صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه استان ها و شهرستان ها/

نتیجه آموزش مجازی یا الکترونیکی در دوران کرونا چه بوده است

امروز سه شنبه سوم اسفند ۱۴۰۰ دومین وبینار «مبانی مدیریت و راهبری آموزشی » برای مدیران متوسطه اول و دوم استان البرز در بستر شبکه شاد برگزار گردید.

در این جلسه دو ساعته علاوه بر سخنان مهریار کرمی معاون متوسطه البرز، سلطانیان مدیرکل متوسطه وزارت آموزش و پرورش توضیحات مفصلی در باب آیین نامه جدید اجرایی مدارس، افت تحصیلی و جذب و نگهداشت ترک تحصیل کنندگان به مدیران متوسطه البرزی ارائه نمود.

در ابتدای جلسه کرمی ضمن تشریح ماتریس برنامه متوسطه البرز افزود:

نتیجه آموزش مجازی یا الکترونیکی در دوران کرونا چه بوده است

آشنایی با آئین نامه جدید اجرایی مدارس، بررسی ابعاد مدرسه محوری، ارتقای راهبری مدیریت مدارس از جمله اهداف وبینار ماست.توانمند سازی نیروهای انسانی در تمامی سطوح، عملیاتی شدن متوازن سند تحول بنیادین، نظارت بالینی، هوشمند سازی مدارس، اجرای برنامه تعالی مدیریتی و...از اولویت های کاری و دغدغه جدی مقطع متوسطه می باشد.

وی از توسعه کمی و کیفی پژوهش سراهای استان به عنوان مراکز استعداد یابی و جذب یاد کرده افزود: کلاس های موضوعی و تخصصی ماندگاری بیشتری داشته و مهارت آموزی و استفاده از ظرفیت های برون سازمانی مد نظر ماست.

کرمی با اشاره به سرانه استاندارد آموزشی۸/۴ متری در جهان و نزدیک ۶ متر در کشور افزود: این عدد در شهرستان کوچک و متراکم فردیس به زیر دو متر رسیده است. ما در استان البرز بیش از ۷۰۰۰ کلاس در قالب ۵۶۰ مدرسه کمبود فضای آموزشی داریم در عوض در پوشش تحصیلی در کشور ممتاز هستیم.

معاون متوسطه البرز با اشاره به افت شدید تحصیلی در دوره کرونا تصریح کرد: در دروس تاریخ ۱۹درصد ،شیمی ۶ درصد ، عربی ۷ درصد و...افت تحصیلی داشته ایم. مدیران مدارس با تحلیل نتایج امتحانات دی ماه نتایج را به اطلاع اولیا رسانده و برای جبران این افت تحصیلی از کلاس های جبرانی و فوق برنامه کمک بگیرند.

سلطانیان مدیر کل متوسطه وزارتخانه نیز ضمن تشکر از زحمات مدیران و دست اندرکاران آموزش و پرورش البرز افزود: مدیر یک معلم خاص بوده و مسئول توسعه تعلیم و تربیت و یادگیری در واحد آموزشی خود است . مدیران با خلق موقعیت های جدید و با ارتقای خدمات آموزشی باید مدارس را به سازمان یادگیرنده مبدل سازند.

نتیجه آموزش مجازی یا الکترونیکی در دوران کرونا چه بوده است

وی تاکید کرد: مدیران باید اختیارات کافی و وافی و متناسب با مسئولیت های خود برخوردار باشند تا بتوانند پاسخگوی شرکای آموزش و پرورش باشند.

سلطانیان ضمن تشریح آئین نامه اجرایی جدید مدارس به مثابه نقشه راه برای مدیران البرزی گفت: این آئین نامه ۱۶۰ ماده ای بستر سازی برای مدرسه محوری و افزایش اختیارات مدیران می باشد تا هویت از دست رفته مدارس دولتی احیا گردد. مشارکت مالکیت می آورد لذا مشارکت ذی نفعان دستگاه تعلیم و تربیت در قالب آئین نامه اجرایی مدارس کارگشا خواهد بود.

ما بر آنیم تا با کاستن از تنوع مدارس دولتی به سمت عدالت آموزشی حرکت کرده و با خلق چرخه های تحول آفرین در مراکز آموزشی مدارس را تبدیل به نهاد فرهنگی _اجتماعی و مولد سرمایه انسانی در محلات خود کنیم.

سلطانیان در بخش دوم سخنان خود با اشاره به تعطیلی دو ساله مدارس در دوره کووید ۱۹ افزود: شیوع کرونا فاجعه بارترین اختلال آموزشی در طول حیات بشری است.آموزش حضوری فاقد جایگزین بوده و محصول آموزش الکترونیکی افت تحصیلی آشکار (کاهش میانگین نمرات در امتحانات حضوری نیم سال اول) و افت پنهان (تورم کاذب میانگین نمرات) در دوران کرونا می باشد. پایه های نهم و دوازدهم جامعه هدف ما برای آموزش حضوری بوده و آزمونهای آغازین، پیشرفت تحصیلی، ارزشیابی مستمر و همچنین برگزاری کلاس های تقویتی و جبرانی می تواند تسکینی بر افت تحصیلی در آموزش مجازی باشد.

نتیجه آموزش مجازی یا الکترونیکی در دوران کرونا چه بوده است

در پایان مدیرکل متوسطه وزارتخانه ضمن اعلام خطر در خصوص دور افتادن لازم التعلیم ها از فرآیند آموزش رسمی گفت: برای بازگشت ترک تحصیلی ها،تارکان تحصیل و جا مانده ها از تحصیل به مدارس، باید کار مضاعف و جهادی صورت گیرد. ما به هیچ وجه دنبال تبدیل دانش آموزان به کودکان کار نیستیم.

برای آشتی با مدرسه ضمن شناسایی و حذف موانع بازگشت،باید مشوق ها و خلاقیتهای ویژه و کاربردی مدنظر مدیران حاذق مدارس باشد.

نتیجه آموزش مجازی یا الکترونیکی در دوران کرونا چه بوده است

پایان پیام/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نتیجه آموزش مجازی یا الکترونیکی در دوران کرونا چه بوده است

 آیا دولت وظیفه و تعهدی در برابر آموزش زبان مادری دارد یکی از مهمترین و اساسی ترین حقوق طبیعی و ذاتی انسان، حق بر زبان مادری می باشد. زبان مادری مقوله ای فرهنگی ، مدنی و حقوق بشری است که تحت هیچ شرایطی قابل تعلیق نمی باشد. اما متاسفانه، این مسئله که امری فرهنگی، مدنی و انسانی است تبدیل به یک موضوع سیاسی و امنیتی در اکثر کشورهای چند زبانه گشته است.

در اینجا نگاهی می اندازم به اصول پانزدهم و نوزدهم قانون اساسی:

«اصل‏ پانزدهم: ‌‌‌‌‎زبان‏ و خط رسمی‏ و مشترک‏ مردم‏ ایران‏ فارسی‏ است‏. اسناد و مکاتبات‏ و متون‏ رسمی‏ و کتب‏ درسی‏ باید با این‏ زبان‏ و خط باشد ولی‏ استفاده‏ از زبانهای‏ محلی‏ و قومی‏ در مطبوعات‏ و رسانه‏ های‏ گروهی‏ و تدریس‏ ادبیات‏ آنها در مدارس‏، در کنار زبان‏ فارسی‏ آزاد است».

همچنین در اصل نوزدهم نیز آمده:

«اصل‏ نوزدهم: ‌‌‌‌‎ مردم‏ ایران‏ از هر قوم‏ و قبیله‏ که‏ باشند از حقوق‏ مساوی‏ برخوردارند و رنگ‏، نژاد، زبان‏ و مانند اینها سبب‏ امتیاز نخواهد بود».

پر واضح است که بدون تامین امکانات آموزشی از سوی دولت ها، امکان بقای زبان مادری وجود ندارد لذا جهت جلوگیری از مرگ زبان ها و اضمحلال تدریجی آنها، باید استفاده از زبان محلی در مناطق خاص خود همراه با زبان رسمی کشور الزامی گردد.

سوال این است که در اصل 15 تنها آمده است که « تدریس زبان های‏ محلی‏ و قومی‏ در مدارس‏، در کنار زبان‏ فارسی‏ آزاد است» اما در این اصل فقط «آزاد است» آمده و مشخص نشده که آیا دولت هیچ گونه تعهدی در ارتباط با تدریس زبانهای قومی و تامین امکانات آموزشی ندارد؟ و خود اقوام باید به هزینه خود، زبان مادری شان را آموزش دهند؟

آیا دولت وظیفه و تعهدی در برابر آموزش زبان مادری دارد

به عبارتی، آیا دولت موظف است که امکانات سخت افزاری و نرم افزاری لازم از جمله تامین فضای آموزش، تامین معلمان مربوطه و تهیه کتب درسی لازم را فراهم آورد یا نه...؟

برخی معتقدند که این اصل، هیچ تکلیفی برای دولت ایجاد نکرده است. اما سوال اینست که اگر دولت مکلف به تامین آن امکانات آموزشی در مدارس نباشد در آن صورت، بدون مساعدت دولت، خود این اقوام چگونه می توانند تمام امکانات سخت افزاری، نرم افزاری و از جمله معلمان و کتب لازم برای آموزش زبان مادری خودشان را تامین نمایند؟

پاسخ اینست که اگر چه کلمه مکلف و متعهد بودن دولت نیامده است اما روح حاکم بر این دو اصل، دولت را کاملا متعهد می کند چرا که، توجه به مشروح مذاکرات مجلس در زمان تصویب قانون اساسی نیز بر تعهد دولت دلالت داشته و زوایای پنهان این اصل را مشخص می سازد.

آیا دولت وظیفه و تعهدی در برابر آموزش زبان مادری دارد

جالب اینجاست که در آن زمان، آخرین سؤالی که قبل از رأی گیری این اصل، مولوی عبدالعزیز در خصوص الزام یا اختیار دولت در اجرای این اصل، از نائب رئیس مجلس (دکتر بهشتی) می کند، دکتر بهشتی چنین جواب می دهد:

«بلی، دولت موظف است یعنی وقتی آنها حق داشتند این زبان را تدریس کنند دولت موظف است چیزی که آنها حق دارند برایشان تهیه بکند»
و حتی دوباره مولوی عبدالعزیز سؤال می پرسد که «یعنی هم کتاب و هم معلم باید تهیه بکند؟»
که ایشان می گویند«بلی».
مولوی عبدالعزیز می پرسد:
«...اگر کسی بخواهد مثلا زبان عربی بخواند دولت برای او معلم عربی می گیرد یا نه؟ و یا اگر کسی بخواهد با زبان بلوچی بخواند آیا دولت ملزم است که برای او معلم بلوچی بگیرد یا نه؟
پاسخ: بلی دولت موظف است. ..
و سپس رأی گیری شروع می شود.

کانال تاریخ تحلیلی ایران


آیا دولت وظیفه و تعهدی در برابر آموزش زبان مادری دارد

منتشرشده در یادداشت

انتخابات در پیاده رو و تجلی دموکراسی خیابانی

زبان و ارتباط از الزامات ضروری زندگی بشر است. انسان‌ها به کمک زبان تجارب خود را به یکدیگر انتقال می‌دهند و با درنوردیدن مرزهای زمانی، گستره‌ی این انتقال را از نسلی به نسل دیگر امتداد می‌دهند.

زبان، قدرت آفرین است و قدرت از طریق زبان بر انسان حکم می راند؛ قدرت از تکنیک‌های مختلفی جهت استیلا بهره‌مند می‌شود ؛ یکی از این تکنیک‌ها ایجاد سطح ارتباطی نابرابر و متناقض نما است .

گریگوری بیتسون Gregory Bateson انسان شناس بریتانیایی، در مطالعه‌ی علت‌های غیرزیستی بیماری اسکیزوفرنی آن‌ را زیر عنوان نظریه‌ی پیوند دوگانه یا بن بست دوسویه double-bind theory صورت‌بندی نمود. بر اساس این نظریه دارندگان قدرت (والدین، مدیران و سیاستمداران و ...) با ارسال پیام های متناقض‌نما، موجب از هم گسیختگی روان قربانی -فرد یا گروه تحت سلطه- می‌شوند؛ در چنین شرایطی دو سطح از پیام وجود دارند: پیام اصلی که غالبا از فرد می‌خواهد کاری را انجام دهد و فراپیامی که در قالب رفتار، حرکات بدن و یا جملات و ... به قربانی هشدار می دهند در صورت اجرای پیام اصلی، مجازات خواهد شد.

در حالت پیوند دو سویه قربانی قدرت تصمیم گیری را از دست می‌دهد، از سطح سوژگی سقوط نموده و به ابژه و بازیچه‌ای در دست مرجع قدرت تبدیل می‌گردد.

یکی از مثال های کلاسیک پیوند دوسویه حکایتی ژاپنی است که در آن یک استاد ذن چوب در دست به شاگردانش می گوید: «اگر بگویید این چوب واقعی است من شما را می زنم؛ اگر بگویید واقعی نیست شما را خواهم زد و اگر چیزی نگویید، باز هم مجازات نصیبتان می‌شود!»

در پیوند دوگانه قربانی با گرفتار شدن در دام بن‌بست زبانی تحمیل‌شده از سوی مرجع قدرت، به مرور زمان پیوندش را با خود، جهان و واقعیت از دست می‌دهد و در باتلاق گسیختگی روانی و بی ارادگی دست و پا خواهد زد.

نمونه‌های عینی بسیاری را می‌توان از پیوند دو سویه در زندگی اجتماعی روزمره ایرانیان نام برد.

انتخابات در پیاده رو و تجلی دموکراسی خیابانی

در اینجا به دو مورد از آنها در نظام آموزش و پرورش اشاره خواهد شد:

بر اساس اصل سی‌ام از قانون اساسی، دولت موظف است تا پایان تحصیلات عمومی، یعنی پایان دبیرستان، شرایط تحصیل رایگان را برای همه شهروندان تامین کند و تلاش نماید تا دامنه خدمات رایگان به تحصیلات تکمیلی نیز تسری یابد. در این راستا از یک سو، رسانه‌های جمعی بر مبنای پیام اصلی -اصل سی‌ام- از والدین می‌خواهند تا به هیچ عنوان! به مدارس پول ندهند و در صورت درخواست وجه از جانب مدیران مدارس، از آنان شکایت نمایند؛ از سوی دیگر ادارات آموزش و پرورش در قالب فراپیام، مدیران را وادار به دریافت وجوه نقدی از والدین می نمایند!

اصول بیست و ششم و بیست و هفتم حاوی این پیام اصلی هستند که مردم حق تجمع و راه پیمایی مسالمت‌آمیز و بدون سلاح و همچنین تشکیل انجمن های صنفی برای پاسداری از حقوق صنفی خود را دارند. برخی از لایه های قدرت در برابر پیام اصلی به کمک رسانه ها نهادها و گروه‌های فشاری که در اختیار دارند مانع از تحقق پیام اصلی می‌شوند. نمونه بارز آن توقف ۱۸ ساله انتخابات انجمن صنفی معلمان کردستان بود.

اینک پرسش این است که راه برون رفت از این بن‌بست چیست؟ در حکایت ژاپنی یکی از شاگردان خلاقانه راه حلی می‌یابد؛ او با تغییر سطح ارتباط، به سمت استاد می‌رود، چوب را از وی می‌ستاند و می‌شکند! کاری که معلمان کردستان از طریق صندوق رای و با کمال آرامش و احترام به ساختار قدرت در بهمن ماه ۱۴۰۰ در پیاده‌رو به انجام رساندند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

انتخابات در پیاده رو و تجلی دموکراسی خیابانی

منتشرشده در یادداشت

گروه رسانه/

امروز دوم اسفند 1400 است . در واقع ، تعطیلی مدارس در ایران ناشی از کرونا دو ساله شد . بسیاری از کشورهای جهان با مدیریت منطقی این بحران به روش « حل مساله » مدارس را تعطیل نکردند و حتا انتشار و گسترش سویه ها و گونه های جدید این ویروس نتوانست روند عادی آموزش را در آن جوامع مختل نماید . اما وزارت آموزش و پرورش ایران تاکنون فاقد یک رویه مشخص ، علمی و منطقی در این مورد بوده و اقدامات از مرحله شعار فراتر نرفته است . این وزارتخانه حتا نتوانسته به دستور العمل های و آیین نامه های مصوب خود عمل نماید .

انتظار می رفت تغییر وزیر آموزش و پرورش تحولی در وضعیت و سیاست های موجود ایجاد نماید اما آن چه مشاهده شد همان روزمرگی نهادینه شده و انفعال در ستاد این وزارتخانه بود .

« صدای معلم » از همان ابتدا با انتشار گزارش ها ، گفت و گو ، یادداشت و مقالات مختلف سعی کرد تا مدارس تعطیل نشوند اما استمرار روند معیوب در حال حاضر موجب لوث شدن و تهی شدن اصل آموزش در نظام آموزشی ایران شده و ضایعات فراوانی برای آن تولید کرده است .

در آخرین نشست رسانه ای وزیر آموزش و پرورش ، مدیر صدای معلم به جد و با صراحت خواهان بازگشایی ایمن مدارس و تعیین تکلیف در مورد حضور اختیاری دانش آموزان در مدارس شد .

« کارگروه مطالعات فوری پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش » نیز در این مدت با انتشار توصیه نامه هایی سعی کرده تا به جنبه ها و ابعاد مختلف این مساله بپردازد و مسئولان را به عواقب و پیامدهای تعطیلی مدارس آگاه نماید.

متن کامل این بیانیه که در اختیار « صدای معلم » قرار گرفته به شرح زیر است .

منتشرشده در پژوهش

گسترش خشونت در ایران و دلایل آن

شنیدن این میزان خبر جنایتهای هولناک به هیچ وجه عادی نیست و نشان از وضعیتی خطرناک در جامعه دارد.

به برخی اخبار هولناک چند وقت اخیر که هر کدام موی بر تن آدمی سیخ می کند، بنگریم:

یکی با داس و دیگری با تبر به جان دخترش می افتد،
آن یکی سر دختر عمویش را از تن جدا می کند،
دیگری فرزندانش را سلاخی می کند و جسد تکه تکه شده او را در سطلل زباله می گذارد،
آن یکی به راحتی آب خوردن رگ گردن پلیس را می زند،
و حالا هم در یک خبر هولناک و ویرانگر دیگر یکی پیدا شده که سر از تن دختری نوجوان جدا کرده و آن را در خیابان می چرخاند.

این اخبار در کنار اخبار و تصاویر روزانه ای که از قمه کشی و دعواهای خیابانی و کیف قاپی و دزدهای غیرمعمول و امثالهم به گوش می رسد زنگ خطری برای جامعه است.

در گسترش روزافزون خشونت در جامعه امروز ایران عوامل بسیاری نقش دارند که از مهمترین آنها می توان به:

- فقر ( چه در شکل اقتصادی و چه فرهنگی) را می توان مهمترین عامل رشد خشونت در جامعه دانست.

- در سالهای اخیر برخی کارگردانان سینما و سریال و برخی بلاگرهای اینستاگرامی برای جذب مخاطب بیشتر شروع به ساخت آثار کم ارزش و بی ارزش [اما پر سر و صدا] با موضوع الوات و اراذل و اوباش کردند و شکل و صورت جدیدی از الواتی و قمه کشی را به تصویر کشیدند. این ژانر مبتذل «سینمایی-اینستاگرامی» از سوی نسل جوان و نوجوان با دقت دنبال شد و به صورت الگویی برای تقلید درآمد. حالا دانش آموز امروزی نه شاعران و هنرمندان و ورزشکاران موفق بلکه «کَسگم» و تکه کلام «فلان لات مغز زنگ زده» و «لات های به قتل رسیده»[که در فضای مجازی مقام آنها بالاتر از هر شهیدی تصویر می شود] را به عنوان الگوی خود می شناسد و سعی در تقلید از او دارد.

- نظام آموزشی ما که قرار است شهروندی «جامعه پذیر» و «تربیت شده» تحویل اجتماع دهد به دلایل متعدد [متون ناکارآمد، مدیریت شعاری مدارس و مشکلات معلمان و..] توان انجام چنین وظیفه ای را ندارد.

گسترش خشونت در ایران و دلایل آن

- رسانه های جمعی مانند تلویزیون که باید در زمینه فرهنگ عمومی فعالیت نمایند، خود عموما به ابزار تبلیغ بی فرهنگی بدل شده اند. از صداوسیما تا رسانه های فارسی زبان خارج از کشور اگر یک کارکرد اجتماعی مشترک داشته باشند همان پاشیدن بذر کینه و خشونت میان اقوام و خانواده ها و سبک های زندگی متفاوت در جامعه است.

-ناامیدی از خانواده و اجتماع یکی دیگر از دلایل گسترش خشونت در جامعه است. فردی که هیچ امیدی به آینده ندارد کم کم به انسانی پرخاشگر و خشن تبدیل می شود.

- سازمانهایی که به نام اشاعه فرهنگ بودجه های کلان دریافت می کنند اما در عمل به گسترش خشونت و روبروی هم قرار دادن آحاد جامعه اقدام می کنند.

این عوامل و مجموعه دیگری از عوامل از قبیل گسترش رسانه های مجازی بدون ایجاد بنیانهای فرهنگی لازم و در مرحله گذار بودن جامعه و توزیع نامتوازن لذت جنسی و مشکلات آسیب های روانی درمان نشده و.. باعث گسترش روزافزون خشونت در جامعه می شوند.

کانال خرمگس


گسترش خشونت در ایران و دلایل آن

منتشرشده در یادداشت
یکشنبه, 30 بهمن 1400 13:01

نقدی بر پويش نمره عادلانه

 نقدی بر پويش نمره عادلانه در نظام آموزشی ایران در بحبوحه ي تحصن ها و اعتراض بر فرق ها و بي عدالتي ها در پرداخت هاي نابرابر و شنيده نشدن صداهايمان تا رفتن به كف خيابان ها و توهين ها و تحقيرها از جانب دولتيان معذور و مامور تا هجمه هاي اكثريت عوام ناآگاه ايستاده در مقابل معلمِ در فقر نگه داشته شده كه با راننده گي در آژانس و سرويس مدرسه دانش آموز و فروشندگي مترو براي زنده ماندن نه زندگي كردن مي جنگد و صورتش را با سيلي هاي روزگار نامراد سرخ مي دارد بيانيه اي صادر مي شود كه اي معلمان آزاده ايران ! ديرگاهي است كه در اين سرزمين سلاح را از دست معلم گرفته اند و غير كسان را تا بن دندان مسلح كرده اند ....

قلم را كه همانا سلاح معلم است شكسته اند و براي خاموشي شمع شب افروزش هر گونه تلاش ناصواب را معمول داشته اند و عباراتي چند ديگر ..... و در ادامه نوشته شده است ؛ اگر بدانيم نمره عادلانه به حقيقت به سود دانش آموز و خانواده و هم به سود جامعه است ، لحظه اي در اصلاح مسير فعلي مدرك گرايي تو خالي ترديد و درنگ نخواهيم كرد و چه ......و چه .....

امّا سوال اينجاست نمره واقعي به كدام دانش آموز قرار است داده شود ؟ به نفع كدام خانواده است ؟ كدام معلم قرار است اين نمره عادلانه را بدهد !؟

مخاطب ما اساسا كدام طبقه و رده اجتماعي است ؟

آيا اين نمره واقعي بايد براي دانش آموز محروم از همه امكانات آموزشي كه مجبور است براي كمك هزينه خانواده از ساعت ٣-١١ شب در فروشگاهي بايستد يا پشت صندوقي بنشيند و يا در مترو دست فروشي كند و هزار كار ديگر كه حتي به فكرمان هم خطور نمي كند و در كلاس درسش غايب است ، لحاظ شود ..... !

و يا نه به آن دانش آموز كه مدرسه و معلم ندارد .....!؟

يا آن كه براي رشته مورد علاقه اش تمام شهر را هم كه بگرديد يا اصلا نيست يا ورودش هزينه گزاف مي طلبد و مجبور است پشت صندلي ها و درس هاي بي علاقه نوجوانيش را پر پر كند . و يا شايد هم آن دانش آموز سعادت آباد و نياوران و بالاي شهرها كه در انواع مدارس خاص غرق در رفاه و امنيت و امكانات آموزشيست و غيبت هايش هم به ياري سفارش و پشتيباني كلاس هاي خصوصي ، موجه و بدون مشكل است !؟
كدامشان ؟!

بله به راستي كدامشان بايد آماج سلاح ما باشند!!

 اين در حاليست كه در دنياي مدرن امروز نمره در حال منسوخ شدن است و اساس و محور آموزش و پرورش را بر كسب مهارت ها و مشاركت ها و كارگاه هاي شادي و نوآوري ها و حركت هاي جمعي و گروهي بنيان نهاده اند .

نقدی بر پويش نمره عادلانه در نظام آموزشی ایران

اصلا چه كسي گفت نمره سلاح من معلم است !؟

مگر جنگ است كه ما به مصاف فرزندان خود آمده باشيم ؛ شفقت بر زيردستان و مطالبه از بالادست امروز بايد سلاح من باشد ، سلاح من امروز دانش من است .

معلم فقط درس نمي دهد ؛ معلم چه بخواهد چه نخواهد سنگ صبور است ، مادر است ، پدر است و غمخوار دانش آموزش . همه ما معلم هستيم و حال خوب و بد ما و كوچكترين حرف و حركت و رفتاري از ما باعث تغيير زندگي خيلي از انسان ها در طول تاريخ بوده است و خواهد بود .

كدام يك از ما تاكنون داستان تلخي از مردودي ها و به اصطلاح زمان خود رفوزگي هاي مردي يا زني بزرگسال را نديده و نشنيده ايم كه هميشه چون لكه اي سياه چون شرم و قطره اشكي در گوشه چشم برايشان خاطره ي تلخيست كه شيريني كودكي و نوجواني شان را براي غلطي املايي يا ضرب و منهايي اشتباه تلخ و تباه نكرده باشد .

كدام رفوزگي دستمايه ي موفقيت هاي آينده آن كودك شد كه ما نمي دانيم ؟!

مگر بيشتر ما از نسل دانش آموزاني نبوديم كه معلم هايمان خداي روي زمينمان بودند و حتي گاه با تأسي به ايشان رشته هايمان را انتخاب كرديم و زندگي مان سال ها ملهم از ايشان بود .  چه زيبا سخني است ، كه گفته اند :

« عارفان با عشق عالم می شوند
بهترین مردم معلم می شوند. »

و به اعتقاد من هم نخبگان و عاشقان مي بايد معلم شوند .

نقدی بر پويش نمره عادلانه در نظام آموزشی ایران

آري !

معلم ديروز دانش محور بود ، فضيلت داشت ، ظاهرش آراسته بود مناعت طبع داشت ، در جامعه شان و مقام داشت چرا كه خوش قامتان و عقلا مي دانستند كه شان و منزلت معلم يعني اعتلاي يك قوم يك فرهنگ يك نسل ، يعني پيشرفت ، يعني آينده درخشان ،يعني اميد يعني رفاه و يعني هر چيز جاي خود .
چه زيبا گفت استادي : « معلم ها بزرگترين و موثرترين نقش را در تربيت و فرهنگ سازي يك كشور و حتي دنيا دارند لطفاً در اين نقش خيلي خيلي خيلي « مهم  » باشيم . بله مهم باشيم و علاوه بر آن بزرگوار و آزاد انديش .

همه ما معلم هستيم و حال خوب و بد ما و كوچكترين حرف و حركت و رفتاري از ما باعث تغيير زندگي خيلي از انسان ها در طول تاريخ بوده است و خواهد بود . پس بكوشيم كلاممان و اعمالمان نيز براي آيندگان اين مرز پر گهر همچنان معلم وار باشد .

تيري كه به ناحق بر پيكر خسته مان هست بر چشمان خود كه بچه هاي اين مرز و بوم هستند و در دستانمان امانت سپرده شده اند فرو نكنيم كه خود بهتر مي دانيم آنان كه مخاطبان عدالت ما بودند در اين چرخه جايي ندارند و آينده اي برايشان متصور نيست و ايشان نيز چون ما مقهور ارزشيابي هاي نابرابر هستند .

و آخر سخن اين كه ؛

آنان كه امروز شايسته جايي نيستند كه هستند به گواه تاريخ هرگز از محرومان نبوده اند و قصوري از جانب ما نبوده است . شايد اگر از دريچه هاي ديگري بنگريم عدالت را بتوانيم در پهنه اي به وسعت ايران بگسترانيم و مرهمي و التيامي بر آنان كه محتاج عدالت ما هستند باشيم كه اين نيز بگذرد .

آرزو داريم به فرداهايي كه بلند قامتان عدالت را بگسترند و مردمان ايران زمين در كرامت و عزّت باشند و اگر بر ما سخت گرفتند ، ما بر زير دستانمان شفقّت و مهرباني را از ياد نبريم كه اميدها زنده بمانند تا « هست عالمي و تا هست آدمي ».


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نقدی بر پويش نمره عادلانه در نظام آموزشی ایران

منتشرشده در دانش آموز

معنای حکومت و دولت مردمی چیست  حکمرانانِ مردمی، هم صدای مردم را می‌شنوند و هم خود صدای مردمشان هستند و هرگز در مقابل خواست مردم مقاومت نمی‌کنند. عالی‌ترین نمود مردمی بودن حکام، اجرای دقیق و کامل همه قوانین است به‌ویژه آن بخش که به حقوق مردم مربوط می‌شود.

حضور مردم در خیابان‌ها و اعتراضات مدنی، فقط یک معنی دارد، از دادخواهی ناامید شده‌اند. معلمان در هر جامعه، معقول‌ترین، منطقی‌ترین و قانونی‌ترین نوع اعتراض را انتخاب می‌کنند و هرگز مسیر آنارشیستی‌گری را انتخاب نخواهند کرد، در مورد اعتراضات صنفی معلمان ایران، قطعا کسانی تمایل دارند از این حرکت صنفی و قانونیِ معلمان سواستفاده کرده و حاشیه‌سازی و خبرسازی کنند، این‌ها یا مفسدان داخلی هستند یا مغرضان خارجی.

شاید کسانی از مطالبات ما بی‌اطلاع باشند پس در ابتدا باید گفت که مطالبات معلمان کاملا روشن و منطبق بر قانون است:

1-  اجرای سریع و کامل اصل سی‌ام قانون اساسی

 2-  تلاش دولت برای تحقق بند سوم از اصل سوم قانون اساسی

3- تلاش دولت برای تحقق بند نهم از اصل سوم قانون اساسی

4- اجرای سریع و دقیق ماده بیست‌ونهم از برنامه توسعه ششم

5- اجرای سریع و جبران حقوق بازمانده حقوق‌بگیران در ماده ۱۲۵ از قانون مدیریت خدمات کشوری

6-  اجرای بند ه تبصره دوازده قانون بودجه ۱۴۰۰ و بند ب تبصره دوازده قانون بودجه ۱۴۰۱

7- عمل به توصیه‌های رهبری در مورد اولویت دادن به آموزش دانش‌آموزان و معیشت معلمان

8-  تحقق  سند تحول بنیادین آموزش‌ و پرورش و مهیا نمودن زمینه اجرایی شدن راهکارهای آن.

مسیرهایی که سه سال اخیر برای پیگیری مطالبات معلمان طی شده، از قرار زیر است:

1- جلسات حضوری با نمایندگان مجلس

2- جلسات حضوری با مدیران کل و وزارت آموزش‌ و پرورش

3- جلسات حضوری با سازمان برنامه و بودجه

4- جلسات با نهاد ریاست جمهوری سابق و فعلی

5- ارسال نامه‌های گروهی به نمایندگان

6- ارسال درخواست کتبی به وزارت آموزش‌ و پرورش

7-  ارسال نامه به نهاد ریاست جمهوری

8- ارسال نامه به ادارات کل

9-  ارسال پیامک به نمایندگان مجلس

10-  ارسال پیامک به وزیر آموزش‌ و پرورش

11-  ارسال پیامک به مدیران کل

12- ارسال پیامک به سداوصیما (ایراد تایپی عمدی است)

13-  ارسال پیامک به نهادهای نظارتی

اگر راهی برای احقاق حقوق مانده که ما نرفته باشیم، بگویید تا ضمن سپاسگزاری از شما، انجام دهیم.

معنای حکومت و دولت مردمی چیست

در نهایت سوالاتی که باید پرسیده شود:

1- اگر دولت قوانین را نادیده گرفته و اجرا نکند، به تذکرات ما توجه نکند، به دیوان عدالت اداری شکایت کرده و دولت رای دیوان را هم اجرا نکند، تکلیف چیست؟

2- عدم پرداخت ماهانه حق‌التدریس معلمان، غیرقانونی نیست؟ چرا یقه دولت را نمی‌گیرد بابت قانون‌شکنی‌ها؟

متن بند ه‍ تبصره ۱۲ قانون بودجه سال ۱۴۰۰: کلیه پرداخت‌های مشابه حقوق و دستمزد مانند حق‌التدریس، حق‌الزحمه، ساعتی، حق نظارت و پاداش شوراهای حل اختلاف، هزینه اجتناب‌ناپذیر محسوب می‌شود و مشمول مفاد جزء (۴) بند (الف) این تبصره است و باید به صورت ماهانه پرداخت شود.

3- عدم اجرای اصل سی‌ام قانون اساسی، غیرقانونی نیست؟ چرا کسی با غیرقانونی بودن دریافت پول در مدارس، برخورد نمی‌کند؟

بر اساس قوانین ، مدارس غیردولتی هم برای انجام برخی وظایف دولت در حوزه آموزش ایجاد شده‌اند نه برای انتقال هزینه‌های دولت به مردم. دولت بر اساس اصل سی‌ام قانون اساسی باید هزینه مدارس غیردولتی را نیز پرداخت کند.

اصل سی‌ام قانون اساسی: دولت موظف است وسائل آموزش وپرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازدو وسائل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفائی کشور به طور رایگان گسترش دهد.

اگر ارتباط مالی بین خانواده دانش‌آموزان با مدارس حذف نشود، دانش‌آموز نمی‌تواند معلم و مدرسه را به عنوان الگوی تربیتی و اخلاقی بپذیرد و به همین دلیل است که سال‌هاست بخش پرورش به فراموشی سپرده شده و نتایج ویرانگر آن در حال خودنمایی است: بی‌ارزش شدن ارزش‌ها، ارزشمند بودن ضدارزش‌ها، الگوپذیری جوانان از مفسدین، خاموشی وجدان‌ها، اختلاس، سرقت، طلاق، بی‌بندوباری اخلاقی، خودکشی، اعتیاد، مشکلات اجتماعی، دین‌گریزی جوانان، ریاکاری و ...، همگی از نشانه‌های سقوط آموزش‌وپرورش در جامعه هستند.

4- عدم اجرای برنامه توسعه ششم ، غیرقانونی نیست؟  چگونه باید حقوق ضایع شده خود را مطالبه کنیم؟( مجلس در جریان است، کمیسیون آموزش در جریان است، کمیسیون برنامه در جریان است، کمیسیون اصل نود در جریان است، دیوان عدالت اداری....)
راهی هست که نرفته باشیم؟

متن تبصره ۳ ماده ۲۹ قانون برنامه توسعه ششم: دولت مکلف است طی سال اول اجرای قانون برنامه سازوکارهای مناسب در نظامات پرداخت حقوق و مزایا و نظام مالیاتی را به نحوی مدون نماید که اختلاف حقوق و مزایای بین مقامات، رؤسا، مدیران و کارکنان موضوع این ماده در مشاغل مشابه و شرایط مشابه در هر صورت از بیست‌درصد (20%) تجاوز نکند و در مسیر تصمیم‌گیری قانونی قرار دهد.

5- عدم اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری ، غیرقانونی نیست؟ ماده ۳۰، ماده ۶۵ و ماده ۱۲۵ چرا سیزده سال بر زمین مانده و اجرا نمی‌شوند؟

معنای حکومت و دولت مردمی چیست

متن تبصره ۱ ماده ۶۵ قانون مدیریت خدمات کشوری: هر کدام از مشاغل متناسب با ویژگی ها، حداکثر در پنج رتبهٔ مقدماتی، پایه، ارشد، خبره و عالی طبقه‌بندی می‌گردند و هر کدام از رتبه‌ها به یکی از طبقات جدول یا جداول موضوع این ماده اختصاص می‌یابد.

متن ماده ۱۲۵ قانون مدیریت خدمات کشوری: ضرایب حقوق مذکور در فصول دهم و سیزدهم به تفکیک هر فصل، متناسب با احکام این قانون در اولین سال اجرا پانصد ریال تعیین می‌گردد و در سالهای بعد حداقل به اندازه نرخ تورم که هر ساله از سوی بانک مرکزی اعلام می‌گردد، افزایش می‌یابد.

6- یکی از وظایف نمایندگان مجلس، نظارت بر حسن اجرای قوانین است، در زمان قانون‌شکنی‌های دولت و تضییع حقوق مردم، نمایندگان مجلس کجا بوده‌اند؟

در نهایت، اگر دولت و مجلس قانون‌شکنی نکنند، قطعا مردم برای احقاق حقوق خود نیازی به حضور در خیابان نخواهند دید.

ما معلمان بیش از سیزده سال است که برای تحقق و اجرای قوانین مصوب مجلس و دولت، تلاش می‌کنیم، هر راهی که تصور کنید، رفته‌ایم، شما بگوئید برای اجرای قانون چه باید کرد؟


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

معنای حکومت و دولت مردمی چیست

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور