صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

لزوم تغییر و بازنگری در قوانین و آیین نامه امتحانات نهایی در آموزش و پرورش  جستارگشایی

خرداد ۱۴۰۱ مسئول حوزه اجرایی امتحانات نهایی شهیدستان کرج هستم. قبل از شروع امتحانات روزانه ۵ دقیقه با بچه ها چاق سلامتی کرده و اهم آئین نامه امتحانات نهایی را متذکر می شوم تا اگر احیانا کسی گوشی، وسایل الکترونیکی، یادداشت و...همراه داشت مجاب به تحویلش گردد.

با همین روال کج دار و مریز می رسیم به اواخر امتحانات.

حوالی ساعت ۹ مراجعه کننده ای سمج دارم . مجبورا با حضور در دفتر ، پاسخگوی ارباب رجوع می شوم. بلافاصله سر جلسه امتحان برمی گردم. یکی از مراقبینِ هوشیار ورقه دو نفر را گرفته است. جویای چیستی موضوع می شوم . ظاهرا دانش آموز زرنگ یکی از مدارس برخوردار، جوابها را روی ورقه نوشته و بلند شدنی تحویل دوستش داده است. البته قبل از استفاده دوستش توسط مراقب تیزبین رصد شده اند‌.

سعی می کنم موضوع را مدیریت کنم . با کوتاه آمدن ما ، دانش آموز خاطی به جای عذرخواهی دلیرتر شده از موضع مدعی ظاهر می شود. با بالا گرفتن داستان چاره ای جز برخورد برایم نمی ماند. با این حال برای اتمام حجت به دانش آموز خاطی می گویم : زنگ بزن یکی از اولیا یا مدیرت بیاد مدرسه.

ولی متاسفانه دانش آموز خاطی طلبکارانه سالن را ترک کرده و مسئول حوزه را در مقابل عمل انجام شده قرار می دهد.

داستان علنی و عمومی شده ناچارا موضوع صورت جلسه کرده و به قولی می شود آنچه که نباید می شد.

یک هفته بعد رای کمیسیون تخلفات اداری صادر می شود . متاسفانه تمام امتحانات خرداد (قبل و بعد امتحان مذکور) و حتی نمرات مستمر و دروس داخلی پایه دوازدهم خاطی صفر منظور گردیده و بدین سان بدترین خاطره تمام دوره خدمتم نقش بند حافظه شده و مدام و پی در پی جلو چشمم رژه می رود....

ضرورت بازنگری در قوانین امتحانات

می گویند معمولا سارقین یک قدم جلوتر از پلیس و متقلبین چند قدم جلوتر از مراقبان آزمونها هستند از طرفی در علم حقوق می خوانیم:

« قانون عطف به ما سبق نمی شود » .

حال سوالی که مطرح است اینست که:

چرا باید دانش آموزی که در امتحانی خطا و تقلب می کند تمام امتحانات قبل و بعد تقلبش صفر منظور گردد؟

به نظر می رسد این قانون ظالمانه بوده و به قول حقوقی ها جرم و جزا متناسب و همسنگ نیستند. لذا ضرورت بازنگری در چنین قوانین واپسگرا ضروری و البته خیلی فوری به نظر می رسد.

ضرورت تغییر و بازنگری در قوانین امتحانات نهایی

دلایل تقلب

متاسفانه کرونا ویروس و آزمونهای مجازی اش، سالم ترین دانش آموزان را با پدیده شوم تقلب مانوس و دم خور کرده است. لذا تحمل شرایط پسا کرونا برای اکثر دانش آموزان کابوسی عذاب آور است.

از طرفی توجه ویژه به ارزشیابی نهایی ، فشار روحی و روانی والدین برای کسب نمره و اخذ مدرک، اپیدمی شدن تقلب، فشردگی امتحانات، ترس از مشروطی، چشم پوشی مراقبین، کمک به دوستان، فقدان انگیزه یادگیری، علاقه به هنجارشکنی دسترسی به فن آوریهای نوین، چیدمان معیوب جلسات امتحانی و... از دلایل تقلب هستند.

می‌توان با آزمونهای اوپن بوک، دادن کار عملی، سمینار، کار گروهی، خرد کردن نمره، سؤالات تحلیلی و آزمونهای متعدد تا حد امکان از شیوع تقلب جلوگیری کرد.

ضرورت تغییر و بازنگری در قوانین امتحانات نهایی

 میانبرهای موفقیت

وقتی در جامعه ای ارزش‌ها وارونه گردد و تفاوتی بین اخذ مدرک تحصیلی با سیر طبیعی، روش پولی و روش هیجان‌انگیز تقلب نباشد، طبیعی است که عده‌ای به جای طی مسیر جان فرسای آموزش دنبال راه‌های میانبر باشند. از منظر استخدامی شما چه فارغ‌التحصیل دانشگاه درجه یک دولتی باشید و چه از فلان مرکز علمی کاربردی .... مدرک گرفته باشید، معمولا عمده تفاوت در داشتن « بند پ » خواهد بود و لا غیر!

کاری که علمی کاربردی با آموزش عالی و آموزش از « راه دور » با آموزش و پرورش کرد، لشکریان مغول‌ با ایران نکردند!

سؤالات لو رفته نهایی و کنکور

هر از گاهی اخباری مبنی بر فروش سؤالات کنکور و یا لو رفتن سؤالات نهایی به گوش مردم میرسد و معمولا در کنار اخبار اختلاس‌های میلیاردی و هیجانات سیاسی_اجتماعی گم شده و از خاطره‌ها محو می‌شوند.

اصطلاحی بین دلالان کنکور وجود دارد:

« سؤالات کنکور رو اگه نشه خرید صندلی‌های دانشگاه رو که میشه خرید ! »

گفته بالا به نوعی مکمل سخن منتسب به برتولت برشت در خصوص سارقان اجتماع است: « پلیس دزدهای کوچک را دستگیر می‌کند ولی محافظ دزدهای بزرگ می‌باشد » .

حال این سرقت می تواند اموال منقول و غیرمنقول عمومی و یا سرقت سؤالات کنکور و امتحانات نهایی باشد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

لزوم تغییر و بازنگری در قوانین و آیین نامه امتحانات نهایی در آموزش و پرورش

منتشرشده در یادداشت

کاساندرا و رنج حاصل از فهمیدن و بی تفاوتی جامعه

یکی از هزاران رنجی که بر اهل خرد و افراد آگاه مترتب است، پیش‌بینی و نظارهٔ مصیبت‌هاست. مصیبت‌هایی که ناشی از جهل و ساده‌ لوحیِ جامعه ایست که مدام نسبت به مصلحان و اقلیت آگاه و اندیشمندان بی‌تفاوت است.

به قول شاعر هنگامی که فرد آگاه و اهل خرد به خود می‌گوید:

« در درون شهر کوران دردها دارم ز بينايی » .

بی توجهی جامعه به اهل خرد و دلسوزانِ آگاه، رنج عمیقی را بر هزاران رنجی که برای ایشان حاصل آمده، می‌افزاید، همچون شخصیت کاساندرا در افسانه‌ی یونانی .

کاساندرا در یکی از افسانه های اسطوره‌های یونان ، زیباترین دختر پریاموس پادشاه تروآ بود و بسیاری دلباختهٔ او بودند و به خاطر رسیدن به کاساندرا در جنگ تروآ به سپاه پدرش ملحق شدند. تا اینکه سرانجام آپولو ، عاشق کاساندرا شد و برای اینکه دل او را به دست آورد به او قدرت پیش گویی اعطا کرد. اما کاساندرا به عشق او بی اعتنایی کرد و به او پاسخی نداد.

کاساندرا و رنج حاصل از فهمیدن و بی تفاوتی جامعه

آپولو برای تلافی این کار قدرت پیشگویی او را پس نگرفت، اما او را محکوم کرد که همیشه درست پیش گویی کند، اما کسی پیشگویی‌های او را باور نکند. کاساندرا بارها سقوط تروآ را پیش گویی کرد، اما در اثر نفرین آپولو، کسی حرف او را باور نمی‌کرد و او را دیوانه می‌پنداشتند.

این رنج کاساندرا، همچون رنج آگاهی و دانایی از خطاها و کژراهه های جامعه است که همواره اندیشمندان و مصلحانِ دلسوز و آگاه را آزار می‌دهد. تصمیم گیران و اغلب افراد جامعه در هر جایگاهی هیچ گاه توجه چندانی به توصیه‌ها یا اخطارهای اهل خرد نخواهند داشت و این قشری که همواره در اقلیت است را منفعل می‌سازند و در نهایت با تجربه‌های تلخ و مصیبت‌هایی روبه رو می‌شوند که متحمل بوده و اخطار آن داده شده بود.

این گونه است که خردپیشگان کاساندراوار مشغول حرف‌ زدن و پیش بینی های خردمندانه ای هستند که هیچ توجهی به آنها نمی‌شود.

کاساندرا و رنج حاصل از فهمیدن و بی تفاوتی جامعه

سایت آرین رسولی


کاساندرا و رنج حاصل از فهمیدن و بی تفاوتی جامعه

منتشرشده در یادداشت

جایگاه معلم در توسعه پایدار

جستارگشایی:

در سريال معلم دهكده ؛

نامزد معلم ازش ميپرسه شما كه قاضی بوديد چرا رها كرديد و معلم شديد؟ در این کشورها سرمایه گذاری روی آموزش و پرورش به مثابه بر باد دادن بودجه تلقی می شود و آموزش و پرورش هرگز در اولویت دولتها و نظامات مستقر نیست.

ايشون جواب ميدن:
چون وقتی به مراجعينم و مجرمينی كه پيش من می آمدند دقيق می شدم می ديدم كه اونها كسانی هستند كه یا آموزش نديده اند و يا آموزشی که دیده اند درست نبوده و به خودم گفتم: به جای پرداختن به شاخ و برگ بايد به اصلاح ریشه بپردازیم.

و ما چقدر به معلم دانا بیش از قاضی عادل نیازمندیم.

برای فرزندانمان قصه هایی بگوییم که بیدار شوند نه قصه هایی که به خواب فرو روند.

بیداری وجدان و خرد دلنشین تر از خواب است ...

جایگاه معلم در توسعه پایدار

رنسانس فرهنگی در انقلاب مشروطیت

عالمان تعلیم و تربیت بر این باورند که احیای مقام و منزلت برباد رفته مدرسه و معلم مستلزم رویکرد مدرن و جهت گیری پیش رونده و پویاست.

در این نوع نگرش، مدرسه هسته مرکزی و معلم مرکز ثقل مدرسه می باشد.

همچنین کارِ مدرسه پرورش سوژه مدرن است.ارزش هایی چون تفکر انتقادی، کنشگری، پرسشگری، معاصرت، خلاقیت، مدارا و رواداری، تساهل و تسامح، تکثر و تنوع از قطعات اصلی پازل سوژه مدرن مورد نظر است.

به گواه تاریخ تنها در برهه نیم قرنی بین سالهای ۱۲۷۰ الی ۱۳۲۰ مقام و منزلت مدرسه و معلم به طور نسبی حفظ شده و البته محصول پاسداشت مقام علم و معلم منتج به انقلاب مشروطیت و رنسانس نیم بندِ فرهنگی اجتماعی است.

جایگاه معلم در توسعه پایدار

سیر آموزش و پرورش قهقرایی است

در کشورهای جهان سوم معلمان وضعیت مشقت بار مالی و وضعیت تحقیر آمیز منزلتی را تحمل می کنند. در این کشورها عموما نگرش به آموزش و پرورش ایدئولوژیک بوده و در استخدام معلمان به تنها چیزی که توجه نمی شود مهارت های حرفه ای است؛ معلمان عموما چند شغله، بی انگیزه و فاقد سواد روز بوده و به خاطر چند شخصیتی بودن خودشان مشابهین خود را تربیت می کنند.

در این کشورها سرمایه گذاری روی آموزش و پرورش به مثابه بر باد دادن بودجه تلقی می شود و آموزش و پرورش هرگز در اولویت دولتها و نظامات مستقر نیست.

محتوای کتب درسی کهنه و غیرکاربردی بوده و سیستم آموزش و پرورش معمولا سانترالیستی و مرکز گراست، بر عکس کشورهای توسعه یافته (فدرالیسم فرهنگی).

در کشور ما نیز متاسفانه سیر آموزش و پرورش قهقرایی است معلمان ناامید و خسته از وعده های سرِخرمن مسئولین نامسئول، دستگاه تعلیم و تربیت را به ناکجا آباد سوق داده است. برای خروج از وضعیت نابه سامان فعلی آموزش و پرورش ضمن سرمایه گذاری های لازم و تغییر رویکردها، باید نیروی انسانی پیشران با مختصات جهانی را تدارک دید.

جایگاه معلم در توسعه پایدار

معلم خلاق و جهانی باید: کارِ مدرسه پرورش سوژه مدرن است.ارزش هایی چون تفکر انتقادی، کنشگری، پرسشگری، معاصرت، خلاقیت، مدارا و رواداری، تساهل و تسامح، تکثر و تنوع از قطعات اصلی پازل سوژه مدرن مورد نظر است.

1- مختصات زمانی، مکانی و فرهنگی محل زندگی خود را به درستی درک کرده و با فکری جهانی کارکردی منطقه ای و بومی داشته باشد.

2- به جای آموزش صرفِ ایده ها و قوانین کهنه و تلنبار کردن محفوظات در مخیله مخاطب خود، روش فکر کردن را بیاموزد. یک معلم خلاق برای هر مشکلی یا راه و روشی در آستین دارد و یا با مشارکت دانش آموزانش راهی (هرچند کوره راه) خواهد ساخت.

3- از مهمترین مشکلات جامعه کنونی بشر، ناتوانیِ دانش آموزان در ارتباط گیری با همسالان و مهمتر از آن برقراری ارتباط مناسب با اجتماع پیرامونی خویش است.
معلم جهانی معلمی است که توانایی و مهارت ارتباط با اجتماع را در عمل به مخاطبانش آموزش دهد.

4- شیوه سنتی معلم محوری، سخنرانی یک طرفه و مونولوگ بودن معلم سپری شده است. معلم خلاق جهانی کسی است که کلاس داری او دوطرفه، مشارکتی و به قولی دیالوگ_محور است.
در این روش معلم عقل کل و محور آموزش نیست، محور آموزش مدرسه محوری است، نه معلم محوری و نه حتی دانش آموز محوری.

5- و بالاخره معلمی در مختصات جهانی گلوبالیزیشن، معلمی است که خود همواره در حال مطالعه و آموزش ضمن خدمت است (البته نه ضمن ذلت !)
تفاوتهای فردی را می شناسد و همگان را با یک چوب نمی راند. با توجه به اقتضائات محیطی و الزامات محاطی به آموزش_آزادانه مخاطبان بها می دهد و ....

جایگاه معلم در توسعه پایدار

هنوز از ماست ایران را...

با تمام مشکلات فزاینده موجود به آینده مام میهن امیدوارم با الهام از سابقه تمدنی و آموزه های دینی_اخلاقی و استمداد از شبکه های اجتماعی و کلونی های فرهنگی معلمان باید در کنار استیفای تمام و کمال حقوق به حقِ خود از مجاری قانونی در نظامات مستقر، به توانمندسازی حرفه ای خود توجه شایسته و بایسته داشته باشیم.

یک معلم در نرم استاندارد یونسکو و اشل جهانی، سعی در تربیت شهروند قرن 21 دارد نه تربیت شهرنشین قرون وسطی !!


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

جایگاه معلم در توسعه پایدار

منتشرشده در یادداشت

حذف رسانه مستقل صدای معلم از نشست های خبری وزارت آموزش و پرورش و هزینه های مستقل بودن

سوم مرداد 1394 .

بنا بر دعوتی که مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش انجام می داد مطابق روال همیشگی عازم دفتر وزیر آموزش و پرورش شدم .

این نشست  قرار بود با حضور علی اصغر فانی وزیر وقت آموزش و پرورش و اصغر جهانگیر رئیس سازمان زندان‌ها و اقدامات تأمینی و تربیتی و با موضوع تفاهم نامه همکاری وزارت آموزش و پرورش و سازمان زندان‌ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور برگزار گردد .

اما زمانی که قصد ورود به سالن اجتماعات دفتر وزیر آموزش و پرورش را داشتم با ممانعت مسئولان حاضر در دفتر روبه رو شدم .

برگه دعوت نامه را  ارائه نمودم .

حذف رسانه مستقل صدای معلم از نشست های خبری وزارت آموزش و پرورش و هزینه های مستقل بودن

مسئول مربوطه دعوت نامه مزبور را به « رسول پاپایی ، معاون رسانه ای وقت وزارت آموزش و پرورش » ارجاع نمود .

زمانی که انتظار برای پاسخ گویی طولانی شد ، ضمن اعتراض به این مساله خواهان عودت دعوت نامه شدم .

رسول پاپایی در پاسخ به این اعتراض گفت که دعوت نامه جهت کنترل و بازبینی مجدد به دبیرخانه بازگشت داده شده است !

زمانی که دلیل این وضعیت را جویا شدم ایشان در پاسخ گفت که شما از پشت به ما خنجر می زنید !

دفتر وزیر را بدون هیچ گونه پاسخ و یا عودت دعوت نامه ترک نمودم .

این وقایع زمانی اتفاق افتاد که سایر خبرنگاران بدون ارائه هر گونه کارت شناسایی و یا دعوت نامه وارد سالن اجتماعات می گردیدند ... آیا با این کارها ، اعتماد معلمان به شما و عملکردتان افزایش پیدا می کند ؟

این را همان روز گزارش کردم . ( این جا )

از حق نگذریم پس از این ماجرا ، علیرضا جدایی رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط و عمومی وزارت آموزش و پرورش بابت این حرکت چندین بار از من عذرخواهی کرد .

آن زمان « صدای معلم » انتقاداتی را متوجه عملکرد وزیر آموزش و پرورش و اطرافیان او کرده بود .

در واقع اگر دقیق تر به مساله بنگریم این حرکت غیر قابل انتظار وزارت آموزش و پرورش متوجه یک مساله بود و آن هم انتشار یادداشت ها و مقالاتی از سوی « رضا نهضت » در سخن معلم ( صدای معلم ) بود .

دقیقا پنج روز پیش آقای نهضت ، یادداشتی را در صدای معلم با عنوان « آیا علی اصغر فانی صلاحیت وزارت آموزش و پرورش را دارد؟ » منتشر کرده بود . ( این جا )

حذف رسانه مستقل صدای معلم از نشست های خبری وزارت آموزش و پرورش و هزینه های مستقل بودن

استدلال من این بود که به جای حرکت غیر حرفه ای و کودکانه مانند راه ندادن به نشست رسانه ای ، پاسخی به صدای معلم ارسال می شد و تنویر افکار عمومی و شفاف سازی صورت می گرفت ؛ اما آن ها این استدلال را نپذیرفتند ...

با برکناری فانی و آمدن بطحایی روال به سابق بازگشت و من دوباره در نشست های رسانه ای حضور پیدا کردم .

حذف رسانه مستقل صدای معلم از نشست های خبری وزارت آموزش و پرورش و هزینه های مستقل بودن

این وضعیت پس از گذشت هفت سال و در دولت سیزدهم و وزارت یوسف نوری در روز سه سه شنبه 25 مرداد و پس از نشست رسانه ای رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان ( سمپاد ) دوباره تکرار شد . ( این جا )

البته آن موقع مجوز نشریه به نام « سخن معلم » ارگان سازمان معلمان ایران بود و این مساله موجب شد تا ضمن کناره گیری و خروج از این تشکل راسا تقاضای صدور مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کرده و رسانه ی « صدای معلم » را تاسیس کنم .

برای من همیشه موضوع « استقلال » یک دغدغه بسیار مهم و حرفه ای بوده است .

اما این بار دلیلی که برای این حرکت ناپخته و غیرمدنی البته به صورت غیر رسمی بیان شده این است که اعتراض سایر خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش موجب اتخاذ چنین تصمیمی شده است .

آنان می گویند که پورسلیمان خبرنگار نیست اما وقتی پرسیدم که پس من چه هستم ؛ پاسخی ارائه نکردند .

این افراد کم اطلاع حتا اگر یک بار « قانون مطبوعات » را مطالعه کرده بودند می دانستند که شان و رتبه « صاحب امتیاز و مدیر مسئول یک نشریه » چیست و این فرد صلاحیت صدور کارت خبرنگاری برای افراد همکار خودش را هم دارد .

من از اواسط سال 1375 در حوزه رسانه فعالیت می کنم .

فعالیت خود را در حوزه ی وبلاگ نویسی از سال 1387 آغاز کردم .

حذف رسانه مستقل صدای معلم از نشست های خبری وزارت آموزش و پرورش و هزینه های مستقل بودن

در این مدت به این نتیجه منطقی رسیده ام که یکی از دلایل و ستون های قابل تامل برای این مساله که چرا هیچ گاه در چهار دهه ی گذشته ، آموزش و پرورش در اولویت هیچ دولتی نبوده همین فقدان حوزه عمومی در آموزش و غیر حرفه ای و نارس بودن کنش گری در حوزه « رسانه » توسط ارکان ذی نفع آن می باشد .

خبرنگارانی هم در این حوزه مشغول به کار هستند به جز تعداد بسیار معدود که آن ها هم خیلی در نشست های رسانه ای حضور پیدا نمی کنند ؛ غیر حرفه ای ، بسیار محافظه کار و در حوزه تعلیم و تربیت کم اطلاع و حتا کم سواد هستند .

بسیاری از آنان مانند برخی معلمان ما که با « طرح درس » در کلاس حضور پیدا نمی کنند ؛ پیش از حضور در این نشست ها حتا به خود زحمت نمی دهند که حول موضوع نشست اندکی مطالعه و پژوهش کنند تا با دست پر پرسشگر باشند و مسئولان را با استدلال به چالش بکشند .

برخی از آنان منتظرند تا از لا به لای مسئول مربوطه چیزی پیدا کنند و آن را مطرح کنند. از همین روست که مسئولان این وزارتخانه هم خیلی آنان را جدی نمی گیرند .

حذف رسانه مستقل صدای معلم از نشست های خبری وزارت آموزش و پرورش و هزینه های مستقل بودن

برخی و شاید تعداد قابل توجهی از این خبرنگاران ممکن است خیلی هم دغدغه ی آموزش و پرورش و چالش های آن را نداشته باشند و حضورشان بیشتر نوشتن یک خبر و یا گزارش آبکی و یا پر کردن صفحه مرتبط با این حوزه باشد .

در کنار آن وقتی مسئولان وزارت آموزش و پرورش در برخی نشست ها و در برابر دست پر صدای معلم در زمینه محتوای پرسش ها و بار کارشناسی آن لب به تعریف و تمجید از این رسانه معلمی و مستقل می گشایند ناخودآگاه حس حسادت و رقابت برخی از این خبرنگاران به ویژه آن هایی که تنها هنرشان بالیدن به نام « خبرگزاری » متصل به جریان های سیاسی کشور است تحریک و تهییج می شود .

به این اظهار نظرها در نشست های رسانه ای مطرح شده اند توجه نمایید :

وزیر آموزش و پرورش ( بطحایی ) در نشست رسانه ای 29 / 11 / 96 : مدیر صدای معلم فردی کار کشته در حوزه رسانه است .

« صادق ستاری فرد » سخنگوی وزارت آموزش و پرورش در نشست رسانه ای به مناسبت هفته معلم سال 1401 : « صدای معلم را دنبال می کنیم ؛ از این که صدای معلم را فریاد می زنید و به گوش ما می رسانید تشکر می کنم . »صدای معلم را دنبال می کنیم ؛ از این که صدای معلم را فریاد می زنید و به گوش ما می رسانید تشکر می کنم . »

قاسم احمدی لاشکی معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش در نشست رسانه ای یکشنبه 23 مرداد 1401 : « مشخص است که با « مطالعه » موضوعات را دنبال می کنید و از این بابت به عنوان « یک معلم » به صورت « ویژه » از شما تشکر می کنم » .مشخص است که با « مطالعه » موضوعات را دنبال می کنید و از این بابت به عنوان « یک معلم » به صورت « ویژه » از شما تشکر می کنم  » .

رئیس کمیته آموزش و پرورش مرکز پژوهش های مرکز مجلس شورای اسلامی : " « صدای معلم » برای ما یک گروه مرجع است "

و....

حذف رسانه مستقل صدای معلم از نشست های خبری وزارت آموزش و پرورش و هزینه های مستقل بودن

با این معلمان ناراضی و به تنگ آمده چگونه می خواهید مشارکت آنان را جلب کنید ؟ متاسفانه این وضعیت موجب می شود تا وضعیتی مانند « شمشاد » در فضای رسانه ای حاکم شود و اگر کسی بخواهد بالاتر از آنان بایستد در اتحادی نانوشته و نامرئی او را از « صحنه » حذف می کنند .

وزارت آموزش و پرورش به ویژه اگر برآمده از دولتی غیر پاسخ گو و یا حتا علم گریز و بی سواد باشد از این وضعیت نهایت استفاده را برده و اقدام به حذف رسانه های مستقل و معدودی مانند « صدای معلم » می کند .

آن زمان « پاپایی » با گرایش « اصلاح طلبانه » و منتقد پیشین وزارت آموزش و پرورش در قامت وبلاگ « آقا اجازه » عاملیت این کار را بر عهده داشت و این بار با مدیریت « بابایی » در مرکز اطلاع رسانی وزارت آموزش و پرورش و  با عاملیت  زنی با مدرک دکترای مدیریت آموزشی که خود در روزنامه ها می نویسد و مقاله خارجی ترجمه می کند به نام « زهرا علی اکبری » این کار  صورت گرفت .

«پاپایی ها ، جدایی ها و... رفتند . بابایی ها هم پس از مدتی خواهند رفت . آن چه می ماند « صدای واقعی و سرافراز معلمان » است »

حذف رسانه مستقل صدای معلم از نشست های خبری وزارت آموزش و پرورش و هزینه های مستقل بودن

 سخن آخر ؛ در این مدت به این نتیجه منطقی رسیده ام که یکی از دلایل و ستون های قابل تامل برای این مساله که چرا هیچ گاه در چهار دهه ی گذشته ، آموزش و پرورش در اولویت هیچ دولتی نبوده همین فقدان حوزه عمومی در آموزش و غیر حرفه ای و نارس بودن کنش گری در حوزه « رسانه » توسط ارکان ذی نفع آن می باشد .

به فرض ؛

از حضور رسانه های مستقل و منتقد مانند « صدای معلم » در نشست های خبری ممانعت کردید .

در عوض ، چند خبرنگار مورد نظر و مورد قبول تان در نشست های خبری آمدند و پرسش های بی خطر و کوتاه پاسخ مطرح کردند و شما هم دلتان خوش که نشستی برگزار شد و مسئولان هم به زعم خودشان پاسخ گو .

حتا در نشست های به اصطلاح صمیمانه وزیر آموزش و پرورش و سایر مسئولان ، جلسه را با معلمان گلچین شده و گزینش شده ی خودتان هم پر کردید و نشستید و برخاستید و گل گفتید و گل شنفتید.

معلمان را برای احقاق حقوق قانونی شان و بر اساس قانون و به خاطر تجمعات مسالمت آمیز و مدنی آن ها را بازداشت و برایشان پرونده سازی کردید .

و در یک کلام ؛

فرهنگ امنیتی را مانند سابق برقرار کردید .

حذف رسانه مستقل صدای معلم از نشست های خبری وزارت آموزش و پرورش و هزینه های مستقل بودن

بعدش چه ؟

آیا با این کارها ، اعتماد معلمان به شما و عملکردتان افزایش پیدا می کند ؟

آیا شکاف و بهتر بگوییم « دره » بی اعتمادی بین اداره و مدرسه ترمیم می شود ؟

آیا « سرمایه اجتماعی » و « مرجعیت بر باد رفته » احیا می شود ؟

آیا ناکارآمدی و روزمرگی مزمن و سیستماتیک حل می شود ؟

با این معلمان ناراضی و به تنگ آمده چگونه می خواهید مشارکت آنان را جلب کنید ؟

آیا این شیوه مدیریت و حکمرانی عقلانی و آینده نگرانه است ؟

منتشرشده در یادداشت

وضعیت بیماران خاص در بیمه دانای فرهنگیان و انفعال وزارت آموزش و پرورش  بیشتر افراد جامعه بیمه تکمیلی درمان را برای بیماری‌های خاص و صعب‌العلاج انتخاب و هزینه‌های آن را پرداخت می‌کنند تا در روزهای سخت، درد کمتری بابت هزینه‌های سنگین درمان داشته باشند. بیماری‌های سرطان، MS ‌ ­، EB ، هموفیلی، تالاسمی و نارسایی‌های کلیه از شایع‌ترین بیماری‌های خاص هستند که متأسفانه به علت شرایط نامناسب زیست‌ محیطی روزبه‌روز در حال گسترش هستند.

سالیانه هزینه‌های زیادی در کشور صرف درمان بیماران خاص می‌شود که باید آموزش‌های لازم و پیشگیری‌های موردنیاز در جامعه انجام شود.

تاریخ اول تیرماه ۱۴۰۱ بیمه تکمیلی دانا جایگزین بیمه آتیه‌سازان حافظ برای شاغلین آموزش‌ و پرورش شده و قرار است که این بیمه به‌صورت خودگردان ارائه خدمات می‌نمایند. پیش‌ از این، روش بیمه تکمیلی فرهنگیان به‌صورت صندوقی بود که مورد رضایت همکاران فرهنگی نبود، لذا با سازوکاری جدید، تفاهم‌نامه‌ای را با شرکت بیمه دانا برای تغییر از روش «صندوقی» به «بیمه‌گری» انجام شد.

سال‌های گذشته بیمه تکمیلی فرهنگیان به‌صورت صندوقی و حق بیمه ماهانه آن‌ها ۴۹ هزار و ۵۰۰ تومان بود ولی حق بیمه تکمیلی دانا ماهانه تقریباً دو برابر افزایش پیدا کرده است به امید آنکه خدمات بهتر و بیشتری دریافت نمایند که در برخی موارد مانند پرداخت برخی از هزینه‌های دندان‌پزشکی و عینک این امر محقق شده است.

شوربختانه در قرارداد جدید بیمه دانا ، بیماران خاص و صعب‌العلاج درد بیشتری را بابت هزینه‌های درمان و دارو باید تحمل کنند. بیمه آتیه‌ساز حافظ برای بیماران خاص دفترچه‌هایی صادر می‌کرد که شرایط ویژه‌ای برای آنها در نظر گرفته می‌شد هم  هزینه‌های درمان زودتر پرداخت می‌شد و هم داروهای غیر بیمه‌ای را بدون سقف و تمام‌ و کمال پرداخت می‌کردند ولی در بیمه دانا چنین فرایندی وجود ندارد.

وضعیت بیماران خاص در بیمه دانای فرهنگیان و انفعال وزارت آموزش و پرورش

طی اخباری که از نمایندگی بیمه دانای اراک و اداره کل آموزش‌ و پرورش استان مرکزی دریافت شده، بیماران خاص باید داروهای غیر شیمی‌ درمانی را که تحت حمایت بیمه پایه قرار ندارند، به‌صورت آزاد پرداخت نمایند و این امر باعث نارضایتی و اعتراض همکاران فرهنگی شده و افزایش هزینه‌های درمان به‌ویژه برای همکارانی که در خانواده بیمار خاص دارند و از بیمه تکمیلی دانا نیز بهره‌مند هستند، افزایش‌یافته است.

درخواست کلیه فرهنگیان از مسئولین وزارت آموزش‌ و پرورش  این است که در اولین فرصت این موضوع مهم را که باعث نارضایتی خیلی از معلمان شده، بررسی و شرایطی را فراهم نمایند که مانند سابق، بیماران خاص نیز بتوانند داروهای درمانی مناسب خود را تهیه و هزینه‌های آن توسط بیمه دانا به طور کامل پرداخت گردد. در غیر این صورت روزبه‌روز به معارضین بیمه تکمیلی دانا در آموزش‌ و پرورش افزوده می‌شود و باعث نگرانی فرهنگیان و مسئولین خواهد شد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

وضعیت بیماران خاص در بیمه دانای فرهنگیان و انفعال وزارت آموزش و پرورش

منتشرشده در یادداشت

چرا عموم مردم مطالبه گر حقوق معلمان نیستند و مرجعیت معلمان کجاست

کیفیت عمل معلمان به طور مستقیم بر زندگی تک تک ما اثرگذار است. همه ما آن زمان که تشنه یادگیری بوده ایم، مسیر آموختن را با همراهی معلمان آغاز کرده ایم. توانمندی معلمان به خوبی مسیر رشد و یادگیری را تسهیل می کند و ناکارآمدی آنان خسارت های جبران ناپذیری بر آینده مان تحمیل می کند.

با اینکه این اثرگذاری این اندازه مهم و آشکار است، چرا برای برخورداری از معلمان توانمندتر، مرفه تر، سالم تر، با فراغ بال بیشتر حرکت مدنی خاصی از سوی غیر فرهنگیان مشاهده نمی کنیم؟

گویی مسئله فرهنگیان یک مسئله صنفی و درون سازمانی است و به جامعه ارتباطی ندارد، حال آنکه این گونه نیست.

چرا عموم مردم مطالبه گر حقوق معلمان نیستند و مرجعیت معلمان کجاست

تدریس کاری پیچیده و دشوار است. چرا که نیاز به ساخت رابطه معنادار با تک تک یادگیرندگان و تعامل موثر با آنان دارد. معلمان برای تدریس اثربخش باید مسائل ریز و درشت گوناگونی را قبل، حین و بعد از هر جلسه تدریس حل کنند. باید عمیقا درگیر پرورش دانش آموزانشان شوند و به نقش خود در موقعیت یادگیری بیندیشند. محتوای آموزشی را بارها مورد تحلیل و بررسی قرار دهند و با توجه به تجارب متفاوت دانش آموزانشان متناسب سازی کنند. مدام درباره روش های مناسب تدریس و ارزشیابی دانش و مهارت کسب کنند و علم خود را متناسب با تحولات روز ارتقا دهند.

دغدغه معیشت همه اینها را به حاشیه می برد و اجازه نمی دهد معلمان زمان و فکر خود را به توسعه حرفه ای شان اختصاص دهند.

این که معلمان از شرایط مناسب اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی برخوردار باشند باید نه فقط مطالبه خود آنان که مطالبه همه جامعه باشد. چرا که نتیجه سرمایه گذاری بر روی معلمان، جامعه متعالی تر و رشد یافته تر است.

جامعه برای حرکت رو به جلو و حل بسیاری از بحران های اجتماعی، به طور خاص باید از جایگاه معلمانش حراست کند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

چرا عموم مردم مطالبه گر حقوق معلمان نیستند و مرجعیت معلمان کجاست

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

گزارش صدای معلم در مورد چگونگی محاسبه 11 میلیون تومان علی الحساب برای رتبه بندی معلمان

رئیس سازمان برنامه و بودجه گفت: سعی داریم این ماه مبلغ ۱۱میلیون تومان را برای ۱۱ ماه گذشته به معلمان به‌صورت علی‌الحساب پرداخت کنیم تا احکام رتبه‌بندی آماده شود .

«سید مسعود میرکاظمی» رئیس سازمان برنامه و بودجه در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه دولت خبرگزاری تسنیم، درباره پرداخت مبلغ حداقلی و علی‌الحساب به معلمان در راستای اجرای رتبه‌بندی معلمان و جزئیات آن اظهار داشت: رتبه‌بندی بر اساس شایستگی است و وزارت آموزش و پرورش باید اقداماتی را انجام دهد تا میزان شایستگی یک معلم مشخص شود و بعد پرداخت‌ها طبق آن صورت گیرد. پرسش « صدای معلم » این است که آیا حاصل جمع افزایش سنواتی برای معلمان و این مبلغ علی الحساب برای آنان چقدر می شود ؟

وی افزود: چون این روند هنوز آماده نشده است و مقداری طولانی شده، با وزیر آموزش و پرورش توافق کردیم این ماه مبلغی را به عنوان علی‌الحساب پرداخت کنیم و زمانی که احکام به سرانجام رسید نیز مابه‌التفاوت پرداخت شود.

رئیس سازمان برنامه و بودجه تصریح کرد: این مبلغ علی‌الحساب سرانه حدود یک میلیون تومان به ازای هر ماه است؛ شش ماه از سال قبل بوده و پنج ماه هم در سال جاری است که مجموعاً 11 ماه می‌شود. این ماه حدود 11 میلیون تومان علی‌الحساب واریز می‌شود تا زمانی که احکام آماده شد، ما بلافاصله کارسازی می‌کنیم که هم مطالبات گذشته پرداخت شود و هم ماهانه طبق سقف بودجه در نظر گرفته شده، پرداخت‌ها انجام گیرد و سعی داریم این ماه ان‌شاءالله این پرداخت را انجام دهیم .

گزارش صدای معلم در مورد چگونگی محاسبه 11 میلیون تومان علی الحساب برای رتبه بندی معلمان

( این خبر خبرگزاری تسنیم با تصویر منقش به « اسکناس » است که در رده « اخبار سیاسی » منتشر شده است )

 

این خبر در تمام گروه ها و شبکه ها دست به دست می شود اما کسی نمی پرسد که رئیس سازمان برنامه و بودجه این مبلغ علی الحساب را از کجا درآورده است ؟

گزارش صدای معلم در مورد چگونگی محاسبه 11 میلیون تومان علی الحساب برای رتبه بندی معلمان

اگر قرار بود این مبلغ به صورت علی الحساب پرداخت شود ؛ چرا آن را همان ماه فروردین پرداخت نکردند و درست یک ماه مانده به بازگشایی مدارس و ترس احتمالی از اعتراضات دوباره معلمان اقدام به این کار کرده اند ؟

آیا آیین نامه ای که با مصوبه مجلس زاویه دارد و پروسه نهایی شدن آن شفاف نیست قرار است میزان شایستگی معلمان را اندازه گیری کند ؟

 

* بودجه اختصاص یافته برای رتبه بندی معلمان چقدر است ؟

« صدای معلم » گزارشی را در تاریخ 28 بهمن 1400 با عنوان « « بازی بس است ! اگر قرار است مبلغی به حقوق معلمان اضافه کنید ، آن را ذیل همان مواد اجرا نشده قانون مدیریت خدمات کشوری برای معلمان انجام دهید و رتبه بندی معلمان را بیش از این لوث و بی معنا نکنید ! » اظهارات ضد و نقیض در مورد چیزی که قرار است " رتبه بندی معلمان " نامیده شود ؟! »منتشر کرد . ( این جا )

گزارش صدای معلم در مورد چگونگی محاسبه 11 میلیون تومان علی الحساب برای رتبه بندی معلمان

( قرار بود فرمول رتبه بندی معلمان هم ترازی به میزان هشتاد درصد حقوق اعضای هیات علمی دانشگاه ها باشد )

 

در این گزارش آمده بود :  آیا واقعا این وعده و خبرخوش است و قرار است وزیر آموزش و پرورش و سایر مسئولان برای آن نمایش و تبلیغات راه بیندارند و منتی هم بر سر معلمان گذاشته شود ؟

« حاجی بابایی 28 مهر 1400 در جلسه علنی مجلس و در جریان بررسی لایحه نظام رتبه‌بندی معلمان چنین می گوید : ( این جا )

« گاهی کار کارشناسی انجام می‌شود و برخی‌ها ممکن است نظر کارشناسی دیگری داشته باشند؛ اما در طول دو سه ماه گذشته آن قدر اعداد و ارقام دروغ درباره رتبه‌بندی معلمان مطرح شده که همه به شک افتاده‌اند.

 یک نفر بیاید و به صورت کارشناسی عدد و رقم برای من بیاورد که رتبه‌بندی معلمان چقدر هزینه دارد؟ کسی گفته است رتبه بندی معلمان 200 هزار میلیارد تومان هزینه دارد! معنی این حرف یعنی اینکه میانگین حقوق معلمان 30 میلیون تومان می‌شود. این عددها را از کجا می‌آورند؟!

 ما اعتبار رتبه بندی معلمان را برای سقف یک سال حداکثر 30 هزار میلیارد تومان در نظر گرفته‌ایم و برای سه ماه آخر سال هم 7 هزار میلیارد تومان پیش‌بینی کرده‌ایم. خود معلمان هم بیشتر از این نمی‌خواهند. »

گزارش صدای معلم در مورد چگونگی محاسبه 11 میلیون تومان علی الحساب برای رتبه بندی معلمان

 « علیرضا منادی ، رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس » در این باره چنین می گوید : ( این جا )

« زمان اعمال رتبه‌بندی از ۳۱ شهریور ۱۴۰۰ آغاز می‌شود .

اعتبار پیش‌بینی شده برای اجرای رتبه‌بندی در بودجه امسال، ۳۸ هزار میلیارد تومان است و بودجه برای اجرای رتبه‌بندی از شهریور سال گذشته به بعد وجود دارد.

وی درباره زمان اعمال افزایش حقوق معلمان تصریح می کند :

 قرار بود افزایش حقوق‌ها همزمان با رتبه‌بندی باشد که اکنون افزایش ۱۰ درصدی مصوب بودجه برای کارکنان دولت برای معلمان هم اعمال شده و زمانی که رتبه‌بندی اجرایی شود، آن موضوع هم در حقوق اعمال خواهد شد.

برای اعمال رتبه‌بندی و تأثیر آن در افزایش حقوق‌ها سه شاخص حق شغل، فوق‌العاده شغل و حق شاغل از آیتم‌های کارگزینی استخراج کرده و محاسبه می‌کنند لذا میزان افزایش‌ها بر اساس رتبه‌بندی و ۱۰ درصد افزایش کارکنان دولت از یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان تا حدود پنج میلیون و ۵۰۰ هزار تومان خواهد بود » .

اگر میانگین این دو رقم محاسبه شود به عدد سه میلیون و ششصد هزار تومان خواهیم رسید .

حال پرسش « صدای معلم » این است که آیا حاصل جمع افزایش سنواتی برای معلمان و این مبلغ علی الحساب برای آنان چقدر می شود ؟

(ما که از ابتدا می دانستیم قبایی دوخته و قرار است همه ی معلمان را با آن اندازه بگیرید )

گزارش صدای معلم در مورد چگونگی محاسبه 11 میلیون تومان علی الحساب برای رتبه بندی معلمان

آیا واقعا این وعده و خبرخوش است و قرار است وزیر آموزش و پرورش و سایر مسئولان برای آن نمایش و تبلیغات راه بیندارند و منتی هم بر سر معلمان گذاشته شود ؟

آیا واقعا حقوق قانونی معلمان در این فرایند اعمال شده است ؟

« صدای معلم » بارها و در گزارش های متعدد خود و بر اساس مستندات کارشناسی و تطبیقی گفته و تاکید می کند بدون تشکیلات حرفه ای و مستقل معلمی یعنی « سازمان نظام معلمی » هر گونه ارزیابی صلاحیت های حرفه ای معلمان در راستای هدف واقعی رتبه بندی معلمان نبوده و منجر به شکست چنین طرح هایی خواهد شد . »

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش صدای معلم در مورد چگونگی محاسبه 11 میلیون تومان علی الحساب برای رتبه بندی معلمان

منتشرشده در گفت و شنود

انتقاد از عدم دعوت و شرکت روسای ادارات آموزش و پرورش استثنایی در اجلاس روسا و مدیران آموزش و پرورش سراسر کشور

" وقتی «سایه»ی آدم های «کوچک» در حال «بلند» شدن است؛ به یقین «غروب آفتابِ» در آن سرزمین، راباید به نظاره نشست" .

 

آقای وزیر

آموزش و پرورش استثنایی روزی از سازمان های اقماری وزارت آموزش و پرورش محسوب می شد که روسای آن در میان شورای معاونان مطرح و دارای وزن بودند ضمن این که از نشانه های توسعه یافتگی آموزش و پرورش در تمام دنیا، نوع نگاه آن به آموزش و پرورش استثنایی است که به نظر می رسد با ورود جنابعالی و بخشی نگری تان ، سازمان مزبور بی صاحب و ظاهرا وصله ناجور وزارت شده است .

عملکرد ریاست سازمان منصوب جنابعالی در طول کمتر از یک سال نشان داد این کاره نیستند ؛ چرا که ایشان نه مقبولیتی در بین مجموعه دارند، نه سواد مدیریت این حوزه تخصصی را و نه وزنی در میان شورای معاونان .

چنانچه جنابعالی هم بی میل به ادامه این قصه نیستید لطفا ضمن احیای آموزش و پرورش استثنایی و برگردادن آن به ریل خود با انتصاب فردی توانمند با دارا بودن شاخصه های مدیریتی اقدامی عملی انجام دهید .

به دنبال اقدامات ویرانگر مسئولان بیگانه و غیر تخصصی فعلی منجر به تضعیف سازمان استثنایی از جمله واگذاری صفر تا صد انتصاب مدیریت های ادارات استثنایی کشور به مدیران کل استان ها به گونه ای که با وجود ده ها نیروی شایسته و درون مجموعه در هر استان ، گزینش عمده مدیران ادارات استثنایی توسط مدیران کل و از میان نیروهای بیرون از مجموعه که حتی گروه های استثنایی را نمی شناسند . دستکاری در ساختار مصوب سازمان و اجرایی نمودن تغییرات غیر کارشناسی قبل از اخذ مجوز لازم از دستگاه های ذیربط ، مصاحبه های غیر تخصصی در جلسات و رسانه ها که همه و همه در راستای تضعیف سازمانی است که سال ها افراد متخصص اعم از صف و ستاد تلاش نمودند تا با اجتماعی نمودن سازمان ، به گونه ای عمل شود که ضمن اجرای تمام برنامه های وزارتخانه اقداماتی از قبیل اجرای طرح فراگیر سنجش کودکان بدو ورود به دبستان و حمایت های توان بخشی و...بتوانند جایگاه قانونی سازمان را در وزارتخانه بیش از پیش ارتقا دهند .

انتقاد از عدم دعوت و شرکت روسای ادارات آموزش و پرورش استثنایی در اجلاس روسا و مدیران آموزش و پرورش سراسر کشور

متاسفانه به دلیل بیگانگی مسئولان سازمان با اصول مدیریتی و نداشتن تعامل لازم با مسئولان وزارتخانه از جمله معاونت پارلمانی و حقوقی و مدیرکل دفتر وزارتی  و در شرایطی که بناست پس از دو سال که به دلیل شیوع کوید۱۹ و اقتضائات آن ایام اجلاس روسای مدیران کل و روسای ادارات آموزش و پرورش کشور در سال جاری به صورت حضوری و در تهران برگزار شود (البته نتایج چنین جلساتی و مثبت بودن خروجی آنان با توجه به هزینه کلانی که می شود محل تردید است) ؛ متاسفانه از دعوت روسای ادارات آموزش و پرورش استثنایی که رسالتی بیش از وظایف یک مدیر منطقه را عهده دار هستند و در تمامی جلسات شورای معاونان مدیرکل حضور داشته باشند امتناع شده است .

حال که ریاست سازمان نه توانایی پیگیری دارند و نه توان اقناع افکار عمومی  ؛ انتظار می رود معاونت حقوقی وزیر و مدیر کل حوزه دفتر وزارتی  مستندات قانونی نادیده گرفتن ادارات استثنایی که در وزارت جناب نوری مسبوق به سابقه است و در گردهمایی قطبی اردیبهشت ماه با هدف تبیین شیوه اجرای رتبه نیز چنین اتفاقی رخ داد را توضیح داده و شفاف سازی نمایند .

انتقاد از عدم دعوت و شرکت روسای ادارات آموزش و پرورش استثنایی در اجلاس روسا و مدیران آموزش و پرورش سراسر کشور

 ( حمید طریفی حسینی - رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور )

 

البته شبهاتی ایجاد شده که با نگاه و عملکرد رئیس و شورای معاونان سازمان هم منطبق است این که برنامه تجمیع سازمان و تنزل آن در حد یک دفتر در وزارتخانه در دستور کار تیم فعلی قرار گرفته است که چنین عملی نه منطقی است و نه کارشناسی .

گفتنی است مصوباتی در دولت قبل برای استقلال سازمان جهت اجرای مطلوب رسالت های این سازمان کاملا تخصصی در حال نهایی شدن بود که با تغییر دولت از دستور کار خارج شده است .

باید منتظر ماند و دید آیا جناب طریفی به عنوان رئیس این مجموعه نه در شعار بلکه در عمل درصدد ارتقای سازمان است یا غیر آن .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

انتقاد از عدم دعوت و شرکت روسای ادارات آموزش و پرورش استثنایی در اجلاس روسا و مدیران آموزش و پرورش سراسر کشور

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور