابهامات شناختی قاطبه فرهنگیان از وی و برنامه هایش را تا حدودی رفع رجوع کرده و گرفتن رای اعتماد نمایندگان مجلس را تسطیح و تسهیل خواهد کرد.
جناب دکتر باغگلی عزیز
ضمن تبریک اعتماد رییس جمهور به شما
لطفا شفاف و بی تکلف به این سوالات پاسخ دهید.
- منظور شما از « حیات طیبه » مطرح شده در سند تحول در آموزش و پرورش دقیقا چیست؟
- اصطلاح "مادر معلم" و "مسجد مدرسه" از واژه های ابداعی شماست ؛ لطفا حدود و ثغور و نسبت آنها را با مقوله تعهد و تخصص شغل معلمی توضیح دهید.
- در صورت پوشیدن ردای وزارت با سریال تاریخی و نیمه جان "رتبه بندی معلمان" چه خواهید کرد؟
- برای ارتقای منزلت و معیشت معلمان و کاستن از مطالبات متراکم آنها چه برنامه عملیاتی در چنته دارید؟
- برای حراست از استقلال و پاسداری از کیان آموزش و پرورش چه برنامه ای دارید؟
- کسری بودجه آموزش و پرورش و همچنین کمبود معلمان را چگونه و از چه منابعی تامین خواهید نمود؟
- نسبت "مدارس رنگارنگ طبقاتی" با مقوله "عدالت آموزشی" مد نظر شما چیست؟
- در صورت انتخاب، سه اولویت اصلی شما در وزارت آموزش و پرورش "دولت قوی" کدامند؟
- معیار و ملاک انتخاب های شما در ترکیب معاونت ها، مدیران ارشد وزارتخانه و مدیران کل استانها چیست؟
- دورنما و نسبت آموزش و پرورش ایده آل مدنظر شما با آموزش و پرورش جاری در دهکده جهانی چیست؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/
« ابوذر شریعتی » کاوشگرِ فلسفه ی محض در کانال تلگرامی خود می گوید :
من وقتی دارم می گویم " فرهنگ گوساله پرور " ؛ من دارم به این درد اشاره می کنم که آن سیاست مدار یا مسئولی که تک رایی به خرج می دهد از دل " این فرهنگ " رشد می کند .
کدام فرهنگ ؟
فرهنگی که لات پرور است . فرهنگی که مستبد است . مستبد پرور است . فرهنگی که گوساله پرور است . ریاکار پرور است .
کسی را پیدا نمی کنید که ریا نکند .
شرط موفقیت ، شرط رشد در این جامعه ، شرط بقا در این جامعه " ریا " است .
باید ریا کنید !
چاره ای جز ریا ندارید !
این تقصیر یک دولت ، دو دولت یا یک حکومت و یا دو حکومت مستعجل نیست .
این فرهنگ است که به این شکل دارد بیماری تولید می کند و شما در غرب هم شاهد بودید .
تا زمانی که به تعبیر " ارنست گرنر " انقلابی در نقشه معرفت صورت نگرفت . تا زمانی که فرانسیس بیکن ها ، راجر بیکن ها ، دکارت ها ، کانت ها ، مونتسکیوها ، ژان ژاک روسوها و... در رابطه با نفس " آزادی " ، در رابطه با " نفس خرد " ، " نقد عقل محض " ؛ در رابطه با خروج از ولایت دیگری ، روشنگری و صحبت نکرده بودند و تفکر و علم را از خدمت " قدسیت " خارج نکرده بودند و در خدمت انسان نیاورده بودند ؛ هیچ تحولی رخ نداده بود و نمی داد .
همه این ها مدیون " فلسفه " هستند .
باز هم عده ای خواهند آمد و خواهند گفت که فلسفه مرده است ، فلسفه انسان را گمراه می کند ....
این آدم هایی هستند که نمی شود با آن ها " گفت و گو " کرد .
فلسفه یعنی چه ؟
فلسفه یعنی فکر .
آیا فکر کردن ، انسان را گمراه می کند ؟
آیا اندیشه و خرد انسان را ذلیل می کند ؟
من نمی دانم . من واقعا این ها را نمی فهمم . این که می گویند فلسفه انسان را دیوانه و گمراه می کند .
پیاده سازی : زهرا قاسم پور دیزجی
گروه گزارش/
سوم اسفند 1398 معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش از ایجاد رشته جدید «کارشناسی برنامهریزی امور تربیتی» در دانشگاه فرهنگیان خبر داد و گفت: در جلسه اخیر کارگروه برنامهریزی تربیت معلم، ایجاد رشته جدید «کارشناسی برنامهریزی امور تربیتی» در دانشگاه فرهنگیان تصویب شد و برنامه درسی این رشته به زودی تدوین میشود. ( این جا )
علیرضا کاظمی در این باره گفته بود : ایجاد رشته جدید کارشناسی برنامهریزی امور تربیتی در دانشگاه فرهنگیان مورد تصویب قرار گرفته است و انتظار میرود با اقدام آینده نگرانه در زمینه اصلاح برنامه درسیِ دوره کارآموزی مربیان امور تربیتی در دانشگاه فرهنگیان، باهدف کمک به ارتقای کیفیت عملکرد مربیان امور تربیتی و معاونان پرورشی مدارس، بخش قابلتوجهی از مسائل و مشکلات موجود مرتفع شود .
هدف دوره جدید (کارشناسی پیوسته برنامهریزی امور تربیتی) ، تربیت مربیان امور تربیتی متخصص، بهروز و کارآمد برای مدارس است.
معاون وزیر آموزش و پرورش سند تحول بنیادین را تربیت محور دانست و خاطرنشان کرد: وجود نیازهای جدید در حوزههای فرهنگی و تربیتی بهگونهای است که والدین قادر به پاسخگویی به این نیازها نیستند و مربی امور تربیتی باید بتواند از عهده این مهم برآید.
«هدایت اخلاقی و رفتاری، کمک به تحقق فرآیند تربیتپذیری و فرهنگ پذیری مطلوب، شکوفایی استعدادهای فطری دانش آموزان و سلامت نفسانی و کمک به ترویج سبک زندگی اسلامی» از جمله وظایف سازمانی یک مربی امور تربیتی بهحساب میآید. »
کاظمی با اشاره به تربیت گفت: مقوله تربیت، بهشدت وابسته به موقعیت و شرایط محیطی (فرهنگی و اجتماعی، فناورانه و رسانهای) است. تربیت در خلأ محقق نمیشود، بلکه در محیط فرهنگی و اجتماعی صورت میپذیرد. امروزه، در نظر گرفتن حقایق موجود همچون تغییرات سبک زندگی و تحولات گسترده فرهنگی، لزوم شناسایی و اتخاذ شیوههای تربیتی نوین، کارآ و اثربخش را مطرح مینماید. »
در آخرین خبر در این مورد رئیس مرکز برنامه ریزی منابع انسانی و امور اداری وزارت آموزش و پرورش، به تشریح روند تصویب و پذیرش دانشجو در «رشته امور تربیتی» دانشگاه فرهنگیان پرداخته و چنین گفته است : ( این جا )
« با توجه به مصوبه 704 جلسه مورخ ۶ دیماه ۱۳۹۰ شورای عالی انقلاب فرهنگی، مبنی بر تأسیس دانشگاه فرهنگیان، دفتر گسترش و برنامه ریزی آموزش عالی، مجوز تأسیس 64 پردیس و 16 رشته تحصیلی از جمله «رشته راهنمایی و مشاوره»، با گرایش فعالیت های پرورشی و مشاوره را برای دانشگاه فرهنگیان، صادر کرد. با وجود سازمان های عریض و طویلی مانند « سازمان دانش آموزی » دیگر چه نیازی به حضور مربی امور تربیتی در مدرسه است ؟
سلیمانزاده می گوید: با توجه به مجوزهای صادره از سوی سازمان اداری و استخدامی کشور و در نظر گرفتن نیاز مناطق آموزشی، آموزش وپرورش نسبت به پذیرش دانشجو در «رشته راهنمایی و مشاوره» با همکاری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و سازمان سنجش آموزش کشور اقدام کرده است، ولی به دلیل حذف درج گرایش رشته های تحصیلی در دفترچه آزمون های سراسری از سوی شورای عالی برنامه ریزی آموزش عالی کشور، امکان تفکیک گرایش فراهم نبود؛ از این رو مشکلاتی برای داوطلبان در طی سنوات گذشته ایجاد شده بود.
وی با اشاره به نیاز مبرم آموزش و پرورش به رشته های «راهنمایی و مشاوره» و «امور تربیتی»، تصریح کرد: ضرورت تأمین نیروهای متخصص در رشته های «راهنمایی و مشاوره» و «امور تربیتی»، باعث شد که گروه هماهنگی برنامه ریزی تربیت معلم، سر فصل دروس رشته راهنمایی و مشاوره با گرایش فعالیت های پرورشی و مشاوره را به دو برنامه درسی مجزا تبدیل و بعد از طی فرآیند قانونی و صدور مجوز اجرای برنامه از سوی دفتر برنامه ریزی آموزش عالی، اقدامات لازم برای أخذ مجوز از دفتر گسترش آموزش عالی را انجام دهد.
با توجه به توضیحات فوق، نظر به این که بعد از طی مراحل قانونی و بررسی برنامه درسی مقطع کارشناسی پیوسته «رشته امور تربیتی» در جلسه 945 مورخ ۱۱ مردادماه ۱۴۰۰ شورای گسترش آموزش عالی، مصوب و در سامانه HES دفتر مذکور، قرار گرفته است و دفتر گسترش آموزش عالی، مجوز لازم برای پذیرش دانشجو در «رشته امور تربیتی» دانشگاه فرهنگیان را صادر کرده است. »
« صدای معلم » همان موقع و در گزارشی به اظهارات معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش در مورد ایجاد رشته « امور تربیتی » واکنش نشان داد . ( این جا )
تجربه بیش از 40 سال تفکیک " آموزش " از " تربیت " در نظام آموزشی ایران و بر اساس مشاهدات و مستندات ، تجربه ای شکست خورده است و مشخص نیست طراحان چنین ایده هایی بر اساس کدامین شواهد و مستندات پژوهشی و علمی مجددا درصدد استمرار و بازتولید آن هستند ؟
کدام تجارب جهانی موفق در نظام های آموزشی توسعه یافته ، چنین اقداماتی را تایید و بر آن صحه می گذارند ؟
« حجت الاسلام علیرضا صادق زاده ، مسئول کمیته مطالعات نظری سند تحول بنیادین یکشنبه 27 بهمن نشست پیش همایش « اصلاحات آموزشی و چالش های آن در ایران : تبیین فلسفی دیدگاه ها و تلاش ها » گفته است : ( این جا )
" ما در سند تحول و مبانی نظری فکر می کردیم که با یک نگاه بسیار متفاوت از وضع موجود نگاه به معلم و در بحث ایجاد تحول به آن پرداخته شود .
احساس کردیم که معلم با ویژگی که به نام " مربی " و یا وصف " مربی " شناخته می شود می تواند نقش اصلی را در جریان تربیت بر عهده گیرد و ما چیزی به عنوان تفکیک معلم از مربی در سیستم های آموزشی که بعد از انقلاب رایج شده است را نداشته باشیم . »
وقتی که فردی در کسوت ذکر شده اساس این تفکیک را زیر سوال می برد ، دیگران چگونه این اقدامات را دائما به " سند تحول بنیادین " وصل می کنند و به دنبال مشروعیت بخشی برای اقدامات غیرکارشناسی و غیرعلمی خود هستند ؟!
« صدای معلم » بارها و در گزارش های متعدد نسبت به مساله « موازی کاری » و اتلاف منابع ناشی از آن آگاه سازی و هشدار داده است .
پرسش این است ؛
با وجود سازمان های عریض و طویلی مانند « سازمان دانش آموزی » دیگر چه نیازی به حضور مربی امور تربیتی در مدرسه است ؟
تربیت مفهومی واحد و پیچیده است که باید توسط " معلم " یا " راهبر آموزشی " و در حین فرایند تدریس به فراگیران یا دانش آموزان منتقل شود .
ادامه چنین روندی و اتخاذ تصمیم های ناپخته و احساسی مصداق « آزموده را آزمودن خطاست » بوده و آورده ای برای نظام آموزشی نخواهد داشت .
پایان گزارش/